سلوك علوى

سلوك علوى20%

سلوك علوى نویسنده:
گروه: امام علی علیه السلام
صفحات: 200

سلوك علوى
  • شروع
  • قبلی
  • 200 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 180198 / دانلود: 3654
اندازه اندازه اندازه
سلوك علوى

سلوك علوى

نویسنده:
فارسی

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

17

18

19

20

21

22

23

24

25

26

27

28

29

30

31

32

33

34

35

36

37

38

39

40

41

42

43

44

45

46

47

48

49

50

51

52

53

54

55

56

57

58

59

60

61

62

63

64

65

66

67

68

69

70

71

72

73

74

75

76

77

78

79

80

81

82

83

84

85

86

87

88

89

90

91

92

93

94

95

96

97

98

99

100

101

102

103

104

105

106

107

108

109

110

111

112

113

114

115

116

117

118

119

120

121

122

123

124

125

126

127

128

129

130

131

132

133

134

135

136

137

138

139

140

141

142

143

144

145

146

147

148

149

150

151

152

153

154

155

156

157

158

159

160

 ب) خانواده هاى دو قطبى (ناهماهنگ):

در مقابل نمونه بالنده و سرزنده خانواده هماهنگ ، با نمونه هاى ديگرى از خانواده ها با مديريت متفاوت روبه رو مى شويم ، اگر خانواده ها به صورت دو قطبى باشند و پدر ومادر در سياست هاى تربيت خودشان هماهنگى و وحدت نظر نداشته باشند، چنين خانواده هايى دو قطبى ناميده مى شوند. يك قطب پدر و قطب ديگر مادر. تاءثير خانواده هاى دو قطبى در پيدايش ‍ روحيه اى به نام تعارض بسيار مؤثر است . تعارض يك اصطلاح روان شناسى و يك وضعيت بد روانى است . زمانى كه دو مسئله در عرض هم قرار گيرند كه از جهت شدت كيفيت و تقويت هر دو جاذبه و دافعه شان يك سان باشد و فرد ناچار باشد يكى را انتخاب كند، در اين حال وضعيت دشوارى ايجاد مى شود؛ زيرا امكان چشم پوشى از يك طرف بسيار دشوار مى شود.

 راه هاى ايجاد محيط آرام در خانواده

با تدابيرى مى توان محيط خانواده را صميمى كرد تا فرزندان درد دل هايشان را با والدين مطرح كنند و حرف هايشان را بزنند. اگر چيزى مى خواهند، از آنان بخواهند. گاهى مى شنويم كه پدرى با پسر جوانش ‍ دوست است يا با او به مسافرت مى رود، راه مى رود و درد دل مى كند؛ اما گاهى رابطه ها تشريفاتى است . احوالى پرسيده مى شود و به سلام و عليكى قانع هستند؛ يعنى آن قدر فاصله زياد است كه حرفى براى گفتن ندارند. صميميت وجود ندارد. براى ايجاد محيطى آرام و صميمى اصول زير مى تواند كارگشا باشد:

۱۶۱

 ۱. وجود صميمت بين پدر و مادر؛

اگر مى خواهيم فرزندان با ما صميمى بوده ، همكارى و اطاعت داشته باشند بايد خودمان با هم صميمى باشيم . عمل صميمانه اعضاى خانواده مى تواند راه و جهت صحيح را به فرزندان منتقل كند. حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

مردم را با غير زبانتان - عملا - به خوبى ها دعوت نماييد. (۳۳۱)

 ۲. هوشيارى و دقت و حسابگرى ؛

اگر فرزند احساس كند اوليايش انسان هاى هوشيار و مشكل گشايى هستند، در آن ها ايجاد صميميت و اعتماد مى شود. اگر خانواده ساده لوح ، ضعيف و غير هوشيار باشد، فرزندان احساس صميميت نمى كنند، موضع گيرى مى كنند و كار خودشان را انجام خواهند داد.

 ۳. رفتار اخلاقى و شخصيت تربيتى ؛

بايد فرزندان خاطره خوبى از رفتار اخلاقى و شخصيت تربيتى والدين داشته باشند و احساس كنند كه والدينشان راستگو، عادل و رستگارند.

 ۴. برخورد منطقى با خطاهاى فرزندان ؛

نبايد با ديدن كوچك ترين تخلف فرزند، عكس العمل شديد نشان داد. برخورد منطقى با خطاها و لغزش فرزندان از اصول مهم ايجاد صميميت است .

_________________________

۳۳۱- اصول كافى ، ج ۳، ص ۱۲۴.

۱۶۲

 ۵. بها دادن به نقاط قوت فرزندان ؛

امتياز دادن و تشويق كردن فرزندان در برابر كارهاى مثبت ، نقش ارزنده اى در ايجاد صميميت دارد.

 ۶. ايجاد محيطى صميمانه براى بحث و گفتگو؛

انسان بايد وقت كافى در اختيار فرزندان بگذارد، براى آن ها قصه و داستان بگويد، موضوعى را طرح و پيرامون آن به بحث و گفتگو بپردازد. موقع صحبت كردن فرزند، كاملا گوش دهد، به او نگاه كند و لبخند بزند و به بحث و بررسى موضوع بپردازد.

 ۷. نظرخواهى از فرزندان در امور خانواده ؛

اين روش براى پرورش شخصيت فرزندان بسيار سازنده است ؛ زيرا ايشان نيز داراى فكر و عقيده اند و دوست دارند در خانواده با آن ها مشورت شود كه اگر به اين مهم توجه شود به تدريج آن ها نيز در هنگام مشكلات شخصى ، براى مشورت به سراغ خانواده مى آيند و به سوى غريبه ها و بيگانگان نخواهند رفت .

 ۸. ايجاد محيط همكارى و تقسيم مسئوليت ؛

كارها را بايد خيلى منطقى و عادلانه تقسيم كرد. اگر تقسيم كار نباشد و بى حساب عمل شود گاهى غير عادلانه كارى به يكى از فرزندان تحميل مى شود و نتايج بدى را به بار مى آورد.

 ۹. رعايت عدالت در بين فرزندان ؛

اگر مى خواهيم فرزندانى وفادار و صميمى داشته باشيم . بايد با آن ها رفتار عادلانه داشته باشيم .

۱۶۳

 ۱۰. ايجاد جهان بينى مشترك بين افراد خانواده ؛

ما كتاب هايى خوانده ايم ، مطالبى شنيده ايم ، جلساتى رفته ايم كه فرزندان ما با آن ها آشنا نيستند. آنان كتاب هاى ديگرى مى خوانند، جلسات ديگرى مى روند و تلقى و برداشت هاى ما با هم متفاوت مى شود. در نتيجه ، رفته رفته فاصله ما با آنان بيشتر مى شود. بايد به همديگر نزديك شويم با به تدريج به جهان بينى مشتركى دست پيدا كنيم . (۳۳۲)

 راه هاى رسيدن اركان خانواده به اهداف متعالى

۱. توجه به اهداف ارزشمند؛

در هيچ حال والدين نبايد در تربيت فرزندان برومند از توجه به اهداف ارزشمند و متعالى غفلت بورزند؛ زيرا پدر و مادر پايه گذاران شخصيت فرزندان و معماران خوشبختى آنان هستند. آن ها بايد از موقعيت به دست آمده ، نهايت استفاده را ببرند و همواره شرايط مطلوب را از دست ندهند. حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

براى قلب انسان حالت اقبال و ادبارى است . (۳۳۳)

يعنى انسان ها در مواردى با نشاط و انبساط و سرحال هستند چنانچه در بعضى از زمان ها، گرفته و كسل هستند. بايد در زمان آمادگى اقدام نمود.

_________________________

۳۳۲- دكتر خدايارى ، مسايل نوجوانان و جوانان (با تلخيص و اضافات ).

۳۳۳- سيد جواد مصطفوى ، الكاشف ، ماده دبر، ص ۱۳۹.

۱۶۴

 ۲. شناخت و ايفاى حقوق متقابل

شناخت حقوق متقابل يكديگر و ايفاى اين حقوق نسبت به همديگر و خوددارى از مصاحبت و همنشينى با خانواده هاى ناباب ؛ حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

نيازى به سؤال كردن از شخصيت افراد نيست . شخصيت افراد همان است كه در دوستان آنان وجود دارد. (۳۳۴)

 ۳. ترجيح منفعت زندگى برمنافع شخصى ؛

براى بقا و تداوم و تعالى خانواده و دست يابى به كانونى ارزشمند، مصلحت زندگى را بر منفعت شخصى ترجيح دهند و در راه رسيدن به اهداف متعالى از خود انعطاف پذيرى نشان دهند؛ حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

با لجاجت دوستى حاصل نمى شود. (۳۳۵)

 ۴. رعايت اقتصاد و اعتدال ؛

از دل سختى ها و كوره مذاب زندگى ، آسانى پديد مى آيد. انسان در زندگى با مشكلات گوناگونى مواجه مى شود. همسران متعادل كسانى هستند كه در همه مسائل زندگى ، احساس مشاركت و سهيم بودن مى كنند. اقتصاد و اعتدال زندگى را مراعات و از اسراف و تبذير خوددارى مى كنند. حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

_________________________

۳۳۴- همان ، ماده قرن ، ص ۳۴۹.

۳۳۵- شرح غرر الحكم ، ش ۱۰۴۳۵.

۱۶۵

فردى كه اصول اقتصادى را رعايت كند، هرگز به فقر و ندارى گرفتار نخواهد شد. (۳۳۶)

هم چنين مى فرمايند:

خداوند رحمت كند كسى كه اندازه خويش را بشناخت و از حد خويش ‍ درنگذشت . (۳۳۷)

 ۵. تعادل در عواطف ؛

خانواده متعادل ؛ خانواده اى است كه در بيان عواطف از افراط و تفريط بپرهيزد.

 ۶. هم گرايى و همدلى ؛

زوجين بايد سعى كنند به مرز تفاهم و صميميت برسند. از لجاجت و رقابت ناسالم با همسرتان جدا پرهيز كنيد. جاى آن را به يك دلى و يك رنگى وصميميت بدهيد.

 ۷. مثبت گرايى ؛

شناخت نقاط مثبت شخصيت همسر و تقويت و تشويق كردن آن ، هم چنين شناخت نقاط ضعف و نارسايى او و در صورت امكان برطرف ساختن يا تحمل كردن آن مؤثر است . حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

اگر برادر دينى تو عمل غير صحيحى را انجام داد، براى آن عمل عذرى بتراش

_________________________

۳۳۶- سفينه البحار، باب اقتصاد، ج ۲، ص ۴۳۱.

۳۳۷- المناقب ، ص ۳۷۵.

۱۶۶

و اگر نتوانستى عذر و بهانه اى بياورى بكوش تا از سوى خود، انجام آن عمل را به نوعى توجيه كنى . (۳۳۸)

 ۸. پرهيز از مردسالارى يا زن سالارى ؛

در مديريت درست خانواده ، همواره از حق پيروى كنند و از دامن زدن زه مسئله مرد سالارى يا زن سالارى جدا پرهيز كنند.

 ۹. اولويت فرزندان ؛

در خانواده متعادل و مورد نظر اسلام ، فرزندان جايگاه ارزشمندى دارند و در تصميم گيرى ها و برنامه ريزى ها شركت مى كنند. كمى سن ، دليل برناصواب بودن راءى و نظر نيست . حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

در گوينده سخن منگر، به آنچه مى گويد، نگاه كن . (۳۳۹)

 ۱۰. عمل يك پارچه و صميمى ؛

در تربيت فرزندان ، بايد با رفتارى عادلانه ، يك پارچه ، صميمى و هماهنگ عمل كرد و در توزيع توجه ، محبت و نگاه با نهايت عدالت و انصاف با يكديگر و فرزندان رفتار كرده و از مقايسه رنج آور بين فرزندان پرهيز كرد.

 ۱۱. واقع بينى ؛

بايد در نگرش به مسائل ، به جاى بدبينى و يا خوش بينى ساده لوحانه ، ديدى واقع بينانه داشت .

_________________________

۳۳۸- سفينه البحار، ج ۲، ص ۱۱۰.

۳۳۹- شرح غرر الحكم ، ش ۱۰۱۸۹.

۱۶۷

 ۱۲. اعتلاى سطح عشق و محبت ؛

محبت جوششى زلال است كه از قلوب متصاعد شده و دل ها را زير نفوذ قرار مى دهد. محبت نيروى محركه زندگى است كه وجود آن در زندگى لازم و ضرورى است .

 ۱۳. انتظارات متناسب از يكديگر؛

توقعات و انتظارات بايد متناسب با امكانات و توانمندى يكديگر باشد. به يقين هم خوانى خواسته ها و انتظارات منطقى ، روح تفاهم ، همدلى و شادابى زندگى را افزايش مى دهد. از همديگر انتظار بى جا نداشته باشيد، چنانچه حضرت على (عليه السلام) فرموده اند:

كارى كه از عهده زنان خارج است به ايشان تحميل مكن . (۳۴۰)

 ۱۴. تغافل و مدارا؛

براى دست يابى به يك زندگى سالم و متعادل ، عفو و تغافل از بعضى گفته ها و رفتارها و ناديده انگاشتن بعضى از اشتباهات و بهره گيرى از سعه صدر و بزرگ منشى ، از رموز اساسى تحكيم بنيان خانواده است . حضرت على (عليه السلام) فرموده اند:

انسان عاقل كسى است كه نيمى از وجودش را تحمل ونيمى ديگر را تغافل تشكيل داده باشد. (۳۴۱)

_________________________

۳۴۰- نهج البلاغه ، ماده ريحانه ، ص ۶۳۹.

۳۴۱- الكاشف ، ماده غفل ، ص ۳۱۷.

۱۶۸

 ۱۵. عيب پوشى ؛

از موشكافى عيوب و عيب جويى و به رخ كشيدن آن ها پرهيز شود. بايد عيب پوشى ، سرلوحه مناسبات قرار گيرد تا امنيت روحى و آرامش روانى ، در كانون خانواده برقرار باشد.

 ۱۶. پرهيز از امر كردن ؛

در ارتباط و گفتگوها از لحن آمرانه و تحكمى خوددارى شود و نظرها درباره بهبود زندگى و برخورد مناسب با فرزندان يا ديگران به صورت پيشنهاد ارائه شود. هر كلمه از گفتار انسان ، در بردارنده بار عاطفى و روانى است كه مى تواند تاءثير منفى يا مثبت ايجاد كند. سعى شود از كلمات تواءم با احترام و محبت استفاده شود. حضرت على (عليه السلام) در اين باره مى فرمايند:

خوى نيكو از همه آداب بهتر است . (۳۴۲)

 ۱۷. مهار خشونت ؛

هنگام عصبانيت اين گفتار مشهور على (عليه السلام) مد نظر قرار گيرد:

به هنگام خشم نه تنبيه ، نه دستور، نه تصميم .

 ۱۸. زندگى بر خوش بينى بنا شود؛

با اين نگرش ، سلامت و نشاط زندگى به اطرافيان اهدا مى شود.

 ۱۹. خداباورى و اخلاص ؛

در تمام مراحل زندگى و در ارتباط خانوادگى ، خداوند در نظر باشد و در گفتار و برخورد با همسر و ساير اعضاى خانواده ، نيت خالص شود.

_________________________

۳۴۲- نهج البلاغه ، حكمت ۳۸.

۱۶۹

ايمان و پرهيزگارى ، عامل مهمى در رعايت حقوق متقابل است .

حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

بندگان خدا!پرهيزگارى ، قلعه اى بس استوار و مستحكم است و بدانيد هر كه از درون خود واعظ و زاجرى نداشته باشد، عوامل بيرونى فايده اى نخواهد داشت . (۳۴۳)

 ۲۰. همسان انگارى ؛

نبايد خود را برتر و بالاتر از همسر دانست . او شريك زندگى است . درجات تحصيلى ، موقعيت اجتماعى ، وضعيت سنى و امكانات مالى بايد بر ميزان فروتنى و خضوع بيفزايد. به خصوص زمانى كه در پيشرفت هاى تحصيلى و موفقيت هاى مادى ، همسر هم نقش اساسى داشته است .

 ۲۱. مشاركت و مشورت در زتدگى

نبايد همه كارها را به تنهايى انجام داد، بلكه بايد از همسر و فرزندان نيز كمك گرفت . بايد به جنبه هاى مشترك فكرى و روحى همسر توجه كرد و سعى نمود خصايص مثبت و سازنده هر دو به تدريج بيشتر شود. حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

هر كس مشورت نكند، پشيمان خواهد شد. (۳۴۴)

هم چنين مى فرمايند:

خودپسندى از بدترين امور است . (۳۴۵)

_________________________

۳۴۳- الكاشف ، ماده وقى ، ص ۴۶۳.

۳۴۴- مستدرك الوسائل ، ج ۲، ص ۶۵.

۳۴۵- غرر الحكم ، فصل ۴۱، ش ۵۱.

۱۷۰

 ۲۲. بايد به اصل تفاوت هاى فردى معتقد بود.

انسان ها از نظر هوش ، استعداد، علايق و خصايص جسمانى و اخلاقى تفاوت هايى دارند. بايد مكمل و متمم يكديگر بود و در تكامل و رشد يكديگر كمك كرد. بايد همسر را فردى باارزش و برخوردار از كرامت انسانى دانست .

 ۲۳. پاسدارى از حريم ؛

بايد حريم يكديگر را مراعات و از جرو بحث خوددارى كرده و مطالب بى جا را با سكوت و يا ارائه پيشنهاد مناسب ، به گفتگوهاى سازنده ثمر بخش ‍ تبديل كرد. حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

هركس زبان او خوش باشد برادران او بسيار مى شوند. (۳۴۶)

 توصيه هاى كاربردى به خانواده ها جهت كاهش مشكلات رفتارى فرزندان

  والدين بايد:

۱. نوجوانان و جوانان را از محبت سيراب كنند تا آنان به هر آشنا و بيگانه اى روى نياورند، به سوى افراد فاسد و اماكن فساد كشيده نشوند؛ چرا كه بسيارى از انحرافات به خاطر كمبود محبت ها است.

۲. خانواده را براى فرزندان ، محلى امن و پناهگاهى مستحكم سازند. به خصوص در حضور آنان به يكديگر احترام بگذارند و از اشتباهات و خطاهاى يكديگر چشم بپوشند. به مشاجره نپردازند و عيوب يكديگر را بازگو نكنند.

۳. به فرزندان خود احترام بگذارند و به آنان كمك كنند تا نواقص خود را رفع كنند.

_________________________

۳۴۶- شرح غرر الحكم ، ش ۷۷۶۱.

۱۷۱

نصايح و تذكرات خود را با استدلال و منطق و در خلوت با آنان در ميان نهند.هرگز در حضور ديگران به خصوص هم سالان به پند و اندرزدادن نپردازند، در ضمن سخنى به آنان نگويند كه خود بدان عمل نمى كنند.

۴. با فرزندان خود صحبت كرده و به سخنان آنان نيز گوش فرادهند. به آنان توجه كنند و زمينه اى راايجاد كنند تا نوجوانان و جوانان حرف ها و رازهاى خود را برايشان بازگو كنند. والدين را غمخوار و يار خيرخواه خود بدانند نه كسانى كه با خشونت و تحميل تصميمات خود، با آنان رفتار مى كنند.

۵. نوجوانان و جوانان خود را به خاطر ضعف هايى كه دارند، تحقير نكنند و آنان را با هم سن و سالان خود مقايسه نكرده و صفات نيكوى ايشان را به رخشان نكشند.

۶. بيش از حد توان و ظرفيت از فرزندانشان انتظار و توقع نداشته باشند و با درك دنياى آنان به هر مقدار كه تلاش مى كنند، از ايشان قدردانى كنند.

۷. به نوجوانان و جوانان بياموزند كه از مشكلات نبايد گريخت ، بلكه راه هاى مبارزه با مشكلات و راه حل آن ها را به فرزندان خود آموزش ‍ بدهند.

۸. فرزندان خود را در مضيقه شديد مالى قرار ندهند و آن ها را بدون كمك رها نكنند. در اين دوره زندگى از آنان حمايت كنند و امكانات و آموزش لازم را براى كسب درآمد در اختيار آنان قرار دهند و در حد امكان ضمن تحصيل ايشان ، حرفه اى نيز به آن ها بياموزند.

۹. امكانات ازدواج را هر چه زودتر براى فرزندان فراهم كنند با به فساد چشم ، دل و عمل مبتلا نگردند.

۱۷۲

۱۰. روح مذهب و معنويت را در فرزندان تقويت كنند و ارزش هاى انسانى ، مذهبى و اخلاقى را با ايمان و اعتقاد به مبانى الهى به طور صحيح در آنان ايجاد كنند.

۱۱. به فرزندان خود مسئوليت هاى مختلف زندگى را واگذار كنند تا آن ها اهل تفكر و كار و سازندگى شوند.

۱۲. بدانند كه جوان در صدد است راه مستقلى براى خود انتخاب كند. در نتيجه ، عاقلانه نيست كه الگوهاى بزرگسالى خود را بر او تحميل كنند،

بلكه بايد متناسب با تفاوت هاى فردى ، او را در رشد كردن آزاد بگذارند. انتخاب الگوها، به جاى آن كه از خارج و بازور انجام پذيرد، بهتر است درونى آزادانه باشد.

۱۳. به فرزندان خود كمك كنند تا درباره دوست ، درست بينديشند و باادب و نزاكت ، حالت عصبى و طغيان احساسات آن ها را فرو نشانند. اشتباهات ، بى تفاوتى ، سنگدلى و بى توجهى آنان را به دوستانشان گوشزد كرده و شوق بهتر شدن ، با لياقت بودن ، پاكى و عفت در دوستى را در آن ها به وجود آورند. بديهى است چنين نظارتى مى تواند فرزندان را ازهم نشينى با دوستان ناباب برحذر دارد؛ زيرا در غير اين صورت :

۱۷۳

صد هزاران دام و دانه ست اى خدا
دم به دم ما بسته دام نويم
چشم باز و گوش باز و دام پيش

ما چو مرغان حريصى بينوا
هر يكى گر باز و سيمرغى شويم

سوى دامى مى پرد با پر خويش (۳۴۷)

 پرورش روحيه اجتماعى در فرزندان

در تاءثير اجتماع برتربيت انسان جاى هيچ گونه شك و شبهه اى نيست . انسان پس از اين كه ساليانى چند در كنار خانواده به سر مى برد، به محيط اجتماعى گام مى نهد. آداب و رسوم ، معاشرت و... را از اجتماع مى آموزد. انسان زمانى كه به اجتماع مى پيوندد درصدد برآوردن نيازهاى خود است . بعضى از نيازها منحصرا در جامعه برآورده مى شوند، نمونه آن نيازهايى است كه هرناى (horney) آن ها را برشمرده است :

الف) نياز به مورد پسند ديگران واقع شدن ؛ ب) نياز به پشتيبان ؛ ج) نياز به بهره بردارى از ديگران ؛ د) نياز به تحسين و تمجيد.

البته وى نيازهاى ديگرى را هم برمى شمارد كه عبارتند از: ۱. نياز به قدرت ؛ ۲. نياز به حيثيت و آبرو؛ ۳. نياز به احساس امنيت ؛ ۴. نياز به كمال و انتقاد ناپذيرى . (۳۴۸)

اجتماعى بودن ، خصيصه اى ذاتى است كه در همه انسان ها وجود دارد. همه آدميان ، حتى كسانى كه روان گسيخته بوده و به ظاهر از اجتماع گريزان هستند، مايلند كه در اجتماع باشند.

_________________________

۳۴۷- مولوى .

۳۴۸- ر.ك : هرناى نظريه هاى شخصيت ، ترجمه دكتر سياسى ، ص ۱۲۹ به بعد.

۱۷۴

البته اگر انسانى كه به اجتماع مى پيوندد به منظور برآورده كردن نيازهاى خورد، خوراك ، پوشاك ، نوشاك و نظاير آن باشد، اين گونه اجتماعى بودن ، حالتى يك سويه است و اين تفكر، ناشى از يك حس خودخواهى و خودبينى است . اين افراد، جامعه اى ساخته و پرداخته براى خود مى خواهند و هيچ نقش سازنده اى را هم به عهده نمى گيرند. به راستى شخصى كه براى استقلال كشور فكرى نكرده و گامى برنداشته ، چگونه مى تواند خود را صاحب خوى اجتماعى بداند؟ منظور از سازندگى اجتماعى آن است كه انسان طورى ساخته شود كه چه سودى (مادى يا مقامى) در بين باشد يا نباشد، همواره براى خدمت به اجتماع به اعتقاد ما دين عالى ترين و بهترين روش ها را داراست كه مى تواند اجتماع بشر را منظم ساخته و بيش از هر روش ديگر، مردم را به رعايت قوانين اجتماعى وادار نمايد. امتياز جامعه دينى در پرورش روح اجتماعى ، به واسطه خصوصيت هاى زير است :

الف) فطرت خداجويى ؛ اگر فطرت انسان در اثر تكرار معاصى ، با تيرگى ها پوشيده نشده باشد، با خلوص و صفا به اجتماع مى پيوندد، فطرت پاك ، به انسان الهام مى كند كه در مقابل افراد اجتماع ، وظايف و تكاليفى داراست كه نمى تواند بى تفاوت از كنار آن ها بگذرد.

ب) اعتقاد توحيدى ؛ شخص دين دار، خداوند را ناظر و عالم به احوال خويش و حسابگر و مراقب و منتقم مى بيند، لذا از انجام كارهاى ضداجتماعى پرهيز مى كند و در صدد ايفاى نقش هاى سازنده اجتماعى برمى آيد؛ زيرا خداوند به تعاون ، احسان ، وفاى به عهد، امر به معروف و نهى از منكر و... فرمان مى دهد،

۱۷۵

از سوى ديگر خداوند به خوددارى از دروغ ، تعدى ، تجاوز، ظلم ، عداوت ، عدم پيروى از هوا، غيبت ، افترا، تمسخر و... دستور مى فرمايد. در نتيجه ، شخص خداشناس و خداپرست نه تنها در حال انضباط معتقدات خويشتن است و از عمل ضداجتماعى بيم دارد، بلكه ظريف تر از آن ، از انجام آن نيز احساس شرم مى كند.

ج) اعتقاد به نبوت ؛ شخص دين دار به انبياى الهى عشق مى ورزد و آن ها را اسوه مى داند و مايل است تا دستورات آن ها را انجام داده و به نوعى شبيه سازى كند. از آن جا كه انبيا در خدمت بشر بوده و از روحيه ايثار و تعاون بسيار بالايى برخوردار بوده اند، لذا شخص با اعتقاد نيز، سعى مى كند كه چون آن ها رفتار نموده و ارتباط حسنه و دوستانه اى با افراد اجتماع پيدا كند. در نتيجه ، محبت به انبيا، اوليا و اهل بيت عليهم السلام تبديل به عامل وحدت بخش مى شود.

د) وجود ضابطه حل اختلاف ؛ انسان در مقابل مقررات آزاد نيست و نمى تواند از خود قانونى مباين با قوانين الهى پديد آورد. ظوابط قانونى كه مطاقبت با احكام الهى دارند. متناسب با خلقت و فطرت انسان و عادلانه است و پذيرش آن ها براى انسان سليم و مؤمن دلپذير است . در اين صورت وقتى اختلافى پيدا مى كنند و به حكم خداوند آگاه مى شوند، زودتر حل اختلاف كرده و به تفاهم مى رسند.

ه) نرم خويى در اعمال روش ؛ هر توصيفى كه از خلق و خو و رفتار پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) و ائمه اطهار عليهم السلام مى شود، خود سفارشى است كه همه مؤمنان رفتار خود را مشابه آنان نموده و

۱۷۶

در روابط اجتماعى چون آن ها رفتار كنند. رفتارى تواءم با ملاطفت و راءفت با زيردستان ، چشم پوشى از لغزش ها، مشورت با مردم ، مسئوليت پذيرى ، توكل در انجام كارها، احسان ، تعاون و... .

در خاتمه بايد گفت كه هر كدام از واجبات ، علاوه بر آن كه داراى آثار نفسانى و فردى زيادى است آثارى در تربيت روحيه اجتماعى دارند؛ مثلا درباره نماز توصيه شده كه به جماعت و حتى الامكان در مساجد به جا آورده شود؛ زيرا نماز انسان رااز فحشا و منكر باز مى دارد و در نتيجه ، در تحكيم مبانى اجتماعى نيز اثرگذار است . روزه ، صفت صبر و برد بارى را پرورش مى دهد و انسان صبور روابط بهترى با ديگران برقرار مى كند. علاوه بر اين كه پرداخت فطريه در پايان ماه رمضان عملى انسانى و اجتماعى است . خمس و زكات هر كدام روشى براى تعديل ثروت و توزيع امكانات مالى ميان اقشار كم درآمد و موجب بركت اموال است . رعايت آن ها براى هم بستگى اجتماعى بسيار مفيد است . حج اجتماع عظيمى از مسلمانان جهان و بهترين فرصت براى هماهنگى ميان قبايل ، ملت ها و دولت هاى اسلامى است . حج علاوه بر بعد عبادى داراى ارزش هاى اجتماعى ، سياسى ، اقتصادى و فرهنگى است . جهاد و دفاع ، مسئله نظامى است و دفاع ، ضامن حفاظت از حدود و حرم الهى و نگهدارنده مرزهاى كشورهاى اسلامى و ماءيوس كردن طمع كاران از دست اندازى به سرزمين مسلمانان است . پرورش روحيه دفاع و رزم جويى از با ارزش ترين عبادات نيز محسوب مى شود.

۱۷۷

امر به معروف و نهى از منكر، مؤثرترين روشى است كه مى توان براى آموزش اطلاعات دينى ،اجتماعى و پرورش روحيه اجتماعى به حساب آورد.

 تاءثير عوامل محيطى بر انسان (۳۴۹)

۱. دوستان و هم سالان

دوستان و هم سالان ، از مهمترين عوامل تاءثير گذار بر تربيت فرزندان به حساب مى آيند. فرزندان به خصوص در دوران نوجوانى و جوانى ، گرايش ‍ زيادى به دوستان دارند فرصت زيادى را به هم نشينى با آنان اختصاص ‍ مى دهند و همين هم نشينى و رفاقت زمينه تاءثير پذيرى آنان را فراهم مى سازد. امام على (عليه السلام) توجه ويژه اى به نقش تربيتى دوستان دارند و فرزندان خود را به رفاقت با دوستان صالح توصيه مى كنند و خطاب به فرزندش امام حسن (عليه السلام) مى فرمايند:

قبل از پرسش از راه و مسير (در مسافرت) از (اخلاق و خصوصيات) رفيق و همراهت پرسش نما. (۳۵۰)  هم چنين در توصيه به محمد حنيفه مى فرمايند:

فرزندم !از بهترين بهره هاى انسان ، دوست و هم نشينى صالح است . با نيكوكاران هم نشين شو تا از آنان باشى و از بدكاران و اهل شر و كسانى كه به واسطه كارهاى باطل و سخنان مهيج و ساختگى ، تو را از ياد خدا و مرگ بازمى دارند، دورى كن تا از آنان نباشى . (۳۵۱)

_________________________

۳۴۹- در تهيه مطالب اين بخش از مقاله جناب آقاى على همت بنارى در مجله فرهنگ كوثر، ش ۳۷ استفاده شده است .

۳۵۰- صدوق ، من لايحضره الفقيه ، ج ۴، ص ۳۲۹.

۳۵۱- نهج البلاغه ، ترجمه سيد جعفر شهيدى ، حكمت ۳۸، ص ۳۶۹.

۱۷۸

حضرت پس از معرفى نمونه هايى از دوستان ناصالح در موعظه اى به فرزندش امام حسن (عليه السلام) مى فرمايند:

فرزندم !از دوستى نادان بپرهيز؛ زيرا او آنچه را سخت بدان نيازمندى از تو دريغ دارد و از دوستى تبهكار بپرهيز كه به اندك بهايى تو را بفروشد و از دوستى دروغگو بپرهيز كه او به سرابى ماند كه دور را به تو نزديك و نزديك را به تو دور مى نماياند. (۳۵۲)

البته والدين نقش مؤثرى در دوست يابى فرزندان دارند و مى توانند به طور غير مستقيم به فرزندانشان كمك كنند. امام على (عليه السلام) با ديدگاهى ظريف به اين مسئله توجه داده و مى فرمايند كه والدين با افراد صالح و شايسته كه فرزندان صالحى دارند رابطه دوستى و هم نشينى پيدا كنند تادر پرتو ارتباط والدين فرزندان نيز با هم دوست و هم نشين گردند. ايشان فرموده اند

 موده الآباء قرابه بين الاءبناء ؛ (۳۵۳)

دوستى پدران ، سبب نزديكى فرزندان به هم مى گردد.

 ۲. انجمن ها و گروه ها

انجمن ها و گروه ها و تشكل ها نيز از عوامل محيطى مؤثر برتربيت فرزندان هستند. فرزندان آن گاه كه به گروه و تشكلى احساس تعلق پيدا كنند، در مجالس و محافل آنان شركت كرده و تحت تاءثير ويژگى ها و رفتارهاى آن ها قرار مى گيرند. اگر آن گروه استنادى يا مرجع ، داراى ويژگى هاى مثبت و سازنده باشد،

_________________________

۳۵۲- همان ، حكمت ۳۰۸.

۳۵۳- خوانسارى ، شرح غرر الحكم و دررالكلم ، ج ۶، ص ۱۳۲.

۱۷۹

بر فرزندان تاءثير مثبت مى گذارد و الا باعث انحراف نوجوانان و جوانان خواهد شد. امام على (عليه السلام) در وصيت به فرزندش امام حسن مجتبى (عليه السلام) مى فرمايند:

 قارن اءهل الخير تكن منهم ، و باين اءهل الشر تبن عنهم ؛ (۳۵۴)

باگروه خوبان و نيكوكاران هم نشين شو تا از آنان باشى و از گروه بدان و شرور دور باش تا از آنان نباشى .

حضرت على (عليه السلام) در حديث ديگر به عنوان يك پدر دلسوز و مراقب فرزندش را حضور در مجالس و محافل نامطمئن و جاهايى كه انسان در مظان اتهام قرار مى گيرد، بر حذر داشته و در وصيت به امام حسن (عليه السلام) مى فرمايند:

 اياك و مواطن التهمه و المجلس المظنون به السوء؛ لاءن قرين السوء يغير جليسه ؛ (۳۵۵)

از حضور در محل هاى تهمت زا و مجلسى كه گمان بدى در آن مى رود، بپرهيز؛ چون هم نشين بد، هم نشين خود را دگرگون مى سازد.

 ۳. علما و دانشمندان

از ديگر عوامل تاءثير گذار بر تربيت انسان ، هم نشينى با علما و دانشمندان است . آنان به خاطر برخوردارى از فضايل علمى و عملى ، تاءثير شگرفى در ديگران به خصوص شاگردان خود دارند. اگر عالمى وارسته و دنياگريز باشد، ارتباط با وى در تهذيب نفس و الگوپذيرى اخلاقى بسيار مؤثر است .

_________________________

۳۵۴- امالى مفيد، به نقل از: وصاياء الرسول و الائمه عليهم السلام ، ص ۱۶۴.

۳۵۵- حرانى ، تحف العقول ، ص ۵۰۸۹.

۱۸۰

اميرمؤمنان (عليه السلام) در وصيت به فرزندش فرموده اند:

 من خالط العلماء وقر، ومن خالط الاءنذال حقر ؛ (۳۵۶)

كسى كه با علما و دانشمندان رفت و آمد داشته باشد، از آنان كسب بزرگى كند و كسى كه با افراد پست ارتباط داشته باشد پست و تحقير گردد.

 ۴. همسايگان

همسايگان نيز يكى از عوامل تاءثير گذار محيطى اند. آن ها به دليل ارتباط زيادى كه به طور طبيعى وجود دارد در يكديگر تاءثير مى گذارند. در اين ميان ، تاءثير فرزندان بر يكديگر و ارتباط آن ها با هم ، به خصوص اگر هم سال و هم جنس باشند چشم گيرتر است . در سيره تربيتى امام على (عليه السلام) اين عامل مهم ، مورد توجه قرار گرفته و توصيه شده كه انسان قبل از انتخاب محل زندگى از همسايگان و وضعيت اخلاقى آنان تحقيق كند. حضرت على (عليه السلام) به فرزندش امام حسن (عليه السلام) فرمودند:

 سل عن الرفيق قبل الطريق ، وعن الجار قبل الدار ؛ (۳۵۷)

فرزندم !قبل از مسافرت از وضعيت رفيق و هم سفرت سؤ ال كن و قبل از انتخاب خانه درباره همسايه (وضعيت اخلاقى آنان) پرسش نما!

 _________________________

۳۵۶- نهج البلاغه ، نامه ۳۱.

۳۵۷- نهج البلاغه ، ترجمه و شرح فيض الاسلام ، نامه ۳۱، ص ۹۳۸.

۱۸۱

توصيه هاى كاربردى به متوليان امور اجتماعى جهت كاهش مشكلات رفتارى

۱. كمك به برنامه ريزى صحيح براى اوقات فراغت و تقسيم بندى اوقات فراغت جهت درس ، تفريح و سرگرمى ، ورزش و هنر، مطالعه كتاب هاى مفيد، مباحثه با اشخاص مطلع و صالح ، شركت در اجتماعات مذهبى ، ترتيب دادن گردش هاى علمى ، نوشتن خاطرات روزانه ، رفتن به پارك ها و تماشاى تلويزيون ، به طورى كه باعث خستگى زياد جسمى و فكرى نشده و از اعتدال خارج نشود. در همه اين موارد فرد، انتخاب گر باشد و هيچ گونه اجبارى در ميان نباشد.

۲. دست اندركاران و برنامه ريزان بايد هدف هاى مناسب سياسى ، اجتماعى براى نوجوانان و جوانان مطرح و تعيين كنند تا آنان به راكد ماندن ، سكون ، پوسيدن و از بين رفتن نينديشند، بلكه به حركت ، جريان داشتن ، فراتر رفتن از مرزهاى خويشتن و زندگى روز مره فكر كنند. هدف هايى را براى آنان مشخص كنند كه نوجوانان و جوانان احساس كنند سرنوشت جامعه به دست آن ها است و آنان در سازندگى جامعه و حتى جهان نقش دارند. به صورتى كه اين رسالت و مسئوليت را بپذيرند و اين مهم ، امكان پذير نيست ، مگر اين كه آن ها را به سلاح علم ، كمال ، ايمان ، اخلاق ، اخلاص و ايثار مجهز كرده و روحيه آزادگى و حق طلبى را در آن ها تقويت كنند. مسئولان بايد از هدر رفتن اين همه هيجان و انرژى نسل جوان جلوگيرى كرده و آن را در كانال هاى صحيح سازندگى ، شكل و جهت دهند . با توجه به اين كه نوجوانان و جوانان يك دنيا شور و هيجان بوده و سكون و سكوت را دوست ندارند، اگر برنامه ريزى نباشد،

۱۸۲

 به وضع موجود راضى نشده و مشكلات عديده اى را به وجود مى آورند كه كنترل آن ها بسيار مشكل خواهد بود.

۳. الگوهايى كه در جامعه ، به نسل جوان و نوجوان ارائه مى شود، بسيار اهميت دارد و به خصوص صداو سيما، نقش بسيار مهمى در چگونگى ارائه دادن اين الگوها دارد تا از يك هم سويى و هماهنگى برخوردار باشد و گرنه جوانان خود الگوهاى ارائه شده از غير را انتخاب مى كنند.

۴. برچيدن مظاهر و مراكز فساد و از دسترس خارج كردن مواد مخدر، مجلات و فيلم هاى مبتذل و هر آنچه نوجوان را به طريق غير صحيح سرگرم كرده و او را به انحراف مى كشد، اهميت دارد. پركردن اين خلاء با ايجاد تفريحگاه هاى مناسب ، كتابخانه ها، باشگاه هاى ورزشى ، نمايشگاه هاى علمى و هنرى ، برقرارى مسافرت هاى علمى ، تحقيقى ، تفريحى و ايجاد انجمن هاى فرهنگى ، اجتماعى ، ورزشى و هياءت هاى مذهبى و... ضرورى است . مسئولان بايد نگران جوانانى باشند كه خودشان را از فعاليت هاى جامعه كنار كشيده و بى تفاوت شده اند؛ زيرا بى تفاوتى منشاء انحراف است .

۵. ايجاد مراكز مشاوره در همه نقاط كشور و استفاده از افراد مسئول ، متعهد، تحصيل كرده ، خوش فكر و صالح ، براى پاسخ گويى به چون و چراهاى آنان و بحث و گفتگو درباره سؤ الات و مسائل سياسى ، اجتماعى ، مذهبى ، اقتصادى ، فردى و خانوادگى ، يكى از مهم ترين اقداماتى است كه مسئولان براى جلوگيرى از انحرافات ، كاهش مشكلات و شكوفايى استعدادهاى بالقوه اين نسل بايد انجام دهند.

۱۸۳

به جوانان و نوجوانان بايد كمك كرد با بهتر خود، محيط، عقايد و امكانات خود رابشناسند. بايد چگونگى سازگارى مطلوب با محيط و اطرافيان را به آنان آموخت . جوانان و نوجوانان نيز بايد حقايق دينى را مورد مطالعه قرار داده و درباره آن ها با شخص مطلع و مورد اعتمادى به بحث و گفتگو بپردازند. حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

هركس با عقلا مشورت كند، به راه راست هدايت مى شود. (۳۵۸)

۶. ايجاد اشتغال ، بسيار مهم است ؛ زيرا هر قدر بيكارى بيشتر باشد، ترس و اضطراب آن ها افزايش پيدا مى كند. بايد سعى كرد آنان را به وظيفه و فعاليتى معين هدايت كرد. در غير اين صورت ، او خود را در عرصه اقتصادى عنصرى نالايق و ناتوان خواهد يافت و دچار ياءس و نااميدى خواهد شد. حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

 من قصر فى العمل ابتلى بالهم ؛ (۳۵۹)

آن كه از كار و تلاش كوتاهى ورزد، به اندوه و غم دچار مى آيد.

۷. در راه ايجاد بينش درست عقيدتى بايد اعتقاد به مبانى دينى ، جهان بينى توحيدى ، خودشناسى ، نبوت ، معاد، امامت ، رهبرى و عدالت را بر اساس ‍ تفكر و برهان عقلى و بينش مذهبى در آن ها به وجود آورد و نيز كتب مناسبى را كه جوابگوى سؤ الات منطقى و استدلالى و اشكالات نوجوانان و جوانان باشد، به آنان معرفى كرد؛ زيرا آن ها در اين زمينه ها تشنه اطلاعاتند. طرز ارائه مسائل مذهبى به نوجوانان و جوانان بسيار بااهميت است .

_________________________

۳۵۸- مستدرك الوسائل ، ج ۲، ص ۶۵.

۳۵۹- نهج البلاغه ، صبحى صالح ، كلمات قصار، ش ۱۲۷.

۱۸۴

اين موضوعات بايد طورى طرح شود كه آن ها احساس كنند كه امور مذهبى، در زندگى روزمره ، قابل اجرا هستند. تنها موعظه كردن از طريق والدين ، مربيان و علماى دين ، در خانه ، مدرسه و مسجد كافى نيست ، بلكه بايد مسائل دينى را با تجربه و علمى تواءم كرد تا به آسانى از فكر نوجوان خارج نشود .تفكر مذهبى ، تقوا، فضيلت ، شجاعت ، پرهيزگارى ، ايمان ، اخلاق ، دفاع از محرومان و... را بايد از طريق الگوهاى درست به آنان آموخت . بايد علم و دين را با هم به نوجوانان آموزش داد و تذكر اين امر براى آن ها لازم است كه اين دو از يكديگر جدا نبوده و علاوه بر آن كه باهم هماهنگند، مطالب دينى ، عقلى و علمى هم هستند. بايد طورى آن ها را پرورش داد كه به تكيه گاه متين الهى ، متمسك شده و در مشكلات زندگى خود را نبازند و دچار شكست و تزلزل نشوند. پذيرش اين غايت ، به آن ها چنان قدرت و قوت روحى مى دهد كه در برابر مشكلات بايستند و مقاومت كنند. كسانى كه درباره دين ، با نوجوانان صحبت مى كنند، بايد الگوى واقعى دين باشند و به آنچه كه مى گويند عمل كنند. ايمان و اعتقاد قوى به مذهب داشته و از نظر اخلاقى ، الگوى اخلاص باشند. بااخلاص ، مهربان ، انسان دوست ، صاحب سعه صدر و وسعت نظر بوده و با حوصله ، صبور و باتدبير باشند در عين حال ظاهرى آراسته و تميز نيز داشته باشند.

بردن نوجوانان و جوانان به مجالس مذهبى كه مطالب مطرح شده در آن مجالس ، در خور سن و سال ، فهم و دانش آن ها باشد و هم چنين ديدار افراد سليم النفس ، پاك دل ، مؤمن ، متقى و عالم باعث مى شود كه روح دينى و فطرت مذهبى آن ها پرورش يابد.

۱۸۵

در مواقع دعا، دليل علمى و روانى و هم چنين آثار اين درخواست ها و توسلات براى آنان بيان شود؛ كه دعا عامل سكون و بى تحركى و ايستادن نيست ، بلكه عامل حركت و جهش و اميد بخش و سازنده است . روح و روان انسان را صفا و جلا مى دهد و او را به نيكى و سلامت رهنمون مى سازد. برقرارى درست ارتباط سازنده آن ها با خود، خدا، ديگران ، جهان هستى و كشف حقايق ناشى از آن برقرارى اين ارتباط يكى از وظايف سنگين متوليان امر تربيت است .

 توصيه هاى تربيتى و كاربردى امام على (عليه السلام)

امام على (عليه السلام) در نامه سى و يكم نهج البلاغه ، الگوى تربيت و خط مشى پرورش يافته انسان را ترسيم كرده اند تا اوليا، مربيان و نسل جوان در طول تاريخ از آن الهام گرفته و براساس آن زندگى خود را پايه گذارى كنند. به عنوان حسن ختام فرازهايى از اين نامه نورانى را انتخاب و تقديم مى كنيم تا در مسير رشد، تعالى و كمال ، سرمايه سعادتمان باشد و آموزه هاى آن را در كلاس زندگى به كار بنديم .

۱. فرزندم ! تو را به پاسدارى از مرزهاى الهى و خدمت و اطاعت او، سفارش مى كنم و بدان كه نيرو و دستاويزى بالاتر و برتر از دستاويز الهى نيست . در همه حال به آستان مقدسش پناهنده شوكه پناهگاهى امن است .

۲. دلت را با روح اندرز، زندگى بخش و انگيزه هاى ناروا و هوا و هوس را از سرزمين وجودت با نيروى زهد و تقوا بيرون كن و بدان كه اقامتگاه اصلى و دايمى ات آخرت است ، پس هرگز آخرتت را به دنيا مفروش .

۱۸۶

۳. از آنچه نمى دانى و تكليف ندارى ، سخن مگوى و در راهى كه در آن بيم گمراهى است وارد مشو!زيرا باز ايستادن به گاه سرگشتگى بهتر از راندن بر مركب خطرها است .

۴. مردم را به نيكى فراخوان و با زشتى ها و بدى ها با دست و زبان ستيزه كن !در راه خدا و احياى ارزش هاى الهى به پا خيز و در اين راه از ملامت هيچ سرزنشگرى مهراس .

۵. جان خويش را به زيور صبر بياراى و بدان كه تحمل صبر، در راه حق ، بسيار دلنشين و زيبا است .

۶. بدان كه دل نوجوان ، مانند زمينى آماده ، پذيراى هر بذرى است ، پس ‍ بكوش تا بذر عشق و ايمان در آن بكارى و گرنه سرزمين وجودش ، در محاصره نااهلان قرار مى گيرد.

۷. كردار و رفتار پيشينيان را به دقت زير نظر گير و در سرگذشت آنان تاءمل كن با اين كار زندگى ات تا امتداد تاريخ ادامه مى يابد. امور دنيا و زيست بر محور تكرار تاريخ است ، پس گذشته را چراغ راه آينده قرار بده .

۸. دست توسل و نيازت را به آستان بى نياز برآور و از هر گمانى كه تو را به شبهه در اندازد و يا به دست گمراهى ات سپارد، واگذار و با تاريكى و كژى دمساز مشو!

۹. هيچ گاه بر خود غره مشو و همواره به آفريدگار روزى بخش روى آور و بر دامنش چنگ بزن و بندگى و خاكسارى ت را به اثبات برسان ؛ زيرا مادر درياى عظمت حضرت حق ، پر كاهى بيش نيستيم .

۱۸۷

۱۰. اگر در تفكر دينى ، به مشكلى برخوردى ، بدان كه تو به آن دست نيافته اى نه اين كه راهى براى دست يابى به آن وجود ندارد.

۱۱. آنان كه به زندگى دنيوى واقع بينانه نگريستند و از ظواهر فريباى آن گذشتند، چون مسافرانى هستند كه از سرزمين سخت و قحطى زده ، آهنگ سفر به سرزمينى پرمنفعت و حاصل خيز كرده و رهسپار منطقه اى پر آب و گياه گرديدند.

۱۲. فرزندم !در روابط اجتماعى و حقوق متقابل ، خويشتن خويش را معيار سنجش قرار ده و باديگران چنان باش كه انتظار دارى با تو باشند و هر آنچه براى خود مى پسندى ، براى ديگران نيز بپسند نيكى كن همان گونه كه دوست دارى به تو نيكى كنند!

۱۳. از دست رنجت به ديگران ببخش و گنجور و مالدار ديگران مباش . بدان كه راهى دراز در پيش روى دارى و از دو چيز بى نياز نيستى : نخست جستجوى بهترين و نزديك ترين راه و ديگر ره توشه اى سبك سار كه زمين گيرت نسازد.

۱۴. برگ عيشى از پيش فرست تا بهترين اقامتگاه را برايت مهيا كند. اين پيشرو همان خشنودى الهى است كه اگر در اين دنيا فراهم نسازى ، ديگر مجال و فرصتى نخواهد بود، پس پيشاپيش توشه خود برگير و بار خود ببند و قبل از سفر، همسفرت را پيدا كن و پيش از تهيه خانه ، همسايه ات را بشناس !

۱۵. خداوند دل بركندن از گناه را عمل نيك شمرد و به گناه حساب ، گناهت را يك و عمل نيكت را ده

۱۸۸

نوشته است . هرگاه از سوز دل فرياد كنى ، بى هيچ كاستى مى شنود و درهاى رحمتش به سوى همگان باز است . پس به هوش باش و بترس از اين كه مرگ در حال گناه و زشتى در رسد و تو خود فريبانه ، وعده توبه را زمزمه كنى .

۱۶. ديده بگشا و بپرهيز كه مثل دنيا پرستان ، بر سر تصاحب مال فريفته شوى و به فكر پستى بيفتى !دنيا پرستان جز هياهو و جراحت به روح لطيفت طرفى نمى بندند. آنان در برهوت آشفتگى سرگشته اند و پرخورى و شهوت پرستى ، آن ها را از فرداى حساب غافل ساخته است .

۱۷. بدان كه هرگز بر قله بلند، آرزوهايت دست نخواهى يافت و از اجل محتوم گريزى نيست . پس هيچ گاه خود را به آب و آتش مزن و در كار و زندگى ، لطف و مدارا را پيشه ساز!از تكيه بر آرزوها بپرهيز كه دستمايه احمقان است !

۱۸. شخصيت خود را از هر پستى و پليدى پاس دار؛ چه بهاى شخصيت مال و مقام نيست . بنده ديگران مباش كه خدا آزاده ات آفريده است .

۱۹. تنها ولى نعمتت خدا است ، پس درگرفتن نعمت ، ميانجى مطلب ، كه در هرحال ، بهره ات را در يافت خواهى كرد و از هجوم لشكرله از بترس كه تو را به سختى بر زمين مى كوبد.

۲۰. نگهدارى آنچه در اختيار دارى ، محبوب تر است از خواهش آنچه در دست ديگران مى بينى . پس به آنچه دارى قانع باش !آنچه دفتر تقدير بر تو رقم زده است ، به زودى دريافت خواهى كرد.

۱۸۹

۲۱. فرزندم !بدان هر كه پرگويد، بيهوده گويد و آن كس كه به تفكر نشيند، صاحب بصيرت و بينش خواهد شد.

۲۲. همواره با خوبان و خيرانديشان هم نشين شو تا از آنان شوى و از بدان و بدكاران بپرهيز تا از شمار آنان نباشى .

۲۳. فوران خشمت را به يك باره فرو بر كه شيرين تر و نيكفرجام تر از آن نيافتم .

۲۴. به هنگام سخت گيرى دوستان ، مدارا كن و پذيراى پوزششان باش ؛ اما در همه جا چنين مباش و در برابر نااهلان كرنش مكن .

۲۵. اگر خواستى با برادرت قطع رابطه كنى ، راهى براى آشتى بگذار تا اگر روزى خواست از آن راه بازگردد، امكان بازگشت باشد.

۲۶. بردشمنت جوانمردى و كرامت كن ، كه شيرين ترين پيروزى است .

۲۷. با كسى كه درشتى مى كند نرمخويى كن ، باشد كه از سركشى فرود آيد و آرام شود.

۲۸. بدان كه پاداش كسى كه تو را شاد مى كند، آن نيست كه ناشادش كنى .

۲۹. زنانتان را در صدف حجاب بپوشانيد تا از چشم زخم بوالهوسان در امان باشند، پرسه زدن زن در كوچه و بازار، بسان فراخوانى نااهلان به حريم امن زندگى است .

۳۰. دودمان خويش را بزرگ دار كه آنان بال پرواز، دژ پناه بخش و دست كام بخش تو هستند.

۱۹۰

دين و دنياى تو را به خدا مى سپارم واز او خواستارم كه بهترين سرنوشت را براى امروز و فردا و دنيا و آخرتت رقم زند. (۳۶۰)

 سخن آخر

از آنچه گذشت ، دريافتيم كه امام على (عليه السلام) يك نظام جامع تربيتى ارائه كرده است ؛ زيرا در ديدگاه تربيتى على (عليه السلام) هم از اهميت و ضرورت تربيت و هم از ويژگى ها، اهداف و اصول سخن به ميان آمده و هم از شيوه هاى مؤثر در به كارگيرى اصول و مبانى تربيت كه در مجموع حكايت از جامعيت نظام تربيتى آن حضرت دارد. از منظر ايشان ، خانواده نقش كليدى و اساسى در تربيت دارد و اين بدان دليل است كه اولا، در تاءثير عامل وراثتى و ديگر عوامل محيطى نقش اساسى دارد. ثانيا، تا پيش از بلوغ ، در مجموع بيشترين بخش عمر فرزندان در كانون خانواده و تحت نظارت آنان سپرى مى شود و ثالثا، نقش الگويى والدين ، به ويژه در تربيت اخلاقى ، بسيار چشمگير است . از طرفى ، خانواده خود از عوامل تاءثير گذار محيطى در تربيت فرزندان است كه مى تواند از راه ارتباطات اجتماعى ، زمينه دوست يابى شايسته را براى فرزندان فراهم آورد.

هم چنين نقش پدر در زمينه سازى عوامل محيطى برجسته تر از ديگر اعضاى خانواده است . پس از خانواده ، گروه دوستان و هم سالان ، بيش از ديگر عوامل مورد توجه حضرت قرار گرفته است ؛ چون تاءثيرهاى مستقيم دوستان بر همديگر، انكارناپذير است .

_________________________

۳۶۰- سيد جمال دين پرور، فرزندم چنين باش (با تلخيص و تصرف ).

۱۹۱

علاوه بر گروه هم سالان ، نقش ‍ همسايگان ، انجمن ها، احزاب و علما نيز از ديدگاه امام على (عليه السلام) حائز اهميت است . در ديدگاه تربيتى حضرت ، به نكاتى برمى خوريم كه نشان از پيش تازى ايشان در طرح نظرياتى است كه در دنياى امروز صاحب نظران تعليم و تربيت به خصوص متفكران غربى داعيه ابتكار دارند؛ مثلا بحث تاءثير وراثت و محيط و مراحل تربيت و رشد كودك و شخصيت شناسى به نحو شايسته اى مورد توجه حضرت قرار گرفته است كه امروزه تحت عنوان روان شناسى رشد و شخصيت از آن ياد مى شود. بعدها نيز اين سيره تربيتى توسط فرزندان معصوم آن حضرت پى جويى شد. در اين زمينه واپسين كلام را فرمايش امام سجاد (عليه السلام) قرار مى دهيم كه در دامان پدر، مادر و نياكانى والا پرورش يافت . ايشان مى فرمايند:

 و اءما ولدك فتعلم اءنه منك و مضاف اليك فى عاجل الدنيا بخيره و شره ، واءنك مسؤ ول عما و ليته من حسن الاءدب ، والدلاه على ربه عزوجل ، و المعونه له على طاعته ، فاعمل فى اءمره عمل من يعلم اءنه مثاب على الاحسان اليه ، معاقب على الاساءه اليه ؛ (۳۶۱)

اما حق فرزندت اين است كه بدانى او را از تو و در زندگى دنيا خير و شر او وابسته به تو است و تو در سرپرستى او مسئول حسن تربيت و راهنمايى اش به سوى خداى عزوجل و كمك او بر طاعت وفرمان بردارى خدا هستى ، پس در مورد او چنان عمل كن كه خود را در مقابل نيكى به او ماءجور و در مقابل بدى به او معذب و معاقب بدانى .

_________________________

۳۶۱- تحف العقول ، ابن شعبه الحرانى ، ص ۲۶۳، پند ۲۳.

۱۹۲

بر اساس دو طرفه بودن حق و وظيفه ، هم چنان كه پدر، برگردن فرزند حقوقى دارد، فرزند نيز بر عهده پدر حقوقى دارد. خداى بزرگ اگر براى فرزندان در قبال والدين مسئوليتى قرار داده است ، پدر و مادر را نيز بدون تعهد نگذاشته است .غنچه نوشكفته اى به نام كودك و به عنوان نعمتى شيرين در اختيار والدين گذاشته شده كه نياز به محبت ، هدايت و تعليم و تربيت دارد. آنان كه در مقابل حوادث و بلاها، جسم فرزند خود را محافظت كرده و در تاءمين خوراك ، پوشاك و آسايش جسمى ميوه هاى دل خويش ‍ كوشش فراوان مى كنند، نبايد از روح ، روان ، قلب و انديشه او غفلت كنند. فراهم كردن امكانات تربيتى و آموزشى ، مجهز ساختن فرزند به آگاهى هاى لازم براى ورود به صحنه اجتماع از وظايف حتمى والدين است ؛ زيرا مرگ معنوى و اخلاقى به مراتب از نابودى جسمى زيان بخش تر است . در راه پرورش سازنده ، محبت ، اكسيرى است كه داروى هر دردى است . مولوى درباره نقش حساس محبت ، اين چنين سروده است :

 

۱۹۳

از محبت خارها گل مى شود

از محبت تلخ ‌ها شيرين شود
از محبت دردها صافى شود
از محبت خارها گل مى شود
از محبت نار نورى مى شود
از محبت سنگ روغن مى شود
از محبت حزن شادى مى شود
از محبت نيش نوشى مى شود
از محبت مرده زنده مى شود
اين محبت هم نتيجه دانش است

وز محبت مس ها زرين شود
وز محبت دردها شافى شود

وز محبت سركه ها مل مى شود
وز محبت ديو حورى مى شود
بى محبت موم آهن مى شود
وز محبت غول هادى مى شود
وز محبت شير موشى مى شود
وز محبت شاه بنده مى شود
كى گزافه بر چنين تختى نشست

خدايا! ما را در تربيت فرزندانمان يارى فرما.

آمين يارب العالمين

۱۹۴

منابع و مآخذ

۱. آنچه والدين و مربيان بايد بدانند، رضا فرهاديان ، انتشارات رئوف .

۲. اخلاق و تربيت اسلامى ، محمد حسن آموزگار، ج ۱، انجمن اولياء و مربيان جمهورى اسلامى ايران ، چاپ سوم ، پاييز ۱۳۷۵ ش .

۳. اسلام و تعليم و تربيت ، ابراهيم امينى ، انجمن اولياء و مربيان جمهورى اسلامى ايران ، چاپ دوم ، تابستان ۱۳۷۳ ش .

۴. اصول و روش هاى تربيت در اسلام ، دكتر سيد احمد احمدى ، بخش ‍ فرهنگى دفتر مركزى جهاد دانشگاهى ، چاپ دوم ، ۱۳۶۸ ش .

۵. با فرزند خود چگونه رفتار كنيم ، دكتر محمدرضا شرفى ، انتشارات جهاد دانشگاهى دانشگاه تهران ، چاپ دوم ، زمستان ۱۳۷۱ ش .

۶. بحار الاءنوار الجامعه لعلوم الاءئمه الاطهار، محمدباقر مجلسى (ت ۱۱۱۰ ق) الطبعه الثانيه ، داراحياء التراث العربى ، بيروت ، ۱۴۰۳ ق .

۷. تحف العقول ، ابن شعبه الحرانى ، تصحيح على اكبر الغفارى ، مؤسسه النشر اسلامى .

۸. تحف العقول عن آل الرسول ، ابومحمد الحسن بن على بن الحسين بن شعبه الحرانى ، مكتبه بصيرتى ، قم ۱۳۹۴ ق .

۹. تربيت و مقاوم سازى نسل ، على قائمى ، انتشارات تربيت ، چاپ اول .

۱۰. ترجمه و شرح رساله الحقوق امام سجاد (عليه السلام)، محمد سپهرى ، مؤسسه انتشارات دارالعلم ، چاپ اول ، ۱۳۷۰ ش .

۱۱. تعليم و تربيت در اسلام ، مرتضى مطهرى ، چاپ بيستم ، انتشارات صدرا، ۱۳۷۱ ش .

۱۹۵

۱۲. تفسير المنسوب الى الامام ابى محمد الحسن بن على العسكرى ، الطبعه الاولى ، تحقيق و نشر مدرسه الامام المهدى ، قم ۱۴۰۹ق .

۱۳. تفسير سوره حمد، امام روح الله خمينى ، دفتر انتشارات اسلامى ، قم .

۱۴. التوحيد، ابى جعفر محمدبن على بن الحسين بن بابويه قمى ، تحقيق سيد هاشم الحسينى الطهرانى ، مؤسسه النشر الاسلامى .

۱۵. جامع السعادات ، محمد مهدى بن ابى ذر النراقى ، تحقيق السيد محمد كلانتر، الطبعه الثانيه ، منشورات جامعه النجف الدينيه ، ۱۳۸۳ ق .

۱۶. چهل حديث ، امام روح الله خمينى ، چاپ ششم ، مؤسسه تنظيم ونشر آثار امام خمينى ، ۱۳۷۴ ش .

۱۷. الحياه ، محمدرضا حكيمى ، محمد حكيمى ، على حكيمى ، ترجمه احمد آرام ، چاپ اول ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى ، ۱۳۷۷ ش .

۱۸. درونى كردن ارزش هاى اسلامى در دانش آموزان ، دكتر عين الله خادمى ، اداره كل آموزش و پرورش ، تابستان ۱۳۷۹.

۱۹. سفينه البحار و مدينه الحكم و الآثار، عباس بن محمدرضا القمى ، مؤسسه انتشارات فراهانى .

۲۰. شرح غرر الحكم و دررالكلم ، جمال الدين محمد خوانسارى ، با مقدمه و تصحيح و تعليق ميرجلال الدين حسينى ارموى ، چاپ سوم ، دانشگاه تهران ، ۱۳۶۰ ش .

۲۱. شرح نهج البلاغه ، عزالدين عبدالحميد بن هبه الله ابن ابى الحديد المعتزلى ، به تحقيق محمدابولفضل ابراهيم ، الطبعه الاولى ، دار احياء الكتب العربيه ، مصر،۱۳۷۸ ق .

۱۹۶

۲۲. شرح نهج البلاغه ، كمال الدين ميثم بن على بن ميثم البحرانى ، دفتر تبليغات اسلامى قم ، ۱۳۶۲ ش .

۲۳. الشفاء بتعريف حقوق المصطفى ، ابوالفضل عياض بن موسى بن عياض ، تحقيق على محمد البجاوى ، دارالكتب العربى ، بيروت .

۲۴. غرر الحكم و دررالكلم ، عبدالواحد التميمى الآمدى ، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات ، بيروت ، ۱۴۰۷ ق .

۲۵. فرزندم چنين باش ، سيد جمال دين پرور، بنياد نهج البلاغه ، چاپ پنجم ، ۱۳۷۹ ش .

۲۶. فرهنگ فارسى ، محمد معين ، چاپ چهارم ، انتشارات امير كبير، ۱۳۶۰ ش .

۲۷. فرهنگ كوثر، آستانه مقدسه حضرت معصومه عليهاالسلام ، مقالات امام على (عليه السلام) و تربيت فرزند، على همت بنارى ، شماره هاى ۳۴ تا ۳۷، سال ۱۳۷۸.

۲۸. الكاشف ، سيد جواد مصطفوى ، دارالكتب الاسلاميه .

۲۹. الكافى ، ابو جعفر محمد بن يعقوب الكلينى ، صححه و علق عليه على اكبر الغفارى ، دارالكتب الاسلاميه ، تهران ، ۱۳۸۸ ق .

۳۰. لسان العرب ، جمال الدين محمد بن مكرم ابن منظور، علق عليه و وضع فهارسه على شيرى ، الطبعه الاولى ، التراث العربى ، بيروت ، ۱۴۰۸ ق .

۳۱. لغتنامه دهخدا، على اكبر دهخدا، چاپ اول ، سازمان لغتنامه دهخدا، ۱۳۵۲ ش .

۱۹۷

۳۲. ماه مهر پرور، استاد مصطفى دلشاد، خانه انديشه جوان ، تهران ، چاپ دوم ، پاييز ۱۳۷۸ ش .

۳۳. مسايل نوجوانان و جوانان ، محمد خدايارى فرد، انجمن اولياء و مربيان جمهورى اسلامى ايران ، چاپ پنجم ، بهار ۱۳۷۷ ش .

۳۴. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ، حسين بن محمد تقى النورى الطبرسى ، الطبعه الثانيه ، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث ، بيروت ، ۱۴۰۸ ق .

۳۵. المحجه البيضاء فى تهذيب الاحياء، ملامحسن فيض الكاشانى ، صححه و علق عليه ، على اكبر الغفارى ، الطبعه الثانى ، دفتر انتشارات اسلامى .

۳۶. مطالب السؤ ول فى مناقب آل الرسول ، كمال الدين ابو معالم محمد بن طلحه النصيبى الشافعى ، طبح حجرى ، تهران ، ۱۲۸۷ ش .

۳۷. مطلوب كل طالب (من كلام على ابن ابى طالب عليه السلام)، رشيد الدين وطواط، تصحيح و تعليق دكتر محمود عابدى ، بنياد نهج البلاغه ، ۱۳۷۴ ش .

۳۸. معجم مقاييس اللغه ، ابوالحسين احمد بن فارس ، بتحقيق و ضبط عبدالسلام محمد هارون ، الطلبه الثانيه ، شركه مكتبه و مطبعه الحلبى ، مصر، ۱۳۸۹ ق .

۳۹. من لايحضره الفقيه ، ابى جعفر محمد بن على بن الحسين بن بابويه قمى (الصدوق)، صححه و علق عليه على اكبر الغفارى ، منشورات جامعه مدرسين قم .

۴۰. ميزان الحكمه ، محمدى رى شهرى ، دفتر تبليغات اسلامى ، قم ، ۱۳۶۲ ش .

۱۹۸

۴۱. الميزان فى تفسير القرآن ، السيد محمدحسين طباطبايى ، دارالكتاب الاسلامى ، قم ، ۱۳۹۳ ق .

۴۲. نهج البلاغه ، ابوالحسن محمد بن الحسين الموسوى (الشريف الرضى) ضبط نصه و ابنكر فهارسه العلميه صبحى الصالح ، الطبعه الاولى ، بيروت ، ۱۳۷۸ ق (و) انتشارات دارالهجره قم .

۴۳. نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، انتشارات فقيه .

۴۴. نهج السعاده فى مستدرك نهج البلاغه ، محمدباقر المحمودى ، الطبعه الاولى ، مؤ سسه الاعملى للمطبوعات ، مؤسسه التضامن الفكرى ، بيروت ، ۱۳۹۷ ق .

۴۵. وسائل الشيعه ، محمد بن حسن ، حر عاملى ، دار احياء التراث العربى ، بيروت ، ج ۴، ۱۳۹۱ه .ق .

۱۹۹

پيش گفتار. ۱

مقدمه. ۳

ضرورت و اهميت تربيت... ۵

تسريع در تربيت فرزندان. ۸

بخش اول : تربيت و مسائل اساسى آن از ديدگاه امام على عليه السلام  ۱۰

تعريف تربيت... ۱۰

ويژگى هاى تربيت اسلامى.. ۱۱

۱. تزكيه و اصلاح خويش.... ۱۲

۲. هدايت و حفاظت از ديگران. ۱۲

۳. ناظر دانستن خدا براعمال خويش.... ۱۴

۴. مقدم بودن حيات اخروى بر حيات دنيوى.. ۱۵

۵. جامعيت و شمول. ۱۶

۶. عبادت بودن تربيت اسلامى.. ۱۸

۷. هماهنگى با فطرت انسان. ۱۹

اهداف تربيت... ۲۰

۱. پرورش ابعاد وجودى و شخصيتى انسان. ۲۲

۲. حركت و سوق دادن انسان به سوى خدا ۲۳

۳. آگاه كردن انسان از پايگاه خويش در جهان و شكوفا كردن لطافت وجودى   ۲۵

۴. آخرت گرايى و پرواپيشگى.. ۲۶

اصول تربيت... ۲۸

اصل اعتدال. ۲۸

اصل تدرج و تمكن.. ۳۰

اصل تسهيل.. ۳۱

اصل تربيت عقلانى.. ۳۲

اصل تفكر. ۳۳

اصل تدبر. ۳۶

اصل كرامت... ۳۸

اصل عزت... ۳۹

آسيب شناسى تربيت... ۴۱

آسيب هاى فردى.. ۴۳

آسيب هاى اجتماعى.. ۴۵

آسيب هاى سياسى.. ۴۷

آسيب هاى اقتصادى.. ۵۰

بخش دوم : مهم ترين روش هاى تربيت از منظر امام على (عليه السلام) ۵۴

روش الگويى.. ۵۴

تاءثير گذارى الگوها در تربيت... ۵۷

ويژگى هاى الگو. ۶۰

مسئوليت الگو. ۶۰

اصلاح نفس.... ۶۱

عدم شكاف بين گفتار و كردار. ۶۳

روش محبت... ۶۴

ويژگى هاى روش محبت... ۶۷

محبت ستون و ركن دين.. ۶۷

اظهار محبت... ۶۷

محبت افراطى.. ۶۸

روش تذكر. ۶۹

ويژگى هاى متذكران. ۷۰

ياد خدا ۷۰

هوشيارى.. ۷۱

ذكر مداوم. ۷۲

ياد مرگ... ۷۴

روش عبرت... ۷۷

ويژگى هاى روش عبرت... ۷۸

تاريخ ، آينه عبرت... ۷۸

روش موعظه. ۸۲

ويژگى هاى روش موعظه. ۸۵

عامل بودن موعظه گر. ۸۵

رسا، بليغ و منطقى بودن موعظه. ۸۶

پذيرشگرى موعظه شونده ۸۷

طولانى نبودن موعظه. ۸۹

سرى و مخفى بودن موعظه. ۸۹

روش توبه. ۹۰

ويژگى هاى روش توبه. ۹۲

توبه ، انقلاب درونى.. ۹۲

اركان توبه. ۹۳

شتاب در توبه. ۹۳

مراحل توبه. ۹۴

آلوده شدن به گناه ۹۷

روش امتحان و ابتلا.. ۹۷

ويژگى هاى روش امتحان. ۹۹

امتحان مادى.. ۹۹

امتحان وسيله شكوفايى.. ۱۰۰

روش مراقبه و محاسبه. ۱۰۰

ويژگى هاى روش مراقبه و محاسبه. ۱۰۱

مشارطه. ۱۰۱

مراقبه. ۱۰۳

محاسبه. ۱۰۴

معاتبه. ۱۰۵

روش تشويق و تنبيه. ۱۰۶

ويژگى هاى روش تشويق و تنبيه. ۱۰۸

رفتار متناسب با شخص.... ۱۰۸

تقويت انگيزه ها با تشويق به جا ۱۰۹

ويژگى هاى روش تنبيه. ۱۱۲

دقت و ظرافت در امر تنبيه. ۱۱۲

تنبيه عامل بيدار كننده ۱۱۴

روش تكريم. ۱۱۵

ويژگى هاى روش تكريم. ۱۱۶

گرامى داشتن نفس ها ۱۱۶

كوچك شمردن شخصيت... ۱۱۷

روش تغافل.. ۱۱۸

روش عفو و چشم پوشى.. ۱۱۹

ويژگى هاى روش عفو. ۱۱۹

بهره گيرى در موارد خاص.... ۱۱۹

احسان در برابر بد رفتارى.. ۱۲۰

تاءثير گفتار و كردار نيك.... ۱۲۱

روش مجازات به قدر خطا ۱۲۴

روش امر به معروف و نهى از منكر. ۱۲۵

ويژگى هاى اين روش... ۱۲۷

امر به معروف و نهى از منكر، وسيله اصلاح.. ۱۲۷

راه هاى جلوگيرى از فساد. ۱۲۸

راه هاى شناخت مصاديق منكر. ۱۳۰

مراحل نهى از منكر. ۱۳۱

آثار ترك فريضه امر به معروف و نهى از منكر. ۱۳۳

روش بيان قصه و داستان. ۱۳۳

ويژگى اين روش... ۱۳۴

نگاه به تاريخ ، وسيله هدايت... ۱۳۴

روش عقلانى.. ۱۳۶

ويژگى هاى روش عقلانى.. ۱۳۷

راه هاى پرورش قدرت تفكر و تعقل.. ۱۳۷

مصاحبت با نيكان و عدم مصاحبت با نادانان. ۱۳۹

روش عادت... ۱۴۰

ويژگى روش عادت... ۱۴۲

ترك عادات... ۱۴۲

روش پيشگيرى.. ۱۴۲

روش خاطرات خوشايند. ۱۴۳

روش سياحت... ۱۴۴

بخش سوم : وظايف و مسئوليت هاى متوليان تربيت   ۱۴۶

مقاوم سازى نسل ، وظيفه اى همگانى.. ۱۴۶

۱. شناخت درد؛ ۱۴۶

۲. ارزيابى و تخمين.. ۱۴۷

۳. برنامه ريزى در جهت اصلاح ؛ ۱۴۷

مقصود از مقاوم سازى چيست ؟. ۱۴۷

الف) درك هويت خود؛ ۱۵۱

ب) ايمان و باور؛ ۱۵۱

ج) عزت نفس ؛ ۱۵۱

د) اعتماد به نفس ؛ ۱۵۱

ه) صبر و استقامت ؛ ۱۵۲

و) وظيفه شناسى و مسئوليت پذيرى ؛ ۱۵۲

عوامل مؤثر در تربيت از منظر امام على (عليه السلام) ۱۵۳

۱. عوامل وراثتى.. ۱۵۳

۲. عوامل محيطى.. ۱۵۴

نگاهى گذرا به مسئوليت خانواده و اجتماع. ۱۵۴

مسئوليت خانواده در تربيت... ۱۵۵

نقش پدر و مادر در خانواده ۱۵۷

الف) خانواده هاى يك قطبى (هماهنگ): ۱۶۰

ب) خانواده هاى دو قطبى (ناهماهنگ): ۱۶۱

راه هاى ايجاد محيط آرام در خانواده ۱۶۱

۱. وجود صميمت بين پدر و مادر؛ ۱۶۲

۲. هوشيارى و دقت و حسابگرى ؛ ۱۶۲

۳. رفتار اخلاقى و شخصيت تربيتى ؛ ۱۶۲

۴. برخورد منطقى با خطاهاى فرزندان ؛ ۱۶۲

۵. بها دادن به نقاط قوت فرزندان ؛ ۱۶۳

۶. ايجاد محيطى صميمانه براى بحث و گفتگو؛ ۱۶۳

۷. نظرخواهى از فرزندان در امور خانواده ؛ ۱۶۳

۸. ايجاد محيط همكارى و تقسيم مسئوليت ؛ ۱۶۳

۹. رعايت عدالت در بين فرزندان ؛ ۱۶۳

۱۰. ايجاد جهان بينى مشترك بين افراد خانواده ؛ ۱۶۴

راه هاى رسيدن اركان خانواده به اهداف متعالى.. ۱۶۴

۱. توجه به اهداف ارزشمند؛ ۱۶۴

۲. شناخت و ايفاى حقوق متقابل.. ۱۶۵

۳. ترجيح منفعت زندگى برمنافع شخصى ؛ ۱۶۵

۴. رعايت اقتصاد و اعتدال ؛ ۱۶۵

۵. تعادل در عواطف ؛ ۱۶۶

۶. هم گرايى و همدلى ؛ ۱۶۶

۷. مثبت گرايى ؛ ۱۶۶

۸. پرهيز از مردسالارى يا زن سالارى ؛ ۱۶۷

۹. اولويت فرزندان ؛ ۱۶۷

۱۰. عمل يك پارچه و صميمى ؛ ۱۶۷

۱۱. واقع بينى ؛ ۱۶۷

۱۲. اعتلاى سطح عشق و محبت ؛ ۱۶۸

۱۳. انتظارات متناسب از يكديگر؛ ۱۶۸

۱۴. تغافل و مدارا؛ ۱۶۸

۱۵. عيب پوشى ؛ ۱۶۹

۱۶. پرهيز از امر كردن ؛ ۱۶۹

۱۷. مهار خشونت ؛ ۱۶۹

۱۸. زندگى بر خوش بينى بنا شود؛ ۱۶۹

۱۹. خداباورى و اخلاص ؛ ۱۶۹

۲۰. همسان انگارى ؛ ۱۷۰

۲۱. مشاركت و مشورت در زتدگى.. ۱۷۰

۲۲. بايد به اصل تفاوت هاى فردى معتقد بود. ۱۷۱

۲۳. پاسدارى از حريم ؛ ۱۷۱

توصيه هاى كاربردى به خانواده ها جهت كاهش مشكلات رفتارى.. ۱۷۱

والدين بايد: ۱۷۱

پرورش روحيه اجتماعى در فرزندان. ۱۷۴

تاءثير عوامل محيطى بر انسان. ۱۷۸

۱. دوستان و هم سالان. ۱۷۸

۲. انجمن ها و گروه ها ۱۷۹

۳. علما و دانشمندان. ۱۸۰

۴. همسايگان. ۱۸۱

توصيه هاى كاربردى به متوليان امور اجتماعى جهت كاهش مشكلات رفتارى.. ۱۸۲

توصيه هاى تربيتى و كاربردى امام على (عليه السلام) ۱۸۶

سخن آخر. ۱۹۱

از محبت خارها گل مى شود. ۱۹۴

منابع و مآخذ. ۱۹۵

۲۰۰