حلیة المتقین

حلیة المتقین0%

حلیة المتقین نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: اخلاق اسلامی

حلیة المتقین

نویسنده: علامه محمد باقر مجلسی
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 39279
دانلود: 2523

توضیحات:

حلیة المتقین
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 19 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 39279 / دانلود: 2523
اندازه اندازه اندازه
حلیة المتقین

حلیة المتقین

نویسنده:
فارسی

باب اول: در آداب پوشیدن لباس و کفش

فصل اوّل: فضیلت تجمّل و زینت کردن

بدان که موافق احادیث معتبره بسیار، زینت کردن و جامه های پاکیزه و فاخر پوشیدن، هرگاه از حلال به هم رسد و مناسب حال او باشد، سنّت است و موجب خشنودی پروردگار است. و اگر از حلال به هم نرسد به هرچه میسر شود باید قناعت نماید. و تحصیل زیادتی های جامه را، مانع عبادت الهی نگرداند.

و اگر حق تعالی روزی را بر او فراخ گرداند، درخور آن بخورد و بپوشد و صرف نماید و به برادران مؤمن بدهد. و اگر روزی بر او تنگ شود. قناعت نماید و به حرام و شبهه، خود را آلوده نکند، چنانچه در حدیث معتبر از امام جعفر صادق عليه‌السلام منقول است: هرگاه خدا نعمتی به بنده خود کرامت فرماید و اثر آن نعمت بر او ظاهر شود او را دوست خدا می نامند و یاد کننده نعمت پروردگار خواهد بود. و اگر بر او ظاهر نشود او را دشمن خدا می نامند و تکذیب کننده نعمت پروردگار خواهد بود. و در حدیث دیگر از آن حضرت منقول است: هرگاه حق تعالی نعمتی به بنده کرامت فرماید، دوست می دارد که اثر آن نعمت را بر او ببیند.

از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: باید از برای برادر مؤمن خود زینت کنید چنان که از برای بیگانه زینت می کنید که خواهید شما را به نیکوترین هیئت بیند.

به سند معتبر منقول است: حضرت علی بن موسی الرضا عليه‌السلام در تابستان بر روی حصیر می نشستند و در زمستان بر روی پلاس و در خانه جامه های گنده می پوشیدند و چون بیرون می آمدند، برای مردم زینت می کردند.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: حق تعالی زینت و اظهار نعمت را دوست می دارد و ترک زینت و اظهار بدحالی را دشمن می دارد و دوست می دارد که اثر نعمت را در بنده خود ببیند به این که جامه خود را خوشبو دارد، خانه را نیکو دارد و ساحت های خانه را بِروبَد. حتی آن که چراغ، پیش از فرو رفتن آفتاب روشن کردن فقر را زایل می کند و روزی را زیاد می کند.

از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: حق تعالی جمعی را خلق کرده است که برای شفقت بر ایشان دنیا را تنگ کرده است و محبت دنیا را از ایشان برداشته است، پس به سوی آخرت که حق تعالی ایشان را به سوی آن خوانده راغب گردیده اند و بر تنگی معاش و مکروه های دنیا صبر می کنند و مشتاقند به آنچه نزد خدا است از کرامت ابدی و جان خود را در رضای خدا در باخته اند و آخر کار ایشان شهادت است پس چون به نشأه آخرت روند حق تعالی از ایشان خشنود باشد و می دانند که مرگ راهی است که همه را در پیش است، پس توشه برای آخرت خود اندوخته اند و طلا و نقره جمع نکرده اند و جامه های گنده می پوشند و به قوت ضروری قناعت می نمایند و زیادتی ها را در راه خدا می دهند که توشه آخرت ایشان باشد. و از برای رضای خدا با نیکان دوستی می کنند و از برای خدا با دشمنان دشمنی می کنند، ایشانند چراغ های راه هدایت و ایشانند متنعم به نعیم آخرت.

یوسف بن ابراهیم گوید: به خدمت حضرت ابی عبد اللَّه عليه‌السلام رفتم و جامه های خز پوشیده بودم، پرسیدم: چه می فرمایید در جامه خز؟ فرمود: باکی نیست، به درستی که چون امام حسین عليه‌السلام شهید شد جامه خز پوشیده بود.

و چون امیر المؤمنین عليه‌السلام عبد اللَّه بن عباس را فرستاد که با خوارج نهروان سخن گوید، بهترین جامه های خود را پوشید و به بهترین بوهای خوش، خود را خوشبو کرد و بر بهترین اسبان سوار شد و به نزد ایشان رفت. گفتند: تو از بهترین مردمی، چرا جامه جبّاران را پوشیده و بر اسبان ایشان سوار شده ای؟ عبداللَّه بن عباس این آیه را خواند: ( قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی اَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَالطَّیباتِ مِنَ الرِّزْقِ ) [اعراف / آیه 32]؛ بگو یا محمّد! چه کسی حرام کرده است زینتی را که خدا برای بندگانش بیرون آورده و روزی های طیب و نیکو را؟! پس حضرت فرمود: جامه های نفیس بپوش و زینت کن که خدا نیکو است و نیکو را دوست دارد، امّا باید که از حلال باشد.

در حدیث معتبر وارد شده است که سفیان ثوری که از مشایخ صوفیه است به مسجد الحرام آمد، دید که امام جعفر صادق عليه‌السلام نشسته و جامه های پر قیمت نیکو پوشیده است. گفت: و اللَّه بروم و او را بر این جامه ها سرزنش کنم. پس نزدیک آمد و گفت: ای پسر رسول خدا! واللَّه که پیغمبر چنین جامه های نپوشیده و هیچ یک از پدرانت چنین جامه ها نپوشیده اند.

حضرت فرمود: حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در زمانی بودند که روزی بر مردم تنگ بود، امروز بر مردم روزی فراخ است. سزاوارترین مردم به صرف کردن نعمت های خدا نیکانند، پس این آیه را خواند که گذشت، و فرمودند: ما سزاوارترین مردمیم به تصرف کردن در آنچه خدا عطا کرده است. ای ثوری! این جامه را که می بینی برای مردم پوشیده ام. پس دامن جامه را بالا کردند و به او نمودند جامه گنده ای که در زیر پوشیده بودند، و فرمودند: این جامه گنده را برای خود پوشیده ام و این جامه های نیکو را برای مردم. پس دست زدند و جامه بالای سفیان را دور کردند، او در زیر جامه گنده، جامه نازکی پوشیده بود، فرمودند: جامه پایین را برای لذّت نفس خود پوشیده و جامه بالا را برای فریب دادن مردم پوشیده ای.

در حدیث معتبر از عبد اللَّه بن هلال منقول است که گفت: عرض کردم به خدمت امام رضا عليه‌السلام که چه بسیار خوش می آید مردم را از احوال کسانی که طعام های بدمزه و ناگوار می خورند و جامه های گنده می پوشند و اظهار شکستگی و خشوع می نمایند. فرمود: مگر نمی دانی که حضرت یوسف عليه‌السلام پیغمبر و پیغمبرزاده بود و قباهای دیبای طلاباف می پوشید، بر مجالس آل فرعون می نشست و در میان مردم حکم می کرد و حکم درمیان مردم می کرد و مردم را با جامه او کاری نبود، از او عدالت در حکم می خواستند. و امام می باید که آنچه گوید راست گوید و هرگاه وعده کند وفا کند، و حکم به عدالت کند، خدا حلال را بر کسی حرام نکرده است. پس خواندند این آیه را: ( قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ... ) و بسیاری از اخبار مناسب این فصل را در کتاب «عین الحیوة» ایراد نموده ام.

فصل دوم: لباس هایی که پوشیدن آن ها حرام است

بدان که مردان را حریر محض پوشیدن و جامه طلاباف پوشیدن حرام است، و احوط آن است که عرقچین و کیسه و چیزهایی که عورت را با آن نتوان پوشید هم از حریر نباشد. و باز احوط آن است که اجزای جامه مانند سجاف، حریر نباشد. بهتر آن است که چیزی که به ابریشم مخلوط کنند یا پشم یا کتان یا ریسمان باشد و اولی آن است که به قدر ده یک یا زیاده باشد و اگر مجموع تار یا مجموع پود غیر حریر باشد، بهتر خواهد بود. و باید که پوست حیوان مرده نباشد هرچند که دباغی کرده باشند.

بنابر اشهر بین اصحاب پوست حیوانی چند که قابل تذکیه نیست نباشد. در نماز باید که پوست و پشم و مو و شاخ و دندان و سایر اجزای حیوانی که گوشتشان حرام است نباشد، در سمور و سنجاب و خزی که الحال معروف است خلاف است و احوط اجتناب است، اگرچه اظهر در خزی و سنجاب آن است که نماز در آن ها جایز است و بهتر آن است که در جامه ای که در زیر آن جامه ها یا در بالای آن ها پوشیده باشند نماز نکنند، مبادا مویی چسبیده باشد و بهتر است که ولی، اطفال غیربالغ را نیز منع نماید از پوشیدن حریر و طلا.

به سند معتبر منقول است: حضرت رسول به امیرالمؤمنین عليه‌السلام فرمود: یا علی! انگشتر طلا در دست مکن که زینت توست در بهشت، جامه حریر مپوش که آن پوشش توست در بهشت.

در حدیث دیگر فرمود: جامه حریر مپوش که حق تعالی به سبب این در قیامت پوستت را به آتش می سوزاند.

از حضرت صادق عليه‌السلام پرسیدند که جایز است مرد را که اهل خود را به طلا زینت کند؟ گفت: بلی زنان و کنیزان را، اما پسران را نه.

در حدیث دیگر وارد است که آن حضرت فرمود: پدرم امام محمّد باقر عليه‌السلام فرزندان و زنان خود را به زیور طلا و نقره زینت می فرمود، و باکی نیست و ممکن است که مراد از فرزندان، دختران باشند و احتمال دارد که شامل پسران نابالغ هم باشد و احوط اجتناب است.

فصل سوم: پوشیدن پنبه و کتان و پشم

بهترین جامه ها، جامه ای است که از پنبه بافته باشند و بعد از آن کتان است، و جامه پشمینه را همیشه پوشیدن و جامه خود قرار دادن کراهت دارد، اما گاهی از برای قناعت یا دفع سرما پوشیدن بد نیست. چنانچه به سند معتبر از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: بپوشید جامه پنبه را، که آن پوشش رسول خدا و پوشش ما اهل بیت عليهم‌السلام است. حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم جامه مو و پشم نمی پوشید مگر از برای علّتی.

در حدیث معتبر دیگر از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: نباید پوشید جامه مو و پشم، مگر از برای عذری.

در روایت دیگر از حسین بن کثیر منقول است: حضرت صادق عليه‌السلام را دیدم که پیراهن گنده پوشیده و جامه پشمینه بر بالای آن پیراهن گنده پوشیده. گفتم فدای تو شوم، مردم کراهت دارند از پوشیدن جامه پشمینه. حضرت فرمود: پدرم می پوشید، و امام زین العابدین عليه‌السلام می پوشید، و هرگاه به نماز می ایستادند گنده ترین جامه ها را می پوشیدند و ما نیز چنین می کنیم.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است فرمود: پنج چیز است که تا مردن ترک نمی کنم: بر روی زمین با غلامان چیز خوردن، و بر الاغ جل دار سوار شدن، بز را به دست خود دوشیدن، و سلام بر اطفال کردن، جامه پشمینه پوشیدن.

وجه جمع میان این احادیث آن است که اگر پوشیدن شال را زی خود قرار دهند، و بر آن ممتاز شوند از دیگران، مذموم است. اما اگر گاهی برای قناعت یا شکستگی یا دفع سرما بپوشند، قصور ندارد و مؤید این معنی است آنچه در حدیث ابوذر غفاری وارد شده است که، حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: در آخر الزمان گروهی به هم رسند که جامه پشمینه در تابستان و زمستان بپوشند و گمان کنند که ایشان را به این سبب بر دیگران فضلی و زیادتی هست، آن جماعت را لعنت کنند ملائکه آسمان ها و زمین ها.

از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: کتان از پوشش پیغمبران است، و از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: پوشیدن کتان بدن را فربه می کند.

در حدیث دیگر منقول است: حضرت علی بن الحسین عليه‌السلام جامه خز به هزار درهم یا پانصد درهم می خریدند و در زمستان می پوشیدند، و چون زمستان می گذشت، می فروختند و قیمتش را تصدّق می فرمودند.

فصل چهارم: رنگ هایی که در لباس سنّت یا مکروه است

بهترین رنگ ها در جامه سفید است و بعد از آن زرد و بعد از آن سبز و بعد از آن سرخ نیمرنگ و کبود و عدسی. مکروه است سرخ تیره، خصوصاً در نماز. و پوشیدن جامه سیاه کراهت شدید دارد در همه حال، مگر در عمامه و عبا و موزه و اگر عمامه و عبا هم سیاه نباشد بهتر است.

در چند حدیث معتبر از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: بپوشید جامه سفید، که آن نیکوتر و پاکیزه ترین رنگ ها است، و مرده های خود را در آن کفن کنید.

از حضرت صادق عليه‌السلام مروی است که امیر المؤمنین عليه‌السلام در اکثر اوقات جامه سفید می پوشیدند.

و حفص مؤذن روایت کرده است که دیدم امام جعفر صادق عليه‌السلام را در میان قبر و منبر نماز می کردند، و جامه زردی به رنگِ بِهْ پوشیده بودند.

در حدیث حسن از زراره منقول است: امام محمّد باقر عليه‌السلام بیرون آمدند، جُبّه خز زرد و عمامه زرد و رداء خز زرد پوشیده بودند.

در حدیث معتبر منقول است: حکم بن عتبه به خدمت امام محمّد باقر عليه‌السلام رفت، دید که جامه سرخ تیره که به گل کافشه رنگ کرده بودند پوشیده است. حضرت فرمودند که در این جامه چه می گویی؟ حکم گفت: چه گویم در چیزی که شما پوشیده باشید، اما جوانان شوخ که در میان ما این جامه را می پوشند، ما ایشان را عیب می کنیم. حضرت فرمود: زینت خدا را کی حرام کرده است. بعد از آن فرمود: به این سبب این جامه را پوشیده ام که تازه داماد شده ام.

در حدیث حسن از امام جعفر صادق عليه‌السلام منقول است: جامه سرخ تیره پوشیدن کراهت دارد مگر برای نو داماد.

در حدیث معتبر از یونس منقول است: امام رضا عليه‌السلام را دیدم که طیلسان کبود پوشیده بودند.

و از حسن زیات منقول است: دیدم حضرت ابی جعفر عليه‌السلام را که جامه ای به رنگ گل سرخ پوشیده بودند.

و محمّد بن علی روایت کرده است که امام موسی کاظم عليه‌السلام را دیدم که جامه عدسی پوشیده بودند. و از ابی العلا منقول است: حضرت صادق عليه‌السلام را دیدم که در حال احرام، بُرد یمنی سبزی پوشیده بودند.

از امام جعفر صادق عليه‌السلام منقول است: جبرئیل در روز آخر ماه مبارک رمضان بر حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نازل شد، بعد از نماز عصر، چون به آسمان رفت حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فاطمه عليها‌السلام را طلب فرمود: شوهر خود علی عليه‌السلام را بطلب. پس چون حاضر شدند امیر المؤمنین عليه‌السلام را در جانب راست نشانید و دستش را گرفت و بر دامن خود گذاشت و حضرت فاطمه را در جانب چپ نشانید و دستش را گرفت و بر دامن خود گذاشت، پس فرمود: می خواهید شما را خبر دهم به آنچه جبرئیل مرا به آن خبر داد؟ گفتند: بلی یا رسول اللَّه. فرمود: جبرئیل گفت که در قیامت من در جانب راست عرش خواهم بود و خدای تعالی دو جامه به من پوشاند، یکی سبز و دیگری سرخ به رنگ گل، تو یا علی! در جانب راست عرش باشی و دو جامه چنین در تو پوشانند. پس راوی عرض کرد که مردم رنگ سرخ چنین را مکروه می دانند. حضرت فرمود: چون خدا حضرت عیسی را به آسمان برد، دو جامه چنین بر او پوشانید.

و به سند معتبر از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: شخصی از حضرت صادق عليه‌السلام پرسید: در کلاه سیاه نماز بکنم؟ فرمود: در آن نماز مکن که جامه اهل جهنّم است.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: مکروه است سیاه مگر در سه چیز: در موزه و عمامه و عبا.

فصل پنجم: بعضی از آداب جامه پوشیدن

جامه های دراز پوشیدن و آستین جامه را دراز کردن و جامه را از روی تکّبر بر روی خاک کشیدن مکروه و مذموم است.

از امام جعفر صادق عليه‌السلام منقول است: امیر المؤمنین عليه‌السلام رفت به بازار و سه جامه برای خود خرید به یک اشرفی، پیراهن را تا نزدیک بند پا و لُنگ را تا نیمه ساق و ردا را از پیش تا پستان و از عقب تا پایین تر از کمر. پس دست به آسمان برداشت و پیوسته حمد الهی می نمود بر این نعمت تا به خانه بازگشت.

حضرت صادق عليه‌السلام فرمود: جامه آنچه از غوزک پا می گذرد در آتش جهنّم است.

از حضرت موسی کاظم عليه‌السلام منقول است: حق تعالی به پیغمبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: ( وَثِیابَکَ فَطَهِّرْ ) [مدّثر / آیه 4]؛ جامه های خود را پس پاک گردان. حضرت فرمود: جامه های آن حضرت پاک بود ولیکن مراد الهی آن است که جامه را کوتاه کن که آلوده نشود. به روایت دیگر یعنی: بردار که به زمین کشیده نشود.

در روایت حسن از امام باقر عليه‌السلام منقول است: حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شخصی را وصیت فرمود: زینهار! پیراهن و ازار خود را بلند میاویز که این از تکبر است و خدا تکبر را دوست نمی دارد.

در حدیث معتبر منقول است: امیر المؤمنین عليه‌السلام چون پیراهن می پوشیدند، آستین را می کشیدند آنچه از سر انگشتشان می گذشت، می بریدند.

حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به ابوذر فرمود: هرکه از روی تکبر جامه اش را به زمین کشد، حق تعالی در قیامت نظر رحمت به او نفرماید و ازار مرد، تا نصف ساق است و تا بند پا هم جایز است و زیاده در آتش است.

فصل ششم: پوشیدن لباسی که مخصوص زنان یا کافران باشد

حرام است مردان را پوشیدن جامه ای که مخصوص زنان باشد؛ مانند لچک و مقنعه و نیمتنه و همچنین حرام است زنان را پوشیدن جامه ای که مخصوص مردان باشد مانند کلاه و قبا و عمامه و هیچ یک را جایز نیست پوشیدن جامه ای که مخصوص کافران باشد مانند زُنّار و کلاه های فرنگی.

از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: جایز نیست زنان را که شبیه به مردان شوند؛ زیرا که رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم لعنت کرد مردانی را که شبیه به زنان شوند و لعنت کرد زنانی را که شبیه به مردان شوند.

از امام جعفر صادق عليه‌السلام مروی است: خداوند وحی فرمود به پیغمبری از پیغمبرانش: بگو به مؤمنان که نپوشید جامه های دشمنان مرا و نخورید طعام های دشمنان مرا و به مسلک دشمنان من سلوک ننمایید که ایشان نیز مانند آن ها دشمنان من خواهند بود.

فصل هفتم: در بیان عمامه بستن

عمامه بر سر بستن سنّت است و با عمامه تحت الحنک بستن سنّت است و یک طرف عمامه را از پیش و طرف دیگر را از عقب انداختن به روش سادات مدینه مشرفه سنّت است و شیخ شهیدرحمه الله گفته است که عمامه ایستاده پیچیدن سنّت است.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: عمامه تاج عربان است؛ هرگاه که عمامه را بر طرف کنند خدا عزّتشان را برطرف خواهد کرد.

در حدیث حسن از امام جعفر صادق عليه‌السلام منقول است: هرکه عمامه بر سر بپیچد و تحت الحنک نبندد به او دردی برسد که دوا نداشته باشد پس ملامت نکند مگر خود را.

از امام رضا عليه‌السلام منقول است: حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عمامه بر سر بستند و یک طرف عمامه را به طرف پیش انداختند و دیگری را به عقب؛ و جبرئیل نیز چنین کردند.

از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: ملائکه در روز بدر عمامه های سفید در سر داشته و علاقه ها انداخته بودند.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: حضرت رسالت پناه به دست مبارک خود بر سر امیر المؤمنین عليه‌السلام عمامه ای پیچیدند و یک سر عمامه را از پیش رو آویختند و طرف دیگر را به قدر چهار انگشت کوتاه تر از عقب سر آویختند، پس فرمود: برو. رفت و فرمود: بیا! آمد، آن گاه فرمودند که چنین است و اللَّه تاج های ملائکه.

در فقه الرضا عليه‌السلام مذکور است که هرگاه عمامه بر سر گذاری این دعا بخوان: «بِسْمِ اللَّهِ، اَللَّهُمَّ ارْفَعْ ذِکْرِی وَاَعْلِ شَأْنِی وَاَعِزَّنِی بِعزَّتِکَ وَاَکْرِمْنِی بِکَرَمِکَ بَینَ یدَیکَ وَبَینَ خَلْفِکَ،، اَللَّهُمَّ تَوِّجْنِی بِتاجِ الکَرامَةِ وَالعِزِّ وَالقَبُولِ».

در مکارم الاخلاق از کتاب نجات نقل کرده است که این دعا را بخوان: «اَللَّهُمَّ سَوِّمْنِی بِسِیمآءِ الاِیمانِ وَتَوِّجْنِی بِتاجِ الکَرامَةِ وَقَلِّدْنِی حَبْلَ الاِسْلامِ وَلا تَخْلَعْ رِبْقَةَ الاِیمانِ مِنْ عُنُقِی»، و گفته است که باید عمامه را ایستاده بپیچید.

حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم چند قسم کلاه داشتند که بر سر می گذاشتند. کلاه های دراز که برطله می گویند، وارد شده است که پوشیدن آن ها زی یهودان است. علما گفته اند که مکروه است.

از بعضی احادیث ظاهر می شود: پایین کلاه را شکستن و برگردانیدن مکروه است.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: هرگاه کلاه های ترک دار در میان امّت بسیار شود، زنا در میان ایشان شایع شود و کلاه ترک دار ظاهراً مانند قاووق و کلاه بکتاشی و امثال آن باشد.

فصل هشتم: آداب زیر جامه پوشیدن

از حضرت ابی عبد اللَّه عليه‌السلام منقول است: حق تعالی وحی فرمود به حضرت ابراهیم عليه‌السلام که زمین به من شکایت می کند از دیدن عورت تو، پس میان عورت خود و زمین حجابی قرار ده، پس زیر جامه تا زانو به عمل آورد و پوشید.

از جامع بزنطی روایت شده است که هرکه زیر جامه را ایستاده بپوشد تا سه روز حاجتش برآورده نشود.

در فقه الرضا عليه‌السلام مذکور است: زیر جامه را نشسته بپوش و ایستاده مپوش که مورث هلاک و زرداب و غم و الم می شود و در وقت پوشیدن این دعا را بخوان: «بِسْمِ اللَّهِ، اَللَّهُمِّ اسْتُرْ عَوْرَتِی وَلاتَهْتِکْنِی فِی عَرَصاتِ القِیامَةِ وَاعْفُ فَرْجِی وَلاتَخْلَعْ عَنِّی زِینَةَ الاِیمانِ».

و در مکارم الاخلاق از کتاب نجات نقل کرده است که این دعا را بخوان: «اَللَّهُمَّ اسْتُرْ عَوْرَتِی وَآمِنْ رَوْعَتِی وَاعْفُ فَرْجِی وَلاتَجْعَلْ لِلشَّیطانِ فِی ذلِکَ نَصِیباً وَلا لَهُ اِلی ذلِکَ وُصُولاً فَیضَعُ لِی المَکایدَ وَیهَیجُنِی لِارتِکابِ المَحارِمِ».

از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: پیغمبران پیراهن را پیش از زیر جامه می پوشیدند. در روایت دیگر وارد شده است: ایستاده و رو به قبله و رو به آدم مپوش.

از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: زیر جامه را ایستاده پوشیدن مورث اندوه است.

فصل نهم: آداب لباس نو بریدن و پوشیدن

به سند صحیح از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: چون کسی جامه نو بپوشد این دعا را بخواند: «اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ ثَوْبَ یمْنٍ وَتُقی وَبَرَکَةٍ،، اَللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ حُسْنَ عِبادَتِکَ وَعَمَلاً بِطاعَتِکَ وَاَدآءَ شُکْرِ نِعْمَتِکَ، اَلحَمدُ للَّهِ  الَّذِی کَسانِی ما أُوارِی بِهِ عَوْرَتِی وَاَتَجَمَّلُ بِهِ فِی النّاسِ».

و به سند معتبر از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم این دعا را تعلیم می نمود که در وقت پوشیدن جامه نو بخوانم: «اَلحَمْدُ للَّهِ  الَّذِی کَسانِی مِنَ اللِّباسِ ما اَتَجَمَّلُ بِهِ فِی النّاسِ، اَللَّهُمَّ اجْعَلْها ثِیابَ بَرَکَةٍ اَسْعی فِیها لِمَرْضاتِکَ وَاَعْمُرُ فِیها مَساجِدَکَ». پس فرمود: یا علی! هرکه این دعا بخواند چون جامه را بپوشد آمرزیده شود.

در حدیث دیگر از حضرت موسی بن جعفر عليهما‌السلام منقول است: سزاوار است کسی که جامه نو بپوشد دست بر آن بمالد و بگوید: «اَلْحَمْدُ للَّهِ  الَّذِی کَسانِی ما أُوارِی بِهِ عَوْرَتِی وَاَتَجَمَّلُ بِهِ فِی النّاسِ وَاَتَزَینُ بِهِ بَینَهُمْ».

از حضرت ابی عبد اللَّه عليه‌السلام منقول است: هرکه آبی در ظرف نوی بکند و سی و دو مرتبه سوره قدر بر آن بخواند و بر جامه نو بپاشد، در هنگام پوشیدن پیوسته در فراخی روزی باشد تا تاری از آن جامه باقی باشد.

در حدیث دیگر از آن حضرت مروی است که چون جامه نو بپوشی بگو: «لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ». تا از آفت ها نجات یابی، و چیزی را که دوست داری بسیار آن را یاد مکن که آن را درهم می شکند، و چون به کسی کاری داشته باشی در غایبانه او را دشنام مده که در دل او اثر می کند.

به سند معتبر منقول است: حضرت علی بن موسی الرضا عليه‌السلام چون جامه نو می پوشیدند جامه ها را در جانب راست می گذاشتند و چون رخت نو می پوشیدند قدح آبی می طلبیدند و سوره توحید و آیة الکرسی و سوره کافرون هر یک را ده نوبت در آن ظرف می خواندند و آن آب را بر جامه می پاشیدند و می فرمودند: هرکه چنین کند پیوسته در فراخی روزی باشد مادام که تاری از آن جامه باقی است.

به سند معتبر از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: چون خدای تعالی جامه نو به کسی عطا فرماید و بپوشد، باید که وضو بسازد و دو رکعت نماز بگذارد و در هر رکعت سوره حمد و آیة الکرسی و توحید و قدر بخواند، پس حمد کند خداوندی را که عورت او را پوشاند و در میان مردم او را مزین ساخت و بسیار بگوید «لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلّا بِاللَّهِ العَلِی العَظِیمِ». پس اگر چنین کند در آن جامه معصیت خدا نکند و به عدد هر تاری که در آن جامه است ملکی خدا را به پاکی یاد کند و برای او استغفار کند و بر او ترحم کند.

به سند معتبر از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: هرکه جامه نو بِبُرد و آبی در ظرفی کند و سی و شش مرتبه سوره قدر بخواند، هرگاه که به آیه «تنزل الملائکة» برسد، اندکی از آب را نرم به جامه بپاشد، پس دو رکعت نماز بگذارد و دعا کند و بگوید: «اَلحَمْدُ للَّهِ  الَّذِی رَزَقَنِی ما اَتَجَمَّلُ بِهِ فِی النّاسِ وَاُوارِی بِهِ عَوْرَتِی وَاُصَلِّی فِیهِ لِرَبِّی»، و خدا را شکر کند، پیوسته در فراخی نعمت باشد تا آن جامه کهنه شود.

فصل دهم: سایر آداب لباس پوشیدن و کندن

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است که نهی فرمود از عریان شدن در شب و روز.

از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: هرگاه مرد عریان شود شیطان به سوی او نظر می کند و طمع می کند در آن که او را به مصیبت در آورد.

و فرمود: سزاوار نیست مرد را که جامه خود را از ران خود دور کند وقتی که در میان جماعتی نشسته باشد.

و فرمود: چون جامه خود را از بدن بیرون آورید، بسم اللَّه بگویید تا جنیان نپوشند و اگر نگویید جنیان آن جامه را می پوشند تا صبح.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: سزاوار نیست زن مسلمان را که روپاک یا پیراهنی بپوشد که ته نمایان باشد.

از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: عرض مقنعه حضرت فاطمه عليها‌السلام آن قدر بود که تا نصف بازوی آن حضرت می رسید و همه زنان را باید که چنین کنند.

از حضرت صادق عليه‌السلام به سند معتبر منقول است: ادنای اسراف آن است که جامه اندرون و بیرون یکی باشد.

در حدیث دیگر منقول است: اسحاق بن عمار از آن حضرت پرسید که مؤمن می تواند ده پیراهن داشته باشد؟ فرمود: بلی. گفت که بیست پیراهن؟ فرمود: بلی. این اسراف نیست، اسراف آن است که جامه ای که باید برای زینت نگاه داشته به عوض جامه ای که در وقت دیگر بپوشند بپوشی.

در روایت دیگر از امام موسی کاظم عليه‌السلام سؤال کردند: کسی ده پیراهن داشته باشد اسراف است؟ فرمود: نه؛ بلکه از برای محافظت جامه این بهتر است، بلکه اسراف آن است که جامه نگاه داشتنی را در جاهای کثیف بپوشی.

از حضرت باقر عليه‌السلام منقول است: کوتاه کردن جامه، راحت جامه است و بیشتر باقی می ماند. و فرمود: جامه پاکیزه پوشیدن دشمن را منکوب می کند.

از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: شستن جامه، اندوه و غم را برطرف می کند و موجب قبولی نماز می گردد.

حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: هرکه جامه ای پوشد باید پاکیزه باشد.

از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: شش چیز است که از اخلاق قوم لوط است؛ کمان گلوله انداختن و سنگ ریزه انداختن به یکدیگر و قندران خاییدن در راه ها و جامه بر زمین کشیدن از روی تکبر و بندهای قبا و پیراهن را گشودن.

به سند معتبر منقول است: شخصی به خدمت حضرت صادق عليه‌السلام آمد، دید که گریبان جامه را پینه کرده اند. آن شخص به تعجب نظر می کرد. حضرت فرمود: چرا چنین نظر می کنی؟ گفت: از پینه جامه تعجب می کنم. کتابی در پیش حضرت گذاشته بود فرمود: بخوان. در آنجا نوشته بود که ایمان ندارد کسی که حیا ندارد و مال نیست کسی را که معیشت به اندازه نمی کند و نو نیست کسی را که جامه کهنه ندارد.

امیرالمؤمنین عليه‌السلام فرمود: آن قدر پینه بر جامه خود زدم که شرم کردم از آن که برآن پینه می زد.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: هرکه گریبان جامه را پینه زند و کفش را پینه کند و چیزی که برای خانه خرد بردارد به خانه برد، از تکبر ایمن گردد.

فصل یازدهم: رنگ نعلین و موزه و کفش و چگونگی آن ها

بهترین رنگ ها در نعل و کفش، رنگ زرد است و بعد از آن سفید، و بهترین رنگ ها در موزه و چکمه سیاه است و در سفر، سرخ خوب است و در حضر کراهت دارد، و در نعل سنّت است که پیش و عقبش بلند باشد و میانش تهی باشد و همه اش بر زمین نچسبد و غیر این مکروه است. و ظاهراً کفش نیز این حکم دارد که کفش سرپایی مکروه باشد.

به سند معتبر از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: کفش نیکو پوشیدن، بدن را از بلاها نگاه می دارد و معین است بر تمامی نماز و وضو.

در حدیث دیگر فرمود: هرکه خواهد عمرش دراز باشد چاشت را بامداد بخورد و کفش نیکو بپوشد و ردا و بالاپوش را سبک کند و با زنان بسیار جماع نکند.

حضرت صادق عليه‌السلام فرمود: اوّل کسی که نعلین پوشید حضرت ابراهیم عليه‌السلام بود.

در حدیث معتبر از آن حضرت منقول است: نعل هموار پوشیدن که همه اش بر زمین رسد، پوشش یهودان است. و بر مذمت این قسم احادیث بسیار وارد شده است.

در احادیث معتبره وارد شده است که نعل سیاه مپوش که چشم را ضعیف می کند و ذَکَر را سست می کند و مورث اندوه و غم است. و بر تو باد به نعل زرد که چشم را جلا می دهد و ذَکر را سخت می کند و غم را برطرف می کند و پوشش پیغمبران است.

در حدیث دیگر وارد شده است: پوشیدن نعل سیاه موجب خیلا و تکبر است و هرکه بپوشد، در روز قیامت با جباران محشور شود.

از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: هرکه نعل زرد بپوشد، تا آن را پوشیده باشد در شادی و سرور باشد زیرا که حق تعالی در وصف بقره بنی اسرائیل می فرماید: ( صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النّاظِرینَ ) [بقره / آیه 69]؛ زرد بسیار زردی که شاد گردانند نظر کنندگان را.

به سند معتبر از سدیر صرّاف منقول است: به خدمت امام جعفر صادق عليه‌السلام رفتم و نعل سفید پوشیده بودم فرمود: آیا دانسته این نعل را پوشیده ای؟ پس فرمود: هرکه داخل بازار شود و نعل سفیدی بخرد، کهنه نکند آن را مگر آن که کسب کند مالی را از جایی که گمان نداشته باشد. راوی گوید که سدیر مرا خبر داد که هنوز آن نعل کهنه نشده بود که صد اشرفی از جایی به دستم آمد که گمان نداشتم.

در حدیث دیگر وارد است: هرکه نعل زرد یا سفید بپوشد او را مال و فرزندان به هم رسد و هرکه نعل سیاه بپوشد هیچ یک را نیابد.

در حدیث معتبر از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: موزه پوشیدن نور چشم را زیاد می کند.

در روایت دیگر فرمود: مداومت پوشیدن موزه امان می دهد از مرض سل و مرگ بد.

داوود رقّی روایت می کند: امام جعفر صادق عليه‌السلام را دیدم در سفر، که موزه سرخ پوشیده بودند. پرسیدم: این موزه سرخ چیست؟ فرمود: این را از برای سفر گرفته ام و برای گل و باران خوب است، اما در وطن هیچ رنگ بهتر از سیاه نیست.

فصل دوازدهم: آداب پوشیدن نعل و موزه و کفش

به سندهای معتبر از امام محمّد باقر و امام جعفر صادق عليهما‌السلام منقول است: چون نعل بپوشی ابتدا به پای راست بکن و در وقت کندن، ابتدا به پای چپ کَن.

و فرمودند: هرکه با یک تای کفش به راه رود، یعنی یک پا در کفش و دیگری برهنه، شیطان بر او دست یابد و دیوانه شود.

از عبد الرحمن بن کثیر منقول است که گفت: در خدمت حضرت صادق عليه‌السلام به راهی می رفتم، بند نعل آن حضرت گسیخت. من بند دیگر از آستین خود به در آوردم و نعل را به اصلاح آوردم و حضرت دست بر دوش من انداخته بودند. پس فرمود: هرکه نعل مؤمنی را بردارد برای اصلاح آن، چون در قیامت از قبر بیرون آید حق تعالی او را بر ناقه گرم روی سوار کند تا در بهشت را بکوبد.

از یعقوب سراج منقول است: به راهی در خدمت آن حضرت می رفتم، بند نعل آن حضرت پاره شد و حضرت پای پیاده روان شدند. عبد اللَّه بن ابی یعفور بند نعل خود را گشود و به نزد آن حضرت آورد، قبول نفرمود و گفت: صاحب مصیبت اولی است که بر آن صبر نماید.

عبد الرحمن بن ابی عبد اللَّه روایت کرده است که در خدمت آن حضرت به دیدن شخصی رفتم، چون داخل شدند نعل را از پا بیرون آوردند و فرمودند: نعل ها را بیرون آورید که کندن نعل راحت قدم است.

منقول است: حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نهی فرمود از راه رفتن با یک تای نعل و از ایستاده پوشیدن نعل. دور نیست کراهت ایستاده پوشیدن، مخصوص نعلی باشد که بندهایش را می باید بست.

در حدیث دیگر از آن حضرت منقول است: سه چیز است هرکه کند، بیم آن هست که دیوانه شود: غایط کردن در میان قبرها و با یک تای موزه راه رفتن و در خانه تنها خوابیدن.

از امام جعفر صادق عليه‌السلام منقول است: مداومت بر پوشیدن کفش امان می دهد از خوره.

در فقه الرضا عليه‌السلام مذکور است: چون خواهی موزه یا کفش بپوشی ابتدا به پای راست کن و بگو: «بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَالحَمْدُ للَّهِ، اَللَّهُمَّ صَلِ  عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، اَللَّهُمَّ وَطِّی ءْ قَدَمَی فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ وَثَبِّتْهُما عَلَی الاِیمانِ وَلاتُزَلْزِلْهُما یوْمَ زَلْزَلَةِ الاَقْدامِ،، اَللَّهُمَّ وَقِنِی مِنْ جَمِعِ الآفاتِ وَالعاهاتِ وَمِنَ الاَذی و چون خواهی بکَنی بگو: اَللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنِّی کُلَّ غَمٍّ وَهَمٍّ وَلاتَنْزَعْ عَنِّی حُلَّةَ الاِیمانِ».

در مکارم الاخلاق از کتاب «نجات» نقل نموده که موزه و نعل را نشسته بپوش و در وقت پوشیدن بگو: «بِسْمِ اللَّهِ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَوَطِّی ءْ قَدَمَی فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ وَثَبِّتْهُما عَلَی الصِّراطِ یوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الاَقْدامِ»، و در وقت کندن، ایستاده بکن و بگو: «بِسْمِ اللَّهِ، اَلحَمْدُ للَّهِ  الَّذِی رَزَقَنِی ما اَقِی بِهِ قَدَمَی مِنَ الاَذی اَللَّهُمَّ ثَبِّتْهُما عَلی صِراطِکَ وَلاتَزِلْهُما عَنْ صِراطِکَ السَّوِی».