تقویم شیعه

تقویم شیعه0%

تقویم شیعه نویسنده:
محقق: عبدالحسين نيشابورى
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: تاریخ اسلام

تقویم شیعه

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: عبدالحسين نيشابورى
محقق: عبدالحسين نيشابورى
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: مشاهدات: 29313
دانلود: 12162

تقویم شیعه
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 465 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 29313 / دانلود: 12162
اندازه اندازه اندازه
تقویم شیعه

تقویم شیعه

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.


در تنظيم كتاب حاضر نكات زير در نظر گرفته شده است :
1. تقسيم اصلى كتاب بر اساس ماه هاى دوازده گانه قمرى در 12 بخش ‍ است. در هر بخش روزهاى هر ماه عنوان اصلى قرار داده شده، و وقايع هر روز با شماره گذارى و عنوان فرعى آورده شده است.
2. در پايان روزهاى هر ماه به ذكر وقايعى مى پردازيم كه در آن ماه رخ داده ولى روز آن تعيين نشده است.
3. در اكثر ولادت ها و شهادتها قولهاى نادر و خلاف مشهور وجود دارد، كه ما با انتخاب قول اقوى بقيه اقوال را در ذيل آنها يادآور شديم. در مواردى مانند شهادت حضرت زهرا عليهالسلام  كه چند روز در سال رسما مطرح است همه آنها ذكر مى شود.
4. وقايع مذكور در اين تقويم از ولادت پيامبر صلی الله علیه و آله تا آغاز غيبت كبرى است.
5. همچنين وقايع تاريخى بسيارى با سند و مدرك وجود دارد، كه به خاطر ربط نداشتن به معصومين عليهمالسلام  ذكر نشده است.
6. در برخى موارد با توجه به اهميت آنها تفصيل بيشترى داده شده است.
7. در آغاز هر بخش خلاصه اى از وقايع آن ماه و دورنمايى از آنها ذكر شده است.
اميد است اين تقويم، به پيوند زندگى هايمان با اهل بيت عصمت و طهارت عليهمالسلام  تحكيم بيشترى ببخشد، و با تذكر روزهاى غم آنان اندوهناك و با ياد روزهاى خوش آنان شاد باشيم. در اعتقاد ما لذت بردن از زندگى اين گونه است، و معنادار بودن زندگى جز اين نيست.

پدر آن حضرت امام هادیعليه‌السلام و مادر محترمه اش بانوئی است که نامش حدیث یا حدیثه یا سوسن یا سلیل است.(۱) محل ولادت حضرت مدینه و مشهورترین القاب ایشانزکی، نقی ، و کنیه حضرتشابومحمد است.

آن حضرت را برای زیر نظر داشتن و کنترل رفت و آمدها، در محل سکونت سپاهیان ترک تبار دربار عباسی مسکن داده بودند، و از همین جاست که به آن حضرت «عسکری » می گویند.(۲)

۲. شهادت حضرت صدیقه طاهرهعليه‌السلام (۳)

بنابر روایتی که چهل روز پس از رحلت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم راروز شهادت حضرت زهراء عليها‌السلام دانسته، روز هشتم ربیع الثانی روز شهادت حضرت به حساب می آید.

۱۰ ربیع الثانی

۱. وفات حضرت معصومهعليه‌السلام

در این روز درسال ۲۰۱ ه (۴) بنابر مشهور سالروز رحلت شهادت گونه حضرت ولیه اللَّه خاتون خلق جهان، عابده زاهده کامله مستوره حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام دختر امام موسی کاظمعليه‌السلام است.

____________________

۱. ریاحین الشریعه: ج ۳، ص ۲۴. بحارالانوار: ج۵۰ ص۲۳۸-۲۳۵.

۲. بحارالانوار» ج۵۰ ص۱۱۳، ۲۳۵. شرح احقاق الحق: ج۱۹ ص۶۲۱، ج۲۹ ص۴۰، ۴۶، ۶۸. تتمة المختصر فی اخبار البشر: ج۱ ص۳۴۸.

۳. بحار الانوار: ج۴۳ ص۲۱۲. مناقب آل ابی طالبعليه‌السلام :ج۳ ص۴۰۶. جنة العاصمة: ص۳۵۰. روضة الواعظین: ص۱۵۱. وقایع الایام: ج ربیع الاول و ربیع الثانی، ص ۲۰۴. مروج الذهب: ج۱ ص۴۰۳.

۴. منتخب دریای سخن: ص۳۴. اجم فروزان: ص۵۸. فاطمة المعصومةعليه‌السلام : ص۱۴۷. زندگانی کریمه اهل بیتعليها‌السلام : ص ۸۳. العقیلة و الفواطم: ص۱۹۸، به نقل از کتاب «نزهة الابرار فی نسب الئمة الابرارعليهم‌السلام ». وسیلة المعصومیةعليها‌السلام : ص۶۵. صد و یک منبر (چاپ سنگی): ص۱۷۷. تقویم الائمةعليهم‌السلام : ص۷۴. کتاب اخیر در سال ۱۳۸۱ق با تقریظ آیة نسابه سید شهاب الدین مرعشی نجفی به چاپ رسیده است.

آن حضرت۱۷ روز پس از ورود به شهر قم، با دلی شکسته و غصّه دار از داغ پدر و فراق برادر، رحلت فرمودند. در عزای آن حضرت شهر قم را یکپارچه غم و ماتم فرا گرفت. بدن مطهر آن حضرت را غسل داده کفن کردند، و به طرف باغموسی بن خزرج مکان فعلی حرم مطهر آوردند. دو سوار نقتبدار از بیرون شهر آمدند و بر بدن آن حضرت نماز خواندند. آنگاه داخل سرداب شده بدن مطهر را دفن کردند و رفتند، و کسی آنان را نشناخت.

موسی بن خزرج آن باغ را وقف حضرت معصومهعليه‌السلام نمود، و از بوریا و حصیر سقفی بر روی قبر مطهر آن حضرت قرار داد. این بنا بود تا آنکهزینب دختر امام جواد عليه‌السلام بر روی قبر شریف قبه ای بنا نهاد. سپس جماعتی از دختران ائمهعليهم‌السلام در آن مکان دفن شدند. هنگامی کهامّ محمّد دختر موسی بن محمّد بن علی الرضا عليه‌السلام فوت کرد، در کنار آن حضرت دفن شد. بعد از آنمیمونه خواهر امّ محمّد از دنیا رفت، و آن بزرگوار هم در جنب امّ محمّد دفن شد. روی این دو قبر یک گنبد دیگر بنا کردندبه گونه ای که دو گنبد چسبیده به هم بر روی قبر حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام و امّ محمّد و میمونه بوده است.

به جز دختران معصومینعليهم‌السلام ،دو کنیز هم دفن شده اند(۱) که در هنگام مرمت کف حرم مطهر در زمان ناصرالدین شاه، روزنه ای به سردابی پیدا می شود و چند زن صالحه، وارد سرداب می شوند. پیکر پاک میمونه و دو تن از کنیزان را پس از هزار سال تر و تازه مشاهده می کنند. این سرداب جنب سرداب حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام قرار دارد.(۲)

مرحوم نمازی وفات حضرت معصومهعليها‌السلام را در ۱۲ ربیع الثانی سال ۲۰۱ ه نقل کرده(۳) و قول منسوب به شیخ حر عاملیرحمه‌الله هشتم شعبان سال ۲۰۱ ه است.(۴)

____________________

۱. تاریخ قم: ص۲۱۴-۲۱۳. بحار الانوار: ج۴۸ ص۲۹۰، ج۵۰ ص۱۶۰، ج۵۷ ص۲۲۰-۲۱۹.

۲. اجساد جاویدان: ص ۱۰۵.

۳. مستدرک سفینه البحار: ج ۸، ص ۲۶۲.

۴.حیاة الستّعليها‌السلام : ص۱۱.

امام صادقعليه‌السلام می فرماید: «برای خداوند متعال حرمی است و آن مکه، و برای رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم حرمی است وآن مدینه، و برای امیرالمؤمنینعليه‌السلام حرمی است و آن کوفه،و قم کوفه صغیره است، و بهشت دارای هشت در است که سه در آن از قم است. در آن شهر زنی از اولاد من رحلت می کند که اسمش فاطمه است، و او دختر موسی بن جعفر عليه‌السلام است که به شفاعت او تمامی شیعیانم داخل بهشت می شوند ».(۱)

۲. حمله روس به حریم سلطان طوسعليه‌السلام

در عصر روز دهم ربیع الثانی ۱۳۳۰ ه ق گنبد حرم حضرت رضاعليه‌السلام توسط روس ها به توپ بسته شد که در این حمله ۱۷ گلوله توپ به گنبد مطهر اصابت کرد و بیشتر از ۴۵ گلوله دیگر به ایوان طلا و مسجد جامع و درهای صحن جدید آن وقت و گنبد مسجد جامع و مطبخ خدام و غیر اصابت کرد؛ و در این حمله جمعیت زیادی حتی در اطراف ضریح مبارکه رضویه به شهادت رسیدند.(۲)

۱۲ ربیع الثانی

۱. آغاز وجوب نماز

در سال هجرت در این روزنماز در حضر و سفر واجب شد.(۳) بنابر قولی در ۱۰ ربیع الثانی بوده است.(۴)

____________________

۱. مجالس المؤمنین: ج۱ ص۸۳. بحار الانوار: ج۵۷ ص۲۲۸.

۲. منتخب التواریخ ملا هاشم خراسانی. کرامات رضویة. حدیقة الرضویة.پ

۳. مسار الشیعة: ص۳۰. مصباح المتهجد. ص۷۳۳. مصباح کفعمی: ج۲ ص۵۹۷. منتخب التواریخ: ص۴۶.

۴. تقویم المحسنین: ص۱۶. اختیارات: ص۳۵.

۱۳ ربیع الثانی

۱. شهادت حضرت زهراعليه‌السلام

به روایت مرحوم ابن شهر آشوب در مناقب و قرمانی در اخبار الدولشهادت امّ ابیها فاطمه الزهراء عليها‌السلام در این روز بوده است.(۱)

۱۴ ربیع الثانی

۱. قیام مختاررحمه‌الله (۲)

در این روز مختار شاد کننده دلهای شکسته اهل بیتعليهم‌السلام با ندای «یا لثارات الحسین» در کوفه قیام کرد.مختار درسال اول هجرت در طائف به دنیا آمد و درسال ۶۷ ه در کوفه به دست مصعب بن زبیر به شهادت رسید. کنیه او ابواسحاق است. ابوعبیده پدرش از صحابه بزرگ بود که در جنگ با فارس شهید شد. بعد از پدر، دو برادرش حکم و جبیر شهید شدند.

مختار در هیجده ماه حکومتش، هیجده هزار نفر از قاتلین سیّد السّهداءعليه‌السلام را به جهنّم فرستاد. این به غیر از کسانی است که به دست اصحاب و یاران او و ابراهیم بن مالک اشتر در بیرون کوفه و در کنار نهر خازر کشته شدند.

سعد عموی مختار از طرف امیر المؤمنین و امام حسنعليهما‌السلام والی مداین بود، و هرگاه جائی می رفت مختار را به جای خود می گذاشت.

امیر المؤمنینعليه‌السلام به او خبر از فتح و ظفر دادند، و میثم تمّار در زندان کوفه او را بشارت داد.

____________________

۱. مناقب آل ابی طالبعليهم‌السلام : ج ۳، ص ۴۰۶. بحارالانوار: ج۴۳ ص۱۸۰. قلائد النحور: ج ربیع الثانی، ص ۲۱۹.

۲. ذوب النضار: ص۱۰۱. فرسان الهیجاء: ج۲ ص۲۱۷. بحار الانوار: ج ۴۵، ص ۳۶۷. مستدرک سفینة البحار: ج۴ ص۶۸. وقایع الایام: ج ربیع الاول، ص۲۲۶. قلائد النحور: ج ربیع الثانی،ص ۲۲۵.

در روز عید قربان ابومحمّدحکم پسر مختار خدمت امام باقرعليه‌السلام آمد. بعد از اینکه خود را معرفی کرد، امام باقرعليه‌السلام او را نزد خود خواند و او عرض کرد: آقای من، مردم در باره پدر من بسیار سخن می گویند. به خدا قسم سخن درست کلام شماست و هر چه شما بفرمائید آن را قبول دارم. امامعليه‌السلام فرمود: سبحان اللَّه،پدرم خبر داد که مهریه مادر من از پولی بود که مختار آن را برای پدرم فرستاد. مختار خانه های خراب ما را آباد کرد، و دشمنان ما را به قتل رسانید، و هر خونی که از ما ریخته شد طلب نمود. آنگاه سه مرتبه فرمود: «رحم اللَّه اباک ». حقی از ما نزد احدی نماند مگر اینکه آن را گرفت.

در کودکی، امیر المؤمنینعليه‌السلام او را روی زانوی خویش می نشاند و به او لطف و مرحمت می فرمود. امام باقرعليه‌السلام می فرماید: بخدا قسم پدرم مرا خبر داد که مختار نزد فاطمه بنت امیر المؤمنینعليه‌السلام می آمد، و آن مخدره برای او فرش پهن نموده پشتی برایش می گذاشت. سپس فرمود: «هر حقی که ما نزد کسی داشتیم او مطالبه نمود».(۱)

در روایت دیگر می فرماید: «هنگامی که مختار سر نحس عبیداللَّه را برای امام زین العابدین عليه‌السلام فرستاد، آن حضرت سر سفره بود و خوشحال شد و دعا فرمود ».(۲)

بنابر قول دیگری قیام مختار در شب ۱۴ ربیع الاول سال ۶۶ ه(۳) ؛ و بنابر قولی ۱۶ ربیع الثانی بوده است.(۴)

____________________

۱. بحار الانوار: ج ۴۵، ص ۳۴۳، ۳۵۱. اختیار معرفة الرجال: ج۱ ص۳۴۰، ۳۴۱. ذوب النضار: ص۶۱، ۶۲.

۲. اختیار معرفة الرجال: ج۱ ص۳۴۱. بحار الانوار: ج۴۵ ص۳۴۲، ۳۸۶. ذوب النضار: ص۱۴۴. فرسان الهیجاء: ج۲ ص۱۹۹-۱۹۸، ۲۴۴.

۳. مقتل الحسینعليه‌السلام (ابی مخنف): ص۳۲۶. بحار الانوار: ج۴۵ ص۳۸۶. ذوب النضار: ص۱۴۵. وقائع الشهور: ص۷۴. تاریخ طبری: ج۴ ص۴۹۶.

۴. امالی شیخ طوسی: ص۲۴۰. بحار الانوار: ج ۴۵، ص ۳۳۳. قلائد النحور: ج ربیع الثانی، ص ۲۳۲.

۲۲ ربیع الثانی

۱. وفات موسی مبرقع

جناب موسی مبرقععليه‌السلام پسر حضرت جوادعليه‌السلام در سال ۲۹۶ ه در شهر قم وفات یافت.(۱) به نقلی وفات آن جناب در ۸ ربیع الثانی بوده است.(۲)

بنابر قول دیگری در۱۴ ربیع الثانی وفات موسی مبرقع واقع شده است. قبر آن بزرگوار درچهل اختران قم خیابان آذر مشهور است.(۳)

نام: موسی، کنیه: ابوجعفر، لقب: مبرقع که از فرط زیبائی بر جمال مبارک نقاب می زد. نام پدر: جواد الائمهعليه‌السلام و مادر آن حضرت کنیز بود.

ایشان از اولین سادات رضوی بود که درسال ۲۵۶ ه وارد قم گردید. او دائماً بر صورت خود برقعی داشت، ولی مردم عرب ساکن قم او را از قم بیرون کردند، و او بهکاشان رفت و در آنجا مورد احترام قرار گرفت.

بعد از آمدن ابوالصدیم حسین بن علی بن آدم و مرد دیگری از رؤسای قم، عربهای قم متوجه شدند موسی چه کسی بوده است، و آن بزرگوار را به قم باز گرداندند و خانه ای برای او آماده کردند. همچنین در روستاهای متعدد زمین و باغ برای او خریدند و خواهرانشزینب و امّ محمّد و میمونه ، دختران حضرت جوادعليه‌السلام به قم آمدند، و بر او وارد شدند.

هنگامی که جناب موسی مبرقع در قم از دنیا رفت، امیر قم عباس بن عمرو غنوی بر او نماز خواند، و در محل کنونی که در قم معروف است و قبلاً خانه محمّد بن حسن

____________________

۱. تاریخ قم: ص۲۱۶. بحار الانوار: ج ۵۰، ص ۱۶۱. تاریخ سامراء: ج ۳، ص ۴۰۲. مرآة العقول: ج۶ ص۱۲۸.

۲. بحار الانوار: ج۵۷ ص۲۲۰.مستدرک سفینه البحار: ج ۵، ص ۲۳۰.

۳. قلائد النحور: ج ربیع الثانی، ص ۲۲۶.

بن ابی خالد اشعری ملقب به شنبوله بود، دفن شد.(۱) کلینیرحمه‌الله در کافی به سند معتبر نقل کرده که جناب موسی مبرقع تولیت اوقاف را از جانب امامعليه‌السلام داشته اند.(۲)

۲۵ ربیع الثانی

۱. خلع معاویه بن یزید خود را از خلافت

هنگامی که یزید بن معاویه در۱۴ ربیع الاول سال ۶۴ ه به درکات جحیم شتافت، فرزندش معاویه به جای وی نشست. او پس از چهل روز در۲۵ ربیع الثانی بر فراز منبر رفت و خطبه خواند و اعمال پدران خود را یاد کرد، و بر جد و پدر خود لعنت کرد و از افعال ایشان تبری جست و گریه شدیدی نمود، و آنگاه خود را از خلافت خلع نمود.

مروان بن حکم لعنت اللَّه علیه از پای منبر برخاست و گفت: الحال که طالب خلافت نیستی پس امر خلافت را به سوئی بیفکن. معاویه بن یزید گفت: من حلاوت خلافت را نچشیدم، چگونه راضی شوم که اوزار آن را بچشم. به هر صورت در خانه نشست و مشغول گریه شد و۲۵ یا ۳۰ یا ۴۰ روز بعد از این واقعه فوت کرد و به قولی او را مسموم کردند. پس از او خلافت اولاد ابوسفیان تمام شد و به مروان و آل او منتقل شد.

____________________

۱. بحار الانوار: ج۵۰ ص۱۶۰. سفینة البحار: ج۴ ص۶۶۸. مرآة العقول: ج۶ ص۱۲۸. تاریخ سامراء: ج۳ ص۴۰۳-۴۰۲. قلائد النحور: ج ربیع الثانی، ص۲۲۶.

۲. کافی: ج ۱، ص ۳۲۵. بحار الانوار: ج۵۰ ص۱۲۲.

۳. توضیح المقاصد: ص ۱۳ - ۱۲. اربعین قمی: ص۵۰۳. تتمه المنتهی: ص ۷۲. قلائد النحور: ج ربیع الثانی: ص ۲۶۲. فیض العلام: ص ۲۵۵.

آخر ربیع الثانی

۱. مرگ خالد بن ولید

در روز آخر ربیع الثانی خالد بن ولید بن مغیره مخزومی به اسفل السافلین جهنّم شتافت.(۱) او ۲۰ سال بعد از بعثت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در اواخر زندگانی آن حضرت، به همراه عمروعاص به ظاهر اسلام را قبول کرد. ابوبکر او را حاکم شام کرد، و عمر او را عزل کرد. پس از مدتی در شهر حمص مرد و در همانجا مدفون شد.(۲)

خالد و عمروعاص از کسانی بودند که در لیلة المبیت قصد کشتن پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را داشتند.(۳)

در مواردی پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از کارهای خالد بیزاری جستند. او بدون اجازه پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بنی جذیمه را به قتل رساند و عده ای را اسیر کرد، آن ها قبل از کشته شدن تصریح می کردند که ما مسلمانیم و نماز می خوانیم و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را تصدیق میکنیم و مساجد بنا کرده ایم و اذان در آن می گوییم...

خالد گفت: «هر کس اسیری در دست دارد او را بکشد». بنو سلیم تمام اسیرانشان را کشتند ولی مهاجر و انصار اسرا را نزد پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرستادند و آن حضرت دستان مبارک را بلند کرد و دوبار فرمود: «خدایا من بیزاری می جویم به سوی تو از کاری که خالد کرده است

چندی بعد مقداری طلا و متاع به دست رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رسید. آن حضرت به امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: به سوی بنی جزمیه برو و آنان را از آتچه خالد کرده راضی کن... امیرالمؤمنینعليه‌السلام نزد آنان رفت و طبق حکم خداوند؛ دیه هر خونی را داد، و

____________________

۱. اختیارات: ص۳۵. وقایع الشهور: ص ۹۱.

۲. اسد الغابه: ج ۳، ص ۹۶. طبقات الکبری: ج۷ ص۳۹۷.

۳. الصحیح من السیرة: ج ۴، ص ۹. شرح نهج البلاغة: ج۱۳ ص۳۰۴.

برای هر جنینی بالاترین قیمت را حساب کرد، و عوض هر مالی پرداخت، و اضافه ای هم بابت آب خور سگ هایشان و ریمسان چوپانشان داد، و باز مقدار اضافه را برای ترس زنان و هراس کودکان و برای آنچه می دانستند و نمی دانستند داد. آخر الامر اضافه ای داد تا از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم - که بی تفصیر بود- راضی شوند...(۱)

خالد بن عمار ناسزا گفت. پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:« هر کس عمار را سب کند خداوند او را سب می کند».(۲)

او به دستور ابوبکر خواست امیر المؤمنین عليه‌السلام را به شهادت برساند ، ولی قبل از هر اقدامی آن حضرت متوجه شدند، و با دو انگشت گلوی خالد را آن چنان فشار دادند که خالد نعره کشید و مردم فرار کردند و خالد لباسش را نجس کرد. آنگاه گفت: ابوبکر و عمر مرا به این کار امر کرده اند. هر کس واسطه شد، آن حضرت او را رها نکرد تا آنکه ابوبکر عمر را فرستاد و ابن عباس را آورد. ابن عباس حضرت را به قبر مطهر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و فرزندانش و حضرت صدیقهعليها‌السلام قسم داد و حضرت او را رها کرد. ابوبکر به عمر گفت: «این هم نتیجه مشورت با تو»! چه اینکه عمر، خالد را برای این کار انتخاب کرده بود.(۳)

____________________

۱. علل الشرائع: ج۲ ص۴۷۴. خصال: ص۵۶۲. مناقب آل ابی طالبعليهم‌السلام : ج۲ ص۱۵۱. بحار الانوار: ج۲۱ ص۱۴۱، ۱۴۲، ۱۴۳، ج۳۱ ص۳۲۷، ج۳۸ ص۷۳، ج۱۰۱ ص۲۴۲. الغدیر: ج۷ ص۱۶۸، ۱۶۹. سبعة من السلف: ص۳۳۷. صحیح بخاری: ج۵ ص۱۰۷، ج۷ ص۱۵۴، ج۸ ص۱۱۸. طبقات الکبری: ج۲ ص۱۴۸. عیون الاثر: ج۲ ص۲۰۹. سبل الهدی و الرشاد: ج۶ ص۲۰۰. تاریخ طبری: ج۲ ص۳۴۲. تاریخ یعقوبی: ج۲ ص۶۱. مسند احمد: ج۲ ص۱۵۰. سنن نسائی: ج۸ ص۲۳۸. سنن بیهقی: ج۹ ص۲۱۷. اسد الغابة: ج۲ ص۹۴. تاریخ دمشق: ج۱۶ ص۲۳۳. سیر اعلام النباء: ج۱ ص۳۷۰.

۲. سبعة من السلف: ص۳۴۵-۳۴۲. الغدیر: ج۱ ص۳۳۱، ج۹ ص۲۷. المعجم الکبیر: ج۴ ص۱۱۲، ۱۱۳. کنز العمال: ج۳ ص۵۳۳، ۵۳۴.

۳. احتجاج: ج۱ ص۱۱۸. کتاب سلیم بن قیس هلالیرحمه‌الله : ج۲ ص۸۷۲-۸۷۱. الایضاح: ص۱۵۶، ۱۵۸. تفسیر قمی: ج۲ ص۱۵۹-۱۵۸. علل الشرائع: ج۱ ص۱۹۱. اختیار معرفة الرجال: ج۲ ص۶۹۵. المستر شد: ص۴۵۱. بحار الانوار: ج۲۸ ص۳۰۵، ج۲۹ ص۱۲۶-۱۲۵، ۱۳۷-۱۳۶، ج۴۷ ص۳۵۶. الصراط المستقیم: ج۱ ص۳۲۴. غایة المرام ج۵ ص۳۴۵. شرح نهج البلاغة: ج۱۳ ص۳۰۳-۳۰۲.

همچنین خالد بن ولید مالک بن نویرهرحمه‌الله را با عده زیادی از قبیله او به جرم بیعت نکردن با ابوبکر کشت و در همان شب با همسر مالک مرتکب زنا شد.(۱) وقتی عمر این قضیه را شنیر، گفت: «تو را سنگسار می کنم» ولی این کار را انجام نداد؛ برای اینکه سعد بن عبادة را به خاطر آنان کشت. در اینجا بود که عمر او را به سینه چسباند و گفت: تو شمشیر خدا و شمشیر رسول خدایی!؟(۲)

در مورد دیگری هنگامی که ابوبکر او را به سوی قبیله بنی سلیم فرستاد، عده ای از مردان قبیله را در محلی جمع کرد و آنان را به آتش سوزانید.(۳)

____________________

۱. الغدیر: ج۵ ص۲۶۴، ج۷ ص۱۵۸. الصراط المستقیم: ج۳ ص۲۷۹. الاستغاثة: ج۱ ص۶. بحار الانوار: ج۳۰ ص۴۹۵-۴۷۱. الشافی فی الامة: ج۴ ص۱۶۲. التعجب: ص۴۰ (۱۰۸). سبعة من السلف: ص۳۴۶. النص و الاجتهاد: ص۱۱۹. شرح نهج البلاغة: ج۱ ص۱۷۹. تاریخ طبری: ج۲ ص۵۰۴-۵۰۱. تاریخ یعقوبی: ج۲ ص۱۳۱. تاریخ دمشق: ج۱۶ ص۲۷۴-۲۵۵. اسد الغابة: ج۴ ص۲۹۵. البدایة و النهایة: ج۶ ص۳۵۴.

۲. الاستغاثة: ج۱ ص۷. احتجاج: ج۱ ص۹۴، ج۲ ص۱۴۸. مناقب آل ابی طالبعليهم‌السلام ج۱ ص۳۳۱. بحار الانوار: ج۲۸ ص۱۸۳، ۳۳۶، ج۲۹ ص۴۴۲، ج۳۰ ص۴۹۴. الصراط المستقیم: ج۳ ص۶، ۱۰۹ بیت الاحزان: ص۵۹. نهج السعادة: ج۵ ص۲۷۲. انوار العلویة: ص۲۸۴. شرح احقاق الحق: ج۲ ص۳۴۶. شرح الاخبار: ج۲ ص۲۸. مجالس المؤمنین: ج۱ ص۲۳۴. سبعة من السلف: ص۳۴۸-۳۴۶. شرح نهج البلاغة (ابن ابی الحدید): ج۱ ص۱۷۹، ج۱۰ ص۱۱۱، ج۱۷ ص۲۲۳.

۳.الغدیر: ج۷ ص۱۵۵. سبعة من السلف: ص۳۴۷. طبقات الکبری: ج۷ ص۳۹۶. تاریخ دمشق: ج۱۶ ص۲۴۰، ۲۵۵. المنصف (ابن ابی شیبة): ج۸ ص۵. تاریخ خلیفة...:ص۶۷. سیر اعلام النبلاء: ج۱ ص۳۷۲.

۵ جمادی الاوّل

در این ماه تنها روزهای ۵، ۶، ۱۰، ۱۳، ۱۵، ۲۵، ۲۷، ۲۹ مقارن وقایع مهمی از تاریخ است.

ولادت حضرت زینبعليها‌السلام خبر خوش این ماه است. جنگ موته، جنگ جمل دو اتفاق مهم این ماه است.

شهادت حضرت زهراعليها‌السلام و تحویل پیراهن امام حسینعليه‌السلام به حضرت زینبعليها‌السلام دو واقعه جانسوز این ماه است. وفات جناب عبد المطلبعليه‌السلام ، وفات محمّد بن عثمان عمری نیز از حوادث این ماه است و مرگ معاویه پسر یزید پایان دهنده حکومت بنی امیّه است.

۵ جمادی الاولی

۱. ولادت حضرت زینبعليه‌السلام

ولادت با سعادت حضرت زینبعليها‌السلام در مدینه طیبه درسال پنجم یا ششم هجری در این روز واقع شده است.(۱) اقوال دیگر در ولادت آن حضرت عبارت است از اوایل شعبان سال ۶ ه(۲) ، اول شعبان(۳) ، ۳۰ شعبان(۴) ، ماه رمضان سال ۶ ه، دهه آخر ربیع الثانی در سال ۵ یا ۶ یا ۷ ه.(۵)

پدر بزرگوار آن حضرت امیر المؤمنینعليه‌السلام ، و مادر گرامی اش حضرت صدیقه طاهرهعليها‌السلام است. همسر آن حضرت جنابعبداللَّه بن جعفر ابی طالب عليه‌السلام ، و فرزندان آن حضرت،علی، عون، عباس، محمّد و امّ کلثوم هستند که عون و محمّد در کربلا شهید شدند.

کنیه آن مخدره ام کلثوم، امّ عبداللَّه و امّ الحسن است، ولی کنیه های خاص حضرتامّ المصائب، امّ الرزایا و امّ النوائب است.

القاب آن مخدره بسیار است، و از آن جمله: عقیله بنی هاشم، عقیله الطالبین، صدیقه صغری (اشاره به مادرش که صدیقه کبری است و پدرش که صدیق اکبر است) عصمت صغری، ولیه اللَّه، الراضیه بالقدر و القضاء، صابره البلوی من غیر جزع و لا شکوی، امینه اللَّه، عالمه غیر معلمه، فهمه غیر مفّهمهمحبوبه المصطفیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، ثانیه الزهراءعليها‌السلام ، الشریفه.

____________________

۱. عقیله بنی هاشمعليها‌السلام : ص ۵. زینب الکبریعليها‌السلام : ص ۱۷. مستدرک سفینة البحار: ج۴ ص۳۱۶، ج۵ ص۲۰۸. تقویم الائمةعليهم‌السلام : ص۷۱. وفیات الائمةعليها‌السلام : ص۴۳۱. منتخب التواریخ: ص ۹۵-۹۴. العقیلة و الفواطم علیهن السلام: ص۱۰.

۲. ریاحین الشریعه: ج ۳، ص ۳۳.

۳. مستدرک سفینة البحار: ج۵ ص۴۱۳. معالی السبطین: ج۲ ص۲۲۱. وفیات الائمةعليهم‌السلام : ص۴۳۱.

۴. تقویم الائمةعليهم‌السلام : ص۷۹.

۵. ریاحین الشریعه: ج ۳، ص ۳۳.

از نسل علی فرزند حضرت زینبعليها‌السلام که معروف بهزینبی است فرزندان زیادی به دنیا آمده اند، که سیوطیرساله زینبیه را در باره آنها تألیف کرده است.(۱)

ماجرای ولادت حضرت

هنگام ولادت آن حضرت، پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در سفر بودند. امیر المؤمنینعليه‌السلام برای نامگذاری این مولود فرمودند: «بر پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سبقت نمی گیرم ». تا آنکه حضرت آمدند و منتظر وحی شدند. جبرئیل نازل شد و عرض کرد: خداوند سلام می رساند و می فرماید: «این دختر را زینب نام بگذار، چه اینکه این نام را در لوح محفوظ نوشته ایم ».

پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم حضرت زینبعليها‌السلام را طلب کرده بوسیدند و فرمودند: «وصیت می کنم به حاضرین و غائبین که این دختر را به خاطر من پاس بدارید، که همانا وی به خریجه کبری عليها‌السلام مانند است ». سکینه و وقار آن حضرت را به خدیجه کبریعليها‌السلام و عصمت و حیایش را به فاطمه زهراعليها‌السلام و فصاحت و بلاغتش را به علی مرتضیعليه‌السلام و حلم و بردباریش را به حسن مجتبیعليه‌السلام و شجاعت و قوّت قلبش را به حضرت سیّد الشّهداءعليه‌السلام همانند نموده اند.(۲)

ابن حجر در اصابه و ابن اثیر در اسد الغابه در حالات آن حضرت نوشته اند: او عاقله، فهیمه و شجاع بود، و در مجلس یزید لعنت اللَّه علیه حضرت زینبعليها‌السلام کلماتی فرمودند که دلالت بر قوّت قلب آن حضرت دارد.(۳) آن حضرت در کرم و بصیرت و حلم مشهور خاندان بنی هاشم و عرب بوده، و بین جمال و جلال، سیرت و صورت و

____________________

۱. ریاحین الشریعة: ج۳ ص۴۶، ۲۰۷. السیدة زینب الکبریعليه‌السلام من المهد الی اللحد: ص۳۰، ۴۶. عقیلة بنی هاشمعليه‌السلام : ص۵، ۳۶. زینب الکبریعليه‌السلام : ۱۶، ۱۱۹. وفیات الائمةعليهم‌السلام : ص۴۳۱. انساب الطالببین. منتخب التواریخ: ص۹۴. العقلیة و الفواطم علیهن السلام. تاریخ الخمس: ج۲ ص۳۱۷. تذکرة الخواص: ص۱۷۵.

۲. ریاحین الشریعة: ج۳ ص۳۸.

۳. اسد الغابة: ج۵ ص۴۶۹. الاصابة: ج۸ ص۱۶۶.

اخلاق و فضیلت جمع کرد. شبها در عبادت بود و روزها روزه و او به اهل تقوی معروف بود.(۱)

۶ جمادی الاولی

۱. جنگ موته(۲)

درسال ۷ یا ۸ هجرت در چنین روزی جنگ موته به وقوع پیوست و جعفر بن ابی طلبعليهم‌السلام در سن ۴۱ سالگی به شهادت رسید.(۳) تعداد مسلمین در این جمگسه هزار نفر و تعداد کفارصد هزار نفر بود.

این جنگ از آنجا آغاز شد کهحارث بن امیر ازدی که حامل نامه ای از پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به قیصر روم بود، در زمین های موته به دستورشرحبیل بن عمرو سردار لشکر روم دستگیر شد و دستهای او را بستند و گردنش را زدند. پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از شنیدن این خبر بسیار ناراحت شدند و لشکری به موته روانه فرمودند.

در این جمگ پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و امیر المؤمنینعليه‌السلام حضور نداشتند و آن حضرت سه امیر به ترتیب بر لشکر قرار دادند و فرمودند: «هر یک شهید شدند دیگری امیر لشکر باشد. جعفر بن ابی طالب عليهم‌السلام ، زید بن حارثه، عبداللَّه بن رواح ه».

شهادت سه فرمانده

هر سه این بزرگواران شهید شدند. اول جناب جعفر به میدان آمد و بعد از مبارزه

____________________

۱. وفیات الائمةعليهم‌السلام : ص۴۴۱-۴۴۰. العقیلة و الفواطم علیهن السلام: ص۵۱-۵۰. مجلة الاسلام: شماره ۲۷، محمد غالب شافعی.

۲. بحارالانوار: ج۲۱ ص۵۰. شرح نهج البلاغة: ج۱۵ ص۶۱. تاریخ یعقوبی: ج۲ ص۶۵. تاریخ طبری: ج۲ ص۳۱۸. طبقات الکبری: ج۲ ص۱۲۸.

۳. وقائع الشهور: ص۹۴.

دلیرانه ای دو دست آن حضرت را قطع کردند، و با اینکه جراحتهای زیادی بر بدن جناب جعفر وارد شده بود، اما بواسطه هیبت و شجاعتهای آن حضرت در میدان، کسی جرأت جدا کردن سر آن حضرت را نمی کرد. لذا دشمن دفعه حمله کرد و بدن آن حضرت را با نیزه از زمین بلند کردند. در همان لحظه پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در مدینه بر فراز منبر تشریف داشتند و ماجرا را برای مردم بیان می فرمودند. ناگهان صورت مبارک را به طرف آسمان بلند کردند و در حق جعفر دعا فرمودند: «خداوند دو بال به آن بزرگوار عنایت فرمود که با ملائکه در بهشت پرواز می کند.»

پس از شهادت هر سه امیر تعیین شده از طرف پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، را در یک قبر دفن کردند. از خبر شهادت جناب جعفرپیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بسیار گریستند و دستور دادند تا سه روز غذا به منزل جعفر ببرند.

سوابق جعفر

اولین مردی که بعد از علیعليه‌السلام به امر جناب ابوطالبعليه‌السلام پشت سر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نماز خواند، جناب جعفر بود. او از برادرش امیر المؤمنینعليه‌السلام ده سال بزرگتر بود.

در حبشه هنگامی که عمروعاص و دیگران قصد داشتند نجاشی را راضی کنند که جعفر و همراهانش را تحویل دهد، او آیاتی از کتاب الهی تلاوت نمود که نجاشی و اطرافیانش گریستند. عمروعاص چندین بار خواست جعفر و همراهانش را نزد نجاشی افرادی نادرست جلوه دهد ولی نتیجه بر عکس شد و احترام آنها نیز نزد نجاشی بیشتر شد، مخصوصاً زمانی که آیات در رابطه با حضرت عیسیعليه‌السلام قرائت شد.

آخر الامر عمروعاص غذائی مسموم تهیه کرد و برای جعفر فرستاد که آن حضرت را شهید کند، ولی گربه ای آمد و از آن غذا مختصری خورد و بقیه غذا ریخت و آن گربه هم مرد، و توطئه عمروعاص فاش شد.