اخلاق الاهى

اخلاق الاهى0%

اخلاق الاهى نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: اخلاق اسلامی

اخلاق الاهى

نویسنده: آیت الله مجتبی تهرانی
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 11854
دانلود: 7261

اخلاق الاهى
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 19 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 11854 / دانلود: 7261
اندازه اندازه اندازه
اخلاق الاهى

اخلاق الاهى

نویسنده:
فارسی

از دیرباز، محفل اشراقی دروس اخلاق و عرفان استاد آیت­ا... مجتبی تهرانی، کانون تجمع طیف طالب طهارت و معرفت است و هزاران جوان از سرچشمه صافی تعلیمات شرقانی استاد سیراب و سرشار می­شوند و بوته انفاس قدسی و مواعظ بالغه او، جان­ها و دل­های گداخته را تزکیه می­دهد. دروس معنوی استاد، اخلاق نظری انتزاعی متعارف نیست و نیز بازگفت تقلیدی اخلاق فلسفی و یونانی نیز نمی­باشد؛ همچنین تعلیمات سلوکی ایشان با عرفان مسلکی نسبتی ندارد؛ زیرا دروس استاد آمیزه­ای از اخلاق نبوی و عرفان علوی است که با اتکا به منطق اجتهاد، از زلال آیات و روایات برگرفته و با رعایت نیاز نسل امروز، سامان یافته است. مجموعه دروس اخلاق و عرفان استاد تاکنون از دوهزار درس فراتر رفته است و همچنان نیز این کوثر فیض در جریان است. این مجموعه مباحث اخلاقی به­صورت حدود سی مجلد با عنوان اخلاق الاهی در دست تدوین و انتشار است که تاکنون چهار مجلد از این مجموعه گرانبها با عناوین آفات زبان و پیوندها و حقوق به زیور طبع آراسته گردیده است. جلد چهارم با عنوان آفات زبان/ بخش یکم، از فصل های زیر سامان یافته است:فصل یکم: غیبت؛ فصل دوم: دروغ؛ فصل سوم: بهتان؛ فصل چهارم: تهمت؛ فصل پنجم: مراء؛ فصل ششم: جدال؛ فصل هفتم: خصومت؛ فصل هشتم: لعن و نفرین؛ فصل نهم: شماتت؛ فصل دهم: فحش؛ فصل یازدهم: فرو رفتن در باطل؛ فصل دوازدهم: استهزاء و سخریّه؛ فصل سیزدهم: سخن چینی؛ فصل چهاردهم: بیهوده گویی.

فصل پنجم : مراء

پرهيزكارترين مردم آن است كه خرده گيرى از سخن ديگران را ترك كند؛ اگر چه حق با او باشد(۲۶۶) .

رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله .

مقدمه

يكى ديگر از آفات زبان كه موجب نابودى پيوندها شده، دشمنى و كينه را جايگزين مهر و محبت مى سازد، «مراء» است. آسيبى كه بشر از اين بيمارى ديده، به اندازه اى شديد است كه بايد به عزم و همتى تمام در صدد زدودن اين ويژگى از پيكره جامعه بر آمد. اين فصل، به تبيين ابعاد گوناگون اين بيمارى اختصاص يافته، ضمن بررسى عوامل و ريشه ها، به ارائه راه هاى درمان آن مى پردازد.

مباحث اين فصل عبارتند از:

۱ - تعريف مراء

۲ - نكوهش مراء از ديد شرع

۳ - ريشه هاى درونى مراء

۴ - پيامدهاى زشت مراء

۵ - راه هاى درمان مراء.

(۱) تعريف مراء

«مراء» در لغت به معناى «پيكار كردن» و «جنگيدن» نزد دانشمندان اخلاق عبارت است از: «خرده گيرى و اشكال گرفتن از كلام ديگران، براى اين كه نقص كلام آن ها آشكار شود. »

مراء با انگيزه برترى جويى و خودنمايى علمى پديد مى آيد به اين معنا كه فرد در گفت و گو با ديگرى، به ايراد و اعتراض بر سخنان او مى پردازد تا هوش و دقت و زيركى خويش را نشان دهد؛ از اين رو مراء در شمار اعمال زشتى است كه از صفات ناپسند درونى سرچشمه مى گيرد.

مراء از رفتار تا خصلت

مراء در آغاز به شكل رفتارى غير عادى از فرد سر مى زند؛ ولى چون داراى ريشه فاسدى است، از همان مرحله نخست بر روح او اثر مى گذارد. نفس ‍ اماره از اين كار لذت برده، در مراحل بعدى به انجام اين عمل مشتاق تر، و به راحتى مرتكب مراء مى شود. اين حركت به آن جا مى رسد كه خرده گيرى و اشكال تراشى و ايراد بر سخن ديگران، رفتار هميشگى فرد شده، به حالت ملكه در مى آيد و پيامدهاى زيانبارى را در پى خواهد داشت.

امام علىعليه‌السلام فرمود:

من عود نفسه المراء ضار ديدنه(۲۶۷) .

كسى كه نفس خود را به مراء عادت دهد، اين رفتار، خصلت او مى شود.

(۲) نكوهش مراء از ديد شرع

پيشوايان دين با توجه به آثار و پيامدهاى ناخوشايند مراء، انسان را از آن نهى و انجام دهنده اش را سرزنش كرده اند.

رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله مى فرمايد:

لا تمار اخاك(۲۶۸) .

با برادر دينى ات مراء نكن.

اءورع الناس من ترك المراء و ان كان محقا(۲۶۹) .

پرهيزكارترين مردم كسى است كه مراء را ترك كند؛ اگر چه حق با او باشد.

انسان زمانى كه مى بيند گوينده اى در گفتار خود اشتباه مى كند، در آغاز به او تذكر مى دهد و اگر جنگ لفظى يا همان مراء با او را (با فرض عدم پذيرش و مقاومت بر اشتباه) ترك كند، از تقواى بسيار برخوردار است.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

المراء داءردى و ليس فى الانسان خصله اشر منه و هو خلق ابليس و نسبه فلا يمارى فى اى حال كان الا من كان جاهلا بنفسه و بغيره محروما من حقائق الدين(۲۷۰) .

مراء دردى بسيار سخت است و ويژگى بدتر از آن در انسان نيست. مراء خلق و خوى شيطان، و خويشاوند او است ؛ پس هيچ كس در هيچ حالى مراء نمى كند، مگر آن كه از خودش و ديگران ناآگاه، و از حقايق دين محروم باشد.

حكم مراء از ديد شرع

توجه به اين گونه روايات، فقيهان را بر آن داشته تا بر كراهت اين رفتار ناشايست حكم كنند. برخى از دانشمندان بزرگ شيعى در معاجم روايى خويش باب مستقلى را به مراء اختصاص داده، ضمن نقل روايات گوناگون در اين باره، به بيان حكم اين رذيله پرداخته اند.

(۳) ريشه هاى درونى مراء

مراء از بيمارى هاى اخلاقى است و شخص مبتلاى به آن، روح و نفسى بيمار دارد. سرچشمه اين رفتار ناپسند صفات زشت نفسانى است كه عبارتند از:

۱ - دشمنى و كينه جويى

گاه خرده گيرى بر گفتار ديگران در دشمنى با ايشان ريشه دارد. شخص كينه توز براى ابراز نفرت خويش به اشكال گرفتن و ستيزه كردن با ديگرى پرداخته، مى كوشد بر او چيره شود.

۲ - حسد

رشك بردن بر مال يا مقام ديگرى ممكن است انسان را به مراء و پيكار گفتارى با او بكشاند؛ زيرا فرد حسود، خواهان خوار كردن ديگرى به هر وسيله ممكن است.

۳ - تكبر

گاه اظهار برترى بر ديگران فرد را به ايراد و اعتراض بر گفتار آن ها وا مى دارد.

۴ - حب مقام يا مال

اشكال گرفتن بر ديگران ممكن است براى رسيدن به دنيا باشد. گاه علاقه به مقام يا مال انسان را به ورطه مراء مى اندازد؛ البته تمام اين موارد، خود در دو قوه شهوت و غضب انسانى ريشه دارند.

(۴) پيامدهاى زشت مراء

مراء پيامدهاى ناشايست براى انسان و جامعه بشرى به بار مى آورد كه از جمله مى توان به موارد ذيل اشاره كرد:

۱ - مرگ دل

پيكار لفظى يا مراء، رشته هاى محبت را قطع و دل را از دوستى تهى مى سازد و از آن جا كه دل، ظرف محبت است و بدون آن زنده نمى ماند، دل شخص مبتلا به مراء رو به مرگ خواهد گذاشت.

امام صادقعليه‌السلام به نقل از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند:

اربع يمتن القلوب : الذنب على الذنب و مناقشه النساء يعنى محادثتهن و مماراه الاحمق تقول و يقول و لا يرجع الى خير و مجالسه الموتى فقيل له يا رسول الله و ماالموتى قال : كل غنى مترف(۲۷۱) .

چهار چيز است كه دل ها را مى ميراند: ۱ -گناه بر روى گناه ۲ - مناقشه و گفت و گو با زنان ۳ - جنگ لفظى (مراء) با احمق، تو چيزى بگويى او هم چيزى بگويد؛ در حالى كه هيچ خيرى در اين قيل و قال نباشد. ۴ - همنشينى با مردگان. عرض شد اى رسول خدا! مردگان كيانند؟ فرمود: هر ثروتمند خوش گذران.

۲ - باقى ماندن در نادانى

وقتى انسان به وادى مراء كشيده شود، به اشتباه هاى خود پى نمى برد و نادانى او، به دانش تبديل نخواهد شد؛ زيرا در صدد وارد كردن اشكال بر ديگران بوده، از اشكال هاى خويش غافل است.

امير مؤمنان علىعليه‌السلام فرمود:

من كثر مراوة بالباطل دام عماوه عن الحق(۲۷۲) .

كسى كه بسيار به باطل مراء كند [= در مقابل سخن حق بايستد]، نابينايى اش به حق ادامه مى يابد.

الشك على اربع شعب : على التمارى و الهول و التردد و الاستسلام فمن جعل المراء ديدنا لم يصبح ليله...(۲۷۳) .

شك بر چهار محور است : مراء كردن، ترسيدن، دو دل بودن و تن به پستى و تباهى دادن ؛ پس هر كس عمل مراء را ويژگى خود قرار دهد، شب او به صبح نمى رسد (شب تاريك نادانى او با روز روشن دانش، نورانى نمى شود.)

۳ - آزار ديدن از برخورد نادانان و محروميت از علم دانشمندان

هر گاه انسان با دانشمندى مراء كند، وى پى مى برد كه آن فرد در جست و جوى علم نيست و دانش خويش را عرضه نمى كند و اگر با جاهل مراء كند، جاهل او را خوار و پست مى سازد؛ پس انسان در هر دو صورت بايد از اين عمل بپرهيزد.

امام صادقعليه‌السلام از وصيت ورقه بن نوفل بن خديجهعليها‌السلام مى فرمايد:

اذا دخل عليها يقول لها يا بنت اخى لا تمارى جاهلا و لا عالما فانك منى ماريت جاهلا اذاك و متى ماريت عالما منعك علمه(۲۷۴) .

اى دختر برادرم ! با فرد نادان و با دانشمند مراء نكن ؛ زيرا اگر با جاهل مجادله كنى، آزارت مى دهد و اگر با دانشمند مجادله كنى، علمش را به تو عرضه نمى كند.

كسانى به وسيله دانشمندان سعادتمند مى شوند كه خواهان علم، و در برابر دانش و دانشمند فروتن باشند.

حضرت رضاعليه‌السلام مى فرمايد:

لا تمارين العلماء فيرفصوك و لا تمارين السفهاء فيجهلوا عليك(۲۷۵) .

با دانشمندان مراء نكن، تا تو را از خودشان دور نسازند و با نادانان ها نيز مراء نكن، تا با تو جهالت نكنند [= به جهالت رفتار نكنند.]

از امام حسينعليه‌السلام هم روايت شده است :

لا تمارين حليما و لا سفيها فان الحليم يغلبك و السفيه يرديك(۲۷۶) .

با شخص عاقل بردبار و با شخص سبك مغز مجادله نكن ؛ چرا كه انسان بردبار بر تو چيره مى شود و سبك مغز تو را مى آزارد.

امام صادقعليه‌السلام در جاى ديگرى مى فرمايد:

لا يمارين احد كم حليما و لا سفيها فانه من مارى حليما اءقصاه و من مارى سفيها اراده(۲۷۷) .

هيچ يك از شما نبايد با بردبار و نادان مراء كند. همانا هر كس با بردبار مراء كند، بردبار او را (از خود) دور مى سازد و هر كس با سبك مغز مراء كند، آن نادان او را به نابودى مى كشاند [= خوار و ذليل مى كند.]

۴ - نابودى اعمال نيك

مراء موجب نابودى اعمال نيك انسان مى شود.

امام صادقعليه‌السلام به محمد بن نعمان فرمود:

يا ابن النعمان اياك والمراء فانه يحيط عملك(۲۷۸) .

اى پسر نعمان ! از مراء بپرهيز. همانا مراء عمل تو را از بين مى برد.

۵ - نابودى پيوند دوستى

پيامدهاى مراء غير از اين كه در وجود خود فرد آشكار مى شود، به اجتماع نيز سرايت مى كند. اين رفتار ناپسند سبب مى شود از محبت دو طرفه كاسته شود تا به آن جا كه شايد اين محبت، از بين برود.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

اذا احببت رجلا فلا تمازحه و لا تماره(۲۷۹) .

اگر كسى را دوست دارى با او شوخى و مراء نكن.

امير مؤمنان علىعليه‌السلام هم مى فرمايد:

لا محبه مع كثره مراء(۲۸۰) .

هيچ محبتى با خرده گيرى بسيار پايدار نخواهد ماند [= محبت از بين مى رود.]

ثمره المراء الشحناء(۲۸۱)

ميوه مراء، دشمنى بسيار است. دليل دشمنى بسيار، فراوانى مراء است.

سبب الشحناء كثره المراء(۲۸۲) .

دليل دشمنى بسيار، فراوانى مراء است.

۶ - ايجاد كينه و نفاق

خرده گيرى از گفتار ديگران، دوستى ها را از بين برده، دل ها را از هم چركين مى كند تا جايى كه در پى آن دشمنى و كينه پديد مى آيد. در اين صورت شخص يا دشمنى خودش را ظاهر مى كند يا اگر نتوانست، به ظاهر ادعاى دوستى كرده، در باطن كينه مى ورزد كه اين رفتار، دورويى است.

امام صادقعليه‌السلام به نقل از حضرت علىعليه‌السلام مى فرمايد:

اياكم و المراء و الخصومه فانهما يمرضان القلوب على الاخوان و ينبت عليهما النفاق(۲۸۳) .

از مراء و دشمنى بپرهيزيد. همانا اين دو، دل هاى برادران (دينى) را بيمار مى كند و نفاق بر آن دو مى روياند.

امير مؤمنان علىعليه‌السلام هم فرمود:

المراء بذر الشر(۲۸۴) .

مراء بذر بدى است (كه در دل ها پاشيده مى شود.)

مراء نه تنها انجام دهنده خويش را به وادى گناه مى كشاند، بلكه طرف مقابل او را نيز به نفاق وا مى دارد. عامل مراء چه بسا مى كوشد تا طرف مقابل را با دروغ، تهمت و توهين، كوچك كند يا حتى براى رسيدن به هدف خود سخنان ركيك و ناهنجار بر زبان آورد.

از پيشواى چهارم حضرت زين العابدينعليه‌السلام چنين روايت شده است :

ويلمه فاسقا من لا يزال ممارئا(۲۸۵) .

واى بر آن امت فاسقى كه خلق و خوى آن ها مراء است.

جامعه اى كه افراد آن مى كوشند تا براى تضعيف و تحقير يكديگر مرتكب اعمال ناشايست شوند، از ارزش و شخصيت آنها، كاسته مى شود.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

لا تمار فيذهب بهاؤ ك(۲۸۶) .

مراء نكن تا ارزش تو از بين نرود.

روشن است كه رشد و كمال جامعه به دو چيز بستگى دارد:

۱ -وحدت و يگانگى قلب ها

۲ - سازندگى و پيشرفت دانش.

حال اگر در جامعه اى مراء و پيكار لفظى رايج شد، پيوند قلب ها گسسته، يك پارچگى از بين مى رود. همچنين در آن جامعه ديگر دانشمند علمش را عرضه نمى كند، و بيش تر افراد گرفتار فسق، بدبينى و بى منطق مى شوند؛ در نتيجه، دانش از رشد باز ايستاده، جامعه از ارزش تهى مى شود.

پيامدهاى زيبا و پسنديده ترك مراء

۱ -حفظ آبروى انسان : مراء، آبروى انسان را در معرض خطر قرار مى دهد؛ از اين رو حفظ آبرو در گرو ترك آن است.

امير مؤمنان علىعليه‌السلام مى فرمايد:

من ضن بعرضه فليدع المراء(۲۸۷) .

كسى كه از (ريخته شدن) آبروى خود واهمه داشته باشد، بايد از مراء چشم بپوشد.

۲ - ايمنى از اشتباه : ترك مراء سبب دورى انسان از اشتباه مى شود.

امير مؤمنان علىعليه‌السلام فرمود:

من كثر مراؤ ه لم يامن الغلط(۲۸۸) .

كسى كه زياد مراء كند، از اشتباه ايمن نخواهد بود.

۳ - ايجاد فروتنى : از آثار مهم ترك مراء، ايجاد فروتنى است.

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد:

من التواضع ان ترضى بالمجلس دون المجلس و اءن تسلم على من تلقى و ان تترك المراء و ان كنت محقا و لا تحب ان تحمد على التقوى(۲۸۹) .

از فروتنى است كه راضى باشى در جايى كه از نظر شاءن پايين تر از تو است، بنشينى و به كسى كه با تو رو به رو مى شود، سلام كنى و مراء را وانهى ؛ اگر چه حق با تو باشد و نيز دوست نداشته باشى تو را به سبب تقوايت بستايند.

۴ - كشف حق : اثر ديگر ترك مراء اين است كه انسان مى تواند حق را كشف كند؛ چون ترك كننده مراء نمى خواهد مطلب باطلى را حق جلوه دهد، از اين رو در جست و جوى حق بر مى آيد.

امام صادقعليه‌السلام از قول امام سجادعليه‌السلام فرمود:

ان المعرفه بكمال دين المسلم تركه الكلام فيما لا يعنيه و قله المراء(۲۹۰) .

شناخت كمال دين مسلمان در اين است كه كلام بيهوده نگويد و كمتر مراء داشته باشد.

لا يستكمل عبد حقيقه الايمان حتى يدع المراء و ان كان محقا(۲۹۱) .

هيچ بنده اى حقيقت ايمان را كامل (درك) نمى كند، مگر اين كه مراء را رها سازد؛ اگر چه حق با او باشد.

۵ - پاداش آخرتى : پاداش فراوان در آخرت نصيب كسى مى شود كه مراء را ترك كند.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

من يضمن لى اربعه باربعه ابيات فى الجنه انفق و لا تخف فقرا و افش ‍ السلام فى العالم واترك المراء و ان كنت محقا و انصف الناس من نفسك(۲۹۲) .

چه كسى است كه براى من چهار چيز را به چهار خانه در بهشت تضمين كند؟ انفاق كن و از فقر نترس و در جهان آشكارا سلام كن و مراء را ترك كن ؛ اگر چه حق با تو باشد و انصاف را با مردم رعايت كن.

حضرت به نقل از پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل فرمود:

انا زعيم ببيت فى اعلى الجنه و بيت فى وسط الجنه و بين فى رياض ‍ الجنه لمن ترك المراء و ان كان محقا(۲۹۳) .

من ضامن خانه اى در بالاى بهشت و خانه اى در وسط آن و خانه اى در باغ هاى بهشت هستم، براى كسى كه مراء را ترك كند؛ اگر چه حق با او باشد.

امام علىعليه‌السلام به كميل بن زياد سفارش فرمود:

اياك و المراء فانك تغرى بنفسك السفهاء و تفسد الاخاء(۲۹۴) .

از مراء بپرهيز كه همانا انسانهاى نادان را فريب مى دهى و (با اين كار) برادران (دينى) را فاسد مى كنى.

(۵) راه هاى درمان مراء

مراء با به كار بستن دو شيوه «علمى» و «عملى» قابل درمان است.

درمان علمى

الف. گاه غفلت انسان از آثار زشت مراء سبب آلوده شدن او به اين عمل مى شود؛ بنابراين توجه به آثار زيان بار آن در ابعاد گوناگون، روح را از مراء بيزار مى كند و تنفر و انزجار موجب دور شدن فرد از اين عمل مى شود.

ب. توجه به آثار زيباى ترك مراء، رغبتى بسيار جهت درمان اين بيمارى اخلاقى پديد مى آورد.

درمان عملى

شيوه ديگر درمان اين است كه بايد در عمل، همواره بر ضد مراء رفتار كرد؛ يعنى گفتار خوش و سخن نيك داشت و مراقب بود تا اين رفتار نيك، ملكه روح شده، نقطه مقابل آن يعنى مراء، به كلى از بين برود.