طب الصادق (ع) - دستورات طبی و گیاهی

طب الصادق (ع) - دستورات طبی و گیاهی0%

طب الصادق (ع) - دستورات طبی و گیاهی نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: امام صادق علیه السلام

طب الصادق (ع) - دستورات طبی و گیاهی

نویسنده: دکتر محمد دریایی
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 21499
دانلود: 6556

توضیحات:

طب الصادق (ع) - دستورات طبی و گیاهی
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 25 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 21499 / دانلود: 6556
اندازه اندازه اندازه
طب الصادق (ع) - دستورات طبی و گیاهی

طب الصادق (ع) - دستورات طبی و گیاهی

نویسنده:
فارسی

اشاره به حكمت نهفته در چشم

امام صادقعليه‌السلام - در مناظره با طبيب هندى -: پيشانى، از مو تهى است، از آن رو كه محل رسيدن نور به چشمان است؛ و در آن چين و چروك قرار داده شده است، بدان سبب كه عرق فرو ريخته شده از سر را در خود، محبوس سازد و مانع رسيدن آن به چشمان شود، تا بدان وقت كه انسان، عَرَق خويش را پاك كند، آن سان كه نهرهاى زمين، آب ها را در خود محبوس مى سازند.

ابروها در بالاى چشمان قرار داده شده اند تا نور را بدان اندازه كه بسنده است از زير آن به چشمان راه گشايد؟

بينى در ميان دو چشم قرار داده شده است تا نور را در ميان دو چشم، به دو بخش مساوى قسمت كند.

چشم، همانند بادام است، تا ميل بتواند دارو را در داخل آن جريان دهد و بيمارى (عفونت) از آن بيرون آيد. اگر چشم، مربّع شكل يا دايره اى بود، نه ميل در داخل آن حركت مى كرد، نه دارو به همه ى آن مى رسيد، و نه بيمارى از درون آن خارج مى شد.

امام صادقعليه‌السلام - خطاب به مفضّل بن عمر -: اى مفضّل! اكنون به اين حواسى كه خداوند از ميان همه آفريدگان، آنها را به انسان اختصاص داد و بدين واسطه، او را بر ديگران گرامى داشته است، بنگر. چگونه چشمان انسان به سان چراغ هايى كه فراز مناره است، در سر انسان قرار گرفته تا قادر به مطالعه ى اشيا باشد و در اندام هاى پايين تر (از قبيل دست و پا) قرار نگرفته است تا آفت ها بدان برسد و از پرداختن مستقيم به كار و حركت، چيزهايى بدانها برسد كه ناتوانش سازد، در آن اثر گذارد و از آن بكاهد. چشم ها در اندام هاى ميانى بدن (چون شكم و پشت) نيز قرار نگرفته است تا چرخش آنها به سوى چيزها و نگاهشان به سوى اشيا، دشوار باشد. بدين سان، از آن رو كه جاى چشم ما هيچ كدام از اين اندام ها نبوده، عالى ترين جاى حواس، همان سر است كه خود، به صومعه حواس مى مانَد.

حواس نيز پنج چيز قرار داده شده كه پنج چيز را درك مى كنند تا چيزى از اين محسوسات، از كف نرود. چشم آفريده شده است تا رنگ ها را درك كند. اگر رنگ ها وجود داشتند و در اين حالت چشمى نبود كه آنها را درك كند، هيچ سودى در آنها متصور نبود.

گوش آفريده شده تا صداها را درك كند. اگر صداها وجود داشتند و گوش ‍ نبود كه آنها را ادراك كند، ديگر هيچ نيازى به آنها نبود و هيچ مقصودى را برآورده نمى ساختند. ديگر حواس نيز چنين اند.

از سويى ديگر نيز همين حقيقت، صادق است. اگر چشم وجود داشت، ولى رنگ ها وجود نمى داشتند، چشم را هيچ خاصّيتى نبود؛ يا اگر گوش ‍ وجود داشت، ولى صداها وجود نمى داشتند گوش را هيچ جايگاهى نبود. پس ببين كه چگونه اين حواس و محسوس ها با همديگر اندازه و همسان شده اند و هر حسى را محسوسى است كه بر آن اثر مى گذارد و هر محسوسى را نيز حسى است كه آن را درك مى كند. با وجود اينها چيزهايى همانند نور و هوا، واسطه ى ميان حواس و محسوس ها آفريده شده اند كه حواس، جز به كمك آنها كامل نمى شوند؛ چه، اگر نورى كه رنگ را بر چشم آشكار سازد، نبود، چشم نمى توانست رنگ را درك كند و اگر هوايى كه صدا را به گوش برساند، نبود، گوش نيز نمى توانست صدا را درك كند.

پس آيا بر هر كس كه نگاهى درست بيفكند و فكر خويش را به كار گيرد، پوشيده مى ماند كه پديده اى چون فراهم بودن حواس و محسوس هاى همسان و همنواخت با يكديگر، و نيز فراهم شدن چيزهاى ديگر به كمك آنها كامل مى شود و توصيف آنها را گفتم، مى تواند از چيزى جز هدفدارى و اندازه گيرى از جانب خداى لطيفِ آگاه، سرچشمه گرفته باشد؟

اى مفضّل! در زندگى نابينايان و خللى كه در كارشان روى مى دهد، انديشه كن و ببين كه چگونه چنين كسى، نه جاى گام هاى خويش را مى بيند، نه پيش روى خود را مى بيند، نه ميان رنگ ها تفاوت مى گذارد، نه چشم اندازهاى زيبا و زشت را از هم باز مى شناسد، نه اگر از سويى به او حمله ببرند، گودالى را كه پيش پايش هست، مى بيند، نه اگر ضربه ى شمشيرى به سويش فرود آيد، دشمن و ضربت او را مى بيند، و نه به انجام دادن كارهايى چون: نوشتن، داد و ستد و زرگرى راهى مى يابد، تا آن جا كه اگر كارآيى ذهنى وى نبود، به پاره سنگى افتاده بر زمين مى مانست...

اى مفضّل! در پلك چشم، تاءمل كن و بنگر كه چگونه به سان پوشش، بر آن قرار گرفته و چگونه مژه گاه ها به آويخته گاه هاى ريسمان مى مانند و چه سان خداوند، چشم را در درون غار خويش نشانده و پرده موهايى (كه اطراف آن است)، بر آن افكنده است.

پيشگيرى از برخى بيماريهاى چشم

كتاب من لا يحضره الفقيه:

عبدالله بن ابى يعفور به امام صادقعليه‌السلام گفت: فدايت شوم! گفته مى شود هيچ چيز به اندازه تعقيبات ميان طلوع سپيده و طلوع خورشيد، سبب نزول روزى نشده است.

فرمود: «آرى؛ امّا تو را از بهتر از اين آگاه سازم: گرفتن سبيل و كوتاه كردن ناخن در روز جمعه. كوتاه كردن ناخن در روز پنج شنبه نيز چشمْدرد را دور مى كند».

امام صادقعليه‌السلام : كوتاه كردن ناخن ها در روز جمعه، از جذام و پيسى و كورى، ايمن مى دهد اگر هم نيازى به كوتاه كردن نبود، آنها را بِساى.

امام صادقعليه‌السلام : سرمه كشيدن در هنگام خواب، مايه ايمنى از آب (چشم) است.

امام صادقعليه‌السلام : هركس با سرمه ى اِثمِد آميخته ناشده با مُشك بخوابد، براى هميشه، تا زمانى كه بر اين حالت مى خوابد، از آب سياه در امان مى مانَد.

امام صادقعليه‌السلام : مرد چون روزه بگيرد، چشمانش از جاى خويش ‍ مى رود و چون با شيرينى روزه بگشايد، ديگر بار، چشمانش به جاى خويش باز مى گردد.

مكارم الاخلاق - به نقل از ابوبصير، از امام صادقعليه‌السلام -: فراوانى عطسه، شخص را از پنج چيز، ايمن مى سازد: نخستين آن جذام است؛ دوم، بادهاى بدخيمى كه در سر و صورت، جاى مى گيرد؛ سوم آن كه مايه ايمنى از جاى گرفتن آب در چشم مى شود؛ چهارم آن كه از سختى حفره هاى بينى، مصونيت مى دهد و پنجم آن كه از بيرون آمدن مو از چشم، ايمنى مى دهد. فرمود: «اگر دوست داشتى كه عطسه ات كم شود، با روغن مرزنجوش انفيه كن».

پرسيدم: چه مقدار؟

فرمود: «به اندازه يك دانگ»

راوى مى گويد: اين كار را پنج روز انجام دادم و (عارضه ام) از ميان رفت.

مفيد براى درمان برخى بيمارى هاى چشم

الكافى - به نقل از جميل بن صالح -: به امام صادقعليه‌السلام گفتم: دختر جوانى داريم كه ستاره را به سانِ كهكشان مى بيند.

فرمود: «خوب! و گاه نيز آن را به سان يك دانه مى بيند».

گفتم: چشمش ضعيف شده است.

فرمود: «آن را به گياه صبر زرد و تلخه (توتيا) و كافور، به سهم هاى برابر، سرمه كن».

وى را بدان چيزها سرمه كرديم و برايش سودمند افتاد.

الكافى - به نقل از ابن محبوب، از راوى ديگرى -: مردى كه چشم درد داشت، بر امام صادقعليه‌السلام وارد شد. امامعليه‌السلام به او فرمود: «چرا از اين سه چيز: گياه صبر زرد، كافور و توتيا، غافلى؟ ».

مرد، آن كار را انجام داد و چشم دردِ او از ميان رفت.

طب الائمه (عليهم‌السلام ):

از عُمر بن توبه، از پدرش، درباره ى امام صادقعليه‌السلام نقل شد كه مردى نزد آن حضرت از سفيدى اى در چشمش، دردى در دندانش و بادى در مفصل هايش اظهار ناراحتى كرد. امامعليه‌السلام به او فرمود كه قدرى فُلفُل سفيد و قدرى دار فلفل، از هر كدام به وزن يك درهم، و نيز به وزن يك درهم، نشادر بردارد (سپس فرمود: ) «همه ى اينها را بساب و غربال كن و در هر چشمى از اين مخلوط، سه ميل سرمه كن و دمى آن را نگه دار كه اذن خداوند (عزوجل) سفيدى چشم را ريشه كن مى كند، گوشت چشم را تميز مى كند و درد را تسكين مى دهد. پس چشمانت را با آب سرد بشوى و در پِى آن، با سرمه ى سياه، سرمه كن».

امام صادقعليه‌السلام : بنفشه، چه نيكو روغنى است! درد را از سر و از چشمان مى بَرَد. آن را به خود بماليد.

سرمه كشيدن با سنگ سرمه ى «اِثْمِد»

امام صادقعليه‌السلام : عربى باديه نشين كه او را «قُلَيْبْ» مى گفتند و آبريزش چشم داشت، نزد پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله آمد. به او فرمود: «اى قليب! مى بينم چشمانت آبريزش دارد. بر تو باد سرمه ى اِثمِد، كه روشنايى چشم است».

امام صادقعليه‌السلام : سرمه ى اِثمِد، چشم را جلا مى دهد، موى بر مى روياند و اشك ريزش را مى برد.

امام صادقعليه‌السلام : سرمه، مو بر مى روياند، اشك ريزش را مى خشكانَد، آب دهان را گوارا مى سازد و ديده را جلا مى دهد.

امام صادقعليه‌السلام : سرمه، مو بر مى روياند، ديده را تيزى مى بخشد، و انسان را بر طولانى ساختن سجده يارى مى رساند.

مسواك زدن

امام صادقعليه‌السلام : بر شما باد مسواك زدن؛ چرا كه ديده را جلا مى دهد.

امام صادقعليه‌السلام : مسواك زدن، اشك ريزش را مى برد و ديده را جلا مى دهد.

پوشيدن كفش

امام صادقعليه‌السلام : كفش، مايه ى سلامت ديده است.

امام صادقعليه‌السلام : به پا كردن كفش، قدرت بينايى را افزون مى كند.

نگريستن به قرآن

امام صادقعليه‌السلام : هر كس قرآن را از رو بخواند، از بهره بينايى برخوردار است و از گناه پدر و مادرش كاسته مى شود، هر چند كافر باشند.

نگريستن به آسمان آبى و سبزه ها

امام صادقعليه‌السلام - خطاب به مفضّل بن عمر -: در رنگ آسمان و درستى تدبيرى كه در آن است، بينديش. اين رنگ، سازگارترين رنگ با چشم و تقويت كننده ترين رنگ براى آن است، تا جايى كه يكى از سفارش هاى طبيبان به كسانى كه عارضه اى بدانان رسيده و به بينايى ايشان ضرر رسانده، اين است كه پيوسته به رنگ سبز و سبزى كه مايل به سياه است، بنگرند. طبيبان چيره دست، براى كسانى كه چشمشان خسته است نيز اين نسخه را تجويز كرده اند كه: «در ظرف سبزى كه پر آب است، بنگريد».

نماز شب

امام صادقعليه‌السلام : نماز شب، روى را نكو مى سازد، اندوه و غم را مى بَرَد و ديده را جلا مى دهد.

فايده هاى گريه براى كودكان

امام صادقعليه‌السلام - خطاب به مفضّل بن عمر -: اى مفضّل! از سودى كه در گريه براى كودكان هست، آگاه شو و بدان كه در مغز كودكان، رطوبتى است كه اگر بماند، براى آنان، رخدادهايى سخت و بيمارى هايى گران (اعم از نابينايى و جز آن) پديد مى آورد. از اين رو، گريه آن رطوبت را از سرِ آنان روان مى سازد و اين خود تندرستى و سلامتِ چشم را برايشان در پى مى آورد. اكنون، آيا اين احتمال وجود ندارد كه كودك، از گريه سود ببرد و پدر و مادرش، اين را ندانند و در تلاش پيگير باشند كه او را ساكت كنند و خواسته هاى وى را بر آورند تا گريه نكند، در حالى كه نمى دانند گريه، برايش كارآمدتر و خوشْ فرجام است؟

گوش اشاره به حكمت نهفته در آن

امام صادقعليه‌السلام - خطاب به مفضّل بن عمر-: اى مفضل! بينديش... كه چرا درونِ گوش، به سان يك زندان پيچ در پيچ است؟ مگر جز براى آن است كه صدا در آن، پياپى روان شود و سرانجام، به شنوايى برسد، و نيز براى آن كه شتاب باد را در هم شكند و به گوش، صدمه نرساند.

حكمت موجود در مايع گوش

امام صادقعليه‌السلام : خداوند تبارك و تعالى -... گوش ها را تلخ قرار داد؛ و اگر اين نبود، جنبندگان بر آن هجوم مى بردند و مغز وى را مى خوردند.

امام صادقعليه‌السلام : خداوند، از سر منت، بر آدمى در گوش وى، تلخى قرار داد؛ و اگر اين نبود، جنبندگان بدان در مى آمدند و مغز وى را مى خوردند.

امام صادقعليه‌السلام : خداوند (عزوجل) گوش ها را تلخ قرار داد تا هر چه بدان در مى آيد، بميرد؛ و اگر اين نبود، حشراتِ (خزنده) آدمى زاده را مى كشتند.

اشاره به حكمت نهفته در بينى

امام صادقعليه‌السلام : سوراخ بينى، در پايين آن قرار داده شده است تا بيمارى (عفونت)هايى كه از مغز فرود مى آيد، از آن پايين بيايد و بوها از آن بالا برود و به مشام برسد، در حالى كه اگر اين سوراخ در بالاى بينى بود، نه بيمارى اى از آن به زير مى آمد و نه بويى را حس مى كرد.

امام صادقعليه‌السلام : خداوند - تبارك و تعالى - در سوراخ ‌هاى بينى، آب (مخاط) قرار داد تا به كمك آن، نفس، بالا و پايين برود و شخص، بوى خوش را از بد، باز شناسد.

امام صادقعليه‌السلام : خداوند (عزوجل) بينى را سرد و مخاطى قرار داد تا هيچ دردى را در سر، فرو مگذارد، مگر اين كه بيرونش آورد؛ و اگر اين نبود، مغز سنگين، مى شد و كِرم مى افتاد.

اشاره به حكمت نهفته در حنجره

امام صادقعليه‌السلام - خطاب به مفضّل بن عمر -: اى مفضّل! در صدا و كلام فراهم بودن ابزارهاى آن در انسان، فراوان انديشه كن. حنجره، همانند لوله اى براى بيرون آمدن صداست و زبان، لب ها و دندان ها، براى شكل گرفتن حروف و آواها. مگر نمى بينى هر كس دندان هايش بيفتد، نمى تواند «سين » را درست ادا كند و هر كس داراى لب نباشد نمى تواند «راء» را به فصاحت، ادا كند؟

همانندترين چيز به اين پديده، يك سر سُرناى بزرگ است. حنجره به نىِ آن مى ماند. ريه، همانند آن انبانى است كه دميدن را انجام مى دهد تا هوا به نِى در آيد، اندام هايى هم كه بر ريه فشار مى آورند تا صدا (از حنجره) بيرون آيد، همانند آن انگشت هايى است كه انبان را مى فِشُرد تا هوا در نِى درآيد و لب ها و دندان هايى هم كه صدا را به حروف و آواها بدل كنند، به انگشت هايى مى مانند كه در دهانه ى نِى حركت مى كنند تا از ناى نى، آهنگ بسازند. البته، هر چند در دلالت و تعريف، مخرج صدا را به اين سُرنا تشبيه كنند، امّا در حقيقت، اين سُرناست كه بايد به مخرج صدا تشبيه شود.

اكنون تو را از آواهايى كه براى ساخت كلام و ايجاد حروف در اندام هست، آگاه ساختم؛ امّا در اين اندام ها، افزون بر آنچه يادآور شدم، منافعى ديگر نيز هست:

حنجره، جايى است كه اين نسيم، از آن به سوى ريه راه مى گشايد تا با تنفّس ‍ دايمى - كه اگر اندكى متوقف شود، انسان مى ميرد - قلب را باد بزند و خُنَكش گردانَد.

با زبان، مزه ها احساس مى شود و انسان، مى تواند آنها را از هم باز شناسد و هر يك را به تنهايى تشخيص دهد: شيرين را از تلخ، تُرش را از مَلَس، شور را از گوارا، و خوش مزه را از بدمزه؛ افزون بر اين كه همين اندام، بر فرو بردن آسان خوردنى ها و نوشيدنى ها يارى مى رساند.

دندان ها، غذا را مى جَوَند تا نرم شود و گوارش آن آسان گردد. دندان ها با وجود اين، تكيه گاهى براى لب هايند كه از درون دهان، آنها را نگه مى دارد و تقويت مى كند. گواه، آن كه مى بينى كسى كه دندان هايش ريخته لب هايش ‍ نيز افتاده و حركت آنها نا به سامان است.

با لب ها نوشيدنى مكيده مى شود تا آنچه از نوشيدنى ها به درون مى رسد، به اندازه و سنجيده باشد؛ نه يك باره به درون فرو ريزد و شخص از آن گلوگير گردد يا درون را بيازارد. دو لب، افزون بر اين، به دو لنگه ى درِ هماهنگ مى مانند كه بر روى دهان، بسته مى شوند و انسان، هرگاه بخواهد، آنها را باز مى كند و هر گاه بخواهد، مى بندد.

در آنچه از اين حقايق وصف كرديم، اين نكته روشن مى شود كه هر يك از اين اندام ها، به گونه اى ويژه عمل مى كنند و هر يك، منافعى چند دارند، آن سان كه يك ابزار، به چند كار مى آيد؛ همانند تيشه كه هم در نجارى از آن استفاده شود، هم در كندن و هم در ديگر كارها....

اى مفضّل! چه كسى در حلق، دو روزن قرار داده است: يكى براى خروج صدا - و اين، همان حلقوم (ناى) است كه به ريه مى پيوندد - و ديگرى براى گذر غذا - و اين مِرى است كه به معده مى پيوندد و غذا را بدان مى رساند -، و (چه كسى) بر حلقوم، سرپوشى قرار داده است (زبان كوچك )، تا نگذارد غذا به ريه برسد و (شخص را) بكشد؟

چه كسى ريه را خُنك كننده ى سستى ناپذير و بى توقف قلب، قرار داده است تا نگذارد حرارت در قلب، جاى گيرد و به نابودى بينجامد؟

اشاره به حكمت نهفته در شُش ها

امام صادقعليه‌السلام - به طبيب هندى -: قلب به شكل ميوه ى صنوبر است؛ زيرا وارونه است. يك سرِ قلب، باريك قرار داده شده است تا لابه لاى ريه برود و با سردى آن خُنك شود، مبادا كه مغز از گرماى آن بسوزد.

ريه، دو پاره قرار داده شده است تا قلب، در لابه لاى فشارگاه هاى آن قرار گيرد و با حركت آن، خُنك شود.

امام صادقعليه‌السلام : عقل از قلب است، اندوه از جگر، نَفَس از ريه.

سودمند براى درمان برخى بيمارى هاى بينى و حنجره

امام صادقعليه‌السلام : براى گلودرد، چيزى همانند شورباى شير نيافته ايم.

فوايد زكام

امام صادقعليه‌السلام : پيامبر خدا، زكام را درمان نمى كرد و مى فرمود: «هيچ كس نيست كه رگى از جذام در او نباشد؛ و چون زكام به شخص برسد، اين رگ را در هم مى كوبد».

سودمند براى درمان زكام

امام صادقعليه‌السلام : پنبه اى را به روغن بنفشه آغشته مى كنى و به هنگام خفتن در نشيمنگاهت مى گذارى. به خواست خداوند، براى زكام، سودمند است.

طب الائمه (عليهم‌السلام )-به نقل از ابراهيم بن ابى يحيى، از امام صادقعليه‌السلام -: از زكام نزد امامعليه‌السلام اظهار ناراحتى كردم. فرمود: «پديده اى از پديده هاى خداوند، و سربازى از سربازان خداست كه خداوند، آن را به پيكار با بيمارانى در تن تو برانگيخته، تا آن را از جاى بركَنَد. پس چون آن را از ميان بركَند، بر تو باد.

پياز

الكافى - به نقل از محمد بن عبدالله بن محمد جعفى -: امام صادقعليه‌السلام از پياز ياد كرد و فرمود: « بوى دهان را خوش مى سازد، بلغم را مى برد و بر توان جنسى مى افزايد. »

حوك

امام صادقعليه‌السلام :

حَوْك (بادروج)، سبزى پيامبران است. بدانيد كه در آن هشت ويژگى است: گرفتگى هاى عروق و مجارى را مى گشايد؛ آروغ را خوشبو مى سازد؛ دهان را بوى خوش مى بخشد؛ اشتها آور است....

تره

الكافى - به نقل از فرات بن احنف -: از امام صادقعليه‌السلام درباره ى تَره پرسيدند. فرمود: «بخور؛ چرا كه در آن چهار ويژگى است: بوى دهان را خوش ‍ مى سازد... »

مشكك

امام صادقعليه‌السلام : مُشكك را لا به لاى دندان هاى خويش كنيد؛ چرا كه دهان را خوش بو مى كند و بر توان همبسترى مى افزايد.

آويشن و نمك

مكارم الاخلاق:

امام صادقعليه‌السلام فرمود: «چهار چيز است كه ديده را جلا مى دهد و سود دارد و زيانى نمى آورد.

درباره آنها از او پرسيدند.

فرمود: «آويشن و نمك كه چون در كنار هم قرار گيرند (مخلوط شوند) بادها را از دل برون مى رانند، انسداد را مى گشايند، بلغم را مى سوزانند، آب را (در بدن) به جريان در مى آورند، بوى دهان را خوش مى سازند: معده را نرمى مى دهند، بوهاى بد را از دهان ببرند و آلت را سفتى مى بخشند».

سرمه كشيدن

امام صادقعليه‌السلام : سرمه كشيدن، دهان را تَر و تازه مى كند.

امام صادقعليه‌السلام : سرمه كشيدن در هنگام شب، دهان را خوش بو مى كند و منفعت آن تا چهل روز، استمرار مى يابد.

مكارم الاخلاق:

امام صادقعليه‌السلام فرمود: «بر شما باد سرمه، كه دهان را خوش بو مى كند؛ و بر شما باد مسواك، كه ديده را جلا مى دهد».

(راوى) پرسيد: چگونه؟

فرمود: «زيرا چون مسواك زند، بلغم فرو نشيند و در پى آن، ديده، جلا يابد؛ و چون سرمه كشد، بلغم برود و دهان، خوش بو شود».

امام صادقعليه‌السلام : سرمه، مو را مى روياند، اشك ريزش را مى خشكاند، آب دهان را گوارا مى سازد و ديده را جلا مى دهد.

خضاب كردن

امام صادقعليه‌السلام : حنا كردن، بدبويى عَرَق را از ميان مى بَرَد، و بر طراوت و تازگى چهره مى افزايد، بوى دهان را خوش مى سازد و فرزند را نكو مى كند.

آب نيم گرم (وِلَِرم)

امام صادقعليه‌السلام : پيامبر خدا به هنگام افطار با حلوايى آغاز مى كرد و بدان روزه مى گشود. اگر حلوا نمى يافت با شكرينه اى ديگر يا چند دانه خرما و اگر اين نيز يافت نمى شد با آب نيم گرم. آن گاه مى فرمود: و «معده و جگر را پاك مى كند، دهان را خوش بو مى سازد و دندان ها را تقويت مى كند... ».

آنچه دهان و لثه را استحكام مى بخشد

سركه ى شراب

امام صادقعليه‌السلام - هنگامى كه نزد ايشان از سركه ى شراب ياد شد -: آن، جنبندگان شكم را مى كُشد و دهان را استحكام مى دهد.

امام صادقعليه‌السلام : سركه ى شراب، لثه را تقويت مى كند، جنبندگان شكم را مى كُشد و عقل را نيز نيرو مى بخشد.

پياز

امام صادقعليه‌السلام : پياز بخوريد، چرا كه سه ويژگى دارد: بوى دهان را خوش مى سازد، لثه را نيرو مى بخشد، و آب و توان آميزش را افزون مى كند.

آنچه دندان ها را تقويت مى كند

شانه زدن

امام صادقعليه‌السلام : شانه زدن ريش، دندان ها را استحكام مى بخشد.

امام صادقعليه‌السلام : شانه كردن موى سر، بلغم را از ميان مى بَرَد، شانه زدن ابروها، ايمنى از جذام است و شانه زدن موى گونه ها، دندان ها را استحكام مى دهد.

برخى از عوامل بيمارى هاى دهان و دندان

امام صادقعليه‌السلام : از مسواك زدن در حمام، حذر كن؛ چرا كه وباى دندان ها را در پى مى آورد.

آنچه براى درمان دندان درد سودمند است

طب الائمه (عليهم‌السلام ) - به نقل از محمد بن ابى نصر، از پدرش، از امام صادقعليه‌السلام -: نزد امامعليه‌السلام از ناآرامى سر و دندان هايم و از دردى شديد در چشم هايم - تا جايى كه صورتم در اثر آن ورم كرده بود - اظهار ناراحتى كردم.

فرمود: «بر تو باد اين كاسنى. آن را بِفشُر و آبش را بگير و از اين شكر طَبَرزَد، به مقدار فراوان، بر آن بريز، چرا كه درد را تسكين مى دهد و ضرر آن را دفع مى كند»

من به خانه ى خود رفتم و همان شب، پيش از آنكه بخوابم، اين دارو را ساختم و خوردم و بر آن خوابيدم. صبح كه شد، به حمد و منت الهى بهبود يافته بودم.

سودمند براى درمان و رفع بوى بد دهان

امام صادقعليه‌السلام :: مسواك زدن، ديده را جلا مى دهد و سرمه، بوى بد دهان را مى برد.