معارفى از قرآن

معارفى از قرآن0%

معارفى از قرآن نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: مفاهیم قرآنی

معارفى از قرآن

نویسنده: شهيد آيت الله دستغيب
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 24070
دانلود: 3859

معارفى از قرآن
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 48 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 24070 / دانلود: 3859
اندازه اندازه اندازه
معارفى از قرآن

معارفى از قرآن

نویسنده:
فارسی

اين کتاب، مشتمل بر خلاصه‌اي از بيانات آيت‌الله «سيدعبدالحسين دستغيب» در تفسير سورة مبارکه «حديد» طي چهل و چهار جلسه است. آيت‌الله دستغيب در شرح و تفسير اين سورة شريف، مطالب متعدد و متنوعي را مدّنظر داشته که عمده‌ترين آن‌ها به شرح زير است: اسماء، صفات و افعال خداوند؛ شأن نزول سورة حديد؛ مالکيت خداوند؛ تسبيح همة موجودات و کائنات؛ دوران آفرينش آسمان‌ها؛ شرح معاني عرش؛ مبدأ و معاد؛ پاداش و جزاي آخرت؛ اختلاف ميان شب و روز به عنوان نشانة عظمت الهي؛ دستورات اخلاقي براي تهذيب نفس؛ علّت وجود نور مؤمن و ظلمت کافر در صراط؛ زمينة ايجاد ايمان وارتباط آن با خشوع دل؛ پيغمبران و کتاب‌هاي آسماني؛ عدل الهي و سفارش به پرهيزکاري. آن‌چه در اين کتاب جلب توجه مي‌کند، استفاده از آيات سورة حديد و تفسير آن‌ها در روشنگري ديني و سياسي است.

معارفى از قرآن

نام نویسنده : شهيد محراب آيت الله دستغيب (ره)

این کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنینعليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام نگردیده است.

پيشگفتار

بسم الله الرحمن الرحيم

قبل از شروع در مقدمه كتاب، از نعمت بزرگ خداوند كه به ملت ايران ارزانى داشته لازم است يادآورى و سپاسگزارى شود چه فرخنده روزگاريست كه انقلاب عظيم اسلامى ملت ايران و خون شهيدان و زحمت و جراحت زخميها و خسارات مادى و اقتصادى پيشه وران و خلاصه رنجهاى همه اقشار به ثمر رسيد و ديو طاغوت از اين سرزمين رانده شد و فرشته الهى، نمودار تقوا و فضيلت، مظهر علم و عدالت، قلب ملت و امام امت، حضرت امام خمينى اطال الله عمره و اهلك عدوه قدم بر ديده رنجديده مسلمانان نهاد و ايران را به قدوم خود روشن ساخت و به خواست خداى بزرگ و يارى ولى عصر ارواحنا فداه زمام امور را بدست گرفت، آزاديهاى گرفته شده بازگشت و توطئه‏هاى دشمنان‏ خارجى و منافقان داخلى يكى پس از ديگرى كشف و خنثى گرديد و بدعتهاى بسيار و گناهان كبيره آشكار، يكى پس از ديگرى برداشته شد و شعائر الهى كه نماز جمعه از بزرگترين آنها است برقرار گرديد و خلاصه:

باش تا صبح دولتت بدمد

كاين هنوز از نتايج سحر است

پروردگارا: اين نعمت بزرگ نيز مانند همه نعمتها از تو است، تو را سپاس مى‏گزاريم و دوام و استقرار نعمتهايت، مخصوصاً جمهورى اسلامى را از خودت خواهانيم.

نكاتى چند درباره زمان تفسير سوره حديد

براى روشن شدن برخى مطالب اين كتاب، نخست شرح مختصرى درباره زمان تفسير و شرح اين سوره شريف توسط حضرت آيت الله مجاهد آقاى سيد عبدالحسين دستغيب دامت بركاته به عرض مى‏رسد، تفسير سوره شريف حديد كه به نام معارفى از قرآن در برابر شما قرار گرفته خلاصه شده بيانات ايشان در ماه مبارك رمضان ۱۳۷۹ مى‏باشد كه تا نصف سوره، تفسير و شرح گرديد و بقيه به سال بعد موكول شد.

در ماه مبارك رمضان ۹۸ روزهاى نخست بقيه سوره تفسير گرديد ولى به واسطه واقعه پنجم رمضان و كشتار مردم شيراز و هيجان عمومى، محيط ارعاب و وحشت نظامى فراهم آوردند و از جمله اقدامات رژيم منحوس پهلوى، بستن در مسجد جامع، مركز مبارزات و محل اجتماع جوانان مبارز و مردمان غيور شيراز بود، لذا به مدت دو هفته برنامه تفسير نيز به ناچار تعطيل گرديد.

با باز شدن مجدد مسجد، برنامه هم دوباره شروع و ضمن سخنرانيها مطالب بيدار كننده تذكر داده مى‏شد كه در اين كتاب هم اشاراتى به آن شده است و بالاخره قسمت آخر و سوم سوره حديد در نيمه اول رمضان ۹۹ در زمان پيروى انقلاب اسلامى بيان شده و مطالب روز از قبيل قانون اساسى و نمايندگى مجلس خبرگان كه به آن اشاره شده مربوط به اين موقعيت است.

با اين شرح مختصر، وجه مناسبت بعضى مطالب در حاشيه تفسير، واضح مى‏گردد.

چرا معارفى از قرآن ناميده شد

اين سوره شريفه مطالب متعدد و متنوع و بسيار جالبى را در بردارد كه عمده‏ترين آن آيات ششگانه نخستين آن مى‏باشد كه درباره اسماء و صفات و فعال خداوند است و مطابق روايتى كه در همين كتاب مى‏خوانيد خداوند براى اينكه پاسخى به درخواست طالبين معرفت خودش بدهد سوره توحيد و شش آيه نخستين سوره حديد را فرستاد و راستى عالمى معرفت در اين آيات نهفته شده كه تشنگان خداشناس را سيراب مى‏كند.

همچنين آياتى كه مربوط به معاد، قضا و قدر، خشوع براى خدا و غيره مى‏باشد معظم اين سوره را تشكيل مى‏دهد كه همه معارفى از قرآن مى‏باشد لذا نامى بهتر براى اين‏ كتاب نيافتيم.

تسبيح همه موجودات و مالكيت خدا

سوره حديد با تسبيح كردن همه موجودات آسمانى و زمينى براى خداوند عزيز حكيم آغاز مى‏شود، غير خدا به ملكوت خود كه باطن و حقيقت و به تعبير ديگر نفس آن است خدا را از هر چه ناروا است پاك مى‏داند، آن خدائى كه عزت و حكمتش از هر موجودى نمايان است، هر چيز را به جاى خود نهاده و هر چه نياز داشته به او داده است خداوندى كه ذلت شريك براى خود نخواسته و عزيز مطلق است.

همان خدائى كه سلطنت آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنها و بالا و زير آنها است براى او است و مالكيت حقيقى براى او است و در غير او، اعتبارى و موقتى است.

همان خدائى كه آفريدگان را آفريد، به آنها جان داد، همان خداى جان گيرنده است كه بر هر چيزى تواناست، حيات و مرگ دل نيز از او است.

سر انسان نمونه‏اى از قدرت بى‏پايان

سپس در اين كتاب درباره قدرت نامحدود خداوند سخن مى‏رود براى نمونه، قدرتهائى در يك وجب صورت يادآور مى‏شود چگونه دستگاههاى مختلف چشم براى ديدن، گوش براى شنيدن، بينى براى بوئيدن، زبان براى چشيدن و كارهاى ديگر، همچنين مغز و سلسله اعصاب، دهان و وضع قرار گرفتن دندانها و تارهاى صوتى با حنجره و صداهاى گوناگون و غيره را يادآور مى‏شود.

آنگاه خطوط بند انگشتان و اختصاصى بودن آن مانند تارهاى صوتى را يادآور مى‏شود يعنى هر فردى خطهاى انگشتان دستش غير از ديگرى است مانند صدايش، لذا انگشت نگارى براى تشخيص هويت اشخاص مرسوم شده است.

سپس نمونه‏اى از قدرت نمائى در عالم گياهان را مى‏خوانيد.

اول و آخر، ظاهر و باطن

در آيات خداشناسى اين سوره، اسماء حسناى پروردگار به نظر مى‏رسد كه خدا را به عنوان اول و آخر، ظاهر و باطن معرفى مى‏فرمايد با بياناتى كه هيچگونه شبهه‏اى در ذهن خوانندگان ايجاد نشود معنى اول را كه علت العلل است مى‏رساند، چنانچه معنى آخر را كه مرجع و منتها است و بازگشت همه به سوى او است روشن مى‏نمايد.

ظاهر بودن خدا را به اسماء و صفات و افعال و خلاصه تجليات حق در مظاهر وجودى بيان كرده و مى‏فهماند كه در عين نهايت ظهور كاملاً ذات مقدسش مخفى و بر همه پوشيده است پس به افعال و اسماء ظاهر و به حسب ذات باطن است.

سپس سخن را به اول اضافى كشانيده و براى نمونه حديث ردالشمس و سخن گفتن ملكوت آفتاب را با اميرالمؤمنينعليه‌السلام بيان مى‏كند كه به حضرت به عنوان اول و آخر سلام كرد، يعنى اول مؤمن به خدا در اين امت و آخر كسى است كه با پيغمبر بود و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از دنيا رفت.

آفرينش آسمانها و معانى عرش

بعد درباره آفرينش آسمانها در شش دوران سخن مى‏رود و مقصود از ايام كه به معنى دوران است روشن مى‏نمايد و عرش را به معنى تدبير امور دانسته و احتمال اينكه به معنى كهكشانهاى فعلى باشد معقول دانسته و بالاخره تمام عالم هستى را عرش خدا مى‏داند.

الا نگاه سخن درباره معلومات نامتناهى پروردگار مى‏رود و در مورد آنچه از زمين بالا مى‏رود كه ملكوت اعمال مؤمنين را شامل مى‏شود و آنچه از آسمان به زير مى‏آيد همه مورد علم خدا است صحبت مى‏شود.

معيت و همراه بودن خدا با بيانى شيوا و قابل درك براى همه گفته مى‏شود و اثر مهمى كه با توجه به اين حقيقت براى تزكيه و بهبود نفس انسانى دارد در ضمن داستان كوتاهى در توجه به دو نام خدا يا حاضر و يا ناظر بيان شده است.

مكافات و مجازات، مبدأ و معاد

سپس رشته سخن، به مسأله معاد كشانده مى‏شود و با بيانى رسا مى‏رساند كه معاد همان مبدأ است و همه از خدائيم و به خدا نيز باز مى‏گرديم.

سپس روشن مى‏نمايد مكافات غير از مجازات است جزا همان پاداش مربوط به آخرت است ولى مكافات عكس‏العمل و آثار وضعى و دنيوى است، هر عملى از هر كس سر مى‏زند يقيناً جزاى آخرتى دارد اما ممكن است مكافات دنيوى نداشته باشد.

براى شاهد مطلب، داستان ابوجهل و ابن مسعود را ذكر مى‏نمايد، در مكه معظمه اوائل اسلام، ابوجهل سيلى محكمى به گوش ابن مسعود مى‏نوازد و او را مجروح مى‏نمايد، پس از پايان جنگ بدر ابن مسعود سر ابوجهل را مى‏برد و گوشش را سوراخ كرده، كشان كشان به سوى پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى‏برد، اين را مكافات گويند، اما جزاى آخرتيش سر جاى خود محفوظ است.

اختلاف روز و شب، آيه عظيمه خدا

در ششمين آيه از آيت عظيم الهى سخن مى‏رود و آن كم شدن تدريجى روز و شب و زياد شدن ديگرى است با نظم و حساب دقيق و معين پس از اعتدال ربيعى (اول فروردين) كه روز و شب يكسان است به تدريج تا سه ماه روز بلند و شب كوتاه مى‏گردد و آخر بهار به اوج بلندى روز و كوتاهى شب مى‏رسد سپس وضع برگشته، روزها به تدريج كوتاه و بر بلندى شب افزوده مى‏گردد تا به اعتدال خريفى (اول مهر) مى‏رسد و همين برنامه تكرار مى‏شود، خدا در اثر حركت شمال به جنوب و جنوب به شمال زمين با نظم معين روزانه، قدرت نمائى مى‏فرمايد.

آيا اين حركت دقيق كه از ساليان قبل مى‏شود آن را پيش‏بينى كرد بدون محرك و مدبر دانائى مى‏تواند باشد؟

دستورات اخلاقى براى تهذيب نفس

پس از آيات توحيدى، درباره انفاق در راه خدا از مالى كه به انسان عاريه داده است سخن مى‏رود و روى كلمه مستخلفين جانشين از طرف مالك حقيقى، تكيه مى‏شود تا انفاق آسان گردد مال، مال ديگرى است و ناپايدار، چه بهتر كه شخص دستش مى‏رسد از آن بهره ببرد، براى استدلال به داستان مادر جعفر برمكى كه براى فرش اطاقش به دنبال‏ پوست گوسفند آمده است استشهاد مى‏نمايد.

پس از يكى دو آيه، دوباره بر مسأله انفاق تكيه كرده و حتى به عنوان قرض به خدا مؤمنين را تشويق به انفاق مى‏فرمايد چون اثر كيمياوار براى نفس انسانى داشته آن را پاك و مهذب مى‏نمايد وگرنه ميراث آسمانها و زمين از براى خداست.

نكته جالبى كه در اين كتاب در مبحث انفاق تأكيد شده اخلاص در انفاق را شرط اساسى مى‏داند و چند داستان جالب و كوتاه متذكر شده و از روايات چنين استفاده مى‏نمايد كه وام برتر از صدقه است زيرا احترام گيرنده نيز محفوظ مى‏ماند.

نور مؤمن و ظلمت كافر در صراط

سپس به مناسبت آيات مربوط به معاد و صراط سخن را به نور مؤمن و ظلمت كافر كشانده و مى‏فهماند كه نورافشانى هر كس به مقدار دارائيش مى‏باشد مخصوصاً نور ولايت خيلى به درد مى‏خورد، ديگر آن كه نور كسى به كار ديگرى نمى‏خورد، بلكه ديوارى ميان مؤمنين و كفار كشيده مى‏شود كه براى مؤمنين رحمت و اسباب انس و الفت است و از طرف كفار، عذاب و زحمت مى‏باشد.

نتيجه‏گيرى‏هاى اخلاقى جالبى از اين آيات شده و هشدار مى‏دهد كه مردم فريب دنيا را نخورند و هميشه ياد فناى آن باشند و با ياد مرگ سختى دل را چاره كنند.

خشوع دل، زمينه براى ايمان

آيه تكان دهنده آيا نرسيده براى اهل ايمان كه دلشان براى ياد خدا خاشع شود و آنچه از حق فرستاده است و مانند كسانى كه از پيش كتاب به آنها داده شد (يهود و نصارى) نباشند كه آرزوها بر آنها دراز گرديد پس دلهايشان سخت شده بسيارى از آنان فاسق‏اند.

شرح و بسط فراوانى داده شده مردم را از آمال و آرزوهاى واهى دنيا بر حذر مى‏دارد زيرا موجب قساوت دل مى‏گردد و ايمان در دل سخت جا ندارد، بلكه با خشوع دل بايد زمينه را براى ايمان به خدا آماده ساخت.

پس از آياتى درباره جان دادن خداوند به زمين، پس از مرگ آن و رشد گياهان و حبوبات و همچنين ارزش صدقه و صدقه دهندگان و مطالب مهم ديگر به بيان بى‏پايدارى دنيا مى‏پردازد.

دنيا را بطور آشكار رسوا مى‏سازد

حقيقت دنيا؛ لعب يعنى كار پررنج ولى بيهوده است و لهو، سرگرمى و بازماندن از هدف مى‏باشد زينت، دلربائى در امور واهى و فخر به نسب يا مال، امور اعتبارى همه فريبكارى دنياى غدار را تشكيل مى‏دهند.

براى وضع دلربائى و در عين حال توخالى دنيا مثالى ذكر مى‏فرمايد: باران شديد مى‏بارد و گياه را از زمين سبز و خرم مى‏روياند (اما چند روزى بيش نيست) سپس خشك و زرد شده به عنوان خار و خاشاك يا هيزم سوزانده و از بين برده مى‏شود (خاكسترش را نيز باد به اطراف پراكنده مى‏نمايد) كسانى كه به دنيا دل ببندند وضعشان چنين است كه فريب‏ شكوفه چند روزه را خورده به آن سرگرم مى‏شوند و از حقيقت كه آخرت است باز مى‏مانند، لذا عذاب دردناكى به دنبال خواهند داشت.

پس، آخرت سزاوار دلبستگى است

بلافاصله راجع به آخرت و تشويق به عمل كردن براى آن مى‏فرمايد بشتابيد به سوى آمرزش پروردگارتان و بهشتى كه عرض آن همچون عرض همه آسمانها و زمين است، آن بخشش خداوند براى اهل ايمان است، نه ديگران، به مناسبت اين مطلب از لذت ذكر خدا در حال روزه سخن مى‏رود و از اميرالمؤمنين علىعليه‌السلام به عنوان نمونه بارز اهل آخرت و سرمشق براى كار جهت آخرت السلام على ميزان الاعمال صحبت مى‏شود، سبب آمرزش خدا كه به آن امر شده‏ايم در اطاعات و توبه مى‏داند و مى‏فهماند كه مسابقه در خيرات نتيجه ايمان است و شتاب در كار آخرت پسنديده است چنانچه شتابزدگى در كار دنيا ناپسند مى‏باشد.

مقدرات با اختيار منافات ندارد

از بخشهاى جالب اين كتاب، قضا و قدر است كه به مناسبت آيه شريفه: ما اصاب من مصيبة... مطلب به بهترين وجهى پرورانده شده است، همه حوادث در كتاب تكوين الهى ثبت و ضبط است كوچك و بزرگ از حوادث كه در آينده واقع مى‏گردد در لوح محفوظ نوشته شده است و در عين حالى كه با اختيار مكلفين منافاتى ندارد و به هيچ وجه جبر در كار نيست و مقدرات الهى با حفظ اختيار مكلفين در افعال ارادى است - آنگاه مى‏فرمايد خاصيت اين تقديرات اين است كه بر آنچه از كف داديد اندوه نخوريد و براى امور مادى از جهت دنيوى و زوال آن شادمان شدن غلط است.

براى اثبات وجود لوح محفوظ و ثبت مقدرات، به رؤياهاى صادقه گواه آورده مى‏شود چيزهائى كه در آينده بايد واقع گردد ممكن است بعضى اشخاص در خواب پيش ببينند و بعداً همانطور واقع گردد رؤياى صادقانه فراوان واقع شده و در كتاب داستانهاى شگفت اثر حضرت مؤلف تعدادى ثبت گرديده است.

همچنين به مناسبت اين بحث يادآور مى‏شود كه مرگ براى مرده و بازماندگان هر دو خير است زيرا مرده اگر نيكوكار باشد زودتر به ثواب خداوند نائل مى‏گردد و از زحمت دنيا راحت مى‏گردد و اگر گنهكار و بدكار است كمتر خود را سزاوار عقوبت مى‏نمايد.

براى بازماندگان نيز خوبست زيرا رحمت و صلوات و بخشش خداوند و هدايتش كه شامل حال مصيبت ديدگان مى‏شود(۱) به مراتب از بودن آن شخص براىبازماندگان بهتر است.

پيغمبران و كتابهاى آسمانى و عدل الهى

در آخرين بخش كتاب درباره بعثت انبيا و كتابهاى آسمانى و معجزات آنان يخن رفته است و غرض از بعثت را بسط عدل در اجتماع بشرى مى‏داند و چون براى انجام اين منظور عده‏اى منافعشان به خطر مى‏افتد و در نتيجه دنبال آشوب و هرج و مرج و مزاحمت ديگران مى‏روند بايد قوه دافعه‏اى باشد كه آهن را براى اين منظور آفريد كه داراى فوائد بيشمارى نيز مى‏باشد.

آنگاه از عدل خدا در جهان آفرينش سخن رفته كه هر چيز را در محل مناسب خود قرار داده است، جو اطراف زمين را كمربند نگاهدارنده كره مى‏خواند زيرا مانع ريزش سنگهاى آسمانى به زمين مى‏گردد.

سپس راجع به پيغمبرانى كه در آيه شريفه نام برده نوح و ابراهيم و عيسى بن مريم مشروحاً سخن گفته است.

رهبانيت و اسلام، روح الله زمان ما

در پايان به مناسبت آيه شريفه درباره رهبانيت سخن مى‏رود و پيدايش آن در نصارا و نظر اسلام در اين باره را بيان مى‏كند، از خرافات مسيحيها به عنوان گناه بخشى و بهشت فروشى كشيشها صحبت مى‏كند داستان راهب در سفر صفين و معجزه علىعليه‌السلام كه سبب اسلام راهب شد نقل نموده است، همچنين اين حقيقت را بيان نموده كه پيشرفت كمونيستها در نتيجه خرابى و خرافات كليسا بوده است و در آخر به مناسبت مسيحيت و عيسى روح الله، نتيجه مى‏گيرد كه روح الله زمان ما، امام خمينى (ره) است.

پرهيزكارى سفارش همه بزرگان

آنگاه تقوا در هر حال را متذكر مى‏شود، خدا را هميشه و مخصوصاً هنگام گناه نبايد فراموش كرد و تقوا بايد در همه طبقات پيدا شود و خانمها بايد زهرا (عليها‌السلام ) را كه سرمشق بانوان پرهيزكار است الگو قرار دهند، و مى‏فهماند كه پرهيزكار، مؤمن متعهد و مسؤول است و آمرزش خداوند براى او است خداوند دو بخش از رحمت براى مؤمن پرهيزكار مهيا فرموده است.

در برابر مؤمنين متعهد و پرهيزكار، دول امپرياليسم و مادى هستند كه حاضرند به خاطر فروش اسلحه و پر شدن جيبهايشان آتش جنگ روشن كرده گروه زيادى را به خاك و خون بكشانند.

پر فايده بودن كتاب

آنچه گذشت نمونه‏اى از مطالب اين كتاب شريف است كه راستى نافع و براى همه طبقات قابل استفاده است و چون از دل برخاسته، لاجرم بر دل مى‏نشيند و اميدواريم مانند آثار ديگر حضرت مؤلف محترم با استقبال كم نظير دوستان و علاقمندان مواجه شده در قطعهاى مختلف و تيراژهاى بسيار، مجدداً منتشر گردد.

مسؤوليت بيشتر در جمهورى اسلامى

اينك كه بحمدالله حكومت اسلامى در حال استقرار است وظيفه مؤمنين نيز شديدتر شده است بايد در جهات مختلف و ابعاد گوناگون اسلام فعاليت خود را زيادتر نمايند از آن جمله در جنبه تبليغات اسلامى و نشر حقايق قرآن مجيد، كوشاتر باشند، همانطور كه در زمان طاغوت، برنامه مبارزه با دستگاه ظلم و فساد و بيدينى بود هم اكنون نيز برنامه سازندگى اسلامى، داخلى و خارجى، شخصى و اجتماعى و بالاخره ظاهرى و باطنى است.

كتابخانه مسجد جامع شيراز كه بيش از بيست سال از تأسيس آن مى‏گذرد با برنامه‏هاى مختلف، سهم ناچيزى در ارشاد و تبليغ اسلامى به عهده گرفته است و اين كتاب و نظائر آن قسمتى از فعاليت بخش انتشاراتى كتابخانه مزبور را مى‏رساند، بنابر اين همكارى و مساعدت علاقمندان موجب تشويق و توسعه فعاليت اين مؤسسه مى‏باشد.

بتاريخ پنجم صفر المصفر ۱۴۰۰ مطابق ۴ / ۱۰ / ۵۸

شيراز - سيد محمد هاشم دستغيب.