از هجرت تا رحلت

از هجرت تا رحلت30%

از هجرت تا رحلت نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: تاریخ اسلام

از هجرت تا رحلت
  • شروع
  • قبلی
  • 15 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 18593 / دانلود: 5211
اندازه اندازه اندازه
از هجرت تا رحلت

از هجرت تا رحلت

نویسنده:
فارسی

از هجرت تا رحلت

مؤلف: على اكبر قرشى

این کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنینعليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام نگردیده است.

مقدمه

بسم الله الرحمن الرحيم:

الحمدالله رب العالمين صلى الله على محمد و آله الطاهرين و اللعن على اعدائهم اجمعين

كتاب از هجرت تا رحلت چنانكه از نامش پيدا است شرح حال احوال رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در ده سال حياتش در مدينه منوره است. اين شرح احوال به سالهاى بعد از هجرت تقسيم شده و معين گرديده كه هر جريان در چه سالى اتفاق افتاده است.

فرق اين كتاب با كتابهاى ديگر در اين است كه اين كتاب به تشريع احكام و تاريخ تشريع آنها بيشتر عنايت كرده است مثلا نماز جمعه كى تشريع شد و چگونه رسميت يافت؟ نماز سفر از كدام سفر آغاز گرديد؟ نماز خسوف و كسوف در رابطه با چه پيشامدى بود؟ تحريم خمر در چه جريانى واقع شد؟ سنگسار كردن زناكار چگونه و چه وقت تشريع گرديد؟ كتاب معاقل كه درباره ديات بود و حضرت آن را از غلاف شمشيرش مى آويخت در چه وقت نوشته شد؟ نمازهاى يوميه چه وقت هفده ركعت شدند؟ تحريم ازدواج با كفار چگونه تشريع گرديد؟ حد محارب و حكم لعان در چه جريان يا زمانى بود؟ و دهها حكم نظير آن از احكام فردى اجتماعى و حكومتى كه خواننده ضمن مطالعه شرح و احوال رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بيشتر با اين جريان ها آگاه خواهد شد. بيشترين داعى مؤ لف در نوشتن اين كتاب همين مزيت ها بوده است، سعى شده مطالب كتاب از منابع مطمئن و دست اول نقل شود تا بر اطمينان آن بيفزايد.

خدايا به آبروى محمد و آل محمد - صلوات الله عليهم - مؤمنين و مؤمنات را از اين كتاب بهره مند فرما و از مؤ لف قبول فرموده در يوم لاينفع مال و بنون سبب مغفرتش گردان انك قريب مجيب

سيد على اكبر قرشى ۱۹ / ۱۱ / ۱۳۶۸ اروميه ۱۳ رجب ۱۴۱۰

هجرت

مشركان مكه از پيشرفت و گسترش اسلام پيوسته در بيم و هراس ‍ بودند و شكست و زوال خود را نزديك و نزديكتر مى ديدند از اين رو در دارالندوة(۱) گرد آمده، به فكر چاره افتادند.

ابوجهل كه از سخت ترين دشمنان اسلام بود، گفت: اى جماعت قريش احدى از عرب محترم تر از ما نبود و ما در حرم امن الهى بوديم، عرب هر سال دو بار به مكه مسافرت مى كرد و كسى در ما طمع نداشت تا آن كه محمد در ميان ما پيدا شد، ما او را بسبب صلاح و امانتش امين نام نهاده بوديم، ولى مدتى مى گذرد كه رسول خداست. از اين رو خدايان ما را بد گفت، ما را سفيه و بى خرد ناميد، جوانان ما را فاسد كرد و جمع ما را به افتراق كشانيد.

سب الهتنا و سفه احلامنا و افسد شباننا و فرق جماعتنا راءى من آن است كه كسى را مأمور كنيم او را پنهانى بكشد. اگر بنى هاشم نيز خوبنها خواستند ده برابر خونبها به آنها مى دهيم.

اين پيشنهاد رد شد؛ چرا كه گفتند، بنى هاشم تحمل ندارد، قاتل او را زنده ببينند. نيز بالاخره انتقام مى كشند و جنگ و تباهى به وجود مى آيد و حرم به آشوب كشيده مى شود.

ديگرى گفت: نظر من آن است كه محمد را در خانه اى زندانى كنيم و قوت لايموتى به او بدهيم تا سرانجام بميرد؛ چنان كه زهير و نابغه مردند. اين پيشنهاد نيز رد شد كه قوم محمد (: بنى هاشم) اين اهانت را تحمل نمى كنند و چون موسم آمدن عرب به مكه رسد جمع شده و آزادش مى كنند و آنگاه سحر و جادويش مردم را مى فريبد.

نظر سوم آن بود كه او را از مكه خارج كنند و با فكر آسوده به عبارت خدايان بپردازند. اين نظر نيز مردود شناخته شد؛ زيرا گفته شد كه محمد خوش قيافه و داراى زبان فصيح و جادوگر ماهرى است و چون ازمكه خارج شود نزد قبائل عرب مى رود و آن ها را به خود مؤمن مى كند و روزى با سواره و پياده به شما حمله مى كند و آن روز علاجى نتوانيد كرد.

پيشنهاد چهارم آن بود كه از هر تيره اى از تيره هاى قريش يك مرد مشهور انتخاب شود حتى يك نفر هم از بنى هاشم، و آن وقت همه يكباره به او حمله كرده به قتلش درآورند و به آنها سه برابر خونبها ميدهيم؛ حتى اگر ده برابر هم خواستند مى پردازيم. اين نظر به اتفاق آراء تصويب گرديد. سرانجام پانزده نفر از جمله ابولهب عموى رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را انتخاب كردند كه آن حضرت را بكشند(۲) آنگاه از مجلس مشورت پراكنده شده، قرار گذاشتند كه نقشه را شب هنگام اجرا كنند و كسى را از آن تصميم خبر ندهند. شب موعود، ابولهب گفت: شب مناسب نيست. منتظر بمانيم وقت صبح حمله كرده كارش را بسازيم، بنابراين در اطراف منزل آن حضرت به انتظار ايستادند.

در اين هنگام آيهو اذ يمكر بك الذين كفروا ليثبتوك او يقتلوك او يخرجوك و يمكرون و يمكرالله والله خير الماكرين (۳) و به اين ترتيب خداوند رسولش را از تصميم و توطئه آنان آگاه ساخت.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مأمور به هجرت و خروج از مكه شد و از علىعليه‌السلام خواست كه در بستر او بخوابد تا فكر كنند، كه او در بستر است. علىعليه‌السلام با كمال اخلاص قبول كرد و در بستر آن حضرت آرميد، كفار فكر مى كردند كه رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله در فراش خوابيده است، ولى آن حضرت در حالى سوره يس را تافاغشيناهم فهم لايبصرون (۴) مى خواند، مشتى خاك بر آنها افكند و از ميان آنها گذشت و به هدايت جبرئيل به طرف كوه ثور رفت و در راه ابوبكر را ديد. او را نيز با خود برد داخل غار ثور گرديدند.

چون صبح روشن شد، كفار به منزل حضرت حمله كرده و به طرف بسترش پيش رفتند، علىعليه‌السلام از بستر بيرون جهيد و ايستاد، و فرمود: چه شده چرا اينجا ريخته ايد؟ گفتند: عموزاده ات محمد كو؟ فرمود: مگر مرا نگهبان او كرده بوديد؟ آيا نگفتيد از شهر ما بيرون شو؛ او هم رفت ديگر چه مى خواهيد.؟!! شروع كردند به زدن او؛ ولى ابولهب نگذاشت او را زياد اذيت كنند. كفار به ابولهب گفتند: اين كار حيله تو بود كه نگذاشتى شب كارمان را انجام دهيم.

آن حضرت سه روز در غار ثور ماند و سپس از غار بيرون آمد مردى از چوپانان قريش را ديد كه ابن اريقط نام داشت. به او فرمود: آيا بر جانم، از تو ايمن باشم؟ گفت: در آن صورت تو را حفظ كرده و كسى را از وضع تو مطلع نمى كنم يا محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله اراده كجا را دارى؟ فرمود: مى خواهم به يثرب بروم گفت: به خدا تو را از راهى مى برم كه هيچ كس نداند.

فرمود: برو به مكه و به علىعليه‌السلام بشارت ده كه خدا مرا اجازت هجرت فرموده است براى من آذوقه و مركبى آماده كند. ابوبكر نيز به او گفت: به دخترم اسماء بگو براى من آذوقه و دو تا مركب مهيا كند، ضمنا عامربن فهيره را از كار ما با خبر كن(۵) و بگو آذوقه و مركب ها را او بياورد.

ابن اريقط به محضر علىعليه‌السلام آمد و جريان را گفت: علىعليه‌السلام براى حضرت خوراك راه ويك مركب فرستاد و ابن بهيره نيز خوراك و دو تا مركب را آورد. آنگاه حضرت به طرف يثرب حركت فرمود.

ابن اريقط او را بر راه نخله از ميان كوهها برد. پيوسته بيراهه مى رفتند، تا در قديد(۶) به راه اصلى وارد شدند و تا در نزد ام معبد به استراحت پرداختند و اعجازى از آن حضرت در رابطه با شير گوسفند (ام معبد) ظاهر شد. سپس كاروان كه چهار نفر: رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، عبدالله بن اريقط، ابوبكر و عامر بن فهيره بود، راه را به طرف يثرب ادامه داد...

اهل مدينه از آمدن رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مطلع بودند. چون روز مى شد مردان و زنان به استقبال آن حضرت مى رفتند و چون هواگرم مى شد برمى گشتند. در يكى از روزها كه مردم برگشته بودند، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به ذوالحليفه رسيد و راه قبيله بنى عمروبن عوف را سراغ گرفت و به طرف مسجد قبا تشريف برد و در آنجا پياده شد جماعت بنى عمروبن عوف اطراف وى را گرفته و از تشريف فرماييش مسرور گرديدند، آن حضرت به خانه ام كلثوم بن هدم كه مردى نابينا از آن قوم بود وارد شد مردم مدينه از نزول وى آگاه شده دسته دسته براى زيارت به قبا مى آمدند.

رسول خدا پانزده روز در قباماند و منتظر آمدن على بن ابيطالبعليه‌السلام بود، ابوبكر عرض كرد: يا رسول الله مردم شائق آمدنتان به مدينه هستند، فرمود: تا آمدن على در قبا خواهم ماند. آنگاه علىعليه‌السلام باچند نفر از جمله حضرت فاطمهعليها‌السلام به قبا رسيدند(۷) .

روز جمعه آن حضرت ازقبا خارج شد و وقت ظهر به قبيله بنى سالم رسيد. آنها پيش از آن حضرت مسجدى ساخته بودند ناقه حضرت در كنار مسجد آنها خوابيد. حضرت داخل مسجد شد و با آنها نماز جمعه خواند و خطبه ايراد فرمود و به طرف بيت المقدس، قبله اول مسلمين، ايستاد و آن روز صد نفر مرد به آن حضرت اقتداء كردند و سپس به طرف مدينه به راه افتادند، تا ناقه حضرت در كنار در خانه ابوايوب انصارى خوابيد و حضرت در آنجا مسكن گزيد و تا ساختن مسجد و بيت خويش ميهمان آن ها بود. ناگفته نماند كه در ماه ذوالحجة مردم مدينه در عقبه من با آن حضرت بيعت كردند، سه ماه بعد از آن، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روز دوازدهم ربيع الاول وارد مدينه شدند كه بعدها مبداء تاريخ هجرى قمرى گرديد.(۸) ناگفته نماند خروج از مكه روز اول ربيع الاول و ورود به مدينه در دوازدهم هم آن بود گويند: آن روز برابر با بيست و چهارم سپتامبر سال ۶۲۳ ميلادى بوده است.

خبر مرگش را به شما بدهيم. » پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله از شنيدن اين خبر ناراحت شدند و آنها را توبيخ كردند، ايشان همراه جمعيت آمد و با همه همراهان روى قبر زن ايستاده و براى آمرزش اين پيرزن نماز ميت خواندند.(۷۲)


۷۷- از نافرمانى خدا شرم دارم

مردى را ديدند كه بر در مسجد ايستاده و نماز مى خواند، پرسيدند: چرا داخل مسجد نماز نمى خوانى؟

گفت: شرم دارم كه داخل خانه ى خدا شوم حال آن كه معصيت و نافرمانى او را كرده ام(۷۳) .


۷۸- مناجات خمسه عشر در سجده (مرحوم ملامحمد برغانى)

مرحوم ملامحمد برغانى (رض) در حالى كه هنگام سحر در محراب عبادت مشغول خواندن مناجات «خمس عشره » در سجده بود به دست فرقه بابيه به شهادت رسيد. مكرر ديده مى شد كه اين شهيد بزرگوار در فصل زمستان، در حالى كه به شدت برف مى باريد به پشت بام مسجد مى رفت و مشغول تضرع و مناجات مى شد و با حالت ايستاده دست ها را به سوى آسمان بلند مى كرد، تا اين كه برف، سراسر قامت مباركش را سفيد پوش مى كرد(۷۴) .


۷۹- نماز شب از سن تكليف (علامه مطهرى)

در شرح حال علامه مطهرى نوشته اند: او هميشه با وضو بود و به اين كار توصيه مى كرد، نسبت به انجام فرايض فرزندان خود را نظارت دقيق داشت، بعد از نماز مغرب و عشا سجده هاى طولانى به جا مى آورد و از سن تكليف به بعد، هيچ گاه نماز شبش ترك نشد(۷۵) .


۸۰- مسجد سهله (شيخ آقا بزرگ)

علامه شيخ آقا بزرگ تهرانى (رح) شب چهارشنبه هر هفته، پياده از نجف به مسجد سهله در ۱۰ كيلومترى نجف مى رفت و در آن جا به نماز و دعا و عبادت مى پرداخت. اين كار وى تامدتى پس از رسيدن به سن ۸۰ سالگى همواره ادامه داشت(۷۶) .


۸۱- سر ركوع و سجدتين

بزرگى گويد: ركوع دعوى بندگى است و سجده تين، دوگواه است بر آن(۷۷) .


۸۲- نماز شب علامه مطهرى از زبان (مقام معظم رهبرى)

رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آيت الله خامنه اى درباره شهيد مطهرى (رح) فرمود: اين مرد نيمه شب تهجد با آه و ناله داشت. يعنى نماز شب مى خواند و گريه مى كرد به طورى كه صداى گريه و مناجات او افراد را از خواب بيدار مى كرد... يك شب ايشان منزل ما بودند. البته اول ملتفت نشده بودند صداى كيست، اما بعد فهميدند كه صداى آقاى مطهرى است. بله ايشان نصف شب نماز شب مى خواند همراه با گريه، باصدايى كه از آن اتاق مى شد آن را شنيد(۷۸) .


۸۳- راه طولانى، زاد و توشه اندك (ابن قاسم عاملى)

ابن قاسم عاملى نقل مى كند كه: يكى از علماى صالح هنگامى كه ثلثى از شب مى گذاشت به همسر خود مى گفت:

بر خيز تا با هم راه بپيماييم، چه آن كه كاروان رفت و راه طولانى و زاد و توشه ى ما اندك است.(۷۹)


۸۴- همه مقامات دينى از شب خيزى هاست (ملاحسينقلى همدانى)

عارف ربانى مرحوم ملاحسينقلى همدانى (رض) مى فرمود:

كسانى كه در مقامات دين به جايى رسيده اند، همه از شب خيزها بوده اند، از غير آن ها ديده نشده است(۸۰) .


۸۵- سجده هاى طولانى (على بن مهزيار)

درباره «على بن مهزيار» نقل شده است كه: چون آفتاب طلوع مى كرد به سجده مى رفت و سر بر نمى داشت تا براى هزار نفر از برادران خود دعا مى كرد مثل آن چه براى خود دعا مى كرد و پيشانى او از بسيارى سجده مانند زانوى شتر پينه بسته بود(۸۱) .


۸۶- الهى! (علامه حسن زاده)

الهى! از سجده كردن شرمسارم و از سر از سجده برداشتن شرمسارتر(۸۲) .


۸۷- نماز حضرت آيت الله العظمى اراكى (رح)

مرحوم آيت الله العظمى اراكى (رح) تقيد خاصى به اقامه نماز جماعت داشت و با آن كه سن زيادى داشت در مدرسه فيضيه قم نماز جماعت را برگزار مى كرد، نماز ايشان به قدرى طول مى كشيد كه حتى طلاب جوان طاقت نمى آوردند.

وقتى از حضرتش خواسته شد براى رعايت حال مامومين نمازشان را مختصر و در حدى كه ضيعف ترين مامومين بر آن طاقت مى آورند اقامه كنند، با تواضع خاصى مى فرمودند: (من در بين اين مردم از خودم ضعيف تر سراغ ندارم كه نماز را در حد او مختصر كنم(۸۳) .


۸۸- علت مد در الله (مرحوم سيد محمد باقر شفقتى)

حجت الاسلام سيد محمد باقر شفقتى (رح) وقت گفتن تكبيره الاحرام نماز كلمه مباركه (الله ) را (مد) مى داد، شاگردانش از او پرسيدند: در (الله) كه جاى مد نيست، چرا شما آن را مد مى دهيد؟

پاسخ داد: زمانى كه به جمله مباركه (الله اكبر) تكلم مى كنم از حالت اختيار بيرون مى روم و اين مد دادن اختيارى نيست(۸۴) .


۸۹- مثل نماز از زبان رسول الله (ص)

مثل نماز مثل خيمه است، اگر ستون خيمه بر پا باشد طناب ها و ميخ ‌ها و پوشش خيمه نيز سودمند است و آن گاه كه ستون خيمه بشكند ميخ و طناب و پوشش خيمه سودى نخواهد داشت.(۸۵)


۹۰- سوره فاتحه (علامه حسن زاده آملى)

حضرت علامه حسن زاده آملى مى فرمايد: در عالم رويا به اين محروم گفتند: هر چه خواهى از سوره (فاتحه) بخواه.(۸۶)


۹۱- هديه نماز (مرحوم ميرزا جواد آقا تهرانى)

آيت الله ميرزا جواد آقا تهرانى (ره) در وصيت نامه شان توصيه فرموده بودند: (كه هركس خواست براى من هديه اى بفرستد، نماز هديه كند(۸۷) )


۹۲- وضوى (ميرزا جواد آقا تهرانى)

يكى از فرزندان آيت الله ميرزا جوادآقا تهرانى درباره ايشان مى گويد: در موقع وضو گرفتن، با آب يك قورى معمولى دوبار و گاهى سه بار وضو مى گرفتند و از اسراف جدا پرهيز داشتند و آب وضويشان هم در ظرفى جمع مى شد و مى فرمودند: آن را در باغچه خانه بريزيد(۸۸) .


۹۳- نماز (ميرزا آقا جواد تهرانى)

يكى از شاگردان ميرزا جواد آقا تهرانى مى گويد:

براى ديدار حضرت آيت الله العظمى اراكى (رح) به محضر ايشان رفته بودم، صحبت از ميرزا جواد آقا شد، آيت الله اراكى فرمودند:

«براى آقاى ميرزا در نماز خلع روح حاصل مى شد(۸۹) . »


۹۴- تاخير نماز اول وقت و جريمه شخصى (شهيد ثانى)

شهيد ثانى (رح) مى گويد: يكى از بزرگان، نماز مغرب را از اول وقتش تاخير انداخت تا اين كه دو ستاره در آسمان ظاهر شد. دو برده در راه خدا آزاد كرد تا كفاره تاخير نماز اول وقت فضيلتش باشد(۹۰) .


۹۵- سفارشات حضرت آيت الله نمازى شاهرودى براى تشرف امام عصر (عج)

حضرت آيت الله نمازى شاهرودى پس از نقل تشرفاتشان فرموده بود: «من فهميده ام كه براى توفيق و رسيدن به خيرات و مبرات و سعادت ها چند چيز خيلى با اهميت است:

اول: محبت اهل بيتعليه‌السلام . هر قدر مى توانيد محبت به خاندان عصمت و طهارت، محمد و آل محمد، اولاد و ذرارى آن ها را در دلتان بيشتر كنيد. هر خدمتى كه از دستتان بر مى آيد براى ذرارى زهرا سلام الله عليها انجام دهيد، محبت به اهل بيتعليه‌السلام را در قلب خود ممارست و مداومت كنيد.

دوم: قرآن خواندن، هر روز مقدارى بخوانيد، به هر اندازه كه مى توانيد قرآن بخوانيد.

سوم: نماز جماعت، را هرگز ترك نكنيد، درباره امام جماعت تحقيق كنيد، هر جايى كه نماز جماعت بر پا مى شود و امام جماعت مورد اعتماد است: شركت كنيد. نماز جماعت خيلى خيلى مفيد است، چه خودتان امام جماعت باشيد و چه ماموم.

چهارم: نماز شب را ترك نكنيد، از خدا بخواهيد كه به شما توفيق خواندن نماز شب را عطا كند، نماز شب آثار عجيبى دارد(۹۱) . »


۹۶- انگشتر در دست چپ كراهت دارد (شيخ رجبعلى خياط)

عارف ربانى حاج شيخ رجب على خياط در برابر درخواست هاى مكرر ياران جهت تشرف به محضر مقدس حضرت ولى عصر (عج) سفارش هاى خاصى فرموده است كه از جمله مى توان به مورد زير اشاره كرد:

شبى يك صد بار آيه كريمه رب ادخلنى مدخل صدق و اخرجنى مخرج صدق و اجعل لى من لدنك سلطانا نصيرا در چهل شب قرائت شود.

يكى از كسانى كه اين سفارش را دريافت كرده و بر آن مداومت نموده است، پس از چهل روز نزد شيخ مى آيد و مى گويد موفق به زيارت حضرت نشده است. شيخ مى فرمايد: هنگامى كه در مسجد نماز مى خوانديد آقاى سيدى به شما فرمود: «انگشتر در دست چپ كراهت دارد».

و شما عرض كردى «كل مكروه جائز» ايشان امام زمان (عج) بودند(۹۲) .


۹۷- گريه از فراق يار و بيم صحراى محشر (ميزار حبيب الله رشتى)

شب هاى نجف، مناجات دلداگان بسيارى را در خاطر دارد.

ميرزا حبيب الله رشتى، شب ها به ضيافت نور مى رفت ؛ از خوف خدا چنان مى گريست كه در و ديوار خانه محقرش، صداى سوزناك گريه اش را مى شنيد؛ گريه از فراق يار و بيم صحراى محشر. او كه راه پيماى بلنداى قله عرفان بود، انجام مستحبات را از سال هاى جوانى پيش گرفته و هماره اهتمامى وصف ناپذير در انجام آن داشت(۹۳) .


۹۸- مدام در عبادت (ميرزا حبيب الله رشتى)

نوشته اند: «ميرزا حبيب الله رشتى (رح) مدام در عبادت بود. بسيار نماز مى خواند و بسيار روزه مى گرفت. حتى در مسافرت نيز از عبادت خود نمى كاست. او در تمام ساعات حتى هنگام خروج از منزل براى تدريس، يا زيارت بارگاه معصومينعليه‌السلام ، سواره و پياده، نماز نافله مى خواند و تسبيح مى گفت و قرآن تلاوت مى كرد و هميشه وضو داشت(۹۴) .


شيوه حل مشكلات علمى (بوعلى سينا)

هر گاه «بوعلى سينا» در مسائل علمى به مشكلى بر مى خورد، وضو مى گرفت و به مسجد مى رفت و نماز مى خواند و از خدا مى خواست كه آن مساله مشكل را براى او آسان گرداند(۹۵) .


جشن تكليف (سيد بن طاووس)

مردم، گروه گروه به طرف منزل (سيد بن طاووس) مى رفتند، كوچه ها شلوغ بود و شاگردان سيد نمى دانستند كه اين جشن، به چه مناسبتى برگزار مى شود. هر كدام در ذهن خود گمانى مى داشت، اما از آن مطمئن نبود؛ يكى مى گفت لابد «عيد» است و ما نمى دانيم آن ديگرى مناسبت ديگرى را حدس مى زد. اما همگى سيد را خوب مى شناختند و مى دانستند كه حتما آن جشن مناسبتى دارد. منزل سيد از جمعيت موج مى زد، ذكر صلوات و قرائت شعر در مدح ائمهعليه‌السلام فضاى خانه را پر كرده بود و در اين ميان تنها سيد بود كه مى دانست آن جشن براى چيست؟

سكوت سيد طاقت شاگردان را طاق كرده بود، سرانجام يكى از آنان پرسيد: اگر مناسبت جشن را بدانيم، بيشتر خوشحال خواهيم شد.

تبسم شيرينى بر چهره سيد نقش بست و گفت:

امروز يكى از بهترين روزهاى عمر من است. چندين سال پيش، در چنين روزى من به سن تكليف رسيدم و لياقت آن را پيدا كردم كه مورد خطاب خداوند رحمان باشم و به اداى تكليف الهى بپردازم، از اين جهت، من هر سال اين روز را جشن مى گيرم(۹۶) .


۱۰۱- نمازت را بخوان (لطيفه)

گويند: در جلسه اى، يكى از شعراى معاصر را تكليف كردند تا شعرى بخواند. شاعر نيز به رسم معمول شعرا، تاملى كرد و گفت: نمى دانم چه بخوانم كه تا به حال آن را نخوانده باشم.

ظريفى گفت: نمازت را بخوان(۹۷) .


۱۰۲- از ترس ريا در منزل شيخ بهايى نماز نخواندم (عبدالله شوشترى)

روزى مولا (عبدالله شوشترى) براى ديدن شيخ بهايى به منزل او آمد ساعتى نشست تا اذان گفتند و موقع نماز شد. شيخ بهايى از مولا درخواست كرد كه نماز را همين جا بخوانيد تا ما هم با شما نماز خوانده و به فيض جماعت نايل شويم، مولا عبدالله مقدارى فكر كرد و بعد از آن پاسخى نگفت و به منزل خود بازگشت. بعضى از دوستان راجع به اين جريان سوال كردند كه شما با اهتمام و اهميتى كه به نماز اول وقت مى دهيد پس چرا در منزل شيخ، نماز نخوانديد؟

او گفت: هر چه فكر كردم ديدم در صورتى كه مثل شيخ بهايى پشت سر من نماز بخواند در نفسم يك تغييرى حاصل مى شود، اين بود كه از ترس ريا در منزل او، نماز نخواندم(۹۸) .


۱۰۳- تعطيل شدن حوزه ى درس امام صادقعليه‌السلام
هنگام نماز

امام صادقعليه‌السلام به يكى از شاگردان خويش به نام (مفضل بن عمر)، توحيد تدريس مى كردند. مدت اين درس، در هفته چهار روز و ساعت درس از صبح تا نيم روز بود. امامعليه‌السلام هر روز چون وقت نماز فرا مى رسيد، درس را قطع مى كردند و براى نماز بر مى خاستند.(۹۹)


۱۰۴- خشوع قلب و اندام (حضرت علىعليه‌السلام

علىعليه‌السلام مى گويد: «پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مردى را ديد كه در نماز، با محاسن خود بازى مى كند، فرمود اگر قلب خاشع مى بود، اعضا و اندام او نيز چنين بودند(۱۰۰) .


۱۰۵- راز دار خلوت نشين


توصيه عبادى و اخلاقى حضرت آيت الله شيخ ابوالقاسم رحمانى مازندرانى

حضرت آيت الله رحمانى تمامى توفيقات را در خواندن نماز اول وقت و تعقيبات آن، مخصوصا نوافل مى دانست و تهجد و شب زنده دارى در نزد او داراى جايگاهى ويژه بود به طورى از سن ۱۲ سالگى نماز شبش ترك نمى شد. خوشا به حال اين ستاره ى پر نور شبهاى تار ظلمانى كه مصداق كامل آيه هاى ۱۸ و ۱۷ ذاريات مى باشد.

كانوا قليلا من الليل ما يهجعون *** و بالاسحارهم يستغفرون

شب ها اندك مى خفتند و سحرگاهان آمرزش مى خواستند.

از فرزندش آقاى احمد رحمانى درباره ى روح عبادى اين مرد الهى سوال شد. ايشان كتابچه ى دعاى پدرشان را كه به يادگار مانده بود، آوردند.

در صفحه اول كتاب دعا با دست خط معظم له يك دستور عمل درباره كيفيت زيارت عاشورا نوشته شده بود كه فرمود:

بايد زيارت عاشورا زير آسمان در فضاى باز خوانده شود و قبل از زيارت تاكيد فراوان داشت كه اول زيارت امين الله حضرت اميرعليه‌السلام خوانده شود و اين زيارت احسن است. بعد صد مرتبه تكبير (يعنى الله اكبر) گفته شود و بعد از آن زيارت عاشورا معروفه را با همان صد لعن و صد سلام و دو ركعت نماز و در پايان دعاى صفوان (دعاى علقمه) خوانده شود.

از جمله خصوصيات بارز اين مرد پارسا و الهى ؛ علاقه مندى شديد ايشان به خاندان عصمت و طهارت بود به طورى كه در اغلب اعياد مذهبى و وفيات مجالس ذكر توسل در منزل بر پا مى نمود و روحانيون و دوستان به خواندن مرثيه يا مصيبت و مقتل مبادرت مى كردند.(۱۰۱)


۱۰۶- شيعه شدن زن انگليسى به بركت نماز امام حسينعليه‌السلام

جناب حجت الاسلام اعتماديان نقل كردند كه روز عصر عاشورا جمعيتى حدود هزار نفر از كشورهاى گوناگون سينه زنان به سوى مجمع اسلامى حضرت آيت الله العظمى گلپايگانى (در انگليس) حركت مى كنند. عزادارى و نحوه گريستن آن ها مورد توجه بسيارى از مردم انگليس و ساير توريست ها مى شود.

يك سال به آن كشور جهت تبليغ رفتم. پس از حضور در ميان جمع عزاداران و گذشتن از ميان خيابان ها، وقتى با آنان وارد مجمع شديم ناگهان خبر آوردند خانمى انگليسى با وضع ظاهرى نامناسب به اصرار هرچه تمام تر خواستار ملاقات با مسئول مجمع جناب حجت الاسلام عالمى است. پس از قدرى شور و مشورت به ناچار به اتفاق ايشان به نزد آن زن رفتيم. او در حالى كه برو شورى كه شما به هنگام عزادارى در خيابان پخش ‍ كرديد، نوشته ايد، امام حسينعليه‌السلام در روز عاشورا نماز گذارد، من نيز مى خواهم نماز بخوانم! من از فساد و تباهى اين جا خسته شده ام و احساس مى كنم مطلوب من در نماز خواندن است.

خبر مرگش را به شما بدهيم. » پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله از شنيدن اين خبر ناراحت شدند و آنها را توبيخ كردند، ايشان همراه جمعيت آمد و با همه همراهان روى قبر زن ايستاده و براى آمرزش اين پيرزن نماز ميت خواندند.(۷۲)


۷۷- از نافرمانى خدا شرم دارم

مردى را ديدند كه بر در مسجد ايستاده و نماز مى خواند، پرسيدند: چرا داخل مسجد نماز نمى خوانى؟

گفت: شرم دارم كه داخل خانه ى خدا شوم حال آن كه معصيت و نافرمانى او را كرده ام(۷۳) .


۷۸- مناجات خمسه عشر در سجده (مرحوم ملامحمد برغانى)

مرحوم ملامحمد برغانى (رض) در حالى كه هنگام سحر در محراب عبادت مشغول خواندن مناجات «خمس عشره » در سجده بود به دست فرقه بابيه به شهادت رسيد. مكرر ديده مى شد كه اين شهيد بزرگوار در فصل زمستان، در حالى كه به شدت برف مى باريد به پشت بام مسجد مى رفت و مشغول تضرع و مناجات مى شد و با حالت ايستاده دست ها را به سوى آسمان بلند مى كرد، تا اين كه برف، سراسر قامت مباركش را سفيد پوش مى كرد(۷۴) .


۷۹- نماز شب از سن تكليف (علامه مطهرى)

در شرح حال علامه مطهرى نوشته اند: او هميشه با وضو بود و به اين كار توصيه مى كرد، نسبت به انجام فرايض فرزندان خود را نظارت دقيق داشت، بعد از نماز مغرب و عشا سجده هاى طولانى به جا مى آورد و از سن تكليف به بعد، هيچ گاه نماز شبش ترك نشد(۷۵) .


۸۰- مسجد سهله (شيخ آقا بزرگ)

علامه شيخ آقا بزرگ تهرانى (رح) شب چهارشنبه هر هفته، پياده از نجف به مسجد سهله در ۱۰ كيلومترى نجف مى رفت و در آن جا به نماز و دعا و عبادت مى پرداخت. اين كار وى تامدتى پس از رسيدن به سن ۸۰ سالگى همواره ادامه داشت(۷۶) .


۸۱- سر ركوع و سجدتين

بزرگى گويد: ركوع دعوى بندگى است و سجده تين، دوگواه است بر آن(۷۷) .


۸۲- نماز شب علامه مطهرى از زبان (مقام معظم رهبرى)

رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آيت الله خامنه اى درباره شهيد مطهرى (رح) فرمود: اين مرد نيمه شب تهجد با آه و ناله داشت. يعنى نماز شب مى خواند و گريه مى كرد به طورى كه صداى گريه و مناجات او افراد را از خواب بيدار مى كرد... يك شب ايشان منزل ما بودند. البته اول ملتفت نشده بودند صداى كيست، اما بعد فهميدند كه صداى آقاى مطهرى است. بله ايشان نصف شب نماز شب مى خواند همراه با گريه، باصدايى كه از آن اتاق مى شد آن را شنيد(۷۸) .


۸۳- راه طولانى، زاد و توشه اندك (ابن قاسم عاملى)

ابن قاسم عاملى نقل مى كند كه: يكى از علماى صالح هنگامى كه ثلثى از شب مى گذاشت به همسر خود مى گفت:

بر خيز تا با هم راه بپيماييم، چه آن كه كاروان رفت و راه طولانى و زاد و توشه ى ما اندك است.(۷۹)


۸۴- همه مقامات دينى از شب خيزى هاست (ملاحسينقلى همدانى)

عارف ربانى مرحوم ملاحسينقلى همدانى (رض) مى فرمود:

كسانى كه در مقامات دين به جايى رسيده اند، همه از شب خيزها بوده اند، از غير آن ها ديده نشده است(۸۰) .


۸۵- سجده هاى طولانى (على بن مهزيار)

درباره «على بن مهزيار» نقل شده است كه: چون آفتاب طلوع مى كرد به سجده مى رفت و سر بر نمى داشت تا براى هزار نفر از برادران خود دعا مى كرد مثل آن چه براى خود دعا مى كرد و پيشانى او از بسيارى سجده مانند زانوى شتر پينه بسته بود(۸۱) .


۸۶- الهى! (علامه حسن زاده)

الهى! از سجده كردن شرمسارم و از سر از سجده برداشتن شرمسارتر(۸۲) .


۸۷- نماز حضرت آيت الله العظمى اراكى (رح)

مرحوم آيت الله العظمى اراكى (رح) تقيد خاصى به اقامه نماز جماعت داشت و با آن كه سن زيادى داشت در مدرسه فيضيه قم نماز جماعت را برگزار مى كرد، نماز ايشان به قدرى طول مى كشيد كه حتى طلاب جوان طاقت نمى آوردند.

وقتى از حضرتش خواسته شد براى رعايت حال مامومين نمازشان را مختصر و در حدى كه ضيعف ترين مامومين بر آن طاقت مى آورند اقامه كنند، با تواضع خاصى مى فرمودند: (من در بين اين مردم از خودم ضعيف تر سراغ ندارم كه نماز را در حد او مختصر كنم(۸۳) .


۸۸- علت مد در الله (مرحوم سيد محمد باقر شفقتى)

حجت الاسلام سيد محمد باقر شفقتى (رح) وقت گفتن تكبيره الاحرام نماز كلمه مباركه (الله ) را (مد) مى داد، شاگردانش از او پرسيدند: در (الله) كه جاى مد نيست، چرا شما آن را مد مى دهيد؟

پاسخ داد: زمانى كه به جمله مباركه (الله اكبر) تكلم مى كنم از حالت اختيار بيرون مى روم و اين مد دادن اختيارى نيست(۸۴) .


۸۹- مثل نماز از زبان رسول الله (ص)

مثل نماز مثل خيمه است، اگر ستون خيمه بر پا باشد طناب ها و ميخ ‌ها و پوشش خيمه نيز سودمند است و آن گاه كه ستون خيمه بشكند ميخ و طناب و پوشش خيمه سودى نخواهد داشت.(۸۵)


۹۰- سوره فاتحه (علامه حسن زاده آملى)

حضرت علامه حسن زاده آملى مى فرمايد: در عالم رويا به اين محروم گفتند: هر چه خواهى از سوره (فاتحه) بخواه.(۸۶)


۹۱- هديه نماز (مرحوم ميرزا جواد آقا تهرانى)

آيت الله ميرزا جواد آقا تهرانى (ره) در وصيت نامه شان توصيه فرموده بودند: (كه هركس خواست براى من هديه اى بفرستد، نماز هديه كند(۸۷) )


۹۲- وضوى (ميرزا جواد آقا تهرانى)

يكى از فرزندان آيت الله ميرزا جوادآقا تهرانى درباره ايشان مى گويد: در موقع وضو گرفتن، با آب يك قورى معمولى دوبار و گاهى سه بار وضو مى گرفتند و از اسراف جدا پرهيز داشتند و آب وضويشان هم در ظرفى جمع مى شد و مى فرمودند: آن را در باغچه خانه بريزيد(۸۸) .


۹۳- نماز (ميرزا آقا جواد تهرانى)

يكى از شاگردان ميرزا جواد آقا تهرانى مى گويد:

براى ديدار حضرت آيت الله العظمى اراكى (رح) به محضر ايشان رفته بودم، صحبت از ميرزا جواد آقا شد، آيت الله اراكى فرمودند:

«براى آقاى ميرزا در نماز خلع روح حاصل مى شد(۸۹) . »


۹۴- تاخير نماز اول وقت و جريمه شخصى (شهيد ثانى)

شهيد ثانى (رح) مى گويد: يكى از بزرگان، نماز مغرب را از اول وقتش تاخير انداخت تا اين كه دو ستاره در آسمان ظاهر شد. دو برده در راه خدا آزاد كرد تا كفاره تاخير نماز اول وقت فضيلتش باشد(۹۰) .


۹۵- سفارشات حضرت آيت الله نمازى شاهرودى براى تشرف امام عصر (عج)

حضرت آيت الله نمازى شاهرودى پس از نقل تشرفاتشان فرموده بود: «من فهميده ام كه براى توفيق و رسيدن به خيرات و مبرات و سعادت ها چند چيز خيلى با اهميت است:

اول: محبت اهل بيتعليه‌السلام . هر قدر مى توانيد محبت به خاندان عصمت و طهارت، محمد و آل محمد، اولاد و ذرارى آن ها را در دلتان بيشتر كنيد. هر خدمتى كه از دستتان بر مى آيد براى ذرارى زهرا سلام الله عليها انجام دهيد، محبت به اهل بيتعليه‌السلام را در قلب خود ممارست و مداومت كنيد.

دوم: قرآن خواندن، هر روز مقدارى بخوانيد، به هر اندازه كه مى توانيد قرآن بخوانيد.

سوم: نماز جماعت، را هرگز ترك نكنيد، درباره امام جماعت تحقيق كنيد، هر جايى كه نماز جماعت بر پا مى شود و امام جماعت مورد اعتماد است: شركت كنيد. نماز جماعت خيلى خيلى مفيد است، چه خودتان امام جماعت باشيد و چه ماموم.

چهارم: نماز شب را ترك نكنيد، از خدا بخواهيد كه به شما توفيق خواندن نماز شب را عطا كند، نماز شب آثار عجيبى دارد(۹۱) . »


۹۶- انگشتر در دست چپ كراهت دارد (شيخ رجبعلى خياط)

عارف ربانى حاج شيخ رجب على خياط در برابر درخواست هاى مكرر ياران جهت تشرف به محضر مقدس حضرت ولى عصر (عج) سفارش هاى خاصى فرموده است كه از جمله مى توان به مورد زير اشاره كرد:

شبى يك صد بار آيه كريمه رب ادخلنى مدخل صدق و اخرجنى مخرج صدق و اجعل لى من لدنك سلطانا نصيرا در چهل شب قرائت شود.

يكى از كسانى كه اين سفارش را دريافت كرده و بر آن مداومت نموده است، پس از چهل روز نزد شيخ مى آيد و مى گويد موفق به زيارت حضرت نشده است. شيخ مى فرمايد: هنگامى كه در مسجد نماز مى خوانديد آقاى سيدى به شما فرمود: «انگشتر در دست چپ كراهت دارد».

و شما عرض كردى «كل مكروه جائز» ايشان امام زمان (عج) بودند(۹۲) .


۹۷- گريه از فراق يار و بيم صحراى محشر (ميزار حبيب الله رشتى)

شب هاى نجف، مناجات دلداگان بسيارى را در خاطر دارد.

ميرزا حبيب الله رشتى، شب ها به ضيافت نور مى رفت ؛ از خوف خدا چنان مى گريست كه در و ديوار خانه محقرش، صداى سوزناك گريه اش را مى شنيد؛ گريه از فراق يار و بيم صحراى محشر. او كه راه پيماى بلنداى قله عرفان بود، انجام مستحبات را از سال هاى جوانى پيش گرفته و هماره اهتمامى وصف ناپذير در انجام آن داشت(۹۳) .


۹۸- مدام در عبادت (ميرزا حبيب الله رشتى)

نوشته اند: «ميرزا حبيب الله رشتى (رح) مدام در عبادت بود. بسيار نماز مى خواند و بسيار روزه مى گرفت. حتى در مسافرت نيز از عبادت خود نمى كاست. او در تمام ساعات حتى هنگام خروج از منزل براى تدريس، يا زيارت بارگاه معصومينعليه‌السلام ، سواره و پياده، نماز نافله مى خواند و تسبيح مى گفت و قرآن تلاوت مى كرد و هميشه وضو داشت(۹۴) .


شيوه حل مشكلات علمى (بوعلى سينا)

هر گاه «بوعلى سينا» در مسائل علمى به مشكلى بر مى خورد، وضو مى گرفت و به مسجد مى رفت و نماز مى خواند و از خدا مى خواست كه آن مساله مشكل را براى او آسان گرداند(۹۵) .


جشن تكليف (سيد بن طاووس)

مردم، گروه گروه به طرف منزل (سيد بن طاووس) مى رفتند، كوچه ها شلوغ بود و شاگردان سيد نمى دانستند كه اين جشن، به چه مناسبتى برگزار مى شود. هر كدام در ذهن خود گمانى مى داشت، اما از آن مطمئن نبود؛ يكى مى گفت لابد «عيد» است و ما نمى دانيم آن ديگرى مناسبت ديگرى را حدس مى زد. اما همگى سيد را خوب مى شناختند و مى دانستند كه حتما آن جشن مناسبتى دارد. منزل سيد از جمعيت موج مى زد، ذكر صلوات و قرائت شعر در مدح ائمهعليه‌السلام فضاى خانه را پر كرده بود و در اين ميان تنها سيد بود كه مى دانست آن جشن براى چيست؟

سكوت سيد طاقت شاگردان را طاق كرده بود، سرانجام يكى از آنان پرسيد: اگر مناسبت جشن را بدانيم، بيشتر خوشحال خواهيم شد.

تبسم شيرينى بر چهره سيد نقش بست و گفت:

امروز يكى از بهترين روزهاى عمر من است. چندين سال پيش، در چنين روزى من به سن تكليف رسيدم و لياقت آن را پيدا كردم كه مورد خطاب خداوند رحمان باشم و به اداى تكليف الهى بپردازم، از اين جهت، من هر سال اين روز را جشن مى گيرم(۹۶) .


۱۰۱- نمازت را بخوان (لطيفه)

گويند: در جلسه اى، يكى از شعراى معاصر را تكليف كردند تا شعرى بخواند. شاعر نيز به رسم معمول شعرا، تاملى كرد و گفت: نمى دانم چه بخوانم كه تا به حال آن را نخوانده باشم.

ظريفى گفت: نمازت را بخوان(۹۷) .


۱۰۲- از ترس ريا در منزل شيخ بهايى نماز نخواندم (عبدالله شوشترى)

روزى مولا (عبدالله شوشترى) براى ديدن شيخ بهايى به منزل او آمد ساعتى نشست تا اذان گفتند و موقع نماز شد. شيخ بهايى از مولا درخواست كرد كه نماز را همين جا بخوانيد تا ما هم با شما نماز خوانده و به فيض جماعت نايل شويم، مولا عبدالله مقدارى فكر كرد و بعد از آن پاسخى نگفت و به منزل خود بازگشت. بعضى از دوستان راجع به اين جريان سوال كردند كه شما با اهتمام و اهميتى كه به نماز اول وقت مى دهيد پس چرا در منزل شيخ، نماز نخوانديد؟

او گفت: هر چه فكر كردم ديدم در صورتى كه مثل شيخ بهايى پشت سر من نماز بخواند در نفسم يك تغييرى حاصل مى شود، اين بود كه از ترس ريا در منزل او، نماز نخواندم(۹۸) .


۱۰۳- تعطيل شدن حوزه ى درس امام صادقعليه‌السلام
هنگام نماز

امام صادقعليه‌السلام به يكى از شاگردان خويش به نام (مفضل بن عمر)، توحيد تدريس مى كردند. مدت اين درس، در هفته چهار روز و ساعت درس از صبح تا نيم روز بود. امامعليه‌السلام هر روز چون وقت نماز فرا مى رسيد، درس را قطع مى كردند و براى نماز بر مى خاستند.(۹۹)


۱۰۴- خشوع قلب و اندام (حضرت علىعليه‌السلام

علىعليه‌السلام مى گويد: «پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مردى را ديد كه در نماز، با محاسن خود بازى مى كند، فرمود اگر قلب خاشع مى بود، اعضا و اندام او نيز چنين بودند(۱۰۰) .


۱۰۵- راز دار خلوت نشين


توصيه عبادى و اخلاقى حضرت آيت الله شيخ ابوالقاسم رحمانى مازندرانى

حضرت آيت الله رحمانى تمامى توفيقات را در خواندن نماز اول وقت و تعقيبات آن، مخصوصا نوافل مى دانست و تهجد و شب زنده دارى در نزد او داراى جايگاهى ويژه بود به طورى از سن ۱۲ سالگى نماز شبش ترك نمى شد. خوشا به حال اين ستاره ى پر نور شبهاى تار ظلمانى كه مصداق كامل آيه هاى ۱۸ و ۱۷ ذاريات مى باشد.

كانوا قليلا من الليل ما يهجعون *** و بالاسحارهم يستغفرون

شب ها اندك مى خفتند و سحرگاهان آمرزش مى خواستند.

از فرزندش آقاى احمد رحمانى درباره ى روح عبادى اين مرد الهى سوال شد. ايشان كتابچه ى دعاى پدرشان را كه به يادگار مانده بود، آوردند.

در صفحه اول كتاب دعا با دست خط معظم له يك دستور عمل درباره كيفيت زيارت عاشورا نوشته شده بود كه فرمود:

بايد زيارت عاشورا زير آسمان در فضاى باز خوانده شود و قبل از زيارت تاكيد فراوان داشت كه اول زيارت امين الله حضرت اميرعليه‌السلام خوانده شود و اين زيارت احسن است. بعد صد مرتبه تكبير (يعنى الله اكبر) گفته شود و بعد از آن زيارت عاشورا معروفه را با همان صد لعن و صد سلام و دو ركعت نماز و در پايان دعاى صفوان (دعاى علقمه) خوانده شود.

از جمله خصوصيات بارز اين مرد پارسا و الهى ؛ علاقه مندى شديد ايشان به خاندان عصمت و طهارت بود به طورى كه در اغلب اعياد مذهبى و وفيات مجالس ذكر توسل در منزل بر پا مى نمود و روحانيون و دوستان به خواندن مرثيه يا مصيبت و مقتل مبادرت مى كردند.(۱۰۱)


۱۰۶- شيعه شدن زن انگليسى به بركت نماز امام حسينعليه‌السلام

جناب حجت الاسلام اعتماديان نقل كردند كه روز عصر عاشورا جمعيتى حدود هزار نفر از كشورهاى گوناگون سينه زنان به سوى مجمع اسلامى حضرت آيت الله العظمى گلپايگانى (در انگليس) حركت مى كنند. عزادارى و نحوه گريستن آن ها مورد توجه بسيارى از مردم انگليس و ساير توريست ها مى شود.

يك سال به آن كشور جهت تبليغ رفتم. پس از حضور در ميان جمع عزاداران و گذشتن از ميان خيابان ها، وقتى با آنان وارد مجمع شديم ناگهان خبر آوردند خانمى انگليسى با وضع ظاهرى نامناسب به اصرار هرچه تمام تر خواستار ملاقات با مسئول مجمع جناب حجت الاسلام عالمى است. پس از قدرى شور و مشورت به ناچار به اتفاق ايشان به نزد آن زن رفتيم. او در حالى كه برو شورى كه شما به هنگام عزادارى در خيابان پخش ‍ كرديد، نوشته ايد، امام حسينعليه‌السلام در روز عاشورا نماز گذارد، من نيز مى خواهم نماز بخوانم! من از فساد و تباهى اين جا خسته شده ام و احساس مى كنم مطلوب من در نماز خواندن است.

خبر مرگش را به شما بدهيم. » پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله از شنيدن اين خبر ناراحت شدند و آنها را توبيخ كردند، ايشان همراه جمعيت آمد و با همه همراهان روى قبر زن ايستاده و براى آمرزش اين پيرزن نماز ميت خواندند.(۷۲)


۷۷- از نافرمانى خدا شرم دارم

مردى را ديدند كه بر در مسجد ايستاده و نماز مى خواند، پرسيدند: چرا داخل مسجد نماز نمى خوانى؟

گفت: شرم دارم كه داخل خانه ى خدا شوم حال آن كه معصيت و نافرمانى او را كرده ام(۷۳) .


۷۸- مناجات خمسه عشر در سجده (مرحوم ملامحمد برغانى)

مرحوم ملامحمد برغانى (رض) در حالى كه هنگام سحر در محراب عبادت مشغول خواندن مناجات «خمس عشره » در سجده بود به دست فرقه بابيه به شهادت رسيد. مكرر ديده مى شد كه اين شهيد بزرگوار در فصل زمستان، در حالى كه به شدت برف مى باريد به پشت بام مسجد مى رفت و مشغول تضرع و مناجات مى شد و با حالت ايستاده دست ها را به سوى آسمان بلند مى كرد، تا اين كه برف، سراسر قامت مباركش را سفيد پوش مى كرد(۷۴) .


۷۹- نماز شب از سن تكليف (علامه مطهرى)

در شرح حال علامه مطهرى نوشته اند: او هميشه با وضو بود و به اين كار توصيه مى كرد، نسبت به انجام فرايض فرزندان خود را نظارت دقيق داشت، بعد از نماز مغرب و عشا سجده هاى طولانى به جا مى آورد و از سن تكليف به بعد، هيچ گاه نماز شبش ترك نشد(۷۵) .


۸۰- مسجد سهله (شيخ آقا بزرگ)

علامه شيخ آقا بزرگ تهرانى (رح) شب چهارشنبه هر هفته، پياده از نجف به مسجد سهله در ۱۰ كيلومترى نجف مى رفت و در آن جا به نماز و دعا و عبادت مى پرداخت. اين كار وى تامدتى پس از رسيدن به سن ۸۰ سالگى همواره ادامه داشت(۷۶) .


۸۱- سر ركوع و سجدتين

بزرگى گويد: ركوع دعوى بندگى است و سجده تين، دوگواه است بر آن(۷۷) .


۸۲- نماز شب علامه مطهرى از زبان (مقام معظم رهبرى)

رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آيت الله خامنه اى درباره شهيد مطهرى (رح) فرمود: اين مرد نيمه شب تهجد با آه و ناله داشت. يعنى نماز شب مى خواند و گريه مى كرد به طورى كه صداى گريه و مناجات او افراد را از خواب بيدار مى كرد... يك شب ايشان منزل ما بودند. البته اول ملتفت نشده بودند صداى كيست، اما بعد فهميدند كه صداى آقاى مطهرى است. بله ايشان نصف شب نماز شب مى خواند همراه با گريه، باصدايى كه از آن اتاق مى شد آن را شنيد(۷۸) .


۸۳- راه طولانى، زاد و توشه اندك (ابن قاسم عاملى)

ابن قاسم عاملى نقل مى كند كه: يكى از علماى صالح هنگامى كه ثلثى از شب مى گذاشت به همسر خود مى گفت:

بر خيز تا با هم راه بپيماييم، چه آن كه كاروان رفت و راه طولانى و زاد و توشه ى ما اندك است.(۷۹)


۸۴- همه مقامات دينى از شب خيزى هاست (ملاحسينقلى همدانى)

عارف ربانى مرحوم ملاحسينقلى همدانى (رض) مى فرمود:

كسانى كه در مقامات دين به جايى رسيده اند، همه از شب خيزها بوده اند، از غير آن ها ديده نشده است(۸۰) .


۸۵- سجده هاى طولانى (على بن مهزيار)

درباره «على بن مهزيار» نقل شده است كه: چون آفتاب طلوع مى كرد به سجده مى رفت و سر بر نمى داشت تا براى هزار نفر از برادران خود دعا مى كرد مثل آن چه براى خود دعا مى كرد و پيشانى او از بسيارى سجده مانند زانوى شتر پينه بسته بود(۸۱) .


۸۶- الهى! (علامه حسن زاده)

الهى! از سجده كردن شرمسارم و از سر از سجده برداشتن شرمسارتر(۸۲) .


۸۷- نماز حضرت آيت الله العظمى اراكى (رح)

مرحوم آيت الله العظمى اراكى (رح) تقيد خاصى به اقامه نماز جماعت داشت و با آن كه سن زيادى داشت در مدرسه فيضيه قم نماز جماعت را برگزار مى كرد، نماز ايشان به قدرى طول مى كشيد كه حتى طلاب جوان طاقت نمى آوردند.

وقتى از حضرتش خواسته شد براى رعايت حال مامومين نمازشان را مختصر و در حدى كه ضيعف ترين مامومين بر آن طاقت مى آورند اقامه كنند، با تواضع خاصى مى فرمودند: (من در بين اين مردم از خودم ضعيف تر سراغ ندارم كه نماز را در حد او مختصر كنم(۸۳) .


۸۸- علت مد در الله (مرحوم سيد محمد باقر شفقتى)

حجت الاسلام سيد محمد باقر شفقتى (رح) وقت گفتن تكبيره الاحرام نماز كلمه مباركه (الله ) را (مد) مى داد، شاگردانش از او پرسيدند: در (الله) كه جاى مد نيست، چرا شما آن را مد مى دهيد؟

پاسخ داد: زمانى كه به جمله مباركه (الله اكبر) تكلم مى كنم از حالت اختيار بيرون مى روم و اين مد دادن اختيارى نيست(۸۴) .


۸۹- مثل نماز از زبان رسول الله (ص)

مثل نماز مثل خيمه است، اگر ستون خيمه بر پا باشد طناب ها و ميخ ‌ها و پوشش خيمه نيز سودمند است و آن گاه كه ستون خيمه بشكند ميخ و طناب و پوشش خيمه سودى نخواهد داشت.(۸۵)


۹۰- سوره فاتحه (علامه حسن زاده آملى)

حضرت علامه حسن زاده آملى مى فرمايد: در عالم رويا به اين محروم گفتند: هر چه خواهى از سوره (فاتحه) بخواه.(۸۶)


۹۱- هديه نماز (مرحوم ميرزا جواد آقا تهرانى)

آيت الله ميرزا جواد آقا تهرانى (ره) در وصيت نامه شان توصيه فرموده بودند: (كه هركس خواست براى من هديه اى بفرستد، نماز هديه كند(۸۷) )


۹۲- وضوى (ميرزا جواد آقا تهرانى)

يكى از فرزندان آيت الله ميرزا جوادآقا تهرانى درباره ايشان مى گويد: در موقع وضو گرفتن، با آب يك قورى معمولى دوبار و گاهى سه بار وضو مى گرفتند و از اسراف جدا پرهيز داشتند و آب وضويشان هم در ظرفى جمع مى شد و مى فرمودند: آن را در باغچه خانه بريزيد(۸۸) .


۹۳- نماز (ميرزا آقا جواد تهرانى)

يكى از شاگردان ميرزا جواد آقا تهرانى مى گويد:

براى ديدار حضرت آيت الله العظمى اراكى (رح) به محضر ايشان رفته بودم، صحبت از ميرزا جواد آقا شد، آيت الله اراكى فرمودند:

«براى آقاى ميرزا در نماز خلع روح حاصل مى شد(۸۹) . »


۹۴- تاخير نماز اول وقت و جريمه شخصى (شهيد ثانى)

شهيد ثانى (رح) مى گويد: يكى از بزرگان، نماز مغرب را از اول وقتش تاخير انداخت تا اين كه دو ستاره در آسمان ظاهر شد. دو برده در راه خدا آزاد كرد تا كفاره تاخير نماز اول وقت فضيلتش باشد(۹۰) .


۹۵- سفارشات حضرت آيت الله نمازى شاهرودى براى تشرف امام عصر (عج)

حضرت آيت الله نمازى شاهرودى پس از نقل تشرفاتشان فرموده بود: «من فهميده ام كه براى توفيق و رسيدن به خيرات و مبرات و سعادت ها چند چيز خيلى با اهميت است:

اول: محبت اهل بيتعليه‌السلام . هر قدر مى توانيد محبت به خاندان عصمت و طهارت، محمد و آل محمد، اولاد و ذرارى آن ها را در دلتان بيشتر كنيد. هر خدمتى كه از دستتان بر مى آيد براى ذرارى زهرا سلام الله عليها انجام دهيد، محبت به اهل بيتعليه‌السلام را در قلب خود ممارست و مداومت كنيد.

دوم: قرآن خواندن، هر روز مقدارى بخوانيد، به هر اندازه كه مى توانيد قرآن بخوانيد.

سوم: نماز جماعت، را هرگز ترك نكنيد، درباره امام جماعت تحقيق كنيد، هر جايى كه نماز جماعت بر پا مى شود و امام جماعت مورد اعتماد است: شركت كنيد. نماز جماعت خيلى خيلى مفيد است، چه خودتان امام جماعت باشيد و چه ماموم.

چهارم: نماز شب را ترك نكنيد، از خدا بخواهيد كه به شما توفيق خواندن نماز شب را عطا كند، نماز شب آثار عجيبى دارد(۹۱) . »


۹۶- انگشتر در دست چپ كراهت دارد (شيخ رجبعلى خياط)

عارف ربانى حاج شيخ رجب على خياط در برابر درخواست هاى مكرر ياران جهت تشرف به محضر مقدس حضرت ولى عصر (عج) سفارش هاى خاصى فرموده است كه از جمله مى توان به مورد زير اشاره كرد:

شبى يك صد بار آيه كريمه رب ادخلنى مدخل صدق و اخرجنى مخرج صدق و اجعل لى من لدنك سلطانا نصيرا در چهل شب قرائت شود.

يكى از كسانى كه اين سفارش را دريافت كرده و بر آن مداومت نموده است، پس از چهل روز نزد شيخ مى آيد و مى گويد موفق به زيارت حضرت نشده است. شيخ مى فرمايد: هنگامى كه در مسجد نماز مى خوانديد آقاى سيدى به شما فرمود: «انگشتر در دست چپ كراهت دارد».

و شما عرض كردى «كل مكروه جائز» ايشان امام زمان (عج) بودند(۹۲) .


۹۷- گريه از فراق يار و بيم صحراى محشر (ميزار حبيب الله رشتى)

شب هاى نجف، مناجات دلداگان بسيارى را در خاطر دارد.

ميرزا حبيب الله رشتى، شب ها به ضيافت نور مى رفت ؛ از خوف خدا چنان مى گريست كه در و ديوار خانه محقرش، صداى سوزناك گريه اش را مى شنيد؛ گريه از فراق يار و بيم صحراى محشر. او كه راه پيماى بلنداى قله عرفان بود، انجام مستحبات را از سال هاى جوانى پيش گرفته و هماره اهتمامى وصف ناپذير در انجام آن داشت(۹۳) .


۹۸- مدام در عبادت (ميرزا حبيب الله رشتى)

نوشته اند: «ميرزا حبيب الله رشتى (رح) مدام در عبادت بود. بسيار نماز مى خواند و بسيار روزه مى گرفت. حتى در مسافرت نيز از عبادت خود نمى كاست. او در تمام ساعات حتى هنگام خروج از منزل براى تدريس، يا زيارت بارگاه معصومينعليه‌السلام ، سواره و پياده، نماز نافله مى خواند و تسبيح مى گفت و قرآن تلاوت مى كرد و هميشه وضو داشت(۹۴) .


شيوه حل مشكلات علمى (بوعلى سينا)

هر گاه «بوعلى سينا» در مسائل علمى به مشكلى بر مى خورد، وضو مى گرفت و به مسجد مى رفت و نماز مى خواند و از خدا مى خواست كه آن مساله مشكل را براى او آسان گرداند(۹۵) .


جشن تكليف (سيد بن طاووس)

مردم، گروه گروه به طرف منزل (سيد بن طاووس) مى رفتند، كوچه ها شلوغ بود و شاگردان سيد نمى دانستند كه اين جشن، به چه مناسبتى برگزار مى شود. هر كدام در ذهن خود گمانى مى داشت، اما از آن مطمئن نبود؛ يكى مى گفت لابد «عيد» است و ما نمى دانيم آن ديگرى مناسبت ديگرى را حدس مى زد. اما همگى سيد را خوب مى شناختند و مى دانستند كه حتما آن جشن مناسبتى دارد. منزل سيد از جمعيت موج مى زد، ذكر صلوات و قرائت شعر در مدح ائمهعليه‌السلام فضاى خانه را پر كرده بود و در اين ميان تنها سيد بود كه مى دانست آن جشن براى چيست؟

سكوت سيد طاقت شاگردان را طاق كرده بود، سرانجام يكى از آنان پرسيد: اگر مناسبت جشن را بدانيم، بيشتر خوشحال خواهيم شد.

تبسم شيرينى بر چهره سيد نقش بست و گفت:

امروز يكى از بهترين روزهاى عمر من است. چندين سال پيش، در چنين روزى من به سن تكليف رسيدم و لياقت آن را پيدا كردم كه مورد خطاب خداوند رحمان باشم و به اداى تكليف الهى بپردازم، از اين جهت، من هر سال اين روز را جشن مى گيرم(۹۶) .


۱۰۱- نمازت را بخوان (لطيفه)

گويند: در جلسه اى، يكى از شعراى معاصر را تكليف كردند تا شعرى بخواند. شاعر نيز به رسم معمول شعرا، تاملى كرد و گفت: نمى دانم چه بخوانم كه تا به حال آن را نخوانده باشم.

ظريفى گفت: نمازت را بخوان(۹۷) .


۱۰۲- از ترس ريا در منزل شيخ بهايى نماز نخواندم (عبدالله شوشترى)

روزى مولا (عبدالله شوشترى) براى ديدن شيخ بهايى به منزل او آمد ساعتى نشست تا اذان گفتند و موقع نماز شد. شيخ بهايى از مولا درخواست كرد كه نماز را همين جا بخوانيد تا ما هم با شما نماز خوانده و به فيض جماعت نايل شويم، مولا عبدالله مقدارى فكر كرد و بعد از آن پاسخى نگفت و به منزل خود بازگشت. بعضى از دوستان راجع به اين جريان سوال كردند كه شما با اهتمام و اهميتى كه به نماز اول وقت مى دهيد پس چرا در منزل شيخ، نماز نخوانديد؟

او گفت: هر چه فكر كردم ديدم در صورتى كه مثل شيخ بهايى پشت سر من نماز بخواند در نفسم يك تغييرى حاصل مى شود، اين بود كه از ترس ريا در منزل او، نماز نخواندم(۹۸) .


۱۰۳- تعطيل شدن حوزه ى درس امام صادقعليه‌السلام
هنگام نماز

امام صادقعليه‌السلام به يكى از شاگردان خويش به نام (مفضل بن عمر)، توحيد تدريس مى كردند. مدت اين درس، در هفته چهار روز و ساعت درس از صبح تا نيم روز بود. امامعليه‌السلام هر روز چون وقت نماز فرا مى رسيد، درس را قطع مى كردند و براى نماز بر مى خاستند.(۹۹)


۱۰۴- خشوع قلب و اندام (حضرت علىعليه‌السلام

علىعليه‌السلام مى گويد: «پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مردى را ديد كه در نماز، با محاسن خود بازى مى كند، فرمود اگر قلب خاشع مى بود، اعضا و اندام او نيز چنين بودند(۱۰۰) .


۱۰۵- راز دار خلوت نشين


توصيه عبادى و اخلاقى حضرت آيت الله شيخ ابوالقاسم رحمانى مازندرانى

حضرت آيت الله رحمانى تمامى توفيقات را در خواندن نماز اول وقت و تعقيبات آن، مخصوصا نوافل مى دانست و تهجد و شب زنده دارى در نزد او داراى جايگاهى ويژه بود به طورى از سن ۱۲ سالگى نماز شبش ترك نمى شد. خوشا به حال اين ستاره ى پر نور شبهاى تار ظلمانى كه مصداق كامل آيه هاى ۱۸ و ۱۷ ذاريات مى باشد.

كانوا قليلا من الليل ما يهجعون *** و بالاسحارهم يستغفرون

شب ها اندك مى خفتند و سحرگاهان آمرزش مى خواستند.

از فرزندش آقاى احمد رحمانى درباره ى روح عبادى اين مرد الهى سوال شد. ايشان كتابچه ى دعاى پدرشان را كه به يادگار مانده بود، آوردند.

در صفحه اول كتاب دعا با دست خط معظم له يك دستور عمل درباره كيفيت زيارت عاشورا نوشته شده بود كه فرمود:

بايد زيارت عاشورا زير آسمان در فضاى باز خوانده شود و قبل از زيارت تاكيد فراوان داشت كه اول زيارت امين الله حضرت اميرعليه‌السلام خوانده شود و اين زيارت احسن است. بعد صد مرتبه تكبير (يعنى الله اكبر) گفته شود و بعد از آن زيارت عاشورا معروفه را با همان صد لعن و صد سلام و دو ركعت نماز و در پايان دعاى صفوان (دعاى علقمه) خوانده شود.

از جمله خصوصيات بارز اين مرد پارسا و الهى ؛ علاقه مندى شديد ايشان به خاندان عصمت و طهارت بود به طورى كه در اغلب اعياد مذهبى و وفيات مجالس ذكر توسل در منزل بر پا مى نمود و روحانيون و دوستان به خواندن مرثيه يا مصيبت و مقتل مبادرت مى كردند.(۱۰۱)


۱۰۶- شيعه شدن زن انگليسى به بركت نماز امام حسينعليه‌السلام

جناب حجت الاسلام اعتماديان نقل كردند كه روز عصر عاشورا جمعيتى حدود هزار نفر از كشورهاى گوناگون سينه زنان به سوى مجمع اسلامى حضرت آيت الله العظمى گلپايگانى (در انگليس) حركت مى كنند. عزادارى و نحوه گريستن آن ها مورد توجه بسيارى از مردم انگليس و ساير توريست ها مى شود.

يك سال به آن كشور جهت تبليغ رفتم. پس از حضور در ميان جمع عزاداران و گذشتن از ميان خيابان ها، وقتى با آنان وارد مجمع شديم ناگهان خبر آوردند خانمى انگليسى با وضع ظاهرى نامناسب به اصرار هرچه تمام تر خواستار ملاقات با مسئول مجمع جناب حجت الاسلام عالمى است. پس از قدرى شور و مشورت به ناچار به اتفاق ايشان به نزد آن زن رفتيم. او در حالى كه برو شورى كه شما به هنگام عزادارى در خيابان پخش ‍ كرديد، نوشته ايد، امام حسينعليه‌السلام در روز عاشورا نماز گذارد، من نيز مى خواهم نماز بخوانم! من از فساد و تباهى اين جا خسته شده ام و احساس مى كنم مطلوب من در نماز خواندن است.


5

6

7

8

9

10

11

12

13