حلیة المتقین

حلیة المتقین0%

حلیة المتقین نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: اخلاق اسلامی

حلیة المتقین

نویسنده: علامه محمد باقر مجلسی
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 39263
دانلود: 2522

توضیحات:

حلیة المتقین
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 19 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 39263 / دانلود: 2522
اندازه اندازه اندازه
حلیة المتقین

حلیة المتقین

نویسنده:
فارسی

باب هشتم: آداب خواب رفتن و بیدار شدن و بیت الخلاء رفتن

فصل اوّل: اوقات خواب

بدان که خواب کردن بعد از طلوع صبح تا طلوع آفتاب و میان نماز شام و خفتن و بعد از عصر مکروه است. و پیش از ظهر، در وقت گرمی هوا و بعد از نماز ظهر تا عصر، خواب قیلوله است و سنّت است.

از حضرت علی بن الحسین عليهما‌السلام منقول است که به ابی حمزه ثمالی فرمود: خواب مکن پیش از طلوع آفتاب که من از برای تو دوست نمی دارم، زیرا که حق تعالی روزی بندگان را در این وقت قسمت می نماید، و هرکه در این وقت در خواب است از روزی محروم می شود.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مروی است: زمین به سوی خدا ناله و فریاد می کند از سه چیز: از خون حرامی که بر آن ریخته شود، یا غسلی که از زنا کند بر روی آن، یا خواب کردن بر آن پیش از طلوع آفتاب.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: خواب بامداد شوم است و روزی را منع می کند و رنگ را زرد می کند و رو را قبیح و متغّیر می کند و این خواب شومی است. به درستی که حق تعالی روزی را مابین طلوع صبح تا طلوع آفتاب قسمت می نماید، پس زینهار که این خواب را نکنید و فرمود: مرغ بریان و ترنجبین بر بنی اسرائیل در این وقت نازل می شد، هرکه در این وقت در خواب بود بهره او نازل نمی شد.

حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: هرکه در جای نماز خود بنشیند از طلوع صبح تا طلوع آفتاب، خدا او را مستور گرداند از آتش جهنّم.

در حدیث دیگر فرمود: مثل ثواب حج کننده خانه کعبه داشته باشد و گناهانش آمرزیده شود.

اما در چند حدیث تجویز وارد شده است: اگر نماز بکند و قدری تعقیب بخواند و پیش از برآمدن آفتاب بخوابد باکی نیست، چنانچه در حدیث صحیح منقول است که امام رضا عليه‌السلام به شخصی فرمود: فردا بعد از طلوع آفتاب بیا که من بعد از نماز صبح خواب می کنم.

و از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است که به شخصی فرمود: چون نماز صبح کردی و ذکر خدا خواندی، اگر پیش از طلوع آفتاب به خواب روی باکی نیست.

از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: خواب اوّل روز سفاهت است و خواب قیلوله نعمت است و خواب بعد از عصر حماقت است و خواب میان نماز شام و خفتن از روزی محروم می گرداند.

از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: خواب کردن پیش از نماز طلوع آفتاب و پیش از نماز خفتن، پریشانی و فقر می آورد.

در روایت دیگر منقول است: شخصی به خدمت حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عرض کرد که من حافظه قوی داشتم، اکنون فراموشی بر من غالب شده است. فرمود: آیا خواب قیلوله می کردی و الحال ترک کرده ای؟ گفت: بلی. فرمود: باز خواب قیلوله بکن. چنان کرد، حافظه اش برگشت.

در روایت دیگر وارد شده است: قیلوله کنید که شیطان قیلوله نمی کند.

و منقول است: نیکو یاوری است خواب قیلوله بر بیداری و عبادت شب.

فصل دوم: وضو ساختن پیش از خواب

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: هرکه وضو بسازد و به رختخواب برود، برای او حکم مسجد داشته باشد، و اگر در میان رختخواب یادش آید که وضو ندارد، از لحاف تیمم کند، اگر با وضو یا تیمم بخوابد تا به یاد خداست، چنان است که نماز می کند.

از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: نخوابد مسلمانی، در حالی که جنب باشد و نخوابد مگر با وضو و اگر آب نیابد برای غسل و وضو، تیمم کند به خاک، زیرا که روح مؤمن را در وقت خواب به آسمان می برند و حق تعالی او را قبول می نماید و برکت بر او می فرستد، پس اگر اجلش رسیده است او را در گنجینه های رحمت خود می سپارد، اگر نرسیده است با امینان خود از ملائکه به بدن او برمی گرداند.

در حدیث معتبر دیگر منقول است که روزی حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به اصحاب خود فرمود: کدام یک از شما تمام سال روزه می دارید؟ سلمان گفت: من. فرمود: کدام یک از شما شب را احیا می کنید؟ سلمان گفت: من. فرمود: کدام یک از شما هر روز ختم قرآن می کنید؟ سلمان گفت: من. پس عمر به خشم آمد و گفت: این مردی است از فارس، می خواهد بر ما که از قریشیم فخر کند و دروغ می گوید، در اکثر روزها روزه نیست و در اکثر شب خواب است و در اکثر روزش خاموش می باشد.

حضرت فرمود: او مانند و شبیه لقمان حکیم است، از او سؤال کن، تا جوابت بگوید. عمر پرسید، سلمان فرمود: اما روزه سال، من ماهی سه روز روزه می دارم و حق تعالی می فرماید هرکه حسنه ای بکند ده برابر به او ثواب می دهم، این برابر روزه سال می شود با آن که ماه شعبان را روزه می گیرم و با ماه رمضان پیوند می کنم. اما بیداری شب، هرشب با وضو می خوابم و از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنیدم که فرمود: هرکه با وضو بخوابد، چنان است که تمام شب را به عبادت احیا کرده باشد، و اما ختم قرآن در هر سه روز، سه مرتبه «قل هو اللَّه أحد» را می خوانم و از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنیدم که به امیر المؤمنین عليه‌السلام فرمود: یا علی! مَثَل تو در میان امت، مثل «قل هو اللَّه أحد» است، هرکه سوره «قل هو اللَّه أحد» را یک بار بخواند، چنان است که ثلث قرآن را خوانده است و هرکه دو بار بخواند، چنان است که دو ثلث قرآن را خوانده است و هرکه سه بار بخواند، چنان است که قرآن را ختم کرده است، پس هرکه تو را به زبان دوست دارد ثلث ایمان در او کامل شده است و هرکه تو را به زبان و دل دوست دارد و به دست خود تو را یاری کند تمام ایمان در او کامل شده است، یا علی! به حق خداوندی که مرا به راستی فرستاده است سوگند که اگر تو را اهل زمین دوست می داشتند چنانچه اهل آسمان تو را دوست می دارند، خدا هیچ کس را به آتش جهنّم عذاب نمی کرد. پس عمر ساکت شد، که گویا سنگی به دهانش گذاشتند.

فصل سوم: مکان خوابیدن و آداب پیش از خوابیدن

مشهور میان علما آن است که خوابیدن در مساجد مکروه است، و ظاهر احادیث آن است که مکروه نیست، مگر در مسجد الحرام و مسجد رسول و در آن ها نیز تجویز واقع شده است.

در احادیث معتبره بسیار وارد شده است که رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سه کس را لعنت کرد: کسی که تنها چیزی بخورد، و تنها به سفر رود، و تنها در یورد بخوابد. فرمود: اگر کسی تنها بخوابد بیم آن است که دیوانه شود.

از امام موسی کاظم عليه‌السلام منقول است: هرکه در خانه یا بیابانی تنها بخوابد، بگوید: «اَللَّهُمَّ آنِسْ وَحْشَتِی وَاَعِنِّی عَلی وَحْدَتِی».

در حدیث دیگر منقول است: حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نهی فرمود از خوابیدن بر بامی که دیوار نداشته باشد و فرمود: هرکه بر بامی بخوابد که دیوار نداشته باشد، از امان خدا به در می رود.

از احادیث معتبره از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: مکروه است کسی بر بامی تنها بخوابد، یا بر بامی که دیوار نداشته باشد بخوابد و فرمود: مرد و زن هر دو در این حکم مساوی اند. پرسیدند: اگر سه طرف دیوار داشته باشد چون است؟ فرمود: نه، بلکه هر چهار طرف می باید دیوار داشته باشد. در بعضی روایات وارد شده است: حد بلندی دیوار دو ذرع است.

در بعضی از احادیث تجویز یک ذرع و یک شبر هم وارد شده است.

امیر المؤمنین عليه‌السلام نهی فرمود از خوابیدن بر سر راه.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نهی وارد شده است از آن که کسی با دست چرب و آلوده به خوردنی بخوابد، که اگر چنین کند، و شیطان بر او دست یابد، یا دیوانه شود، ملامت نکند مگر خود را. و فرمود: اطفال خود را در وقت خوابیدن دست و دهانش را بشویید که اگر نکنید، شیطان ایشان را می بوید و در خواب می ترسند.

در چندین حدیث از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: هرکه خواهد به جامه خواب داخل شود، کنار جامه خود را بر رختخواب بکشد که اگر جانوری داخل شده باشد بِدَر رَود و به او ضرر نرساند.

از امیرالمؤمنین عليه‌السلام وارد شده است: باید پیش از خواب به بیت الخلاء رود و بعد از آن بخوابد.

فصل چهارم: سایر آداب خوابیدن

سنّت است که بر دست راست، رو به قبله بخوابد و دست راست را زیر صورت بگذارد. و بر دست چپ خوابیدن و بر رو خوابیدن مکروه است، چنانچه از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: خواب بر چهار قسم است: پیغمبران بر پشت می خوابند و دیده های ایشان به خواب نمی رود و منتظر وحی پروردگار خود می باشند، مؤمن بر دست راست می خوابد رو به قبله، پادشاهان و فرزندان ایشان بر دست چپ می خوابند که آنچه خورده اند گوارا شود، شیطان و برادران او و هر دیوانه و مبتلایی بر رو می خوابد.

در حدیث معتبر دیگر فرمود: آدمی بر رو نخوابد، و هرکه را بینید که بر رو خوابیده است او را بیدار کنید و مگذارید بر آن حال؛ و فرمود: هرگاه کسی اراده خواب کند، باید که دست را بر زیر جانب راست صورت بگذارد، به درستی که نمی داند از این خواب بیدار خواهد شد یا نه.

فصل پنجم: آداب و ادعیه ای که پیش از خواب باید خوانده شود

در حدیث صحیح از امام محمد باقر عليه‌السلام منقول است: هرگاه کسی دست را در زیر سر گذاشته بخوابد بگوید: «بِسْمِ اللَّهِ اَللَّهُمَّ اِنِّی اَسْلَمْتُ نَفْسِِی اِلَیکَ وَوَجَّهْتُ وَجْهِی اِلَیکَ وَفَوَّضْتُ اَمْرِی اِلَیکَ وَاَلْجَأْتُ ظَهْرِی اِلَیکَ وَتَوَکَّلْتُ عَلَیکَ رَهْبَةً مِنْکَ وَرَغْبَةً اِلَیکَ لا مَلْجَأَ وَلا مَنْجا مِنْکَ اِلّا اِلَیکَ آمَنْتُ بِکِتابِکَ الَّذِی اَنْزَلْتَ وَبِرَسُولِکَ الَّذِی اَرْسَلْتَ» و بعد ازآن تسبیح حضرت فاطمه عليها‌السلام بخواند.

در حدیث صحیح دیگر فرمود: این دعا را در وقت خواب ترک نکند: «اُعِیذُ نَفْسِی وَذُرِّیتِی وَاَهْلَ بَیتِی وَمالِی بِکَلِماتِ اللَّهِ التّآمّاتِ مِنْ کُلِّ شَیطانٍ وَهامَةٍ وَمِنْ کُلِّ عَینِ لامَةٍ»، که به این دعا تعویذ می فرمود حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم امام حسن و امام حسین عليهما‌السلام را.

در حدیث صحیح از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: سوره توحید و سوره کافرون را پیش از خواب بخوان که سوره کافرون بیزاری از شرک و سوره توحید نسبت پروردگار است.

در حدیث صحیح دیگر فرمود: هرکه بعد از خوابیدن در رختخواب سه مرتبه بگوید: «اَلْحَمْدُ للَّهِ  الَّذِی غ عَلا فَقَهَرَ، اَلحَمْدُ للَّهِ  الَّذِی بَطَنَ فَخَبَرَ، وَالحَمْدُ للَّهِ  الَّذِی مَلَکَ فَقَدَرَ، وَالحَمْدُ للَّهِ  الَّذِی یحْیی المَوْتی وَیمِیتُ الاَحْیآءَ وَهُو عَلی کُلِّ شَی ءٍ قَدِیرٌ»، از گناهان بیرون می آید مانند روزی که از مادر متولد شده بود.

از امام رضا عليه‌السلام منقول است: هرکه آیة الکرسی را در وقت خواب بخواند، از فلج شدن ایمن گردد.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: هرکه سوره یس را پیش از خواب بخواند، حق تعالی هزار ملک به او موکّل گرداند که او را از شر شیاطین و هر بلایی حفظ کنند.

از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: هرکه سوره واقعه را هر شب پیش از خواب بخواند، در قیامت روی او مانند ماه شب چهارده باشد.

در حدیث دیگر فرمود: هرکه سوره هایی را که در اوّلشان «سَبَّحَ للَّهِ » و «وَیسَّبِحُ للَّهِ » است، پیش از خواب بخواند، نمیرد تا به خدمت حضرت صاحب الامر - عجّل اللَّه فرجه الشریف - برسد؛ و اگر بمیرد، در همسایگی حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم جا دهند او را.

در حدیث دیگر فرمود: هرکه هر شب این دعا را بخواند، تا صبح او را عقرب و هیچ گزنده نگزد: «اَعُوذُ بِکَلِماتِ اللَّهِ التّآمّآتِ الَّتِی لا یجاوِزُهُنَّ بَرٌّ وَلا فاجِرٌ مِنْ شَرِّ ما ذَرَاَ وَمِنْ شَرِّ ما بَرَاَ وَمِنْ شَرِّ کُلِّ دآبَّةٍ هُوَ آخِذٌ بِناصِیتِها اِنَّ رَبِّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ».

از جناب امام رضا عليه‌السلام منقول است: هرکه در وقت خواب این آیه را بخواند، خانه بر سرش خراب نشود: ( اِنَّ اللَّهَ یمْسِکُ السَّمواتِ وَالْاَرْضَ اَنْ تَزُولا وَلَئِنْ زالَتا اِنْ اَمْسَکَهُما مِنْ اَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ اِنَّهُ کانَ حَلیماً غَفُوراً ) [فاطر / آیه 41].

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: چون کسی به رختخواب رود، بگوید: «اَللَّهُمَّ اِنِّی احْتَبَسْتُ نَفْسِی فَاحْتَبِسْها فِی مَحَلِّ رِضْوانِکَ وَمَغْفِرَتِکَ وَاِنْ رَدَدْتَها فَارْدُدْها مُؤْمِنَةً عارِفَةً بِحَقِّ اَوْلِیآئِکَ حَتّی تَتَوَفّاها عَلی ذلِکَ».

در حدیث دیگر فرمود: حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در این وقت آیة الکرسی می خواندند و بعد از آن می گفتند: «بِسْمِ اللَّهِ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَکَفَرْتُ بِالطّاغُوتِ، اَللَّهُمَّ احْفَظْنِی فِی مَنامِی وَفِی یقْظَتِی». و بهتر این است که آیة الکرسی را تا «هُمْ فِیها خالِدوُنَ» بخواند.

در حدیث دیگر فرمود: چون به رختخواب رفتی، تسبیح حضرت فاطمه عليها‌السلام را بخوان و آیة الکرسی و سوره ناس و فلق و ده آیه از اوّل و ده آیه از آخر سوره صافات بخواند.

در حدیث صحیح دیگر منقول است که آن حضرت فرمود: این دعا را در وقت خواب بخوان: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، اَعُوذُ بِعَظَمَةِ اللَّهِ، اَعُوذُ بِعِزَّةِ اللَّهِ، وَاَعُوذُ بِقُدْرَةِ اللَّهِ، وَاَعُوذُ بِجَلالِ اللَّهِ، وَاَعُوذُ بِسُلْطانِ اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیئی قَدِیرٌ، وَاَعُوذُ بِعَفْوِ اللَّهِ، وَاَعُوذُ بِغُفْرانِ اللَّهِ، وَاَعُوذُ بِرَحْمَةِ اللَّهِ مِنْ شَرّ السَّأْمَةِ وَاْلهامَةِ، وَمِنْ شَرِّ کُلِّ دآبَّةٍ صَغِیرَةٍ او کَبِیرَةٍ بِلَیلٍ او نَهارٍ وَمِنْ شَرِّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَالْاِنْسِ وَمِنْ شَرِّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ، وَمِنْ شَرِّ الصّواعِقِ وَالبَرْدِ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ وَآلِهِ الطّاهِرِینَ».

در حدیث صحیح دیگر فرمود: هرکه صد نوبت سوره توحید را در وقت خواب بخواند، گناه پنجاه ساله اش آمرزیده شود.

در حدیث دیگر فرمود: هرکه در وقت خواب سه مرتبه آیة الکرسی و یک مرتبه آیه «شَهِدَ اللَّهُ» و آیه سخره و آیه آخر سوره حم سجده را بخواند، حق تعالی دو ملک را موکل او گرداند که شیاطین را از او دور گردانند، و سی ملک را امر فرماید که تحمید و تسبیح و تهلیل و تکبیر خدا بگویند و استغفار کنند تا بیدار شدن او، و ثواب همه از او باشد.

به سند معتبر از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: کسی که اراده خواب داشته باشد، پهلو را بر زمین نگذارد تا این دعا را بخواند: «اُعِیذُ نَفْسِی وَدِینِی وَاَهْلِی وَمالِی وَخَواتِیمَ عَمَلِی وَما رَزَقَنِی رَبِّی وَخَوَّلَنِی بِعِزَّةِ اللَّهِ وَعَظَمَةِ اللَّهِ وَجَبَرُوتِ اللَّهِ وَسُلْطانِ اللَّهِ وَرَحْمَةِ اللَّهِ وَرَأْفَةِ اللَّهِ وَغُفْرانِ اللَّهِ وَقُوَّةِ اللَّهِ وَقُدْرَةِ اللَّهِ وَجَلالِ اللَّهِ، وَبِصُنْعِ اللَّهِ، وَاَرْکانِ اللَّهِ وَبِجَمْعِ اللَّهِ وَبِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَبِقُدْرَةِ اللَّهِ عَلی ما یشآءُ مِنْ شَرِّ السَّأْمَةِ وَالْهامَةِ وَمِنْ شَرِّ الْجِنِّ وَالْاِنْسِ، وَمِنْ شَرِّ ما یدُبُّ فِی الْاَرْضِ وَما یخْرُجُ مِنْها، وَما ینْزِلُ مِنَ السَّمآءِ وَما یعْرُجُ فِیها، وَمِنْ شَرِّ کُلِّ دآبَّةٍ رَبِّی آخِذٌ بِناصِیتِها، اِنَّ رَبِّی عَلی صِراطٍ مَسْتَقِیمٍ، وَهُو عَلی کُلِّ شَی ءٍ قَدِیرٌ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلّا بِاللَّهِ العَلِی العَظِیمِ»، به درستی که این تعویذی است که حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از برای حسنین عليهما‌السلام می خواندند.

و فرمود: چون کسی اراده خواب کند، باید که دست را بر زیر رو بگذارد و بگوید: «بِسْمِ اللَّهِ وَضَعْتُ جَنْبِی للَّهِ  عَلی مِلَّةِ اِبْراهیمَ وَدینِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَوِلایةِ مَنِ افْتَرَضَ اللَّهُ طاعَتَهُ ما شآءَ اللَّهُ کَانَ وَما لَمْ یشَأْ لَمْ یکُنْ». هرکه این دعا بخواند در وقت خواب. محفوظ بماند از دزد و غارت و خانه فرود آمدن، و ملائکه از برای او استغفار کنند.

فرمود: هرکه سوره توحید را در وقت خوابیدن بخواند، حق تعالی پنجاه هزار ملک بر او موکل گرداند که در آن شب او را پاسبانی کنند.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: هرکه پیش از خواب صد مرتبه «لا اِلهَ اِلّا اللَّهُ» بگوید، خدا خانه ای در بهشت از برای او بنا کند. هرکه صد مرتبه استغفار کند، گناهانش بریزد چنانچه برگ از درختان می ریزد.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: هرکه سوره تکاثر را در وقت خواب بخواند، گناهانش آمرزیده شود، او و همسایگانش از بلاها محفوظ مانند؛ و اگر صد بار بخواند گناه پنجاه ساله از آینده عمرش آمرزیده شود.

در حدیث معتبر دیگر فرمود: هرکه در وقت خواب بگوید: «اَللَّهُمَّ اِنِّی اُشْهِدُکَ اَنَّکَ افْتَرَضْتَ عَلَی طاعَةَ عَلِی بْنِ اَبِی طالِبٍ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ وَعَلِی بْنِ الحُسَینِ وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِی وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَمُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَعَلِی بْنِ مُوسی وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِی وَعَلِی بْنِ مُحَمَّدٍ وَالحَسَنِ بْنِ عَلِی وَالحُجَّةِ القآئِمِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیهِ وَعَلَیهِمْ اَجْمَعِینَ» و در آن شب بمیرد، داخل بهشت شود.

در روایت معتبر دیگر فرمود: هرکه در وقت خواب یازده مرتبه سوره "انّا انزلناه" بخواند، حق تعالی یازده ملک بر او موکّل گرداند که او را از شر شیطان حفظ کنند تا صبح.

در حدیث معتبر از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: هرکه در وقت خواب این آیات را بخواند، از دزد ایمن گردد: ( قُلِ ادْعُوا اللَّهَ اَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ اَیاًمَا تَدْعُوا فَلَهُ الْاَسْمآءُ الْحُسْنی وَلْا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَلا تُخافِتْ بِها وَابْتَغِ بَینَ ذلِکَ سَبِیلاً، وَقُلِ الْحَمْدُ للَّهِ  الَّذِی لَمْ یتَّخِذْ وَلَدَاً وَلَمْ یکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَلَمْ یکُنْ لَهُ وَلِی مِنَ الذُّلِّ وَکَبِّرْهُ تَکبِیراً ) [اسراء / آیه 111 - 110].

در حدیث معتبر از حضرت علی بن الحسین عليهما‌السلام منقول است: هرکه در وقت خواب این دعا را بخواند فقر و پریشانی از او برطرف شود و هیچ گزنده ای به او ضرر نرساند: «اَللَّهُمَّ اَنْتَ الاَوَّلُ فَلا شَی ءَ قَبْلَکَ وَاَنْتَ الظّاهِرُ فَلا شَی ءَ فَوْقَکَ وَاَنْتَ الْباطِنُ فَلا شَی ءَ دُونَکَ وَاَنْتَ الْآخَرُ فَلا شَی ءَ بَعْدَکَ، اَللَّهُمَّ رَبَّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَرَبَّ الاَرَضِینَ السَّبْعِ وَرَبَّ التَّوْریةِ وَالاِنْجِیلِ وَالزَّبُورِ وَالْقُرآنِ الحَکِیمِ، اَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ کُلِّ دآبَّةٍ اَنْتَ آخِذٌ بِناصِیتِها اِنَّکَ عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ».

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: هرکه در وقت رفتن به رختخواب، سوره مُلک را بخواند، پس چهار مرتبه «اَللَّهُمَّ رَبَّ الحِلِّ وَالحَرامِ بَلِّغْ رُوحَ مُحَمَّدٍ عَنِّی تَحِیةً وَسَلاماً» بگوید، حق تعالی دو ملک را موکل گرداند، که به نزد حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روند، بگویند که فلان شخص تو را سلام می رساند، پس حضرت فرماید: بر او باد سلام و رحمت و برکات الهی.

فصل ششم: ترسیدن درخواب و دفع آن و خواب پریشان دیدن و احتلام

از امام جعفر صادق عليه‌السلام منقول است: هرکه در خواب ترسد، پیش از خواب ده مرتبه بگوید: «لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ یحْیی وَیمِیتُ وَیمِیتُ وَیحْیی وَهُوَ حَی لا یمُوتُ، پس تسبیح حضرت فاطمه عليها‌السلام بخواند.

در طبّ الأئمّة عليهم‌السلام زیاد آمده است که آیة الکرسی و «قل هو اللَّه احد» نیز بخواند.

از امیرالمؤمنین عليه‌السلام منقول است: چون در خواب ترسد، یا از دردی، بی خوابی بر او مستولی شود، این آیه را بخواند: ( فَضَرَبْنا عَلی آذانِهِمْ فِی الْکَهْفِ سِنِینَ عَدَداً ثُمَّ بَعَثْناهُمْ لِنَعْلَمَ اَی الحِزْبَینِ اَحْصی لِما لَبِثُوآ اَمَداً ) [کهف / آیه 12 - 11]، و اگر طفلی بسیار گریه کند، این آیه را بر او بخوانند.

در حدیث صحیح از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: هرکه در خواب ترسد، وقت خوابیدن، سوره ناس و فلق و آیة الکرسی بخواند.

در روایت دیگر منقول است: برای ترسیدن شب ده مرتبه این دعا را بخواند: ( اَعُوذُ بِکَلِماتِ اللَّهِ مِنْ غَضَبِهِ وَمِنْ عِقابِهِ وَمِنْ شَرِّ عِبادِهِ وَمِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطِینَ وَاَنْ یحْضُرُونَ ) ، و آیة الکرسی بخواند و بگوید: ( اِذْ یغَشّیکُمُ النُّعاسُ اَمَنَةً مِنْهُ، وَجَعَلْنا نَوْمَکُمْ سُباتاً ) [انفال / آیه 11؛ نبأ / آیه 9].

در حدیث معتبر منقول است: شهاب بن عبد ربّه، به خدمت حضرت صادق عليه‌السلام عرض کرد: زنی در خواب من می آید و مرا می ترساند. فرمود: با خود تسبیحی بردار و در رختخواب تسبیحات حضرت فاطمه عليها‌السلام (سی و چهار مرتبه اللَّه اکبر، سی و سه مرتبه سبحان اللَّه، و سی و سه مرتبه الحمد للَّه) بگو، و ده مرتبه بگو: «لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ المُلْکُ وَلَهُ الحَمْدُ، یحْیی وَیمِیتُ، وَیمِیتُ وَیحْیی، بِیدِهِ الخَیرُ، وَلَهُ اخْتِلافُ اللَّیلِ وَالنَّهارِ وَهُو عَلی کُلِّ شَی ءٍ قَدِیرٌ» و ظاهراً در تسبیحات حضرت فاطمه عليها‌السلام در وقت خواب، مخیر است میان آن که سبحان اللَّهِ را پیش از الحمد للَّه بگوید، یا بعد از آن.

در حدیث صحیح از آن حضرت منقول است: هرکه ترسد که محتلم شود، چون به رختخواب رود این دعا بخواند: اَللَّهُمَّ اِنِّی اَعُوذُبِکَ مِنَ اْلاِحْتِلامِ وَمِنْ سُوءِ اْلاَحْلامِ وَمِنْ اَنْ یتَلاعَبَ بِی الشَّیطانُ فِی الْیقْظَةِ وَالْمَنامِ.

در حدیث حسن از امام جعفر صادق عليه‌السلام منقول است: اگر کسی خواب پریشان ببیند، از آن پهلو که خوابیده است به پهلوی دیگر بگردد و بگوید: ( اِنَّمَا النَّجْوی مِنَ الشَّیطانِ لِیحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیسَ بِضارِّهِمْ شَیئاً اِلّا بِاِذْنِ اللَّه ) [مجادله / آیه 10] پس بگوید: «عُذْتُ بِما عاذَتْ بِهِ مَلآئِکَةُ اللَّهِ الْمُقَرَّبُونَ وَاَنْبِیآئُهُ المُرْسَلوُنَ وَعِبادُهُ الصّالِحُونَ وَمِنْ شَرِّ ما رَاَیتُ وَمِنْ شَرِّ الشَّیطانِ الرَّجِیمِ».

در روایت معتبر دیگر از آن حضرت منقول است: چون خواب پریشان ببیند و بیدار شود، بگوید: «اَعُوذُ بِما عاذَتْ بِهِ مَلآئِکَةُ اللَّهِ الْمُقَرَّبُونَ وَاَنْبِیآءُ اللَّهِ الْمُرْسَلُونَ وَعِبادُ اللَّهِ الصَّالِحُونَ وَالْأَئِمَّةُ الرّاشِدُونَ الْمَهْدِیونَ مِنْ شَرِّ ما رَاَیتُ مِنْ رُؤْیای اَنْ تَضُرَّنِی وَمِنَ الشَّیطانِ الرَّجِیمِ»، پس به سوی جانب چپ خود سه نوبت آب دهان بیندازد.

در روایت دیگر وارد شده است: شخصی به آن حضرت شکایت کرد دختری دارم، در شب و روز بسیار می ترسد. فرمود: فصدش بکن.

در روایت دیگر منقول است: شخصی شکایت کرد دخترم در خواب بسیار می ترسد، گاهی بسیار حالش صعب می شود، اعضایش سست و بی حس می شود و می گویند از تصرف جن است. فرمود: فصدش بکن و آب شربت را با عسل بپز و سه روز بده بخورد. چنین کرد شفا یافت.

در حدیث دیگر منقول است: شخصی به حضرت صادق عليه‌السلام شکایت کرد، که زنی در خواب من می آید و مرا می ترساند، حضرت فرمود: مگر زکوة نمی دهی؟ گفت: می دهم. فرمود: به مستحق نمی دهی. بعد از آن زکوة را به خدمت حضرت می فرستاد و آن حال از او برطرف شد.

فصل هفتم: دعاها برای دفع بیداری و بیدار شدن در آخر شب

در حدیث معتبر از امام جعفر صادق عليه‌السلام منقول است: هرکه در وقت خوابیدن این آیه را بخواند: ( قُلْ اِنَّما اَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یوحی اِلَی اَنَّما اِلهُکُمْ اِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یرْجُوا لِقآءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَلا یشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ اَحَداً ) [کهف / آیه 110] هر وقت از شب که خواهد بیدار شود.

در روایت دیگر از آن حضرت منقول است: حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: هرکه خواهد در آخر شب برخیزد، چون به رختخواب رود، بگوید: «اَللَّهُمَّ لا تُؤْمِنِّی مَکْرَکَ وَلا تَنْسِنِی ذِکْرَکَ، وَلا تَجْعَلْنِی مِنَ الغافِلِینَ اَقُوَمُ ساعَةَ کَذا وَکَذا». یعنی در فلان ساعت برخیزم، چون این دعا بخواند، حق تعالی ملکی را موکل سازد، که او را در آن ساعت بیدار کند.

در حدیث معتبر از امام موسی کاظم عليه‌السلام منقول است: هرکه خواهد در شب بیدار شود، در وقت خواب رفتن بگوید: «اَللَّهُمَّ لا تَنْسِنِی ذِکْرَکَ وَلا تُؤمِنِّی مَکْرَکَ وَلا تَجْعَلْنِی مِنَ الْغافِلِینَ، وَاَنْبِهْنِی لِاَحَبَّ السَّاعاتِ اِلَیکَ اَدْعُوکَ فیها فَتَسْتَجِیبَ لِی، وَاَسْاَلُکَ فَتُعْطِینِی، وَاَسْتَغْفِرُکَ فَتَغْفِرَ لِی، اِنَّهُ لا یغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلّا اَنْتَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ»، که چون این دعا بخواند حق تعالی دو ملک بفرستد که او را بیدار کنند، اگر بیدار نشود امر کند آن دو ملک را که از برای او استغفار کنند، اگر در آن شب بمیرد، شهید مرده باشد و اگر بیدار شود، هر حاجتی که بطلبد خدا به او عطا فرماید.

در حدیث معتبر از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: هرکه عزم کند در ساعتی از ساعات شب برای عبادت برخیزد و خدا داند که در آن اراده او صادق است، البته دو ملک را بفرستد که در آن ساعت او را حرکت دهند تا بیدار شود.

در حدیث معتبر از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: کسی که بی خوابی او را عارض شود و خوابش نبرد، این دعا بخواند: «سُبْحانَ اللَّهِ ذِی الشَّأْنِ دآئِمُ السُّلْطانِ کُلُّ یوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ».

در روایت معتبر دیگر منقول است: حضرت فاطمه عليها‌السلام شکایت فرمود به رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از بی خوابی، فرمود: این دعا بخوان: «یا مُشْبِعَ الْبُطُونِ الْجَایعَةِ وَیاکاسِی الْجُیوبِ الْعارِیةِ وَیا مُسَکِّنَ العُروُقِ الضّارِبَةِ وَیامُنَوِّمَ العُیونِ السّاهِرَةِ سَکِّنْ عُروُقِی الضّارِبَةِ، وَائْذَنْ لِعَینِی نَوْماًعاجِلاً».

فصل هشتم: نماز و دعا برای خواب نیک دیدن و آداب بیدار شدن

از امام جعفر صادق عليه‌السلام منقول است: هرکه خواهد حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را در خواب ببیند، بعد از نماز خفتن غسل نیکویی به عمل آورد، چهار رکعت نماز بگذارد و در هر رکعتی بعد از حمد، صد مرتبه آیة الکرسی بخواند، بعد از نماز، هزار مرتبه صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرستد، بر جامه پاکیزه بخوابد که بر روی آن جامه با حلال و حرام جماع نکرده باشد، دست راست را در زیر جانب راست رو بگذارد و صد مرتبه بگوید: «سُبْحانَ اللَّهِ وَالحَمْدُ للَّهِ  وَلا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ اَکْبَرُ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلّا بِاللَّهِ»؛ پس صد مرتبه بگوید «ما شآءَ اللَّهُ»، چون چنین کند حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را در خواب ببیند.

در روایت دیگر منقول است: اگر بخواهد امیر المؤمنین عليه‌السلام را در خواب ببیند، این دعا بخواند: «اَللَّهُمَّ اِنِّی اَسْئَلُکَ یا مَنْ لَهُ لُطْفٌ خَفِی، وَاَیادِیهِ باسِطَةٌ لاتُقْبَضْ، اَسْئَلُکَ بِلُطْفِکَ الخَفِی ما لَطُفْتَ بِهِ لِعَبْدٍ اِلّا کَفی اَنْ تُرِینِی مَوْلای اَمِیرَ المُؤْمِنِینَ عَلِی بْنَ اَبِی طالِبٍ فِی مَنامِی».

در روایت دیگر منقول است: اگر کسی خواهد یکی از مردگان را به خواب ببیند، با وضو برجانب راست بخوابد، تسبیح حضرت فاطمه عليها‌السلام را بخواند، پس بگوید: «اَللَّهُمَّ اَنْتَ الْحَی الَّذِی لایوصَفُ، وَالْاِیمانُ یعْرَفُ مِنْهُ، مِنْکَ بَدَاَتِ الْاَشْیآءُ وَاِلَیکَ تَعُودُ، فَما اَقْبَلَ مِنْها کُنْتُ مَلْجَأَهُ وَمَنْجاهُ ما اَدْبَرَ مِنْها لَمْ یکُنْ لَهُ مَلْجَأُ، وَلا مَنْجا مِنْکَ اِلّا اِلیکَ، فَاَسْألُکَ بِلا اِلهَ اِلّا اَنْتَ، وَاَسْألُکَ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم، وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ حَبیبِکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ سَیدِ النَّبِیینَ، وَبَحَقِّ عَلی خَیرِالْوَصِیینَ، وَبِحَقِّ فاطِمَةَ سَیدَةِ نِساءِ العالَمِینَ، وَبِحَقِّ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ الَّذَینَ جَعَلْتَهُما سَیدی شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ عليهم‌السلام اَجْمَعینَ اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُرِینی مَیتِی فِی الحالِ الّتِی هُو فِیها».

و منقول است: چون حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به رختخواب می رفتند، می فرمودند: «بِاسْمِکَ اَللَّهُمَّ أحْیا، و باسْمِکَ اَمُوتُ»، و چون بیدار می شدند، می فرمودند: «اَلْحَمْدُ للَّهِ  اَلَّذی اَحْیانِی بَعْدَ ما اَمَاتَنی وَاِلَیهِ النُّشُورُ».

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: چون کسی از خواب برمی خیزد، بگوید: «سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ النَّبِیینَ وَآلِهِ الْمُرْسَلینَ، وَربِّ الْمُستَضْعَفینَ، وَالْحَمْدُ لِلَّه الَّذِی یحْیی الْمَوْتی وَهُو عَلی کُلِّ شَیی ءٍ قَدیرٌ» و چون این آیه را بگوید، حق تعالی می فرماید که راست گفت بنده من و شکر کرد مرا.

در حدیث دیگر منقول است: چون آن حضرت در آخر شب برمی خاستند، به صدای بلند می گفتند: اَعنِی عَلی هَوْلِ الْمَطْلَعِ، وَوَسِّعْ عَلَی الْمَضْجَعَ، و ارْزُقْنِی خَیرَما قَبْلَ الْمَوْتِ، و ارْزُقنی خَیرَ ما بَعْدَ الْمَوُتِ.

در حدیث دیگر منقول است که چون از خواب بیدار شود، بگوید: سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ، سَبَقَتْ رَحْمَتُکَ غَضَبَکَ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، ظَلَمْتُ نَفْسی فَاغْفِرْلی وَارْحَمْنِی، اِنَّکَ اَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ الْغَفُورُ».

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: هرکه هر وقت از پهلو به پهلوی دیگر بگردد، بگوید: «اَلْحَمْدُ للَّهِ  وَاللَّهُ اَکْبَرُ».

از امام علی نقی عليه‌السلام منقول است: چون در میان شب بیدار شود، و از پهلو به پهلوی دیگر بگردد، بگوید: لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ الْحَی الْقَیومُ وَهُوَ عَلی کُلِّ شَیی ءٍ قَدیرٌ، سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَالِهِ الْمُرْسَلِینَ، وَسُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَما فیهِنَّ، وَرَبِّ الْاَرَضِینَ السَّبْعِ وَما فیهِنَّ، وَرَبِّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ، وَسَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلینَ، وَالْحَمْدُ للَّهِ  رَبِّ الْعالَمِینَ.

در روایت دیگر وارد شده است که چون از خواب برخیزد، بگوید: «اَلْحَمْدُ للَّهِ  الَّذِی رَدَّ عَلی رُوحِی لِاَحْمَدَهُ وَاَعْبُدَهُ». و دعای نظر کردن در عقیق، در آداب انگشتر به دست کردن گذشت، و سایر دعاهای این باب، چون از مقدمات نماز شب است، ان شاء اللَّه در کتاب عبادات بیان خواهد شد با سایر دعاهای وقت خواب، و این رساله، گنجایش زیاده از این را نداشت.

فصل نهم: خواب راست و دروغ و سبب آن و تعبیر خواب

قسمت اول

در حدیث معتبر منقول است: از امام جعفر صادق عليه‌السلام پرسیدند که چه سبب دارد مؤمن گاهی خواب می بیند و اثر از آن ظاهر نمی شود؟ فرمود: چون مؤمن به خواب می رود، روحش به جانب آسمان حرکت می کند، پس آنچه روح مؤمن در ملکوت آسمان می بیند، در محل تقدیر و تدبیر آن حق و اثرش ظاهر می شود، آنچه در زمین و هوا می بیند، خواب پریشان است. راوی پرسید که آیا روحش هم به آسمان می رود و هیچ در بدن نمی ماند؟ فرمود: اگر چنین باشد، خواهد مرد، بلکه از بابت آفتاب است که در آسمان است و روشنی و شعاعش در زمین است، همچنین روح، اصلش در بدن است و پرتوی از او به آسمان حرکت می کند.

در روایت دیگر از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: هر مؤمنی که به خواب می رود، روح او را به نزد عرش پروردگار او می برند، پس آنچه در آنجا ببیند، حق است، آنچه در وقت برگردانیدن در هوا می بیند، خواب پریشان است. بر این مضمون احادیث بسیار است.

در حدیث معتبر از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: شیطانی هست که او را «هزع» می گویند، در هر شب از مشرق تا مغرب را پر می کند از بدن خود و به خواب مردم می آید، و به این سبب خواب پریشان می بینند.

در روایت دیگر مروی است: دو نصرانی نزد ابی بکر آمدند، از او مسئله ای چند سؤال کردند، او عاجز شد. پس امیر المؤمنین عليه‌السلام ایشان را جواب گفت.

از جمله آن ها، آن بود که پرسیدند که خواب راست و دروغ چه سبب دارد؟ فرمود: حق تعالی روح را خلق کرده است و برای آن، سلطانی مقرر ساخته است و سلطان او نفس است، چون آدمی به خواب می رود، روح بیرون می رود و سلطانش در بدن می ماند، پس روح می گذرد به گروهی چند از ملائکه و گروهی چند از جن، پس هرچه خواب راست است از ملائکه است، هرچه خواب دروغ است از جن است.

در روایت دیگر منقول است: خواب های مؤمن صحیح می باشد، زیرا که نفسش پاکیزه و یقینش درست است، و چون روحش به در می رود، با ملائکه ملاقات می کند، پس خواب او به منزله وحی است.

در حدیث دیگر منقول است: وحی بعد از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قطع شد، اما خواب های بشارت دهنده هست.

در حدیث دیگر وارد است: خواب های راست، یک جزو از هفتاد جزو است از پیغمبری.

در حدیث حسن از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: رأی مؤمن و خواب او، در آخر الزمان بر هفتاد جزء از اجزای پیغمبری است.

در حدیث صحیح از امام رضا عليه‌السلام منقول است: چون صبح می شد، حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم با اصحاب خود می گفت که آیا کسی خواب بشارت دهنده ای دیده است؟

در حدیث معتبر دیگر از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: شخصی از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سؤال کرد از تفسیر این آیه کریمه: ( اَلّذِینَ آمَنوُا وَکانُوا یتَّقُونَ لَهُمُ الْبُشْری فِی الْحَیوةِ الدُّنْیا و فِی الاخِرَةِ ) [یونس / آیه 64 - 63]؛ آن کسانی که ایمان آوردند و پرهیزکار بودند، ایشان را بشارت هست در زندگانی دنیا و در آخرت. حضرت فرمود: بشارت زندگانی دنیا خواب های نیکوست که مؤمن در دنیا می بیند و به آن بشارت می یابد و شاد می شود.

در حدیث حسن از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: خواب بر سه قسم است: اوّل بشارت خدا از برای مؤمن، دوم ترسانیدن شیطان، سوم خواب های پریشان.

در حدیث معتبر دیگر فرمود: خواب های دروغ که اثرش ظاهر نمی شود، آن خواب هایی است که در اوّل شب دیده می شود که وقت سلطنت و استیلای شیاطین متمرّد است، و آن ها خیالی چند است که نزد او صورت می دهند شیاطین، و اصلی ندارد. و اما خواب های راست، آن خوابی چند است که در ثلث آخر شب دیده می شود، که آن وقت نزول ملائکه است وقت سحر، و آن خواب راست می باشد و تخلف نمی کند، مگر آن که جنب خوابیده باشد، یا بی وضو، یا آنچه سزاوار است از ذکر و یاد خدا، به جا نیاورده باشد پیش از خواب، که اگر با این حالات خوابیده باشد، خوابش یا به عمل نمی آید، یا دیر به عمل می آید.

از حضرت علی بن موسی الرضا عليه‌السلام منقول است که رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: هرکه مرا در خواب ببیند چنان است که مرا دیده است در بیداری، زیرا که شیطان متمثل نمی تواند شد به صورت من و نه به صورت یکی از شیعیان خالص ایشان؛ و به درستی که خواب های راست، یک جزء از هفتاد جزء از پیغمبری است.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: در آخرالزمان خواب مؤمن دروغ نمی شود، و هرکه راستگوتر است، خوابش درست تر است. و تحقیق این مقام، آن است که چون حق سبحانه و تعالی روح مؤمن را از عالم قدس خلق کرده است و او را ارتباطی به ارواح انبیاء و اوصیا داده است و در عالم ارواح با ایشان محشور بوده است، چنانچه در احادیث بسیار وارد شده است که ارواح، لشکرهای مجتمع بودند فوج فوج در عالم ارواح، پس ارواحی که در آن عالم آشنای یکدیگر بودند، در عالم بدن هم آشنا می شوند و آنچه در آن عالم جدایی و نفرت داشتند در این عالم نیز یکدیگر را نمی شناسند و از یکدیگر نفرت می نمایند، و چون به حسب مصالح غیر متناهیه آن ارواح مقدسه را در زندان بدن های کثیف ظلمانی محبوس گردانیده اند و به انواع تعلقات جسمانی و شهوات نفسانی و خیالات شیطانی مبتلا ساخته اند، به این سبب او را از عالم قدس، دوری و غفلتی رو داده.

اما اشخاص را در این باب اختلاف بسیار است، جمعی که مقربان درگاه الهی اند، ارواح ایشان به ملاء اعلی در آویخته و این تعلقات جسمانی ایشان را از آن عالم دور نینداخته است، بلکه به بدن با مردم محشورند و ارواح ایشان پیوسته با قدسیان ملأ اعلی مشغول مکالمه و محادثه اند، و پیوسته روح القدس با ایشان مشغول راز و نیاز است و افاضات ربّانی علی الدوام بر ارواح ایشان فایض است.

و جمعی هستند از اشقیا، که بالکل آن عالم را فراموش کرده اند، به غیر این نشأه فانیه و لذات دَنیه، چیزی به خاطر نمی گذرانند، حتی جمعی از ایشان از کثرت شقاوت و ضلالت، نشأه دیگر غیر این نشأه را باور نمی کنند و پیغمبران را در امر معاد تکذیب می نمایند، ایشان را مهر بر دیده و گوش و دل ایشان زده اند و راه های خیر و سعادت را بر ایشان بسته اند،

و جمعی دیگر هستند که با وجود تشبث به این علایق دنیه، دست از تحصیل مراتب علّیه برنداشتند و در مقام نفس لوّامه خود را داشته اند، گاهی گوش و دل به شیطان می دهند و گاهی از ملک نصیحت می شنوند، زمانی با واعظان و راهنمایان بشر محشورند و زمانی با شیاطین انس مشغول فسق و فجورند، گاه به لوث گناه، خود را می آلایند و گاه به آب تضرع و توبه، خود را تطهیر می نمایند، و این جماعت چون روح ایشان را به اعتبار اَشغال و تعلّقات و خطا و سیئات، بُعدی عظیم از جناب قاضی الحاجات و انبیا و ائمه و ملائکه سموات بهم رسیده، در وقت خواب که نفس را اَشغال بدنی فی الجمله، فراغی حاصل شد و خیالات فاسده که از راه روزنه های مشاعر بدنی بر او داخل می شد مسدود گردید، فی الجمله او را آشنایان قدیم به یاد می آید و با دوستان روحانی طرح اختلاف می اندازد و به آسمان صورت و معنی عروج می نماید و با روحانیان و قدسیان همزبان می گردد، اما چون در اوّل شب پاره ای از صور خیالات بیداری در ضمیرش حاضر است، هنوز در هوای تعلقات خود پرواز می کند و ربطش به آن عالم ناقص است، پس به این علت، شیاطین بر او مستولی می شوند و خیالات و علایق باطله او را به صورت های گوناگون در نظر او می آورند و هرچه از اوّل شب دورتر می شود و نقش خیالات بیداری بیشتر محو می شود، پرواز او به عالم بالا رساتر می شود، تا آن که چون وقت سحر می شود، از ما بین آسمان و زمین و هواها و خواهش ها و زینت های رنگین به در رفته و به زیر عرش الهی به صحبت مقربان فایق گردیده، استیلای شیاطین ضعیف می شود و لطف ربّانی، ملائکه آسمانی را برای تنبیه غافلان و بیدار کردن خواب غفلت ربودگان و دور کردن عساکر شیاطین و جنیان فرو می فرستد، لهذا در آن وقت خواب های رحمانی و افاضات سبحانی بر ارواح مؤمنان فایض می شود و ایشان را برای نماز و تضرّع و زاری و توبه و پشیمانی آنچه در روز به غفلت کرده اند، بیدار می کنند و به این سبب، نماز شب را در آن وقت مقرر ساخته اند.

و آیه کریمه: ( اِنَّ ناشِئَةَ اللَّیلِ هِی اَشَدُّ وَطْأً وَاَقْوَمُ قِیلاً ) [مزمّل / آیه 6] در شأنش فرستاده اند، حاصل مضمونش آن است: عبادتی که در شب انجام می شود، موافقت دل با زبان در آن بیشتر است و گفتار در آن درست تر است. پس زهی سعادتمندی که قدر آن وقت را بداند و اندازه آن نعمت های بی اندازه را بشناسد و ملائکه روحانی را بر دفع وساوس شیطانی یار

قسمت دوم

و یاور خود گرداند و روح مقدس خود را از آلودگی تعلقات دَنیه پاک گردانیده، به ساحت پروردگار خود رساند، و در آن وقت مبارک که هنگام راز و نیاز مقربان است با خداوند بی نیاز، خود را هم آواز ایشان گرداند و قدری قدر خود را بداند و اندکی اصل خود را به یاد آورد و آن جوهر قدس را به بهای کم نفروشند و آن طایر عرشی را در قفس علایق محبوس نگرداند، «وَفَقَّنَا اللَّهُ تَعالی وَسائِرَ الْمُؤْمِنِینَ لِسُلُوکِ مَسالِک الْمُقَرَّبِینَ وَلِتَنْبِیهِ نَوْمِ الْغافِلِینَ؛ خداوند تبارک و تعالی ما و همه مؤمنان را در پیمودن را مقربان و بیداری از خواب غفلت موفق بدارد».

بدان که چون این پرده های رنگارنگ تعلق های جسمانی و شیشه های الوان و زینت های دنیوی در وقت خواب در پیش دیده دل آویخته است، و با وجود عروج به مراتب عِلِّیه، باز بصیرتش با این خیالات آمیخته است لهذا در خواب، چیزها به صورت های دیگر دیده می شود و هر چیزی را به اعتبار مناسبات، شکل ها و صورت ها هست که در کلام الهی و سخنان انبیا و اوصیا برای عقل های ضعیف و بصیرت های مؤف محبوسان سرای غرور، به آن ها مثل زده اند، چون ایشان خود را از معقولات معزول ساخته اند، مدار ایشان بر محسوسات است، لهذا معقولات را در جامه محسوسات به ایشان می نمایند، چنانچه فرموده اند: دنیا مانند مار است که خط و خال نیکو دارد و طفل نادان به آن فریفته می شود و در میانش زهر کشنده است، چنانچه علم، که باعث حیات دل هاست تشبیه کرده اند به آب که باعث حیات بدن هاست، و چنانچه سبزی زمین به آب است سر سبزی دل ها به علم است، و چنانچه علم را بار دیگر به نور آفتاب و چراغ تشبیه کرده اند، زیرا نور، تاریکی های ظاهر را برطرف می کند و علم، ظلمت های شکوک و شبهات و حیرت های جهالات و ضلالات را زایل می کند. کلام حق تعالی و انبیا و اوصیا به این امثال مشحون است و سرّش همان است که مذکور شد، لهذا در عالم خواب نیز به اعتبار ضعف بصیرت ایشان، هر چیز به صورت، نموده می شود، به این سبب خواب محتاج به تعبیر می باشد و کار تعبیر کننده آن است که از آن صورت ها به ذی صورت منتقل می شود؛ چنانچه کسی در خواب می بیند که در میان فضله افتاده است یا دستش به فضله آلوده شده است، معبر می داند که این صورت دنیاست که در پیش مردم آگاه از فضله و جیفه، گندیده تر است، می داند که مالی به دست او می آید یا می بیند که ماری متوجه او شد، مالی رو به او می کند؛ یا می بیند که در میان آب است، علمی او را رو می دهد و این علمی است عظیم و مخصوص انبیا و اوصیا است؛ و معجزه حضرت یوسف عليه‌السلام تعبیر خواب بود.

تحقیق این مقام محتاج بسطی هست که این رساله گنجایش این ندارد، ان شاء اللَّه در کتب دیگر که در خاطر است، اگر خدا خواهد بر وجه کامل مذکور شود.

در حدیث صحیح از حضرت امام رضا عليه‌السلام منقول است که فرمود: بسیار است که خوابی می بینم و تعبیر خواب برای خود می کنم، و خواب به همان نحو که تعبیر می کنم واقع می شود.

در حدیث معتبر دیگر فرمود: زنی در زمان حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شوهرش در سفر بود، خواب دید که ستون خانه اش شکست، به حضرت عرض کرد. حضرت فرمود: شوهرت می آید به سلامت. پس چنان شد. بار دیگر شوهرش به سفر رفت و او چون خوابی دید، حضرت چنین تعبیر فرمود، و شوهرش آمد، باز مرتبه دیگر شوهرش به سفر رفت او چنین خوابی دید، به مرد شومی برخورد و این خواب را نقل کرد، و او گفت که شوهرت می میرد، چنان شد. این خبر به آن حضرت رسید، فرمود: چرا تعبیر خواب برای او نکرد؟

از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمود: خواب مؤمن در میان زمین و آسمان بر بالای سرش پرواز می کند، تا آن که خود آن را برای خود تعبیر کند یا دیگری برای او تعبیر کند، پس به آن نحو که تعبیر کردند واقع می شود. پس خواب خود را نقل مکنید مگر برای شخصی که عاقل باشد.

در حدیث معتبر دیگر از آن حضرت منقول است: خواب را نقل نمی باید کرد مگر برای مؤمنی که خالی باشد از حسد و عداوت و طغیان.

در حدیث حسن منقول است: شخصی به خدمت حضرت صادق عليه‌السلام آمد، گفت: خواب دیدم که آفتاب بر سرم تابیده بود نه بر بدنم. حضرت فرمود: نور ساطعی و دین شاملی به تو خواهد رسید؛ اگر همه تو را فرا می گرفت در دین حق غوطه می خوردی. آن شخص گفت که دیگران به پادشاهی تأویل می کنند. حضرت فرمود: کدام یک از پدران تو پادشاه بودند که تو این خیال می کنی؟! و کدام پادشاهی بهتر است از دین حق که به آن امید بهشت به هم می رسانی؟!

در روایت معتبر دیگر منقول است: محمّد بن مسلم به خدمت آن حضرت عرض کرد: خواب دیدم که داخل خانه ای شدم، زنم آمد و گردکان بسیاری شکست و بر سر من ریخت. حضرت فرمود: متعه خواهی کرد، زنت مطلع خواهد شد و رخت های نو که پوشیده باشی بر بدنت پاره پاره خواهد کرد، زیرا که پوست گردکان به منزله جامه است. محمّد بن مسلم گفت که چون صبح جمعه شد رخت های نو که در عیدها می پوشیدم در بر کردم، بر در خانه نشستم دختری گذشت، او را طلبیدم و به خانه بردم و متعه کردم، زنم مطلع شد، آمد بر سر ما و آن دختر گریخت و من در خانه ماندم، رخت های نوام را پاره پاره کرد.

منقول است: شخص دیگر به امام جعفر صادق عليه‌السلام عرض کرد که خوابی دیدم و بسیار می ترسم، دامادی داشتم که مرده است، خواب دیدم که دست در گردن من کرد و می ترسم بمیرم. حضرت فرمود: انتظار مرگ بکش هر صبح و شام و از مرگ گریزان مباش، اما معانقه مردگان با زندگان، علامت طول عمر است، بگو که داماد تو چه نام داشت؟ گفت: حسین. فرمود: زیارت امام حسین عليه‌السلام تو را نصیب خواهد شد، زیرا که هرکه معانقه با هم نام آن حضرت در خواب می کند توفیق زیارت آن حضرت می یابد.

در حدیث صحیح از آن حضرت منقول است: هرکه در خواب ببیند که در حرم است، اگر ترسان باشد ایمن گردد. و شخص دیگر عرض کرد که خواب دیدم که چوب نیزه در دست داشتم. فرمود: آهن بر سرش بود؟ گفت: نه. فرمود: اگر آهن می داشت خدا تو را پسری می داد؛ چون آهن نداشت خدا به تو دختری خواهد داد. پس ساعتی صبر کردند، بعد از آن پرسیدند: آن نیزه چند بند داشت؟ گفتم: دوازده بند. فرمود: دوازده دختر به هم خواهی رساند. محمّد بن یحیی می گوید که من این حدیث را به شخصی نقل کردم، او گفت که من فرزند یکی از آن دخترهایم و یازده خاله دارم.

در حدیث صحیح منقول است که امام رضا عليه‌السلام فرمود: دیشب مولای علی بن یقطین را در خواب دیدم، که در میان دو چشمش سفیدی بود، چنین تعبیر کردم که به دین حق در خواهد آمد.

در حدیث دیگر منقول است که یاسر خادم، به خدمت امام رضا عليه‌السلام عرض کرد: در خواب دیدم که هفده شیشه در میان قفسی بود، ناگاه آن قفس افتاد و شیشه ها شکست. حضرت فرمود: اگر خوابت راست است، می باید شخصی از اهل بیت و خویشان من هفده روز پادشاه شود، بعد از آن بمیرد. پس محمّد بن ابراهیم در کوفه با ابوالسرایا، خروج کرد و بعد از هفده روز مرد.

در روایت دیگر منقول است: حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: در خواب دیدم که قدحی از شیر به دست من دادند و آن قدر خوردم که دیدم از میان ناخن هایم بیرون می آمد. پرسیدند که به چه چیز تعبیر نمودید؟ فرمود: به علم.

در حدیث دیگر منقول است: شخصی به خدمت حضرت صادق عليه‌السلام عرض کرد: خواب دیدم که از شهر کوفه بیرون رفتم به موضع معروفی، و در آنجا شخصی دیدم که بر اسب چوبی سوار بود و شمشیری در دست داشت و حرکت می داد و من او را مشاهده می کردم و می ترسیدم. حضرت فرمود: دلالت بر این می کند که تو می خواهی به فریب، شخصی را از روزی خود برآوری، از خدا بترس و مرگ را به یاد آور، چنین مکن. آن شخص گفت که گواهی می دهم که خدا علم عظیم به تو داده است و علم را از معدنش اخذ کرده ای، به درستی که شخصی از همسایگانم به نزد من آمد، گفت: مزرعه ای دارم، به تو می خواهم بفروشم. من چون دیدم که مشتری دیگر غیر من ندارد در خاطر گذرانیدم که به قیمت بسیار ارزانی از او بخرم.

فصل دهم: آداب بیداری و مذمت خواب بسیار

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: سخن گفتن و صحبت کردن بعد از نماز خفتن مکروه است.

در حدیث معتبر دیگر از آن حضرت منقول است: شب بیداری داشتن خوب نیست مگر در سه چیز: در نماز شب کردن، قرآن خواندن در آن و در طلب علم، و برای عروسی که به خانه شوهرش برند.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: پنج کس اند که به خواب نمی روند: کسی که قصد کشتن کسی داشته باشد، کسی که مال بسیار داشته باشد و امینی نداشته باشد که بر او اعتماد کند، و کسی که در میان مردم دروغ و بهتان بسیار گفته باشد، و کسی که مال بسیاری از او خواهند و مال نداشته باشد، و کسی که محبوب را خواهد و ترسد که از او جدا شود. و پدرم «علیه الرحمة و الرضوان» می فرمود: ممکن است که این تنبهّی باشد مردمی را که خواب غفلت بسیار می کنند، زیرا که همه کس باید در پی کشتن نفس اماره خود باشد که دشمن اندرونی است و پیوسته در پی کشتن این کس است، سرمایه ایمان و طاعات که این کس دارد امینی ندارد، نفس و شیطان و هواها و شهوات همه اتفاق کرده اند بر غارت آن ها، و دروغ و بهتان بسیار گفته است هرکس، و از همه کس طاعات و بندگی بسیار می خواهند و آنچه باید، تحصیل نکرده اند، و چون خدا محبوبی دارند و به خواب غفلت، قرب او را از دست می دهند، پس کسی که این همه اسباب بیداری در او باشد چگونه خواب کند؟!

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: عجب دارم از کسی که ادّعای محبت الهی می کند، شب ها خواب می کند.

از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: هرکه از شبیخون عذاب خدا ترسد، باید که کم خواب بکند. منقول است: چهار چیز است که کمش بسیار است: آتش و خواب و دشمنی و بیماری.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: مادر حضرت سلیمان به او می گفت: زینهار که در شب، خواب بسیار مکن که بسیاری خواب شب، آدمی را در قیامت فقیر می کند.

حضرت صادق عليه‌السلام فرمود: سه چیز را خدا دشمن می دارد: خواب کردن بی آن که بیداری کشیده باشد، خنده کردن بی تعجبی، و با سیری چیزی خوردن.

فرمود: اوّل معصیتی که خدا را کردند به شش چیز بود: به محبت دنیا و محبت ریاست و محبت طعام و محبت زنان و محبت خواب و محبت راحت.

از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: شیطان را سرمه ای هست که در دیده های مردم می کشد، لعوقی هست که در حلق مردم می کند، سعوطی هست که در بینی مردم می چکاند، سرمه اش پینکی است و لعوقش دروغ است و سعوطش تکبر است.

امیر المؤمنین عليه‌السلام فرمود: مستی چهار است: مستی شراب و مستی مال و مستی خواب و مستی پادشاهی.

از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: حضرت موسی عليه‌السلام مناجات کرد: پروردگارا! کدام یک از بندگان خود را دشمن می داری؟ خطاب رسید: آن کسی که شب تا صباح مانند مردار افتاده است و روز را به بطالت، به شب می رساند.

از امام موسی عليه‌السلام منقول است: دیده خود را به خواب عادت مده که هیچ عضوی در بدن، شکر خدا کمتر از دیده نمی کند.

حضرت صادق عليه‌السلام فرمود: خدا دشمن می دارد بسیاری خواب کردن و بسیاری فارغ بودن را. فرمود: بسیاری خواب، دنیا و آخرت را می برد و بدان که بسیاری بیداری کشیدن هم مذموم است و در غیر شب هایی که مخصوص احیای آن ها وارد شده است، تمام شب بیدار بودن کراهت دارد.

در اخبار وارد شده است: دیده را بر آدمی حقی هست، به بسیاری بیداری حق آن را ضایع نباید کرد. بدان که در خواب و بیداری رو به آفتاب خوابیدن و نشستن کراهت دارد،

چنانچه از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: کسی که در آفتاب نشیند، پشت را به آفتاب کند، که رو به آفتاب نشستن دردهای پنهانی را ظاهر می کند.

در حدیث دیگر فرمود: رو به آفتاب مکنید که مورث هیجان بخار است و رو را متغیر می کند، و جامه را کهنه می کند، دردهای اندرونی را به ظهور می آورد.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به سند معتبر منقول است: در آفتاب چهار خصلت است: رنگ را متغیر می کند، آن کس را بدبو می کند و جامه را کهنه می کند و باعث دردها می شود.

فصل یازدهم: آداب بیت الخلاء

چون خواهد که داخل بیت الخلاء شود سر را بپوشاند، و اگر در بالای عمامه چیزی بر سر گیرد بهتر است، و بسم اللَّه بگوید و این دعا بخواند به این عنوان: «بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ اَللَّهُمَّ اِنِّی اَعُوذُبِکَ مِنَ الْخَبِیثِ الْمُخْبِثِ الرِّجْسِ النَّجِسِ الشَّیطانِ الرَّجِیمِ»؛ و دیگر بگوید: «بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَلا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ، رَبِّ اَخْرِجْ عَنِّی اْلاَذی سَرْحاً بِغَیرِ حِسابٍ، وَاجْعَلْنِی لَکَ مِنَ الشّاکِرِینَ فِیما تَصْرِفُهُ عَنِّی مِنَ اْلاَذی اَو الْغَمِّ الَّذِی لَوْحَبَسْتَهُ عَنِّی هَلَکْتُ، لَکَ الْحَمْدُ اَعْصِمْنِی مِنْ شَرِّ ما فِی هذِهِ الْبُقْعَةِ، وَاَخْرِجْنِی مِنْها سالِماً، وَحُلْ بَینِی وَبَینَ طاعَةِ الشَّیطانِ الرَّجِیمِ»؛ و چون داخل شود پای چپ را مقدم دارد بنا بر مشهور، و حدیثش به نظر نرسیده است. چون عورتش باز شود بِسْمِ اللَّهِ بگوید، تا شیطان چشم برهم نهد و نظرش به عورت او نیفتد؛ و چون درست بنشیند، بگوید: «اَللَّهُمَّ اذْهَبْ عَنِّی الْغَذی وَاْلاَذی وَاجْعَلْنِی مِنَ الْمُتَطَهِّرِینَ»، و جمعی گفته اند که سنّت است که تکیه بر پای چپ کند و پای راست را گشاده گذارد، و مستندش به نظر نرسیده است و چون غایط یا بول به دشواری بیرون آید، و بعضی گفته اند، مطلقاً این دعا بخواند: «اَللَّهُمَّ کَما اَطْعَمْتَنِیهِ طَیباً فِی عافِیةٍ فَأخْرِجْهُ مِنِّی خَبِیثاً فِی عافِیةٍ».

در حدیث است که بر هر بنده ای فرشته ای موکل است که سر او را به زیر می اندازد در بیت الخلاء که نظر به حدث خود کند! پس آن فرشته می گوید: ای فرزند آدم! این عاقبت خورش های تو است که سعی بسیار در خوبی و پاکیزگی آن ها می کردی، پس فکر کن که از کجا به هم رساندی و عاقبت به کجا رسید. پس سزاوار آن است که در این حال بنده این دعا بخواند: «اَللَّهُمَّ ارْزُقْنی الْحَلالَ وَجَنِّبْنی الْحَرامَ»، چون نظرش به آب استنجا افتد بگوید: اَلْحَمْدُ للَّهِ  الَّذِی جَعَلَ الْماءَ طَهُوراً وَلَمْ یجْعَلْهُ نَجِساً؛ و چون خواهد استنجا کند بگوید: اَللَّهُمَّ حَصِّنْ فَرْجِی وَاسْتُرْ عَوْرَتی وَحَرِّمْنی عَلَی النّارِ وَوَفِّقْنی لِما یقَّرِّبُنی مِنْکَ یا ذَالْجَلالِ وَالاِکْرامِ؛ و چون برخیزد، دست بر شکمش بمالد و بگوید: «اَلْحَمْدُ للَّهِ  الَّذِی هَنَّأَنِی طَعامی وَشَرابی وَعافانی مِنَ الْبَلْوی؛ و چون خواهد بیرون آید پای راست را مقدم دارد، بنا بر مشهور، و دست بر شکمش بمالد و بگوید: «اَلْحَمْدُ للَّهِ  الَّذِی عَرَّفَنی لَذَّتَهُ وَاَبْقی فی جَسَدی قُوَّتَهُ وَاَخْرَجَ عَنّی اَذاهُ یالَها مِنْ نِعْمَةٍ لا یقْدِرُ الْقادِرُونَ قَدْرَها»؛ و در بعضی از کتب حدیث یالَها مِن نِعْمَةٍ سه مرتبه وارد شده است. سنّت است که بعد از انقطاع قطرات بول، استبرا کند. بعضی استبرا را واجب می دانند. طریق استبرا آن است که انگشت میان دست چپ را نزدیک مقعد گذاشته، به قوت بکشد تا زیر خصیتین سه مرتبه، پس انگشت شهادت را به زیر ذَکَر گذارد، انگشت مهین را بر بالای آن به قوت بکشد تا سر ذَکَر سه مرتبه، اکثر علما گفته اند، که سر ذَکَر را سه مرتبه، بفشارد؛ و این مستندی ندارد. و سنّت است استنجا به آب سرد کردن که دفع بواسیر می کند. بسیار نشستن در بیت الخلاء مکروه است.

منقول است که حضرت لقمان عليه‌السلام فرمود: در بیت الخلأها نوشتند که بسیار نشستن در بیت الخلأ باعث بواسیر می شود، استنجا به استخوان و سرگین کردن مکروه است، زیرا اجنّه به خدمت حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمدند، از برای خود و حیوانات خود طعامی طلبیدند. حضرت استخوان را برای ایشان و سرگین را برای حیوانات ایشان قرار داد، به این سبب استخوان را پاک کردن خوب نیست و همچنین استنجا به سایر مطعومات کردن خصوصاً نان، کراهت شدید دارد.

استنجا به چیزهای محترم مثل تربت امام حسین عليه‌السلام و نوشته ای که در آن قرآن یا نام خدا یا نام پیغمبران یا ائمه عليهم‌السلام یا حدیث یا فقه بوده باشد، حرام است؛ و اگر بر وجه استخفاف کند کافر می شود. استنجا به دست راست کردن مطلقاً مکروه است، و به دست چپ هم مکروه است در صورتی که در آن انگشتری باشد که در آن اسم خدا باشد. و الحاق کرده اند علما، اسما انبیا وائمه معصومین عليهم‌السلام را، هرگاه به قصد نام ایشان کنده باشند. و مکروه است با خود بردن به بیت الخلأ چنین انگشتری را هر چند در انگشت نباشد و همچنین با خود بردن قرآن و تعویذ و دعا و همچنین با خود بردن نقره سکه دار، مگر آن که در کیسه باشد. و مکروه است مسواک کردن در بیت الخلأ که باعث گند دهان می شود.

مکروه است حرف گفتن در آن حال مگر به ذکر خدا و دعاهای مقرره و آیةالکرسی و حمد الهی کردن و آنچه مؤذن می گوید از پی آن گفتن.

چنانچه منقول است که حضرت موسی عليه‌السلام در مناجات با خداوند خود گفت: حالتی چند بر من می گذرد، که تو را از آن بزرگ تر می دانم که در آن احوال، تو را یاد کنم. فرمود: ای موسی! در همه حال مرا یاد کن که یاد من در همه حال نیکوست. و واجب است ردّ سلام، یا اگر اسم از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را بشنود، صلوات بفرستد بنابر قول جمعی. و سنّت است که اگر عطسه کند، حمد بگوید، صلوات بفرستد.

جایز است که اگر کاری با کسی داشته باشد و ترسد که تا بیرون آمدن فوت شود، به اشاره و دست زدن اعلام نتواند کرد، سخن بگوید.

و منقول است: هرکه در بیت الخلاء سخن بگوید حاجتش برآورده نشود. و مکروه است خوردن و آشامیدن در حال بول و غایط، و استنجا به آبی کردن که بویش متغیر شده باشد به غیر نجاست، مگر آن که آب دیگر یافت نشود.

فصل دوازدهم: در بیان احوال و اوضاع و مکان هایی که نهی شده است

واجب است که عورت خود را از ناظر محترم بپوشاند، نه از زن و متعه خود، و نه از کنیزی که وطی او تواند کرد، نه اطفالی که تمیز نداشته باشند و سایر حیوانات. و عورت، ذَکَر و خصیتین و دُبُر و فرج زن است. سنّت است که تمام بدن را بپوشاند یا آن که پنهان شود در خانه یا کوی. و اگر در صحرا باشد، دور شود که کسی جثه او را نبیند، و اکثر علما برآنند که حرام است رو به قبله کردن و پشت به قبله کردن در حالت بول و غایط، خواه در صحرا باشد، خواه در بنا؛ و احوط اجتناب است، چنانچه از امام رضا عليه‌السلام منقول است: هرکه برابر قبله بول کند از روی فراموشی پس به خاطرش آید و از برای تعظیم و اجلال قبله بگردد به جانب دیگر، از آنجا برنخیزد مگر آن که حق تعالی او را بیامرزد.

احوط آن است که در حالت استنجا نیز رو و پشت به قبله نکند، سنّت است که رو به مشرق یا مغرب بکند. و احوط آن است که از مابین مشرق و مغرب نیز اجتناب کند. احوط آن است که اگر قبله را نداند، سعی کند در معرفت قبله تا خاطر جمع کند که رو و پشت به قبله نکرده است و اگر متعذر باشد باکی نیست، و در این صورت اگر پشت به قبله کند بهتر است. سنّت است که از جهت بول بر جای بلندی یا جایی که خاک بسیار داشته باشد برود تا خاطر جمع باشد که به او ترشح نمی کند؛ چنانچه منقول است: حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از همه کس بیشتر احتراز بول می کردند، تا آن که هرگاه اراده بول می کردند به جای بلندی می رفتند، یا جایی که خاک نرم بسیار بود که مبادا بول ترشح کند.

در احادیث بسیار وارد شده است: بیشتر عذاب قبر، از سهل شمردن بول و از کج خلقی است. و در آب بول کردن مکروه است، و در آب ایستاده، بول کردن بدتر است.

در احادیث معتبره وارد شده است، تجویز بول کردن در آب روان.

و وارد شده است که در آب ایستاده بول کردن باعث تسلط اجنّه و شیاطین می شود، مورث دیوانگی و غلبه فراموشی است. بهتر آن است که غایط را هم در میان آب نکند و ایستاده بول کردن مکروه است، بلکه غایط را هم ایستاده کردن مکروه است.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: هرکه ایستاده بول کند، بیم آن هست که دیوانه شود. و از جای بسیار بلند به زیر بول کردن مکروه است. مکروه است بول کردن در سوراخ جانوران، و بول کردن و غایط کردن در مجرای آب، هر چند آب نداشته باشد، همچنین در میان راه ها و کنار آب ها و در مسجدها و نزدیک به دیوارهای مسجد و در خانه ها و در جاهایی که مردم به سبب آن دشنام دهند و لعنت کنند، در زیر درختان میوه دار در وقتی که میوه داشته باشد، زیرا که ملائکه در آن وقت به آن درختان می باشند که نگاه می دارند میوه را از ضرر جانوران. و بعضی گفته اند که در غیر وقت میوه هم مکروه است، در جاهایی که مردم قافله فرود آیند و جایی که مردمان از آن متأذی می شوند حتی از بوی آن.

در حدیث معتبر از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: حق تعالی لعنت کرده است کسی را که غایط کند در سایه ای که قافله در آنجا منزل کند و کسی که منع کند مردم را از آب مباحی که در چاه ها و چشمه ها مردم به نوبت بر آن وارد می شوند، یا آبی که ملک جماعتی باشد، هرروز یا هرشب نوبت شخصی باشد صاحب نوبت را منع کنند، و کسی که راه شارع مردم را سد کند به دیوار کشیدن یا راهزنی کردن یا عشور گرفتن.