قرآن و كتاب هاى ديگر آسمانى

قرآن و كتاب هاى ديگر آسمانى0%

قرآن و كتاب هاى ديگر آسمانى نویسنده:
گروه: ادیان و فرقه ها

قرآن و كتاب هاى ديگر آسمانى

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سيد عبد الكريم هاشمى نژاد
گروه: مشاهدات: 59217
دانلود: 2906

توضیحات:

قرآن و كتاب هاى ديگر آسمانى
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 158 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 59217 / دانلود: 2906
اندازه اندازه اندازه
قرآن و كتاب هاى ديگر آسمانى

قرآن و كتاب هاى ديگر آسمانى

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

به همه چيز از دريچه اى مى نگرد، كه در روز فقر و تهيدستى، بدون شك آن ديد براى او ديگر وجود نخواهد داشت.

در كتاب مقدس خود يعنى قرآن مى خوانيم که خداوند براى اثبات آسمانى بودن آن ، براى مخالفين سرسخت و كينه توز اسلام مى گويد:

افلا يتدبرون القرآن ولو كان من عند غير الله لوجدوا فيه اختلافاً كثيرا

«يعنى آيا پس تدبر نمى كنند قرآن را؟! و اگر بود از نزد غير خداوند، هر آينه يافته بودند در آن اختلاف بسيارى را.»

اين بيان در قرآن اشاره به همين اصلى است، كه اكنون آنرا يادآور گرديديم. يعنى اگر گوينده قرآن و سازنده کلمات آن پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله می بود در اين كتاب اختلاف فراوان و تناقضات روشن به چشم مى خورد زيرا آن حضرت در مدت بيست و سه سال دوران نبوت خويش، كورانها و بحرانهاى سختى را پشت سر گذارد، و فراز و نشيب هاى زيادى را ديدار كرد. تاريخ زندگى آن بزرگوار پس از بعثت، تاريخ پرتحولى است، روزى آن شخصيت بزرگ، در نهايت ضعف و ناتوانى در سرزمين مكه، آنگونه بسر مى بردند؛ كه هر آن در معرض خطرِ مرگ و قتل قرار داشتند، در آن روزها گاهى براى فرار از انبوهِ دشمنى كه مانند حلقه انگشتر، در اطراف وى گرد آمده بودند، به كوههاى مكه پناهنده مى گشت. زمانى هم براى آن حضرت پيش آمد كه نه تنها پايگاه قدرت جزيرة العرب، يعنى همان مكه ، در برابر وى سقوط كرده بود؛ بلكه بزرگترين شخصيت نيرومند در سراسر جزيرة العرب بوده است. در اين صورت اگر قرآن زائيده مغز آن حضرت و تراوشات فكرى او مى بود، قطعاً داراى اختلاف فراوان و تناقضات بيشمارى بود. زيرا امكان ناپذير است بيست و سه سال زندگى، آنهم با آنهمه فراز و نشيبى بي سابقه، كه

در تاريخ حيات آن بزرگوار وجود داشت، طرز تفكر يك انسان را عوض ننمايد؛ و افكار او را دگرگون نسازد. اينكه روش و مسير مطالب و مسائل قرآن، از روز اول بعثت آن حضرت ، (كه در كمال ضعف و ناتوانى بودند) با آخرين روزهاى حيات آن بزرگوار (كه در اوج پيروزمندى و قدرت قرار داشتند) يكسان است، خود دليلى است قاطع و اطمينان بخش بر اينكه اين كتاب، از مبديى سرچشمه گرفته است، كه حوادث و تحولات و تغييرات جهان ، هيچگونه اثرى در آن بجاى نمى گذارد و آن مبداء ، خدا است.

تناقضات انجيل و عهد جديد

اكنون با در نظر گرفتن اين اصل طبيعى و عمومى كه شرح داديم، به انجيل و كتابهاى عهد جديد برگرديم، در آنجا با كمال تأسف مى بينيم كه چگونه در مواردى بسيار، مطالب آن با يكديگر متناقض است؛ و اختلاف دارد.

آيا اين اختلافات خود دليلى آشكار نیست كه ساختگى بودن، و غير آسمانى بودن اين كتابها را اثبات نمايد؟!

آيا اين تناقضات اطمينان بخش نيست كه روشن سازد، انجيلهاى كنونى آن كتابى نيست كه از جانب خداوند بر حضرت مسيح (عليه السلام) نازل گرديده؟!

اينك براى آشكار شدن بيشتر اين حقيقت، به قسمتى از اين اختلافات و تناقضات اشاره مى نمائيم.

يك: انجيل در يك جا مى نويسد كه عيسى خود تورات را صحيح و آسمانى مى داند، و درباره آن مى گويد:

«گمان مبريد كه آمده ام تا تورات يا صحف انبياء را باطل سازم. نيامده ام تا باطل نمايم. بلكه تا تمام كنم

زيرا هر آينه بشما مى گويم تا آسمان و زمين زايل نشود؛ همزه يا نقطه اى از تورات هرگز زايل نخواهد شد، تا همه واقع شود. پس هر كه يك از اين احكام كوچكترين را بشكند؛ و به مردم چنين تعليم دهد، در ملكوت آسمان كمترين شمرده شود. اما هر كه به عمل آورد و تعليم نمايد، او در ملكوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد.»

و از سوى ديگر عيسى، خود احكام تورات را اجرا نمى سازد، و دستور تورات را درباره زن زانيه ناديده مى گيرد.

دو: در موردى از انجيل، عيسى مى گويد: «اگر من بر خود شهادت دهم، شهادت من راست نيست.»

ولى در جاى ديگر مى گويد: «آنگاه فريسيان بدو گفتند تو بر خود شهادت مى دهى؟ پس شهادت تو راست نيست. عيسى در جواب ايشان گفت: هر چند من بر خود شهادت مى دهم، شهادت من راست است.»

در اين دو آيه يك بار عيسى مى گويد شهادت من درباره خودم راست نيست. بار ديگر مى گويد درباره خود شهادت بدهم راست است!!!

سه: عيسى (طبق نقل انجيل) در يك مورد فقط خداى را نيكو مى داند، ولى در مورد ديگر از غير خدا هم به «نيكو» ياد مى كند.

عهد جديد مى نويسد: «چون به راه مى رفت، شخصى دوان دوان آمده، پيش او زانو زده سؤال نمود كه اى استاد نيكو؛ چه كنم تا وارث حيات جاودانى شوم؟ عيسى بدو گفت: چرا مرا نيكو گفتى و حال آنكه كسى نيكو نيست جز خدا فقط.»

و در جاى ديگر خلاف آنرا چنين نقل مى كند: «مرد نيكو از خزانه نيكوى دل خود چيزهاى خوب برمى آورد، و مرد بد از خزانه بد چيزهاى بد بيرون مى آورد.»

اينها نمونه هاى كوچكى از اختلاف و تناقض گويى انجيل ها است. و از اين قبيل تناقضات در مورد بدار زدن عيسى، خروج وى از قبر، و حوادث روى صليب، و درباره آنكسى كه بيرون آمدن عيسى از قبر را (البته به عقيده مسيحيان) به مادرش مريم خبر داد، و موارد ديگر فراوان است (و ما در گذشته به قسمتى از آنها اشاره نموديم.)

خوانندگان عزيز! آيا وجود اين اختلافات در موارد گوناگون، خود دليل روشنى نيست براى اثبات اين حقيقت؛ كه انجيلهاى كنونى ساخته و پرداخته دست انسانها است؟ و هيچگونه ارتباطى با آنچه كه بر مسيح (عليه السلام) از جانب خداوند نازل گرديده ندارد؟! در پايان اين فصل، تذكر اين مطلب لازم است، كه اگر فرضاً انجيلهاى كنونى شامل هيچيك از اين مطالب خرافى، و سخنان شاخدار هم نبودند؛ و بر فرض آنكه مطالب آن با يكديگر متناقض و داراى اختلاف نبود، باز هم شايستگى نداشتند تا انسانيت را در عصر علم و دانش رهبرى كنند. زيرا اين كتابها بطور كلى فاقد قوانينى هستند كه جوابگوى احتياجات بشر باشند.

اجتماع بقوانين قضايى محتاج است. مقررات مالى مى خواهد، طرحهاى اقتصادى لازم دارد، برنامه هاى صحيح و منطقى براى اداره كشور، و امور سياسى مى خواهد. به مسائل فرهنگى و نظامى احتياج دارد. ولى متأسفانه كتابهاى عهد عتيق و جديد، فاقد همه اين مسائل است.

مگر مى توان تنها «با درس محبت» دادن و چند جمله درباره مباحث معنوى سخن گفتن، دنياى انسانيت را در عصر حاضر رهبرى نمود؟!

آيا مى توان احتياجات مادى و زندگى اين جهان را ناديده گرفت؟ و درباره آن هيچگونه طرح و برنامه اى نداشت؟

آرى ! عهد عتيق و جديد فاقد اين ضروريات است. و اين تنها مكتب آسمانى اسلام است كه مى تواند، به همه ی خواسته هاى طبيعى و منطقى بشر، در شؤون مادى و معنوى پاسخ مثبت بدهد. زيرا اسلام (در مقايسه با مترقى ترين كشورها و مكتب هاى زنده روز) در تمام قسمتها، داراى عاليترين طرحها و برنامه هاى علمى و قابل اجرا است.

و اين يك حقيقتى است آشكار و غير قابل انكار، كه بخواست خداوند اثبات آن بسيار سهل و آسان است.

و لاحول و لا قوه الا بالله العلى العظيم.

اعترافات مهم دانشمندان درباره قرآن

در پايان مباحث اين كتاب، بى تناسب نيست كه اعترافات جمعى از دانشمندان بزرگ مسيحى را، درباره عظمت قرآن براى نمونه در اين جا نقل كنيم.

«نولدكه» جذابيت قرآن را مى ستايد

«نولدكه» دانشمند و خاورشناس مشهور آلمانى و نويسنده كتاب «تاريخ قرآن» درباره اين كتاب آسمانى مى نويسد:

«قرآن با منطق علمى، و روش اطمينان بخش، و قانع كننده اى كه دارد، دلهاى شنوندگان خود را به سوى خويش توجه داده؛

و آنها را طرف خطاب قرار مى دهد. همواره بر دلهاى كسانیكه از دور با آن مخالفت مى ورزند تسلط يافته، و آنها را بخود مى پيوندد، فضيلت قرآن با داشتن سادگى و بلاغت خاص خود، به اوج كمال رسيده است. اين كتاب توانست از مردمى وحشى و بى تربيت، ملتى متمدن ايجاد كند كه تعليم و تربيتِ دنياى خويش را بر عهده گرفتند.»

«گوته» مى گويد قرآن جهان مدار مى شود.

«گوته» رياضيدان و شاعر معروف آلمانى درباره قرآن مى گويد:

«ما در ابتدا (به علت وسوسه كشيشان و مخالفت آنها) از قرآن رو گردان بوديم. اما طولى نكشيد كه اين كتاب توجه ما را بخود جلب نموده؛ و ما را دچار حيرت ساخت. تا آنجا كه در برابر اصول و قوانين علمى و بزرگ آن، سر تسليم فرود آورديم؛ در مطابقه الفاظ با معانى آن، عظمت امتيازاتش آشكار مى گردد، و شأن و علو و برترى آن بيشتر جلوه گر مى شود، من معتقدم كه اين كتاب بزودى اثر نجات بخش و علمى خود را در سراسر گيتى بجاى گذارده، و بالاخره جهان مدار خواهد شد.»

«ژول لابوم» مى گويد تعليمات قرآن جهانى است.

«ژول لابوم» خاور شناس پراطلاع فرانسوى مى نويسد:

«تعليمات و مواعظ قرآن، تنها براى سران قوم نبود، بلكه جهانى است.»

نامبرده در مقدمه «فهرست قرآن» مى نويسد:

«مردم از هر نژاد و ملتى كه هستند منصفانه بايد موقعيت بشريت را از نظر علمى قبل از اسلام، مورد مطالعه قرار دهند. تا اعتراف كنند كه علم و دانش به معناى وسيعِ ِ آن بوسيله مسلمين براى جهانيان آورده شده.

مسلمانان علوم و دانش خود را از قرآن كه مانند درياى دانش بود گرفته، و از آن نهرهايى ساختند، قرآن براى هميشه زنده است؛ و هر كس از مردم جهان بقدر درك و استعداد خود، از آن بهره برمى دارند.»

ستايش دكتر گوستاو لوبون از قرآن

دكتر گوستاو لوبون مستشرق فرانسوى، و وزير فرهنگ اسبق آن كشور، در «تمدن اسلام و عرب» خود مى نويسد: «مكتب اخلاق قرآن، عاليترين روش ‍ فضائل اخلاقى است، قرآن مردم را به صدقه و احسان، و عفت و بزرگوارى، اعتدال و ميانه روى، تشويق نموده و آنها را به اهميت وفاى به عهد و پيمان خوانده، و به دوستى با همسايگان و پيوست با خويشاوندان، و دادنِ حقوق مستحقان، و مراعات بيوه زنان و درماندگان، و اهتمام در امر يتيمان و بى پدران، دستور داده است. اينها است آن آداب و تربيت عاليه اى كه قرآن مردم را به سوى آنها دعوت كرده؛ و اين تربيت و آداب به مراتب بالاتر از انجيل و آداب آن است.»

سديو درباره قرآن سخن مى گويد:

سديو مستشرق و نويسنده مشهور فرانسوى مى نويسد:

«در قرآن چيزى از مقرّرات اخلاقى و اجتماعى فروگذار نشده؛ و قوانين آن بر پايه علم، و اساس آن بر عدل و احسان استوار شده؛ و هدف آن نشان دادنِ راه حق، و جلوگيرى از باطل، و دفع گمراهى و ضلالت، و بيرون راندن بشر از تاريكى هاى ذلت و خوارى به سوى نور، و فضائل و كمالات انسانيت اس. در اين كتاب چيزى از اصول پاكيزگى و نظافت، و موجب رهايى از هر گونه نقص و عيب فروگذار نشده؛ و مى تواند مردم جهان را به زيور كمال آراسته سازد.

قرآن توانست مردم عرب را از انواع فجايع و رسواييها و ارتكاب گناه باز دارد. و آنها را به راه راست هدايت فرمايد. اين كتاب مشتمل بر حقايقى است، كه چشمهاى عيب جويانِ اسلام را از ديدن، و گوشهاى آنها را از شنيدن، كور و كر كرده است.»

قرآن از نظر «تولستوى»

تولستوى دانشمند و نويسنده مشهور شوروى در كتابى كه بنام «حكم محمد» نگاشته، چنين مى نويسد: «هر كس كه بخواهد سادگى و بى پيرايه بودن اسلام را دريابد، بايد قرآن مجيد را مورد مطالعه قرار دهد. در آنجا قوانين و تعليماتى بر مبناى حقايق روشن و آشكار، صادر، و احكام آسان و ساده براى عموم بيان شده است. در اين كتاب آيات فراوانى است، كه به خوبى بر مقام عالى دين اسلام، و پاكى روحىِ آورنده ی آن، گواهى مى دهد.»

اعتراف «كارلايل» درباره قرآن

توماس كارلايل دانشمند و نويسنده معروف انگليسى مى نويسد:

«هنگاميكه ما قرآن مجيد را مطالعه مى كنيم، مى بينيم اين كتاب علاوه بر آنكه وحى آسمانى است، از نظر كلمات و تركيب، بليغ ‌ترين كتاب است. هیچکس قرآن را با دقت نمى خواند؛ مگر آنكه مى بينيد حقايقى اصيل در برابر وى آشكار است. و در مى يابد كه اين كتاب وابسته به اصلى حقيقى، و به مبدئی عالى و مقدس، پيوسته است. و ترديدى نيست كه گفتار حقيقى و درست، نفوذ خاصى بر دلها دارد. و حق، آن است كه تمام كتابها در برابر قرآن ناچيز و كوچكند. و اين كتاب از هر گونه عيب و نقص، و اصول ناپسنديده، پاكيزه و مبراست.»

گواهى «دوزى» دانشمند هلندى:

دوزى دانشمند هلندى درباره قرآن مى گويد: «قرآن كريم همواره مردم را به نيكوكارى امر فرموده، و انسانهاى سركش و نافرمان را بيم و انذار مى نمايد، اَعراب، پس از آنكه مسلمان شدند و به قرآن ايمان آوردند، با لباس نو و تازه اى در برابر جهانيان عرض اندام نمودند؛ كه آن عبارت از صلح طلبى، آرامش خواهى، و آزادى افكار در معاملات و رفتار بوده است.»

اعتراف «ادموند بورگ» انگليسى

«ادموند بورگ» شخصيت سياسى انگلستان مى گويد:

«قرآن، يا قانون محمدى قانونى است كه شامل تمام طبقات اجتماع گرديده، و آنها را به يكديگر پيوند مى دهد. قانونى است كه به عاليترين نظام قضايى، و بهترين روش علمى، و بزرگترين رسم قانون گذارى، ترتيب و تنظيم يافته است.

گواهى «پرلامس» كشيش

پرلامس كشيش نامى مسيحى مى نويسد:

«قرآن نه تنها توانست اعراب را به سوى اسلام جذب نمايد، بلكه ملتهاى مختلف و گوناگونى را مسلمان كرده است. و شعاع آن هر روز پهن تر شده، بر آسيا و آفريقا پرتو مى افكند. و مبشرين مسيحى ناظر اين وضع هستند اما براى جلوگيرى از آن كارى از دست آنها ساخته نيست.

سخنان «كاز يمرسگى» درباره قرآن

«كازيمرسگى» مى گويد:

«قرآن مجموعه اى است دل نشين، زيرا در آن اخلاق و تمدن، علم و سياست، وعد و وعيد در كنار يكديگر قرار دارد.»

يك گواهى از «بلر»

«بلر» خاورشناس معروف مى نويسد:

«لغت قرآن فصيح ترين لغات عرب است؛ و اسلوب بلاغت آن طوریست كه افكار را به سوى خود جذب مى كند. قرآن داراى مواعظى آشكار است؛ و بزودى براى هميشه بى معارض خواهد بود. هر كس كه از اين كتاب به خوبى پيروى كند، زندگى آرام و گوارايى خواهد داشت.

«پايان»

مقدمه ۲

سندى كه نبوت پيامبران را اثبات مى كند ۳

اعجاز به دو صورت ممكن است صورت گيرد ۴

ارتباط اعجاز با رسالت آسمانى ۸

چرا معجزات انبياء گوناگون است؟ ۹

درسى كه بايد از تنوع معجزات آموخت ۱۴

دعوت قرآن به مطالعه در اسرار آفرينش ۱۵

معجزات فصلى پيغمبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) ۲۳

قرآن يا معجزه دائمى اسلام ۲۴

اعجاز قرآن از جنبه هاى گوناگون ۲۶

اعجاز قرآن از نظر فصاحت و بلاغت هميشگى است ۳۰

اعجاز قرآن از جنبه هاى علمى و حقوقى ۳۲

آيا قرآن تحريف شده است؟! ۳۵

در قرآن تحريف راه نيافت ۳۷

اِعراب گذارى قرآن ۴۰

نويسندگان در عصر پيغمبر ۴۴

تنظيم نوشته هاى قرآن در زمان پيغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) ۴۸

آيا شيخين چيزى از قرآن كاسته اند؟ ۵۵

آيا عثمان آياتى از قرآن حذف نموده؟ ۵۸

تورات و سرگذشت آن ۶۰

چگونه تورات تحريف گرديده؟ ۶۰

شواهدى بر تحريف تورات ۶۳

تحريف در كتابهاى ديگر عهد عتيق ۷۱

كتابهاى عهد جديد هم آسمانى نيست ۷۴

تاريخچه انجيلها و نويسندگان آنها ۷۵

آيا نويسندگان انجيل از خدا الهام مى گرفتند؟! ۷۸

انجيل سازى در عصر پولس ۸۴

محتويات عهدين درباره خداوند ۹۰

عهد عتيق خداى را چگونه معرفى مى كند؟ ۹۱

تورات، خداى را كشتى گير مى شناسد! ۹۴

خدايى كه انجيل معرفى مى كند ۹۷

قرآن خدا را چگونه مى شناسد؟ ۱۰۱

پيامبران از ديدگاه قرآن و كتابهاى ديگر آسمانى ۱۰۵

قرآن پيامبران را معصوم مى داند ۱۰۶

عصمت انبياء از نظر عقل و منطق ۱۰۷

اعتماد مردم در قانون اساسى آمريكا ۱۰۹

داستان نصب حجر ۱۱۲

گواهى زنده بر عصمت انبياء ۱۱۴

عهدين درباره انبياء چه مى گويند؟ ۱۱۵

تورات هارون را مشرك مى داند! ۱۱۷

تورات مى گويد نوح شراب مى نوشيد! ۱۱۹

انجيل مى گويد عيسى ادعاى خدايى كرد ۱۱۹

انجيل نسبت نوشيدن شراب به عيسى مى دهد ۱۲۰

نخستين معجزه، يا شراب سازى عيسى!!! ۱۲۱

انجيل مى گويد عيسى به مادر خود احترام نمى گذاشت ۱۲۲

عهد جديد مى گويد عيسى ملعون است! ۱۲۳

انجيل مى گويد عيسى حكم خداى را اجرا نمى كرد! ۱۲۴

ظلم چيست و غفران يعنى چه؟ ۱۲۶

مقصود از ذنب در سوره فتح؟ ۱۲۹

گناه بخشى در كليسا ۱۳۴

آمرزش نامه يا سند مالكيت بهشت! ۱۳۵

اسلام اعتراف به گناه را چيزى نمى شمرد ۱۳۸

قرآن كسى را قربانى گناه ديگران نمى داند ۱۴۴

داستان عشاء ربانى ۱۴۵

آيا مسيحيت قابل پذيرش است! ۱۴۸

اختلاف يا سند غير آسمانى بودن ۱۵۰

تناقضات انجيل و عهد جديد ۱۵۲

اعترافات مهم دانشمندان درباره قرآن ۱۵۵