طب الصادق (ع) - دستورات طبی و گیاهی

طب الصادق (ع) - دستورات طبی و گیاهی0%

طب الصادق (ع) - دستورات طبی و گیاهی نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: امام صادق علیه السلام

طب الصادق (ع) - دستورات طبی و گیاهی

نویسنده: دکتر محمد دریایی
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 21484
دانلود: 6552

توضیحات:

طب الصادق (ع) - دستورات طبی و گیاهی
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 25 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 21484 / دانلود: 6552
اندازه اندازه اندازه
طب الصادق (ع) - دستورات طبی و گیاهی

طب الصادق (ع) - دستورات طبی و گیاهی

نویسنده:
فارسی

اشاره به حكمت نهفته در مو

بحارالانوار - به نقل از محمد بن سنان، از مفضل بن عمر، در گفتگو با امام صادقعليه‌السلام (در بيان نعمتهايى كه خداوند متعال به انسان بخشيده است): - امام صادقعليه‌السلام فرمود: «در اين بنگر و تامل كن كه چه حسن تدبيرى در آفرينش ‍ موها و ناخن هاست. از آن رو كه آنها از چيزهايى اند كه بلند مى شوند و زياد مى شوند، به گونه اى كه نياز هست پيوسته از آنها كاسته شود، فاقد حس ‍ آفريده شده اند، تا انسان از كوتاه كردن آنها احساس درد نكند؛ در حالى كه اگر مو و ناخن از چيزهايى بودند كه حس داشتند انسان در كوتاه كردن و چيدن آنها ميان دو ناخوشايند مى ماند، يا اين كه آنها را واگذارد تا بلند شود و بر او سنگينى كنند و يا آن كه با تحمل درد و رنجى كه او را مى آزارد آنها را كوتاه كند. »

مفضل مى گويد: گفتم: چرا اصولا اينها به گونه اى آفريده نشده اند كه زياد و بلند نشوند تا انسان به كوتاه كردن آنها نيازمند نگردد؟

فرمود: «خداوند را در اين باره بر بنده نعمتهايى است كه آنها را نمى شناسد تا او را بر آنها سپاس گويد. بدان كه دردها و بيماريهاى بدن همراه با درآمدن موها از بستر خود و درآمدن ناخن ها از انگشتان، از بدن بيرون مى روند. از همين رو انسان به نوره كشيدن، سرتراشيدن و كوتاه كردن ناخن در هر هفته فرمان يافته تا موها رشد شتابان ترى يابند و با درآمدن آنها دردها و بيمارى ها از تن بيرون بروند. اما هنگامى كه بلند شوند، سرگردان مى مانند و در آمدنشان كاهش مى يابد و بدين سبب، مايه هاى دردها و بيمارى ها در بدن حبس شوند و دردها و بيمارى هايى را پديد آورند. افزون بر اين، موها از جاهايى كه به انسان زيان مى رسانند و تباهى و ضرر براى او پيش ‍ مى آورد، باز داشته شده اند. اگر مو در چشم مى روييد، آيا ديده را نابينا نمى كرد؟! اگر در دهان مى روييد، آيا خوردنى ها و نوشيدنى ها را بر انسان، ناگوار نمى ساخت؟! اگر در كف دست مى روييد، آيا مانع لمس صحيح توسط انسان و مانع از برخى ديگر كارها نمى شد؟! و اگر در شرمگاه زن يا بر آلت مرد مى روييد، آيا لذت آميزش را بر آنها تباه نمى كرد؟! پس بنگر كه چگونه به واسطه ى مصلحتى كه بوده، مو بر اين جاها نروييده است.

ديگر آن كه اين پديده، ويژه انسان نيست، بلكه آن را در چارپايان، درندگان و ديگر جانوران پستاندار نيز مى يابى. مى بينى كه تن آنها به مو شكوهى يافته و جاهاى ياد شده، عينا به همان علت، تهى از موست. در آفرينش، تامل كن كه چگونه از نقطه هاى خطا و زيان دورى مى گزيند و درستى و سودمندى را مى آورد.

منانيه (مانويان) و طوايف همانندشان، آنگاه كه كوشيده اند عيبى در كار آفرينش بيابند، بر موهاى عانه و زير بغل، خُرده گرفته اند و ندانسته اند كه رويش اين موها از رطوبتى است كه بدين مواضع مى ريزد و در نتيجه، آن سان كه در هر نقطه آبگير علف مى رويد. مگر نمى بينى كه اين مواضع، از ديگر جاها پوشيده تر و براى پذيرش اين زياده، آماده تر است؟

ديگر آن كه اين موى (موى عانه و زيربغل) از هزينه ها و تكاليف اين بدن است، بدان واسطه كه در ميان آنها مصلحتى است؛ زيرا اهتمام انسان به تميز كردن بدن و گرفتن موهايى كه بر آن مى رويد، از چيزهايى است كه غرور انسان را مى شكند، او را از ستم باز مى دارد، و وى را از بخشى از سرمستى و بطالتى كه از بيكارى حاصل مى آيد، مى رهاند.

حفظ گرماى بدن

امام صادقعليه‌السلام : در تبيين علت روئيدن مو بر روى سر-: مو بر بالاى سر قرار داده شده است تا با بن خود، روغن ها به مغز برساند و با سر خود (سر موها) بخار را از مغز خارج كند و گرما و سرمايى را كه بدان مى رسد، دفع كند.

پيشگيرى از جذام

امام صادقعليه‌السلام : «گشادى گريبان و روئيدن مو در بينى مايه ى ايمنى از جذام است».

سپس فرمود: «مگر نشنيده اى سخن شاعر را كه مى گويد: ( (پيراهن مرا تنها گشاده گريبان و گشاده آستين مى بينى؟ »

بهداشت مو

الكافى - به نقل از ابوالعباس بقباق -: از امام صادقعليه‌السلام در اين باره پرسيدم كه اگر مردى موى فراوان داشته باشد، آيا ميان موها فرق باز كند يا آنها را واگذارد؟

فرمود: ( (فرق باز كند. ))

خضاب كردن با و وَسمِه (كَتَم)

الكافى - به نقل از ابوشيبه ى اسدى -: از امام صادقعليه‌السلام درباره خضاب كردن موها پرسيدم.

فرمود: «حسين و ابوجعفر (باقر) - كه درود خدا بر آنها باد - به حنا و وسمه خضاب مى كردند».

الكافى - به نقل از حلبى: از امام صادقعليه‌السلام درباره خضاب مو پرسيدم. فرمود: «پيامبر خدا، حسين بن على و ابوجعفر، به وسمه، خضاب مى كرده اند.»

شانه كردن مو

امام صادقعليه‌السلام : شانه كردن فراوان، از بلغم مى كاهد.

مكارم الاخلاق:

امام صادقعليه‌السلام فرمود: « شانه كردن سر، بلغم را از ميان مى برد. شانه زدن ابروها، مايه ى ايمنى از جذام است، و شانه كردن رُخساره، دندان ها را استحكام مى بخشد. »

از ايشان، درباره تراشيدن سر پرسيدند.

فرمود: «خوب است. »

امام صادقعليه‌السلام : «جامه ى پاكيزه، دشمن را درهم مى شكند، چرب كردن پوست، سختى را از ميان مى برد و شانه كردن سر، وبا را دور مى كند. »

راوى گويد كه پرسيدم: وبا چيست؟

فرمود: «تب. شانه كردن ريش، دندان ها را استحكام مى بخشد. »

امام صادقعليه‌السلام : از شانه كردن در حمام بپرهيز، چرا كه وباى مو مى آورد.

كوتاه كردن مو

الكافى - به نقل از اسحاق بن عمار -: امام صادقعليه‌السلام به من فرمود: «موى خود را از ته بزن تا آلودگى اش و جنبندگان و چرك آن، كم شود، گردنت ستبر گردد و ديده ات جلا يابد. » و در روايت ديگرى است: «و تنت راحت شود. »

الكافى - به نقل از ابن سنان: به امام صادقعليه‌السلام گفتم: درباره بلند كردن موها چه مى فرمايى؟

فرمود: «ياران محمد، موهاى خود را مى زدند»، يعنى كوتاه مى كردند.

تراشيدن موها

الكافى - به نقل از اسحاق بن عمار، از امام صادقعليه‌السلام -: به امام صادقعليه‌السلام گفتم: فدايت شوم! گاه موهاى پشت گردنم زياد مى شود و به سختى مرا اندوهگين مى كند. مرا فرمود: «اى اسحاق! آيا نمى دانى كه تراشيدن (موهاى) پشت گردن اندوه را از ميان مى برد؟ »

امام صادقعليه‌السلام : در تفسير آيه ى (واذ ابتلى ابراهيم ربه بكلمات)-: آن گاه كه خداوند او را به رؤ ياى ذبح نياى عرب، اسماعيل، آزمود و وى اين آزمون را به درستى پشت سر نهاد و تسليم فرمان خدا شد و آهنگ انجام دادن خواسته ى او كرد، چون خداوند به پاداش صدق و راستى و عمل او برايش چنين مقرر ساخت كه «من تو را براى مردم، امام قرار مى دهم. » آيين حنفى را كه همان پاكى و طهارت است، بر او فرستاد. اين طهارت ده چيز است: پنج مورد از آن در سر، و پنج مورد ديگر در تن. اما آن پنج مورد كه در سر است، عبارتند از: گرفتن سبيل، واگذاردن ريش، كوتاه كردن موها، مسواك زدن و خلال كردن. آن پنج مورد كه در تن است نيز عبارتند از: تراشيدن موهاى بدن، ختنه كردن، كوتاه كردن ناخن ها، غسل جنابت و طهارت گرفتن با آب، اين، همان آيين حنيف پاكى است كه ابراهيم آورد و نه نسخ شده است و نه تا روز قيامت، نسخ خواهد شد. اين معناى كلام خداوند است كه فرمود: «از آيين حنيف ابراهيم، پيروى كن.»

كتاب من لا يحضره الفقيه:

امام صادقعليه‌السلام موى زير بغل خود را در حمام نوره مى كشيد و مى زدود. مى فرمود: «از ريشه كندن موهاى زير بغل، شانه ها را ضعيف مى كند و بينايى را سست و كم قدرت مى سازد. »

الكافى - به نقل از عبدالله بن ابى يعفور: در مدينه بوديم كه ميان من و زُراره، بر تراشيدن يا كندن موهاى زير بغل، بحث پيش آمد. من گفتم: تراشيدن آنها بهتر است. زُراره گفت: كندن آنها بهتر است. آنگاه از امام صادقعليه‌السلام اجازه ديدار خواستم. در حالى كه در حمام، موزدايى مى كرد و موهاى زير بغل خود را زدوده بود، به ما اجازه ديدار داد. به زُراره گفتم: تو را بس ‍ است؟

گفت: نه، شايد اين كار را به جهتى انجام داده است كه انجام دادنش براى من از آن جهت، درست نيست. پس امامعليه‌السلام پرسيد: «درباره چه گفتگو مى كنيد؟»

گفتم: زُراره در مورد كندن يا تراشيدن موهاى زير بغل، با من مخالفت كرده است. من گفته ام كه تراشيدن و زدودن آنها بهتر است و زُراره گفته است كه كندن آنها بهتر است.

فرمود: «تو به سنت راه يافته اى و زُراره بدان نرسيده است. تراشيدن آنها از كندن شان بهتر است و زدودن (به نوره و همانند آن)، از تراشيدن نيز بهتر».

سپس به ما فرمود: «موزدايى كنيد. »

گفتيم: سه روز پيش اين كار را انجام داده ايم.

فرمود: دوباره انجام دهيد، چرا كه موزدايى، خود نوعى طهارت است. »

امام صادقعليه‌السلام : قطع كردن و كندن تار موهاى سفيد، اشكال ندارد، اما قطع كردن آنها از كندن شان بهتر است.

گرفتن سبيل

الكافى - به نقل از ابن فضّال، از راوى كه خود از وى نام برده است -: (نزد امام صادقعليه‌السلام ) از كوتاه كردن سبيل سخن به ميان آورديم.

فرمود: «اين عمل، نوعى پيشگيرى از بيمارى و عمل به سنت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله است. »

به كار گرفتن نوره براى زدودن موهاى بدن

امام صادقعليه‌السلام : پيامبر خدا در هر جمعه، موى زَهار و زير سرين را نوره مى كشيد.

امام صادقعليه‌السلام : زدودن موها با تيغ در هر هفت روز، و با نوره در هر پانزده روز پسنديده است.

امام صادقعليه‌السلام : سنّت در مورد نوره، آن است كه هر پانزده روز يك بار انجام شود. اگر بيست روز بر تو گذشت و اين كار را انجام ندادى و هيچ چيز هم براى خريد آن نداشتى، به حساب خداوند قرض كن.

الكافى - به نقل از عبدالرحمن بن ابى عبدالله -: روزى با امام صادقعليه‌السلام به حمام رفتم. به من فرمود: «اى عبدالرحمن! موزدايى كن. »

گفتم: چند روز پيش موهاى خود را زدوده ام.

فرمود: «موزدايى كن، چرا كه اين يك طهارت است».

امام صادقعليه‌السلام : يك بار نوره كشيدن در تابستان، از ده بار در زمستان بهتر است.

سودمند براى درمان كم مويى

امام صادقعليه‌السلام : سرمه، مو بر مى روياند، ديده را تيزى مى بخشد و انسان را بر طولانى ساختن سجده يارى مى رساند.

امام صادقعليه‌السلام : سرمه ى اِثمِد، چشم را جلا مى دهد، مو مى روياند و اشك را مى بَرد.

ناخن

امام صادقعليه‌السلام : خطاب به مفضّل بن عمر: اى مفضّل! در اين بينديش ‍ كه چرا ناخن ها در سر انگشت ها واقع شده اند. جز براى آن كه از انگشت محافظت كنند و در انجام دادن كارها يارى دهند.

كوتاه كردن ناخن

امام صادقعليه‌السلام : پوشيده ترين و پنهان ترين جايى كه شيطان براى چيره شدن بر آدميزاد مى يابد، اين است كه در زير ناخن ها جاى گيرد.

امام صادقعليه‌السلام : كوتاه كردن ناخن ها از سنت است.

امام صادقعليه‌السلام : كوتاه كردن ناخن ها، گرفتن سبيل و تراشيدن (موى) عانه در احرام، از سنت است.

كوتاه كردن ناخن در روز جمعه

امام صادقعليه‌السلام : گرفتن سبيل و ناخن ها از جمعه تا جمعه، مايه ى ايمنى از جذام است.

امام صادقعليه‌السلام : در هر جمعه، اندكى از سبيل و ناخن هاى خود را بگير، و اگر هم چيزى وجود نداشته باشد، جاى آن را بساى، تا ديوانگى و جذام و پيسى به تو نرسد.

دفن ناخن هاى گرفته شده

امام صادقعليه‌السلام : در تفسير آيه ى (مگر زمين را محل اجتماع نگردانيديم، چه براى زندگان، چه براى مردگان؟ ) -: مقصود به خاك سپردن مو و ناخن است.

امام صادقعليه‌السلام : مرد، چون ناخن و موى خود را مى گيرد، آنچه را گرفته است، به خاك بسپارد، و اين كار، سنت (مستحب) است.

استخوان ها - اشاره به حكمت نهفته در استخوان ها

امام صادقعليه‌السلام - خطاب به طبيب هندى -: تا خوردنِ زانو، به سمت عقب قرار داده شده است، چرا كه انسان به سمت جلو راه مى رود و حركات او با تعادل همراه است، امّا اگر اين نبود، انسان در هنگام راه رفتن (بر زمين) مى افتاد.

در كف پا، گودى اى قرار داده شده است؛ زيرا هر چيز، چون به تمامى سطح بر زمين قرار گيرد، به اندازه سنگ آسياب سنگين مى شود. اگر بر لبه اش بر روى زمين باشد، يك كودك هم مى تواند آن را (از جاى خويش) برانَد. اگر هم كه چيزى به روى بر زمين قرار گيرد، جابه جا كردن آن، حتى بر يك مرد، سنگين مى آيد.

امام صادقعليه‌السلام : خطاب به مفضّل بن عمر -: اى مفضّل! بنگر كه چگونه انسان در خلقتش ويژگى هايى يافته است تا بر چارپايان، برترى و مِهترى داده شود. او به گونه اى آفريده شده است كه راست مى ايستد و راست مى نشيند تا با دستان و اندام ها، روياروى چيزها قرار گيرد و بتواند با آنها در آويزد و كارى انجام دهد. اگر او به سانِ چارپايان، صورت به سوى زمين داشت، نمى توانست هيچ يك از كارها را انجام دهد....

چرا انسان بر ران و سرين خود، اين گوشت را حمل مى كند، جز براى آن كه او را از (درشتى) زمين نگه دارد تا از نشستن بر آن، احساس درد نكند، آن سان كه چون انسان نحيف و كم گوشت بنشيند و ميان او و زمين حائلى نباشد كه او را از درشتى زمين، نگه دارد، احساس درد كند؟

در ساختار بدن جانوران و سامان يافتن آنان بر وضعى كه دارند، انديشه كن. آنها نه به سانِ سنگ، سخت آفريده شده اند؛ و اگر چنين بودند، نه خم مى شدند و نه مى توانستند به انجام دادن كارى دست بزنند. همچنين، آنها بسيار نرم و سست آفريده نشده اند كه نتوانند سنگينى خود را حمل كنند و نه به خويش اتّكا ورزند. آنها از گوشتى نرم آفريده شده اند كه خم مى شود و در درون آن نيز استخوانهايى سخت است و عصب و رگ آن را نگه مى دارد و اينها همه را به يكديگر پيوند مى زند و در كنار هم نگه مى دارد. بر روى همه ى اينها غلافى از پوست قرار گرفته است كه همه ى بدن را در بر مى گيرد.

حكايت بدن، حكايت اين تنديس هاست كه از چوب ساخته و در آن ها پارچه اى بر اطراف چوب پيچيده و به كمك نخ، به هم بسته مى شود و آن گاه لايه اى از صَمغ نيز آنها را مى پوشاند. چوب ها به منزله ى استخوان، پارچه ها به منزله گوشت، و نخ ‌ها به منزله عصب و رگ و آن لايه نيز به منزله ى پوست است. اگر اين احتمال روا باشد كه جانوران متحرّك، به خودى خود و بدون آفريدگار، پديد آمده باشند، چنين چيزى درباره اين تنديس هاى بى جان نيز روا خواهد بود؛ امّا اگر اين احتمال درباره تنديس ‍ روا نباشد، سزامندتر آن است كه درباره جانوران نيز روا نيست...

انسان ها چون توانسته اند صاحب ذهن و زيركى و توان دست يازيدن به حرفه هايى چون: بنا ساختن، تجارت، رنگرزى و جز آن باشند، برايشان كفِ دستانى بزرگ و برخوردار از انگشتان درشت، قرار داده شده است تا بتوانند چيزها را در دست گيرند و لازم ترين آنها همين حرفه هاست.

مناقب آل اءبى طالب - به نقل از سالم ضرير -: مردى مسيحى از امام صادقعليه‌السلام درباره تشريح بدن پرسيد.

فرمود: «خداوند متعال، انسان را بر دوازده اندام اصلى، بر ۲۴۶ استخوان و بر سيصد و شصت رگ آفريد. رگ ها همه بدن را آبيارى مى كنند، استخوان ها اندام ها را نگه مى دارند، گوشت، استخوان ها را نگه مى دارد و عصب، گوشت را نگه مى دارد.

در دستان انسان، ۸۲ استخوان قرار دارد: در هر دست، ۴۱ استخوان از اين تعداد، ۳۵ استخوان در كف، دو استخوان در فاصله ى ميان مچ و آرنج، يكى در بازو و سه تا در شانه ى اوست؛ و به همين اندازه نيز در دست ديگر.

در پاى او نيز ۴۳ استخوان است. از اين تعداد، سى و پنج استخوان در قسمت پايين تر از مچ، دو تا در ساق، سه تا در زانو، يكى در ران، دو تا در سرين اوست؛ و به همين اندازه نيز در پاى ديگر.

در پشت او هم هجده مُهره است، در هر يك از پهلوهاى او نُه دنده است، در گردنش هشت (استخوان)، در سر وى نيز ۳۶ استخوان، در دهانش ۲۸ استخوان و (آن گاه) ۳۲ استخوان است.

آنچه استخوان ها را استحكام و از پوكى استخوان جلوگيرى مى كند

امام صادقعليه‌السلام : خوردن (قاووت گندم و جو) با روغن زيتون، گوشت بر مى روياند، استخوان را استحكام مى بخشد، پوست را نازك مى كند و بر توان جنسى مى افزايد.

طب الائمه (عليهم‌السلام )- به نقل از بكير بن محمد -: نزد امام صادقعليه‌السلام بودم. مردى به او گفت: اى پسر پيامبر خدا! فرزند، زاده مى شود؛ اما در او كمْ عقلى و سستى است.

پرسيد: «چه چيزى تو را از (قاووت گندم و جو)، باز داشته است؟ آن را بخور. همسرت را نيز بدان فرمان ده؛ چرا كه گوشت مى رويانَد، استخوان را استحكام مى بخشد و سبب مى شود كه جز فرزندانى قوى از شما زاده نگردد».

امام صادقعليه‌السلام : خوردن باقلا، استخوان هاى ساق را تراكم درونى مى دهد، توان مغز را افزون مى سازد و خون تازه توليد مى كند.

امام صادقعليه‌السلام : سنجد، گوشتش گوشت مى روياند، هسته اش استخوان را رشد مى دهد، پوستش پوست را مى پرورد... رگ جذام را به كلى از ميان مى برد. با اين همه، ساق پا را نيز قوى مى كند.

امام صادقعليه‌السلام : به تبدار، سه بار (قاووت گندم و جو) شسته شده، داده مى شود. اين تب را مى بَرَد، صفرا و بلغم را مى خشكانَد و ساق پاها را تقويت مى كند.

آنچه مفاصل را نرم مى كند

طب الائمه (عليهم‌السلام )- به نقل از ازرق بن سليمان -: از امام صادقعليه‌السلام درباره آلو پرسيدم. فرمود: «براى تلخه مفيد است و مفاصل را نرم مى كند. البته، از آن فراوان مخور؛ چرا كه بادهايى را در مفاصل تو در پى مى آورد».

سودمند برا درد پهلو

قصص الانبياء- به نقل از عبدالله بن سنان -: از امام صادقعليه‌السلام پرسيدم: آيا عيسىعليه‌السلام به آنچه آدمى زادگان بدان مبتلا مى شوند، مبتلا مى شد؟

فرمود: «آرى. او در خردسالى به درد بزرگسالان و در بزرگسالى به درد خُردسالان، گرفتار مى شد و بيمار هم مى شد. چون در دوران خردسالى به درد پهلو - كه از بيمارى بزرگسالان است - مبتلا مى شد، به مادرش ‍ مى گفت: برايم عسل و سياه دانه و روغن زيتون فراهم كن و از آن، خمير بساز و برايم بياور. مادرش آن را برايش مى آورد، امّا او آن را خوش ‍ نمى دانست. مادرش از او مى پرسيد: چرا آن را خوش ندارى، در حالى كه خود، آن را طلبيده اى؟ او در پاسخ مى گفت: بده به من. به دانش نبوت آن را برايت نسخه كردم و به بى تابى كودكان، آن را خوش نداشتم. او دارو را مى بوييد و پس از آن مى نوشيد».

امام صادقعليه‌السلام : پيامبر خدا، به درگاه پروردگار خويش (عز و جل) از كمردرد ناليد. خداوند به او فرمود كه دانه اى (احتمالا گندم يا نخود) با گوشت بخورد، يعنى هليم.

امام صادقعليه‌السلام : پيامبر خدا، به درگاه پروردگار خويش (عز و جل) از كمردرد ناليد. خداوند به او فرمود كه دانه اى با گوشت بخورد، يعنى هليم.