• شروع
  • قبلی
  • 19 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 11649 / دانلود: 3771
اندازه اندازه اندازه
چرا مسلمان شدم

چرا مسلمان شدم

فارسی

3- معاد

قیامت و مفهوم گسترده آن

روز رستاخیز و قیامت همانطور که از مفهوم لفظی آنها پیداست یعنی روز بپا خواستن و قیام کردن، در ادیان مختلف نیز چنین روزی معتقدند و جز در آیین باب و بها تمام ادیان و تمام مذاهب در این عقیده مشترکند که در این روز مردگان زنده می شوند و این روز، روز حساب و دادرسی و باز خواست است و کیفر و جزای کافران و بدکاران و پاداش و اجرت مومنان و نیکوکاران داده می شود، تمام کتب آسمانی مردم را به این روز وعده صریح داده و بیم و هشدار می دهند، برای آشنایی بیشتر پاره ای چند از اعتقادات ادیان گذشته و همچنین آیاتی از کلام اله مجید را تا جایی که مفهوم واقعی این روز عظیم را برساند و ما متوجه شویم که علت بیم دادن مردم از این روز چه بوده و علامات ظهور و بروز آن کدام است در اینجا یادآور می شویم: در عهد عتیق در باب 2 کتاب اول شموئیل چنین آمده است: «خداوند میمیراند و زنده می کند بقبر قرود می آورد و بر می خیزاند، خداوند فقیر می سازد و غنی می گرداند پست می کند و بلند میسازد.» در آخرین صفحه از عهد عتیق در باب 4 کتاب ملاک نبی چنین آمده است: «زیرا اینک آنروزیکه مثل تنور مشتعل می باشد خواهد آمد و جمیع بدکاران کاه خواهند بود و یهوه صبایوت می گوید آنروز که می آید انسان را چنان خواهد سوزانید که نه ریشه و نه شاخه برای ایشان باقی خواهد گذاشت اما شما که از اسم من می ترسید آفتاب عدالت طلوع خواهد کرد و بر بالهای وی شفا خواهد بود و شما بیرون آمده مانند گوساله های پرواری جست و خیز خواهید کرد. «متی 13»بدین طور در آخر، این عالم خواهد شد. فرشتگان بیرون خواهند آمد و ظالمین را از صالحین جدا کرده ایشان را در تنور آتش خواهند انداخت، جائیکه گریه و فشار دندان باشد.» انجیل مرتس 13 « از تاریکی خورشید و گرفته شدن نور ماه فرو ریختن ستارگان و متزلزل شدن قوای افلاک گردآمدن فرشتاگان و نامعلوم بودن این وقت به جز ذات خدا سخنی رفته است.»

و در قرآن مجید سوره 16 و 17:

آیا از آن بیم ندارید که آن کس که در آسمان است شما را در یک زمین لرزه تکان دهنده به زمین فرو برد؟ و آیا از آن بیم ندارید که آن کس که در آسمان است به شما تندبادی سنگبار فرو برد؟ و آیا از آن بیم ندارید که وعده عذاب من چگون خواهد بود. (نحل آیه 38)

و کافران با مبالغه و تاکید کامل قسم یاد می کنند که کسی که مرد هرگز خداوند او را زنده نخواهد کرد و قیامتی وجود نخواهد داشت بلی (خیال باطل کردند) البته قیامت وعده حتمی خداست و لیکن اکثر مردم از آن آگاه نیستند. (اسرا 49) کافران به معاد گفتند آیا ما چون استخوان پوسیده شویم باز روزی از نو زنده و برانگیخته خواهیم شد که هرگز چنین نخواهد بود ای رسول ما بگو سنگ باشید یا خلق سخت تر از سنگ و آهن (باز به امر خدا زنده می شوید) پس اگر گویند چه کسی ما را زنده می گرداند؟ بگو همان خدائیکه هم اول بار شما را آفرید آنگار آنها سر خود را جنبانده و گویند پس این وعده کی خواهد بود؟ بگو ای محمد باشد که (این حادثه بزرگ) از حوادث نزدیک باشد (اسرا 52) (ای رسول) یاد کن روزی را که خدا شما را بخواند و شما سر از خاک بیرون کرده و با حمد و ستایش او را اجابت کنید (و با آنکه سالهای بسیار از مرگ شما گذشته) تصور می کنید که جز اندک زمانی (در گورها) درنگ نکرده اید (اسرا آیه 97، 98، 99) هر که را خداوند راهنمایی کند آنکس به حقیقت هدایت یافته و هر که را گمراه کرد دیگر جز خدا محشورشان خواهیم کرد و به دوزخ مسکن کنند که هر گاه آتشش خاموش شود باز شدیدتر، سوزان و فروزان می کنیم. این است کیفر آنان چون به آیات ما کافر شدند گفتند آیا پس از آنکه ما استخوانی پوسیده شویم از نو باز برانگیخته می شویم آیا (این منکرین معاد) ندیدند و ندانستند که آن خدائیکه زمین و آسمانها را آفرید قادر است که مانند اینها را باز خلق کند و بر آنها وقت و روز موعودی که بی شک خواهد آمد مقرر گرداند (آری با اینهمه آیات و حجت قاطع باز) ستمکاران جز راه کفر و عناد نپیمایند. (یس 80، 81) آیا آن خدائیکه آسمان ها و زمین (با آن عظمت) را آفریده بر آفرینش (موجود ضعیفی) مانند شما قادر نیست که چون مردند باز زنده گرداند آری البته قادر است که او آفریننده (کلیه اشیا) دانا ( به همه موجودات) است.

(قیامت از 1 الی 6) چنین نیست (که کافران پنداشتند) سوگند به روز قیامت و سوگند به نفس پر حسرت و ملامت (یعنی نفس انسان که در قیامت خود را بر تقصیر و گناه بسیار ملامت کند و حسرت خورد) آیا آدمی می پندارد که ما دیگر استخوانهای (پوسیده) او را باز جمع نمی کنیم (و به حشر زنده نمی گردانیم) بلی قادریم که سر انگشتان او را نیز درست کنیم بلکه انسان می خواهد آنچه (از عمرش) در پیش است همه را به فجور و هوای نفس گذارند ( که دائم با شک و انکار) می پرسد کی روز قیامت و حساب خواهد بود.

چگونگی روز رستاخیز

قسمت اول

(کهف 48) و یاد کن ای محمد روزی را که کوهها را به حرکت آوریم و زمین را صاف و بدون پست و بلندی آشکار ببینی و همه را در صف محشر از قبرها برانگیزیم و یکی را فرو نگداریم.

(انبیا 14) روزیکه آسمانها را مانند طومار درهم پیچیم و به حال اول که آفریدیم بازگردانیم این وعده ماست که البته انجام خواهیم داد. (نمل 87، 88) (باز بایستی یادآورشوی) روزی را که صور اسرافیل دمیده شود آنروز جز آن را که خدا خواسته همه ترسان و هراسان باشند و همه منقاد و ذلیل به محشر آیند و در آنروز کوهها را بنگری و جامد و ساکن تصور کنی در صورتیکه مانند ابر (تندیس) در حرکتند.

(زمر 67، 68) و اوست که در روز قیامت زمین در قبضه قدرت او آسمان ها در همی پیچیده بدست سلطنت اوست آن ذات پاک یکتا منزه و متعالی از شرک مشرکان است در صور دمیده شود تا جز آنکه خدا بقای او را خواسته دیگر هر کس در آسمانها و زمین است همه یکسر مدهوش مرگ شوند آنگاه بار دیگر در آن دمیده شود که ناگاه خلایق همه (از خواب مرگ برخیزند) و نظاره (واقعه محشر) کنند و زمین محشر به نور پروردگار روشن گردد و نامه (اعمال) خلق در پیشگاه عدل حق نهاده شود و انبیا و شهدا (گواهان) احضار شوند و میان خلق به حق حکم کنند و به هیچکس ابدا ظلم نخواهد شد (حاقه از 13 الی 17) باز به یادآر چون در صورت اسرافیل یکبار بدمند و زمین و کوهها را برگیرند و یک مرتبه همه را خرد و متلاشی سازند آنگاه روز موعود آن واقعه بزرگ (قیامت) واقع گردد و بنای مستحکم آسمان سست شود و سخت درهم شکافد و فرشتگان بر اطراف آسمان باشند و عرش پروردگارت را در آن روز هشت ملک مقرب برگیرند و شما را در پیشگاه حساب حاضر کنند هیچ کار از اسرار مخفی شما پنهان نخواهد ماند اما کسی که نامه اعمال او را به دست راستش دهند گوید بیائید نامه مرا بخوانید من ملاقات این روز حساب را اعتقاد داشتم این چنین کس در عیش و زندگانی خوشی خواهد بود در بهشت عالیرتبه که میوه های آن همیشه در دسترس است (و خطاب رسد که) از اطعام و شرابهای لذیذ و گوارای بهشت هر چه خواهید تناول کنید شما را گوارا باد این پاداش اعمال گذشته دنیا است که برای امروز خویش پیش فرستادید و اما آن کس که کتاب اعمالش را بدست چپ دهند، گوید ای کاش نامه مرا به من نمی دادند و من هرگز از حساب اعمالم آگاه نمی شدم یا ای کاش مرگ مرا از چنگ این غصه و عذاب نجات می داد و مال و ثروت من امروز به فریاد من نرسید و همه قدرت و حشمتم محو و نابود گردید و (خطاب قهر رسد) او را بگیرید و در غل و زنجیر کشید تا بازش به دوزخ در افکنید آنگاه به زنجیری که طولش هفتاد زارع است درکشید که به خدای بزرگ ایمان نیاورده و هرگز مسکینی را بر سفره طعام خود بر غبت نخوانده است بدین سبب امروز هیچ خویش و دوستداری که بفریادش برسد در اینجا ندارد و طعامی غیر از چرک و خون دوزخیان نصیبش نیست که کسی آنطعام را جز اهل دوزخ نمی خورد. (معارج 1 الی 10) سائلی از عذاب قیامت که وقوعش حتمی است از رسول (ص) پرسید آن عذاب از قهر خدای مالک آسمانهاست. فرشتگان و روح الامین بسوی خدا بالا روند در روزیکه مدتش پنجاه هزار سال خواهد بود.

پس ای رسول بی هیچ چیز جزع و تشویق مکن صبر نیکو پیش گیر، که این مردم غافل (کافران) آنروز را بسیار دور ببینند و ما نزدیک می بینیم روزی که آسمان بدان عظمت چون فلز گداخته شود و کوههای بدان صلابت مانند پشم زده متلاشی شود و هیچ کس از خویش خود جویا نشود (قیامت 7 الی 10) بگو روزی که چشمهای خلایق از وحشت و هول خیره بماند و ماه تاریک شود و خورشید و ماه گرد هم آیند و در آنروز انسان گوید کجا مفری و پناهی خواهد بود. (نبا 2017) همانا روز فصل (یعنی روز قیامت که در آن فصل خصومتها شود) وعده گاه خلق است آن روزی که در صور بدمند (تا مردگان زنده شوند) و کوهها مانند سراب گردد. (فجر 21-23) چنین نیست (که دنیا طلبان پندارند روز قیامتی نیست البته هست) روزی که از زلزله پی در پی زمین به کلی خرد و متلاشی شود و آن هنگام امر خدا و فرشتگان قهر و لطف خدا صف در صف به عرصه محشر آیند و آن روز جهنم را پدید بیاورند و همان روز آدمی متذکر کار خود گردد (و از خواب غفلت بیدار شود) و آن تذکر چه سود به حال او بخشد؟ این بود آیتهای روشن هدایت برای حقیقت جویان و خداپرستان و اگر بهائیان تمام این آیات را به نفع خویش تفسیر می کنند در حدیثی از معصوم (ع) است که می فرماید:

من فسر القرآن برایه فلیتبو مقعد فی النار.

هر که قرآن را به میل خود تفسیر کند جایگاهش در آتش مهیا شده است.

ثانیا اگر چه به هر شکل تفسیر هم شود باز نمی توان منکر روز حساب شد زیرا با این آیات معلوم و واضح است که روز قیامت روز ظهور خدا و ملائکش است و برای حسابرسی و اعمال بندگان از آدم تا خاتم است. زیرا اگر غیر از این بود قرآن و انجیل و تورات و اوستا آن را روز حساب قائل نمی شدند و مردم را بیم نمی دادند. بهاییان اگر به قیامت غیر از آنچه در قرآن به صراحت از آن یاد شده معتقدند نباید اظهار کنند که به قرآن ایمان دارند که آن مکتب مکتبی جدا از ادیان دیگر و بالاخص اسلام می شود. زیرا وقتی تمام آیات قرآن را با تفسیرهائی غیر منطقی تغییر و تبدیل می کنند کسی که به مسلک و مکتب آنان در آمده درباره وجود خدا نیز به شک و تردید می افتد و لاجرم به یک چیزی می رسد که آن اینکه خدائیکه از ادیان مختلف تا کنون وعده هایی در قالب تشبیه برای بیم دادن مردم داد و امروز واضح شد که تمام آن وعده ها فقط برای فریب دادن مردم بوده و در واقع نه قیامتی و نه آخرتی و نه روز حسابی بود بعید نیست که در دین جدیدش هم دروغهای زیادی باشد و هزار سال بعد که پیامبر جدید می آید پرده از دروغها که به اصطلاح در راستای هدایت بشریت است بر می دارد و وعده های تازه ای می دهد.

چگونه می شود به چنین خدایی پایبند بود و احکامش را پذیرفت؟ اما ما برای اینکه یک طرفه به قاضی نرویم سخنان باب را می شنویم و بعد مقایسه می کنیم: باب معتقد است هرگز انسان پس از مرگ زنده نخواهد شد و هیچکس از دنیای پس از مرگ خبر ندارد. قیامت یعنی برخواستن و قیام پیامبر جدید و نسخ شریعت پیش (همانگونه که در پیش گفتیم) باب می گوید با ظهور مسیح (ع) قیامت دیانت موسی (ع) شده و با ظهور حضرت محمد (ص) قیامت دین مسیح (ع) و با آمدن سید علی محمد باب قیامت اسلام و تمام آیات که درباره بهشت دوزخ و کیفر و پاداش آمده منظورش ایمان آوردن به پیامبر جدید است یعنی کسی که پیامبر جدید را نپذیرد در جهنم افکار خویش خواهد بود و هر که ایمان آورد خود را همیشه در بهشت خواهد دید. می گوید قیامت به ظهور من آغاز شد و با مرگ من پایان خواهد یافت و منظور از ملائکه سالکان و یاران منند و اگر در اسلام به برانگیخته شدن ائمه اطهار اشاره شد من می گویم اولین کسی که به من ایمان آورد علی بن ابی طالب است (ع) و امکان ندارد خود حضرت علی (ع) دوباره زنده شود. اگر من بگویم فلان شخص حضرت حسین (ع) است یعنی اوست که دوباره برانگیخته شده و او هیچ فرقی با حسین بن علی (ع) ندارد زیرا من می گویم و اگر بگویم شخصی که به من ایمان نمی آورد همان معاویه است یعنی معاویه برانگیخته شده یعنی شریعت من تمثال همان شریعت پیشین است و می گوید نعمات بهشت احکام من است هر که ایمان بیاورد از آنها متنعم می شود و هر که تکذیب نماید عذاب کفر خویش را خواهد دید. عین جملات باب چنین است: آن زمان می گردد اگر از علیین است از مومنین و اگر از دون علیین است از دون علیین» «تا کنون جز مظاهر خداوند کسی معنی بهشت و دوزخ و جنت و نار را نفهمیده و حقیقت بهشت این است که در علم خدا هیچ جنتی بزرگتر از این نیست که خداوند ظهور فرماید به آمدن پیامبران چنانکه انبیا در هر دوره جنب آن دوره بوده اند تا نوبت رسید به پیغمبر اکرم» و در ادامه سخنانش درباره قیامت خویش می گوید: و چون در دوره بعد من یظهر اله ظهور نماید که آخرت همان نقطه بیان است جنتی اعظمتر از من یظهر اله نخواهد بود خداوند از برای هر جنتی که ظهور پیامبر است نوزده باب قرار داده چنانچه در دوره بیان حرف حی 18 نفرند با خود نقطه بیان می شوند 19 نفر.

و دوباره جهنم و بهشت می گوید: حمد خدا را امروز از این جنت هست همه از او محتجب و ممنوع هستند ویرا در کوهی تنها حبس کرده اند هیچ آتشی از برای آنها از این عملشان بزرگتر نیست. چنانچه برای مومنین هیچ جنتی بزرگتر از ایمانشان نه و اگر کسی در جنت است همه تملکات و متعلقات او هم در جنت است زیرا جنت امرش این است که منسوب الی الله باشد و اگر چیزی منسوب بر مومن شد منتسب الی اله است چنانچه در حجره تاریک من که در و پنجره هم ندارد چون منسوب به من است از اعلی غرف رضوان است و همه ذرات او می گویند انی انا الله لا اله الا انارب کلی شئی و در حجره که ساکن بوده ام این طور بوده است و آن حجراتی که دشمنان من ساکنند از مراحل جهنم است هر چند کاخ رفیع باشد. و حسینعلی بها تمام اینها را تصدیق می نماید و می گوید: «قدری تفکر نما که چقدر توهمات در ما بین ملا فرقان بود از ظهور قائم ظهور قیامت و ظهور ساعت و بعد از ظهور نقطه اولی روح ماسوا فدا معلوم شد که جمیع خاطی بودند و به قطره ای از علم مشروب نه1 » پس بنا به گفته باب و بها آمدن هر پیغمبری قیامت پیغمبر پیش و شریعت پیش است یعنی با آمدن بها قیامت شریعت باب شد نه قیامت اسلام.

چون باب خود دارای شریعتی مستقل بود و خودش هم گفته بود بعد از من وقتی که من یظهر اله ظهور کند قیامت بیان می شود. پس باید تمام علامات ظهور و تمام حساب و کتابها در زمان شریعت باب صورت می گرفت نه آنکه به رغم بهائیان صلح جهانی خواهد شد اما در مرور زمان و با احکام بها و نباید برچیده شدن ظلم و فساد را به مدت شریعت بها ربط دهند زیرا آمدن بها قیامت شریعت باب بود نه شریعت اسلام. ما عین ترجمه سخنان بها را درباره قیامت و رستاخیز و جهنم و بهشت می آوریم. : ای رو آورنده به سوی انوار من، اوهام و خرافات ساکنین زمین را فرا گرفته و آنان را از توجه به افق یقین و از توجه به اشراق ظهورات و انورا او (منظور بها) بازداشته با گمانهای بی اساس از قیوم (باز خود بها) محروم شده اند و از روی هوا و هوس سخن می رانند و نمی فهمند بعضی از آنان می گویند: آیا آیات نازل شده بگو بلی سوگند به خدای آسمانها و بعضی می گویند آیا ساعتی (از اسامی قیامت) فرا رسیده بگو و تمام شده قسم به خدای اظهار کننده دلیلها، حاقه (از اسامی قیامت) آمده و حق هم با دلیل و برهان رسیده است ساهره ( از اسامی قیامت) ظاهر گشت در حالیکه مردم در اضطراب و پریشانی بودند. زلزله ها (از علائم قیامت) رخ داد و مردم از ترس و خوف خدای مقتدر جبار زاری و مویه کردند بگو فریاد کننده فریاد کرد: امروز سلطنت و فرمانروایی متعلق به خداست و بس برخی پرسیدند آیا طامه (از اسامی قیامت) پایان یافت بگو آری قسم به خدای رب الارباب و آیا قیامت قیام نمود؟ بگو آری سوگند به خدای قیوم و ملکوت آیات، آیا مردم را از خوف و خشیت به خاک افتاده می بینی؟ بگو آری قسم به خدای اعلی و ابهی برخی از مردم پرسیدند کو بهشت و کو دوزخ؟ بگو بهشت دیدار و حضور من است و دوزخ نفس تست این بی کیش و کافر گفت، میزان را که در روز رستاخیز برای سنجش اعمال نیکوکاران و بدکاران مهیا خواهدشد نمی بینم بگو به خدای رحمن او را جز صاحبان بصیرت نمی بینند گفت آیا ستارگان پراکنده شدند؟ بگو آری در روزی که قیوم (بها) در زمین سر (یعنی اورنه ترکیه) بود پس عبرت بگیرد ای صاحبان بصیرت همه علامات و نشانه های قیامت نمایان شد روزی که ما دست قدرت را از گریبان عظمت بیرون آوردیم. می پرسد آیا صور دیده شده؟ بگو آری سوگند به سلطان ظهور کافران گفتند در چه هنگام آسمان برجیده شد؟ بگو هنگامیکه شما در غفلت و گمراهی بودید از مشرکین برخی دستهای خود را به چشمهای خود مالیده براست و چپ نگاه می کنند بگو کور شدی دیگر امروز برای تو پناهی نیست. برخی از آنان می گویند آیا قوم مردم برانگیخته شده اند؟ بگو آری وقتی که تو در گهواره اوهام آرمیده بودی. دیگری چه برهانی از این بالاتر می خواهید.

حسینعلی نوری سوگند می خورد که قیامت برپا شده. در صور دمیده شده آتش و نار از برای آنهائیکه او را ندیدند و جنت رضوان از آن کسی که او را دیدند دیگر چه دلیلی از این محکمتر؟! اکنون برای اینکه آیات الهی را در قرآن مجید و سایر کتب آسمانی با این صحبتها مقایسه کنیم چاره ای نداریم که یکی یکی آیات را مورد بررسی قرار دهیم و این تفسیرها را بهتر بفهمیم: در عهد عتیق کتاب اول شموئیل از مرگ انسانها و دوباره زنده شدن آنها و برخاستن از قبور می گوید و بعد تنور آتش را که در آن روز شعله ور است. آیا منظورش از آن روز، روز ظهور پیامبر بعد بوده و ایمان نیاوردندگان به آن پیغمبر در تنور خواهند سوخت پس باید پرسید اگر چنین بوده چرا آقای گلپایگانی در کتاب فرائد می گوید انبیا هر چه درباره آخرت گفته اند چنین بوده چرا آقای گلپایگانی در کتاب فرائد می گوید انبیا هر چه درباره آخرت گفته اند مقصودشان ظهور این دو نیر اعظم است (منظور باب و بها) بد نیست عین گفتارش را بخوانیم: «همه کتب و صحائف آسمانی دلالت دارد در آخر الزمان به سبب طلوع دو نیر اعظم عالم به رتبه بلوغ میرسد اوهام و خرافات دوره اش پایان می پذیرد اختلاف دینیه و مذهبیه از عالم زایل می گردد جهان بر دین واحد استقرار یابد ضغائن صدور محو، عداوت به محبت تبدیل، جنگ برافتد آلات حرب به ادوات کسب مبدل گردد نسیم رحمت بوزد، غمائم عدل سایه گسترده اسطار فضل ببارد، غبار ظلم و ستم در اقطار فرو نشیند.» «در تورات از این دو روز یوم الرب و یوم الله و از این دو ظهور نزول ایلیا نبی و ظهور اله و در انجیل یوم الرب و یوم الملکوت و از دو ظهور رجعت یحیی و نزول ثانی عیسی و در قرآن یوم اله و یوم الحسره و یوم الجزا و یوم التلاق و قیامت و ساعت و در احادیث نبویه از ظهور مهدی و از ثانی قیام روح اله و در احادیث از اول به قائم و از ثانی ظهور حسینی تعبیر گشته است.» در اینجا دو گانگی بزرگ بین استدلالات گلپایگانی و گفتار باب و بها پیش آمد.