راه روشن ، جلد اول ترجمه المحجة البيضاء فى تهذيب الاحياء

راه روشن ، جلد اول ترجمه المحجة البيضاء فى تهذيب الاحياء0%

راه روشن ، جلد اول ترجمه المحجة البيضاء فى تهذيب الاحياء نویسنده:
محقق: مولى محسن فيض كاشانى (قدس سره)
مترجم: مولى محسن فيض كاشانى (قدس سره)
گروه: اخلاق اسلامی

راه روشن ، جلد اول ترجمه المحجة البيضاء فى تهذيب الاحياء

نویسنده: مولى محسن فيض كاشانى (قدس سره)
محقق: مولى محسن فيض كاشانى (قدس سره)
مترجم: مولى محسن فيض كاشانى (قدس سره)
گروه:

مشاهدات: 35034
دانلود: 3969

توضیحات:

راه روشن ، جلد اول ترجمه المحجة البيضاء فى تهذيب الاحياء
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 64 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 35034 / دانلود: 3969
اندازه اندازه اندازه
راه روشن ، جلد اول ترجمه المحجة البيضاء فى تهذيب الاحياء

راه روشن ، جلد اول ترجمه المحجة البيضاء فى تهذيب الاحياء

نویسنده:
فارسی

فصل: دوستى دوستان خدا و دشمنى با دشمنان خدا واجب است

دوستى دوستان خدا واجب است همچنين است دشمنى دشمنان خدا و بيزارى از آنان بويژه از رهبران آنها به خصوص از كسانى كه به خاندان پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) ستم، و ميراث آنها را غصب كردند، و سنّت پيامبر خود (صلّى الله عليه وآله وسلّم) را تغيير دادند، و از آنانى كه بيعت امام بر حقّ خود را شكستند، و عايشه همسر پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) را از خانه بيرون آورده به جنگ با امير مؤمنان (عليه السلام) كشانيدند و شيعيان را كشتند، و نيز از آن كسى كه نيكان را تبعيد و آواره ساخت، و كسانى را كه پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) از مدينه رانده و لعن فرموده بود به مدينه بازگردانيد، و به آنها جا و پناه داد، و نيز اموال را از دسترس تهيدستان خارج كرد و ميان دولتمندان به گردش درآورد و نابخردان را استاندار و فرماندار كرد، و هم از آن كسى كه انصار و مهاجرين و اهل فضل و سابقه و صلاح را كشت، و از اهل شورا و ابو موسى اشعرى و آنانى كه در جرگه او بوده و مصداق آيه شريفه:الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ في الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً مى باشند، آنان به سبب دشمنى با امير مؤمنان (عليه السلام) به آيات خداوند و روز رستاخيز كافر شدند، و خداوند را بدون اعتقاد به امامت او ملاقات كردند، فَحَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَلا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَزْناً، از اين رو آنان سگان دوزخند.

همچنين دوستى دوستان امير مؤمنان (عليه السلام) واجب است، همانهايى كه در راه پيامبر خود (صلّى الله عليه وآله وسلّم) گام برداشتند، و چيزى را تغيير و تبديل ندادند، مانند سلمان فارسى، ابوذر غفارى، مقداد بن اسود، عمّار بن ياسر، حذيفة بن يمان، ابو الهيثم بن تيّهان، سهل بن حنيف، عبادة بن صامت، ابو ايّوب انصارى، خزيمة بن ثابت ذو الشّهادتين، ابو سعيد خدرى و امثال آنها، و نيز بايد پيروان و دوستان آنها و كسانى را كه از هدايت آنها بهره مند بوده و بر طريق آنها قدم بر مى دارند- كه خداوند از همه آنان خشنود باد- دوست داشت. همه آنچه ذكر شد از امام رضا (عليه السلام) روايت شده است.

باب ششم در معاد

مرگ حقّ است كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ، جز اين كه انسان براى ابد و بقا آفريده شده است نه براى عدم و فنا، بنابراين انسان با مرگ معدوم نمى شود، بلكه ميان روح و كالبد او جدايى مى افتد، و از سرايى به سراى ديگر منتقل مى شود. اين سخن مدلول حديث نبوى (صلّى الله عليه وآله وسلّم) است، و خداوند فرموده است:وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ في سَبِيلِ الله أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ ، پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) در جنگ بدر كشتگان تيره بخت كفّار را كه در محلّى افتاده بودند صدا كرد و فرمود: اى فلان قَدْ وَجَدْنا ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا، فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا، سپس فرمود: به خدايى كه جانم در دست اوست سوگند كه آنها اين گفتار را از شما شنواترند جز اين كه توان دادن پاسخ ندارند.