نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)0%

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام) نویسنده:
گروه: امام حسین علیه السلام

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نویسنده: عباس عزيزى
گروه:

مشاهدات: 9533
دانلود: 1728

توضیحات:

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 100 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 9533 / دانلود: 1728
اندازه اندازه اندازه
نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نماز و عبادت امام حسین (علیه السلام)

نویسنده:
فارسی

فصل نهم: مناجات و دعا

۱۵۲- زمزمه دعا در سجده

از كتاب مقتل الحسين اخطب خوارزم نقل شده كه گفته است كه شريح گويد به مسجد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در مدينه وارد شدم. در آنجا حسين بن علىعليه‌السلام را ديدم كه به سجده رفته و گونه بر خاك نهاده و مى گويد:

«سيدى و مولاى! المقامع الحديد خلقت اعضائى، ام لشرب الحميم خلقت امعائى، الهى لئن طالبتنى بذنوبى لاطالبنك بكرمك، و لئن حبستنى مع الخاطئين لاخبرنهم بحبى لك، سيدى! ان طاعتى لا ينفعك و معصيتى لا تضرك فهب لى ما لا ينفعك، واغفر لى ما لا يضرك، فانك ارحم الراحمين ؛

يعنى، اى آقا و مولاى من! آيا براى گرزهاى آهنين اعضاى مرا آفريدى يا براى شراب حميم (جهنم) احشاء و امعاى مرا خلق فرمودى؟ خدايا! اگر مرا به گناهانم بگيرى من از تو كرم و بزرگواريت را مطالبه مى كنم، و اگر مرا با خطاكاران به زندان افكنى محبت و دوستى تو را كه در دل دارم به آنها بازگو كنم، اى آقاى من! به راستى كه اطاعت و فرمانبردارى من، تو را سود ندهد، و نافرمانى و معصيت من نيز تو را زيان نرساند. پس آنچه را سودت ندهد به من ببخش و آنچه را زيانت نرساند از من بيامرز؛ كه به راستى تو مهربان ترين مهربانانى.»(۱۱۱)

۱۵۳- دعاى امام حسينعليه‌السلام هنگام صبح عاشورا

از امام زين العابدينعليه‌السلام نقل شده كه فرمود: صبح عاشورا چون سپاه دشمن (براى نبرد) بر حسينعليه‌السلام رو آورد، امامعليه‌السلام دست به دعا برداشت و عرض كرد: «بارالها! در هر اندوهى، تكيه گاه منى و در هر سختى اميد منى، در هر حادثه ناگوارى كه بر من آيد، پشت و پناه و ذخيره منى! چه بسا غمى كه در آن دل، ناتوان و چاره، ناياب و دوست، خوار و دشمن، شاد مى شد و من آن را به درگاهت آورده به تو شكوه كردم، تا از جز تو بريده تنها به تو رو آورده باشم و تو گشايش دادى و آن را از من راندى، پس تو دارنده هر نعمت و صاحب هر نيكى و مقصد اعلاى هر خواسته اى.(۱۱۲) »

۱۵۴- نجات زنى به دعاى امامعليه‌السلام

ايوب بن اعين از امام صادقعليه‌السلام نقل مى كند كه فرمود: زنى طواف مى كرد و پشت سر او مردى بود، آرنج آن زن بيرون افتاد، آن مرد (تحريك شد و) دستش را بر آرنج زن نهاد، پس خدا دست او را به دست زن چسبانيد تا اينكه طواف تمام شد، از پى فرماندار مكه فرستادند، و مردم جمع شدند، (فرماندار آمد) و سراغ فقهاى مكه فرستاد، فقهاء مى گفتند: دست مرد را قطع كن؛ زيرا او (در يك چنين مكان مقدسى) جنايت كرده است.

فرماندار پرسيد: آيا در مكه كسى از فرزندان محمد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله حضور دارد؟

گفتند: بله، حسين بن علىعليه‌السلام ديشب وارد مكه شده است.

از پى حضرتعليه‌السلام فرستاد و او را (به آنجا) دعوت نمود، چون حضرتعليه‌السلام حضور يافت، فرماندار گفت: (اى فرزند رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ) گرفتارى اين دو را ببين؟!

حضرتعليه‌السلام رو به قبله ايستاد و دست ها را بالا آورده مدتى طولانى دعا فرمود، سپس به سوى آن دو آمد و دست مرد را از دست زن نجات داد.

فرماندار عرض كرد: آيا مرد را به خاطر گناهش مجازات نكنيم؟

حضرت فرمود: نه.(۱۱۳)

۱۵۵- اجابت دعاى امام

ابن اعثم گويد: سواره اى از لشكر ابن سعد به نام مالك بن حوزه آمده نزد خندق ايستاد و فرياد كرد: اى حسين! مژده باد كه آتش دنيا قبل از آخرت مى سوزاندت!

امامعليه‌السلام فرمود: «اى دشمن خدا! دروغ گفتى، من بر پروردگارى رحيم و صاحب شفاعتى كه (فرشتگان) فرمانش برند درآيم و آن جدم رسول خداست.»

سپس فرمود «اين مرد كيست؟»

گفتند: مالك بن حوزه.

امام فرمود: «خدايا! او را در آتش بلا و پيش از آخرت در دنيايش ‍ بسوزان.»

پس بى درنگ اسب مالك بر او آويخته او را در آتش افكند و سوخت. امامعليه‌السلام به سجده افتاد و سر برداشت و فرمود: عجب دعايى! چه زود به اجابت رسيد!

سپس ندا فرمود: «خدايا! ما خاندان و ذريه و خويش پيامبر توييم، ستمگران و غاصبان حق ما را در هم شكن كه تو شنواى اجابت كننده اى.(۱۱۴) »

۱۵۶- استجابت دعا نزد ركن يمانى

در بعضى از نسخه هاى منسوب به امام رضاعليه‌السلام آمده است: از امام حسينعليه‌السلام روايت شده كه فرمود:

«ركن يمانى، درى از درهاى بهشت است كه خداى سبحان آن را از آن روزى كه گشوده (نبسته و) بى بهره نساخته است، همانا بين اين دو ركن حجرالاسود و يمانى، فرشته اى است كه «هِجير» نام دارد، او بر دعاهاى اهل ايمان، آمين مى گويد.(۱۱۵) »

۱۵۷- بركت دعاى امامعليه‌السلام

امام حسينعليه‌السلام با كاروانى كه در آن عده زيادى از مردم بودند به قصد زيارت خانه خدا از مدينه بيرون آمد. مردى از كاروان بيمار شد و به حضرت عرض كرد: دلم انار مى خواهد.

حضرتعليه‌السلام (به سويى اشاره نمود و) فرمود:

«اين باغى است كه در آن ميوه هاى گوناگون است. برو و هر چه مى خواهى بخور.»

در حالى كه قبلا كسى در آنجا آب و درخت و ميوه اى به خاطر نداشت.

چون اهل كاروان، باغ را ديدند، داخل شدند و هر چه خواستند خوردند و چون بيرون آمدند باغ از ديد آنها ناپديد شد. در همين هنگام آهويى را ديدند امامعليه‌السلام به آن اشاره فرمود و آهو آمد، سپس دستور داد تا كسى آن را ذبح كند، اما هيچ يك از استخوان هايش را نشكند، همگى از گوشت آن خوردند، پس حضرتعليه‌السلام دعايى خواند و آن آهو دوباره زنده شد، امام فرمود: «هر كه مى خواهد شير بنوشد آن را بدوشد»، همگى از شير آن نوشيدند و به بركت امام حسينعليه‌السلام و دعاى او همه كاروان را كفايت كرد. سپس حضرتعليه‌السلام رو به آهو نمود فرمود:

«نوزادهايى دارى كه انتظارت را مى كشند، برو و آنان را شير ده.» آهو برگشت.(۱۱۶)

۱۵۸- دعا در قنوت

«اللهم منك البدء و لك المشية، و لك الحول و لك القوة، و انت الله الذى لا اله الا انت، جعلت قلوب اوليائك مسكنا لمشيتك و مكمنا لارادتك، و جعلت عقولهم مناصب اوامرك و نواهيك .

فانت اذا شئت ما تشاء حركت من اسرارهم كوامن ما ابطنت فيهم، و ابداءت من ارادتك على السنتهم ما افهمتهم به عنك فى عقودهم، بعقول تدعوك و تدعو اليك بحقائق ما منحتهم به، و انى لاءعلم مما علمتنى مما انت المشكور، على ما منه اريتنى، و اليه آويتنى .

اللهم و انى مع ذلك كله عائذ بحولك و قوتك، راض بحكمك الذى سقته الى فى علمك، جار بحيث اجريتنى، قاصد ما اممتنى، غير ضنين بنفسى فيما يرضيك عنى، اذ به قد رضيتنى، و لا قاصر بجهدى عما اليه ندبتنى، مسارع لما عرفتنى، شارع فيما اشرعتنى، مستبصر ما بصرتنى، مراع ما ارعيتنى، فلا تخلنى من رعايتك، و لا تخرجنى من عنايتك، و لا تقعدنى عن حولك، و لا تخرجنى عن مقصد انال به ارادتك .

و اجعل على البصيرة مدرجتى، و على الهداية محجتى، و على الرشاد مسلكى، حتى تنيلنى و تنيل بى امنيتى، و تحل بى على ما به اردتنى، و له خلقتنى و اليه آويتنى .

و اعذ اولياءك من الافتتان بى، و فتنهم برحمتك لرحمتك فى نعمتك تفتين الاجتباء، و الاستخلاص بسلوك طريقتى و اتباع منهجى، و الحقنى بالصالحين من آبائى و ذوى رحمى ؛

پروردگارا! آغاز هر چيز از توست و اراده انجامش در اختيار تو، و نيرو و توان از آن توست، و تو خدايى هستى كه معبودى جز تو نمى باشد، جان هاى اوليايت را جايگاه اراده و محل مشيت خود مقرر فرمودى، و در افكارشان اوامر و نواهيت را قرار دادى، تا يك لحظه از ياد تو غافل نگردند.

و تو آنگاه كه اراده امرى را بنمايى، در افكارشان آنچه خود در آنها به وديعت نهاده اى را به حركت در آورده، و بر زبانشان آنچه خود به آنان تفهيم كرده اى را جارى مى سازى، با عقل هايى كه تو را خوانده و با حقايقى كه به آنان ارزانى داشته اى به سوى تو مى خوانند، و من مى دانم از آنچه به من آموخته اى، از چيزهايى كه تو بر آنها شايسته سپاس مى باشى، از چيزهايى كه به من نشان داده اى و به سوى آن مرا پناه داده اى.

خداوندا! و با اين وجود به نيرو و توان تو پناهنده و به قضا و قَدَرت كه در علمت مرا در جهت آن قرار دادى، و در مسير آن به حركت در مى آيم، و به آنچه تو بخواهى مصمم مى گردم، راضى هستم، در حالى كه به آنچه تو بدان از من خشنود مى باشى بخيل نيستم، و از آنچه تو مرا بدان خوانده اى كوتاهى نمى كنم، و به آنچه مرا بدان آشنا ساخته اى سبقت نمى گيرم، و به آنچه تو مرا بدان آغاز نموده اى آغاز مى نمايم، از راه هدايت تو هدايت مى جويم، آنچه امر به رعايتش نمودى رعايت مى نمايم، پس مرا از رعايتت خالى ننما، از عنايتت خارج نساز، و مرا از فيض رسيدن تاءييدت عاجز و ناتوان قرار نده و از راهى كه به خشنودى تو مى رسم مرا خارج نكن.

حركتم را بر اساس روشنگرى، و راهم را با هدايت، و زندگيم را قرين رشد و تعالى قرار ده، تا مرا هدايت نموده و ديگران نيز به وسيله من راهنمايى گردند، و در آنچه تو خواهان آن بوده و به جهت آن مرا خلق كرده اى، و به سوى آن پناه داده اى، مرا وارد سازى.

و اوليائت را از اينكه به وسيله من امتحان شوند در پناه خود گير، و با رحمتت و در نعمتت آنان را امتحان و آزمايش نما، آزمايشى كه سبب برگزيدن آنها و پاك شدن آنها از زشتى ها و راهنمايى آنان به راهى كه من رفته ام باشد، و مرا به پدران و خويشاوندان رستگارم ملحق نما.»

۱۵۹- دعاى براى طلب رغبت به آخرت

«اللهم ارزقنى الرغبه فى الآخرة، حتى اعرف صدق ذلك فى قلبى بالزهادة منى فى دنياى.

اللهم ارزقنى بصرا فى امر الآخرة، حتى اطلب الحسنات شوقا و افر من السيئات خوفا يا رب ؛

خدايا! مرا به آخرت راغب و مشتاق گردان، تا آنگاه كه وجود آن را با زهد و پارسايى در امور دنيايى در خود احساس كنم.

پروردگارا! به من بينايى و شناخت در امور آخرت عطا كن، تا با شوق بسيار و از جهت ترس تو به جاى گناهان به دنبال كارهاى نيك باشم.»

۱۶۰- دعاى در قنوت نماز وتر

«اللهم انك ترى و لا ترى، و انت بالمنظر الاعلى، و ان اليك الرجعى و ان لك الاخرة و الاولى، اللهم انا نعوذ بك من ان نذل و نخزى ؛

خداوندا! تو مى بينى و ديده نمى شوى، و در جايگاه بلندى قرار دارى، و بازگشت به سوى توست، و دنيا و آخرت از آن تو مى باشد، خداوندا! از اينكه ذليل گشته و خوار شويم به تو پناه مى بريم.»

۱۶۱- دعاى ديگر قنوت

«اللهم من آوى الى ماءوى فانت ماءواى، و من لجاء الى ملجاء فانت ملجاءى، اللهم صل على محمد و آل محمد و اسمع ندائى و اجب دعائى، و اجعل عندك مآبى و مثواى، و احرسنى فى بلواى من افتنان الامتحان و لمة الشيطان، بعظمتك التى لا يشوبها ولع نفس بتفتين، و لا وارد طيف بتظنين، و لا يلم بها فرج، حتى تقلبنى اليك بارادتك غير ظنين و لا مظنون، و لا مراب و لا مرتاب، انك انت ارحم الراحمين ؛

پروردگارا! هر كه به پناهگاهى پناه جويد تو پناهم مى باشى، و هر كه به پناهگاهى پناه گيرد تو پناهگاهم مى باشى، خداوندا! بر محمد و خاندانش ‍ درود فرست و ندايم را بشنو و دعايم را اجابت نما، و مقر و جايگاهم را نزد خودت قرار ده، و در مواضع امتحان مرا از لغزش به جهت آنها و گمراهى به وسيله شيطان باز دار، به حق عظمتت كه تكذيب انسانى و خيال پردازى در آن مؤ ثر واقع نشده و امرى از آن خالى نمى باشد، تا اينكه مرا به اراده و مشيتت به سوى خود بازگردانى، بدون آنكه نسبت به تو مشكوك و مظنون بوده و رحمتت را مورد شبهه و شك قرار دهم، به درستى كه تو مهربان ترين مهربانانى.»

۱۶۲- دعاى سجده شكر

«سيدى و مولاى! المقامع الحديد خلقت اعضائى، ام لشرب الحميم خلقت امعائى، الهى لئن طالبتنى بذنوبى لاطالبنك بكرمك، و لئن حبستنى مع الخاطئين لاخبرنهم بحبى لك، سيدى! ان طاعتى لا تنفعك و معصيتى لا تضرك فهب لى ما لا ينفعك، و اغفر لى ما لا يضرك، فانك ارحم الراحمين ؛

اى آقا و مولايم! آيا براى گرزهاى آتشين اعضاى بدنم را خلق كرده اى، يا اندام درونيم را براى نوشيدن آب هاى گرم جهنم خلق نموده اى، خداوندا! اگر مرا به گناهان بازخواست كنى من تو را به كرم و بخششت مى خوانم، و اگر مرا با خطاكاران قرار دهى دوستيم نسبت به تو را به اطلاع آنان مى رسانم، اى آقايم! طاعتم تو را بهره اى نداده و گناهم به تو ضررى نمى رساند، پس آنچه به تو سود و بهره اى نمى رساند را به من عنايت كن و آنچه به تو ضرر نمى رساند را از من ببخشاى، به درستى كه تو مهربان ترين مهربانانى.»

۱۶۳- دعاى آن حضرت در صبح و شب

«بسم الله الرحمن الرحيم، بسم الله، و بالله، و من الله، و الى الله، و فى سبيل الله و على ملة رسول الله، و توكلت على الله، و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم .

اللهم انى اسلمت نفسى اليك، و وجهت وجهى اليك، و فوضت امرى اليك، اياك اساءل العافية من كل سوء فى الدنيا و الاخرة .

اللهم انك تكفينى من كل احد، و لا يكفينى احد منك، فاكفنى من كل احد ما اخاف و احذر، و اجعل لى من امرى فرجا و مخرجا، انك تعلم و لا اعلم، و تقدر و لا اقدر، و انت على كل شى ء قدير، برحمتك يا ارحم الراحمين ؛

به نام خداوند بخشنده مهربان، به نام خدا و به ياد او، و از خداوند و بسوى او، و در راه او، بر مذهب رسول او، و بر خداوند توكل كردم، و نيرو و قدرتى جز به اراده خداوند بزرگ نيست.

پروردگارا! جانم را به تو تسليت كرده، و چهره ام را به سوى تو گردانده، و كارم را به تو تفويض كردم، و از تو عافيت و سلامتى از هر بدى در دنيا و آخرت را خواهانم.

پروردگارا! تو مرا از هر كس كفايت كرده، و هيچ كس مرا از تو كفايت نمى كند، پس مرا از موارد ترس و هراس از هر كه باشد كفايت فرما، و در كارم راه گشايش و رهايى قرار ده، به درستى كه تو مى دانى و من نمى دانم، و تو توانايى و من قادر نيستم، و تو بر هر كار توانايى، به رحمتت اى مهربان ترين مهربانان.»

۱۶۴- دعا در مسجد پيامبر

در مسجد پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله به مناجات و دعا نشست و چنين سرود:

«خداوندا! اگر مرا به گناهانم مورد بازخواست قرار دهى، من تو را به كرمت طلب مى كنم.

اگر مرا در شمار خطاكاران درآوردى، اعلام مى كنم كه ترا دوست مى دارم، اى خدا و آقاى من! طاعت من نفعى متوجه تو نمى كند، و معصيت من به تو زيان نمى رساند، خدايا! اگر كوتاهى است در گذر كه تو مهربان ترين مهربانانى.(۱۱۷) »

۱۶۵- دعا براى بهشت

«اللهم اجعل الجنة لنا و لاشياعنا منزلا كريما انك على كل شى ء قدير ؛

خداوندا! بهشت را براى ما و شيعيانمان مكانى ارزشمند قرار ده، به درستى كه تو بر هر كار توانايى.»

۱۶۶- دعا براى نمازگزار

دعاى امام حسينعليه‌السلام براى ابو ثمامه صيداوى:

«جعلك الله من المصلين الذاكرين ؛

خداوند تو را از نمازگزارانى كه به ياد خدا هستند قرار دهد.(۱۱۸) »

۱۶۷- عاشق دعا

امام حسينعليه‌السلام اهل دعا بود. با خدا رابطه ذكر و مناجات بسيار داشت. دعاى عرفه او معروف است و اگر از حسينعليه‌السلام اثرى جز همين دعا باقى نمى ماند به تنهايى كفايت از آن داشت كه او را در جهان عرفان و ادب، معروف نموده و او را در بالاترين سطح ايمان و اخلاق معرفى كند. او دريايى از عرفان و خداشناسى و در عرصه اظهار ارادات و خلوص به پيشگاه خداى متعال هنوز فرياد و نداى «يا رب يا رب» او، در عرصه منا و عرفات به گوش اهل دل مى آيد، هنوز نداى اللهم او در گوش ‍ اقران و بزرگان طنين انداز است.

هنوز صداى زمزمه و ضجه و ناله او در ملكوت اعلى وجود دارد و پاكان و نيكان آنها را مى شنوند.

سراسر شب هاى عمرش، به ويژه شب عاشورايش، شب قدر بود و شب دعا بود و شب مناجات بود و شب اشك و آه و ناله بود، و هر يا رب و يا الله او معادل عبادت همه قدسيان بود. چه كسى مى تواند چون حسين خداى را بخواند و چون او به پيشگاه مقدسش عرض ارادت كند؟

در مكه و در مقام ابراهيم صورت بر آن مقام مى نهاد و مى گفت: خدايا! بنده كوچكت به درگاه تو روى آورده، گداى تو به درگاه تست، مستمند تو به سوى تو روى آورد. «عبيدك ببابك، سائلك ببابك، مسكينك ببابك ....»(۱۱۹)

۱۶۸- طلب باران توسط امام حسينعليه‌السلام

حميرى، از ابوالبخترى، از امام صادق، از امام باقر، از امام سجادعليهم‌السلام نقل كرده كه فرمود: عده اى نزد على بن ابى طالبعليه‌السلام آمده از كمى باران شكايت كردند و گفتند: اى اباالحسن! در طلب باران، براى ما دعاهايى بكن.

علىعليه‌السلام ، به حسينعليه‌السلام فرمود: در طلب باران براى ما دعاهايى بكن.

حسينعليه‌السلام (رو به خدا آورده) عرض كرد: بارالها! اى بخشنده خيرات از چشمه هايش! و اى نازل كننده رحمت ها از كان هايش! و اى روان كننده بركات بر اهلش! باران فريادرس از توست و تو فريادرس و پناهى، ما خطاكار و اهل گناهيم و تو آمرزش خواه آمرزنده اى، هيچ معبود به حقى جز تو نيست، بارالها! آسمان را در اين لحظه بر ما سرشار ببار و از باران پى در پى و پرريزش، بارانى فريادرس، گشايش دهنده فراگير، پيوسته، گوارا، حاصلخيز و فراوان، پرموج، پرخروش، ريزان، تند و سخت، روان، سيل آسا، پردامنه، لبريزساز چشمه ها و آبگيرها ما را سيراب فرما، بارانى كه بر چهره زمين راه افتاده، يكى ديگرى را پيش براند و دانه اى از پى دانه ديگر رسد، برقش بى بار و رعدش دروغين نباشد، تا با آن بندگان ناتوانت را نيرو بخشى و زمين هاى مرده را زنده كنى، و ارتفاعات تپه ها و بلندى ها را شاداب سازى و منت هايت را بر ما ببخشايى، آمين اى پروردگار جهانيان!»

آن بزرگوار نيايش خود را به پايان نبرد مگر اينكه خداى متعال باران پربار آسمان را بر آنان نازل كرد.

از سلمان پرسيدند: اى ابا عبدالله! آيا اين دعاها را به او آموخته اند؟

سلمان گفت: واى بر شما! چرا سخن رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله را به ياد نمى آوريد كه فرمود: هر آينه خدا فروغ هاى حكمت را بر زبان اهل بيت من روان ساخته است.(۱۲۰)

پى نوشت ها

۱- بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۳۱۱.

۲- جامع الاخبار، ص ۷۶.

۳- بحارالانوار، ج ۸۳، ص ۲۱۰.

۴- وسائل الشيعه، ج ۳، ص ۴۳۴.

۵- نفس المهموم، ۱۰۴.

۶- احقاق الحق، ج ۱۱، ص ۴۳۳.

۷- موسوعه كلمات الامام الحسين، ص ۶۸۶.

۸- فرهنگ جامع سخنان امام حسينعليه‌السلام ، ص ۶۳۰.

۹- فرهنگ جامع سخنان امام حسينعليه‌السلام ، ص ۸۰۶.

۱۰- فرهنگ جامع سخنان امام حسينعليه‌السلام ، ص ۷۳۳.

۱۱- مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۶۵. شفاعت امام حسينعليه‌السلام ، ۵۳.

۱۲- بحارالانوار، ج ۴۴، ۱۹۵.

۱۳- موسوعه كلمات الامام الحسين، ص ۱۳۳.

۱۴- بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۰۲.

۱۵- بحارالانوار، ص ۱۴۹.

۱۶- مقتل الحسين، ج ۱، ص ۱۸۶.

۱۷- فرهنگ جامع سخنان امام حسينعليه‌السلام ، ص ۳۷۰.

۱۸- در مكتب مهتر شهيدان، ص ۱۴۳.

۱۹- بگذار تا ببويم، ص ۲۶.

۲۰- القمقام الزخار، ج ۱، ص ۷۶.

۲۱- مناقب ابن شهر آشوب، ج ۲، ص ۳۸۸.

۲۲- نفثه المصور، شيخ عباس قمى.

۲۳- بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۳۱۷.

۲۴- احتجاج، ج ۲، ص ۸۸.

۲۵- به نقل از امام حسين، بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۹۴.

۲۶- بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۹۱.

۲۷- بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۹۲.

۲۸- بحارالانوار، ج ۴۵. ص ۱۲۱ و ۱۸۸.

۲۹- بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۱۱۰.

۳۰- بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۳۰۴.

۳۱- مقتل الحسين، مقرم، ص ۲۵۶.

۳۲- شيخ صدوق، ص ۴۴.

۳۳- دمع السجوم، ص ۱۱۸.

۳۴- گفتارهاى معنوى، ص ۱۳۰.

۳۵- نفس المهموم، ص ۱۰۴.

۳۶- زندگانى امام حسينعليه‌السلام ، رسولى محلاتى، ۳۹۸.

۳۷- اذان نغمه آسمانى، ۸۸.

۳۸- بحارالانوار، ۴۴، ص ۳۱۴.

۳۹- سخنان حسين بن علىعليه‌السلام ، ص ۱۰۱.

۴۰- لهوف، ص ۹۶.

۴۱- زندگانى امام حسين، سيد هاشم محلاتى، ۴۳۳.

۴۲- من لا يحضره الفقيه، ج ۱، باب ۳۰، حديث ۱۲.

۴۳- گفتارهاى معنوى، ص ۱۰۲.

۴۴- صحيفة الحسين، ۹۸.

۴۵- صحيفه الحسين، ۱۰۰.

۴۶- در مكتب مهتر شهيدان، ص ۴۲۶.

۴۷- طهارت، ص ۷۵۹.

۴۸- در مكتب مهتر شهيدان، ص ۴۰۰.

۴۹- در مكتب مهتر شهيدان، ص ۳۹۱.

۵۰- زيباترين شكست، ۸۷.

۵۱- رياحين الشريعة، ج ۳، ص ۶۲.

۵۲- رياحين، الشريعة، ج ۳، ص ۶۲.

۵۳- زينب كبرى، للنفدى، ص ۵۰.

۵۴- بحارالانوار، ۸۳، ص ۲۳.

۵۵- مقتل الحسين، ۲۹۴.

۵۶- بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۹۳.

۵۷- سوره بقره، آيه ۴۵.

۵۸- محجة البيضاء، ج ۱، ص ۳۷۸.

۵۹- انعام، ۱۶۲.

۶۰- وسائل الشيعه، ج ۱. سخنان حسين بن علىعليه‌السلام ، ص ۱۹۹.

۶۱- فرهنگ جامع سخنان امام حسينعليه‌السلام ، ص ۶۳۷.

۶۲- فرهنگ جامع سخنان امام حسينعليه‌السلام ، ص ۷۵۰.

۶۳- فرهنگ جامع سخنان امام حسينعليه‌السلام ، ص ۷۵۳.

۶۴- فرهنگ جامع سخنان امام حسينعليه‌السلام ، ص ۷۵۰.

۶۵- مستدرك الوسائل، ج ۴، ص ۱۸۹.

۶۶- مستدرك الوسائل، ص ۳۹۶.

۶۷- كنز العمال، ج ۸، ص ۱۵۵.

۶۸- موسوعة كلمات الامام الحسين، ص ۷۴۵.

۶۹- بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۳۱۵.

۷۰- وسائل الشريف المرتضى، ج ۱، ص ۲۲۲.

۷۱- وسايل شريف المرتضى، ص ۷۴۸.

۷۲- المناقب لابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۹۸.

۷۳- لهوف، ص ۱۲.

۷۴- بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۷۱.

۷۵- مستدرك الوسائل، ج ۱۱، ص ۲۴۵.

۷۶- مناقب لابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۶۹.

۷۷- بحارالانوار، ج ۲۴، ص ۱۶۶.

۷۸- كلمه الامام حسن، ص ۴۱، سخنان چهارده معصوم پيرامون نماز، ص ۷۴.

۷۹- جامع الاخبار، ص ۴۸.

۸۰- فرهنگ جامع سخنان امام حسينعليه‌السلام ، ص ۶۱۸.

۸۱- فرهنگ جامع سخنان امام حسينعليه‌السلام ، ص ۵۷۸.

۸۲- الكافى، ج ۲، ص ۴۴۷. سخنان چهارده معصوم پيرامون نماز، ص ۷۳.

۸۳- احقاق الحق، ج ۱۸، ص ۴۹۷.

۸۴- تهذيب الاحكام، ج ۶، ص ۷۵.

۸۵- وسائل الشيعه، ج ۳، ص ۶۰۸ - جامع، ج ۲، ص ۴۲.

۸۶- طهارت روح، ص ۲۱۴.

۸۷- زمين و تربت امام حسين ص ۶۳.

۸۸- شفاعت امام حسين، ص ۲۰.

۸۹- بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۵۱.

۹۰- من لا يحضره الفقيه، ج ۱، ص ۲۶۸.

۹۱- بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۵۳.

۹۲- بحارالانوار، ۸۵، ص ۱۵۸.

۹۳- شفاعت امام حسين، ص ۱۹.

۹۴- شفاعت امام حسينعليه‌السلام ، ص ۲۰ - ۲۱.

۹۵- سوره اسراء، آيه ۴۴.

۹۶- شفاعت امام حسينعليه‌السلام ، ص ۲۱.

۹۷- مصباح المتهجد شيخ طائفه (ره)، ص ۶۷۸.

۹۸- بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۶۲. شفاعت امام حسينعليه‌السلام ، ص ۲۴.

۹۹- ۷۲ داستان از شفاعت امام حسينعليه‌السلام ، ص ۶۷.

۱۰۰- شفاعت امام حسينعليه‌السلام ، ص ۷۲.

۱۰۱- وقايع الايام، ج ۲، ص ۱۸۲. شفاعت امام حسينعليه‌السلام ، ص ۷۳.

۱۰۲- در مكتب مهتر شهيدان، ص ۲۲۸.

۱۰۳- ۷۲ داستان از شفاعت امام حسينعليه‌السلام ، ص ۷۲.

۱۰۴- در مكتب مهتر شهيدان، ص ۲۲۹.

۱۰۵- كامل الزيارات، ۲۴۸.

۱۰۶- آثار و بركات، ص ۸۱.

۱۰۷- كامل الزيارات، ۱۹۵.

۱۰۸- فرهنگ جامع سخنان امام حسينعليه‌السلام ، ص ۷۶۰.

۱۰۹- فرهنگ جامع سخنان امام حسينعليه‌السلام ، ص ۷۵۹.

۱۱۰- داستانها، ۲۱۰۷.

۱۱۱- صحيفة الحسين، ص ۶۴.

۱۱۲- فرهنگ جامع سخنان امام حسينعليه‌السلام ، ص ۴۶۴.

۱۱۳- بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۸۳. فرهنگ جامع سخنان امام حسينعليه‌السلام ، ص ۷۱۱.

۱۱۴- فرهنگ جامع سخنان امام حسينعليه‌السلام ، ص ۴۳۸.

۱۱۵- فرهنگ جامع سخنان امام حسينعليه‌السلام ، ص ۷۷۳.

۱۱۶- فرهنگ جامع سخنان امام حسينعليه‌السلام ، ص ۷۱۲.

۱۱۷- در مكتب مهتر شهيدان، ص ۱۴۵.

۱۱۸- صحيفة الحسين، ص ۱۰۶.

۱۱۹- در مكتب مهتر شهيدان، ص ۱۴۴.

۱۲۰- فرهنگ جامع سخنان امام حسينعليه‌السلام ، ص ۱۶۰.