تفسير نور (سوره يوسف)

تفسير نور (سوره يوسف)0%

تفسير نور (سوره يوسف) نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
گروه: شرح و تفسیر قرآن

تفسير نور (سوره يوسف)

نویسنده: حجة الاسلام محسن قرائتي
محقق: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 11389
دانلود: 6073

تفسير نور (سوره يوسف)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 115 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 11389 / دانلود: 6073
اندازه اندازه اندازه
تفسير نور (سوره يوسف)

تفسير نور (سوره يوسف)

نویسنده:
فارسی

سوره يوسف از سوره هاى مكّى و داراى يكصد و يازده آيه است. نام حضرت يوسف، 27 مرتبه در قرآن آمده، كه 25 مرتبه آن در همين سوره است. آيات اين سوره به هم پيوسته و در چند بخش. جذاب و فشرده، داستان زندگى يوسف را از كودكى تا رسيدن او به مقام خزانه دارى كشور مصر، عفت و پاكدامنى او، خنثى شدن توطئه هاى مختلف عليه او و جلوه هايى از قدرت الهى را مطرح مى كند.


۱۱۰ - حَتَّىَّ إِذَا اسْتَيْئَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوَّاْ اءَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَآءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّىَ مَن نَّشَآءُ وَلاَ يُرَدُّ بَاءْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمينَ

ترجمه:

(دعوت پيامبران و مخالفت دشمنان همچنان ادامه داشت) تا هنگامى كه پيامبران (از هدايت مردم) به آستانه نوميدى رسيدند و كفار گمان كردند كه (وعده عذاب) به دروغ به آنان داده شده است. آنگاه يارى ما به آنان رسيد، پس كسانى را كه مى خواستيم نجات يافتند و (لى) عذاب ما از گروه مجرمان باز گردانده نمى شود.


نكته ها:

. در طول تاريخ، پيامبران در دعوت خود مستمر و مصرّ بودند، تا آنكه از هدايت مردم مايوس مى شدند، چنانكه مخالفانِ لجوج نيز دست از مقاومت برنمى داشتند. نمونه هايى از آنرا در قرآن مى خوانيم:

امّا نمونه ياءس انبيا:

بعد از آنكه نوح ساليان متمادى مردم را دعوت كرد، جز گروه اندكى كسى ايمان نياورد، خداوند به او فرمود:لن يؤ من من قومك الاّ من قد امن (۱۴۱) جز كسانى كه ايمان آورده اند، كس ديگرى از قوم تو ايمان نخواهد آورد. نوح در نفرين خود كه نشان از ياءس او نيز دارد، مى گويد:لايلدوا الاّ فاجراً و كفاراً (۱۴۲) يعنى از اينان جز كافر و فاجر نيز متولد نخواهد شد.

در داستان زندگى و دعوت هود، صالح، شعيب، موسى، و عيسى عليهم السلام نيز اين ياءس از ايمان آوردن كفار به چشم مى خورد.

 و امّا نمونه سوءظن مردم به انبيا:

كفّار تهديد انبيا را توخالى و دروغ مى پنداشتند. در سوره هود آيه ۲۷ مى خوانيمبل نظنكم كاذبين (۱۴۳) گمان مى كنيم شما دروغگوييد. يا اينكه فرعون به موسىعليه‌السلام گفت:انى لاظنّك يا موسى مسحوراً (۱۴۴) براستى كه گمان مى كنم كه تو افسون زده اى.

 اما نصرت خداوند در اين حال:

قرآن نصرت الهى را حقى مى داند كه خداوند بر خود لازم كرده استو كان حقاً علينا نصر المؤ منين (۱۴۵) يعنى يارى مؤ منان بر ما لازم است. و يا در جاى ديگر مى فرمايد:نجينا هوداً و الذين امنوا معه (۱۴۶) ما هود و مؤ منين را نجات داديم.

امّا درباره قهر خداوند كه از مجرمان برنمى گردد. در سوره ى رعد آيه ۱۱ مى فرمايد:اذا اراد اللّه بقوم سوءً فلامرّد له هرگاه خداوند بر قومى قهر بگيرد، برگشت ندارد.


پيام ها:

 ۱- قساوت و لجاجت در انسان تا آنجا اوج مى گيرد كه انبياى بردبار را نيز ماءيوس مى كند.اذااسْتيئَس الرسل

۲- خوش بينى و حسن نيت و حوصله اندازه دارد.حتّى

۳- نيروى خود را صرف زمينه هاى غيرقابل نفوذ نكنيد. بايد از برخى مردم صرف نظر كرد.استيئس الرُّسل

۴- مهلت دادن به مجرمان وتاخير عذاب آنان، از سنت هاى الهى است.حتى اذا استيئس. يعنى به قدرى ما به مجرمان مهلت داديم كه انبيا ماءيوس شدند.

۵- تاخير عذاب الهى سبب جراءت وتكذيب مجرمين مى گردد.حتى اذا... وظنوا انهم قد كذبوا

۶- نااميدى انبيا از هدايت مردم، شرط نزول قهر خداست.اذا استيئس... لايرد باءسنا...

۷- امدادهاى الهى نسبت به پيامبران هم زمان خاصى دارد.اذا استيئس... جاءهم

۸- قهر الهى شامل انبيا و مومنان واقعى نمى شود.فنُجّى

۹- هم قهر و عذاب و هم لطف و امداد به دست خداست.نصرنا... باءسنا

۱۰- سرنوشت قهر يا نجات انسان بدست خود اوست.من نشاء، مجرمين

۱۱- اراده وخواست خدا قانون مند است.من نشاء ولايردّ باءسنا عن القوم المجرمين

۱۲- راه خدا بن بست ندارد. (هر كجا مردم كار را به بن بست كشاندند قدرت خدا جلوه مى كند.)استيئس الرسل... جاءهم نصرنا

۱۳- هيچ قدرتى مانع قهر خدا نمى شود.لايردّ باءسنا

۱۴- سنت خداوند در حمايت انبيا و هلاكت مجرمان است.جاءهم نصرنا، لايُرّد باءسنا


۱۱۱ - لَقَدْ كَانَ فِى قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لاُِّوْلِى الاَْلْبَبِ مَا كَانَ حَدِيثاً يُفْتَرَى وَلَكِن تَصْدِيقَ الَّذِى بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلِّ شَىْءٍ وَهُدىً وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

ترجمه:

به راستى در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى است. (اين) سخنى نيست كه به دروغ ساخته شده باشد. بلكه تصديق كننده ى آن (كتاب آسمانى) است كه پيش از آن آمده و روشنگر هر چيز و (مايه) هدايت و رحمت براى گروهى است كه ايمان مى آورند.


نكته ها:

. عبرت. و تعبير به معنى عبور است، عبور از صحنه اى به صحنه اى ديگر. تعبير خواب. عبور از رؤيا به واقعيات. و عبرت. يعنى عبور از ديدنى ها و شنيدنى ها به ناديدنى ها و ناشنيدنى ها.

قصصهم. شايد اشاره به داستان تمام انبيا باشد و شايد مراد، داستان يوسف، يعقوب، برادران، عزيز مصر وحوادث تلخ وشيرينى باشد كه در اين سوره آمده بود.


پيام ها:

 ۱- شرط امتياز در داستان ها پندآموزى آنهاست. در ابتداى سوره فرمود:نحن نقصّ احسن القصص. ودر آخر فرمود:لقد كان فى قصصهم عبرة

۲- داستان هاى قرآن بيان واقعيت هاى عينى و عبرت آموز است. (يافتنى است نه بافتنى)ما كان حديثاً يفترى

۳- گفتار راست و واقعى تاءثير عميق دارد.عبرة... ما كان حديثا يفترى

۴- تنها خردمندان از داستان ها پند و عبرت مى گيرند.لاولى الالباب

۵- قرآن با كتب آسمانى ديگر همسو است.تصديق الذى...

۶- قرآن تمام نيازهاى انسان را مطرح مى كند.و تفصيل كلّ شى ءٍ

۷- قرآن هدايت محض است و آميخته با هيچ ضلالتى نيست.هدىً

۸- تنها اهل ايمان از هدايت ورحمت قرآن بهره مى برند.هدىً ورحمةً لقوم يؤ منون

۹- نكته سنجى و درس گرفتن عقل لازم دارداولوا الالباب. ولى دريافت نور و رحمت الهى ايمان نيز لازم دارد.لقوم يؤ منون

۱۰- عبرت آموزى از قصص قرآن، مخصوص يك زمان نيست.لاولى الالباب


پی نوشت ها :

۱-داستان حضرت آدم و نوح هر كدام در دوازده سوره ، داستان حضرت ابراهيم در هيجده سوره ، داستان حضرت صالح در يازده سوره ، داستان حضرت داوود در پنج سوره ، داستان حضرت هود و سليمان هر كدام در چهار سوره و داستان حضرت عيسى و زكريا هر كدام در سه سوره ذكر شده است تفسير حدائق .

۲-تفسير نمونه .

۳-ق ، ۹.

۴-انفال ، ۱۱.

۵-بقره ، ۱۲۹.

۶-انفال ، ۲۴.

۷-فرقان ، ۴۹.

۸-هذا كتاب انزلناه مبارك انعام ۹۲. انزلنا من السماء ماء مباركا. ق ۹.

۹-انهم يقولون انّما يعلّمه بشر لسان الذى يلحدون اليه اعجمى وهذا لسان عربى مبين

۱۰-تفسير كنزالدقائق .

۱۱-هود، ۱۲۰.

۱۲-كهف ، ۱۳.

۱۳-اعراف ، ۷.

۱۴-اعراف ، ۱۷۶.

۱۵-يوسف ، ۱۱۱.

۱۶-مؤ منون ، ۴.

۱۷-زمر، ۲۳.

۱۸-غافر، ۶۴.

۱۹-نساء، ۱۲۵.

۲۰-نور، ۳۸.

۲۱-هود، ۷.

۲۲-يونس ، ۹۲.

۲۳-نور، ۲۳.

۲۴-تفسير مجمع البيان .

۲۵-بحار، ج ۱۴، ص ۴۴۱.

۲۶-تفسير الميزان ، ج ۱۱، ص ۲۹۹.

۲۷-انفال ، ۴۳.

۲۸-فتح ، ۲۷.

۲۹-طه ، ۳۹.

۳۰-صافات ، ۱۰.

۳۱-تفسير نمونه به نقل از بحار، ج ۷۴، ص ۷۸.

۳۲-مائده ۳۲.

۳۳-اعراف ۲۱.

۳۴-حكمت ۳۹۰ نهج البلاغه .

۳۵-تفسير نورالثقلين .

۳۶-در قرآن چهار نوع گريه و اشك داريم ؛

۱- اشك شوق : گروهى از مسيحيان با شنيدن آيات قرآن اشك مى ريختند. ترى اعينهم تفيض من الدمْع ممّا عرفوا من الحقّ مائده ، ۸۳.

۲- اشك حزن و حسرت : مسلمانان عاشق همينكه از رسول اكرم صلّى الله عليه و آله مى شنيدند كه امكانات براى جبهه رفتن نيست گريه مى كردند.تفيض من الدمع حزناً الا يجدوا ما ينفقون توبه ، ۹۲.

۳- اشك خوف : همين كه آيات الهى براى اوليا تلاوت مى شد گريه كنان به سجده مى افتادند، خرّوا سُجدا وبُكيّاً مريم ، ۵۸،ويخِرّون للاءذقان يبكون ويزيدهم خشوعا اسراء، ۱۰۹.

۴- اشك قلابى و ساختگى : همين آيه كه برادران يوسف گريه كنان نزد يعقوب آمدند كه گرگ يوسف را دريد. يبكون

۳۷-در داستان يوسف همه گروه ها تصميم بر كتمان گرفتند، ولى خدا مشت همه را باز كرد. همانگونه كه برادران به چاه انداختن يوسف را و زليخا عاشق شدن خود را كتمان كردند.

۳۸-بحار، ج ۱۰، ص ۲۲۷.

۳۹-تفسير كشف الاسرار.

۴۰-يوسف معصوم و پاكدامن بود به دليل گفتار همه كسانى كه به نحوى با يوسف رابطه داشته اند. كه ما نمونه هايى از آن را بيان مى كنيم :

۱- خداوند مى فرمايد: لنصرف عنه السوء و الفحشاء انّه من عبادنا المخلصين

۲- يوسف مى گفت : رب السجن احبّ الىّ مما يدعوننى اليه پرودگارا زندان براى من از گناهى كه مرا به آن دعوت مى كنند بهتر است .

در جاى ديگر گفت : انّى لم اخنه بالغيب من به صاحبخانه ام در غياب او خيانت نكردم .

۳- زليخا گفت : لقد راودته عن نفسه فاستعصم به تحقيق من با يوسف مراوده كردم و او معصوم بود.

۴- عزيز مصر گفت : يوسف اعرض عن هذا و استغفرى لذنبك اى يوسف تو اين ماجرا رامسكوت بگذار و به زليخا گفت از گناهت استغفار كن .

۵- شاهدى كه گواهى داد و گفت اگر پيراهن از عقب پاره شده معلوم مى شود كه يوسف پاكدامن است ان كان قميصه ...

۶- زنان مصر كه گفتند: ما علمنا عليه من سوء ما هيچ گناه و بدى درباره ى او سراغ نداريم .

۷- ابليس كه وعده گول زدن همه را داد گفت : الاّ عبادك منهم المخلصين من حريف برگزيدگان نمى شويم و اين آيه يوسف را مخلص ناميده است .

۴۱-نساء، ۷۶.

۴۲-تفسير نمونه .

۴۳-تفسيرالميزان .

۴۴-تفسير نورالثقلين - ميزان الحكمه (سجن ).

۴۵-يونس ، ۳۴.

۴۶-يونس ، ۳۵.

۴۷-انعام ، ۱۶۴.

۴۸-نمل ، ۵۹.

۴۹-تفسير الميزان .

۵۰-تفسير نورالثقلين .

۵۱-تفسير كبير و الميزان .

۵۲-تفسير اطيب البيان و كبير، ذيل آيه ۲۸ سوره مؤ من .

۵۳-تفسير الميزان .

۵۴-ممّا تحصنون يعنى در حصن و حرز ذخيره كردن .

۵۵-تفسير اطيب البيان .

۵۶-تفسير اطيب البيان .

۵۷-من يتق اللّه يجعل له مخرجا. ويرزقه من حيث لايحتسب طلاق ۳و۲.

هركس از خدا پروا كند، براى او راه خروج قرار مى دهد. واز جايى كه حسابش را نمى كند، روزيش مى رساند.

۵۸-تفسير مجمع البيان و الميزان .

۵۹-تفسير نمونه .

۶۰-غررالحكم .

۶۱-امام سجاد عليه السلام در مناجات شاكّين براى نفس ۱۵ خطر بيان نموده كه توجه به آن مفيد است .

۶۲-در آيه ، چهار نوع تاءكيد بكار رفته است (انّ- لام تاءكيد - صيغه مبالغه - جمله اسميه )

۶۳-تفسير مجمع البيان .

۶۴-طه ، ۱۳.

۶۵-طه ، ۴۱.

۶۶-حضرت على در نهج البلاغه خطاب به استاندار خود مى فرمايد: بعد از شناسايى و گزينش كارمندان آنرا حقوق مكفى بده .و اسبغ عليهم الارزاق

۶۷-نجم ، ۳۲. فلا تزكّوا انفسكم .

۶۸-هود، ۱۱۳. لا تركنوا الى الذين ظلموا....

۶۹-تفسير نورالثقلين .

۷۰-وسايل الشيعه ، ج ۱۲، ص ۱۳۹.

۷۱-وسايل الشيعه ، ج ۱۲، ص ۱۴۶.

۷۲-تفسير نورالثقلين .

۷۳-تفسير مجمع البيان .

۷۴-سجده ، ۱۸.

۷۵-واقعه ، ۱۰۱۱.

۷۶-انفال ، ۷۲.

۷۷-بقره ، ۲۴۷.

۷۸-مريم ، ۲۸.

۷۹-نساء، ۹۵.

۸۰-خداوند در آيه شريفه يوسف را از جمله مصاديق محسنين ياد مى كند. در قرآن بيش از ده لطف خاص خداوند نسبت به محسنين ياد شده است .

۸۱-تفسير نورالثقلين .

۸۲-زمر، ۳۴.

۸۳-فرقان ، ۱۵.

۸۴-زمر، ۷۴.

۸۵-زمر، ۱۰.

۸۶-واقعه ، ۱۹.

۸۷-بقره ، ۱۱۲.

۸۸-يوسف وقتى از چاه بيرون آمد، نوجوان بود يا بشرى هذا غلام چند سالى در خانه عزيز خدمتكار بود و سالها نيز در زندان به سر برد و از زمان آزادى او از زندان نيز هفت سال (دوره وفور نعمت و پر آبى ) گذشته بود و حال كه ساليان قحطى بود، برادران به مصر آمده بودند.

۸۹-تفسير كبير.

۹۰-در قرآن مى خوانيم بدى ها را با خوبى دفع كنيد؛ ادفع بالتى هى احسن .فصلت ، ۳۴.

۹۱-در رواياتى نيز به موعظه در آستانه ى سفر اشاره دارد.

۹۲-در روايات مى خوانيم : تجار تمام ثروت خود را در يك راه سرمايه گزارى نكنند تا اگر راهى بسته شد راه هاى ديگر باز باشد.

۹۳-نساء، ۸۱.

۹۴-آل عمران ، ۱۷۳.

۹۵-هر سخن جايى و هر نكته مقامى دارد.

۹۶-مفردات .

۹۷-تفسير نورالثقلين البته اين عمل را در اصطلاح توريه مى نامند كه گوينده هدفى دارد ولى شنونده هدف ديگرى را مى فهمد. به هر حال اگر مراد از مؤ ذن در آيه يوسف باشد اين توريه صحيح است واللّه العالم

۹۸-تفسير نورالثقلين .

۹۹-نظير فيلم ها و نمايش ها و صحنه هاى تئاتر كه افراد در ظاهر و در شكل مجرم و گناهكار احضار و مخاطب مى شوند و يا حتى شكنجه مى گردند ولى آنها بخاطر توجيه قبلى و رضايت شخصى و مصلحت مهمترى آنرا پذيرا شده اند.

۱۰۰-تفسير الميزان ، ج ۱۱، ص ۲۴۴.

۱۰۱-در تفسير اطيب البيان آمده است كه صواع ظرفى است كه گنجايش يك صاع (حدود۳ كيلوگرم ) گندم را دارد.

۱۰۲-مفردات .

۱۰۳-بگفته مجمع البيان ، مجازات آن بردگى به مدت يكسال بوده است .

۱۰۴-تفسير نمونه .

۱۰۵-امّا سخن صاحب الميزان مناسبتر است چون پيدا شدن پيمانه در بار بنيامين براى عموم مردم سبب علم به دزدى مى شود و ماندن برادر بزرگتر در مصر نيز براى پيگيرى كار يا جلب عواطف و رحم بود و كيفرى هم كه ذكر شده مجازات سارق در منطقه آنان بوده است بنابراين در هيچ يك از سه مسئله جلوه نفسانى نبود تا گفته شود بل سولت لكم انفسكم .

۱۰۶-شيطان نيز اين دسيسه را بكار مى برد؛ زيّن لهم الشيطان اعمالهم انعام ، ۴۳. و همانگونه كه زرق و برق دنيا نيز اين زيبانمايى را دارد حتى اذا اخذت الارض زخرفها وازّينت يونس ، ۲۴.

۱۰۷-تفسير نورالثقلين .

۱۰۸-يعقوب سوزى دارد كه افراد عادى آنرا درك نمى كنند. (به روضه و مصيبت خرده نگيريم )

۱۰۹-دست حاجت چون برى ، نزد خداوندى بركه كريم است و رحيم است و غفور است و ودود.

نعمتش نامتناهى كرمش بى پايان هيچ خواننده از اين در نرود بى مقصود.

۱۱۰-بر اساس روايات ياءس از رحمت خداوند از گناهان كبيره است (من لايحضره الفقيه ، باب معرفة الكبائر).

۱۱۱-تفسير نمونه .

۱۱۲-بحار، ج ۱۲، ص ۲۸۳.

۱۱۳-چراغى را كه ايزد بر فروزد هر آنكس پف كند ريشش بسوزد

۱۱۴-تفسير قرطبى .

۱۱۵-نهج البلاغه كلمات قصار ۱۱.

۱۱۶-بحار، ج ۱۲، ص ۲۸۰.

۱۱۷-فخر رازى ، ج ۱۸، ص ۲۰۶ به نقل از تفسيرنمونه .

۱۱۸-۲. تفسير نمونه .

۱۱۹-منافقان در فاصله ى يكى دو سال آية اللّه مدنى ، صدوقى و دستغيب را در نماز جمعه يا مسير رفتن به نماز جمعه ، با نارنجك قطعه قطعه نمودند.

۱۲۰-در تفاسير (مجمع البيان - اطيب البيان ) مى خوانيم كه حضرت يعقوب در انتظار شب جمعه يا سحر بود تا براى فرزندانش دعا كند.

۱۲۱-روايات زيادى در اين مضمون وارد شده است .

۱۲۲-تفسير نمونه و مجمع البيان .

۱۲۳-گروهى از سنگ هاى كوه خانه ساختند تا درامان باشند، ولى قهر خداوند امنيت آنان را به هم زد؛ وكانوا ينحتون من الجبال بيوتاً امنين فاخذتهم الصيحة مصبحين حِجر، ۸۳.

۱۲۴-امام هادى عليه السلام فرمودند: سجده يعقوب و فرزندان ، سجده شكر بود. (احسن القصص )

۱۲۵-همانگونه كه همسر فرعون در كاخ به فكر قيامت بود و مى گفت : رب ابن لى عندك بيت الجنة پروردگارا در بهشت براى من جايى نزد خود قرار بده .

۱۲۶-تفسير الميزان .

۱۲۷-يوسف كه خداوند از اول او را حفظ كرد، به او علم داد، به او حكومت داد، خطر را از او دور كرد، باز نگران عاقبت خود است واى به حال كسانى كه قدرت و كرسى و مال و علم خود را با حيله بدست آورده اند، آنان چه عاقبتى خواهند داشت !.

۱۲۸-شورى ، ۲۳.

۱۲۹-سباء، ۴۷.

۱۳۰-تفسير الميزان .

۱۳۱-سفرنامه حج آية اللّه صافى .

۱۳۲-تفسير نمونه .

۱۳۳-سفينة البحار، ج ۱، ص ۶۹۷.

۱۳۴-كافى ، ج ۲، ص ۲۹۲.۴. تفسير نمونه .۵. انسان ، ۹.

۱۳۵-كهف ، ۱۱۰.۷. يونس ، ۷۲.۸. نور، ۳۲.

۱۳۶-انعام ، ۹۱.

۱۳۷-احزاب ، ۳۹.

۱۳۸-بقره ، ۱۶۵.۲. نور، ۳۷.۳. نساء، ۱۳۹.

۱۳۹-توبه ، ۱۰۲.۵. مؤ منون ، ۵۳.۶. ماعون ، ۶۷.

۱۴۰-نساء، ۷۷.۸. تكاثر، ۱.۹. جمعه ، ۱۱.

۱۴۱-هود، ۳۶.

۱۴۲-نوح ، ۲۷.

۱۴۳-هود، ۲۷.

۱۴۴-اسراء، ۱۰۱.

۱۴۵-روم ، ۴۷.

۱۴۶-هود، ۵۸.