داستان هایی از پوشش و حجاب

داستان هایی از پوشش و حجاب0%

داستان هایی از پوشش و حجاب نویسنده:
گروه: زنان

داستان هایی از پوشش و حجاب

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: على ميرخلف زاده
گروه: مشاهدات: 10563
دانلود: 2239

توضیحات:

داستان هایی از پوشش و حجاب
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 116 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 10563 / دانلود: 2239
اندازه اندازه اندازه
داستان هایی از پوشش و حجاب

داستان هایی از پوشش و حجاب

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

داستانهايى از پوشش و حجاب

نويسنده : على ميرخلف زاده

مقدمه

خداوند متعال دين مقدس اسلام را براى سعادت و خوشبختى انسانها نازل فرموده و عفت و پاكدامنى را با آفرينش زن به هم آميخته و با آفرينشصلى‌الله‌عليه‌وآلهاو صلاح و خير جامعه را در نظر گرفته و طبعا براى او سهم به سزايى مقرّر فرموده بلكه گاهى به او نظر ويژه اى عنايت كرده و قوانين مخصوصى برايشان وضع نموده و يك سوره خاصى را به نام سوره نساء در قرآن كريم نازل فرموده است

در سوره هاى ديگر قرآن ، نيز كرارا به مسائل حياتى بانوان پرداخته و به خاطر اختلاف ميان دو جنس زن و مرد از نظر روحى و جنسى ، قوانين ويژه اى بيان فرموده و مسئله حجاب و پوشش در رأ س و پيشاپيش آن قانون قرار گرفته شده تا عفت برونى زن با عفت درونى او هماهنگ گردد و بنيان خانواده مستحكم گرديده و زيبايى و دلارايى زن از آن همسرش باشد و ديگران از آن بهره نگيرند.

در قرآن مجيد بسيار به مسأ له پوشش و حجاب اشاره فرموده و اين همه سفارش و تأ كيد به خاطر اهميت داشتن حجاب و پوشش در زندگى زن است

مطلب قابل توجه اين است كه اسلام دشمنان بسيارى دارد و به خاطر از بين بردن اين دين حاضر، دست به هر توطئه و كشتارى بزند تا اجتماع اسلام را از آن منحرف نمايد.

مردم مذهبى ما بايد آگاه باشند كه توطئه هاى استعمارگران و دشمنان اسلام هميشه به يك نحو نبوده و به خاطر تأ مين منافع خودشان گاهى به قتل و غارت و گاهى با اشغال نظامى و زمانى به تاراج اقتصادى دست مى زد، ولى امروز استعمار جديد و نو دين و عقايد و آداب و فرهنگ ملتها را مورد هدف قرار داده و در صدد تحقير و از هم پاشى آن بر آمده و به اين صورت فرهنگ مبتذل خودش را بر مردم تحميل نمايد، و در صورت موفقيت علاوه بر بردگى فرهنگى و سلطه سياسى و تاراج اقتصادى و عوارض نامطلوب اجتماعى و در يك كلام سلطه همه جانبه استعمار مردم را از خدا و دين و ولايت منحرف نمايد.

دشمنان اسلام به قانون حجاب ايراد گرفته اند و در پوشش طرفدارى از مقام زن ، حجاب را نوعى تحقير و پائين آوردن شخصيت زن قلمداد نموده اند و گفته اند كه زن در حجاب نوعى محدوديت است و نمى گذارد آنطور كه شايسته است به كمال و رشد و ترقى برسد.

اين ياوه سرائيها از اين افراد منحرف عجيب نيست ، زيرا كه اين به صلاح طرفداران آزادى زنان ، به عمق و حكمت قانون حجاب پى برده اند، ولى به علت داشتن سوء نيت خواسته اند كه با جلوه دادن نظريات پليدشان زنان را از داشتن حجاب بر كنار نمايند كه ما به فضل و عنايات خدا و امام زمان( عليه‌السلام ) آنها را در اين كتاب رسوا كرده ايم

آنها مى كوشند در وسائل ارتباط جمعى مختلف ، از قبيل مجلات ، راديو و تلويزيون و ماهواره و غيره پوشش و حجاب زنان را زير سؤ ال قرار دهند و توجيح نمايند و آئين حجاب را زشت جلوه دهند و در نتيجه زنان را به فساد و تباهى بكشانند، ليكن در برابر اين نوع تبليغات زهرآگين بر زنان مسلمان واجب است كه به حجاب پايبند باشند، و اين دستور مقدس اسلام را قولا و عملا در همه جا تبليغ نمايند.

مردم مسلمان ايران هوشيار و بيدار باشند و عمق فاجعه را متوجّه گردند، زيرا استعمار از هر طريقى كه خواست به اين نظام مقدس اسلامى ضربه وارد كند همانطورى كه عرض كردم با جنگ و فشارهاى اقتصادى و... با شكست مواجه گرديد ولى امروز استراتژى استكبار جهانى با ترويج فرهنگ فساد و بدحجابى در بين زنان و دختران بدين وسيله مى خواهد جوانان ما را از معنويت و روح ايمان دور و زمينه گرايش به مظاهر مبتذل غرب را به ما تحميل نمايد تا به تدريج جامعه اسلامى را از درون بپوشاند.

اين كتاب كوشش مختصرى از منافع و خوبيهاى پوشش و حجاب و زيانهاى مفاسد بى حجابى و بدحجابى را به صورت داستان بيان مى كند تا رفع شبهات و روشنگرى بانوان تحصيل كرده گردد.

اين اوراق را به ساحت قدس عالم امكان امام زمان (عج) هديه مى نمايم و ثواب آن را به روح شهدا و علماء دين و خدمتگزاران به دين و قرآن و مملكت و امام راحلمان (ره) و برادر شهيدم شيخ احمد ميرخلف زاده نثار مى نمايم و سلامتى امام زمان و ملّت ولايى و رهبر عزيز انقلاب اسلامى را از خداوند متعال خواستارم

قم مقدسه : ١٤/١٢/٧٨

حقير درگاه حق على ميرخلف زاده

حجاب فرمان خداست

حجاب فرمان خداست و پروردگار متعال در قرآن كريم در مورد واجب بودن حجاب و حدود آن در پنچ آيه صريحا دستور فرموده ، ولى در مورد حفظ عفّت و پاسدارى از حريم آن در قرآن بيش از ده آيه وجود دارد. (كه در كتاب حجاب و عفاف بحث خواهد شد، انشاءاللّه .)

آياتى كه به طور صريح اصل حجاب را براى زنها واجب و لازم و ضرورى دانسته پنج آيه مى باشند كه عبارتند از آيه ٣٠ سوره نور، و آيه ٥٩ و ٥٣ و ٣٣ و ٢٣ سوره احزاب كه به ترتيب به بررسى آنها مى پردازيم

در آيه ٣٠ سوره نور مى خوانيم :

اى پيامبر! به بانوان با ايمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه كردن به نامحرمان) فرو بندند و عورتهاى خود را بپوشانند، و زينت هاى خود را جز آن مقدارى كه نمايان است ، آشكار نسازند و با روسرى و چادر، سر و گردن و سينه و اندام خود را بپوشانند و زينت و (برجستگيهاى اندام) خود را هم از زير چادر ظاهر نكنند، مگر براى شوهرانشان و پدرانشان و پدرشوهرانشان و پسرانشان و پسران همسرانشان و برادرانشان و پسر برادرانشان و پسران خواهرانشان و زنانِ هم مذهبشان و كنيزانشان و مردانيكه به هر دليل تمايلى به زن ندارند و كودكانى كه از امور جنسى بى اطلاعند (غير از مميّزين). و پاهاى خود را به زمين نكوبند تا زينتهاى پنهانشان ظاهر شود و همگى به سوى خدا توبه كنيد اى مؤ منان ، باشد كه رستگار شويد.(١)

حجاب در كتاب آسمانى

دومين آيه اى كه بر وجوب رعايت حجاب براى زنان در برابر نامحرمان ، دلالت صريح مى كند، آيه ٥٩ سوره احزاب است كه مى خوانيم :

اى پيغمبر! به همسران و دخترانت و بانوان مومن بگو: با روپوشها و روسرى ها و چادرها و جلبابها خود را بپوشانند. زيرا اين كار (چادر پوشيدن ) موجب مى شود كه بهتر به عفت شناخته شوند، و مورد آزار و تعرض هوسرانان قرار نگيرند. (و اگر تاكنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند، زيرا) خدا همواره آمرزنده ، و مهربان است

اين آيه نيز به اصل وجوب حجاب براى بانوان ، تصريح نموده است و در پايان به يكى از فلسفه هاى حجاب كه عدم آزار از ناحيه مزاحمها است اشاره كرده است

مى توان گفت : اين آيه در قرآن جامع ترين آيه در حفظ حجاب و حريم عفّت است ، به خصوص با توجه به آيه قبل از خود، و آيه بعد كه شديدترين هشدارها را به متجاوزين حريم عفّت داده است

در اين آيه دو مطلب در مورد حجاب هست كه با بررسى آن دو حقيقت مطلب آشكار مى گردد، يكى آنكه منظور «كلمه يُدني نَ» چيست و دوم آنكه منظور از «جلباب» چه مى باشد؟ «يُدْنِينَ» در اصل از «دُنُوّ» به معنى نزديك كردن است ، منظور از آن در اين آيه اين است كه زنان بايد لباس حجاب «مثلا چادر» را از خود دور نسازند، و صورت و بدن خود را به وسيله آن بپوشانند.

علاّمه شهيد مطهّرى در توضيح اين مطلب مى نويسد:

استفاده : زنان از روپوشهاى بزرگ كه بر سر افكنده اند، دو جور بوده است ، يك نوع صرفا جنبه تشريفاتى و اسمى داشته است ، همانگونه كه در عصر حاضر بعضى از بانوان چادرى را مى بينيم كه چادر داشتن آنها صرفا جنبه تشريفاتى دارد، با چادر هيچ جاى بدن خود را نمى پوشانند، بلكه آن را رها مى كنند، وضع چادر بر سر كردنشان نشان مى دهد كه اهل پرهيز از معاشرت با مردان نامحرم نيستند، و از اينكه مورد بهره بردارى چشمها قرار بگيرند، امتناعى ندارند.

نوع ديگر بر عكس بوده و هست ، زن آن چنان با مراقبت لباسها و چادر خود را مى گيرد و آن را رها نمى كند كه نشان مى دهد كه اهل عفاف و حفاظ است ، و اين كار نيز خود به خود آژير دور باشى براى دزدان ناموس ايجاد مى كند و ناپاك دلان را مايوس مى سازد)

نتيجه اينكه جمله «يُدني نَ» بيانگر آن است كه از پوشش بايد به صورت صحيح استفاده شود، و آن را جّدى گرفت ، نه صورى و تشريفاتى ، و گرنه چه بسا بعضى از پوششها - حتّى مثل چادر - به خاطر رها نمودن آن ، همچون ويترينهاى مغازه ها، هيجان انگيزتر شده ، و نبودش بهتر از بودنش است

جمله «جلباب» جامه گشادى است كه از روسرى بزرگتر و از عبا كوچكتر است و يا پيراهن و يا جامه اى گشاد و بزرگى است كه از ملحفه ، (ملافه يا روپوش بزرگى همانند چادر است) كه زنان به وسيله آن (بنا به تفسير الميزان) صورت و گردن و جامه هاى خود را مى پوشانند...

نتيجه اينكه آيه مذكور مى گويد: زنان بايد با پوششى گشاد و وسيع سر و سينه خود را (تا پا) به خوبى بپوشانند، به گونه اى كه موجب تهيج هوسبازان ، و به دنبال آن مورد مزاحمت آنها قرار نگيرند، بنابر اين زنان مسلمان ، براساس اين آيه ، نبايد با لباسهاى چسبان ، در برابر چشم مردم ظاهر شوند.(٢)

اصلا: فلسفه حجاب و پوشش ، بيشتر از اينرو است كه باعث تهيج مردان و جوانان و فساد و گسترش فحشا نگردد.

حجاب در قرآن

سومين آيه اى كه حجاب را براى عموم بانوان واجب و ضرورى دانسته آيه پنجاه و سه سوره احزاب است كه فرموده : هر گاه از زنان (پيامبر) متاعى يا چيزى را از وسايل زندگى خواستيد از پس پرده و حجاب بخواهيد زيرا اين كار براى قلبهاى شما و ايشان پاك و پاكيزه و بهتر است

اين آيه نيز اختصاص به زنان پيامبر دارد زيرا يكى از فوائد حجاب عدم ارتباط غير ضرورى زن و مرد را متذكر مى شود.

چهارمين و پنجمين آيه حجاب ، آيه ٣٢ و ٣٣ سوره احزاب است كه مى خوانيم :

اى همسران پيامبر شما مثل زنهاى معمولى نيستيد، تقوا پيشه كنيد، و به طور هوس انگيز حرف نزنيد تا بيمار دلان در شما طمع كنند و سخن شايسته بگوئيد و در خانه هاى خود بمانيد و مثل دوران جاهليت ميان مردم ظاهر نشويد.

دو آيه فوق گرچه خطاب به زنان پيامبر اكرم( صلى‌الله‌عليه‌وآله ) است ، ولى بانوان ديگر نيز در حكم و معنا با آنها شريك هستند، و راز خطاب به آنها به خاطر الگو قرار دادن آنها است و بخاطر تاكيد بيشتر است مثلا بقول خودمان به در مى گويند كه ديوار بشنود، والا بانوان پيغمبر مبرّا هستند...

در آيه نخست به يكى از دستورهاى حفظ حريم عفّت دستور داده شده كه زنان با ناز و كرشمه و صداى نرم و تهيج انگيز سخن نگويند، تا كسانيكه دلشان بيمار است به طمع هوسهاى جنسى بيفتند، بلكه به خوبى و شايستگى سخن بگويند.

در آيه دوم سخن از حجاب و پوشش به ميان آمده و بيانگر آن است كه برهنگى و رعايت نكردن حجاب از شئونات عصر جاهليّت بوده و شما باهتك حريم حجاب ، جاهليت ديگرى بوجود نياوريد.

واژه «تبرج» در گفتار اهل لغت به معنى (خود نمايى و جِلوه گرى است

در لغتنامه مصباح المنير آمده : تبرج زن يعنى : زن زينتها و زيباييهاى خود را براى نامحرمان ظاهر سازد و در لغتنامه «العين» آمده : زنى كه زيباييهاى گردن و چهره اش را به نامحرمان نشان دهد تبرّج نموده است

منظور اينكه اين آيه به بانوان تاكيد مى كند كه حريم حجاب و عفّت خود را حفظ و زيباييهاى اندامشان را ظاهر نسازند، و از خودنمايى و جلوه گرى به طور جدّى خود دارى نمايند و جاهليت ديگرى همچون جاهليت عصر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله را كه زنان در آن هنگام رعايت حجاب نمى كردند و با جلوه گرى در برابر ديدگان هوس آلود مردان ظاهر مى شدند به وجود نياورند.

بنابر اين در منطق قرآن ، بى بند و بارى زنان ، و بى حجابى و بدحجابى آنها، نه تنها تمدّن و نشانه ترقى و رشد نيست ، بلكه يك نوع واپس گرايى و جاهليت و پستى است و بايد به شدّت با آن مبارزه نمود.

نتيجه اينكه زن مسلمان و پيرو قرآن و شيعه و اهلبيتى و ولائى ، در گفتار و رفتار و لباس پوشيدن ، نبايد در نزد نامحرمان خود را برجسته نشان دهد و موجب جلب توجّه آنها به خود گردد، و اگر خود را برجسته و جالب نشان دهد، مثل زنان جاهليت رفتار كرده كه در كوچه و بازار به گونه اى راه مى رفتند كه نامحرمان را به سوى خود جلب كرده و به دنبال خود مى كشاندند. (٣)

حجاب و عفت

در قرآن ، غير از اين پنج آيه اى كه صراحتا بر وجوب حجاب داشت و ذكر شد، آيات متعدد ديگرى وجود دارد كه مفهوم آنها بر واجب و ضرورى و لازم بودن حجاب دلالت مى كند و در مورد آنانكه حريم حجاب و عفاف را رعايت نمى كنند و يا زمينه ساز براى تهيّج هوسهاى آلوده و هر گونه بى عفّتى هستند هشدار مى دهد و اخطار مى كند، و به طور كلى پيام دهنده آن است كه هر گونه بدحجابى كه موجب فساد و انحراف جنسى و آلودگى ، چشم چرانى و امور خلاف عفّت گردد، از نظر اسلام ممنوع است

مثلا خداوند متعال در سوره ٣١ سوره نور به پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمان مى دهد كه به زنان با ايمان بگو حجاب خود را رعايت كنند و مى فرمايدوَ لا يَضْربْنَ بِاَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ م ا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ

بايد بانوان ، طورى راه نروند تا زينت پنهانيشان آشكار شود.

منظور از اين آيه ، اين است كه نبايد بانوان در هنگام راه رفتن ، پاهاى خود را چنان بر زمين بكوبند كه صداى خلخالهايشان به گوش برسد و همچنين به گونه اى با (طق و طوق) راه نروند كه زينت هاى مخفى آشكار گردد اين باريك بينى اسلام براى حفظ حريم عفاف جامعه است

اين مطلب بيانگر آن است كه اسلام به قدرى در مورد حفظ حريم عفت ، پافشارى مى كند كه حتى اجازه چنين كارى را نمى دهد، بنابر اين به طريق اولى انجام هر گونه عواملى را كه آتش شهوت جوانان را شعله ور مى سازد اجازه نخواهد داد.

نتيجه اينكه : هر گونه نشر عكسها، رمانهاى عشقى و فيلمهاى تحريك آميز و نشان دادن صورت و دستهاى آرايش شده و بَزَكْ كرده و لاك ماليده ممنوع است ، و مردان و زنان بايد از هر گونه عواملى كه در آن (ريبه) است يعنى ترس سوق دادن به سوى انحراف جنسى و تهيّج هوسهاى آلوده است پرهيز نمايند.

بنابر اين اگر چهره زنان هم در بعضى از موارد موجب بر انگيختن هوسهاى آلوده گردد، بايد از آشكار كردن آن پرهيز نمود.(٤)

حجاب از نظر پيغمبر(صلى‌الله‌عليه‌وآله)

حضرت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در ضمن گفتارى فرمود: دو دسته اهل دوزخ هستند و حتى بوى بهشت (كه تا پانصد سال راه به مشام مى رسد) به مشام آنها نخواهد رسيد.

١ - ستمگرانِ تازيانه به دست كه با تازيانه مردم را بى خودى مى زنند.

٢ - زنان بدحجاب و برهنه اى هستند كه با زرق و برق ، خود را به مردم نشان داده و هوسهاى آنها را به سوى خود جذب مى كنند، موهاى سرشان همچون كوهانهاى شتر سبكسر عربى است(٥)

و فرمود: زنى كه از خانه اش در حالى كه خود را آراسته و بزك كرده و عطر زده (بى آنكه پوشش اسلامى را رعايت كند) خارج گردد، و شوهرش به اين كار راضى باشد.

(گناه آن به قدرى بزرگ است كه) براى هر گامى كه آن زن در بيرون خانه برمى دارد، خانه اى در دوزخ براى شوهرش ساخته مى شود.(٦)

و نيز فرمودند:

زن بى حفاظ، آسيب پذير است ، هر گاه از خانه (بدون حجاب) خارج شد، شيطان او را احاطه مى كند و در چشم انداز نفوذ شيطان قرار مى گيرد.(٧)

و نيز فرمودند: با خواندن سوره نور(و توجّه و عمل به دستورهاى آن) زنان خود را (از بى عفتى و دورى از حريم حجاب) حفظ كنيد.(٨)

و نيز فرمودند: زنى كه خود را براى ديگران خوشبو كند او خود در آتش است و ننگ محسوب مى گردد.(٩)

و نيز فرمودند: وقتى زنى در جائى بنشست و از آنجا برخاست نبايد مردى در آن مكان بنشيند تا آنكه گرمى آن از بين برود و سرد شود.(١٠)

ونيز فرمودند: هركس با زنى كه محرم او نيست مصافحه كند غضب حق تعالى را براى خود خريده است(١١)

و نيز فرمودند:هر كس بطور حرام با زنى مصافحه كند يعنى به او دست بدهد روز قيامت در غّل و زنجير بسته و سپس به آتش انداخته خواهد شد.(١٢)

و نيز فرمودند: براى زن سزاوار نيست كه هنگام بيرون رفتن از خانه اش لباسهايش را به خودش بچسباند كه برجستگى هاى اندامش از بيرون ظاهر گردد.(١٣)

پيامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند:

يا فاطمه هر زنى كه خود را زينت كند و لباسهاى زيبايش را بپوشد و از خانه خارج شود كه مردم به او نگاه كنند، ملائكه آسمانها و زمينهاى هفتگانه او را لعنت مى كنند و پيوسته مورد غضب الهى است و اگر بميرد دستور داده مى شود او را بسوى آتش جهنم ببرند.(١٤)

و نيز فرمودند:

اى سلمان در آخر زمان مردها به مردها وزنها به زنها بسنده كنند، لواط رايج مى شود و هم جنس بازى فراوان گردد و آثار شوم آن مانند مرض«ايدز» دنيا را فرا مى گيرد و مردها شبيه به زنها و زنها شبيه به مردها مى شوند و زنان و دختران سوار «زين» (مانند دوچرخه و موتور) مى شوند، بر اينگونه زنان از امت من لعنت خدا باد.(١٥)

و نيز فرمودند:

در آخر زمان زنها پوشيده و برهنه هستند (لباسى مى پوشند كه در ايجاد فساد با برهنه بودن تفاوتى ندارند، يعنى برجستگى هاى اندامشان از زير لباس ظاهر است). روسرى هايشان را مثل كوهان شتر درست مى كنند، لعنت كنيد ايشان را كه آنها ملعونند.(١٦)

حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله خطاب به حولاء همسر عطاره ، مى فرمايند:

اى حولاء زينت خود را براى غير شوهرت آشكار نكن و براى زن جايز نيست مچ و پايش را براى مرد نامحرم آشكار سازد و اگر مرتكب چنين عملى شد.

اول اينكه : خداوند سبحان هميشه او را لعنت مى كند.

دوم اينكه : دچار خشم و غضب خداوند بزرگ مى شود.

سوم اينكه : فرشتگان الهى هم او را لعنت مى كنند.

چهارم : عذاب دردناكى براى او در روز قيامت آماده مى شود.

اى حولاء هر زنى كه به خداوند سبحان و روز قيامت ايمان دارد زينتش را براى غير شوهرش ظاهر نمى كند و همچنين موى سر و مچ خود را نمايان نمى سازد و هر زنى كه اين كار را براى غير شوهرش انجام دهد دين خود را فاسد كرده و خداوند را نسبت بخود خشمگين نموده است(١٧)

حجاب از نظر علىعليه‌السلام

حضرت اميرالمومنين علىعليه‌السلام در ضمن فرمايشاتشان به فرزندش امام حسنعليه‌السلام مى فرمايد: در مورد حجاب بانوان سختگير باش ، چرا كه رعايت حجاب به طور جدّى و محكم ، زنان را به سالمتر و پاكيزه ، حفظ خواهد كرد.(١٨)

و نيز فرمودند:

پوشيدن لباس ضخيم بر شما لازم است ، زيرا كسى كه لباسش نازك و بدن نما باشد، دينش نيز ضعيف و نازك است(١٩)

و نيز فرمودند: شوهرى كه از همسرش اطاعت كند، خداوند او را از جانب صورت به طور واژه گونه وارد دوزخ گرداند.

شخصى پرسيد: اين اطاعت كه موجب چنين مجازاتى است كدام اطاعت است ؟

حضرت فرمودند: زن از او مى خواهد كه با لباس نازك (به مراكز پر جمعيت مانند) حمّامها و عروسيها و مجالس ترحيم برود، و شوهرش ، به او اجازه دهد و از سخن او اطاعت كند.»(٢٠)

(زيرا عدم كنترل اين قبيل مراكز عمومى با موازين شرعى و اخلاقى ، جايگاهى براى فساد خواهد شد)

و نيز فرمودند:

پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله نهى كرد، زنى را كه براى غير شوهرش آرايش نمايد و اگر چنين كند بر خداوند سزاوار است كه او را در آتش دوزخ بسوزاند.(٢١)

اميرمومنان علىعليه‌السلام در يكى از فرمايشاتشان به همين مطلب اشاره و نيز فرمودند:

در آخرالزمان كه بدترين زمانها است ، زنان بى حجاب و برهنه آشكار مى شوند كه با زينت و آرايش بيرون مى آيند، آنان از مرز دين خارج شده اند و در فتنه ها وارد گشته اند و به سوى شهوتها تمايل و شتاب دارند،

حرامها را حلال مى كنند و سرانجام در جهنم و دوزخ گرفتار آتش و عذاب ابدى خواهند شد.(٢٢)

از اين فرمايشات هشدار دهنده شش مطلب مهم زير فهميده مى شود:

١ - آن زمانى كه زنان رعايت حريم حجاب و عفاف نكنند، بدترين زمانها است

٢ - زنانى كه با آرايش و نمايش از خانه بيرون مى آيند و سنگر عفّت را بشكنند، از دين خارج شده اند و در مقابل دين قرار گرفته اند.

٣ - اين گونه زنان در فتنه ها وارد شده اند و موجب فتنه ها و انحرافها و گناهان خواهند شد.

٤ - اين گونه زنان گرايش به هوسهاى شهوت انگيز دارند، شهوت پرستى بر آنها حاكم است نه عقل و منطق

٥ - اين گونه زنان حرامهاى الهى را حلال كرده و با بى بند و بارى خود، حدود الهى و مرزهاى دينى را زير پا مى گذارند، و موجب افزايش فساد مى شوند.

٦ - سرانجام اين گونه بانوان ، عذاب ابدى در دوزخ خواهد بود.

آرى آنانكه حريم حجاب و عفّت اسلامى را رعايت نمى كنند، اين گونه موجب انحرافها و پليديها شده ، و موجب گسترش دامنه فساد مى گردند و سرانجام ، خود نيز در ميان دنياى جهنمى خود مى سوزند و زندگى پوچشان ، به عذاب ابدى الهى مى پيوندد.(٢٣)

حجاب از نظر ائمه

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

براى زن هنگام خروج از خانه شايسته نيست كه لباسش را خوشبو كند.(٢٤)

امام موسى بن جعفرعليه‌السلام بنقل از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: هر كسى به خدا و روز قيامت ايمان دارد، هرگز در جائى نمى ماند كه نفس زن نامحرمى را بشنود.(٢٥)

امام باقرعليه‌السلام فرمودند: جايز نيست زن خود را شبيه مرد نمايد. زيرا پيامبر مردانى را كه مشابه زنان مى شوند و همچنين زنانى كه خود را شبيه مردها قرار مى دهند لعنت كرده است. (٢٦)

عذاب زنان

آقا سيدالمظلومين اميرالمومنين حضرت علىعليه‌السلام فرمود:

يك روز من و سيّده زنان عالم حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام بر حبيب خدا حضرت پيغمبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله وارد شديم و آن بزرگوار را در حالى ديديم كه شديدا گريه مى كرد.

به آن حضرت عرض كردم : پدر و مادرم فدايت شوند، يارسول اللّه ، چه شده ؟! چه چيزى شما را به گريه درآورده ؟

آن حضرت فرمود: ياعلى شب معراج وقتي كه به آسمان رفتم ، زنان امتم را در عذاب شديد مشاهده كردم بخاطر آن شدت عذابها گريان و نالان شده ام

حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام فرمود: مگر چه ديديد كه اينقدر متأ ثر و گريان شده ايد؟!

حضرت رحمه للعالمينصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

١ - زنى را ديدم كه به مويش آويزان كرده بودند، در حاليكه مغزشصلى‌الله‌عليه‌وآله ميجوشيد.

٢ - زنى را مشاهده كردم كه به زبانش آويزانش كرده بودند، و از حميم جهنم در حلقش مى ريختند.

٣ - زنى را ديدم كه به دو پستانش آويزانش كرده بودند.

٤ - زنى را مشاهده كردم كه دست و پايش را بسته اند و مارها و عقربها را بر او مسلط كرده بودند.

٥ - زنى را ديدم كه گوشت بدنش را با قيچى مى چيدند و مجبورشصلى‌الله‌عليه‌وآله مى كردند كه آن را بخورد، و آتش از زير آن زبانه مى كشيد.

٦ - زنى را مشاهده كردم كه به صورت كر و لال و كور است ، در حالى كه در تابوتى از آتش مى باشد و مغز سرش از دماغش خارج مى شود و بدن او به صورت جذام و برص است

٧ - زنى را ديدم كه به دو پايش آويزان كرده اند، در حاليكه در تنورى از آتش بود.

٨ - زنى را مشاهده كردم كه گوشت بدنش را از قسمت جلو و عقب به وسيله مقراضهايى از آتش جدا مى كردند.

٩ - زنى را ديدم كه صورت و دستهايش آتش گرفته ، در حالى كه روده هايش را مى خورد.

١٠ - زنى را مشاهده كردم كه سرش مثل سر خوك ، و بدنش مثل بدن الاغ و به انواع عذابها شكنجه اش مى دادند.

١١ - زنى را ديدم كه به صورت سگ بود، و آتش از عقبش خارج مى شد و ملائكه با گرز آهنى از آتش ، بر سر و بدنش مى كوبند.

بى بى دو عالم فاطمه زهراعليها‌السلام فرمودند: اى حبيب من و اى نور چشم من ، اى پدر بزرگوارم به من بفرمائيد كه اين زنان چه عملى داشته اند و به چه جهت به اين عذابها گرفتار شده اند و راه و روش شان چه بوده كه پروردگار متعال آنها را به چنين شكنجه هايى مبتلا نموده ؟!

آقا رئيس اسلام حضرت محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

١ - «آن زنى را كه به موهايش آويزان شده بود، آن زنى بود كه موهايشصلى‌الله‌عليه‌وآله را از مردان نامحرم نمى پوشانيد».

٢ - آن زنى را كه به زبانش آويزان كرده بودند، آن زنيست كه شوهرش را با زبانش اذيت مى كرد.

٣ - آن زنى را كه به دو پستانش آويزان بود، آن زنى بود كه از همبستر شدن با شوهرش خوددارى مى نمود.

٤ - آن زنى را كه دست و پايش را بسته اند و مارها و عقربها را بر او مسلّط كرده بودند، آن زنى بود كه بدون اجازه شوهرش از خانه خارج مى شد.

٥ - «آن زنى را كه از گوشت بدنش با قيچى مى چيدند و به او مى خورانيدند، زنى بود كه خودش را براى مردان نامحرم زينت مى كرد و بدنش را به آنها نشان مى داد».

٦ - آن زنى را كه كر و كور و لال بود، آن زنى بود كه از راه زنا بچّه دار مى شد و به گردن شوهرش مى انداخت

٧ - آن زنى را كه به پاهايش آويزانش كرده بودند، زنى بود كه در حال نجاست وضو مى گرفت يعنى رعايت نجس و پاكى را نمى كرد، و در وقت جنابت و حيض غسل نمى نمود، و در نمازش سستى مى كرد.

٨ - «آن زنى را كه از گوشت جلو و عقب بدنش با مقراض از آتش جدا مى كردند، زنى بود كه خود را از راه نامشروع به مردان عرضه مى داشت ».

٩ - آن زنى كه صورت و دستهايش آتش گرفته و روده هايش را مى خورد، آن زنى بود كه قوّادى مى كرد، يعنى واسطه حرام بود.

١٠ - آن زنى كه سرش مثل سر خوك و بدنش مثل بدن الاغ بود، آن زنى بود كه سخن چينى مى كرد و زياد دروغگو بود.

١١ - آن زنى كه به صورت سگ بود آن زنى بود كه آوازه خوان (و صدايش را براى نامحرم با ناز و كرشمه و مهيّج رها مى كرد) و حسود بود. (٢٧)

مسيحى كه مسلمان شد

يكى از علماء اسلام مى نويسد:

روزى يك زن مسيحى با شوهرش پيش من آمد و گفت : من از اسلام مسائلى را فهميده ام و از دستورات و قوانين آن كه مترقى است در شگفت و حيرتم و به آن علاقه مندم ، ولى بخاطر يكى از دستورات آن ، من هنوز به اسلام گرايش پيدا نكرده ام ، و درباره آن با شوهرم و عدّه اى از مسلمانان بحث و گفتگو نموده ام كه متاسفانه پاسخ قانع كننده اى نشنيده ام ، اگر شما بتوانيد مرا قانع كنيد من به دين اسلام مشرف شده و مسلمان خواهم شد.

من گفتم : آن دستور كدام است ؟!

زن مسيحى گفت : دستور حجاب است چرا اسلام حجاب را براى زن لازم دانسته ؟ و چرا به او اجازه نمى دهد كه مثل مرد بدون حجاب از خانه بيرون بيايد؟ سپس بنا كرد به ايراد و انتقاد كردن ، كه حجاب مانع رشد و ترقى زنان ، و سبب عقب ماندگى در جامعه است

من پس از شنيدن ايرادها و انتقادهاى آن زن ، چنين پاسخ دادم : آيا شما تا بحال به بازار جواهر فروشى رفته ايد؟

گفت : آرى ، گفتم : چرا جواهر فروشان ، طلا و سائر جواهرات گرانبهاى خود را در ويترين شيشه اى قرار داده و درب آنرا قفل ميكنند؟

گفت : بخاطر اينكه دست دزدان و خيانتكاران و سارقان به آنها نرسد.

در اينجا آن عالم دينى رو كرد به زن مسيحى و اظهار داشت فلسفه حجاب نزد ما مسلمانها همين است كه : زن گُلى خوشبو است زن گوهر و ياقوت گرانبهاست و چون جنس لطيف زن هم مانند طلا و جواهرات است ، و بايد از دست خيانتكاران و دزدان عِفت و ناموس محافظت كرد، و از چشم تبهكاران و اهل فساد حفظ نمود، زيرا زن همانند مرواريد است كه در صندوقچه صدف بايد پنهان گردد تا طعمه آنان نشود و تنها ساتر و نگهدارنده زن حجاب است و حجاب براى زنان مانند محفظه اى بر جواهرات است و اگر زنان نيز در پوشش نباشند. هميشه در معرض خطرات و تجاوزات قرار مى گيرند و به خاطر نشان دادن زيبائى ها پيوسته مورد آزار و تعدى مفسدين مى شوند.

آرى دخترم دستور حجاب در اسلام باين جهت است كه زن از دست خيانتكاران در امان باشد. زيرا بدنش پوشيده و زينتهايش مستور است و مردم از او چيزى نمى بينند و در او طمع نمى كنند و از او دورى مى جويند و نظرشان را جلب نمى كند، بلكه از او حساب مى برند و حيا مى كنند، همه اينها به خاطر حجاب است و شما مطمئن باش كه اگر زن در پوششصلى‌الله‌عليه‌وآله حجاب نباشد، پيوسته در معرض آزار مفسدين است ، بنا بر اين حجاب شرافت و بزرگوارى توست ، آرى دخترم اين گوشه اى از فلسفه حجاب بوده كه تذكر دادم

پس از شنيدن اين مطلب ، آن خانم مسيحى فكرى كرد... و سپس با چهره اى درخشان گفت : من تا بحال اين گونه نشنيده بودم شما بسيار جالب بيان كردى ، و اكنون اسلام را ميپذيرم

دوشيزه مسيحى در همان جلسه ، شهادتين را بر زبان جارى كرد، و اسلام را پذيرفت

خواننده محترم : از اين گفتگوى مذهبى آشكار شد كه اسلام مى خواهد شخصيت و پاكى زن را حفظ نمايد، و به دنبال آن از اجتماع حمايت كند، از اين رو حجاب را به عنوان شرط اساسى براى هدف مزبور لازم دانسته است همچنين از اين گفتگو روشن مى شود كه اغلب بانواني كه بى حجاب هستند از فلسفه حكيمانه حجاب اطلاع ندارند و به آثار پرسودش توجه ندارند و از مفاسد بى حجابى غافلند، تنها بوسيله حجاب ، عفت و شخصيت زن حفاظت مى شود، و از خطرات ناشى از بى حجابى در امان ميمانند.(٢٨)

حجاب حضرت زهرا( عليها‌السلام )

امام باقرعليه‌السلام فرمود:

روزى پيغمبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله همراه جابر به طرف خانه حضرت زهراعليها‌السلام حركت كردند، وقتى كه كنار در رسيدند، پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله دستشصلى‌الله‌عليه‌وآله را روى در گذاشت و با صداى بلند فرمود: سلام عليكم

حضرت فاطمهعليها‌السلام فرمود: و عليكم السّلام

حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: آيا اجازه هست وارد خانه بشويم ؟ حضرت فاطمهعليها‌السلام فرمود: آرى اى رسول خدا.

حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: آيا اجازه هست همراه شخصى كه با من است وارد گردم ؟

حضرت فاطمهعليها‌السلام فرمود: سر برهنه هستم

حضرت پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: با رو انداز، خود را بپوشان حضرت فاطمهعليها‌السلام خود را پوشانيد. بار ديگر حضرت پيغمبر براى خود و جابر طلب اجازه كرد، حضرت فاطمهعليها‌السلام اجازه داد، آنگاه آن دو وارد خانه شدند.(٢٩)