برنامه زندگى

برنامه زندگى0%

برنامه زندگى نویسنده:
گروه: درس ها

برنامه زندگى

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: آيت الله االعظمى حسين مظاهرى
گروه: مشاهدات: 9453
دانلود: 1904

توضیحات:

برنامه زندگى
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 49 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 9453 / دانلود: 1904
اندازه اندازه اندازه
برنامه زندگى

برنامه زندگى

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

برنامه زندگى

مباحثى در بازشناسى فروع دين اسلام

نويسنده : آية الله االعظمى حسين مظاهرى

تذکراین کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنینعليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام گردیده است.

فصل اول : نماز

يكى از مهمترين احكام عملى اسلام نماز است و بعد از اصول دين، از بارزترين نشانه‌هاى مسلمانى به شمار مي‌رود. اين نكته از آيات قرآن كريم به روشنى برداشت مي‌شود. خداوند در سوره ى بقره مي‌فرمايد :

( الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ) .١

آنان‌كه به غيب ايمان دارند و نماز را به پا مي‌دارند.

اين آيه ى شريفه در بيان ويژگي‌هاى انسان مؤمن و با تقوا تأكيد مي‌كند كه آنها به عالم غيب واصول دين ايمان دارند و نماز را زنده نگه مي‌دارند. زنده نگه داشتن نماز در قرآن كريم به اقامه ى نماز تعبير شده است. قرآن شريف نمي‌فرمايد«نماز بخوانيد» ، بلكه مي‌فرمايد : «اقيمو الصلوه.» ٢ يعنى نماز را به‌پا داريد. به‌پا داشتن نماز به معناى صرفاً خواندن آن نيست، بلكه به معناى زنده نگه‌داشتن روح و هدف نماز در زندگى فردى و اجتماعى است.

فضيلت نماز

نماز از همه ى عبادتها برتر شمرده مي‌شود و از پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و ائمه اطهارعليه‌السلام در اهميت آن احاديث فراوانى نقل شده است. امام صادقعليه‌السلام مي‌فرمايند :

«ما اعلم شيئا بعد المعرفة افضل من هذه الصلوة.»٣

بعد از معرفت خداوند عبادتى را بالاتر از نماز نمي‌شناسم.

از نظر قرآن و احاديث پيشوايان ومعصومعليه‌السلام مسلمانى كه نماز نخواند، روز قيامت باغير مسلمانان محشور مي‌شود و در صف كافران قرار مي‌گيرد. از اين‌رو سفارش شده است كه با ترك كننده ى نماز معاشرت نكنيد.

مرحوم كلينىرحمهم‌الله در كتاب كافى از عبيد بن زراره روايت مي‌كند كه گفت : «به خدمت امام صادقعليه‌السلام شرفياب شدم و عرض كردم : اى فرزند رسول خدا!‌گناهان كبيره را براى من بيان كنيد.» امامعليه‌السلام فرمودند : «گناهان كبيره هفت تاست : كفر ورزيدن به خداوند، كشتن انسانهاى بي‌گناه، عاقّ والدين؛ يعنى موجبات ناخشنودى پدر و مادر را فراهم كردن، رباخوارى، مال يتيم را به ناحق خوردن، از جبهه ى جنگ فرار كردن، به خصوص اگر موجب تضعيف جبهه شود و تعرّب بعد از هجرت؛ يعنى بازگشت به آيين پيشين، بعد از تشرّف به اسلام.» زراره مي‌گويد كه بعد از تمام شدن سخنان امام صادقعليه‌السلام با تعجب پرسيدم : «اى فرزند رسول خدا! مال بچه ى يتيم را خوردن گناهش بيشتر است يا نماز را ترك كردن؟» حضرت فرمودند : «ترك نماز گناهش بيشتر است. نخستين گناه كفرورزيدن به خداوند است كه شامل ترك كننده ى نماز نيز مي‌شود، زيرا كسى كه نماز را ترك كند از كافران است.»

از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل شده است كه فرمودند :

نماز ستون دين است. پس هر كس نماز را از روى عمد ترك كند، پايه‌هاى دين خود را ويران ساخته است وآن كس كه نماز را در وقت آن به‌جا نياورد، داخل : «ويل» مي‌شود كه سرزمينى در جهنم است.

چنان كه خداى تعالى در قرآن كريم فرمود :

( فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ ﴿ ٤ ﴾ الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ. ) ٤

قرآن شريف مي‌فرمايد :

( فِي جَنَّاتٍ يَتَسَاءَلُونَ ﴿ ٤٠ ﴾ عَنِ الْمُجْرِمِينَ ﴿ ٤١ ﴾ مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ ﴿ ٤٢ ﴾ قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ ﴿ ٤٣ ﴾ وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ ﴿ ٤٤ ﴾ وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ ) ٥

روز قيامت بهشتيان از گناهكاران سؤال مي‌كنند چه چيز شما را به جهنم كشانيد؟ پاسخ مي‌دهند : ما از نماز گزاران نبوديم و به درويشان طعام نمي‌داديم و با آنان‌كه سخن باطل مي‌گفتند هم‌آواز مي‌شديم.

قرآن كريم در ادامه ى اين آيات مي‌فرمايد :

( فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ .) ٦

شفاعت شفاعت‌كنندگان سودشان نبخشد.

امام صادقعليه‌السلام هنگام وفات، همه ى خويشان و اطرافيان خود را فراخواندند، به طوري‌كه همه تصوركردند امامعليه‌السلام وصيت جديدى دارند. پس از آنكه خويشان و بستگان حضرت به بالين ايشان حاضر شدند، حضرت فرمودند :

«ان شفاعتنا لا تنال مستخفاً بالصلوه.»٧

به شفاعت ما اهل‌بيت نمي‌رسد، كسى كه نماز را سبك بشمارد.

مصداق سبك شمردن نماز اين است كه انسان نماز را اول وقت و به جماعت به‌جا نياورد، نماز را فداى خواسته‌هاى خود كند. نماز را در حاشيه ى زندگى خود قرار دهد و زمانى كه به گمان خود به كار مهمى اشتغال دارد، نماز را ترك كند. كسى كه نماز را سبك بشمارد، ‌مورد لطف پروردگار قرار نمي‌گيرد، به شفاعت اهل‌بيت نمي‌رسد، دعاى او مستجاب نمي‌شود و در عالم برزخ و روز قيامت گرفتار مي‌شود. پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مي‌فرمايند :

«ليس منى من استخف بالصلوه، لا يردّ على الحوض، لاوالله.»٨

از من نيست كسى كه نماز را سبك بشمارد، چنين كسى در كنار حوض كوثر بر من وارد نمي‌شود، نه به خدا سوگندوارد نمي‌شود.

درباره ى فضيلت خواندن نماز اول وقت، آيات و روايات فراوانى وارد شده است. قرآن كريم در وصف مؤمنان مي‌فرمايد :

( وَالَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ .) ٩

و آنان‌كه [اوقات] نمازهاى خود را حفظ مي‌كنند.

بنابراين،‌ يكى از ويژگي‌هاى مؤمنان اين است كه نمازهاى خود را در اول وقت به‌پا مي‌دارند و در اين مورد به شدت مراقب هستند. امام صادقعليه‌السلام ‌ در فضيلت نماز اول وقت مي‌فرمايند :

«فضل الوقت الاول على الاخير كفضل الاخره على الدنيا.»١٠

برترى اوّل وقت نسبت به آخر وقت، مانند برترى آخرت نسبت به دنياست.

يكى از راويان حديث به نام قزار نقل مي‌كند : «روزى امام رضاعليه‌السلام به استقبال يكى از علويان از شهر خارج شدند. هنگام نماز فرا رسيد. آن حضرت به كنار صخره‌اى آمدند و فرمودند : قزار اذان بگو! عرض كردم : منتظر بمانيم تا دوستانمان به ما ملحق شوند. حضرت فرمودند : خداوند تو را بيامرزد. هرگز نماز را بدون علت از اول وقت تأخير مينداز. بر تو باد كه همواره نماز را اول وقت بخواني! پس اذان گفتم و نماز خوانديم.»١١

حضرت امام صادقعليه‌السلام فرمودند : «كسى كه نمازهاى واجب را اول وقت به‌ جا آورد و شرايط آنها را بدرستى مراعات كند، فرشتگان نماز وى را به‌سوى آسمان بالا مي‌برند، در حالي‌كه سفيد و پاكيزه است. آن نماز به صاحب خود مي‌گويد : خداوند تو را حفظ كند،‌ چنان‌كه مرا حفظ كردي. مسلمانى كه بدون علّت نمازها را بعد از وقت آنها به‌جا آورد و حدود آنها را رعايت نمي‌كند، نماز او در حالي‌كه سياه و تاريك است، به سوى او برمي‌گردد و فرياد مي‌زند،‌ خداوند تو را ضايع كند، همان‌طور كه مرا ضايع كردي.»١٢

برترى نماز از ساير عبادات

آنچه از آيات و روايات برداشت مي‌شود اين است كه نماز در مقايسه با ساير عبادتها از اهميت بيشترى برخوردار است. امام صادقعليه‌السلام فرمودند :

«اوّل ما يحاسب به العبد عَن الصلو ه فاذا قُبلت منه قُبل سائرعمله واذا رُدّت عليه رُدّ سائر عمله.»١٣

اوّلين امرى كه به واسطه ى آن بنده بازخواست مي‌شود، نماز است. چنانچه از او پذيرفته شود،‌ ساير اعمال او نيز پذيرفته مي‌شود و اگر قبول نشود، ساير اعمال او نيز رد مي‌شود.

در جوامع اسلامى، عده‌اى از مردم ناآگاه برخى از امور مستحبى و گاه بعضى سنتهاى معمولى جامعه را بر اقامه ى نماز مقدم مي‌‌‌‌‌‌‌‌ شمارند. يكى از مستحبات مورد توجّه در جامعه ى ما سفر به اماكن مقدس است. نزد برخى از مردم زيارت مكانهاى متبرك از به‌جا آوردن نماز مهم‌تر است و حتى در ميان راه اين سفرهاى مقدس، از گزاردن به موقع نماز غفلت مي‌ورزند. اين افراد گاهى امر واجبى را فداى امر مستحبى مي‌كنند و غافل از آنند كه نماز همواره بر انسان واجب است و هيچ امر ديگرى نمي‌تواند جايگزين آن شود. بنا‌بر نظر فقهاى عظام اگر كسى بداند در راه زيارت مكانهاى مقدس از به‌جا آوردن دو ركعت نماز واجب باز مي‌ماند، رفتن به آن زيارت براى او حرام مي‌شود.

گاهى مشاهده مي‌شود كه در ايام سوگوارى امام حسينعليه‌السلام عده‌اى از محبّان آن حضرت، مراسم سينه‌زنى و نوحه‌خوانى را به اقامه ى نماز در اول وقت ترجيح مي‌دهند، درحالي‌كه امام حسينعليه‌السلام و ياران ايشان براى زنده نگه‌داشتن نماز و تعظيم شعاير اسلام به شهادت رسيدند. شايسته است كه شيعيان ائمه هدى توجه به اداى فريضه ى نماز را از پيشوايان بزرگ خود بياموزند.

يكى از بزرگان مورد اعتماد،اين حكايت را از يك كتاب روايى نقل مي‌كرد، اينجانب روايت را شخصاً نديدم، ولى به اعتماد آن شخص باز گو مي‌كنم : «شخصى براى سفر تجارتى خدمت امام صادقعليه‌السلام رسيد و از ايشان طلب استخاره كرد. امامعليه‌السلام جواب استخاره را به‌گونه‌‌‌اى فرمودند كه از آن برداشت مي‌شد كه رفتن به آن سفر مطلوب نيست. آن شخص بدون اعتنا به استخاره به سفر رفت. از قضا در آن سفر سود فراوانى به دست آورد. او با شگفتى فراوان به خدمت امام صادقعليه‌السلام رسيد و گفت : اى فرزند رسول خدا! من براى سفر تجارى نزد شما استخاره كردم و بد آمد، ولى بدون توجّه به استخاره به مسافرت رفتم و در اين سفر سود سرشارى نصيب من شد. امامعليه‌السلام تبسمى كردند و فرمودند : به خاطر دارى كه در فلان منزل خسته بودي؟ نماز را اول وقت نخواندى، به بعد موكول كردى،‌خوابت برد و صبح ديدى كه نمازت قضا شده است و اين كار را از روى عمد هم انجام ندادي. آن شخص جواب داد : آرى به خاطر دارم. امام صادقعليه‌السلام فرمودند : اگر خداوند تمام دنيا را هم به تو بدهد،‌خسارت ناشى از فوت آن نماز جبران نمي‌شود.»

آداب نماز

آداب نماز بر دو قسم است : آداب ظاهرى و آداب باطني.

آداب ظاهرى آن است كه نمازگزار بايد آن را در ظاهر رعايت كند. از جمله ى آن است كه نمازگزار بدن خود را در حالت سكون و آرامش قرار دهد، به اطراف خود نگاه نكند و نگاه خود را از محل سجده برندارد، هيچ حركتى غير از اعمال نماز انجام ندهد، در حالت كسالت و خواب‌آلودگى و در حال سنگينى نماز نخواند و هيچ يك از مكروهات نماز را به‌جا نياورد. نمازگزار بايد خود را در پيشگاه خداوند متعال احساس كند.

قرآن شريف در آيات مختلف به آداب نماز اشاره مي‌كند و مي‌فرمايد : نماز بايد ترتيل داشته باشد؛ يعنى كلمات آن شمرده ادا شود، ركوع و سجود آن به طور كامل انجام شود،‌بعد از ركوع و بين دو سجده بدن آرام گيرد و مستحبات نماز به‌جا آورده شود.

مولى محسن فيض كاشانىرحمهم‌الله در كتاب شريف المحجه ى البيضاء با ذكر مثالى زيبا نقش اجزاى مختلف نماز را تبيين كرده است، وى مي‌گويد : «كما ل انسان وابسته به دو چيز است : موجوديّت باطنى و اعضاى ظاهري؛ موجوديّت باطنى انسان همانا حيات و روح او و ظاهر جسمانى آدمى، اعضا و اندام‌هاى اوست. بعضى ازاندام‌هاى آدمى مانند قلب، كبد و مغز داراى چنان اهميتى هستند كه با از بين رفتن آن، حيات انسان از بين مي‌رود. بعضى از اندام‌ها نظير چشم، دست، پا و زبان در موقعيتى هستند كه با نبود آنها، حيات آدمى از دست نمي‌رود، ولى مقاصد حيات مخدوش مي‌گردد. بعضى از اندام‌ها چنانند كه با از دست رفتن آنها، نه حيات انسان و نه مقاصد آن، هيچ يك آسيبى نمي‌بينند، اما به زيبايى انسان لطمه وارد مي‌شود. اين اندام‌ها نظير ابرو، ريش و سفيدى پوست است. برخى ديگر از اندام‌ها چنانند كه از دست رفتن آنها به اصل جمال آدمى لطمه‌اى وارد نمي‌كند، اما از كمال آن مي‌كاهد، مانند كمانى بودن ابرو، سياهى موى سر و صورت و سرخ ‌بودن گونه‌هاى صورت.

همين‌گونه است صورت عبادتهايى كه شرع مقدس براى ما معين كرده است. روح و حيات باطنى نماز، خشوع،‌ نيّت، حضور قلب و اخلاص است. ركوع، سجود و قيام آن به منزله ى قلب، كبد و مغز مي‌باشد كه اگر از دست برود، نماز از دست مي‌رود. قرائت و اذكار نماز در حكم دست، پا، چشم و زبان است كه با وارد شدن خدشه به آنها نماز حيات خود را از دست نمي‌دهد، اما بعضى از مقاصد آن مخدوش مي‌شود. مستحبات نماز به مثابه زيباييهاى مو،‌پوست و صورت است كه وجود آنها موجب جمال و زيبايى مي‌شود. رعايت لطايف آداب در اين مستحبات، به منزله ى كمانى بودن ابرو و تناسب اندام است كه موجب كمال زيبايى است.»١٤

نماز براى بنده به مثابه هديه‌اى است كه به وسيله آن به پيشگاه رب‌الارباب تقرّب مي‌جويد،‌همان‌طور كه مردمان با تقديم هدايا نزد بزرگان تقرّب مي‌جويند. اين هديه به خداوند عرضه مي‌شود و روز قيامت به نمازگزار برمي‌گردد. بنابراين، تو در زيباسازى يا زشت و ناقص كردن نماز اختيار دارى، اگر آن را زيبا و نيكو ساختى، خير و خوبى آن به تو بازمي‌گردد و اگر آن را زشت نمودى، بدى آن به خودت برمي‌گردد.

آداب باطنى نماز، داشتن خضوع و خشوع در نماز است. خضوع؛ يعنى رعايت ادب در پيشگاه پروردگار و خشوع؛ يعنى توجه قلبى به خداوند در هنگام نماز و فروتنى باطنى در هنگام راز و نياز با او. خشوع بدين معنى است كه انسان در هنگام اداى نماز حضور قلب داشته باشد و به امور دنيوى فكر نكند. خشوع قلب موجب خشوع اعضا و جوارح مي‌شود.

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يكى از مسلمانان را در حال نماز ديدكه با ريش خود بازى مي‌كند، آنگاه فرمودند : اگر قلب اين شخص خاشع بود، اعضاى او نيز خاشع بودند.

وقتى مسلمان بداند كه رستگارى وى در گرو رعايت آداب باطنى و داشتن خشوع در نماز است، همان‌گونه كه درسوره ى منافقون ذ كر شده است، مي‌كوشد تا هنگام اداى نماز مراتب خضوع و خشوع را مراعات كند؛ بدين معنى كه در هنگام خواندن حمد و سوره، تمام توجّه خود را متوجّه معبودى مي‌كند كه در حال راز و نياز با اوست و هنگام ركوع و سجود خداى متعال را براستى تنزيه و تسبيح مي‌كند.

امام صادقعليه‌السلام فرمودند : «هنگامى كه رو به قبله نمودى، دنيا و آنچه در آن است را به فراموشى بسپار و مردم و امور مربوط به آنها را از ياد ببر، قلبت را از آنچه به خود مشغول مي‌سازد، خالى كن؛ عظمت خداوند را به ديده ى باطن بنگر و روزى را به يادآور كه هر كس در برابر پروردگار خود مي‌ايستد و آنچه را انجام داده است، ظاهر مي‌كند و به سوى مولاى راستين خود باز مي‌گردد،‌ ايستادن در چنان روزى بر گامهاى ترس و اميد استوار است پس هنگامى كه تكبير گفتى، آسمانها و زمين و آنچه را ميان آنهاست در برابر عظمت پروردگار كوچك و حقير شمار! پس آن گاه خداى تعالى بر قلب بنده ى خود آگاه مي‌شود، در حالي‌كه بنده لفظاً خدا را بزرگ مي‌شمارد، اما در قلبش از حقيقت تكبير رويگردان است، خداوند مي‌فرمايد : اى دروغگو! آيا مرا فريب مي‌دهي؟ به عزّت و جلالم سوگند كه تو را ازشيرينى يادم محروم مي‌سازم و از مقام قرب و لذّت مناجاتم دور مي‌كنم.

بدان‌كه او (خداوند) به تعظيم و كرنش تو محتاج نيست و از عبادت و دعاى تو بي‌نياز است و بدرستى كه دعاى تو وسيله‌اى است كه از فضل و رحمت او به تو رسيده است تا به واسطه ى آن از عقوبت او دور شوى و به رحمت و بخشش او نايل گردي.»١٥

نماز جماعت

درباره ى نماز جماعت آيات و روايات فراوانى وارد شده است. بنا بر نظر مفسران قرآن، آياتى كه در آنها امر به اقامه ى نماز شده است،‌اشاره به نماز جماعت دارند، زيرا اقامه ى صلوة به معناى زنده نگه‌داشتن نماز و برپاداشتن آن در اجتماع مسلمان است و در برخى از آيات، شواهد روشن‌ترى در اين زمينه وجود دارد. به عنوان نمونه آيه ى ٤٣ سوره ى بقره مي‌فرمايد :

( وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ )

و نماز را بر پا داريد و زكات بدهيد و با ركوع كنندگان ركوع كنيد.

شخصى كه نماز را به صورت فرادى و با حضور قلب به‌جا مي‌آورد و مستحبّات و تعقيبات نماز را نيز انجام مي‌دهد، مي‌توان گفت چنين شخصى نماز خوانده ولى آن را اقامه نكرده است و در فرهنگ قرآنى چنين نمازى كامل نيست. نماز بايد در مسجد، در ميان مردم و با جماعت خوانده شود. نماز بايد در اجتماع مسلمانان زنده و پويا باشد. نماز جماعت يك شعار است و اين شعار بايد زنده نگه‌ داشته شود.

در باب نماز جماعت و اهميت آن احاديث فراوانى از پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و ائمه ى اطهارعليه‌السلام نقل شده است. مضمون احاديث اين است كه اگر شخصى بدون دليل نماز جماعت راترك كرد، با او همنشينى، معاشرت و دادوستد نكنيد و با او پيوند ازدواج نيز برقرار نكنيد. پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درباره ى نماز جماعت مي‌فرمايند :

«من صلى الصلوة الخمس جماعه فظنّوا به كل خير.»١٦

كسى كه نمازهاى پنجگانه را به جماعت بگزارد، هر خير و نيكى را به او گمان ببريد.

امام صادقعليه‌السلام فرمودند : «مسلمانى كه نمازهاى صبح و عشا را به جماعت بخواند، در پناه خداوند عزوجل است،‌كسى كه به چنين شخصى ستم روا دارد، به خدا ستم كرده است و كسى كه او را كوچك شمارد،‌خدا را كوچك شمرده است. هنگامى كه باران مي‌بارد يا سرماى شديدى وجود داشته باشد، در آن صورت براى مرد جايز است كه در خانه‌اش نماز بخواند و در مسجد حاضر نشود. چنان‌كه پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند : «هر گاه بر اثر باران كفشها تر شود، نماز را در خانه به‌جا آوريد.»١٧

مؤمنان نبايد به خواندن نماز فرادى اكتفا كنند. آن چيزى كه مورد تأكيد اسلام است، زنده نگه‌داشتن نماز است. در جامعه ى اسلامى، هنگامى كه مؤذن اذان مي‌گويد، بايد همه ى كارها تعطيل شود، همه ى مردم به مسجد روى آورند و در نماز جماعت شركت كنند. همه با هم تكبير بگويند و با هم ركوع و سجود را انجام دهند. اين يك وظيفه ى مهم براى مسلمانان است.

در روايات آمده است : از جمله چيزهايى كه در دنيا و آخرت نفرين مي‌كند،‌ مسجدى است كه مردم در آن نماز برپا ندارند. پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند :

«اذا رايتم الرجلَ يتعاد المسجد فاشهدوا له بالايمان.»١٨

وقتى ديديد مردى به حضور در مسجد مداومت دارد، به ايمان او شهادت دهيد در روايتى نقل شده است كه : «چون قيامت برپا مي‌شود،‌ قومى محشور مي‌شوند كه صورتهاى آنها مانند ستاره مي‌درخشد. ملائكه ازآنها مي‌پرسند، اعمال شما چه بوده است؟ آنها پاسخ مي‌دهند : ما با شنيدن اذان براى گرفتن وضو حركت مي‌كرديم و به كار ديگرى مشغول نمي‌شديم. بعد دسته‌اى ديگر محشور مي‌شوند كه چهره‌هاى آنان مانند ماه درخشان است. از آنها نيز همان سؤال مي‌شود جواب مى دهند : ما قبل از اذان وضو مى گرفتيم و براى اداى نماز آماده مى شديم. ‌سپس طايفه ى ديگرى محشور مي‌َشوند كه چهره‌هاى آنان همچون خورشيد مي‌درخشد؛ آنان در پاسخ فرشتگان مي‌گويند : ما قبل از اذان وارد مسجد مي‌شديم و اذان را در مسجد مي‌شنيديم.»١٩

در اغلب كشورهاى اسلامى، هنگام اذان، ‌مسلمانان به سوى مساجد مي‌شتابند و نماز را اول وقت و به جماعت برگزار مي‌كنند. كسانى كه به شهرهاى مكّه و مدينه مشرف شده‌اند، حركت زيبا و شورانگيز مردم و روانه شدن آنها را، يك ساعت قبل از اذان صبح، به سوى مسجدالحرام و مسجدالنّبى مشاهده كرده‌اند. اين جمعيت انبوه در آن مساجد شريف با شكوه فراوانى نماز جماعت برگزار مي‌كنند كه به راستى براى مسلمانان مايه ى افتخار و براى پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم زينت و مايه ى شادمانى است.

مرحوم شيخ صدوقرحمهم‌الله در روايتى براى فردى كه نماز را اول وقت و به جماعت نخواند، هجده عقوبت ذكر مي‌كند. از جمله ى آنها اين است كه مالش بي‌بركت مي‌شود،‌عمر و زندگى او بي‌خير و بركت مي‌شود،‌عاقبت به خير نمي‌شود. لحظه ى مرگ و عالم برزخ براى او سخت مي‌شود و روز قيامت حسابرسى از او بادقّت و سختگيرى صورت مي‌گيرد.

شايان ذكر است كه شركت در نماز جماعت مستحب است، ولى اگر يك عنوان ثانوى بر آن مترتب شد، در آن صورت آن امر مستحب،‌واجب مي‌شود. عنوان ثانوى در اين زمينه آن است كه هرگاه مسلمانها نتوانند نماز را زنده نگه‌دارند و مساجد در هنگام برگزارى نماز جماعت خالى باشد، در آن صورت نماز جماعت بر همگان واجب مي‌شود. علامه ى مجلسىرحمهم‌الله از پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل كرده است كه فرمودند :

«سلّموا اليهود و النصارى و لا تسلّموا على يهود امتي. قيل يا رسول الله و من يهود امتك؟ قال الذين يستمعون الاذان و الاقامه و لم يحضروا الجماعه.»

به يهوديان و نصرانيها سلام كنيد،‌ولى به يهود امت من سلام نكنيد. سؤال شد، اى رسول خدا! يهود امت تو كيست؟ پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند : كساني‌كه اذان و اقامه را مي‌شنودند و در نماز جماعت شركت نمي‌كنند.

شايد حكمت آنكه پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، از رويگردانان نماز جماعت به يهود امت خود تعبير فرموده‌اند اين باشد كه شركت نكردن درنماز جماعت به وحدت و اجتماع مسلمانان آسيب مي‌رساند و جامعه ى اسلامى را دچار تفرقه مي‌كند. يهوديان در طول تاريخ اسلام از روى آگاهى و غرض‌ورزى به اسلام و وحدت امت اسلامى زيان رسانده‌اند و مسلمانان بي‌اعتنا به جماعت، ناخودآگاه به اسلام صدمه مي‌زنند. در اين صورت، نتيجه ى عمل اين‌گونه مسلمانان شكستن شكوه مسجد و جماعت است.

علامه ى مجلسىرحمهم‌الله در بحارالانوار روايتى از كتاب جامع‌الاخبار از رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل كرده است كه فرمودند :

«سيأتى زمان على الناس يرون من العلماء كما يفرّ الغنم من الذئب. ابتلاهم بثلاثه اشياء : الاول يرفع البركة من اموالهم، و الثانى سلّط الله عليه سلطانا جائرا و الثالث يخرجون من الدنيا بلا ايمان»٢٠

زمانى فرا مي‌رسد كه مردم از علما مي‌گريزند، همان‌گونه كه گوسفندان از گرگ فرار مي‌كنند، در آن شرايط، خداوند آنان را به سه مصيبت گرفتار مي‌كند : اول آنكه بركت را از اموالشان برمي‌دارد. دوم آنكه سلطان ستمگرى را بر آنان حاكم مي‌كند و سوم آنكه در هنگام مرگ آنان را بي‌ايمان از دنيا مي‌برد.

نتيجه ى دورى از علما و ائمه ى جماعت اين است كه اشخاص بي‌رحم،‌ جاهل و زورگو بر ملت مسلمان مسلّط مي‌شوند و بركت از اموال ملت برداشته مي‌شود و در پايان عمر نيز بي‌ايمان از دنيا مي‌روند.

مراتب نماز

نماز صحيح، نمازى است كه مقدمات و مقارنات آن مطابق دستورهاى اسلام انجام شود،‌كلمات آن درست ادا شود و قيام، قعود، ركوع و سجود آن به درستى انجام شود. در مقابل اين نماز، نماز باطل قرار دارد و آن نمازى است كه نمازگزار عبارتهاى آن را به طور صحيح ادا نمي‌كند،‌ حمد و سوره را اشتباه مي‌خواند، ركوع و سجود را درست انجام نمي‌دهد،‌نماز را تند مي‌خواند و كلمات آن را شمرده و درست ادا نمي‌كند. چنين نمازى صاحب خود را نفرين مي‌كند و شخصى كه مورد نفرين نماز قرار گيرد، از رحمت خداوند دور مي‌شود و رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و امامان معصومعليه‌السلام روز قيامت او را شفاعت نمي‌كنند. از پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل شده است كه فرمودند : «شخصى كه نماز را سريع مي‌خواند و ركوع و سجود آن را ناقص انجام مي‌دهد، مانند مرغى است كه از زمين دانه برمي‌چيند.»

نماز صحيح سه قسم دارد :

١ - نمازى كه موجب رفع تكليف مي‌شود؛ يعنى نمازگزار آن را از نظر شرعى صحيح مي‌خواند و كليه شرايط صحت را دارا مي‌باشد، اما آداب ظاهرى و باطنى نماز رعايت نمي‌شود؛ به عبارت ديگر، نمازگزار هنگام خواندن نماز به كارهاى خود فكر مي‌كند يا با دستها و موهاى خود بازى مي‌كند. چنين نمازى موجب رفع تكليف مي‌شود، اما داراى تأثير تربيتى و معنوى نيست و نزد خداوند ارزشى ندارد و نمي‌تواند عامل صعود انسان به معراج شود، كه «الصلوة معراج المؤمن.»

٢ - نمازى است كه خضوع ظاهرى در آن رعایت مي‌شود و نمازگزار علاوه بر آنكه نماز را صحيح مي‌خواند، كلمات را شمرده ادا مي‌كند و ركوع وسجود آن ‌را به طور كامل انجام مي‌دهد، آداب ظاهرى نماز را نيز مراعات مي‌كند؛ يعنى اذان و اقامه مي‌گويد، نماز را با رعايت ترتيل مي‌خواند و مستحبات آن‌را نيز انجام مي‌دهد، اما در نماز حضور قلب و خشوع ندارد. با تمام وجود به خداوند توجّه ندارد و افكارش متوجّه امور دنياست. از پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل شده است كه فرمودند :

«من صلى ركعتين لم يحدث فيهما نفسه بشيء من الدنيا غفر له ما تقدم من ذنبه»٢١

كسى كه دو ركعت نماز بگزارد و در آن دو ركعت درانديشه ى امرى از امور دنيا نباشد، تمام گناهان گذشته ى او بخشيده مي‌شود.

مرحوم شيخ حرّ عاملىرحمهم‌الله روايتى را در وسائل الشيعه نقل مي‌كند و مي‌گويد : حِماد كه يكى از راويان جليل‌القدر، مورد اعتماد و از اصحاب اجماع است؛ يعنى روايت هايش را تمام اصحاب قبول دارند، مي‌گويد : روزى خدمت امام صادقعليه‌السلام شرفياب شدم. امامعليه‌السلام فرمودند : حماد! آيا نماز خواندن مي‌دانمي! گفتم : بلى اى فرزند رسول خدا! حضرت فرمودند : برخيز دو ركعت نماز بخوان. حماد مي‌گويد : دو ركعت نماز معمولى خواندم، ديگر باقى روايت ذكر نشده است؛ اما معلوم مي‌شود كه نماز او صحيح بوده، ولى خشوع را مراعات نكرده است. حماد مي‌گويد : نماز را تمام كردم؛ چهره ى مبارك حضرت امام صادقعليه‌السلام درهم كشيده شد و فرمودند : حيف است يك مسلمان پس از شصت سال نماز خواندن، شيوه ى صحيح آن را نداند. حماد مي‌گويد : در برابر امام صادقعليه‌السلام شرمنده شدم. امامعليه‌السلام فرمودند : من دو ركعت نماز مي‌خوانم. امامعليه‌السلام ابتدا اذان و اقامه گفتند و سپس نماز را با حضور قلب و با رعايت آداب ظاهرى و باطنى به‌جا آوردند. بعد فرمودند : حماد اين‌گونه نماز بخوان.

٣ - نمازى است كه داراى خشوع باشد؛ يعنى نمازگزار آداب ظاهرى و باطنى نماز را رعايت كند، در نماز حضور قلب داشته باشد، هنگام نماز خود را درمحضر خداوند احساس كند و به يقين بداند كه پروردگار عالم او را مي‌بيند. پيامبر اكمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مي‌فرمايند :

«اعبدالله كانك تراه و ان لم تكن تراه فانّه يراك.»٢٢

خداوند را آن‌چنان پرستش كن كه گويى او را مي‌بينى و اگر تو او را نمي‌بينى،‌پس مسلّماً او تو را مي‌بيند.

قرآن شريف مي‌فرمايد :

( قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿ ١ ﴾ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿ ٢ ﴾ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ) ٢٣

همانا اهل ايمان رستگار مي‌شوند. آنان‌كه درنماز خشوع مي‌ورزند.

از پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سؤال شد،‌«خشوع چيست؟ حضرت فرمودند : خشوع عبارت است از تواضع و فروتنى در نماز و اينكه بنده قلب خود را به طور كامل متوجّه خدا سازد.»٢٤

حضور قلب در عبادات، روح و روان آنها محسوب مي‌شود و نورانيت و مراتب كمال عبادتها به خشوع و مراتب آن بستگى دارد. هيچ عبادتى بدون حضور قلب، مقبول درگاه احديت واقع نمي‌شود و مورد لطف و رحمت ربوبى قرار نمي‌گيرد. خداوند در قرآن كريم مي‌فرمايد :

وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ ٢٥

از شكيبايى و نماز يارى جوييد و اين دو جز براى اهل خشوع، امرى بزرگ و دشوار است.

آنان‌كه به مقام خشوع نرسيده باشند، نماز واقعى برايشان دشوار و سنگين است. چنين افرادى به خاطر ترس از جهنم و طمع بهشت نماز مي‌خوانند. همه ى اشخاص مي‌توانند در نماز خضوع و خشوع را مراعات كنند، به شرط آنكه تمرين كافى در اين زمينه داشته باشند و نيز داراى اراده‌اى قوى باشند.