حلیة المتقین

حلیة المتقین0%

حلیة المتقین نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: اخلاق اسلامی

حلیة المتقین

نویسنده: علامه محمد باقر مجلسی
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 39268
دانلود: 2522

توضیحات:

حلیة المتقین
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 19 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 39268 / دانلود: 2522
اندازه اندازه اندازه
حلیة المتقین

حلیة المتقین

نویسنده:
فارسی

باب هفتم: آداب حمام رفتن. شستن سر و بدن و دارو کشیدن

فصل اوّل: فضیلت حمام

منقول است که عمر گفت: بد خانه ای است حمام، عورت را ظاهر می کند و پرده را می درد. امیر المؤمنین عليه‌السلام فرمود: نیکو خانه ای است حمام، جهنّم را به یاد می آورد و چرک را از بدن می برد.

از امام موسی کاظم عليه‌السلام منقول است: حمام یک روز در میان، گوشت بدن را زیاد می کند و هر روز رفتن، پیه گرده ها را می گدازد و بدن را لاغر می کند.

از سلیمان جعفری منقول است که گفت: بیمار شدم تا آن که گوشتم همه تحلیل رفت، به خدمت امام رضا عليه‌السلام رفتم، فرمود: می خواهی گوشت بدنت برگردد؟ گفتم: بلی. فرمود: یک روز نه یک روز به حمام برو، که گوشت بدنت عود می کند و زینهار که هر روز مرو، که باعث مرض سل می شود.

در حدیث دیگر فرمود: کسی که خواهد فربه شود، یک روز به حمام برود و یک روز نرود، و کسی که گوشت زیاد داشته باشد و خواهد که لاغر شود، هر روز به حمام برود.

از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: بهترین دواهای شما حقنه و حجامت کردن و دوا در بینی چکانیدن و حمام است.

در روایت دیگر وارد شده است که هرکه ایمان به خدا و روز قیامت داشته باشد، باید که زنش را به حمام نفرستد و علما تأویل کرده اند به دو وجه، اوّل این که این در بلادی است که در آن بلاد به اعتبار گرمی هوا احتیاج ندارند زنان به حمام رفتن، دوم آن که مراد آن است که زن خود را رخصت دهد که برای سیر کردن به حمام ها رود.

فصل دوم: آداب داخل شدن و بیرون آمدن از حمام و دعاهایی که باید خواند

در احادیث معتبره وارد شده است که هرکه ایمان به خدا و روز قیامت دارد، باید که بی لنگ داخل حمام نشود.

از امام جعفر صادق عليه‌السلام منقول است: هرکه با لنگ به حمام داخل شود، حق تعالی گناهان او را به پرده ستر بپوشاند.

در حدیث دیگر فرمود: هرکه داخل حمام شود و دیده خود را از نظر کردن به عورت دیگران بپوشاند، حق تعالی او را از حمیم جهنّم ایمن گرداند.

حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نهی فرمود از غسل کردن در زیر آسمان، بی لنگ، و از داخل شدن در نهرها بی لنگ و فرمود: در نهرها ساکنان هستند از ملائکه. و نهی فرمود از داخل شدن حمام بی لنگ.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: داخل حمام مشو، بعد از آن که اندک چیزی در معده تو باشد که حرارت معده را از تو فرو نشاند و این بیشتر باعث قوت بدن است. و داخل حمام مشو در وقتی که معده پر باشد از طعام.

در حدیث دیگر منقول است: هرگاه آن حضرت اراده حمام رفتن می کردند اندک چیزی تناول می فرمودند، راوی گفت: مردم می گویند که ناشتا به حمام رفتن بهتر است. فرمود: نه بلکه اندک چیزی می باید خورد که صفرا را فرو نشاند و حرارت اندرون را ساکن گرداند.

در روایت دیگر فرمود: حمام رفتن ناشتا بلغم را پاک می کند و بعد از چیزی خوردن، صفرا و سودا را پاک می کند. و فرمود: اگر خواهی گوشت بدنت زیاد شود بعد از چیزی خوردن به حمام برو و اگر خواهی کم شود ناشتا برو.

به سند معتبر از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: در وقتی که در رختکن حمام جامه ها را از خود می کنی، بگو: «اَللَّهُمَّ انْزَعْ عَنِّی رِبْقَةَ النِّفاقِ وَثَبِّتْنِی عَلَی اْلایمانَ»، پس چون داخل خانه اوّل حمام بشوی، بگو: «اَللَّهُمَّ اِنِّی اَعُوذُبِکَ مِنْ شَرِّ نَفْسی وَاسْتَعِیذُبِکَ مِنْ اَذاهُ»، و چون داخل خانه دوم شوی، بگو: «اَللَّهُمَّ أذْهَبْ عَنِّی الرِّجْسَ النَّجِسَ وَطَهِّرْ جَسَدِی وَقَلْبِی» و بگیر از آب گرم و بر سر بریز و بعضی از آن آب را بر پا بریز و اگر توانی که جرعه ای از آن بخوری بخور، که مجرای بول را پاک می کند. و در خانه دوم ساعتی صبر کن، پس چون داخل خانه سوم شوی، بگو: «نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ النّارِ وَنَسْئلُهُ الْجَنَّةَ» و مکرر این را بگو تا هنگام بیرون آمدن از آن خانه گرم. و زینهار که آب سرد و خربزه در حمام مخور، که معده را فاسد می کند و آب سرد بر خود مریز، که بدن را ضعیف می کند و چون از حمام بیرون آیی، آب سرد بر پا بریز که درد را از بدنت می کشد. چون مشغول جامه پوشیدن شوی، بگو: «اَللَّهُمَّ اَلْبِسْنی التَّقْوی وَجَنِّبْنِی الرَّدی. پس چون این ها که گفتم بکنی، از همه درد ایمن شوی.

از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: چون بعد از بیرون آمدن تو از حمام، برادر مؤمن بگوید: «طابَ حَمّامُکَ وَحَمیمُکَ». تو در جواب بگو: «اَنْعَمَ اللَّهُ بالَکَ».

در روایت دیگر وارد شده است: امام حسن عليه‌السلام از حمام بیرون آمدند، شخصی به آن حضرت گفت: طابَ اسْتِحْمامُکَ، حضرت او را منع کرد. پس گفت: طاب حَمّامُکَ. باز او را منع کردند. پس گفت: طاب حَمیمُکَ. باز منع کردند او را. گفت: پس چه گویم؟ فرمود: بگو: «طابَ ما طَهُرَ مِنْکَ وَطَهُرَ ما طابَ مِنْکَ» یعنی خدا طّیب و پاکیزه و نیکو گرداند به نیکی معنوی به سبب مغفرت گناهان و توفیق طاعات آنچه پاک شده است در حمام از اعضای بدن تو، و پاک گرداند از لوث گناهان و جهالت و ضلالت، آنچه پاکیزه و نیکوست از تو، که آن دل و نفس و عقل و سایر قُوا و اعضای شریفه باشد.

در روایت دیگر منقول است کسی که از حمام بیرون آید به او بگوید: اَنْقَی اللَّهُ غُسْلَکَ. و او در جواب بگوید: «طَهَّرَکُمُ اللَّهُ».

حضرت صادق عليه‌السلام فرمود: هرگاه از حمام بیرون می آیید، عمامه بر سر ببندید. و فرمود: بعد از بیرون آمدن از حمام، پاها را بشویید، که درد شقیقه را زایل می کند.

در حدیث دیگر منقول است: امام محمّد باقر و امام جعفر صادق عليهما‌السلام هرگاه از حمام بیرون می آمدند در زمستان و تابستان، عمامه بر سر می پیچیدند و می فرمودند: امان است از درد سر.

در روایتی وارد شده است: چون کسی داخل حمام شود و حرارت بر او غلبه کند، آب سرد بر خود بریزد، تا حرارتش ساکن شود.

از امام موسی کاظم عليه‌السلام وارد شده است که در روز چهارشنبه به حمام بروید.

فصل سوم: آنچه در حمام نباید کرد و آنچه تجویز شده است

منقول است از حضرت صادق عليه‌السلام که امیر المؤمنین عليه‌السلام می فرمود: در حمام بر پشت نخوابید که پیه گرده ها را می گدازد و آجر و سفال بر پای خود مسایید که مورث خوره است.

حضرت صادق عليه‌السلام فرمود: مرد با پسر خود به حمام نرود، که نظر کند به عورت او. فرمود: پدر و مادر را جایز نیست که نظر کنند به عورت فرزند خود، و فرزند را جایز نیست که نظر کند به عورت پدر و مادر. فرمود: رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم لعنت فرمود که کسی نظر به عورت کسی کند در حمّام، یا بی لُنگ رود، که دیگران به عورت او نظر کنند.

در حدیث دیگر فرمود: بر پهلو مخواب در حمام که پیه گرده ها را می گدازد و لاغر می کند آدمی را، و در حمام شانه مکن که مو تُنُک می شود و سر را به گل مشُو که غیرت را می برد و سفال بر بدن ممال که مورث پیسی است و لُنگ بر رو مَمال که آبرو را می برد. و ابن بابویه علیه الرحمه گفته است: مراد، گِل مصر و سُفال شام است.

در حدیث صحیح منقول است: از امام موسی کاظم عليه‌السلام پرسیدند از قرآن خواندن در حمام و جماع کردن در حمام چون است؟ فرمود: باکی نیست.

در روایت حسن دیگر از امام محمّد باقر عليه‌السلام پرسیدند: آیا امیر المؤمنین عليه‌السلام نهی می فرمود از قرآن خواندن در حمام؟ حضرت فرمود: وقتی نهی می فرمود که کسی عریان باشد، اگر لنگ بسته باشد باکی نیست.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: باکی نیست مرد را که در حمام قرآن بخواند، اگر غرضش رضای خدا باشد نه خوش خوانی.

در حدیث صحیح دیگر منقول است: روزی آن حضرت می خواستند به حمام روند، حمامی گفت: اگر می خواهید حمام را برای شما خلوت کنم. فرمود: در کار نیست، مؤمن کارش از این سبک تر می باشد که حمام را برای او قرق کنند.

امام رضا عليه‌السلام فرمود: هرکه از حمام سفالی بردارد و بر بدن خود بمالد و پیسی به او برسد، ملامت نکند مگر خود را، و کسی که غسل کند از آبی که از غسل مردم جمع شده باشد در حمام و خوره به او برسد ملامت نکند مگر خود را.

در حدیث موثّق از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: زنهار در حمام بر پهلو مخواب که پیه گرده ها را آب می کند، و بر پشت مخواب که درد اندرون به هم می رسد و شانه مکن که مو را می ریزاند، و مسواک مکن که دندان ها را می ریزاند و سر را به گل مشوی که رو را سمج و بدنما می کند، و لنگ را بر سر و رو ممال که آبرو را می برد، و کف پا را به سفال مسای که باعث پیسی می شود و از آبی که در حوض های کوچک حمام های سنیان جمع می شود از غسل مردم غسل مکن که در آن غُساله یهودی و نصرانی و گبر و دشمن ما اهل بیت که از همه بدتر است جمع می شود و خدا خَلقی از سگ نجس تر خلق نکرده است و کسی که عداوت ما اهل بیت دارد از سگ نجس تر است.

از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: بول کردن در حمام، مورث فقر و پریشانی است.

در حدیث دیگر فرمود: می تواند مرد با کنیزانش به حمام بروند اما باید که لنگ بسته باشند، مانند خران برهنه نباشند که نظر به عورت یکدیگر کنند.

در روایتی وارد شده است: در حمام سلام نکنند، و آن در صورتی است که لنگ نبسته باشند، زیرا در احادیث بسیار وارد شده است که ائمه عليهم‌السلام در حمام سلام کرده اند بر مردم.

فصل چهارم: فضیلت شستن سر و بدن و دفع بوهای بد از خود کردن

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: کافی است آب از برای خوشبو کردن بدن. فرمود: هرکه جامه بپوشد باید که پاکیزه باشد.

از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: شستن سر، چرک را می برد و آزار چشم را دفع می کند، و شستن جامه، غم و اندوه را می برد و پاکیزگی است برای نماز. و فرمود: خود را پاکیزه کنید به آب از بوی بدی که مردم از آن متأذّی می شوند و در پی اصلاح بدن خود باشید، به درستی که خدا دشمن می دارد از بندگانش آن کثیف گندیده را که پهلوی هرکه بنشیند از او متأذی شود. فرمود: آب را بوی خوش خود گردانید.

از امام رضا عليه‌السلام منقول است: حق تعالی غضب نکرد بر بنی اسرائیل مگر وقتی که ایشان را داخل مصر کرد، و راضی نشد از ایشان مگر وقتی که ایشان را از مصر بیرون کرد. و حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: سر خود را به گِل مصر مشویید و از کوزه ای که در مصر می سازند آب مخورید، که خواری و مذلت می آورد و غیرت را می برد.

از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: دوست نمی دارم که سر خود از گل مصر بشویم، از ترس آن که مرا ذلیل گرداند و غیرت مرا ببرد.

از جابر جعفی منقول است: شکایت کرد به امام محمّد باقر عليه‌السلام از آن که گری در سرم هست و بسیار می ریزد و جامه مرا چرکین می کند. فرمود: مورد را بکوب و آبش را بگیر و با سرکه ای که از شراب به عمل آورده باشند و بسیار تند باشد بر هم بزن، آن قدر که کف کند، پس سر و ریش را به آن به قوّت تمام بمال و بشوی، پس به روغن شیر تازه سر و ریش را چرب کن، که آن علت زایل می شود.

فصل پنجم: فضیلت شستن سر با سدر و خطمی

در حدیث حسن از امام جعفر صادق عليه‌السلام منقول است: ناخن و شارب گرفتن و سر را با خطمی شستن، فقر و درویشی را زایل می کند و روزی را زیاد می کند.

در حدیث موثّق دیگر فرمود: شستن سر با خطمی در هر جمعه، امان می دهد از پیسی و دیوانگی.

در روایت دیگر فرمود: هرکه ناخن و شارب بگیرد و سر را با خطمی بشوید در روز جمعه، ثواب کسی دارد که یک بنده آزاد کرده باشد.

در حدیث دیگر فرمود: شستن سر با خطمی دل را می گشاید و سودا و اندوه را برطرف می کند.

در حدیث موثّق از امام موسی کاظم عليه‌السلام منقول است: شستن سر با سدر، روزی را زیاد می کند.

در حدیث معتبر از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: چون حق تعالی حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را امر فرمود که اسلام را ظاهر گرداند و آن حضرت کمی مسلمانان و بسیاری کافران را دید بسیار غمگین شد. حق تعالی حضرت جبرئیل را با یک برگ سدر از درخت سدرة المنتهی فرستاد، که سر را به آن بشوید، پس به آن شستن، اندوه آن حضرت صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم برطرف شد.

در حدیث معتبر از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: شستن سر با خطمی امان می دهد از درد سر و بیزار می گرداند از پریشانی و سر را پاک می کند از گری.

در حدیث دیگر فرمود: حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سر خود را با برگ سدر می شستند و می فرمود: بشویید سر خود را با برگ سدر، که هر ملک مقرب و هر پیغمبر مرسل، آن را به پاکی یاد کرده است. و هرکه سرش را به آن بشوید، حق تعالی وسوسه شیطان را هفتاد روز از او دور گرداند و هرکه هفتاد روز وسوسه شیطان از او دور شود، معصیت خدا نکند و هرکه معصیت خدا نکند، داخل بهشت شود.

از امیرالمؤمنین عليه‌السلام منقول است: شستن سر با خطمی، چرک و جانوران سر را برطرف می کند.

فصل ششم: فضیلت دارو کشیدن

در حدیث حسن از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: دارو کشیدن، پاک کننده بدن است.

در حدیث صحیح منقول است: عبد الرحمن بن ابی عبد اللَّه گفت: با امام جعفر صادق عليه‌السلام به حمام رفتم، فرمود: دارو بکش. گفتم: چند روزی است کشیده ام. فرمود: دیگر بکش که پاک کننده بدن است و بر این مضمون چند حدیث وارد شده است.

در حدیث دیگر منقول است: شخصی را حضرت، تکلیف دارو کشیدن کردند. او گفت: سه روز است که کشیده ام. فرمود: باز بکش، که پاک می گرداند تو را.

از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: دارو کشیدن، دفع دلگیری و پریشانی خاطر می کند و بدن را پاک می کند.

از امام کاظم عليه‌السلام منقول است: موهای بدن را از خود بیندازید، که نجس و کثیف است.

در حدیث صحیح از آن حضرت منقول است: موی بدن چون بلند می شود، آب پشت را قطع می کند، یعنی فرزند به وجود نمی آید و بندها را سست می کند و ضعف و تنبلی می آورد. و نوره کشیدن، آب پشت را زیاد می کند و بدن را قوی می کند و پیه گرده ها را زیاد می کند و بدن را فربه می کند.

از امام رضا عليه‌السلام منقول است: چهار چیز است که از اخلاق پیغمبران است، بوی خوش کردن و سر تراشیدن و نوره مالیدن و بسیار جماع کردن.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: موی شارب و پشت زهار و زیر بغل را بلند مگذارید که شیطان در آنجا جا می گیرد و پنهان می شود.

فصل هفتم: ازاله کردن موی زیر بغل

در حدیث معتبر از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: دراز مکنید موی زیر بغل را، که شیطان در آنجا پنهان می شود.

در حدیث معتبر دیگر منقول است: امام جعفر صادق عليه‌السلام زیر بغل را دارو می گذاشتند و می فرمود: کندن موی زیر بغل، دوش ها را سست می کند.

در حدیث دیگر منقول است: دارو گذاشتن زیر بغل بهتر است از تراشیدن، و تراشیدن بهتر است از کندن.

در حدیث دیگر وارد شده است: بسیار بود که آن حضرت از برای ازاله موی زیر بغل به حمام می رفتند و همین موضع را دارو می کشیدند و بیرون می آمدند.

از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: موی زیر بغل را کندن، گند بغل را برطرف می کند و پاک کننده است و سنّت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است.

فصل هشتم: غایت زمانی که می توان نوره را به تأخیر انداخت

در حدیث معتبر از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: هر مردی که ایمان به خدا و روز قیامت دارد، باید موی پشت زهار را زیاده از چهل روز نگذارد و حلال نیست زنی را که ایمان به خدا و روز قیامت داشته باشد این که ترک کند ازاله موی زهار را زیاده از بیست روز.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در هر جمعه دارو می کشید موی پشت زهار و میان پا را.

در حدیث صحیح از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: سنّت نوره کشیدن، آن است که هر پانزده روز یک مرتبه بکشند، و اگر کسی بیست و یک روز و در روایتی بیست روز، بر او بگذرد که نوره نکشیده باشد، قرض کند و نوره بکشد، و کسی که چهل روز بگذرد که نوره نکشد، او مؤمن و مسلمان نیست و او را هیچ کرامت نزد خدا نیست.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: هرکه ایمان به خدا و روز قیامت دارد، موی زهار را زیاده از چهل روز نگذارد، پس اگر چیزی نیابد، بعد از چهل روز قرض کند و پس نیندازد. امیر المؤمنین عليه‌السلام فرمود: دوست می دارم از برای مؤمن که هر پانزده روز، نوره بمالد.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: باید که پشت زهار را یک هفته بیشتر نگذارد و هرکه نوره را زیاده از یک ماه ترک کند، نمازش مقبول نیست.

فصل نهم: دعاهای وقت نوره کشیدن

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: هرکه پیش از نوره کشیدن، اندکی از نوره بردارد و ببوید و بر سر بینی بگذارد و بگوید: «صَلَّی اللَّهُ عَلی سُلَیمانِ بْنِ داوُدَ کَما اَمَرَ بِالنُّورَةِ»، او را نوره نسوزاند.

از حضرت علی بن الحسین عليهما‌السلام منقول است: هرکه وقت نوره مالیدن بر بدن، این دعا را بخواند، خدا او را از چرک ها و کثافت های دنیوی و از گناهان پاک گرداند و به عوض آن مو، به او مویی کرامت فرماید که در آن مو، گناه نکند و به عدد هر مویی از بدنش ملکی خلق کند که از برای او تسبیح الهی کند تا روز قیامت، و به درستی که یک تسبیح از تسبیح ملائکه ثوابش برابر است با ثواب هزار تسبیح اهل زمین، و دعا این است: «اَللَّهُمَّ طَیبْ ما طَهُرَ مِنّی وَطَهِّرْ ماطابَ مِنّی وَاَبْدِلْنِی شَعْراً طاهِراً لا یعْصیکَ، اَللَّهُمَّ اِنِّی تَطَهَّرْتُ ابْتِغآءَ سُنَّةِ الْمُرْسَلینَ وَابْتِغآءَ رِضْوانَکَ وَمَغْفِرَتَکَ فَحَرِّمْ شَعْری وَبَشَرِی عَلَی النّارِ وَطَهِّرْ خَلْقِی وَطَیبْ خُلْقِی وَزَکِّ عَمَلِی وَاجْعَلْنِی مِمَّنْ یلْقاکَ عَلَی الْحَنَفِیةِ السَّمْحَةِ مِلَّةِ اِبْراهِیمَ خَلیلِکَ وَدینِ مُحَمَّدٍ صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم حَبیبِکَ وَرَسُولِکَ عامِلاً بِشَرایعِکَ تابِعاً لِسُنَّةِ نَبِیکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ آخِذاً بِهِ مُتؤدِّباً بِتأدیبِکَ وَتَأْدیبِ رَسوُلِکَ صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وَتأدیبِ اَوْلیائِکَ الّذینَ غَذَوْتَهُمْ بِأَدَبِکَ وَزَرَعْتَ الْحِکْمَةَ فی صُدُورِهِمْ وَجَعَلْتَهُمْ مَعادِنَ عِلْمِکَ صَلواتُکَ عَلَیهِمْ».

فصل دهم: اوقات نوره کشیدن و سایر آداب آن

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: یک مرتبه در تابستان دارو کشیدن، بهتر است در فضیلت و نفع، از ده مرتبه که در زمستان بکشند.

از امیر المؤمنین عليه‌السلام مروی است: احتراز کنید از نوره مالیدن در روز چهارشنبه، که روز نحس مستمر است، جهنّم در روز چهارشنبه خلق شده است.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: پنج چیز است که مورث پیسی است: نوره در روز جمعه و چهارشنبه مالیدن، وضو و غسل به آبی کردن که در آفتاب گرم شده باشد، در حال جنابت چیزی خوردن، زن را در حال حیض جماع کردن، و در حال سیری چیزی خوردن.

از امام رضا عليه‌السلام منقول است: هرکه در روز جمعه نوره بکشد و پیس شود، ملامت نکند مگر خود را. و دور نیست که این دو حدیث، محمول بر تقیه باشد، یا آن که یکی از طریق اهل سنّت است. زیرا که حدیث گذشت که حضرت پیغمبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در روز جمعه دارو می کشیدند.

در حدیث معتبر دیگر منقول است: به خدمت حضرت صادق عليه‌السلام عرض کردند که مردم می گویند: که نوره کشیدن در روز جمعه مکروه است. حضرت فرمود: چنین نیست که تو گمان کرده ای، چه چیز پاک کننده تر است از نوره کشیدن در روز جمعه.

در حدیث دیگر منقول است: علی بن یقطین خواست که به خدمت امام موسی کاظم عليه‌السلام بنویسد: آیا مرد در حال جنابت دارو می تواند کشید و فراموش کرد. حضرت از باب اعجاز به او نوشتند: باکی نیست، نوره باعث زیادتی پاکیزگی جنب است.

از حضرت صادق عليه‌السلام نیز پرسیدند، فرمود: باکی نیست.

در حدیث حسن منقول است که از حضرت صادق عليه‌السلام پرسیدند: کسی که دارو کشد ایستاده بول می تواند کرد؟ فرمود: باکی نیست.

در روایت دیگر منقول است: کسی که در وقت دارو کشیدن بنشیند، بیم آن است که به علت فتق مبتلا شود.

بشیر نَبّال با امام محمّد باقر عليه‌السلام به حمام رفتند، حضرت لنگی بستند از ناف تا زانو و خدمتکار حمام را طلبیدند، آنچه بالا و پایین لنگ بود دارو مالید، بعد از آن او را بیرون کردند و از ناف تا زانو خود کشیدند و با بشیر گفتند: هرگاه دارو بکشی چنین کن.

در بعضی احادیث تجویز آن وارد شده است که غیر عورتین را دیگری بمالد.

و به سند حسن منقول است که از حضرت صادق عليه‌السلام پرسیدند: آیا جایز است که کسی آرد را با روغن زیت مخلوط کند و بعد از نوره بر بدن بمالد برای آن که بوی نوره را ببرد؟ فرمود: باکی نیست.

در حدیث دیگر منقول است: امام موسی کاظم عليه‌السلام چنین می کردند.

و در حدیث دیگر منقول است که از حضرت صادق عليه‌السلام پرسیدند: آرد را بعد از نوره بر بدن می توان مالید؟ فرمود: باکی نیست. راوی گفت: مردم می گویند که اسراف است. حضرت فرمود: در چیزی که اصلاح بدن کند اسراف نیست، من بسیار است که می فرمایم آرد پخته را با روغن زیت مخلوط می کنند و بر بدن می مالم، اسراف در چیزی می باشد که مال را تلف کند و به بدن ضرر برساند.

فصل یازدهم: فضیلت حنا مالیدن بعد از نوره

حسین بن موسی روایت می کند: پدرم حضرت موسی بن جعفر عليهما‌السلام هرگاه اراده حمام می کردند، می فرمودند حمام را بسیار گرم می کردند به مرتبه ای که داخل نمی توانست شد. پس می فرمودند نمدها بر زمین حمام می انداختند و بعد از آن داخل می شدند. روزی از حمام بیرون آمدند، شخصی از آل زبیر به آن حضرت رسید و اثر حنا در دست حضرت دید، گفت: این رنگ چیست که در دست تو است؟ فرمود: رنگ حناست، پدرانم از رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روایت کرده اند: هرکه به حمام رود و دارو بکشد و بعد از دارو حنا از سر تا پا بمالد، او را امان باشد از دیوانگی و خوره و پیسی و آکله تا نوره کشیدن دیگر.

در حدیث معتبر منقول است: حکم بن عتیبه دید حضرت صادق عليه‌السلام حنا برداشتند و بر ناخن های خود گذاشتند. پس فرمود: ای حکم! چه می گویی در این باب؟ گفت: چه توانم گفت در کاری که شما بکنید، اما این کار را پیش ما، جوانان می کنند. حضرت فرمود: ای حکم! ناخن ها بعد از نوره شبیه می شود به ناخن مردگان، ما رنگشان را برمی گردانیم به رنگ حنا.

در حدیث دیگر منقول است: امام محمّد تقی عليه‌السلام از حمام بیرون آمد و از سر تا پای مبارکش مانند گل سرخ شده بود از حنا.

حضرت صادق عليه‌السلام فرمود: حنا مالیدن، بوی بد را می برد و آبرو را زیاد می کند و دهان را خوشبو می کند و فرزندان را نیکو می کند. و هرکه بعد از دارو سر تا پا حنا بمالد، فقر و پریشانی از او برطرف می شود.

فصل دوازدهم: آداب غسل جمعه و سایر اغسال

بدان که غسل های واجب، بنابر مشهور میان علما، شش غسل است: جنابت و حیض و استحاضه و نفاس و مس میت و غسل میت.

مستحبّ است در وقت غسل جنابت این دعا را بخواند: «اَللَّهُمَّ طَهِّرْ قَلْبِی وَزَکِّ عَمَلِی وَتَقَبَّلْ سَعْیی وَاجْعَلْ ما عِنْدَکَ خَیراً لِی، اَللَّهُمَّ اجْعَلْنی مِنَ التَّوّابِینَ وَاجْعَلْنِی مِنَ المُتطَهِّرِینَ». و اگر این دعا را بخواند بهتر است: «اَللَّهُمَّ طَهِّرْ قَلْبِی وَاشْرَحْ صَدْرِی وَاَجْرِ عَلی لِسانِی مَدْحَکَ وَالثَّنآءَ عَلَیکَ، اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ طَهُوراً وَشِفآءً وَنُوراً اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَی ءٍ قَدِیرٌ» و بعضی این دعا را بعد از غسل ذکر کرده اند.

در تفسیر امام حسن عسکری عليه‌السلام مذکور است: هرکه بعد از وضو یا غسل جنابت این دعا بخواند گناهان او بریزد، چنانچه برگ از درختان می ریزد و به هر قطره ای از قطرات وضو و غسل او، حق تعالی ملکی خلق فرماید که تسبیح و تهلیل و تقدیس الهی کند و صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرستد و ثوابش از او باشد و گناهانش آمرزیده شود، دعا این است: «سُبْحانَکَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِکَ، اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلّا اَنْتَ، اَسْتَغْفِرُکَ وَاَتُوبُ اِلَیکَ وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ وَاَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِیکَ وَخَلِیفَتُکَ بَعْدَ نَبِیکَ عَلی خَلْقِکَ وَاَنَّ اَوْلِیآئَهُ خُلَفآؤُکَ وَاَوْصِیآئَهُ اَوْصِیآئُکَ».

اما غسل های سنّت، شصت و دو غسل است، از جمله آن ها غسل جمعه است و بعضی از علماء واجب می دانند و احوط آن است که تا مقدور باشد ترک نکنند.

در احادیث معتبره وارد شده است: غسل جمعه واجب است بر مردان و زنان در سفر و حضر، مگر آن که رخصت داده اند زنان را که ترک کنند در سفر برای کمی آب.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: غسل جمعه پاکیزه کننده و کفاره گناهان است، از جمعه تا جمعه دیگر.

در حدیث دیگر، از آن حضرت منقول است: هرکه غسل جمعه بکند و بگوید: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِله اِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْنِی مِنَ التَّوابِّینَ وَاجْعَلْنِی مِنَ المُتَطَهَّرِینَ»، این غسل و دعا پاک می گرداند او را تا جمعه دیگر. و بهتر آن است که این دعا را بخواند: «اَللَّهُمَّ طَهِّرْنِی وَطَهِّرْ قَلْبِی وَاَنْقِ غُسْلِی وَاَجْرِ عَلی لِسانِی مَدْحَکَ» و باز بگوید: «اَللَّهُمَّ طَهِّرْنِی وَطَهِّرْ قَلْبِی مِنْ کُلِّ آفَةٍ تَمْحَقُ بِها دِینِی وَتُبْطِلُ بِها عَمَلِی».

و در فقه الرضا عليه‌السلام مذکور است: چون از غسل فارغ شوی، بگو: «اَللَّهُمَّ طَهِّرْ قَلْبِی وَاَنْقِ غُسْلِی وَاَجْرِ عَلی لِسانِی ذِکْرَکَ وَذِکْرَ نَبِیکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَاجْعَلْنِی مِنَ التَّوّابِینَ وَالمُتَطَهَّرِینَ». و وقت آن از صبح صادق روز جمعه است تا پیشین. و مشهور آن است: هرچند نزدیک تر است به پیشین، بهتر است و اگر خوف داشته باشد که در روز جمعه آب یافت نشود، در روز پنج شنبه می تواند کرد و اگر فوت شود، بعد از وقت پیشین تا شام روز جمعه می تواند کرد، و نیت قضا در کار نیست، و از صبح روز شنبه تا شام به قصد قضا می تواند کرد.

و در فقه الرضا مذکور است: در روزهای دیگر هفته هم می تواند کرد و ظاهراً کسی از علما قائل نشده است این را.

سنّت است غسل در شب های طاق ماه مبارک رمضان، خصوصاً شب اوّل و شب پانزدهم و شب هفدهم و آن شبی است که مؤمنان و کافران در بدر جمع شدند و در روزش، اعظم فتح های اسلام واقع شد و شب نوزدهم و آن شبی است که تقدیرات سال در آن نوشته می شود بنابر بعضی احادیث. شب بیست و یکم و آن شبی است که اوصیا و انبیا در آن شب شهادت یافتند و حضرت عیسی عليه‌السلام در آن شب به آسمان رفته است و حضرت موسی عليه‌السلام از دنیا رفته و احتمال قوی دارد که شب قدر بوده باشد. و شب بیست و سوم و آن شب قدر است بر احتمال قوی و قول اکثر، و در آن شب دو غسل می کند: یکی مقارن غروب آفتاب و دیگر در آخر شب. در بعضی از روایات وارد شده است: در شب های دهه آخر، هرشب غسل بکند.

سنّت است غسل در شب عید فطر و روزش و روز عید قربان و اظهر آن است که در این دو روز، غسل را تا شب می توان کرد و لکن افضل آن است که پیش از نماز عید واقع سازد، روز هشتم ذی حجه و روز عرفه نزد زوال و شب نیمه رجب.

منقول است از رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : هرکه ماه رجب را دریابد و غسل کند در اوّل ماه و میان ماه و آخر ماه، از گناهان به در آید، مثل روزی که از مادر متولد شده است، و روز مبعث و آن بیست و هفتم رجب است.

و اکثر علما گفته اند، اگر چه حدیثی به خصوص به نظر نرسیده است و شب نیمه شعبان و روز غدیر خم که هیجدهم ذی حجه است و روز مباهله که بیست و چهارم ذی حجه است، و بعضی گفته اند روز بیست و پنجم و روز دحوالارض بنا بر مشهور و آن روز بیست و پنجم ذیقعده است و در غسل این روز نیز حدیثی به نظر نرسیده است و روز نوروز بنابر مذهب بعضی و حدیث مُعلَّی بن خُنیس بر آن دلالت دارد و مشهور آن است که روزی است که آفتاب به برج حمل منتقل می شود و همچنین سنّت است غسل برای احرام حج یا عمره و بعضی واجب می دانند و احوط آن است که ترک نکند، غسل زیارت حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و ائمه معصومین صلوات اللَّه علیهم اجمعین را از نزدیک و دور و غسل استخاره مطلقاً، خصوصاً نمازهای خاص استخاره و برای نمازهای مخصوص که در طلب حاجت وارد شده است و غسل توبه از گناهان.

سنّت است غسل از برای قضای نماز کسوف، هرگاه عمداً ترک کرده باشد و تمام قرص گرفته باشد و بعضی گفته اند: واجب است و احوط آن است که ترک نکند. بعضی گفته اند به واسطه قضا غسل می کند اگر عمداً ترک کرده باشد، اگرچه تمام قرص نگرفته باشد و این قول قوی است. و سنّت است غسل از برای داخل شدن مکه معظمه و از برای داخل شدن خانه کعبه و از برای طواف و از برای داخل شدن حرم مدینه و از برای داخل شدن شهر مدینه مشرفه و از برای داخل شدن حرم مدینه و از برای داخل شدن مسجد رسول و از برای کشتن هَدْی و غسل فرزندی که متولد شود چنانچه گذشت و غسل روز ولادت حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بنابر قول بعضی و آن هفدهم ماه ربیع الاول است و آنچه به نظر رسیده است غسل از برای زیارت در آن روز سنّت است و غسل برای نماز طلب باران، و از برای کشتن چلپاسه و غسل بعد از کشتن است و همچنین هرگاه شخصی برود از برای دیدن کسی که او را دار زده باشند غسل سنّت است بعد از دیدن و بعضی واجب دانسته اند.

و اکثر علما گفته اند: هرگاه سعی بعد از سه روز باشد سنّت است، خواه به حق او را کشته باشند یا به باطل و خواه به طریق شرعی او را کشته باشند یا غیر آن. و بعضی علما گفته اند: سنّت است اعاده غسل، هرگاه به عنوان ناقصی بر وجه ضرورت به عمل آمده باشد مثل جبیره و تقیه.

و همچنین گفته اند: هرگاه جامه ای میان دو کس مشترک باشد و منی در آن بیابد و معلوم نباشد که از کدام یک بوده است، هر دو را غسل کردن سنّت است و برای کفن کردن میت نیز گفته اند: سنّت است و ظاهر آن است که همان غسل مس میت است که سنّت است پیش از کفن کردن به جا آورد و همچنین سنّت است غسل، هرگاه کسی مرده را بعد از غسل دست بمالد.

و بعضی گفته اند که هرگاه شخصی جنب مرده باشد سنّت است که غسل جنابت بدهند او را، پیش از غسل میت، یا بعد از آن.

و از امام جعفر صادق عليه‌السلام منقول است: چون خواهی غسل عید فطر به جا آوری، در زیر سقفی به جا آور و چون خواهی شروع کنی بگو: اَللَّهُمَّ اِیماناًبِکَ وَتَصْدیقاً بِکِتابِکَ وَاتِّباعَ سُنَّةِ نَبِیکَ مُحَمَّدٍ صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، و چون از غسل فارغ شوی بگو: اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ کَفّارَةً لِذُنُوبِی وَطُهْراً لِدَنَسِی، اَللَّهُمَّ أذْهَبْ عَنّی الرِّجْسَ. و بدان که تفاصیل اغسال و احکام آن ها را این رساله گنجایش ندارد، ان شاء اللَّه در کتاب عبادات نوشته خواهد شد واللَّه الموفق.