نهج الحیاة - فرهنگ سخنان حضرت فاطمه (س)

نهج الحیاة - فرهنگ سخنان حضرت فاطمه (س)0%

نهج الحیاة - فرهنگ سخنان حضرت فاطمه (س) نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: حضرت فاطمه علیها السلام

نهج الحیاة - فرهنگ سخنان حضرت فاطمه (س)

نویسنده: محمد دشتى
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 15528
دانلود: 3816

نهج الحیاة - فرهنگ سخنان حضرت فاطمه (س)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 38 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 15528 / دانلود: 3816
اندازه اندازه اندازه
نهج الحیاة - فرهنگ سخنان حضرت فاطمه (س)

نهج الحیاة - فرهنگ سخنان حضرت فاطمه (س)

نویسنده:
فارسی

در این کتاب ارزشمند که به قلم مرحوم محمد دشتی تدوین و تنظیم و تألیف گردیده مجموعه سخنان حضرت زهرا (س) به صورت فهرست موضوعی تصنیف یافته و بیانات گهربار و معارف عمیق و دقیق ایمانی و اعتقادی و آموزه های اخلاقی منتشر و مستتر در بیان و بنان آن حضرت مورد توجه قرارگرفته است.

ص

اول: صحيفه و كتاب حضرت زهراعليها‌السلام

۱- شب نزول صحيفه زهراعليها‌السلام

- م - معجزات حديث ۱۹۸

۲- صحيفه حضرت زهراعليها‌السلام

جابر بن عبدالله انصارى مى گويد:

وارد منزل امام علىعليه‌السلام شدم، صحيفه اى در دستان فاطمهعليها‌السلام ديدم، كه رنگ سبز زيباى آن مرا به ياد زمرد انداخت و در آن كتابى قرار داشت به سفيدى و روشنى نور خورشيد، گفتم: پدر و مادرم فداى شما، اى دختر رسول خدا! آن چيست كه در دستان شما قرار دارد؟ پاسخ داد:

حديث ۱۲۶:

قالت: هذا لوح اهداه الله الى ابى رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله فيه اسم ابى واسم بعلى واسم ابنى و اسماء الاوصياء من ولدى فاعطانيه ليبشرنى بذلك

(اين كتابى است كه خداوند آن را به پدرم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله اهداء فرمود، در اين كتاب نام پدرم، و نام شوهرم (امام على عليه السلام) و نام دو فرزندم و امامانى كه از فرزندانم مى باشند، نوشته شده است، اين كتاب به من هديه شده است، اين كتاب به من هديه شده است تا بشارت فرح بخشى براى من باشد(۲۳۲) )

جابر پرسيد: آيا اجازه مى دهيد اين كتاب را مشاهده و مطالعه كنم؟

فرمود: نه ممكن نيست، مطالب موجود در اين كتاب را فقط پيامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله و امام علىعليه‌السلام و امامان معصومعليهما‌السلام مى توانند مطالعه نمايند.(۲۳۳)

۳- مطالب صحيفه فاطمهعليها‌السلام از اسرار است

آن چه از روايات اسلامى و توضيحات حضرت زهراعليها‌السلام معلوم مى شود اين است كه مطالب و مباحث صحيفه فاطمهعليها‌السلام جزو اسرار الهى است كه فقط در اختيار رهبران معصومعليهم‌السلام قرار مى گيرد.

جابر بن عبدالله انصارى مى گويد: خدمت حضرت زهراعليها‌السلام رسيدم، كتاب صحيفه را با رنگى سفيد و روشن در دستان مبارك آن حضرت مشاهده كردم، پرسيدم:

اين كتاب زيبا چيست؟ آيا اجازه مى دهيد آن را مطالعه كنم؟ پاسخ داد:

حديث ۱۲۷:

قالت: فيها اسماء الائمه من ولدى يا جابر لولا النهى لكنت افعل، لكنه قد نهى ان يمسها الا النبى او وصى نبى او اهل بيت نبى(۲۳۴)

(در اين صحيفه اسامى امامانى ثبت شده است كه همه از فرزندان من مى باشند. اى جابر! اگر نهى نشده بود كه غير از ما آن را ننگرند، اجازه مى دادم كه مطالعه نمايى، هيچ كس حق ندارد، اين صحيفه را مطالعه كند، مگر رسول خدا يا وصى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله يا اهل بيت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله (۲۳۵)

۴- آگاهى جابر از برخى مطالب صحيفه

مطالب و مباحث صحيفه حضرت زهراعليها‌السلام جزو اسرار الهى بوده و فقط در اختيار اهل بيت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله قرار داشت، اما برخى از اصحاب رسول خدا مانند جابر بن عبدالله انصارى با اجازه حضرت زهراعليها‌السلام فقط از مباحث كلى آن تا حدودى اطلاع پيدا كرده و يا برخى از صفحات آن را ديده اند.

جابر نقل مى كند: خدمت حضرت زهراعليها‌السلام رسيدم، صحيفه نورانى را ديدم، پرسيدم چه كتابى است؟ فرمود:

حديث ۱۲۸:

قالت: هذا لوح اهداه الله الى رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله فيه اسم ابى و اسم بعلى واسم ابنى و اسماء الاوصياء من ولدى فاعطانيه ليسرنى

قال جابر، فيه اثنا عشر اسماء قلت اسماء من هولاء؟

قالت: هذه اسماء الاوصياء اولهم ابن عمى و احد عشر من ولدى آخرهم القائمعليه‌السلام

قال جابر: فرايت فيها محمدا فى ثلاثه مواضع و عليا فى اربعه مواضع

(اين كتابى است كه خدا آن را به پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله اهدا فرمود: در اين كتاب نام پدرم و شوهرم و اسم دو فرزندم و امامانى كه همه از فرزندان من مى باشند وجود دارد، رسول خدا آن را به من عطاء فرمود، تا خوشحالم كند.

جابر گفت: دوازده نامى كه در اين كتاب است چه كسانى مى باشند؟

فرمود:

(اين نام هاى جانشينان پيامبر، اول آنها علىعليه‌السلام و يازده نفر ديگر كه همه از نسل من مى باشد و آخرين آنها حضرت قائمعليه‌السلام است(۲۳۶) )

راه مصرف صدقات، حديث ۱۴۲

صله رحم، حديث ۵۷

صبر و بردبارى فاطمهعليها‌السلام ، حديث ۱۶۲

ط. ظ. ع

اول: عبادت فاطمهعليها‌السلام

ع - عرفان فاطمهعليها‌السلام از زبان علىعليه‌السلام ، حديث ۱۳۰

الف - اخلاص در عبادت، حديث ۶

الف - شب ازدواج، حديث ۱۲ و ۱۳۰

دوم: عرفان فاطمهعليها‌السلام

۱- خداشناسى فاطمهعليها‌السلام

خ - خداشناسى

۲- ترك دنيا پرستى

د- دنيا و دنيازدگى

۳- نزول ملائكه و سلام فاطمه

م - معجزات و كرامات، ح ۱۹۷ و ۱۹۸ و ۱۹۶

۴- شكر در مشكلات و سختيها

ز- ساده زيستى و كار روزانه، حديث ۸۸

۵- خداگرائى قبل از تولد

در آن روزهاى سخت و مصيبت بار آغاز بعثت رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله كه از هر طرف، فشارهاى اقتصادى و اجتماعى و روانى به خانواده پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله تحميل مى شد، و دروغگويان بى پروا و بت پرستان بى ايمان، دعوت الهى رسول خدا را تكذيب مى نمودند، حضرت خديجه نگران آينده و تنهائى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله ، و نيز نگران مصيبت ها و چگونگى مقابله با انواع تهاجمات قريش بود.

او، دلتنگ و مضطرب نشسته بود كه صداى دلنوازى او را آرامش بخشيد، فاطمه زهراعليها‌السلام در شكم مادر، به دلدارى مادر پرداخت و فرمود:

حديث ۱۲۹:

قالت: يا اماه لا تحزنى و لا ترهبى فان الله مع ابى

(مادر جان! اندوهگين و مضطرب نباش زيرا پروردگار جهانيان يار و ياور پدرم (رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله مى باشد(۲۳۷) )

۶- خداگرائى فاطمهعليها‌السلام در سنين كودكى

روزى كه حضرت خديجهعليها‌السلام از دنيا رفت، حضرت زهراعليها‌السلام به دور پدر مى چرخيد و مى پرسيد:

حديث ۱۳۰:

قالت: يا ابه اين امى

(پدر جان، مادرم كجاست؟)

جبرئيلعليه‌السلام فرمود: يا رسول الله! سلام ما را به فاطمه برسان، و به او اطلاع بده كه مادرش خديجه در خانه هاى بهشتى با آسيه و مريم زندگى مى كند.

قالت: ان الله هو السلام و منه السلام و اليه السلام(۲۳۸)

(بدرستى كه خدا حقيقت اسلام است و از اوست سلام و سلام به سوى اوست(۲۳۹)

۷- عرفان فاطمه از زبان علىعليه‌السلام

پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله پس از ازدواج حضرت علىعليه‌السلام و فاطمهعليها‌السلام ، و سپرى شدن مراسم عروسى، ابتدا از علىعليه‌السلام پرسيد: همسرت فاطمهعليها‌السلام را چگونه يافتى؟

امام پاسخ داد:

نعم العون على طاعه الله

(خوب يار و ياورى است در اطاعت كردن از خدا)

سپس از دخترش پرسيدند: شوهرت را چگونه يافتى؟ فرمود:

حديث ۱۳۱:

قالت: خير بعل

(بهترين شوهر است(۲۴۰) )

سوم: ارزش علم و عالم اسلامى

۱- ارزش پرسش و پاسخ

امام علىعليه‌السلام نقل كرد كه روزى يكى از زنان مدينه خدمت زهراعليها‌السلام رسيد و گفت:

مادر پيرى دارم كه در مسائل نماز سوالاتى دارد، و مرا فرستاده است تا مسائل شرعى نماز را از شما بپرسم

حضرت زهراعليها‌السلام فرمود: بپرس.

و آنگاه مسائل فراوانى مطرح كرد و پاسخ شنيد

در ادامه پرسشها، آن زن خجالت كشيد و گفت:

اى دختر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ! بيش از اين نبايد شما را به زحمت اندازم حضرت فاطمهعليها‌السلام فرمود:

حديث: ۱۳۲

قالت: هاتى وسلى عما بدا لك، ارايت من اكترى يوما يصعد الى سطح بحمل ثقيل و كراه ماءة الف دينار يثقل عليه؟

قالت: لا

فقالت: اكتريت انا بكل مساله باكثر من مل ء ما بين الثرى الى العرش لؤ لؤ ا فاحرى ان لا يثقل على(۲۴۱)

(باز هم بيا و آن چه سوال دارى بپرس، آيا اگر كسى را روزى اجير نمايند كه بار سنگينى را به بام ببرد و در مقابل صد هزار دينار طلا مزد بگيرد، چنين كارى براى او دشوار است؟

گفت: خير، حضرت ادامه داد:

من هر مساله اى را كه پاسخ مى دهم، بيش از فاصله بين زمين و عرش گوهر و لؤ لؤ پاداش مى گيرم، پس سزاوارتر است كه بر من سنگين نيايد(۲۴۲) )

۲- ارزشمندى يك حديث

شخصى از مومنين مدينه روايتى را از حضرت زهراعليها‌السلام درخواست نمود، حضرت به فضه فرمود، آن روايت را كه بر كاغذى نوشته شده است بياور، پس از جستجوى فراوان اطلاع داد كه روايت مورد نظر گم شده است، حضرت زهراعليها‌السلام ناراحت شده فرمود:

حديث ۱۳۳:

ويحك اطلبيها فانها تعدل عندى حسنا و حسينا(۲۴۳)

(واى بر تو، بگرد و پيدا كن، زيرا ارزش معنوى اين حديث نزد من برابر با ارزش حسن و حسينعليهما‌السلام است(۲۴۴) )

با توجه به اين رهنمود ارزشمند، نكات ظريفى نسبت به ارزش علم و تحقيقات اسلامى براى ما روشن مى شود، مانند:

۱- حضرت زهراعليها‌السلام تمام روايات و احاديث پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله را مى نوشت.

۲- احاديث نوشته شده را طورى نگهدارى مى فرمود كه زود متوجه مى شد، فلان روايت در جاى خود قرار دارد يا نه؟ (سيستم بايگانى روايات داشت.)

۳- آيا در جهان علم مى توان كسى را سراغ داشت كه ارزش يك روايت را با ارزش فرزندانش، همانند امام حسن و امام حسينعليهم‌السلام برابر بداند؟

چهارم: علم و آگاهى حضرت زهراعليها‌السلام

۱- آگاهى از زمان شهادت

الف - روايت اسماء

اسماء بنت عميس، همسر جعفر طيار مى گويد:

هنگام شهادت حضرت زهراعليها‌السلام در كنار او بودم، به من فرمود:

حديث ۱۳۴:

ان جبرئيل اتى النبى لما حضرته الوفاه بكافور من الجنه، فقسمه اثلاثا، ثلثا لنفسه، و ثلثا لعلى و ثلثا لى و كان اربعين درهما

فقالت يا اسماء ايتينى ببقيه حنوط والدى فضعيه عند راسى وانتظرينى هنيهة ثم ادعينى فان اجبتك و الا فاعلمى انى قد قدمت على ابى(۲۴۵)

(هنگام وفات پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله ، حضرت جبرئيل مقدارى از كافور بهشتى براى رسول خدا آورد پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله آن را سه قسمت كرد. يك قسمت آن را براى خود برداشت، و قسمت ديگر آن را براى على (عليه السلام) و قسمت آخر آن را براى من گذاشت كه (وزن) آن چهل درهم بود.

اى اسماء آن مقدار كافور را بياور و كنار سرم بگذار، اندكى صبر كن و در انتظار من باش سپس مرا صدا بزن، اگر جواب تو را ندادم، بدان كه به پدرم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ملحق شده ام)

اسماء مى گويد: اندكى صبر كردم و آنگاه فاطمهعليها‌السلام را صدا زدم، جوابى نشنيدم، دانستم كه به ملكوت اعلى پيوسته است.

ب - روايت سلمى

«سلمى ام بنى رافع» نقل مى كند كه:

در لحظه هاى واپسين زندگانى حضرت زهراعليها‌السلام در خدمتش بودم، آبى براى غسل و شستشوى بدن خواست. فورا آماده كردم. سپس فرمود: لباسهاى تازه مرا بياوريد.

لباسهاى آن حضرت را آوردم، آنها را پوشيد و وارد اطاق خود شد، و در بستر استراحت رو به قبله قرار گرفت، آنگاه خطاب به من فرمود:

حديث ۱۳۵:

قالت: يا اماه انى مقبوضة الآ۰ن انى قد فرغت من نفسى و انى قد اغتسلت فلا يكشفنى احد(۲۴۶)

اى مادر! من در همين لحظه، قبض روح مى شوم و به سوى پروردگارم خواهم رفت، بدرستى كه از جانم فارغ شدم. من غسل كرده ام (و با لباسهاى پاكيزه آرميدم،) پس هيچكس لباس از تن من برنگيرد(۲۴۷)

پس از آن دست راست خود را زير سر نهاد و روى به قبله آرميد و جان به جان آفرين تسليم فرمود.

۲. آگاهى از لحظه شهادت

الف - روايت ابن عباس

ابن عباس نقل مى كند:

حضرت زهراعليها‌السلام در لحظه هاى واپسين شهادت، دست حسن و حسينعليهم‌السلام را گرفت و به طرف قبر رسول خدا شتافت، سپس ‍ بين قبر و منبر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله دو ركعت نماز خواند، پس از نماز، حسن و حسينعليهم‌السلام را در آغوش خود فشرد و با آنها وداع نمود و فرمود:

پدرتان علىعليه‌السلام در حال نماز خواندن است، پيش پدر بمانيد.

آنگاه خود به سوى منزل حركت كرد. همسر جعفر طيار «اسماء» را صدا زد و فرمود:

حديث ۱۳۶:

قالت: لا تفاقدينى فانى فى هذا البيت واضعه جنبى ساعه، فاذا مضت ساعه و لم اخرج فنادينى، فان اجبتك فادخلى والا فاعلمى انى الحقت برسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله

(اى اسماء! جايى نمى روم، در اين اطاق ساعتى استراحت مى كنم، پس از گذشت يك ساعت، اگر از اطاق بيرون نيامدم، مرا صدا كن، اگر جوابت دادم وارد شو، اما اگر پاسخى نشنيدى، بدان كه به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله پيوسته ام (و اين دنيا بار سفر بستم(۲۴۸) ))

ب - رازگوئى با همسر

حضرت زهراعليها‌السلام در ساعات آخر زندگانى خويش با امام على عليه السلام رازى را افشا كرد، و از لحظه هاى وفات خويش خبر داد:

حديث ۱۳۷:

قالت: يا اباالحسن، رقدت الساعه فرايت حبيبى رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله قصر من الدر الابيض، فلما رآنى قالصلى‌الله‌عليه‌وآله : «هلمى الى يا بنيه فانى اليك مشتاق» فقلت والله انى لاشد شوقا منك الى لقائك، فقال: «انت الليله عندى» و هو الصادق لما وعد والموفى لما عاهد

(اى اباالحسن! در همين ساعت به خواب رفته بودم، محبوبم، رسول خدا را در قصرى از مرواريد سفيد ديدم، چون مرا ديد، فرمود: دخترم! به نزد من بشتاب كه سخت مشتاق توام، پاسخ دادم: سوگند به خدا، اشتياق من براى زيارت شما شديدتر است، در اين هنگام پدرم فرمود: تو امشب در پيش ما خواهى بود، رسول خدا آن چه وعده دهد، راست است و به آن چه عهد و پيمان بندد وفا مى كند(۲۴۹) )

۳- آگاهى از شهادت حسينعليه‌السلام در كربلا

در زمزمه ها شاعرانه، از مشكلات اقتصادى، و سپس به شهادت حضرت اباعبداللهعليه‌السلام در كربلا، اشاره مى فرمايد:

حديث ۱۳۸:

امسوا جياعا و هم اشبالى

اصغرهم يقتل فى القتال

بكربلا يقتل باغتيال

لقاتليه الويل مع وبال

۱- فرزندانم ديشب را گرسنه به روز آوردند، كوچكترين آنان «حسين» در ميدان جنگ كشته مى شود.

۲- در كربلا فرزندم را با حيله و تزوير شهيد مى كنند، نكبت و عذاب بر قاتلانش باد(۲۵۰)

۴- علم بى نهايت

عمار ياسر نقل مى كند: روزى حضرت فاطمهعليها‌السلام خطاب به حضرت اميرالمؤمنين فرمود:

حديث ۱۳۹:

ادن لاءحدثك بما كان و بما هو كائن و بما لم يكن الى يوم القيامه حين تقوم الساعه(۲۵۱)

(على جان! نزديك بيا تا اطلاع دهم، شما را از آن چه درگذشته اتفاق افتاد و آن چه در حال به وقوع پيوستن است و آن چه در آينده رخ خواهد داد(۲۵۲)

۵- آگاهى از حوادث تلخ آينده

هنگام وفات غمبار رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ، تا سخنان پدر را شنيد كه فرمود:

براى فرزندانم گريه مى كنم «ابكى لذريتى» بشدت گريست.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: دخترم گريه مكن، آرام باش!

حضرت فاطمهعليها‌السلام پاسخ داد:

حديث ۱۴۰:

لست ابكى لما يصنع بى من بعدك و لكنى ابكى لفراقك يا رسول الله(۲۵۳)

(پدرم براى آن چه بعد از تو بر ما روا مى دارند، گريه نمى كنم، بلكه گريه من از فراق و دورى تو است اى رسول خدا(۲۵۴) )

۶- اطلاع از شهادت

بعضى در مبارزه و دفاع از آينده خويش بى خبرند، و گروهى نمى دانند كه سرنوشت آنها در جهاد و مبارزه به كجا مى انجامد؟

اما يگانه دخت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله از آينده دفاع و مبارزه خويش ‍ باخبر بود، و از شهادت خود خبر مى داد؟ روزى به امام علىعليه‌السلام فرمود:

حديث ۱۴۱:

قالت: يا اباالحسن ان رسول الله عهد الى و حدثنى انى اول اهله لحوقا به و لا بد منه فاصبر لامر الله تعالى و ارض بقضائه

(اى اباالحسن! همانا رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله با من پيمان بسته و خبر داده است كه من اول كسى خواهم بود كه به آن حضرت مى پيوندم و گريزى از آن نيست، در برابر اوامر و فرمان و خواست خداوند بزرگ بردبار و به حكم او راضى باش(۲۵۵)

پنجم: علم بى نهايت، حديث ۱۳۹