150 درس زندگی

150 درس زندگی0%

150 درس زندگی نویسنده:
گروه: تعلیم و تربیت

150 درس زندگی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: آیت الله مکارم شیرازی
گروه: مشاهدات: 5523
دانلود: 1768

توضیحات:

150 درس زندگی
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 153 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 5523 / دانلود: 1768
اندازه اندازه اندازه
150 درس زندگی

150 درس زندگی

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

خردمند و بى خرد

اميرمؤمنان علىعليه‌السلام مى فرمايد:

اَلعاقِلُ يَعْتَمِدُ عَلى عَمَلِهِ وَالْجاهِلُ يَعْتَمِدُ عَلَى أَمَلِهِ(١)

ترجمه

خردمند بر سعى و عمل خويش تكيه مى كند و بى خرد بر آرزوهاى خويش.

شرح كوتاه

خردمندان افرادى مثبت و حقيقت جو هستند لذا هميشه هدف هاى بلند خويش را در وجود خارجى جستجو مى كنند، و چون رسيدن به آنها بدون تلاش و سعى و كوشش ممكن نيست، همّت خويش را روى عمل خويش متمركز مى سازند، در حالى كه جاهلان بى خبر در دريايى از آرزوها و اوهام غوطه ورند و گمشده هاى خود را تنها در عالم خيال مى جويند، و چون دست يافتن به تخيّلات نيازى به كار و كوشش ندارد، گرايش هاى منفى در همه شئون زندگى آنها آشكار مى گردد، هميشه به انتظار پيروزى هاى خيالى در فردايى كه هنوز نيامده و شايد هيچ گاه نخواهد آمد دلخوشند، و بنابراين در زندگى تكيه گاهى جز آرزو ندارند.

____________

١. غرر الحكم.

دينداران واقعى كمند

امام حسينعليه‌السلام فرمود:

اَلنّاسُ عَبِيْدُ الدُّنْيا وَالدِّينُ لَعِقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ ما دَرَّت بِهِ مَعايِشُهُمْ فَإِذا مُحِّصُوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيانُونَ!(١)

ترجمه

بسيارى از مردم بنده دنيا هستند و دين تنها بر زبان آنهاست، مادامى كه زندگى آنان در پرتو دين و روبه راه است از آن حمايت مى كنند; ولى آن روز كه با حوادث سختى آزموده شوند، دينداران اندكند.

شرح كوتاه

دين و مذهب - آن هم مذهبى همچون اسلام - حافظ حقوق مردم جامعه و حامى منافع واقعى و عادلانه آنهاست، ولى گاهى دين مزاحم منافع شخصى و خصوصى افراد است; اين جاست كه «دينداران از مدعيان دين»، شناخته مى شوند، بسيارى از مردم كه به هر چيز از دريچه سود شخصى خود مى نگرد تا آن جا با دين همراهند كه حافظ حقوق شخصى آنها باشد، اما بر سر دو راهى ها كه دين از منافع خصوصى آنها جدا مى شود، بكلى آن را رها مى كنند و مصداق «نؤمن ببعض و نكفر ببعض» مى شوند; اما دينداران واقعى آنها هستند كه در هر حال به آن وفا دارند و دين وايمان خطوط اصلى زندگى آنها را ترسيم مى كند نه منافع شخصى.

_____________

١. بحارالانوار، جلد ١٠،

عدالت در ميان فرزندان

پيغمبرگرامى اسلامى مى فرمايد:

إِعْدِلُوا بَيْنَ أَوْلادِكُمْ كَما تُحِبُّونَ أَنْ يَعْدِلُوا بَيْنَكُمْ(١)

ترجمه

در ميان فرزندان خود عدالت كنيد همان طور كه دوست مى داريد آنها در ميان شما عدالت كنند.

شرح كوتاه

يكى از اشتباهات بزرگ تبعيض در ميان فرزندان است، بعضى از مردم، براى فرزند بزرگ و به اصطلاح ارشد امتياز قائل مى شوند و بعضى براى كوچك ترين فرزند، و گاهى آنچنان در اين راه، افراط مى كنند كه هر چه از محبّت و مال و عواطف دارند در اختيار يكى از آنها قرار مى دهند و ديگران را به كلى محروم مى سازند، اين موضوع آتش كينه و حسد را دل آنها بر مى افروزد و در آينده نسبت به يكديگر دشمن و نسبت به پدر و مادر كينه جو، و حتى نسبت به اجتماع هم در مقام انتقام جويى بر مى آيند.

_____________

١. بحارالانوار، جلد ٢٣.

همواره تحت مراقبت هستى

امام محمّد تقى (امام جواد)عليه‌السلام فرمود:

إِعْلَمْ أَنَّكَ لن تَخْلُو مِنْ عَيْنِ اللهِ فَانْظُرْ كَيْفَ تَكُونُ(١)

ترجمه

بدان كه از ديدگاه پروردگار بيرون نخواهى رفت اكنون ببين چگونه خواهى بود؟

شرح كوتاه

نخستين اثر ايمان به خداوند بزرگ، احساس يك مراقبت دائمى بر سر تا پا و درون و برون از ناحيه علم و آگاهى اوست، نه تنها هيچ نقطه اى از ديدگاه علم او بيرون نيست، بلكه مراقبين او از چهارسو، از همه جا، ما را احاطه كرده اند.

هر قدر پايه ايمان بالاتر برود احساس اين مراقبت، بيشتر و عميق تر مى گرد، تا آن جا كه انسان خود را به طور دائم در حضور او مى بيند، اين احساس بزرگترين وسيله اصلاح فرد و اجتماع، و زيباترين جلوه هاى ايمان است، كه احيا كردن آن به مهم ترين نابسامانى هاى اجتماعى سامان مى بخشد.

______________

١. از كتاب تحف العقول.

نه چاپلوسى نه حسد

اميرمؤمنان علىعليه‌السلام فرمود:

الثَناءُ بِأَكْثَرَ مِنَ الإِسْتِحْقاقِ مَلَقٌ وَالتَّقْصِيرُ مِنَ الإِسْتِحْقاقِ عَىُّ أَوْ حَسَدٌ(١)

ترجمه

مدح و تعريف بيش از استحقاق و شايستگى تملق است و كمتر از استحقاق يا ناتوانى در بيان است يا حسد.

شرح كوتاه

شك نيست كه بايد از افراد شايسته و صفات و اعمال نيكشان تقدير و تمجيد كرد و آنها را در راهى كه در پيش گرفته اند تشويق و دلگرم نمود ولى بايد اين كار درست به اندازه استحقاق افراد باشد وگرنه نتيجه هاى منفى و زيانبخشى به وجود مى آورد، اگر بيش از اندازه شايستگى باشد تملق و چاپلوسى است كه هم شخصيت گوينده را در هم مى شكند و هم طرف را گرفتار عجب و خودبينى مى كند، و اگر كمتر از شايستگى باشد، هم نيكان را دلسرد مى سازد و هم نشانه حسد يا عجز گوينده است.

______________

١. نهج البلاغه، كلمات قصار.

در خدمت برادران باش

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

مَنْ كانَ فِى حاجَةِ أَخِيْةِ الْمُسْلِم كَانَ اللهُ فِى حَاجَتِهِ(١)

ترجمه

كسى كه در راه انجام حاجات و نيازمندى هاى برادران دينيش كوشش كند، خداوند در راه انجام حاجات او خواهد بود.

شرح كوتاه

مردم غالباً فكر مى كنند كه اگر به حلّ مشكلات ديگران بپردازند از پيشرفت در زندگى مى مانند، در حالى كه منطق اسلام غير از اين است، پيغمبر در حديث بالا مى فرمايد، تو در راه حلّ مشكلات مردم، و رفع نيازمندى هاى آنها بكوش، خداوندى كه قدرتش مافوق قدرت تو و همه قدرتهاست به تو كمك مى كند و مشكلات تو را حل مى نمايد. اين موضوع را با چشم خود ديده ايم كه افرادى كه به ديگران كمك مى كنند مشكلاتشان به طور عجيبى حل مى شود و اين يك موهبت الهى است.

______________

١. بحارالانوار، جلد ٧٤،

اشتباه در زندگى

علىعليه‌السلام مى فرمايد:

لا تُشْغِلْ قَلْبَكَ الْهَمَّ عَلَى مافاتَ فَيُشْغِلَكَ عَنِ الإِستِعْدادِ بِما هُوَ آت(١)

ترجمه

قلب خود را به اندوه براى گذشته مشغول نكن كه از آمادگى ها براى آينده درمانى.

شرح كوتاه

كمتر كسى پيدا مى شود كه اشتباهاتى در زندگى مرتكب نشود و فرصت هايى را از دست نداده باشد، در اين جا مردم دو دسته مى شوند; عده اى دائماً وقت خود را با افسوس خوردن به گذشته تلف مى كنند و باقيمانده انرژى هاى خود را در اين راه از دست مى دهند; ولى عده ديگرى گذشته را تمام شده تلقى كرده به دست فراموشى مى سپارند و تنها از آن درس هاى عبرتى براى ساختن آينده مى آموزند و تمام قدرت و نيروى خود را متوجه سازندگى امروز و فردا مى كنند. مسلّماً پيروزى از آن اين دسته است همان طورى كه اميرمؤمنان علىعليه‌السلام در حديث بالا بيان فرموده است.

________________

١. نقل از غررالحكم،

اسلام جهانگير مى شود

پيغمبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرمايد:

لا يَبْقَى عَلَى ظَهْرِ الأَرْضِ بَيْتُ مَدَر وَلا وَبر إِلاَّ أَدْخَلَهُ اللهُ كَلِمَةَ الأسْلامِ(١)

ترجمه

در روى زمين خانه اى نمى ماند، حتى خانه هاى گلين و خيمه هاى پشيمن، مگر آن كه خداوند آيين اسلام را در آن وارد مى كند.

شرح كوتاه

روز به روز اين حقيقت آشكارتر مى شود كه جهان بر سر دو راهى است، يا اسلام را مى پذيرد و يا هيچ دينى را نمى خواهد نخواهد پذيرفت، از آن جا كه لادينى برخلاف سرشت آدمى است سرانجام به سوى اسلام جلب مى گردد; و هم اكنون موجى از توجه به اسلام نقاط مختلفى از جهان را فرا گرفته است.

اما تكامل اين موضوع به هنگام ظهور حضرت مهدى ارواحنا له الفداء خواهد بود; در آن روز شرك و بت پرستى از دنيا برچيده مى شود و حكومت اسلام سراسر روى زمين را خواهد گرفت، آنچه كه پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله در حديث بالا بشارت داده است.

_________________

١. مجمع البيان، تفسير سوره توبه.

هيچ گناهى را كوچك نشمر!

امام حسن عسكرىعليه‌السلام مى فرمايد:

مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِى لا يُغْفَرُ:ليتنى لا اُؤاخَذُ إِلاَّ بِهَذا!(١)

ترجمه

از گناهانى كه بخشوده نخواهد شد، آن است كه انسان بگويد: «اى كاش گناه من همين باشد»

شرح كوتاه

گناهان كوچك بر اثر چند چيز گناه بزرگ مى شوند، از جمله كوچك شمردن و بى اهميّت دانستن آنهاست، كه يكى از وسوس خطرناك شيطانى مى باشد.

گناهانى كه انسان از آنها وحشت دارد و آنها را بزرگ مى شمرد آن قدر خطرناك نيستند زيرا همواره مراقب است كه دامن او را نگيرند، اما به هنگامى كه آن را كوچك شمرده و وحشت او زايل گشت به آسانى در مسير آن قرار مى گيرد، و چه بسا تكرار مكرر آن كه خود يكى ديگر از عوامل تبديل گناهان صغيره به كبيره است، براى هميشه او را از سعادت و خوشبختى دور مى سازد، از اين گذشته، گناه هرچه باشد. از يك نظر، بزرگ است زيرا شكستن حريم قانون خداوند بزرگ مى باشد.

_______________

١. تحف العقول،

برترى دانش

امام موسى بن جعفرعليه‌السلام مى فرمايد:

فَضْلُ الْفَقِيهِ عَلَى الْعابِدِ كَفَضْلِ الشَّمسِ عَلَى الْكَواكِبِ(١)

ترجمه

برترى «عالم» از «عابد» همانند برترى خورشيد است نسبت به ستارگان.

شرح كوتاه

ستارگان آسمان تنها خود روشنند اما نمى تواند روشنى چندانى به ما بدهند و راه را براى ما مشخص كنند، اما آفتاب و اشعه طلايى و درخشانش، نه تنها حيات پرور و زندگى آفرين است; بلكه راه را از بيراهه و شاهراه را از پرتگاه به همه ساكنان كرات منظومه شمسى نشان مى دهد، و چنين است فرق عالم و عابد، «اين» فقط گليم خود را از آب بيرون مى كشد و «آن» سعى مى كند كه غريق ها را نجات بخشد، و اين را نيز مى دانيم كه سيّارگان منظومه شمسى از نور آفتاب بهره مى گيرند، و اگر عالمى نبود عابدى هم وجود نداشت.

________________

١. تحف العقول،

حقوق متقابل

پيغمبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرمايد:

يَلْزَمُ الْوالِدَيْنَ مِنَ الْحُقُوقِ لِوَلَدِ هِما ما يَلْزَمُ الْوَلدَ لَهُما مِنَ حُقُوقهِما(١)

ترجمه

همان طورى كه فرزندان بر اثر ترك حقوق پدر و مارد مسؤولند پدران و مادران نيز در برابر ترك حقوق فرزندان مسؤوليت دارند.

شرح كوتاه

در دنيا هيچ حقى بدون وظيفه نيست يعنى در كنار هر حقى وظيفه اى وجود دارد و هر اندازه حق بزرگتر باشد وظيفه و مسؤوليت نيز بزرگتر است.

به همين دليل پدران و مادران كه حق بزرگى بر فرزندان خود دارند - حقى كه در قرآن مجيد همدوش حق پروردگار ذكر شده - مسؤوليت سنگينى نيز در مقابل آنها دارند; آنها بايد لحظه اى از تعليم و تربيت فرزندان غافل نشوند و تا آن جايى كه امكان دارند در سازندگى روح و جسم آنها و نگهدارى آنان از آلودگى هاى فكرى و اخلاقى بكوشند و غوغاى زندگى روزانه آنها را از اين وظيفه بزرگ باز ندارد.

_______________

١. از كتاب اقوال الائمه.

در راه اطاعت خرج كن تا خرج گناه نكنى!

امام كاظمعليه‌السلام فرمود:

إِيّاكَ اَنْ تَمْنَعَ في طاعَةِ الله فَتُنْفِقَ مِثْليْهِ فى مَعْصِيَةِ اللهِ.(١)

ترجمه

از صرف مال در راه اطاعت پروردگار خوددارى مكن كه ناچار مى شوى دو برابر آن را در راه معصيت و گناه صرف كنى!

شرح كوتاه

بسيارند كسانى كه مثلا براى هزينه بهداشت خويش سختگيرند و همان سبب مى شود كه دو يا چند برابر آن را صرف درمان بيمارى ها كنند!

اين يك قانون عمومى است كه اگر انسان در مصارف لازم، از خرج كردن خوددارى كند، براى جبران آن گرفتار هزينه هاى سنگين ترى مى شود.

كسى كه از صرف وقت يا پول براى تعليم و تربيت فرزند خويش مضايقه كند; بايد هزينه هاى كمرشكن اعتيادها و جنايات و انحراف ها، و ندانم كارى هاى او را تحمل كند، و كسانى كه از صرف هزينه هايى كه به رفع نيازمندى محرومان اجتماع كمك مى كند سرباز زنند بايد هزينه هايى كه گاهى چندين برابر آن است براى جلوگيرى از حوادث ناشى از آن مصرف كنند و همچنين...

__________________

١. تحف العقول،

بزرگترين بازار تجارت

امام هادىعليه‌السلام مى فرمايد:

الدُّنيا سُوْقٌ رَبِحَ فِيْها قَوْمٌ وَخَسِرَ آخَرُونَ(١)

ترجمه

دنيا بازارى است كه جمعى در آن سود مى برند و جمعى زيان!

شرح كوتاه

اين جهان نه وطن اصلى انسان است و نه محل سكونت دائم، بلكه تجارتخانه بزرگى است كه انسان با سرمايه هاى عظيمى همچون ساعات عمر، نيروى انسانى، مواهب فكرى و عقلى به آن فرستاده شده است تا از آن بهره اى ارزنده براى سعادت ابدى و زندگى جاويدانش بگيرد.

آنها كه فعال و سخت كوش و هوشيارند و پرتلاش و آگاه، از فنون اين تجارت بزرگ با خبرند، لحظه اى آرام نيستند و دائماً در تكاپو تا با اين سرمايه ها، كالايى ارزنده تر، متاعى جاويدان، سرنوشتى درخشان براى خود و جامعه خود انتخاب كنند، نه آن كه در مسير فساد و تبهكارى و بيهودگى همه را از دست بدهند، و با دستى تهى از آن بيرون روند.

________________

١. تحف العقول،

بلند پايه ترين مردم

پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرمايد:

إنَّ أَعْظَمَ النّاسِ مَنْزلَةً عِنْدَ اللهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَمْشاهُمْ فِى أَرْضِهِ بِالنَّصِيحَةِ لِخَلْقِهِ(١)

ترجمه

بلند پايه ترين مردم در روز رستاخيز كسى است كه از همه بيشتر براى خيرخواهى خلق خدا گام برداشته است.

شرح كوتاه

خدمت به خلق در رديف بزرگترين عبادات اسلامى است، و يكى از طرق خدمت به خدا اين است كه انسان مصالح و منافع آنها را همانند مصالح و منافع خودش ببيند، و همان طور كه در مورد منافع خود با نهايت دلسوزى رفتار مى كند، درباره منافع و مصالح ديگران نيز كاملا دلسوز باشد، و در حضور و غياب مردم از خيرخواهى فروگذار نكند.

________________

١. نقل از كتاب كافى، جلد ٢،

سه اصل مهم اجتماعى

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد:

اَلنَّاسُ سَوَاءٌ كَأَسْنانِ الْمِشْطِ

وَالْمَرْءُ كَثِيْرٌ بِأَخِيْهِ

وَلا خَيْرَ فِى صُحْبَةِ مَنْ لَمْ يَرَلَكَ مِثْلَ الَّذِى يَرَنى لِنَفْسِهِ(١)

ترجمه

مردم (در حقوق اجتماعى) برابرند همانند دندانه هاى يك شانه! يك فرد با داشتن برادران (دينى) جمع كثيرى مى شود.

و همنشينى با آن كس كه آنچه براى خود مى خواهد براى تو نمى خواهد سزاوار نيست.

شرح كوتاه

سه اصل مهم زندگى اجتماعى در حديث بالا آمده است:

نخست مساوات و برابرى همه انسانها از هر نژاد و زبان و طبقه در تمام حقوق اجتماعى، دوّم پيوند فرد به اجتماع و اجتماع به فرد كه از يك فرد به ضميمه برادران، جامعه اى مى سازد، سوّم لزوم احترام به منافع ديگران به اندازه منافع خويشتن به عنوان شرط اساسى دوستى و رفاقت.

و جامعه اى كه اين اصول سه گانه در آن حكومت نكند نه يك جامعه اسلامى است و نه انسانى.

______________

١. تحف العقول،

تندخويى و شتاب زدگى

اميرمؤمنان علىعليه‌السلام فرمودند:

اَلْحِدَّهُ نَوْعٌ مِنَ الْجُنُونِ لاِنَّ صاحِبَها يَنْدَمُ فَإنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُها مُسْتَحْكَمٌ(١)

ترجمه

تندخويى و شتابزدگى يك نوع ديوانگى است، زيرا صاحب اين صفت به زودى از كار خود پشيمان مى شود، و اگر پشيمان نشد، دليل آن است كه جنون او ثابت و مستحكم است.

شرح كوتاه

اما اگر اين گونه افراد حتى پس از مشاهده نتايج سوء كار خود پشيمان نشوند، اينها ديوانگان پا برجا و دائمى هستند.

_______________

١. نهج البلاغه - كلمات قصار.

زاهدان واقعى

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

اَلزُّهدُ فى الدُّنيا قَصْرُ الأَمَلِ وَشُكْرُ كُلُّ نِعْمَة وَالْوَرَعُ عَنْ كُلِّ ما حَرَّمَ اللهُ(١)

ترجمه

زهد در اين جهان به سه چيز است: كوتاهى آرزو، شكرگزارى نعمت ها و پرهيز از حرام.

شرح كوتاه

بسيارى از مردم در فهم مفهوم زهد اسلامى گرفتار اشتباهند و آن را با بيگانگى و جدايى از زندگى مادى و اجتماعى مرداف مى شمرند و زاهدان واقعى را آنها مى دانند كه در انزواى اجتماعى فرو رفته و پشت پا به همه مظاهر زندگى مادى زده اند، و به همين دليل آن را يك برنامه استعمارى تلقى مى كنند.

در حالى كه زهد واقعى يك مفهوم سازنده اجتماعى دارد كه در حديث بالا به آن اشاره شده:

پرهيز از غصب حقوق ديگران و اموال نامشروع و حرام، و صرف امكانات مادى در مصارف منطقى و انسانى (كه حقيقت معناى شكرگزارى است) و كوتاه ساختن آرزوهايى كه غرق شدن در آن، انسان را از همه چيز - جز پول و مقام و شهوت - بيگانه مى سازد.

_______________

١. تحف العقول.

آزمون شخصيت

اميرمؤمنان علىعليه‌السلام مى فرمايد:

ثَلاثٌ يُمْتَحَنُ بِهَا عُقُولُ الرِّجالِ هُنَّ المالُ وَالْوِلايةُ وَالْمُصِيبَةُ(١)

ترجمه

سه چيز است كه عقل افراد با شخصيت با آن امتحان مى شود: ثروت، مقام، مصيبت.

شرح كوتاه

آزمون هاى خداوند، وسيله تكامل ها و پيشرفت هاست، و مواد خاصى ندارد، بلكه با هر وسيله اى ممكن است اين آزمون صورت گيرد، ولى سه ماده از همه مهم تر است، به هنگامى كه مال و ثروتى به دست انسان مى آيد آيا عقل خود را گم مى كند و هوش از دست مى دهد يا نه؟

و به هنگامى كه مقامى به او سپرده مى شود آيا ظرفيت او چنان است كه همه چيز را فراموش مى نمايد يا نه؟

و نيز هنگامى كه حادثه ناگوارى براى او رخ مى دهد، آيا در اين موقع جزع و فزع آغاز مى كند و خود را مى بازد و زبان به ناشكرى مى گشايد يا نه؟

اين مهم ترين چيزهايى است كه انسان با آن آزمايش مى شود.

______________

١. غرر الحكم مادهء ثلاث

برنامه صحيح براى دنيا و آخرت

امام على ابن موسى الرضاعليه‌السلام مى فرمايد:

إعْمَلْ لِدُنْياكَ كَأنَكَ تعِيشُ أَبَدَاً وإِعْمَلْ لآِ خِرَتِكَ كَأَنَّك تَمُوتُ غَدَاً(١)

ترجمه

براى دنيا آنچنان كار كن كه گويا تا ابد زنده اى و براى آخرت آنچنان كار كن كه گويا فردا خواهى مرد!

شرح كوتاه

حديث فوق چگونگى مواجهه اسلام را با مسائل مربوط به زندگى مادى و معنوى روشن مى سازد. يك مسلمان مثبت و وظيفه شناس نسبت به مسائل زندگى مادى بايد آنچنان محكم كارى و انضباط را رعايت كند كه يا هميشه در اين جهان مى ماند، و به اين ترتيب اهمال كارى هاى ريا كارانه مدعيان زهد را مردود شناخته است.

و نسبت به مسائل معنوى و آمادگى هاى لازم براى زندگى بايد آن قدر حساس و روشن باشد كه اگر فردا از اين جهان چشم بپوشد، كمبودى نداشته باشد، با آب توبه واقعى دامن خود را از گناه شسته و حقوق مردم را همگى ادا كرده و هيچ نقطه تاريكى در زندگى نداشته باشيم.

______________

١. وسايل الشيعه، (طبق نقل اقوال الائمه، جلد ٢، ).

اثر گناه

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد:

مَنْ يَمُوتُ بِالذُّنوبِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَمُوتُ بِالآجالِ وَ مَنْ يَعِيشُ بِالإِحْسانِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَعِيشُ بِالأَ عمارِ(١)

ترجمه

آنها كه بر اثر گناه مى ميرند از آنها كه با مرگ طبيعى از دنيا مى روند بيشترند!، و آنها كه بر اثر نيكوكارى عمر مى كنند از آنها كه با عمر طبيعى زندگى مى نمايند زيادترند!

شرح كوتاه

امروز ثابت شده است كه سرچشمه قسمت قابل توجهى از بيمارى هاى جسمى، عوامل روحى و معنوى است، و يكى از مهم ترين عوامل ناراحتى روانى فشارهاى شديدى است كه از ناحيه وجدان به خاطر انجام گناه بر روح آدمى وارد مى شود. انسان گناهكار در دادگاه وجدان محاكمه مى شود و با مجازات هاى دردناك معنوى وجدان روبه رو مى گردد و عكس العمل آن در جسم و جان و حتى در مرگ و ميرها آشكار مى گردد، بعكس، افراد نيكوكار از درون وجدان خود تشويق مى شوند و همين تشويق معنوى نيرو و نشاط تازه اى به آنها مى دهد و بر طول عمر آنها مى افزايد نتيجه اين كه گناه عمر را كوتاه، و كار نيك عمر آدمى را طولانى مى سازد.

_______________

١. نقل از كتاب سفينة البحار.

شيعه واقعى

امام باقرعليه‌السلام به يكى از دوستان خود فرمود:

أَبْلِغْ شِيعَتَنا أَنَّهُ لا يُنالُ ما عِنْدَ اللهِ إِلاَّ بِعَمَل(١)

ترجمه

به شيعيان ما بگو كه هيچ كس به مواهب و رحمت هاى الهى نمى رسد مگر با عمل.

شرح كوتاه

اين گفتار امام باقرعليه‌السلام پاسخى است به آنها كه تصور مى كنند تنها به عنوان قبول نام تشيع و ابراز عشق به خاندان پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مى توانند بزرگترين مقام را در پيشگاه خدا داشته باشند، در حالى كه مى دانيم اساس اسلام روى عمل گذشته شده و شيعيان واقعى آنها هستند كه برنامه عملى آنان اقتباسى است از برنامه هاى عملى علىعليه‌السلام و يارانش و اصولا تشيع از ماده مشايعت به معناى گام برداشت پشت سر كسى است; بنابراين آنها شيعه واقعى خاندان پيغمبرند كه پشت سر آنها گام بر مى دارند.

________________

١. اصول كافى، جلد ٢،

با چه كسى مشورت كنيم؟

اميرمؤمنان علىعليه‌السلام مى فرمايد:

لا تُدْخِلَنَّ فِى مَشْوَرَتِكَ بَخِيلا يَعْدِلُ بِكَ عَنِ الْفَضْلِ

وَيَعِدُكَ الْفَقْرَ وَلا جَبَاناً يُضْعِفُكَ عن الاْموِر

وَلا حَرِيصَاً يُزَّيِّنُ لَكَ الشَّرَهَ بِالْجَوْرِ(١)

ترجمه

با افراد بخيل مشورت مكن كه تو را از خدمت به خلق خدا باز مى دارند، و از تهيدستى مى ترسانند و با افراد ترسو مشورت مكن كه اراده تو را براى انجام كارهاى مهم تضعيف مى كنند و نيز اشخاص حريص را مشاور خود قرار مده كه ستمگرى را براى تو زينت مى دهند!

شرح كوتاه

مشورت از دستورات مهم اسلامى است، ولى به همان اندازه كه مشورت با افراد ارزنده، به پيشرفت برنامه هاى صحيح كمك مى كند، مشورت با افرادى كه نقاط ضعف روشنى دارند، زيان بخش است; و نتيجه معكوس مى بخشد - به همين دليل امامعليه‌السلام مؤكداً توصيه مى كند از انتخاب سه دسته به عنوان مشاور مخصوصاً در امور مهم اجتماعى خوددارى شود:

بخيلان، ترسوها، حريص ها، يكى دست انسان را مى گيرد تا بذل و بخشش از مواهب خداداد نكند، و ديگرى اراده او را سست مى كند و سوّمى انسان را براى حرص و ولع بيشتر - تشويق به تجاوز به حقوق ديگران مى نمايد.

________________

١. نهج البلاغه، نامه ٥٣.

بالاترين نعمت ها

اميرمؤمنان علىعليه‌السلام مى فرمايد:

أَجَلُّ النِّعَمِ اَلْعافِيَةُ وَ خَيْرُ مادَامَ فِى الْقَلْبِ اَلْيَقِيْنُ(١)

ترجمه

بالاترين نعمت ها، تندرستى و سلامتى، و بهترين چيزى كه مى تواند قلب انسان را پر كند، ايمان به خداست.

شرح كوتاه

در حقيقت اميرمؤمنانعليه‌السلام انگشت روى بزرگترين نعمت مادى و معنوى گذارده است. سلامت تن نه تنها بزرگترين موهبت الهى است، بلكه سرچشمه همه فعاليت ها و تلاش ها و بركات است، و در ميان مواهب معنوى چيزى برتر، و بالاتر از نور يقين و روشنايى ايمان نيست كه پرفروغ ترين چراغ راه زندگى و مؤثرترين داروى درمان بيمارى جهل و ذلّت و حقارت و آلودگى است و آرام بخش قلب و جان!

_____________

١. تحف العقول.

امام غائب عليه‌السلام

قِيْلَ لِلصّادقِعليه‌السلام :

كَيْفَ يَنْتَفِعُ النّاسُ بِالْحُجَّةِ الْغائبِ الْمَستُور؟

قالَ كَما يَنْتَفِعُوْنَ بِالشَّمسِ إذا سَتَرَها السَّحابُ(١)

ترجمه

از امام صادقعليه‌السلام پرسيدند:

چگونه مردم از وجود امام غائب و پنهان بهره مى گيرند؟

امام فرمود: همان گونه كه از آفتاب در پشت ابرها!

شرح كوتاه

نور آفتاب سرچشمه تمام جنبش هاى حياتى در روى كره زمين است و هيچ موجود زنده اى بدون آن قادر به ادامه حيات نيست، و همين گونه است نور آفتاب وجود امام و رهبران آسمانى در زندگى معنوى و انسانى بشر.

آفتاب در پشت ابر، درست مانند يك چراغ در پشت شيشه مات، قسمت قابل توجهى از نور خود را به بيرون مى فرستد و ظلمت شب را از ميان مى برد و روى گياهان و موجودات زنده اثر مى گذارد، همين طور بركات روحانى و معنوى امامعليه‌السلام حتى از پشت پرده غيبت به جهان انسانيّت مى تابد; منتها همان طور كه هر عمارتى به اندازه روزنه هاى خود از روشنايى آفتاب استفاده مى كند، بهره مردم از نور آفتاب ولايت نيز متناسب با چگونگى و مقدار ارتباط و پيوند آنها با اوست.

__________________

١. بحارالنوار، جلد ٥٢،

پاى هر سخن منشين!

امام جوادعليه‌السلام مى فرمايد:

مَنْ أَصْغَى إلى نَاطِق فَقَدْ عَبَدَهُ فَاِنْ كَانَ النّاطِقُ عَنِ الله فَقَدْ عَبَدَ اللهَ وَإنْ كانَ النّاطِقُ يَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبْلِيسَ فَقَدْ عَبَدَ إبْلِيْسَ(١)

ترجمه

كسى كه به سخنگويى گوش فرا دهد، او را پرستش كرده است. بنابراين اگر از خدا مى گويد، خدا را پرستش كرده، و اگر از زبان ابليس مى گويد، ابليس را پرستيده است!

شرح كوتاه

سخن هرچه باشد و از هركس باشد اثر دارد; و گوش فرادادن به سخنان اين و آن معمولا با تأثير آن در دل آدمى همراه است، و از آن جا كه هدف سخنگويان مختلف است، جمعى سخنگوى حقند و جمع سخنگوى باطل، و خضوع در برابر هريك از اين دو گروه يك نوع پرستش است، زيرا روح پرستش چيزى جز تسليم نيست، بنابراين آنها كه به سخنان حق گوش مى دهند، پرستندگان حقند و آنها كه سخنگويان باطل گوش فرا مى دهند، پرستندگان باطلند، پس بايد از رونق دادن به محفل سخنگويان باطل پرهيز كرد و اجازه نداد كه سخنان تاريك آنان از مجراى گوش به اعماق جان برسد.

_____________

١. كتاب تحف العقول،

شيطان صفتان

پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

إذا رَأَيْتُمُ الرَّجُلَ لايُبالِى مَا قالَ أَوْماقِيْلَ فِيْهِ فَإنَّهُ لَبَغيَّةٌ أَوْ شَيْطانٌ(١)

ترجمه

هنگامى كه ببينيد كسى نسبت به آنچه مى گويد يا درباره او گفته مى شود اعتنايى ندارد، بدانيد يا آلوده دامن است يا شيطان.

شرح كوتاه

فرو رفتن در انواع گناهان كار را به جايى مى رساند كه انسان در برابر انواع تهمت ها بى تفاوت مى شود، نه نسبت به آنچه درباره ديگران مى گويد اعتنايى دارد، و نه نسبت به آنچه درباره او بگويند - به هركس هر نسبتى مى دهد و از هر نسبتى كه به او بدهند ناراحت نمى شود - آنها افرادى بى شخصيت و بى ارزش و شيطان صفتند.

______________

١. بحارالانوار، جلد ٧٤،

عيد واقعى

اميرمؤمنان علىعليه‌السلام مى فرمايد:

إِنَّما هُوَ عِيْدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللهُ صِيامَهُ وَشَكَرَ قِيامَهُ وَكُلُّ يَوْم لا يُعْصَى اللهُ فيهِ فَهُوَ عَيْدٌ(١)

ترجمه

اين روز (روز عيد فطر) عيد كسانى است كه روزه هاى آنها مقبول و عبادت آنها مورد قبول پروردگار واقع شده است; و هر روز كه در آن گناه نكنى روز عيد است.

شرح كوتاه

جشن و شادمانى به دنبال يك ماه روزه ماه مبارك رمضان، در حقيقت جشن پيروزى بر هواى نفس، و جشن اطاعت فرمان خداست. بنابراين چنين روزى تنها عيد كسانى است كه در انجام اين فريضه بزرگ الهى و درك فلسفه نهايى آن پيروز شده اند، ولى براى روسياهانى كه پاس احترام اين ماه با عظمت و برنامه تعليم و تربيت آن را نگاه نداشتند چيزى جز روز عزا و شرمسارى نيست.

________________

١. نهج البلاغه كلمات قصار حكمت ٤٢٨.

سرمايه هاى ارزشمند

پيامبر گرامى اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرمايد:

إنَّ اللهَ لا يَنْظُرُ إلَى صُوَرِكُمْ وَلا إلى أَمْوالِكُمْ وَإنَّما يَنْظُر إلى قُلُوبِكُمْ وَ أَعْمالِكُمْ(١)

ترجمه

خداوند به صورت ها و اموال نمى نگرد، بلكه به دلها و اعمال شما نگاه مى كند.

شرح كوتاه

در حالى كه مقياس ارزشيابى شخصيت افراد در غالب اجتماعات، سرمايه هاى مادّى و امتيازات جسمانى است، اسلام صريحاً مى گويد: انتخاب اين امور به عنوان مقياس سنجش شخصيت، يك انتخاب نادرست است; بلكه آنچه خدا به آن مى نگرد و در ترازوى حقيقت وزن دارد، فكر و عمل است، فكر پاك كه سرچشمه اعمالى پاك شود; و در دادگاه پروردگار تنها صاحبان اين دو سرمايه پيروزند.

________________

. كتاب محجّة البيضاء، جلد ٦،