نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)0%

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام) نویسنده:
گروه: امام حسین علیه السلام

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نویسنده: عباس عزيزى
گروه:

مشاهدات: 9517
دانلود: 1720

توضیحات:

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 100 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 9517 / دانلود: 1720
اندازه اندازه اندازه
نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نویسنده:
فارسی

تذکراین کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنین عليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام گردیده است.

نماز و عبادت امام حسينعليه‌السلام

نويسنده: عباس عزيزى

پيشگفتار

حسين كيست؟

ثار الله كيست؟

نفس مطمئنه كيست؟

امام حسينعليه‌السلام كنار بدن عباس چه ديد و چه كرد و چه گفت؟

امام حسينعليه‌السلام كنار بدن فرزندش على اكبر چه ديد و چه كرد و چه كسى را صدا زد؟

امام حسينعليه‌السلام وقتى على اصغر در دستش بود و تير سه شعبه به او زدند چه حالى به او دست داد؟

امام حسينعليه‌السلام چرا جنگ را يك شب به تاخير انداخت؟

امام حسينعليه‌السلام چرا نمازش را در مقابل تيرهاى دشمن اقامه كرد؟

حسينعليه‌السلام در لحظه آخر چه ذكرى گفت؟

امام حسينعليه‌السلام با اهل حرم وداع نمود چه ذكرى را گفت؟

امام حسينعليه‌السلام تيرى به پيشانى مباركش خورد، آن تير را بيرون كشيد و خون بر چهره اش جارى شد، در آن موقع چه دعايى خواند؟

امام حسينعليه‌السلام وقتى كه تير سه شعبه به قلب مباركش خورد چه ذكرى خواند؟

امام حسينعليه‌السلام در ظهر عاشورا، براى ياد آورنده وقت نماز چه دعايى كرد؟

امام حسينعليه‌السلام هنگامى كه دشمن گفت: به خيمه ها حمله كنيد، چه حالى به او دست داد و چه گفت؟

امام حسينعليه‌السلام مگر جگر گوشه فاطمه نبود، پس چرا بدنش را قطعه قطعه كرده و زير سم اسبان قرار دادند؟

امام حسينعليه‌السلام عاشق رخسار معبود است.

امام حسينعليه‌السلام روح طاعات و عبادات است.

امام حسينعليه‌السلام نور صحراى قيامت است.

امام حسينعليه‌السلام فيض دائم روح قرآن است.

امام حسينعليه‌السلام سبب گريه هر مومن است.

امام حسينعليه‌السلام در روز عاشورا در اوج جنگ و دشوارى ها يك لحظه از ياد خدا غافل نبود.

امام حسينعليه‌السلام روز عاشورا پيوسته و مداوم مشغول ذكر لا حول و لا قوه الا بالله بود.

امام حسينعليه‌السلام بنده خالص خدا بود.

امام حسينعليه‌السلام به خاطر نماز شهيد شد.

امام حسينعليه‌السلام در صبح عاشورا وقتى سپاه دشمن به سوى او مى آيد آن طور دعا كرد: «اَللَّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِي فِي كُلِّ كَرْبٍ ، خدايا! در هر گرفتارى تو تكيه گاه منى.»

تيرى كه در ظهر عاشورا بر قلب حسينعليه‌السلام اصابت نمود، و خون ثار الله را بر زمين ريخت، در واقع در روز سقيفه رها شده بود و در عاشورا به هدف نشست.

امام حسينعليه‌السلام شهيد مى شود و خداوند هفتاد هزار فرشته را كه ژوليده و غبار آلودند بر قبر حسينعليه‌السلام گماشته تا روز قيامت بر او گريه مى كنند و كنار قبرش نماز مى خوانند يك نماز آنان مساوى هزار نماز مردم است، ثواب و اجر آن نماز براى زائر قبر حسينعليه‌السلام است.

امام زمان فرمود به جاى اشك خون مى گريم.

اميدوارم خداوند ما را نيز مشمول شفاعت حسينعليه‌السلام و مشمول دعايى كه در ظهر عاشورا آن حضرت به يكى از اصحابش فرمود: جعلك الله من المصلين قرار دهد.

زمستان ۱۳۸۰

حوزه علميه قم - عباس عزيزى

گزيده اى از زندگانى امام حسينعليه‌السلام

نام : حسين

القاب معروف : سيد الشهداء، ثارالله

كنيه : ابو عبدالله

نام پدر و مادر : علىعليه‌السلام - فاطمهعليها‌السلام

وقت و محل تولد : سوم شعبان سال چهارم هجرت در مدينه

دوران امامت : يازده سال (از سال ۵۰ تا ۶۱ ه‍ ق)

خلفاى غاصب در زمان آن حضرت : معاويه و يزيد

وقت و محل شهادت : در روز عاشورا سال ۶۱ هجرى در كربلا در سن ۵۷ سالگى به شهادت رسيد.

مرقد شريفش : شهر كربلا در كشور عراق است.

دوران زندگى آن حضرت را مى توان به چهار بخش تقسيم كرد:

۱- ملازمت با پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله (حدود شش سال)

۲- دوران ملازمت با پدر و برادرش امام حسنعليه‌السلام (حدود ۴۰ سال)

۳- دوران امامت (يازده سال)

۴- نهضت جاودانى و عظيم امام حسينعليه‌السلام كه مهمترين حادثه تاريخ است.

۱- پرچمدار امام حسينعليه‌السلام اباالفضل العباس بود.

۲- موذن امام حسينعليه‌السلام حجاج بن مسروق بود.

۳- به علت هجرت امام حسينعليه‌السلام «امام» اطلاع حاصل كرد كه جمعى از افراد يزيد به نام حج براى ترور و قتل امام حسينعليه‌السلام به سوى مكه گسيل شده اند و ماموريت دارند با سلاحى كه در زير لباس احرام پوشيده اند در ماه حرام و در كنار كعبه فرزند پيامبر را به قتل برساند و بدين جهت امام حج تمتع را به عمره مفرده تبديل فرمود و هشتم ذيحجه رهسپار عراق شد و فرمود: براى رعايت حرمت خانه خدا مكه را ترك مى كنم.

۴- سفير امام حسينعليه‌السلام به كوفه فرستاده شد مسلم بن عقيل بود.

۵- مردم كوفه حدود ۱۵۰ نامه دعوت براى امام حسينعليه‌السلام ارسال كرده بودند.

۶- در زمان دعوت مردم كوفه از امام حسينعليه‌السلام ۱۸ هزار نفر با حضرت مسلم بيعت كردند.

۷- پسران مسلم ابراهيم و محمد بودند كه محمد بزرگ تر از ابراهيم بوده و هر دو كمتر از ده سال سن داشتند.

۸- سه عامل اساس قيام امام حسينعليه‌السلام :

الف: يزيد از امام حسينعليه‌السلام بيعت مى خواست امام شديدا در مقابل اين درخواست ايستادگى كرد.

ب: دعوت مردم كوفه.

ج: عامل اصلى امر به معروف و نهى از منكر

۹- قبر امام حسينعليه‌السلام شش گوشه دارد چون جنازه حضرت على اكبر در كنار پدرش امام حسين دفن شده است.

۱۰-زيارت ناحيه مقدسه : زيارتى است كه از حضرت ولى عصرعليه‌السلام نقل شده و در اين زيارت شريف حضرت اسامى همه شهداى كربلا را با اسم و رسم ذكر فرموده و بر آنان درود فرستاده و نام قاتلين هر كدام را نيز برده و بر آنان لعنت فرستاده است.

۱۱- اسب امام حسينعليه‌السلام ذوالجناح نام دارد.

۱۲- پيكر مطهر امام حسينعليه‌السلام توسط امام سجادعليه‌السلام شناسايى و دفن شد.

۱۳- اولين زائر قبر امام حسينعليه‌السلام بعد از شهادت امام حسينعليه‌السلام جابر بن عبدالله انصارى بود.

فصل اول: جلوه نماز از ولادت تا كربلا

۱- اذان و اقامه در گوش امام حسينعليه‌السلام

از اسماء بنت عميس نقل شده: حسينعليه‌السلام بعد از گذشت يك سال از ولادت برادرش حسنعليه‌السلام ديده به جهان گشود. پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله به خانه زهراعليها‌السلام آمد و به من فرمود: «پسرم را نزد من بياور.»

من حسينعليه‌السلام را كه در قنداقه سفيدى بود، به محضر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله بردم.

پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله از ديدار چهرهعليه‌السلام شاد و خندان شده، در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت. سپس حسينعليه‌السلام را به دامن گرفت و گريه كرد.

عرض كردم: پدر و مادرم به فدايت اى رسول خدا! چرا گريه مى كنى؟

فرمود: گريه ام به خاطر مصائبى است كه بعد از من به اين نوزاد وارد مى شود.

به زودى گروه ستمگر او را مى كشند و خداوند آن گروه را مشمول شفاعت من نخواهد كرد.

۲- هزار ركعت نماز

آن حضرت به عبادت بسيار علاقه مند بودند، به طور مثال شخصى خطاب به حضرت سجادعليه‌السلام عرض كرد: يابن رسول الله! چرا پدرت امام حسينعليه‌السلام كم اولاد است؟ حضرت فرمودند: تعجب مى كنم كه من چگونه متولد شده ام، زيرا پدرم امام حسينعليه‌السلام در هر شب و روزى هزار ركعت نماز به جاى مى آورد.(۱)

۳- وضوى امام حسينعليه‌السلام

«كان الحسين بن على عليه‌السلام اذا توضاء تغير لونه و ارتعدت مفاصله فقيل له فى ذلك ، فقال : حق لمن وقف بين يدى الملك الجبار ان يصفر لونه و ترتعد مفاصله »؛

امام حسينعليه‌السلام وقتى وضو مى گرفت رنگش پريده و پاهايش‍ مى لرزيد.

علت اين كار را پرسيدند فرمود: سزاوار است براى كسى كه در مقابل خداى با جبروت ايستاده رنگش زرد شود و پاهايش بلرزد.(۲)

۴- سنت هفت بار تكبير

صدوق رحمه و الله از امام باقرعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: حسينعليه‌السلام دير به سخن آمد تا آنجا كه بيم مى رفت نكند حرف نزند و بى سخن باشد. روزى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله براى نماز بيرون آمد در حالى كه حسينعليه‌السلام را بر شانه خود نهاده بود، مردم (براى نماز) پشت سر حضرتصلى‌الله‌عليه‌وآله صف بستند و حضرتصلى‌الله‌عليه‌وآله او را در طرف راست خود بر زمين گذارد و تكبير نماز گفت، پس حسينعليه‌السلام (نيز) تكبير گفت، چون رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله تكبير حسينعليه‌السلام را شنيد تكبير را دوباره فرمود و حسين نيز (به پيروى از رسول خدا) هفت بار تكبير گفت. بدينگونه سنت هفت بار تكبير گفتن (در ابتداى نماز) آغاز شد.

۵- نماز در يك لباس

ابو بصير از امام صادقعليه‌السلام پرسيد: جهت نمازگزاردن مرد چه مقدار لباس كفايت مى كند؟

حضرتعليه‌السلام فرمود: «امام حسينعليه‌السلام در يك قطعه لباس كه از نيمه ساق پا بالاتر و نزديك زانوها بود و بر دوش حضرتعليه‌السلام جز به مقدار دو بال پرستو نداشت نماز گزارد و وقتى ركوع مى نمود از شانه هايش مى افتاد و سجده مى كرد بر گردن حضرت مى رسيد، پس آن را با دست بر شانه هايش خود بر مى گرداند، اين گونه بود تا از نماز فارغ شد.»

امام باقرعليه‌السلام فرمود: «براى من نقل نمود كه كسى كه امام حسينعليه‌السلام را در حالى ديده است كه در يك جامه نماز مى گزارد، و امام حسينعليه‌السلام براى او نقل نموده كه: «پيامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله را ديده است كه در يك لباس نماز مى خواند.(۳) »

۶- عبور از جلوى نماز گزار

ضيف از امام صادقعليه‌السلام از امام باقرعليه‌السلام از امام سجادعليه‌السلام نقل مى كند كه فرمود: «امام حسينعليه‌السلام نماز مى خواند، مردى از جلوى او عبور كرد، يكى از ياران حضرتعليه‌السلام او را از اين كار بازداشت. چون حضرتعليه‌السلام از نماز فارغ شد، پرسيد: چرا او را نهى نمودى؟

عرض كرد: اى فرزند رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ! ميان شما و محراب آشفتگى پديد مى آورد.

فرمود: واى بر! تو خداى متعال به من نزديك تر از آن است كه كسى ميان من و او آشفتگى ايجاد كند.(۴) »

۷- ركوع و سجده طولانى

حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشريف) فرمود:

جدم حسينعليه‌السلام ركوع و سجودش طولانى بود.(۵)

۸- تغيير رنگ صورت امام هنگام وضو

روايت شده كه امام حسينعليه‌السلام هرگاه به نماز مى ايستاد رنگ از چهره اش مى پريد، از او سوال مى شد: اين حالت چيست كه هنگام وضو در شما پيدا مى شود؟

مى فرمود: «شما چه مى دانيد كه در پيشگاه چه كسى مى خواهم بايستم؟(۶) »

۹- نماز تقيه

قطب راوندى به سند خود، از امام موسى كاظمعليه‌السلام از امام صادقعليه‌السلام نقل مى كند كه فرمود: «امام حسينعليه‌السلام پشت سر مروان بن حكم (از باب تقيه) نماز مى گزاردند.

پس به يكى از آن دو بزرگوار عرض شد: آيا پدر شما وقتى به منزل برمى گشت نماز را اعاده نمى كرد؟ فرمود: نه به خدا سوگند، او به همان يك نماز اكتفا مى كرد.(۷)

۱۰- سفارش اهل بيت به نماز

على بن ابراهيم، از امام باقرعليه‌السلام نقل مى كند درباره فرمودء خداى سبحان: «خانواده خود را به نماز امر كن و خود نيز سخت بر آن پايدار باش.» فرمود: در آن به پيغمبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمان ابلاغ ويژه به اهل بيتش را داده است نه عموم مردم را، تا به همه مردم اعلام شود كه اهل بيت محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله ، در نزد خدا منزلتى ويژه دارند كه براى ديگر مردمان نيست، زيرا خداى سبحان به آنان (جهت اقامه نماز)، هم فرمان عمومى همراه با همه مردم داده، هم فرمان خصوصى.

پس از نزول اين آيه، پيغمبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله هر روز، وقت نماز صبح به در خانه علىعليه‌السلام مى آمد و مى فرمود: «سلام و رحمت و بركات خدا بر شما باد»، پس (اهل بيت يعنى) علىعليه‌السلام و فاطمهعليها‌السلام و حسنعليه‌السلام و حسينعليه‌السلام (در پاسخ) اظهار مى داشتند: «و سلام و رحمت و بر كات خدا (نيز) بر شما باد اى پيامبر خدا.»

سپس حضرتصلى‌الله‌عليه‌وآله دو طرف چهار چوبه در را گرفته مى فرمود: «نماز، نماز، خدا شما را رحمت كند»، «همانا خدا چنين مى خواهد كه هر گونه آلودگى را از شما خاندان نبوت ببرد و شما را (از هر ناخالصى) پاك گرداند.»

پس حضرتصلى‌الله‌عليه‌وآله ، زمانى كه در مدينه حضور داشت، هر روز صبح پيوسته اين كار را انجام مى داد تا اينكه از دنيا رفت. ابوالحمراء خادم پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مى گويد: من شهادت مى دهم كه هر روز پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله اين عمل را انجام مى داد.

در كتاب «موده القربى» از انس بن مالك و از زيد بن على بن الحسينعليه‌السلام از پدرش امام سجادعليه‌السلام از جدشعليه‌السلام نقل مى كند كه فرمود: پيغمبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله بعد از نزول آيه شريفه( وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا ) «و اهل بيت خود را به نماز فرمان ده و خود نيز بر آن سخت پايدار باش» به مدت نه ماه هر روز هنگام نماز صبح، به در خانه فاطمهعليها‌السلام مى آمد و مى فرمود: نماز اى اهل بيت نبوت! «همانا خدا مى خواهد كه از شما خاندان هرگونه آلودگى را ببرد و شما را منزه گرداند» و اين حديث را سيصد نفر از صحابه نقل كرده اند.

زيد بن على از پدرش امام سجاد از جدشعليه‌السلام نقل مى كند كه فرمود: «روزى پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله در خانه ام سلمه بود. فرنى خدمت حضرت آوردند. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله على و فاطمه و حسن و حسينعليهم‌السلام را فرا خواند و از آن خوردند.

سپس رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله آنان را در پوشش عبايى خيبرى قرار داد و اين آيه شريفه را تلاوت فرمود:

انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهر كم تطهيرا.

ام سلمه اظهار داشت: اى رسول خدا! آيا من هم از اهل بيت نبوتم؟

حضرت فرمود: تو (از آنان نيستى اما) رو به سوى خير دارى.(۸)

۱۱- تسليم در برابر خدا

مفضل بن عمر، از امام صادقعليه‌السلام از امام باقرعليه‌السلام از امام سجادعليه‌السلام نقل مى كند كه فرمود: از امام حسينعليه‌السلام پرسيدند: چگونه صبح كردى؟

فرمود: «صبح نمودم در حالى كه پروردگارم، بالاى سرم و آتش، پيش ‍ رويم، مرگ، جوينده ام و حساب الهى فراگيرم مى باشد، و چنين روزى من، در گرو كردار خويشم، نه آنچه دوست دارم پيدا مى كنم، و نه آنچه نمى پسندم از خود مى رانم. توان هيچ يك را ندارم و همه كارها در اختيار ديگرى است، اگر بخواهد عذابم مى كند و اگر بخواهد از من مى گذرد. بنابر اين، كدام فقيرى از من نيازمندتر است(۹) ؟!

۱۲- طواف و نماز پس از نماز عصر

عمار بن معاويه از ابو سعيد نقل كرده كه گفت: «حسنعليه‌السلام و حسينعليه‌السلام را ديدم كه با امام (جماعت) نماز عصر را خواندند سپس نزد حجر الاسود آمده آن را استلام كردند، سپس هفت بار طواف كردند و دو ركعت نماز خواندند.»

مردم (كه ايشان را شناختند) گفتند: اينان فرزندان دختر رسول خدايند.

پس مردم آنان را در (هجوم و) فشار قرار دادند تا جايى كه نتوانستند حركت كنند، همراه ايشان يك مرد ركانى بود. حسينعليه‌السلام دست ركانى را گرفته به كمك او مردم را از امام حسينعليه‌السلام دور كرد او امام حسنعليه‌السلام را بسيار احترام مى كرد و ايشان را نديدم كه بر ركن نزد حجر از جانب حجر بگذرند مگر كه آن را استلام مى كردند.

راوى گويد: به ابو سعيد گفتم: شايد برخى از هفت طواف - كه با نماز قطع شده - مانده بوده است.

گفت: نه بلكه هفت بار كامل طواف كردند.(۱۰)

۱۳- انفاق بعد از نماز

مردى اعرابى وارد مدينه شد و از كريم ترين مردم سوال كرد، امام حسين را به او معرفى كردند، وارد مسجد شد و آن بزرگوار را در حال نماز يافت، پشت سر آن بزرگوار ايستاد و اين شعر را خواند:

لَمْ يَخِبِ اَلْآنَ مَنْ رَجَاكَ وَ مَنْ

حَرَّكَ مِنْ دُونِ بَابِكَ اَلْحَلَقَةَ

أَنْتَ جَوَادٌ وَ أَنْتَ مُعْتَمَدٌ

أَبُوكَ قَدْ كَانَ قَاتِلَ اَلْفَسَقَةِ

لَوْ لاَ اَلَّذِي كَانَ مِنْ أَوَائِلِكُمْ

كَانَتْ عَلَيْنَا اَلْجَحِيمُ مُنْطَبِقَةً

آنكه به تو اميدوار شده نا اميد نگشته، و كسى كه بر در خانه آمده و دق الباب كرده به اميد بخشش آمده.

تو بخشنده و مورد اعتمادى، پدرت كشنده فاسقين بود.

اگر هدايت جد و پدرت نبود، آتش جهنم ما را فرا مى گرفت.

امام حسين نمازش را سلام داده و به قنبر فرمودند: آيا از مال حجاز چيزى باقى مانده است؟

گفت: بله، چهار هزار دينار باقى مانده است.

فرمودند: آن را بياور كه نيازمند حقيقى آن آمده است.

قنبر دينارها را آورد، امام دو برد خود را از تن در آورده و دينارها را در آن پيچيد و دست مباركشان را از شكاف در خارج كردند، زيرا به خاطر كم بودن دينارها از اعرابى خجالت كشيدند و اين شعر را سرودند:

خُذْهَا فَإِنِّي إِلَيْكَ مُعْتَذِرٌ

وَ اِعْلَمْ بِأَنِّي عَلَيْكَ ذُو شَفَقَةٍ

لَوْ كَانَ فِي سَيْرِنَا اَلْغَدَاةَ عَصًا

أَمْسَتْ سَمَانَا عَلَيْكَ مُنْدَفِقَةً

لَكِنَّ رَيْبَ اَلزَّمَانِ ذُو غِيَرٍ

وَ اَلْكَفُّ مِنِّي قَلِيلَةُ اَلنَّفَقَةِ

بگير اين مقدار دينار را، من به خاطر كمى آن از عذر مى خواهم و بدانكه من نسبت به تو مهربانم.

اگر در آينده وسيله فراهم شد ثروت سرشارى بر تو ريزش خواهد كرد.

ليكن مردم زمان بيگانه پرستند و اينك دست ما خالى است. (ريب الزمان، يعنى حيله مردم زمان، منظور اين است كه مردم به جاى اينكه خلافت را به خاندان رسالت بسپارند و خمس و زكاتشان را به ايشان برسانند تا به دست مستحق حقيقى برسانند به غير مراجعه مى كنند.)

اعرابى دينارها را گرفته و هاى هاى گريه كرد! امام فرمودند: شايد آنچه عطا كردم به تو، كم است كه گريه مى كنى؟!

اعرابى گفت: نه، وليكن گريه من براى اين است كه چرا اين دستهاى با سخاوت زير خاك خواهد رفت.(۱۱)

۱۴- روزه امام حسينعليه‌السلام

صدوق قدس سره با سند خود از امام حسن مجتبىعليه‌السلام نقل مى كند كه فرمود:

ارمغان مرد روزه دار، اين است كه ريش خود را عطر زند و جامه خويش را بخور دهد و ارمغان زن روزه دار، اين است كه سر خود را شانه زند و لباسش‍ را بخور دهد، «هر گاه امام حسينعليه‌السلام روزه مى گرفت با عطر خود را خوشبو مى ساخت و مى فرمود: تحفه روزه دار عطر است.»

عبدالله بن زبير و يارانش، امام حسين را دعوت نمودند، پس آنان از غذا خوردند و امام چيزى نخورد، سوال شد: چرا نمى خورى؟

فرمود: روزه دارم، اما تحفه روزه دار بياوريد.

عرض شد: تحفه روزه دار چيست؟

فرمود: روغن (عطر) و بخوردان.(۱۲)

۱۵- طلب باران

از امام سجادعليه‌السلام نقل شده كه فرمود: كوفيان نزد امام علىعليه‌السلام آمده از نيامدن باران شكايت كردند و گفتند: (از خدا) براى ما باران بخواه، امير مومنانعليه‌السلام به حسينعليه‌السلام فرمود: برخيز و از خداوند طلب باران كن!

او برخاسته حمد و ثناى الهى به جاى آورده و بر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله درود فرستاد و عرض كرد: «بارالها! بخشنده خيرات و نازل كننده بركات! آسمان را بر ما سرشار ببار، و ما را از بارانى بسيار فراگير، انبوه، پر دامنه، پيوسته ريزان، روان و شكافنده (زمين هاى خشك و تشنه) - كه با آن از بندگانت ناتوانى را بردارى و زمين هاى مرده را زنده سازى - سيراب فرما. آمين اى پروردگار جهانيان.»

او دعاى خود را به پايان نبرده بود كه ناگهان خداوند باران (سيل آسا) فرستاد. عربى باديه نشين از برخى نواحى كوفه آمد و گفت: دره ها و تپه ها را پشت سر گذاشتم، در حالى كه آب يكى در ديگرى (از فراوانى) پيچ و تاب مى خورد.(۱۳)

۱۶- نماز و نفرين بر منافق

مرد منافقى كه دشمن اهل بيت عصمت و طهارت بود از دنيا رفت. امام حسينعليه‌السلام دنبال جنازه اش به راه افتاد، در بين راه غلام خود را ديد كه در مقام كناره گيرى از تشييع جنازه است به او فرمود: كجا مى روى؟

عرض كرد: مى خواهم از نماز بر اين منافق فرار كنم.

امام به او فرمود: بيا كنار من بايست و هر چه مى گويم تو هم بگو.

غلام در كنار امام ايستاد، وقتى ولى ميت تكبير گفت امام حسينعليه‌السلام هم فرمود:

«اَللَّهُ أَكْبَرُ اَللَّهُمَّ اِلْعَنْ فُلاَناً عَبْدَكَ أَلْفَ لَعْنَةٍ مُؤْتَلِفَةٍ غَيْرِ مُخْتَلِفَةٍ اَللَّهُمَّ أَخْزِ عَبْدَكَ فِي عِبَادِكَ وَ بِلاَدِكَ وَ أَصْلِهِ حَرَّ نَارِكَ وَ أَذِقْهُ أَشَدَّ عَذَابِكَ فَإِنَّهُ كَانَ يَتَوَلَّى أَعْدَاءَكَ وَ يُعَادِي أَوْلِيَاءَكَ وَ يُبْغِضُ أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكَ ؛

يعنى خدا بزرگ است. خدايا! فلانى را هزار بار پيوسته لعنت كن بدون اختلاف و فاصله، خدايا! اين بنده ات را در ميان بندگان و شهرهايت خوار و خفيف كن و آتش دوزخت را نصيب وى گردان و شديدترين عذابت را به او بچشان كه دوستى دشمنانت را پذيرا گشته و به دشمنى دوستانت برخاسته و اهل بيت پيامبرت را دشمن مى داشت.(۱۴) »

۱۷- نماز و غسل علىعليه‌السلام

ابن شهر آشوب با سند خود، از امام سجادعليه‌السلام از امام حسينعليه‌السلام - ضمن خبرى بلند - نقل كرده كه فرمود: امير مومنانعليه‌السلام به حسين فرمود: به شما سفارش مى كنم كه (چون از دنيا رفتم) كسى را از مرگ من آگاه نكنيد.

سپس فرمود: تابوتى را از آن زاويه راست بيرون آورند و در كفنى كه پيدا مى كنند كفن كنند، هرگاه غسلش دادند در آن تابوت بگذارند و چون جلو تابوت از زمين بلند شد، آنان عقب تابوت را بلند كنند (و هر جا كه رفت ببرند) و اينكه حسنعليه‌السلام يك بار و حسينعليه‌السلام هم يك بار به عنوان امام بر او نماز گزارند.(۱۵)

۱۸- نماز كنار قبر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله

شبى امام حسينعليه‌السلام از خانه بيرون آمده كنار قبر جدش رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله آمد و فرمود: «سلام بر تو باد اى پيامبر خدا! منم حسين فرزند فاطمه، منم فرزند و فرزند و نوه دخترى تو در ميان بازماندگانى كه ميان امت خود جا نهادى. اى پيامبر خدا! تو بر آنان گواه باش كه مرا تنها گذارده حقم را تباه ساختند و حرمتم را شكستند، اين شكوه من است به تو تا (روزى كه) تو را ديدار كنم.»

سپس برخاست و به نماز ايستاد، پيوسته در ركوع و سجود بود(۱۶) .

۱۹- دو ركعت نماز كنار قبر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله

روايت شده: حضرت امام حسينعليه‌السلام شبى از خانه اش خارج و رو به سوى قبر جدش نمود، چند ركعت در آنجا نماز گزارد، بعد از نماز فرمود:

خداوندا! اين قبر پيامبرت محمد مى باشد و من پسر دختر اويم، مشكلى برايم پيش آمده كه خود بدان واقفى، پروردگارا! من كار نيك را دوست داشته و كار بد را زشت مى شمرم، و من از تو مى خواهم، اى داراى جلالت و بزرگوارى! به حق اين قبر و كسى كه در آن است تنها آنچه مورد خشنودى تو و رسولت مى باشد را برايم مقدر سازى.

۲۰- نماز جماعت

روايت شده كه مردم دسته جمعى نزد امام حسينعليه‌السلام آمده عرض كردند: يا ابا عبدالله! اى كاش پيش افتاده نماز مى گزاردى و آنان در منزل خود فرود مى آوردى!

چون موذن (اذان و اقامه) نماز را انجام داد، عمرو بن سعيد پيش افتاد و تكبير نماز را گفت. به امامعليه‌السلام عرض شد: يا ابا عبدالله! اكنون كه نخواستى پيش بيفتى، پس بيرون شو.

فرمود: «نماز را در جماعت خواندن بهتر است». پس نماز گزارد و بيرون رفت.(۱۷)

۲۱- مناجات حضرت كنار مزار خديجه

روايت شده كه آن حضرت همراه انس بن مالك حركت مى كرد، كنار قبر خديجه آمد و گريست، آنگاه گفت: از من دور شو.

انس گويد: از ديد آن حضرت پنهان شدم، هنگامى كه انجام نمازش طولانى شد شنيدم كه مى خواند: پروردگارا! پروردگارا! تو مولاى من هستى، رحم كن بنده اى را كه به تو پناه برده است و اى داراى صفات برجسته! تكيه ام بر توست، خوشا به حال آنكه تو مولاى او باشى. خوشا به حال كسى كه خدمتگزار شب زنده دار باشد، و گرفتاريش را با خداى خود در ميان گذارد و بيمارى و مرضى ندارد بيشتر از محبش به مولايش هرگاه غصه و ناراحتى اش را مطرح كرد، خداوند او را پاسخ داده و اجابت نمايد. هرگاه به گرفتارى مبتلا گردد در تاريكى زارى كنان خدا را بخواند، خدا او را گرامى داشته و به خود نزديك گرداند.

آنگاه ندا كرده شد: بنده ام بيا در حالى كه تو در حمايت من هستى، و هر چه بگويى ما آن را مى دانيم. فرشتگانم مشتاق شنيدن صداى تواند، و كافى است كه ما صداى تو را مى شنويم. دعاى تو نزد من بوده و در حجاب ها در گردش است، و كافى است كه ما پوشش را براى تو برمى داريم. اگر باد از جوانب او بوزد، از بيهوشى بر زمين افتد. از من بخواه بدون ميل و ترس و حساب، كه من خداى توام.

۲۲- عبادت امام حسينعليه‌السلام از زبان دشمنان

درباره عبادت او مورخان و دانشمندان، مخصوصا از گروه اهل سنت سخن ها گفته اند و حتى آنها كه دشمن اهل بيت بودند در امر عبادت او راى و نظرى شگفت انگيز اعلام كردند. ابن اثير مى نويسد:

حسين كه خداى او از او راضى باد فردى فاضل متدين و زياد اهل روزه و نماز و حج و صدقه بود و همه كارهاى خوب از او سر مى زد.

«كانَ الْحُسَينُ‌ عليه‌السلام فاضِلاً، كَثيرَ الصَّوْمِ، وَ الصَّلاهًِْ، وَ الْحَجِّ، وَ الْصَّدَقَهًِْ، وَ اَفْعالِ الْخَيْرِ جَميعُها »

عبدالله بن زبير كه در واقع، رقيب امام حسينعليه‌السلام ، فردى منافق، مدعى خلافت رسول الله، و دلش لبريز از كينه اهل بيت بود درباره عبادت حسينعليه‌السلام مى گفت: او فردى بسيار شب خيز براى عبادت و بسيار روزه دار در روزها بود. و آن كه خبر شهادت او را شنيد، شايد از يك نظر خوشحال شد كه رقيبى از سر راه او برداشته شد، ولى از طرف ديگر گفت: «به خدا قسم او را كشتند، در حالى كه او را شب ها براى عبادت قيامى بس طولانى بود و بسيارى از روزها روزه مى داشت.»

«اَما والله قَتَلوه! طَويلاً بالليل قيامُهُ، کثيراً في النَّهار صيامُهُ

عقاد، دانشمند و نويسنده متاخر در كتاب خود به نام ابو الشهداء (پدر يا سالار شهيدان) مى نويسد: او اهل نماز بود. علاوه بر نمازهاى واجب نمازهاى مستحبى بسيار مى گزارد، زياد روزه مستحبى مى گرفت، همه ساله به حج خانه خدا مى رفت مگر كه به ناچار از او ترك مى شد. و نمونه اين سخنان در تاريخ زندگى او زياد نوشته شده است.(۱۸)

۲۳- همه چيز او عبادت بود

عبادت حسين لحظه اى و بر حسب موقعيت نبود. بلكه تمام لحظات و دم زدن هاى او عبادت به حساب مى آمد، جهاد او عبادت بود، قيام او عبادت بود، خطبه و سخنرانى او عبادت بود، شمشير زدن او، نصيحت او به دوست و دشمن، صبر او، و تحمل او عبادت بود. آن ساعتى كه با خصم مى جنگيد عبادت مى كرد، آن لحظه به خاك افتادن او عبادت بود، و آن جان دادن او در عين صبر و تحمل عبادت بود.

اما در چنان وضع و حالى گويى باز هم آن عبادت را هم كفايت كننده و قابل عرضه نمى دانست. در عين افتادگى و بى رمقى در قتلگاه و لبانش در عين خشكى و تشنگى به ذكر خدا مترنم بود:

«الهى رضا بقضائك، صبرا على بلائك، تصديقا لا مرك، لا معبود سواك

خدايا! به حكم تو راضيم. بر بلاى تو صابرم. و من تو را تصديق دارم. جز تو معبودى نيست.