تفسير نور (سوره قصص)

تفسير نور (سوره قصص)28%

تفسير نور (سوره قصص) نویسنده:
گروه: شرح و تفسیر قرآن
صفحات: 128

تفسير نور (سوره قصص)
  • شروع
  • قبلی
  • 128 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 186396 / دانلود: 4730
اندازه اندازه اندازه
تفسير نور (سوره قصص)

تفسير نور (سوره قصص)

نویسنده:
فارسی

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

17

18

19

20

21

22

23

24

25

26

27

28

29

30

31

32

33

34

35

36

37

38

39

40

41

42

43

44

45

46

47

48

49

50

51

52

53

54

55

56

57

58

59

60

61

62

63

64

65

66

67

68

69

70

71

72

73

74

75

76

77

78

79

80

 (۵۴) اءُوْلََّئِكَ يُؤْتَوْنَ اءَجْرَهُم مَّرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُواْ وَ يَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِالسَّيِّئَةَ وَمِمَّارَزَقْنَهُمْ يُنفِقُونَ

ترجمه :

آنان به خاطر صبرشان ، دو برابر پاداش داده مى شوند. و (آنانند كه) بدى هارا با نيكى دفع مى كنند و از آنچه روزى آنان كرده ايم (به ديگران) انفاق مى نمايند.

پيام ها :

۱- طالبان حقّ، بدنبال حقّ هستند و توجّهى به اينكه چه كسى ، از چه نژادى و با چه زبانى آن را مى گويد ندارند. اذا يُتلى ... قالوا آمنّا («يُتلى» به صورت مجهول ، يعنى گوينده مطرح نيست .)

۲- اگر روح پاك باشد، با شنيدن حقّ ايمان مى آورد. يُتلى ... آمنّا (به عكس ، اگر زمينه فراهم نباشد، با تلاوت پيوسته هم اميدى به ايمان نيست .)

۳- ايمانى ارزش دارد كه بر اساس معرفت و شناخت حقّ باشد. آمنّا به اِنّه الحقّ

۴- شرايط وزمينه هاى افراد، در دريافت الطاف الهى متفاوتند. يؤ تون اجرهم مرّتين بما صبروا

۵- پذيرش حقّ، نيازمند صبر در مقابل انواع انتقادها ومشكلات است . قالوا آمنّا... يؤ تون اءجرهم ... بماصبروا

۶- گذشت از بدى هاى ديگران و انفاق به آنان در صورتى ارزش دارد كه خصلت و خوى انسان باشد. يدرؤ ن ينفقون (فعل مضارع نشانه دوام و استمرار است.

۸۱

آرى مؤ منانى مورد ستايش اند كه داراى پشتكار، گذشت و اهل بخشش باشند.)

۷- اگر بدانيم كه رزق از طرف خداست ، انفاق براى ما آسان مى شود. ممّا رزقناهم ينفقون

۸ مورد انفاق تنها مال نيست ، از علم ، توان و آبرو نيز مى توان انفاق كرد. ممّا رزقناهم ينفقون

 (۵۵) وَإِذَاسَمِعُواْ اللَّغْوَ اءَعْرَضُواْ عَنْهُ وَقَالُواْ لَنَآ اءَعْمَلُنَا وَ لَكُمْاءَعْمَلُكُمْ سَلَمٌ عَلَيْكُمْ لاَنَبْتَغِى الْجَهِلِينَ

ترجمه :

و هرگاه (سخن) لَغوى را بشنوند، از آن روى برگردانند و گويند: اعمال ما براى ما وكارهاى شما براى شما باشد، سلام (وِداعِ ما) بر شماباد، ما به سراغ جاهلان نمى رويم .

نكته ها :

در آيه ى قبل خداوند به كسانى كه در راه او صبر كنند و بدى ها را با خوبى پاسخ دهند و از اموالشان در راه خدا بخشند، پاداشِ دو برابر وعده داد، اين آيه به يكى از نمونه هاى صبر و برخوردهاى خوب ، اشاره مى فرمايد.

«لَغو» يعنى امر بيهوده كه هم در كلام و هم در عمل قابل بروز است و مؤمنين به اعراض از آن سفارش شده اند. از جمله ويژگى هاى بهشت آن است كه لغو و بيهودگى در آنجا نيست . لا لغو فيها و لا تاءثيم (۶۷)

_________________________

۶۷- طور، ۲۳.

۸۲

«مُدارا»، كوتاه آمدن از موضع قدرت است ، نظير پدرى كه دست كودكش را در دست دارد وقدرت بر تند رفتن دارد، ولى آهسته راه مى رود، امّا «مُداهنه»، كوتاه آمدن از موضع ضعف است . نظير بسيارى از رؤ ساى كشورها كه به خاطر نداشتن شجاعت ، در اختيار ابرقدرت ها قرار دارند. انبيا و اولياى الهى با مردم مدارا مى كنند، امّا در برابر كفر مداهنه نمى ورزند.

پيام ها :

۱- مؤمن واقعى كسى است كه نه تنها به مجلس لغو نمى رود و به سخن لغو گوش نمى دهد، بلكه اگر كلام بيهوده اى هم شنيد، عكس العمل نشان مى دهد. و اذا سمعوا اللغو اعرضوا عنه

۲- يكى از نمونه هاى صبر، بى اعتنايى به لغو و اعراض از آن است . صبروا اعرضوا عنه

۳- اعراض از لغو در گفتن ، شنيدن ، ديدن و معاشرت ، كمالى است كه در همه ى اديان الهى از آن ستايش شده است . سمعوا اللغو اعرضوا عنه (آيه فوق در توصيف گروهى از اهل كتاب است .)

۴- از شيوه هاى عمومى وساده ى نهى از منكر، اعراض از منكر است . سمعوا... اعرضوا عنه (لغو را با لغو پاسخ نگوييم .)

۵- انسان در برابر آنچه مى شنود، مسئول است . سمعوا... اعرضوا

۶- قاطعيّت ، صلابت و عدم سازش ، نشانگر ايمان راسخ است . لنا اعمالنا و لكم اعمالكم

۷- سود و زيان عمل هر كس به خود او برمى گردد. لنا اعمالنا و لكم اعمالكم

۸۳

۸- اعراض ، بايد كريمانه باشد. اعرضوا... سلام عليكم

۹- اعراض بايد همراه هشدار به اهل لغو باشد. اعرضوا... لانبتغى الجاهلين

۱۰- لغو، ميوه ى جهل و بيهوده گو، جاهل است . لانبتغى الجاهلين

 (۵۶) إِنَّكَ لاَ تَهْدِى مَنْ اءَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللّهَ يَهْدِى مَن يَشَآءُ وَهُوَ اءَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ

ترجمه :

(اى پيامبر!) همانا تو نمى توانى هر كه را دوست دارى هدايت كنى (و به مقصد برسانى )، بلكه اين خداوند است كه هر كس را بخواهد هدايت مى كند و او به ره يافتگان آگاه تر است .

نكته ها :

مضمون اين آيه كه در مقام دلدارى پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله است ، در آيات ديگر وبا بيانات وتعابير مختلف تكرار شده است ، از جمله در سوره ى يوسف مى خوانيم : و ما اكثر الناس و لو حَرَصتَ بمؤمنين (۶۸)، اى پيامبر! هر چند به هدايت آنان حريص باشى ، باز اكثر مردم ايمان نمى آورند، يا در سوره بقره آمده است : ليس ‍ عليك هداهم ولكن اللّه يهدى من يشاء (۶۹) هدايت پذيرى مردم بر عهده تو نيست وخداوند، هر كه را بخواهد، هدايت مى فرمايد.

در جلد پنجم تفسير درّالمنثور (از تفاسير اهل سنّت) رواياتى به اين مضمون نقل شده است كه در آستانه ى فوت ابوطالب ، پدر حضرت على عليهما السلام، پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله به نزد او حاضر شد

_________________________

۶۸- يوسف ، ۱۰۳.

۶۹- بقره ، ۲۷۲.

۸۴

و اسلام را بر او عرضه فرمود، امّا او نپذيرفت و اين آيه نازل شد!!

ما با قطع نظر از اينكه شاءن نزول آيه چيست و آيا اصلا ارتباطى با پدر بزرگوار اميرالمؤمنين على عليه السلام دارد يا خير، (كه با اندك تاءمّلى ، عدم اين ارتباط ثابت مى شود، زيرا آيه در ادامه ى بحث پيرامون گروهى از مؤمنان اهل كتاب در مقابل مشركان مكّه است) كمى به بحث پيرامون اين روايات و ايمان حضرت ابوطالب مى پردازيم .

علاّمه امينى ، صاحب كتاب گرانقدر «الغدير» در جلد هشتم اين كتاب از صفحه ى ۱۹ به بعد با نقد و ردّ تمامى اين روايات مجعول و با استناد به منابع تاريخى ، معتقد است كه راويان اينگونه روايات ، در زمان فوت حضرت ابوطالب يا اطفالى شيرخوار بودند و يا همچون ابوهريره ، هنوز اسلام نياورده بودند.

همچنين ايشان از صفحه ۳۳۰ تا ۴۱۰ همان جلد، به دلايل مؤمن بودن حضرت ابوطالب مى پردازد و صدها شعر از خود آن حضرت ، ده ها خاطره و چهل حديث از اهل بيت پيامبر ذكر مى كند كه حاكى از ايمان او به خداوند و رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله ست . بعضى از اين دلائل عبارتند از:

۱- سخنان پيامبر و ائمّه معصومين عليهم السلام پيرامون ايمان او.

۲- حزن و اندوه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در فوت او.

۳- دعاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله بالاى منبر، به ابوطالب وتشييع جنازه او.

۴- حديث پيامبر صلّى اللّه عليه و آله كه من شفيع والدين و عمويم ابوطالب در قيامت هستم .

۸۵

۵- وصيّت نامه او مبنى بر حمايت بنى هاشم از پيامبر اسلام .

۶- سفارش او به همسر و فرزندش جعفر، براى حمايت از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و توجّه به اسلام ونماز.

۷- حمايت هاى بيدريغ او از پيامبر كه در شب هاى خطرناك ، جاى خواب آن حضرت را با جاى خواب فرزندش على عليه السلام عوض مى كرد وفرزندش را در معرض خطر قرار مى داد.

۸ زندگى فاطمه بنت اسد با ابوطالب كه در اسلام او شكّى نيست ، زيرا اگر ابوطالب مسلمان نبود، نبايد زن مسلمان همسرش باشد.

۹- اشعار فراوان او كه از اقرارش به اسلام حكايت دارد.

البتّه نبايد فراموش كرد كه تنها گناه نابخشودنى او اين است كه پدر على عليه السلام است ! و دشمنان آن حضرت چه بودجه هايى را در راه ضربه زدن به آن حضرت هزينه كردند و رواياتى را جَعل نمودند و براى اينكه ميان ابوطالب پدر حضرت على عليهما السلام و ابوسفيان پدر معاويه تعادلى برقرار كنند، سابقه ى شرك را تهمت زدند.

پيام ها :

۱- وظيفه ى انبيا ابلاغ پيام هاى الهى و ارائه راه است . پذيرفتن يا عدم پذيرش مردم ربطى به آن بزرگواران ندارد. انّك لا تهدى

۲- پيامبران ، براى هدايت منحرفان سوز وشور داشتند. مَن اءحبَبتَ

۳- هدايت ، كار خداوند است كه فقط شامل دلهاى پاك و آماده مى شود. ولكن اللّه يهدى

۸۶

۴- خواست خداوند بر اساس حكمت و علم اوست . يهدى من يشاء و هو اعلم

 (۵۷) وَقَالُوَّاْ إِن نَّتَّبِعِ الْهُدَى مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ اءَرْضِنَآ اءَوَلَمْ نُمَكِّن لَّهُمْ حَرَماً ءَامِناً يُجْبَىَّ إِلَيْهِ ثَمَرَتُ كُلِّ شَىْءٍ رِّزْقاً مِّن لَّدُنَّا وَلَكِنَّ اءَكْثَرَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ

ترجمه :

و (كفّار مكّه) گفتند: اگر ما با (قبول برنامه هاى) تو، هدايت را بپذيريم ، (بزودى) از سرزمينمان آواره خواهيم شد. (بگو:) آيا ما آنان را در حرم اءمنى قرار نداديم كه بهره هاى هر چيزى به عنوان روزى از جانب ما به سوى آن سرازير مى شود؟ولى بيشتر آنان نمى دانند!

نكته ها :

گروهى از مشركان مكّه به پيامبراسلام صلّى اللّه عليه و آله اظهار داشتند كه اگر ما هدايت را به همراه تو پذيرا شويم ، به سرعت از خانه و كاشانه خود رانده و آواره ، و از زندگى و هستى خويش ساقط و درمانده مى گرديم .

خداوند با سه پاسخ بهانه ى آنان را ردّ مى فرمايد:

پاسخ اوّل كه در همين آيه مورد اشاره قرار گرفته است اين كه ؛ همان خدايى كه مكّه را پايگاه اءمن ومحلّ جلب و سرازير شدن روزى فراوان براى شما قرار داد، باز مى تواند آن را تداوم بخشد. (در اين جواب دلگرمى و بشارت است)

پاسخ دوّم كه در آيه ى بعد آمده است اينكه ؛ بر فرض بخاطر حفظ رفاه و منافع خود، ايمان نياوريد، قهر خدا را چه خواهيد كرد؟

۸۷

 (در اين جواب انذار و هشدار است)

پاسخ سوّم كه در آيه ۶۰ همين سوره مطرح شده است اين كه ؛ مگر مال و متاع دنيا چقدر ارزش دارد كه به واسطه آن ايمان نمى آوريد بدانيد آنچه در نزد خداست ، بهتر و پايدارتر است . پس عدم ايمان شما هيچ وجه و توجيهى ندارد.

پيام ها :

۱- دين ، تنها عقيده نيست ، بلكه برنامه هاى عملى نيز دارد. نتّبع الهُدى معك

۲- حساسيّت دشمنان تنها نسبت به راه حقّ و مسير الهى نيست كه آنها، هم به راه حقّ و هم به رهبرى حقّ اعتراض دارند. ان نتّبع الهُدى معك

۳- ايمان آوردن ، تنها به آگاهى داشتن نيست ، بلكه به جراءت هم نياز دارد. ان نتّبع الهُدى معك نتخطّف (آرى ، گروهى حقّانيّت اسلام را مى فهمند، ولى بخاطر حفظ منافع شخصى از آن سرباز مى زنند.)

۴- انسان ، وطن دوست است . من ارضنا

۵- ترس از دست دادن نعمت ها را با ياد الطاف الهى دفع كنيم . اءولم نمكّن لهم حرما آمنا (آرى ياد نعمت ها، عامل توكّل و رفع نگرانى هاست .)

۶- بهبود، رونق و رشد اقتصادى در گرو امنيّت و آرامش اجتماعى است . آمنا يُحبى اليه ثمرات

۷- امنيّت و رزق ، دو نعمت تضمين شده ى حرم الهى (مكّه) است . آمنا يُحبى اليه ثمرات كلّ شى ء

۸ برترى ايمان بر رفاه و آسايش ، براى اكثر مردم پنهان است . ولكنّ اكثرهم لا يعلمون

۸۸

 (۵۸) وَكَمْ اءَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ بَطِرَتْ مَعِيشَتَهَا فَتِلْكَ مَسَكِنُهُمْ لَمْ تُسْكَن مِّن بَعْدِهِمْ إِلاقَلِيلاً وَكُنَّا نَحْنُ الْوَرِثِينَ

ترجمه :

و چه بسيار مناطقى كه ما (آنها را) بخاطر طغيان در زندگى ، هلاك كرديم ، اين خانه هاى آنهاست كه بعد از آنان جز اندكى (از انسان ها در آن) سكونت نكردند و ما وارث آنان هستيم .

نكته ها :

كلمه ى «بَطِر» به معناى طغيان و سرمستى بر اثر فزونى ثروت و رفاه است .

در آيه قبل خوانديم كه گروهى به پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله گفتند: اگر ما به تو ايمان بياوريم ، كفّار مكّه ما را آواره خواهند كرد، و خداوند فرمود: همان قدرتى كه مكّه را محل امن و رزق فراوان براى شما قرار داد، بعد از ايمان نيز مى تواند نعمت هايش ‍ را براى شما حفظ نمايد. در اين آيه خداوند مى فرمايد: فراموش نكنيد كه ما بسيارى از شهرها را كه سرمست از نعمت ها و غرق در رفاه بودند نابود كرديم ، شما نيز كه بخاطر حفظ رفاه و اموال خود ايمان نمى آوريد، با قهر الهى چه مى كنيد؟!

منظور از «تلك مساكنهم»، مساكن مخروبه ى قوم عاد در منطقه احقاف (ميان يمن و شام)، يا قوم ثمود در منطقه سَدوم است كه مردم حجاز در مسافرت هاى تجارى از كنار آنها عبور مى كردند و با چشم خود مى ديدند.

۸۹

پيام ها :

۱- گاه ثروت و رفاه نه تنها مايه ى سعادت نيست كه باعث غرور، طغيان و هلاكت است . كم اهلكنا... بطرت معيشتها

۲- سرنوشت افراد و جوامع ، در گرو اعمال خود آنهاست . كم اهلكنا... بطرت معيشتها

۳- سنّت الهى ، هلاكت مرفّهان بى ايمان است . اهلكنا من قرية بطرت

۴- خرابه ها وبقاياى تمدّن هاى گذشته ، بهترين پندآموز نسل هاى بعدى است . تلك مساكنهم (از جمله برنامه هاى تربيتى ، بازديد از همين اماكن است.)

۵ مرفّهان ، اموال خود را رها كرده و خواهند رفت . پس هدايت وسعادت ابدى را با رفاه زودگذر دنيوى معامله نكنيم . نحن الوارثين

 (۵۹) وَمَا كَانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى حَتَّى يَبْعَثَ فِىَّ اءُمِّهَا رَسُولاً يَتْلُواْعَلَيْهِمْ ءَايَتِنَا وَمَاكُنَّا مُهْلِكِى الْقُرَىَّإِلا وَ اءَهْلُهَا ظَلِمُونَ

ترجمه :

و پروردگارت قريه ها (و شهرها) را نابود نمى كند، مگر اينكه در ميان آنان پيامبرى برانگيزد، كه آيات ما را بر آنان تلاوت كند. و ما هيچ آبادى را هلاك نكرديم مگر آنكه اهل آن ظالم بودند.

پيام ها :

۱- از مهم ترين وظايف انبيا، تلاوت آيات الهى بر مردم است . يتلوا عليهم

۲- مكّه ، اُمّالقراى اسلام است . يبعث فى اُمّهارسولا

۹۰

۳- جوامع ستمگر در معرض قهر الهى هستند. ربّك مهلكى القرى ...

۴- تا اتمام حجّت نشود، قهرى از جانب خدا نازل نمى شود. ماكان ربّك مهلك القرى حتّى يبعث رسولا

۵ قهر الهى ، يكى از شيوه هاى تربيتى خداوند است . (هلاكت بدنبال كلمه ى «ربّك» آمده است) ربّك مهلك القُرى

۶- محل هاى تبليغى بايد در مراكز وكانون هاى اصلى اجتماعات وشهرها باشد. يبعث فى اُمّها رسولا (آيه ، نشانگر نقش مكان در تبليغ است .)

۷- پاسخ مثبت ندادن به دعوت انبيا، ظلم است . يتلوا عليهم ... واهلها ظالمون

۸ هلاكت ستمگران در دنيا، سنّت وبرنامه ى الهى است . مهلكى القرى ... اهلها ظالمون

 (۶۰) وَمَآ اءُوتِيتُم مِّن شَىْءٍ فَمَتَعُ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ زِينَتُهَا وَمَا عِندَ اللّهِ خَيْرٌ وَاءَبْقَىَّ اءَفَلاَ تَعْقِلُونَ

ترجمه :

وآنچه به شما داده شده ، بهره ى زندگى دنيا و زينت آن است (كه فانى و زودگذر است )، در حالى كه آنچه نزدخداست ، بهتر و پايدارتر است . پس آيا نمى انديشيد؟!

نكته ها :

در واقع اين سوّمين جوابى است كه خداوند در پاسخ بهانه جويى كفّار مكّه (كه اگر ما ايمان بياوريم ، زندگانى ما مختل مى شود) مى دهد،

۹۱

كه آنچه به گمان خام خود از رهگذر عدم ايمان بدست مى آوريد، متاع وكالاى بى ارزش و فانى زندگى محدود دنياست ، در حالى كه آنچه نزد خداست ، بهتر و ماندگارتر است .

پيام ها :

۱- ثروت و دارايى خود را محصول تلاش و زرنگى خويش نپنداريم كه هر چه هست از خداوند است . ما اوتيتم

۲- نعمت هاى دنيوى ، محدود است ؛ من شى ءولى پاداش الهى ، نامحدود و غير قابل تصوّر است . ما عنداللّه خير و ابقى

۳- اگر بخاطر پذيرش ايمان ، دنيا را از دست بدهيد، به نعمت هاى بى منتها وبى زوال دست خواهيد يافت . ما عنداللّه خيرٌ و ابقى

۴- هر كس باقى را فداى فانى ، و بهره ى ناب را با لذّات آميخته با مشكلات عوض كند، در حقيقت عاقل نيست . اءفلا تعقلون

نگاهى به دنيا از منظر قرآن

در قرآن مجيد، از دنيا وزندگانى دنيا با تعبيرات مختلفى ياد گرديده و انسان ها را از اقبال به آن و اغفال در برابر آن برحذر داشته است ، از جمله :

دنيا، عارضى است . عَرَض الحيوة الدّنيا (۷۰)

دنيا، بازيچه است . و ماالحيوة الدّنيا الاّ لعبٌ و لَهو (۷۱)

دنيا، اندك و ناچيز است . فما متاع الحيوة الدّنيا فى الا خرة الاّ قليل (۷۲)

_________________________

۷۰- نساء، ۹۴.

۷۱- انعام ، ۳۲.

۷۲- توبه ، ۳۸.

۹۲

زندگى دنيا، مايه ى غرور و اغفال است . وما الحيوة الدّنيا الاّ متاع الغرور (۷۳)

زندگى دنيا، براى كفّار جلوه دارد. زيّن للّذين كفروا الحيوة الدّنيا (۷۴)

مال و فرزند، جلوه هاى دنيا هستند. المال والبنون زينة الحيوة الدّنيا (۷۵)

دنيا، غنچه اى است كه براى هيچ كس گُل نمى شود. زهرة الحيوة الدّنيا (۷۶)

چرا آخرت را به دنيا مى فروشيد؟ اشتروا الحيوة الدّنيا بالا خره (۷۷)

چرا به دنياى فانى و محدود، راضى مى شويد؟ اءرَضِيتم بالحيوة الدّنيا (۷۸)

چرا به دنياى كوچك و زودگذر شاد مى گرديد؟ فَرِحوا بالحيوة الدّنيا (۷۹)

چرا دنيا را به آخرت ترجيح مى دهيد؟ يَستحبّون الحيوة الدّنيا على الا خره(۸۰)

چرا به دنياداران خيره مى شويد؟ لاتمدّنّ عينيك الى ما متّعنا به (۸۱)

چرا فقط به دنيا فكر مى كنيد؟ لم يردالاّالحيوة الدّنيا (۸۲)

_________________________

۷۳- آل عمران ، ۱۸۵.

۷۴- بقره ، ۲۱۲.

۷۵- كهف ، ۴۶.

۷۶- طه ، ۱۳۱.

۷۷- بقره ، ۸۶.

۷۸- توبه ، ۳۸.

۷۹- رعد، ۲۶.

۸۰- ابراهيم ، ۳.

۸۱- حجر، ۸۸.

۸۲- نجم ، ۲۹.

۹۳

آيا دنياگرايان نمى دانند كه جايگاهشان دوزخ است ؟ و آثر الحيوة الدّنيا، فانّ الجحيم هى الماءوى (۸۳)

البتّه اين همه هشدار به خاطر كنترل مردم دنياگرا است و آنچه در آيات و روايات انتقاد شده ، از دنياپرستى ، آخرت فروشى ، غافل شدن ، سرمست شدن و حقّ فقرا را ندادن است ، ولى اگر افرادى در چهارچوب عدل و انصاف سراغ دنيا بروند و از كمالات ديگر و آخرت غافل نشوند و حقّ محرومان را ادا كنند و در تحصيل دنيا يا مصرف آن ظلم نكنند، اين گونه مال و دنيا فضل و رحمت الهى است .

 (۶۱) اءَفَمَن وَعَدْنَهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لَقِيهِ كَمَن مَّتَّعْنَهُ مَتَعَ الْحَيَوةِالدُّنْيَا ثُمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيَمَةِ مِنَ الْمُحْضَرِينَ

ترجمه :

پس آيا كسى كه به او وعده اى نيكو داده ايم و او آن را خواهد ديد، مانند كسى است كه او را از بهره ى زندگى دنيا بهره مند ساختيم (و) سپس او در روز قيامت از احضارشدگان (براى حساب و جزا) خواهد بود؟!

نكته ها :

اين آيه در ادامه ى آيات قبل ، پيرامون كسانى است كه بخاطر حفظ زندگانى دنيا، بر كفر باقى ماندند.

_________________________

۸۳- نازعات ، ۳۸.

۹۴

وعده اى كه در اين آيه به آن اشاره گرديده ، همان وعده اى است كه در آيات مختلف قرآن به اهل ايمان و عمل صالح داده شده است ، از جمله آيه ى نهم سوره ى مائده :

وَعَدَ اللّهُ الّذين آمنوا و عملوا الصالحاتِ لهم مغفرةٌ و اءجرٌ عظيم .

مخالفان پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در صدر اسلام ، افراد مرفّه و كامياب بوده اند.

پيام ها :

۱- وعده هاى الهى و پاداش هاى اخروى ، هم بزرگ است و هم نيكو. وعدا حسنا (كلمه «وَعدا» كه با تنوين آمده ، اشاره به بزرگى امر و كلمه «حسنا» نشان از نيكويى دارد.)

۲- وعده هاى الهى ، قطعى و مسلّم است . وعدناه ...فهو لاقيه

۳- شيوه ى مقايسه ، از بهترين اسلوب هاى تبليغ و تربيت است . اءفمَن وعَدناه ... كمَن متّعناه (كسانى كه وعده هاى الهى را دريافت مى كنند، قابل مقايسه با ديگران نيستند)

۴- توفيق بهره گيرى از متاع دنيا نيز بدست خداست . متّعناه

۵ كاميابى دنيوى ، نشانه آسودگى اُخروى نيست . متّعناه ... من المحضرين

۶- بهره مندى هاى دنيوى ، حساب و كتاب دارد. متّعناه ... من المحضرين

حضرت على عليه السلام مى فرمايد: «فى حلالها حساب و فى حرامها عقاب » (۸۴) در حلال دنيا حساب و در حرام آن عقاب است .

_________________________

۸۴- نهج البلاغه ، خطبه ۸۲.

۹۵

۷- كاميابى غافلانه ، احضار ذليلانه ى اُخروى در پى دارد. من المحضرين آرى در لذّتى كه پايانش آتش است ، خيرى نيست .

 (۶۲) وَ يَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ اءَيْنَ شَرَكَآءِىَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ

ترجمه :

و روزى كه (خداوند) آنها را ندا مى دهد، پس مى گويد: كجايند آن شريكانى كه براى من مى پنداشتيد؟

 (۶۳) قَالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هََّؤُلاََّءِ الَّذِينَ اءَغْوَيْنَآ اءَغْوَيْنَ هُمْ كَمَا غَوَيْنَا تَبَرَّاءْنَآ إِلَيْكَ مَاكَانُوَّاْ إِيَّانَا يَعْبُدُونَ

ترجمه :

آن (شريكان و) كسانى كه حكم عذاب بر آنان محقّق گشته ، مى گويند: پروردگارا! اينان كسانى هستند كه ما گمراه كرده ايم . همان گونه كه خود گمراه بوديم ، آنها را (نيز) گمراه نموديم ، (امّا اينك از آنان) به سوى تو بيزارى مى جوييم . (اينان در واقع ) ما را نمى پرستيدند (بلكه بدنبال هواپرستى و هوسرانى خود بودند.)

 (۶۴) وَقِيلَ ادْعُواْ شُرَكَآءَكُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُواْ لَهُمْ وَرَاءَوُاْ الْعَذَابَ لَوْ اءَنَّهُمْ كَانُواْيَهْتَدُونَ

ترجمه :

و (در اين هنگام به مشركان) گفته مى شود: (اكنون آن) معبودانى را كه شريك خدا مى پنداشتيد بخوانيد، پس آنها را مى خوانند، امّا جوابى به آنها نمى دهند و (در اين حال) عذاب الهى را مى بينند

۹۶

(كه آنان را در برمى گيرد،پس آرزو مى كنند) اى كاش ، هدايت يافته بودند.

نكته ها :

با بر پايى قيامت ، صحنه هاى عجيب و گوناگونى اتفاق مى افتد كه اين آيات به بعضى از آنها اشاره مى فرمايد؛ يكى از صحنه ها، سؤ الات توبيخ ‌آميز خداوند، از مشركان است . صحنه ى ديگر، اظهار تنفّر و بيزارى معبودها از كسانى است كه آنها را مى پرستيدند و صحنه ى سوّم ، ملامت منحرفان از شيطان است كه شيطان هم در جواب مى گويد: مرا سرزنش نكنيد، بلكه خودتان را ملامت نماييد؛ فلاتلومونى و لوموا انفسكم (۸۵) در قيامت ، هر كس گناه خود را به گردن ديگرى مى اندازد، ولى از طرف مقابل هم جواب مى شنود كه : بل كنتم قوما طاغين (۸۶) گناه را به گردن ما نياندازيد، بلكه شما خودتان اهل طغيان بوديد.

بعضى از معبودها همچون حضرت عيسى و فرشتگان الهى ، تقصيرى ندارند، امّا كسانى نظير شياطين ، طاغوت ها دانشمندانى كه سبب بدعت و انحراف در دين گشته اند، مقصّرند و عذاب خداوند در مورد آنان قطعى است .

پيام ها :

۱- صحنه هاى قيامت را فراموش نكنيم . و يوم ...

۲- دادگاه قيامت ، علنى و حضورى است . اءين شركائى

۳- كارى نكنيم كه در قيامت ، از پاسخ آن كار، درمانده و عاجز باشيم . اءين شركايى

_________________________

۸۵- ابراهيم ، ۲۲.

۸۶- صافّات ، ۳۰.

۹۷

۴- شرك و تكيه بر هرچه غير خداست ، گمان ، خيال و سراب است . تزعمون

۵ معبودهاى عزيز دنيوى ، ذليلان و محكومان اُخروى اند. حقّ عليهم القول

۶- هركس ديگران را به جاى خداوند به سوى خويش بخواند، عذاب الهى برايش حتمى است . حقّ عليهم القول

۷- پرستش غير خدا، يك فريب است . اغوينا

۸ فريب خوردگان ، بدنبال فريب ديگران نيز هستند. اغويناهم كما غوينا

۹- انسان ها در انتخاب راه آزادند و مى توانند راههاى انحرافى را نيز برگزينند. غوينا

۱۰- معبودهاى غير خدايى ، روزى از عابدانِ خود متنفّر خواهند بود. تبرّاءنا

۱۱- حقيقت شرك ، هوى پرستى است . ما كانوا ايّانا يعبدون

۱۲- معبودهاى دروغين ، به ناله هاى شما در وقت نياز پاسخى نخواهند داد. فدعوهم فلم يستجيبوادلبستن به غير خدا در دنيا، مايه ى محروم شدن از يارى او در قيامت است)

۱۳- قيامت ، روز حسرت است . لو انّهم كانوا يهتدون

 (۶۵) وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ مَاذَآ اءَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِينَ

ترجمه :

و (به ياد آوريد) روزى كه (خداوند) آنها را ندا مى دهد، پس مى گويد: به پيامبران (و فرستادگان من) چه پاسخى داديد؟

۹۸

 (۶۶) فَعَمِيَتْ عَلَيْهِمُ الاَْنبَآءُ يَوْمَئِذٍ فَهُمْ لاَيَتَسَآءَلُونَ

ترجمه :

پس در آن روز، همه ى اخبار (و پاسخهايى كه مى توان از ديگران گرفت) بر آنان پوشيده مى ماند، و آنان ازيكديگر سؤ الى نمى كنند.

 (۶۷) فَاءَمَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَلِحاً فَعَسَىَّ اءَن يَكُونَ مِنَ الْمُفْلِحِينَ

ترجمه :

امّا هر كس (در اين دنيا) توبه كند و ايمان بياورد و كار شايسته اى انجام دهد، پس اميد است كه از رستگاران باشد.

نكته ها :

در آيه قبل ، سؤ ال از توحيد بود؛ اين شركايى ادعوا شركائكم و در اين آيات به مساءله نبوّت اشاره گرديده است . ماذا اءجَبتُم المرسلين

پيام ها :

۱- همه در برابر دعوت پيامبران مسئوليم . ماذا اءجَبتم المرسلين

۲- در قيامت ، راه هاى دريافت خبر، بسته و همه متحيّر و درمانده اند. فَعَميَت عليهم الانباء

۳- در قيامت ، مردم نمى توانند با همفكرى و مشورت و با سؤ ال از يكديگر، جوابى براى دادگاه عدل الهى آماده كنند. فهم لا يتسائلون

۴- در اسلام ، بن بست وجود ندارد. راه بازگشت و توبه براى همگان باز است . مَن تاب

۹۹

۵ توبه ، تنها پشيمانى قلبى نيست ، ايمان واقعى و عمل صالح مى خواهد. تاب وآمن وعمل صالحا

۶- توفيق توبه با تمام شرايط و قبول و تداوم آن براى كسى تضمين نشده است ، از اين روى بايد انسان هميشه در حال خوف و رجا باشد. (كلمه «عسى» به معناى اميد است ، يعنى با توبه وايمان وعمل صالح ، اميد رستگارى هست .)

 (۶۸) وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَآءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَنَ اللّهِ وَتَعَلَى عَمَّايُشْرِكُونَ

ترجمه :

و پروردگارت آنچه را بخواهد مى آفريند و (آنچه را بخواهد) برمى گزيند، براى آنان (در برابر خداوند) حقّ انتخابى نيست ، منزّه است خدا وبرتر است از آنچه (براى او) شرك مى ورزند.

 (۶۹) وَرَبُّكَ يَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ

ترجمه :

و پروردگار تو آنچه را دل هاى آنان پنهان مى دارند و آنچه را آشكارمى سازند، مى داند.

۱۰۰

 (۷۰) وَهُوَ اللّهُ لاََّ إِلَهَ إِلا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِى الاُْولَى وَ الاَْخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

ترجمه :

او اللّه است ، معبودى جز او نيست ، ستايش در دنيا و آخرت (و آغاز و فرجام) مخصوص اوست ، حاكميّت تنها از آنِ اوست و به سوى او باز گردانده مى شويد.

پيام ها :

۱- قدرت مطلقه ، از آنِ خداوند است . يخلق ما يشاء و يختار

۲- تكوين (آفرينش هستى) و تشريع (قانون زندگى) به دست خداوند است . يخلق ما يشاء و يختار

۳- انتخاب رهبر آسمانى به دست خداوند است ، نه مردم . ويختار ما كان لهم الخيرة

۴- كسى حقّ قانون گذارى دارد كه آفريدگار هستى باشد. يخلق ما يشاء... له الحكم

۵ كسى كه در برابر قانون خدا قانون بشرى را بپذيرد، در حقيقت براى خدا شريك پذيرفته است . ما كان لهم الخيرة سبحان اللّه و تعالى عمّا يشركون

۶- چون معبودى جز او نيست ، پس ستايش ها مخصوص اوست . لا اله الا هو له الحمد

۷- آفرينش و گزينش ، كار خداوند است ، ولى او كار باطل نمى كند. سبحان اللّه

۱۰۱

 (۷۱) قُلْ اءَرَءَيْتُمْ إِن جَعَلَ اللّهُ عَلَيْكُمُ الَّيْلَ سَرْمَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَمَةِ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللّهِ يَاءْتِيكُم بِضِيَآءٍاءَفَلاَ تَسْمَعُونَ

ترجمه :

بگو: آيا انديشيده ايد كه اگر خدا شب را تا روز رستاخيز پايدار بدارد، كدام خدايى غير از «اللّه» براى شما روشنى خواهد آورد؟ پس آيا نمى شنويد؟

نكته ها :

كلمه ى «سَرمَد» به معناى دائم و هميشگى است .

جمله ى «اءفلاتَسمعون»، با محتواى آيه كه پيرامون شب است تناسب دارد، زيرا قدرت شنيدن انسان در شب ، همچنان محفوظ است ، هرچند چشمان او چيزى نبيند، چنانكه در آيه بعد كه بحث در ارتباط با روز است ، جمله «اءفلا تبصرون» آمده است .

از جمله راه هاى شناخت خداوند، انديشه پيرامون زوال يا تغيير نعمت هاست ، البتّه جابجايى و توالى شب و روز، يكى از بزرگ ترين نعمت ها و آيات الهى است .

پيام ها :

۱- شيوه احتجاج با مخالفان را از خداوند بياموزيم . قل اءرايتم

۲- بهترين نشانه هاى خداشناسى آن است كه براى همه كس ، در همه جا و در همه وقت ، قابل دسترسى باشد. قل اءرايتم

۳- يكى از شيوه هاى قرآن ، طرح پرسش هاى بيدار كننده است . اِن جعل اللّه ...

۱۰۲

۴- حركت زمين و ايجاد شب و روز، با اراده ى الهى است . جعل ... الليل سرمدا

۵ طبيعت ، زيباترين تابلو و كتاب معرفت الهى است . الليل ضياء

۶- در عقايد نبايد تقليد كرد. اءراءيتم اءفلا تسمعون

۷- در تبليغ ، از وجدان مخاطبين استمداد بطلبيم . اءراءيتم ... من اله ... اءفلا تسمعون

 (۷۲) قُلْ اءَرَءَيْتُمْ إِن جَعَلَ اللّهُ عَلَيْكُمُ النَّهَارَ سَرْمَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَمَةِ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللّهِ يَاءْتِيكُم بِلَيْلٍ تَسْكُنُونَ فِيهِ اءَفَلاَ تُبْصِرُونَ

ترجمه :

(و) بگو: به من خبر دهيد كه اگر خداوند، روز شما را تا روز رستاخيز جاودان بدارد، كدام خدايى غير از «اللّه» براى شما شب خواهد آورد تا در آن آرامش (و آسايش) يابيد؟ پس آيا نمى نگريد؟

پيام ها :

۱- نظام حاكم بر هستى ، از طرف خداوند است واگر بخواهد آن را به نظام ديگرى تبديل مى كند. اِن جعل اللّه ...

۲- قدرت خداوند نسبت به همه ى پديده ها يكسان است . جعل ... الليل سرمدا، جعل ... النهار سرمدا

۳- شب براى آسايش است و انسان نيازمند آسايش . تسكنون فيه

۴- افراد بى بصيرت ، قابل توبيخ و سرزنش هستند. اءفلا تبصرون

۵- شرك ، معلول نداشتن بصيرت است . مَن اله غير اللّه ... اءفلا تبصرون

۱۰۳

 (۷۳) وَمِن رَّحْمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ الَّيْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْكُنُواْ فِيهِ وَلِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

ترجمه :

و از رحمت اوست كه براى شما شب و روز را قرار داد تا در آن آرامش يابيد و از فضل او (روزى خود را)بجوييد، و باشد كه شكر گزاريد.

نكته ها :

در آيات قرآن ، هميشه شب بر روز مقدّم است . شايد از آن جهت كه تاريكى شب ، ذاتى زمين واز خود آن است ، ولى روشنى روز، از خورشيد است كه بر زمين عارض ‍ مى شود.

پيام ها :

۱- منشاء خلقت و اعطاى نعمت ، نياز او، يا طلب ما نيست ، بلكه بخشندگى و رحمانيّت اوست . و من رحمته جعل

۲- آرامش شب ، مقدّمه تلاش روز است . لتسكنوا فيه و لتبتغوا

۳- خداوند، بخشنده است ، ولى انسان بايد تلاش كند. من رحمته جعل ... لتبتغوا

۴- شب براى آسايش وروز براى كار وفعاليّت است . لتسكنوا فيه ولتبتغوامن فضله

۵- آنچه بدست آوريم از فضل اوست ، به زرنگى خود ننازيم . من فضله

۶- نعمت هاى مادّى بايد مقدّمه ى شكر وكسب مراتب معنوى باشد. لتسكنوا... لتبتغوا... لعلّكم تشكرون

۱۰۴

۷- دنيا اگر وسيله ى رشد، قرب و شكر بدرگاه الهى باشد، منفور و مذموم نيست . لعلّكم تشكرون

 (۷۴) وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ اءَيْنَ شُرَكَآءِىَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ

ترجمه :

و (باز بخاطر آوريد) روزى را كه (خداوند) آنها را ندا مى دهد، پس مى گويد: كجايند آن (همتايان و) شريكانى كه براى من مى پنداشتيد؟!

نكته ها :

اين آيه ، شبيه آيه ى ۶۲ همين سوره است كه قبلا گذشت .

پيام ها :

۱- صحنه ى حضور مشركان در قيامت ، صحنه اى قابل يادآورى است . و يوم يناديهم

۲- آنان كه براى خداوند، شريكى قائلند، خود را براى پاسخگويى آماده نمايند. اءين شركائى (انسان مسئول انديشه و گرايش خود است)

۳- قيامت ، روز ظهور پوچى معبودان و درماندگى مشركان است . اءين شركائى

۴- تمام معبودان در بى اثرى و همه مشركان در بى جوابى يكسانند. اءين شركائى

۵- قاضى دادگاه قيامت ، ذات مقدّس خداوند است . اين شركائى

۶- براى غير خداوند، در قيامت ، هيچ قدرتى نيست . اين شركائى

۱۰۵

۷- خداوند شريك ندارد، آنچه را شريك او مى شمرند، پندار و توهّم است . كنتم تزعمون

 (۷۵) وَنَزَعْنَا مِن كُلِّ اءُمَّةٍ شَهِيداً فَقُلْنَا هَاتُواْ بُرْهَنَكُمْ فَعَلِمُوَّاْ اءَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ وَضَلَّ عَنْهُم مَّاكَانُواْ يَفْتَرُونَ

ترجمه :

و (در آن روز) از هر امّتى ، گواهى بيرون مى آوريم ، پس (به مشركان) مى گوييم دليل خود را (بر شرك) بياوريد پس مى فهمند كه حقّ، مخصوص ‍ خداست و هر چه به دروغ مى بافتند از (دست) آنان رفته و محو شده است .

نكته ها :

مواقف قيامت ، متعدّد است ، در يك موقف بر لب هاى انسان مُهر خورده و اعضا و جوارح ديگر به شهادت مى پردازند؛ شَهِد عليهم سَمعُهم و ابصارهم و جُلودهم (۸۷) در موقفى ديگر، انسان مى تواند سخن بگويد؛ وَقِفوهم اِنّهم مسئولون (۸۸) در يك جا سخنى با انسان گفته نمى شود؛ لا يكلّمهم اللّه (۸۹) ولى در جاى ديگر، خداوند مى فرمايد: هاتوا برهانكم. گرچه بعضى احتمال داده اند كه مراد آيه اين باشد كه خداوند از هر گروه مشرك ، يكى از افراد برجسته را به عنوان شاهد و سخنگو بيرون مى كشد و از او مى پرسد: برهان شرك شما چيست ؟ ولى با توجّه به روايتى كه در ذيل آيه از امام باقر عليه السلام آمده است (۹۰)

_________________________

۸۷- فصّلت ، ۲۰.

۸۸- صافّات ، ۲۴.

۸۹- بقره ، ۱۷۴.

۹۰- تفسير الميزان ، ج ۱۶، ص ۲۰.

۱۰۶

مراد اين است كه در هر عصر و زمانى ، انسان معصومى (پيامبر يا وصىّ پيامبر) كه به اعمال مردم آگاه باشد، وجود دارد تا در قيامت به عنوان گواه رفتار مردم ، شاهد قرار گيرد.

پيام ها :

۱- در قيامت ، گواهان از خود امّت ها برمى خيزند. من كلّ امّة شهيدا

۲- محاكمات روز قيامت ، علنى و حضورى است . شهيدا فقلنا

۳- عقايد و افكار خود را بر اساس برهان و دليلِ محكم تنظيم كنيم . زيرا شرك برهانى ندارد و در آخرت بهانه ، خريدارى ندارد. هاتوا برهانكم

۴- مشركان ، منطق و برهان ندارند. هاتوا برهانكم

۵ هر نوع كتمانِ حقايق ، فقط در دنياست ، در آخرت با كنار رفتن پرده ها، حقّ و حقيقت ، ظاهر و متجلّى مى شود. فعلموا انّ الحقّ للّه

۶- اگر چه مجرمين در قيامت به فكر انكار هستند، ولى حضور گواه ، آنان را به بن بست مى كشاند. شهيدا... فعلموا اَنّ الحقّ للّه

۷- باطل ، رفتنى است . ضلّ عنهم ما كانوا يفترون

 (۷۶) إِنَّ قَرُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَ ءَاتَيْنَهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَآ إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوَّاءُ بِالْعُصْبَةِ اءُوْلِى الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لاَتَفْرَحْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الْفَرِحِينَ

ترجمه :

همانا قارون از قوم موسى بود و بر آنان ستم نمود، با آن كه ما آنقدر از گنج ها (و صندوق جواهرات) به او داده بوديم كه حمل (آن ذخاير و)كليدهايش بر گروه نيرومند نيز سنگين بود. روزى قومش به او گفتند:

۱۰۷

مغرورانه شادى مكن ، بدرستى كه خداوند شادمانان مغرور را دوست نمى دارد.

نكته ها :

در تفسير مجمع البيان حديثى نقل شده كه قارون پسرخاله ى حضرت موسى و انسانى دانشمند بود و در خواندن تورات ، مهارت بى نظيرى داشت . او ابتدا از ياران موسى عليه السلام و از جمله گروه هفتاد نفرى ملازم آن حضرت براى اعزام به كوه طور و مناجات در آنجا بود، امّا به واسطه بدست آوردن ثروت بى حساب ، عَلَم مخالفت برداشت و سرانجام مورد خشم و قهر الهى واقع گرديد.

حضرت موسى درطول دوران مبارزه اش با سه محور اصلى فساد و طغيان ، درگير بود: يكى محور قدرت و زور كه فرعون ، سردمدار آن بود. ديگرى اهرم ثروت و زَر كه قارون ، مظهر آن بشمار مى رفت ، و سوّمى عامل فريب و تزوير كه سامرى رهبرى آن را به عهده داشت . به عبارت ديگر، حضرت موسى با مثلّث شومِ زور، زر و تزوير، دست به گريبان بود.

پيام ها :

۱- ذكر نمونه هاى تاريخى ، مايه ى عبرتِ آيندگان است . اِنّ قارون ...

۲- سابقه ى خوب ، دليل برآينده خوب ويا چشم پوشى از انحرافات امروز نيست . كان من قوم موسى

۳- فاميل پيامبر بودن ، به تنهايى عامل موفّقيّت ونجات نيست . كان من قوم موسى

۴- وجود بستگان منحرف ، نبايد از مقام افراد صالح و مصلح بكاهد. اِنّ قارون كان من قوم موسى

۱۰۸

۵- ثروت بدون حساب ، وسيله ى قدرت و قدرت ، عاملى براى تجاوزگرى و عيّاشى است . الكنوز فبَغى عليهم لا تفرح

۶- ثروت ، ما را مغرور و سرمست نسازد. لاتفرح

۷- نهى از منكر در مقابل سرمايه داران ، حتّى بر طبقه محروم نيز لازم است . قال له قومه لا تفرح

۸- افراد سرمست ، از محبّت الهى محرومند. اِنّ اللّه لايحبّ الفرحين (آرى ثروت ودارايى نشانه ى محبوبيّت نزد خداوند نيست .)

 (۷۷) وَابْتَغِ فِيمَآ ءَاتَكَ اللّهُ الدَّارَ الاَْخِرَةَ وَلاَ تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَ اءَحْسِن كَمَآاءَحْسَنَ اللّهُ إِلَيْكَ وَلاَتَبْغِ الْفَسَادَ فِى الاَْرْضِ إِنَّ اللّهَ لاَيُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ

ترجمه :

و (اى قارون !) در آنچه خداوند به تو داده است ، سراى آخرت را جستجو نما و (در عين حال) بهره ات را نيز از اين دنيا فراموش مكن و همان گونه كه خداوند به تو احسان كرده است ، تو نيز (از اين ثروت به ديگران) احسان نما وبدنبال فساد در زمين مباش كه خداوند، فسادگران را دوست نمى دارد.

نكته ها :

در اين آيه به چند دستور ورهنمود تربيتى اشاره شده است :

الف : توجّه داشتن به آخرت ، همراه با بهره مندى از دنيا.

ب : احسان به ديگران با توجّه به الطاف خداوند به انسان .

ج : دورى از فساد با توجّه به «اِنّ اللّه لايحبّ المفسدين»

۱۰۹

حضرت على عليه السلام در تفسير جمله ى لاتَنسَ نصيبك من الدنيافرمود: يعنى از سلامتى ، قوّت ، فراغت ، جوانى و شادابى خود براى آخرت استفاده كن . (۹۱)

پيام ها :

۱- دنيا مزرعه ى آخرت است . وابتغ فيما اتاك اللّه الدار الا خرة (به قارون گفته شد: از اين امكانات سراى آخرت را دنبال كن .)

۲- دارايى ثروتمندان ، از آنِ خداست . اتاك اللّه

۳- آخرت را بايد با جديّت دنبال نمود، هر چند دنيا را نيز نبايد فراموش ‍ كرد. ابتغ لا تنس

۴- مال و ثروت مى تواند وسيله ى سعادت اُخروى گردد. وابتغ فيما اتاك اللّه الدّار الا خرة

۵ موعظه ى ثروتمندان ، كار پسنديده اى است . وابتغ ...

۶- هركس به سهم و نصيب خود اكتفا كند وباقى را صرف آخرت نمايد. وابتغ ... و لاتنس نصيبك ...

۷- در موعظه ، به نيازهاى طبيعى هم توجّه داشته باشيم . لاتنس ‍ نصيبك

۸ ثروت بى حدّ، بهره مندى بى حساب رابدنبال ندارد. نصيب هركس ‍ محدود و مشخّص است . نصيبك

۹- آخرت طلبى از طريق احسان به ديگران است . وابتغ ... و اَحسن

۱۰- براى دعوت ديگران به احسان ، يادآورى احسان الهى در حقّ آنان كارساز است . اَحسن كما اَحسن اللّه اليك

_________________________

۹۱- تفسير نورالثقلين .

۱۱۰

۱۱- سرمايه داران بى ايمان ، در معرض فساد هستند. لا تبغ الفساد

 (۷۸) قَالَ إِنَّمَآ اءُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِىَّ اءَوَلَمْ يَعْلَمْ اءَنَّ اللّهَ قَدْ اءَهْلَكَ مِن قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ اءَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَ اءَكْثَرُ جَمْعاً وَلاَ يُسْئَلُ عَن ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ

ترجمه :

(قارون در جواب) گفت : همانا اين (ثروت فراوان) به واسطه دانشى كه نزد من است ، به من داده شده ، آيا او نمى دانست كه خداوند، قبل از او از ميان نسل ها، كسانى را كه از او نيرومندتر و مال اندوزتر بودند، هلاك كرده است ؟ و (در آن هنگام حتّى) از گناهان مجرمان (هم)سؤ الى نمى شود؟!

نكته ها :

سؤ ال : با اينكه در آيات بسيارى از قرآن مى خوانيم كه سؤ الِ قيامت از همه كس ؛ فلنسئلنّ الّذين اُرسل اليهم و لنسئلنّ المرسلين (۹۲)، از همه چيز؛ ولتسئلنّ عما كنتم تعلمون (۹۳)، از همه حال ؛ اِنْ تُبدوا ما فى انفسكم او تُخفوه يُحاسبكم به اللّه (۹۴) و از همه جا؛ اِنْ تَك مثقال حبّة مِن خَردَلٍ فَتكن فى صَخرةٍ او فى السموات او فى الارض ياءتِ بها اللّه (۹۵) خواهد بود، پس چرا در اين آيه آمده است : لا يسئل عن ذنوبهم المجرمون ؟!

_________________________

۹۲- اعراف ، ۶.

۹۳- نحل ، ۹۳.

۹۴- بقره ، ۲۸۴.

۹۵- لقمان ، ۱۶.

۱۱۱

پاسخ : آياتى كه دلالت بر سؤ ال دارد، مربوط به قيامت است ولى آيه اخير، اشاره به زمان نزول قهر الهى در دنياست كه در آن هنگام ديگر مهلتى براى سؤ ال و جواب وجود ندارد.

پيام ها :

۱- غرور علمى ، گاهى آنچنان انسان را خودمحور مى سازد كه ديگر نقش ‍ هيچ كس يا هيچ چيز را قبول ندارد. انّما اوتيته على عِلمٍ عندى

۲- به علم خود نازيدن ، اخلاق قارونى است . على عِلمٍ عندى

۳- ثروت و قدرت را احسان الهى بدانيم ، نه محصول علم و تلاش خود. (مردم مى گفتند: اين خداوند است كه به تو ثروت داده است ، قارون مى گفت : خودم بر اساس علم ، آن را پيدا نموده ام .) احسن اللّه على عِلمٍ عندى

۴- آشنايى با تاريخ ، بهترين درس عبرت است . اءولم يعلم ... من قبله

۵ قلع و قمع گردنكشان ، از سنّت هاى خداوندى است . (قدرت و ثروت ، مانع نزول قهر الهى نيست .) اهلك من قبله

۶- قدرت وثروت ، سعادت آفرين نيست . اهلك ... اشدّ منه قوّة و اكثر جمعا

۷- دست بالاى دست بسيار است . من هواشدّمنه

۸ هشدار! اگر قهر الهى فرا رسد، ديگر فرصتى براى سؤ ال و جواب و چون و چرا نخواهد بود. لا يُسئل عن ذنوبهم المجرمون

۱۱۲

 (۷۹) فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِى زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا يَلَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَآاءُوتِىَقَرُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ

ترجمه :

(روزى قارون) با تمام تجمّل خود در ميان قومش ظاهر شد، (با ديدن اين صحنه) آنان كه خواهان زندگانى دنيا بودند (آهى كشيده و) گفتند: اى كاش ‍ مثل آنچه به قارون داده شده ، براى ما نيز بود. براستى كه او بهره ى بزرگى (از نعمت ها) دارد.

پيام ها :

۱- قدرت و ثروت در دست انسان هاى غافل ، سبب فخرفروشى ، خودنمايى وتجمّل گرايى است . فخرج على قومه فى زينته

۲- به رخ كشيدن ثروت ، صفتى قارونى است . فخرج على قومه فى زينته

۳- قارون صفتان ، خود را برتر از ديگران مى دانند. على قومه

۴- اشرافى گرىِ حاكمان ، مى تواند فرهنگ مردم را تغيير دهد. فى زينته ... يا ليت لنا...

۵ ظواهرِ زيباى دنيا، دامى براى جذب و انحراف كوته فكران است . قال الّذين يريدون الحياة الدّنيا

۶- آرزوى قارون شدن ، آرزوى دنياپرستان كم خرد است . يريدون الحياة الدّنيا ياليت لنا...

۱۱۳

 (۸۰) وَقَالَ الَّذِينَ اءُوتُواْ الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللّهِ خَيْرٌ لِّمَنْ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَلِحاً وَلاَ يُلَقَّهَآإِلا الصَّبِرُونَ

ترجمه :

و (امّا) كسانى كه علم و آگاهى (واقعى) به آنان داده شده بود، گفتند: واى بر شما! پاداش الهى براى كسانى كه ايمان آورند و كار شايسته انجام دهند (از اين مال و ثروت)، بهتر است ، و (البتّه) جز صابران ، آن (پاداش) را دريافت نخواهند كرد.

نكته ها :

قارون ، خود را عالم وكسب ثروت را به واسطه ى علم خود مى دانست ؛ اوتيته على علم عندى امّا خداوند در اين آيه مى فرمايد: علم حقيقى با مال اندوزى سازگار نيست .

پيام ها :

۱- دلباختگان دنيا سزاوار سرزنش و نكوهش اند. ويلكم

۲- خداوند از فرزانگان بنى اسرائيل به خاطر برخورد با دلباختگان دنيا ستايش مى كند. قال الّذين اوتوا العلم ويلكم ...

۳- علم واقعى ، انسان را به سوى آخرت و تقوى و عمل صالح سوق مى دهد. قال الّذين اوتوا العلم ويلكم ثواب اللّه خير

۴- عالم آگاه كسى است كه زرق و برق دنيا او را مجذوب نسازد و دنياگرايان را تحقير كند. قال الّذين اوتوا العلم ويلكم ثواب اللّه خير

۵ علما بايد مردم را از عشق به دنيا برحذر دارند. قال الّذين اوتوا العلم ويلكم ثواب اللّه خير

۱۱۴

۶- اگر چيزى را از كسى منع مى كنيم ، در صورت لزوم و توان ، بهتر از آن را به او عرضه نماييم . ثواب اللّه خير

۷- ايمان و عمل صالح ، زمانى سعادت آفرين است كه انسان بر آن پايدار باشد. آمن و عمل صالحا و لا يلقّيها الاّ الصّابرون

 (۸۱) فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الاَْرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللّهِ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُنْتَصِرِينَ

ترجمه :

پس ما، او و خانه اش را به زمين فرو برديم و هيچ گروهى نبود كه او رادر برابر قهر خداوند يارى كند وخودش نيز نمى توانست از خويش دفاع نمايد.

نكته ها :

انسان مى تواند در دو قوس حركت كند: قوس صعودى كه به معراج رسد و قوس ‍ نزولى كه به زمين فرو رود.

پيام ها :

۱- نتيجه ظلم ، هلاكت است . فبغى عليهم ... فخسفنابه

۲- زمين ، گاهى ماءمور قهر خداوند است . فخسفنا به و بداره الارض

۳- سرانجام ثروت اندوزى ، بخل و غرور و هلاكت است . فخسفنا به و بداره الارض

۴- ثروت ، وسيله ى نجات نيست . ما كان من المنتصرين

۱۱۵

 (۸۲) وَاءَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْاْ مَكَانَهُ بِالاَْمْسِ يَقُولُونَ وَ يْكَاءَنَّ اللّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَآءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ يَقْدِرُ لَوْلاََّ اءَن مَّنَّ اللّهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَا وَيْكَاءَنَّهُ لاَيُفْلِحُ الْكَفِرُونَ

ترجمه :

و همان كسانى كه موقعيّت ديروز او (قارون) را آرزو مى كردند (با ديدن صحنه هلاكت او) مى گفتند: واى ! (بر ما) گويا خداوند، (رزق و) روزى را بر هر كس از بندگانش كه بخواهد، گشاده و يا تنگ مى گرداند، (و) اگر خداوند بر ما منت ننهاده بود، هر آينه ما را نيز (با او) به قعر زمين برده بود، واى ! گويى كافران ، رستگار نمى شوند.

پيام ها :

۱- در برخورد با مسائل ، زود قضاوت نكنيم . (آنان كه ديروز حسرت مى خوردند اى كاش مثل قارون بودند، امروز مى گويند: چه خوب شد كه ما مثل او نبوديم) تمنّوا مكانه بالامس يقولون و يكاءنّه ...

۲- هرگز نخواهيم كه مانند ثروتمندانِ مغرور و غافل باشيم . تمنّوا مكانه ... و يكاءنّ

۳- به جاى تمنّاى ثروت ديگران ، به داده هاى الهى قانع باشيم . تمنّوا مكانه ... يبسط الرّزق ... و يقدر

۴- همه آرزوها، به صلاح نيست . تمنّوا مكانه

۵ گاه ، مستجاب نشدن دعا و برآورده نگرديدن آرزو، بزرگ ترين لطف و منت الهى بر انسان است . تمنّوا مكانه ... منّ اللّه علينا

۱۱۶

۶- حوادث ، سبب بيدارى فطرت ها و تغيير پندارها و خواسته هاى غلط است . لولا اءن منّ اللّه علينا

۷- ثروتى كه انسان ، آن را از جانب خدا و براى او نداند، او را به كفر مى رساند. لايفلح الكافرون

 (۸۳) تِلْكَ الدَّارُ الاَْخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لاَ يُرِيدُونَ عُلُوّاً فِى الاَْرْضِ وَلاَفَسَاداً وَالْعَقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ

ترجمه :

(ما، نجات و سعادت در) آن سراى آخرت را (تنها) براى كسانى قرار مى دهيم كه خواستار برترى و فساد در زمين نباشند و سرانجام ، (رستگارى) از آن پرهيزكاران است .

نكته ها :

اين آيه به منزله ى قطعنامه ى داستان قارون است كه هر گونه ثروت اندوزى و برترى جويى ، مايه ى هلاكت در دنيا و شقاوت در آخرت مى شود. بر اساس ‍ روايات ، حضرت على عليه السلام ، اين آيه را براى تاجران بازار تلاوت مى فرمود. (۹۶) امام خمينى قدس سرّه بنيانگذار جمهورى اسلامى نيز در پايان درس اخلاقشان براى طلاّب و فضلاى حوزه ى علميّه ى قم به آن عنايت داشتند.

در حديث مى خوانيم كه اگر كسى به واسطه بهتر بودن بند كفشش بر ديگرى خود را برتر ببيند، جزو كسانى است كه اراده ى علوّ در زمين دارند.

_________________________

۹۶- تفاسير مجمع البيان و روح البيان .

۱۱۷

چه بسيارند كسانى كه در تهيه مسكن ، مركب ، لباس ، كلام ، ازدواج و نام گذارى فرزند، كارى مى كنند كه در جامعه نمودى داشته باشند و مردم متوجّه آنان شوند كه به فرموده روايت ، اين افراد اراده برترى در زمين دارند و از بهشت محرومند.

پيام ها :

۱- سراى آخرت بس عظيم است . (كلمه ى «تلك» براى بيان عظمت است)

۲- هرگونه برترى طلبى ، ممنوع است . لا يريدون علوّا

۳- منشاء فساد، برترى جويى است . لايريدون علوّا... و لا فسادا

۴- پرهيزكار كسى است كه اراده ى تفاخر وبرترى بر ديگران ندارد. لايريدون علوّا... والعاقبة للمتّقين

 (۸۴) مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِّنْهَا وَمَن جَآءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلاَ يُجْزَى الَّذِينَ عَمِلُواْالسَّيِّئَاتِ إِلا مَاكَانُواْ يَعْمَلُونَ

ترجمه :

هر كس نيكى آورد، براى او (پاداشى) بهتر از آن خواهد بود، و هر كس بدى آورد، پس كسانى كه كارهاى ناروا انجام دهند، جز (به اندازه ى) آنچه كرده اند، مجازات نمى شوند.

پيام ها :

۱- كار نيك ، مطلوب و پسنديده است ، از هر كس و به هر مقدار كه باشد. مَن جاء بالحسنة

۱۱۸

۲- مهم تر از انجام كار نيك ، به سلامت رساندن آن به صحنه ى قيامت است . جاء بالحسنة (چه بسيارند كسانى كه كارهاى خوبى انجام مى دهند، ولى به واسطه گناه ، منّت گذاشتن ، عُجب و يا تحقير ديگران ، آن را از بين مى برند و نمى توانند كار خوب خود را به قيامت برسانند.)

۳- انسان ها در انتخاب راه زندگى آزادند. مَن جاء بالحسنة مَن جاء بالسيئة

۴- حتّى در گفتار، سخن خويش را از خوبى ها آغاز كنيم . (ابتدا كلمه «الحسنة» آمده ، سپس «السيئة»)

۵ در نظام سراسر لطف الهى ، پاداش نيكى ها بيشتر از خود نيكى هاست هر چند به مرحله عمل نرسد و در حالت انديشه و طرح باقى بماند، ولى كيفر كار بد به اندازه كار بد و به شرطى است كه از درجه ى فكر و انديشه بگذرد و لباس عمل بپوشد. عملواالسيئات

۶- كار نيك ديگران را فراموش نكنيم حتّى اگر يك عمل ساده باشد، الحسنة ولى بدكاران را وقتى جزا دهيم كه بركار بد خود اصرار داشته باشند. كانوا يعملون

۷- خداوند پاداش نيكى ها را با فضل خود مى دهد، ولى در كيفر بدكاران با عدل خويش رفتار مى كند. فله خيرٌ منهالايجزى ... الاّ ما كانوا يعملون

 (۸۵) إِنَّ الَّذِى فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْءَانَ لَرََّادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُلْ رَّبِّىَّ اءَعْلَمُ مَن جَآءَ بِالْهُدَى وَ مَنْ هُوَ فِى ضَلَلٍ مُّبِينٍ

ترجمه :

همانا آن كس كه قرآن را (بر تو نازل و عمل به آن را) بر تو واجب كرد، قطعا تو را به وعده گاه (و زادگاهت) باز خواهد گردانيد.

۱۱۹

بگو: پروردگارم آگاه تر است كه چه كسى هدايت آورده وچه كسى در گمراهى آشكار است .

نكته ها :

در آيه ى هفتم گذشت كه خداوند به مادر موسى الهام فرمود كه فرزندت را به دريا بينداز و نگران مباش كه ما او را به تو باز خواهيم گرداند، القيه فى اليمّ انّا رادّوه اليك در اين آيه نيز خداوند به پيامبر اسلام وعده مى دهد كه او را به زادگاهش باز گرداند. لرادّك الى معاد آرى ، همان قدرتى كه موسى را به مادر برگرداند، تو را نيز (بعد از هجرت) به مكّه برخواهد گرداند.

در اينكه «معاد» اشاره به چه معنايى دارد و مصداق آن چيست ، نظرات متفاوتى ارائه شده است ؛ بعضى آن را «مكّه» زادگاه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و اين آيه را يك خبر غيبى دانسته اند، كه اى پيامبر! روزى همين مكّه به دست تو فتح خواهد شد و به آن بازخواهى گشت . عده اى نيز آن را مقام محمود پيامبر (مقام شفاعت)، و جمعى هم آن را به قيامت و بهشت ، معنا و تفسير كرده اند. امّا روايات ، مراد از معاد در اين آيه را رجعت پيامبر اسلام به دنيا مى دانند.

از عقايد قطعى ما كه از آيات و روايات بسيارى بر مى آيد، «رَجعت» است . يعنى اينكه خداوند گروهى از اولياى خود را قبل از قيامت به دنيا برخواهد گرداند.

پيام ها :

۱- ابلاغ قرآن سبب تمرّد كفّار و هجرت پيامبر شد، امّا خداى قرآن دوباره پيامبر را به زادگاهش برخواهد گرداند. لرادّك الى معاد

۱۲۰

121

122

123

124

125

126

127

128