ابواب رحمت

ابواب رحمت0%

ابواب رحمت نویسنده:
گروه: مفاهیم عقایدی

ابواب رحمت

نویسنده: آيت الله شيخ على نمازى شاهرودى
گروه:

مشاهدات: 17428
دانلود: 2367

توضیحات:

ابواب رحمت
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 80 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 17428 / دانلود: 2367
اندازه اندازه اندازه
ابواب رحمت

ابواب رحمت

نویسنده:
فارسی

فضيلت اجزاى نماز

در بحار ج ٢٣/٢٢٤، ج ٢٤/٣٧٤ از كتاب كنز جامع الفوائد نقل كرده به سند خود از آقا موسى بن جعفرعليه‌السلام ما كه فرمود در تفسير اين آيه شريفه : غى كوهى است از مس كه دور مى زند در وسط جهنم پس ضايع كننده نماز و تابع شهوات وارد در آن كوه مى شود.

در وسائل از صدوق در عيون به سند خود از حضرت رضاعليه‌السلام از پدر بزرگوارشعليه‌السلام نقل كرده كه رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: وقتى كه روز قيامت شود، بنده را احضار مى كنند. اول چيزى كه از او سوال مى كنند نماز است اگر تام و تمام نماز را انجام داده بود كه خوب است ؛ و اگر نه ، او را در آتش مى اندازند.

و نقل فرمود امامعليه‌السلام از رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: ضايع نكنيد نماز را؛ كه هر كس ضايع كند نماز خود را، محشور شود با قارون و هامان و ثابت است بر خدا كه او را با منافقين قرار دهد. پس ويل براى كسى كه محافظت نكند بر نماز خود و انجام ندهد طريقه پيغمبرش را. و همين روايت را در مستدرك از كتاب صحيفه الرضاعليه‌السلام نقل كرده است

در كتاب كافى به سند صحيح از زراره از امام باقرعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نشسته بود در مسجد. ناگاه مردى داخل شد در مسجد و مشغول نماز شد، پس ركوع و سجود را تمام انجام نداد و عجله كرد. پس پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: منقار زد مثل منقار زدن كلاغ به زمين اگر اين طور نماز بخواند و بميرد، بر غير دين من مى ميرد.

و همين روايت را در وسائل به سندهاى ديگر نيز نقل كرده است و در كتاب محاسن تاءليف احمد بن ابى عبدالله البرقى كه از ثقات و معتمدين اصحاب حضرت جواد و حضرت هادىعليه‌السلام ما بوده است همين مضمون را نقل كرده

و نيز از عبدالله بن ميمون قداح نقل كرده از امام صادقعليه‌السلام كه فرمود: روزى اميرالمؤ منينعليه‌السلام ديدند مردى را كه مثل منقار زدن مرغ سر را به زمين براى سجده مى گذارد و فورى حركت مى دهد. فرمود: چند وقت است اين طور نماز مى خوانى ؟ عرض كرد: از فلان وقت است حضرت فرمود: مثل تو نزد خدا مثل كلاغ است آن وقتى كه منقار به زمين مى زند. اگر اين طور باشى و بميرى ، بر غير ملت ابى القاسم محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم خواهى مرد.

در كتاب شريف كافى به سند صحيح از زراره از امام باقرعليه‌السلام است كه فرمود: سبك و كوچك نشماريد نماز را؛ كه پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در وقت وفات فرمود: نيست از من كسى كه استخفاف كند به نماز خود. و نيست از من كسى كه شراب بخورد. و والله وارد نمى شود بر من سر حوض كوثر.

و ايضا در كافى سند صحيح از آقا موسى بن جعفرعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: چون كه وقت وفات پدرم امام صادقعليه‌السلام رسيد، فرمود به من : اى فرزند من ، شفاعت ما نمى رسد به كسى كه استخفاف كند به نماز.

و به مضمون اين دو روايت ، روايات ديگر در وسائل و غيره نقل كرده است و در كافى و تهذيب ص ٢٠٤ به سند صحيح از امام صادقعليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: والله از عمر شخص پنجاه سال مى گذرد و خدا از او يك نماز قبول نكرده است پس اين چقدر سخت است ! اگر همسايه و يا رفيقت اين طور براى تو نماز بخواند، قبول نمى كنى آن را براى استخفافش به آن به درستى كه خدا قبول نمى كند مگر خوب را. پس چگونه قبول كند آنچه به آن استخفاف مى شود؟!

در كافى و تهذيب به سند خودشان از امام صادقعليه‌السلام نقل كرده اند كه رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: شيطان هميشه از مؤ من ترسان است ، اما تا مادامى كه محافظت بر نمازهاى پنجگانه بنمايد. پس وقتى كه ضايع كرد آنها را، جراءت بر او مى كند و او را داخل گناهان بزرگ مى كند.

در بحار و مستدرك از سيد ابن طاووس در كتاب فلاح السائل از فاطمه زهرا سيده زنان عالمعليه‌السلام ا و على ابيها و بعلها و بنيها نقل كرده كه سوال كرد از پدر بزرگوارش رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : چه چيز مى باشد براى آن كسى كه سبك شمارد و استخفاف نمايد به نماز خود؟ پس پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

اى فاطمه ، هر كس استخفاف كند به نماز از مردان و زنان ، خداوند تعالى او را مبتلا فرمايد به پانزده چيز؛ شش در دنيا، و سه در وقت مرگ ، و سه در ميان قبر، و سه در روز قيامت

اما آن شش كه در دنيا مبتلا شود: اول آنكه بركت از عمر او برداشته مى شود. و همچنين بركت از روزى او برداشته خواهد شد. و محو مى كند خدا سيماى خوبان را از صورت او. هر عملى كه انجام دهد، اجر و ثواب براى او نخواهد بود. و دعاى او به سوى آسمان بلند نشود. و ششم آنكه : نيست براى او بهره اى در دعاى خوبان

و اما آن سه كه در وقت مرگ مبتلا شود: اول آنكه مى ميرد ذليل و خوار. دوم آنكه : مى ميرد گرسنه سوم آنكه : مى ميرد تشنه كه اگر تمام نهرهاى دنيا را به خوراك او دهند سيراب نشود.

و اما آن سه كه در قبر مبتلا شود، پس اول آنكه : خدا موكل مى نمايد به او ملكى كه او را در قبر از جاى بركند و در قلق و اضطراب بيندازد و دوم : قبر بر او تنگ مى شود. و سوم : قبر او تاريك خواهد شد.

و اما آن سه كه در قيامت مبتلا شود: اول آنكه : خدا بر او موكل مى كند ملكى را كه او را به رو بر زمين كشد و خلايق بر او نظر مى كنند. و دوم آنكه : حساب او سخت شود. و سوم آنكه : خداى تعالى نظر لطف به او نفرمايد و پاكيزه نكند او را و براى او است عذاب دردناك

و از اين روايات شدت حرمت تضييع نماز و استخفاف به آن معلوم شد.

و علامه متبحر كامل حاج شيخ جعفر شوشترى در منهج الرشاد ص ٥٧ فرموده : بدان كه : سبك شمردن نماز بر چند قسم است :

اول آنكه : آن را چيزى نداند. و اين باعث كفر است

دوم آنكه : آن را ترك كند.

سوم آنكه : مسائل آن را درست نكند و در فكر صحت و بطلان آن نباشد.

چهارم آنكه : در بند وقت آن نباشد.

و پنجم آنكه : نماز قضا به ذمه او باشد و در صدد به جا آوردن آنها نباشد و سال به سال تاءخير بيندازد تا آنكه قدرى از عمر او بگذرد و هنوز در ذمه او باشد. و ظاهر اين است كه بر فرض قول به اينكه قضا موسع است ، توسعه آن به اين مقدار نيست كه به حد تهاون و سهل انگارى برسد. انتهى

فصل سوم : فضيلت و شرافت و فوايد نماز

قال تعالى( وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ ۚ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّاكِرِينَ ) يعنى اقامه كن نماز را دو طرف روز و در وقت شب به درستى كه حسنات مى برند و برطرف مى كنند گناهان را.

در تفسير برهان در ذيل آيه شريفه رواياتى نقل كرده از كافى و غير آن كه مفاد آنها اين است كه اين نمازهاى پنجگانه يوميه حسنات مى باشند كه برطرف مى كنند و پاك مى كنند گناهان ما بين نمازها را. يعنى نماز ظهر مثلا كفاره گناهان از صبح تا ظهر است ، و نماز عصر كفاره گناهان ما بين ظهر و عصر، و نماز مغرب كفاره گناهان ما بين عصر و مغرب است ، و هكذا. و اين نمازها به منزله نهر جارى است بر در خانه شخص

پس همان طورى كه اگر اين شخص شبانه روزى پنج مرتبه ميان آب بدن خود را بشويد كثافتى بر او باقى نمى ماند، همچنين اين نماز كثافت گناه را پاك مى كند.

در كافى به سند صحيح از معاويه بن وهب است كه گفت : سوال كردم از امام صادقعليه‌السلام : افضل چيزى كه بندگان به سبب آن مقرب درگاه الاهى مى شوند چيست ؟ فرمود امامعليه‌السلام : نمى دانم چيزى را كه بعد از معرفت افضل باشد از اين نمازها. آيا نمى بينى كه بنده صالح عيسىعليه‌السلام فرمود: و اوصانى بالصلاه و الزكاه مادمت حيا؟! يعنى : وصيت كرد مرا خداوند به نماز و زكات مادامى كه زنده باشم

و به سند صحيح ديگر از امام صادقعليه‌السلام است كه فرمود: محبوبترين اعمال نزد خداى عزوجل نماز است و اين نماز وصيت آخر انبياست

و در روايت ديگر فرمود امام صادقعليه‌السلام : وقتى كه بنده مشغول نماز شود، رحمت بر او نازل شود از طرف آسمان و ملائكه اطراف او را مى گيرند و ملكى او را ندا مى كند: اگر بداند اين نمازگزار چه ثوابها در نماز براى او هست ، منصرف از نماز نمى شود.

و در روايت ديگر امام باقرعليه‌السلام فرمود كه رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: وقتى كه قيام كند بنده مؤ من در نماز، نظر لطف فرمايد خدا به او تا آنكه تمام كند و رحمت او را فراگيرد از بالاى سرش تا افق آسمان و نيز ملائكه اطراف او را بگيرند تا افق آسمان و خدا ملكى به او موكل گرداند كه بگويد به او: اى نمازگزار، اگر بدانى چه كسى به تو نظر دارد و با كه مناجات مى كنى ، التفات به غير نمى كنى و از جاى خود دور نمى شوى

و در روايت ديگر امام صادقعليه‌السلام فرمود كه رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: مثل نماز مثل عمود خيمه است وقتى كه عمود برپا و ثابت باشد، نفع دارد طناب و ميخها و پرده ها. و اما وقتى كه شكست عمود، نفع ندارد طناب و ميخ و پرده

و در روايت صحيح ديگر فرمود امام صادقعليه‌السلام : هر كس خداوند از او يك نماز قبول فرمايد، عذاب نكند او را. و هر كس ‍ يك حسنه از او قبول فرمايد، عذاب نكند او را.

و در روايت ديگر فرمود امام صادقعليه‌السلام كسى كه دو ركعت نماز بخواند و بداند آنچه را در نماز مى گويد، منصرف شود از نماز و حال آنكه بين او و خدا گناهى باقى نباشد.

تمام اين روايات را از كافى نقل كرد. و نيز در كافى و تهذيب ص ٢٠٣ از ابوبصير از امام صادقعليه‌السلام نقل است كه فرمود: يك نماز واجب بهتر است از بيست حج و يك حج بهتر است از خانه اى مملو از طلا كه در راه خدا صدقه دهد تا تمام شود.

در تهذيب ص ٢٠٤ از يونس بن يعقوب نقل كرده كه گفت : شنيديم از امام صادقعليه‌السلام كه فرمود: حج بهتر است از دنيا و آنچه در دنياست و نماز واجب افضل است از هزار حج

حقير گويد: اين اختلاف شايد جهت اختلاف نمازها و نمازگزارها باشد.

صدوق در من لا يحضره الفقيه نقل فرموده است از امام صادقعليه‌السلام كه فرمود: اطاعت خدا خدمت خداست در زمين و نيست چيزى از خدمت خدا كه معادل نماز باشد.

فرمود امام صادقعليه‌السلام : اول چيزى كه به حساب بنده رسيدگى مى شود نماز است اگر قبول شود، ساير اعمال قبول مى شود. و اگر رد شود، ساير اعمال نيز رد مى شود.

در بحار از كتاب علل صدوق از اميرالمؤ منينعليه‌السلام نقل كرده است كه فرمود: وقتى كه انسان در نماز باشد، جسد او و لباسهايش و هر چيزى كه اطراف اوست تسبيح مى گويد.

در وسائل از كتاب مجالس شيخ طوسى از زريق نقل كرده كه گفت : عرض كردم خدمت امام صادقعليه‌السلام : كداميك از اعمال افضل است بعد از معرفت ؟ فرمود: چيزى نيست بعد از معرفت كه معادل نماز باشد. و نيست بعد از معرفت و نماز چيزى مثل زكات و نيست بعد از اينها چيزى مثل روزه و نيست بعد از اينها مانند حج و راهنماى احكام اينها معرفت ماست و خاتمه آن نيز معرفت ماست و نيست بعد اينها مثل احسان به برادران دينى و مواسات آنها به دادن درهم و دينار.

تا آنكه فرمود: نديدم چيزى را كه زودتر باعث غنا و ثروت شود و دفع فقر كند مثل مداومت حج و نماز واجب معادل است نزد خدا با هزار حج و عمره خوب قبول شده و هر آينه حج نزد خدا بهتر است از خانه مملو از طلا - نه بلكه از پرى دنيا طلا و نقره - كه انفاق كند آن را در راه خداوند تعالى

در مستدرك ص ٢٦٤ از شهيد ثانى در كتاب اسرار الصلاه از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل كرده است كه فرمود: وقتى كه بنده مشغول نماز شود و ميل و قلب او به سوى خدا باشد، منصرف شود از نماز مثل روزى كه از مادر متولد شده است

و ايضا از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل كرده كه فرمود: هر وقت بنده مشغول نماز شود، شيطان مى آيد نزد او مى گويد: ياد كن كارهاى دنيا را. و او را متوجه دنيا مى كند تا آن كه قلب او پراكنده شود و شك بنمايد.

صدوق در كتاب خصال فرمود: در نماز بيست و نه خصلت است پس به سند خود نقل كرده از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم كه در جواب سوال از نماز فرمود:

نماز از شرايع دين است و در آن است رضايت و خشنودى پروردگار. و آن است طريقه انبيا. و براى نمازگزار است محبت ملائكه و هدايت و ايمان و نور معرفت و بركت در روزى و راحتى بدن است و باعث كراهت و دورى شيطان است و اسلحه هست بر كافر.

و اجابت دعاست و باعث قبولى اعمال است و زاد و توشه است براى مؤ من از منزل دنيا به سوى سفر آخرت و شفيع است بين او و بين ملك الموت و انس است براى او در قبر. و به منزله فرش است براى پهلوى او در قبر. و جواب است براى منكر و نكير.

و مى باشد نماز بنده در روز قيامت وقت حشر تاجى بر سر او، و نورى بر صورت او، و لباسى بر بدن او، و پرده اى بين او و بين آتش ‍ جهنم ، و حجتى بين او و بين پروردگار، و نجاتى براى بدن او از آتش ، و جواز عبور بر صراط كه بگذرد. و كليد است براى رفتن به بهشت و مهريه هاى حورالعين است و نماز قيمت بهشت است و به نماز مى رسد بنده به درجات عالى براى اينكه نماز تسبيح است و تهليل و تحميد و تكبير و تمجيد و تقديس حق تعالى و گفتار و دعاست

بدان كه : نماز عبادت پروردگار است و بايد خالص براى خدا باشد و احدى را با خدا شريك نكند. و چون خداى تعالى مى فرمايد: من از همه شركا غنى ترم ؛ اگر با كسى در جزئى شريك شدم ، هيچ نمى خواهم و تمام را واگذار به شريك مى كنم و اين مفاد در روايات مستفيضه نقل شده است

قال تعالى : فمن كان يرجو لقاء ربه فليعمل عملا صالحا و لا يشرك بعباده ربه احدا. يعنى : كسى كه اميد لقاى پروردگار را دارد، بايد عمل صالح كند و احدى را شريك در عبادت پروردگار نگرداند.

و در چند روايت است كه امامعليه‌السلام فرمود: كسى كه عمل كند براى غير خدا، خدا او را واگذار مى كند به آن غير در روز قيامت و مى فرمايد: اجر خود را از او بگير.

در كتاب محاسن برقى از امام باقرعليه‌السلام نقل است كه فرمود: اگر بنده اى عمل كند براى رضاى خدا و براى آخرت و داخل كند در آن رضايت احدى از مردم را، خواهد بود مشرك

و از امام صادقعليه‌السلام نقل است كه فرمود: كسى كه عمل كند براى مردم ، ثواب او بر عهده مردم است

و فرمود: ريا شرك است

و فرمود: خدا مى فرمايد: كسى كه عمل كند براى من و براى غير من ، پس آن عمل براى غير خواهد بود.

و فرمود رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : دورى كنيد از ريا؛ كه آن شرك است و خوانده مى شود رياكننده در روز قيامت به چهار اسم : اى فاجر، اى كافر، اى غادر، اى خاسر، عمل تو محو شده و اجر تو باطل شده براى تو امروز خلاصى نيست اجر خود را طلب كن از آن كس كه براى او عمل را انجام دادى

و غير اين روايت زياد است و در وسائل و مستدرك نقل كرده اند.

و از اين روايات استفاده مى شود كه ريا مفسد عبادت است ، چه در اجزاى واجبه باشد يا در اجزاى مستحبه ، يا در اوصاف نماز، در ابتدا باشد يا در اثنا باشد.

فصل چهارم : فضيلت و شرافت حضور قلب در نماز

بدان كه : حضور قلب روح نماز است و نماز به منزله جسد است اگر اين حضور قلب در تمام نماز بود، پس تمامش قبول مى شود. و اگر نه ، همان مقدارى كه حضور قلب داشته قبول مى شود. بسا مى شود نصف آن قبول شود، و گاه ثلث آن ، و گاهى مى شود ربع آن ، و همچنين

و معنى اقبال قلب و حضور آن است كه : قلب خود را حاضر در نماز كند و بفهمد چه مى گويد. و متذكر عظمت و جلال حق شود به طورى كه حاصل شود در قلب او هيبت از خداوند. و به ملاحظه آنكه او مقصر است ، حالت حيا و خوف براى او دست دهد و رجا به ملاحظه توسعه رحمت پروردگار.

و براى اقبال و حضور قلب مراتب و درجات است اعلاى درجات آن بود كه براى اميرالمؤ منينعليه‌السلام بود كه تير را از پاى يا بدن او بيرون كردند احساس نكرد.

و سزاوار است كه نمازگزار خاضع و خاشع باشد و اعضا و جوارح او ساكن و مثل ساق درخت باشد كه حركت نكند از اجزاى بدن او چيزى مگر آنچه باد حركت دهد؛ و به جاى سجده نظر كند؛ و با وقار و سكينه نماز بخواند؛ و نماز بخواند مثل كسى كه نماز را وداع مى كند و تجديد توبه و استغفار كند؛ و از ريا و عُجب و خودپسندى و ساير محرمات اجتناب كند؛ و حبس حقوق برادران نكند تا آنكه نماز او قبول شود. و حبس حقوق علاوه بر آنكه مانع قبولى نماز مى شود، سبب حبس او در قيامت به مدت پانصد سال مى شود. چنانكه در فصل سوم از باب سوم بيايد ان شاء الله تعالى

در روايت علل و عيون از فضل بن شاذان از حضرت رضاعليه‌السلام آمده كه در مقام بيان علت و حكمت نماز فرمودند: در نماز اقرار به ربوبيت حق است و صلاح است براى مردم براى اينكه در آن است اقرار به وحدانيت و نبودن شريك براى خداوند؛ و ايستادن در مقابل حق تعالى با حالت ذلت و استكانت و خضوع ؛ و اعتراف و طلب عفو از لغزش و گناهان گذشته ؛ و نهادن صورت بر زمين هر روز و هر شب براى اينكه بنده متذكر خدا باشد و فراموش نكند و خاشع و ترسان باشد و طلب زيادتى نعمت كند در دين و دنياى خود با آنكه در نماز ترك فساد است و اين نماز در هر روز و شب تكرار شده ، براى آنكه بنده خالق و مدبر خود را فراموش ‍ نكند؛ كه اگر فراموش كرد، طاغى و ياغى مى شود. علاوه بر آنكه ياد خالق سبب ترك معصيت و مانع از فساد است

و در مقام بيان عدد ركعات فرمود: اصل نماز يك ركعت بوده چون خدا مى دانست كه بندگان ادا نمى كنند اين يك ركعت را با آداب و وظايف آن و آن را تام و كامل با حضور قلب انجام نمى دهند، لذا يك ركعت ديگر به آن اضافه كرده كه تكميل كند نقص در ركعت اول را، پس دو ركعت واجب فرمود: پس پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم چون دانست كه بندگان اين دو ركعت را به طور تام و تمام و كمال انجام نمى دهند، ضميمه كرد به نماز ظهر و عصر و عشا دو ركعت كه تمام شود چهار ركعت و در نماز مغرب يك ركعت اضافه كرد براى آسانى بر مردم چون وقت مغرب كارهاى مردم زياد است و در نماز صبح اضافه نكرد، چون قلبها در آن وقت خالى است از فكرهاى دنيا و حضور قلب او در آن وقت بيشتر مى باشد از ساير نمازها.

از ثواب الاعمال و مجالس مفيد به سند صحيح از ابراهيم كرخى از امام صادقعليه‌السلام نقل شده كه فرمود در ضمن حديثى : من دوست دارم براى مرد مؤ من شما وقتى كه مشغول نماز مى شود به قلب خود متوجه خدا شود و مشغول نكند قلب خود را به امر دنيا. پس هيچ مؤ منى نيست كه اقبال كند در نمازش به سوى خداى تعالى ، مگر آنكه خدا هم به او اقبال فرمايد و دلهاى مؤ منين را به سوى محبت او بگرداند با محبت خدا او را.

از محاسن به سند صحيح از امام صادقعليه‌السلام نقل شده كه فرمود: هر كس نماز بخواند و اقبال نمايد به نماز خود و با خود خيالات ديگر نكند در بين نماز و غافل نباشد در نماز، خداوند تعالى به او اقبال فرمايد به مقدار آنچه او اقبال در نماز داشته بسا مى شود نصف آن قبول شود يا ثلث يا ربع يا خمس آن و امر شده به نماز نافله براى آنكه كامل شود نقص نماز واجب

از خصال صدوق از امام باقرعليه‌السلام نقل شده كه فرمود در ضمن حديثى :

نماز بنده قبول نمى شود مگر مقدار آنچه اقبال داشته به قلب خود به نماز. مردى عرض كرد: ما هلاك شديم فرمود امامعليه‌السلام : نه ، تمام مى كند خدا اين را به نافله ها.

از محاسن از امام كاظمعليه‌السلام نقل شده كه فرمود به على بن يقطين : امر كن اصحابت را كه زبانهاى خود را از گفتار بد نگه دارند و ترك كنند خصومت در دين را و جديت كنند در عبادت خدا و وقتى كه مشغول نماز مى شوند، پس خوب بخوانند نماز خود را و تمام كنند ركوع و سجود را و مشغول نكنند قلب خود را به كارهاى دنيا؛ كه من شنيده ام از پدرم امام صادقعليه‌السلام كه ملك الموت خبر مى گيرد از مؤ منين در وقتهاى نماز واجب

در كافى و تهذيب از امام باقر و امام صادقعليه‌السلام ما است كه فرمودند: براى تو است از نمازت همان مقدارى كه اقبال به قلب داشتى پس اگر در تمام نماز غفلت داشت و قلب او مشغول به چيزهاى ديگر بود، پيچيده مى شود اين نماز و به صورت صاحبش زده مى شود.

از ثواب الاعمال از امام صادقعليه‌السلام نقل شده كه فرمود: هر كس دو ركعت نماز بخواند و بداند آنچه را مى گويد در نماز، منصرف شود از نماز و حال آنكه نباشد بين او و بين خداوند گناهى و تمام آمرزيده شود.

از جامع بزنطى از امام صادقعليه‌السلام نقل شده كه فرمود: وقتى كه مشغول نماز مى شوى ، پس خاشع شو در نماز و با خود خيالات ديگر نكن اگر مى توانى ، و خاضع شو به گردن خود.

از لب اللباب از پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل شده كه فرمود: خدا قبول نمى كند نماز آن كسى را كه قلب خود را با بدنش ‍ حاضر نكند در نماز.

و تمام اين روايات با روايات بسيار ديگر كه به مضمون اينها مى باشد، در وسائل و مستدرك و بحار موجود است