تقویم شیعه

تقویم شیعه9%

تقویم شیعه نویسنده:
محقق: عبدالحسين نيشابورى
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: تاریخ اسلام

تقویم شیعه
  • شروع
  • قبلی
  • 465 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 35316 / دانلود: 13312
اندازه اندازه اندازه
تقویم شیعه

تقویم شیعه

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.


در تنظيم كتاب حاضر نكات زير در نظر گرفته شده است :
۱. تقسيم اصلى كتاب بر اساس ماه هاى دوازده گانه قمرى در ۱۲ بخش ‍ است. در هر بخش روزهاى هر ماه عنوان اصلى قرار داده شده، و وقايع هر روز با شماره گذارى و عنوان فرعى آورده شده است.
۲. در پايان روزهاى هر ماه به ذكر وقايعى مى پردازيم كه در آن ماه رخ داده ولى روز آن تعيين نشده است.
۳. در اكثر ولادت ها و شهادتها قولهاى نادر و خلاف مشهور وجود دارد، كه ما با انتخاب قول اقوى بقيه اقوال را در ذيل آنها يادآور شديم. در مواردى مانند شهادت حضرت زهرا عليهالسلام  كه چند روز در سال رسما مطرح است همه آنها ذكر مى شود.
۴. وقايع مذكور در اين تقويم از ولادت پيامبر صلی الله علیه و آله تا آغاز غيبت كبرى است.
۵. همچنين وقايع تاريخى بسيارى با سند و مدرك وجود دارد، كه به خاطر ربط نداشتن به معصومين عليهمالسلام  ذكر نشده است.
۶. در برخى موارد با توجه به اهميت آنها تفصيل بيشترى داده شده است.
۷. در آغاز هر بخش خلاصه اى از وقايع آن ماه و دورنمايى از آنها ذكر شده است.
اميد است اين تقويم، به پيوند زندگى هايمان با اهل بيت عصمت و طهارت عليهمالسلام  تحكيم بيشترى ببخشد، و با تذكر روزهاى غم آنان اندوهناك و با ياد روزهاى خوش آنان شاد باشيم. در اعتقاد ما لذت بردن از زندگى اين گونه است، و معنادار بودن زندگى جز اين نيست.

مادر ایشانحضرت رباب عليها‌السلام است که با هم در واقعه کربلا حضور داشتند، و همراه با اسرا به کوفه و شام رفتند.

آن حضرت فقط با پسر عموی خود جناب عبد الله گسر امام مجتبیعليه‌السلام ازدواج نمود و ادعاهای دیگر در این زمینه مردود است. لازم به یادآوری است که امام مجتبیعليه‌السلام چند پسر به نام عبدالله داشته که آخرین آنها در کربلا در قتلگاه به شهادت رسیده، و این عبدالله برادر اوست.(۱)

در صبح روز رحلتش محمد بن عبداللَّه (نفس زکیه) چهار صد دینار عطر و عود خرید و پیرامون تابوت آن حضرت در مجمره ها سوزانید. خالد بن عبدالملک حاکم مدینه که در نظر داشت با به تعویق انداختن تشییع جنازه بر اثر گرمی هوا به بدن مطهر جسارت شود، گفت: «صبر کنید من برای نماز خواندن بر جنازه می آیم»، ولی نیامد. لذا جنازه مبارک آن حضرت تا شب دفن نشد. پس از آن حضرت سجادعليه‌السلام و به قولی یحیی بن حسنعليه‌السلام و به قولی محمد بن عبداللَّه نفس زکیه بر جنازه آن حضرت نماز خواندند و آن حضرت را با احترام به خاک سپردند.(۲)

۸ ربیع الاول

۱. شهادت امام عسکریعليه‌السلام

امام حسن عسکریعليه‌السلام درسال ۲۶۰ ه در سن ۲۸ سالگی به دست معتمد عباسی به شهادت رسید.(۳) قول دیگر ۱۳ محرم است.(۴) معتمد به عباسیین سفارش می کرد که بر

____________________

۱. العقیلة و الفواطم علیهن السلام: ص۱۸۷-۱۸۵.

۲. فیض العلام: ص۲۰۶-۲۰۵. ریاحین الشریعة: ج۳ ص۲۸۲-۲۸۰. انساب الاشراف: ص۱۹۷.

۳. کافی: ج۱ ص۵۰۳. کمال الدین: ص۴۷۴. دلائل الامامة: ص۴۲۴. ارشاد: ج۲ ص۳۳۶، ۳۱۳. کشف الغمة: ج۲ ص۴۰۲. مستجاد: ص ۲۲۶. اقبال الاعمال: ج۳ ص ۱۳. فیض العلام: ص ۲۰۷. زاد المعاد: ص ۳۳۶. مصباح کفعمی: ج ۲، ص ۵۲۳. بحار الانوار: ج ۵۰، ص ۳۳۴، ج۹۵ ۳۵۶-۳۵۵. مناقب آل ابی طالبعليهم‌السلام : ج۴ ص۴۵۵. تقویم المحسنین: ص۱۶. روضة الواعظین: ص۲۵۱. تاج الموالید: ص۵۸.

۴. تهذیب المقال: ج۳ ص۵۳۲. خاتمة المستدرک: ج۱ ص۲۲۲. معجم الرجال الحدیث:ج۲ ص۱۳۹.

آن حضرت تنگ بگیرند. او و معتز و مهتدی چندین مرتبه امام عسکریعليه‌السلام را حبس کرد.(۱)

آن حضرت۲۲ ساله بودند که امام هادیعليه‌السلام به شهادت رسیدند، و مدت امامت آن حضرتشش سال بود. در شبی که فردای آن روز به شهادت رسیدند نامه های زیادی به مردم مدینه نوشته بودند.

هنگام نماز صبح، بعد از آنکه امام عصرعليه‌السلام آن حضرت را وضو دادند و جوشانده ای به حضرتش دادند، به شهادت رسیدند.(۲)

وقتی مردم سامرا با خبر شدند، همه بازارها بسته شد و مردم کنار منزل آن حضرت جمع شدند. وزراء و اتباع خلیفه و بنی هاشم و علویات داخل منزل بودند.در سامرا صدای شیون و گریه از هر سو به گوش می رسید و قیامتی بر پا شده بود .(۳)

امام زمانعليه‌السلام آن حضرت را غسل داده بعد از کفن آن حضرت بدن مطهر را جهت نماز آوردند. جعفر برادر حضرت جلو آمد که بر بدن مبارک نماز بخواند. همین که خواست تکبیر بگوید امام زمانعليه‌السلام در حالی که طفلی گندمگون، پیچیده موی، گشاده دندان مانند پاره ماه بود از حرم بیرون آمد و ردای جعفر را کشید و او را از آن مکان دور کرد و بر پدر بزرگوارش نماز خواند، وآن حضرت را نزد قبر پدر بزرگوارش حضرت هادی عليه‌السلام دفن نمودند .(۴)

جعفر این واقعه را برای معتمد نقل کرد. همه جا را در جستجوی حضرت گشتند، ولی اثری از آن حضرت ندیدند.

____________________

۱. کافی: ج۱ ص۵۱۳. قلائد النحور: ج رجب ص۱۴۴. الامام العسکریعليه‌السلام (شاکری): ص۴۷۴-۴۵۴. بحارالانوار: ج۵۰ ص۳۰۸، ۳۰۹.

۲. کمال الدین: ص۴۷۳. الغیبة (شیخ طویس): ص۲۷۳. بحار الانوار: ج ۵، ص ۳۳۱، ج۵۲ ص۱۶. معجم احادیث الامام المهدیعليه‌السلام : ج۴ ص۲۵۴.

۳. کافی: ج۱ ص۵۰۵. بحار الانوار: ج۵۰ ص۳۲۸، ۳۳۲.

۴. کمال الدین: ص ۴۷۵. بحار الانوار: ج۵۰ ص۳۳۲.

در سال شهادت امام عسکریعليه‌السلام سال ۲۶۰ ه محدث جلیل جناب فضل بن شاذان نیشابوری از دنیا رحلت فرمود.او صاحب ۱۸۰ تألیف است و امام عسکریعليه‌السلام سه بار بر او رحمت فرستاده اند.(۱)

۹ ربیع الاول

۱. آغاز امامت حضرت ولی عصرعليه‌السلام

آغاز امامت حضرت صاحب الامرعليه‌السلام و غیبت صغرای آن حضرت پس از شهادت امام عسکریعليه‌السلام است، که تنها فرزند آن حضرت بودند.(۲)

این روز عید شیعه و اولین روز امامت و خلافت آخرین خلیفه و حجّت بر حق و منجی عالم بشریّت حضرت بقیه ا للَّه الاعظمعليه‌السلام در سال ۲۶۰ ه است.

این روز روز شادی اهل بیتعليهم‌السلام و انبیاء و ملائکه و ساکنان اعلی علیین و دوستان امیر المؤمنینعليه‌السلام و اولاد طاهرین ایشان است چرا که در این روز دعا های حضرت صدیقه کبری فاطمه زهراعليها‌السلام به اجابت رسید.(۳) روزی عظیم الشأن است و روز سرور شیعه و عید بزرگ آنهاست. حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم این روز را عید قرار داده و امر کرده است که مردم نیز عید قرار دهند و اعمال آن را به جا آورند.

کسی که در این روز انفاق کند، خداوند او را می آمرزد. در این روز اطعام برادران دینی و خوشبو کردن آنان و توسعه بر اهل و عیال و پوشیدن لباس جدید و

____________________

۱. اختیارات معرفة الرجال: ج۲ ص۸۲۱-۸۱۷. وسائل الشیعة: ج۳۰ ص۴۴۷. تتمة المتنهی: ص۳۵۱-۳۵۰. خلاصة الاقوال: ص۲۲۹.

۲. ارشاد: ج ۲، ص ۳۳۶. کشف الغمه: ج ۲، ص ۴۰۲. المستجاد من الارشاد: ص ۲۲۶. اقبال: ج۳ ص۱۱۴. فیض العلام: ص ۲۱۱. زاد المعاد: ص ۳۳۴. مفاتیح الجنان: اعمال ماه ربیع الاول.

۳. دلائل الامامة: ص۱۱۹. زاد العماد: ص۳۳۸. وقایع الایام: ج ربیع الاول: ص۵۹. مستدرک سفینة البحار: ج۴ ص۶۷. المحتضر: ص۵۴. مجمع النورین: ص۲۳۳. بحار النوار:ج۳۱ ص۱۲۶، ج۹۵ ص۳۵۴. الهجوم علی بیت فاطمةعليه‌السلام : ص۳۴۵. رساله فیروزیه. شرح نهج البلاغة: ج۱۶ ص۲۳۵.

شکرگزاری به درگاه خداوند متعال و عبادت نمودن مستحب است.(۱) غسل کردن این روز هم مستحب است.(۲)

فضیلت ها و اسم هایی برای این روز ذکر شده که از جمله آنهاست: عید اللَّه الاکبر، غدیر ثانی، عید فطر دوم، روز فرح شیعه، عید اهل بیتعليهم‌السلام ، روز قتل منافق، روز قبولی اعمال، روز پیروزی مظلوم، روز دوستی مؤمنین، روز پرهیز از کبائر، روز نابودی ضلالت و گمراهی، روز شکرگزاری.(۳)

۲. قتل عمر بن خطّاب

در آخر شب نهم ربیع الاول سال ۲۳ ه عمر بن الخطاب از دنیا رفته است(۴) ، و قول اهل سنّت روز چهارشنبه ۲۶ ذی الحجه است.(۵)

ماجرای قتل عمر

عمر بن خطاب به دست ابولؤلؤ که نامش فیروز و غلام مغیره بن شعبه بود، چند ضربه خنجر خورد که منجر به مرگ او شد.(۶)

____________________

۱. مصباح کفعمی: ج ۲، ص ۵۹۶. زاد المعاد: ص ۳۴۴-۳۳۴. بحار الانوار: ج ۳۱، ص ۱۱۹ (از زوائد الفوائد)، ج۵۵ ص۳۷۲، ج۹۵ ص۱۸۹. فیض العلام: ص ۲۱۱. مفاتیح الجنان: اعمال ماه ربیع الاول.

۲. المحتضر: ص۵۴. بحار الانوار: ج ۳۱، ص ۱۲۶، ج۹۵ ص۳۵۴. عروة الوثقی: ج۱ ص۴۶۱. مستمسک العروة: ج۴ ص۲۸۱.

۳. المحتضر: ص۵۵-۴۵، بحار الانوار: ج ۳۱، ص ۱۲۹-۱۲۱، ج۹۵ ص۳۵۶-۳۵۱، زاد المعاد: ص۳۴۴-۳۳۴، موسوعة الامام جوادعليه‌السلام : ج۲ ص۶۵۰.

۴. مدینه المعاجز: ج ۲، ص ۹۷. اقبال: ج۳ ص۱۱۴. المحتضر: ص۴۵. بحار الانوار: ج۳۱ ص۱۲۰-۱۱۹، ۱۳۲، ج۵۵ ص۳۷۲، ج۹۵ ص۱۹۹، ۳۵۵. مستدرک سفینة البحار: ج۴ ص۶۸، ج۵ ص۲۱۰. اختیارات: ص۳۴. زاد المعاد: ص۳۳۵. جنات الخلود: ص۴۴. قلائد النحور: ج ربیع الاول ص۵۹. تقویم الائمةعليهم‌السلام : ص۷۸. رساله فیروزیه، شاخه طوبی، اَسیاب تبرّی، فصل الخطاب فی تاریخ قتل عمر.

۵. اخبار الطول: ص۱۳۹. طبقات الکبری: ج۳ ص۳۶۵. شرح نهج البلاغة: ج۱۲ ص۱۸۴. تاریخ دمشق: ج۴۴ ص۴۶۳. اسد الغابة: ج۴ ص۷۷.

۶. توضیح المقاصد: ص۳۳. العدد القویة: ص۳۲۸. بحار الانوار: ج۹۵ ص۱۹۹. فیض العلام: ص۱۲۹.

بنابر مشهور(۱) هنگامی که ابولؤلؤ ضربه ها را بر عمر زد و خواست فرار کند، عده ای مانع شدند، و۱۲ نفر را مجروح کرد که شش نفر از آنها مردند .(۲)

عمر در بستر مرگ

هنگامی که عمر را به خانه بردند مقداری نبیذ آوردند و او خورد ولی از قسمتهای ضربت خورده خارج شد و معلوم نشد از کجا خارج شده زیرا با خون هم رنگ بود. لذا عده ای گفتند: خلیفه شیر بخورد زیرا سفید است و معلوم می شود. شیر را خورد و از محل ضربه ها خارج شد. حاضرین برای دل گرمی گفتند: «مانعی ندارد، ضرری نمی زند»! اما ضربه های جناب ابولؤلؤ کارگر شد و به خلیفه سابق ملحق شد.

درروز سوم در جنب ابوبکر دفن شد.(۳)

او در حالی در کنار رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دفن کردند که چندی پیش از آن خودشان حدیثی را به پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نسبت داند که فرموده است: «نحن معاشر الانبیاء لا نورّث و ما ترکناه صدقة»! یعنی ما گروه پیامبران ارثی باقی نمی گذاریم و هر آنچه باقی می گذاریم و هر آنچه که باقی گذاشتیم صدقه است!!

پس چگونه آن دو را در خانه ای که پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آن را صدقه گذارده بودند دفن کردند؟ یا اینکه فقط این منع ارث مخصوص دختر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بود و همسرانش از این قاعده مستثنی بودند؟ و در این صورت هم اگر زنان از اموال غیر منقول ارث می بردند باز هم کافی نبود؛ زیرا یک هشتم ارث پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اگر در بین همسرانش تقسیم می شد نصیب عایشه و حفصه بیشتر از یک وجب در وجب نبود!!

____________________

۱. زاد المعاد: ص ۳۴.

۲. بحار الانوار: ج ۳۱ ص۱۱۳، ج۹۵ ص۱۹۹. اسد الغابة: ج۴ ص۲۵۶. تاریخ المدینة ج۳ ص۹۰۰. صحبح بخاری: ج۴ ص۲۰۴.

۳. الغدیر: ج۶ ص۲۵۷۰. تاریخ الخلفاء: ص ۱۳۴-۱۳۳. شرح نهج البلاغة: ج۱۲ ص۱۸۶.

با همه این مطالب چرا آن دو را کنار رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دفن نمودند ولی گذاشتند فرزند و ریحانه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم امام حسن مجتبیعليه‌السلام را کنار آن بزرگوار دفن نمایند و حتی اجازه ندادند که جنازه آن حضرت را برای طواف کنار قبر جدشان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ببرند!!!

عُمَر مدتده سال و شش ماه و چهار شب خلافت کرد. او اولین کسی بود که نام خود را امیر المؤمنین گذاشت، و ابوموسی اشعری اولین نفری بود که او را در منبر به این نام خطاب کرد.(۱)

بدعت عمر برای آینده خلافت

عمر به ابن عباس گفت:(۲) این خلافت را به چه کسی واگذار کنم؟ او علی بن ابی طالبعليه‌السلام را پیشنهاد کرد و گفت: شجاعت و فضیلت و قرابت و سبقت در اسلامش معلوم است. عمر گفت: در طبع او مزاح است! ابن عباس گفت: در باره عثمان چه می گوئی؟ عمر گفت: اگر او خلیفه شود بنی امیّه را بر گرده مردم مسلّط می نماید.

ابن عباس گفت: در باره طلحه چه می گوئی؟ عمر گفت: مردی متکبر است و پیامبر را با کلامی که روز نزول آیه حجاب گفت آزرده است. او هنگام نزول آیه حجاب گفته بود: «وقتی از دنیا برود ما زنانش را به عقد خود در می آوریم ».

ابن عباس گفت: در باره زبیر بن عوام چه می گویی؟ گفت: او مرد شجاعی است. ولی بسیار بخیل است. مردی بدخو و مفسد است، که گاهی انسان و گاهی کافر است. در مورد سعد وقاص گفت: مردی متکبر و متعصب است و به کار خلافت نمی آید.

____________________

۱. تتمه المنتهی: ص ۱۱. مستدرک سفینة البحار: ج۵ ص۲۱۰.

۲. الغدیر: ج۵ ص۳۶۴، ج۷ ص۱۴۴. بحار الانوار: ج۳۱ ص۶۲، ۳۵۴، ۳۴۹. مواقف الشیعة: ج۱ ص۱۴۹، ج۲ ص۲ ص۱۹. احتجاج: ج۲ ص۱۵۳. منتخب التواریخ: ص۱۵۳. فیض العلام: ص۱۴۳. شرح نهج البلاغة: ج۶ ص۳۲۷-۳۲۶، ج۱۲ ص۵۱، ۲۵۹. کنز العمال: ج۵ ص۷۳۷. تاریخ المدینة: ج۳ ص۸۸۰.

ابن عباس گفت: در مورد عبدالرحمن نظرت چیست؟ عمر گفت: او مرد ضعیف القلبی است.

عمر هنگام مرگ امر خلافت را به شوری واگذار کرد و ابوطلحه انصاری را طلبید و به او گفت: بعد از مرگ من با پنجاه نفر از انصار با شمشیرهای کشیده شش نفر را در خانه عایشه حاضر کنید: علی بن ابی طالبعليه‌السلام ، عثمان، طلحه، زبیر، سعد بن ابی وقاص عبدالرحمن بن عوف. آنگاه سه روز آنها را مهلت دهید، و بعد از آن اگر چهار یا پنج نفر بر نظری متفق شدند و دو یا یک نفر مخالفان آنان بودند، مخالفان را به قتل برسانید، و اگر سه نفر نظری داشتند و سه نفر نظر دیگری داشتند، آن طرف که عبدالرحمن بن عوف در اوست مقدم بدارید و سه نفر دیگر را گردن بزنید، واگر بعد از سه روز بر امری اتفاق نکردند، هر شش نفر را گردن بزنید .

شورای بعد از مرگ عمر

بعد از مرگ عمر شوری در خانه عایشه تشکیل شد، و زبیر بن عوام پسر صفیه حق خود را به پسر دائی خود امیر المؤمنینعليه‌السلام بخشید! طلحه بن عبیداللَّه هم حق خود را به عثمان بخشید!! سعد بن ابی وقاص هم حق خود را به عبدالرحمن بن عوف بخشید.

عبدالرحمن به مسجد آمد و در جمع اصحاب به امیر المؤمنینعليه‌السلام عرض کرد: منبیعت می کنم با شما به این شرط که عمل کنی به کتاب خدا و سنّت پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و روش ابوبکر و عمر! امیر المؤمنینعليه‌السلام فرمودند:بلکه طبق کتاب خدا و سنّت پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و اجتهاد و رأی خود عمل می کنم .

عبدالرحمن این کلمات را سه بار به عثمان گفت، و عثمان قبول کرد. بار سوم عبدالرحمن با عثمان بیعت کرد و دیگران هم بیعت کردندغیر از بنی هاشم و جمعی از بزرگان صحابه مثلعمار بن یاسر ومقداد بن اسود که بیعت نکردند.(۱)

____________________

۱. بحارالانوار: ج۳۱ ص۶۰، ۴۰۷-۳۱۵، ج۳۸ ص۱۷۷. النص و الاجتهاد: ص۳۸۳. تاریخ یعقوبی: ج۲ ص۱۶۰. صرح نهج البلاغة: ج۱ ص۱۸۵.

اینک جا دارد چند سؤال مطرح شود:

عُمَر در دوران جوانی به چه کاری مشغول بوده و در سفرهای تجارتی چه شغلی داشته است؟

در جنگ حدیبیه و جاهای دیگر چه کسی به پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اعتراض کرد؟

چه کسی نسبت هذیان به پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم داد؟

چه کسی در خانه امیر المؤمنینعليه‌السلام را آتش زد و گفت: «قصد دارم خانه را با اهلش بسوزانم، اگرچه فاطمه در آن باشد»؟

چه کسی محسن بن علیعليه‌السلام را کشت؟

چه کسی به قنفذ دستور داد تا به دختر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تازیانه بزند؟(۱)

چه کسی ابوبکر را به غصب فدک ترغیب کرد و شهادت امیر المؤمنینعليه‌السلام و امّ ایمن و حسنینعليهما‌السلام را رد کرد؟

چه کسی قباله فدک را از حضرت صدیقهعليها‌السلام گرفت و جسارت به صورت مبارک آن حضرت کرد؟

اولین کسی که دست روی دست گذاشتن را در نماز احداث کرد که بود؟

اولین کسی که خلافت را به شوری حواله نمود چه کسی بود؟

اولین کسی که با همراهی ابوبکر سهم ذوی القربی را نداد چه کسی بود؟

اولین کسی که روز عید غدیر با علی بن ابی طالبعليه‌السلام بیعت کرد و گفت: «بخ بخ یابن ابی طالب، اصبحت مولای و مولی کل مؤمن و مؤمنه» چه کسی بود؟

اولین کسی که از کوزه نصاری وضو گرفت و آنها را پاک می دانست چه کسی بود؟

اولین کسی که شهادت مملوک را از درجه اعتبار ساقط کرد چه کسی بود؟

اولین کسی که متعه حج و متعه نساء را حرام کرد چه کسی بود؟(۲)

____________________

۱. کتاب سلیم بن قیس هلالیرحمه‌الله . الهجوم علی بیت فاطمةعليها‌السلام . مأساة الزهراعليها‌السلام . فاطمة الزهراعليها‌السلام بهجة قلب مصطفیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم . بحار الانوار: ج۴۳. العوالم ج فاطمة الزهراءعليها‌السلام . الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهراءعليها‌السلام . و...

۲. الغدیر: ج۶ ص۲۱۳-۱۹۸.

اولین کسی که دستور داد نافله های ماه رمضان به جماعت خوانده شود چه کسی بود؟

اولین کسی که گفت عجم ها از یکدیگر ارث نمی برند چه کسی بود؟(۱)

چرا هنگامی که شخصی از کوزه خلیفه خورد مست شد؟!!(۲)

چه کسی بود که وقتی پس از مرگش یک هشتم مال او را به چهار زن او قسمت کردند به هر زنی ۸۳۰۰۰ دینار رسید؟

چه کسی گفت: همه مردم از من باسوادترند حتّی پیرزنها؟!(۳)

از چه کسی هرگاه سؤال می کردند و در جواب فرو می ماند، می گفت: اشتغال به دلالی و خرید و فروش، مرا مانع از یاد گرفتن مسائل شد؟

اینکه در کتب تاریخ با عبارتهای مختلف ذکر شده که عمر بن خطاب حسب وصیت ابوبکر به خلافت مسلمین نصب شده جایچند سؤال دارد:

۱. آیا وصیت ابوبکر نافذ است و وصیت اشرف مخلوقات خاتم الانبیاءصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در غدیر و غیر غدیر نافذ نیست؟

____________________

۱. الغدیر: ج۶ ص۱۸۷. کتاب سلیم بن قیس هلالیرحمه‌الله : ج۲ ص۴۷۰. بحارالانوار: ج۳۱ ص۴۰، ج۳۳ ص۳۶۲. النص و الاجتهاد: ص۲۶۷. کتاب موطّاء: ج۲ ص۵۲۰. المدونیة الکبری: ج۳ ص۳۳۸، ۳۶۵، ۳۸۳. تحفة الاحوذی: ج۱ ص۶۳. کنز العمال: ج۱۱ ص۲۹. المحلّی: ج۹ ص۳۰۳.

۲. الغدیر: ج۶ ص۲۵۸-۲۵۷. ماذا تفعلون؟: ص۵۳۹. احکام القرآن جصّاص: ج۲ ص۵۸۱. سنن دارطنی: ج۴ ص۱۷۴. نصب الرایة: ج۴ ص۱۶۱. العقد الفرید: ج۳ ص۴۱۶. الجوهر النقی: ص۳۰۶. کنز العمال: ج۵ ص۵۱۷. المنصف (صنعانی): ج۹ ص۲۲۴.

۳. درباره این عبارت و نظایر آن به منابع زیر مراجعه شود: الغدیر: ج۶ ص۹۸-۹۵، ۱۰۷-۱۰۴، ۱۱۱، ۱۴۴. بحار الانوار: ج۳۰ ص۶۶۰-۶۶۵، ۶۹۷. خلاصة عقبات الانوار: ج۳ ص۱۸۴. نفحات الازهار: ج۳ ص۱۷۲-۱۷۱. تقریب المعارف: ص۳۱۹، ۳۴۶. المستر شد: ص۵۳۰، ۵۴۸. التعجب من اغلاط العامة: ص۶۰ (۱۴۲). شرح الاخبار: ج۲ ص۳۲۹. شرح نهج البلاغة: ج۱ ص۱۸۲، ج۱۲ ص۱۵، ۲۰۸، ج۱۷ ص۱۷۱. کشف الخفاء: ج۱ ص۲۶۹، ۳۸۸، ج۲ ص۱۱۷، ۱۱۸. علل الدار قطنی: ج۲ ص۲۳۹. مجمع الزوائد: ج۴ ص۲۸۴. المبسوط: ج۱۰ ص۱۵۳. سنن بیهقی: ج۷ ص۲۳۳. کنز العمال: ج۱۶ ص۵۳۷، ۵۳۸. عمر بن خطاب: ص۱۳۰-۱۲۷، ۲۲۸، ۲۵۳. المنصف (ابن ابی شیبة): ج۷ ص۸۱. الدر المنثور: ج۲ ص۱۳۳. فتح القدیر: ج۱ ص۴۴۳. تفسیر ابن کثیر: ج۱ ص۴۷۸. تفسیر قربطی: ج۸ ص۹۹، ج۱۵ ص۱۷۹. سبل السلام: ج۳ ص۱۴۹. الاحکام (ابن حزم): ج۲ ص۲۳۷.

۲. آیا پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در هنگام رحلت نفرمود کاغذ و قلم بیاورید تا بگویم و نوشته شود مطلبی که بعد از من اختلاف نکنید؟ چرا نسبت هذیان به آن حضرت دادند و کاغذ و قلم نیاوردند و حال آنکه خداوند در قرآن می فرماید: «هرچه آن حضرت می فرمایند وحی است نه از نزد خود».(۱) چطور برای ابوبکر کاغذ و قلم آوردند و کسی اعتراض نکرد. جالب اینکه او بیهوش می شد و به هوش می آمد و بعد از بسم اللَّه عثمان از طرف خودش نوشت خلیفه بعد از ابوبکر عمر است و ابوبکر مخالفتی نکرد؟

۳. قتل عمر بن سعد

عمر بن سعد فرمانده ظالم لشکر یزید در این روز به دست مختار ثقفیرحمه‌الله به درک واصل شد.(۳)

۱۰ ربیع الاول

۱. ازدواجصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم با حضرت خدیجهعليه‌السلام

پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۱۵ سال قبل از بعثت با حضرت خدیجه کبریعليها‌السلام ازدواج نمودند.(۳) از احادیث شیعه و اخبار عامه معلوم می شود که حضرت خدیجه بنت خویلد بن اسد، در علم و اطلاع به کتب آن زمان معروف بوده است. او از زنان قریش، علاوه بر کثرت اموال و املاک و تجارتی که داشت،به عقل و کیاست نیز مزیّت داشت و در آن زمان او را طاهره، مبارکه، سیده نسوان وملکه تطحاء می گفتند. او از کسانی بود که انتظار قدوم پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را می کشید و همیشه از علما علائم نبوّت آن حضرت را جویا می شد.

____________________

۱. سوره نجم: آیات ۴-۳.( وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ )

۲. زاد المعاد: ص ۳۴۴. ریاض العلماء: ج۵ ص۵۰۷.

۳. مسار الشیعة: ص۲۹. مصباح المتهجد: ص ۷۳۲. بحار الانوار: ج ۹۵، ص ۳۵۷ فیض العلام: ص ۲۱۱. قلائد النحور: ج ربیع الاول، ص ۶۷. منتخب التواریخ: ص ۲۰. زاد المعاد: ص ۳۴۴. تقومی المحسنین: ص۱۶. اختیارات: ص۳۴.

هنگامی که خدمت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شرفیاب شد، اول از مهر نبوّت سؤال کرد و آن را زیارت کرد و اشعار فصیح او در مدح رسول گرامی اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و کمال محبتش به آل عبدالمطلب مشهور است که کاشف از علم و ادب و محبّت اوست. در همان روزی که آن حضرت مبعوث به رسالت شد جناب خدیجهعليها‌السلام ایمان آورد.

حضرت خدیجهعليها‌السلام از مال خویش و میراثی که به او رسیده بود به صورت مضاربه تجارت می نمود. چندی نگذشت که از بزرگان تجّار شد به گونه ای که هشتاد هزار شتر زیر بار تجارت او بودند و هر روز اموال او زیادتر می شد. بر بام خانه او قبّه ای از حریر سبز با طناب های ابریشم با تمثالی چند بود که این علامت جلالت آن مخدره بود.

افراد زیادی مانند عقبة بن ابی معیط و ابن ابی شهاب که هریک چهارصد کنیز و غلام و خدمتکار داشتند، و ابوجهل و ابوسفیان و دیگر بزرگان عرب آن روز به خواستگاری آن حضرت آمدند؛ ولی آن حضرت قبول نفرمودند و هیچ شوهری اختیار نکردند و باکره و عذراء بودند(۱) تا سرانجام خودشان در سن ۲۵ یا ۲۸ سالگی(۲) پیشنهاد ازدواج به پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دادند و این ازدواج با آداب و مراسم خاصّی انجام شد.

خداوند دو پسر به نام هایقاسم و عبداللَّه که به آنها طیّب و طاهر هم می گفتند، به آن دو بزرگوار عنایت فرمود و تنها دخترشان فاطمهعليها‌السلام بود، و دیگر دختر خوانده های پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و دختران خواهر خدیجهعليها‌السلام بودند که بعد از فوت پدرشان حضرت خدیجهعليها‌السلام بودند که بعد از فوت پدرشان حضرت خدیجهعليها‌السلام احتیاجاتشان را بر طرف می کرد تا اینکه مادرشان هاله فوت کرد، که تحت سرپرستی پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و حضرت خدیجهعليها‌السلام در خانه خدیجهعليها‌السلام قرار گرفتند. لذا در

____________________

۱. مناقب آل ابی طالبعليهم‌السلام : ج۱ ص۲۰۶. بحار الانوار: ج۲۲ ص۱۹۱. الخصائص الفاطمیةعليها‌السلام : ج۱ ص۴۳۹، ۴۹۷. قاموس الرجال: ج۱۰ ص۴۳۱. ازواج النبیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و بناته: ص۲۹-۲۷. الصحیح من السیرة: ج۲ ص۱۲۲. دلائل النبوة اصفهانی: ص۱۷۸.

۲. الصحیح من السیرة: ج۲ ص۱۵۰-۱۱۷. ازواج النبیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و بناته: ص۳۰.

مردم مشهور شد که آنها دختران رسول خدایندصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم .(۱)

در کرامت و بزرگواری ایشان همین بس که آن حضرت مادر حضرت صدیقه طاهرهعليها‌السلام امّ الائمه المعصومینعليهم‌السلام و همسر امیر المؤمنینعليه‌السلام و جدّه حضرات معصومینعليهم‌السلام است.

حضرت خدیجهعليها‌السلام بیست و چهار سال و یک ماه با پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم زندگی کرد، و تا آن حضرت زنده بود پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم همسر دیگری اختیار نفرمود. همچنین حضرت خدیجهعليهما‌السلام جمیع اموال خود را به پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم واگذار کرد.

عایشه می گوید: کمتر اتفاق می افتاد که پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از خانه بیرون رود وخدیجه عليها‌السلام را به خیر یاد نکند ، چندانکه یک روز آتش حسد من مشتعل شد و گفتم: یا رسول اللَّه، تا کی خدیجه را یاد می کنی؟ او پیرزنی بیش نبوده! خداوند بهتر از او (منظور خودش بوده) به تو مرحمت کرد پ پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از سخن من در غضب شد و فرمود: نه به خدا قسم بهتر از خدیجهعليها‌السلام نصیب من نشده. به من ایمان آورد هنگامی که مردم کافر بودند، و تصدیق نبوّت من نمود در وقتی که مردم مرا تکذیب می کردند، و اموال خود را در اختیار من گذارد در وقتی که مردم مرا از خود دور می کردند.خداوند متعال از خدیجه عليها‌السلام به من فرزندانی روزی کرد و رحم تو را عقیم قرار داد.

۲. مرگ داود بن علی حاکم ظالم مدینه

داود بن علی عموی سفاح در مدینه در دهم ربیع الاول به دعای امام صادقعليه‌السلام هلاک شد، چه اینکه داود بن علی فرمان دادمعلی بن خنیس را که از اصحاب امام صادقعليه‌السلام بود شهید کردند.(۳)

____________________

۱. الاستغاثة فی بدع الثلاثة. مناقب آل ابی طالبعليه‌السلام : ج۱ ص۲۰۶. بحار الانوار: ج۲۲ ص۱۹۱. بنات النبیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اَم ربائبه. التعجب من اغلاط العامة: ص۳۵ (۱۰۱). الصحیح من السیرة: ج۲. ازواج النبیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و بناته. الخصائص الفاطمیةعليها‌السلام : ج۱ ص۴۳۹. خلفیات کتاب مأساة الزهراءعليها‌السلام : ج۶.

۲. ریاحین الشریعه: ج ۲، ص ۲۰۲، ۲۰۷.

۳. زاد المعاد: ص۲۴۴. قلائد النحور: ج ربیع الاول، ص۶۷.

۳. مرگ مالک بن انس

در این روز درسال ۱۷۹ ه مالک بن انس اصبحی، رئیس فرقه مالکی از مذاهب اربعه اهل سنّت از دنیا رفت و در بقیع دفن شد.(۱) مرگ او در ۱۱ و ۱۳ و ۱۴ ربیع الاول هم گفته شده است.(۲) از خصوصیّات او اینکه مدت سه سال بعد از مرگ پدرش در شکم مادر بود و بعد از سه سال به دنیا آمد!!؟(۳)

۴. اولین روز خلافت غاصبانه معاویه

در این روز معاویه ابی سفیان درسال ۴۱ ه خود را به خلافت نشاند، و از مردم بیعت گرفت و او اولین خلیفه بنی امیّه بعد از عثمان بود.(۴)

۱۲ ربیع الاول

۱. ورود پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به مدینه

در غروب این روز پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بعد از هجرت از مکه واردمدینه طیبه شدند، و درقبا

____________________

۱. روضات النجات: ج۷ ص۲۲۴. وقائع الایام: ج۱ ص۳۹۰. وقائع الشهور: ص۷۰. تذکرة الحفاظ: ج۱ ص۲۱۲. التمهید: ج۱ ص۸۷. التعدیل و الترجیح: ج۲ ص۷۶۶. سیر اعلام النبلاء: ج۸ ص۱۳۰.

۲. تذکرة الحفاظ: ج۱ ص۲۱۲. تهذیب الکمال: ج۲۷ ص۱۱۹. تهذیب الاسماء: ج۲ ص۳۶. المنتخب من ذیل الحفاظ: ص۱۴۴. سیر اعلام النبلاء: ج۸ ص۱۳۰.

۳. روضات الجنات: ج ۷، ص ۲۲۴. وقائع الایام: ج۱ ص۳۹۰. فهرست ابن ندیم: ص۲۵۱. تهذیب الکمال: ج۲۷ ص۱۱۹. فیض القدیر: ج۱ ص۴۶. تنویر الحوالک: ص۳. طبقات الحافظ: ص۹۶. مروج الذهب: ج۳ ص۳۵۰. تهذیب الاسماء: ج۲ ص۳۸۶. صفوة الصفوة: ج۲ ص۱۷۷. سنن بیهقی: ج۷ ص۴۴۳. المعارف ابن قتیبه: ص۱۷۰. وفیات الاعیان: ج۴ ص۱۳۷. سیر اعلام النبلاء: ج۶ ص۳۱۹. میزان الاعتدال: ج۳ ص۴۶۶.

۴. منتخب التواریخ: ص۶، ۴۴۸.

۵. تحفة الحوذی: ج۱۰ ص۱۸۹. اسد الغابة: ج۲ ص۱۴. البدایة و النهایة: ج۸ ص۲۰.

۶. العدد القویة: ص۱۲۰. التنبیه و الاشراف: ص۲۰۰. تاریخ طبری: ج۲ ص۱۱۴. طبقات الکبری: ۲/۶.

نزول اجلال فرمود و منتظر ماند تا امیر المؤمنینعليه‌السلام به ایشان ملحق شد، و سپس وارد مدینه شدند؛ چه اینکه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده بودند من وارد مدینه نمی شوم تا اینکه پسر عمویم و دخترم فاطمهعليها‌السلام بیایند.(۱) این در حالی بود که در ۴ ربیع الاول پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در مسیر هجرت ازغار ثور بیرون آمده به طرف مدینه حرکت فرمود.(۲)

۲. انقراض بنی امیه

در این روز با سفاح اولین خلیفه عباسی بیعت شد، و با انقراض دولت بنی مروان،دولت بنی امیه به کلی منقرض شد. البته مروان در۲۷ ذی الحجه کشته شد، ولی در این روز با تأسیس دولت بنی عباس رسماًنام بنی امیه از صفحات خلافت برچیده شد .(۳) اقوال دیگر ۱۳(۴) و ۱۴ ربیع الاول(۵) ، و ۱۲ ربیع الثانی(۶) است.

۳. مرگ معتصم عباسی

در پنجشنبه دوازدهم ربیع الاولسال ۲۲۷ ه دو ساعت از شب گذشته، معتصم عباسی در سامرا به هلاکت رسید. سبب مرگش آن شد که حجامت کرد و سپس تب کرد و به همان تب در ۴۹ سالگی به جهنّم شتافت.

از بزرگترین جرائم او به شهادت رساندن امام جوادعليه‌السلام است. مدت خلافت او ۸ سال و ۸ ماه و ۸ روز بود و و هشتم از خلفای بنی عباس بود. او ۸ پسر و ۸ دختر داشت

____________________

۱. کافی ج۸ ص۳۳۹. مصباح المجتهد: ص۷۳۲. زاد المعاد: ص۳۴۴. مسار الشیعة: ص۲۹. توضیح المقاصد: ص۷. بحار الانوار: ج۱۹ ص۱۰۴، ۱۲۵، ج۹۷ ص۱۶۸. مختصر بصائر الدرجات: ص۱۲۹.

۲. مسار الشیعة: ص۲۸. تقویم المحسنین: ص۱۵. قلائد النحور: ج ربیع الاول، ص۲۱.

۳. مسار الشیعة: ص۵۰. مصباح المجتهد: ص۷۳۲. بحارالانوار: ج۹۵ ص۳۵۷. اقبال: ج۳ ص۱۱۵. مستدرک سفینة البحار: ج۴ ص۶۸. تاریخ دمشق: ج۳۲ ص۲۸۴، ۲۹۷. تاریخ بغداد: ج۱۰ ص۴۹. تاریخ طبری: ج۶ ص۷۸. البدایة و النهایة: ج۱۰ ص۵۶.

۴. تاریخ یعقوبی: ج۲ ص ۳۴۹. شرح نهج البلاغة: ج۷ ص۱۵۴. تاریخ دمشق: ج۳۲ ص۲۷۷، ۲۸۵.

۵. توضیح المقاصد: ج۸. وقائع الشهور: ص۷۴.

۶. تاریخ طبری: ج۶ ص۷۸. البدایة و النهایة: ج۱۰ ص۴۴، ۵۶.

برترى امام مهدى عليه‌السلام

پوشيده نماند که مقام حضرت امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از امامان پيشين، از امام سجّادعليه‌السلام تا پدر بزرگوارش، برتر است، چنان که، از احاديث استفاده مى شود، درميان چهارده معصومعليهم‌السلام ، از نظر درجه برترى، نخست رسول خداست، سپس اميرمؤمنان وفاطمه زهراعليها‌السلام وامام حسن وامام حسينعليهما‌السلام وپس از اينها حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف وبعد از امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف امامان ديگر از امام سجّادعليه‌السلام تا امام حسن عسکرىعليه‌السلام مى باشند.(٣١)

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف داراى شرافت نَسَبى، در رابطه با پدران پاکش مى باشد، واز ناحيه مادر نيز، چنان که گفته شد، به شمعون الصّفا وصی حضرت عيسىعليه‌السلام مى رسد، در نتيجه، سلسله نسبش به بسيارى از پيامبران واوصيا، که يکى از آنها حضرت ابراهيم خليلعليه‌السلام است منتهى مى گردد.

نکته ديگر در برترى مقام حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف همان بس، که در روز ولادتش به وسيله فرشتگان به آسمان ها برده شد.(٣٢)

و در حديث ديگر از امام حسن عسکرىعليه‌السلام نقل شده که: خداوند متعال حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف را با اين سخنش برترى بخشيد: (مرحباً بِکَ عبيدى بکَ نُصرةُ دينى، واظهارُ اَمرِى، ومهديُّ عبادى، آليتُ انِّى بِکَ آخذٌ، وبِکَ اُعّطِى وبِکَ اغفر وبِکَ اُعَذِّبُ؛(٣٣) مرحبا به تو اى بنده من، يارى دين وآشکار شدن فرمان من، وهدايت شدن بندگانم به وسيله تو انجام مى شود، سوگند به خودم ياد کرده ام که به وسيله تو بگيرم، ببخشم، وبه وسيله تو بيامرزم وبه وسيله تو گنه کاران را، عذاب نمايم). چنان که قبلاً ذکر شد.

و اين که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آخرين اوصياى اِلاهى وحجت هاست(٣٤) وبعد از او وصّى به اين معناى خاص نخواهد بود،(٣٥) واو متعهد به بيعت، با هيچ يک از جبّاران نخواهد بود ودست ظلمِ هيچ ستمکار وکافر ومنافقى به او نمى رسد، چنان که به بعضى از اجدادش به خاطر مصلحت اِلاهى نرسيد.

در حديث آمده: هنگامى که امام حسن مجتبىعليه‌السلام با معاويه صلح کرد، عده اى از مردم نزد آن حضرت آمده واو را در مورد بيعت با معاويه سرزنش کردند، امام حسنعليه‌السلام به آنها فرمود: (واى بر شما، شما نمى دانيد که من چه کار مفيدى، انجام داده ام، سوگند به خدا، آنچه انجام داده ام براى شيعيانم بهتر است از آنچه خورشيد بر آن مى تابد وغروب مى کند، آيا نمى دانيد که من امام شما هستم که اطاعتم بر شما واجب است، وبه تصريح رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يکى از دو آقاى اهل بهشتم، آيا نمى دانيد که همه ما بر عهده اش بيعت با طاغوت زمانش رخ مى دهد مگر قائم ما عجل الله تعالى فرجه الشريف که حضرت عيسى روح الله، فرزند مريمعليها‌السلام پشت سر او نماز مى خواند، خداوند متعال، محل تولدش، وشخص او را پنهان مى سازد، تا هيچ کس از جبّاران بيعت او را نطلبد. اين قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف نهمين نفر از فرزندان برادرم حسينعليه‌السلام ، وفرزند بهترين کنيزان خواهد بود، خداوند عمرش را طولانى مى کند، تا به قدرتش او را آشکار سازد، به چهره جوانى که کمتر از چهل سال دارد، تا همه بدانند که خداوند بر همه چيز توانا است).(٣٦)

از امتيازات حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: پس از ظهور، حضرت عيسى بن مريمعليه‌السلام روح وکلمه خدا(٣٧) در نماز جماعت به او اقتدا مى کند، امام صادقعليه‌السلام از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل مى کند که فرمود: (... من ذرّيتى المهدى، اذا خَرَجَ نَزَلَ عيسى بنِ مريمَ لِنُصرَتهِ، فقدَّمَهَ وَصلّى خلفه؛(٣٨) از نسل من حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف است، که وقتى قيام کند، عيسى بن مريم از آسمان به زمين براى يارى او فرود آيد، وآن حضرت را پيشاپيش صفوف قرار مى دهد، ودر نماز به او اقتدا مى کند).

واز محمّد حنفيه نقل شده که گفت: (ما خاندان، داراى شش امتياز هستيم که هيـچ کس از پيشينيان وآيندگان داراى آن نيست، محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سرور رسولان، علىعليه‌السلام سرور اوصيا، ومهدى اين اُمت، که عيسى بن مريم در نماز به او اقتدا مى کند، از ماست).(٣٩)

ودر کتاب عيون اخبار الرّضاعليه‌السلام ، از حضرت رضاعليه‌السلام نقل شده فرمود: (اذا خرج المهدى مِن ولدى نزل عيسى بن مريم فصلى خلفه؛(٤٠) هرگاه فـرزندم مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از نسل من ظاهر شـود، عيسىعليه‌السلام از آسمان فرود آيد ودر پشت سر او نماز مى خواند).

امتياز ديگر حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: هنگام ظهورش نداى عظيمى از آسمان شنيده مى شود، چنان که روايات بسيار به اين موضوع اشاره نموده اند، از جمله: از على بن ابراهيم روايت شده که در تفسير اين آيه( واستمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَريبٍ ) (٤١) وگوش فرا ده ومنتظر چيزى باش که منادى از مکانى نزديک ندا مى دهد، فرمود: (منادى حق به نام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ونام پدرش ندا کند).(٤٢)

در روايت ديگر از امام باقرعليه‌السلام نقل شده فرمود: (منادى حق از آسمان به نام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ندا کند، همه انسان ها در مغرب ومشرق، صداى آن حضرت را مى شنوند، از هراس آن صدا، هر کسى که در خواب است بيدار مى گردد، وهرکس که ايستاده مى نشيند، وهرکس که نشسته است مى ايستد، آن گاه خداوند آنها را که، از اين ندا عبرت گرفتند وجواب مثبت دادند، مشمول رحمتش قرار دهد، صداى اول، صداى جبرئيل روح الأمين است که در ماه رمضان شب جمعه شب ٢٣ اين ماه است). چنان که اين مطلب در کتاب غيبة النّعمانى(٤٣) نيز نقل شده، واحاديث بسيار به آن دلالت دارند.

____________________

پى نوشت ها :

(١) خواهر امام هادىعليه‌السلام . (٢) معمولاً به بانوانى که شريف وپر برکتند در عرب مرسوم ومعمول است چنين بانوانى را با اين لقب (مبارکه) خطاب مى کنند، (ويراستار). (٣) کمال الدين شيخ صدوق، باب ٤٢، ص ٤٣١. باب ماروى فى ميلاد القائم عجل الله تعالى فرجه الشريف حديث٧. (٤) غيبة الطوسى، ص ٢٣٩، بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٦ باب ٣٧ ح ١. (٥) سوه اسراء، آيه ٨١. (٦) سوره قصص، آيه ٥ و٦. (٧) بحار الانوار، ج ٥٣، ص ٣٢٧. (٨) بحار الأنوار: ج ٥١ ص ١٤، ب ١، ح ١٤. (٩) سوره قصص، آيه ١٣. (١٠) بحار، ج ٥١، ص١٤، ب١، ح ١٤. (١١) بحار، ج ٥١، ص١٤، ب١، ح ١٤. (١٢) سوره قصص، آيه ٥. (١٣) بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٧،ب١،ح ٣٧. (١٤) همان، ص ٢٧و ج٤٢، ص ١٦٦، ب٢٤. (١٥) ارهاصات، يعنى نشانه هايى که براى حقانيّت امامت از قبل اتفاق افتاده باشد. (ويراستار). (١٦) دومين نايب خاص امام زمان ـ عج. (١٧) معادل ٣٢٧٦ کيلوست. (١٨) بحارالانوار، ج ٥١، ص٥ باب١ ح٩. (١٩) سوره حجرات، آيه ١٣. (٢٠) بحار الانوار، ج ٧٤، ص ٩٠. (٢١) بحار الانوار، ج ٧٣، ص ٣٥٠. (٢٢) بحار الانوار، ج ١٠، ص ١٧٠. (٢٣) غيبت صغرا از سال ٢٦٠ هـجرى تا سال ٣٢٩ حدود ٧٠ سال بود که نُواب خاص چهارگانه امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف در اين زمان، به تناوب، واسطه بين آن حضرت و شيعيان بودند. (٢٤) محمّد بن حسين عاملى متوفاى سال ١٠٣٠ هـ ق. (٢٥) سيد محمد باقر حسينى گرگانى معروف به محقق داماد، متوفاى سال ١٠٤٠ هـ ق از فلاسفه بزرگ، و محققين فقها و مراجع عصر صفويه بود. (مترجم). (٢٦) سليمان بن عبدالله ماحوزى بحرانى، از علماى محقق و متبحر، صاحب تأليفات بسيار، متوفاى ١١٢١ هـ.ق که در (دونج) يکى از روستاهاى ماحوز در مقبره ميثم بن معلى به خاک سپرده شد (فوائد الرّضويه محدث قمى، ص ٢٠٥). مترجم. (٢٧) مؤلف معظم قُدّس سره در موسوعة الفقه، ج ٩٣، کتاب المحرمات، ص ١٩٨ مى نويسد: (ظاهر اين است که تلفظ به نام مبارک امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف حرام نيست، گرچه بعضى از فقها به دليل بعضى از روايات آن را حرام مى دانند، مانند: روايت صحيح ابى رئاب از امام صادقعليه‌السلام (وسائل الشيعه، ج ١٢، ص ٤٨٦، حديث٤ باب ٣٣) وروايت صحيح ديگر در همين کتاب (ص ٤٨٦، حديث ٦) و چند روايت ديگر. ولى ظاهر اين روايت بيان گر حرمت در موارد تقيّه است، چنان که بعضى از روايات به اين مطلب دلالت دارد، و در روايت حسن عمرى آمده: (توقيعى از ناحيه مقدسه امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف با خطى که مى شناختم صادر شد که آن حضرت نوشته بود: کسى که نام مرا در حضور مردم ببرد، لعنت خدا بر او باد) (وسائل الشيعه، ج١٢، ص ٤٨٦، حديث ١٣ باب ٣٣) به هر حال قول به حرمت مشکل است، واحتياط در ترک نام بردن آن حضرت است). (٢٨) کمال الدين، ص ٢٨٦. باب مااخبر النبىعليه‌السلام من وقوع الغيبة بالقائم عجل الله تعالى فرجه الشريف. (٢٩) غيبة الطّوسى، ص ٢٦٦. (٣٠) کمال الدين، ص ٢٥٧، باب ٢٤، حديث ٢. باب ماروى عن النبى صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فى النص على القائم عجل الله تعالى فرجه الشريف وانه الثانى عشر من الأئمةعليهم‌السلام . (٣١) در اين باره به دو کتاب (من فقه الزهرا سلام الله عليها)، ج١، مقدمه، وافضل اُسوةٌ للنّساء) مراجعه کنيد. (٣٢) کمال الدين، ص ٤٢٨. (٣٣) بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٧، حديث ٣٧، وج ٥٢، ص ١٦٦. باب ٢٤. (٣٤) کمال الدين، ص ٤٤١، غيبة الطوسى، ص ٢٤٦و ٢٧٣. الصراط المستقيم، ج٢ ص ٢١٠ ب ١١، مصباح الکفعمه، ص ٤٩٧ زيارة المهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف، مصباح المتهجد: ص ٣٢٨، الخرائج: ص ٤٥٨. (٣٥) همان مدرک، ص ٤٤ وباب ٣٠٣ و٣١٦. (٣٦) کمال الدين، ص ٣١٦، باب ٢٩ باب ما اخبر به الحسن بن على بن ابى طالبعليه‌السلام من وقوع الغيبة بالقائم عجل الله تعالى فرجه الشريف. (٣٧) همان مدرک، ص ٧٧، ٢٥٠، ٢٨٠، ٢٨٤، ٣٣٠، ٣٣١، ٣٤٥ و٥٢٧. (٣٨) امالى شيخ صدوق، ص ٢١٩، مجلس ٣٩، حديث ٤. (٣٩) خصال شيخ صدوق، ص ٣٢٠. (٤٠) عيون اخبار الرّضا، ج ٢، ص ٢٠٢. (٤١) سوره ق، آيه ٤١. (٤٢) تفسير القمّى، ج٢، ص ٣٢٧. (٤٣) غيبة النعمانى، ص ٢٥٣ و٢٥٤.

دگرگونى حرکت افلاک

هنگام ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف سرعت افلاک (ستارگان وزمين) کُند وکاهش مى يابد در روايتى که از امام باقرعليه‌السلام نقل شده، آن حضرت فرمود: (هنگامى که قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف قيام کند به سوى کوفه حرکت مى کند، ودر کوفه هفت سال که طول هر سال آن معادل ده سال از سال هاى شماست (در مجموع هفتاد سال) سکونت نمايد، سپس آنچه را که خدا بخواهد انجام مى دهد).

راوى گويد: به آن حضرت عرض کردم: فدايت گردم: (چگونه بر طول سال ها افزوده مى شود؟) در پاسخ فرمود: (خداوند متعال به فلک (ستاره) فرمان مى دهد که توقّف کند واز سرعت خود بکاهد، ودر نتيجه روزها وسال ها طولانى گردد).

او مى گويد: به امام باقرعليه‌السلام عرض کردم: مردم مى گويند: (اگر فلک وستاره اى در مسير دائمى خود دگرگون شود، تباه ونابسامان مى شود).

امام باقرعليه‌السلام فرمود: اين گفتار از سخنان منکران خدا است، ولى مسلمانان چنين سخنى نمى گويند، وطبق اعتقادات خود نمى توانند چنين حرفى بزنند، زيرا خداوند ماه را (درماجراى شقّ القمر) براى پيامبرش دو نصف کرد(١) وقبل از آن، خورشيد، که غروب کرده بود، را براى يوشع بن نون وصى موسى، برگردانيد، واز طول روز قيامت خبر داد( کَاَلْفِ سَنَةٍ مِمّا تعُدُّونَ ) (٢) مى باشد.

ومطابق بعضى از روايات، در عصر عدالت ودادگرى، سرعت سير فلک طولانى مى شود، با اين که در عصر ظلم وجور از سرعت سير آن کاسته مى شود، وما اين حديث را در احکام آداب وسنن نقل کرده ايم.(٣)

از ويژگى هاى ديگر آن حضرت

وقتى که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف ظهور مى کند، مصحف اميرمؤمنان علىعليه‌السلام را که آن حضرت بعد از رحلت رسول خدا آن را تدوين کرده ومشتمل بر تفسير وتأويل قرآن است.

ويژگى ديگر اين که همواره ابر بر بالاى سر آن حضرت سايه مى افکند، واز ميان آن ابر، منادى حق، با زبان فصيح وشيوا ندا مى کند، به گونه اى که همه جن وانس آن ندا را مى شنوند، منادى در آن ندا مى گويد: (اين مهدى آل محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است، سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مى کند).(٤) اين ندا غير از آن نداى آسمانى است که قبلاً به آن اشاره شد.

ويژگى ديگر اين که: فرشتگان وجن وانس در لشکر آن حضرت براى يارى او حاضر مى شوند، چنان که در مورد حضرت سليمان پيامبرعليه‌السلام چنين بود.(٥)

ويژگى ديگر اين که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف هنگام ظهور به شکل سى يا چهل ساله ظاهر مى شود، وايام طولانى روزگار، چهره او را دگرگون نمى سازد.(٦)

در روايت ديگر آمده: اباصلت هِرَوى مى گويد: به امام رضاعليه‌السلام عرض کردم؛ (نشانه هاى قائم شما هنگام خروج چيست؟) در پاسخ فرمود: نشانه اش اين است که از نظر سن وسال پير است، ولى چهره جوان دارد، به طورى که هر کس او را ببيند، گمان مى کند که او چهل سال يا کمتر دارد، ونيز از نشان هاى او اين است که با گذشت روزگار، پير نمى شود تا آن هنگام که اجلش فرا رسد.(٧)

روابط محبت آميز حيوانات

از ويژگى هاى حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: همان گونه که حيوانات نسبت به همديگر ترس وهراس ندارند، از انسان ها نيز، ترس وهراس نخواهند داشت، وبين آنها اُلفت و رابطه مهرانگيز برقرار است، اميرمؤمنان علىعليه‌السلام در يکى از سخنانشان فرمودند: (هنگامى که حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف قيام کند، آسمان باران خود را فرو مى فرستد، و زمين گياهانش را مى روياند، وهرگونه کينه وعداوت از دل هاى بندگان نسبت به همديگر برطرف مى شود، بين درّندگان وحيوانات اهلى صلح برقرار مى شود، به گونه اى که يک زن از عراق تا شام جز به سبزه زار قدم نمى نهد، وحال آن که زيورآلاتى با خود دارد در اَمان است، ودر مسير راه از گزند درندگان هيچ ترس وهراس ونگرانى به خود راه نمى دهد).(٨)

به عنوان مثال: در آن زمان زمين، نمونه کوچکى از بهشت مى شود، چنان که قرآن در توصيف بهشت مى فرمايد:( ونَزَعنا ما فِى صُدُورهِمْ مِنْ غِلً ) (٩) وآنچه در سينه از کينه وحسد دارند ريشه کن مى کنيم؛ تا همه در صفا وصميميت با هم زندگى کنند.

زنده شدن بعضى از مردگان

از ويژگى هاى حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: بعضى از مردگان زنده مى شوند، ودر رکاب او حضور پيدا مى کنند، چنان که روايت شده، امام صادقعليه‌السلام به يکى از شاگردانش به نام مفضّل فرمود: (از پشت کوفه (نجف) بيست وهفت نفر با حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ظهور مى کنند، که پانزده نفر از آنها از قوم موسىعليه‌السلام هستند، که به راه حق هدايت شده، وبه آن توجّه دارند، هفت نفر آنها اصحاب کهف مى باشند، وبقيّه عبارت اند از: يوشع بن نون، سلمان، ابودُجانه انصارى، مقداد ومالک اشتر، اين افراد در پيشگاه امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف به عنوان ياران وفرمانروايان، در خدمت آن حضرت خواهند بود).(١٠)

زمين وگنج هايش

در عصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف زمين، گنج ها وذخاير پنهان خود را که جداً بسيار است، آشکار مى سازد. باران هاى بسيار وپياپى مى بارد، ميوه ها وساير نعمت ها، فراوان مى شود، به گونه اى که حالت زمين نسبت به قبل، به طور کلى در همه ابعاد دگرگون مى شود، چنـان کـه طبق بعضى از رواياتـى که در تفسيـر اين آيه آمده:( يومَ تُبَدَّلُ الارضُ غَيرَ الاَرضِ ) (١١) در آن روز اين زمين به زمين ديگر مبدل مى شود، به همين مطلب تفسير شده است.

نيروى جسمانى آن حضرت

هنگامى که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف ظهور کند، دست مرحمتش را بر سر مردم مى نهد، در پرتو آن، هرگونه کينه وحسادت از ميان مردم نابود مى شود، ودانش ها فروان مى گردد، به طورى که براساس پاره اى از احاديث، آنچه تا کنون از دانش ها براى بشر، کشف وآشکار شده، تنها دو حرف (دو بخش) از علوم است، ولى در عصر ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف بيست وپنج حرف به اضافه دو حرف ديگر که قبلاً آشکار شده، آشکار مى گردد.

امام باقرعليه‌السلام از جدّش اميرمؤمنان علىعليه‌السلام نقل مى کند که آن حضرت بر فراز منبر فرمود: (يخرجُ رَجلٌ منْ ولدى فى آخِرِ الزمان... اذا هزَّ رايتهُ اضاءَ لها ما بَينَ المشرق والمغربِ، ووَضعَ يَدَهُ على رؤوس العبادِ، فلا يبقى مؤمنٌ الا صار قلبهُ اشدُّ من زبر الحديد؛(١٢) مردى از فرزندانم در آخر الزمان خارج مى شود، وقتى که پرچمش به اهتزاز درآيد وحکومتش پا برجا شود، بين مشرق ومغرب را روشن ونورانى سازد، وآن حضرت دستش را بر سر بندگان مى نهد، در آن وقت هيچ مؤمنى نيست مگر اين که قلبش محکم تر از پاره آهن مى گردد). وامام باقرعليه‌السلام وامام صادقعليه‌السلام فرمودند: (اذا قام قائمنا، وضعَ يَدَهُ على رؤوس العباد، فَجَمَعَ بها عقُو لَهُم، وکمّلت بها احلامَهم؛(١٣) هنگامى که قائم ما قيام کند، دستش را بر سر بندگان مى نهد، در پرتو آن خرد هاى آنها را به کمک هم گرفته، وانديشه هاى شان را کامل مى سازد).

ويژگى ديگر اين که: نيروى فوق العاده اى در چشم ها وگوش هاى اصحاب حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف به گونه اى پديدار مى شود، که در فاصله چهار فرسخى وبيشتر، امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف را مى بينند، وصدايش را مى شنوند وعمر ياران آن حضـرت آن چنان طولانى شـود که امـام صادقعليه‌السلام فرموده: (ويعمر الرّجُلُ فى ملکهِ حتى يُولَدُ الفُ وَلدٍ ذکرٍ، لا يولَدُ فيهم اُنثي؛(١٤) مردم درعصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف عمر هاى طولانى مى کنند، تا آن جا که داراى هزار پسر شوند، که در ميان آنها هيچ دختر متولد نشود).

ظاهر اين عبارت اين است که تنها در ميان اين هزار نفر، يک دختر وجود ندارد، وگرنه روشن است که تولد دختر براى حفظ نظام جامعه تا قيامت استمرار دارد.

از ديگر ويژگى هاى حکومت آن حضرت اين که: در آن عصر، بلاها، آفت ها و ضعف وسستى از ياران وحاميانش برطرف مى شود، در اين مورد امام سجاد مى فرمايد: (هنگامى که قائم ما قيام کند، خداوند هرگونه بلا وآفت را از شيعيان، برطرف سازد، ودل هاى آنها را همانند پاره آهن محکم نمايد، ونيروى هر يک از آنها به اندازه نيروى چهل نفر مى شود. وآنها در آن عصر، فرمانداران وسرداران زمين خواهند شد).(١٥) نظير اين مطلب نيز در بيان ديگر امام صادقعليه‌السلام آمده است.(١٦)

در آن وقت، حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف پرچم رسول خدا را به اهتزاز درآورد،(١٧) وزره آن حضرت را بپوشد، وخداوند ابرى را در اختيارش مى گذارد، که داراى رعد وبرق است، امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف بر روى آن مى نشيند، آن گاه آن ابر آن حضرت را به راه هاى آسمان هاى هفت گانه مى برد، همچنين اين موهبت در اختيار بعضى از اصحاب آن حضرت نيز قرار مى گيرد).(١٨)

آيا منظور از اَرَضين (زمين ها) در اين حديث، همين طبقه زمين وقاره هاى آن است، ويا منظور تفسيرى است که امام رضاعليه‌السلام (درمورد ديگر) در معناى زمين ها نموده است؟ دو احتمال دارد.

نبودن ترس وتقيه

در عصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف نه ترسى هست ونه تقيّه، چرا که آن حضرت شؤون زندگى مردم را آن چنان منظم وسامان مى دهد که مسئله خوف از سلطان ظالم يا ترس وتقيّه از دشمن منکر، وخون خوار، وجود ندارد. خداوند در اين مورد مى فرمايد:

( وَعَدَ اللهُ الَّذينَ آمَنوا وعَمِلوُا الصالحات ليستخلفنَّهُمْ فى الاَرضْ کما استخلَفَ الذينَ من قبلِهِم، وليمکنَنَّ لَهُمْ دينهم الذى ارتضى لَهُم ولَيُبَدِّلَنَّهُم مِنْ بَعْدِ خَوفِهِمْ امناً يَعبُدُونَنى لا يِشرکونَ بى شيئاً ) .(١٩)

خداوند به کسانى از شما را که ايمان آورده وکارهاى شايسته انجام داده اند، وعده مى دهد که قطعاً آنان را حکمران روى زمين خواهد کرد، همان گونه که به پيشينيان آنها، خلافت روى زمين را بخشيد، ودين وآيينى را که براى آنان پسنديد، پا بر جا وريشه دار خواهد ساخت، وترسشان را به آرامش وامنيت مبدّل مى کند، آن چنان، که تنها مرا مى پسندند، وچيزى را شريک من نخواهند ساخت.

حاکميت بر شرق وغرب

يکى ديگر از ويژگى هاى حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: آن حضرت بر همه جهان از شرق وغرب، خشکى ودريا، کوه ودشت، تسلط مى يابد، چنان که امام هادىعليه‌السلام در مژده خود به حضرت نرجسعليها‌السلام فرمود: (مژده باد به تو، به فرزندى که بر همه دنيا از شرق وغرب حاکم ومالک مى شود).(٢٠)

طبق حديث ديگر، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: (به زودى خداوند متعال سُنّتش را در وجود فرزند قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف جارى مى سازد، ودست حکومت او را بر شرق وغرب جهان مى گستراند، به طورى که هيچ راه وجايى از دشت وکوه که ذوالقرنين(٢١) به آنها دست يافت، باقى نمى ماند، مگر اين که بر آنها دست مى يابد، وخداوند گنج ها ومواد زمين براى او از درون زمين خارج مى سازد، وبا ترسى که بر دل هاى دشمنان مى افکند، او را يارى مى کند، پس سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مى کند).(٢٢)

قضاوت آن حضرت

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف بين مردم با علم امامت، بدون نياز به حضور شاهد يا بيّنه (دو گواه عادل) وامثال آن، داورى مى کند، همان گونه که حضرت داوودعليه‌السلام وحضرت سليمان، طبق آنچه را که، روايات متعدد بيانگر آن است، طبق عِلم خود، قضاوت مى کردند، در کتاب کمال الدين از امام صادقعليه‌السلام نقل شده که در ضمن گفتارى فرمود: (هذا المهديُّ يَقضِى داوُدَ وسليمانَعليه‌السلام ولا يُريدُ عليهِ بَيِّنة؛ اين مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف مانند: قضاوت حضرت داوود وحضرت سليمانعليهما‌السلام قضاوت مى کند، وبراى قضاوت خود بيّنه نمى طلبد).(٢٣)

ودر حديث ديگر فرمود: (... تا اين که خداوند متعال، قائم از خاندان رسالت را مى فرستد، ودر مورد آن دو نفر (حاکم بعد از رسول خدا) به حکم خداوند متعال، داورى مى کند، ودر اين مورد، بينه نمى طلبد).(٢٤)

بشارت هاى ظهور حضرت مهدى عليه‌السلام

از پديده هاى جالب حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين که: شمشير ها واسلحه هاى ديگر از آسمان براى يارانش آورده مى شود، حيوانات مطيع ياران وحاميان او مى گردند.

امام باقرعليه‌السلام در اين مورد مى فرمايد: (گويى اصحاب قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف را مى نگرم که بين مشرق ومغرب را دراختيار خود گرفته اند، وهمه چيز، حتى درّندگان زمين وپرندگان هوا از آنها اطاعت مى کنند، ودر هر چيز، حتى رضايت آنها را مى طلبند، تا آن جا که زمين بر زمين ديگر جلوه گرى (ومباهات) مى کند ومى گويد: امروز مردى از اصحاب قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف از روى من عبور کرده است).(٢٥)

دو نهر از آب وشير، در پشت کوفه (نجف اشرف) مقر حکومتش از سنگى که به پيامبر خدا موسىعليه‌السلام نسبت دارد، آشکار مى شوند، چنان که اين دو نهر از اين سنگ، در عصر حضرت موسىعليه‌السلام در بيابان تيه آشکار شد.

روايت شده، امام باقرعليه‌السلام فرمود: (هنگامى که قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف در مکه قيام کند، ومى خواهد به سوى کوفه روانه شود، منادى حق ندا مى کند: (آگاه باشيد هيچ کس غذا ونوشيدنى با خود بر ندارد) در اين هنگام آن سنگ منسوب به موسىعليه‌السلام همراه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف حمل مى شود، همان سنگى که از آن سنگ (با زدن عصا توسط موسی) دوازده چشمه جارى شد.(٢٦)

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف در مسير راه مکه به کوفه، به هر منزل که مى رسد، آن سنگ را نصب مى کند، از آن، چشمه هاى مختلف مى جوشد، هر کس که گرسنه باشد، با نوشيدن آن سير مى شود، وهرکس تشنه باشد با آشاميدن آن، سيراب مى شود، وهمان توشه همراهان حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف است تا به نجف اشرف در پشت کوفه مى رسند، وقتى که به آن سرزمين رسيدند آب وشير به طور دائم از آن به جريان مى افتد، هر گرسنه وتشنه از آن شير وآب، سيراب مى شوند).(٢٧)

پديده جالب ديگرى اين که: پيامبر خدا عيسى بن مريمعليها‌السلام از آسمان، براى يارى حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف به زمين فرود آيد، ودر رکاب آن حضرت، با دشمنان مى جنگد، ودر نماز، به آن حضرت اقتدا مى کند، نخستين کسى که با آن حضرت بيعت مى کند، جبرئيلعليه‌السلام است.

در روايتى از اَبان بن تغلب نقل شده که امام صادقعليه‌السلام فرمود: (نخستين شخصى که با امام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف بيعت مى کند، جبرئيل است، سپس جبرئيل با صداى بلند اعلام مى کند به طورى که همه خلايق صدايش را مى شنوند ومى گويد: (أتى امر الله فلا تَستعجلوهُ)(٢٨) فرمان خدا فرار رسيده است، براى آن شتاب نکنيد).

ودر عصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف دجّال (که يک طاغوت گردنکش خوش ظاهر، از دشمنان آل محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است)(٢٩) واکنون وجود دارد، به فرمان حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف کشته مى شود. از بعضى از احاديث فهميده مى شود که دجّال نه از جن است ونه انسان ونه فرشته، واو از عصر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تا زمان ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف زنده است.(٣٠)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: (خداوند متعال چهارده هزار سال قبل از آفرينش موجودات، چهارده نور آفريد، واين انوار نخستين روح هاى ما بودند) شخصى از آن حضرت پرسيد: آن چهارده نفر کيانند ؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: آنها عبارت اند از: محمد، على، فاطمه، حسن وحسين وامامان از فرزندان حسينعليه‌السلام که آخرين آنها حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف است، که پس از غيبت، قيام مى کند، ودجّال را مى کشد، وسراسر زمين را از هر ظلم وجور، پاک مى نمايد).(٣١)

ونيز روايت شده، هنگامى که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف رحلت کند، در نماز بر جنازه اش، هفت تکبير گفته شود، واين از ويژگى هاى اميرمؤمنان علىعليه‌السلام بود. وبا ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف دولت جباران وستمگران نابود مى گردد، خدايا، در فرجش شتاب فرما، وراه خروجش را آسان گردان، وما را از ياران وحاميانش قرار بده.

شمه اى از برکات ظهور حضرت مهدى عليه‌السلام

با ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف خداوند در سراسر زمين آن گونه که دوست دارد، عبادت مى شود، وبه يارى اِلاهى، سراسر زمين همان گونه که پر از ظلم وجور شده پر از عدل وداد مى شود، ودين در سراسر جهان گسترده مى شود چنان که خداوند مى فرمايد:( لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ کُلِهِ ) (٣٢) تا اسلام را بر ساير آيين ها غالب گرداند).

و در زيارتنامه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف چنين مى خوانيم: (السلام على المهدى الاُمم، وجامعِ الکلمَ، السلام عَلى المهدِى الذى وَعَد الله بهِ الاممَ اَنْ يَجْمعَ به الکلمَ ويلمَّ بهِ الشعثَ، ويملأ الارضَ عَدلاً وقِسطاً، ويُمکَّنَ لَهُ، وُيُنجِزَ بِهِ وَعْدَ المُؤمنين؛ سلام بر مهدى، که نجات بخش انسان هاست، وعقايد مختلف را در محور او گردآورى ويکپارچه نموده است، سلام بر مهدى اى که خداوند به امت ها وعده داده است که به وسيله او همه را در صف واحد با اعتقادات موزون به گِرد هم آورد، وبه وسيله او پراکندگى ها را سامان بخشد، وسراسر زمين را پر از عدل وداد کند، وامکانات را در اختيارش نهد، وبه وسيله او به وعده هايى که به مؤمنان داده شده وفا کند).(٣٣)

اخلاق وسيره رسول خدا در سيماى حضرت مهدى عليه‌السلام

اخلاق وسيره زندگى امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف هنگام ظهور، همانند اخلاق جدّش رسول خداست، اما آنچه بعضى مى پندارند که باظهور آن حضرت، خون هاى بسيار ريخته مى شود وامثال آن، مطالبى است که دليلى بر آن نداريم.

از جابر بن يزيد جُعفى نقل شده که جابر بن عبدالله انصارى گفت، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: (المهديُّ من وُلدى، اسمُهُ اِسمى، وکنيَتُهُ کُنيتى، اَشبَهُ الناسِ بى خلقاً وخُلقاً، تکون بِهِ غيبةٌ وخيرةٌ..). مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از فرزندان من مى باشد، هم نام وهم کنيه من واز نظر جمال وکمال شبيه ترين انسان ها به من است، او داراى غيبتى طولانى است که همين موجب حيرت وسرگردانى مردم مى گردد).(٣٤)

ودر حديث ديگر آمده است، ابوبصير گويد: امام صادقعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل کرد که فرمود: (مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از من است، وشبيه ترين انسان ها در صورت وسيرت به من مى باشد).(٣٥)

حديث ديگر در همين باب در کتاب آمده: وقال ابو جعفرعليه‌السلام : (فى صاحب هذا الأمر سُنة من موسىعليه‌السلام وسُنة من عيسىعليه‌السلام وسنة من يوسفعليه‌السلام وسُنة من محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وأما من محمد فالقيام بسيرته وتبيين آثاره).(٣٦)

در حديث امام باقرعليه‌السلام در شأن حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آمده: (صاحب الامر عجل الله تعالى فرجه الشريف داراى سنت هايى از پيامبران است، سنتى از موسىعليه‌السلام ، وسنتى از عيسى (عليه‌السلام )، وسنتى از يوسفعليه‌السلام ، وسنتى از محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دارد، اما آن سنتى که از محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دارد، اين است که در مسير ونور هدايت او، گام بر مى دارد، ورفتار خود را همانند سيره وشيوه او، هماهنگ مى سازد).(٣٧)

وامام باقرعليه‌السلام فرمود: (علم به کتاب خدا وسنت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در قلب مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آن گونه روييده مى شود(٣٨) که زراعت به بهترين شکل خود در زمين روييده مى شود). واحاديث ديگر.

روايات بسيار پيرامون حضرت مهدى عليه‌السلام

احاديث قدسى ورواياتى که از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وامامان معصومعليهم‌السلام درباره حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف وويژگى هاى آن حضرت به ما رسيده، بسيار است، در اين جا نظر شما را به بخشى از اين روايات، از کتاب ارزشمند کمال الدين، شيخ صدوق، جلب مى کنيم:

برترى امام مهدى عليه‌السلام

پوشيده نماند که مقام حضرت امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از امامان پيشين، از امام سجّادعليه‌السلام تا پدر بزرگوارش، برتر است، چنان که، از احاديث استفاده مى شود، درميان چهارده معصومعليهم‌السلام ، از نظر درجه برترى، نخست رسول خداست، سپس اميرمؤمنان وفاطمه زهراعليها‌السلام وامام حسن وامام حسينعليهما‌السلام وپس از اينها حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف وبعد از امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف امامان ديگر از امام سجّادعليه‌السلام تا امام حسن عسکرىعليه‌السلام مى باشند.(٣١)

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف داراى شرافت نَسَبى، در رابطه با پدران پاکش مى باشد، واز ناحيه مادر نيز، چنان که گفته شد، به شمعون الصّفا وصی حضرت عيسىعليه‌السلام مى رسد، در نتيجه، سلسله نسبش به بسيارى از پيامبران واوصيا، که يکى از آنها حضرت ابراهيم خليلعليه‌السلام است منتهى مى گردد.

نکته ديگر در برترى مقام حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف همان بس، که در روز ولادتش به وسيله فرشتگان به آسمان ها برده شد.(٣٢)

و در حديث ديگر از امام حسن عسکرىعليه‌السلام نقل شده که: خداوند متعال حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف را با اين سخنش برترى بخشيد: (مرحباً بِکَ عبيدى بکَ نُصرةُ دينى، واظهارُ اَمرِى، ومهديُّ عبادى، آليتُ انِّى بِکَ آخذٌ، وبِکَ اُعّطِى وبِکَ اغفر وبِکَ اُعَذِّبُ؛(٣٣) مرحبا به تو اى بنده من، يارى دين وآشکار شدن فرمان من، وهدايت شدن بندگانم به وسيله تو انجام مى شود، سوگند به خودم ياد کرده ام که به وسيله تو بگيرم، ببخشم، وبه وسيله تو بيامرزم وبه وسيله تو گنه کاران را، عذاب نمايم). چنان که قبلاً ذکر شد.

و اين که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آخرين اوصياى اِلاهى وحجت هاست(٣٤) وبعد از او وصّى به اين معناى خاص نخواهد بود،(٣٥) واو متعهد به بيعت، با هيچ يک از جبّاران نخواهد بود ودست ظلمِ هيچ ستمکار وکافر ومنافقى به او نمى رسد، چنان که به بعضى از اجدادش به خاطر مصلحت اِلاهى نرسيد.

در حديث آمده: هنگامى که امام حسن مجتبىعليه‌السلام با معاويه صلح کرد، عده اى از مردم نزد آن حضرت آمده واو را در مورد بيعت با معاويه سرزنش کردند، امام حسنعليه‌السلام به آنها فرمود: (واى بر شما، شما نمى دانيد که من چه کار مفيدى، انجام داده ام، سوگند به خدا، آنچه انجام داده ام براى شيعيانم بهتر است از آنچه خورشيد بر آن مى تابد وغروب مى کند، آيا نمى دانيد که من امام شما هستم که اطاعتم بر شما واجب است، وبه تصريح رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يکى از دو آقاى اهل بهشتم، آيا نمى دانيد که همه ما بر عهده اش بيعت با طاغوت زمانش رخ مى دهد مگر قائم ما عجل الله تعالى فرجه الشريف که حضرت عيسى روح الله، فرزند مريمعليها‌السلام پشت سر او نماز مى خواند، خداوند متعال، محل تولدش، وشخص او را پنهان مى سازد، تا هيچ کس از جبّاران بيعت او را نطلبد. اين قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف نهمين نفر از فرزندان برادرم حسينعليه‌السلام ، وفرزند بهترين کنيزان خواهد بود، خداوند عمرش را طولانى مى کند، تا به قدرتش او را آشکار سازد، به چهره جوانى که کمتر از چهل سال دارد، تا همه بدانند که خداوند بر همه چيز توانا است).(٣٦)

از امتيازات حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: پس از ظهور، حضرت عيسى بن مريمعليه‌السلام روح وکلمه خدا(٣٧) در نماز جماعت به او اقتدا مى کند، امام صادقعليه‌السلام از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل مى کند که فرمود: (... من ذرّيتى المهدى، اذا خَرَجَ نَزَلَ عيسى بنِ مريمَ لِنُصرَتهِ، فقدَّمَهَ وَصلّى خلفه؛(٣٨) از نسل من حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف است، که وقتى قيام کند، عيسى بن مريم از آسمان به زمين براى يارى او فرود آيد، وآن حضرت را پيشاپيش صفوف قرار مى دهد، ودر نماز به او اقتدا مى کند).

واز محمّد حنفيه نقل شده که گفت: (ما خاندان، داراى شش امتياز هستيم که هيـچ کس از پيشينيان وآيندگان داراى آن نيست، محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سرور رسولان، علىعليه‌السلام سرور اوصيا، ومهدى اين اُمت، که عيسى بن مريم در نماز به او اقتدا مى کند، از ماست).(٣٩)

ودر کتاب عيون اخبار الرّضاعليه‌السلام ، از حضرت رضاعليه‌السلام نقل شده فرمود: (اذا خرج المهدى مِن ولدى نزل عيسى بن مريم فصلى خلفه؛(٤٠) هرگاه فـرزندم مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از نسل من ظاهر شـود، عيسىعليه‌السلام از آسمان فرود آيد ودر پشت سر او نماز مى خواند).

امتياز ديگر حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: هنگام ظهورش نداى عظيمى از آسمان شنيده مى شود، چنان که روايات بسيار به اين موضوع اشاره نموده اند، از جمله: از على بن ابراهيم روايت شده که در تفسير اين آيه( واستمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَريبٍ ) (٤١) وگوش فرا ده ومنتظر چيزى باش که منادى از مکانى نزديک ندا مى دهد، فرمود: (منادى حق به نام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ونام پدرش ندا کند).(٤٢)

در روايت ديگر از امام باقرعليه‌السلام نقل شده فرمود: (منادى حق از آسمان به نام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ندا کند، همه انسان ها در مغرب ومشرق، صداى آن حضرت را مى شنوند، از هراس آن صدا، هر کسى که در خواب است بيدار مى گردد، وهرکس که ايستاده مى نشيند، وهرکس که نشسته است مى ايستد، آن گاه خداوند آنها را که، از اين ندا عبرت گرفتند وجواب مثبت دادند، مشمول رحمتش قرار دهد، صداى اول، صداى جبرئيل روح الأمين است که در ماه رمضان شب جمعه شب ٢٣ اين ماه است). چنان که اين مطلب در کتاب غيبة النّعمانى(٤٣) نيز نقل شده، واحاديث بسيار به آن دلالت دارند.

____________________

پى نوشت ها :

(١) خواهر امام هادىعليه‌السلام . (٢) معمولاً به بانوانى که شريف وپر برکتند در عرب مرسوم ومعمول است چنين بانوانى را با اين لقب (مبارکه) خطاب مى کنند، (ويراستار). (٣) کمال الدين شيخ صدوق، باب ٤٢، ص ٤٣١. باب ماروى فى ميلاد القائم عجل الله تعالى فرجه الشريف حديث٧. (٤) غيبة الطوسى، ص ٢٣٩، بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٦ باب ٣٧ ح ١. (٥) سوه اسراء، آيه ٨١. (٦) سوره قصص، آيه ٥ و٦. (٧) بحار الانوار، ج ٥٣، ص ٣٢٧. (٨) بحار الأنوار: ج ٥١ ص ١٤، ب ١، ح ١٤. (٩) سوره قصص، آيه ١٣. (١٠) بحار، ج ٥١، ص١٤، ب١، ح ١٤. (١١) بحار، ج ٥١، ص١٤، ب١، ح ١٤. (١٢) سوره قصص، آيه ٥. (١٣) بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٧،ب١،ح ٣٧. (١٤) همان، ص ٢٧و ج٤٢، ص ١٦٦، ب٢٤. (١٥) ارهاصات، يعنى نشانه هايى که براى حقانيّت امامت از قبل اتفاق افتاده باشد. (ويراستار). (١٦) دومين نايب خاص امام زمان ـ عج. (١٧) معادل ٣٢٧٦ کيلوست. (١٨) بحارالانوار، ج ٥١، ص٥ باب١ ح٩. (١٩) سوره حجرات، آيه ١٣. (٢٠) بحار الانوار، ج ٧٤، ص ٩٠. (٢١) بحار الانوار، ج ٧٣، ص ٣٥٠. (٢٢) بحار الانوار، ج ١٠، ص ١٧٠. (٢٣) غيبت صغرا از سال ٢٦٠ هـجرى تا سال ٣٢٩ حدود ٧٠ سال بود که نُواب خاص چهارگانه امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف در اين زمان، به تناوب، واسطه بين آن حضرت و شيعيان بودند. (٢٤) محمّد بن حسين عاملى متوفاى سال ١٠٣٠ هـ ق. (٢٥) سيد محمد باقر حسينى گرگانى معروف به محقق داماد، متوفاى سال ١٠٤٠ هـ ق از فلاسفه بزرگ، و محققين فقها و مراجع عصر صفويه بود. (مترجم). (٢٦) سليمان بن عبدالله ماحوزى بحرانى، از علماى محقق و متبحر، صاحب تأليفات بسيار، متوفاى ١١٢١ هـ.ق که در (دونج) يکى از روستاهاى ماحوز در مقبره ميثم بن معلى به خاک سپرده شد (فوائد الرّضويه محدث قمى، ص ٢٠٥). مترجم. (٢٧) مؤلف معظم قُدّس سره در موسوعة الفقه، ج ٩٣، کتاب المحرمات، ص ١٩٨ مى نويسد: (ظاهر اين است که تلفظ به نام مبارک امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف حرام نيست، گرچه بعضى از فقها به دليل بعضى از روايات آن را حرام مى دانند، مانند: روايت صحيح ابى رئاب از امام صادقعليه‌السلام (وسائل الشيعه، ج ١٢، ص ٤٨٦، حديث٤ باب ٣٣) وروايت صحيح ديگر در همين کتاب (ص ٤٨٦، حديث ٦) و چند روايت ديگر. ولى ظاهر اين روايت بيان گر حرمت در موارد تقيّه است، چنان که بعضى از روايات به اين مطلب دلالت دارد، و در روايت حسن عمرى آمده: (توقيعى از ناحيه مقدسه امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف با خطى که مى شناختم صادر شد که آن حضرت نوشته بود: کسى که نام مرا در حضور مردم ببرد، لعنت خدا بر او باد) (وسائل الشيعه، ج١٢، ص ٤٨٦، حديث ١٣ باب ٣٣) به هر حال قول به حرمت مشکل است، واحتياط در ترک نام بردن آن حضرت است). (٢٨) کمال الدين، ص ٢٨٦. باب مااخبر النبىعليه‌السلام من وقوع الغيبة بالقائم عجل الله تعالى فرجه الشريف. (٢٩) غيبة الطّوسى، ص ٢٦٦. (٣٠) کمال الدين، ص ٢٥٧، باب ٢٤، حديث ٢. باب ماروى عن النبى صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فى النص على القائم عجل الله تعالى فرجه الشريف وانه الثانى عشر من الأئمةعليهم‌السلام . (٣١) در اين باره به دو کتاب (من فقه الزهرا سلام الله عليها)، ج١، مقدمه، وافضل اُسوةٌ للنّساء) مراجعه کنيد. (٣٢) کمال الدين، ص ٤٢٨. (٣٣) بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٧، حديث ٣٧، وج ٥٢، ص ١٦٦. باب ٢٤. (٣٤) کمال الدين، ص ٤٤١، غيبة الطوسى، ص ٢٤٦و ٢٧٣. الصراط المستقيم، ج٢ ص ٢١٠ ب ١١، مصباح الکفعمه، ص ٤٩٧ زيارة المهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف، مصباح المتهجد: ص ٣٢٨، الخرائج: ص ٤٥٨. (٣٥) همان مدرک، ص ٤٤ وباب ٣٠٣ و٣١٦. (٣٦) کمال الدين، ص ٣١٦، باب ٢٩ باب ما اخبر به الحسن بن على بن ابى طالبعليه‌السلام من وقوع الغيبة بالقائم عجل الله تعالى فرجه الشريف. (٣٧) همان مدرک، ص ٧٧، ٢٥٠، ٢٨٠، ٢٨٤، ٣٣٠، ٣٣١، ٣٤٥ و٥٢٧. (٣٨) امالى شيخ صدوق، ص ٢١٩، مجلس ٣٩، حديث ٤. (٣٩) خصال شيخ صدوق، ص ٣٢٠. (٤٠) عيون اخبار الرّضا، ج ٢، ص ٢٠٢. (٤١) سوره ق، آيه ٤١. (٤٢) تفسير القمّى، ج٢، ص ٣٢٧. (٤٣) غيبة النعمانى، ص ٢٥٣ و٢٥٤.

دگرگونى حرکت افلاک

هنگام ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف سرعت افلاک (ستارگان وزمين) کُند وکاهش مى يابد در روايتى که از امام باقرعليه‌السلام نقل شده، آن حضرت فرمود: (هنگامى که قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف قيام کند به سوى کوفه حرکت مى کند، ودر کوفه هفت سال که طول هر سال آن معادل ده سال از سال هاى شماست (در مجموع هفتاد سال) سکونت نمايد، سپس آنچه را که خدا بخواهد انجام مى دهد).

راوى گويد: به آن حضرت عرض کردم: فدايت گردم: (چگونه بر طول سال ها افزوده مى شود؟) در پاسخ فرمود: (خداوند متعال به فلک (ستاره) فرمان مى دهد که توقّف کند واز سرعت خود بکاهد، ودر نتيجه روزها وسال ها طولانى گردد).

او مى گويد: به امام باقرعليه‌السلام عرض کردم: مردم مى گويند: (اگر فلک وستاره اى در مسير دائمى خود دگرگون شود، تباه ونابسامان مى شود).

امام باقرعليه‌السلام فرمود: اين گفتار از سخنان منکران خدا است، ولى مسلمانان چنين سخنى نمى گويند، وطبق اعتقادات خود نمى توانند چنين حرفى بزنند، زيرا خداوند ماه را (درماجراى شقّ القمر) براى پيامبرش دو نصف کرد(١) وقبل از آن، خورشيد، که غروب کرده بود، را براى يوشع بن نون وصى موسى، برگردانيد، واز طول روز قيامت خبر داد( کَاَلْفِ سَنَةٍ مِمّا تعُدُّونَ ) (٢) مى باشد.

ومطابق بعضى از روايات، در عصر عدالت ودادگرى، سرعت سير فلک طولانى مى شود، با اين که در عصر ظلم وجور از سرعت سير آن کاسته مى شود، وما اين حديث را در احکام آداب وسنن نقل کرده ايم.(٣)

از ويژگى هاى ديگر آن حضرت

وقتى که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف ظهور مى کند، مصحف اميرمؤمنان علىعليه‌السلام را که آن حضرت بعد از رحلت رسول خدا آن را تدوين کرده ومشتمل بر تفسير وتأويل قرآن است.

ويژگى ديگر اين که همواره ابر بر بالاى سر آن حضرت سايه مى افکند، واز ميان آن ابر، منادى حق، با زبان فصيح وشيوا ندا مى کند، به گونه اى که همه جن وانس آن ندا را مى شنوند، منادى در آن ندا مى گويد: (اين مهدى آل محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است، سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مى کند).(٤) اين ندا غير از آن نداى آسمانى است که قبلاً به آن اشاره شد.

ويژگى ديگر اين که: فرشتگان وجن وانس در لشکر آن حضرت براى يارى او حاضر مى شوند، چنان که در مورد حضرت سليمان پيامبرعليه‌السلام چنين بود.(٥)

ويژگى ديگر اين که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف هنگام ظهور به شکل سى يا چهل ساله ظاهر مى شود، وايام طولانى روزگار، چهره او را دگرگون نمى سازد.(٦)

در روايت ديگر آمده: اباصلت هِرَوى مى گويد: به امام رضاعليه‌السلام عرض کردم؛ (نشانه هاى قائم شما هنگام خروج چيست؟) در پاسخ فرمود: نشانه اش اين است که از نظر سن وسال پير است، ولى چهره جوان دارد، به طورى که هر کس او را ببيند، گمان مى کند که او چهل سال يا کمتر دارد، ونيز از نشان هاى او اين است که با گذشت روزگار، پير نمى شود تا آن هنگام که اجلش فرا رسد.(٧)

روابط محبت آميز حيوانات

از ويژگى هاى حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: همان گونه که حيوانات نسبت به همديگر ترس وهراس ندارند، از انسان ها نيز، ترس وهراس نخواهند داشت، وبين آنها اُلفت و رابطه مهرانگيز برقرار است، اميرمؤمنان علىعليه‌السلام در يکى از سخنانشان فرمودند: (هنگامى که حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف قيام کند، آسمان باران خود را فرو مى فرستد، و زمين گياهانش را مى روياند، وهرگونه کينه وعداوت از دل هاى بندگان نسبت به همديگر برطرف مى شود، بين درّندگان وحيوانات اهلى صلح برقرار مى شود، به گونه اى که يک زن از عراق تا شام جز به سبزه زار قدم نمى نهد، وحال آن که زيورآلاتى با خود دارد در اَمان است، ودر مسير راه از گزند درندگان هيچ ترس وهراس ونگرانى به خود راه نمى دهد).(٨)

به عنوان مثال: در آن زمان زمين، نمونه کوچکى از بهشت مى شود، چنان که قرآن در توصيف بهشت مى فرمايد:( ونَزَعنا ما فِى صُدُورهِمْ مِنْ غِلً ) (٩) وآنچه در سينه از کينه وحسد دارند ريشه کن مى کنيم؛ تا همه در صفا وصميميت با هم زندگى کنند.

زنده شدن بعضى از مردگان

از ويژگى هاى حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: بعضى از مردگان زنده مى شوند، ودر رکاب او حضور پيدا مى کنند، چنان که روايت شده، امام صادقعليه‌السلام به يکى از شاگردانش به نام مفضّل فرمود: (از پشت کوفه (نجف) بيست وهفت نفر با حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ظهور مى کنند، که پانزده نفر از آنها از قوم موسىعليه‌السلام هستند، که به راه حق هدايت شده، وبه آن توجّه دارند، هفت نفر آنها اصحاب کهف مى باشند، وبقيّه عبارت اند از: يوشع بن نون، سلمان، ابودُجانه انصارى، مقداد ومالک اشتر، اين افراد در پيشگاه امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف به عنوان ياران وفرمانروايان، در خدمت آن حضرت خواهند بود).(١٠)

زمين وگنج هايش

در عصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف زمين، گنج ها وذخاير پنهان خود را که جداً بسيار است، آشکار مى سازد. باران هاى بسيار وپياپى مى بارد، ميوه ها وساير نعمت ها، فراوان مى شود، به گونه اى که حالت زمين نسبت به قبل، به طور کلى در همه ابعاد دگرگون مى شود، چنـان کـه طبق بعضى از رواياتـى که در تفسيـر اين آيه آمده:( يومَ تُبَدَّلُ الارضُ غَيرَ الاَرضِ ) (١١) در آن روز اين زمين به زمين ديگر مبدل مى شود، به همين مطلب تفسير شده است.

نيروى جسمانى آن حضرت

هنگامى که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف ظهور کند، دست مرحمتش را بر سر مردم مى نهد، در پرتو آن، هرگونه کينه وحسادت از ميان مردم نابود مى شود، ودانش ها فروان مى گردد، به طورى که براساس پاره اى از احاديث، آنچه تا کنون از دانش ها براى بشر، کشف وآشکار شده، تنها دو حرف (دو بخش) از علوم است، ولى در عصر ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف بيست وپنج حرف به اضافه دو حرف ديگر که قبلاً آشکار شده، آشکار مى گردد.

امام باقرعليه‌السلام از جدّش اميرمؤمنان علىعليه‌السلام نقل مى کند که آن حضرت بر فراز منبر فرمود: (يخرجُ رَجلٌ منْ ولدى فى آخِرِ الزمان... اذا هزَّ رايتهُ اضاءَ لها ما بَينَ المشرق والمغربِ، ووَضعَ يَدَهُ على رؤوس العبادِ، فلا يبقى مؤمنٌ الا صار قلبهُ اشدُّ من زبر الحديد؛(١٢) مردى از فرزندانم در آخر الزمان خارج مى شود، وقتى که پرچمش به اهتزاز درآيد وحکومتش پا برجا شود، بين مشرق ومغرب را روشن ونورانى سازد، وآن حضرت دستش را بر سر بندگان مى نهد، در آن وقت هيچ مؤمنى نيست مگر اين که قلبش محکم تر از پاره آهن مى گردد). وامام باقرعليه‌السلام وامام صادقعليه‌السلام فرمودند: (اذا قام قائمنا، وضعَ يَدَهُ على رؤوس العباد، فَجَمَعَ بها عقُو لَهُم، وکمّلت بها احلامَهم؛(١٣) هنگامى که قائم ما قيام کند، دستش را بر سر بندگان مى نهد، در پرتو آن خرد هاى آنها را به کمک هم گرفته، وانديشه هاى شان را کامل مى سازد).

ويژگى ديگر اين که: نيروى فوق العاده اى در چشم ها وگوش هاى اصحاب حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف به گونه اى پديدار مى شود، که در فاصله چهار فرسخى وبيشتر، امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف را مى بينند، وصدايش را مى شنوند وعمر ياران آن حضـرت آن چنان طولانى شـود که امـام صادقعليه‌السلام فرموده: (ويعمر الرّجُلُ فى ملکهِ حتى يُولَدُ الفُ وَلدٍ ذکرٍ، لا يولَدُ فيهم اُنثي؛(١٤) مردم درعصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف عمر هاى طولانى مى کنند، تا آن جا که داراى هزار پسر شوند، که در ميان آنها هيچ دختر متولد نشود).

ظاهر اين عبارت اين است که تنها در ميان اين هزار نفر، يک دختر وجود ندارد، وگرنه روشن است که تولد دختر براى حفظ نظام جامعه تا قيامت استمرار دارد.

از ديگر ويژگى هاى حکومت آن حضرت اين که: در آن عصر، بلاها، آفت ها و ضعف وسستى از ياران وحاميانش برطرف مى شود، در اين مورد امام سجاد مى فرمايد: (هنگامى که قائم ما قيام کند، خداوند هرگونه بلا وآفت را از شيعيان، برطرف سازد، ودل هاى آنها را همانند پاره آهن محکم نمايد، ونيروى هر يک از آنها به اندازه نيروى چهل نفر مى شود. وآنها در آن عصر، فرمانداران وسرداران زمين خواهند شد).(١٥) نظير اين مطلب نيز در بيان ديگر امام صادقعليه‌السلام آمده است.(١٦)

در آن وقت، حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف پرچم رسول خدا را به اهتزاز درآورد،(١٧) وزره آن حضرت را بپوشد، وخداوند ابرى را در اختيارش مى گذارد، که داراى رعد وبرق است، امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف بر روى آن مى نشيند، آن گاه آن ابر آن حضرت را به راه هاى آسمان هاى هفت گانه مى برد، همچنين اين موهبت در اختيار بعضى از اصحاب آن حضرت نيز قرار مى گيرد).(١٨)

آيا منظور از اَرَضين (زمين ها) در اين حديث، همين طبقه زمين وقاره هاى آن است، ويا منظور تفسيرى است که امام رضاعليه‌السلام (درمورد ديگر) در معناى زمين ها نموده است؟ دو احتمال دارد.

نبودن ترس وتقيه

در عصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف نه ترسى هست ونه تقيّه، چرا که آن حضرت شؤون زندگى مردم را آن چنان منظم وسامان مى دهد که مسئله خوف از سلطان ظالم يا ترس وتقيّه از دشمن منکر، وخون خوار، وجود ندارد. خداوند در اين مورد مى فرمايد:

( وَعَدَ اللهُ الَّذينَ آمَنوا وعَمِلوُا الصالحات ليستخلفنَّهُمْ فى الاَرضْ کما استخلَفَ الذينَ من قبلِهِم، وليمکنَنَّ لَهُمْ دينهم الذى ارتضى لَهُم ولَيُبَدِّلَنَّهُم مِنْ بَعْدِ خَوفِهِمْ امناً يَعبُدُونَنى لا يِشرکونَ بى شيئاً ) .(١٩)

خداوند به کسانى از شما را که ايمان آورده وکارهاى شايسته انجام داده اند، وعده مى دهد که قطعاً آنان را حکمران روى زمين خواهد کرد، همان گونه که به پيشينيان آنها، خلافت روى زمين را بخشيد، ودين وآيينى را که براى آنان پسنديد، پا بر جا وريشه دار خواهد ساخت، وترسشان را به آرامش وامنيت مبدّل مى کند، آن چنان، که تنها مرا مى پسندند، وچيزى را شريک من نخواهند ساخت.

حاکميت بر شرق وغرب

يکى ديگر از ويژگى هاى حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: آن حضرت بر همه جهان از شرق وغرب، خشکى ودريا، کوه ودشت، تسلط مى يابد، چنان که امام هادىعليه‌السلام در مژده خود به حضرت نرجسعليها‌السلام فرمود: (مژده باد به تو، به فرزندى که بر همه دنيا از شرق وغرب حاکم ومالک مى شود).(٢٠)

طبق حديث ديگر، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: (به زودى خداوند متعال سُنّتش را در وجود فرزند قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف جارى مى سازد، ودست حکومت او را بر شرق وغرب جهان مى گستراند، به طورى که هيچ راه وجايى از دشت وکوه که ذوالقرنين(٢١) به آنها دست يافت، باقى نمى ماند، مگر اين که بر آنها دست مى يابد، وخداوند گنج ها ومواد زمين براى او از درون زمين خارج مى سازد، وبا ترسى که بر دل هاى دشمنان مى افکند، او را يارى مى کند، پس سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مى کند).(٢٢)

قضاوت آن حضرت

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف بين مردم با علم امامت، بدون نياز به حضور شاهد يا بيّنه (دو گواه عادل) وامثال آن، داورى مى کند، همان گونه که حضرت داوودعليه‌السلام وحضرت سليمان، طبق آنچه را که، روايات متعدد بيانگر آن است، طبق عِلم خود، قضاوت مى کردند، در کتاب کمال الدين از امام صادقعليه‌السلام نقل شده که در ضمن گفتارى فرمود: (هذا المهديُّ يَقضِى داوُدَ وسليمانَعليه‌السلام ولا يُريدُ عليهِ بَيِّنة؛ اين مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف مانند: قضاوت حضرت داوود وحضرت سليمانعليهما‌السلام قضاوت مى کند، وبراى قضاوت خود بيّنه نمى طلبد).(٢٣)

ودر حديث ديگر فرمود: (... تا اين که خداوند متعال، قائم از خاندان رسالت را مى فرستد، ودر مورد آن دو نفر (حاکم بعد از رسول خدا) به حکم خداوند متعال، داورى مى کند، ودر اين مورد، بينه نمى طلبد).(٢٤)

بشارت هاى ظهور حضرت مهدى عليه‌السلام

از پديده هاى جالب حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين که: شمشير ها واسلحه هاى ديگر از آسمان براى يارانش آورده مى شود، حيوانات مطيع ياران وحاميان او مى گردند.

امام باقرعليه‌السلام در اين مورد مى فرمايد: (گويى اصحاب قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف را مى نگرم که بين مشرق ومغرب را دراختيار خود گرفته اند، وهمه چيز، حتى درّندگان زمين وپرندگان هوا از آنها اطاعت مى کنند، ودر هر چيز، حتى رضايت آنها را مى طلبند، تا آن جا که زمين بر زمين ديگر جلوه گرى (ومباهات) مى کند ومى گويد: امروز مردى از اصحاب قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف از روى من عبور کرده است).(٢٥)

دو نهر از آب وشير، در پشت کوفه (نجف اشرف) مقر حکومتش از سنگى که به پيامبر خدا موسىعليه‌السلام نسبت دارد، آشکار مى شوند، چنان که اين دو نهر از اين سنگ، در عصر حضرت موسىعليه‌السلام در بيابان تيه آشکار شد.

روايت شده، امام باقرعليه‌السلام فرمود: (هنگامى که قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف در مکه قيام کند، ومى خواهد به سوى کوفه روانه شود، منادى حق ندا مى کند: (آگاه باشيد هيچ کس غذا ونوشيدنى با خود بر ندارد) در اين هنگام آن سنگ منسوب به موسىعليه‌السلام همراه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف حمل مى شود، همان سنگى که از آن سنگ (با زدن عصا توسط موسی) دوازده چشمه جارى شد.(٢٦)

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف در مسير راه مکه به کوفه، به هر منزل که مى رسد، آن سنگ را نصب مى کند، از آن، چشمه هاى مختلف مى جوشد، هر کس که گرسنه باشد، با نوشيدن آن سير مى شود، وهرکس تشنه باشد با آشاميدن آن، سيراب مى شود، وهمان توشه همراهان حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف است تا به نجف اشرف در پشت کوفه مى رسند، وقتى که به آن سرزمين رسيدند آب وشير به طور دائم از آن به جريان مى افتد، هر گرسنه وتشنه از آن شير وآب، سيراب مى شوند).(٢٧)

پديده جالب ديگرى اين که: پيامبر خدا عيسى بن مريمعليها‌السلام از آسمان، براى يارى حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف به زمين فرود آيد، ودر رکاب آن حضرت، با دشمنان مى جنگد، ودر نماز، به آن حضرت اقتدا مى کند، نخستين کسى که با آن حضرت بيعت مى کند، جبرئيلعليه‌السلام است.

در روايتى از اَبان بن تغلب نقل شده که امام صادقعليه‌السلام فرمود: (نخستين شخصى که با امام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف بيعت مى کند، جبرئيل است، سپس جبرئيل با صداى بلند اعلام مى کند به طورى که همه خلايق صدايش را مى شنوند ومى گويد: (أتى امر الله فلا تَستعجلوهُ)(٢٨) فرمان خدا فرار رسيده است، براى آن شتاب نکنيد).

ودر عصر حکومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف دجّال (که يک طاغوت گردنکش خوش ظاهر، از دشمنان آل محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است)(٢٩) واکنون وجود دارد، به فرمان حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف کشته مى شود. از بعضى از احاديث فهميده مى شود که دجّال نه از جن است ونه انسان ونه فرشته، واو از عصر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تا زمان ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف زنده است.(٣٠)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: (خداوند متعال چهارده هزار سال قبل از آفرينش موجودات، چهارده نور آفريد، واين انوار نخستين روح هاى ما بودند) شخصى از آن حضرت پرسيد: آن چهارده نفر کيانند ؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: آنها عبارت اند از: محمد، على، فاطمه، حسن وحسين وامامان از فرزندان حسينعليه‌السلام که آخرين آنها حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف است، که پس از غيبت، قيام مى کند، ودجّال را مى کشد، وسراسر زمين را از هر ظلم وجور، پاک مى نمايد).(٣١)

ونيز روايت شده، هنگامى که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف رحلت کند، در نماز بر جنازه اش، هفت تکبير گفته شود، واين از ويژگى هاى اميرمؤمنان علىعليه‌السلام بود. وبا ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف دولت جباران وستمگران نابود مى گردد، خدايا، در فرجش شتاب فرما، وراه خروجش را آسان گردان، وما را از ياران وحاميانش قرار بده.

شمه اى از برکات ظهور حضرت مهدى عليه‌السلام

با ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف خداوند در سراسر زمين آن گونه که دوست دارد، عبادت مى شود، وبه يارى اِلاهى، سراسر زمين همان گونه که پر از ظلم وجور شده پر از عدل وداد مى شود، ودين در سراسر جهان گسترده مى شود چنان که خداوند مى فرمايد:( لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ کُلِهِ ) (٣٢) تا اسلام را بر ساير آيين ها غالب گرداند).

و در زيارتنامه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف چنين مى خوانيم: (السلام على المهدى الاُمم، وجامعِ الکلمَ، السلام عَلى المهدِى الذى وَعَد الله بهِ الاممَ اَنْ يَجْمعَ به الکلمَ ويلمَّ بهِ الشعثَ، ويملأ الارضَ عَدلاً وقِسطاً، ويُمکَّنَ لَهُ، وُيُنجِزَ بِهِ وَعْدَ المُؤمنين؛ سلام بر مهدى، که نجات بخش انسان هاست، وعقايد مختلف را در محور او گردآورى ويکپارچه نموده است، سلام بر مهدى اى که خداوند به امت ها وعده داده است که به وسيله او همه را در صف واحد با اعتقادات موزون به گِرد هم آورد، وبه وسيله او پراکندگى ها را سامان بخشد، وسراسر زمين را پر از عدل وداد کند، وامکانات را در اختيارش نهد، وبه وسيله او به وعده هايى که به مؤمنان داده شده وفا کند).(٣٣)

اخلاق وسيره رسول خدا در سيماى حضرت مهدى عليه‌السلام

اخلاق وسيره زندگى امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف هنگام ظهور، همانند اخلاق جدّش رسول خداست، اما آنچه بعضى مى پندارند که باظهور آن حضرت، خون هاى بسيار ريخته مى شود وامثال آن، مطالبى است که دليلى بر آن نداريم.

از جابر بن يزيد جُعفى نقل شده که جابر بن عبدالله انصارى گفت، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: (المهديُّ من وُلدى، اسمُهُ اِسمى، وکنيَتُهُ کُنيتى، اَشبَهُ الناسِ بى خلقاً وخُلقاً، تکون بِهِ غيبةٌ وخيرةٌ..). مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از فرزندان من مى باشد، هم نام وهم کنيه من واز نظر جمال وکمال شبيه ترين انسان ها به من است، او داراى غيبتى طولانى است که همين موجب حيرت وسرگردانى مردم مى گردد).(٣٤)

ودر حديث ديگر آمده است، ابوبصير گويد: امام صادقعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل کرد که فرمود: (مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از من است، وشبيه ترين انسان ها در صورت وسيرت به من مى باشد).(٣٥)

حديث ديگر در همين باب در کتاب آمده: وقال ابو جعفرعليه‌السلام : (فى صاحب هذا الأمر سُنة من موسىعليه‌السلام وسُنة من عيسىعليه‌السلام وسنة من يوسفعليه‌السلام وسُنة من محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وأما من محمد فالقيام بسيرته وتبيين آثاره).(٣٦)

در حديث امام باقرعليه‌السلام در شأن حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آمده: (صاحب الامر عجل الله تعالى فرجه الشريف داراى سنت هايى از پيامبران است، سنتى از موسىعليه‌السلام ، وسنتى از عيسى (عليه‌السلام )، وسنتى از يوسفعليه‌السلام ، وسنتى از محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دارد، اما آن سنتى که از محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دارد، اين است که در مسير ونور هدايت او، گام بر مى دارد، ورفتار خود را همانند سيره وشيوه او، هماهنگ مى سازد).(٣٧)

وامام باقرعليه‌السلام فرمود: (علم به کتاب خدا وسنت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در قلب مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آن گونه روييده مى شود(٣٨) که زراعت به بهترين شکل خود در زمين روييده مى شود). واحاديث ديگر.

روايات بسيار پيرامون حضرت مهدى عليه‌السلام

احاديث قدسى ورواياتى که از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وامامان معصومعليهم‌السلام درباره حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف وويژگى هاى آن حضرت به ما رسيده، بسيار است، در اين جا نظر شما را به بخشى از اين روايات، از کتاب ارزشمند کمال الدين، شيخ صدوق، جلب مى کنيم:


4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

17

18

19

20

21

22

23

24

25

26

27

28

29

30

31