نسیم ایمان (تفسیر سوره ی مؤمنون)

نسیم ایمان (تفسیر سوره ی مؤمنون)0%

نسیم ایمان (تفسیر سوره ی مؤمنون) نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: شرح و تفسیر قرآن

نسیم ایمان (تفسیر سوره ی مؤمنون)

نویسنده: آیت الله سید مرتضی حسینی نجومی
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 5841
دانلود: 2521

نسیم ایمان (تفسیر سوره ی مؤمنون)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 9 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 5841 / دانلود: 2521
اندازه اندازه اندازه
نسیم ایمان (تفسیر سوره ی مؤمنون)

نسیم ایمان (تفسیر سوره ی مؤمنون)

نویسنده:
فارسی

 

سوره مبارکه مؤمنون، بیست و سومین سوره قرآن و دربرگیرنده صفات مؤمنان، مراحل آفرینش انسان، داستان نوح و هود و موسی و عیسی (ع) نعمت‌های خداوند، اوصاف کافران و مشرکان و پندارهای بیهوده آنان، نشانه های عظمت خدا و روز قیامت است. خدا در این سوره مستکبران را به توبه و بازگشت به سوی حق فرا می خواند، مؤمنان را می ستاید و اشاره ای به علوّ مقام و درجات آنان در بهشت برین و هم سرانجام دردناک کافران و نتیجه کردار ناشایست ایشان در دنیا و آخرت می نماید. مؤلف محترم، به تفصیل از تفسیر آیات شریفه همراه با فواید تاریخی، حدیثی، کلامی و ادبی بحث نموده است.

نسیم ایمان

(تفسیر سوره ی مؤمنون)

مؤلف: آیه الله سید مرتضى حسینى نجومى

این کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنینعلیهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام نگردیده است.

سوره شریفه مؤمنون

بسم الله الرحمن الرحیم:

الحمد لله رب العالمین و الصلاه و السلام على خیر خلقه و اشرف بریته محمد و آله الطاهرین

ویژگى هاى سوره شریفه

سوره شریفه مومنون به اتفاق صاحب نظران، مكى بوده و در مكه معظمه بعد از سوره انبیاء نازل شده و هفتاد و چهارمین سوره به ترتیب نزول بوده است و در جاى گاه ترتیب فعلى قرآن مجید، سوره بیست و سوم است.

آیات آن نزد كوفیان ۱۱۸ و نزد بصریان ۱۱۹ آیه است و این، بدان جهت است كه آیه شریفه:( ثم ارسلنا موسى و اخاه هرون بایاتنا و سلطان مبین ) را دو آیه شمرده و تا (هرون) را یك آیه گفته اند. ولى قرائت كوفیان منسوب و منتهى به امیر مؤمنانعلیه‌السلام و معتبرتر از سایر قرائت هاست.

در تفسیر ابوالفتوح رازى عدد حروف این سوره، چهار هزار و هشتصد و دو حرف و عدد كلمات آن هزار و هشتصد و چهل كلمه است.

در سوره شریفه ناسخ و منسوخى نیست و این كه گفته اند در ابتداى امر در حال نماز جایز بوده به این جانب و آن جانب روى گرداندن و نگاه كردن و به آیه شریفه( الذین هم صلاتهم خاشعون ) منسوخ گشته صحیح نیست.

بعضى از مفسران گفته اند بعضى از آیات این سوره گویا در مدینه نازل شده است؛ زیرا وجود آیه شریفه زكات( والذین هم للزكاة فاعلون ) ، شاهدى است كه تمام این سوره در مكه معظمه نازل شده؛ چرا كه زكات نخستین بار در مدینه تشریع شد و به دنبال نزول آیه( خذ من اموالهم صدقة (۱) ) پیامبرصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم امر فرمود مأموران جمع زكات (جبایة الزكاة) به اطراف بروند و از مردم زكات بگیرند.

باید توجه داشت كه زكات مفهوم گسترده اى دارد؛ به معناى وظایف مالى كه اشخاص باید انجام دهند، چه واجب و چه مستحب و شاید بعضى موارد خمس را هم در بر بگیرد و معناى آن منحصر به زكات واجب نیست. از امام باقرعلیه‌السلام و امام صادقعلیه‌السلام نقل شده است كه: فرض الله الزكاة مع الصلاة؛ خداوند وظیفه مالى را با نماز واجب فرموده است.

گذشته از این، عده اى گفتند، زكات نیز در مكه واجب بود، ولى به صورت اجمالى و سربسته؛ یعنى مسلمان موظف بود مقدارى از اموال خود را به نیازمندان بدهد و آن گاه كه حكومت اسلامى در مدینه تشكیل شد زكات تحت برنامه دقیقى قرار گرفت و براى آن نصاب تعیین شد و پیامبرصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مأموران جمع زكات را به عنوان جمع آوران زكات به اطراف فرستاد تا از مردم زكات بگیرند. گذشته از آن كه مضامین و سیاق آیات سوره شریفه مناسبت با وضع مكه و حال مسلمانان و مؤمنان آن زمان دارد، نه آنكه توجه اصلى سوره به احكام تكلیفى و وظایف عملى مسلمانان مثل سور مدنى بوده باشد.

مجموع مضامین و مطالب آن با اعتقادات و رسالت نبى اكرم مناسبت دارد و در سوره شریفه اشاره به ایمان به خداوند متعال و روز قیامت شده و آیات آغازین آن بیان گر صفاتى است كه سبب رستگارى و فلاح مؤمنان است. در این سوره صفات پسندیده و شایسته بندگى مؤمنان و صفات ناپسندیده و رذائل اخلاقى كافران با كمال دقت بیان شده است. نشانه هاى گوناگون خداشناسى و آیات آفاقى و انفسى پروردگار در پهنه عالم هستى بیان شده و نمونه هایى از نظام شگرف عالم آفرینش در آسمان و آفرینش انسان و حیوانات و گیاهان شمرده است.

براى تشویق و تعلیم جنبه هاى عملى سرگذشت عبرت انگیز جمعى از پیامبران، چون: نوح، هود، موسى و عیسىعلیه‌السلام و فرازهایى از زندگى آنان آمده است؛ همانطور كه با تعبیرات تند و كوبنده به مستكبران هشدار توبه و باز گشت به سوى حضرت حق متعال مى دهد. محتواى سوره شریفه، مجموعه اى از درس هاى اعتقادى و عملى و بیدار كننده و بیان خط سیر مؤمنان بود. و متناسب با نزول مجموعه سوره، شریفه و مكه معظمه است.

ارزش و تعالى مقام والاى مؤمنان و صفات برتر آنان سبب شده است تا سوره به نام مؤمنان نامیده شود و اشاره به آن كه برترى مقام درجات آنان به سبب ایمان حقیقى آنان است كه همراه عمل آنهاست. كافران نیز بدانند كه كفر و شرك و اعمال ناشایست در دنیا و آخرت سرانجام ناگوار و دردناك دارد و ادعاى ایمان به لقلقه زبان كافى نیست، بلكه جاى گزینى ایمان واقعى در دل و جان آدمى ارزنده و والاست.

سوره شریفه، به ایمان به خداوند متعال و قیامت و معاد تمییز مؤمنان از كافران فرا مى خواند. صفات ارزنده بندگان مؤمن و اخلاق رذیله و اعمال ناپسند كافران را بیان كرده، مؤمنان و صالحان را بشارت و كافران و ناپاكان را انذار و زنهار مى دهد. عذاب آخرت را بیان مى دارد و پاداش ها و گرفتارى هایى كه بر منكران نبوت به جهت اذیت و آزار به خداپرستان و پیامبران الهى از زمان نوح تا زمان مسیح عیسى بن مریم رفته است، بیان مى دارد.

بیان زمینه هاى اصول عقیدتى، توحید، نبوت و معاد و نظام حاكم بر جهان از مشخصه هاى سوره هاى مكى است.

همان طور كه براى هر كدام از سور قرآنى فضیلت ها و خصوصیاتى از رسول اكرم و ائمه طاهرین رسیده است، براى سوره مباركه مؤمنون نیز در كتاب ثواب الاعمال نقل شده؛ از جمله امام صادقعلیه‌السلام فرموده است:

من قرء سورة المؤمنین ختم الله له بالسعادة، اذا كان یدمن فى قراءتها فى كل جمعة و كان فى الفردوس الاعلى مع النبیین و المرسلین(۲) ؛

هركس سوره مؤمنین را قرائت كند، ختم فرماید خداوند عاقبت او را به سعادت و هرگاه مداومت كند در هر جمعه، منزلش در فردوس اعلا با پیامبران و مرسلین باشد. در تفسیر مجمع البیان از ابى بن كعب از رسول اكرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم آمده است كه:

قال من قرء سورة المؤمنین بشرتة الملائكة یوم القیامة بالروح والریحان و ما تقر به عینه عند نزول ملك الموت؛

هركس سوره مؤمنین را تلاوت كند، فرشتگان در قیامت او را به روح و ریحان بشارت دهند و هنگامى كه فرشته مرگ براى قبض روح او مى آید چنان بشارتى به او دهد كه چشمش روشن شود.

البته روشن است خواندن و تلاوت تنها بدون توجه به مضمون قرآنى و عمل به آن، خلاف دستور و روش پیامبر و توقع ثواب هاى وارده، طمع خام و رجاى مذموم است.

قرائت سوره هاى قرآنى با هدف توجه به مضامین آنها و تحصیل تكامل به عمل دستورهاى آن هاست؛ همان طور كه در بعضى از روایات، از عمل كردن به قرآن و آیات تعبیر به اقامه آنها شده است؛ از جمله در روایاتى وارد شده كه هنگام نزول آیات آغازین این سوره، رسول اكرم فرمود:

لقد انزلت على عشر آیات من اقامهن دخل الجنة ثم قرء (قد افلح المؤمنون) حتى ختم العشر(۳) ؛

به تحقیق بر من نازل شد ده آیه كه هركس آن ها را اقامه و برپا دارد داخل بهشت شود، پس قرائت فرمود: (قد افلح المؤمنون) تا ده آیه را.

برپا داشتن و اقامه آیات، عمل كردن مداوم و خالص بر مضمون آن هاست.

فضیلت هاى بسم الله

(بسم الله الرحمن الرحیم)

والاترین جمله آسمانى و سرلوحه هر كتاب نازل شده از ساحت قدس ربوبى، همانا این جمله شریفه است. صفوان جمال از امام صادقعلیه‌السلام نقل مى كند كه:

ما انزل الله من السماء كتاباً الا و فاتحته بسم الله الرحمن الرحیم؛

خداوند متعال هیچ كتابى را از آسمان نازل نفرمود، مگر آن كه دیباچه و اول آن( بسم الله الرحمن الرحیم ) بود.

مهج الدعوات در كتاب فضل الدعا، از امام صادقصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل مى كند كه:

بسم الله الرحمن الرحیم اسم الله الاكبر أو قال: الاعظم؛ بسم الله الرحمن الرحیم؛

بسم الله الرحمن الرحیم بزرگ ترین اسم خداوند است. یا فرمود: بالاترین اسم بسم الله الرحمن الرحیم است(۴) .

در عیون الاخبار از امام رضاعلیه‌السلام نقل شده كه فرمود:

بسم الله الرحمن الرحیم أقرب الى اسم الله الاعظم من سواد العین الى بیاضها(۵) ؛

بسم الله الرحمن الرحیم به اسم اعظم خداوندى نزدیك تر است از سیاهى چشم به سفیدى آن.

تبركى بس گران قدر كه آدمى كار و عمل خود را با نام ایزد متعال آغاز كند، خداوندى كه قدرت و كمال او بى نهایت بوده و هر قدرت و كمالى در جهان آفرینش از قدرت ذاتى او سرچشمه مى گیرد. رحمت و لطف خداوندى، همه موجودات را در برگرفته و همه عوامل و ذرات بهره دهى عالم آفرینش به لطف و رحمت واسعه خداوندى بهره مى دهند و چه بهتر كه آدمى هر كارى - كوچك و بزرگ - را با نام خداوند، آن هم با تمسك به رحمت واسعه او شروع كند و با تبرك از رحمانیت و رحیمیت او كمك بخواهد. توسل و ارتباط با نام پاك حضرت حق آن هم با لفظ الله كه اشاره به ذات بى انتهاى او و دو صفت رحمانیت و رحیمیت دارد - كه منشأء همه الطاف و مرحمت هاست - وظیفه عبودیت و استعانت عبد و بنده است.

صدوق (رحمه الله علیه) در كتاب توحید به اسناد خودش از امام صادقعلیه‌السلام در حدیثى بلند از رسول اكرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل مى كند كه:

من حزنه امر یتعاطاه فقال: بسم الله الرحمن الرحیم و هو مخلص الله و یقبل بقلبه الیه لم ینقك من احدى اثنتین اما بلوغ حاجته فى الدنیا و اما یعد له عند ربه و یدخرلدیه و ما عندالله و ابقى للمؤمنین (۶) ؛

هركه او را كارى را كه باید انجام دهد محزون و غمگین سازد، اگر در ابتداى آن بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم و در این توسل، توجه خالص و ناب او براى خداوند باشد و به تمام قلب و جانش به خداوند روى آورده باشد، از دو چیز خالى نیست: یا آن كه در دنیا به حاجت و مقصود خود مى رسد و یا آن كه در محضر خداوند براى او آماده و ذخیره مى گردد و آنچه نزد خداوند باشد بهتر و پادارتر براى مؤمنان است.

در اصول كافى به سندش از جمیل بن دراج روایت مى كند كه امام صادقعلیه‌السلام فرمود:

لا تدع بسم الله الرحمن الرحیم و ان كان بعده شعر؛

بسم الله الرحمن الرحیم را وامگذار، گرچه بعد از آن بخواهى شعرى بخوانى.

امام باقرعلیه‌السلام فرمود:

سزاوار است هنگامى كه كارى را شروع كنیم، چه كودك و چه بزرگ بسم الله بگوییم تا مبارك و میمنت گردد.

فضیلت ابتدا به بسم الله

امیر مؤمنانعلیه‌السلام فرمود:

ان رسول اللهصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم حدثنى عن الله - عزوجل - انه قال: كل امر ذى بال لم یذكر فیه بسم الله الرحمن الرحیم فهو ابتر (و در بعضى از روایات) لم یبدء فیه؛

رسول خداصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به من خبر داد از خداوند - عزوجل - كه فرموده است: هر كار مهم و ارزنده اى كه در آن بسم الله الرحمن الرحیم ذكر نشود، یا به نام خدا آغاز نگردد ناقص و ناپایدار خواهد بود(۷) .

پایدارى هر امرى به وابستگى به حضرت حق متعال و پایندگى اوست. آنچه كه از خدا بریده است و به فنا و ناپایدارى سپرده شده و هر عملى و هر مقدار كه به خداوند پیوسته است به همان اندازه پایدار و سودمند است.

شروع قرآن كریم و آغاز كردن با جمله شریفه: بسم الله الرحمن الرحیم خود دستور عملى است كه انسان ها بدانند هر عملى كه با نام خداوند متعال شروع شود گران قدر و پایدار بوده، بى فرجام و ناپایدار نخواهد ماند.

توسل و ارتباط با نام پاك حضرت حق آن هم با لفظ الله كه اشاره به ذات شریف بى انتهاى او و در دو صفت رحمانیت كه منشأء همه الطاف و مرحمت هاست، وظیفه عبودیت و استعانت بندگان است.

دستور خداوند است كه بنده هر كارش را با بسم الله الرحمن الرحیم شروع كند؛ همان گونه كه روش پیامبران نیز چنین بوده است و خداوند خود به رسول گرامى اش دستور مى دهد كه:( اقرا باسم ربك (۸) ) ؛ بخوان به نام پروردگارت.

و نوحعلیه‌السلام سوار شدن همراهان به كشتى فرمود: بر كشتى سوار شوید( بسم الله مجریها و مرساها ) به نام خداوند مجرى و توقف گاه كشتى متبرك است و این، روش همه پیامبران است. سلیمانعلیه‌السلام در نامه خود به بلقیس نوشت:( انه من سلیمان و انه بسم الله الرحمن الرحیم (۹) ) .

این چنین اهمیت دادن به بسم الله الرحمن الرحیم در آغاز هر كار موجب مى گردد كه شروع قرآن كریم به بسم الله باشد كه او سزاوارتر از هر كارى به بسم الله است. آیات شریفه قرآنى، اصیل ترین مایه هاى هدایت انسانى و تأمین سعادت جاودانه آن است. پس براى آغاز با بسم الله الرحمن الرحیم از هر عملى شایسته تر و از هر امر مهمى پراهمیت تر است.

قرآن كریم خود بزرگترین عمل كننده به مضامین خود است و چنین است كه ابتداى هر سوره شریفه با این آیه شریفه آغاز مى گردد. امام صادقعلیه‌السلام فرمود:

ما انزل الله من السماء كتاباً الا فاتحته بسم الله الرحمن الرحیم و انما كان یعرف انقضاء السورة بنزول بسم الله الرحمن الرحیم ابتداء للاخرى (۱۰) ؛

خداوند متعال هیچ كتابى را از آسمان نازل نكرده، مگر آن كه ابتداى آن، بسم الله الرحمن الرحیم بود و تمامیت هر سوره و آغاز سوره اى دیگر به آمدن بسم الله الرحمن الرحیم بود.

مگر سوره برائت، چون اعلان جنگ به مشركان و بیزارى و تنفر از پیمان شكنان و نمایان گر غضب بود. طبعاً تناسب با نواى رحمت و ابراز رحمانیت و رحیمیت حضرت بارى نداشت و به همین جهت، آن سوره شریفه با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز نگشت، بلكه با آیه شریفه:( برآءة من الله و رسوله ) شروع شد. از امیر مؤمنان علىعلیه‌السلام منقول است كه:

لم ینزل بسم الله الرحمن الرحیم على رأس سورة براءة لان بسم الله للامان و الرحمة و نزلت براءة لرفع الامان بالسیف؛

بسم الله الرحمن الرحیم بر سر سوره برائت نیامده؛ چون بسم الله براى امان و رحمت است و سوره توبه براى برداشتن امان به شمشیر آمده است. رحمت الهى با برداشتن امان و كار شمشیر مناسب ندارد.

تبرك آغاز به نام بارى و استعانت از ذات مقدس و آن هم با دو صفت رحمانیت و رحیمیت، توجه به لطف و عنایت او در همه امور دنیا و آخرت است. همه ذرات عالم وجود از مؤمن كافر و حیوان و نبات و جمال مشمول لطف و رحمانیت اویند. كلمه شریفه الرحمن در ۱۶۸ موضوع از قرآن كریم آمده است كه ۱۱۳ موردش در آغاز سوره ها و بسم اللهها و چهار مورد هم به ضمیمه اسم الرحیم و در یك مورد با لفظ الله( قل ادعواالله او ادعوا الرحمن ) و پنجاه مورد هم تنها آمده است. اسم الرحیم نیز ۲۲۵ بار آمده است كه ۱۱۳ مورد در آغاز سوره ها و چهار مورد به ضمیمه كلمه الرحمن و ۱۰۸ مورد هم جداگانه آمده است.

گفته اند موارد استعمال كلمه شریف الرحمن در وصفیت است و در بعضى موارد هم به طور عملیت آمده است، مانند( الرحمن خلق الانسان (۱۱) ) ( الرحمن على العرش استوى (۱۲) ) و:( و عباد الرحمن الذین یمشون (۱۳) ) . در مواردى هم به ضمیمه الرحیم آمده است، همچون( تنزیل من الرحمن الرحیم (۱۴) ) یا:( هو الرحمن الرحیم ) و اما كلمه شریفه الرحیم در همه موارد قرآنى به عنوان وصف ذاتى براى ذات بارى تعالى آمده است، مثل:( ان الله غفور رحیم (۱۵) ) ،( و ان ربك لهو العزیز الرحیم (۱۶) ) .

فرق میان رحمان و رحیم

میان كلمه رحمان و رحیم فرق هایى قایل شده اند به دلیل صیغه مبالغه بودن كلمه رحمان و دلالت داشتن بر كثرت و مبالغه رحمت و صفت مشبه بودن كلمه رحیم و دلالت داشتن بر لزوم و ثبوت همیشگى رحمت عده اى نیز گفته اند: كلمه الرحمن الرحیم دلالت بر ثبوت الهى در دنیا بر همه انسان ها - چه مؤمن و چه كافر - است و الرحیم دلالت بر ثبوت رحمت در عالم آخرت بر خصوص مؤمنان است. با این همه، رحمت در ظاهراً فرقى میان این دو نیست، جز آنكه كلمه رحمان صیغه مبالغه و دلالت بر ثبوت رحمت در ذات شریف الهى دارد و كلمه رحیم به مقتضاى صفت مشبه بودن دلالت بر ثبوت و لزوم رحمت در ذات شریف الهى و از لوازم حتمى و جدانشدنى در ذات است، چون علیم و قدیر و چون شریف و وضیع و سخى و بخیل در انسان ها همان طور كه اشاره شد، هر دو كلمه بر یك مضمون دلالت دارند و در مشمول بر همه خلایق در دنیا و آخرت یك سانند، گرچه از بعضى روایات استفاده مى شود كه معناى رحمان مشمول كامل بر همه كائنات در دنیا دارد و معناى رحیم مخصوص مؤمنان در عالم آخرت است. این فرق با مضامین آیات شریفه سازگر نبوده و آن روایات را باید تأویل كرد، مثل آن كه آخرت، دار جزا و پاداش است، جزاى سوء و عقاب براى گناه كاران خود سببى است تا رحمت شامل حال آنان نشود، نه آنكه مضمون و معناى كلمه رحمت اختصاص به مؤمنان داشته باشد، بلكه لفظ رحیم نیز در قرآن به طور عام و بدون اختصاص به مؤمنان با عالم آخرت آمده است، چون:( فمن تبعنى فانه منى و من عصانى فانك غفور رحیم (۱۷) ) ؛ هر كس از من پیروى كرد از من است و هركه مرا عصیان كرد به درستى كه پروردگار من مهربان و رحیم است.( بالناس لروف رحیم (۱۸) ) ؛ به درستى كه خداوند به مرمان مهربان و رحیم است.( ربكم الذى یزجى لكم الفلك فى البحر لتبتغو من فضله انه كان بكم رحیماً (۱۹) ) ؛ پروردگار شما كسى است كه كشتى را در دریا به حركت در مى آورد تا از نعمت و فضل او بهره مند شوید، زیرا او بر شما مهربان است.

در دعاى پنجاه و چهارم: دعاء استكشاف الهموم (گشایش غم ها و غصه ها) از صحیفه سجادیه چنین مى خوانیم:

یا فارج الهم و كاشف الغم یا رحمن الدنیا و الاخرة و رحیمهما صل على محمد و آل محمد...؛

اى گشاینده گرفتارى ها و اى برطرف كننده غم ها و اندوه ها، اى رحمان دنیا و آخرت و اى رحیم آن، دو درود فرست بر محمد و آل محمد.

البته عام بودن رحمت الهى در دنیا روشن است كه همه ذرات عالم وجود، نیازمند اصل وجود هستى به ذات بى نیازى اند كه آن ها را از مرحله نیستى و امكان ذاتى به مرحله هستى و وجوب بالغیرى درآورد. در مجمع البیان از عكرمه نقل كرده كه الرحمن به یك رحمت است و الرحیم به صد رحمت. صاحب مجمع البیان فرموده است: گویا این معنا را از گفتار رسول اكرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اقتباس كرده است كه:

ان الله - عزوجل - مأة رحمة و انه انزل منها واحدة الى الارض فقسمها بیت خلقه بها یتعاطعون و یتراحمون و اخر تسعاً و تسعین لنفسه یرحم بها عباده یوم القیامة. و روى: ان الله قابض هذه الى تلك فیكملها مأة یرحم بها عبادة یوم القیامة؛

خداوند را صد رحمت است كه تنها یك رحمت از آنها را به زمین نازل و در میان خلق خود تقسیم كرده است و بر اثر همان یك صدم رحمت است كه خلایق عالم به یك دیگر مهربانى و تعاطف ورزیده با هم به مهربانى و رحمت برخورد مى كنند و نود و نه قسمت آن را براى خود تا روز قیامت تأخیر انداخته تا با آن به بندگان خود ترحم كند.

روایت شده كه خداوند آن یك صدم را هم به آن نود و نه صدم مى افزاید تا روز قیامت درباره بندگانش صددرصد رحمت كامله خود را عنایت فرماید.