نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)0%

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام) نویسنده:
گروه: امام حسین علیه السلام

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نویسنده: عباس عزيزى
گروه:

مشاهدات: 9444
دانلود: 1684

توضیحات:

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 100 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 9444 / دانلود: 1684
اندازه اندازه اندازه
نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نویسنده:
فارسی

۵۰- ياد آورى وقت نماز ظهر

«عمرو بن كعب» معروف به ابو ثمامه صائدى يكى از ياران حسين بن علىعليه‌السلام چون متوجه گرديد كه اول ظهر است، به آن حضرت عرضه داشت: جانم به فدايت! گرچه اين مردم به حملات پى در پى خود ادامه مى دهند ولى به خدا سوگند! تا مرا نكشته اند نمى توانند به تو دست بيابند، من دوست دارم آنگاه به لقاى پروردگار نايل گردم كه اين يك نماز ديگر را نيز به امامت تو به جاى آورده باشم.

امامعليه‌السلام در پاسخ وى فرمود: «ذكرت الصلوة جعلك الله من المصلين الذاكرين، نعم هذا اول وقتها ، نماز را به ياد ما انداختى خدا تو را از نمازگزارانى كه به ياد خدا هستند قرار بدهد.» آرى! اينك وقت نماز فرا رسيده است از دشمن بخواهيد كه موقتا دست از جنگ بردارد تا نماز خود را به جاى بياوريم.»

و چون به لشكر كوفه پيشنهاد آتش بس موقت داده شد، حصين يكى از سران لشكر باطل گفت:انها لا تقبل ، نمازى كه شما مى خوانيد مورد قبول پروردگار نيست.»

حبيب بن مظاهر به او پاسخ گفت و در اين رابطه باز جنگ شديدى در گرفت كه منجر به كشته شدن وى گرديد.

و در نتيجه حسين بن علىعليه‌السلام با چند تن از يارانش در مقابل تيرها كه مانند قطرات باران به سوى خيمه ها سرازير بود نماز ظهر را به جاى آورد و چند تن از يارانش به هنگام نماز به خاك و خون غلتيدند و در صف نمازگزارانى كه واقعا به خدا هستند قرار گرفتند.

ابو ثمامه همانگونه كه تصميم گرفته بود پس از اداى فريضه ظهر پيش از همه ياران آن حضرت به جلو آمد و عرضه داشت:

«يا ابا عبدالله! جعلت فداك قد هممت اءن اءلحق باصحابك و كرهت اءن اتخلف فاءراك وحيدا فى اهلك قتيلا ؛ جانم به قربانت! من تصميم گرفته ام كه هر چه زودتر به ياران شهيد تو بپيوندم و خوش ندارم كه خود را كنار بكشم و ببينم كه تو در ميان اهل و عيالت تنها مانده و كشته مى شوى.»

امامعليه‌السلام در پاسخ وى فرمود: «تقدم فانا لا حقون بك عن ساعة ، به سوى دشمن بتاز ما نيز به زودى به تو ملحق خواهيم شد».

با صدور اين فرمان، او به صفوف دشمن حمله كرد و جنگ نمود تا به دست پسر عمويش قيس بن عبدالله صائدى به شهادت نايل گرديد.(۴۰)

۵۱- اولين شهيد نماز در جبهه كربلا

عموم مورخين گفته اند كه: سعيد بن عبدالله حنفى، سينه و سر و صورت خود را سپر آن حضرت و ياران او قرار داد تا نماز بخوانند و چون زخم ها بر بدن او فراوان شد و نتوانست روى پاى خود بايستد بر زمين افتاد و در حالى كه مى گفت: «اللهم العنهم لعن عاد و ثمود و ابلغ نبيك منى السلام و ابلغه ما لقيت من الم الجراح فانى اردت بذلك ثوابك فى نصرة ذرية نبيك صلى الله عليه و اله و سلم ؛

يعنى خدايا! ايشان را همانند قوم عاد و ثمود از رحمت خويش دور گردان و پيامبرت را از طرف من درود فرست و اين درد و زخمى را كه به من رسيد به او ابلاغ فرما، كه هدف من در اين كار يارى فرزند پيامبر تو بود.»

آنگاه روى خود را به سوى امام حسينعليه‌السلام كرد و عرض كرد:

«اوفيت يا بن رسول الله ، يعنى آيا به عهد خود وفا كردم.؟»

امام حسينعليه‌السلام فرمود: «نعم انت امامى فى الجنه ، يعنى آرى! تو در بهشت پيش روى من هستى.» به دنبال اين سخن بود كه روح از بدن او پرواز كرد و در بدن او سيزده تير مشاهده كردند و اين غير از زخم ها و ضربه هاى ديگرى بود كه بر او وارد شده بود.

رضوان الله و سلامه و بركاته عليه و على من استشهد معه .(۴۱)

۵۲- جنگ بعد از نماز ظهر

يكى از اسرار جنگ در اسلام اين است كه جنگ مستحب است از ظهر به بعد شروع شود و قبل از ظهر مكروه است. مگر اينكه دشمن حمله كند، در اين صورت در تمام اوقات انسان مى تواند حمله او را پاسخ دهد.

جنگ كردن قبل از ظهر مكروه است اما از ظهر به بعد مستحب است، چرا؟

راز اين نكته در كتب فقهى ما كه از اين روايات استفاده كرده اند اين چنين بيان مى شود كه: درهاى رحمت هنگام ظهر باز است. بلكه خداى سبحان قلب كفار و منافقين را هدايت كند كه به اسلام گرايش پيدا كنند و خونى ريخته نشود.

اين راز جهاد در ميدان جنگ است كه آن هم حكمى خاص دارد، مرحوم صاحب جواهررحمه‌الله مى گويد: «سيد الشهداء شخصا از ظهر به بعد روز عاشورا وارد ميدان شده است، اصحابش قبل از ظهر دفاع كرده اند اما آنچه مربوط به خود حضرت است از ظهر به بعد است لذا نماز ظهر را وى در آن حالت خواندند، سپس وارد ميدان شدند. ظهر كه مى شود درهاى رحمت باز است وقتى كه درهاى رحمت باز شد ايشان از خداى سبحان رحمت كامله مسألت مى كند.»

از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده است: «هنگام ظهر درهاى رحمت باز است، درهاى بهشت باز است، و دعاها هم مستجاب است.(۴۲) »

۵۳- نماز خوف در صحراى كربلا

نماز خوف مثل نماز مسافر دو ركعت است نه چهار ركعت. يعنى انسان اگر در وطن هم باشد باز بايد دو ركعت بخواند، براى اينكه مجال نيست و در آنجا بايد مختصر خواند، چون اگر همه به نماز بايستند وضع دفاعى شان به هم مى خورد. سربازان موظف هستند در حال نماز نيمى در مقابل دشمن بايستند و نيمى به امام جماعت اقتدا كنند امام جماعت يك ركعت را كه خواند صبر مى كند تا آنها ركعت ديگرشان را بخوانند بعد آنها مى روند پست را از رفقاى خودشان مى گيرند در حالى كه امام همينطور منتظر نشسته يا ايستاده است سربازان ديگر مى آيند و نمازشان را با ركعت دوم امام مى خوانند.

حضرت ابا عبداللهعليه‌السلام چنين نماز خوفى خواند، ولى وضع ابا عبداللهعليه‌السلام يك وضع خاصى بود، زيرا چندان از دشمن دور نبودند. لهذا آن عده اى كه مى خواستند دفاع كنند نزديك ابا عبدالله ايستاده بودند و دشمن بى حياى بى شرم حتى در اين لحظه هم آنها را راحت نگذاشت در حالى كه ابا عبدالله مشغول نماز بود دشمن شروع به تيراندازى كرد، دو نوع تيراندازى هم تير زبان كه يكى فرياد كرد: حسين! نماز نخوان نماز فايده اى ندارد! تو بر پيشواى زمان خودت يزيد، ياغى هستى، لذا نماز تو قبول نيست!

و هم تيرهايى كه از كمان هاى معمولى شان پرتاب مى كردند يكى دو نفر از صحابه ابا عبدالله كه خودشان را براى ايشان سپر قرار داده بودند روى خاك افتادند. يكى از آنها سعيد بن عبدالله حنفى به حالى افتاد كه وقتى نماز ابا عبدالله تمام شد ديگر نزديك جان دادنش بود، آقا خودشان را به بالين او رساندند وقتى به بالين او رسيدند او جمله عجيبى گفت، عرض كرد، يا ابا عبدالله! اوفيت؟ آيا من حق وفا را به جا آوردم؟ مثل اينكه هنوز هم فكر مى كرد كه حق حسين آنقدر بزرگ و بالاست كه اين مقدار فداكارى هم شايد كافى نباشد اين بود نماز ابا عبدالله در صحراى كربلا.(۴۳)

۵۴- دعا در آخرين لحظات روز عاشورا

آخرين دعاى امام حسينعليه‌السلام در حالى كه با بدن غرق در خون بر خاك افتاده بود اين بود:

«اللهم متعالى المكان، عظيم الجبروت شديد المحال غنى عن الخلائق، عريض الكبرياء قادر على ما يشاء قريب الرحمة صادق الوعد سابق النعمة حسن البلاء قريب اذا دعيت محيط بما خلقت قابل التوبة لمن تاب اليك قادر على ما اردت و مدرك ما طلبت و شكور اذا شكرت و ذكور اذا ذكرت. ادعوك محتاجا و ارغب اليك فقيرا و افزع اليك خائفا و ابكى اليك مكروبا و استعين بك ضعيفا و اتوكل عليك كافيا احكم بيننا و بين قومنا بالحق فانهم غرونا و خدعونا و غدرونا و قتلونا و نحن عتره نبيك و ولد حبيبك محمد بن عبدالله الذى اصطفيته بالرسالة و ائتمنته على وصيك فاجعل لنا من امرنا فرجا و مخرجا برحمتك يا ارحم الراحمين »؛

«پروردگارا! جايگاهت برتر، قدرت بسيار و قهر و غضبت شديد مى باشد. بى نياز از مخلوقات، داراى قدرت گسترده، قادر بر هر چه بخواهد، داراى رحمت نزديك و وعده راست، نعمت گسترده، و بلاء نيكو، آنگاه كه خوانده شوى نزديك هستى، و بر آنچه خلق كردى محيط هستى، توبه را از كسى كه به سوى تو بازگشت كند مى پذيرى، بر آنچه بخواهى قادرى و هر چه را بخواهى مى يابى، هنگامى كه شكر تو را گذارند شكر گذار بوده، و هرگاه ياد شوى متذكر آنان مى گردى.

تو را با نيازمندى خوانده و با فقر و بى چيزى و به سوى تو توجه مى كنم و با ترس به سوى تو روى مى آورم و با ناراحتى به سوى تو مى گيريم و با ناتوانى از تو يارى مى خواهم و بر تو، توكل مى كنم در حالى كه تو را كافى مى دانم. بين ما و قوم ما با حق حكم نما، به درستى كه آنان ما را فريب داده و مكر و خدعه زدند و ما را كشتند در حالى كه ما خاندان پيامبرت و فرزندان دوست تو محمد بن عبدالله مى باشيم كه او را به رسالت برگزيده و بر وحيت او را امين قرار دادى پس در كار ما فرج و گشايش قرار ده. به رحمتت اى مهربان ترين مهربانان.»(۴۴)

۵۵- علت تاخير افتادن جنگ

يكى از دلايل به تاخير افكندن پيكار با دشمن، يافتن فرصت ديگرى براى راز و مناجات و نيايش با خدا در شب عاشورا بود به همين جهت پس از پاسى از شب به دعا مشغول شد و تا صبحگاه بر حال نيايش بود و دعاى شبانگاهى اش به اين دعاى صبحگاهى پيوند خورد كه فرمود:

«بار پروردگارا! تو در تمام غم و اندوه و پناهگاه و در هر رخداد سخت و ناگوار مايه اميد و در هر حادثه اى پناه و سلاح من هستى.

چه بسيار غم هايى كه دل هايى در برابر آن ناتوان و راه چاره در برطرف ساختن آن مسدود مى گردد دوستان و دشمنان زبان به لرزش و شماتت مى گشايند كه من همه را به بارگاه تو آوردم و به تو شكايت كرده و از ديگران قطع اميد نمودم و تنها تو بودى كه به داد من رسيدى و اين غم هاى كمرشكن را برطرف ساختى و مرا از امواج سهمگين بالا رهانيدى.»

۵۶- ياد خدا تا لحظه شهادت

امام حسينعليه‌السلام از عصر تاسوعا تا عصر عاشورا در تمامى حالات و شرايط و در همه گفتار و كردار و حركات و سكنات خويش به ياد خدا و ياد آورى پيمان با او و تاكيد بر پايبندى بر عهد خويش با خدا بود و تا لحظاتى كه بر پيمانش با خدا وفا نكرد و حق امانت را ادا ننمود به كار ديگرى حتى صرف غذا نينديشيد و اين در حالى بود كه زبان مباركش تا هنگامى كه تر بود و گردش مى كرد به ذكر خدا مشغول بود.

۵۷- آخرين سجده خونين حسينعليه‌السلام

دو يا سه ساعت بعد از نماز ظهر عاشورا براى امام حسينعليه‌السلام نماز ديگرى پيش آمد ركوع ديگرى پيش آمد سجود ديگرى پيش آمد. شكل ديگرى ذكر گفت، اما ركوع ابا عبدالله آن وقتى بود كه تير به سينه مقدسش وارد شد و ابا عبدالله به چه شكلى بود؟ سجود بر پيشانى نشد، چون ابا عبدالله قهرا از روى اسب بر زمين افتاد، طرف راست صورتش را روى خاك هاى گرم كربلا گذاشت ذكر ابا عبدالله اين بود.

«بسم الله و بالله و على ملة رسول الله

سيد بن طاووس در لهوف نقل كرده:

«لما سقط عن فرسه الى الارض على خده الايمن ، هنگامى كه از اسب بر روى گونه راستش بر زمين افتاد چنين گفت:بسم الله و بالله و على ملة رسول الله ؛ به نام خدا و به ياد او و به راه پيامبر.»

۵۸- دعا قبل از شهادتش

روايت شده آن حضرت لحظاتى چند خون آلود روى زمين افتاد بودند و چهره شان به سوى آسمان بود و مى فرمود: «يا الهى! صبرا على قضائك لا معبود سواك يا غياث المستغيثين

خداوندا! بر قضا و قدرت صبر مى كنم، معبودى جز تو نيست اى فرياد رس فرياد خواهان!(۴۵) »

۵۹- توجه به خيام و نماز

امام حسينعليه‌السلام در عين جنگ، ناگزير است گاهگاهى از اهل حرم خبر گيرد. حال و احوال آنها را بپرسد، به آنان دلدارى و تسليت دهد، در آنان آمادگى براى مصائب بعدى را فراهم سازد.

از سوى ديگر او در خيمه بيمارى دارد، امام سجادعليه‌السلام ، كه تمام روز عاشورا در حال بيمارى شديد و گاهى در حال اغماء است. هر چند گاهى سرى به خيمه او مى زد، با او سخن مى گفت، ودايع امامت را به او مى سپرد.

آخر او امام بعدى است، رئيس قافله اسيران است او بايد رسالت خطير بعدى را بر عهده گيرد.

در عين حال، وقت نماز است. او بايد به نماز بايستد و در ميان مردم و در ميدان جنگ نماز بخواند تا هم شبهه كفر و بى ايمانى را از خود بزدايد و هم به ديگران بفهماند كه نماز مهم است و در هيچ حالتى از حالات حتى در بحبوحه جنگ و فراموش نمى گردد. حتى در ميان تير و شمشير و حتى با چهره خونين.(۴۶)

۶۰- دعوت به بهشت بعد از نماز ظهر

نماز جماعت به پايان رسيد، امام رو به نمازگزاران گرداند و سخنان خويش را با حمد و سپاس خداوند آغاز كرد، آن گاه فرمود: خداوند در اين روز كشته شدن شما و مرا امضا كرده است.

«صبرا يا بنى الكرام فما الموت الا قنطرة تعبر بكم عن البوس و الضراء الى الجنان الواسعة النعم الدائمه ؛

بر شماست كه صبر و شكيبايى پيش گيريد اى بزرگ زادگان! صبر كنيد كه مرگ پلى بيش نيست كه شما را از سختى ها و رنج ها به بهشت گسترده و نعمت هاى جاويد مى رساند. پس كدام يك از شما به خاطر انتقال از كاخ به زندان و شكنجه گاه است. همانا پدرم از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله روايت كرد كه آن حضرت مى فرمود: دنيا براى مومن همانند زندان و براى كافر همچون بهشت است و مرگ پل مومنان به سوى بهشت هايشان و پل كافران به سوى دوزخ آنان است. نه دوزخ شنيده ام و نه دوزخ مى گويم!»

ه‍) نماز اصحاب امام حسين

۶۱- بهترين اصحاب امام حسين

قضيه معروفى است درباره يكى از علماى بزرگ شيعه منقول است.

يكى از علماى قم براى من نقل مى كرد كه مرحوم فيض درباره اين جمله كه از حضرت امام حسينعليه‌السلام نقل شده است كه ايشان در شب عاشورا فرمودند: من اصحابى بهتر از اصحاب خودم سراغ ندارم، مى گفت: من باور نمى كنم چنين چيزى را امام فرموده باشد.

گفته بودند: چرا؟

گفته بود: مگر آنها چه كار كردند كه امام بگويد اصحابى از اينها بالاتر نيست. آنهايى كه امام حسين را كشتند خيلى آدم هاى بدى بودند، اينهايى كه امام حسين را يارى كردند كار مهمى انجام ندادند. هر مسلمانى جاى آنها مى بود، وقتى مى گفتند: فرزند پيغمبر، و امام زمانشان در دست دشمن تنها مانده است، قهرا مى ايستاد.

يك شب در عالم رويا ديد كه صحراى كربلاست، امام حسين با ۷۲ تن در يك طرف، لشكر ۳۰ هزار نفرى دشمن هم در طرف ديگر. آن جريان به نظرش آمد كه موقع ظهر است و مى خواهند نماز بخوانند. حضرت امام حسينعليه‌السلام به همين آقا فرمودند: شما جلو بايستيد تا ما نماز بخوانيم. (همانطور كه سعيد بن عبدالله حنفى و يكى دو نفر ديگر خودشان را سپر قرار دادند.)

دشمن تير اندازى مى كرد. آقا رفت جلو ايستاد. اولين تير از دشمن داشت مى آمد. تا ديد تير دارد مى آيد، خم شد. ناگاه ديد كه تير اصابت كرد به امام. در همان عالم خواب گفت: «استغفر الله و اتوب اليه»، عجب كار بدى كردم! اين دفعه ديگر چنين كارى نمى كنم. دفعه دوم تير آمد. تا نزديك او شد دو مرتبه خودش را خم كرد. چند دفعه اين جريان تكرار شد، ديد بى اختيار خم مى شود. در اين هنگام امام به او فرمود: انى لا اعلم اصحابا خيرا ولا افضل من اصحابى؛ من اصحابى از اصحاب خودم بهتر نمى شناسم. يعنى تو خيال كرده اى هر كه كتاب خواند مجاهد مى شود؟ اين حقيقتى است: من لم يغز و لم يحدث نفسه بغزو مات على شعبة من النفاق؛ كسى كه عملا مجاهد نبوده است يا لااقل اين انديشه را نداشته كه مجاهد باشد در درون روحش يك دو رويى وجود دارد يعنى موقع جهاد كه مى شود در مى رود.(۴۷)

۶۲- نماز مسلم بن عقيل

در كتاب مقتل ابى مخنف آمده است: وقتى كه مسلم را به بالاى دار الاماره بردند گفت: بگذاريد تا دو ركعت نماز به جا آورم، آن گاه هر چه مى خواهيد بكنيد، اما آنها به حرف مسلم گوش ندادند (هر چند در بين عوام مشهور است كه دو ركعت نماز خوانده است).

مسلم به گريه در آمد و اشعارى را فرمود، سپس ابن زياد صدا زد او را از بالا به زير افكندند.

در روايت ديگر آمده كه وقتى مسلم را براى كشتن به بالاى قصر مى بردند، همچنان به تسبيح و تكبير مشغول بود و استغفار مى كرد و به رسول الله و خاندانش درود مى فرمود. تا اين كه در همان حال او را به شهادت رساندند و پيكرش را به پايين انداختند.

۶۳- مناجات ياران امام

ياران حسين در شب عاشورا اشتغالاتى داشتند از جمله:

- آماده سازى اسلحه و صيقل دادن آن، اصلاح سپر، آزمايش كمان ها و...

- دعا و عبادت، تلاوت قرآن، مناجات، گريه و ناله هاى جانسوز، آن چنان كه شب عاشورا ياد آور شب هاى مناجات علىعليه‌السلام بود و بيدار كننده خاطره شب قدر.

- نماز و سجده هاى طولانى، تقاضاى سعادت، عرض اخلاص در راه خدا.(۴۸)

۶۴- ايمان و اخلاص ياران امام

يارانى كه امام براى كار و تلاش خود برگزيده يارانى پاك و خالص و با صفا بودند و ارزيابى از آنها در موارد زير قابل دقت است.

در بُعد ايمان : در ايمان استوار و قوى بودند و جوهره اصلى ايمانشان در روز عاشورا معلوم شد كه با چه استوارى و عشقى به پيش رفتند و تا آخرين نفس بر ايمان خود پايدار ماندند.

در جنبه عبادت : همه از عابدان و بندگان خالص خدا بودند. همه اهل نماز شب، اهل تلاوت قرآن، اهل ذكر و مناجات و دعا و در پيشگاه خدا خاضع بودند. در وسط جنگ در روز عاشورا در ميان تيرها و نيزه ها، در ميدان كربلا به نماز جماعت ايستادند.

در جنبه اخلاص : ياران حسين هر چه داشتند در طبق اخلاص نهاده و به پيشگاه خدا عرضه كرده اند. خود را بر حق مى دانستند و با تمام وجود مى جنگيدند، مى خواستند خداى را از خود راضى كنند. حتى در شدت جراحات به فكر درد نبودند، در انديشه فداكارى در راه خدا بودند.

اخلاص به امام : عباسعليه‌السلام وارد شريعه آب شد، ولى به ياد تشنگى امام از وسط شريعه آب تشنه لب برگشت. سيف بن حارث براى امام گريه مى كرد و درباره علت گريه مى گفت: براى اين است كه نمى توانيم براى تو كارى انجام دهيم. غلام ابوذر با عجز و لابه از امام اجازه شهادت مى گرفت و مى گفت: مرا از شهادت محروم مكن!(۴۹)

۶۵- نماز يكى از اصحاب امام حسينعليه‌السلام

برير يكى از مشايخ و علماى كوفه بود. از القابش سيد القراء است، در تفسير و تدريس قرآن بر همه اصحاب مقدم بود با علىعليه‌السلام مصاحبت داشته و چهل سال نماز صبحش را با وضوى نماز عشايش خوانده است، آن قدر كم خوراك بود كه اقتضاى تجديد وضو هم در او ديده نمى شده است،

در بعضى از شب ها يك ختم قرآن مى كرد. كتابى در فضاى اسلامى نوشته است در مكه به امام ملحق شد و در شب عاشورا نخستين كسى بود كه برخاست و اعلام آمادگى كرد و در آن شب با برخى از اصحاب مزاح و شوخى مى كرد. شب عاشورا سيد الشهداء به اصحاب فرمود: برويد لباس هايتان را تميز كنيد. فردا لباس تميز در بر نماييد تا كفن هاى شما باشد زيرا شما را كفن نمى كنند.

بعد هر كدام به خيمه خود رفتند و عبادت و مناجات با خدا را شروع كردند، بعضى به ذكر ركوع و برخى به ذكر سجود شب را تا صبح مناجات مى كردند دعا مى خواندند و وداع مى نمودند.

۶۶- خسته ناپذير

گرچه اصحاب ابا عبداللهعليه‌السلام شب قبل از روز عاشورا را به جاى خواب و استراحت به نماز و قرآن و استغفار و مناجات با محبوب به سر بردند و ظاهرا بايد از نيروى جسمى و بدنى آنان كاسته شده باشد، ولى عشق به آن نيرو بخشيده است. عشق به خدا، عشق به شهادت در راه خدا و در ركاب بهترين برگزيده حق حجت خدا و امام زمان حضرت ابا عبدالله الحسين.(۵۰)

و) نماز حضرت زينب سلام الله عليها

۶۷- نماز شب حضرت زينت

از حضرت فاطمهعليها‌السلام دختر امام حسينعليه‌السلام نقل شده كه درباره عبادت شب دهم عمه اش زينبعليها‌السلام گفته است: «و اما عمتى زينب، فانها لم تزل قائمة فى تلك الليلة - اى عاشرة من المحرم - فى محرابها تستغيث الى ربها، و ما هداءت لنا عين و لا سكنت لنا زفر (۵۱) ؛

و اما عمه ام زينب پس او همچنان در آن شب - شب عاشورا - در جايگاه عبادت خود ايستاده بود، و به درگاه خداى تعالى استغاثه مى كرد، و در آن شب چشم هيچ يك از ما به خواب نرفت، و صداى ناله ما قطع نشد.»

امام سجادعليه‌السلام در اين خصوص فرموده است: «همانا عمه ام زينب همه نمازهاى واجب و مستحب خود را در طول مسير ما از كوفه تا شام ايستاده مى خواند، اما بعضى از منزل هاغ نشسته نماز خواند، و اين هم به جهت گرسنگى و ضعف او بود، زيرا مدت سه شب غذايى كه به او مى دادند ميان اطفال تقسيم مى كرد، چون كه آن مردمان ستمگر و سنگدل، در هر شبانه روز به ما فقط يك قرص نان مى دادند.(۵۲) »

۶۸- سفارش امام حسين به نماز شب

امام حسينعليه‌السلام هنگام وداع در روز عاشورا به زينب كبرىعليه‌السلام فرمود: «اى زينب، خواهرم! در نماز شب مرا فراموش مكن.(۵۳) »

فصل سوم: آثار و پيام نماز عاشورا

۶۹- درس عبادت و بندگى

امام حسينعليه‌السلام و اصحابش درس عبادت و بندگى كامل را به بشريت آموختند، خيلى ها ادعا مى كنند ما خداوند را عبادت و بندگى مى كنيم ولى هنگام امتحان مردود مى شوند.

اين شعار را مى دهيم، اى كاش ما در كربلا بوديم، امام حسينعليه‌السلام را يارى مى كرديم و سينه خود را سپر نماز قرار مى داديم، اما گويا واقعا اينطور هستيم. خود را امتحان كنيم.

۷۰- اهميت نماز اول وقت

سيد الشهداء، در سخت ترين شرايط و در حين جنگ، نماز را در اول وقت اقامه نموده و هيچ چيز نتوانست مانع نماز اول وقت ايشان شود، نمى گويد اول جنگ و بعد نماز، او اين درس را از پدر بزرگوارش علىعليه‌السلام آموخت. كه روزى در جنگ صفين حضرت علىعليه‌السلام در حالى كه مشغول جنگ بود مرتب به خورشيد نگاه مى كرد، ابن عباس عرض كرد: يا اميرالمومنين! اين چه كارى است كه شما انجام مى دهيد؟

حضرت فرمود: نگاه مى كنم تا موقع فرا رسيدن ظهر، نماز را (در اول وقت) بخوانم.

ابن عباس گفت: آيا حالا وقت نماز است؟ ما مشغول جنگ هستيم.

حضرت فرمود: مگر ما براى چه چيزى مى جنگيم؟ به درستى كه ما براى نماز جنگ مى كنيم.

ابن عباس گفت: نماز شب علىعليه‌السلام حتى در ليلة الهرير هم ترك نشد.(۵۴)

بياييم مثل اصحاب امام حسين عمل كنيم، هنگام ظهر بشتابيم به سوى نماز، و نماز را به ياد بياوريم تا مشمول دعاى امام حسينعليه‌السلام شويم: «ذكرت الصلوة جعلك الله من المصلين الذاكرين ؛ نماز را ياد كردى خدا تو را از نمازگزاران قرار بدهد.»(۵۵)

۷۱- اقامه نماز

اقامه نماز اشاره به اين است كه نه تنها خودشان نماز مى خوانند بلكه كارى مى كنند كه اين رابطه محكم با پروردگار همچنان و در همه جا برپا باشد. در زيارت نامه امام حسينعليه‌السلام مى خوانيم.

«اشهد انك قد اقمت الصلوة و اتيت الزكوة ؛ گواهى مى دهم كه با كشته شدنت نماز را برپا كردى.» و در زيارت مخصوص آن حضرت آمده است كه سلام بر تو اى فرزند گرامى پيامبر! گواهى مى دهم كه تو نماز را آن چنان كه حقيقت آن مى باشد به پا داشتى و زكات را پرداختى و به حق و حقيقت فرا خواندى و از تباهى و ناپسندى ها نهى كردى و قرآن را چنانكه بايد تلاوت نمودى و در راه خدا چنانكه شايسته بود جهاد كردى.(۵۶)

او به راستى نماز را به صورت بى نظيرى به پا داشت، به گونه اى كه مخصوص او بود و نه ديگرى.

۷۲- برپايى نماز جماعت

سالار شهيدان، در سرزمين كربلا با همه مشكلات و در مقابل چند هزار دشمن و ناله هاى زن و بچه ها، نماز جماعت را اقامه كرد، امام مى توانست نماز را كنار فرزندانش در داخل خيمه به فرادى بخواند، و بعد به ميدان برود، و در ضمن از تيرهاى دشمن نيز محفوظ مى ماند و چند لحظه اى را هم كنار فرزندانش لذت مى برد؛ ولى امام، نماز جماعت را ترجيح داد و آن را در مقابل دشمن برپا نمود و يكى از اصحابش سينه خود را سپر قرار داد و به خاطر نماز به شهادت رسيد.

۷۳- محافظت بر نماز

نمازگزار در هر شرايطى چه در حالت عادى و يا خطر، از نماز بايد محافظت كند، امام حسينعليه‌السلام و اصحابش از ستون دين يه خوبى پاسدارى كردند و در پايان جان خود را فداى نماز نمودند تا اسلام باقى بماند.

مروى است حضرت حسينعليه‌السلام پس از پايان نماز اصحاب را به جهاد ترغيب كرد و سپس فرمود: اين بهشت است كه درهايش باز شده و جوى هايش متصل و ميوه هايش رسيده و قصرهايش زينت شده است و بچه ها و حورى هايش جمع شده اند و اين رسول الله و شهدايى است كه با او كشته شده اند و پدر و مادرم نيز هستند كه انتظار قدوم شما را دارند و شما را بشارت مى دهند و آنها مشتاق شما هستند از دينتان حمايت كنيد و از حرم رسول خدا و امامتان و پسر و دختر پيامبرتان دفاع نماييد. چرا كه خدا شما را امتحان كرده، شما در جوار جد ما هستيد و نزد ما بزرگواريد، دفاع كنيد خداوند شما را خير دهد.

۷۴- ترويج نماز

امام حسينعليه‌السلام هم براى دشمن، هم براى اصحابش، و هم براى آيندگان درس نماز داد، امام در حالى كه خودش و اصحابش و فرزندانش ‍ تشنه بودند، از دشمن در خواست آب نكرد، ولى براى نماز و مناجات يك شب مهلت خواست.

از اين در خواست امامعليه‌السلام مى توان به اهميت نماز و دعا و نيايش و تلاوت قرآن پى برد كه آن حضرت تا آنجا به اين مسائل علاقه دارد كه از دشمن ناجوانمردش در خواست مهلت مى كند تا يك شب ديگر از عمر خويش را با اين اعمال بگذارند و چرا چنين نباشد كه حسينعليه‌السلام براى ترويج و زنده ساختن نماز و قرآن و سفار الهى به اينجا آمده است و مناجات و نيايش با پروردگار بهترين و لذت بخش ترين دقايق زندگى اوست و بايد هر ملتى كه براى خدا قيام مى كند، همين اعمال را شعار و ملاك عمل خويش قرار بدهد.

۷۵- درس عمل به آيات نماز

خداوند سبحان آيات فراوانى در مورد نماز در قرآن بيان نموده و عمل به آن واجب است و سبب رستگارى انسان مى شود.

۷۶- درس احياى اذان

امام در آن بحبوحه اذان گفتن را فراموش نمى كند، و شعار توحيد را يك بار در گوش ها و دل ها زنده مى كند و همانقدر پيامبر به بلال مى فرمود: «يا بلال فارحنا بالصلاوة؛ اى بلال! خوشحال كن ما را به نماز.» به خاطر مى آورد، و هنگام ظهر امام، به فرزندش مى گويد اذان بگو.

۷۷- درس آزادى نماز و نمازگزار

امام معتقد بود انسان آزاد آفريده شده و ديگران حق ندارند او را بنده خود سازند خود او نيز اين حق را ندارد كه خود را برده ديگران سازد، نماز در كربلا، نشانگر آزادى امام و يارانش بود. هم نماز و هم نمازگزار آزاد است.

احدى نمى تواند جلو نماز و نمازگزار را بگيرد. امام به دشمنان نشان داد كه شما اسير نفس و دنيا هستيد.

۷۸- استعانت از نماز

حسين بن علىعليه‌السلام پس از نماز صبح در روز عاشورا آرى، پس از نماز صبح! دو نكته را تذكر مى دهد: يكى اصل كشته شدن كه به امر پروردگار است و ديگرى پايدارى و استقامت در برابر دشمن كه هر دو نكته با نماز ارتباط مستقيم دارد، زيرا اگر در قرآن مجيد حكم نماز در آيات متعدد آمده و نماز يكى از علائم اسلام و ايمان است، در شرايط خاص جنگ و جهاد و حتى در آن مرحله اى كه شكست ظاهرى و كشته شدن، قطعى و مسلم است طبق فرمان الهى واجب است و اگر احيانا كسانى نماز بخوانند و حكم جهاد را فراموش كنند از مصاديق كسانى خواهند گرديد كه قرآن مجيد با تعبير( نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ ) نكوهش مى كند.

و اما روح استقامت و پايدارى در جهاد نيز بايد از همان نماز و ارتباط با پروردگار به دست بيايد و از عبادت و معنويت مدد و نيرو بگيرد كه:

( اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ ) .(۵۷)

۷۹- درس هدف دارى

ارزش وجودى هر انسان به ارزش هدف او بستگى دارد، امام به همه نشان داد كه هدف ما خدا است و هدف ما احياى روح و حقيقت نماز است امام در قتلگاه هدف خدايى خود را در نظر داشت و مى گفت: «إلهِى رِضًى بِقَضائِکَ

۸۰- درس رمز و راز موفقيت

امام حسين چگونه پيروز شد، بايد گفت يكى از عوامل مهم آن، نماز و عبادت و اخلاص و دعاى امام و يارانش بود. همانطور در دوران جنگ تحميلى رزمندگان اقتداء به امام حسين كردند.

۸۱- شهادت در حال نماز

حضرت سيد الشهداءعليه‌السلام به برادرش فرمود كه: اگر من به لانه حيوانات پناه ببرم بنى اميه بر من دست پيدا مى كنند. مى داند كه او را مى كشند و جناب اميرالمومنينعليه‌السلام مى دانست او را شهيد مى كنند، من عالم مى دانم كه مرا مى كشند حالا كه مى داند خوب چرا توى خانه؟ چرا توى دهليز؟ چرا توى يك بيابانى بى اطلاع؟ خوب. حالا كه مرا مى كشند طورى كشته و شهيد شوم كه خون من هدر نرود، مظلوميت من برملا بشود، آنها كه بالاخره علىعليه‌السلام را مى كشتند؛ لذا مى رود به مسجد، اگر مسجد هم نمى رفت آن شب او را مى كشتند.

به يك وجه ديگر چه بهتر كه حقانيتشان را بر مردم معلوم كنند، در مسجد سر نماز (مسجد ماءمن مردم است) كه قساوت و شقاوت را خوب برساند اين را اختيار كرد، اين مسير را برگزيده است. نبايد گفت چرا على اميرالمومنين تن به تهلكه داده چرا؟ قرآن كه مى فرمايد:( وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ) .

انسان بالاتر از اين حرف هاست.

اينها دست از امام حسين برنمى داشتند به هر طريقى او را مى كشتند، ولى امام جهاد و شهادت را اختيار كرد، و در ميدان جهاد، درس استقامت و آزادى و شهادت و بندگى و معنويت و مناجات و عبادت و برپايى نماز براى تمام انسان ها داد.

نماز حقيقى را امام در شب، صبح و ظهر عاشورا به تصوير كشيد، اگر چه فيلمبردار آنجا نبود، ولى انسان با چشم بينا مى تواند الان هم ببيند چونكه آنها حق بودند و حق هم نابود شدنى نيست، تا ابد اين فيلم نماز كربلا زنده و پايدار است.

در قيامت خداوند تمام صف كربلا را به عالم محشر نشان مى دهد، واقعا ركوع و سجود امام ديدنى است. واقعا آنها چقدر قسى القلب بودند، كه به قلب نماز و به قلب نمازگزار تير زدند.

دشمنان با اين كار ثابت كردند كه نمازگزار واقعى نيستند، بلكه نمازگزار واقعى امام حسين و يارانش مى باشند، اگر آنها نمازگزار واقعى بودند به نماز و نمازگزار تير نمى زدند.