تقویم شیعه

تقویم شیعه0%

تقویم شیعه نویسنده:
محقق: عبدالحسين نيشابورى
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: تاریخ اسلام

تقویم شیعه

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: عبدالحسين نيشابورى
محقق: عبدالحسين نيشابورى
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: مشاهدات: 28903
دانلود: 12083

تقویم شیعه
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 465 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 28903 / دانلود: 12083
اندازه اندازه اندازه
تقویم شیعه

تقویم شیعه

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.


در تنظيم كتاب حاضر نكات زير در نظر گرفته شده است :
1. تقسيم اصلى كتاب بر اساس ماه هاى دوازده گانه قمرى در 12 بخش ‍ است. در هر بخش روزهاى هر ماه عنوان اصلى قرار داده شده، و وقايع هر روز با شماره گذارى و عنوان فرعى آورده شده است.
2. در پايان روزهاى هر ماه به ذكر وقايعى مى پردازيم كه در آن ماه رخ داده ولى روز آن تعيين نشده است.
3. در اكثر ولادت ها و شهادتها قولهاى نادر و خلاف مشهور وجود دارد، كه ما با انتخاب قول اقوى بقيه اقوال را در ذيل آنها يادآور شديم. در مواردى مانند شهادت حضرت زهرا عليهالسلام  كه چند روز در سال رسما مطرح است همه آنها ذكر مى شود.
4. وقايع مذكور در اين تقويم از ولادت پيامبر صلی الله علیه و آله تا آغاز غيبت كبرى است.
5. همچنين وقايع تاريخى بسيارى با سند و مدرك وجود دارد، كه به خاطر ربط نداشتن به معصومين عليهمالسلام  ذكر نشده است.
6. در برخى موارد با توجه به اهميت آنها تفصيل بيشترى داده شده است.
7. در آغاز هر بخش خلاصه اى از وقايع آن ماه و دورنمايى از آنها ذكر شده است.
اميد است اين تقويم، به پيوند زندگى هايمان با اهل بيت عصمت و طهارت عليهمالسلام  تحكيم بيشترى ببخشد، و با تذكر روزهاى غم آنان اندوهناك و با ياد روزهاى خوش آنان شاد باشيم. در اعتقاد ما لذت بردن از زندگى اين گونه است، و معنادار بودن زندگى جز اين نيست.

معتمد در ۲۳ سال خلافتش لذّت و ملاهی را اختیار کرده بود و امورات مملکت به دست برادرش احمد موفق بود. بعد از او پسرش احمد معتضد کارهای پدر را انجام می داد تا عمویش معتمد را از سر راه برداشت و خود به خلافت رسید.

از کبائر جرائم اعمال معتمد، مسموم کردن آقا و مولایمان حضرت امام حسن عسکریعليه‌السلام است. صدوقرحمه‌الله می فرماید: معتمد چندین بار امام عسکریعليه‌السلام را حبس کرد.

۲۱ رجب

۱. شهادت حضرت زهراعليه‌السلام

بنا بر نقل ابن عیاش شهادت حضرت زهراعليها‌السلام در این روز اتفاق افتاده است.(۱)

۲۲ رجب

۱. فرار ابوبکر در جنگ خیبر

در این روز(۲) در ایام جنگ خیبر عَلَم به ابوبکر داده شد و او با دیدن دشمن گریخت و گروه خود را نیز به فرار تشویق کرد.(۳)

____________________

۱. مصباح المجتهد: ص۷۴۸. زاد المعاد: ص۳۵.

۲. وقایع الایام: ج ۱، ص ۲۱۱. وقائع الشهور: ص۱۲۷.

۳. الغدیر: ج۷ ص۱۹۹. بحارالانوار: ج۲۱، ج۳۱ ص۲۵۹، ۳۷۴، ج۳۹ ۱۹-۷. شرح احقاق الحق: ج۵ و ۱۶ و ۲۳ و۳۰. مستدرک حاکم: ج۳ ص۳۷. مسند احمد: ج۵ ص۳۵۳. الاصابة: ج۶ ص۳۶. اسد الغابة: ج۴ ص۲۱، ۳۳۴. کنز العمال: ج۱۰ ص۴۶۳، ج ۱۳ ص۱۲۱. سنن الکبری: ج۵ ص۱۰۹، ۱۷۹. البدایة و النهایة: ج۴ ص۲۱۲، ج۷ ص۳۷۳. تاریخ دمشق: ج۴۱ ص۴۶۴، ج۴۲ ص۹۲، ۹۳، ۹۷، ۱۰۷. فتح الباری: ج۷ ص۳۶۵. مجمع الزوائد: ج۶ ص۱۵۰، ج۹ ص۱۲۴. المصنف (ابن ابی شیبة): ج۷ ص۴۹۷، ج۸ ص۵۲۱، ۵۲۲. المعجم الکبیر: ج۷ ص۳۵.

۲۳ رجب

۱. حمله به امام مجتبیعليه‌السلام در مدائن

در این روز جراح بن سنان اسدی ملعون درساباط مدائن با استفاده از تاریکی شب خنجر یا تیغی مسموم را به ران مبارک امام حسن مجتبیعليه‌السلام زد که تااستخوان شکافت . آن حضرت از شدت درد دست در گردن او افکند و هر دو به زمین افتادند. دوستان حضرت آن ملعون را کشتند و امامعليه‌السلام را به خانه والی مدائن، سعد بن مسعود (عموی مختار) بردند. سعد جراحی آورد و جراحت آن حضرت را مداوا نمود.(۱)

مخفی نماند که معاویه هر یک از عمرو بن حریث و اشعث بن قیس و حجر بن حارث و شبث بن ربعی را به همراه جاسوسی از جاسوسان خود برای کشتن امام مجتبیعليه‌السلام به عراق فرستاد و به آن ها وعده کرد هر کس حسن بن علیعليه‌السلام را بکشد ۲۰۰ هزار درهم به اضافه سر لشکری یکی از لشکرهای شام، و یکی از دخترانم را به همسری او خواهم داد.

این خبر به امام حسنعليه‌السلام که رسید، آن حضرت زیر لباس حتی در نماز زره می پوشید. یک بار در نماز تیری به سوی آن حضرت پرتاب کردند و چون زره در تن مبارک بود بر آن حضرت اثری نکرد. اما در تاریکی های ساباط مدائن با خنجری زهر آلود به آن حضرت حمله کردند.(۲)

در این روز زیارت آن حضرت و لعن بر ظالمان و قاتلان آن حضرت مناسب است.(۳)

____________________

۱. مصباح المتهجد: ص ۷۴۹. فیض العلام: ص ۳۱۷. زاد المعاد: ص ۳۵. جنات الخلود: ص۴۴. اختیارات: ص۲۰، ۳۷. وقائع الشهور: ص۱۲۷.

۲. بحارالانوار: ج۴۴ ص۳۳. علل الشرائع: ج۱ ص۲۲۱.

۳. زاد المعاد: ص ۳۵. فیض العلام: ص ۳۱۷.

۲. مسموم شدن موسی بن جعفرعليه‌السلام

در این روز در سال ۱۸۳ ه آقا و مولایمان حضرت موسی بن جعفرعليه‌السلام را به دستور هارون ملعوندر زندان بغداد زهر داده و مسموم کردند.(۱)

۳. فرار عمر در جنگ خیبر

در این روز(۲) درجنگ خیبر پرچم را به دست عمر دادند و او با دیدن دشمن گریخت و گروه خود را نیز به فرار تشویق کرد.(۳)

۲۴ رجب

۱. فتح خیبر به دست امیر المؤمنینعليه‌السلام (۴)

در این روز درسال ۷ ه در جنگ خیبر مرحب به دست امیرالمؤمنینعليه‌السلام کشته شد و قلعه خیبر به دست آن حضرت فتح گردید.(۵) این فتح در۲۷ رجب (۶) و ۱۵ محرم(۷) نیز ذکر شده است.

چون پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به جنگ خیبریان رفت و قلعه «قموص » را محاصره کرد، ابتدا پرچم را برای مبارزه با آنان به ابوبکر دادند. ابوبکر با لشکری رفت، ولی چون نظر به

____________________

۱. عیون اخبار الرضاعليه‌السلام : ج۱ ص۹۶. بحار الانوار: ج ۴۸، ص ۲۱۲. معالم الزلفی: ج۱ ص۴۰۱، ۴۰۳. وقایع الایام: ج ۱، ص ۲۲۵. قلائد النحور: ج رجب، ص ۲۱۰.

۲. وقایع الایام: ج ۱، ص ۲۱۱، ۲۱۳. وقائع الشهور: ص۱۲۷.

۳. الغدیر: ج۷ ص۱۹۹. تاریخ المدینة: ج۲ ص۶۶۵. تاریخ طبری: ج۲ ص۳۰۰. سیر اعلام النبلاء: ج۱۴ ص۲۰۹. و بنگرید: مصادر فرار کردن ابوبکر در جنگ خیبر.

۴. بحارالانوار: ج۲۱ ص۴۱-۱. فیض العلام: ص۳۲۱-۳۱۷. مجمع الزوائد: ج۹ ص۱۲۴. کنز العمال: ج۵ ص۲۸۳. مستدرک حاکم: ج۳ ص۳۹-۳۷، ۴۴۳۸.

۵. مصباح المجتهد: ص۷۴۹. بحارالانوار: ج۹۷ ص۱۶۸. زاد المعاد: ص۳۵. فیض العلام: ص۳۱۷. جنات الخلود: ص۴۴. اختیارات: ص۳۷. وقائع الایام: ج۱ ص۲۳۳.

۶. بحارالانوار: ج۹۷ ص۳۸۴.

۷. توضیح المقاصد: ص۴.

پهلوانان آنان نمود فرار کرد و لشکریان هم در پی او باز گشتند. روز بعد پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پرچم را به عمر داد و او هم از ترس کشته شدن به میدان جنگ نرسیده باز گشت.

انتخاب علیعليه‌السلام برای فتح خیبر

پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: «فردا پرچم را به مردی می دهم که حمله هایش را تکرار کند، نه اینکه فرار کند. کسی که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش هم او را دوست دارند، و خداوند خیبر را به دست او فتح می کند ».(۱) همه اصحاب آرزو کردند که این مقام و منزلت به آنان واگذار شود.

فردای آن روز، پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: علی بن ابی طالبعليه‌السلام کجاست؟ گفتند: چشم دردی دارد که حرکت برای آن حضرت مشکل است. خاتم الانبیاءصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: او را حاضر کنید. سلمه بن اکوع رفت و آن حضرت را آورد. پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سر آن حضرت را در بر گرفت و از آب دهان مبارک به چشمان نورانی حضرت خاتم الاوصیاء علی مرتضیعليه‌السلام مالید و فرمود: «بار الها، زحمت گرما و سرما را از او بردار ». پس از آن روز بر امیرالمؤمنینعليه‌السلام درد چشم عارض نشد و از گرما و سرما آزرده نگشت.

پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم زره خود را بر او پوشانید و ذوالفقار را بر کمر او بست و پرچم به آن حضرت سپرد و سوار بر مرکبش نموده

____________________

۱. کافی: ج۸ ص ۳۵۱. کتاب سلیم بن قیس هلالیرحمه‌الله : ج۲ ص ۶۴۱، ۷۹۱. الغدیر: ج۷ ص۲۰۰. بحارالانوار: ج۲۱ ص۴۱-۱، ج۳۹ ص۱۹-۷. مناقب امیرالمؤمنینعليه‌السلام : ج۱ ص۳۴۵، ۵۳۷، ج۲ ص ۵۱۰ -۴۹۵. صحیح بخاری: ج۴ ص۱۲، ۲۰، ۲۰۷، ج۵ ص۷۶. صحیح مسلم: ج۵ ص۱۹۵، ج۷ ص۱۲۲-۱۲۰. طبقات الکبری: ج۲ ص۱۱۱. المنصف (ابن ابی شیبة): ج۷ ص۴۹۷، ۵۰۰، ج۸ ص۵۲۰، ۵۲۲. مسند احمد: ج۱ ص۱۹۹، ۱۸۵، ج۳ ص۱۶، ج۵ ص۵۲. انساب الاشراف: ص۹۳، ۹۴. شرح نهج البلاغة: ج۱۳ ص۱۸۶. کنز العمال: ج۱۳ ص۱۲۱، ۱۶۲. تاریخ دمشق: ج۴۲ ص۱۲۳ -۸۱. المناقب (خوارزمی): ص۱۰۸، ۱۷۰، ۱۹۹. جواهر المطالب فی مناقب الامام علیعليه‌السلام : ج۱ ص۱۷۷، ۱۸۳. استعیاب: ج۲ ص۷۸۷، ج۳ ص۱۰۹۹. حلیة الاولیاء: ج۱ ص۶۲. المعجم الکبیر: ج۶ ص۱۵۲، ۱۸۷، ۱۹۸، ج۷ ص۳۱، ۳۵، ج۱۸ ص۲۳۷. ینابیع المودة: ج۱ ص۱۵۳، ۱۶۱، ج۲ ص۱۲۰، ۱۶۴، ۲۳۱، ۲۹۰. سنن الترمذی: ج۵ ص۳۰۲. مستدرک حاکم: ج۳ ص۳۸، ۴۳۷. تاریخ طبری: ج۲ ص۳۰۰.

فرمود: «جبرئیل از سمت راست، میکائیل از سمت چپ، عزرائیل از پیش رو و اسرافیل از پشت سر، و نصرت خدا بالای سر، و دعای من از پشت سر تو است ». فرمود: یا علی، مسلمانی را بر ایشان عرضه کن.

میدان جنگ خیبر:

آن حضرت رفت، و پس از موعظه و نصیحت عده ای برای جنگ با او آمدند. آنان دو نفر از مسلمانان را شهید کردند. امیرالمؤمنینعليه‌السلام بر آنها تاخته و آنها را کشتند. آنگاهبرادر مرحب با عده ای آمدند. حضرت آنها را هم به درک فرستاد.

مرحب که شجاع بود به خونخواهی آمد. امیرالمؤمنینعليه‌السلام چنان با ذوالفقار بر سرش فرود آورد که شمشیر از حلقش گذشت و او را دو نیم ساخت و به خاک انداخت. صدای تکبیر مسلمانان بلند شد. عده ای از یهود به دفاع آمدند و با مسلمانان به جنگ پرداختند. امیرالمؤمنینعليه‌السلام به مبارزه ادامه داد تا عده ای کشته شدند و عده ای به قلعه گریختند.

آن حضرت با دست قدرتمند حیدری در قلعه را کند و برای مسلمانان معبر قرار داد تا از خندق عبور کنند. حضرت چندین بار مسلمانان را از روی خندق به وسیله ئ آن در عبور داد، با اینکه از سه روز قبل، آن حضرت گرسنه بود.

۲. بازگشت جعفر طیّار از حبشه

آمدن جناب جعفر بن ابی طالبعليه‌السلام برادر امیرالمؤمنینعليه‌السلام از حبشه در روز فتح خیبر اتفاق افتاده است. در این هنگام رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: « به کدامین امر سرور من بیشتر باشد: به آمدن جعفر یا به فتح خیبر». پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم جعفر را در آغوش گرفت و پیشانی او را بوسید.(۱)

____________________

۱. تهذیب الاحکام: ج۳ ص۱۸۶. بحارالانوار: ج۲۱ ص۲۳. منتخب التواریخ: ص ۵۶. وسائل الشیعة: ج۸ ص۵۰، ۵۲. وقایع الایام: ج رجب، ص ۲۵۵. المنصف (ابن ابی شیبه) ج۷ ص۵۱۶، ۷۳۲، ج۸ ص۴۶۶.

۲۵ رجب

۱. شهادت موسی بن جعفرعليه‌السلام

در این روز درسال ۱۸۳ ه بنابر مشهور امام موسی بن جعفرعليه‌السلام ، در حبس سندی بن شاهک به شهادت رسیدند.(۱) هارون ملعون به ظاهر برای زیارت و در حقیقت برای دستگیر نمودن حضرت موسی بن جعفرعليه‌السلام و فرستادن آن حضرت از مدینه به بغداد به مسجد النبیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمد.(۲)

خلفای ظالم در دوران امامت حضرت:

آن حضرت ۲۰ سال داشتند که امامت به ایشان منتقل شد و مدت ۳۵ سال امامت فرمودند. در این مدت بعد از شهادت امام جعفر صادقعليه‌السلام مقداری همزمان با ابوجعفر منصور بودند که او متعرض آن حضرت نشد.

بعد از منصور قریب به ده سال ایام خلافت مهدی بود. او حضرت را به عراق طلبید و حبس کرد. شبی امیرالمؤمنینعليه‌السلام را در خواب دید که به او فرمود:( فَهَلْ عَسیْتُمْ إِن تَوَلَّیْتُمْ أَن تُفْسِدُوا فی الاَرْضِ وَ تُقَطعُوا أَرْحَامَکُمْ ) (۳) وقتی بیدار شد مراد حضرت را دانست و موسی بن جعفرعليه‌السلام را از زندان آزاد کرد.

پس از مهدی، پسرش هادی خواست آن حضرت را محبوس کند ولی اجل او را مهلت ندا، چه اینکه کمتر از یک سال بیشتر خلافت نکرد. خلافت به هارون که رسید امامعليه‌السلام را از زندانی به زندان دیگر فرستاد، تا در سال چهاردهم خلافتش آن حضرت را درسن ۵۵ سالگی به زهر جفا شهید کرد.(۴)

____________________

۱. اعلام الوری: ج ۲، ص ۶. بحار الانوار: ج ۴۸، ص ۲۰۶، ج۹۹ ص۲۵. مصباح کفعمی: ج ۲، ص ۵۹۸. مسار الشیعة: ص ۳۶. مصباح المتهجد: ص ۷۴۹. زاد المعاد: ص ۳۵. فیض العلام: ص ۳۲۲. تاج الموالید: ص۴۷. روضة الواعظین: ص۲۲۱. تقویم المحسنین: ص۱۸. اختیارات: ص۳۷.

۲. کافی: ج ۱، ص ۴۷۶. بحار الانوار: ج ۴۸، ص ۲۰۶. ارشاد: ج۲ ص۲۱۵.

۳. سوره محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : آیه ۲۲.

۴. قلائد النحور: ج رجب، ص ۳۴ - ۳۳.

غسل و تدفین حضرت:

پس از شهادت بدن شریف حضرت را طبق دستور هارون با جامه های کهنه، جهت اهانت به آن بزرگوار، روی نردبانی گذاردند و چهار حمّال بر دوش گرفتند، و کسی جلوی جنازه صدا می زد: «این امام رافضیان است ».

امام رضاعليه‌السلام قبلاً متوجه غسل و کفن و نماز آن حضرت شده بودند. سپس شیعیان آمدند و گل آوردند و احترام کردند و در محل فعلی حرم مطهر، بدن آن حضرت را دفن کردند.(۱)

تعداد فرزندان آن حضرت ۳۷ نفرند(۲) شهادت آن حضرت در ۵(۳) یا ۶(۴) یا ۲۴(۵) رجب نیز ذکر شده است.

۲۶ رجب

۱. وفات حضرت ابوطالبعليه‌السلام

سیّد بطحاء حضرت ابوطالبعليه‌السلام سه سال قبل از هجرت و در سال ۱۰ بعثت از دنیا رفت.(۶) بنابر نقلی سن آن حضرت به هنگام بالغ بر ۸۰ سال بوده است.(۷) اقوال

____________________

۱. عیون اخبار الرضاعليه‌السلام : ج۲ ص۸۵، ۹۳، ۹۸ -۸۶. بحار الانوار: ج ۴۷ ص ۲۲۵، ۲۲۷، ۲۴۷، ۲۵۴. وقایع الایام: ج ۱، ص ۲۷۹- ۲۷۷، از جنات الخلود.

۲. ارشاد: ج ۲، ص ۲۴۴. تاج الموالید: ص۴۷. بحارالانوار: ج۴۸ ص۲۸۳، ۲۸۸، ۳۰۳.

۳. مناقب آل ابی طالبعليه‌السلام : ج ۴، ص ۳۴۹. روضة الواعظین: ص۲۲۱. بحارالانوار: ج۴۸ ص۱، ج۹۹ ص۲۵. تاریخ قم: ص۱۹۹.

۴. کافی: ج ۱، ص ۴۷۶. ارشاد: ج ۲، ص ۲۱۵. بحار الانوار: ج ۴۸ ص ۲۰۶، ج۹۹ ص۲۵.

۵. مناقب آل ابی طالبعليه‌السلام : ج۴ ص۳۴۹. روضة الواعظین: ص۲۲۱. بحار الانوار: ج۱۹ ص۲۵-۲۴. فیض العلام: ص ۳۲۶. قلائد النحور: ج رجب، ص ۲۸۴. جنات الخلود: ص۱۶. وقایع الایام: ج ۱، ص ۳۰۳.

۷. منتخب التواریخ: ص ۴۳، ۱۱۴. سر السلسلة العلویة: ص۳.

دیگر در رحلت حضرت ابوطالبعليه‌السلام عبارت است از: ۲۷ جمادی الاولی، ۲۶ و ۲۹ رجب، ۷ و ۱۸ ماه رمضان، ۱۵ و ۱۷ شوال، اول و دهم ذی القعده، اول ذی الحجه.(۱)

نسب حضرت ابوطالبعليه‌السلام

نام مبارک آن حضرت عمران است، و پدرشان جناب عبدالمطلب، و مادرشان فاطمه بنت عمرو بن عائذ است. ابوطالبعليه‌السلام با عبداللَّه پدر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و زبیر بن عبدالمطلب برادر ابوینی بودند، یعنی از طرف پدر و مادر یکی بودند و سایر اولاد جناب عبدالمطلب با این سه بزرگوار فقط از پدر یکی بودند.(۲)

ایمان حضرت ابوطالبعليه‌السلام

مجلسیرحمه‌الله می فرماید: امامیه اتفاق دارند بر اسلام و ایمان جناب ابوطالبعليه‌السلام به پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و اینکه هیچ گاه عبادت بتی نکرده است. بلکه ابوطالبعليه‌السلام یکی از اوصیاء حضرت ابراهیمعليه‌السلام است و امر اسلام و ایمان او در شیعه مشهور است و علمای شیعه کتابها در ایمان آن بزرگوار تألیف کرده اند.

صدوقرحمه‌الله می فرماید: در حدیث آمده که جناب عبد المطلبعليه‌السلام حجت الهی و جناب ابوطالبعليه‌السلام وصی ایشان بوده است. طبق روایت ودایع انبیاء، عصای حضرت موسیعليه‌السلام و انگشتر حضرت سلیمانعليه‌السلام و... توسط عبدالمطلبعليه‌السلام به ابوطالبعليه‌السلام سپرده شد که ایشان آنها را به خاتم الانبیاءصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سپردند.(۳)

ابن اثیر جزری شافعی می گوید: اهل بیتعليهم‌السلام بر ایمان ابوطالبعليه‌السلام اجماع دارند و اجماع اهل بیتعليهم‌السلام حجّت است.

____________________

۱. نفائح العلام: ص ۱۵۸. قلائد النحور: ج رجب، ص ۲۸۴. منتخب التواریخ: ص ۴۳. شرح احقاق الحق: ج ۲۹، ص ۶۱۴. وقائع الشهور: ص۱۰۱، ۱۳۱، ۲۱۱. اسد الغابه: ج ۱، ص ۱۹.

۲. بحارالانوار: ج۳۵ ص۱۳۸، ۱۸۲. عمدة الطالب: ص۲۱، ۲۳.

۳. کافی: ج۱ ص۴۴۵. کمال الدین: ص۶۶۵. بحارالانوار: ج۱۷ ص۱۳۹، ج۳۵ ص۷۳. الغدیر: ج۷ ص۳۹۴.

علامه طبرسی می گوید: اهل بیتعليهم‌السلام اجماع دارند بر ایمان ابوطالبعليه‌السلام و اجماع اهل بیتعليهم‌السلام حجت است؛ چون آن بزرگوار یکی از ثقلین هستند که پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم امر به تمسک به آن دو نموده اند.(۱)

کتب زیادی در ایمان حضرت ابوطالبعليه‌السلام تألیف شده که اولین آنها در سال ۶۳۰ ه نوشته شده است. از آن زمان تاکنون کتبی به زبانهای مختلف در ایمان، عظمت و بزرگی آن بزرگوار تألیف و چاپ شده است که بر اهل تحقیق پوشیده نیست.(۲) حضرت رضاعليه‌السلام در جواب حضرت عبدالعظیم حسنیعليه‌السلام می فرمایند: «اگر تو در ایمان ابوطالبعليه‌السلام شک کنی جایگاهت بخ سوی آتش جهنم است.»(۳)

اشعار حضرت ابوطالبعليه‌السلام در حمایت از پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، اشعار منسوب به امیرالمؤمنینعليه‌السلام هنگام رحلت ابوطالبعليه‌السلام و کلمات آن بزرگوار به قریش در مسجد الحرام هنگام سوء قصد قریش نسبت به پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، و کلمات آن حضرت هنگام رحلت، کلمات آن حضرت در طلب یاران همه دلالت دارد بر اینکه دارای ایمانی منحصر بفرد بوده است که در روایات تشبیه به ایمان اصحاب کهف شده است. بعضی از ابیات امیرالمؤمنینعليه‌السلام در مرثیه آن بزرگوار نیز دلالت بر افضلیت آن بزرگوار بر حمزه دارد.

اصبغ بن نباته می گوید: امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: «بخدا قسم هرگز پدرم و جدم عبدالمطلب و هاشم و عبد مناف عبادت بت نکرده اند ». گفتند: «پس چه را عبادت می کردند؟ فرمودند: به سوی کعبه نماز می خواندند و بر دین ابراهیم و به آن متمسک بودند.»(۴)

____________________

۱. بحار الانوار: ج۳۵ ص۱۳۹-۱۳۸. تفسیر مجمع البیان: ج۴ ص۳۱. الغدیر: ج۷ ص۳۸۵.

۲. ر.ک: الغدیر: ج۷ ص ۴۰۹- ۳۳۰. بحار الانوار: ج۳۵ ص۱۷۹-۶۸. قلائد النحور: ج رجب، ص ۲۸۴، ۲۸۹، ۳۱۴، ۳۱۷، ۳۱۸، ۳۲۲. منتخب التواریخ: ص ۱۱۴ -۱۱۳. وقایع الایام: ج ۱، ص ۳۰۶-۲۸۷. ابوطالبعليه‌السلام حامی الرسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم . شرح نهج البلاغة: ج۱۴ ص۸۵-۶۶.

۳. بحار الانوار: ج۳۵ ص۱۱۱. الغدیر: ج۷ ص۳۹۵. ایمان ابی طالبعليه‌السلام (علامه امینی): ص۹۰.

۴. کمال الدین: ص۱۷۵. بحار الانوار: ج۱۵ ص۱۴۴، ج۳۵ ص۸۱. الغدیر: ج۷ ص۳۸۷. وقائع الایام: ج۱ ص۳۰۶-۲۹۰.

ابن ابی الحدید در ضمن اشعاری می گوید: اگر ابوطالب و پسرش نبودند، از دین اثری نبود که اینچنین استوار شود. ابوطالب در مکه از پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم حمایت کرد و پسرش در مدینه بی دریغ از پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم حمایت و دفاع می نمود.(۱)

پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در وفات ابوطالبعليه‌السلام

هنگامی که حضرت امیرالمؤمنینعليه‌السلام خبر وفات ابوطالبعليه‌السلام را به پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم داد، آن حضرت به شدت ملول و محزون شدند و فرمودند: «یا علی برو و او را غسل و حنوط و کفن کن و چون بر روی سریر نهادی به من خبر بده». هنگامی که آن حضرت دستورات پبامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را انجام داد و پدر بزرگوار را بر روی سریر گذاشت، پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم خودشان تشریف آوردند و چون نظر مبارکشان بر نعش عموی بزرگوارشان افتاد، رقت و حزن به آن حضرت دست داد و فرمودند: «ای عمو، صله رحم و مهربانی کردی و جزای خیر دیدی. ای عمو، در کوچکی مرا کفالت کردی و در بزرگی مرا نصرت و حمایت نمودی ».

با رحلت ابوطالب جبرئیلعليه‌السلام نازل شده به پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عرض کرد: «یاور تو از دنیا رفت، هجرت کن ».(۲)

امام باقرعليه‌السلام می فرمایند: «اگر ایمان حضرت ابوطالبعليه‌السلام در یک کفه ترازو قرار گیرد و ایمان این خلق در کفه دیگر قرار گیرد حتماً ایمان او بالاتر است». سپس فرمودند: «آیا نمی دانید که امیرالمؤمنینعليه‌السلام در زمان حیات خود نائب می گرفت که برای عبدالله و

____________________

۱. شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید): ج ۱۴، ص ۸۴-۷۰. الغدیر: ج۷ ص۳۸۷. در وقایع الایام: ج ۱، ص ۲۸۹ می گوید: به گفته سیوطی احادیثی که جسارت به آن بزرگوار کرده اند، از موضوعات زمان معاویه و غیر آن است، برای شادی شجره ملعونه بنی امیه، و منجمله از راویان آن مغیره بن شعبه است که در عداوت و دشمنی با بنی هاشم شهره آفاق است.

۲. بحار الانوار: ج۲۲ ص۲۶۱، ج۳۵ ص۱۲۵. ابوطالبعليه‌السلام حامی الرسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ص۱۲۹. الغدیر: ج۷ ص۳۷۳، ۳۸۶. امالی صدوق: ص۴۸۹. شرح نهج البلاغة: ج۱۴ ص۷۶. تاریخ یعقوبی: ج۲ ص۳۵.

۳. کافی: ج۱ ص ۴۴۰، ۴۴۹. بحار الانوار: ج۱۹ ص۱۴، ۶۹، ج۲۲ ص۲۶۰، ج۳۵ ص۱۳۷، ۱۵۸. شرح نهج البلاغة: ج۴ ص۷۰، ج۱۴ ص۱۲۸.

آمنه و ابوطالبعليهم‌السلام حج انجام دهند، و هنگام شهادت به اولاد خود وصیت فرمودند که نایب برای حج از طرف آن بزرگوران بگیرند».(۱)

امام صادق از پدرش از امام سجاد از پدرشعليهم‌السلام نقل می کند که امیرالمؤمنین علیعليه‌السلام در صحن مسجد نشسته و مردم اطرافش جمع بودند؛ که مردی بلند شد و پرسید: ای امیرالمؤمنینعليه‌السلام ! تو در مقام و مرتبه ای هستی که خداوند تو را در آن جایگاه قرار داده، اما پدرت در آتش دوزخ شکنجه می شود!

امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: «آرام باش! خدای داهنت بشکند! سوگند به آن کسی که محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را به حق مبعوث کرد! اگر پدرم برای تمام گناهکاران روی زمین شفاعت کند خداوند شفاعت او را می پذیرد. آیا پدرم در آتش معذب باشد و من که پسرش هستم تقسیم کننده بهشت و دوزخ باشم؟!

سوگند به آن کس که محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را به حق مبعوث کرد! روز قیامت نور ابوطالبعليه‌السلام نور تمام آفریدگان را تحت الشعاع قرار می دهد مرگ پنج نور: نور محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، نور من، نور فاطمهعليها‌السلام ، نور حسنعليه‌السلام ، نور حسینعليه‌السلام و نور امامان از فرزندان حسینعليهم‌السلام . آگاه باش! نور ابوطالبعليه‌السلام از نور ماست، که خداوند آن دو هزار سال پیش از آفرینش حضرت آدمعليه‌السلام آفریده است».(۲)

۲۷ رجب

۱. بعثت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

مبعث مبارک پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درسن ۴۰ سالگی و آغاز نزول قرآن بر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در این روز

____________________

۱. بحار الانوار: ج۳۵ ص۱۶۵. الغدیر: ج۷ ص۳۸۰. الصحیح من السیرة: ج۳ ص۲۴۲. مستدرک الوسائل: ج۸ ص۷۰. شرح نهج البلاغة: ج۱۴ ص۶۸. شبیه این روایت را امام هادیعليه‌السلام هم فرموده اند: مستدرک الوسائل: ج۸ ص۷۰، از الهدایة الکبری. مدینة المعاجز: ج۷ ص۵۳۵. وقایع الایام: ج۱ ص۳۰۳.

۲. مائة منقبة: ص۱۷۴. کنز الفوائد: ص۸۰. احتجاج: ج۱ ص۳۴۱. الغدیر: ج۷ ص۳۸۷. بحار الانوار: ج۳۵ ص۶۹، ۱۱۰. ابوطالبعليه‌السلام حامی الرسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ص۲۰۷. الفضائل (شاذان بن جبرئیل قمی): ص۷۲.

بوده است.(۱)

این روز یکی از اعیاد بزرگ است، و روزی است که حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به رسالت مبعوث گردید و جبرئیلعليه‌السلام بر پیامبری آن حضرت نازل شد. غیر شیعه مبعث را در ۱۷ یا ۱۸ یا ۲۴ ماه رمضان و بعضی در ۱۲ ربیع الاول می دانند.

در این روز صلوات بر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و اهل بیت آن حضرت و نیز زیارت آن حضرت و امیر المؤمنینعليه‌السلام وارد شده است.(۲)

سالیان سال بود که از بعثت انبیاءعليهم‌السلام می گذشت، و هر قوم و قبیله ای با عقیده های مختلف خود زندگی می کردند و در حجاز و مکه آن روز بسیاری بت می پرستیدند: بت سنگی، فلزی، چوبی، و گاهی از جنس خرما. دختران را زنده به گور می کردند. اکثر قبایل در حال جنگ و خونریزی بودند. دنیا غرق در گمراهی و ضلالت بود. تا اینکه چهل سال از ولادت با سعادت اشرف مخلوقات و سرور کائنات حضرت محمّد بن عبداللَّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم گذشت.خداوند آن حضرت را به پیامبری مبعوث فرمود ، و جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و وحی های الهی را با آداب و مراسمی مخصوص به آن حضرت رسانید که در کتب روائی با سندهای مختلف ذکر شده است.

طبق بعضی روایات(۳) هنگامی که آن حضرت از کوه حرا بر می گشتند انوار جلال و عظمت ایشان را فرا گرفته بود، بحدی بود که هیچکس را یارای آن نبود که به آن حضرت نظر کند. از کنار هر درخت و گیاه و سنگ که می گذشت در برابر

____________________

۱. کافی: ج۴ ص۱۴۹. تهذیب الاحکام: ج۴ ص۳۰۵، چ۶ ص۲. اعلام الوری: ج ۱، ص ۴۶. مصباح المتهجد: ص ۷۵۰. مسار الشیعه: ص ۳۷. تاج الموالید: ص۶. العدد القویه: ص ۳۳۷. روضة الواعظین: ص۵۲. بحار الانوار: ج۱۸ ص۱۸۹، ج۹۴ ص۳۷، ۵۱، ج۹۷ ص۱۶۸.وسائل الشیعة: ج۸ ص۱۱۰، ج۱۰ ص۴۴۷. مستدرک الوسائل: ج۶ ص۲۸۸، ج۷ ص۵۱۸. تقویم المحسنین: ص۱۸. اختیارات: ص۳۷. زاد المعاد: ص ۳۶. فیض العلام: ص ۳۲۸.

۲. زاد المعاد: ص ۴۰. بحار الانوار: ج۹۷ ۱۶۸، ۳۷۷.

۳. منتهی الآمال: ج۱ ص۴۷.

آن حضرت خم می شدند و به زبان فصیح می گفتند: «السّلام علیک یا نبی اللَّه، السّلام علیک یا رسول اللَّه ».

هنگامی که آن حضرت داخل خانه حضرت خدیجهعليها‌السلام شدند، از شعاع انوار جمال آن حضرت خانه منور شد. خدیجهعليها‌السلام عرض کرد: ای محمّد، این چه نور است که از شما مشاهده می کنم؟ آن حضرت فرمودند: این نور پیامبری است. سپس خطاب به حضرت خدیجهعليها‌السلام فرمودند: بگو: «لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه ». خدیجهعليها‌السلام عرض کرد: سالهاست من پیامبری شما را می دانم. سپس به وحدانیت خداوند متعال و رسالت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شهادت داد.

در این هنگام آن حضرت فرمودند: «ای خدیجه! احساس سرما می کنم. جامه ای بر من بپوشان ». حضرت جامه بر خود کشید و خوابی د. از جانب حقتعالی ندا رسید:( يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ * قُمْ فَأَنْذِرْ * وَرَبَّكَ فَكَبِّرْ... ) (۱) ؛ «ای جامه به خود پیچیده، برخیز و بترسان مردم را از عذاب پروردگار خود، و تکبیر بگو و پروردگارت را به بزرگی یاد کن».

آن حضرت برخاست و انگشت مبارک در گوش خود گذاشت و فرمود: «اللَّه اکبر، اللَّه اکبر » پس صدای آن حضرت به همه موجودات رسید، و همه با او موافقت کردند.(۲)

پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سه سال پنهانی مردم را به خدای یکتا دعوت می فرمود، و پس از سه سال جبرئیل آمد و عرض کرد: «خداوند متعال امر فرموده که دعوت خویش را آشکار فرمایی ». سپس آن حضرت از کوه صفا بالا رفتند و مردم را انذار فرمودند و دعوت خود را علنی نمودند.(۳)

____________________

۱. سوره مدّثر: آیه ۳-۱.

۲. بحار الانوار: ج ۱۸، ص ۱۹۷- ۱۹۶. منتهی الامال: ج ۱، ص ۴۷. شجرة طوبی: ج۲ ص۲۲۷. العدد القویة: ص۳۳۸. تاریخ دمشق: ج۶۳ ص۱۸.

۳. بحار الانوار: ج۱۸ ص۱۸۶ -۱۷۴.

۲۸ رجب

۱. خروج امام حسینعليه‌السلام از مدینه به سوی مکه

در این روز درسال ۶۰ ه امام حسینعليه‌السلام از مدینه منوره متوجه مکه شدند.(۱) بنابر قولی شب ۲۹ رجب آن حضرت از مدینه خارج شدند.(۲) در این سفر همراه ایشان عقیله بنی هاشم زینب کبری، برادرشان حضرت ابوالفضل العباس، امّ کلثوم، علی اکبر و دیگر اهل بیتعليهم‌السلام بودند. خواهران سیّد الشّهداءعليه‌السلام با عقیله بنی هاشمعليها‌السلام ۱۳ نفر بودند.

بانوان دیگر از منسوبین حضرت، علیا مخدره امّ کلثوم صغری دختر زینب کبریعليها‌السلام که با شوهرش به کربلا آمد و دیگری خواهر امیرالمؤمنینعليه‌السلام جمانه دختر ابوطالبعليه‌السلام . همچنین۹ کنیز با حضرت از مدینه خارج شدند و۱۰ نفر غلام با حضرت بودند. چند نفر از همسران امام مجتبیعليه‌السلام و۱۶ نفر از اولاد دختر و پسر امام مجتبیعليه‌السلام و خانواده مسلم بن عقیلعليه‌السلام و دیگر اصحاب و بستگان حضرت نیز همراه بودند.

لوازم و سواری هایی که داشتند عبارت بود از۲۵۰ اسب ،۲۵۰ ناقه .از این تعداد، ۷۰ ناقه برای حمل خیمه ها،۴۰ ناقه برای حمل دیگ و ظروف و ادوات ارزاق،۳۰ ناقه برای حمل مشکهای آب،۱۲ ناقه برای جامه ها و دراهم و دنانیر،۵۰ ناقه برای حمل۵۰ هودج تعبیه شده برای حمل مخدرات و علویات و اطفال و ذراری و خدمتگزاران و کنیزان، و بقیه شتران برای حمل وسائل مختلف که مورد لزوم بود.(۳)

____________________

۱. ارشاد: ج ۲، ص ۳۴. اعلام الوری: ج ۱، ص ۴۳۵. بحار الانوار: ج ۴۴، ص ۳۲۶. روضة الواعظین: ص۱۷۱. اختیارات: ص۳۷. وقائع الایام: ج۱ ص۳۳۶. مقتل الحسینعليه‌السلام : ص ۷. تاریخ طبری: ج۴ ص۲۵۲.

۲. فیض العلام: ص ۳۲۹.

۳. از کتاب مدینه تا مدینه: ص ۷۷ تا ۹۰. برای اطلاع بیشتر به کتابهای «بیت الاحزان» عبدالخالق بن عبدالرحیم یزدی، قمقام زخار، معالی السبطین، (ابومخنف)، ریاض القدس، بحار الانوار، تاریخ اعثم کوفی مراجعه شود.