يكصد و چهارده نكته درباره نماز

يكصد و چهارده نكته درباره نماز0%

يكصد و چهارده نكته درباره نماز نویسنده:
گروه: سایر کتابها
صفحات: 3

يكصد و چهارده نكته درباره نماز

نویسنده: حجت الاسلام محسن قرائتي
گروه:

صفحات: 3
مشاهدات: 1040
دانلود: 29

توضیحات:

يكصد و چهارده نكته درباره نماز
  • سخن ناشر

  • پيام حضرت آيت اللّه خامنه اى رهبرمعظم انقلاب اسلامى به اوّلين اجلاس «اقامه نماز»

  • مقدّمه مؤ لّف

  • نماز در تمام اديان بوده است

  • هيچ عبادتى به اندازه نماز تبليغات ندارد

  • نماز در راءس همه عبادات است

  • نماز پر تنوّع ترين عبادت است

  • نماز و هجرت

  • ترك جلسه به خاطر نماز

  • نماز اوّل وقت وسط جنگ

  • آنجا كه خواب از مناجات بهتر است

  • نماز در جلو چشم مردم نه در خفا

  • بانى ، معمار ومهندس مسجد بايد اهل نمازباشد

  • تحريم شراب و قمار به خاطر حفظ نماز است

  • توجّه به نماز فرزندان و ذرّيه

  • اوّلين وظيفه حكومت اسلامى اقامه نماز است

  • نماز تعطيلى ندارد

  • نماز همراه با مردم دارى

  • نماز، اوّلين واجب بعد از ايمان به خدا

  • نماز، مقدّم بر كسب و كار

  • مردم و نماز

  • نذر براى نماز

  • توجّه به نماز در خانواده

  • نماز در حكومت علوى

  • دعوت عملى به نماز

  • نماز، جهاد، شهادت

  • ترك نماز و دوزخ

  • نماز، كليد قبولى تمام عبادات

  • نماز، اوّلين كلام و آخرين وصيّت

  • نماز، وسيله آزمايش خود

  • نماز اوّلين سؤ ال در قيامت

  • نماز ياد خداست

  • نماز و تشكّر

  • نماز و قيامت

  • نماز و راه يابى

  • نماز، جنگ با شيطان است

  • نماز و توحيد

  • بريدن از نماز، زمينه گرايش به مفاسد

  • جهاد تا شهادت براى حفظ نمازخانه ديگر اديان

  • طهارت و سلامت قلب

  • نماز و صداقت

  • نماز و نيّت

  • نماز، يك معامله پُر سود

  • نماز و آرامش

  • نماز، يعنى ايمان

  • نماز و بزرگى خداوند

  • نماز و اخلاص

  • نماز، ميزان سنجش ايمان

  • نماز، درگاه لطف خدا

  • نماز، تكرارى نيست ، تعميق است

  • نماز و طبيعت

  • نماز و ادب

  • نماز و زنده كردن ارزشها

  • نداى نماز از گهواره تا گور

  • نماز، درمان مشكلات اجتماعى

  • آموزش نماز مسئوليّت والدين است

  • عواقب اعراض از ياد خدا و نماز

  • نماز و توكّل

  • نماز و روح بزرگ

  • نماز و الگوپذيرى

  • نماز همراه با آگاهى

  • نماز و جهاد

  • نماز و نياز

  • نماز، سدّى محكم در برابر گناه

  • نماز محور زمان بندى ها

  • نماز، وسيله محو گناهان

  • نماز و شيوه آموزش گام به گام

  • نماز و ياد حسين عليه السّلام

  • نماز و ياد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله

  • نماز، روح انسان را بيمه مى كند

  • نماز و سلام

  • نماز و مردم

  • نماز و اطلاع رسانى

  • نماز و رهبرى

  • نماز و تحرّك

  • نماز و نظم

  • نماز و جهت گيرى

  • نماز و نظافت

  • نماز و وقف

  • نماز و انتخاب دوست

  • نماز و انتخاب همسر

  • نماز و امداد به مردم

  • نماز و اقتصاد سالم

  • نماز و تشكيلات

  • نماز و محبّت

  • نماز و آبرو

  • نماز، اصلاح فرد و جامعه است

  • نماز و سياست

  • نماز و مشورت

  • نمازجماعت در جبهه

  • زينت مسجد

  • نماز، شرط برادرى و اخوّت اسلامى

  • با كسى كه نماز را به بازى مى گيرد دوستى نكنيد

  • تارك نماز نبايد محبوب باشد

  • هيچ عملى در تاريخ اين همه گواه وشاهد نداشته

  • نماز و شهرسازى

  • حمايت الهى از نمازگزاران

  • نماز و قرآن

  • نماز، شباهتى است با فرشتگان

  • نماز در سراسر قرآن

  • نماز همراه با تمام عبادات

  • نماز و رحمت

  • نماز و برائت

  • نماز و تسبيح

  • يكى از نام هاى نماز قرآن است

  • نماز و پاكى

  • نماز همتاى رهبرى است

  • نماز و لباس

  • نماز و دعا

  • نماز و جايگاه خاص آن در ميان عبادات

  • نماز خاشعانه اوّلين شرط ايمان

  • نماز و نشاط

  • مراتب و درجات اهل نماز

  • نماز با ما سخن مى گويد

  • نماز تمام دين است

  • نماز و مراعات ضعفا

  • سبك شمردن نماز

جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 3 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • مشاهدات: 1040 / دانلود: 29
اندازه اندازه اندازه
يكصد و چهارده نكته درباره نماز

يكصد و چهارده نكته درباره نماز

نویسنده:
فارسی
سخن ناشر


يكصد و چهارده نكته در باره نماز

نويسنده : حجة الاسلام و المسلمين حاج شيخ محسن قرائتى

سخن ناشر

با تاءسيس «مركز فرهنگى درسهايى از قرآن» در سال ٧٥، تاءليفات حجّت الاسلام والمسلمين محسن قرائتى كه به صورت پراكنده توسط ناشران محترم چاپ و منتشر مى گرديد، جهت تصحيح و تكميل در اختيار اين مركز واقع شد و بحمداللّه همه آنها خصوصا مجلّدات اوّليه «تفسير نور» پس از بازبينى و ويراستارى در مسير نشر قرار گرفت .
كتاب «يكصد و چهاده نكته درباره نماز» نيز كه بارها توسط ستاد اقامه نماز به چاپ رسيده است ، پس از طىّ مراحلِ بازنگرى ، تكميل مطالب و پاورقى ها و ويراستارى نهايى ، توسط اين مركز منتشر مى گردد.
اميد كه خوانندگان گرامى ما را از پيشنهادات و نظرات خود بهره مند نموده و مطالب خود را به نشانى :
تهران - صندوق پستى ٥٨٦ / ١٤١٨٥ ارسال نمايند.

پيام حضرت آيت اللّه خامنه اى رهبرمعظم انقلاب اسلامى به اوّلين اجلاس «اقامه نماز»

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
تشكيل مجمعى از صاحب نظران براى «اقامه نماز» يكى از شايسته ترين و ضرورى ترين كارهائى است كه بايد در جمهورى اسلامى صورت مى گرفت . زيرا بر پاداشتن نماز، نخستين ثمره و نشانه ى حكومت صالحان است . و در رتبه ى بعد از آن است كه نوبت به «زكوة» به مثابه تنظيم مالى جامعه و ريشه كن كردن فقر، ونيز امر به معروف ونهى از منكر يعنى سوق دادن به نيكى ها وبازداشتن از بدى ها مى رسد.
الذين ان مكناهم فى الارض اقامواالصلوة و اتوا الزكوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر...
اقامه نماز فقط اين نيست كه صالحان ، خود نماز بگذارند، اين چيزى نيست كه بر تشكيل حكومت الهى متوقّف باشد، بلكه بايد اين ستون دين در جامعه ، به پا داشته شود و همه كس با رازها و اشاره هاى آن آشنا و از بركات آن برخوردار گردد، درخشش معنويّت و صفاىِ ذكر الهى همه آفاق جامعه را روشن و مصفّا كند و تن ها و جان ها با هم به نماز بشتابند و در پناه آن طماءنينه و استحكام يابند.
نماز، ركن اصلى دين است و بايد اصلى ترين جايگاه را در زندگى مردم داشته باشد. حيات طيّبه انسان در سايه حاكميّت دين خدا، وقتى حاصل خواهد شد كه انسانها دلِ خود را با يادِ خدا زنده نگهدارند و به كمك آن بتوانند با همه جاذبه هاى شرّ و فساد مبارزه كنند و همه بُت ها را بشكنند و دست تطاول همه شيطان هاى درونى و بُرونى را از وجود خود قطع كنند. اين ذكر و حضور دائمى فقط به بركت نماز حاصل مى شود. و نماز در حقيقت پشتوانه مستحكم و ذخيره تمام نشدنى در مبارزه ئى است كه آدمى با شيطان نفس خود كه او را به پَستى و زَبونى مى كشد، و شيطان هاى قدرت كه با زَر و زُور، او را وادار به ذلّت و تسليم مى كنند، هميشه و در همه حال دارد.
هيچ وسيله ئى مستحكم تر و دائمى تر از نماز براى ارتباط ميان انسان با خدا نيست ، مبتدى ترين انسانها رابطه خود با خدا را بوسيله نماز آغاز مى كنند. برجسته ترين اولياى خدا نيز، بهشت خلوت انس خود با محبوب را در نماز مى جويند. اين گنجينه ذكر و راز را هرگز پايانى نيست و هر كه با آن بيشتر آشنا شود جلوه و درخشش بيشترى در آن مى يابد.
كلمات و اذكار نماز، هر يك خلاصه ئى است كه به بخشى از معارف دين اشاره مى كند و بطور مكرّر و پى در پى آن را به ياد نمازگزار مى آورد. نمازى كه با تدبّر در معانى ، و بدون سَهو و غِفلت گزارده شود، انسان را روزبروز با معارف الهى آشناتر و به آن دلبسته تر مى سازد.
نورانيّت نماز، و رازها و رمزهاى آن و درس هائى كه در آن گنجانيده شده ، و اثر آن در ساختن فرد و جامعه چندان نيست كه بشود در مقالى كوتاه از آن سخن گفت بلكه چنان نيست كه بيخبرى چون من بتواند از اعماق آن خبرى آورد.
آنچه من با قلم قاصر و معرفت ناچيز خود مى گويم آن است كه مردم ما و جامعه ما، و بخصوص جوانان ما كه اكنون بار امانت سنگينى را بر دوش گرفته اند بايد نماز را منبع قدرتى لايزال بدانند و در برابر جبهه ئى كه امروز پيش روى ماست ، ما را به تكيه گاه مستحكم ذكر خدا و اميد و اعتماد به او، بيش از هميشه و بيش از همه ، محتاج مى سازد، و نماز آن سرچشمه جوشانى است كه اين اميد و اعتماد و قدرت معنوى را به ما مى بخشد.
نماز با حضور و با توجّه ، نمازى كه از ياد و ذكر سرشار است ، نمازى كه آدمى در آن با خداى خود سخن مى گويد و به او دل مى سپارد، نمازى كه والاترين معارف اسلام را پيوسته به انسان مى آموزد، چنين نمازى انسان را از پوچى و بى هدفى و ضعف مى رهاند و اُفق زندگى را در چشمش روشن مى سازد و به او همّت و اراده و هدف مى بخشد، و دلِ او را از ميل به كجروى و گناه و پستى نجات مى دهد. از اين رو است كه نماز در همه حالات ، حتّى در ميدان نبرد و در سخت ترين آزمايش هاى زندگى ، اولويّت خود را از دست نمى دهد.
انسان هميشه به نماز مُحتاج است ، و در عرصه هاى خطر، محتاج تر.
حقيقت آن است كه در كار معرفى نماز كوتاهى هاى زيادى شده است . و نتيجه آنكه نماز هنوز جايگاه شايسته خود را، حتّى در نظام اسلامى ما، بدست نياورده است . اين مسئوليّت سنگين ، بر دوش دانشوران و آشنايان به معارف اسلامى است كه نماز را به همه بخصوص به نسل جوان بهتر بشناسانند، از كودك دبستانى تا پژوهشگر دوره هاى عالى ، هر يك فراخور ذهن و معرفت خود، مى توانند در راه شناختن نماز و رازهاى آن قدم هائى بردارند، و با ناشناخته هائى آشنا شوند. حتّى عُرفاى بزرگ نيز، براى سالكان وادى معرفت اَسرارالصّلوة نوشته و آموخته اند، يعنى اعماق اين اقيانوس همچنان ناشناخته و پيمودنى است .
در جامعه ى ما فصل مُهمّى بايد در مُعرّفى نماز در همه سطوح گشوده شود. رسانه ها و بخصوص صدا و سيما با شيوه هاى گوناگون نماز را معرّفى و يادآورى كنند. همه جا و هميشه در راديو و تلويزيون ، نماز در اولويّت گذاشته شود، و شُوق ايمان و عَطَشِ يادِ خدا در دلها پديد آيد. در كلاس هاى دروسِ دينى مدارس و دانشگاهها درس نماز جايگاه خود را بازيابد. و سخنان سنجيده و افكار بلند در بازشناسى نماز، فراهم و در معرض ذهن ودل دانشجويان و دانش آموزان گذاشته شود.
فلسفه نماز و تحليل رازها و رمزهاى آن ، با زبان هنر در معرض ديد همگان قرار گيرد تا هر كس بقدر ظرفيّت خود از آن مُتمتّع گردد، كتاب ها و جزوه ها در سطوح مختلف و از ديدگاه هاى گوناگون به وسيله مُحقّقان و عالمان به سِلْكِ تحرير در آيد، و مايه كارهاى هنرى و ادبى گردد.
فَصلى نيز بايد براى آسان كردن انجام نماز گشوده شود. در همه مراكز عمومى ، مدارس ، دانشگاه ها، كارخانه ها، سربازخانه ها، فرودگاهها، ايستگاه هاى قطار، ادارات دولتى و امثال آن ، جايگاه هاى مناسبى براى نماز پيش بينى شود. مساجد و نمازخانه ها پاكيزه و مرتّب و رغبت انگيز باشد. نماز در وقت فضيلت و به جماعت گزارده شود. در هر محيطى برجستگان و بزرگان آن بر ديگران پيشقدم شوند و عملا اعتنا به نماز را به ديگران بياموزانند و خلاصه در همه جا حركت به سمت نماز و شتافتن به نماز محسوس باشد.
با اين مقدّمات ، به خواست خداوند متعال و با توجّهات وادعيه ى زاكيه ى حضرت ولى اللّه الاعظم روحى فداه كشور و جامعه ما به هدف هاى والاى نماز نزديك مى شود و از بركات آن بهره مى گيرد.
در پايان لازم مى دانم از فراهم آورندگان اين مجمع و همه كسانى كه با وقوف بر اهميّت نماز، در راه اقامه آن تلاش مى كنند، مخصوصا از جناب حجة الاسلام آقاى قرائتى كه دلسوزانه و عاشقانه در اين راه گام برمى دارند صميمانه تشكّر كنم و قبول حضرت حقّ تعالى را براى اين كوشش هاى مخلصانه مسئلت نمايم .
والسلام عليكم و رحمة اللّه
«سيد على خامنه اى»
١٦/٧/١٣٧٠

مقدّمه مؤ لّف

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
الحمدللّه الذى جعل الصلوة قربان كل تقىّ وجعلها علَم دينه ووجه دينه و احد اركان دينه والصّلوة والسّلام على المصلّين من اوّل الدهر الى آخره سيّما افضلهم محمّد صلّى اللّه عليه و آله وعلى اوصيائه سيّما اوّلهم علىّبن ابيطالب الذى قتل فى حال صلوته وآخرهم المهدىّ الّذى يصلّى المسيح خلفه يوم ظهوره والسلام على عباداللّه الصالحين الّذين ان مكنّاهم فى الارض اقاموا الصلوة .
خداوند را شكر مى كنم كه اين پنجمين جزوه اى است كه درباره نماز مى نويسم . يكى در سطح كلاس هاى ابتدايى و يكى در سطح راهنمايى و سومى در سطح دبيرستان و چهارمى براى كسانى كه حوصله بيشترى دارند. خداوند را شكر كه توفيق نداى نماز را به ما داد و با همكارى همه برادران در سال هفتاد، در حدود هشتاد درصد مدارس راهنمايى و دبيرستانى كشور بدون اجبار نماز جماعت بر پا شد.
در اين حركت ، مقام معظم رهبرى پيام مهمّى دادند و رياست محترم جمهورى و هيئت وزرا و معاونان به خصوص مسئولين آموزش و پرورش و امور تربيتى و مسئولين تبليغات و صدا و سيما و جمعى از شعرا و تجار و عدّه زيادى از طلاب و فضلا در اين حركت مقدّس كه هيچ انگيزه اى جز رضاى خداوند در آن نبود شركت كردند و همكارى و استقبال خوبى از سوى نسل نو نسبت به نماز جماعت شد، بخصوص كه مى ديدند بعضى از ائمه محترم جمعه در طول هفته هر روز به يكى از مدارس رفته و نماز ظهر را به نحوى كه با حوصله و زمان سازگار باشد اقامه كردند.
رشد و سرعت و استقبال از جماعت ، پا را از مدارس كه مورد نظر بود فراتر و به پادگانها كشيد و نمازخانه هاى پادگانها پُر شد، بخصوص كه مى ديدند مسئولين بالاى نيروهاى نظامى و انتظامى عاشقانه شركت مى كنند. بعضى از وزارتخانه ها و كارخانه ها و شركت ها هنگام اذان به جنب و جوش تازه اى افتادند و اين بخاطر ايمان خود مردم و آمادگى و زمينه هاى قبلى و بودن انگيزه معنوى و تلاش عمومى بدون بازى هاى سياسى و مشاهده آثار و بركات اين كار بود. اين استقبال نياز به آگاهى هائى فراتر از چند كتاب و جزوه دارد.
در سال هفتاد، مساءله نماز در راءس گفتگوها قرار گرفت و در تمام استان ها و بسيارى از شهرستان ها سمينار نماز برگزار شد كه دست اندركار اين حركت ، آموزش و پرورش با همكارى ائمّه جمعه ، و فرمانداران ، استانداران و سازمان تبليغات اسلامى و طلاب و فضلا و صدا و سيما و حمايت هاى مردمى بود.
يكسال گذشت ولى اين حركت مى بايست از دور نيفتد. من به عنوان يك طلبه بار ديگر مشمول لطف الهى قرار گرفتم و اين جزوه را كه شامل صد و چهارده نكته از قرآن و حديث درباره نماز است و جز چند نكته آن بقيه در كتاب هايم نبوده ، خدمت همه عزيزان عرضه مى كنم . اين نكاتى است كه در سال هفتاد در لابلاى سخنرانى ها، و مراجعاتى كه به قرآن داشته ام پيدا كرده ام ، ولى در نظر دارم اگر خداوند توفيقم دهد تا هزار نكته در چند مجلّد بنويسم . ولى مگر اسرار نماز در هزار نكته تمام مى شود؟!
محسن قرائتى

نماز در تمام اديان بوده است

قبل از حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله در آئين حضرت عيسى هم نماز بوده كه قرآن از زبان او نقل مى كند كه خداوند مرا به نماز سفارش كرده است : «واوصانى بالصلوة» (١) وقبل از او موسى بوده كه خداوند به او خطاب مى كند: «اقم الصلوة لذكرى» (٢) و قبل از موسى پدر زن او حضرت شعيب بوده كه نماز داشته است : «يا شعيب اصلاتك تاءمرك» (٣) و قبل از همه آنها ابراهيم بوده كه از خداوند براى خود و ذريّه اش توفيق اقامه نماز را مى خواند: «ربّ اجعلنى مقيم الصلوة و من ذريّتى» (٤) و اين لقمان است كه به فرزندش مى گويد:
«يا بنىّ اقم الصلوة و اءمربالمعروف و انه عن المنكر» (٥)
پسر من نماز را بپا دار و امر به معروف و نهى از منكر كن .
جالب آن است كه معمولا در كنار نماز سفارش به زكات مى شود ولى از آنجا كه نوجوان معمولا پول ندارد، در اين آيه در كنار نماز به جاى زكات به امر به معروف ونهى ازمنكر سفارش شده است .

هيچ عبادتى به اندازه نماز تبليغات ندارد

در هر شبانه روز پنج نماز واجب داريم ودر هرنمازى سفارش به اذان واقامه شده است . در اين دو نداى آسمانى جمعا:
بيست مرتبه «حىّ على الصلوة»
بيست مرتبه «حىّ على الفلاح»
بيست مرتبه «حىّ على خيرالعمل»
و ده مرتبه «قد قامت الصّلوة» مى گوئيم .
با توجّه به اينكه مراد از «فلاح» و «خيرالعمل» در اذان همان نماز است ، هر مسلمانى در هر شبانه روز هفتاد مرتبه با كلمه «حىّ» به خود و ديگران ، تلقين شتاب به سوى نماز مى كند و براى انجام هيچ عبادتى اين همه هياهو و تشويق وارد نشده است . به خصوص كه سفارش ‍ شده اذان را بلند بگوئيد و با صداى زيبا بگوئيد.
اذان ، شكستن سكوت است ، اذان ، يك دوره ايدئولوژى و تفكّرات ناب اسلامى است ،
اذان ، سرود مذهبى است با عباراتى كوتاه و پرمحتوا،
اذان ، هشدار به غافلان است ، اذان ، نشانه باز بودن جوّ مذهبى است و اذان ، نشانه حيات معنوى است .

نماز در راءس همه عبادات است

در ايام ويژه مثل شب قدر، اعياد اسلامى ، و هر شب و روزى كه داراى فضليت و ارزشى است و براى آن دعا و مراسمى مخصوص وارد شده است ، مثل شب مبعث ، شب ميلاد پيامبر، شب جمعه ، معمولا نمازهاى مخصوصى هم وارد شده است . شايد نتوان ايّام مقدّسى را پيدا كرد كه در آن برنامه نماز نباشد.

نماز پر تنوّع ترين عبادت است

اگر جهاد وحج چند نوع است ، ولى نماز صدها نوع است .
با يك نگاه ساده به كتاب مفاتيح الجنان علاّمه محدّث حاج شيخ عباس قمى ، مى توان انواع نمازهاى مستحبّى را كه براى مكان و زمان هاى خاص وارد شده است ، مرور نمود كه البتّه در يك كتاب مستقل به نام «نمازهاى مستحبّى» جمع آورى و عرضه گرديده است .

نماز و هجرت

حضرت ابراهيم مى گويد:
خداوندا! ذريّه خودم را در منطقه خشك و بى آب و گياه قرار دادم ، پروردگارا! براى اقامه نماز. « ربّنا انّى اسكنت من ذريّتى بواد غير ذى زرع ربّنا ليقيمواالصلوة » (٦)
آرى ، ابراهيم براى اقامه نماز به مكه آمد، تا كعبه را به عنوان قبله نمازگزاران تجديد بنا كند، و سپس مردم را به حج دعوت نمود، گويا نماز به سوى كعبه ، بيش از طواف به دور كعبه ، در نظر ابراهيم جلوه كرده است !

ترك جلسه به خاطر نماز

يكى از اديانى كه نامشان در قرآن آمده ، «صابئين» هستند كه به حضرت يحيى گرايش دارند وبراى ستارگان تاءثيرى قائلند. نماز و مراسم ويژه اى دارند و هنوز در خوزستان گروهى از آنان هستند.
اين فرقه ، رهبرى دانشمند ولى مغرور داشتند كه بارها با امام رضا عليه السّلام گفتگو كرد، ولى زير بار نمى رفت .
در يكى از جلسات ، امام رضا عليه السّلام استدلالى كرد كه او تسليم شد و گفت : اكنون روح من نرم شده حاضرم مكتب تو را بپذيرم ، ناگهان صداى اذان بلند شد، امام رضا عليه السّلام جلسه را ترك كرد، مردم گفتند: فرصت حساسى است ، چنين فرصتى پيش نمى آيد، امام فرمود: اوّل نماز!
او كه اين تعهّد را از امام ديد، علاقه اش بيشتر شد. بعد از نماز گفتگويش را تكميل كرد و ايمان آورد. (٧)

نماز اوّل وقت وسط جنگ

ابن عباس مى ديد كه حضرت على عليه السّلام گاهى در وسط جنگ به آسمان نگاه مى كند.
جلو آمد و پرسيد: چرا به آسمان نگاه مى كنيد؟
حضرت فرمود: براى اينكه نماز اوّل وقت از دستم نرود.
گفت : الا ن شما در حال جنگ هستيد. حضرت فرمود:
از نماز اوّل وقت نبايد غفلت شود، حتّى در ميدان جنگ . (٨)

آنجا كه خواب از مناجات بهتر است

روزى رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله نماز صبح را با جماعت خواندند، ولى ديدند امروز على عليه السّلام به مسجد نيامده است . حضرت ، در خانه على رفتند و پرسيدند چرا او در جماعت شركت نكرده است ؟!
فاطمه عليها السّلام گفت : على ديشب تا صبح مناجات داشت و صبح از خستگى نمازش را در منزل خواند.
حضرت فرمود: به او بگوئيد به جاى مناجات طولانى مقدارى بخوابد ولى نماز جماعت صبح را از دست ندهد.
آرى ، خوابى كه مقدّمه جماعت باشد، بهتر از مناجاتى است كه حال جماعت را از بين ببرد.

نماز در جلو چشم مردم نه در خفا

امام حسين عليه السّلام روز دوّم محرم وارد كربلا و روز دهم شهيد شد. بنابراين مدّت اقامت حضرت هشت روز بود و مسافرى كه كمتر از ده روز بماند نمازش شكسته است .
نماز دو ركعتى دو دقيقه بيشتر طول نمى كشد، به خصوص در هنگام خطر، امام حسين عليه السّلام نيز روز عاشورا بارها به خيمه ها رفت و آمد داشت و مى توانست نماز ظهرش را در خيمه بخواند، ولى بنا داشت در معركه بخواند. دو نفر از يارانش جلو نماز حضرت ايستادند و سى تير را به جان خريدند، ولى نماز آشكارا برگزار شد نه در خيمه .
آرى ، به صحنه كشاندن نماز يك ارزش است . نبايد در هتل ها، شركت ها، پارك ها، فرودگاه ها، خيابان ها و رستوران ها، نمازخانه در گوشه باشد، بلكه بايد در بهترين مكان و در جلو چشم ديگران نماز اقامه شود، زيرا هر چه از جلوه دين كم شود، به جلوه فساد اضافه خواهد شد.
اگر كاسب ها اوّل وقت كنار مغازه خود اذان بگويند، مشتريان بد حجاب ، خودشان را جمع تر خواهند كرد.

بانى ، معمار ومهندس مسجد بايد اهل نمازباشد

در آيه هيجده سوره توبه مى خوانيم : «انّما يعمر مساجد اللّه من آمن باللّه واليوم الاخر و اقام الصلوة» فقط كسانى حقّ تعمير و آباد كردن مساجد را دارند كه علاوه بر داشتن ايمان به خدا و روز جزا، اهل اقامه نماز باشند.
نااهلان حقّ تعمير مساجد را ندارند، زيرا تعمير مسجد يك عنوان مقدّس است .
در حديث مى خوانيم : اگر ظالمى مسجد مى سازد شما به او كمك نكنيد.

تحريم شراب و قمار به خاطر حفظ نماز است

با اينكه شراب و قمار مفاسد جسمى ، روحى و اجتماعى فراوانى بدنبال دارد، امّا قرآن درباره آثار اين دو مى فرمايد:
« و يصدّكم عن ذكراللّه و عن الصلوة» (٩) اينها ميان شما كينه ايجاد مى كند و شما را از ياد خداوند و نماز باز مى دارد.
در اين آيه از ميان دهها خطر و ضررى كه شراب دارد، روى ضرر اجتماعى ومعنوى آن تكيه شده است . ضرر اجتماعى پيدا شدن كينه وضرر معنوى غفلت از ياد خدا و نماز.

توجّه به نماز فرزندان و ذرّيه

قرآن ، دعاهاى بسيارى را از حضرت ابراهيم نقل نموده است . امّا تنها در دو مورد، آن حضرت براى نسل و ذرّيه اش دعا نموده است ، يكى رهبرى امّت و ديگرى اقامه نماز، كه مى فرمايد: « ربّ اجعلنى مقيم الصلوة و من ذريّتى» (١٠)
پروردگارا! من و ذريّه ام را از به پا دارندگان نماز قرار ده .
جالب اين است كه حضرت تنها به دعا قناعت نكرد و براى رسيدن به اين آرزو قيام و هجرت كرد، آوارگى هائى را به جان خريد تا نماز را به پا داشت .

اوّلين وظيفه حكومت اسلامى اقامه نماز است

« الّذين ان مكنّاهم فى الارض اقاموا الصلوة» (١١)
مسلمانان ، آنانند كه چون قدرت را بدست گيرند اوّلين كارشان اقامه نماز است .
خدا نكند فكر مديرعامل ما فقط به سوددهى كارخانه و فكر دانشگاه ما پرورش متخصصّ وفكر دولت ما فقط توليد وتوزيع باشد، كه اوّلين وظيفه مسئولان حكومت اسلامى اقامه نماز است ، هم با شركت خودشان و هم با تشويق همه جانبه مردم .

نماز تعطيلى ندارد

« و اوصانى بالصلوة والزكاة ما دمت حيّا» (١٢)
هر يك از دستورات اسلامى ممكن است به دليلى تعطيل شود. مثلا جهاد براى بيمار و نابينا واجب نيست ، روزه بر مريض واجب نيست ، خمس و زكات و حج ، بر طبقه محروم واجب نيست ، امّا تنها عبادتى كه بر همه افراد و اقشار جامعه از مرد و زن ، فقير و غنى ، سالم و بيمار واجب است ، نماز است كه تا لحظه مرگ حتّى يك روز قابل تعطيل شدن نيست . (گرچه براى زن ها در هر ماه برنامه خاصّى وجود دارد)

نماز همراه با مردم دارى

« قولوا للناس حسنا و اقيموا الصلوة» (١٣)
با مردم خوب سخن بگوييد و نماز را به پا داريد.
با سخن و برخورد خوب مى توانيم عملا نماز را تبليغ كنيم و بدانيم كسانى كه با اخلاق و سيره پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مسلمان شده اند بيش از كسانى هستند كه با استدلال عقلى مسلمان شده اند.
حتّى با كفّارى كه انسان جدال و بحث مى كند، بايد به طور نيكو جدال كند، يعنى اوّل خوبى هاى آنان را بپذيرد و بعد نقطه نظرات خود را بيان كند.

نماز، اوّلين واجب بعد از ايمان به خدا

«الّذين يؤ منون بالغيب و يقيمون الصلوة» (١٤)
در ابتداى قرآن و آغاز سوره بقره ، بعد از ايمان به غيب كه شامل ايمان به خداوند و معاد و فرشتگان است ، اوّلين اصل عملى كه مورد توجّه قرار گرفته ، مسئله اقامه نماز است .

نماز، مقدّم بر كسب و كار

«رجال لا تلهيهم تجارة ولا بيع عن ذكر اللّه» (١٥)
قرآن از كسانى كه هنگام اذان ، كار و كسب را رها مى كنند ستايش كرده است .
به خصوص در روز جمعه سفارش شده كه معامله را رها كنيد: «و ذرواالبيع» وپس از پايان نماز جمعه ، به سراغ كار و درآمد برويد: «فانتشروا فى الارض وابتغوا من فضل اللّه» (١٦)
رئيس جمهور شهيد ايران مرحوم رجائى مى فرمود: به نماز نگوئيد كار دارم ، به كار بگوئيد نماز دارم .

مردم و نماز

با همه اهميّتى كه نماز در نزد خداوند و اوليا دارد، امّا برخورد مردم با آن متفاوت است :
الف : عدّه اى ايمان ندارند ونماز نمى خوانند: «فلا صدّق و لاصلّى » (١٧)
ب : عدّه اى مانع نماز ديگران مى شوند: «ارايت الذى ينهى عبدا اذا صلّى » (١٨)
در شاءن نزول آيه آمده است كه ابوجهل تصميم گرفت هنگامى كه پيامبر براى نماز به سجده مى رود با لگد، گردن حضرت را در هم بشكند. مردم او را ديدند كه رفت ولى منصرف شد. گفتند: چرا چنين نكردى ؟!
گفت : چون خواستم چنين كنم ، خندقى از آتش ديدم كه در پيش روى من شعله ور شد. (١٩)
ج : عدّه اى نماز را مسخره مى كنند: «و اذا ناديتم الى الصلوة اتخذوها هزوا» (٢٠)
د: عدّه اى بى نشاط نماز مى خوانند: «واذا قاموا الى الصلوة قاموا كُسالى » (٢١)
ه‍ : عدّه اى گاهى مى خوانند و گاهى نمى خوانند: «فويل للمصلّين الّذينهم عن صلوتهم ساهون» (٢٢)
و: عدّه اى به خاطر رسيدن به دنيا، از نماز كم مى گذارند: «و اذا راءوا تجارة او لهوا انفضّوا اليها و تركوك قائما» (٢٣) هرگاه لهو و تجارتى ديدند به سوى آن روانه شده و تو را در حالى كه به خواندن خطبه نماز ايستاده اى وامى گذارند.
اين آيه اشاره به ماجرائى است كه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله مشغول خواندن خطبه هاى نماز جمعه بود كه كاروانى تازه وارد، براى فروش اجناس خود شروع به طبل زدن كردند. مردم از پاى سخن پيامبر بلند شده و به سراغ تجارت و معامله رفتند و حضرت را تنها گذاشتند.

نذر براى نماز

بعضى فرزند خود را نذر خدمت در مسجد مى كنند. مادر مريم گفت : «نَذرتُ لك ما فى بَطنى مُحرّرا» (٢٤)
خدايا! من نذر كردم كه فرزندم را براى خدمت در بيت المقدّس از هر كار معاف و آزادش كنم تا با فراغت كامل در بيت المقدّس خادم باشد. لكن همين كه فرزند متولّد شد و ديد دختر است ، گفت : خدايا! من دختر آوردم و دختر نمى تواند مثل پسر به راحتى خادم باشد. ولى به هر حال به نذرش عمل كرد، و مريم خادم مسجد شد.

توجّه به نماز در خانواده

«وامر اهلك بالصلوة واصطبر عليها» (٢٥)
اوّلين مسئوليّت انسان بعد از خودش ، خانواده اوست ، ولى از آنجا كه همسر وفرزند انسان گاهى سرسختى نشان مى دهند، انسان بايد استقامت كند وبه شيوه هاى مختلف آنان را به سوى دين و نماز دعوت كند، نه آنكه اگر چند بار گفت و اثر نكرد آنان را رها كند.

نماز در حكومت علوى

حضرت على عليه السّلام به مالك اشتر مى فرمايد: «واجعل افضل اوقاتك للصلوة» (٢٦) بهترين وقت خودت را براى نماز قرار بده .
و بدان ارزش تمام كارهاى تو تابع نماز تو است :
«واعلم انّ جميع اعمالك تبع لصلوتك»

دعوت عملى به نماز

امر به معروف و دعوت به سوى حقّ، يكى از وظايف هر مسلمانى است و نماز بهترين معروف و كار نيك است .
اين دعوت ، هم با زبان مى شود و هم با عمل . اگر چهره هاى بارز در صف اوّل قرار گيرند، اگر مردم هنگام رفتن به مسجد لباس خوب و بوى خوش مصرف كنند و اگر نماز، ساده و سريع برگزار شود، اين خود يك تشويق عملى براى اقامه نماز است .
اگر مثل ابراهيم عليه السّلام و اسماعيل عليه السّلام براى نمازگزاران خانه خدا را تطهير مى كنند، پس بايد بدانيم كه اگر شخصيّت هاى مهم ، مسئول اقامه نماز باشند در دعوت مردم بسيار مؤ ثّر است .

نماز، جهاد، شهادت

بعضى براى اقامه نماز كتك ها خوردند، مثل انقلابيون در زندان شاه و اسرا.
بعضى تير خوردند مثل زُهير كه روزعاشورا جلو امام حسين ايستاد تا امام نمازش را بخواند.
بعضى در راه نماز شهيد شدند، مثل شهداى محراب : آية اللّه اشرفى اصفهانى ، دستغيب ، صدوقى ، مدنى و قاضى طباطبائى .
وبعضى در حال نماز شهيد شدند مثل على بن ابيطالب عليهما السّلام .

ترك نماز و دوزخ

در قيامت بارها ميان اهل بهشت و اهل دوزخ گفتگو رخ مى دهد كه قرآن برخى از آنها را بيان فرموده است . در يكى از آن صحنه ها، اهل بهشت از مجرمان مى پرسند: چه عاملى شما را به دوزخ روانه كرد؟ آنها چهار عامل را مى شمرند، كه اوّلين آنها پايبند نبودن به نماز است : «لم نك من المصلّين» (٢٧)

نماز، كليد قبولى تمام عبادات

در اهميّت نماز، همين بس كه در روايات مى خوانيم : اگر نماز، قبول شود، عبادات ديگر هم قبول مى شود، ولى اگر نماز مردود شود، كارهاى ديگر هم ردّ خواهد شد. (٢٨)
پيوند پذيرش عبادات ديگر به قبولى نماز، نقش كليدى آن را نشان مى دهد.
مثل آنكه اگر پليس ، از شما گواهينامه رانندگى بخواهد، شما هر مدرك و كارت شناسايى معتبر ديگرى هم ارائه دهيد، پذيرفته نيست . مجوّز رانندگى ، داشتن گواهينامه است ، و بدون آن ، تمام مدارك ، بى اثر خواهد بود.
در قيامت نيز مجوّز عبور از صراط، اقامه نماز است وبدون آن هيچ عبادتى قبول نمى شود.

نماز، اوّلين كلام و آخرين وصيّت

در بعضى روايات مى خوانيم كه نماز، هم اوّلين سفارش انبيا بوده (٢٩) و هم آخرين وصيّت اوليا. (٣٠)
در تاريخ زندگى امام صادق آمده است كه حضرت در آخرين لحظه هاى عمر مبارك خود چشم باز كرده و فرمود: تمام بستگانم را جمع كنيد و سپس فرمود:
شفاعت ما شامل كسانى كه نسبت به نماز سهل انگارى كنند نخواهد شد. (٣١)

نماز، وسيله آزمايش خود

در حديث مى خوانيم كه هر كس مى خواهد بداند مقام و ارزش او نزد خداوند چگونه است ، ببيند كه خداوند نزد او چه مقامى دارد. (٣٢) اگر اذان نماز نزد تو بزرگ و محترم بود، تو نيز نزد خداوند احترام دارى و اگر نسبت به انجام فرمان او بى تفاوت بودى ، مقام و ارزشى نزد او ندارى و همچنين اگر نماز ترا از فساد و فحشا بازداشت نشانه تاءثير و قبولى نماز است .

نماز اوّلين سؤ ال در قيامت

در حديث مى خوانيم اوّلين چيزى كه در قيامت مورد سؤ ال و حساب قرار مى گيرد نماز است . (٣٣)
آرى ، اوّلين واجب بر هر مكلّفى قبل از روزه و خمس و زكات و حج و... نماز است و طبيعى است كه در قيامت نيز در اوّلين فرصت ، از اوّلين تكليف سؤ ال شود.

نماز ياد خداست

خداوند به حضرت موسى مى فرمايد: «اقم الصلوة لذكرى» (٣٤) براى ياد من نماز به پا دار.
نماز، ذكرى است زبانى وقلبى ، با روشى مخصوص و شيوه اى ابتكارى كه اعضاى بدن از موى سر تا نوك پا در آن نقش دارند. هنگام وضو، هم روى سر را مسح مى كنيم و هم روى پا را، هنگام سجده هم پيشانى بر زمين نهاده مى شود هم انگشت پا، در طول نماز هم زبان ذكر او مى گويد هم دل به ياد اوست . چشم ها بايد خاشع باشد، كمر در ركوع خم شود، دست ها هنگام گفتن «اللّه اكبر» بالا بيايد، گردن ، صاف ودر ركوع كشيده شود، به هر حال در نماز همه اعضا به نحوى در خدمت ياد خدا هستند.

نماز و تشكّر

يكى از اسرار نماز، تشكّر از ولى نعمت است ، قرآن مى فرمايد: «واعبدوا ربّكم الّذى خلقكم والّذين من قبلكم» (٣٥)
عبادت كنيد پروردگارى را كه شما و نياكان شما را آفريد، هستى شما و همه از اوست .
در سوره كوثر مى خوانيم : «انّا اعطيناك الكوثر فصلّ» ما به تو «كوثر» داديم ، خير زياد عطا كرديم پس نماز بخوان . يعنى به شكرانه عطاياى ما نماز به پا دار.
نماز بهترين نوع شكرگزارى است كه شيوه آن را خداوند بيان فرموده و تمام انبيا و اوليا هم آن شيوه را به كار بسته اند. نماز تشكّرى است عملى ، زبانى ، دائمى و سازنده .

نماز و قيامت

مردم نسبت به رستاخيز و معاد، چند دسته هستند:
١- گروهى به قيامت شك دارند: «ان كنتم فى ريب من البعث» (٣٦)
٢- گروهى به قيامت گمان دارند: «يظنّون انّهم ملاقوا اللّه» (٣٧)
٣- گروهى به قيامت يقين دارند: «و بالاخرة هم يوقنون» (٣٨)
٤- گروهى منكر قيامت هستند: «و كنا نكذب بيوم الدّين» (٣٩)
٥ - گروهى ايمان دارند ولى فراموش مى كنند: «نسوا يوم الحساب » (٤٠)
قرآن براى رفع شك استدلال كرده و از مؤ منين وگمان دارندگان ستايش كرده است و از منكران ، برهان خواسته كه دليل انكار شما چيست ؟ و براى گروه پنجم دائما تذكّراتى داده كه انسان فراموش نكند.
نماز، هم شك زدايى مى كند و هم غفلت ها را به «ياد» تبديل مى سازد. در نماز با گفتن «مالك يوم الدّين» در هر شبانه روز حداقل ده بار، انسان مسئله قيامت را به خود تلقين مى كند و تذكّر مى دهد.

نماز و راه يابى

ما در هر نماز با گفتن «اهدنا الصرط المستقيم» از خداوند راه مستقيم را مى خواهيم .
انسان هر لحظه فكر تازه اى دارد، دوستان و دشمنان ، نزديكان و بيگانگان ، طاغوت ها و وسوسه گران وشياطين نيز با تلقين و تشويق و تهديد و تبليغ ، براى انسان طرح هائى را دارند و برنامه ريزى هائى مى كنند كه انسان جز با امداد الهى هرگز نمى تواند در ميان اين همه راه كه از هوسها مايه مى گيرد، نجات يابد و راه مستقيم را بپيمايد.
«اهدنا الصراط المستقيم» ، را مستقيم :
راه خدا و اولياى خداست .
راهى است كه از هرگونه خطا و انحراف دور است .
راهى است كه ترسيم كننده آن مرا دوست دارد و نيازم را مى داند.
راهى است كه به بهشت منتهى مى شود.
راهى است كه با فطرت سالم هماهنگ است .
راهى است كه اگر در آن راه بميرم شهيد محسوب مى شوم .
راهى است كه از عالم بالا و بالاتر از علم ماست .
راهى است كه انسان در آن دچار شك وپشيمانى نمى شود.
راهى است از همه راه ها صاف تر، نزديك تر و روشن تر.
وبالاخره راه مستقيم ، راه انبيا، شهدا، صالحان وصديّقين است .
اينها نشانه هاى راه حقّ ومستقيم است كه شناخت آن مشكل و دقيق است وحركت وپايدارى در آن نياز به امداد الهى دارد.

نماز، جنگ با شيطان است

همه ما با كلمه محراب آشنا هستيم ، اين كلمه در قرآن نيز درباره محلّ نماز زكريّا عليه السّلام آمده است . « هو قائم يصلّى فى المحراب» (٤١)
محراب در لغت يعنى محلّ حرب وجنگ ، پس نماز وحضور در محرابِ عبادت ، قيام براى جنگ با ابليس است .
اگر انسان هر روز چند بار در محلى قرار بگيرد كه نامش محل جنگ باشد، جنگ با هوس ها و شيطان ها و طاغوت ها، القاى اين كلمه چه تاءثيرى در فرد و جامعه دارد؟
بگذريم كه امروز به خاطر فرهنگ غلط، محراب ها را تزيين مى كنند وگل بوته هاى كاشى كارى ها، صحنه را درست به عكس كرده وبه جاى فرار شيطان جولانگاه او قرار داده است .
روزى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به فاطمه عليها السّلام فرمود:
اين پرده را از جلو ديد من بردار، زيرا گلِ روى اين پارچه ، در حال نماز توجّه مرا از بين مى برد.
ولى ما امروز مبلغ سنگينى خرج مى كنيم تا محراب را با انواع كاشى تزيين كنيم . نمى دانم چرا به اسم شعائر مذهبى و هنر معمارى ، از متن اسلام دور مى شويم ؟ اسلام هر چه عميق ولى بى آلايش معرفى شود جاذبه بيشترى خواهد داشت . ما با اين همه تزيينات چند نفر را به مسجد جذب كرده ايم و اگر بودجه اين تشريفات را صرف نيازهاى ضرورى جوانان كنيم چقدر جذب خواهيم كرد؟

نماز و توحيد

«انّنى انا اللّه لااله الاّ انا فاعبدنى واقم الصلوة لذكرى» (٤٢)
رابطه نماز و توحيد بسيار نزديك است ، توحيد ما را به سوى نماز مى كشاند و نماز روح توحيد ما را زنده مى كند. نماز با تكبير آغاز مى شود و در هر ركعت بعد از پايان سوره ، قبل و بعد از ركوع و هر سجده و در پايان هر نماز، مستحب است اللّه اكبر بگوئيم . در ذكر ركوع و سجود، سبحان اللّه مى گوئيم و در ركعت سوم وچهارم «لااله الا اللّه» مى گوئيم كه همه مايه صيقل دادن روح توحيد و جلوه دادن روح ايمان است .

بريدن از نماز، زمينه گرايش به مفاسد

«فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة واتّبعوا الشهوات» (٤٣)
پس از انبيا گروهى جانشين آنها شدند كه نماز را ضايع كردند و از شهوات پيروى نمودند.
اين آيه ، ابتدا ضايع شدن نماز را مطرح كرده و سپس در دام شهوات قرار گرفتن را. چون نماز ريسمان ارتباط با خداست ، همين كه پاره شد، افتادن در وادى تباهى حتمى است ، همچون گسستن بند تسبيح ، كه همه دانه ها در اثر آن پخش و گم مى شوند.

جهاد تا شهادت براى حفظ نمازخانه ديگر اديان

در آيه ٤٠ سوره حج مى خوانيم :
«ولولا دفع اللّه الناس بعضهم ببعض لهدّمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم اللّه» اگر مؤ منان دست به اسلحه نبرند و جلو مفسدين را با قدرت و جنگ نگيرند، تمام نمازخانه ها و عبادتگاه هاى يهوديان و مسيحيان و مسلمانان خراب مى شود.
صَوامع ، جمع صُومعه ، به مكان عبادت در بيرون شهر (دِير) گفته مى شود كه براى زُهّاد ساخته مى شد. بِيَع جمع بيعة ، محل عبادت نصارى است كه همان كليسا و كِنيسه است .
صلوات ، جمع صلوة ، محل عبادت يهوديان است كه بعضى آن را معرّب ثلوثا در زبان عبرى دانسته اند و مسجد محل عبادت مسلمين است .
به هر حال بايد به قيمت خون دادن ، از مكان نماز و عبادات حفاظت كرد.

طهارت و سلامت قلب

همان گونه كه براى انجام نماز، طهارت ظاهرى ، در قالب وضو و غسل و تيمم ، شرط است ، قبول و پذيرفته شدن نماز نيز، به طهارت باطنى نياز دارد.
بارها قرآن به پاكى دل اشاره كرده است . گاهى مى فرمايد: تنها قلب سليم به درگاه خداوند راه دارد. قلبى است كه در آن شك و شرك وجود نداشته باشد.
به هر حال ، نماز نيز همانند قرآن كريم ظاهرى دارد و باطنى و آنچه ما انجام مى دهيم اگر درست باشد ظاهر نماز است كه بايد سكّوى پرواز به باطن آن باشد.
نمازى بر اساس معرفت و عشق .
نمازى برخاسته از اخلاص و محبّت .
نمازى با حال خشوع .
نمازى دور از غرور و عُجب و ريا.
نمازى سازنده و محرّك .
نمازى از قلبى بى هوى و بى مرض .
نمازى كه پرتوى از آن را فهميديم و نوشتيم و گفتيم ، ولى لياقت خواندن يك ركعت آن را نويسنده در تمام عمرش پيدا نكرده است .

نماز و صداقت

كسى كه ديگرى را دوست دارد سخن گفتن با او را هم دوست دارد. آنها كه با زبان ، مدّعى خداخواهى و خدادوستى اند، ولى علاقه اى به نماز ندارند در ادّعاى خود صداقت ندارند. نماز ملاك و ميزان مقدار تعهّدى است كه انسان در اظهارات خود دارد. به همين دليل نماز منافق همچون ساير اعمالش همراه با صداقت نيست .

نماز و نيّت

علاوه بر حضور قلب و خشوع در نماز كه سفارش اسلام و از علامات مؤ من است و اهميّت آن تا آنجاست كه اگر نمازى با توجّه خوانده نشود قبول نمى شود و از نماز همان مقدارى مورد قبول است كه با حضور قلب باشد، ولى با اين همه اسلام سفارش كرده كه نماز با بهترين لباس از نظر پاكى و نو بودن ، همراه با عطر و وقار و آرامش انجام گيرد، تا جائى كه بعضى به امام سجاد عليه السّلام كه به سوى مسجد مى رفت ، گفتند: گويا منزل عروس مى روى ! امام فرمود: ملاقات با خالق زيبائى ها دارم .
به خصوص زنان خوب است به هر نحو خود را براى نماز بيارايند، به اين معنا كه زيورهايى گرچه ساده و اندك هنگام نماز با خود داشته باشند.

نماز، يك معامله پُر سود

خداوند مى فرمايد: «فاذكرونى اَذكركم» (٤٤) شما مرا ياد كنيد من هم شما را ياد مى كنم .
ياد ما براى خدا سودى ندارد، ولى ياد او از ما، لطفش را نصيب ما مى فرمايد، لغزش ما را مى بخشد، دعاى ما را مى پذيرد، مشكل ما را حل مى كند، لطف او براى ما بى نهايت ارزش دارد. پس در نماز كه ياد خدا مى كنيم ، كالاى پرارزشى را گرفته ايم .

نماز و آرامش

تنها مشكلى كه دنياى علم وصنعت امروز آن را حل نكرده ، مشكل آرامش روحى است . هر روز آمار بيمارى هاى روانى ، و مصرف قرص ‍ اعصاب زياد مى شود. هيچ چيز به انسان آرامش نمى دهد جز ياد خدا و ايمان و اُنس و عشق و توكّل به او.
آرى نماز ياد خداست و فقط با ياد خدا دل ها آرامش مى يابد.
افرادى را مى شناسيم كه داراى قدرت ، مال و علم هستند، امّا آرامش لازم را ندارند. در مقابل ، افرادى تهيدست هستند كه به خاطر ايمان به سرچشمه هستى داراى قلبى آرامند، ديد و بينش و اعتقاد خاصّى دارند كه حوادث تلخ و شيرين را مى پذيرند و براى آنها تحليل منطقى دارند.
آرى با ياد خداوند دل ها آرام مى گيرد و بهترين ياد خدا همان نماز است ، كمبود امروز بشر علم و تخصصّ نيست ، بلكه دل آرام است . نه فرعون ها و ابرقدرت ها دل آرام دارند، نه قارون ها، و نه ابولهب ها، و نه منافقان چند چهره .
تنها رهبرى را كه ما در زمان خودمان داراى دل آرام ديديم ، حضرت امام خمينى قدّس سرّه بود كه روز ١٢ بهمن ٥٧ وقتى در هواپيما نشست تا به ايران بيايد، خبرنگار از او پرسيد چه احساسى داريد؟ فرمود: هيچ .
با اينكه هنوز نظام شاهنشاهى سرِ پا بود و احتمال سرنگونى هواپيما داده مى شد.
در وصيّت نامه خود نيز نوشت من با قلبى آرام به سوى خدا مى روم . اين دل آرام از زور و پول و مقام نيست ، از پيوند با خداست كه بهترين نوع آن نماز است .

نماز، يعنى ايمان

بعد از حدود ١٥ سال كه مسلمانان به سوى بيت المقدّس نماز مى خواندند، وقتى به دلائلى قبله به سوى كعبه تغيير كرد، سؤ الى براى مسلمانان پيش آمد كه نمازهاى قبلى ما چه حكمى دارد؟ اين مسئله را از پيامبر پرسيدند.
آيه نازل شد كه نمازهاى قبلى شما صحيح است و خداوند پاداش نمازهاى شما را ضايع نمى كند.
لكن آيه اى كه نازل شد اين بود: «وماكان اللّه ليضيع ايمانكم» (٤٥) خداوند ايمان شما را ضايع نمى كند. يعنى به جاى اينكه بگويد: نمازهايتان از بين نرفته و صحيح است ، مى فرمايد: ايمانتان ضايع نشده ، كه اين تعبير نشان دهنده آن است كه نماز يعنى ايمان و ترك نماز يعنى ترك ايمان .

نماز و بزرگى خداوند

اوّلين كلمه واجب در نماز «الله اكبر» است و كسى كه خداوند نزدش بزرگ شد، همه چيز را كوچك خواهد ديد.
كسانى كه سوار هواپيما مى شوند، همين طور كه بالا مى روند خانه هاى بزرگ ومحلّه ها و شهرها نزد آنان كوچك مى شود و هر چه پرواز بالاتر باشد، زمين كوچك تر جلوه خواهد كرد.
كسى هم كه خداوند نزد او بزرگ شود، ديگر طاغوت ها و قدرت ها و مال و مقام ها نزد او ارزش نخواهد داشت .
حضرت امير عليه السّلام در بيان صفات متّقين مى فرمايد:
«عظم الخالق فى اعينهم فصغر مادون ذلك فى انفسهم» (٤٦)
چون خداوند در چشم مؤ منين بزرگ شد، غير او هر چه و هركس باشد كوچك جلوه خواهد كرد. اگر دنيا نزد ما كم ارزش شد وابستگى ما به آن كم مى شود و قهرا براى مال و مقام آن اين همه جنايت و خلاف مرتكب نمى شويم .
از سخنان امام خمينى قدّس سرّه اين بود كه «آمريكا هيچ غلطى نمى تواند بكند.» اين يك تهديد تو خالى و شعار نيست ، كسى كه يك عمر باور داشته كه خدا بزرگ است ، آمريكا نزدش كوچك جلوه مى كند و هر حادثه اى پيش او ساده است .
حضرت زينب كبرى عليها السّلام عصر عاشورا گفت : «ربّنا تقبّل منّا هذا القليل» خداوندا! اين اندك را از ما بپذير.
حادثه كربلا و شهادت امام حسين عليه السّلام بسيار بزرگ بود، ولى كسى كه خدا را بزرگ ببيند آن حادثه را هم كوچك مى بيند.
و در پاسخ حاكم ستمگر بنى اميّه كه پرسيد در كربلا چه ديديد؟ فرمود: «ما راءيت الاّ جميلا» من جز زيبائى چيزى نديدم .
آرى در ديد عارفان ، تمام كارهاى خداوند حكيمانه وزيباست .


۱
نماز و اخلاص

نماز و اخلاص

در سراسر نماز، قصد قربت شرط صحيح بودن آن است ، حتّى اگر حركت يا كلمه اى از واجبات يا مستحبات نماز را براى غير خدا انجام دهيم نماز باطل مى شود و اگر مكان نماز يا زمان آن را براى غير خدا تعيين نمائيم نماز باطل است ، اگر حالتى كه هنگام نماز به خود مى گيريم براى غير او باشد نماز باطل است .
بنابراين عبادت بودن نماز مربوط به آن است كه انسان هيچ گونه قصد غير خدائى نداشته باشد و اين قصد قربت از لحظه ورود به نماز تا پايان همچنان ادامه يابد.
ناگفته پيداست كه انسان در لابلاى آن همه زرق و برق ها و جاذبه هاى زياد اگر هر روز بتواند از همه چيز دل تهى كند و ريسمان معنوى روح خود را با ذات مقدّس او گره زند و چنان با او خلوت كند كه راه نفوذ غير را بگيرد، ارزش مهمى را به دست آورده است .
ما در نماز با گفتن «ايّاك نعبد و ايّاك نستعين» به عبوديّت و بندگى خالصانه اعتراف مى كنيم واين اخلاص را از خداوند مى خواهيم .

نماز، ميزان سنجش ايمان

قرآن مى فرمايد: «و انّها لكبيرة الاّ على الخاشعين» (٤٧) نماز بار سنگينى است مگر براى افراد خاشع .
بنابراين هرگاه احساس كرديم نماز براى ما سنگين است بايد بفهميم روح خشوع نسبت به پروردگارمان نداريم و رفتن خشوع زمينه بى تفاوتى و كبر است .
امام سجّاد عليه السّلام در دعاى سحر ماه رمضان كه نامش دعاى ابوحمزه ثمالى است ، در ضمن مناجات هاى خود فلسفه سنگينى نماز را تحليل مى كند و مى گويد:
خدايا! چرا هنگام نماز نشاط ندارم ؟
شايد مرا از درگاه خود رانده اى !
شايد بخاطر ياوه گوئى ها توفيقم كم شده !
شايد مرا صادق نمى دانى !
شايد رفيق بد در من اثر گذاشته و ...
به هر حال سنگينى نماز علامت خطر است .

نماز، درگاه لطف خدا

افراد ديگر غير از خداوند، يا لطفى ندارند يا لطفشان ناچيز و محدود است ، يا لطف خود را به ديگران نمى رسانند و يا با هزار منّت ذرّه اى محبّت دارند و اگر لطفى كنند از بهره خودشان كم مى شود. امّا خداوند:
١- لطفش بى نهايت است .
٢- باب لطف او هميشه به روى همه باز است .
٣- دعوت به ورود هم كرده است .
٤- از ورود ديگران در مدار لطفش شاد مى شود.
٥ - مردم را بدون هديه و رشوه و با دست خالى مى پذيرد.
٦- رابطه با او و بهره گيرى از الطاف او نه زمان مى خواهد نه زمين ، نه واسطه مى خواهد، نه رابطه و نه هيچ شرطى ديگر، فقط صداقت قلبى كافى است . صادقانه به لغزش خود اقرار كنيم و به درگاه او رو آوريم .

نماز، تكرارى نيست ، تعميق است

بر خلاف تصوّر بعضى كه نماز را تكرار مى دانند، نماز نردبان ترقى است كه هر چه بيشتر با حضور قلب خوانده شود بالاتر مى روى ، گرچه در ظاهر ركوع و سجودها تكرار مى شود ولى در حقيقت همانند پلّه هاى نردبانى است كه موجب بالا رفتن معرفت و ايمان انسان مى شود.
به تعبير ديگر اين اعمال به ظاهر تكرارى ، همانند كلنگى است كه براى حفر چاه مى زنند، كلنگ زدن در ظاهر تكرارى است ، امّا در واقع هر كلنگى كه مى زنيد به عمق بيشترى مى رويد ويك قدم به آب نزديك تر مى شويد. به هر حال ، ظاهر نماز تكرارى است ، امّا در واقع عمق بخشيدن و پرواز است .

نماز و طبيعت

نماز تنها يك توجّه قلبى نيست ، بلكه عملى است همراه با مردم و با بهره گيرى از طبيعت . بايد به آسمان نگاه كرد تا وقت نماز را شناخت ، به ستارگان نگريست تا قبله را شناخت ، به آب توجّه كرد تا پاك و مطلق و حلال و تميز باشد، به خاك دقّت كرد تا براى سجده و تيمم شرائط لازم را داشته باشد.
رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله سحرها به آسمان و ستارگان نگاه مى كرد و فكر مى كرد و مى گفت : «ربّنا ما خلقت هذا باطلا»
پروردگارا! اينها را بيهوده خلق نكردى . آنگاه به نمازشب مى ايستاد.
فكر در طبيعت يكى از راه هاى خداشناسى است .
البتّه توجّه به طبيعت صحيح است نه غرق شدن در طبيعت . طبيعت ، آيه و علامت و فلش براى عبور است نه توقفگاه و غرقاب ، آب دريا براى آن است كه كشتى روى آن برود، نه آنكه آب توى كشتى وارد شود و همه را غرق كند. خورشيد براى آن است كه انسان از نورش بهره گيرد نه آنكه به نورش خيره گردد و كور شود.

نماز و ادب

در اسلام به ما سفارش شده كه در نماز با ادب بايستيم ، دست ها روى ران ها، بدن آرام ، نگاه ها به محل سجده ، لباس ها نو و تميز، همراه با بوى خوش و معطّر. اگر با جماعت هستيم از سايرين جلو و عقب نيفتيم و خود را هماهنگ ديگران و مردم كنيم ، مقام امام را نگهداريم ، قبل از او كارى انجام ندهيم ، به ركوع يا سجود نرويم و بهتر است حتّى قبل از كلام امام ، ذكر نماز را به زبان جارى نكنيم . مجموعه اين دستورالعمل ها روحيه ادب و اطاعت را در انسان تقويت مى كند، آن هم ادبى بر اساس ارزش هايى چون : شناخت ، محبّت ، تواضع و ادب در برابر كسى كه اهليّت دارد، نه تملّق و نه خودباختگى .
در حديث است : كسى كه سجده نماز را با سرعت انجام مى داد حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله فرمود: گويا كلاغى نوك به زمين مى زند. (٤٨)

نماز و زنده كردن ارزشها

از مهم ترين ارزشهاى اسلامى ، عدالت ورزى و عدالت گسترى است . در نماز نيز عدالت و محبوبيّت اجتماعى دو شرط مهم براى امام جماعت است .
اگر مردم امامت شخصى را قلبا قبول نداشته باشند، ولى او خودش را همچنان امام جماعت قرار بدهد نمازش قبول نيست . همچنين براى كسانى كه در صف اوّل نماز قرار مى گيرند، صفات وكمالاتى مطرح شده كه اين صفات خود يك نوع زنده كردن ارزش هاى معنوى است . يعنى در جامعه هرگروه كه به عدالت و تقوى نزديك ترند بايد جلوتر ومحترم تر باشند.

نداى نماز از گهواره تا گور

هنگام تولّد نوزاد، اذان گفتن در گوش او سفارش شده و نيز هنگام دفن مرده نماز واجب شده است ، هيچ عبادتى از لحظه تولّد تا لحظه مرگ ، اين چنين ملازم انسان نيست .

نماز، درمان مشكلات اجتماعى

قرآن مى فرمايد:
«واستعينوا بالصبر والصلوة» (٤٩) از شكيبائى و نماز كمك بگيريد.
در حديث مى خوانيم : كه هرگاه حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و حضرت على عليه السّلام گرفتار مشكلات مى شدند به نماز مى ايستادند.

آموزش نماز مسئوليّت والدين است

تعليم نماز در روايات از وظايف مهمّ والدين است . والدين بايد فرزندان خود را از سه سالگى با بيان كلماتى از قبيل «لااله الا اللّه» آشنا كنند و كم كم او را آماده نماز نمايند.
خداوند به پيامبر مى فرمايد: «وامر اهلك بالصلوة و اصطبر عليها» (٥٠) به اهل خود فرمان نماز بده وپشتكار داشته باش .
قرآن در ستايش حضرت ابراهيم مى فرمايد: «و كان ياءمر اهله بالصلوة » (٥١) او اهل خود را به نماز فرمان مى داد.
لقمان هم به فرزندش سفارش نماز مى كرد: «يابنّى اقم الصلوة» (٥٢)

عواقب اعراض از ياد خدا و نماز

نماز ذكر خداست وكسى كه از ذكر خداوند اعراض كند زندگى نكبت بارى دارد:
«مَن اعرض عن ذكرى فانّله معيشة ضنكا» (٥٣)
ممكن است بگوئيد بسيارى اهل نماز نيستند ولى زندگى خوبى دارند، ولى بايد به درون آنها سرى زد تا ببينيم آيا صفا وآرامش لازم را دارند يا نه ؟ در مشكلاتى كه براى آنها پيش مى آيد چقدر دستپاچه مى شوند و خودشان را مى بازند؟ باقى انسان ها را با چه ديدى مى نگرند؟ تقوى و عدالت چه جايگاهى نزدشان دارد؟ روحشان به چه چيز وابسته است ؟ به آينده خود چقدر اطمينان دارند؟ اضطراب وهيجان هاى روانى ، تزلزل خانوادگى ، ضعف اعصاب ، بدگمانى ، احساس غربت و تنهايى از درون ، فساد و فحشا، آمار جنايت ، فرار فرزندان از خانه ، بالا بودن آمار طلاق ، خودباختگى ، ترس و... در جامعه بى نماز بيشتر است يا با نماز؟

نماز و توكّل

در نماز بارها آيه مباركه «بسم اللّه الرحمن الرحيم» را بر زبان جارى و به خود تلقين مى كنيم .
حرف «باء» در بسم اللّه رمز استمداد و توكّل است ،
با ياد او شروع كردن نشانه آن است كه تنها از قدرت او كمك بگيريم و به او توكّل كنيم .
ياد او نشانه مهر او و عشق به اوست .

نماز و روح بزرگ

انسان در نماز خداوندى را حمد و سپاس مى كند كه خالق تمام هستى است . سرچشمه تمام رحمت ها و بركات است . مالك روز قيامت است .
كسى كه حمد و ثناى خود را نثار اين وجود مقدّس با اين خصوصيات مى كند هرگز حاضر نيست براى هر چيز پست و جزئى و در برابر هر قدرت ناچيزى ستايش كند.
زبانى كه ثناگوى خالق هستى شد، ديگر تن به ثناگويى هر نالايقى نمى دهد. فراموش نكنيم كه امام حسين عليه السّلام فرمود: كسى كه وصل به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله باشد و از دامن زهرا عليها السّلام برخاسته باشد، بيعت يزيد را نخواهد پذيرفت .
آرى ... ستايش او نه ديگران ،
ثناى او نه طاغوت ها،
ثناى او براى ربّالعالمين بودنش ،
الرّحمن الرّحيم بودنش ،
مالك يوم الّدين بودنش ،
ديگران چه و كه هستند و چه قدرتى دارند كه من ثناگوى آنها باشم ؟ به خصوص كه مسلمان مى داند اگر ظالمى ستايش شود عرش خداوند به لرزه در مى آيد.
بنابراين ثناى او، آنچنان روح بزرگى به ما مى دهد كه ديگر حاضر به ثناى ديگران نمى شويم و اين روح بزرگ را از نماز و حمد مى توان تحصيل كرد.
حيف كه ما با توجّه نماز نخوانديم و مزه نماز را نچشيديم .

نماز و الگوپذيرى

در نماز با گفتن «صراط الذين انعمت عليهم» از خداوند مى خواهيم كه الگوى ما را كسانى قرار بده كه مورد لطف تو هستند، تو را شناختند و به تو عشق ورزيدند، در راه تو گام برداشته و استقامت كردند و از تو جدا نشدند.
بر اساس آيه ٦٩ سوره نساء كسانى كه خداوند به آنها نعمت داده ، عبارتند از: انبيا و شهدا و صديّقين و صالحان .
آرى نعمت واقعى همان ايمان و ارتباط با خداوند و گام در راه رضاى او برداشتن و در راه او فدا شدن است . نعمت هاى مادّى نصيب حيوانات هم مى شود «متاعا لكم ولانعامكم » (٥٤) مقام معنوى است كه به انسان ارزش مى دهد.

نماز همراه با آگاهى

قرآن درباره تسبيح ونماز ساكنان آسمان ها وپرندگان مى فرمايد:
«كل قد علم صلواته و تسبيحه» (٥٥) نماز آنها آگاهانه است .
ولى در جاى ديگر خطاب به انسان ها مى فرمايد:
«لاتقربوا الصلوة و انتم سُكارى حتّى تعلموا ما تقولون» (٥٦) در حال مستى نماز نخوانيد تا بدانيد چه مى گوئيد.
به همين دليل در روايات آمده است :
عبادت عالم از عابد بهتر است .
در اسلام به تجّار سفارش شده : «الفقه ثم المَتجَر» (٥٧) اوّل مسائل حلال و حرام را فرا گيريد بعد به سراغ تجارت برويد. در آموزش نماز هم بايد سعى كنيم اسرار نماز را به نسل نو تعليم دهيم تا آگاهانه براى نماز قيام كنند.

نماز و جهاد

دستورات اسلام از يكديگر جدا نيست ولذا قرآن مى فرمايد: «لاتصلّ على احد منهم مات ابدا ولا تقم على قبره» (٥٨) به جنازه فراريان از جبهه نماز نخوانيد:
فراموش نمى كنم در ايّام دفاع مقدّس ، جوانى وصيّت كرد كه اگر من شهيد شدم مرا دفن نكنيد مگر آن دو دسته اى كه با هم قهرند، آشتى كنند و اين جوان از خون مقدّس خودش به نفع اصلاح ذات البين استفاده كرد، در حالى كه مى توانست بگويد اگر شهيد شدم راضى نيستم فلان شخص يا گروه به تشييع جنازه من بيايد و بدينوسيله آتش فتنه را بيشتر و كينه ها را عميق تر نمايد.

نماز و نياز

آنجا كه كار و تلاش بيشتر است نياز به نماز بيشتر است . انسان معمولا در شب ها خواب است و فعّاليتى ندارد، از اين رو از عشاء تا صبح نمازى واجب نيست ولى نياز معنوى انسان در روز بيشتر است .
هوس ها، طاغوت ها، جلوه ها، حيله ها و تمام پرتگاه ها در روز جلوه ديگرى دارند و لذا اوّل روز و آخر روز بايد نماز خوانده شود وبراى وسط روز سفارش ويژه آمده است :
«اقم الصلوة طرفى النهار» (٥٩)
دو طرف روز (صبح و شب ) نماز به پا دار.
«حافظوا على الصلوات و الصلوة الوسطى» (٦٠)
نسبت به تمام نمازها به خصوص نماز ظهر حفاظت كنيد. و مثل منافقين گرمى هوا را بهانه ترك جماعت قرار ندهيد.
و از آنجا كه روزهاى جمعه و عيد ايّام فراغت است و معمولا فساد در ايّام فراغت بيشتر به سراغ انسان مى آيد، سفارش به نماز جمعه و نماز عيد شده است .
شايد بخاطر لطافت و ظرافت بيشترى كه روح دختر دارد و غبار و فساد در روح هاى لطيف زودتر منعكس مى شود، نماز دختران از ٩ سالگى شروع مى شود.
و هرگاه مشكل اضافه اى براى انسان پيش آمد سفارش به نماز بيشترى شده است . للّه للّه «واستعينوا بالصبر والصلوة»
به هرحال شايد بتوان گفت برنامه ريزى نماز مناسبت كامل با نيازها وزمان ها و ظرافت هاى روحى وروانى دارد. (واللّه العالم )

نماز، سدّى محكم در برابر گناه

هرجا نماز پايگاه داشت شيطان بساط خود را جمع مى كند و هركجا رشته نماز پاره شد همه كمالات متفرق مى شود.
قرآن مى فرمايد: «انّ الصلوة تنهى عن الفحشاء والمنكر» (٦١) قطعا نماز از فحشا و منكر جلوگيرى مى كند.
نمازگزار نمى تواند سست باشد،
لباس و مكانش حرام باشد،
بدنش ناپاك و لقمه اش آلوده باشد،
او بخاطر صحيح بودن نمازش مجبور است يك سرى مراقبت هائى از خود داشته باشد،
ارتباط با خداوند روح قدسى به انسان مى دهد كه از ارتكاب آلودگى ها شرم دارد.
كجا ديده ايد كسى از مسجد به قمارخانه يا مراكز فساد برود؟
كجا ديده ايد كسى از خانه خدا بيرون آيد و براى دزدى پا به خانه مردم گذارد؟
وبر عكس اگر نماز ضايع شود هر گونه فساد و پيروى از انواع شهوات پيدا مى شود.
قرآن مى فرمايد: «فخلف من بعدهم خلف اضاعواالصلاة واتّبعوا الشّهوات » (٦٢)

نماز محور زمان بندى ها

در آيه ٥٨ سوره نور قرآن به نونهالانى كه هنوز به تكليف نرسيده اند مى فرمايد: هرگاه خواستيد وارد اتاق والدين شويد، در سه وقت با اجازه وارد شويد: اوّل : قبل از نماز صبح ، دوّم : بعد از نماز عشا وسوّم : هنگام ظهر كه انسان معمولا لباس هاى خود را براى استراحت در مى آورد.
در اين آيه زمان بندى اجازه فرزندان ، براساس نماز صبح و عشاء شده است .
چه زيباست ساعات جلسات ما نيز چنين باشد، مثلا ملاقات ما بعد از نماز مغرب يا عشا ياقبل از نماز ظهر، تا با تكرار زمان ، فرهنگ نماز را در جامعه شايع تر سازيم .

نماز، وسيله محو گناهان

قرآن ، در كنار فرمان نماز، مى فرمايد:
«انّ الحسنات يذهبن السّيّئات» (٦٣)
همانا كارهاى نيك ، گناهان را محو مى كند و از بين مى برد.
حضرت على عليه السّلام مى فرمايد: اگر بعد از گناه ، دو ركعت نماز خوانده و از خداوند، عافيت درخواست شود، اثر آن گناه محو مى شود. (٦٤)
از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله نيز روايت شده است : گناهانى كه ميان دو نماز واقع مى شود، مورد عفو قرار مى گيرد. (٦٥)
آرى گناه كه در اثر غفلت از ياد خدا سر مى زند، با نماز و عبادت كه مايه انس و ارتباط با خداوند است ، زدوده مى شود و مغفرت ، جاى معصيت را مى گيرد.

نماز و شيوه آموزش گام به گام

شيوه تدريجى در آموزش وتربيت ، شيوه اى است كه در اسلام به ويژه در عبادات ، مورد توجّه بوده است .
روايات تربيتى اسلام دستور مى دهد: كودك را سه سال آزاد بگذار، پس از سه سال ، جمله «لا اله الاّ اللّه» را به او تعليم بده .
وقتى كه سه سال و هفت ماه و بيست روز شد، دوّمين جمله اى كه مى آموزى «محمد رسول اللّه» باشد.
وقتى چهار سال تمام شد، صلوات بر پيامبر آموزش داده شود.
در پنج سالگى ، كه كودك قدرت تشخيص دست راست و چپ را يافت ، او را رو به قبله قرار ده و به او سجده بياموز.
در سال ششم ، نماز و ركوع و سجود را آموزش بده .
در سال هفتم ، شستن دست و صورت را به او بياموز.
و در سال نهم ، مساءله نماز را جدّى گرفته و اگر سركشى كرد، با او برخورد تنبيه آميز داشته باش . (٦٦)

نماز و ياد حسين عليه السّلام

بهترين چيزى كه سجده بر آن سفارش شده ، خاك كربلا و تربت امام حسين عليه السّلام است . امام صادق عليه السّلام هنگام سجده پيشانى مقدّسش را بر خاك كربلا مى گذاشت . براى همراه داشتن تسبيح تربت امام حسين نيز رواياتى وارد شده است تا آنجا كه همراه داشتن آن مثل گفتن سبحان اللّه است و سجده بر مهر آن سبب كنار رفتن پرده ها و قرب بيشتر به ذات مقدّس خداوند است . (٦٧)

نماز و ياد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله

در هر دو ركعت نماز، يك تشهد مى خوانيم كه در آن به يگانگى خداوند و رسالت حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله اقرار مى كنيم .
هر روز در پنج وقت اين اقرار و اعتراف به توحيد و نبوّت لازم است تا انسان راه را گم نكند، مكتب و صاحب آن را فراموش نكند، بر او صلوات بفرستد و در اين اقرار و صلوات در رديف خداوند و فرشتگان قرار بگيرد. زيرا قرآن مى فرمايد: «انّ اللّه و ملائكته يصلّون على النبى» (٦٨) خدا و ملائكه بر پيامبرش صلوات مى فرستند، پس چرا ما نفرستيم ؟ مگر او ما را نجات نداد؟ سلام بر پيامبر اسلام كه ما را نجات داد.

نماز، روح انسان را بيمه مى كند

در سوره معارج مى خوانيم : «اذا مسّه الشّر جزوعا و اذا مسّه الخير مَنوعا الاّ المصلّين الّذينهم على صلواتهم دائمون» (٦٩)
انسان در برابر تلخى ها و شرور بى صبر است و در برابر لذّت ها و خوبى ها تنگ نظر و بخيل ، مگر نمازگزارانى كه نسبت به انجام آن هميشه مراقبند.
آرى ارتباط دائمى با قدرت بى نهايت ، به انسان قدرت مى دهد، روحيّه توكّل را بالا برده و انسان را موجودى شكست ناپذير مى سازد.
ناگفته پيداست كه اين آثار براى نماز پيوسته و همراه با توجّه است ، نه نمازهاى غافلانه و موسمى .

نماز و سلام

هر مسلمان در هر كجاى زمين كه هست هر روز پنج بار بايد به تمام همفكرانش سلام كندللّه للّه «السلام علينا و على عباداللّه الصالحين»
سلام بر بندگان صالح خدا،
سلام بر سرمايه داران هرگز،
سلام بر قدرتمندان هرگز،
سلام فقط بر عباد صالح خدا.
سلام بر طرفداران مكتب حقّ «عباداللّه الصالحين»
سياست خارجى ما را در نماز، يكى «غير المغضوب عليهم» تعيين مى كند ويكى «السلام علينا و على عباداللّه الصالحين»
آرى كسى كه هر روز به بندگان خدا سلام كند، با آنها حيله نمى زند، خيانت نمى كند، كلاه سرشان نمى گذارد.

نماز و مردم

اصل در نماز، به جماعت خواندن است .
در نمازجماعت ، با مردم ، در مردم و از مردم بودن مطرح است ، در كنار مردم بدون هيچ گونه امتياز، از هر نژاد و اقليم و در هر شرايط اقتصادى .
نمازجماعت بدون امام نمى شود، چنانكه جامعه بدون رهبر نمى شود. امام براى همه مردم به طور يكسان امام است ، نه براى گروه خاص . فقير و غنى و زشت و زيبا در كنار هم قرار مى گيرند، بايد امتيازات پوچ با نماز جماعت از جامعه حذف شود، اگر امام در نماز اشتباه كرد مردم به او هشدار مى دهند، يعنى در نظام اسلامى امام وامّت بايد مراقب يكديگر باشند.
امام جماعت بايد مراعات ضعيف ترين مردم را بكند و نماز را طول ندهد و اين خود درسى است كه مسئولين بايد در برنامه ريزى ها و حركت ها توجّه به همه اقشار داشته باشند. در نماز جماعت مردم نبايد از امام جلو بيفتند و اين درس ديگرى است كه نشانه نظام و ادب مى باشد. اگر از امام جماعت گناه بزرگى سر زد و مردم فهميدند، بايد كنار رود. يعنى مردم و جامعه را نبايد بدست فاسق سپرد.
در نمازجماعت همه با هم به خاك افتاده و سجده مى كنيم آرى بايد همه با هم باشيم .
در نماز جماعت همه مردم مى توانند با كسب علم و تقوى و محبوبيّت امام شوند، پيشنمازى ارث كسى نيست ، هر كسى در كمالات برتر شد در جامعه آقاست .

نماز و اطلاع رسانى

امروزه در دنيا دولت ها با صرف بودجه هاى سرسام آورى براى امر اطلاع رسانى به جامعه كوشش مى كنند.
در اسلام طرح نمازجماعت و حضور مردم در صحنه ، آن هم در خانه خداوند و با وضو، بهترين فرصت براى آشنايى مردم با يكديگر و آشنايى با توطئه هاى دشمنان و پيش بينى راه حل ها براى خنثى كردن آن و شنيدن آخرين اخبار و گرفتن تحليل درست از زبان امام جماعت با سواد و با تقوى و احوالپرسى از يكديگر و تفقّد از محرومين جامعه و ياد گذشتگانى كه در مسجد بوده اند و حضور و غياب ساده و بى تشريفات و دعاى دسته جمعى براى حلّ مشكلات و استمداد از خداوند است .

نماز و رهبرى

نماز جماعت همانند هر اجتماع ديگر نياز به رهبر و امام دارد. در انتخاب امام جماعت مردم بايد توجّه به كمالات ، علم ، تقوى ، لياقت ها و اهليّت ها داشته باشند و اين خود تمرينى است كه در جامعه زير بار هر رهبرى نروند.
امام جماعت واسطه ميان مردم و خداست و انسان نبايد فاسق را واسطه قرار دهد.
افرادى كه در گناه و فساد غوطه ورند چگونه مى توانند مرا با نمازى آشنا كنند كه از فحشا ومنكر جلوگيرى كند؟ آرى امامِ جماعت بايد انسان وارسته ، با كمال ، با سواد و با تقوى باشد. مگر نه اين است كه امام من ، رابط من با خداست ؟ به هر ريسمانى كه نمى توان چنگ زد و با هر نردبانى كه نمى توان بالا رفت .
آرى انتخاب امام جماعت مردم را هر روز به فكر امامت و رهبرى مى اندازد.
اگر رهبرى براى چند نفر در مسجد شايستگى هايى لازم دارد پس رهبرى امت و جامعه شايستگى بيشترى مى خواهد، به همين دليل سفارش شده پشت سر كسى نماز بخوانيد كه به ايمان و عدالت او اطمينان داريد.
همين كه پشت سر شخصى به عنوان امام جماعت نماز خوانديد قهرا آن امام بيش از ديگران مراعات رفتار خود را بكند. آرى كسى كه خود را امام ديگران قرار مى دهد بايد قبل از ديگران به اصلاح خود بپردازد و بدين وسيله بر پايى نماز جماعت ها وسيله اى براى اصلاح افراد مى شود.

نماز و تحرّك

اسلام از مردم تحرك و هيجان معنوى مى خواهد، شعار «عجّلوا بالصلوة» و «فاسعوا الى ذكر الّله» (٧٠)
يعنى بايد هنگام نماز با صداى مقدّس اذان در جامعه مسلمين ، تحرّك و تصميم خاصى را به وجود آورد، بايد كارها تعطيل ، تفرق ها تبديل به وحدت ، غفلت ها تبديل به ذكر و ياد خدا شود.
مؤ من واقعى كسى است كه هرگاه ياد خدا شد دل او تكان بخورد. مثال كسى كه صداى اذان را بشنود و بى توجّه باشد، مثال كودكى است كه صداى پدر را بشنود و اعتنا نكند.

نماز و نظم

در زمان بندى اوقات نماز، در منظم بودن صف هاى نماز جماعت ، در با هم سجده رفتن ، با هم نشستن ، با هم قيام كردن ، با هم سكوت كردن ، با هم دعا كردن ، جلو عقب نيفتادن ، قبل از وقت نماز نخواندن و نماز را به خارج از وقت نسپردن ، در همه اينها سيماى نظم را مشاهده مى كنيم .

نماز و جهت گيرى

نمازگزار بايد رو به قبله بايستد و جهت و خطّ خود را روشن كند، البتّه قبله و جهت او را بايد خداوند تعيين كند، نه خودش و نه طاغوت ها.
قبله ، رمز شناسائى مسلمين از ديگران است از اين جهت به مسلمين «اهل قبله» مى گويند، مسلمانان با هر سليقه و تفكّر و از هر نسل و نژادى ، بايد جهت واحدى داشته باشند.
اگر مال و مقام هر لحظه دل ما را به سوئى مى كشد، هنگام نماز بايد دل از همه بكنيم ، كسى كه جسم خود را رو به خانه خدا كرد آمادگى آن را پيدا مى كند كه قلب و روح خود را متوجّه صاحب خانه كند.
قبله ما كعبه است ، اوّلين خانه اى كه براى مردم و عبادت بنا شد. خانه اى كه همه انبيا دورش طواف كرده اند،
خانه اى كه ابراهيم پايه هايش را بالا برده و اسماعيل در كنارش به كارگرى پرداخته است ،
خانه اى كه براى همه مردم و براى هميشه درهايش باز است و هيچ كسى در آنجا حقّ تعرّض ندارد. براى همه مردم مقدّس و از ملك هر كس آزاد است .

نماز و نظافت

اوّلين واجب هر مسلمان به هنگام صبح و برخاستن از خواب ، وضو گرفتن و شستن دست و صورت است و اين عمل كه در طول روز براى هر نماز تكرار مى شود، مايه نظافت و شادابى نمازگزار مى گردد.
نمازگزار بايد لباس و بدنش پاك باشد، اگر ذرّه اى آلودگى و نجاست به بدن يا لباس او باشد، نمازش باطل است . (غير از بعضى موارد استثنايى )
نمازگزارى كه مى داند هر ركعت نماز با مسواك ، برابر با هفتاد ركعت است مسواك را ترك نمى كند.
نمازگزارى كه مى داند با حال جنابت نمازش باطل است ، به فكر غسل مى افتد و غسل او را به فكر ساختن حمّام مى اندازد و وجود حمام رابطه او را با شستشو زياد مى كند.

نماز و وقف

فكر و فرهنگ نماز، مساءله مسجدسازى وقرار دادن موقوفات براى آن را در جامعه به وجود مى آورد. صدها هزار قطعه زمين و مغازه و مزرعه در طول تاريخ وقف مساجد شده كه اين خود يك صدقه دائمى و يك حركت الهى و خدمت اجتماعى است كه در شعاع نماز و مسجد نصيب مردم مى شود.
وقف چراغى است كه انسان براى فرداى خويش مى فرستد، وقف نشانه تداوم مالكيّت انسان بعد از مرگ است ، وقف نشانه عشق به مكتب و مردم است .

نماز و انتخاب دوست

در حديث است : يكى از بركات مسجد و نماز، پيدا كردن دوست خوب است . (٧١)
انسان در زندگى اجتماعى خود نياز به دوست دارد و نقش مثبت يا منفى دوست در زندگى انسان بر كسى پوشيده نيست . مسجد بهترين مركز دوست يابى است .
كسانى كه به مسجد مى روند براى بندگى خدا مى روند. حيله ها و خودنمايى ها را كنار مى گذارندو انسان مى تواند در ميان مردم مسجد، دوست خود را انتخاب كند.
اگر شخصى اهل نماز نبود، چرا با او دوست شويم ؟ او كه با خدا قهر است ، با من نيز دوست نخواهد بود. او كه الطاف خدا را فراموش ‍ مى كند، خدمات مرا هم فراموش خواهد كرد. او كه با مؤ منين وفادار نيست ، چگونه اطمينان دارى با تو وفادار بماند؟

نماز و انتخاب همسر

در اسلام سفارش شده كه اگر كسى اهل مسجد و جماعت نيست و عملا به عبادت و وحدت و امّت ، بدون عذر پشت پا مى زند، او را بايكوت كنيد، او را به عنوان همسر خود انتخاب نكنيد. عمل به همين دستور مى تواند مساجد را پر كند، زيرا جوانان كه فهميدند رها كردن مسجد و مسلمين به قيمت طرد عملى آنان تمام مى شود هرگز مساجد را رها نخواهند كرد.

نماز و امداد به مردم

يكى از بركات نماز به خصوص در مساجد، امدادگرى است ، هميشه محرومان به مساجد روانه مى شدند و مشكلات خود را با مردم در ميان مى گذاشتند و در آن مكان مقدّس آن را حل مى كردند. سابقه اين كار از زمان رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله بوده است و قرآن صحنه اى را نقل مى كند كه فقيرى وارد مسجد شد و از مردم استمداد كرد. كسى به او توجّهى نكرد و فقير با ناله به خداوند حال خود را گفت . حضرت على عليه السّلام مشغول نماز بود به
فقير اشاره كرد و او جلو آمد و حضرت در حال ركوع انگشتر خود
را به او داد، آيه نازل شد كه : رهبر شما فقط خداوند و پيامبرش و كسانى اند كه در حال ركوع انفاق و به فقرا رسيدگى مى كنند.
همين كه مردم آيه را شنيدند به مسجد آمدند تا ببينند اين آيه درباره چه كسى نازل شده است . فهميدند كه مورد آيه شخص على بن ابيطالب عليهما السّلام است .
به هر حال ، امدادرسانى به جبهه هاى جنگ و كمك به فقراء از مسجد و در سايه بركات نماز بوده و خواهد بود.
مسلمين از پايگاه مساجد به جبهه مى رفتند، انقلاب اسلامى ايران هم از مساجد شروع شد.
اجتماع مردم در مسجد بركاتى دارد كه با نوشتن چند سطر حقّ آن ادا نمى شود.
در قرآن بارها نماز و انفاق ، نماز و زكات ، نماز وقربانى ، در كنار هم آمده و در حديث هم مى خوانيم نماز كسى كه زكات ندهد قبول نيست .

نماز و اقتصاد سالم

در نماز بايد لباس ومكان وآبى كه براى غسل و وضو استفاده مى شود حلال و طبق دستور اسلام باشد واگر دگمه يا نخى از لباس يا قطره اى از آبى كه براى نماز مصرف مى شود از طريق نامشروع تهيه شده باشد نماز باطل است .
جالب اينكه اگر بخواهيم نماز و دعاى ما قبول واقع شود بايد لقمه اى را كه مصرف مى كنيم نيز حلال باشد.
آرى همانگونه كه هواپيما براى پرواز، بنزين مخصوص مى خواهد، پرواز معنوى انسان نيز لقمه حلال لازم دارد.

نماز و تشكيلات

چنانچه براى امام جماعت حالتى پيش آيد كه نتواند به نماز ادامه دهد، يكى از كسانى كه پشت سر او در نزديكى او هستند در همان حال امامت را به عهده مى گيرد و اين نشانگر آن است كه برنامه هاى اسلامى با رفتن يك فرد نبايد بهم ريزد، بلكه بايد تشكيلات و نظام چنان پايه گذارى و برنامه ريزى شود كه هرگاه فردى رفت نظام از هم نپاشد و تشكيلات همچنان پا بر جا باشد. مهمّ، تداوم راه است ، هر چند پيشوا عذرى پيدا كند.

نماز و محبّت

تعاون و محبّتى كه ميان مسجدى هاست ميان ديگران نيست .
در نظام زندگى مسجدى ها همين كه يك نفر دو سه روز نيامد احوالش را مى پرسند. اگر مريض است عيادتش مى روند، اگر مشكلى دارد حل مى كنند، مسجدى ها احساس غربت نمى كنند. كسى كه هيچ فرزند وبرادرى نداشته باشد ولى سروكارش با مسجد باشد احساس مى كند همه مردم برادر و فرزندش هستند. بارها ديده شده يك مسجدىِ ساده كه از دنيا مى رود مجالس او پر رونق ، مغازه ها براى او بسته و تشييع جنازه او شلوغ و با شكوه است .
اينها نشانه پيوند قلبى و محبّتى است كه در خانه خداوند با مؤ منين ايجاد مى شود.
يك مسجدى در خود يك دلگرمى احساس مى كند، مردم را در غم و شادى خود شريك مى داند و هرگز اين عواطف گرم از دوستان مسجدى را نمى توان با چيزى مقايسه كرد.

نماز و آبرو

كسانى هستند كه در محله خود حاضر به كار خلاف نيستند، چون مردم او و بستگانش را مى شناسند، ولى اگر همين اشخاص به منطقه ناشناسى هجرت كنند، خلاف براى آنان سنگينى قبلى را ندارد.
شركت در نماز، انسان را وابسته به مسجد و اسلام و مردم مى كند و براى مسجدى سيمائى از تقوى مى سازد كه با اين عنوان حتّى المقدور حاضر به خلاف نيست ، مى داند كه كار خلاف ، آبروى مذهبى او را مى برد، لباس قدسى و محبوبيّت را از تنش بيرون مى آورد، ولى افرادى كه از مردم و اسلام و مسجد بريده اند، خلاف كارى برايشان خيلى سختى ندارد، او عنوان مذهبى پيدا نكرده تا غم از دست دادنش را بخورد.
آرى ، كسى كه لباس سفيد بپوشد خودش روى زمين آلوده نمى نشيند.

نماز، اصلاح فرد و جامعه است

قرآن كريم در كنار اقامه نماز مى فرمايد: «انا لا نضيع اجر المصلحين » (٧٢) ما پاداش اصلاح طلبان را ضايع نمى كنيم .
معلوم مى شود نماز اگر درست برگزار شود واحكام و شرايط ظاهرى وباطنى آن مراعات شود، جامعه به طرف صلاح مى رود. نمازگزار در واقع يك نفر مصلح است .
عبادت با گوشه گيرى نيست ، بلكه با اصلاح جامعه است و نمازگزاران بايد مفاسد را از جامعه بردارند.

نماز و سياست

در روايات مى خوانيم : اگر انسان تمام عمرش را به نماز مشغول باشد، آن هم در كنار كعبه در شهر مقدّس مكّه ، ولى رهبرى الهى را نپذيرد نمازش قبول نيست .
مشكل امروز مسلمانان آن است كه نماز مى خوانند ولى رهبرانشان افراد ترسو و وابسته و دست نشانده و بدون ملاك هاى الهى اند. با زبان از خداوند راه مستقيم مى خواهند، ولى در عمل بيراهه مى روند.

نماز و مشورت

در سوره شورى كه صفات مؤ منين را مى شمرد مى فرمايد: «واقاموا الصلوة و امرهم شُورى بينهم» كار آنان بر اساس مشورت است و اقامه نماز مى كنند.
از اين آيه معلوم مى شود در مجلس مشورتى در هر رده اى كه هستند بايد نسبت به اقامه نماز حساس باشند. اگر مشورت مهم است نماز مهم تر است . اگر براى شركت در مجلس شورا و انتخابات ، اين همه بودجه و سرمايه گذارى صرف پر كردن صندوق هاى راءى مى شود بايد براى پر كردن مسجد هم كمى سوز و تلاش باشد.

نمازجماعت در جبهه

در آيه ١٠٢ سوره نساء مى خوانيم : اى پيامبر! هرگاه در ميان رزمندگان بودى نماز به پا دار، ولى چون دشمن مسلّح در برابر شماست ، اوّلا همه به تو اقتدا نكنند. ثانيا كسانى كه اقتدا مى كنند مسلّح باشند وركعت دوّم را براى خودشان سريع تمام كرده وبروند جاى دسته ديگر وآن دسته ديگر در ركعت دوّم به تو اقتدا كنند كه هم جماعت تعطيل نشود و هم از دشمن غفلت نشود و هم ميان سربازان اسلام تبعيض صورت نگيرد. مسلمانان بايد در تعويض شيفت و جابه جا شدن نيروها چنان سريع عمل كنند كه به ركعت دوّم برسند ضمنا بايد سربازان قبل از نماز با وضو باشند و احكام نماز در حال جنگ را بدانند و اينكه در صحنه جنگ ، دو ركعتى است .
اين آيه قابل تبديل به يك فيلم نامه بسيار زيباست ، كه در آن اهميّت نماز جماعت و سرعت كار و عدالت و رفع تبعيض و توجّه به خدا همراه با غفلت نكردن از دشمن مطرح است .

زينت مسجد

قرآن مى فرمايد: «المال والبنون زينة الحياة الدنيا» (٧٣) مال وفرزند زينت دنياست . در جاى ديگر مى فرمايد: «خذوا زينتكم عندكلّ مسجد» (٧٤) هرگاه به مسجد مى رويد با خودتان زينت هم ببريد.
از جمع اين دو آيه مى فهميم كه هم فرزندان خود را با مسجد آشنا كنيم و هم مقدارى پول همراه خود ببريم تا اگر فقيرى تقاضا كرد، كمكش ‍ كنيم . البتّه پوشيدن لباس تميز، استعمال بوى خوش و داشتن وقار و آرامش و انتخاب امام جماعت لايق نيز مى توانند مصداق زينت باشند.

نماز، شرط برادرى و اخوّت اسلامى

در سوره توبه بعد از معرّفى كفّار و مشركين و نقشه هاى آنها مى فرمايد : «فان تابوا واقاموا الصلوة و اتوا الزكاة فاخوانكم فى الدين» (٧٥)
لكن اگر توبه كردند و نماز به پا داشتند و زكوة مال خود را پرداختند برادران دينى شما هستند.
در اين آيه يكى از شرطهاى برادر ايمانى شدن ، اقامه نماز معرّفى شده است .

با كسى كه نماز را به بازى مى گيرد دوستى نكنيد

دو نفر از مشركان به نام رفاعه و سويد اظهار اسلام كردند، ولى جزء منافقان شدند. بعضى از مسلمانان با آنها رفت و آمد داشتند. آيه نازل شد:
«يا ايها الذين آمنوا لاتتخذوا الذين اتخذوا دينكم هزوا ولعبا... اولياء... اذا ناديتم الى الصلوة اتخذوها هزوا و لعبا» (٧٦)
اى مؤ منين ! كسانى كه دين شما را به بازى گرفته اند، دوست خود قرار ندهيد، آنان كه چون شما نداى نماز (اذان ) سر مى دهيد آن را به بازى مى گيرند.
در اين دو آيه ، ابتدا مى فرمايد: آنان دين شما را به بازى مى گيرند. سپس مى فرمايد: آنان اذان را به بازى مى گيرند. پس معلوم مى شود كه اذان و نماز عُصاره و چهره دين است .

تارك نماز نبايد محبوب باشد

«ربّنا ليقيموا الصلوة فاجعل افئدة من الناس تهوى اليهم» (٧٧)
حضرت ابراهيم مى گويد: پروردگارا! ذريّه ام را در اين منطقه كوهستانى و بى آب و گياه سكونت داده ام براى نماز، پس قلوب مردم را به سوى آنها سوق بده .
آرى كسانى كه براى اقامه نماز به هر سوى و ديارى هجرت كرده و از هر گونه سختى استقبال مى كنند، خداوند شكور از زحمات آنان تشكّر مى كند ودلهاى مردم را به سوى آنها گرايش مى دهد. امّا كسانى كه براى اقامه نماز حركتى نمى كنند حتّى اگر از نسل ابراهيم باشند، سزاوار جلب قلوب مردم نيستند.

هيچ عملى در تاريخ اين همه گواه وشاهد نداشته

شخص رسول اكرم و ائمه معصومين عليهم السّلام و تمام اصحاب و ياران و تمام مؤ منين و مسلمين ، بر فراز تمام مناره ها، بام ها، مسجدها، خانه ها، مدارس ، راديوها، تلويزيون ها، قارّه ها، شهرها، روستاها، مردها و زن ها، پيرها و جوان ها و هر كس در طول تاريخ اسلام اذان و اقامه اى گفته شهادت داده كه نماز بهترين عمل است : «حىّ على خيرالعمل»
هيچ كار خيرى اين همه گواه و حلقوم و ناله فرياد براى بهترين بودنش بكار نرفته است ، همه گواهى داده اند كه نماز رستگارى است . «حىّ على الفلاح» للّه

نماز و شهرسازى

قرآن مى فرمايد: «اجعلوا بيوتكم قبلة واقيموا الصلوة» (٧٨)
به موسى وهارون گفتيم مشكل مسكن بنى اسرائيل را حل كنيد و براى قوم خود خانه قرار دهيد. آنها را از پراكندگى و زندگى طفيلى نجات دهيد تا با خانه دار شدن احساس دفاع از وطن هم در آنها زنده شود، لكن در نقشه شهرسازى ، خانه هايتان را به سوى قبله قرار دهيد تا بتوانيد بدون مشكل اقامه نماز كنيد.
در ايران بعضى از شهرهايى كه مهندس آن شيخ ‌بهايى بوده كوچه ها و خيابان ها طورى است كه قبله ها مستقيم و بدون انحراف قرار گرفته است .
(البتّه معناى ديگرى هم براى قبله در اين آيه شده ، ولى با توجّه به جمله «اقيموا الصلوة» همين معنا بهتر است ).

حمايت الهى از نمازگزاران

اشراف قريش به رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله پيشنهاد كردند كه مسلمانان پابرهنه را از دور خود بران تا ما دور تو جمع شويم . آيه نازل شد:
«واصبر نفسك مع الذين يدعون ربّهم بالغدوة والعشىّ»
اى پيامبر! با كسانى باش كه صبح و عصر خدا را مى خوانند.
امام صادق عليه السّلام فرمود: يعنى كسانى كه اهل نمازنند.

نماز و قرآن

زنده شدن نماز، سبب زنده شدن قرآن است ، زيرا هر نمازگزار مجبور است كه در نمازهاى هفده ركعتى خود روزى ده بار سوره حمد را بخواند و بدنبال آن يكى ديگر از سوره هاى قرآن را. طبيعى است تلاوت دو سوره از قرآن در هر ركعت ، مانع به فراموشى سپرده شدن قرآن در جامعه مى گردد.
به علاوه قرآن و نماز بارها در كنار هم آمده اند:
«يتلون كتاب اللّه و اقاموا الصلوة» (٧٩)
كسانى كه قرآن تلاوت مى كنند و نماز به پا مى دارند.
«يمسّكون بالكتاب واقاموا الصلوة» (٨٠)
كسانى كه به قرآن تمسّك كرده و نماز به پا مى دارند.
قرآن مارا به نمازدعوت مى كند ونماز ما رابا قرآن آشنا مى سازد.

نماز، شباهتى است با فرشتگان

نام يكى از سوره هاى قرآن ، «صافّات» است . خداوند در اوّلين آيه آن به فرشتگانى كه در صفّ هستند سوگند ياد مى كند. در چند جاى ديگر نيز، قرآن از صفوف فرشتگان و آماده اطاعت بودن آنها سخن به ميان آورده است .
نام يكى ديگر از سوره هاى قرآن ، «صَف» مى باشد كه در آن هم از رزمندگانى كه با صفوف فشرده در راه خداوند جهاد مى كنند ستايش شده است . اين دو واژه «صَف» و «صافّات» كه نام دو سوره است نشانه توجّهى است كه قرآن به نظم و انضباط دارد.
نمازگزار نيز در صفوف جماعت شباهتى با فرشتگانى پيدا مى كند كه در صفوف بسيار بزرگ قرار دارند.

نماز در سراسر قرآن

در بزرگ ترين سوره قرآن كه سوره بقره است ، سخن از نماز است «يقيمون الصلوة» متّقين نماز به پا مى دارند.
در كوچك ترين سوره قرآن نيز از نماز ياد شده است «فصلّ لربّك وانحر» اكنون كه ما به تو كوثر و خير زياد داديم پس براى پروردگارت نماز بخوان و شترى نحر نما.
هم در اوّلين سوره اى كه نازل شد نماز است و هم در آخرين سوره قرآن نماز مطرح است .

نماز همراه با تمام عبادات

نماز همراه با روزه آمده است :
«واستعينوا بالصبر و الصلوة» (٨١) از صبر و نماز امداد بگيريد. در تفاسير مراد از صبر را روزه دانسته اند.
نماز همراه با زكات : «يقيمون الصلوة و يؤ تون الزكاة» (٨٢)
نماز همراه با حج : «واتخذوا من مقام ابراهيم مصلّى» (٨٣)
نماز همراه با جهاد: «و اذا كنت فيهم فاقمت لهم الصلوة» (٨٤) امام حسين عليه السّلام ظهر عاشورا نماز خواند و در سيماى رزمندگان در قرآن جمله «العابدون الحامدون» (٨٥) را مى خوانيم .
نماز همراه با امر به معروف : لقمان به فرزندش مى گويد: «يا بنّى اقم الصلوة واءمر بالمعروف و انه عن المنكر» (٨٦)
نماز همراه با عدالت اجتماعى : «امر ربّى بالقسط واقيموا الصلوة» (٨٧)
نماز همراه با تلاوت قرآن : «يتلون كتاب اللّه واقامواالصلوة» (٨٨)
نماز همراه با مشورت : «وامرهم شورى بينهم واقامواالصلوة» (٨٩)

نماز و رحمت

در نماز كمتر كلمه اى به اندازه واژه «رحمت» بكار رفته است . در آغاز سوره حمد و سوره پس از آن مى گوئيم : «بسم اللّه الرّحمن الرّحيم»، بعد از «الحمدللّه رب العالمين» مى گوئيم : «الرّحمن الرّحيم» ، پس در هر ركعت سه بار عبارت «الرّحمن الرّحيم» را بكار مى بريم كه در واقع شش بار كلمه رحمت را تكرار كرده ايم و در هفده ركعت نماز، ده ركعت آن را با حمد و سوره مى خوانيم كه مجموعا شصت مرتبه مى شود.
تكرار لغت «رحمت» هر روز شصت مرتبه اگر با توجّه و حضور قلب باشد، در فرد و جامعه ، رحمت انسان ها را به جوش مى آورد و اگر رحمت به جوش آمد كمك ها، محبّت ها، تعاون ها، خيرخواهى ها و عفو و گذشت ها ثمره آن خواهد بود و مردمى كه تعاون و رحمت در ميانشان زنده باشد قابليّت دريافت رحمت هاى ويژه اى را خواهند داشت .


۲
نماز و برائت

نماز و برائت

در نماز از غضب شدگان و گمراهان برائت مى جوئيم و مى گوئيم : «غيرالمغضوب عليهم و لاالضالّين»
در قرآن افراد واقوامى مورد غضب قرار گرفته اند: فرعون ها، قارون ها، ابولهب ها، منافقان ، علماى بى عمل ، يهوديان رباخوار و تن پرور كه دنباله رو دانشمندان دنياپرست و قانون تراش رفته اند. درباره اين گروه ها، كلمه غضب و لعنت بكار رفته است و گروه ها و افرادى گمراه شناخته شده اند، گرچه خداوند در دنيا آنان را گرفتار قهر خودش نكرده باشد.

نماز و تسبيح

در ركوع و سجود، با گفتن سه بار «سبحان اللّه» يا يك بار «سبحان ربّى الاعلى و بحمده» در سجده يا «سبحان ربّى العظيم و بحمده» در ركوع خداوند را تسبيح مى كنيم .
بگذار لااقل از ذرّات خاك ، شن ، جمادات ، گياهان و ستارگان عقب نباشيم . اگر به گفته قرآن همه چيز در حال تسبيح است چرا ما نباشيم ؟! « يسبّح للّه ما فى السموات و ما فى الارض» (٩٠)
تسبيح گوى او نه بنى آدمند و بس ggggg هر بلبلى كه زمزمه بر شاخسار كرد.
ذرات هستى ، تسبيح خدا مى كنند گرچه به گفته قرآن ما تسبيح آنها را نمى فهميم .
در قرآن مى خوانيم كه هُدهُد نزد سليمان آمد و از خورشيد - پرستى مردم منطقه اى كه رهبرى آنها را زنى به عهده داشت ناله كرد! اگر هُدهُد توحيد و شرك را مى فهمد و بدى آن را درك مى كند و زن و مرد را تشخيص مى دهد و گزارش آن را به حضرت سليمان مى دهد، چه مانعى دارد سبحان اللّه هم بگويد؟ مگر قرآن نمى گويد: مورچه اى به باقى مورچگان گفت : به لانه هاى خود برويد كه اين سليمان و لشكر او هستند كه شما را ناآگاه پايمال مى كنند. چه مانعى دارد مورچه اى كه نام افراد را مى داند سبحان اللّه هم بگويد.

يكى از نام هاى نماز قرآن است

در آيه ٧٨ سوره اسراء كه به زمان نماز اشاره كرده ، مى فرمايد: «اقم الصلوة لدلوك الشمس الى غسق اللّيل و قرآن الفجر انّ قرآن الفجر كان مشهودا»
از اوّل ظهر تا نيمه شب (٩١) چهار نماز ظهر وعصر ومغرب و عشا بايد خوانده شود و مراد از «قرآن الفجر» همان نماز فجر است كه به گفته روايات ، فرشتگان شب و روز بر انجام آن شهادت مى دهند. در اين آيه به جاى «صلوة الفجر» عبارت «قرآن الفجر» آمده است .

نماز و پاكى

«يا ايّها الّذين آمنوا اذا قُمتم الى الصلوة فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المَرافق وامسحوا برؤ سكم و ارجلكم الى الكعبين ... ما يريد اللّه ليجعل عليكم من حَرج ولكن يريد ليُطهّركم و ليتمّ نعمته عليكم لعلّكم تشكرون » (٩٢)
قرآن براى وضو وغسل وتيممّ آثارى را بيان كرده است :
١- «ليطهّركم» تا شما را پاك كند.
٢- «ليتمّ نعمته عليكم» تا خداوند نعمتش را بر شما تمام كند.
٣- لعلّكم تشكرون تا شما شكرگزار شويد.
٤- «واللّه يحب المطهّرين» (٩٣) خداوند پاكان را دوست دارد.
اگر پاكى ظاهرى اين همه آثار دارد، پاكى دل از نفاق ، ريا، شرك ، شك ، بخل ، حرص وساير آفات چه آثارى خواهد داشت .
پاكى معنوى به قدرى ارزش دارد كه خداوند از كسانى كه دوست دارند پاك باشند ستايش كرده و مى فرمايد در مسجدى نماز بخوانيد كه در آن مردانى هستند كه دوست دارند پاك باشند. «فيه رجال يحبّون ان يتطهروا» (٩٤)

نماز همتاى رهبرى است

در قرآن دوبار كلمه «و من ذرّيتى» بكار رفته است كه هر دوبار از زبان مبارك حضرت ابراهيم است .
يك بار زمانى كه بعد از آزمايشات بسيار سنگين از طرف خداوند به مقام رهبرى رسيد، فورا از خدا خواست كه ذريّه من هم رهبر شوند. ولى در جواب شنيد ظالم رهبر نمى شود (اگر از ذريه تو ظلمى سر زند رهبر نخواهد شد) بار ديگر در دعائى كه براى اقامه نماز داشت فرمود: «و من ذريّتى» يعنى خداوندا ذريّه و نسل مرا نيز از بر پا كننده گان نماز قرار بده . بنابراين مقام نماز در نزد ابراهيم مثل مقام رهبرى و همتاى آن است .

نماز و لباس

در روايات اسلامى مى خوانيم كه امامان ما براى نماز لباس مخصوص داشتند، لباس شرفيابى به حضور خداوند، بخصوص نماز عيد و جمعه را با لباس مخصوص برگزار مى كردند. در نماز باران سفارش شده كه امام جماعت لباس خود را وارونه بپوشد تا نشانه تذلّل وخشوع بيشترى باشد.
اين دستورها نشان مى دهد كه نماز يك سرى آداب و تشريفات مخصوص به خود دارد. نماز يك پرواز معنوى است كه بدون آمادگى هاى همه جانبه امكان ندارد، تمام آداب وشرايط و احكام نماز را مى توان نشانه اهميّت آن دانست وآن را به يك آداب رسمى همراه با تشريفات ويژه تشبيه كرد.
امام رضا عليه السّلام لباسى را كه در آن يك ميليون ركعت نماز خوانده بودند به «دعبل» شاعر انقلابى كه بيست سال فرارى دستگاه بنى عباس بود ودر سن حدود ٩٠ سالگى بعد از نماز صبح شهيد شد، جايزه دادند ومردم شهرستان قم براى خريدا آن لباس پول ها دادند، ولى دعبل آن را نفروخت .

نماز و دعا

علاوه بر دعاهايى كه در قنوت مى خوانيم ، هر نمازگزار با گفتن جمله «اهدنا الصراط المستقيم» از خداوند بهترين نعمت ها را كه نعمت هدايت است مى خواهد. هم قبل از شروع به نماز يك سرى دعا وارد شده وهم در تعقيب نماز. به هر حال هر كس نماز بخواند، اهل دعا ونيايش هم مى شود.
البتّه دعا كردن هم آدابى دارد، اوّل بايد از خداوند متعال تمجيد كرد، بعد گوشه اى از نعمت هاى او بخصوص نعمت معرفت و اسلام و عقل و علم و ولايت و قرآن را نام برد و از او تشكّر كرد، بر پيامبرش صلوات فرستاد و بعد بدون آن كه كسى بفهمد، يادى از خطاهاى خود كرد و از او عذر خواست ، بعد صلوات فرستاد و دعا كرد آن هم دعا به همه مردم و والدين و كسانى كه بر ما حقّ دارند.
نماز نيز آميخته اى از توصيف وحمد خدا وبيان نعمت هاى او و طلب هدايت و رحمت اوست و با «دعا» پيوندى عميق دارد.

نماز و جايگاه خاص آن در ميان عبادات

در آيه ١٦٢ سوره نساء، خداوند براى دانشمندان واقعى ، سه ويژگىِ نماز، زكات و ايمان به خدا را مطرح مى كند، امّا هنگام نام بردن از اين عناوين ، عنوانِ نمازگزار را در قالب مخصوص بيان مى كند و مى فرمايد:
«الراسخون فى العلم ...»
«المقيمين الصلوة»
«المؤ تون الزكاة»
«المؤ منون باللّه»
اگر به اين چهار كلمه نگاه كنيد، مى بينيد بيان نماز تفاوت دارد، بايد بگويد: «والمقيمون» تا با «راسخون» و «مؤ منون» همسان باشد، ولى «مقيمين» گفته يعنى قصد مخصوص براى نماز دارم .
همچنين حضرت ابراهيم مى گويد:
«انّ صلاتى و نسكى» (٩٥) با اينكه كلمه «نُسُك» به معناى عبادت است و شامل نماز هم مى شود، ولى نام نماز را مخصوصا جداگانه مى برد تا اهميّتش را برساند.
در آيه ٧٣ سوره انعام مى خوانيم :
«اوحينا اليهم فعل الخيرات و اقام الصلوة» ما به انبيا كارهاى خوب و بر پا داشتن نماز را وحى كرديم و با اينكه نماز نيز جزء كارهاى خوب است ، امّا نام آن جداگانه در كنار خيرات برده شده و اين توجّه قرآن بخاطر اهميّت نماز است .

نماز خاشعانه اوّلين شرط ايمان

«قد افلح المومنون الذينهم فى صلاتهم خاشعون» (٩٦)
قطعا مؤ منين رستگارند آنها كسانى هستند كه در نمازشان خشوع دارند.
ناگفته نماند كه در مكتب انبيا، رستگارى حتمى از معنويّت است ، ولى در مكتب طاغوت ها رستگارى حتمى از زور وقدرت است . فرعون فرياد مى زد كه «قد افلح اليوم من استعلى» (٩٧)
امروز هر كه پيروز شود او رستگار خواهد بود.
به هر حال هر كسى هر نوع كار خير و خدمت به مردم انجام دهد، ولى نسبت به نماز كوتاهى كند رستگار نخواهد بود.

نماز و نشاط

قرآن از منافقين چنين ياد مى كند كه آنها با كسالت نماز مى خوانند، نه عاشقانه :
«و اذا قاموا الى الصلوة قاموا كُسالى» (٩٨)
همچنين در آيه ٥٤ سوره توبه از انفاق بدون عشق به شدّت انتقاد شده است :
«لاياءتون الصلوة الاّ و هم كُسالى و لاينفقون الاّ و هم كارهون» دليل آن هم روشن است : هدف از عبادت و انفاق رشد معنوى است و شرط تحصيل آن علاقه است .

مراتب و درجات اهل نماز

بعضى نماز را با خشوع مى خوانند: «والذينهم فى صلوتهم خاشعون » (٩٩) خشوع ، ادب جسمى و روحى است .
رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله ديد كه شخصى در حال نماز با ريش خود بازى مى كند، فرمودند: اگر او روح خشوع داشت ، هرگز اين كار را نمى كرد. (١٠٠)
بعضى نسبت به نماز مراقبند: «و هم على صلوتهم يحافظون» (١٠١)
بعضى كار را به خاطر نماز رها مى كنند: «رجال لا تلهيهم تجارة ولا بيع عن ذكر اللّه» (١٠٢) نه تجارت دائمى و نه بيع موقّت ، مانع آنها از ذكر خدا نيست .
بعضى با نشاط به سوى نماز حركت مى كنند: «فاسعوا الى ذكراللّه » (١٠٣)
بعضى بهترين لباس را براى نماز مى پوشند: «خذوا زينتكم عند كل مسجد» (١٠٤)
بعضى عشق ثابتى نسبت به نماز دارند: «الذينهم على صلوتهم دائمون » (١٠٥)
امام باقر عليه السّلام فرمود: مراد دوام بر نمازهاى مستحبّى است . چنانكه مراد از «على صلاتهم يحافظون» (١٠٦) حفاظت بر نمازهاى واجب است كه با شرائط انجام گيرد.
بعضى براى نماز سحرخيزى دارند: «فتهجّد به نافلة لك» (١٠٧)
در اين آيه ، خطاب به پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله است كه : پاسى از شب را از خواب برخيز وقرآن بخوان . مفسّران اسلامى اين تعبير را اشاره به نماز شب دانسته اند.
بعضى شب را با نماز، صبح مى كنند: «يبيتون لربهم سجدا و قياما» (١٠٨)
و بعضى سجده اى همراه با اشك دارند: «سجدا و بكيّا» (١٠٩)
(خدايا! شرمنده ام كه اين مراحل را مى نويسم ، ولى خودم يكى از اين مراحل را طى نكرده ام ).
اى خواننده عزيز! تو به من كارى نداشته باش .

نماز با ما سخن مى گويد

طبق آيات وروايات ، كارهاى انسان در برزخ وقيامت در برابر او مجسّم مى شود. كار خوب در قالب نيكو و كار زشت در قالب زشت . زشتى و زيبايى كارها بدست خود ماست .
در روايات مى خوانيم نماز خوب را فرشته در قيافه زيبا بالا مى برد و نماز مى گويد: «حفظك اللّه كما حفظتنى» خدا ترا حفظ كند همان گونه كه تو مرا حفظ كردى . ولى نمازى كه با شرائط و دستوراتش اقامه نشود، فرشته آن را به صورت تاريك بالا مى برد و نماز مى گويد: «ضيّعك اللّه كما ضيّعتنى» خداوند تو را ضايع كند، همان گونه كه تو مرا ضايع كردى . (١١٠)

نماز تمام دين است

تمام دين در نماز است و نماز در تمام دين جريان دارد:
اصول دين (توحيد، نبوّت و معاد) در نماز است .
روزه در نماز است . (ترك خوردن وآشاميدن برخى امور ديگر)
نماز در حج است ، (نماز طواف ونماز نساء) وكعبه ، قبله نماز.
نماز در جهاد است . (نماز خوف )
خمس و زكات مقدّمه نماز است .
نماز، بهترين امر به معروف و نهى از منكر است .
نماز، ملاك قبولى تمام اعمال و ولايت شرط قبولى نماز است ، پس تولّى و تبرّى شرط قبولى تمام اعمال است .
قرآن ، در نماز و نماز، در قرآن است .

نماز و مراعات ضعفا

رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله حضرت على عليه السّلام را به عنوان نماينده خود به سوى يمن فرستاد. هنگام عزيمت ، حضرت پرسيد: نحوه نماز من با مردم چگونه باشد؟
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمودند: با مردم به گونه اى نماز بخوان كه ضعيف ترين آنها بتواند با تو همراه باشد وبرآنان رحمت آر. (١١١) (قنوت وركوع و سجده هاى طولانى برمردم فشار است )

سبك شمردن نماز

فاطمه زهرا عليها السّلام از پدرش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل مى كند كه هر كس نماز را سبك شمارد، در دنيا و در قبر وبرزخ و در قيامت ، به پانزده بلا گرفتار مى شود از قبيل :
١- بركت از عمر و مال او برداشته مى شود.
٢- نورانيت صالحان را از دست مى دهد و كارهايش بى پاداش مى ماند.
٣- نه دعايش مستجاب مى شود و نه مشمول دعاى خوبان مى شود.
٤- لحظه مرگ با عطش و گرسنگى و ذليلانه مى ميرد.
٥ - انواع فشارها وبلاها در قبر وبرزخ نصيبش مى شود.
٦- در قيامت حساب و عذاب سخت داشته و از لطف خداوند محروم است . (١١٢)



پى نوشت ها
1- مريم ، 31.
2- طه ، 24.
3- هود، 87.
4- ابراهيم ، 40.
5- لقمان ، 17.
6- ابراهيم ، 37.
7- بحار، ج 49، ص 175.
8- سفينة البحار، ج 2، ص 44.
9- مائده ، 91.
10- ابراهيم ، 40.
11- حجر، 41.
12- مريم ، 31.
13- بقره ، 83.
14- بقره ، 2.
15- نور، 37.
16- جمعه ، 9 - 10.
17- قيامت ، 31.
18- علق ، 40.
19- تفسير نمونه ، ذيل آيه .
20- مائده ، 58.
21- نساء، 142.
22- ماعون ، 4 - 5.
23- جمعه ، 10.
24- آل عمران ، 35.
25- طه ، 132.
26- نهج البلاغه ، نامه 53.
27- مدّثر، 43.
28- بحار، ج 82، ص 236.
29- وسائل ، ج 3، ص 26.
30- مستدرك ، ج 1، ص 173.
31- بحار، ج 47، ص 2.
32- بحار، ج 75، ص 199.
33- بحار، ج 7، ص 267.
34- طه ، 14.
35- بقره ، 21.
36- حج ، 5.
37- بقره ، 46.
38- نمل ، 31.
39- مدّثر، 46.
40- ص ، 26.
41- آل عمران ، 38 - 39.
42- طه ، 14.
43- مريم ، 59.
44- بقره ، 152.
45- بقره ، 143.
46- نهج البلاغه ، خطبه 193.
47- بقره ، 45.
48- وسائل ، ج 3، ص 25.
49- بقره ، 45.
50- طه ، 132.
51- مريم ، 55.
52- لقمان ، 17.
53- طه ، 124.
54- نازعات ، 33.
55- نور، 41.
56- نساء، 43.
57- بحار، ج 103، ص 117.
58- توبه ، 84.
59- هود، 114.
60- بقره ، 238.
61- عنكبوت ، 45.
62- مريم ، 59.
63- هود، آيه 114 .
64- نهج البلاغه ، حكمت 299 .
65- شرح ابن ابى الحديد، ج 10 ص 206 .
66- وسائل ، ج 15 ص 193 .
67- وسائل ، ج 3 ص 608 .
68- احزاب ، 52.
69- معارج ، 20 - 22.
70- جمعه ، 9.
71- بحار، ج 83، ص 351.
72- اعراف ، 170.
73- كهف ، 46.
74- اعراف ، 31.
75- توبه ، 11.
76- مائده ، 57 - 58.
77- ابراهيم ، 37.
78- يونس ، 87.
79- فاطر، 29.
80- اعراف ، 170.
81- بقره ، 45.
82- توبه ، 71.
83- بقره ، 121.
84- نساء، 102.
85- توبه ، 112.
86- لقمان ، 17.
87- اعراف ، 29.
88- فاطر، 29.
89- شورى ، 38.
90- جمعه ، 1.
91- دلوك خورشيد، يعنى اوّل ظهر كه خورشيد به سمت غرب مايل مى شود و «غسق الليل» يعنى نيمه شب .
92- مائده ، 6.
93- توبه ، 108.
94- توبه ، 108.
95- انعام ، 162.
96- مؤ منون ، 1 - 2.
97- طه ، 64.
98- نساء، 142.
99- مؤ منون ، 2.
100- تفسير صافى .
101- انعام ، 92؛ معارج ، 34.
102- نور، 37.
103- جمعه ، 9.
104- اعراف ، 31.
105- معارج ، 23.
106- معارج ، 34.
107- اسراء، 79.
108- فرقان ، 64.
109- مريم ، 58.
110- اسرارالصلوة امام خمينى ، ص 6 - 8.
111- نهج البلاغه ، نامه 53.
112- بحار، ج 83، ص 21.


۳