امام سجاد (ع) جمال نیایشگران

امام سجاد (ع) جمال نیایشگران0%

امام سجاد (ع) جمال نیایشگران نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: امام سجاد علیه السلام

امام سجاد (ع) جمال نیایشگران

نویسنده: احمد ترابی
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 10390
دانلود: 3630

توضیحات:

امام سجاد (ع) جمال نیایشگران
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 12 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 10390 / دانلود: 3630
اندازه اندازه اندازه
امام سجاد (ع) جمال نیایشگران

امام سجاد (ع) جمال نیایشگران

نویسنده:
فارسی

«خداوندا! سلطه شيطان را با نيروى خودت از ما بازدار و توان شيطان را مقهور ساز تا آنجا كه به وسيله دعا و نيايش ما به درگاه تو، شيطان قادر به تسلط بر ما نگردد و در نتيجه از دامهاى شيطان برهيم و در زمره ايمنى يافتگان از گناه و معصيت قرار گيريم. »

مواضع سياسى - اجتماعى امام سجادعليه‌السلام در صحيفيه سجاديه

دعاهاى صحيفه كه از جهتى راز و نياز با خداست، در بعدى ديگر راز و رمزى ميان امام و شيعيان اوست.

محتواى نيايشهاى صحيفه، علاوه بر عقايد اصولى و مسائل اخلاقى، به شكلى ظريف ترسيم گر بينش سياسى امام و موقعيت و شرايطى است كه حضرتش در آن بسر مى برده است.

عمده ترين موضوع مورد ادعاى شيعه، از آغاز، مسئله امامت و فضيلت اهل بيت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و صلاحيت آنان براى خلافت بوده است و همين موضوع مهمترين مسئله مورد انكار قدرتها و حكومتهايى بود كه پس از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تكيه بر مسند حكومت زدند و جز مدتى اندك - دوران خلافت علىعليه‌السلام - ائمه را از حق مسلمشان كه رهبرى امت در بعد حيات دينى و سياسى و اجتماعى بود، منع كردند!

امام سجادعليه‌السلام همانند پدرش حسين بن علىعليه‌السلام و جدش على بن ابى طالبعليه‌السلام از مقام امامت و جايگاه ائمه در نظام رهبرى امت دفاع كرد، اما نه با خطبه هاى آتشينى چون شقشقيه و نه با نهضت خونينى چون نهضت عاشورا، بلكه با نيايشهايى كه چون نسيم سحرى جان شب زنده داران عصر تاريك اموى را به بيدارى و مقاومت فرا مى خواند و اسرار تشيع را با آنان زمزمه مى كرد!

درودهاى مكرر بر خاندان پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

تاءكيدى بر حقانيت بينش عقيدتى و سياسى شيعه

پيامى كه در همه و يا بيشتر دعاهاى صحيفه، حضور دارد و از چشم و ذهن هيچ خواننده اى مخفى نمى ماند، صلوات و درود بر پيامبر و خاندان اوست.

تكرار اين درودها قبل از مطرح ساختن هر آرزو و استدعا از درگاه خدا، تحليلها و تفسيرهاى متعددى را مى تواند به دنبال داشته باشد.

ما بدون اين كه ساير تحليلها را انكار كنيم بر اين باوريم كه تكرار صلواتها و اصرار امام بر مطرح ساختن نام خاندان پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، آن هم قبل از هر درخواست و حاجت خواهى از درگاه خدا، در بردارنده پيامى اعتقادى - سياسى است.

درستى اين اعتقاد آن گاه آشكارتر خواهد گشت كه عصر تحريك حاكميت امويان و اقدامهاى ضد علوى آنان در جهت محو تشيع مورد توجه قرار گيرد.

در عصرى كه راويان وابسته به دربار و مغرض، كرامتهايى دروغين براى حاكمان ناصالح مى تراشند و در خاموش ساختن نام و ياد خاندان پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و علىعليه‌السلام تلاشى پيگير دارند، مطرح ساختن نام ائمه به عنوان اذكار مقدسى كه در استجابت دعاها نقش ‍ دارد و موجب جلب رحمت و غفران و فضل الهى مى شود، حركتى صرفا عبادى نيست بلكه عبادتى است سراسر سياست و مناجاتى است سراسر پيام و قيام.

افسوس كه بسيارى از اهل مناجات، سر نهفته اين درودها را آن گونه كه بايد نيافتند و دعا و صلوات را مايه انزوا و سكوت قرار دادند، غافل از اين كه درود بر خاندان پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در عصرى كه امام مى زيست، كوبنده ترين شعار عليه حاكميت غاصبان خلافت بود؛ شعارى كه موضع سياسى و بينش اعتقادى را در خود نهفته داشت.

تصريح امام به جايگاه سياسى ائمهعليه‌السلام

رب صل على اطائب اهل بيته الذين اخترتهم لامرك و جعلتهم... حفظة دينك و خلفاءك فى ارضك و حججك على عبادك(۶۳۹)

«پروردگارا! برپاكيزگان از خاندان پيامبر درود فرست؛ آنان را كه براى امر دين و هدايت مؤمنان برگزيدى و ايشان را حافظ دين و جانشينان خويش در زمين و حجت بر بندگانت قرار دادى. »

امام سجادعليه‌السلام در اين عبارت به چند نكته اساسى تصريح كرده است:

۱ - الهى بودن منصب و مقام ائمه معصومينعليه‌السلام .

۲ - ويژگى ائمه و معصومين در ميان خاندان پيامبر و اين كه همه همسران و خويشاوندان پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از مرتبه طهارت و عصمت برخوردار نبوده اند.

۳ - معصومينعليه‌السلام از خاندان پيامبرانصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، پس از آن حضرت پاسدار دين و ارزشهاى معنوى هستند.

۴ - معصومينعليه‌السلام علاوه بر رهبرى معنوى، در نظام اجتماعى نيز برخوردار از مقام خلافت الهى هستند و تا زمانى كه آنان در ميان امت هستند، رهبرى دين و دنياى مردم، حق ديگران نيست.

افشاگرى امام عليه غاصبان خلافت

اللهم ان هذا المقام (اءى الخلافة) لخلفائك و اءصفيائك و مواضع امنائك فى الدرجة الرفيعة التى اختصصتهم بها قد ابتزوها... حتى عاد صفوتكم و خلفائك مغلوبين، مقهورين، مبتزين، يرون حكمك مبدلا، و كتابك منبوذا، و فرائضك محرقة عن جهات اشراعك و سنن نبيك متروكة.(۶۴۰)

«خداوندا! اين مقام (مقام خلافت و رهبرى و سياسى امت) از آن جانشينان و برگزيدگان توست و در خور شخصيتهاى امينى است كه در جايگاه عالى ويژه خود قرار دارند، ولى اين مقام امامت، مغلوب و مقهور شدند. حكم تو تغيير داده شد و كتاب تو پشت سر قرار گرفت و واجبات تو از شيوه اصليش منحرف شد و روشهاى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ترك گرديد!»

ترويج امامعليه‌السلام از آرمان حاكميت ائمهعليه‌السلام

اللهم.. و عجل الفرج و الروح و النصرة و التمكين و التأئیدلهم.(۶۴۱)

«بارالها! در فرا رسيدن فرج و گشايش دشواريها و نيز پيروزى و سر فرود آوردن مردم براى ائمهعليه‌السلام و قرار گرفتن امكانات در اختيار ايشان، تعجيل نما!»

امام سجادعليه‌السلام در روزگار استبداد اموى و حرمان شيعه، به شيعيان خود با اين پيامها مى آموزد كه روح انتظار و اميد و آرمانخواهى را در خود زنده نگاه دارند و از درگاه خداوند اميد فرا رسيدن حاكميت حق و حكومت الهى را داشته باشند.

تاءكيد امامعليه‌السلام بر پاسدارى از حريم دين و مقابله با باطل

اللهم صل على محمد و آله، و وفقنا... للامر بالمعروف، و النهى عن المنكر و حياطة الاسلام، و انتقاص الباطل و اذلاله و نصرة الحق و ان عز.(۶۴۲)

«معبودا! بر محمد و خاندان او درود فرست و به ما توفيق عطا كن براى امر به معروف و نهى از منكر و پاسدارى از اسلام و نكوهش و تضعيف باطل و ذليل ساختن آن و يارى در شرايطى كه حق مورد هجوم است. »

حمايت از مظلوم و مقابله با ظالم

امام سجادعليه‌السلام به گواهى تاريخ نه لحظه اى در كنار ظالمان و حاكمان مستبد قرار گرفت نه از ايشان حمايت كرد نه حتى از حمايت مظلومان دريغ نمود ولى براى بيدار ساختن خفتگانى كه با مشاهده بى عدالتيها و جباريتها چشم بر هم مى نهادند و خود را به غفلت مى زند، با زبان دعا، به نكوهش ياوران ظلم و عناصر بى تفاوت در برابر بى عدالتيها پرداخته، چنين بيان مى داشت:

اللهم انى اعتذر اليك من مظلوم ظلم بحضرتى فلم انصره، و من حق ذى حق لزمنى لمؤمن فلم اوفره.(۶۴۳)

«خداوندا! من از اين مظلومى برابر چشمان من مورد ستم قرار گرفته باشد و او را يارى نكرده باشم، از درگاه تو پوزش مى طلبم... و از هر حقى كه از ناحيه مومنى بر عهده من بوده است و من آن را به جا نياورده ام، عذر مى جويم. »

امامعليه‌السلام در نيايشى ديگر به خداوند چنين عرضه مى دارد:

و ذبنى عن التماس ما عند الفاسقين، و لا تجعلنى للظالمين ظهيرا، و لا لهم على محو كتابك يدا و لانصيرا.(۶۴۴)

«خداوندا! مرا از روى آوردن به فاسقان و اظهار نياز نزد آنان، دور گردان و مرا ياور و پشتيبان ظالمان قرار مده و وسيله عملى ساختن اهداف خائنانه ستمكاران در محو قرآن، مگردان. »

اهتمام امام به حفظ كيان سرزمينهاى اسلامى

امام سجادعليه‌السلام هر چند خلافت را در دست ناصحان مى بيند و حق رهبرى دينى و اجتماعى ائمه را مورد هجوم حكام مى داند اما از آنجا كه در بينش امام، مسئله اسلام و گسترش انديشه توحيدى و باورهاى اسلامى در راس اهداف سياسى مكتب امامت قرار دارد و اصولا مسئله ولايت در جهت تاءمين صحيح همين اهداف مطرح شده است، امامعليه‌السلام موضوع «حاكمان جبار و ناصالح» را از «اصل پاسدارى از كيان اسلام و سرزمينهاى اسلامى» جدا ساخته و به دليل تضادى كه با دستگاه سياسى حاكم دارد، خود را از ساير واقعيتهاى اجتماعى كنار نمى كشد و در برابر تحولات جارى جهان اسلام بى تفاوت نمى ماند، بلكه با صراحت هر چه تمامتر موضع خود را بيان مى دارد و در قبال عواملى كه مرزهاى سرزمين هاى اسلامى را تهديد مى كند، موضع مى گيرد و مسلمانان را براى پاسداراى از مرزها تهييج مى نمايد.

دعاهاى امام براى مرزداران، در حقيقت اعلاميه اى است براى بسيج مسلمانان به سوى مرزهاى براى مقابل با دشمنان خارجى اسلام و پايدارى از دستاوردهاى سياسى - نظامى مسلمانان.

اين بسيج در شرايطى صورت مى گيرد كه امام، كمترين اعتماد و دلبستگى به دستگاه سياسى و دولتمردان عصرش ندارد، بلكه در ستيز كامل با آنان است.

تشويق مسلمانان از سوى امام براى روى آورى به جهاد و پاسدارى از مرزها، هر چند در ظاهر به تحكيم پايه هاى سياسى حكومت دولتمردان عصر كمك مى كند، اما امام با بينش سياسى ژرف خود و دلبستگى عميقى كه به اسلام دارد، دريافته است كه در آن شرايط، حفظ كيان اسلام در اولويت نخست قرار دارد و با تداوم كيان جامعه اسلامى است كه مى توان به تعيين نوع حكومت و اصلاح حاكمان پرداخت.

سخنان امام در اين زمينه سراسر روح و رهنمود و تهييج است.

حماسه اى كه در قامت نيايش، محراب را با قيام كفرستيزان و سجده و ركوع مناجاتيان پيوند داده است.

امام در بخشى از اين نيايش بيان داشته است:

اللهم صل على محمد و آله، و حصن ثغور المسلمين بعزتك، و ايد حماتها بقوتك، و اسبغ عطاياهم من جدتك، اللهم صل على محمد و آله، و كثر عدتهم، و اشحذاسلحتهم و احرس حوزتهم، وامنع حومتهم، و اكف جمعهم و دبر اءمرهم...(۶۴۵)

«خداوندا! بر محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و خاندانش درود فرست و به نيروى شكست ناپذيرت مرزهاى سرزمين مسلمان را استوار و نفوذناپذير گردان، با توانگريت، حاميان قلمرو سرزمينهاى اسلامى را توانايى بخش و عطايا و حمايتهاى مادى آنان را فراوان گردان!

معبودا! بر محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و خاندانش درود فرست و شمار مدافعان سرزمين اسلامى را فزونى بخش، سلاحهايشان را برنده تر و كارسازتر كن و از قلرو پايگاهشان حفاظت نما و به دژها و سنگرهايشان استحكام و پايدارى ده! دلهايشان را الفت عطا كن و كارهايشان را تدبير نما و سامان بخش... »

ترغيب و تشويق به جهاد

اللهم و ايما غاز غزاهم من اهل ملتك، او مجاهد جاهدهم من اتباع سنتك ليكون دينك الاعلى و حزبك الاقوى و حظك الاوفى فلقه اليسر، و هيى له الامر...(۶۴۶)

«خداوندا! هر رزمنده مسلمانى كه به ستيز با مشركان و مهاجمان به قلمرو اسلام، همت گمارد و يا هر جهادگرى كه در راستاى پيروى از دين به جهاد برخيزد تا اين كه دين تو برترى يابد و حزب تو تقويت شود و دستاوردها و منافع اسلام و امت اسلامى كاملتر شود، خداوندا! مشكلات را از پيش ‍ پايش بردار و راهش را هموار ساز و كارهايش را سامان بخش و پيروزى را برايش تضمين كرده، يارانى شايسته براى او تدارك كن... »

بزرگداشت روحيه جهاد و نبرد با دشمنان اسلام

اللهم و ايما مسلم اهمه امر الاسلام، و احزنه تحرب اهل الشرك عليهم فنوى غزوى، اوهم بجهاد فقعد به ضعف، او ابطات به فاقة، اواخره عنه حادث... اوجب له ثواب المجاهدين، و اجعله فى نظام الشهداء و الصالحين.(۶۴۷)

«معبود! هر مسلمانى كه نگران و دلمشغول كار اسلام و سرنوشت مسلمان است و از اين كه قواى شرك عليه مسلمانان بسيج شده اند، محزون و دل غمين مى باشد و تصميم به نبرد گرفته و يا عزم جهاد داده است، اما برايش ‍ مشكلى، كمبودى و يا حادثه اى ناخواسته رخ داده و نتوانسته است به نبرد مهاجمان و بدخوهان برود، خداوندا! ثواب جهادگران را به او عطا كن و وى را در صف شهيدان و صالحان قرار ده. »

ارزش شهادت و مقام شهيدان

الحمدالله... حمدا نسعد به فى السعداء من اءوليائه، و نصيربه فى نظم الشهداء بسيوف اعدائه.(۶۴۸)

«حمد و ستايش به درگاه خداى يگانه... حمدى كه در پرتو آن به مرتبه دوستان سعادتمند خدا نايل شويم و در صف شهيدانى كه با شمشير دشمنان خدا به شهادت رسيده اند، قرار گيريم. »

امام سجادعليه‌السلام در دعا براى جنگاوران مسلمان و جهادگران راه خدا به درگاه حق عرضه مى دارد:

فاذا صاف عدوك و عدوه فقلّلهم فى عينه... فان ختمت له بالسعادة، و قضيت له بالشهادة فبعد ان يجتاح عدوك بالقتل، و بعد ان يجهدبهم الاسر، و بعد ان تاءمن اطراف المسلمين، و بعد ان يولى عدوك مدبرين.(۶۴۹)

«خداوندا، آن گاه كه رزمنده مسلمان به انگيزه دفاع از قلمرو و اسلام به مصاف با دشمنانت - كه دشمنان او نيز هستند - مى رود، شمار نيروهاى دشمن را در نظر او كم گردان (تا بيم از دشمن پيدا نكند)... پس اگر فرجام سعادتمندى را براى رزمنده مسلمان در نظر گرفته اى و شهادت را برايش ‍ رقم زده اى، دستيابى وى به اين سعادت و شهادت پس از آن باشد كه دشمن تو را كشته و گروه بازمانده شان را اسير كرده و به نواحى سرزمين اسلامى بخشيده و دشمنان اسلام گريخته باشند. »

اهداف والالى جهاد

امام سجادعليه‌السلام در نگاه جامع و همه جانبه خود به مسئله جهاد و نبرد با مهاجمان به قلمرو انديشه ها و سرزمينهاى اسلامى، از ترسيم اهداف و انگيزه هاى ارزشى جهاد فارغ نمانده است، بلكه با بيان ويژه نيايش به اين مهم نيز پرداخته است.

اللهم و قو بذلك محال اهل السلام، و حصن به ديارهم، و ثمر به اموالهم، و فرغهم عن محاربتهم لعبادتك، و عن منابذتهم للخلوة بك حتى لا يعبد فى بقاع الارض غيرك، و لاتعفر لاحد منهم جبهة دونك.(۶۵۰)

«بارالها! به وسيله توانمندى جنگاوران مسلمان و ضعف و اضمحلال مهاجمان كافر، پايگاهها و سرزمينهاى اسلامى را قوت بخش، دژهاى ديارشان را مستحكم گردان، اموالشان را بالنده و پرثمر ساز و خاطرشان را از جنگ با دشمنان آسوده نما و براى عبادت و خلوت و راز و نياز با خودت به ايشان فراغت و آرامش عنايت كن تا آنجا كه در جاى جاى زمين جز تو مورد پرستش قرار نگيرد و كسى جز به درگاه خداوندگارى تو پپشانى برخاك نسايد.»

سخنى در پايان

ما در اين بخش تلاش كرديم تا گوشه اى از معارف و مطالب گسترده صحيفه را بنمايانيم ولى براستى در انتخاب نمونه هايى از ميان صدها درس و پيام ارزنده كه در صحيفه مطرح شده است، همواره احساس حسرت داشتيم و آنچه آورديم نه به معناى گزينش برترينها، بلكه تنها به منظور نماياندن جلوه اى است از تابش هماره صحيفه، جلوه اى كه صاحبان بصيرت را كافى است تا با تاءملى فزونتر و بازنگرى در مضامين عالى صحيفه، كرانهاى ديگرى از معارف الهى و اخلاق و منش اسلامى را بازيابند و بازشناسند.