پاداش و مجازات - گزيده اى از كتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال

پاداش و مجازات - گزيده اى از كتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال30%

پاداش و مجازات - گزيده اى از كتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: متون حدیثی

پاداش و مجازات - گزيده اى از كتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال
  • شروع
  • قبلی
  • 17 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 12287 / دانلود: 3319
اندازه اندازه اندازه
پاداش و مجازات - گزيده اى از كتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال

پاداش و مجازات - گزيده اى از كتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال

نویسنده:
فارسی

شيخ صدوق در كتاب ثواب الأعمال روايات فراوانى را در بيان اعمال پسنديده و ناپسند و پاداش اعمال نيك و مجازات اعمال بد انسان آورده است.
همچنين وى در اين كتاب رواياتى از ائمه معصومين عليهم السلام درباره اعمال خيرى كه خداوند بر آن وعده پاداش داده و اعمال شرّى كه خداوند بر آنها وعده عذاب و عقاب داده آورده است.
 كتاب ثواب الأعمال مانند ديگر كتاب‏هاى شيخ صدوق پيوسته مورد توجه علما و فقهاى شيعه قرار داشته و از معتبرترين اصول روايى شيعه به شمار مى‏آيد.
روايات اين كتاب نيز در بسيارى از مجموعه‏ هاى روايى بزرگ شيعه مانند: كتب اربعه، بحار الانوار و وسايل الشيعه نقل شده و به آنها استناد شده است.
كتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال دائرة المعارف بزرگى از معارف اسلامى و احكام حلال و حرام میباشد و هيچ فقيه دانشمند و يا اديب نام‏ آورى از آن بى‏ نياز نيست.
اين كتاب داراى مطالب مفيد و مباحث ارزشمندى است و از جمله روايات نفيس اهل بيت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به شمار مى‏ آيد.

1

2

3

خداوند مى فرمايد: به عزتم سوگند كه اگر اين چنين از من درخواست نمى كردى، همچنان تو را با خوارى در آتش نگاه مى داشتم ؛ ولى بر خودم لازم نموده ام كه هيچ بنده اى از من به حق محمد و اهل بيت او درخواست آمرزش نكند، مگر اين كه گناهى را كه مربوط به من و اوست ببخشم. ۱۱


ثواب صلوات بر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله

امام باقرعليه‌السلام از پدرانشعليه‌السلام روايت نموده است كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: در روز قيامت من در كنار ترازوى اعمال هستم. كسى كه گناهانش را سنگينتر از كارهاى نيكش باشد، صلواتهايى ر كه بر من فرستاده است مى آورم تا كارهاى نيكش را سنگين تر نماييم.


ثواب صد بار صلوات بر محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله
وآل او پس از صبح

راوى مى گويد: امام صادقعليه‌السلام از من پرسيدند: نمى خواهى چيزى يادت بدهم كه خداوند با آن صورتت را از حرارت جهنم محفوظ كند؟

عرض كردم: چرا

فرمودند: پس از سپيده دم، صد بار بگو اللهم صل على محمد و آل محمد تا خداوند صورتت را از حرارت جهنم حفظ نمايد.


ثواب صلوات بر محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله
واهل بيت اوعليه‌السلام

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: در كتاب خواندم كه هر كسى كه بر محمد و آل او صلوات فرستد، و بگويد: اللهم صل على محمد و آل محمد خداوند براى او صد حسنه، و كسى كه بر محمد و اهل بيت او صلوات بفرستد و بگويد: اللهم صل على محمد و اهل بيته خداوند براى او هزار حسنه مى نويسد.


ثواب ان الله و.... پس از نماز صبح و مغرب

۱. راوى مى گويد: از امام رضاعليه‌السلام شنيدم كه فرمود: كسى كه پس از نماز صبح يا نماز مغرب پيش از آن كه برخيزد يا با كسى صحبت كند، بگويد ان الله و ملائكته يصلون على النبى يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما. اللهم صل على محمد النبى و ذريته خداوند صد حاجت او را برآورده مى سازد: هفتاد حاجت در دنيا و سى حاجت در آخرت.

عرض كرد مراد از صلوات خدا و صلوات فرشتگان و صلوات مومنين چيست؟

فرمودند: مراد از صلوات فرستادن خدا، نزول رحمت است بر او.

و منظور از صلوات فرستادن فرشتگان، اين است كه آنها پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله را مدح و ثنا مى گويند.

و معنى صلوات فرستادن مومنين دعاى آنان براى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله است. و يكى از اسرار آل محمد در صلوات بر پيامبر و آل او، اين صلوات است، اللهم صل على محمد و آل محمد فى الاولين. و صل على محة مد و آل محمد فى الآخرين. و صل على محمد و آل محمد فى الملاء الاعلى. و صل على محمد و آل محمد فى المرسلين. اللهم اعط الوسيلة و الشرف و الفضيلة و الدرجة الكبيرة. اللهم انى آمنت بمحمد و لم اره فلا تحرمنى يوم القيام رويته و ارزقنى صحبته و توفنى على ملته و اسقنى من حوضه مشربا رويا سائغا هنئا لا اظما بعده ابدا انك على كل شى ء قدير اللهم كما آمنت بمحمد و لم اره فعرفنى فى الجنان وجهه اللهم بلغ روح محمد عنى تحية كثيرة و سلاما ۱۲ همانا كسى كه سه بار در بامداد و سه بار در شب با اين ذكر صلوات بفرستد، گناهانش از بين رفته و خطاهايش ‍ محو مى گردد؛ سرورش دوام يافته و دعايش مستجاب مى گردد به آرزوى خود رسيده و رزقش زياد مى گردد، در مقابل دشمنش يارى گرديده، اسباب همه خيرها برايش مهيا شده و از دوستان پيامبرش در بهشتهاى اعلى قرار داده مى شود.


ثواب اختصاص ثلث، نصف يا همه دعا به پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: مردى به خدمت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله آمده و عرض كرد اى رسول خدا همانا من ثلث دعاى خود را به شما اختصاص داده ام.

فرمودند: خير است.

عرض كردم: اى رسول خدا! همانا من نصف دعاى خود را به شما اختصاص داده ام.

فرمودند: اين بهتر است.

عرض كردم: اى رسول خدا همانا من همه دعايم را به شما اختصاص ‍ دادم.

فرمودند در اين صورت خداوند همه حوائج دنيا و آخرت را بر آورده مى نمايد.

در اين هنگام مردى عرضه داشت: خدا تو را در دينت موفق سازد، چگونه دعايش را به او اختصاص مى دهد؟

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: چيزى از خدا نمى خواهد، مگر اين كه قبل از آن بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد.


ثواب صلوات بر پيامبر و اوصياى او پس از نماز در روز جمعه

۱. راوى از امام صادقعليه‌السلام پرسيد: بهترين اعمال در روز جمعه چيست؟

فرمودند: صد بار صلوات بر محمد و آل محمد پس از عصر جمعه و هر چه بيشتر صلوات بفرستى، بهتر است.

۲. در روايتى از امام باقرعليه‌السلام يا امام صادقعليه‌السلام آمده است كه فرمودند: در روز جمعه پس از نماز بگو: اللهم صل على محمد و ال محمد الاوصياء المرضيين بافضل صلواتك و بارك عليهم بافضل بركاتك و السلام عليه و عليهم و على ارواحهم و اجسادهم و رحمة الله و بركاته ۱۳ تا خداوند به خاطر آن صد هزار حسنه براى تو نوشته، صد هزار گناه تو را به خاطر آن پاك كرده، صد هزار حاجت تو را به خاطر آن برآورده نموده و به خاطر آن صد هزار درجه تو را بالا مى برد.


ثواب صد بار گفتن رب صل على محمد و اهل بيته در يك روز

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: كسى كه در يك روز صد بار بگويد: رب صل على محمد و اهل بيته خداوند صد حاجت او را برمى آورد و كه سى تا آن مربوط به دنيا و هفتاد تاى آنها مربوط به آخرت است.


ثواب صلوات بر پيامبر با صداى بلند

امام صادقعليه‌السلام نقل مى نمايد كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: با صداى بلند بر من صلوات فرستيد؛ زيرا اين كار نفاق را از بين مى برد.


ثواب ده بار گفتن سبحان الله العظيم... پس از نماز صبح و گفتن اللهماهدنى من عندك... پس از نماز

امام باقرعليه‌السلام فرمودند: شخصى به نام هذلى به حضور پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله آمده و عرض كرد: اى پيامبر خدا! پيرمردى هستم كه سنم بالاست و كارهايى مانند نماز، روزه، حج، و جهاد را كه قبلا انجام مى دادم، اكنون نمى توان انجام دهم. اى رسول خدا! سخنى به من بياموز كه ثواب خداوند را نصيبم سازد و بر من آسان گيرد.

آن حضرتصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: سخنت را را تكرار كن.

و تكرار كرد، و به همين ترتيب تا سه بار سخن خود را تكرار كرد. آنگاه پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله به او فرمودند: اطراف تو هيچ درخت و گلى نبود، مگر اين كه دلشان به حال تو سوخت و برايت گريه كردند. پس از نماز صبح ده بار بگو: سبحان الله العظيم و بحمده و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم كه همانا خداوند بزرگ تو را با اين ذكر از كورى، ديوانگى، جذام، فقر و زير آوار ماندن محفوظ مى دارد.

عرض كرد: اى رسول خدا! اين ذكر براى دنيا بود، براى آخرت چه؟

فرمود: مى گويى: اللهم اهدنى من عندك و افض على من فضلك وانشر على من رحمتمك و انزل على من بركاتك

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: اين دستورات را كه گويى با دستانش ‍ گرفت و رفت.

آنگاه پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: بدانيد كه همانا اگر او در روز قيامت بيايد و اين ذكرها را عمدا ترك نكرده باشد، خداوند هشت در بهشت را براى او باز مى كند، كه از هر درى كه مى خواست وارد شود.


ثواب مالك نفس بودن، هنگام علاقه ترس، ميل و غضب

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: كسى كه به هنگام علاقه، ترس، ميل، و غضب مالك نفسش باشد، خداوند جسدش را بر آتش حرام مى نمايد.


ثواب گريستن يا خود را شبيه گريه كنندگان درآوردن هنگام شنيدن آخر سوره زمر

امام صادقعليه‌السلام : فرمودند: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نزد عده اى از جوانان انصار آمده و فرمودند: مى خواهم براى شما قرآن بخوانم و هر كسى كه با شنيدن اين آيات گريست بهشت از آن اوست.

آنگاه سوره زمر آيه و سيق الذين كفروا الى جهنم زمرا را تا آخر سوره خواندند. همه گريه كردند، مگر جوانى كه گفت: اى رسول خدا! من محققا خود را شبيه گريه كنندگان درآوردم ؛ ولى قطره اشكى از چشمانم بيرون نيامد.

در اين هنگام پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: دوباره مى خوانم. هر كسى كه خود را شبيه گريه كنندگان سازد بهشت از آن اوست.

آنگاه دوباره آن آيات را تلاوت نمود. همه گريه كنندگان به جز آن جوان كه خود را شبيه گريه كنندگان درآورد و همگى به بهشت رفتند.


ثواب دعا در سحر

امام باقرعليه‌السلام فرمودند: همانا خداى عزوجل از ميان بندگان مومنش ‍ كسانى را كه زيد دعا مى كنند، دوست دارد، بنابراين از سحر تا طلوع آفتاب دعا كنيد. زيرا در اين هنگام درهاى آسمان گشوده شده، بادهاى رحمت، وزيدن گرفته، رزقها تقسيم شده، و حوايج بزرگ برآورده مى گردد.


ثواب دعا براى مردان و زنان مومن

۱. امام رضاعليه‌السلام فرمودند: هيچ مومنى نيست كه مردان و زنان مومن و مسلمان، زنده يا مرده دعا كند، مگر اين كه خداوند به شماره همه مردان و زنان مون، از زمان حضرت آدم تا روز قيامت، براى او حسنه مى نويسد.

۲. امام صادقعليه‌السلام فرمودند: كسى كه هر روز بيست و پنج بار بگويد: اللهم اغفر لى للمومنين و المومنات و المسلمين و المسلمات خداوند به تعداد هر مومنى كه از دنيا رفته و هر مومنى كه تا روز قيامت به دنيا بيايد، براى او حسنه نوشته، گناهى از او را پاك كرده، و درجه او را بالا مى برد.


ثواب گفتن لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم

راوى مى گويد شنيدم كه امام صادقعليه‌السلام فرمودند: كسى كه بگويد: لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم خداى عزوجل به خاطر آن هفتاد نوع بلا را از او دور مى گرداند تا كه كمترين آنها خفه شدن است.


ثواب گفتن لا حول و لا قوة الا بالله در هر روز

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: كسى كه در هر روز صد بار بگويد: لا حول و لا قوة الا بالله خداوند هفتاد نوع بلا را از او دور مى گرداند كه كمترين آن غم و غصه است.


ثواب گفتن بسم الله و لا حول و لا قوة الا بالله

پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: كسى كه بهنگام خروج از منزل بگويد: بسم الله دو فرشته مى گويند: هدايت شدى.

و اگر بگويند: لا حول و لا قوة الا بالله مى گويند: حفظ شدى.

و اگر بگويند: توكلت على الله مى گويند: بى نياز شدى.

در اين هنگام شيطان مى گويد: چگونه مى توانم در بنده اى كه هدايت شده، حفظ گرديده و بى نياز شده است، نفوذ كنم!


ثواب تسبيح حضرت فاطمه زهراصلى‌الله‌عليه‌وآله

كسى كه در هر روز شعبان هفتاد بار بگويد استغفر الله الذى لا اله الا هو الرحمن الرحيم الحى القيوم و اتوب اليه در افق مبين نوشته مى شود.

عرض كردم: افق مبين چيست؟ فرمودند: دشتى است كه در برابر عرش با رودهاى جارى كه ثوابهاى بزرگ و عاليى در آن نهفته است.


ثواب هفتاد بار استغفار پس از نماز صبح

امام باقرعليه‌السلام فرمودند: كسى كه پس از نماز صبح هفتاد بار استغفار نمايد، خداوند او را مى آمرزد گرچه در آن روز هفتاد گناه از او سر بزند. و كسى كه بيش از هفتاد هزار گناه مرتكب شود؛ خيرى در او نيست.

ثواب اين كه نگهدار امر انسان شهادت به يگانگى خداوند و رسالت محمدرسول خدا باشد، هنگام مصيبت بگويد: انالله و انا اليه راجعون هنگام رسيدنبه خير بگويد: الحمدلله و هنگام ارتكاب گناه بگويد:استغفرالله

امام صادقعليه‌السلام از پدرانش نقل مى نمايد كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: هر كس داراى اين چهار چيز باشد در بزرگترين نور خدا به سر مى برد: نگهدار امرش شهادت به اين باشد كه خدايى جز خداى يگانه نيست و همانا من رسول خدايم ؛ به هنگام رسيدن مصيبتى بگويد: انالله و انا اليه راجعون هنگامى كه به خيرى برسد؛ الحمدلله و هنگامى كه گناهى مرتكب شود؛ بگويد: استغفرالله و اتوب اليه.


ثواب گريستن از عظمت خداى عزوجل

امام صادقعليه‌السلام از پدرانشعليه‌السلام نقل مى نمايد كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: خوشا به حال صورتى كه خداوند ببيند به خاطر گناهى از ترس خداى عزوجل مى گريد و جز خدا ت كسى از آن گناه آگاه نيست.


ثواب اين كه در روز و شب بزرگترين هدف انسان آخرت باشد

امام صادقعليه‌السلام نقل مى نمايد كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: كسى كه شب و روز بزرگترين هدفش آخرت باشد خداوند بى نيازى را در قلبش قرار داده، اموراتش را سامان بخشيده و تا همه رزقش به او نرسد ت از دنيا نمى رود.

و كسى كه شب و روز بزرگترين هدفش دنيا باشد، خداوند فقر را بين چشمانش قرار داده و هيچ گاه از او دور نشده و هميشه آن را با چشمانش ‍ مى بيند. اموراتش بى سامان شده و جز آنچه كه قرار است به او برسد، به چيز ديگرى نخواهد رسيد.


ثواب نيكوكارى

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: هنگامى كه بنده مومنى عمل نيكى انجام دهد خداوند در مقابل هر كار نيكى هفتصد برابر به او پاداشى مى دهد. خداوند نيز در اين آيه و خداوند براى هر كسى كه بخواهد چندين برابر نمايد ۱۴ همين مطلب را مى فرمايد.


ثواب مرگ مومن در ديار غربت

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: هيچ مومنى نيست كه در ديار غربت از دنيا برود و گريه كننده اى نداشته باشد مگر اين كه مناطقى از زمين كه خدا را در آن عبادت مى كرده است لباسهايش درهاى آسمان كه عمل او را از آن درها بالا مى رفته و دو فرشته نويسنده اعمالش براى او گريه خواهند نمود.


ثواب خوبى كردن به برادر مومن

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: هر مومنى كه به برادرسول خدا مومنش ‍ خوبى نمايد، به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله خوبى كرده است.


ثواب نماز، زكات، نيكوكارى و صبر

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: هنگامى كه مومن وارد قبرش مى شود، نماز سمت راتس او و زكات سمت چپش مى باشد؛ نيكوكارى حامى او خواهد بود؛ صبر از او فاصله گرفته و به كنارى مى باشد.

هنگامى كه دو فرشته اى كه عهده دار سوال و جواب او هستند؛ وارد مى شوند، صبر به نماز و زكات و نيكوكارى مى گويد: از دوست خود حافظت كنيد و اگر نتوانستيد، من وارد عمل مى شوم.


ثواب هفتاد بار، استغفار در نماز وتر در حال ايستاده به مدت يكسال

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: كسى كه به مدت يك سال در نماز وتر هفتاد بار ايستاده بگويد: استغفرالله و اتوب اليه خداوند او ر از كسانى كه در سحرها آمرزش مى طلبند و در قرآن از آنها ياد شده است مى نويسد و آمرزش خداى عزوجل براى او واجب مى شود.


ثواب كم توقع خوش اخلاق نرم آسان گير

امام صادقعليه‌السلام نقل مى نمايد كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: مى خواهيد بدانيد فردا جهنم بر چه كسى حرام خواهد بود؛

عرض كردم: بله اى رسول خدا!

فرمودند: جهنم بر كم توقع خوش اخلاق نرم آسان گير حرام بوده است.


ثواب پوشيدن انگشتر عقيق

۱. امام رضاعليه‌السلام نقل مى نمايد كه امام صادقعليه‌السلام فرمودند: كسى كه انگشتر عقيق در دست نمايد؛ فقير نخواهد شد و حاجت او به بهترين وجه برآورد مى گردد.

۲. راوى مى گويد: حاكم مردى از دودمان ابيطالب را به خاطر تخلفى احضار كرد. در راه با امام صادقعليه‌السلام ملاقات نمود. آن حضرتعليه‌السلام فرمودند: انگشتر عقيق براى او ببريد.

آنان نيز انگشتر عقيق را به او رساندند. به همين جهت از طرف حاكم آزارى به او نرسيد.

۳. امام صادقعليه‌السلام از پدرانشعليه‌السلام از اميرالمؤمنينعليه‌السلام روايت مى كند كه فرمودند: انگشتر عقيق در دست كنيد تا خداوند به شما بركت دهد و از بلا در امان باشد.

۴. امام صادقعليه‌السلام از پدرشعليه‌السلام و او از جدشعليه‌السلام نقل نموده است كه فرمودند: كسى كه انگشتر عقيقى بسازد و محمد الله و على ولى الله را روى آن نقش نمايد، خداوند او را از مرگ بد نگاه داشته و جز بر فطرت خداداديش نخواهد مرد.

۵. امام رضاعليه‌السلام فرمودند: كسى كه با عقيق قرعه كشى نمايد، بهره كاملى خواهد داشت.


ثواب پوشيدن انگشتر فيروزه

راوى مى گويد: به ديدن امام كاظمعليه‌السلام رفتم. در دست او انگشتر فيروزه اى ديدم و به آن چشم دوختم فرودند: چرا به اين نگام مى كنى؟ اين سنگى است كه جبرييل آن را از بهشت براى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله هديه آوردند و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله آن را به حضرت علىعليه‌السلام بخشيد، مى دانى چه نام دارد.

عرض كردم فيروزه.

فرمودند: اين نام فارسى آن است. اسم عربى آن را مى دانى؟

عرض كردم: خير.

فرمودند: اسم عربى آن ظفر پيروزى است.


ثواب پوشيدن انگشتر جزع يمانى

اميرالمومنينعليه‌السلام فرمودند: انگشتر جزع يمانى ر دست كنيد؛ زيرا همانا مكر شيطان رانده شده را از بين مى برد.


ثواب نگاه همراه با پند، سكوت همراه با انديشه، سخن همراه با ذكر، گريستن بر گناه و ايمن مردم از شر انسان

امام باقرعليه‌السلام نقل مى نمايد كه اميرالمؤمنينعليه‌السلام فرمودند: تمام خير در سه چيز جمع شده است: نگاه، سكوت و سخن.

هر نگاهى كه پندى از آن گرفته نشود، فراموشى است.

هر سكوتى كه انديشه اى در آن نباشد، غفلت است.

هر سخنى كه ذكرى در آن نباشد، بيهوده است. خوشا به حال كسى كه نگاه او پند، سكوت او انديشه و سخن او ذكر بوده، بر گناهش گريستته و مردم از شرش در امان باشند.


ثواب خاموشى و پياده رفتن به خانه خداى عزوجل

اميرالمومنين،عليه‌السلام فرمودند: انگشتر جزع يمانى در دست كنيد؛ زيرا همانا مكر شياطين رانده شده را از بين مى برد. على بن مهزيار از معصومعليه‌السلام روايت نموده است كه فرمودند: زمانى براى مردم مى آيد كه عافيت در آن ده جزء است: نه جزء آن در كناره گيرى از مردم و يك جزء آن در خاموشى است.


ثواب توبه

امام رضاعليه‌السلام نقل مى نمايد كه امام صادقعليه‌السلام فرمودند: انگشتر ياقوت در دست كنيد؛ زيرا همانا انگشتر ياقوت فقر را از بين مى برد.

امام صادقعليه‌السلام از پدرانشعليه‌السلام نقل مى نمايد كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند همانا خداوند افزون بر رزق بندگان، رزقى دارد كه آن را به هر كدام از مخلوقاتش كه بخواهد، عطا مى فرمايد. خداوند در هر سپيده دم دستهايش را براى گناهكار شب باز است، كه اگر توبه كند، او را بيامرزد. دستانش را در هر غروب باز مى كند تا اگر گناهكار روزه توبه نمايد، توبه را بپذيرد.


ثواب نوشتن ماشاءالله. لا قوة الا بالله. استغفرالله. روى انگشتر

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: كسى كه روى انگشتر خود بنويسد: ماشاالله لا قوة الا بالله استغفرالله از فقرى كه همه چيز او را از بين ببرد، ايمن خواهد شد.


ثواب ديدن ميوه يا چيز ديگر، ميل پيدا كردن به آن و نداشتن قدرت خريد آن

امام صادقعليه‌السلام از يكى از ياران خود پرسيدند: آيا در بازار ميوه يا چيز ديگرى مى بينى كه آن را دوست دارى؟

عرض كردم: بله ؛ به خدا سوگند.

فرمودند: همانا در مقابل هر چيزى كه مى بينى و نمى توانى آن را بخرى و صبر كنى، حسنه اى براى تو خواهد بود.


ثواب در پى دنيا رفتن به خاطر بى نيازى از مردم

راوى مى گويد شنيدم كه امام صادقعليه‌السلام فرمودند: در كسى كه دوست ندارد، براى حفظ آبروى خود و پرداخت قرضش مال حلال جمع كند، خيرى نيست.

در حديث ديگرى نيز آمده است: كسى كه به خاطر بى نيازى از مردم و مهربانى به همسايه اش دنيا را طلب كند، در حالى كه خداوند را ملاقات نمايد كه صورتش مانند ماه شب چهارده است.


ثواب خوش اخلاقى

راوى مى گويد: ام سلمه به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله عرضه داشت: پدر و مادرم فداى تو باد اى رسول خدا! زنى كه دو بار شوهر كرده و هر دو از دنيا رفته و وارد بهشت شده اند. اين از آن كدام يك مى باشد؟

پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: هر كدام را كه خوش اخلاق تر بوده و با خانواده خود بهتر رفتار مى كرده است. انتخاب مى كند. اى ام سلمه همانا، حسن خلق خير دنيا و آخرت را مى آورد.


ثواب خورنده سپاسگذار و غير مبتلاى شكرگذار

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: غذا خود سپاسگذار، پاداش روزه دار در راه خدا را داشته و غير مبتلاى شاكر، همانند مبتلاى صابر را دارد.


ثواب ميل به آنچه نزد خداى عزوجل است

مردى به پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله عرضه داشت: چيزى به من بياموز كه با انجام آن خداوند در آسمان و مردم در زمين مرا دوست بدارند.

آن حضرت فرمودند: به آنچه نزد خداست، ميل داشته باش تا خدا تو را دوست بدارد و به آنچه مردم دارند، بى ميل باش تا مردم نيز تو را دوست داشته باشند.


ثواب پنهان كردن فقر

امام صادقعليه‌السلام نقل مى فرمايد كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: اى على! خداوند فقر را امانتى نزد خلقش قرار داده است. كسى كه آن را پنهان نمايد، مانند روزه دار شب زنده دار خواهد بود.

و كسى كه آن را به كسى بگويد كه مى تواند نيازش را برآورد، ولى نيازش را برآورده نكند، محققا كه او را كشته است، بدان كه او را با شمشير يا نيزه نكشته، بلكه با زخمى كه بر دلش وارد كرده، او را كشته است.


ثواب فقرا و خوبى كردن به آنان

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: هنگامى كه روز قيامت فرا مى رسد، خداوند به جار زننده اى دستور مى دهد كه جار بزند: فقيران كجايند؟ عده اى مى ايستند و دستور مى دهند تا اينان را به بهشت ببريد.

هنگامى كه به در بهشتت رسيدند، دربانان بهشت به آنان مى گويند: پيش از حسابرسى مى خواهيد بهشت رويد؟

آنان مى گويند: به ما چيزى داديد كه اكنون مى خواهيد حساب آن را بكشيد؟

در اين هنگام خداى عزوجل مى فرمايد: بندگانم راست مى گويند: من شما را براى اين فقير ننمودم كه خوارتان سازم، بلكه بدين جهت بود كه فقر را براى اين روزتان ذخيره سازم.

آنگاه به آنان مى فرمايند: در ميان مردم بگرديد و هر كسى را كه به شما خوبى كرده، دستش را بگيريد و به بهشت ببريد.


ثواب دست دادن

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: پاداش دست دادن شما به يكديگر، همانند پاداش جنگجويان در راه خداست.


ثواب بردن نام خدا هنگام غذا خوردن

امام صادقعليه‌السلام از پدرانشعليه‌السلام نقل مى نمايد كه اميرالمومنينعليه‌السلام فرمودند: كسى كه هنگام خوردن غذايى نام خدا را ببرد، هيچ گاه به خاطر نعمت آن غذا مورد سوال قرار نمى گيرد.


ثواب صدقه در روزه جمعه

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: پدرم كم مالترين و پرخرجترين افراد فاميل بود با اين وجود، هر جمعه اى كه دينار صدقه مى داد و مى فرمود: صدقه در روز جمعه، ثوابش دو چندان است ؛ زيرا روز جمعه برتر از ساير روزهاست.


ثواب يارى اندوهگين

راوى مى گويد: شنيدم كه امام صادقعليه‌السلام فرمودند: كسى برادر اندوهگين تشنه خود را به هنگام گرفتارى يارى كند، گرفتاريش را بر طرف نموده و در برآوردن حاجتش به او كمك مى كند، به خاطر اين عمل، هفتاد و دو رحمت براى وحشتها و ترسهاى روز قيامت خواهد داشت.


ثواب ديدار با مسلمان

راوى مى گويد: از امام صادقعليه‌السلام شنيدم كه فرمودند: هيچ مسلمانى به ديدن برادر مسلمانش نرفته، مگر اين كه خداى عزوجل او را ندا داده است، اى ديدار كننده! پاك شدى و بهشت نيز برايت پاك شد.


ثواب ذبح قوچ چاق و دادن آن به فقرا پس از ساخت خانه

امام صادقعليه‌السلام از پدرانشعليه‌السلام نقل مى نمايد كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: كسى كه خانه اى ساخته، قوچ چاقى ذبح كند، گوشتش را به فقرا بدهد و بگويد اللهم احر عنى مردة الجن و الانس و الشياطين و بارك لى فى بنائى ۱۵ هر چه بخواهد، به او مى دهند.


ثواب كمك كردن به يكديگر در كارهاى خوب

امام صادقعليه‌السلام از پدرانش روايت مى كند كه همانا اميرالمؤمنينعليه‌السلام : فرمود: همانا رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فمرودند: خداوند پدرى را كه به فرزندش در كار نيك كمك كند؛ رحمت نمايد؛ خداوند همسايه را كه به همسايه اش در كار نيك كمك كند، رحمت نمايد؛ خداوند رفيقى را كه به رفيقش در كار نيك كمك كند، رحمت نمايد، خداوند همدمى را كه در كار نيك به همدمش كمك كند؛ رحمت نمايد و خداوند مردى را كه در كار نيك به زمامدار خود كمك كند؛ رحمت نمايد.


ثواب دست دادن مسلمان با برادر مسلمانش

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: همانا كسى كه قدر خداوند را نمى داند، به همان گونه قدر پيامبرش را نيز نمى داند؛ و همان گونه كه قدر پيامبرش را نمى داند؛ و همان گونه كه قدر پيامبرش را نمى داند؛ قدر مومن را نيز نمى داند؛ همانا هنگامى كه مومن برادرش را مى بيند، و با او دست مى دهد، تا زمانى كه از هم جدا شوند، خداوند به آن دو نگريسته و گناهان از چهره هايشان مى ريزد؛ همان گونه كه باد شديد برگ را از درخت مى ريزد.


ثواب رسيدن به سن چهل تا نود سالگى

راوى مى گويد: شنيدم كه امام صادقعليه‌السلام فرمودند: هنگامى كه شخصى به چهل سالگى رسيد، خداوند او را از سه بيمارى ديوانگى، جذام و پيسى ايمن مى نمايد.

و هنگامى كه به شصت سالگى رسيد، خداوند بازگشت به سوى خود را نصيبش مى سازد.

و هنگامى كه به هفتاد سالگى رسيد، آسمانيان او را دوست خواهند داشت.

و زمانى كه به هشتاد سالگى رسيد، خداوند دستور مى فرمايد: كارهاى خوبش را نوشته و گناهانش را ننويسد.

و هنگامى كه به نود سالگى رسيد، خداوند همه گناهان او را، از اول تا آخر آمرزيده و نامش را به عنوان اسير خدا بر روى زمين ثبت مى گردد.


ثواب دانستن برترى پيرمرد سالمند و احترام گذاشتن به او

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: كسى كه برترى پيرمرد سالمند را دانسته و به خاطر سن او احترامش نمايد، خداوند او را از وحشت روز قيامت ايمن مى نمايد.


ثواب بردن نام خداوند به هنگام سوارى

امام كاظمعليه‌السلام نقل مى نمايد كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: اگر مردى سوار چهارپا شود و نام خدا ببرد، فرشته اى پشت سر او سوار شده و او را تا هنگام پياده شدن محافظت مى نمايد. اگر هنگام سوار شدن نام خدا را نبرد، شيطانى پشت سر او سوار شده و به او مى گويد آواز بخوان. اگر بگويد بلد نيستم، آرزو كن. و او پيوسته آرزو مى كند تا پياده شود.

و نيز فرمودند: كسى كه وقتى سوار چهارپا شود؛ نمى گويد: بسم الله و لا حول و لا قوة الا بالله الحمد الله الذى هدانا لهذا و سبحان الذى سحر لنا هذا و ما كنا له مقرنين ۱۶ مگر اين كه خود و چهارپايش تا زمانى كه پياده شوند محفوظ مى ماندند.


ثواب تب

معصومعليه‌السلام مى فرمايند: همانا هنگامى كه مومن يك بار تب كند، گناهان مانند برگ درخت از او مى ريزند. و اگر بر بستر خود ناله كند، ناله اود تسبييح و فرياد او تهليل است. ثواب غلتيدن او در بستر نيز ثواب كسى است كه در اره خدا شمشير مى زند و اگر در ميان برادران و يارانش خداوندر را عبادت كند، آمرزيده مى شود، خوشا به حال او، اگر توبه كند و بدا به حال او، اگر توبه اش را بشكند. و به هر حال ما سلامتى را بيشتر دوست مى داريم.


ثواب تب يك شب

راوى مى گويد: كه شنيدم كه زين العابدينعليه‌السلام فرمودند: تب يك ششب كفاره گناهان يك سال است. به اين جهت كه درد آن تا يك سال در بدن باقى است.


ثواب پذيرفتن مرض يك شب، آن گونه كه بايد و به جا آوردن شكر آن

راوى مى گويد: شنيدم كه امام صادقعليه‌السلام فرمودند: كسى كه يك شب مريض شود و آن گونه كه بايد آن را بپذيرد و به درگاه خداوند شكر آن را به جا آورد،، كفاره گناهان شصت سال او خواهد بود.

راوى مى گويد: پرسيدم: آن گونه كه بايد بپذيرد، يعنى چه؟

فرمودند: در مقابل رنجهاى آن صبر كند.


ثواب سر درد يك شب

امام صادقعليه‌السلام فرمودند: يك شب سر درد، همه گناهان جز گناهان كبيره را مى ريزد.


ثواب بيمار

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: هنگامى كه مسلمانى بيمار شود، خداوند همانند بهترين اعمالى را كه در حال سلامتى انجام مى داده، براى او مى نويسد و همان گونه كه برگ درخت مى ريزد، گناهان او نيز مى ريزند.


ثواب بيمارى كودك

اميرالمومنينعليه‌السلام درباره كودك فرمودند: بيمارى او كفاره گناهان پدر و مادر است.


ثواب عيادت مريض، غسل مردگان، تشييع جنازه و تسليت به زن پسر مرده

امام باقرعليه‌السلام فرمودند: يكى از چيزهايى كه حضرت موسىعليه‌السلام به خدا عرضه داشت، اين بود: خدايا! مرا از مقدار پاداش ‍ عيادت مريض آگاه فرما!

خداى عزوجل فرمود: فرشته اى مى گمارم كه در قبر او را تا صحراى محشر عيادت كند.

عرض كرد خدايا! پاداش كسيى كه مردگان را غسل دهد، چيست؟

فرمود: گناهانش را مى شويم تا همانند روزى كه از مادر متولد شده است، گناهى نداشته باشد.

عرض كرد: خدايا پاداش كسى كه تشييع جنازه كند، چيست؟

فرمود: يكى از فرشتگانم را كه پرچمهايى دارد، مى گمارم تا او را از قبرش تا صحراى محشر بدرقه نمايد.

بينشهاى وحى‏

الف - شريعت اسلام گروهى از زنان را بر مردان حرام گردانيده كه‏از آن جمله است مادر رضاعى وخواهر رضاعى. اين تحريم در سياق‏بيان محارم نسبى همچون مادر وخواهر آمده است كه دلالت بر آن‏دارد كه خويشاوندى رضاع وشير دادن همچون خويشاوندى نسب‏است، بنابر اين آنچه به وسيله خويشاوندى نسبى حرام مى‏شود، به‏واسطه خويشاوندى رضاعى نيز حرام مى‏گردد.

ب - اين بيان قرآنى كه مى‏فرمايد:وَأُمَّهَاتُكُمُ الَّلاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِنَ الرَّضَاعَةِ ("مادران رضاعى شما" و )

( "وخواهران رضاعى‏شما"، گواه عدم انتشار حرمت است مگر پس از آن كه زن شيرده مادرگردد ودختر او خواهر كودك شير خوار، وچنين نمى‏شود مگر پس ازآن كه جسم او از شير اين زن رشد كند، وچنان كه در حديث شريف‏آمده است استخوان او محكم وگوشت او برويد واين، پس از ده بارشير دادن يا بيشتر يا پس از يك شبانه روز شير خوارگى تحقق‏مى‏يابد.

ج - هرگاه زن شيرده مادر گردد، مادر بزرگ فرزند شير خواره،وعمه برادر زاده او، وخاله خواهر زاده او نيز مى‏گردد، چنانكه شوهران و نيز براى اين طفل پدر رضاعى مى شود ودليل اين فراگيرى اين‏سخن خداوند است كه )وَأَخَوَاتُكُم مِنَ الرَّضَاعَةِ ( وخواهران رضاعى‏شما. پس خواهر نسبت به شير خوار، بدو نسبت مى يابد به سبب‏مادر واين خود دليل آن است كه انتساب وخويشاوندى با كودك شيرخوار مى تواند از طريق انتساب به مادر باشد.

حديث شريف:

١ - در حديثى منقول از امام باقرعليه‌السلام آمده است كه پيامبر اكرم ‏صلى‌الله‌عليه‌وآله ‏فرمود: " به سبب رضاع همان حرام شود كه به سبب نسب."(٧٥)

٢ - از زياد بن سوقه روايت است كه گفت: به امام باقرعليه‌السلام عرض‏كردم: آيا رضاع حد خاصى دارد كه آن را معتبر بشماريم؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "شيرخوارگى در كمتراز يك‏شبانه‏روز يا پانزده‏بار شير دادن متوالى از يك زن واز شير يك مرد، بدون آنكه شير دادن‏زنى ديگر ميان آن فاصله بيندازد، موجب محرميت نمى‏شود."(٧٦)

٣ - امام صادق ‏عليه‌السلام در پى پرسش از چگونگى محرم شدن به سبب‏رضاع فرمود: "آن رضاعى كه گوشت را بروياند، واستخوان را محكم‏سازد."

راوى مى‏گويد: عرض كردم آيا كودك با ده بار شير خوارگى محرم‏مى‏شود؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "نه، زيرا با ده بار شير خوارگى نه گوشتى‏مى‏رويد ونه استخوانى محكم مى شود."(٧٧)

پاورقي ها

١) سوره نور، آيه ٣.

٢) سوره نور، آيه ٤.

٣) سوره نور، آيه ١٩.

٤) سوره نور، آيات ٢٨ - ٢٧.

٥) سوره نور، آيات ٣١ - ٣٠.

٦) سوره نور، آيه ٣١.

٧) سوره نور، آيه ٥٨.

٨) سوره نور، آيه ٥٩.

٩) سوره نور، آيه ٦٠.

١٠) سوره احزاب، آيه ٣٢.

١١) سوره احزاب، آيه ٣٣.

١٢) سوره بقره، آيه ٢٣٥.

١٣) سوره نور، آيه ٣٢.

١٤) سوره نور، آيه ٣٣.

١٥) سوره مؤمنون، آيات ٧ - ٥.

١٦) سوره نور، آيه ٥٨.

١٧) سوره نور، آيه ٥٩.

١٨) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏١٥٧، از ابواب مقدّمات نكاح، باب ١١٩،حديث‏٢.

١٩) سوره نور، آيات ٣١ - ٣٠.

٢٠) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏١٤٥، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب ١٠٩،حديث ١.

٢١) همان، حديث ٣.

٢٢) همان، ص‏١٣٩، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب ١٠٤، حديث ٨.

٢٣) تفسير الميزان، ج‏١٥، ص‏١١٥، به نقل از كافى.

٢٤) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏١٣٣، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب‏٩٨،حديث ١.

٢٥) همان، حديث ٤.

٢٦) سوره نور، آيه ٦٠.

٢٧) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏١٤٤، باب ١٠٧، حديث ١.

٢٨) سوره نور، آيه ٣١.

٢٩) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏١٦٩، باب ١٢٦، حديث ٣.

٣٠) همان، حديث ٢.

٣١) سوره احزاب، آيه ٣٢.

٣٢) سوره نور، آيه ٣١.

٣٣) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏١٧٣، باب ١٣١، حديث ١.

٣٤) همان.

٣٥) همان، ص‏١٧٤، باب ١٣٢، حديث ١.

٣٦) همان، ص‏١٧٧، باب ١٣٦، حديث ٢.

٣٧) همان، ص‏١٥١، باب ١١٥، حديث ١.

٣٨) همان، ج‏١٤، ص‏١٥١، باب ١١٥، حديث ٢.

٣٩) بنگريد به حديث قبلى امام صادق‏‏عليه‌السلام .

٤٠) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏٥٩، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب‏٣٦،حديث‏١.

٤١) همان، حديث ٣.

٤٢) همان، ص‏٦١، ابواب مقدمات نكاح وآداب آن، باب ٣٦، حديث ١١.

٤٣) همان، ص‏٥٩، حديث ٥.

٤٤) سوره نور، آيه ٣٢.

٤٥) سوره روم، آيه ٢١.

٤٦) سوره نساء، آيه ١.

٤٧) مستدرك الوسائل، ابواب مقدّمات نكاح، باب ١، حديث ١٥.

٤٨) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏٣، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب ١،حديث ٤.

٤٩) همان، ص‏٥، حديث ١٢.

٥٠) سوره ذاريات، آيه ٤٩.

٥١) سوره فاطر، آيه ١١.

٥٢) سوره نور، آيه ٣٢.

٥٣) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏٢٥، باب ١١، حديث ٤.

٥٤) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏٣، باب ١، حديث ٣.

٥٥) همان، حديث ٦.

٥٦) همان، ص‏٥، باب ١، حديث ٩.

٥٧) سوره روم، آيه ٢١.

٥٨) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏٥، باب ١، حديث ١٠.

٥٩) همان، ص‏٦، حديث ١٥.

٦٠) همان، ص‏٧، باب ٢، حديث ٢.

٦١) همان، ص‏٨، باب ٢، حديث ٧.

٦٢) همان، ص‏٧، حديث ٣.

٦٣) سوره بقره، آيه ٢٢١.

٦٤) سوره ممتحنه، آيه ١٠.

٦٥) سوره مائده، آيه ٥.

٦٦) وسائل‏الشيعه، ج‏١٤، ص‏٤١٣، ابواب‏آنچه به‏سبب كفر حرام مى‏شود، باب‏٢،حديث ٤.

٦٧) همان، ص‏٤١٢، باب ٢، حديث ١.

٦٨) همان، ص‏٤١٥، باب ٤، حديث ٢.

٦٩) همان، ص‏٤١٦، ابواب آنچه با كفر حرام مى شود، باب ٥، حديث ٤.

٧٠) همان، ج‏١٤، ص‏٤٢٢، باب ٩، حديث ٦.

٧١) همان، ص‏٤٢١، باب ٩، حديث ٣.

٧٢) همان، ج‏١٨، كتاب الحدود، ابواب حد المرتد، ص‏٥٤٥، باب ١، حديث ٣.

٧٣) سوره نساء، آيه ٢٣.

٧٤) سوره نساء، آيه ٢٣.

٧٥) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏٨٠، ابواب ما يحرم بالرضاع، باب ١، حديث ١.

٧٦) همان، ص‏٢٨٢، باب ٢، حديث ١.

٧٧) همان، ص‏٢٨٣، حديث ٢.

فقه اسلامي

شرايط رضاع‏

١ - در حديثى منقول از امام صادق‏عليه‌السلام آمده كه از ايشان پرسيده‏شد از زنى كه بدون زايش شير دارد ودختر وپسرى را از اين شيرتغذيه مى كند آيا همين شير، همچون رضاع، آن دو را با هم محرم‏مى‏سازد؟ حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "خير."(٧٨)

٢ - در خبرى به نقل از امام على‏عليه‌السلام آمده است كه فرمود: "شيرحرام، حلال را حرام نمى كند، مانند زنى كه با شير همسرش كودكى‏را شير دهد، سپس با شيرى كه از زنا به وجود آمده است ديگرى‏راشير دهد."(٧٩)

تفصيل احكام:

فقها براى رضاعى كه محرميت به دنبال دارد شروطى را به شرح‏زير نهاده‏اند:

شرط اول

- اين كه شير، پس از ازدواج باشد اين شرط فروعى دارد كه آنها را بيان مى كنيم:

الف - اين كه شير زن در پى ازدواج پديد آمده باشد، پس اگردوشيزه‏اى شير در سينه او روان شود وكودكى را با آن شير تغذيه كند،اين شير موجب محرميت او نمى‏شود وبر پايه احاديث رسيده‏پيوندى را به وجود نمى‏آورد، ولى احتياط آن است كه از ازدواج با آن‏كه اصطلاحاً مادر رضاعى يا خواهر رضاعى ناميده مى‏شود پرهيزگردد.

ب - اگر زنى - والعياذ باللَّه - زنا داد وحامله شد ووضع حمل كردوسپس كودكى را با شير خود تغذيه كرد، اين شير موجب محرميت اونمى‏گردد وبر حسب نظر مشهور فقهاء، واحتياط آن است كه مانندمسأله پيشين پرهيز شود.

ج - اگر مردى با زنى به گمان اين كه همسر اوست نزديكى كند - كه‏در اصطلاح فقهى شبهه ناميده مى‏شود - وآن زن حامله شود وطفلى‏به دنيا آورد، فراگيرى محرميت با اين شير، موافق احتياط است.

د - اگر زن حامله‏اى طلاق داده شود وسپس وضع حمل كندوكودكى را شير دهد موجب محرميت مى‏شود، زيرا اين شير به‏واسطه ازدواج صحيح پديد آمده است.

ه - اگر زن حامله‏اى طلاق داده شود وسپس وضع حمل كندودوباره به عقد مرد ديگرى در آيد وكودكى را شير دهد، محرميت‏پديد مى‏آيد، ولى صاحب شير همسر اول اوست، بنابراين همسراول پدر رضاعى آن كودك به شمار مى‏آيد نه همسر دوم زن، مگر آن‏كه از نو حامله شود وشير اول قطع گردد ودوباره شير در سينه او پديدآيد كه فقها گفته‏اند: اين شير از آن شوهر دوم است واو پدر رضاعى‏كودك است نه شوهر اول.

اگر ما از نظر علمى امكان يافتيم منشأ شير را شناسايى كنيم‏ودريابيم كه آيا اين شير از حاملگى اول است يا دوم بايد به علم عمل‏كنيم وصاحب شير )همسر اول يا دوم( را پدر رضاعى طفل‏بشماريم.

شرط دوم

- مقدار شير خوارگى قرآن كريم مى فرمايد: )وَأُمَّهَاتُكُمُ الَّلاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِنَ‏الرَّضَاعَةِ ...(٨٠)).

"... ومادران رضاعى شما، وخواهران رضاعى شما..."

از اين آيه استفاده مى‏كنيم آن شير خوارگى كه محرميت را موجب‏مى‏شود همان است كه زن شيرده را مادر ودختر او را خواهر مى‏گرداند. ومادر، اصل وجود انسان است وشيرى كه نه گوشتى بروياندونه خونى پديد آورد كافى نخواهد بود.

حديث شريف:

١ - از امام صادق‏عليه‌السلام نقل است كه فرمود: "رضاع محرميتى راموجب نمى‏شود مگر آن كه خون وگوشتى را پديد آورد."(٨١)

٢ - ونيز مى‏فرمايد: "رضاع محرميتى را موجب نمى‏شود مگر آن‏كه گوشتى بروياند واستخوانى را محكم گرداند."(٨٢)

٣ - حضرت باقرعليه‌السلام به هنگام پرسش از حد رضاع فرمود: "رضاع‏در كمتر از يك شبانه روز يا پانزده بار شير دادن پى در پى، از يك زن‏كه آن شير حاصل يك مرد باشد بدون آنكه شير زن ديگرى ميان آن‏فاصله شده باشد، موجب محرميت نمى‏شود."(٨٣)

٤ - از ابن ابى يعفور روايت شده كه گفت: از حضرت‏عليه‌السلام پرسيدم‏چگونه رضاع موجب محرميت مى شود؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "اگر به قدرى شير دهد كه شكم كودك پرگردد واين موجب مى شود كه گوشت او برويد وخون در او پديد آيدوچنين است كه محرميت به وجود مى آيد."(٨٤)

تفصيل احكام:

روييدن گوشت، معيار محرميت‏ براى آن كه رضاع موجب محرميت شود وخويشى پديد آورد بايدبه قدرى باشد كه گوشتى بروياند وخونى بسازد واستخوانى استوارگرداند، واين امر به وسيله افزايش وزن ورشد پيوسته استخوان‏وجريان خون در گونه‏ها وطراوت چهره كودك ونظاير آن از علاماتى‏كه مادران شير دهنده مى شناسند، فهميده مى‏شود.

واقوى آن است كه روييدن گوشت وپديد آمدن خون كفايت‏مى‏كند حتى اگر استخوان كه - ظاهراً - در مرحله بعد قرار دارد استوارنگردد.

بايد روييدن به گونه‏اى اساسى به تعداد شير دادنها از همان زن‏بستگى داشته باشد، اما در صورتيكه كودك با شير ديگرى تغذيه كندشرط تحقق نمى‏يابد.

شارع مقدس به هدف آسان‏گيرى ووسعت بر مردم براى تحقق اين‏شرط دو حد عرفى قائل شده كه عبارتند از:

شير خوردن يك شبانه روز يا پانزده بار پى در پى شير بخورد.

الف - شير خوارگى يك شبانه روز:

اگر كودكى از نيمروز جمعه تا ظهر روز شنبه از پستان يك زن شيربخورد آن زن مادر رضاعى او مى گردد به شرط آن كه غذاى طفل دراين مدت تنها شير او باشد، اما اگر از شير يا خوراك ديگرى تغذيه كردبه گونه اى كه - به واسطه آن - استخوانش استوار گشت يا گوشت بر اوروييد وخون در او پديد آمد كفايت نمى كند.

آرى، غذاى اندك زيانى نمى‏رساند.

واگر كودك در طول اين مدت مريض باشد يا زن شيرده آنقدر كم‏شير باشد كه شير او نه گوشتى را بروياند ونه خونى را پديد آورد ايجادمحرميت دور به نظر مى رسد وپيمودن راه احتياط در چنين موردى‏بهتر است.

ب - شير خوارگى پانزده باره:

هرگاه شمار شير دادن به پانزده رسيد اين شير گوشت مى‏روياندوخون پديد مى آورد، اما اگر ده بار شير دادن توانست استخوانى رااستوار گرداند يا گوشتى را بروياند يا خونى را پديد آورد ظاهراً كفايت‏مى كند ودر غير اينصورت خير.

وبراى هر يك بار شير دادن شروطى وجود دارد بدين شرح:

١ - اينكه يك نوبت شير دادن، عرفاً كامل باشد، وعلامت آن اين‏است كه كودك سيرآب مى شود ودهان از پستان برمى‏گيرد وچه بساخواب او را بربايد، اما اگر از پستان ناراحت شد يا به كسى توجه كردكه با او بازى مى كند وپستان را رها كرد وسپس به خوردن شير روى‏آورد نوبت جديدى در شير خوارگى شمرده نمى‏شود ودر واقع‏تكميل نوبت اول است.

٢ - اينكه دفعات شيرخوارگى پى در پى باشد پس اگر دو زن‏شيرده به تناوب )يكى در ميان( به كودك شير دهند كفايت نخواهدكرد حتى اگر اين دو زن همسر ان يك مرد باشند.

آرى، اگر به كودك مقدار اندكى شير يا قندآب در اثناى شيرخوارگى داده شود به گونه‏اى كه شير زن شيرده غذاى اصلى اوشمرده شود كه گوشت وخون از آن پديد مى آيد، به توالى زيان‏نمى‏رسد. اما اگر پديد آمدن گوشت وخون به واسطه غذا ياآشاميدنى، يا به واسطه هر دو آن به علاوه شير شيرده پديد آيد، ايجادمحرميت بعيد مى نمايد.

٣ - اينكه شير خوارگى مستقيماً از طريق پستان صورت پذيرد، امااگر شير را از پستان بدوشند وسپس به كودك بدهند، به نظر غالب‏فقها موجب محرميت نمى شود، زيرا ديگر رضاع ناميده نمى شودواحتياط بهتر است به ويژه اگر با اين شير گوشت وخون پديد آيد.

اما در صورتيكه مكيدن پستان به وسيله لوله‏اى انجام شود كه به‏پستان متصل است زيانى نمى رساند، زيرا فقها اين مورد را رضاع‏مى‏شمرند واين قيد در شير خوارگى يك شبانه روز نيز آمده است.

٤ - برخى از فقها شرط كرده‏اند كه شير خوارگى بايد در حيات زن‏شيرده صورت پذيرد، پس اگر طفل شيرخوار آخرين نوبت شيرش راپس از مرگ زن شيرده بخورد كفايت نمى كند، زيرا رضاع ناميده‏نمى‏شود ودر چنين موردى نبايد احتياط ترك گردد.

شرط سوم

- شيرخوارگى پيش از گرفتن كودك از شير قرآن كريم مى‏فرمايد:

)وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ (٨٥)).

"ومادران بايست دوسال كامل فرزندان خود را شير دهند، آن كسى‏كه خواهد فرزند را شير تمام دهد..."

حديث شريف:

١ - امام صادق‏عليه‌السلام نقل كرده كه پيامبر اكرم‏صلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرمايد: "پس‏از گرفتن كودك از شير، ديگر شير خوارگى ورضاع نخواهد بود."(٨٦)

٢ - از امام صادق‏عليه‌السلام نقل است كه فرمود: "شير خوارگى پيش ازدوسال وپيش از آن است كه كودك از شير ستانده شود."(٨٧)

٣ - حماد بن عثمان از امام صادق‏عليه‌السلام نقل مى كند كه فرمود: "بعداز گرفتن از شير، شير خوراگى در ميان نيست. عرض كردم از شيرگرفتن چيست؟ فرمود: "دو سالى كه پروردگار فرموده است."(٨٨)

تفصيل احكام:

شرط است كه شير خوارگى در دو سال كمال يابد، اما اگر كودكى‏پس از تمام شدن دو سال شير بخورد محرميت ميان او ودايه‏اش پديدنمى آيد، زيرا در روزهاى از شير گرفتن بوده است.

اين شرط نيست كه عمر فرزند نسبى دايه كمتر از دو سال باشد،ولى بهتر است در مورد دايه احتياط رعايت شود، چنانكه بهتر است‏درباره كودكى كه از شير ستانده شده وسپس از زن مرضعه‏اى‏شيرخورده است، اگر چه قبل از تمام شدن دوسال باشد بااحتياط عمل شود واقوى عدم لزوم عمل به اين احتياط در هر دو مورد است‏بدين ترتيب اگر خوردن اخرين نوبت شير پيش از آن كه كودك به دوسال برسد تمام شود محرميت ايجاد مى گردد ودر غير اين صورت‏خير.

ملاك: گذشت بيست وچهار ماه از سن كودك شير خواره است،نه آغاز يا پايان سال هجرى.

شرط چهارم

- شير يك مرد

حديث شريف:

١ - عمار ساباطى روايت كرده مى گويد: از امام صادق‏‏عليه‌السلام ‏پيرامون نوجوانى پرسش كردم كه )دركودكى( از زنى شير خورده‏است آيا اين شخص مى تواند با خواهر رضاعى پدرى آن زن ازدواج‏كند؟ حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "نه، زيرا هردو خواهر از شير يك زن تغذيه‏كرده‏اند كه از آن يك مرد بوده است."

گفتم: آيا مى‏تواند با خواهر رضاعى مادرى آن زن ازدواج كند؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "اشكالى ندارد، چون خواهرى كه به كودك‏شير نداده از مردى است غير از مرد خواهرى است كه به كودك شيرداده وچون مردان مغاير بودند اشكالى ندارد."(٨٩)

٢ - محمد بن ابى نصر روايت كرده مى گويد از ابو الحسن‏عليه‌السلام اززنى پرسش كردم كه دخترى را شير داده است وهمسرش پسرى از زن‏ديگرى دارد. آيا پسر شوهر او مى تواند با دخترى كه آن زن شير داده‏ازدواج كند؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "شير از آن يك مرد است."(٩٠)

تفصيل احكام:

مرد )شوهر( محور احكام شير خوارگى است وشير، از آن اوتلقى مى شود ومحرميت زمانى فراگير مى شود كه شير از آن يك مردباشد اگرچه زنها متعدد باشند ولى در مقابل محرميت فراگير نمى‏شوداگر مردان متعدد باشند حتى اگر زن شيرده يكى باشد. توضيحات اين‏شرط به اين قرار است:

١ - زهرا همسر جعفر است كه پسرى به نام هادى را شير داده‏ورقيه همسر دوم جعفر دختر بچه‏اى را به نام اسماء شير داده. پس‏هادى نمى‏تواند با اسماء ازدواج كند، زيرا هر دو، از شيرى كه از آن‏جعفر )همسر ومرد( بوده تغذيه كرده‏اند اگر چه سخن از دو زن‏شيرده در ميان است.

٢ - سپس جعفر همسرش زهرا را طلاق مى دهد وزهرا با مردديگرى ازدواج مى كند واز شير خود - كه پس از ازدواج دوم‏وحاملگى از همسر جديد روان گشته - دختر بچه‏اى را به نام هاجرتغذيه مى كند آيا هادى مى تواند با هاجر ازدواج كند؟

آرى! زيرا شير از آن مرد است ودر اين جا اگر چه زن شير ده - درهر دو مورد - يكى بيشتر نيست، ولى سخن از دو مرد در ميان است‏ودر روايت ديگرى نيز اشاره به حرمت نكاح اين دو آمده است ولى‏فقها بدان توجهى نكرده‏اند.

٣ - زهرا از همسر دوم خود دخترى را به نام صديقه به دنيامى‏آورد. آيا جايز است هادى كه زهرا او را شير داده است با صديقه‏ازدواج كند؟

خير، جايز نيست، زيرا فرزندان نسبى زهرا بر كسانى كه او شيرداده حرام هستند، ولى در صورت اختلاف همسر، فرزندان رضاعى‏آن زن، محرم همديگر نمى شوند.

مفهوم احتياط در رضاع‏ در برخى از فروع گذشته به )احتياط( توصيه كرديم. مفهوم‏احتياط در اين جا چيست؟

احتياط يعنى ترك ازدواج با كسانى كه ترديد داريم كه با فرد،پيوندى رضاعى دارند ولى - از طرف ديگر - نبايد به آن دختر نگاه كندوپوشش شرعى بايد رعايت شود.

پس دختر از نظر ازدواج احتياطاً محرم اين پسر تلقى مى شود وازنظر نگاه كردن، بيگانه.

فراگيرى محرميت در رضاع‏

حديث شريف:

١ - از امام صادق‏عليه‌السلام نقل است كه فرمود: "حضرت على‏عليه‌السلام نام‏دختر حمزه را براى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله برد. وحضرت فرمود: آيا ندانسته‏اى‏كه او دختر برادر رضاعى من است."(٩١) پيامبر اكرم وعمويش حمزه ازيك زن شير خورده بودند.

٢ - از امام صادق‏عليه‌السلام نقل است كه فرمود: "زن را جايز نيست كه‏عمو يا دايى رضاعيش او را به نكاح خود در آورد."(٩٢)

٣ - عثمان بن عيسى به نقل از ابو الحسن‏عليه‌السلام روايت كرده مى گويدبه ايشان عرض كردم: برادرم با زنى ازدواج كرده واز او بچه‏اى به دنياآورده است وسپس زن برادرم دختركى را از عامه مردم شير داده‏است. آيا جايز است با اين دخترك كه زن برادرم او را شير داده‏ازدواج كنم؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "خير، زيرا به واسطه رضاع همان حرام مى‏شود كه به واسطه نسب."(٩٣)

تفصيل احكام: رضاع وشير خوارگى، ميان كودك وشيرده‏اش ونيز بين او وهمسرزن شيرده، پيوندى همچون پيوند نسبى برقرار مى سازد واين كودك‏به طور كامل فرزند آن دو است. بدين ترتيب محرميت از طريق اين دوبه نزديكان نفوذ مى يابد. پس مادرِ زن شيرده جده او وخواهرش‏خاله او وخواهر پدر، عمه او مى گردد واگر اين طفل مؤنث باشد برپسران نسبى زن شيرده محرم مى‏شود وبر پسران نسبى ورضاعى آن‏مرد )بنا به تفصيلى كه گذشت( ونيز بر برادر زن شيرده )زيرا دايى اومى‏گردد( ونيز بر برادرِ مرد )زيرا عموى او مى‏شود(.

معيار آن است كه به جاى كلمه )رضاع( كلمه )نسب( را قراردهيم وسپس ببينيم آيا پيوند خويشى محكوم به عنوان محرمى است‏كه ما اورا در رضاع نيز محرم قرار مى دهيم واگر در نسب چنين نيست‏در رضاع نيز نخواهد بود. پس اگر مادر نسبى محرم است، مادررضاعى نيز محرم مى‏باشد واگر خواهر، عمه وخاله نسبى محرم‏هستند، همين خويشان از طريق رضاع نيز محرم مى‏باشند. وزنى كه‏پدر نسبى من با او ازدواج كند بر من حرام مى شود ونيز اگر پدررضاعى من با زنى ازدواج كند، آن زن نيز بر من حرام مى شود وزن‏پسر نسبى من بر من حرام است چنان كه زن پسر رضاعى من بر من

اما خواهر برادر نسبى من، غير محرم است اگر ميان من وآن زن‏پيوندى جز آن نباشد، همچنين خواهر برادر رضاعى من، ومادربرادر نسبى من محرم است نه از آن نظر كه مادر برادر من است، بلکه ازاين نظر كه يا مادر من نيز هست يا زن پدر من مى‏باشد بنابر اين مادربرادر رضاعى من بر من محرم نيست، اگر من وپسر عمويم از يك زن‏شير خورديم آيا مادر او بر من محرم مى شود؟

او محرم نيست، زيرا در شريعت عنوان محرمى با نام )مادربرادر( نسبى وجود ندارد تا رضاعى او محرم به شمار آيد.

حكم خواهر رضاعى پسر

حديث شريف:

على بن شعيب به ابو الحسن‏عليه‌السلام نوشت: زنى كه يكى از فرزندان‏مرا شير داده است، آيا من مى‏توانم با يكى از فرزندان او ازدواج كنم؟

حضرت‏عليه‌السلام چنين پاسخ نگاشت: "اين كار بر تو جايز نيست، زيرافرزندان او به منزله فرزندان تو هستند."(٩٤)

تفصيل احكام:

١ - بيشتر فقهاى ما گفته‏اند: جايز نيست، مردى با خواهران‏رضاعى پسرش ازدواج كند، زيرا آنها به منزله دختران او مى‏باشند.

ولى برخى از فقها جواز اين امر را مى‏دهند، زيرا اين زنان در اصل‏شرع داخل عنوان تحريمى نسبى نيستند، ولى احتياط همان است كه‏فقهاى مشهور گفته‏اند.

٢ - تفاوتى نيست ميان فرزندان صاحب شير )مرد( كه پدررضاعى پسرش گشته است، بين اين كه فرزندان نسبى يا رضاعى اوباشند.

٣ - اما فرزندان زن شيرده، آن دسته از آنان بر پدر كودك شير خوارمحرم هستند كه فرزندان نسبى زن شيرده باشند نه فرزندان رضاعى‏او.

٤ - باكى نيست اگر مرد با خواهر رضاعى خواهر خود يا خواهررضاعى برادر خود ازدواج كند همچنانكه در نسبى آن اشكالى نيست‏پس اگر پدر من با زن مطلقه‏اى ازدواج كند كه دخترى از همسرنخست خويش دارد آيا من مى‏توانم با آن دختر ازدواج كنم؟

آرى! زيرا او علي رغم اينكه ممكن است خواهر برادر من شود ولى‏ارتباطى خويشاوندى با من ندارد، چه، نه مادر او مادر من است ونه‏پدر او پدر من. پس ازدواج با او براى من جايز است، حكم رضاعى‏او نيز چنين است زيرا خويشاوندى رضاعى پائين‏تر از نسبى است.

حكم شير خوارگى پس از ازدواج‏

حديث شريف:

از امام باقرعليه‌السلام نقل است كه فرمود: "اگر مردى با دختركى شيرخواره عقد ازدواج ببندد وزنش او را شير دهد ازدواج او باطل‏مى‏شود."(٩٥)

تفصيل احكام:

چون شير خوارگى دقيقاً همچون نسب موجب محرميت است،پس زناشويى گذشته را باطل مى‏كند همچون كه از زناشويى آينده‏مانع مى‏گردد، اين حكم مسائلى دارد كه ذيلاً بيان مى‏شود.

١ - اگر مردى با دختركى شيرخوار ازدواج كند، ومادر يا مادر بزرگ‏ويا خواهر ويا زن پدر يا زن برادرش هر يك با شير خود او را طبق‏شرايط شرعى تغذية كند ازدواجش با او باطل مى شود، زيرا اين‏دختر با شير خوردن از مادر او خواهر رضاعى، و با شير خوردن ازمادر بزرگ پدرى يا مادر بزرگ مادرى او به عمه يا خاله‏اش بدل شده‏است وبا شير خوردن از خواهرش به دختر خواهر او تبديل شده‏است، وبا شير خوارگى اين كودك از زن پدرش تبديل به خواهرپدرى‏اش گشته است وبا تغذيه از شير همسر برادرش به دختربرادرش بدل شده است وهمان گونه كه اين عناوين با نسب موجب‏محرميت مى‏شود با رضاع نيز محرميت را در پى دارد.

٢ - اگر مردى با دختركى شير خوار ازدواج كند وهمسر او آن دختررا شير دهد هر دو براى هميشه بر او حرام مى‏شوند، در صورتيكه باهمسر اول، كه همسر كوچك را شير داده، همبستر شده باشد، چراكه در اين صورت، دخترك شير خوار، دختر همسرى مى‏گردد كه اين‏مرد با او همبستر شده، در حاليكه همسر اولى مادر همسرش گشته،ومادر همسر به طور ابد بر شوهر حرام مى شود، در صورتيكه)ربيبه( يعنى دختر همسر حرام مى شود به شرط همبستر شدن بامادرش.

اما در مورد مهر گفته‏اند:

از ميان رفتن نكاح يعنى عدم اقتضاى چيزى. آرى اگر در باطل‏شدن عقد ولو بدون هيچ عمد وعلمى همسر بزرگ سبب شده باشد،ضامن پرداخت مهر همسر كوچك مى باشد، چه، اين كار ستم است‏وخداوند به اجراى عدل دستور داده كه اقتضا دارد حق هر حقدارى‏به او داده شود.

اما احتياط آن است كه ولى شير خوار در مهر مصالحه كند، زيراشيرخوار با عقد، مستحق مهر گشته است.

آداب ومستحبات شير خوارگى

حديث شريف:

١ - از امام صادق‏عليه‌السلام نقل است كه فرمود: "شير خوارگى بيست‏ويك ماه است وكمتر از آن ستم است بر كودك."(٩٦)

٢ - كسى از امام موسى بن جعفر نقل كرده كه از حضرت‏‏عليه‌السلام ‏پيرامون زنى پرسيدم كه از زنا كودكى آورده وپرسيدم آيا شير اوشايستگى تغذيه را دارد؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "نه شير او شايستگى دارد ونه شير دختر اوكه از زنا زاده شده است."(٩٧)

٣ - در حديث ديگرى آمده است: "كودك با شير زن )گبر( تغذيه‏نشود ولى با شير زن يهودى ومسيحى كه شراب ننوشد تغذيه‏مى‏شود."(٩٨)

٤ - امام صادق‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: "شير خوارگى از زن يهودى‏ومسيحى بهتر است از زن ناصبى."(٩٩)

٥ - امير المؤمنين‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: "بنگريد چه كسى به كودكانتان‏شير مى‏دهد كه كودك با )آثار روانى( همان شير به جوانى مى‏رسد."(١٠٠)

٦ - پيامبر اكرم‏صلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: "نگذاريد زن احمق يا زنى كه چشم‏او ضعيف است به فرزندتان شير دهد كه شير اثر وضعى دارد."(١٠١)

٧ - حضرت على‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: "براى شير دادن بر گزينيد چنان‏كه براى ازدواج بر مى‏گزينيد كه شير سرشتها را تغيير مى‏دهد."(١٠٢)

٨ - امام باقرعليه‌السلام مى‏فرمايد: "شير زن زيبا وخوشرو به كودكانتان‏دهيد نه شير زن زشت رو، كه شير اثر وضعى دارد."(١٠٣)

٩ - فضل ابو العباس از امام صادق‏عليه‌السلام پرسيد: "آيا مرد )شوهر(سزاوارتر است نسبت به كودك يا زن؟"

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "مرد، ولى اگر زن به شويش كه او را طلاق‏داده بگويد: من كودكم را، با همان اجرتى كه به ديگرى خواهى داد،شير مى‏دهم در اين صورت آن زن نسبت به كودك سزاوارتر است."(١٠٤)

بينشهاى وحى‏

الف - شريعت اسلام گروهى از زنان را بر مردان حرام گردانيده كه‏از آن جمله است مادر رضاعى وخواهر رضاعى. اين تحريم در سياق‏بيان محارم نسبى همچون مادر وخواهر آمده است كه دلالت بر آن‏دارد كه خويشاوندى رضاع وشير دادن همچون خويشاوندى نسب‏است، بنابر اين آنچه به وسيله خويشاوندى نسبى حرام مى‏شود، به‏واسطه خويشاوندى رضاعى نيز حرام مى‏گردد.

ب - اين بيان قرآنى كه مى‏فرمايد:وَأُمَّهَاتُكُمُ الَّلاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِنَ الرَّضَاعَةِ ("مادران رضاعى شما" و )

( "وخواهران رضاعى‏شما"، گواه عدم انتشار حرمت است مگر پس از آن كه زن شيرده مادرگردد ودختر او خواهر كودك شير خوار، وچنين نمى‏شود مگر پس ازآن كه جسم او از شير اين زن رشد كند، وچنان كه در حديث شريف‏آمده است استخوان او محكم وگوشت او برويد واين، پس از ده بارشير دادن يا بيشتر يا پس از يك شبانه روز شير خوارگى تحقق‏مى‏يابد.

ج - هرگاه زن شيرده مادر گردد، مادر بزرگ فرزند شير خواره،وعمه برادر زاده او، وخاله خواهر زاده او نيز مى‏گردد، چنانكه شوهران و نيز براى اين طفل پدر رضاعى مى شود ودليل اين فراگيرى اين‏سخن خداوند است كه )وَأَخَوَاتُكُم مِنَ الرَّضَاعَةِ ( وخواهران رضاعى‏شما. پس خواهر نسبت به شير خوار، بدو نسبت مى يابد به سبب‏مادر واين خود دليل آن است كه انتساب وخويشاوندى با كودك شيرخوار مى تواند از طريق انتساب به مادر باشد.

حديث شريف:

١ - در حديثى منقول از امام باقرعليه‌السلام آمده است كه پيامبر اكرم ‏صلى‌الله‌عليه‌وآله ‏فرمود: " به سبب رضاع همان حرام شود كه به سبب نسب."(٧٥)

٢ - از زياد بن سوقه روايت است كه گفت: به امام باقرعليه‌السلام عرض‏كردم: آيا رضاع حد خاصى دارد كه آن را معتبر بشماريم؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "شيرخوارگى در كمتراز يك‏شبانه‏روز يا پانزده‏بار شير دادن متوالى از يك زن واز شير يك مرد، بدون آنكه شير دادن‏زنى ديگر ميان آن فاصله بيندازد، موجب محرميت نمى‏شود."(٧٦)

٣ - امام صادق ‏عليه‌السلام در پى پرسش از چگونگى محرم شدن به سبب‏رضاع فرمود: "آن رضاعى كه گوشت را بروياند، واستخوان را محكم‏سازد."

راوى مى‏گويد: عرض كردم آيا كودك با ده بار شير خوارگى محرم‏مى‏شود؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "نه، زيرا با ده بار شير خوارگى نه گوشتى‏مى‏رويد ونه استخوانى محكم مى شود."(٧٧)

پاورقي ها

١) سوره نور، آيه ٣.

٢) سوره نور، آيه ٤.

٣) سوره نور، آيه ١٩.

٤) سوره نور، آيات ٢٨ - ٢٧.

٥) سوره نور، آيات ٣١ - ٣٠.

٦) سوره نور، آيه ٣١.

٧) سوره نور، آيه ٥٨.

٨) سوره نور، آيه ٥٩.

٩) سوره نور، آيه ٦٠.

١٠) سوره احزاب، آيه ٣٢.

١١) سوره احزاب، آيه ٣٣.

١٢) سوره بقره، آيه ٢٣٥.

١٣) سوره نور، آيه ٣٢.

١٤) سوره نور، آيه ٣٣.

١٥) سوره مؤمنون، آيات ٧ - ٥.

١٦) سوره نور، آيه ٥٨.

١٧) سوره نور، آيه ٥٩.

١٨) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏١٥٧، از ابواب مقدّمات نكاح، باب ١١٩،حديث‏٢.

١٩) سوره نور، آيات ٣١ - ٣٠.

٢٠) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏١٤٥، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب ١٠٩،حديث ١.

٢١) همان، حديث ٣.

٢٢) همان، ص‏١٣٩، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب ١٠٤، حديث ٨.

٢٣) تفسير الميزان، ج‏١٥، ص‏١١٥، به نقل از كافى.

٢٤) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏١٣٣، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب‏٩٨،حديث ١.

٢٥) همان، حديث ٤.

٢٦) سوره نور، آيه ٦٠.

٢٧) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏١٤٤، باب ١٠٧، حديث ١.

٢٨) سوره نور، آيه ٣١.

٢٩) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏١٦٩، باب ١٢٦، حديث ٣.

٣٠) همان، حديث ٢.

٣١) سوره احزاب، آيه ٣٢.

٣٢) سوره نور، آيه ٣١.

٣٣) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏١٧٣، باب ١٣١، حديث ١.

٣٤) همان.

٣٥) همان، ص‏١٧٤، باب ١٣٢، حديث ١.

٣٦) همان، ص‏١٧٧، باب ١٣٦، حديث ٢.

٣٧) همان، ص‏١٥١، باب ١١٥، حديث ١.

٣٨) همان، ج‏١٤، ص‏١٥١، باب ١١٥، حديث ٢.

٣٩) بنگريد به حديث قبلى امام صادق‏‏عليه‌السلام .

٤٠) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏٥٩، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب‏٣٦،حديث‏١.

٤١) همان، حديث ٣.

٤٢) همان، ص‏٦١، ابواب مقدمات نكاح وآداب آن، باب ٣٦، حديث ١١.

٤٣) همان، ص‏٥٩، حديث ٥.

٤٤) سوره نور، آيه ٣٢.

٤٥) سوره روم، آيه ٢١.

٤٦) سوره نساء، آيه ١.

٤٧) مستدرك الوسائل، ابواب مقدّمات نكاح، باب ١، حديث ١٥.

٤٨) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏٣، ابواب مقدّمات نكاح وآداب آن، باب ١،حديث ٤.

٤٩) همان، ص‏٥، حديث ١٢.

٥٠) سوره ذاريات، آيه ٤٩.

٥١) سوره فاطر، آيه ١١.

٥٢) سوره نور، آيه ٣٢.

٥٣) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏٢٥، باب ١١، حديث ٤.

٥٤) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏٣، باب ١، حديث ٣.

٥٥) همان، حديث ٦.

٥٦) همان، ص‏٥، باب ١، حديث ٩.

٥٧) سوره روم، آيه ٢١.

٥٨) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏٥، باب ١، حديث ١٠.

٥٩) همان، ص‏٦، حديث ١٥.

٦٠) همان، ص‏٧، باب ٢، حديث ٢.

٦١) همان، ص‏٨، باب ٢، حديث ٧.

٦٢) همان، ص‏٧، حديث ٣.

٦٣) سوره بقره، آيه ٢٢١.

٦٤) سوره ممتحنه، آيه ١٠.

٦٥) سوره مائده، آيه ٥.

٦٦) وسائل‏الشيعه، ج‏١٤، ص‏٤١٣، ابواب‏آنچه به‏سبب كفر حرام مى‏شود، باب‏٢،حديث ٤.

٦٧) همان، ص‏٤١٢، باب ٢، حديث ١.

٦٨) همان، ص‏٤١٥، باب ٤، حديث ٢.

٦٩) همان، ص‏٤١٦، ابواب آنچه با كفر حرام مى شود، باب ٥، حديث ٤.

٧٠) همان، ج‏١٤، ص‏٤٢٢، باب ٩، حديث ٦.

٧١) همان، ص‏٤٢١، باب ٩، حديث ٣.

٧٢) همان، ج‏١٨، كتاب الحدود، ابواب حد المرتد، ص‏٥٤٥، باب ١، حديث ٣.

٧٣) سوره نساء، آيه ٢٣.

٧٤) سوره نساء، آيه ٢٣.

٧٥) وسائل الشيعه، ج‏١٤، ص‏٨٠، ابواب ما يحرم بالرضاع، باب ١، حديث ١.

٧٦) همان، ص‏٢٨٢، باب ٢، حديث ١.

٧٧) همان، ص‏٢٨٣، حديث ٢.

فقه اسلامي

شرايط رضاع‏

١ - در حديثى منقول از امام صادق‏عليه‌السلام آمده كه از ايشان پرسيده‏شد از زنى كه بدون زايش شير دارد ودختر وپسرى را از اين شيرتغذيه مى كند آيا همين شير، همچون رضاع، آن دو را با هم محرم‏مى‏سازد؟ حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "خير."(٧٨)

٢ - در خبرى به نقل از امام على‏عليه‌السلام آمده است كه فرمود: "شيرحرام، حلال را حرام نمى كند، مانند زنى كه با شير همسرش كودكى‏را شير دهد، سپس با شيرى كه از زنا به وجود آمده است ديگرى‏راشير دهد."(٧٩)

تفصيل احكام:

فقها براى رضاعى كه محرميت به دنبال دارد شروطى را به شرح‏زير نهاده‏اند:

شرط اول

- اين كه شير، پس از ازدواج باشد اين شرط فروعى دارد كه آنها را بيان مى كنيم:

الف - اين كه شير زن در پى ازدواج پديد آمده باشد، پس اگردوشيزه‏اى شير در سينه او روان شود وكودكى را با آن شير تغذيه كند،اين شير موجب محرميت او نمى‏شود وبر پايه احاديث رسيده‏پيوندى را به وجود نمى‏آورد، ولى احتياط آن است كه از ازدواج با آن‏كه اصطلاحاً مادر رضاعى يا خواهر رضاعى ناميده مى‏شود پرهيزگردد.

ب - اگر زنى - والعياذ باللَّه - زنا داد وحامله شد ووضع حمل كردوسپس كودكى را با شير خود تغذيه كرد، اين شير موجب محرميت اونمى‏گردد وبر حسب نظر مشهور فقهاء، واحتياط آن است كه مانندمسأله پيشين پرهيز شود.

ج - اگر مردى با زنى به گمان اين كه همسر اوست نزديكى كند - كه‏در اصطلاح فقهى شبهه ناميده مى‏شود - وآن زن حامله شود وطفلى‏به دنيا آورد، فراگيرى محرميت با اين شير، موافق احتياط است.

د - اگر زن حامله‏اى طلاق داده شود وسپس وضع حمل كندوكودكى را شير دهد موجب محرميت مى‏شود، زيرا اين شير به‏واسطه ازدواج صحيح پديد آمده است.

ه - اگر زن حامله‏اى طلاق داده شود وسپس وضع حمل كندودوباره به عقد مرد ديگرى در آيد وكودكى را شير دهد، محرميت‏پديد مى‏آيد، ولى صاحب شير همسر اول اوست، بنابراين همسراول پدر رضاعى آن كودك به شمار مى‏آيد نه همسر دوم زن، مگر آن‏كه از نو حامله شود وشير اول قطع گردد ودوباره شير در سينه او پديدآيد كه فقها گفته‏اند: اين شير از آن شوهر دوم است واو پدر رضاعى‏كودك است نه شوهر اول.

اگر ما از نظر علمى امكان يافتيم منشأ شير را شناسايى كنيم‏ودريابيم كه آيا اين شير از حاملگى اول است يا دوم بايد به علم عمل‏كنيم وصاحب شير )همسر اول يا دوم( را پدر رضاعى طفل‏بشماريم.

شرط دوم

- مقدار شير خوارگى قرآن كريم مى فرمايد: )وَأُمَّهَاتُكُمُ الَّلاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِنَ‏الرَّضَاعَةِ ...(٨٠)).

"... ومادران رضاعى شما، وخواهران رضاعى شما..."

از اين آيه استفاده مى‏كنيم آن شير خوارگى كه محرميت را موجب‏مى‏شود همان است كه زن شيرده را مادر ودختر او را خواهر مى‏گرداند. ومادر، اصل وجود انسان است وشيرى كه نه گوشتى بروياندونه خونى پديد آورد كافى نخواهد بود.

حديث شريف:

١ - از امام صادق‏عليه‌السلام نقل است كه فرمود: "رضاع محرميتى راموجب نمى‏شود مگر آن كه خون وگوشتى را پديد آورد."(٨١)

٢ - ونيز مى‏فرمايد: "رضاع محرميتى را موجب نمى‏شود مگر آن‏كه گوشتى بروياند واستخوانى را محكم گرداند."(٨٢)

٣ - حضرت باقرعليه‌السلام به هنگام پرسش از حد رضاع فرمود: "رضاع‏در كمتر از يك شبانه روز يا پانزده بار شير دادن پى در پى، از يك زن‏كه آن شير حاصل يك مرد باشد بدون آنكه شير زن ديگرى ميان آن‏فاصله شده باشد، موجب محرميت نمى‏شود."(٨٣)

٤ - از ابن ابى يعفور روايت شده كه گفت: از حضرت‏عليه‌السلام پرسيدم‏چگونه رضاع موجب محرميت مى شود؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "اگر به قدرى شير دهد كه شكم كودك پرگردد واين موجب مى شود كه گوشت او برويد وخون در او پديد آيدوچنين است كه محرميت به وجود مى آيد."(٨٤)

تفصيل احكام:

روييدن گوشت، معيار محرميت‏ براى آن كه رضاع موجب محرميت شود وخويشى پديد آورد بايدبه قدرى باشد كه گوشتى بروياند وخونى بسازد واستخوانى استوارگرداند، واين امر به وسيله افزايش وزن ورشد پيوسته استخوان‏وجريان خون در گونه‏ها وطراوت چهره كودك ونظاير آن از علاماتى‏كه مادران شير دهنده مى شناسند، فهميده مى‏شود.

واقوى آن است كه روييدن گوشت وپديد آمدن خون كفايت‏مى‏كند حتى اگر استخوان كه - ظاهراً - در مرحله بعد قرار دارد استوارنگردد.

بايد روييدن به گونه‏اى اساسى به تعداد شير دادنها از همان زن‏بستگى داشته باشد، اما در صورتيكه كودك با شير ديگرى تغذيه كندشرط تحقق نمى‏يابد.

شارع مقدس به هدف آسان‏گيرى ووسعت بر مردم براى تحقق اين‏شرط دو حد عرفى قائل شده كه عبارتند از:

شير خوردن يك شبانه روز يا پانزده بار پى در پى شير بخورد.

الف - شير خوارگى يك شبانه روز:

اگر كودكى از نيمروز جمعه تا ظهر روز شنبه از پستان يك زن شيربخورد آن زن مادر رضاعى او مى گردد به شرط آن كه غذاى طفل دراين مدت تنها شير او باشد، اما اگر از شير يا خوراك ديگرى تغذيه كردبه گونه اى كه - به واسطه آن - استخوانش استوار گشت يا گوشت بر اوروييد وخون در او پديد آمد كفايت نمى كند.

آرى، غذاى اندك زيانى نمى‏رساند.

واگر كودك در طول اين مدت مريض باشد يا زن شيرده آنقدر كم‏شير باشد كه شير او نه گوشتى را بروياند ونه خونى را پديد آورد ايجادمحرميت دور به نظر مى رسد وپيمودن راه احتياط در چنين موردى‏بهتر است.

ب - شير خوارگى پانزده باره:

هرگاه شمار شير دادن به پانزده رسيد اين شير گوشت مى‏روياندوخون پديد مى آورد، اما اگر ده بار شير دادن توانست استخوانى رااستوار گرداند يا گوشتى را بروياند يا خونى را پديد آورد ظاهراً كفايت‏مى كند ودر غير اينصورت خير.

وبراى هر يك بار شير دادن شروطى وجود دارد بدين شرح:

١ - اينكه يك نوبت شير دادن، عرفاً كامل باشد، وعلامت آن اين‏است كه كودك سيرآب مى شود ودهان از پستان برمى‏گيرد وچه بساخواب او را بربايد، اما اگر از پستان ناراحت شد يا به كسى توجه كردكه با او بازى مى كند وپستان را رها كرد وسپس به خوردن شير روى‏آورد نوبت جديدى در شير خوارگى شمرده نمى‏شود ودر واقع‏تكميل نوبت اول است.

٢ - اينكه دفعات شيرخوارگى پى در پى باشد پس اگر دو زن‏شيرده به تناوب )يكى در ميان( به كودك شير دهند كفايت نخواهدكرد حتى اگر اين دو زن همسر ان يك مرد باشند.

آرى، اگر به كودك مقدار اندكى شير يا قندآب در اثناى شيرخوارگى داده شود به گونه‏اى كه شير زن شيرده غذاى اصلى اوشمرده شود كه گوشت وخون از آن پديد مى آيد، به توالى زيان‏نمى‏رسد. اما اگر پديد آمدن گوشت وخون به واسطه غذا ياآشاميدنى، يا به واسطه هر دو آن به علاوه شير شيرده پديد آيد، ايجادمحرميت بعيد مى نمايد.

٣ - اينكه شير خوارگى مستقيماً از طريق پستان صورت پذيرد، امااگر شير را از پستان بدوشند وسپس به كودك بدهند، به نظر غالب‏فقها موجب محرميت نمى شود، زيرا ديگر رضاع ناميده نمى شودواحتياط بهتر است به ويژه اگر با اين شير گوشت وخون پديد آيد.

اما در صورتيكه مكيدن پستان به وسيله لوله‏اى انجام شود كه به‏پستان متصل است زيانى نمى رساند، زيرا فقها اين مورد را رضاع‏مى‏شمرند واين قيد در شير خوارگى يك شبانه روز نيز آمده است.

٤ - برخى از فقها شرط كرده‏اند كه شير خوارگى بايد در حيات زن‏شيرده صورت پذيرد، پس اگر طفل شيرخوار آخرين نوبت شيرش راپس از مرگ زن شيرده بخورد كفايت نمى كند، زيرا رضاع ناميده‏نمى‏شود ودر چنين موردى نبايد احتياط ترك گردد.

شرط سوم

- شيرخوارگى پيش از گرفتن كودك از شير قرآن كريم مى‏فرمايد:

)وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ (٨٥)).

"ومادران بايست دوسال كامل فرزندان خود را شير دهند، آن كسى‏كه خواهد فرزند را شير تمام دهد..."

حديث شريف:

١ - امام صادق‏عليه‌السلام نقل كرده كه پيامبر اكرم‏صلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرمايد: "پس‏از گرفتن كودك از شير، ديگر شير خوارگى ورضاع نخواهد بود."(٨٦)

٢ - از امام صادق‏عليه‌السلام نقل است كه فرمود: "شير خوارگى پيش ازدوسال وپيش از آن است كه كودك از شير ستانده شود."(٨٧)

٣ - حماد بن عثمان از امام صادق‏عليه‌السلام نقل مى كند كه فرمود: "بعداز گرفتن از شير، شير خوراگى در ميان نيست. عرض كردم از شيرگرفتن چيست؟ فرمود: "دو سالى كه پروردگار فرموده است."(٨٨)

تفصيل احكام:

شرط است كه شير خوارگى در دو سال كمال يابد، اما اگر كودكى‏پس از تمام شدن دو سال شير بخورد محرميت ميان او ودايه‏اش پديدنمى آيد، زيرا در روزهاى از شير گرفتن بوده است.

اين شرط نيست كه عمر فرزند نسبى دايه كمتر از دو سال باشد،ولى بهتر است در مورد دايه احتياط رعايت شود، چنانكه بهتر است‏درباره كودكى كه از شير ستانده شده وسپس از زن مرضعه‏اى‏شيرخورده است، اگر چه قبل از تمام شدن دوسال باشد بااحتياط عمل شود واقوى عدم لزوم عمل به اين احتياط در هر دو مورد است‏بدين ترتيب اگر خوردن اخرين نوبت شير پيش از آن كه كودك به دوسال برسد تمام شود محرميت ايجاد مى گردد ودر غير اين صورت‏خير.

ملاك: گذشت بيست وچهار ماه از سن كودك شير خواره است،نه آغاز يا پايان سال هجرى.

شرط چهارم

- شير يك مرد

حديث شريف:

١ - عمار ساباطى روايت كرده مى گويد: از امام صادق‏‏عليه‌السلام ‏پيرامون نوجوانى پرسش كردم كه )دركودكى( از زنى شير خورده‏است آيا اين شخص مى تواند با خواهر رضاعى پدرى آن زن ازدواج‏كند؟ حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "نه، زيرا هردو خواهر از شير يك زن تغذيه‏كرده‏اند كه از آن يك مرد بوده است."

گفتم: آيا مى‏تواند با خواهر رضاعى مادرى آن زن ازدواج كند؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "اشكالى ندارد، چون خواهرى كه به كودك‏شير نداده از مردى است غير از مرد خواهرى است كه به كودك شيرداده وچون مردان مغاير بودند اشكالى ندارد."(٨٩)

٢ - محمد بن ابى نصر روايت كرده مى گويد از ابو الحسن‏عليه‌السلام اززنى پرسش كردم كه دخترى را شير داده است وهمسرش پسرى از زن‏ديگرى دارد. آيا پسر شوهر او مى تواند با دخترى كه آن زن شير داده‏ازدواج كند؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "شير از آن يك مرد است."(٩٠)

تفصيل احكام:

مرد )شوهر( محور احكام شير خوارگى است وشير، از آن اوتلقى مى شود ومحرميت زمانى فراگير مى شود كه شير از آن يك مردباشد اگرچه زنها متعدد باشند ولى در مقابل محرميت فراگير نمى‏شوداگر مردان متعدد باشند حتى اگر زن شيرده يكى باشد. توضيحات اين‏شرط به اين قرار است:

١ - زهرا همسر جعفر است كه پسرى به نام هادى را شير داده‏ورقيه همسر دوم جعفر دختر بچه‏اى را به نام اسماء شير داده. پس‏هادى نمى‏تواند با اسماء ازدواج كند، زيرا هر دو، از شيرى كه از آن‏جعفر )همسر ومرد( بوده تغذيه كرده‏اند اگر چه سخن از دو زن‏شيرده در ميان است.

٢ - سپس جعفر همسرش زهرا را طلاق مى دهد وزهرا با مردديگرى ازدواج مى كند واز شير خود - كه پس از ازدواج دوم‏وحاملگى از همسر جديد روان گشته - دختر بچه‏اى را به نام هاجرتغذيه مى كند آيا هادى مى تواند با هاجر ازدواج كند؟

آرى! زيرا شير از آن مرد است ودر اين جا اگر چه زن شير ده - درهر دو مورد - يكى بيشتر نيست، ولى سخن از دو مرد در ميان است‏ودر روايت ديگرى نيز اشاره به حرمت نكاح اين دو آمده است ولى‏فقها بدان توجهى نكرده‏اند.

٣ - زهرا از همسر دوم خود دخترى را به نام صديقه به دنيامى‏آورد. آيا جايز است هادى كه زهرا او را شير داده است با صديقه‏ازدواج كند؟

خير، جايز نيست، زيرا فرزندان نسبى زهرا بر كسانى كه او شيرداده حرام هستند، ولى در صورت اختلاف همسر، فرزندان رضاعى‏آن زن، محرم همديگر نمى شوند.

مفهوم احتياط در رضاع‏ در برخى از فروع گذشته به )احتياط( توصيه كرديم. مفهوم‏احتياط در اين جا چيست؟

احتياط يعنى ترك ازدواج با كسانى كه ترديد داريم كه با فرد،پيوندى رضاعى دارند ولى - از طرف ديگر - نبايد به آن دختر نگاه كندوپوشش شرعى بايد رعايت شود.

پس دختر از نظر ازدواج احتياطاً محرم اين پسر تلقى مى شود وازنظر نگاه كردن، بيگانه.

فراگيرى محرميت در رضاع‏

حديث شريف:

١ - از امام صادق‏عليه‌السلام نقل است كه فرمود: "حضرت على‏عليه‌السلام نام‏دختر حمزه را براى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله برد. وحضرت فرمود: آيا ندانسته‏اى‏كه او دختر برادر رضاعى من است."(٩١) پيامبر اكرم وعمويش حمزه ازيك زن شير خورده بودند.

٢ - از امام صادق‏عليه‌السلام نقل است كه فرمود: "زن را جايز نيست كه‏عمو يا دايى رضاعيش او را به نكاح خود در آورد."(٩٢)

٣ - عثمان بن عيسى به نقل از ابو الحسن‏عليه‌السلام روايت كرده مى گويدبه ايشان عرض كردم: برادرم با زنى ازدواج كرده واز او بچه‏اى به دنياآورده است وسپس زن برادرم دختركى را از عامه مردم شير داده‏است. آيا جايز است با اين دخترك كه زن برادرم او را شير داده‏ازدواج كنم؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "خير، زيرا به واسطه رضاع همان حرام مى‏شود كه به واسطه نسب."(٩٣)

تفصيل احكام: رضاع وشير خوارگى، ميان كودك وشيرده‏اش ونيز بين او وهمسرزن شيرده، پيوندى همچون پيوند نسبى برقرار مى سازد واين كودك‏به طور كامل فرزند آن دو است. بدين ترتيب محرميت از طريق اين دوبه نزديكان نفوذ مى يابد. پس مادرِ زن شيرده جده او وخواهرش‏خاله او وخواهر پدر، عمه او مى گردد واگر اين طفل مؤنث باشد برپسران نسبى زن شيرده محرم مى‏شود وبر پسران نسبى ورضاعى آن‏مرد )بنا به تفصيلى كه گذشت( ونيز بر برادر زن شيرده )زيرا دايى اومى‏گردد( ونيز بر برادرِ مرد )زيرا عموى او مى‏شود(.

معيار آن است كه به جاى كلمه )رضاع( كلمه )نسب( را قراردهيم وسپس ببينيم آيا پيوند خويشى محكوم به عنوان محرمى است‏كه ما اورا در رضاع نيز محرم قرار مى دهيم واگر در نسب چنين نيست‏در رضاع نيز نخواهد بود. پس اگر مادر نسبى محرم است، مادررضاعى نيز محرم مى‏باشد واگر خواهر، عمه وخاله نسبى محرم‏هستند، همين خويشان از طريق رضاع نيز محرم مى‏باشند. وزنى كه‏پدر نسبى من با او ازدواج كند بر من حرام مى شود ونيز اگر پدررضاعى من با زنى ازدواج كند، آن زن نيز بر من حرام مى شود وزن‏پسر نسبى من بر من حرام است چنان كه زن پسر رضاعى من بر من

اما خواهر برادر نسبى من، غير محرم است اگر ميان من وآن زن‏پيوندى جز آن نباشد، همچنين خواهر برادر رضاعى من، ومادربرادر نسبى من محرم است نه از آن نظر كه مادر برادر من است، بلکه ازاين نظر كه يا مادر من نيز هست يا زن پدر من مى‏باشد بنابر اين مادربرادر رضاعى من بر من محرم نيست، اگر من وپسر عمويم از يك زن‏شير خورديم آيا مادر او بر من محرم مى شود؟

او محرم نيست، زيرا در شريعت عنوان محرمى با نام )مادربرادر( نسبى وجود ندارد تا رضاعى او محرم به شمار آيد.

حكم خواهر رضاعى پسر

حديث شريف:

على بن شعيب به ابو الحسن‏عليه‌السلام نوشت: زنى كه يكى از فرزندان‏مرا شير داده است، آيا من مى‏توانم با يكى از فرزندان او ازدواج كنم؟

حضرت‏عليه‌السلام چنين پاسخ نگاشت: "اين كار بر تو جايز نيست، زيرافرزندان او به منزله فرزندان تو هستند."(٩٤)

تفصيل احكام:

١ - بيشتر فقهاى ما گفته‏اند: جايز نيست، مردى با خواهران‏رضاعى پسرش ازدواج كند، زيرا آنها به منزله دختران او مى‏باشند.

ولى برخى از فقها جواز اين امر را مى‏دهند، زيرا اين زنان در اصل‏شرع داخل عنوان تحريمى نسبى نيستند، ولى احتياط همان است كه‏فقهاى مشهور گفته‏اند.

٢ - تفاوتى نيست ميان فرزندان صاحب شير )مرد( كه پدررضاعى پسرش گشته است، بين اين كه فرزندان نسبى يا رضاعى اوباشند.

٣ - اما فرزندان زن شيرده، آن دسته از آنان بر پدر كودك شير خوارمحرم هستند كه فرزندان نسبى زن شيرده باشند نه فرزندان رضاعى‏او.

٤ - باكى نيست اگر مرد با خواهر رضاعى خواهر خود يا خواهررضاعى برادر خود ازدواج كند همچنانكه در نسبى آن اشكالى نيست‏پس اگر پدر من با زن مطلقه‏اى ازدواج كند كه دخترى از همسرنخست خويش دارد آيا من مى‏توانم با آن دختر ازدواج كنم؟

آرى! زيرا او علي رغم اينكه ممكن است خواهر برادر من شود ولى‏ارتباطى خويشاوندى با من ندارد، چه، نه مادر او مادر من است ونه‏پدر او پدر من. پس ازدواج با او براى من جايز است، حكم رضاعى‏او نيز چنين است زيرا خويشاوندى رضاعى پائين‏تر از نسبى است.

حكم شير خوارگى پس از ازدواج‏

حديث شريف:

از امام باقرعليه‌السلام نقل است كه فرمود: "اگر مردى با دختركى شيرخواره عقد ازدواج ببندد وزنش او را شير دهد ازدواج او باطل‏مى‏شود."(٩٥)

تفصيل احكام:

چون شير خوارگى دقيقاً همچون نسب موجب محرميت است،پس زناشويى گذشته را باطل مى‏كند همچون كه از زناشويى آينده‏مانع مى‏گردد، اين حكم مسائلى دارد كه ذيلاً بيان مى‏شود.

١ - اگر مردى با دختركى شيرخوار ازدواج كند، ومادر يا مادر بزرگ‏ويا خواهر ويا زن پدر يا زن برادرش هر يك با شير خود او را طبق‏شرايط شرعى تغذية كند ازدواجش با او باطل مى شود، زيرا اين‏دختر با شير خوردن از مادر او خواهر رضاعى، و با شير خوردن ازمادر بزرگ پدرى يا مادر بزرگ مادرى او به عمه يا خاله‏اش بدل شده‏است وبا شير خوردن از خواهرش به دختر خواهر او تبديل شده‏است، وبا شير خوارگى اين كودك از زن پدرش تبديل به خواهرپدرى‏اش گشته است وبا تغذيه از شير همسر برادرش به دختربرادرش بدل شده است وهمان گونه كه اين عناوين با نسب موجب‏محرميت مى‏شود با رضاع نيز محرميت را در پى دارد.

٢ - اگر مردى با دختركى شير خوار ازدواج كند وهمسر او آن دختررا شير دهد هر دو براى هميشه بر او حرام مى‏شوند، در صورتيكه باهمسر اول، كه همسر كوچك را شير داده، همبستر شده باشد، چراكه در اين صورت، دخترك شير خوار، دختر همسرى مى‏گردد كه اين‏مرد با او همبستر شده، در حاليكه همسر اولى مادر همسرش گشته،ومادر همسر به طور ابد بر شوهر حرام مى شود، در صورتيكه)ربيبه( يعنى دختر همسر حرام مى شود به شرط همبستر شدن بامادرش.

اما در مورد مهر گفته‏اند:

از ميان رفتن نكاح يعنى عدم اقتضاى چيزى. آرى اگر در باطل‏شدن عقد ولو بدون هيچ عمد وعلمى همسر بزرگ سبب شده باشد،ضامن پرداخت مهر همسر كوچك مى باشد، چه، اين كار ستم است‏وخداوند به اجراى عدل دستور داده كه اقتضا دارد حق هر حقدارى‏به او داده شود.

اما احتياط آن است كه ولى شير خوار در مهر مصالحه كند، زيراشيرخوار با عقد، مستحق مهر گشته است.

آداب ومستحبات شير خوارگى

حديث شريف:

١ - از امام صادق‏عليه‌السلام نقل است كه فرمود: "شير خوارگى بيست‏ويك ماه است وكمتر از آن ستم است بر كودك."(٩٦)

٢ - كسى از امام موسى بن جعفر نقل كرده كه از حضرت‏‏عليه‌السلام ‏پيرامون زنى پرسيدم كه از زنا كودكى آورده وپرسيدم آيا شير اوشايستگى تغذيه را دارد؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "نه شير او شايستگى دارد ونه شير دختر اوكه از زنا زاده شده است."(٩٧)

٣ - در حديث ديگرى آمده است: "كودك با شير زن )گبر( تغذيه‏نشود ولى با شير زن يهودى ومسيحى كه شراب ننوشد تغذيه‏مى‏شود."(٩٨)

٤ - امام صادق‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: "شير خوارگى از زن يهودى‏ومسيحى بهتر است از زن ناصبى."(٩٩)

٥ - امير المؤمنين‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: "بنگريد چه كسى به كودكانتان‏شير مى‏دهد كه كودك با )آثار روانى( همان شير به جوانى مى‏رسد."(١٠٠)

٦ - پيامبر اكرم‏صلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: "نگذاريد زن احمق يا زنى كه چشم‏او ضعيف است به فرزندتان شير دهد كه شير اثر وضعى دارد."(١٠١)

٧ - حضرت على‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: "براى شير دادن بر گزينيد چنان‏كه براى ازدواج بر مى‏گزينيد كه شير سرشتها را تغيير مى‏دهد."(١٠٢)

٨ - امام باقرعليه‌السلام مى‏فرمايد: "شير زن زيبا وخوشرو به كودكانتان‏دهيد نه شير زن زشت رو، كه شير اثر وضعى دارد."(١٠٣)

٩ - فضل ابو العباس از امام صادق‏عليه‌السلام پرسيد: "آيا مرد )شوهر(سزاوارتر است نسبت به كودك يا زن؟"

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "مرد، ولى اگر زن به شويش كه او را طلاق‏داده بگويد: من كودكم را، با همان اجرتى كه به ديگرى خواهى داد،شير مى‏دهم در اين صورت آن زن نسبت به كودك سزاوارتر است."(١٠٤)


7

8

9

10