داستانهاى شگفت انگيز از صدقه و فوايد آن

داستانهاى شگفت انگيز از صدقه و فوايد آن28%

داستانهاى شگفت انگيز از صدقه و فوايد آن نویسنده:
گروه: سایر کتابها

داستانهاى شگفت انگيز از صدقه و فوايد آن
  • شروع
  • قبلی
  • 73 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 14824 / دانلود: 2979
اندازه اندازه اندازه
داستانهاى شگفت انگيز از صدقه و فوايد آن

داستانهاى شگفت انگيز از صدقه و فوايد آن

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

داستانهاى شگفت انگيز از صدقه و فوايد آن

نویسنده: معصومه بيگم آزرمى

تذکراین کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنینعليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام گردیده است.

مقدمه

الحمد لله رب العالمين ، و الصلوة و السلام على خير خلقه محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و آله الاطهارعليه‌السلام و لعنة الله على اعدائهم اجمعين اما بعد جامعه اسلامى همچون پيكر واحدى است ، هدف از زندگى بندگى خدا كه همان كمال واقعى است ، مسائلى ديگر در اين راه هدف هاى مقدماتى هستند، اما همين مقدمات در نيل به هدف تاءثير فراوانى دارند، جامعه فقير، در بند مشكلات اقتصادى به سختى مى توانند در راه خدا تلاش كرده و به كمال مطلوب برسند، اسلام مومنين را تشويق نموده است كه علاوه بر پرداخت ماليات هاى واجب نظير خمس و زكات ، از مازاد بر نياز خود، با طيب خاطر و آرامش وجدان ، خلاءهاى پديد آمده از فقر را پُر كنند، نيازمندان را تاءمين كرده و دست رد به سينه محتاجان نزنند، مال را مالِ خدا دانسته و نيازمندان را، عيالِ خدا، و از مال براى رفع نياز محرومان استفاده كنند، گرايش و ايمان به مبدء و معاد مانع از آن مى شود كه مسلمين پول و ثروت خود را هدف قرار داده و آرمان ها و عقائد خود را نديده بگيرند، با اين بينش ، انسانِ محتاج ، احساس حقارت و ذلت نمى كند، چون دريافت اين كمك ها، حقى است كه خدا براى او معيّن كرده است ، انسان بخشنده و پول دار نيز فخر و خودپسندى بر خود روا نمى دارد، زيرا خدا به او ثروت داده و خدا است كه از او صدقه را دريافت مى كند. امام چهارمعليه‌السلام هرگاه صدقه مى داد، دستش را مى بوسيد، گفتند: چرا؟

فرمود: صدقه پيش از آن كه به دست نيازمند برسد، در دست خدا قرار مى گيرد.

با توجه به مطالب فوق در اين نوشتار برآنيم كه فوائد دنيوى و اُخروى صدقه از ديدگاه قرآن و سخنان معصومينعليه‌السلام را با حكايت هاى متنوع بيان كنيم

در پايان شايسته است كه از زحمات برادر عزيز جناب آقاى سيد حسن معصومى مسئول محترم انتشارات تهذيب كه زحمت انتشار را متقبل شده اند تشكر و قدردانى مى نمايم اميد است انشاءالله خداوند به ايشان توفيق عنايت فرمايد.

والسلام

معصومه بيگم آرزمى

فصل اول : سيماى صدقه در قرآن كريم و روايات اسلامى

الف : مفهوم صدقه در قرآن كريم

١ - خداى تعالى فرموده است :( فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ... ) و از آن فدا كند به روزه داشتن يا صدقه دادن يا كشتن گوسفند...(١)

٢ - خداى تعالى فرموده است :( قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِّن صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى وَاللَّـهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ ) ؛ فقير سائل را به زبان خوش و طلب آمرزش رد كردن بهتر است تا آن كه صدقه دهند و از پى آن آزار كنند خداوند (از اطاعت و صدقه) خلق بى نياز و بر (عصيان و بخل) آنان بردبار است(٢)

٣ - خداى تعالى فرموده است :( لَّا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِّن نَّجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ ) هيچ فايده و خيرى در سخنان سرى آن ها نيست مگر آن كه كسى در صدقه دادن و نيكوئى كردن و اصلاح ميان مردم سخن سرى گويد...(٣)

٤ - خداى تعالى فرموده است :( خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ) اى رسول ما تو را از مؤ منات صدقات را دريافت دار تا بدان صدقات نفوس آن ها را (از پليدى و حب دنيا) پاك و پاكيزه سازى و آن ها را به دعاى خير ياد كن(٤)

٥ - خداى تعالى فرموده است :( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَٰلِكَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌاى ) اهل ايمان هرگاه بخواهيد كه با رسول سخن سرى گوئيد (يا سؤ الى كنيد) پيش از اين كار بايد (مبلغى) صدقه دهيد.(٥)

٦ - خداى تعالى فرموده است :( إِن تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنكُم مِّن سَيِّئَاتِكُمْ وَاللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ) اگر به مستحقان آشكارا انفاق صدقات كنيد كارى نيكوست ليكن اگر در پنهانى به فقيران (آبرومند) رسانيد نيكوتر است(٦)

٧- خداى تعالى فرموده است( يَمْحَقُ اللَّـهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّـهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ ) ؛ خداوند سود ربا را نابود گرداند (كه ربا جز لعنت و شقاوت در دنيا و آخرت سودى ندارد) و صدقات را افزونى بخشد و خدا دوست ندارد مردم سخت بى ايمان گنه پيشه را (كه رباخوار و حريض و بخيلند).(٧)

٨ - خداى تعالى فرموده است :( إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِّنَ اللَّـهِ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ) ؛ مصرف صدقات منحصرا مختص ‍ به اين هشت طايفه است : فقيران و عاجزان و متصديان اداره صدقات و براى تاءليف قلوب (يعنى براى متمايل كردن بيگانگان به دين اسلام) و آزادى بندگان و قرض داران و در راه خدا (يعنى در راه تبليغ و رواج دين خدا) و در راه دروماندگان اين مصارف هشتگانه فرض و حكم خداست كه خدا بر تمام حكم و مصالح امور آگاهست(٨)

٩- خداى تعالى فرموده است :( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ كَالَّذِي يُنفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ ) اى اهل ايمان صدقات خود به سبب منت و آزار تباه نسازيد...

علاوه بر اين در قرآن مجيد در آيه ١٠ سوره حديد آمده است :

. (مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّـهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ ) ؛ كيست به خدا وام نيكو دهد (و از اموالى كه به او ارزانى داشته انفاق كند) تا خداوند آن را براى او چندين برابر كند؟ و براى او پاداش پر ارزشى است !»

خداوند متعال در اين آيه مى فرمايد: كيست كه به خداوند قرض دهد يعنى مالش را به اميد عوض ، انفاق كند و علت اين كه در اين جا به جاى انفاق از قرض نام برده شده است ، اين است كه قرض ، دزينى است كه واجب است عوض آن پرداخت گردد و انفاق هم امرى است كه لازم است در مقابلش ‍ اجر و پاداش منظور گردد.

بنابراين انفاق كننده مانند كسى است كه وام مى دهد. آن هم «قرضا حسنا؛ وامى نيكو» كه از روى رضايت نفس و اخلاص در بهترين راهها صرف گردد. كه در اين صورت خداوند اجر و پاداش او را چندين برابر مى گرداند.

ب) مفهوم انفاق و صدقه در سخنان معصومينعليه‌السلام

انفاق و صدقه يك قانون عمومى در جهان آفرينش و مخصوصا در سازمان بدن هر موجود زنده است ؛ قلب انسان تنها براى خود كار نمى كند بلكه از آن چه دارد به تمام سلول ها انفاق مى كند، مغز و ريه و ساير دستگاه هاى بدن انسان همه از نتيجه كار خود دائما انفاق مى كند و اصولا زندگى دسته جمعى بدون انفاق مفهومى ندارد.

١- رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: ان على كل مسلم فى كلى يوم صدقة ،

قريل : من يطيق ذلك ؟

قالصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : اماطتك الاءذى عن االطريق صدقة ، و ارشادك الرجل الى الطريق صدقة ، و امرك بالمعروف صدقه ، و نهيك عن المنكر صدقة ، و ردك االسلام صدقه(٩) ؛ همانا بر عهده هر مسلمانى است كه در هر روز صدقه دهد، عرض شد: چه كسى توان انجام اين كار را دارد؟ فرمود: اگر در مسير و راه آنچه موجب اذيت رهگذر باشد بر طرف سازى صدقه است ، و راه نشان دادن به راهگذر صدقه است ، و عيادت كرد مريض صدقه است ، و امر به معروف و نهى از منكر صدقه است ، و جواب سلام صدقه است

٢- رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: من الصدقة آن يتعلم الرجل العلم و يعلمه الناس(١٠)؛ فراگرفتن علم و آموختن آن به مردم صدقه است

٣- رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: يا ابا ايوب الا اخبرك و ادلك على صدقة يحبها الله و رسوله ؟

تصلح بزين الناس اذا تفاسدوا و تباعدوا(١١) ؛ اى ابو ايوب ! آيا خبرت ندهم و دلالت به صدقه هايت نكنم كه خدا و پيغمبرشصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آن را دوست دارند؟ اصلاح كردن در ميان مردم هنگامى كه فاسد گردند و از يكديگر دورى گزينند.

٤- رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: كل معروف صدقة و الدال على الخير كفاعله و الله يحب اغاثة اللهفان(١٢) ؛ هر معروفى صدقه است ، كسى كه راهنمائى به خير كند همانند كسى است كه آن را انجام مى دهد، و خدا فريادرسى شخص مظلوم را دوست مى دارد.

٥ - رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: كل معروف صدقة الى غنى اَو فقير، فتصدقوا و لو بشق ثمرة و اتقوا النار و لو بشق التمرة(١٣) ؛ هر كار پسنديده اى و معروفى صدقه بسوى دولتمند و مستمند محسوب است ، پس صدقه بدهيد اگر چه به نيمه خرمائى باشد و از آتش پروا كنيد اگرچه با نيمه خرما باشد.

٦ - رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: كلكم يكلم ربه يوم القيامه ليس بينه و بينه ترجمان ، فينظر اءمامه ، فلا يجد الا ماقدم ، و ينظر عن يمينه فلا يجد الا ما قدم ، ثم ينظر عن يساره فاذا هو بالنار، فاتقوا النار و لو بشق تمرة فان لم يجد احدكم فبكلمة طيبة(١٤) ؛ همه شما، در روز قيامت بدون دخالت واسطه و مترجم با پروردگار خود سخن مى گوئيد، و هركس ‍ پيش روى خويش چون بنگرد جز آنچه از پيش فرستاده چيزى نيابد: و به جانب راست نظر كند هرچه خود از پيش تقديم داشته مى يابد، سپس به سوى چپ نگاه مى كند آتش بيند، پس از آتش بهراسيد اگرچه با پاره اى خرما باشد و اگر آن را بدست نياورديد با يك سخن پاك گفتن اين كار را بكنيد.

٧ - رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: لاصحابه : الا اخبركم بشى ء ان اءنتم فعلتموه تباعد الشيطان منكم كما تباعد الشيطان منكم كما تباعد المشرق من المغرب ؟

قالوا: بلى

قال : الصوم يسود وجهه ، و الصدقة تكسر ظهره(١٥) ؛ آيا به شما خبر بدهم به چيزى كه اگر آن را انجام دهيد شيطان از شما دور مى شود همانند دور بودن مشرق و مغرب ؟

عرض كردند: آرى ،

فرمود: روزه چهره شيطان را سياه مى كند و صدقه پشت او را مى شكند.

٨ - رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: ان الله ليدرء بالصدقة سبعين ميتة من السوء؛ پيغمبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: همانا خدا بوسيله صدقه هفتاد گونه مردن بد را دفع مى كند.

٩ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: لا يتبع الرجل بعد موته الا ثلاث خصال : صدقة اءجراهاالله له فى جياته فهى تجرى له بعد موته و سنة هدى يعمل بها. و ولد صالح يدعوله(١٦) ؛ پس از مرگ آدمى جز به سه خصلت از وى باقى نمى ماند و بدنبال او نمى رود: صدقه جاريه اى كه : در زندگى انجام داده و پس از مرگش باقى است و روش درستى كه بدان عمل شود، و فرزند خوب و شايسته اى كه - براى او دعا كند.

١٠ - سفيان بن عمرو به محضر امام صادقعليه‌السلام شكايت كرد و گفت : انى كنت انظر فى النجوم فاعرفها و اعرف الطالع فيد خلنى من ذلك

فقال : اذا وقع فى نفسك شيى فتصدق على اول مسكين ثم امض فان الله عز و جل يدفع عنك(١٧) من مردى ستاره شناسم و طالع ستارگان را مى دانم و (گاهى) از رهگذر مطالعات نجومى چيزى در خيالم وارد مى شود.

امامعليه‌السلام فرمود: هرگاه چيزى در خيال تو واقع گشت به نخستين مسكينى كه مى رسى صدقه بده و بكار خود بپرداز كه : خداى عز و جل آن خيال بد و نحوست را از تو دفع مى فرمايد.

١١ - كتاب جعفريات به سلسله سند خود از اميرالمؤ منينعليه‌السلام روايت كرده است كه رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: الصدقة شيى عجيب

قال : فقال ابوذر الغفارىرضي‌الله‌عنه : يا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فاى الصدقات افضل ؟

قال : اغلاها ثمنا و انفسها عند اهلها

قال : فان لم يكن له المال ؟

قال : عفو طعامك

قال : يا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فمن لم يكن له عفو طعام ؟

قال : فضل راى ترشد به صاحبك

قال : فان لم يكن له راى

قال : فضل (قوت تعتد) بها على ضعيف

قال : فان لم يستطع

قال : و ان تعين مغلوبا

قال : يا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فمن لم يفعل ؟

قال : فينتحى عن طريق المسلمين ما يؤ ذيهم

قال : يا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فمن لم يفعل ؟

قال تكف اذاك عن الناس فانها صدقة تط هربها عن نفسك(١٨)

صدقه چيزى است عجيب ،

ابوذررضي‌الله‌عنه عرض كرد: يا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم كدام يك از صدقات برتر است ؟

فرمود: آن كه گران بهاتر و نفيس تر در نزد اهلش باشد.

عرض كرد: اگر كسى مالى ندارد چه كند؟

فرمود: از مازاد و باقى مانده غذاى تو،

عرض كرد: يا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اگر باقى مانده غذا نداشته باشد؟

فرمود: راءى و نظرى بدهى كه دوست خود را راهنمايى كنى ،

عرض كرد: اگر راءى و نظرى نداشته باشد؟

فرمود: بازمانده از قوت و روزى كه رفع نياز از تهيدستى كند.

عرض كرد: اگر توانائى آنرا نداشته باشد؟

فرمود: و كمك و يارى به مغلوبى دهى

عرض كرد: يا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اگر اين كار را نكند؟

فرمود: چيزهائى كه موجب آزار مسلمانان است از مسير و گذرگاه آنان بر دارد،

عرض كرد: يا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اگر اين عمل را انجام ندهد؟

فرمود: اذيت خود را از مردم بازدارى (به مردم آزار نرسانى) كه اين صدقه اى است كه جان تو را پاك مى گرداند.

١٢- امام صادقعليه‌السلام فرمود: لو جرى المعروف على ثمانين كفا لاوجروا كلهم من غير ان ينقص عن صاحبه من اجر شيئا؛(١٩) اگر صدقه اى بر هشتاد دست جريان يابد (دست به دست شود) صاحبان همه آن دست ها پاداش دارند بى آنكه از پاداش صدقه دهنده نخستين چيزى كاسته شود.

انفاقهاى مالى و اهميت آن ها

در بسيارى از روايات اسلامى تعبيراتى آمده است كه نشان مى دهد«ترك زكات » در سرحد كفر است به عنوان نمونه :

١ - در حديثى از امام صادقعليه‌السلام مى خوانيم كه از جمله سفارش هاى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به امام علىعليه‌السلام اين بود: يا على ! كفر بالله من هذه الامة عشرة و عد منهم مانع الزكاة ، ثم قال يا على ! من منع قيراطا من زكاة ماله فليس بمؤ من و لا مسلم و لا كرامة ،

يا على تارك الزكاة يسئل الله الرجعة الى الدنيا، و ذلك قوله تعالى : حتى اذا جاء اءحدهم الموت قال : رب ارجعون ؛ اى على ! ده طايفه از اين امت به خداوند بزرگ كافر شده اند؛ و يكى از اين ده گروه را مانع الزكات شمرد... سپس فرمود: اى على ! تارك الزكات به هنگام مرگ تقاضاى بازگشت به اين دنيا (براى جبران گناه عظيم خود مى كند اما پذيرفته نمى شود) و اين همان است كه خداوند در قرآن مجيد به آن اشاره فرموده : زمانى كه مرگ يكى از آن ها فرا رسد مى گويد: پروردگارا! مرا باز گردانيد (اما پاسخ منفى مى شنود)...(٢٠)

٢ - در حديث ديگرى از امام صادقعليه‌السلام آمده است : ان الله عز و جل فرض للفقراء فى اءموال الاغنياء فريضة لا يحمدون الا باءدائها و هى الزكاة بها حقنوا دمائهم و بها سموا مسلمين ؛ خداوند بزرگ براى فقيران در اموال اغنياء فريضه اى قرار داده كه جز با اداء آن شايسته ستايش ‍ نيستند، و آن زكات است كه به وسيله آن خون خود را حفظ مى كنند و نام مسلمان بر آن ها گزارده مى شود.(٢١)

فصل دوم : شرايط انفاق و صدقه در راه خدا

شرايط انفاق و صدقه در راه خدا

تعبير به «قرضا حسنا؛ وامى نيكو» در اين آيه(٢٢) اشاره به اين حقيقت است كه وام دادن خود اقسامى دارد كه بعضى را «وام نيكو» و بعضى را «وام كم ارزش » و يا حتى بى ارزش مى توان شمرد.

قرآن مجيد شرايط وام نيكو را در برابر خداوند يا به تعبير ديگر«انفاق ارزشمند» را در آيات مختلف بيان كرده است ، و همچنين آن گونه كه از سخنان معصومينعليه‌السلام استفاده مى شود بايد داراى ده شرط باشد از جمله :

شرط اول : قبل از هر چيز بايد انفاق و صدقه از اموال حلال باشد زيرا خداوند طيب است و فقط طيب و پاكيزه را مى پذيرد و همچنين( إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّـهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ) ؛ همانا خداوند از پرهيزگاران مى پذيرد.(٢٣)

١ - در حديثى آمده است : ان الله يقبل التوبات و ياءخذ الصدقات و لا يقبل منها الا الطيب ؛ بدرستى كه خداوند توبه بندگانش را قبول مى كند و صدقات را مى گيرد و فقط پاكيزه (حلال) از آن ها را قبول مى كند.(٢٤)

٢ - در حديث ديگرى از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمده است : من كسب مالا من حرام فاءعتق منه كان ذلك عليه اصرا؛ كسى كه ثروتى را از راه حرام به دست آورد پس آن مال را رها كند بر او عذابى دردناك است ».

مراد از «اصر» كه در اين حديث آمده اين است ، كه خداوند او را عقاب مى كند به عقوبتى دردناكتر و شديدتر از عقوبت كسب حرامش كه مال ديگران را غصب نموده و نگهدارى كرده و به صاحبش رد نكرده است ، چون در روايت دارد كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «كسى كه مال مؤ منى را به ناحق و از روى غصب به چنگ آورد اعمال خير و خوبى را كه انجام مى دهد در حسنات او به حساب نمى آيد تا زمانى كه توبه كند و مال (غصبى) را به صاحبش برگرداند.»(٢٥)

٣ - از امام صادقعليه‌السلام در ذيل آيه ٢٦٧ سوره بقره آمده است : «كان الناس حين اءسلموا عندهم مكاسب من الربا و من اءموال خبيثة فكان الرجل يتعمدها من بين ماله فيتصدق بها فنهاهم الله عن ذلك و اءن الصدقة لا تصلح الا من كسب طيب ؛ زمانى كه مردم (از راه حرام بدست آورده بودند)، مردى بود از همين اموال (خبيث) صدقه داد، پس ‍ خداوند آن ها را از اين كار نهى كرد براى اين كه صدقه درست نيست مگر از درآمدهاى حلال .»(٢٦)

البته كسى كه از اموال خوب و حلال خود صدقه مى دهد، خداوند نيز به او عوض و پاداشى عظيمى خواهد داد، خداوند متعال در قرآن مجيد به اين مطلب تصريح فرموده است :( قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنفَقْتُم مِّن شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ و آنچه را كه انفاق كرده ايد پس خداوند عوض آن را مى دهد و او بهترين روزى دهنده هاست .»(٢٧)

از اين آيه اين گونه استفاده مى شود، كسى كه اموالش در راه خير انفاق كند، خداوند به او عوض مى دهد. و عوض دادن خداوند يا در دنياست كه به صورت زياد شدن نعمتهاست و يا در آخرت است كه همان بهشت جاويدان است

و همچنين در حديث آمده است كه : پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «لا يقبل الله صدقة من غلول ؛ خداوند هيچ انفاقى را كه از طريق خيانت است نمى پذيرد.»(٢٨)

شرط دوم : آن است كه صدقه از اموال نفيسه و خوب و سالم باشد يعنى ؛ از بهترين قسمت مال انتخاب شود، نه از اموال دور ريختنى و كم ارزش

خداوند متعال در قرآن مجيدش مى فرمايد:( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنفِقُونَ وَلَسْتُم بِآخِذِيهِ إِلَّا أَن تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ غَنِيٌّ حَمِيد )

اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از قسمت هاى پاكيزه اموالى كه (از طريق تجارت حلال) به دست آورده ايد، و از آن چه از زمين براى شما خارج ساخته ايم (از منابع و معادن و درختان و گياهان) انفاق كنيد! و براى انفاق به سراغ قسمت هاى ناپاك نرويد در حالى كه خود شما، (به هنگام پذيرش ‍ اموال) حاضر نيستند آن ها را بپذيريد، مگر از روى اغماض و كراهت ! و بدانيد خداوند، بى نياز و شايسته ستايش است .»(٢٩)

شرط سوم : زمانى صدقه بدهد كه به ادامه زندگانى اميد داشته باشد، نه اين كه آن قدر صدقه دادن را به تعويق اندازد كه روح به حنجره اش رسيد آن وقت وصيت كند كه فلان چيز را به فلان كس بدهيد.

١ - در حديث وارد شده است كه از حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سؤ ال كردند كه كدام صدقه برتر است ؟

فرمود: «اءن تصدق و اءنت صحيح شحيح تاءمل البقاة و تخاف الفقر و لا تمهل حتى اذا بلغت الحلقوم قلت : لفلان كذا و لفلان كذا...؛ صدقه بدهى كه تندرست باشى و بخل بورزى بخاطر آنكه انديشه كنى در آينده عمرت كه باقى است تهيدست گردى ، و مهلت نيابى تا مرگ گريبان گيرت شود و بگوئى براى فلانى اين مقدار، هان به فلانى اين اندازه بدهيد...»(٣٠)

٢ - و همچنين از امام صادقعليه‌السلام نقل شده است كه فرمود: «درهم يعطيه الرجل فى صحة خير من عتق رقبة عند الموت ؛ درهمى كه در حال سلامتى صدقه بدهد بهتر از بنده و غلامى را در هنگام مرگ آزاد كند.»

شرط چهارم : صدقه را به نيازمندان واقعى بدهند، يعنى ؛ به كسانى انفاق كنند كه سخت به آن نيازمندند، و اولويتها را در نظر بگيرد.

خداوند تعالى فرموده است :( لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَاهُمْ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّـهَ بِهِ عَلِيمٌ ) (انفاق شما مخصوصا بايد) براى نيازمندانى باشد كه در راه خدا، در تنگنا قرار گرفته اند؛ (و توجه به آيين خدا، آن ها را از وطن هاى خويش آواره ساخته ، و شركت در ميدان جهاد، به آن ها اجازه نمى دهد تا براى تاءمين زندگى ، دست به كسب و تجارتى بزنند) نمى توانند مسافرتى بكنند و سرمايه اى به دست آورند و از شدت خويشتن دارى ، افراد ناآگاه آن ها را بى نياز مى پندارند؛ اما آن ها را از چهرهايشان مى شناسى ؛ و هرگز با اصرار از مردم نمی خواهند ( اين مشخصات آن ها) و هر چيز خوبى در راه خدا انفاق كنيد، خداوند از آن آگاه است .»(٣١)

البته شايد مراد آيه شريفه حق واجب در اموال مؤ منين باشد، مانند آن داستانى را كه از رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درباره اهل صفه نقل كرده اند:

عكرمه از عبدالله بن عباس روايت كرده كه روزى رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بر اصحاب صفه گذشت ، و فقر و درماندگى و بيچارگى آنان را ديد فرمود: هر كس از امت من بر اين حال باشد كه شمائيد و به آن حال راضى و قانع باشد او فردا در بهشت از رفيقان باشد.

اهل صفه چه كسانى بودند؟

اصحاب صفه در حدود چهارصد نفر از مسلمانان مكه و اطراف مدينه بودند كه نه در مدينه خانه اى داشتند و نه خويشاوندانى كه به منزل آن ها بروند، از اين جهت در مسجد پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مسكن گزيده بودند، و آمادگى كامل خود را براى شركت در ميدان هاى جهاد اعلام داشته بودند، ولى چون اقامت آن ها در مسجد با شئون مسجد سازگار نبود دستور داده شد به صفه (سكوى بزرگ و وسيع ) كه در بيرون مسجد قرار داشت منتقل شوند. آيه فوق نازل شد و به مردم دستور داد كه به اين دسته از برادران خود از هر گونه كمك هاى ممكن مضايقه نكنند، آن ها هم چنين كردند.

بهترين مورد انفاق

در اين آيه خدا بهترين موارد انفاق را بيان مى كند و آن درباره كسانى است كه داراى اين صفات باشند:

١ –( الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ ) : يعنى كسانى كه اشتغال به كارهاى مهمى از قبيل جهاد و نبرد با دشمن و تعليم فنون جنگى و فراگرفتن و تحصيل علوم لازم ، مانع از تحصيل هزينه زندگى براى آن ها شده است ، همچون اصحاب صفه كه مصداق روشن اين موضوع بودند.

٢-( لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ ) : يعنى نمى توانند مسافرت كنند و هزينه زندگى به شهرها و قريه ها و سرزمين هائى كه نعمت هاى الهى در آنجا فراوان است بروند، بنابراين كسانى كه مى توانند تاءمين زندگى كنند بايد مشقت و رنج سفر را تحمل كنند، و هرگز از انفاق دسترنج ديگران استفاده نكنند، مگر اين كه كار مهمترى همچون جهاد كه مورد رضاى خداست مانع از مسافرت آن ها شود.

٣ –( يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ ) : يعنى كسانى كه از حال آن ها اطلاعى ندارند به خاطر خويشتن دارى و عفت نفس ايشان ، گمان مى كنند غنى و بى نيازند.

٤ –( تَعْرِفُهُم بِسِيمَاهُمْ ) : «سيما» در لغت به معنى «علامت و نشانه » است ، يعنى گرچه آن ها سخنى از حال خود نمى گويند، ولى چهره آن ها نشانه هايى از رنج هاى درونى وجود دارد كه براى افراد فهميده آشكار است و«رنگ رخساره آن ها از سرّ درونشان خبر مى دهد.»

انفاق و صدقه پنهانى در سخنان معصومين

٥ –( لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا ) : منظور اين است كه آن ها هرگز بسان فقراى عادى از مردم چيزى نمى خواهند، يعنى اصولا سؤال نمى كنند، چه رسد به اين كه اصرار در سؤال داشته باشند، و به عبارت ديگر معمول نيازمندان عادى اصرار در سؤ ال است اما آن ها يك نيازمند عادى نيستند.

بنابراين اگر قرآن مى گويد آن ها با اصرار سؤال نمى كنند، معنى آن اين نيست كه بدون اصرار سؤ ال مى كنند، بلكه معنيش اين است كه فقير عادى نيستند تا سؤال كنند، بنابراين جمله مزبور با آغاز آيه مى گويد آن ها از سيما شناخته مى شوند نه از سؤال ، هيچ گونه منافاتى ندارد.

احتمال ديگرى در آيه نيز هست و آن اين كه در صورتى كه اضطرار شديد آن ها را مجبور به اظهار حال خود كند هرگز اصرار در سؤ ال ندارند، بلكه نياز خود را به شكل محترمانه اى به اطلاع برادران مسلمان خود مى رسانند.

٦ –( وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّـهَ بِهِ عَلِيمٌ ) : اين جمله براى تشويق انفاق كنندگان است ، خصوصا انفاق به افرادى كه داراى عزت نفس و طبع بلند هستند، زيرا هنگامى كه توجه داشته باشند كه آنچه در را خدا انفاق مى كنند ولو بطور مخفى باشد خداوند بر آن آگاه است ، و آن ها را از ثمرات عملشان بهره مند مى سازد، بيشتر علاقه به اين خدمت بزرگ پيدا مى كنند.(٣٢)

شرط پنجم : آن كه بهتر است كه صدقه و انفاق مخفى باشد.

خداوند متعال فرموده :( وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنكُم مِّن سَيِّئَاتِكُمْ وَاللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ) ؛ هرگاه آن ها را مخفى ساخته و به نيازمندان بدهيد براى شما بهتر است .»(٣٣)

در اين آيه شريفه درباره هر دو طرف صدقه ؛ يعنى صدقه نهان و آشكار و صدقه سرى و مخفيانه سخن به ميان آمده است ، فرموده : اگر صدقه هاى خود را آشكارا ادا نمائيد، از جهت اين كه ديگران به اين گونه كارها ميل و رغبت پيدا كنند بهتر است و هم چنين اگر آن را مخفى داريد يعنى مخفيانه به مستحقين بدهيد بهتر است چون اين عمل شما از آفت بيمارى خطرناك «ريا» مصون ميماند، و آن انسان فقير هم از ذلت گرفتن صدقه محفوظ مى ماند.

البته شايد در اينجا مطلبى مطرح شود و آن اين كه صدقه آشكار و نهان اختصاص به صدقات واجبه مانند خمس و زكات داشته باشد و صدقه مخفيانه اختصاص به صدقات مندوبه و مستحبه

همان گونه كه امامعليه‌السلام فرموده است : هر آن چه را كه خداوند بر شما واجب كرده است به صورت آشكار ادا نمودن برتر است از اين كه مخفى ادا شود. و هر آن چه را كه مستحب باشد پنهانى ادا كردنش افضل و برتر است از آشكار نمودن آن و اگر كسى زكات مالش را بر دوشش حمل كند و سپس ‍ آن را آشكارا (در بين نيازمندان) تقسيم كند براى او نيكوتر است .»

انفاق و صدقه پنهانى در سخنان معصومين

١ - از امام صادقعليه‌السلام نقل شده است كه فرمود: «يا عمار! اءلصدقة و الله فى السر اءفضل من الصدقه فى العلانية ؛ اى عمار! به خدا قسم صدقه پنهانى برتر از صدقه علنى و آشكار است .»(٣٤)

٢- از امير مؤ منان علىعليه‌السلام نقل شده است كه فرمود: «... صدقة السر فانها تذهب الخطيئة و تطفى ء غضب الرب ؛ صدقه پنهانى گناه را مى برد و غضب خداوند را خاموش مى كند.»(٣٥)

٣- از امام صادقعليه‌السلام نقل شده است كه فرمود: «صدقة العلانية تدفع سبعين نوعا من البلاء و صدقة السر تطفى ء غضب الرب ؛ صدقه آشكار و علنى هفتاد نوع از بلا را دفع مى كند و صدقه پنهانى غضب خداوند را خاموش مى كند».(٣٦)

٤ - از پيامبر گرامى اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل شده است كه فرمود: «اءلصدقة تطفى ء الخطئة كما تطفى ء الماء النار و تدفع سبعين بابا من البلاء؛ صدقه گناه را خاموش مى كند همان طورى كه آب آتش را خاموش مى كند، و هفتاد نوع بلا را از انسان دفع مى كند».

سؤ ال : در اين جا مطرح مى شود كه چرا زكات و صدقات واجبه اظهارش ‍ بهتر است ؟

جواب : بايد گفت : شايد به خاطر دو چيز باشد:

١ - براى اين كه متهم نشود يعنى مردم نگويند اين فرد زكات نداده و فاسق است

٢ - يا اين كه ديگران ببينند و در اين عمل از او پيروى كنند همان گونه كه نمازهاى مستحبى و نوافل را بهتر است مخفيانه و دور از چشم ديگران به جاى آورد تا از ريا دورتر باشد ولى نمازهاى واجب را بهتر آن است كه در مسجد و جماعت به جاى آورد.

خاندان پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و دستگيرى از فقراء

سيره و روش آنان به گونه اى بود كه حتى صدقات را از خود فقرا و نيازمندان هم مخفى مى داشتند، مخصوصا در حالات بعضى از آنان وارد شده است كه شب ها انبانى را به دوش مى گرفتند و صدقات را به خانه هاى فقرا و مساكين مى بردند و مخفيانه انفاق مى كردند، كه اثر آن بعد از وفات بر پشت مباركشان بود.

شرط ششم : اين كه صدقه و انفاق همراه با آزار و منت نباشد.

خداوند متعال مى فرمايد:( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ كَالَّذِي يُنفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ... ) اى كسانى كه ايمان آورده ايد! بخشش هاى خود را با منت و آزار باطل نسازيد! همانند كسى كه مال خود را براى نشان دادن به مردم ، انفاق مى كند؛ و به خدا و روز رستاخيز، ايمان نمى آورد؛ (كار او) همچون قطعه سنگى است كه بر آن ، (قشر نازكى از) خاك باشد؛ (و بذرهايى در آن افشانده شود)؛ و رگبار باران به آن برسد، (و همه خاك ها و بذرها را بشويد)، و آن را صاف (و خالى از خاك و بذر) رها كند. آن ها از كارى كه انجام داده اند، چيزى به دست نمى آورند؛ و خداوند، جمعيت كافران را هدايت نمى كند.»(٣٧)

در اين آيه اشاره به اين حقيقت شده كه افراد با ايمان نبايد انفاق هاى خود را در راه خدا بر اثر منت گذاردن و آزار رسانيدن ، باطل و بى اثر سازند، سپس ‍ دو مثال جالب براى انفاقهايى كه آميخته با منت و آزار و رياكارى و خودنمائى است ، و انفاقهايى كه آميخته با منت و آزار و رياكارى و خودنمائى است ، و انفاقهايى كه از ريشه اخلاص و عواطف انسانى سرچشمه گرفته ، بيان شده است :

مثال اول

قطعه سنگ محكمى را در نظر بگيريد كه قشر نازكى از خاك روى آن را پوشانده باشد، بذرهاى مستعدى در اين خاك افشانده شوند و در معرض ‍ هواى آزاد و تابش آفتاب قرار گيرند و سپس باران ، كارى جز اين نمى كند كه آن قشر نازك خاك را همراه بذرها مى شويد و پراكنده مى سازد، و سنگ سخت غير قابل نفوذ كه هيچ گياهى در آن نمى رويد با قيافه خشونت بار خود آشكار مى گردد! اين به خاطر آن نيست كه تابش آفتاب و هواى آزاد و نزول باران مزبور، اثر بدى داشته است بلكه به خاطر آن است كه محل بذرها محل نامناسبى بوده ، ظاهرى آراسته ، و درونى خشن و غيرقابل نفوذ داشته است ، و تنها قشر نازكى از خاك روى آن را گرفته بوده ، در حالى كه پرورش گياه و درخت نياز به آن دارد كه علاوه بر روى زمين ، اعماق آن هم آماده براى پذيرش ريشه ها و تغذيه آن باشد.

قرآن اعمال رياكارانه و انفاق هاى آميخته با منت و آزار را كه از دل هاى قساوت مند سرچشمه مى گيرد تشبيه به آن قشر خاك مى كند كه روى سنگ سختى را پوشانده است ، و هيچ گونه بهره اى از آن نمى توان برد بلكه زحمات باغبان و برزگر را بر باد مى دهد.

يك مثال جالب ديگر

باغ سر سبز و خرمى را در نظر بگيريد كه در زمين مرتفع و حاصل خيزى در برابر نسيم آزاد و آفتاب فراوان قرار گرفته باشد و باران هاى درشت و نافع در آن ببارد، و هنگامى كه باران نمى بارد در پرتو ريزش شبنم و باران هاى ريز، طراوت و لطافت و خرمى باغ ديگر ميوه مى دهد، زيرا گذشته از اين كه زمين حاصل خيز است به طورى كه حتى شبنم و باران هاى ريز براى به ثمر رسيدن ميوه هاى آن كافى است تا چه رسد به باران هاى درشت ، چون در بلندى قرار گرفته از هواى آزاد و نور كافى خورشيد بهره فراوانى مى گيرد و علاوه بر منظره زيبايى كه از دور چشم هر بيننده اى را به خود جلب مى كند از خطر سيلاب محفوظ است

كسانى كه اموال خود را براى خوشنودى خدا و استوار شدن ايمان و يقين در قلب و جان خويش انفاق مى كنند، همانند اين باغ هستند كه محصولى پر بركت و مفيد و پر ارزش خواهد شد.(٣٨)

اخبار و روايات در مذمت منت و ايذاء در انفاق و صدقه

١ - در كتاب وقايع الايام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است كه فرمود: «اءلمنان بما يعطى لا يكلمه الله و لا ينظر اليه و لا يزكيه ؛ كسى كه چيزى بدهد و منت گذارد، خداوند تعالى با او سخن نگويد و به او نظر نكرده و او را تزكيه نكند».

٢ - عبدالرحمن سلمى روايت كرده است كه حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «چون سائل (فقير) سؤ ال (طلب) كند، او را رد نكنيد، تا از آن فارغ شود، و اگر خواستى او را جواب كنى ، جوابت با وقار و نرمى باشد، يا در حد اين كه چيز اندكى به او بذل نمائى ، چون با اين عمل ، زمانى بر شما مى رسد كه سائلى سراغ شما آيد (كه از انس باشد نه از جن) و نگاه مى كنند و شما را در نعمتى مى بينند كه خداى با شما كرده است

٣ - راوى گويد كه روزى حضرت علىعليه‌السلام و خضرعليه‌السلام به هم رسيدند اميرالمؤ منينعليه‌السلام خطاب به خضرعليه‌السلام عرض ‍ كرد: خواستم سخنى حكمت آميز از تو ياد گيرم

خضرعليه‌السلام گفت : «ما احسن عطف الاغنياء على الفقراة رغبة فى ثواب الله ؛ چقدر زيباست مهربانى و شفقت ثروتمندان بر فقرا و بيچارگان به اميد ثواب خداوند.»

در جواب اميرمؤ منانعليه‌السلام فرمود: دانى از آن زيباتر و بهتر چيست ؟

خضرعليه‌السلام گفت : بگو

حضرت علىعليه‌السلام فرمود: «و احسن من ذلك تيه الفقراء على الاغنياء ثقة بالله ؛ بهتر و زيباتر از اين ، تكبر بيچارگان و درماندگان بر توانگران است از روى اعتمادى كه به خداوند متعال دارند.»

خضرعليه‌السلام گفت : اين جمله را بايد با قلم زرين بنويسند.(٣٩)

٤ - حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: خداوند با سه دسته سخن نمى گويد: «اءلمنان الذى لا يعطى شيئا الا بمنة ؛ كسى كه بخشش ‍ نمى كند مگر همراه منت گذاشتن ...»(٤٠)

٥ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: «من اءنفق ماله ابتغاء مرضات الله ثم امتن على من تصدق عليه كان كمن قال الله تعالى : اءيود اءحدكم اءن تكون له جنة من نخيل و اءعناب تجرى من تحتهاالانهار و له فيها من كل الثمرات فاصابه الكبر و له ذرية ضعفاء فاءصابه اعصار فيه نار فاحترقت ؛ كسى كه مالش را براى جلب رضاى خدا انفاق كند سپس بر كسى كه صدقه را اخذ كرده است منت گذارد مانند كسى است كه خداى بزرگ در اين آيه فرموده است : آيا كسى از شما دوست دارد كه باغى از درختان خرما انگور داشته باشد كه از زير درختان آن ، نهرها بگذرد، و براى او در آن (باغ)، از هرگونه ميوه هاى وجود داشته باشد، در حالى كه به سن پيرى رسيده و فرزندانى (كوچك و ضعيف) دارد، (در اين هنگام)، گردبادى (كوبنده)، كه در آن آتش (سوزانى است)، به آن برخورد كند و شعله ور گردد و بسوزد؟! (همین طور است حال كسانى كه انفاق هاى خود را براى شما آشكار مى سازد؛ شايد بينديشيد (و با انديشه ، راه حق را بيابيد)!»(٤١)

٦ - رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «من اسدى الى مؤ من معروفا ثم آذاه بالكلام اءو من عليه فقد اءبطل الله صدقته »؛(٤٢) هركه چيزى به مومنى ببخشد سپس او را با سخن بيازارد و يا بر او منت گذارد خداى تعالى صدقه اش را باطل كند.

٧ - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: من اصطنع الى اءخيه معروفا فامتن به اءحبط الله عمله و ثبت وزره ، و لم يشكر له سعيه ؛(٤٣ ) هركه به برادر مؤ من خويش چيزى ببخشد و او را ممنون خود گرداند خدا عملش ‍ را باطل و وبال و گناهش را ثابت كند و سعيش را مشكور نخواهد ساخت

٨ - پيغمبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: ان الله تبارك و تعالى كره لى ست خصال و كرهتهن للاءوصياء من ولدى و اءتباعهم من بعدى : العبث فى الصلاه و الرفث فى الصوم ، و المن بعد الصدقة ، و اتيان المساجد جنبا، و التطلع فى الدور، و الضحك بين القبور؛(٤٤) همانا خداى تبارك و تعالى شش خصلت را براى من نپسنديده و من هم براى فرزندانم كه وصى من مى باشند و پيروان آنان نمى پسندم : بازى كردن در نماز، و جماع در روزه ، و منت گذارى پس از صدقه ، و به حالت جنابت به مسجد رفتن ، و نگاه كردن به خانه هاى مردم ، و خنديدن در قبرستانها.

٩ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: لا يدخل الجنة العاق لوالديه ، و المدمن الخمر، و المنان بالفعال للخير اذا عمله ؛(٤٥) كسى كه نسبت به پدر و مادرش نافرمان باشد و شخص مى گسار، و آن كس كه كار خوبى كرده ولى بر مردم منت ميگذارد وارد بهشت نمى شوند.

١٠ - امام صادقعليه‌السلام از پدران بزرگوارشعليه‌السلام روايت فرموده : كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده است : لا تقوم الساعة حتى تكون الصلاة منا، و الاءمانة مغمنا، و الزكاة مغرما الخبر؛(٤٦) قيامت برپا نمى شود تا آن كه نمازگزاردن منت باشد، و امانت غنيمت بشمار آيد و زكات غرامت و زيان شمرده شود.

١١ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: ان كانت لك يد عند انسان فلا تفسدها بكثرة المنن و الذكر لها و لكن اتبعها بافضل منهما فان ذلك اجمل بك فى اخلاقك و اوجب للثواب فى آخرتك ؛(٤٧) اگر بخششى به كسى كردى با منت گذارى بسيار و يادآورى آنرا تباه مگردان بلكه در تعقيب آن نيز بخشش نيكوتر كن زيرا اين روش براى اخلاق تو زيبنده تر و بيشتر موجب ثواب و پاداش آخرت تو ميگردد.

١٢ - اميرالمؤ منينعليه‌السلام فرمود: الجود من كرم الطبيعة و المن تفسد الصنيعة ؛(٤٨) بخشش از كرامت طبيعت آدمى است و منت گذارى بخشش را تباه مى سازد.

١٣ - رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: ثلاثة لا يكلمهم الله عز و جل : المنان الذى لا يعطى شيئا الا بمنة و المسبل ازاره ، و المنفق سلعته بالحلف الفاجر؛(٤٩) با سه تن خداى عز و جل سخن نفرمايد: كسى كه چيزى به ديگرى نمى بخشد مگر با منت گذاشتن ، و كسى كه جامه اش ‍ روى زمين مى كشد، و فروشنده اى كه با سوگند دروغ متاع خود را به مصرف فروش برساند.

١٤ - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در وصيت خود به اميرالمؤ منينعليه‌السلام فرمود: يا على : كره الله عز و جل لامتى العبث فى الصلاة و اممن فى الصدقة ؛(٥٠) يا على خداى عز و جل بازى در نماز و منت گذارى در صدقه را براى امت من نپسنديده است

آخرين سخن درباره صدقه همراه با منت و آزار

كسانى كه در راه خداوند بذل مال مى كنند ولى به دنبال آن منت مى گذارند يا كارى كه موجب آزار و رنجش است مى كنند در حقيقت با اين عمل ناپسند اجر و پاداش خود را از بين مى برند.

كسى كه چيزى را به ديگرى مى دهد و منتى مى گذارد، و يا با آزار خود او را شكسته دل مى سازد، در حقيقت چيزى به او نداده است ، زيرا اگر سرمايه اى به او داده ، سرمايه اى هم از او گرفته است ، و چه بسا آن تحقيرها و شكستهاى روحى به مراتب بيش از مالى باشد كه به او بخشيده است

بنابراين اگر چنين اشخاصى اجر و پاداشى نداشته باشند كاملا طبيعى و عادلانه خواهد بود، بلكه مى توان گفت : چنين افراد در بسيارى از موارد بدهكارند نه طلبكار، زيرا آبروى انسان به مراتب بالاتر از مال و ثروت است

شرط هفتم : انفاق و صدقه بايد تواءم با اخلاص و خلوص نيت باشد، و آن را با ريا مخلوط نكنند.

خداوند متعال مى فرمايد:( يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّـهِ وَتَثْبِيتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِن لَّمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ) ؛ كسانى كه اموالشان را براى جلب خوشنودى خدا انفاق مى كنند».(٥١)

و هم چنين در قرآن آمده است :( . وَالَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَن يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاءَ قَرِينًا ) و آن ها كسى هستند كه اموال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى كنند و ايمان به خدا و روز رستاخيز ندارند (چرا كه شيطان رفيق و همنشين آن ها است .»(٥٢)

انفاق هاى ريائى و انفاق هاى الهى

در اين آيه خداوند به يكى از صفات متكبران خود خواه اشاره مى فرمايد: آن ها كسانى هستند كه اگر انفاقى كنند به خاطر تظاهر و نشان دادن به مردم و كسب شهرت و مقام است ، و هدف آن ها خدمت به خلق ، و جلب رضايت خالق ، نيست به همين دليل در موارد انفاق پايبند استحقاق طرف نيستند، بلكه دائما در اين فكرند كه چگونه انفاق كنند تا بيشتر بتوانند از آن بهره بردارى به سود خود نموده ، و موقعيت خود را تثبيت كنند، زيرا آن ها ايمان به خدا و روز رستاخيز ندارند، و به همين جهت در انفاق هايشان انگيزه معنوى نيست ، بلكه انگيزه همان شهرت و كسب شخصيت كاذب از اين طريق است كه آن نيز از آثار تكبر و خودخواهى است(٥٣)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: هنگامى كه روز قيامت بر پا مى شود منادى به گونه اى كه همه بشنوند ندا مى دهد: كجائيد اى كسانى كه مردم را عبادت مى كرديد. برخيزيد مزدهايتان را از كسانى كه برايشان كار مى كرديد، بگيريد، بدرستى كه من (خداوند) عملى را كه با چيزى از دنيا و اهلش ‍ مخلوط باشد قبول نمى كنم

شرط هشتم : اين كه انفاق كننده هرگز خود را مالك حقيقى تصور نكرده بلكه خود را واسطه بين خدا و خلق بداند و همچنين آن را كوچك شمارد اگرچه زياد باشد.

خداوند متعال در قرآن مجيد مى فرمايد:( وَأَنفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُم مُّسْتَخْلَفِينَ ) انفاق كنيد از آن چه خداوند شما را نماينده خود در آن قرار داده است .»(٥٤)

در اين آيه به يكى از آثار مهم ايمان كه انفاق فى سبيل الله است دعوت كرده ، البته دعوت به ايثار و فداكارى و گذشت از مواهبى كه انسان در اختيار دارد، منتها اين دعوت را مقرون به اين نكته مى كند كه فراموش نكنيد: «در حقيقت مالك اصلى خداست » و اين اموال و سرمايه ها چند روزى به عنوان امانت نزد شما سپرده شده ، همان گونه كه قبلا در اختيار اقوام پيشين بود.

و براستى كه چنين است ، زيرا مالك حقيقى كل جهان خداوند است ايمان به اين واقعيت بيانگر همين است كه ما امانت دار او هستيم ، چگونه ممكن است امانت دار، فرمان صاحب امانت را ناديده بگيرد؟!

ايمان به حقيقت به انسان روح سخاوت و ايثار مى بخشد، و دست و دل او را در انفاق باز مى كند.

و همچنين در آيه ديگرى مى فرمايد:( قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِّمَنِ اتَّقَىٰ وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِيلًا ) ؛ بگو (سرمايه) زندگى دنيا زودگذر است و پاداشهاى جهان ديگر براى پرهيزگاران بهتر است .»(٥٥)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «و لا تستكثروا شيئا من الخير و ان كثر فاءعينكم ؛ چيزى از خير را زياد نشماريد و اگرچه در مقابل ديدگان شما زياد باشد».(٥٦)

و بايد بدانيم كه آن چه را كه خداوند در عوض صدقه به انسان مى دهد بسيار عظيم است(٥٧)

شرط نهم : انفاق و صدقه از اموالى باشد كه به آن دل بسته ، و مورد علاقه او است

چون در قرآن مجيد آمده است :( لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّـهَ بِهِ عَلِيمٌ ) هرگز به (حقيقت) نيكوكارى نمى رسيد مگر اين كه از آن چه دوست مى داريد (در راه خدا) انفاق كنيد،...»

نكته اى كه دانستنش مفيد است اين است كه نفوذ آيات قرآن در دلهاى مسلمانان بقدرى سريع و عميق بود كه بلافاصله بعد از نزول آيات اثر آن ظاهر مى گشت

شرط دهم : از اموالى كه مورد توجه و نياز انسان است انفاق نمايد.

در قرآن مجيد آمده است :( وَيُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ خصصة ) آن ها ديگران را بر خود مقدم مى دارند و هر چند شخصا شديدا نيازمند باشند».

و هم چنين در جايى ديگر آمده است :( وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا ) ؛ و غذاى (خود) را با اين كه به آن علاقه (و نياز) دارند به مسكين و يتيم و اسير مى دهند».

بهترين صدقه ها

١ - رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: خير مال المرء و ذخائره الصدقة ؛(٥٨) بهترين مال و پس انداز آدمى صدقه است

٢ - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: تصدقوا على اخيكم بعلم يرشده ، و راءى يسدده ؛(٥٩) به برادر دينى خود با علمى كه ارشادش ‍ كند و با راءى و نظرى كه او را محكم سازد صدقه دهيد.

٣ - نبى اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: و من الصدقة ان يتعلم الرجل العلم ، و يعلمه الناس ، و قالعليه‌السلام : زكاة العلم تعليمه من لا يعلمه ؛(٦٠) فراگيرى دانش و آموختن آن به مردم از اقسام صدقه است و فرمود: آموختن علم به ديگرى زكات علم عالم است

٤ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: يستحب للمريض اءن يعطى السائل بيده ، و يؤ مر السائل اءن يدعوله ؛(٦١) براى بيمار مستحب است كه با دست خود به سائل چيزى ببخشد و به سائل دستور دعا كردن داده شود.

٥ - رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: امسك لسانك فانها صدقة تتصدق بها على نفسك ؛(٦٢)

زبان خويش را نگهدار زيرا آن صدقه وجود توست

٦ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: اسماع الاءصم من غير تضجر صدقة هنيئة ؛(٦٣) به شخصى كر و ناشنوا مطلبى را شنوانيدن بشرط آنكه نفرت و ناراحتى در آن نباشد صدقه گوارائى است

٧ - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: افضل الصدقة صدقة اللسان تحقن به الدماء و تدفع به الكريهة و تجر المنفعة الى اخيك المسلم ؛(٦٤) برترين صدقه ، صدقه زبان است كه با سخنى از ريختن خونى جلوگيرى كنى ، و گرفتارى و سختى را برطرف سازى ، و سود و نفعى را به برادر مسلمانت برسانى

فوائد انفاق و صدقه

براى انفاق و صدقه آثار و فوائد بسيارى بيان شده است ، اما بطور كلى سبب مى شود كه افراد اجتماع از هلاكت رهايى يابند و به عكس هنگامى كه اين مسئله فراموش شود و ثروت ها در يك قطب اجتماع جمع شود، اكثريتى محروم و بينوا بوجود مى آيند و ديرى نخواهد گذشت كه يك انفجار عظيم در اجتماع بوجود مى آيد كه نفوس و اموال سرمايه داران در آتش اين انقلاب خواهد سوخت

ولى براى صدقه و انفاق دو نوع فائده متصور است : اجتماعى و فردى

فائده اجتماعى صدقه

انفاق يكى از طرق حل مشكل فاصله طبقاتى است

توضيح :

يكى از مشكلات بزرگ اجتماعى كه همواره انسان دچار آن بوده است و هم اكنون با تمام پيشرفتهاى صنعتى و مادى كه نصيب بشر شده است نيز با آن مواجه است ، مشكل فاصله طبقاتى است ، به اين معنى كه فقر و بيچارگى و تهيدستى در يك طرف ، و تراكم اموال در طرف ديگر قرار گيرد.

عده اى آن قدر ثروت بيندوزند كه حساب اموالشان را نتوانند داشته باشند، و عده ديگرى از فقر و تهيدستى رنج برند، به طورى كه تهيه لوازم ضرورى زندگى از قبيل غذا و مسكن و لباس ساده براى آنان ممكن نباشد بديهى است كه جامعه اى كه قسمتى از آن بر پايه غنا و ثروت و بخش مهم ديگر آن بر فقر و گرسنگى بنا شود قابل دوام نبوده و هرگز به سعادت واقعى نخواهد رسيد، در چنين جامعه اى دلهره و اضطراب و نگرانى و بدبينى و بالاخره و دشمنى و جنگ ، اجتناب ناپذير خواهد بود.

گرچه در گذشته اين اختلاف در بين جوامع انسانى بوده است ، ولى بايد گفت متاءسفانه در زمان ما اين فاصله طبقاتى به مراتب بيشتر و خطرناكتر شده است ، زيرا از يك سو، درهاى كمك هاى انسانى ، و تعاون به معنى حقيقى ، به روى مردم بسته شده ، و رباخوارى كه يكى از موجبات بزرگ فاصله طبقاتى است با شكل هاى مختلف به روى آن ها باز است ، پيدايش ‍ كمونيسم و مانند آن ، و خونريزى ها و جنگ هاى كوچك و بزرگ و وحشتناك كه در قرن اخير اتفاق افتاد و هنوز هم در گوشه و كنار جهان ادامه دارد غالبا از ريشه اقتصادى مايه مى گيرد و عكس العمل محروميت اكثريت جوامع انسانى است ، گواه اين حقيقت است

فوائد فردى انفاق و صدقه

يكى از اهداف اسلام اين است كه اختلافات غير عادلانه اى كه در اثر بى عدالتى هاى اجتماعى ، در ميان طبقه غنى و ضعيف پيدا مى شود از بين برود و سطح زندگيشان را بدون كمك ديگران رفع كنند بالا بيايد، و حداقل لوازم زندگى را داشته باشند، اسلام براى رسيدن به اين هدف برنامه وسيعى در نظر گرفته است كه از جمله آن ها تحريم رباخوارى و تشويق به انفاق و كمكهاى مالى مى باشد.(٦٥)

فوائد فردى انفاق و صدقه

آن گونه كه از آيات قرآنى و سخنان معصومينعليه‌السلام استفاده مى شود، انفاق و صدقه علاوه بر فوائد اجتماعى ، فايده هاى بسيارى هم در دنيا و هم در آخرت براى انفاق كننده دارد از جمله :

فايده اول : كه بسيار هم مشهور است اين است كه : صدقه هفتاد نوع مرگ بد را دفع مى كند.

١ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: «اءلبر و الصدقة يدفعان عن صاحبهما سبعين ميتة السوء؛ نيكى و صدقه هفتاد نوع مرگ بد را از صاحبانشان (نيكوكار و انفاق كننده) دفع مى كنند.»(٦٦)

٢ - پيامبر گرامى اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هم فرمود: «الصدقة تدفع ميتة السوء؛ صدقه مرگ بد (دلخراش) را منع (دفع) مى كنند.»(٦٧)

٣ - هم چنين پيامبر گرامى اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: «ان من يموت بالذنوب اءكثر ممن يموت بالاجال و من يعيش بالاحسان اءكثر ممن تعيش بالاجال ؛ به درستى كه كسانى كه به وسيله گناهان مى ميرند بيشتر از كسانى هستند كه با مرگ طبيعى از دست مى روند و همچنين كسانى كه با احسان و نيكوكارى زندگى (عمر بيشترى) مى كنند بيشتر از كسانى هستند كه عمر طبيعى دارند».(٦٨)

٤ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: «من تصدق فى كل يوم اءو ليلة ، ان كان يوم فيوم ، و ان كان ليل فليل ، دفع عنه اءلهدم و السبع و ميتة السوء؛ هر كس در روز و شب صدقه دهد، از زير آوار رفتن و آسيب درنده و مرگ بد ايمن مى ماند اگر در روز صدقه دادن همان روز و اگر در شب داد همان شب ايمن است .»(٦٩)

٥ - امام باقرعليه‌السلام فرمود: «ان الصدقة لتدفع سبعين علة من بلايا الدنيا مع ميتة السوء، ان صاحبها لا يموت ميتة سوء اءبدا؛ همانا صدقه هفتاد گونه علت از (بلاها و) و ناگوارى هاى دنيا و مردن بد (دلخراش) را از انسان بر مى دارد. و انفاق كننده (صدقه دهنده) هرگز به مرگ بد (دلخراش) مبتلا نمى شود».

٦ - اميرمؤ منان علىعليه‌السلام فرمود: «بالصدقة تفسخ الاجال ؛ با صدقه دادن مرگ و مير به تاءخير افتاده دور مى شود.»(٧٠)

٧ - و هم چنين امام علىعليه‌السلام فرمود: «الصدقة تقى مصارع السوء؛ صدقه دادن انسان را از بد مردن حفظ و نگهدارى مى كند.»(٧١)

پاسخ به يك اشكال مهم

«اشكال » در بعضى از روايات آمده است كه صدقه باعث مى شود كه اجل (مرگ) انسان به تاءخير مى افتد، آيا اين سخن با آن سخنى كه گفته مى شود كه هر انسانى زمان مرگش معين است و لحظه اى تاءخير نمى افتد منافات ندارد؟

«جواب » بدون شك انسان داراى دوگونه سرآمد (اجل) است :

١ - سرآمد و اجل حتمى كه پايان استعداد جسم انسان براى بقا است ، و با فرارسيدن آن هرچيز به فرمان الهى پايان مى پذيرد.

٢ - سرآمد و اجل معلق ، كه با دگرگونى شرايط دگرگون مى شود، براى مثال ، انسانى دست به انتحار و خودكشى مى زند در حالى كه اگر اين گناه كبيره را انجام نمى داد سالها زنده مى ماند، و يا بر اثر روى آوردن به مشروبات الكلى و مواد مخدر و شهوترانى بى حد و حساب توانائى جسمى خود را در مدت كوتاهى از دست مى دهد، در حالى كه اگر اين امور نبود ساليان بسيارى مى توانست عمر كند.

اين ها امورى است كه براى همه قابل درك و تجربه است ، و احدى نمى تواند آن را انكار كند.

در زمينه حوادث ناخواسته نيز امورى وجود دارد كه مربوط به اجل معلق است كه آن نيز قابل نمى باشد.

بنابراين اگر در روايات فراوانى آمده است كه انفاق در راه خدا يا صله رحم ، عمر را طولانى و بلاها را برطرف مى سازد در حقيقت ناظر به همين عوامل است

و هرگاه ما اين دو نوع اجل و سرآمد عمر را از هم تفكيك نكنيم درك بسيارى از مسائل در رابطه با قضا و قدر و تاءثير جهاد و تلاش و كوشش در زندگى انسان ها لاينحل مى ماند.

اين بحث را ضمن يك مثال ساده مى توان روشن ساخت ، و آن اين كه : انسان يك دستگاه اتومبيل و تهيه مى كند كه طبق پيش بينى هاى مختلفى كه در ساختمان آن به كار رفته مى تواند مثلا بيست سال عمر كند، اما مشروط به اين كه به آن دقيقا برسند، و مراقبت هاى لازم را به عمل آورند، در اين صورت اجل حتمى اين اتومبيل همان بيست سال است كه از آن فراتر نمى رود.

ولى اگر مراقبت هاى لازم انجام نشود و آن را به دست افراد ناآگاه و لاابالى بسپارند و بيش از قدرت و ظرفيت آن كار بكشند، و در جاده هاى پر سنگلاخ همه روزه آن را به كار گيرند ممكن است عمر بيست ساله آن به نصف ، يا به عُشر تنزل پيدا كند، اين همان «اجل » معلق آن است(٧٢)

فايده دوم : اين كه صدقه هفتاد نوع شر و بلا را دفع مى كند.

١ - امام صادقعليه‌السلام «الصدقة باليد تقى السوء ميتة و تدفع سبعين نوعا من اءنواع البلاء؛ صدقه بوسيله دست ، نگهدارنده انسان از مرگ بد (دلخراش) و دفع كننده هفتاد نوع از انواع بلاها (ناگوارى ها) است(٧٣)

٢ - امام باقرعليه‌السلام فرمود: «ان الصدقة لتدفع سبعين بلية من بلايا الدنيا مع ميتة السوء، ان صاحبها لا يموت ميتة السوء اءبدا مع ما يدخر لصاحبها فى الاخرة ؛ بدرستى كه صدقه هفتاد نوع بلا از بلاهاى دنيا همراه با مرگ بد (دلخراش) از انسان بر مى دارد، و هم چنين انفاق كننده (دهنده صدقه) هرگز با مرگ بد (دلخراش) از دنيا نمى رود، بلكه همراه صاحبش به آخرت مى رود.(٧٤)

٣ - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «اءلصدقة تدفع عن صاحبها آفات الدنيا و فتنة القبر و عذاب يوم القيمة ؛ صدقه از صاحبش آفات دنيا و عذاب قبر و عذاب در روز قيامت را دفع مى كند.

فايده سوم : اين كه انفاق و صدقه در صبحگاهان و هنگام مسافرت بلا و شر را از انفاق كننده دفع مى كند.

١ - از ابوولاد روايتى را از امام صادقعليه‌السلام نقل نموده كه فرموده است : «بكروا بالصدقة ، و ارغبوا فيها فما من مؤ من يتصدق بصدقة يريد بها ما عند الله ليدفع الله بها شر ما ينزل من السماء الى الارض فى ذلك اليوم ؛ آغاز كنيد صبح را با صدقه و به آن راغب باشيد، پس آن چه را كه مؤ من صدقه مى دهد ارائه مى كند بوسيله ما عندالله را هر آينه دفع مى كند خداوند بوسيله آن صدقه شر و عواقب آن چه را كه از آسمان به زمين در آن روز نازل مى شود.»(٧٥)

٢ - و هم چنين امام صادقعليه‌السلام فرمود: «باكروا بالصدقة فان البلا يا لا يتخطاها و من تصدق بصدقة اءول النهار دفع الله عنه شر ما ينزل من السماء فى ذلك اليوم ، فان تصدق اءول الليل دفع الله عنه شر ما ينزل من السماء فى تلك الليلة ؛ بامدادان صدقه دهيد، زيرا بد بر صدقه نمى گذرد، و هركه در آغاز روز صدقه داد، شر و بدى (ناگوارى هايى) كه در آن روز از آسمان فرود مى آيد را خداوند از او برطرف مى كند، و اگر در اول شب صدقه دهد خداى تعالى شر و بدى آن شب را كه از آسمان نازل مى گردد را از او دفع مى كند.»(٧٦)

٣ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: «من تصدق فى يوم اءو ليلة ان كان يوم فيوم و ان كان ليلة فليلة دفع الله عنه الهدم و السلع و ميتة السوء؛ هر كس در روز و شب صدقه دهد، از زير آوار رفتن و آسيب درنده و مرگ بد ايمن مى ماند، اگر در روز صدقه دهد همان روز و اگر در شب صدقه دهد داد در همان شب .»(٧٧)

فايده چهارم و پنجم : انفاق و صدقه فقر را زائل و عمر را طولانى مى كند.

١ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: «اءلبر و الصدقة ينفيان الفقر و يزيدان فى العمر؛ نيكوكارى و صدقه فقر را از بين برده و عمر را زياد مى كند.»(٧٨)

٢ - از خبرى از ابو حمزه ثمالى نقل شده كه گفته است : اگر خواستى كه خداوند خانه ات را طيب و پاكيزه و در روزى كه او را ملاقات مى كنى گناهانت را ببخشد: «فعليك بالبر و صدقة السر و صلة الرحم فانهن يزدن فى العمر و ينفيق الفقر و يدفعن عن صاحبهن سبعين ميتة سوء؛ بر تو باد احسان و صدقه پنهانى و صله رحم ، كه عمر را زياد مى كنند و فقر را از بين مى برند و هفتاد نوع مرگ بد (دلخراش) را از صاحبانش (انفاق كننده و صدقه دهندگان) را دفع مى كند.»(٧٩)

فائده ششم : صدقه كليد روزى است

١ - اميرمؤ منان علىعليه‌السلام فرمود: «استنزلوا الرزق بالصدقة ...؛ با صدقه روزى را از خدا دريافت كنيد، هر كس يقين به جايگزين دارد از صدقه خوددارى نمى كند.»(٨٠)

٢ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: «و الذى بعث جدى بالحق نبيا ان الله ليرزق العبد على قدر المروة ؛ قسم به كسى كه جدم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را به حقيقت به پيامبرى برانگيخت ، بدرستى كه خداوند روزى بنده اش را به اندازه مروت و (جوانمرديش) مى دهد.»(٨١)

٣- امام صادقعليه‌السلام فرمود: «ان لكل شيى ء مفتاحا و مفتاح الرزق الصدقة ؛ هر چيزى كليدى دارد و كليد روزى صدقه است(٨٢)

فايده هفتم : خداوند در مقابل مالى كه صدقه داده شده ، عوض ‍ مى دهد.

خداوند متعال در قرآن مى فرمايد:( قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنفَقْتُم مِّن شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ) هر چيزى را (در راه او) انفاق كنيد جاى آن را پر مى كند و او بهترين روزى دهندگان است .»(٨٣)


3

4

5

6

7