خلاصه اى از اصول كافى

خلاصه اى از اصول كافى0%

خلاصه اى از اصول كافى نویسنده:
گروه: متون حدیثی

خلاصه اى از اصول كافى

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد بن يعقوب كلينى
گروه: مشاهدات: 10658
دانلود: 1983

توضیحات:

خلاصه اى از اصول كافى
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 83 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 10658 / دانلود: 1983
اندازه اندازه اندازه
خلاصه اى از اصول كافى

خلاصه اى از اصول كافى

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

پيروى از هوى و هوس

امام صادقعليه‌السلام مى فرمود: از هوى و هوس هاى خود حذر كنيد همچنانكه از دشمنانتان حذر مى كنيد. زيرا براى مردان دشمن تر از پيروى هوى و هوس و درو كرده هاى زبانشان نيست

از امام باقرعليه‌السلام رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: خداى تعالى مى فرمايد به عزت و جلالم و عظمت و كبريائيم ، و نور و علو و بلندى مكانم قسم كه بنده اى خواسته خود را بر خواسته من اختيار نكند جز آنكه امورش را پريشان كنم و دنيايش را درهم سازم و دلش را بدان مشغول دارم و از مال دنيا به او ندهم جز همانقدر كه مقدار او كرده ام و به عزت و جلالم و عظمت و نور و علو و ارتفاع مكانم قسم كه بنده اى خواسته مرا برخواسته خودش برنگريد جز آنكه ملائكه من او را نگهدارى كنند و آسمانها و زمينها را متكفل رزق او گردانم و از پس تجارت هر تاجرى من پشتيبان اويم و دنيا مطيعانه بسوى او روى آورد.

اميرالمؤمنين علىعليه‌السلام فرمود:

ان ما اخاف عليكم اثنتيين : اتباع الهوى و طول الامل اما تباع الهوى فانه يصد عن الحق و امام طول الامل فينسى الاخره :

يعنى : فقط از دو چيز بر شما مى ترسم ؛ آن دو چيز يكى پيروى هوى و هوس ‍ است ديگرى درازى آرزو. اما پيروى هوى و هوس شما را از راه حق باز مى دارد و اما درازى آرزو هم آخرت را از ياد شما مى برد.

مكارى - پيمان شكنى - فريبكارى

امام صادقعليه‌السلام فرمود كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده :

ليس منا من ماكر مسلما كسى كه به مسلمانى نيرنگ زند از ما نيست

در خبر ديگر فرمود: هر كس كه نسبت به پيشواى بر حقى دغلى و پيمان شكنى كند روز قيامت با دهن كج وارد محشر مى گردد تا بدوزخ رود.

اصبغ بن نباته گفت اميرالمؤمنين علىعليه‌السلام كه روزى بر منبر كوفه سخنرانى مى كرد فرمود: اى مردم بدانيد كه چنانكه نيرنگ و دغلى بد نبود من سياستمدارترين مردم بودم بدانيد كه براى هر نيرنگى هرزگى به دنبال است و براى هرزگى ناسپاسى و خيانتى در پى و آگاه باشيد كه نيرنگ و هرزگى و خيانت در آتشند.

دروغ و دروغگوئى

بيست و دو حديث در اين باره از ائمه اطهارعليهم‌السلام صادر شده كه برخى از آنها به نظر خواننده گرامى مى رسد.

امام باقرعليه‌السلام فرمود على بن الحسينعليه‌السلام به فرزندانش ‍ مى فرمود: از دروغ بپرهيزيد از صغيره اش و كبيره اش ، در هر مورد جدى يا شوخى ؛ زيرا كه هرگاه كسى دروغ كوچكى گويد به دروغ بزرگ نيز جرى مى شود. مگر فرمايش رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را بياد نداريد كه فرموده است : بنده اى پيوسته راست مى گويد (يعنى راستگوئى ملكه او مى شود) تا اينكه خدا او را صديق نويسد و بنده اى پيوسته دروغ مى گويد تا اينكه خداوند او را كذاب نويسد.

امام باقرعليه‌السلام فرمود: خداى متعال براى جنس بديها قفلهائى قرار داده و كليدهاى آنها را شراب گردانيده و دروغ بدتر از شراب است

معاويه بن وهب گفت از امام صادقعليه‌السلام شنيدم مى فرمود: نشانه و علامت آدم دروغگو آنست كه از آسمان و زمين و مشرق و مغرب به تو خبر مى دهد ولى هرگاه از حلال و حرام خدا چيزى از او بپرسى چيزى در چنته اش نيست

در خبرى نزد امام صادقعليه‌السلام نامى از حائك (يعنى دروغ باف) برده شد كه دروغ باف ملعون است ، فرمود مقصود كسى است كه بر خدا و رسول او دروغ ببافد.

در خبرى ديگر اميرالمؤمنين علىعليه‌السلام فرمود:

لا يجد عبد طعم الايمان حتى يترك الكذب هزله وجده :

بنده اى طعم ايمان را نمى چشد مگر آنگاه كه دروغگوئى را ترك كند چه شوخى باشد و چه جدى

امام صادقعليه‌السلام فرمود: عيسى بن مريمعليه‌السلام فرموده :

من كثر كذبه ذهب بهائه

هر كه زياد دروغ بگويد آبرو و نورانيتش زائل مى گردد.

در خبر ديگرى فرمود: سخن سه گونه است : سخن راست - سخن دروغ و سخنى كه باعث اصلاح ميان مردم باشد. از آن حضرت پرسيدند اصلاح ميان مردم چگونه است ؟ فرمود: سخنى درباره كسى مى شنوى كه اگر آنرا بطرف برسانى بد دل مى شود ولى شما كه به آن طرف بر مى خورى مى گوئى از فلانى شنيدم كه درباره تو سخن خوبى چنين و چنان مى گفت (و در چنين موردى كه اصلاح ميان مردم منظور شود دروغ گفتن مستحسن است).

در خبر ديگرى فرمود: هر دروغى يك روزى بازپرسى شود مگر در سه مورد:

اول در ميدان نبرد مردى با دشمن كيد كند در اين مورد گناهى بر او نيست دوم مردى كه ميان دو كس را اصلاح كند بطوريكه با هر يك بر خلاف آن ديگرى برخورد نمايد. (مثل اينكه به هر كدام بگويد تقصير از تو است و طرف تو بى تقصير است و يا بر خلاف آنچه از بدگوئى نسبت به ديگرى شنيده است بگويد تا دل آنها را به هم نزديك و نرم كند).

سوم مردى كه به خانواده اش چيزى وعده داده و قصد ندارد آنرا به انجام رساند.

دورو و دو زبان

امام صادقعليه‌السلام فرموده است :

من لقى المسلمين بوجهين و لسانين جاء يوم القيامه و له لسانان من نار.

كسى كه با دورو و دوزبان با مسلمانان برخورد نمايد روز رستاخيز با دو زبان آتشين بمحشر آيد.

امام باقرعليه‌السلام نيز فرموده : بدترين بندگان بنده ايست كه داراى دو رو و دو زبان است : در حضور برادرش او را تمجيد و تعريف مى نمايد و در غيابش گوشت او را مى خورد يعنى غيبت و بدگوئى مى كند.

قهر كردن برادران دينى از يكديگر

در وصيت مفضل نوشته است كه امام صادقعليه‌السلام مى فرمود: دو مرد به حالت قهر از هم جدا نشوند جز آنكه يكى از آنها مستحق بيزارى و لعنت است و چه بسا هر دو مستحق بيزارى باشند.

عرض شد قربانت ، اين جزاى ستمكار است از آن دو، مظلوم چه تقصيرى دارد؟ فرمود: براى آنكه برادرش را براى صلح و آشتى با خويش دعوت نمى كند و از گفته او صرف نظر نمى كند. شنيدم پدرم مى فرمود: هرگاه دو نفر با هم نزاع كنند و يكى بر ديگرى پيروز شود، آنكه مظلوم واقع شده لازم است پيش آنكه بر او پيروز شده برود و بگويد: اى برادر، من به تو زور گفتم و من ستم كردم تا به اين طريق قهرى و متار كه مابين شان قطع شود زيرا كه خداى تبارك و تعالى حكيم و عادل است ، حق مظلوم را از ظالم مى ستاند.

در خبر ديگر امام صادقعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت كرده است كه فرمود: لاهجره فوق ثلاث : بيش از سه روز قهر و متاركه جايز نيست

ابابصير گويد از امام صادقعليه‌السلام پرسيدم از مردى كه با خويش ‍ خود قطع مراوده مى كند براى اينكه به مذهب حق نيست ؟ فرمود سزاوار نيست قطع مراوده كند.

از امام صادقعليه‌السلام فرمود پدرم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى فرمود: دو مسلمانى كه از همديگر قهر كنند و سه روز بر اين حال بمانند و با هم آشتى نكنند، هر دو از اسلام بيرون روند و مابين آنها دوستى و مودت دينى نباشد، و هرگاه يكى از آن دو در حرف زدن با برادرش سبقت بگيرد، روز قيامت نيز در دخول بهشت بر آن ديگرى سبقت خواهد گرفت

قطع رحم يا ترك رابطه خويشاوندى

امام باقرعليه‌السلام فرمود: در كتاب علىعليه‌السلام است كه : سه خصلت است كه هر كه داراى آن سه خصلت باشد نميرد تا اينكه وبال آنها را ببيند: تجاوز به حقوق ديگران ترك خويشاوندى و قسم دروغ خوردن كه بدان وسيله با خدا مبارزه مى شود. و بدانيد كه سريعترين طاعتى كه ثوابش ‍ زود عايد صاحبش مى شود صله رحم است و براستى كه مردمى هستند كه فاجر و نابكارند ولى صله رحم بجا مى آورند و در نتيجه ثروت و دارائيشان زياد مى شود و ثروتمند مى گردند. و براستى كه قسم دروغ و ترك خويشاوندى خانه ها را ويران و مانند بيابان خشك از سكنه خالى مى گذارد و رابطه خويشى را قطع مى نمايد. و قطع رابطه خويشى موجب قطع نسل است

امام صادقعليه‌السلام فرمود: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده :

لا تقطع رحمك و ان قطعك

با خويش خود قطع رابطه مكن اگرچه او با تو قطع كند.

از اميرالمؤمنين علىعليه‌السلام روايت شده كه آن حضرت در خطبه اى فرمود:

اعوذ بالله من الذنوب التى تعجل الفناء.

پناه مى برم بخدا از گناهانى كه زود انسان را هلاك مى كنند. عبدالله ابن الكواء برخواست و عرض كرد يا اميرالمؤمنين ، آيا گناهانى هستند كه زود هلاك مى كنند؟ آن حضرت فرمود: آرى ، واى بر تو، آن قطع رحم است بدانيد كه خاندانى با هم اجتماع مى كنند و به همديگر كمك مى كنند و از حال هم مى پرسند با اينكه بد كارند خداوند متعال روزى آنها را فراوان مى دهد و بالعكس خانواده اى از همديگر متفرق و قطع رحم مى كنند و صله بجا نمى آورند، خداوند آنها را محروم مى كند و روزيشان تنگ مى شود.

اميرالمؤمنين علىعليه‌السلام در خبر ديگر فرموده است :

اذا قطعوا الارحام جعلت الاموال فى ايدى الاشرار:

وقتيكه خويشاوندى بريده شود اموال در دست اشرار افتد.

عقوق والدين يا ناسپاسى پدر و مادر

در مورد عقوق والدين ٩ حديث وارد شده از جمله چند حديث ذيل است :

امام صادقعليه‌السلام فرموده : نزديكترين جمله و كمترين فاصله به عقوق والدين كلمه اف است (كه با گفتن اين كلمه به پدر و مادر ناسپاسى خود را ابراز نمائى) و اگر خداوند چيزى پست تر از اين كلمه مى دانست ، از آن نهى مى كرد(٣٣).

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده :

كن بارا و اقتصر على الجنه و ان كنت عاقا (فظا) فاقتصر على النار:

نيكوكار و نيك رفتار باش تا كاخ ‌نشين بهشت باشى و اگر عاق پدر و مادر و بدرفتار باشى به دوزخ بساز.

امام صادقعليه‌السلام فرمود: چون روز قيامت شود پرده اى از پرده هاى بهشت را برگيرند و هر ذی روحى از پانصد سال راه ، نسيم آن را احساس ‍ مى نمايد، مگر گروهى راوى پرسيد آن گروه كيانند؟ حضرت فرمود: آنهائيكه عاق والدينند.

در خبر ديگر فرمود:

من نظر الى ابويه نظر ماقت و هما ظالمان له لن يقبل الله له صلوه

هر كس با نگاه خشم آلود به پدر و مادرش نگاه كند - هر چند در حالى باشد كه نسبت به او ستمى روا داشته اند - خداوند نماز او را نمى پذيرد.

در خبر ديگر امام باقرعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت نموده كه آن حضرت ضمن يك سخنرانى فرمود:

«... از عقوق والدين بپرهيزيد، زيرا كه نسيم بهشت از مساحت هزار سال راه به مشام مى آيد ولى عاق والدين و قاطع رحم و پيرمرد زناكار و دامن كشان متكبر آنرا احساس نمى كنند. زيرا كبريائى فقط مخصوص پروردگار جهانيان است ...».

در خبر ديگر امام باقرعليه‌السلام فرمود: پدرم روزى مردى را ديد با فرزندش مى رفت و فرزند بر بازوى پدر تكيه كرده بود. فرمود: پدرم از بس از آن فرزند بدش آمد ديگر تا آخر عمرش با وى صحبت نكرد.

انكار و تيزى جستن از نسب

بابى است متضمن سه حديث كه مضمون آنها اينست كه :

امام صادقعليه‌السلام فرموده : هر كس حسب و نسب خود را انكار نمايد و از آن تبرى جويد بخدا كافر شده هر چند كم ارزش باشد.

كسى كه مسلمانان را بيازارد و خوار شمارد

هشام بن سالم گويد شنيدم كه امام صادقعليه‌السلام مى فرمود: خداى متعال فرموده است هر كس بنده مؤمن مرا بيازارد بايد با من اعلان جنگ دهد، و هر كس بنده مؤمن مرا گرامى دارد بايد از غضب من ايمن باشد. و اگر در ميان مشرق و مغرب از آفريدگانم بجز يك مؤمن با پيشواى عادلى نباشند، به عبادت آن دو از جميع آنچه در زمين آفريده ام اكتفا مى كنم و آسمان هاى هفتگانه و زمينها به خاطر آن دو برپا بمانند و از ايمانشان براى آنها انسى قرار مى دهم كه نيازمند انس گرفتن بچيز ديگرى نباشند.

امام صادقعليه‌السلام در خبر ديگرى فرمود: چون روز قيامت شود مناديى ندا كند كجايند روگردانان از اولياء و دوستانم ؟ پس گروهى كه چهره هايشان بى گوشت و به شكل اسكلت باشد برخيزند و حاضر شوند. پس گفته شود: اينان اند كه مؤمنين را آزردند و رو در روى آنها ايستادند و با آنها مخالفت كردند و بر آنها در دينشان سخت گرفتند. سپس دستور دهند آنان را به جهنم برند.

در خبر ديگر امام صادقعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت كرده كه آن حضرت فرمود:

قال الله تبارك و تعالى : من اهان لى وليا فقد ارصد لمحاربتى :

خداى تعالى فرموده است : هر كس به يك دوست من توهين نمايد بجنگ با من كمين كرده است

از امام صادقعليه‌السلام - رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

خداى متعال فرمود: كسيكه به يك دوست من توهين نمايد براى جنگ با من كمين كرده است بنده اى به من تقرب نجسته است به چيزى كه محبوب تر باشد پيش من از آنچه واجب گردانيده ام بر او. و حقا كه گاهى بنده اى با انجام نوافل بمن تقرب مى جويد تا آنكه او را دوست مى دارم و چون دوست داشتمش گوش او مى شوم كه بدان مى شنود و چشم او مى شوم كه بدان مى بيند و زبان او مى شوم كه بدان سخن مى گويد و دست او مى شوم كه بدان از خود دفاع كند. اگر مرا بخواند، اجابت كنم ، اگر خواهشى كند عطا كنم و من در هيچ كارى كه انجام مى دهم ترديد ندارم بمانند ترديدى كه از مرگ مؤمن دارم زيرا كه او از مرگ بدش آيد و من ناخوش آيندى او را بد دارم

كسى كه لغزشها و عيوب مؤمنين را جويا شود

امام باقرعليه‌السلام و امام صادقعليه‌السلام فرمودند: نزديكترين مرحله اى كه بنده اى به كفر قدم مى گذارد آنگاه است كه آن بنده با مردى در راه دين برادرى كند سپس خطاها و لغزشهاى او را بشمارد تا روزى او را بدان ها سرزنش نمايد.

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

يا معشر من اسلم بلسانه و لم يخلص الايمان الى قلبه لاتذموا المسلمين و لا تتبعوا عوراتهم فانه من تتبع عوراتهم ، تتبع الله عوراتهم و من تتبع الله تعالى عوراته يفضحه و لو فى بيته

اى گروهى كه به زبان اسلام آورديد و ايمان خالص به دلهايتان جا نگرفته است ، مسلمانان را نكوهش نكنيد و عيوب آنان را پى جوئى نكنيد زيرا هر كس عيوب مسلمانان را پى جوئى كند، خداوند عيوب او را پى جوئى كند، و كسى را كه خداوند عيوبش را پى جوئى كند رسوايش گرداند هر چند در خانه اش باشد.

چند خبر ديگر بهمين مضامين بعبارات ديگر در اين مورد بيان شده است

سرزنش مؤمنان

امام صادقعليه‌السلام فرمود: هر كه مؤمنى را سرزنش نمايد خداوند در دنيا و آخرت او را سرزنش نمايد.

در خبر ديگر فرمود:

من عير مؤمنا بذنب لم يمت حتى يركبه :

هر كس مؤمنى را بگناهى سرزنش كند، نميرد تا آنكه خود همان را مرتكب شود.

غيبت و بهتان زدن

غيبت آنست كه كسى در غياب شخص آبرومندى حرفى زند كه اگر آنرا بشنود دلگير شود. اگر اين حرف و بدگوئى كه درباره وى نموده راست و درست باشد، غيبت است و اگر دروغ باشد بهتان است و در اين مورد شش ‍ حديث وارد شده كه چند حديث آن بنظر خواننده محترم مى رسد.

امام صادقعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت نموده كه آنحضرت فرمود: غيبت اثرش در دين مرد، سريعتر است از اثر خوره در درون شخص ؛ و فرمود: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده :

الجلوس فى المسجد انتظار للصلوه عباده ما لم يحدث

نشستن در مسجد به انتظار نماز عبادت است تا وقتيكه حدثى سر نزند.

عرض شد: مقصود از حدث چيست يا رسول الله ؟ فرمود: غيبت كردن است

داود بن سرحان گفت از اباعبدالله (امام صادق)عليه‌السلام از غيبت پرسيدم ؛ فرمود: غيبت آنست كه ببرادر دينى خود كارى را كه نكرده است نسبت دهى و در پشت سرش امرى را كه خداوند بر او پوشانيده و حدى بر او اقامه نشده منتشر نمائى(٣٤).

از امام صادقعليه‌السلام پرسيدند كفاره غيبت چيست ؟ فرمود: هر وقت بياد آن افتادى از خداوند براى كسيكه غيبتش نموده اى طلب آمرزش ‍ نمائى

امام صادقعليه‌السلام فرمود: كسيكه به مرد مؤمن و يا زن مؤمنه اى بهتان زند چيزى را كه در او نيست ، خداوند او را در طينت خيال برانگيزد تا از عهده آنچه گفته است بيرون آيد. راوى پرسيد: طينت خبال چيست ؟ فرمود چركى است كه از فروج زنان زناكار بيرون آيد.

حرمت روايت بر ضرر مؤمن

مفضل گويد امام صادقعليه‌السلام بمن فرمود: هر كس خبرى به ضرر مؤمنى روايت كند و مقصودش اين باشد كه او را در نظرها خوار كند و آبرويش را بريزد و جوانمرديش را خراب كند تا از چشم مردم بيفتد، خداوند او را از ولايت و دوستى خود بيرون كند و به ولايت شيطان كشاند و شيطان هم او را نپذيرد.

در خبر ديگر از امام صادقعليه‌السلام پرسيدند در حديث آمده كه :

عوره المؤمن على المؤمن حرام

(عورت مؤمن بر مؤمن حرام است) مقصود چيست ؟ فرمود: مقصود اين نيست كه از بدن او قسمتى برهنه شود و تو ببينى بلكه مقصود آنست كه بر ضرر او چيزى بگوئى يا عيب او را آشكار نمائى

نهى از شماتت مؤمن

امام صادقعليه‌السلام در حديثى فرموده :

لا تبدى الشماته لاءخيك فيرحمه الله و يصيرهابك

در گرفتارى برادر دينى ات اظهار خوشى و شادمانى مكن تا خدا به او ترحم كند و آن گرفتارى را به تو دهد.

و فرمود:

من شمت بمصيبه نزلت باخيه لم يخرج من الدنيا حتى يفتتن بها.

هر كس در مصيبتى كه به برادرش وارد شده او را شماتت نمايد از دنيا نرود تا اينكه به همان مصيبت گرفتار شود.

دشنام دادن

امام باقرعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت نموده كه آنحضرت فرمود: دشنام دادن مؤمن هرزگى و فسق است و جنگ با او كفر است ، و خوردن گوشت او (يعنى در پشت سرش بدگوئى كردن) گناه است حرمت مالش مانند حرمت خون اوست

در خبر ديگرى آنحضرت فرمود:

لاتسبوا الناس فتكتسبوا العداوه بينهم :

به مردم دشنام ندهيد تا ميان آنها دشمنى كسب نمائيد.

از امام باقر يا صادقعليهما‌السلام روايت شده كه چون لعنتى از دهان كسى بيرون آيد در تردد باشد. اگر مجوزى پيدا كند (يعنى بطرفى كه لعنت شده مستحق لعن باشد) مى رسد وگرنه به صاحبش بر مى گردد.

امام باقرعليه‌السلام در خبر ديگر فرمود: هيچ انسانى چشم در چشم مؤمنى او را سرزنش نمى كند مگر اينكه به بدترين مرگها مى ميرد و سزاوار است كه همچو كسى بخير باز نگردد.

تهمت و سوء ظن

امام صادقعليه‌السلام فرمود: هرگاه مؤمنى برادر دينى خود را متهم نمايد ايمان از قلبش زايل شود چنانكه نمك در آب زايل شود.

در خبر ديگر فرمود: كسى كه برادر دينى خود را تهمت زند، ميان آنها حرمتى نمى ماند و كسى كه با برادر دينى خود مانند ساير مردم معامله كند از پيمان مودت و برادرى بيرون شده است

كسى كه به برادر مؤمن خود خيرخواهى نكند

امام صادقعليه‌السلام مى فرمود شنيدم كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: هر كس در حاجت برادر مؤمنش تلاش نمايد ولى غرضش برآورده شدن آن نباشد - يعنى با اخلاص كامل سعى در انجام آن ننمايد - بخدا و رسولش خيانت كرده است

در خبر ديگرى ابوبصير گويد شنيدم امام صادقعليه‌السلام مى فرمود: هرگاه مردى از دوستان ما براى حاجتى از برادر دينيش كمك بخواهد و بقدر توانائى خود در برآوردن حاجت او نكوشد بخدا و رسول خدا و مؤمنين خيانت كرده است ابوبصير گويد عرض كردم يابن رسول الله مقصودتان از مؤمنين كيانند؛ فرمود از زمان اميرالمؤمنينعليه‌السلام تا آخرشان

خلف وعده

دو خبر در اين مورد از امام صادقعليه‌السلام صادر شده به شرح ذيل :

١ - هشام بن سالم گفت شنيدم امام صادقعليه‌السلام مى فرمود:

عده المؤمن اخاه نذر. لاكفاره له ، فمن اخلف فبخلف الله بداء و لمقته تعرض

وعده دادن مؤمن به برادر دينى خود نذرى است كه كفاره ندارد(٣٥) . پس ‍ كسى كه خلف وعده كند به وعده خلافى در برابر امر پروردگار آغاز كرده و خود را در معرض دشمنى خدا درآورده است و اينست معنى گفتار خداوند:

( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿ ٢ ﴾ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّـهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ ) :

اى كسانى كه ايمان آورده ايد چرا آنچه را كه عمل نمى كنيد مى گوئيد؟ دشمنى بزرگى است نزد خداوند كه بگوئيد آنچه را كه عمل نمى كنيد.

٢ - فرمود رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده :

من كان يؤ من بالله و اليوم الاخر، فليف اذا وعد:

كسى كه ايمان بخدا و روز جزا داشته باشد بايد به وعده اى كه داده ، وفا كند.

كسى كه خود را از برادر مؤمنش پنهان دارد

امام صادقعليه‌السلام فرمود: هر آن مؤمنى كه ميان او و مؤمنى حجاب باشد خداى متعال ميان او و بهشت هفتاد هزار ديوار قرار دهد كه ميان هر ديوارى تا ديوار ديگر مسافت هزار سال فاصله باشد.

در خبر ديگر امام باقرعليه‌السلام در پاسخ اباحمزه كه در اين مورد سئوال نموده بود فرمود: اى اباحمزه هر مسلمانى كه پيش مسلمانى براى ديدار او يا براى طلب حاجتى بيايد و او در منزلش باشد و از او اجازه ورود بخواهد و او اجابت نكند، پيوسته در لعنت خدا باشد تا زمانى كه بهم برسند...

كسى كه برادر دينيش از او كمك بخواهد و او كمك نكند

امام صادقعليه‌السلام فرموده : هر مردى از شيعيان ما پيش يكى از برادران دينى خود بيايد و از او براى حاجتى كمك بخواهد و با توانائى او را يارى نكند خداوند او را مبتلا مى فرمايد به اينكه حاجت ديگرى را از دشمنان ما برآورد تا خدا او را بدان عمل روز قيامت شكنجه دهد.

كسى كه مؤمنى را از چيزى كه نزد او و يا ديگرى است و بدان نياز دارد منع نمايد

امام صادقعليه‌السلام فرمود: هر مؤمنى كه مؤمن ديگرى را از چيزى كه نزد او و يا نزد ديگرى است و بدان نياز دارد منع نمايد، خداوند او را در روز قيامت با روى سياه و چشمان كبود در حالى كه دو دستش بگردنش بسته باشد بپا مى دارد، پس گفته شود اينست آن خائنى كه خدا و رسولش را خيانت كرده است سپس دستور دهند او را به آتش اندازند.

در خبر ديگرى فرمود: كسى كه خانه اى دارد و مؤمنى براى نشستن در آن نيازمند است و او آنرا از وى دريغ دارد خداى متعال به ملائكه خطاب نمايد اى فرشتگانم ، بنده من به بنده ام از نشستن در خانه دنيا بخل ورزيد. قسم به عزت و جلالم كه او هرگز در بهشت من ساكن نخواهد شد.

كسى كه مؤمنى را بترساند

امام صادقعليه‌السلام فرمود رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده : هر كس به مؤمنى چنان نگاه كند كه از آن نگاه ، آن مؤمن بترسد، خداى متعال در روزى كه سايه اى بجز سايه او نيست او را بترساند.

در خبر ديگر فرمود: هر كه مؤمنى را از سلطانى بترساند كه از ناحيه او به او بدى مى رسد و نرسد، جاى او در دوزخ است و هر كس مؤمنى را از سلطانى بترساند كه از ناحيه او بدى به او مى رسد و برسد، پس آن شخص با فرعون و آل فرعون در آتش دوزخند.

و در خبر ديگر فرمود: هر كه به نيم كلمه بر ضرر مؤمنى كمك نمايد، روز قيامت خدا را ملاقات نمايد در حالى كه ميان دو چشمش نوشته است : از رحمت من نااميد است

سخن چينى

امام صادقعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت نموده كه آن حضرت فرمود: شما را به بدان و شريرترين شما خبر ندهم ؟ عرض كردند: چرا يا رسول الله ، فرمود:

المشاؤ ن بالنميمه ، المفرقون بين الاحبه ، الباغون للبرآء المعايب

آنان ، روندگان به سخن چينى ؛ جدائى افكنان بين دوستان ، ستمگران عيب جو براى پاكانند.

خبر ديگرى نيز به همين مضمون آمده از امام باقرعليه‌السلام و امام صادقعليه‌السلام وارد شده است

كسى كه اطاعت مخلوق نمايد در نافرمانى خالق

امام صادقعليه‌السلام فرمود: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده : هر كه خشنودى مردم را در سخط خدا بجويد، خداوند ستاينده او را نكوهش كننده او قرار دهد.

در خبر ديگر فرموده : كسى كه خشنودى مردم را در چيزى كه خدا را بخشم آورد، بجويد، ستاينده او از مردم ، نكوهش كننده او شود و كسى كه اطاعت خدا را به غضب مردم مقدم شمارد، خداوند دشمنى هر دشمنى را از او كفايت كند و حسد هر حسودى و ستم هر ستمگرى را از او باز گرداند و خداوند يار و پشتيبان او باشد.

در عقوبات زودرس بعضى گناهان

امام باقرعليه‌السلام دو حديث از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل فرموده كه مضمون هر دو حديث مشابه هم است

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: پنج گناه است كه اگر به يكى از آنها برخورديد پناه به خدا بريد:

١ - فحشاء (زنا) در قومى آشكار و علنى نمى شود مگر اينكه طاعون و بيماريهائى كه در ميان گذشتگانشان نبوده ، در ميان آنها پديدار مى گردد.

٢ - كم فروشى در كيل و وزن نكنند مگر اينكه گرفتار قحطى و سختى معيشت و جور سلطان ستمگرى گردند.

٣ - زكات را از مستحقى دريغ ندارند جز آنكه باران آسمان از آنها باز داشته شود و اگر براى خاطر چهارپايان نباشد، ابدا باران نبارد.

٤ - عهد و پيمان خدا و رسولش را نشكنند جز آنكه خدا دشمنانشان را بر آنها مسلط گرداند و قسمتى از آنچه در دست دارند بگيرند.

٥ - حكم بغير ما انزل الله نكنند، جز آنكه خداى متعال جنگ و ستيز در ميان آنها بياندازد.

در خبر ديگر فرمود: پس از من ، زمانى كه زنا ميان مردم علنى گردد

مرگ مفاجات زياد شود و چون در پيمانه و وزن كم فروشى گردد خداوند به قحطى و كميابى مبتلا سازد و چون زكات را منع دارند زمين هم بركاتش را از زراعت و ميوه جات و معادن باز دارد. و چون در صدور احكام ستم روا دارند به عقوبت همكارى با ستمكارى و دشمنى گرفتار گردند و هرگاه پيمان خود را بشكنند، خداوند دشمنانشان را برايشان مسلط گرداند و هرگاه پيمان خود را بشكنند، خداوند دشمنانشان را برايشان مسلط گرداند و هرگاه قطع رحم نمايند ثروت و دارائى در دست اشرار افتد و چون امر به معروف و نهى از منكر را ترك نمايند و از نيكان اهل بيت من پيروى ننمايند، خداوند بدانشان را بر آنها مسلط گرداند، آنوقت نيكانشان دعا كنند براى آنها مستجاب نشود.

همنشينى با گنهكاران

از امام صادقعليه‌السلام فرمود: براى مؤمن شايسته نيست كه در مجلسى كه نافرمانى خدا مى شود بنشيند و نتواند وضع آن مجلس را تغيير دهد.

در خبر ديگرى فرمود: براى مسلمان سزاوار نيست با آدم هرزه و احمق و دروغگو برادرى كند.

در خبر ديگرى فرمود: اميرالمؤمنين علىعليه‌السلام روزى به منبر رفت و فرمود: براى مسلمان شايسته است كه از سه كس اجتناب كند: آدم بى باك و هرزه گو - احمق و دروغگو. اما آدم بى باك و هرزه گو، كار خود را براى تو زينت دهد و دوست دارد تو هم مثل او باشى و تو را نه بر امر دين و نه بر امر دنيايت ، كمك ننمايد، و مصاحبت با او جفاكارى و سخت دلى مى آورد و آمد و رفت او با تو ننگ باشد.

و اما احمق ، تو را به امر خير و نيكى رهنمون نباشد و براى باز گرداندن بدى از تو اميدى به او نباشد اگرچه خود را به تعب اندازد، و چه بسا قصد رساندن سود بتو دارد و از حماقتش ضرر بتو مى رساند. پس مرگ او بهتر از زنده بودنش و سكوتش بهتر از سخن گفتنش و دوريش بهتر از نزديكيش بتو است

و اما دروغگو، براى اينكه زندگى با او به تو گوارا نباشد، سخن تو را نزد ديگران برد و سخن ديگران را نزد تو آرد. هرگاه داستانى تمام شود» داستان ديگرى به دنبالش افزايد تا جائيكه راست هم بگويد كسى سخنش را باور نكند. و ميان مردم دشمنى افكند و در سينه ها كينه ها بروياند. پس خدا را بپرهيزيد و مواظب خود باشيد.

در خبر ديگرى امام صادقعليه‌السلام در جواب سائلى كه از معنى گفتار خداى متعال در آيه :

( وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّـهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ...) الخ - النساء - ١٣٧:

و به تحقيق در كتاب كريم بر شما نازل شده است كه هرگاه شنيديد كه آيات خدا مورد كفر و استهزاء قرار گرفته در آن مجلس منشينيد، اگر نشستيد شما هم مثل آنهائيد، فرمود مقصود اين است كه هرگاه شنيديد مردى حق را انكار مى كند و آنرا تكذيب مى كند و به ائمه بد مى گويد پس برخيز و با او منشين هر كه خواهد باشد(٣٦).