آداب و احکام حج

آداب و احکام حج0%

آداب و احکام حج نویسنده:
گروه: علم فقه
صفحات: 4

آداب و احکام حج

نویسنده: على عراقچى همدانى
گروه:

صفحات: 4
مشاهدات: 1457
دانلود: 53

توضیحات:

آداب و احکام حج
  • پيشگفتار

  • آداب و احکام عمره تمتع

  • آداب و احکام حج تمتع

  • عمره مفرده و احکام آن

جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 4 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • مشاهدات: 1457 / دانلود: 53
اندازه اندازه اندازه
آداب و احکام حج

آداب و احکام حج

نویسنده:
فارسی
پيشگفتار


آداب و احکام حج

نويسنده : على عراقچى همدانى

پيشگفتار

بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على محمد و آله الطاهرين
سپاس پروردگار مهربانى را که ما را بوسيله خليلش ابراهيم (ع) بخانه پاک خود دعوت فرمود. درود خداوند بر فرزندان ابراهيم (ع) آخرين و برترين فرستاده خدا محمد (ص) که با تعليم مناسک حج ما را از قيد بندگى غير خدا آزاد کرد.
احرام رمز دور کردن هر آنچه غير حق است طواف درسى است که مي‏گويد بايد منحصرا بر گرد کوى حق بگردى و حال که جز با خدا رابطه ندارى لياقت‏يافتى که در پيشگاهش به نيايش آئى و به نماز بايستى ولى پشت مقام ابراهيم (ع) که امام است‏يعنى بدان به دربار ما راه ندارد کسى که بي‏امام بيايد يا جلو امامش حرکت کند سعى مي‏گويد براى رسيدن به آب حيات بايد با سعى و کوشش و توکل بخدا حرکت کنى تا خدايت از زمين سوزان چشمه زمزم دهد بدنبال آن آلودگى قهرى را هم زايل کن تقصير ناخن و مويت را بگير و کوتاه کن تا جاى پائى براى شيطان در وجودت نباشد که آلودگان طعمه شياطين هستند و حال که چند قدم بدنبال امامت بطرف خدا برداشتى لايق شدى تا نور معرفت را دريابى پس مجرد شو احرام ببند و به بيابان عرفات بيا با توقفت جرعه‏اى بنوش ولى کار را تمام شده حساب مکن پويا باش به محل ديگر براى دريافت انوارى ديگر در سرزمين مشعر بمان و توقف کن توقفى که خود يک حرکت است نه ضد حرکت که بي‏حرکتى همان مرگ است جلو بيا که آرزو و هدفت نزديک است بسرزمين منى خوش آمدى در اينجا با زنده کردن خاطره ابراهيم (ع) بايد با اراده قوى و تکيه بر خدا از هر چه دلبرى دارد و در دلت راه يافته در راه خدا بگذرى گرچه فرزندى پاک مانند اسماعيل (ع) باشد ولى قبلا شيطان را سرکوب کن تا جلوگيرت نباشد (رمى جمره عقبه) حال که از شر شيطان رها شدى همه چيزت را قربان و قربانى کن و آگاه باش آلودگيها را گرچه قهرى ناديده مگير مغز و سرت را پاک کن سر بتراش حلق يا تقصير مقدارى از مو و ناخن بگير حالا تا حدودى آزاد و بزرگ شدى ديگر لباس دوخته و غير آن قيد و بندت نيست بپوش ولى بدان چند شبى در اين سرزمين منى بايد بمانى شبها با خدايت راز و نياز کنى و روزها در ميدان جهاد با مظاهر شيطان استعمار و استثمار و استحمار نبرد کنى رمى جمرات سه‏گانه و اينست رمز زندگى دنيا و تا در اينجا هستى اين جهاد و مبارزه ادامه دارد زندگى دنيا همان جهاد است تا روزى که پيروزمندانه بروى رجوع بخدا کنى وارد مکه شوى اينجا مرحله ديگرى است‏حالا خدا است که مهماندارى و ضيافت مي‏کند و با تکرار طواف خانه و نيايش و سعى بين صفا و مروه و پاک کردن غبار راه و باز هم طواف و نماز ابراهيم‏وار بايد گواهينامه پرافتخار بنده بودن را از دست ربت بگيرى و با اين سند افتخار بشهر و ديارت برگردى و همچنان بنده بمانى و اين سير و سياحت الهى را فراموش نکنى تا ملاقات پروردگارت که شيطان در کمين عهدشکنان و فراموش کاران است.
و بدان اين عبادت بزرگ و حرکت عظيم جز با ياد گرفتن مسائلش سالم در نمي‏آيد و هيچگونه اثرى نخواهد داشت با مطالعه مکرر اين مجموعه مختصر که برگزيده‏اى است از مسائل فراوان حج به مسائل ضرورى آشنا شو تا اعمال صحيح بجا آوري.
مسائلى که در اينجا جمع‏آورى شده و با قلمى ساده نگارش يافته منحصرا مطابق با فتواى حضرت آية الله العظمى امام خمينى مد ظله مي‏باشد که در مناسک حج فرموده‏اند و در پايان ترجمه آزاد چند حديث اضافه گرديد زيرا که نور خدا در گفتار رسول خدا (ص) و ائمه هدى (ع) آشکار است باين اميد که قلب و جامعه ما هرچه بيشتر منور گردد.
و ما توفيقى الا بالله و هو حسبى و نعم الوکيل
(جمعه ١٧ رمضان ١٤٠٢ قمري)
سالگرد غلبه ايمان بر کفر (جنگ بدر)
١٨ تير ماه ١٣٦١ شمسى
قم - على عراقچى همدانى



۱
آداب و احکام عمره تمتع

آداب و احکام عمره تمتع

(بسم الله الرحمن الرحيم) بر شخص مستطيع واجب است در مدت عمر يک بار به مکه رود و اعمال حج را بجا آورد حج اقسامى دارد ولى از آنجائيکه براى ما مردم دور از مکه غالبا حج تمتع واجب است در اين رساله فقط مسائل حج تمتع گفته مي‏شود.
اعمال اين حج داراى دو بخش است اول عمره تمتع دوم حج تمتع قسمت اول داراى پنج عمل است:
١- احرام
٢- طواف خانه خدا
٣- دو رکعت نماز طواف
٤- سعى بين صفا و مروه
٥- تقصير
آداب و احکام اين پنج عمل را اول مي‏گوييم تا برسيم به بخش دوم.
مقدمه دانسته شود افرادى که از ايران به مکه مي‏روند دو دسته هستند يا مدينه اول يا مدينه دوم دسته‏اى که اول به مدينه مي‏روند و چند روزى هستند و از آنجا به طرف مکه حرکت مي‏کنند پس از خروج از مدينه مي‏رسند به مسجدى بنام (مسجد شجره) اينجا ميقات ست‏يعنى جاى محرم شدن پياده مي‏شوند و در آن مسجد محرم مي‏شوند.
و دسته‏اى که اول به مکه مي‏روند اينها از جده بطرف مکه حرکت مي‏کنند بجائى مي‏رسند بنام (جحفه) که آنجا هم ميقات است و پياده مي‏شوند براى محرم شدن.

١- احرام و احکام آن

واجبات احرام سه چيز است اول پوشيدن لباس احرام دوم نيت محرم شدن سوم تلبيه يعنى لبيک گفتن.
لباس احرام دو قطعه پارچه مثل دو حوله يا غير آن که دوخت در آن نباشد و همچنين پاک و مباح و حلال باشد يکى را مثل لنگ از کمر مي‏بندند و ديگرى را از روى شانه‏ها مي‏اندازند بعد از پوشيدن اين دو جامع نيت مي‏کند انجام دادن احرام عمره تمتع را قربة الى الله و با اين نيت لبيک مي‏گويد و صورت لبيک چنين است.
لبيک اللهم لبيک لبيک لا شريک لک لبيک ان الحمد و النعمة لک و الملک لا شريک لک لبيک
مسئله: تمام اعمال عمره و حج از اولى که انسان لباس احرام مي‏پوشد تا آخر اعمال حج همه و همه عبادت است و بايد با توجه داشتن در وقت عمل که چه عملى مي‏خواهد بجا بياورد همه را براى خداوند انجام دهد و اگر ريا کند آن عملى که در او ريا شده باطل است.
مسئله: لباس احرام براى مردها واجب است و زن مي‏تواند در همان لباسهاى معمولى خودش گرچه دوخته باشد محرم شود.
مسئله: لباس احرام اگر نجس شود تا وقتى که انسان محرم است باحتياط وجوبى بايد تطهير کند و همچنين در حال احرام اگر بدنش نجس شود احتياط آنست که تطهير کند و لازم نيست لباس احرام را هميشه دربر داشته باشد بلکه جايز است آنها را عوض کند و براى شستن يا حمام رفتن بيرون بياورد و لخت‏شود.
مسئله: احتياط واجب اينستکه اين دو جامه را قبل از نيت احرام و لبيک گفتن بپوشد و اگر بعد از لبيک پوشيد احتياط آنست که لبيک را دوباره بگويد و بايد دانسته شود که محرم شدن به لبيک گفتن است نه به لباس احرام پوشيدن.
مسئله: احتياط واجب آنست که در داخل مسجد شجره محرم شود نه خارج آن هر چند نزديک بآن باشد.
مسئله: جنابت‏يا حيض مانع از محرم شدن نيست و اينها مي‏توانند در حال عبور از مسجد محرم شوند و نبايد در مسجد توقف کنند.
مسئله: واجب است لبيک بطور صحيح گفته شود و اگر بلد نيست‏شخص ديگرى که بلد است کلمه کلمه بگويد و او هم دنبالش بگويد.
مسئله: لبيک بصورتى که گفته شد يک مرتبه بيشتر واجب نيست و تکرار آن مستحب است ولى وقتى بجائى رسيد که خانه‏هاى مکه ديده مي‏شود احتياط واجب آنست که لبيک را ترک کند و ديگر نگويد.
مسئله: گره زدن لباس احرام اشکال ندارد مي‏تواند لنگ را به کمر گره بزند نه بگردن و همچنين مي‏تواند سنگ در جامع احرام بگذارد و با نخ ببندد.
و اما تروک احرام يعنى چيزهائى که بر محرم حرام مي‏شود و بايد ترک کند ٢٤ چيز است.
اول - شکار کردن حيوان وحشى صحرائى مثل آهو و همچنين خوردن گوشت آن و نشان دادن شکار به شکارچى و کمک کردن به آن، بنابراين شکار حيوان دريائى و کشتن حيوانات اهلى مثل مرغ و گاو و گوسفند اشکال ندارد.
مسئله: پرندگان جزء شکار صحرائى هستند و همچنين ملخ.
مسئله: احتياط واجب آنست که زنبور را نکشد اگر قصد اذيت ندارد و در صورت اذيت اشکال ندارد و همچنين کشتن حيوانات موذى مثل مار و عقرب اشکال ندارد.
مسئله: صيد کردن کفاره دارد حتى اگر جاهل به مسئله هم باشد و در اينجا مسائل زيادى است ولى چون مورد لزوم نيست‏خوددارى شد.
دوم -جماع با زن و بوسيدن و بازى کردن با او و نگاه بشهوت کردن و بلکه هر نوع لذت بردن از زن در حال احرام حرام است.
مسئله: اگر زنى را از روى شهوت ببوسد کفاره آن يک شتر است و اگر بدون شهوت باشد يک گوسفند کفاره دارد.
مسئله: اگر کسى با زن از روى شهوت دست بازى کند چه انزالش بشود چه نشود بايد يک گوسفند کفاره بدهد.
دانسته شود در جماع با زن مسائل زيادى است ولى چون معمولا واقع نمي‏شود و کسى در حال احرام چنين کارى نمي‏کند از تفصيل خوددارى شد.
سوم -عقد کردن زن براى خود يا براى ديگرى و همچنين شاهد شدن بر عقد حرام است ولى خواستگارى کردن در حال احرام اشکال ندارد.
مسئله: اگر با دانستن مسئله زنى را در حال احرام براى خود عقد کند يا صيغه نمايد آن زن بر او حرام ابدى مي‏شود در اينجا هم مسائل زيادى هست چون نوعا واقع نمي‏شود ذکر نکرديم.
چهارم -استمناء (يعنى کارى کند که منى از او بيرون آيد.)
مسئله: در استمناء بهر نحوى باشد گرچه با زن خود اگر منى خارج شود بايد يک شتر کفاره بدهد.
پنجم -استعمال عطريات مثل مشگ و زعفران و امثال آن که ماليدن اينها به بدن و لباس و همچنين خوردن آنها مثل خوردن زعفران و همچنين پوشيدن لباسى که بوى عطر مي‏دهد اگر چه قبلا به آن عطر زده باشد ولى خوردن ميوه‏هاى معطر و بو کردن آنها مثل سيب و به اشکال ندارد.
مسئله: در وقت گذشتن از بازار يا مغازه عطر فروشى لازم نيست دماغ را بگيرد و رسيدن بوى عطر به دماغ اشکال ندارد ولى بايد بو نکند.
مسئله: گرفتن دماغ از بوى بد حرام است ولى تند رفتن که کمتر بوى بد را بفهمد اشکال ندارد.
مسئله: کفاره استعمال بوى خوش يک گوسفند است بنابر احتياط واجب.
مسئله: اگر بوى خوش را مکرر استعمال کند اگر اين تکرار در يک وقت باشد همان يک گوسفند کفاره است و اگر در دو وقت‏يا بيشتر واقع شود مثلا يک مرتبه صبح يک مرتبه ظهر براى هر دفعه يک گوسفند باحتياط وجوبى بدهد و اگر بعد از استعمال کفاره را داد و بعد از کفاره باز استعمال کرد واجب است دو مرتبه کفاره بدهد.
ششم - پوشيدن چيز دوخته مثل کت و شلوار و پيراهن و زيرجامه و شورت و امثال اينها و همچنين لباسى که دوخته نيست ولى شبيه به دوخته است مثل جاکت بدون دوخت‏يا لباسى که از نمد درست مي‏کنند و همچنين چيزهاى کوچک مثل کمربند و شب کلاه باحتياط وجوبى ولى هميانى که در آن پول مي‏گذارند و بکمر مي‏بندند اگر دوخته باشد اشکال ندارد.
مسئله: فتق بند دوخته شده و هر لباس دوخته اگر احتياط به آن داشته باشد جايز است بپوشد ولى بايد کفاره آن را بدهد و دانسته شود لباس دوخته براى مرد حرام است و براى زن جايز است.
مسئله: کفاره پوشيدن لباس دوخته يک گوسفند است و در فتق بند بطور احتياط است.
مسئله: اگر محرم چند قسم لباس دوخته بپوشد مثل پيراهن و کت و شلوار براى هر يک جداگانه بايد يک گوسفند کفاره بدهد و اگر يک لباس دوخته را که پوشيده بود کفاره‏اش را داد و بعد از دادن کفاره همان لباس يا لباس ديگرى که دوخته بود باز پوشيد دو مرتبه بايد کفاره بدهد و اگر چند لباس ولى از يک قسم بپوشد مثل دو تا کت‏يا دو تا شلوار باحتياط وجوبى براى هر يک بايد يک کفاره بدهد و اگر از جهت‏سرما يا عذر ديگر هم باشد کفاره ساقط نمي‏شود. و اگر لباس ندوخته مثل لباس احرام متعدد بپوشد اشکال ندارد.
هفتم - سرمه کشيدن بسياهى که در آن زينت باشد هر چند قصد زينت نکند و احتياط واجب اينست که از هرگونه سرمه اجتناب گردد بلکه اگر بوى خوش داشته باشد قطعا حرام است. و حرمت‏سرمه کشيدن هم براى مرد است و هم زن.
مسئله: سرمه کشيدن حرام است ولى کفاره ندارد البته اگر داراى بوى خوش باشد احتياط کفاره دادن است به يک گوسفند.
هشتم - نگاه کردن به آينه براى مرد و زن حرام است ولى نگاه کردن بچيزهاى صاف و همچنين به آب صاف که عکس انسان در آنها پيداست اشکال ندارد.
مسئله: اگر در اطاقى که ساکن است‏يا در ماشينى که سوار شده آينه باشد و بداند که چشم او گاهى سهوا به او مي‏افتد اشکال ندارد.
مسئله: در نگاه کردن به آينه کفاره نيست ولى اگر عمدا نگاه کند گناه کرده.
نهم - پوشاندن روى پا بوسيله کفش يا جوراب و غيره و اين مخصوص مردها است براى زن اشکال ندارد.
مسئله: پوشيدن دم‏پائيهائى که فقط دو سه بند باريک دارد و مقدار کمى از روى پا را مي‏پوشاند اشکال ندارد.
مسئله: پوشانيدن روى پا حرام است ولى کفاره ندارد.
دهم - فسوق است‏يعنى دروغ گفتن و فحش دادن و فخر به ديگران کردن همه اينها حرام است ولى کفاره ندارد و بايد استغفار کند.
يازدهم - جدال است معناى جدال آنست که براى ثابت کردن يا رد کردن يک مطلبى قسم بخورد چه قسم راست باشد چه دروغ چه عربى باشد مثل (لا و الله) و (بلى و الله) چه فارسى يا هر زبان ديگر مثل (نه بخدا) يا (آرى بخدا)
مسئله: مراد از قسمى که حرام است قسم بخدا است نه بشخص يا چيز ديگر مثلا قسم خوردن به پيغمبر و امام و کعبه داخل در جدال نيست لکن قسم خوردن بساير اسمهاى خدا مثل رحمان و رحيم و غيره باحتياط وجوبى داخل در جدال است.
مسئله: اگر قسم راست بخورد دفعه اول و دوم کفاره ندارد و بايد استغفار کند و دفعه سوم اگر قسم بخورد يک گوسفند کفاره واجب مي‏شود و تا وقتى که کفاره را نداده اگر بيش از سه مرتبه هم قسم راست بخورد کفاره آن همان يک گوسفند است ولى اگر کفاره را داد و بعد از آن باز قسم راست‏خورد قسم اول و دوم کفاره ندارد و در سومى يک گوسفند ديگر کفاره دارد و همچنين.
مسئله: اگر در جدال دروغگو باشد واجب است در دفعه اول يک گوسفند و در دوم يک گاو و در سوم يک شتر کفاره بدهد و در بيشتر از سوم باز کفاره يک شتر است و در اينجا هم دانسته شود اگر کفاره داد و بعد باز قسم بدروغ خورد بهمان ترتيب کفاره تکرار مي‏شود.
دوازدهم - کشتن جانورانى که در بدن هستند مثل شپش و کک و کنه که در بدن حيوان است و همچنين حرام است آنها را از بدن بيندازد يا در جاى ناامنى قرار دهد که بيفتد ولى در هر صورت کفاره ندارد و گناهکار است.
سيزدهم - حرام است انگشتر در حال احرام براى زينت بدست کردن و اگر براى استحباب باشد مثل اينکه انگشتر عقيق براى ثوابش در دست کند اشکال ندارد.
مسئله: حنا بستن چه با قصد زينت چه بدون قصد زينت براى محرم حرام است ولى اگر قبل از احرام ببندد و اثرش بماند اشکال ندارد.
مسئله: انگشتر براى زينت و حنا بستن بدست گرچه حرام است ولى کفاره ندارد.
چهاردهم - پوشيدن زيور آلات است براى زن که در آن زينت است اگر چه با قصد زينت نپوشد ولى زيورهائى که قبل از احرام عادت داشته بپوشيدن آنها مثل دستبندهائى که هميشه در دست دارد واجب نيست بيرون بياورد ولى آنها را نبايد به مرد حتى شوهرش نشان دهد.
مسئله: پوشيدن زيور حرام است ولى کفاره ندارد.
پانزدهم - روغن ماليدن به بدن است گرچه بوى خوش هم نداشته باشد و اگر بوى خوش داشته باشد و بويش تا بعد از احرام ميماند جايز نيست قبل از احرام هم بمالد.
مسئله: روغن ماليدن اگر از روى اضطرار و احتياج باشد اشکال ندارد.
مسئله: روغن اگر بوى خوش نداشته باشد ماليدن آن حرام و کفاره ندارد ولى اگر داراى بوى خوش باشد يک گوسفند کفاره دارد حتى در صورتى هم که محتاج باشد حرام نيست ولى کفاره ساقط نمي‏شود.
شانزدهم - زايل کردن و تراشيدن و کندن مو از بدن چه از بدن خود باشد چه غير و آن غير چه محرم باشد چه نباشد حتى کندن يک عدد مو هم حرام است ولى اگر در حال غسل يا وضو خودش کنده شود اشکال ندارد.
مسئله: اگر کسى سرش را در حال احرام بدون ضرورت بتراشد يا موهاى زير بغلش را بتراشد واجب است‏يک گوسفند کفاره بدهد و اگر زير يک بغل را بتراشد باحتياط کفاره دهد.
هفدهم - پوشانيدن مرد است‏سر خود را بوسيله کلاه يا دستمال و به احتياط وجوبى نبايد سر را با حنا يا گل هم بپوشاند و همچنين بار به سر گرفتن ولى اگر دستها را بسر گذارده اشکال ندارد.
مسئله: سر را زير آب کردن هم حرام است و فرقى در حرام بودن پوشيدن سر نيست چه همه آن را بپوشد چه بعض آن را و گوشها جزء سر است نبايد پوشيد ولى در موقع خوابيدن که قهرا مقدارى از سر انسان روى بالش قرار مي‏گيرد اشکال ندارد.
مسئله: پشه بند که به سر نمي‏افتد اشکال ندارد.
مسئله: اگر سر را شست نبايد با حوله و دستمال خشک کند اگر چه بعض سر باشد.
مسئله: اگر کسى سر را به هر وسيله بپوشاند کفاره آن يک گوسفند است گر چه مکرر بپوشاند و اگر بعض سر را هم بپوشاند به احتياط وجوبى بايد کفاره را بدهد البته کفاره در وقتى واجب است که دانسته و با توجه بپوشاند و اگر نمي‏دانسته يا غفلت کرده کفاره ندارد.
هيجدهم - پوشانيدن زن است روى خود را با نقاب و روبند و غيره و جايز نيست با باد بزن روى خود را بپوشاند ولى پوشانيدن رو با دست اشکال ندارد.
مسئله: قسمتى از رو در حکم تمام آن است و نبايد پوشيده شود ولى در موقع خوابيدن که قهرا مقدارى از رو روى بالش قرار مي‏گيرد اشکال ندارد.
مسئله: واجب است براى نماز زن سر خود را بپوشاند و مقدمة براى پوشانيدن سر لازم است کمى از اطراف صورت را بپوشاند لکن واجب است بعد از نماز فورا آنرا باز کند.
مسئله: جايز است براى رو گرفتن از نامحرم چادر يا جامه را که بسر انداخته پائين بکشد که رويش ديده نشود و کفاره هم ندارد.
مسئله: پوشانيدن زن روى خود را حرام است ولى کفاره ندارد.
نوزدهم - سايه قرار دادن مرد است بالاى سر خود و براى زنان و کودکان جايز است.
مسئله: سايه قرار دادن در موقع طى منزل حرام است و اگر در جائى منزل کرد يا پياده شد مثل قهوه خانه توى راه يا مسافرخانه يا در منى که منزل کرده زير سقف و سايه رفتن اشکال ندارد. گرچه در اينگونه جاها راه هم برود. بنابراين در منى که هست براى رفتن براى رمى جمره يا قربانى کردن اگر چتر بسر گيرد اشکال ندارد و همچنين اگر راه و منزل طى کردن در شب باشد باز زير سقف اشکال ندارد مثلا اگر شب در ماشين سرپوشيده يا هواپيما باشد اشکال ندارد.
مسئله: اگر از جهت‏سرما يا گرما مجبور باشد زير سايه و سقف برود اشکال ندارد ولى کفاره را بايد بدهد و کفاره آن يک گوسفند است.
مسئله: در احرام عمره گرچه مکرر زير سايه برود کفاره تکرار نمي‏شود همان يک گوسفند است لکن اگر در احرام حج هم زير سايه برود چه يک دفعه چه بيشتر کفاره آن جدا است و يک گوسفند است.
بيستم - بيرون آوردن خون است از بدن خودش بخراشيدن بدن يا مسواک کردن، دندان کشيدن و امثال اينها ولى بيرون آوردن خون از بدن ديگرى حرام نيست.
مسئله: در صورت ناچارى مثل رگ زدن و غير آن اشکال ندارد.
مسئله: خون از بدن خود بيرون آوردن حرام است ولى کفاره ندارد.
بيست و يکم - ناخن گرفتن حتى بعض يک ناخن هم حرام است بهر وسيله که باشد و همچنين فرقى ندارد ناخن پا باشد يا دست و باحتياط وجوبى بوسيله دندان و سوهان هم ناخن گرفتن حرام است.
مسئله: کفاره ناخن گرفتن باين شرح است اگر يک ناخن را بگيرد چه از دست چه از پا بايد يک مد طعام کفاره بدهد و همچنين براى هر ناخن ازدست‏يا پا تا به ده نرسيده مثلا اگر نه تا ناخن دست را گرفت بايد نه مد طعام بدهد و همچنين در ناخنهاى پا ولى اگر به ده رسيد بايد يک گوسفند کفاره بدهد و در صورتيکه تمام ده ناخن دست و ده ناخن پا را در يک مجلس گرفت براى همه يک گوسفند کافى است و اگر در دو مجلس يا بيشتر گرفته باشد دو گوسفند بايد بدهد يکى براى دست‏يکى براى پا و اگر پنج ناخن از دست و پنج ناخن از پا گرفت ده مد طعام کفاره بدهد پنج مد براى دست و پنج مد براى پا با اين شرح قاعده بدست آمد و توضيح بيشتر لازم نيست.
مسئله: اگر گرفتن ناخن ضرورى باشد جايز است گرفتن ولى باحتياط وجوبى بايد کفاره را بدهد.
مسئله: مقدار مد هفتصد و پنجاه گرم است.
بيست و دوم - کندن دندان است هر چند خون نيايد بنابر احتياط و احتياط آنستکه يک گوسفند کفاره بدهد.
بيست و سوم - کندن درخت‏يا گياهى که در حرم روئيده باشد ولى درخت ميوه و خرما را کندن اشکال ندارد و دانسته شود که حرام بودن کندن درخت و گياه حرم مخصوص محرم نيست براى غير محرم هم حرام است و اگر بوسيله راه رفتن معمولى گياهى کنده شود اشکال ندارد.
مسئله: کفاره کندن درختى که جايز نيست کندن آن، احتياط آنست اگر بزرگ باشد يک گاو و اگر کوچک باشد يک گوسفند بدهد و اگر بعض درخت را قطع کند واجب است قيمت آنرا کفاره بدهد.
مسئله: کندن گياه گرچه حرام است ولى کفاره ندارد و بايد استغفار کند.
بيست و چهارم - اسلحه در برداشتن بنابر احتياط براى محرم حرام است مگر بجهت ضرورت ولى کفاره ندارد و احتياط آنست که اسلحه را اگر نمايان باشد همراه خود برندارد اگر چه بخود نبسته باشد و فرقى در اسلحه نيست چه سرد باشد چه گرم هر چه از آلات جنگ شمرده شود.
مسئله: هر يک از اين امور که گفتيم کفاره دارد اگر از روى ندانستن مسئله يا غفلت‏يا فراموشى واقع شود کفاره ندارد مگر در صيد که در هر صورت کفاره دارد.
(احکام و آداب احرام تا اينجا تمام شد و حالا شروع مي‏کنيم به عمل دوم عمره تمتع.)
دوم از اعمال عمره تمتع طواف است پس از اينکه انسان وارد مکه شد واجب است با همان لباس احرام هفت مرتبه دور خانه کعبه بگردد و اين عمل را طواف گويند و بايد دانسته شود که طواف از ارکان عمره است و کسى که آن را عمدا ترک کند تا وقتى که وقت آن بگذرد عمره او باطل است چه عالم به مسئله باشد چه نباشد و وقت فوت طواف وقتى است که اگر بخواهد آنرا با بقيه اعمال عمره بجا آورد بوقوف بعرفات نمي‏رسد.
مسئله: اگر از روى سهو ترک کرد طواف را، لازم است آنرا بجا آورد هر وقت که باشد و اگر برگشته به محل خود و نتواند برگردد بمکه يا مشقت داشته باشد برگشتن بايد شخص مورد اطمينانى را نايب بگيرد.
مسئله: اگر شخصى که احرام عمره تمتع بسته بواسطه عذرى دير بمکه رسيد که وقت انجام عمره ندارد يعنى اگر انجام دهد بوقوف عرفات نمي‏رسد يا زن حائض که بواسطه حيض نتوانسته طواف کند و اگر بخواهد صبر کند تا پاک شود مي‏ترسد بوقوف عرفات نرسد اينگونه افراد که معذور هستند از انجام عمره تمتع حج آنها تبديل ميشود بحج افراد يعنى بايد با همين احرام برود عرفات و مشعر و منى و همه آن اعمال را انجام دهد مثل سايرين غير از قربانى که در حج افراد واجب نيست و بعد از برگرديدن بمکه بايد عمره مفرده بجا آورد و عمره مفرده مثل همان عمره تمتع است باضافه طواف نساء و نماز طواف نساء که اين دو در عمره مفرده لازم است. و براى احرام هم بايد از حرم خارج شود و در آنجا محرم شود به نيت عمره مفرده و بيايد بمکه براى انجام ساير اعمال عمره مفرده و اگر حج افراد و عمره مفرده را بطورى که گفته‏شد انجام داد کافى است و حجه الاسلام از او ساقط ميشود.

٢- طواف و احکام آن (شرايط و واجبات طواف)

اول - نيت‏يعنى قصد کند طواف عمره تمتع را قربه الى الله و اگر ريا و خود نمائى کند طواف او باطل و معصيت هم کرده.
دوم - طهارت که بايد پاک باشد از جنابت و حيض و نفاس و همچنين اگر وضوء ندارد بايد وضو بگيرد لکن طواف مستحبى را ميتواند بدون وضو انجام دهد.
مسئله: اگر کسى بدون طهارت طواف کند باطل است چه عمدى چه سهوى و چه مسئله را بداند چه نداند و اگر عذر داشته باشد از وضو گرفتن يا غسل کردن واجب است تيمم کند.
شرط سوم - طهارت بدن و لباس است در طواف بايد تمام بدن و لباس از هر نجاستى پاک باشد حتى باحتياط وجوبى از خون کمتر از درهم و همچنين عرقچين و جوراب و حتى انگشتر باحتياط وجوبى بايد پاک باشد و در خون قروح و جروح هم به احتياط وجوبى تا مقدارى که امکان تطهير هست بايد تطهير کرد و لباس را عوض نمود ولى اگر مشقت داشته باشد لازم نيست.
مسئله: اگر بعد از طواف فهميد که لباس يا بدنش نجس بوده طوافش صحيح است ولى اگر مي‏دانسته و فراموش کرده احتياط واجب آنستکه طواف را اعاده کند.
شرط چهارم - ختنه شده بودن است و احتياط واجب آنستکه درباره بچه نابالغ هم مراعات شود.
شرط پنجم - ستر عورت است پس اگر بدون ساتر عورت طواف کند باطل است و همچنين ساتر بايد غصبى نباشد.

چگونگى طواف

واجب است طواف از محاذى حجر الاسود شروع و بآنجا هم ختم شود و دقت زياد و وسوسه لازم نيست و پس از هر دورى لازم نيست در مقابل حجر الاسود بايستد و دوباره حرکت کند و اگر اينگونه حرکات غير متعارف داشته باشد بصورت وسوسه طواف اشکال پيدا مي‏کند و در طواف بايد خانه کعبه بطرف چپ انسان قرار گيرد بطور متعارف و در اين جهت هم دقتهاى بى مورد و وسوسه‏هاى جاهلانه نبايد داشت البته در هر کارى رعايت احتياط عقلائى اشکال ندارد.
مسئله: اگر بواسطه شلوغى و فشار مقدارى از دور زدن بخلاف متعارف شد مثل اينکه روى طواف کننده يا پشت او بطرف خانه کعبه قرار گرفت‏يا عقب طواف کرد بايد همان مقدار را جبران کند و صحيح انجام دهد و همچنين اگر مقدارى از طواف را انسان بدون اختيار با فشار ديگران جلو برود بايد آن مقدار را از سر بگيرد.
مسئله: واجب است‏حجر اسماعيل را در طواف داخل کند يعنى از پشت آن دور بزند و اگر از داخل آن برود باطل است و درهر دورى که اينطور کرده باحتياط واجب بايد آن دور را از سر بگيرد.
مسئله: طواف بايد در فاصله بين خانه کعبه و مقام ابراهيم واقع شود و اين فاصله چنانچه گفته شده بيست و شش ذراع و نيم است پس در طواف نبايد در همه اطراف بيش از اين مقدار از خانه فاصله گرفت و هر مقدارى که بيش از اين فاصله داشته بايد اعاده کند و بايد دانسته شود در آن طرفى که حجر اسماعيل هست باز فاصله را بايد تا خانه حساب کرد نه تا حجر بنابراين در آن قسمت چنانچه گفته‏اند تقريبا شش ذراع و نيم براى طواف باقى ميماند و محل طواف تنگ ميشود و اگر در اين قسمت بيش از شش ذراع و نيم از حجر فاصله گرفت هر مقدارى که در فاصله بيشتر طواف کرده بايد اعاده کند.
بدانکه در اطراف ديوار کعبه يک پيش آمدگى هست که آنرا (شاذروان) گويند آن هم جزء خانه است بنابراين بايد طواف بدور آن باشد و اگر اتفاقا روى آن رفت و طواف کرد هر مقدار از طواف که اينطور واقع شده بايد اعاده کند چنانچه اگر در طواف از روى ديوار حجر اسماعيل برود صحيح نيست زيرا اين دو يعنى حجر اسماعيل و شاذروان جزء خانه است که بايد بدور آنها طواف کند نه روى آنها ولى اگر در حال طواف دست بر روى حجر بگذارد يا بديوار کعبه بزند (که در نتيجه يک عضو از بدن که دست باشد بدور خانه واقع نشده) اشکال ندارد و طواف صحيح است.
مسئله: طواف بايد هفت دور باشد نه کم نه زياد و اگر از اول طواف قصد داشته باشد که کمتر يا بيشتر بجا آورد اين طواف بکلى باطل است‏حتى اگر هفت دور هم طواف کند زيرا از اول قصدش صحيح نبوده و اگر از روى ندانستن مسئله و سهو و غفلت هم اينطور طواف کرده باحتياط وجوبى بايد اعاده کند.
مسئله: اگر از طواف واجب عملا چيزى کم کند عمدا بايد کسرى را بجا آورد و اگر فاصله زياد شده باحتياط وجوبى بايد کسرى را بجا آورد و طواف را هم اعاده نمايد و در صورتيکه سهوا کم کرده باشد باز احتياط آنستکه بهمين طورى که گفته شد عمل کند يعنى هر چه کسرى داشته بجا آورد و اصل طواف را هم اعاده کند البته اگر فاصله زياد باشد.
مسئله: در طواف واجب قران جايز نيست‏يعنى جايز نيست طواف واجب را با طواف ديگر دنبال هم بياورد بدون اينکه بين دو طواف نماز طواف فاصله شود و در طواف مستحب مکروه است.
مسئله: اگر بعد از تمام کردن طواف وکنار رفتن شک کند زيادتر از هفت دور بجا آورده يا نه بشک خود اعتنا نکند و طوافش صحيح است ولى اگر در اين صورت شک کند که کمتر از هفت دور بجا آورده يا نه احتياط واجب آنست که کسرى را بجا آورد و بعدا طواف را اعاده نمايد.
مسئله: اگر در حال طواف شک کند که اين دور هفتم است‏يا هشتم طوافش باطل است و همچنين اگر شک کند که دور ششم است‏يا هفتم و هر چه پاى نقيصه در کار است طواف او باطل است.
مسئله: قطع کردن طواف مستحب بدون عذر جايز است و در طواف واجب کراهت دارد.
مسئله: در بين طواف نشستن و کمى خستگى گرفتن يا رفتن بطرف ديوار خانه و دست کشيدن و بوسيدن و دو مرتبه از همانجا که بوده طواف را ادامه دهد اشکال ندارد و همچنين در حال طواف رو را باينطرف و آن طرف گردانيدن و حرف زدن اشکال ندارد البته سزاوار است انسان در حال انجام اين عبادت بزرگ و سنگين و مشغول ذکر خدا باشد.
مسئله: اگر بعد از تمام کردن طواف شک کند صحيح بجا آورده يا نه بشک خود اعتنا نکند و صحيح است.

٣- نماز طواف و احکام آن

مسئله: واجب است بعد از تمام شدن طواف دو رکعت نماز بخواند و احتياط واجب آنستکه اين نماز را پشت مقام ابراهيم بجا آورد و اگر بواسطه زيادى جمعيت نتوانست در پشت مقام بايستد ميتواند در يکى از دو طرف مقام هر کدام که نزديکتر بمقام است بخواند ولى نماز طواف مستحب را در هر جاى مسجد مي‏تواند بخواند.
مسئله: اگر کسى فراموش کند نماز طواف را و مشغول سعى بين صفا و مروه شود يا مسئله: را نميدانسته و نماز را نخوانده مشغول سعى شده وقتى يادش آمد يا مسئله: رافهميد بايد سعى را رها کند و نماز را در محلى که گفتيم بجا آورد و برگردد سعى را از جائى که مانده تمام کند و اگر بعد از سعى يا اعمال ديگر متوجه شد بايد بجا آورد ولى لازم نيست اعمال بعدى از سعى و غيره را که بجا آورده اعاده کند و اگر کسى بکلى متوجه نشد تا از مکه خارج گرديد اگر برگشتن او به مسجد الحرام مشکل است هر جا که متوجه شد بخواند گرچه در شهر ديگر و اگر تا زنده بود يادش نيامد و متوجه نشد بعد از مرگ پسر بزرگش بايد قضاى آنرا بجا آورد.
مسئله: واجب است بر هر مکلفى که نماز خود را ياد بگيرد و قرائت و ذکرهاى نماز را درست کند خصوصا کسى که مي‏خواهد بحج برود چون بعضى از علما گفته‏اند اگر نماز او درست نباشد عمره و حج او باطل است و همچنين بنابراين قول ممکن است چيزهايى که در احرام براو حرام شده بود مثل زن و چيزهاى ديگر بر او حلال نشود.
مسئله: اگر شخص نتوانست قرائت‏يا ذکرهاى نماز را ياد بگيرد بايد نماز را بهر طورى که ميتواند خودش بجا آورد و کفايت مي‏کند و اگر ممکن است کسى باو تلقين کند و نائب گرفتن کافى نيست.

٤- سعى بين صفا و مروه و احکام آن

مسئله: واجب است بعد از نماز طواف سعى کند بين صفا و مروه که دو کوه معروف است و مراد از سعى اينست که از کوه صفا برود به مروه و از مروه برگردد و هفت مرتبه اينکار را انجام دهد يعنى از صفا برود به مروه اين يک دفعه و برگرديدن از مروه بصفا ميشود دو دفعه و همچنين هر رفتن يکى و هر برگشتن يکى حساب مي‏شود و واجب است از صفا شروع کند که در نتيجه آخرى بمروه ختم ميشود و اگر بر خلاف انجام دهد بايد از سر بگيرد و از صفا شروع کند.
مسئله: در سعى طهارت شرط نيست جنب و حائض و بى وضو هم اگر سعى کند صحيح است و همچنين لباس و بدن اگر نجس باشد اشکال ندارد.
مسئله: سعى کردن در طبقه بالاى صفا و مروه اگر طورى است که بين دو کوه است نه بالاى دو کوه اشکال ندارد ولى چون کاملا معلوم نيست چگونه است احتياط آنست که از همان طبقه پائين که متعارف بوده سعى نمايد البته بايد تمام بين دو کوه را برود چيزى از اول يا آخر کسر نگذارد.
مسئله: واجب نيست‏سعى را پشت‏سر هم انجام دهد بلکه ميتواند هر جا خسته شد بنشيند و بعد مابقى را انجام دهد.
مسئله: سعى مثل طواف رکن است و احکام ترک کردن آن و کم و زياد کردنش چه عمدى چه سهوى مثل طواف است که احکامش گفته شد رجوع کنيد.
مسئله: اگر شک کند در عدد رفت و آمدها اگر شکش بعد از تقصير باشد يعنى بعد از ناخن گرفتن باين شک اعتنا نکند عملش صحيح است ولى اگر بعد از سعى و قبل از تقصير شک کند اگر احتمال کسرى ميدهد باحتياط وجوبى آن کسرى را بجا آورد ولى اگر در اين صورت شک کند که هفت مرتبه شد يا بيشتر اعتنا نکند و سعى او صحيح است.
مسئله: اگر در بين سعى کردن شک کند که دور هفتم است‏يا کمتر سعى او باطل است.
مسئله: واجب است‏سعى را بعد از طواف و نماز طواف انجام دهد و اگر عمدا يا از روى فراموشى يا ندانستن مسئله جلوتر بجا آورد بايد اعاده کند.

٥- تقصير و احکام آن

تقصير آخرين عمل عمره تمتع است که بعد از انجام آن انسان از احرام عمره تمتع خارج ميشود و چيزهايى که در حال احرام بر او حرام شده بود حلال ميشود مگر سر تراشيدن.
مسئله: واجب است بعد از تمام کردن سعى بين صفا و مروه با قصد قربت تقصير کند يعنى قدرى از ناخن يا موى خودش را بگيرد و تراشيدن سر کافى نيست بلکه حرام است.
مسئله: اگر تقصير را فراموش کند تا وقتى که احرام حج به بندد عمره او صحيح است و اگر عمدا ترک کند تا بعد از احرام حج عمره او باطل است و بايد حج افراد بجا آورد (کيفيت‏حج افراد قبلا گفته شد) و بعد از حج افراد باحتياط وجوبى عمره مفرده هم بجا آورد و در سال بعد هم حج را اعاده کند.
مسئله: تقصير هم مثل ساير اعمال از عبادات است و بايد با قصد قربت انجام شود و قبلا تذکر داديم که تمام اين اعمال در عمره و حج بايد با توجه باينکه چه عملى ميکند باشد و چون عبادات است در همه آنها قصد قربت معتبر است پس با اين تذکر مکرر ديگر لازم نيست بدنبال هر عملى اين مسئله را بگوئيم و هر کدام از اعمال عمره و حج اگر بدون قصد قربت باشد يا ريائى انجام گيرد باطل است.
تا اينجا احکام و آداب بخش اول (عمره تمتع) گفته شد و حال مسائل بخش دوم (حج تمتع) را ميگوئيم.


۲
آداب و احکام حج تمتع

آداب و احکام حج تمتع

اعمال حج تمتع سيزده چيز است که بترتيب گفته مي‏شود
١- احرام
٢- وقوف بعرفات که در چهار فرسخى مکه است
٣- وقوف به مشعر الحرام که تقريبا در دو فرسخى مکه است
٤- رفتن به منى که نزديک مکه است و انداختن سنگ ريزه بر جمره عقبه
٥- قربانى کردن در منى
٦- تراشيدن سر يا گرفتن کمى از ناخن يا مو در منى
٧- طواف زيارت
٨- دو رکعت نماز طواف
٩- سعى بين صفا و مروه
١٠- طواف نساء
١١- دو رکعت نماز طواف نساء
١٢- ماندن در منى در شبهاى يازدهم و دوازدهم ذيحجه و بعضى بايد شب سيزدهم را هم در منى بمانند
١٣- انداختن سنگ ريزه بر سه جمره در منى در روز يازدهم و دوازدهم و بعضى در روز سيزدهم هم بايد بيندازند و احکام اينها گفته مي‏شود.

١- احرام حج

واجب است انسان بعد از تمام کردن اعمال عمره تمتع آماده شود براى انجام اعمال حج تمتع و اولين عمل احرام است که بايد از مکه محرم شود و باز متوجه بايد بود که اين سيزده عمل هم مثل پنج عمل عمره تمتع همه عبادت است در اول هر عملى انسان بايد توجه داشته باشد که چه مي‏خواهد انجام دهد و همچنين عمل را قربة الى الله و محض اطاعت امر خدا بجا آورد که اگر خداى نخواسته ريا و خود نمائى در عبادت داخل شود فاسد و باطل مي‏گردد و گذشته از اين خود ريا معصيت کبيره است و بايد با لبيک گفتن محرم شدن همه کس و همه چيز غير از خدا را فراموش کنيم و با ياد حق و براى اطاعت از اوامرش اعمال را انجام دهيم.
مسئله: آداب و احکام احرام حج از پوشيدن لباس احرام و لبيک گفتن همه مثل همان احرام عمره است که گفتيم و چيزهائى که در احرام گفتيم حرام مي‏شود و کفاره دارد يا ندارد و کفاره آن چيست در اينجا هم همانطور است فقط در نيت تفاوت دارد که در آنجا نيت احرام عمره تمتع بود اينجا نيت احرام حج تمتع.
مسئله: وقت احرام حج وسيع است و لازم نيست فورا بعد از اعمال عمره باشد ولى بايد تاخير نيندازد تا حدى که بوقوف عرفات نرسد و مستحب آنست که روز هشتم محرم شود.
مسئله: احرام حج در هر جاى شهر مکه صحيح است گرچه در خانه‏هائى باشد که تازه ساخته شده و جزء شهر است البته مستحب است در مقام ابراهيم و يا حجر اسماعيل محرم شود.
مسئله: احتياط واجب اينستکه بعد از اعمال عمره بدون حاجت از مکه خارج نشود و اگر لازم بود خارج شدن احتياط واجب آنستکه محرم شود و با احرام خارج گردد و برگردد با همين احرام برود براى اعمال حج ولى اگر کسى رعايت نکرد و بدون حاجت و بدون احرام خارج شد و برگشت و احرام بست و حج را بجا آورد عملش صحيح است.
مسئله: اگر کسى دانسته و عمدا احرام حج را ترک کند تا وقت آن بگذرد حج او باطل است و اگر روى ندانستن مسئله يا فراموشى محرم نشد و بدون احرام رفت بعرفات و منى واجب است برگردد بمکه و محرم شود و اگر برگشتن بمکه ممکن نبود بايد همانجا محرم شود و اگر يادش نيامد تا بعد از تمام کردن اعمال حج‏حجش صحيح است.

٢- وقوف به عرفات

باحتياط واجب لازم است از بعد از زوال روز نهم تا مغرب در سرزمين عرفات باشد و مراد از وقوف همين بودن در آنجا است‏حالا چه بنشيند چه راه برود يا بخوابد فرقى ندارد البته اگر در تمام اين مدت خواب يا بي‏هوش باشد وقوف او باطل است پس بايد تاخير انداختن از اول ظهر اگر کم باشد مثلا بمقدار نماز ظهر و عصر که پشت‏سر هم بخواند معلوم نيست‏حرام باشد.
مسئله: بودن در مجموع بعد از ظهر تا مغرب گرچه واجب است لکن تمام آن رکن نيست که حج بترک آن باطل شود پس اگر مقدار کمى توقف کند و برود يا طرف عصر بيايد و توقف کند حج او صحيح است اگر چه توقف نکردن او در تمام وقت دانسته و عمدى باشد آنچه در وقوف رکن است مقدارى است که گفته شود در عرفات بوده هر چند مثل يک دقيقه يا دو دقيقه باشد پس اگر هيچ به عرفات نرود رکن را ترک کرده.
مسئله: اگر دانسته و عمدى آن مقدار از وقوف را که رکن است ترک کند حجش باطل است و کفايت نمي‏کند براى چنين شخصى وقوف در شب عيد که وقوف اضطرارى است ولى اگر بواسطه عذرى مثل فراموشى نتوانست‏حتى مقدار رکن در عرفات باشد براى چنين شخصى که عذر داشته کفايت مي‏کند از شب عيد هر چند به مقدار کمى وقوف کند و اين را وقوف اضطرارى مي‏گويند و اولى را وقوف اختيارى و اگر اين مقدار از وقوف در شب را عمدا ترک کند حج او باطل است ولى اگر اين را هم روى عذر و فراموشى و غفلت ترک کند و بوقوف اختيارى مشعر برسد حجش صحيح است.
مسئله: اگر کسى عمدا و دانسته پيش از مغرب از عرفات حج‏خارج شود و تا مغرب برنگردد بايد يک شتر در راه خدا قربانى کند در هر جائى که بخواهد و اگر قدرت بر قربانى نداشت بايد هيجده روز روزه بگيرد و حجش صحيح است و اگر از روى ندانستن مسئله يا سهوا اينکار را کرد کفاره ندارد و بهر حال ضررى به اصل حج نمي‏زند.

٣- وقوف به مشعر الحرام

احتياط واجب آنستکه شب دهم را تا اذان صبح در مشعر الحرام بسر برد و بقصد قربت و چون صبح شد نيت کند وقوف به مشعرالحرام را تا طلوع آفتاب قربة الى الله و اين وقوف از صبح تا اول آفتاب وقوف اختيارى مشعر است و واجب است لکن همه آن رکن نيست بلکه رکن بمقدارى است، که گفته شود در بين الطلوعين به مشعر بوده گرچه يک دقيقه باشد که اگر کسى مقدار رکن را عمدا و دانسته ترک کند حج او باطل است.
مسئله: کسى که روى عذر مقدار رکن را درک نکند بايد يکى از دو وقوف اضطرارى مشعر را درک کند يعنى يا مقدارى از شب تا اذان صبح را درک کند يا مقدارى از طلوع آفتاب تا ظهر در مشعر توقف کند اگر چه يک دقيقه باشد خلاصه اينکه اگر کسى بوقوف اختيارى در عرفات يا مشعر نرسد بايد وقوف اضطرارى را دريابد و دانستيم که وقوف اضطرارى عرفات مقدارى از شب عيد است و در مشعر دو وقوف اضطرارى دارد يکى همان شب عيد تا اذان صبح دومى از طلوع آفتاب روز عيد تا ظهر و در اينجا صورتهاى زيادى هست که در کتابهاى مفصل با احکامش گفته شده و چون خيلى طولانى است ذکر نکرديم اگر براى کسى پيش آمد بايد در موقع باهلش رجوع کند و وظيفه‏اش را بفهمد و عمل کند تا حجش باطل نگردد.

٤- رفتن بمنى و رمى کردن (انداختن سنگ ريزه به جمره عقبه)

کسى که حج مي‏کند بايد در روز عيد از مشعرالحرام به محلى که آنرا منى مي‏گويند برود و در آنجا يکى از اعمالش رمى جمره عقبه است‏يعنى بايد هفت عدد سنگ ريزه به جمره آخرى بيندازد.
مسئله: سنگ ريزه‏ها بايد متوسط باشد نه مثل شن ريز و نه سنگ بزرگ و همچنين بايد از جنس سنگ باشد يعنى کلوخ و خزف و جواهرات صحيح نيست اما اقسام سنگهاى هر چه باشد حتى سنگ مرمر اشکال ندارد.
مسئله: بايد سنگ ريزه‏ها از حرم باشد (حرم محدوده معينى است از شهر مکه و اطراف آن) البته نبايد از مسجد الحرام يا مسجد خيف بلکه باحتياط از ساير مساجد باشد و مستحب است از مشعر بردارد و بايد بکر باشد يعنى کسى ديگرى آنها را ولى در سالهاى گذشته نينداخته باشد.
مسئله: واجب است‏سنگ ريزه‏ها را يکى با قصد قربت بزند نه اينکه روى جمره بگذارد و واجب است هفت عدد بطور يقين بخود جمره برسد و اگر شک کند که هفت عدد خورد يا نه بايد آن قدر بيندازد تا يقين کند که هفت عدد خورد.
مسئله: در رمى جمره طهارت بهيچ نحو شرط نيست بنابراين جنب و حائض و کسى که بدن يا لباسش نجس باشد مي‏تواند رمى کند و صحيح است‏حتى خود سنگ ريزه‏ها هم اگر نجس باشد اشکال ندارد ولى بايد مباح باشد يعنى از سنگ ريزه‏هائى که ديگران برداشته‏اند بدون اجازه آنها تصرف نکند.
مسئله: وقت انداختن سنگ ريزه از طلوع آفتاب روز عيد است تا غروب آن و اگر فراموش کرد تا روز سيزدهم مي‏تواند بجا آورد و اگر تا سيزدهم يادش نيامد احتياط آنست که سال بعد خودش يا نايبش بيندازد.
مسئله: بچه و مريض ناتوان که قدرت برانداختن ندارد ديگرى بايد به نيابت او بزند و کسانيکه نمي‏توانند و عذر دارند از اينکه روز رمى کنند مي‏توانند شب عمل کنند هر قت‏شب که باشد.

٥- قربانى و احکام آن

بعد از رمى جمره در روز عيد واجب است قربانى کند يعنى يک شتر يا گاو و يا گوسفند در منى ذبح کند و چون غالبا گوسفند قربانى مي‏کنند بايد دانسته شود که گوسفند قربانى بايد باحتياط وجوبى يک سال او تمام شده باشد و داخل سال دوم باشد و بايد از هر جهت‏سالم و بي‏عيب باشد يعنى از جهت‏شاخ و دم و تخم و گوش و چشم و دست و پا و غيره بايد نقصى در او نباشد و همچنين بايد لاغر نباشد و بنابر احتياط بايد کچلى هم نداشته باشد ولى اگر گوشش شکاف خورده باشد يا سوراخ باشد ولى ناقص و بريده نباشد اشکال ندارد و همچنين اگر شاخ بيرونى او که مثل غلاف براى شاخ سفيد درونى است‏شکسته باشد و خود شاخ درونى سالم باشد اشکال ندارد.
مسئله: انسان مي‏تواند خودش قربانى را ذبح کند و مي‏تواند نايب بگيرد و نايب بايد شيعه باشد و در وقت ذبح نيت کند براى هر کس که ذبح مي‏کند و دانسته شود که در ذبح کفارات هم لازم است ذابح شيعه باشد.
مسئله: شرکت در قربانى صحيح نيست و بايد هر کس خودش يک قربانى کند.
مسئله: اگر عمدا يا بواسطه عذرى روز عيد قربانى نکرد احتياط واجب آنستکه در ايام تشريق يعنى يازده و دوازده و سيزده ذبح کند و اگر نشد در بقيه ماه ذيحجه.
مسئله: احتياط مستحب آنستکه ذبيحه را سه قسمت کنند يک قسمت را هديه بدهند و يک قسمت را صدقه بدهند و قدرى هم از ذبيحه بخورند و صدقه را به مؤمنين بدهند و لکن چون هيچکدام از اينها واجب نيست اگر صدقه را بفقراى کفار بدهد يا آنکه تمام ذبيحه را بآنها بدهد اشکال ندارد و ضامن سهم فقرا نيست البته احتياط خصوصا در خوردن قدرى از ذبيحه خيلى مطلوب است. ولى واجب نيست.
مسئله: اگر کسى نيابت دارد به شخصى که براى او قربانى بخرد و ذبح کند نايب هم انجام داد پس از آن انسان شک کند که صحيح انجام داده يا نه باين شک اعتنا نکند کافى و صحيح است.
مسئله: اگر کسى قدرت بر قربانى نداشته باشد باين معنى که نه گوسفند دارد و نه پولش را که بخرد و نه اينکه مي‏تواند قرض کند يا از راه ديگرى تهيه نمايد بايد به جاى قربانى سه روز در حج و هفت روز پس از مراجعت از حج روزه بگيرد در اينجا مسائلى هست که چون معمولا واقع نمي‏شود ذکر نکرديم اگر اتفاق افتاد از اهلش سؤال کنيد.

٦- حلق يا تقصير و احکام آن

بعد از ذبح کردن واجب است‏سرتراشيدن يا قدرى از مو يا ناخن گرفتن البته اگر سال اول حجش باشد احتياط واجب به سرتراشيدن است اما براى زن تراشيدن سر جايز نيست و بايد تقصير کند يعنى يا از مو يا از ناخن بگيرد و سر تراشيدن يا تقصير کردن عبادت است بايد با قصد قربت باشد و ريا نکند که باطل مي‏شود و تراشيدن ريش کفايت از تقصير نمي‏کند.
مسئله: جايز است‏سر را خودش بتراشد يا بديگرى واگذار کند و همچنين در تقصير ولى بايد خودش نيت کند و بهتر است ديگرى هم نيت کند.
مسئله: محل سر تراشيدن يا تقصير منى است و در غير آنجا اختيارا جايز نيست ولى واجب نيست‏حتما در روز عيد باشد بلکه تاخير تا آخر روز سيزدهم جايز است گرچه به احتياط مستحب خوب است روز عيد انجام دهد.
مسئله: اگر کسى عمدا يا سهوا يا از روى فراموشى و ندانستن مسئله بهر حال حلق يا تقصير نکرد تا از منى خارج شد واجب است برگردد بمنى و انجام دهد و اگر امکان ندارد برگرديدن هر جا که هست‏حلق يا تقصير کند و در صورت امکان مويش را بمنى بفرستد.
مسئله: لازم است باحتياط وجوبى رعايت ترتيب در اين سه عمل يعنى اول رمى جمره بعد قربانى بعد حلق يا تقصير ولى اگر ندانسته ترتيب را رعايت نکرده اشکال ندارد و صحيح است.
مسئله: بعد از حلق يا تقصير انسان از احرام خارج مي‏شود و چيزهائى که بر او حرام بود حلال مي‏شود مگر سه چيز زن و بوى خوش و صيد در حرم.

٧- طواف زيارت

واجب است بعد از تمام شدن اعمال منى که سه چيز بود به مکه مراجعت کند براى انجام اعمالى که در آنجا واجب است ولى لازم نيست که همان روز عيد يا فرداى آن مراجعت کند براى اعمال مکه بلکه مي‏تواند اين اعمال را تا آخر ذيحجه تاخير بيندازد باين معنا که اگر روز آخر ذيحجه هم اگر آمد و اعمال را بجا آورد مانع ندارد ولکن چون شب يازدهم و دوازدهم ماندن در منى واجب و در اين دو روز رمى جمره‏ها هم در منى واجب است معمولا اين دو شب و دو روز را همانطور در منى مي‏مانند و بعد از ظهر روز دوازدهم بمکه مي‏آيند و چند روزى که در مکه هستند اعمال را انجام مي‏دهند.
مسئله: اولين عمل که بايد در مکه انجام داد بعد از برگرديدن از منى طواف حج است که بآن طواف زيارت مي‏گويند اين طواف در همه آداب و شرايط و احکام مثل طواف عمره است که گفته شد فقط در نيت تفاوت دارد که اينجا بايد به نيت طواف حج باشد.

٨- نماز طواف حج

مسئله: دوم از اعمال مکه نماز طواف است اين نماز هم با نماز طواف عمره تفاوت ندارد و احکام و آدابش مثل آنست فقط در اينجا بايد نيت کند نماز طواف حج.

٩- سعى بين صفا و مروه

مسئله: سوم از اعمال مکه سعى بين صفا و مروه است که بايد هفت مرتبه سعى کند و اينجا هم با سعى بين صفا و مروه که در اعمال عمره گفته شد فرق ندارد مگر در نيت که اينجا نيت مي‏کند سعى بين صفا و مروه حج.

١٠- طواف نساء

مسئله: چهارم از اعمال مکه طواف نساء است که اين هم در عمل و احکام مثل طواف عمره و طواف حج است فقط بايد به نيت طواف نساء انجام شود.

١١- دو رکعت نماز طواف نساء

مسئله: پنجم از اعمال مکه در مراجعت از منى دو رکعت نماز طواف نساء است اين نماز هم آداب و احکامش مثل نماز طواف عمره و حج است فقط بايد به نيت نماز طواف نساء خوانده شود.
اين پنج عملى بود که بايد بعد از مراجعت از منى در مکه انجام داد و پس از انجام اين اعمال زن و بوى خوش هم که باقى مانده بود حلال مي‏شود فقط صيد در حرم به حرمت باقى مي‏ماند که هميشه حرام است و دانسته شود اين پنج عمل بهمين ترتيب و بعد از اعمال سه گانه منى بايد انجام شود و ترتيب بهم نخورد اختيارا و بدون عذر.
مسئله: براى بعضى مقدم انداختن اين پنج عمل مکه بر رفتن بعرفات و مشعر و منى و اعمال آنها جايز است مثل زن که اگر بترسد در برگرديدن حائض مي‏شود و نمي‏تواند طواف و نماز را بجا آورد و همچنين پيرمرد و پير زن و مريض ناتوانى که مي‏ترسند در برگرديدن از جهت کثرت جمعيت قادر به انجام اعمال نباشند اينها مي‏توانند اعمال مکه را قبلا بجا آورند و صحيح است ولى اينها بايد بدانند با اين اعمال از احرام خارج نمي‏شوند و زن و بوى خوش هم بر آنها حلال نيست و همه يک مرتبه بعد از حلق يا تقصير در منى حلال خواهد شد.
مسئله: طواف نساء اختصاص بمرد ندارد بر زن و بچه هم واجب است که اگر بجا نياورند اگر مرد باشد زن بر او حلال نيست و اگر زن باشد مرد بر او حلال نيست.
مسئله: طواف نساء و نماز آن اگر چه واجب است لکن رکن نيست و ترک عمدى آن هم باعث بطلان حج نمي‏شود ولى اگر انجام ندهد زن بر مرد يا مرد بر زن حلال نمي‏شود و دانسته شود مراد از اينکه گفته مي‏شود زن حلال نمي‏شود نه فقط زن خود انسان بلکه هيچ زنى نه زن خودش و نه زن ديگر را اگر بخواهد بگيرد بر او حلال نيست و همچنين مرد هم که بر زن حرام مي‏شود يعنى هر مردى نه فقط شوهر خودش.
مسئله: اگر طواف نساء را سهوا بجا نياورد تا برگشت از حج پس اگر مي‏تواند بايد خودش برگردد و بجا آورد و اگر نمي‏تواند يا مشقت دارد نايب بگيرد و پس از بجا آوردن نايب زن بر او حلال مي‏شود.

١٢- بيتوته (شب ماندن) در منى

واجب است‏شب يازدهم و دوازدهم در منى بيتوته کردن يعنى شب را ماندن از غروب آفتاب تا نصف شب و بر بعضى شب سيزدهم هم لازم مي‏شود بمانند مثل کسى که در حال احرام صيد کرده يا جماع نموده باشد و کسى که روز دوازدهم نرود و بماند تا غروب چنين کسى هم بايد شب سيزدهم را بماند و بر بعضى هم واجب نيست اين شبها را در منى بمانند مثل بيمار و پرستار بيمار و کسانى که ماندن آنها مشقت دارد.
مسئله: شب را براى بدست آوردن نصف آن از مغرب بايد حساب کرد تا طلوع آفتاب باحتياط وجوبى که تقريبا ساعت دوازده شب مي‏شود و احتياط را به مقدارى بيشتر ماندن از ساعت دوازده نبايد ترک کردن پس بعد از نصف شب جايز است از منى خارج شود.
مسئله: کسى که بدون عذر از اول شب در منى نبوده احتياط واجب آنستکه قبل از نيمه شب برگردد و تا صبح بماند.
مسئله: کسى که ترک کند شب ماندن در منى را براى هر شبى که نبوده بايد يک گوسفند قربانى کند و فرقى ندارد چه دانسته و عمدا نمانده باشد چه از فراموشى يا ندانستن مسئله و حتى مريض و پرستار و کسى هم که براى او ماندن مشقت دارد که گفتيم واجب نيست بمانند اينها هم براى هر شبى که نمانده‏اند واجب است‏يک گوسفند قربانى کنند و قربانى کردن اين گوسفند محل معينى ندارد حتى مي‏تواند پس از مراجعت به محل خود قربانى کند.
مسئله: کسانى که مقدارى از اول شب نبوده‏اند يا مقدارى قبل از نصف شب خارج شده باشند بر اينها قربانى کردن واجب نيست احتياط مستحب در قربانى کردن است.
مسئله: کسانى که جايز است براى آنها کوچ کردن در روز دوازدهم که غالبا اينطور هستند بايد بعد از ظهر کوچ کنند و قبل از ظهر جايز نيست و کسانى که روز سيزدهم کوچ مي‏کنند مختارند هر وقت را بخواهند کوچ کنند.

١٣- رمى جمرات سه‏گانه

شبهائى که گفتيم واجب است در منى ماندن، واجب است در روز آن شبها رمى جمرات سه‏گانه يعنى سنگ ريزه بزند به سه محل که اولى را (جمره اولي) و وسطى را (جمره وسطي) و آخرى را (جمره عقبه) گويند ولى اگر عمدا هم آنرا ترک کند. بحج او ضرر نمي‏رساند و صحيح است گرچه در صورت عمد معصيت کار است.
مسئله: عدد سنگ ريزه براى هر جمره درهر روزى بايد هفت عدد باشد و آداب و احکام آن بهمان طور است که سابقا در جمره عقبه گفتيم.
مسئله: وقت انداختن سنگ ريزه از اول آفتاب است تا غروب و در شب جايز نيست و اگر کسى مريض يا ناتوان باشد که بترسد در روز از جهت کثرت جمعيت نتواند رمى کند جايز است‏شب رمى کند.
مسئله: واجب است جمره‏ها را بترتيب رمى کند يعنى اول جمره اولى بعد وسطى بعد جمره عقبه و اگر باين ترتيب بجا نياورد بايد اعاده کند بطورى که ترتيب حاصل شود چه عمدا خلاف ترتيب کرده باشد چه روى فراموشى و ندانستن مسئله چه سهوى در هر حال بايد اعاده کند.
مسئله: اگر کسى فراموش کند در يکى از روزها رمى کند واجب است روز بعد آنرا قضا کند و همچنين اگر عمدا ترک کند واجب است روز بعد قضا کند و واجب است در روز بعد قضا را جلوتر انجام دهد و اگر بعض از جمره‏ها را ترک کرده باز بايد فرداى آن روز آن مقدارى که روز قبل ترک شده اول قضا کند با رعايت ترتيب بعد تکليف اين روز را بجا آورد و همچنين اگر چيزى را در روز گذشته ترک نکرده و لکن به ترتيبى که گفتيم انجام نداده بوده باز بايد قضا کند با ترتيب صحيح.
مسئله: اگر کسى رمى جمرات را فراموش کند و بمکه بيايد اگر در ايام تشريق يعنى يازده و دوازده و سيزده يادش آمد بايد برگردد و بجا آورد و اگر متمکن نيست نايب بگيرد و اگر بعد از اين ايام يادش بيايد يا عمدا تاخير بيندازد تا بعد از اين ايام احتياط واجب آنستکه خودش يا نايب او بيايد و بجا آورد و در سال ديگر هم در ايامى که فوت شده است‏خودش يا نايبش قضا کند.
مسئله: اگر فراموش کرد رمى جمرات را تا از مکه خارج شد احتياط واجب آنستکه در سال ديگر خودش يا نايبش قضا کند.
مسئله: کسى که معذور باشد از سنگ انداختن مثل آنکه مريض باشد بطورى که نتواند رمى کند يا عليل باشد مثلا دست‏يا پا نداشته باشد يا شکسته باشد يا از شدت بي‏حالى نتواند رمى کند بايد نايبش بجا آورد و احتياط واجب آنستکه تا مايوس نشده از اينکه خودش بجا آورد نايب انجام ندهد.
مسئله: اگر زن در برگشت از عرفات و منى بمکه حائض باشد و در مدتى که در مکه است پاک نشود و نتواند بماند تا پاک شود از براى طواف و نماز آن بايد نايب بگيرد و ساير اعمال را خودش بجا آورد بنابراين دانسته شود که زن اگر در وقت انجام اعمال عمره از جهت‏حيض نتواند طواف عمره و نماز آن را بجا آورد و اگر بخواهد صبر کند تا پاک شود وقت وقوف بعرفات و مشعر مي‏گذرد بايد حج تمتع را بدل کند به حج افراد و با همان احرام برود بعرفات و مشعر و منى و همه اعمال آنها را انجام دهد البته غير از قربانى که در حج افراد واجب يست‏سپس برگردد به مکه و يک عمره مفرده هم بجا آورد همين کفايت از حجه الاسلام او ميکند و صحيح است و اين مسئله را سابقا هم گفتيم ولى اگر زن پس از برگشت از عرفات و منى براى طواف و نماز حج‏حائض شد در اينجا است که گفتيم بايد براى طواف و نماز آن نايب بگيرد و سعى بين صفا و مروه را خودش انجام دهد.
تا اينجا سيزده عمل حج تمتع با مسائلش گفته شد در نتيجه پنج عمل مربوط به عمره تمتع بود و سيزده عمل مربوط بحج تمتع مجموعا کل وظايف هيجده عمل است که بترتيب با مقدارى از مسائل که غالبا مورد لزوم است بيان شد و باز هم براى چندمين بار تذکر داده شود که اين هيجده عمل همه عبادت است بايد با قصد قربت و براى اطاعت امر خداوند بجا آورده شود و هرگونه ريا و خودنمائى باعث بطلان عمل مي‏شود و گاهى ممکن است در نتيجه زن بر مرد يا مرد بر زن حرام بماند و مفاسدى بدنبال داشته باشد پس بکوشيم که مسائل را خوب ياد بگيريم و اعمال را زير نظر آگاهان به مسائل انجام دهيم و ريا و خودنمائى نکنيم.


۳
عمره مفرده و احکام آن

عمره مفرده و احکام آن

چون بسيارى از مردم بعد از اعمال حج عمره مفرده بجا مي‏آورند چند جمله‏اى هم در اين باره گفته مي‏شود.
بدانکه بعد از فارغ شدن از اعمال حج در صورت امکان مستحب است عمره مفرده بجا آورده شود و چون بين علماء اختلاف است که آيا بايد بين اين عمره و عمره تمتع که بجا آورده يک ماه فاصله باشد يا نه بنابراين اگر بدون فاصله شدن يک ماه کسى بخواهد انجام دهد احتياط آنست که بقصد رجاء بجا آورد (يعنى باميد اينکه بدون فاصله يک ماه هم مطلوب خداوند باشد.)
صورت عمره مفرده را قبلا گفتيم در اينجا تکرار مي‏کنيم.
صورت آن چنين که بايد انسان از مکه و محدوده حرم خارج شود به محلى که جزء حرم نيست مثلا به تنعيم آنجا بايد محرم شود و لباس احرام بپوشد با همان آداب و شرايطى که در مسائل احرام گفتيم البته به نيت احرام عمره مفرده استحباب بعد مي‏آيد به مکه طواف و نماز طواف و سعى بين صفا و مروه و تقصير را مثل همان عمره تمتع انجام مي‏دهد و پس از تقصير طواف نساء و دو رکعت نماز آن را بجا مي‏آورد و تمام مي‏شود بنابراين عمره مفرده يک طواف نساء و نماز آن زيادتر از عمره تمتع است و بايد توجه داشت بعد از محرم شدن براى عمره مفرده همه آن چيزهائى که سابقا گفتيم بر محرم حرام مي‏شود در اينجا هم حرام مي‏شود تصور نکنيد که چون اين عمره مستحب است و واجب نيست آن احکام را ندارد بنابراين بعد از محرم شدن تا انسان اعمال آن را بجا نياورد و تقصير نکند و طواف نساء و نماز آنرا انجام ندهد از احرام خارج نمي‏شود و همه چيزهائى که گفته‏ايم حتى زن بر او حرام است و پس از بجا آوردن اعمال و تقصير و طواف نساء و نماز آن از احرام خارج مي‏شود و همه چيز بر او حلال است.

طواف وداع

مستحب است در وقت‏خارج شدن از مکه انسان هفت دور طواف کند بقصد وداع که دعاها و آدابى هم دارد در کتب مفصل ذکر شده ولى همان طواف تنها هم کافى است.

مسائل متفرقه

مسئله: در تقصيرهائى که در عمره تمتع کرده و کفاره داشته باحتياط وجوبى بايد گوسفند يا غير گوسفند هر چه باشد در مکه قربانى و ذبح کند و اگر در احرام حج تقصير کرده کفاره آن را در منى ذبح کند و اگر ترک کرد و به محل خودش بازگرديد در محل خود بکشد و صدقه بدهد.
مسئله: شرايطى که براى قربانى روز عيد گفتيم که بايد صحيح و سالم و بي‏عيب باشد رعايت اين شرايط در کفاره واجب نيست و مي‏تواند هر طور گوسفندى را کفاره بدهد و ذبح کند ولى خودش از گوشت کفارات نبايد بخورد و مصرف آن فقرا و مساکين هستند.
مسئله: گاهى انسان بعد از محرم شدن گرفتار مي‏شود مثلا بزندان مي‏افتد يا مانع مي‏شوند او را از اينکه بمکه رود يا اعمال را انجام دهد و گاهى بعد از محرم شدن مريض مي‏شود بطورى که قادر بر رفتن به مکه يا انجام اعمال نيست اينگونه افراد بايد با قربانى کردن و تقصير نمودن مطابق دستوراتى که داده شده از احرام بيرون آيند و سال بعد حج را بجا آورند. و چون در اين باره مسائل زيادى هست و ما بنابر اختصار داريم اگر براى کسى چنين اتفاقاتى افتاد در موقع از اهلش بپرسد و بوظيفه‏اش عمل کند تا بطور صحيح از احرام خارج گردد.
مسئله: اگر اول ماه ذيحجه نزد علماء اهل سنت ثابت‏شد و حکم کردند باول ماه بايد حجاج شيعه از آنها پيروى کنند و روزى را که ساير مسلمين بعرفات مي‏روند اينها نيز بروند و حج آنها صحيح است و بايد دانست که چون افق حجاز با ايران مختلف است غالبا در آنجا يک روز پيش از ايران اول ماه مي‏شود و هيچوقت قطع به مخالفت‏حاصل نمي‏شود و وسواسى کردن صحيح نيست.
مسئله: سجده نمودن بر تمام اقسام سنگها چه مرمر باشد يا سنگهاى سياه معدنى صحيح است و سنگهاى مسجدالحرام و مسجد پيغمبر (ص) از اين قبيل است و مهر گذاشتن و سجده کردن بر آن در حال تقيه حرام است و نماز اشکال پيدا مي‏کند.
مسئله: شرکت در نماز جمعه و جماعت اهل سنت جايز و پسنديده است.

ده حديث

به اين احاديث توجه کنيد:
١- حضرت صادق (ع) فرمود تا زمانى که کعبه برقرار باشد و ايستاده، دين اسلام ايستاده و پايدار است (وسائل الشيعه جلد ٨ ص ١٤)
٢- حضرت صادق (ع) فرمود آگاه باشيد اگر مردم حج‏خانه خدا را ترک کنند هرآينه عذاب بر آنها نازل مي‏شود و مهلت داده نخواهند شد (وسائل الشيعه جلد ٨ ص ١٤)
٣- حضرت صادق (ع) فرمود حج کننده هميشه نور حج در او هست تا وقتى که بطرف گناه نرفته (وسائل الشيعه جلد ٨ ص ٦٨)
٤- امام صادق (ع) فرمود هر که خاشاکى از چهره برادر مؤمنش برگيرد خداوند برايش ده حسنه نويسد و هر که بچهره برادرش تبسم کند يک حسنه براى او است (اصول کافى با ترجمه جلد ٣ ص ٣٩٢)
٥- رسول خدا (ص) فرمود کسيکه مؤمنى را يارى کند خداى بزرگ ٧٣ گرفتارى از او بردارد که يکى از آنها در دنيا باشد و هفتاد و دو ديگر هنگام گرفتاريهاى بزرگ و فرمود وقتى که مردم بخود مشغولند (يعنى روز قيامت) (اصول کافى با ترجمه جلد ٣ ص ٢٨٦)
٦- رسول خدا (ص) فرمود هر کس مؤمنى را شاد و خوشحال سازد مرا خوشحال کرده و هر کس مرا خوشحال کند خدا را خوشحال نموده (اصول کافى با ترجمه جلد ٣ ص ٢٧١)
٧- امام باقر (ع) و امام صادق (ع) فرمودند هر که بسنگينى ذره‏اى تکبر در دلش باشد داخل بهشت نشود (اصول کافى با ترجمه جلد ٣ ص ٤٢٣)
٨- موسى بن جعفر (ع) فرمود از ما نيست کسى که هر روز حساب خود را نکند پس اگر کار نيکى کرده از خداوند زيادى آنرا بخواهد و اگر گناه و کار بدى کرده از خداوند آمرزش خواهد و توبه کند (اصول کافى با ترجمه جلد ٤ ص ١٩٠)
٩- حضرت صادق (ع) فرمود هرکس غضب خود را نگه دارد خدا عيب او را بپوشاند (اصول کافى با ترجمه جلد ٣ ص ٤١٣)
١٠- رسول خدا (ص) فرمود هيچگاه نبود که جبرئيل نزد من آيد جز آنکه مرا موعظه مي‏کرد و آخرين سخنش به من اين بود که از دشمنى با مردم بپرهيز زيرا که آن عيب پوشيده را آشکار کند و عزت را ببرد. (اصول کافى با ترجمه جلد ٣ ص ٤١١)
اللهم نجنا برحمتک من شرور انفسنا و احشرنا مع الصالحين و الحمد لله رب العالمين و صلى الله على محمد و آله الطاهرين.
الراجى عفو ربه - على عراقچى همدانى
١٧ رمضان ١٤٠٢ / ١٨ تيرماه ١٣٦١



۴