فصل سوم : فضيلت و شرافت و فوايد نماز
قال تعالى(
وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ
ۚ
إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ
ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّاكِرِينَ
)
يعنى اقامه كن نماز را دو طرف روز و در وقت شب به درستى كه حسنات مى برند و برطرف مى كنند گناهان را.
در تفسير برهان در ذيل آيه شريفه رواياتى نقل كرده از كافى و غير آن كه مفاد آنها اين است كه اين نمازهاى پنجگانه يوميه حسنات مى باشند كه برطرف مى كنند و پاك مى كنند گناهان ما بين نمازها را. يعنى نماز ظهر مثلا كفاره گناهان از صبح تا ظهر است ، و نماز عصر كفاره گناهان ما بين ظهر و عصر، و نماز مغرب كفاره گناهان ما بين عصر و مغرب است ، و هكذا. و اين نمازها به منزله نهر جارى است بر در خانه شخص
پس همان طورى كه اگر اين شخص شبانه روزى پنج مرتبه ميان آب بدن خود را بشويد كثافتى بر او باقى نمى ماند، همچنين اين نماز كثافت گناه را پاك مى كند.
در كافى به سند صحيح از معاويه بن وهب است كه گفت : سوال كردم از امام صادقعليهالسلام
: افضل چيزى كه بندگان به سبب آن مقرب درگاه الاهى مى شوند چيست ؟ فرمود امامعليهالسلام
: نمى دانم چيزى را كه بعد از معرفت افضل باشد از اين نمازها. آيا نمى بينى كه بنده صالح عيسىعليهالسلام
فرمود: و اوصانى بالصلاه و الزكاه مادمت حيا؟! يعنى : وصيت كرد مرا خداوند به نماز و زكات مادامى كه زنده باشم
و به سند صحيح ديگر از امام صادقعليهالسلام
است كه فرمود: محبوبترين اعمال نزد خداى عزوجل نماز است و اين نماز وصيت آخر انبياست
و در روايت ديگر فرمود امام صادقعليهالسلام
: وقتى كه بنده مشغول نماز شود، رحمت بر او نازل شود از طرف آسمان و ملائكه اطراف او را مى گيرند و ملكى او را ندا مى كند: اگر بداند اين نمازگزار چه ثوابها در نماز براى او هست ، منصرف از نماز نمى شود.
و در روايت ديگر امام باقرعليهالسلام
فرمود كه رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمودند: وقتى كه قيام كند بنده مؤ من در نماز، نظر لطف فرمايد خدا به او تا آنكه تمام كند و رحمت او را فراگيرد از بالاى سرش تا افق آسمان و نيز ملائكه اطراف او را بگيرند تا افق آسمان و خدا ملكى به او موكل گرداند كه بگويد به او: اى نمازگزار، اگر بدانى چه كسى به تو نظر دارد و با كه مناجات مى كنى ، التفات به غير نمى كنى و از جاى خود دور نمى شوى
و در روايت ديگر امام صادقعليهالسلام
فرمود كه رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمودند: مثل نماز مثل عمود خيمه است وقتى كه عمود برپا و ثابت باشد، نفع دارد طناب و ميخها و پرده ها. و اما وقتى كه شكست عمود، نفع ندارد طناب و ميخ و پرده
و در روايت صحيح ديگر فرمود امام صادقعليهالسلام
: هر كس خداوند از او يك نماز قبول فرمايد، عذاب نكند او را. و هر كس يك حسنه از او قبول فرمايد، عذاب نكند او را.
و در روايت ديگر فرمود امام صادقعليهالسلام
كسى كه دو ركعت نماز بخواند و بداند آنچه را در نماز مى گويد، منصرف شود از نماز و حال آنكه بين او و خدا گناهى باقى نباشد.
تمام اين روايات را از كافى نقل كرد. و نيز در كافى و تهذيب ص ٢٠٣ از ابوبصير از امام صادقعليهالسلام
نقل است كه فرمود: يك نماز واجب بهتر است از بيست حج و يك حج بهتر است از خانه اى مملو از طلا كه در راه خدا صدقه دهد تا تمام شود.
در تهذيب ص ٢٠٤ از يونس بن يعقوب نقل كرده كه گفت : شنيديم از امام صادقعليهالسلام
كه فرمود: حج بهتر است از دنيا و آنچه در دنياست و نماز واجب افضل است از هزار حج
حقير گويد: اين اختلاف شايد جهت اختلاف نمازها و نمازگزارها باشد.
صدوق در من لا يحضره الفقيه نقل فرموده است از امام صادقعليهالسلام
كه فرمود: اطاعت خدا خدمت خداست در زمين و نيست چيزى از خدمت خدا كه معادل نماز باشد.
فرمود امام صادقعليهالسلام
: اول چيزى كه به حساب بنده رسيدگى مى شود نماز است اگر قبول شود، ساير اعمال قبول مى شود. و اگر رد شود، ساير اعمال نيز رد مى شود.
در بحار از كتاب علل صدوق از اميرالمؤ منينعليهالسلام
نقل كرده است كه فرمود: وقتى كه انسان در نماز باشد، جسد او و لباسهايش و هر چيزى كه اطراف اوست تسبيح مى گويد.
در وسائل از كتاب مجالس شيخ طوسى از زريق نقل كرده كه گفت : عرض كردم خدمت امام صادقعليهالسلام
: كداميك از اعمال افضل است بعد از معرفت ؟ فرمود: چيزى نيست بعد از معرفت كه معادل نماز باشد. و نيست بعد از معرفت و نماز چيزى مثل زكات و نيست بعد از اينها چيزى مثل روزه و نيست بعد از اينها مانند حج و راهنماى احكام اينها معرفت ماست و خاتمه آن نيز معرفت ماست و نيست بعد اينها مثل احسان به برادران دينى و مواسات آنها به دادن درهم و دينار.
تا آنكه فرمود: نديدم چيزى را كه زودتر باعث غنا و ثروت شود و دفع فقر كند مثل مداومت حج و نماز واجب معادل است نزد خدا با هزار حج و عمره خوب قبول شده و هر آينه حج نزد خدا بهتر است از خانه مملو از طلا - نه بلكه از پرى دنيا طلا و نقره - كه انفاق كند آن را در راه خداوند تعالى
در مستدرك ص ٢٦٤ از شهيد ثانى در كتاب اسرار الصلاه از پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
نقل كرده است كه فرمود: وقتى كه بنده مشغول نماز شود و ميل و قلب او به سوى خدا باشد، منصرف شود از نماز مثل روزى كه از مادر متولد شده است
و ايضا از پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
نقل كرده كه فرمود: هر وقت بنده مشغول نماز شود، شيطان مى آيد نزد او مى گويد: ياد كن كارهاى دنيا را. و او را متوجه دنيا مى كند تا آن كه قلب او پراكنده شود و شك بنمايد.
صدوق در كتاب خصال فرمود: در نماز بيست و نه خصلت است پس به سند خود نقل كرده از پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
كه در جواب سوال از نماز فرمود:
نماز از شرايع دين است و در آن است رضايت و خشنودى پروردگار. و آن است طريقه انبيا. و براى نمازگزار است محبت ملائكه و هدايت و ايمان و نور معرفت و بركت در روزى و راحتى بدن است و باعث كراهت و دورى شيطان است و اسلحه هست بر كافر.
و اجابت دعاست و باعث قبولى اعمال است و زاد و توشه است براى مؤ من از منزل دنيا به سوى سفر آخرت و شفيع است بين او و بين ملك الموت و انس است براى او در قبر. و به منزله فرش است براى پهلوى او در قبر. و جواب است براى منكر و نكير.
و مى باشد نماز بنده در روز قيامت وقت حشر تاجى بر سر او، و نورى بر صورت او، و لباسى بر بدن او، و پرده اى بين او و بين آتش جهنم ، و حجتى بين او و بين پروردگار، و نجاتى براى بدن او از آتش ، و جواز عبور بر صراط كه بگذرد. و كليد است براى رفتن به بهشت و مهريه هاى حورالعين است و نماز قيمت بهشت است و به نماز مى رسد بنده به درجات عالى براى اينكه نماز تسبيح است و تهليل و تحميد و تكبير و تمجيد و تقديس حق تعالى و گفتار و دعاست
بدان كه : نماز عبادت پروردگار است و بايد خالص براى خدا باشد و احدى را با خدا شريك نكند. و چون خداى تعالى مى فرمايد: من از همه شركا غنى ترم ؛ اگر با كسى در جزئى شريك شدم ، هيچ نمى خواهم و تمام را واگذار به شريك مى كنم و اين مفاد در روايات مستفيضه نقل شده است
قال تعالى : فمن كان يرجو لقاء ربه فليعمل عملا صالحا و لا يشرك بعباده ربه احدا. يعنى : كسى كه اميد لقاى پروردگار را دارد، بايد عمل صالح كند و احدى را شريك در عبادت پروردگار نگرداند.
و در چند روايت است كه امامعليهالسلام
فرمود: كسى كه عمل كند براى غير خدا، خدا او را واگذار مى كند به آن غير در روز قيامت و مى فرمايد: اجر خود را از او بگير.
در كتاب محاسن برقى از امام باقرعليهالسلام
نقل است كه فرمود: اگر بنده اى عمل كند براى رضاى خدا و براى آخرت و داخل كند در آن رضايت احدى از مردم را، خواهد بود مشرك
و از امام صادقعليهالسلام
نقل است كه فرمود: كسى كه عمل كند براى مردم ، ثواب او بر عهده مردم است
و فرمود: ريا شرك است
و فرمود: خدا مى فرمايد: كسى كه عمل كند براى من و براى غير من ، پس آن عمل براى غير خواهد بود.
و فرمود رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
: دورى كنيد از ريا؛ كه آن شرك است و خوانده مى شود رياكننده در روز قيامت به چهار اسم : اى فاجر، اى كافر، اى غادر، اى خاسر، عمل تو محو شده و اجر تو باطل شده براى تو امروز خلاصى نيست اجر خود را طلب كن از آن كس كه براى او عمل را انجام دادى
و غير اين روايت زياد است و در وسائل و مستدرك نقل كرده اند.
و از اين روايات استفاده مى شود كه ريا مفسد عبادت است ، چه در اجزاى واجبه باشد يا در اجزاى مستحبه ، يا در اوصاف نماز، در ابتدا باشد يا در اثنا باشد.