فرشتگان تحقیقی قرآنی روایی و عقلی

فرشتگان تحقیقی قرآنی روایی و عقلی 0%

فرشتگان تحقیقی قرآنی روایی و عقلی نویسنده:
محقق: عليرضا رجالى تهرانى
مترجم: عليرضا رجالى تهرانى
گروه: کتابخانه قرآن کریم

فرشتگان تحقیقی قرآنی روایی و عقلی

نویسنده: عليرضا رجالى تهرانى
محقق: عليرضا رجالى تهرانى
مترجم: عليرضا رجالى تهرانى
گروه:

مشاهدات: 26884
دانلود: 4540

توضیحات:

فرشتگان تحقیقی قرآنی روایی و عقلی
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 75 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 26884 / دانلود: 4540
اندازه اندازه اندازه
فرشتگان تحقیقی قرآنی روایی و عقلی

فرشتگان تحقیقی قرآنی روایی و عقلی

نویسنده:
فارسی

خطبه اشباح

و منها

(فی صفه الملائکه )

ثـم خـلق سـبـحـانـه لاسـکـان سـمـوانه ، و عماره الصفیح الاعلی من ملکوته خلقا بدیعا من مـلائکـتـه ، و مـلاءبـهـم فـروج فـجـاجـهـا ، و حـشـابهم فتوق اجوائها ، و بین فجوات تلک الفـروج زجـل المـسـبـجـیـن مـنـهم فی جظائر القدس ، و سترات الحججب المجد ، ووراء ذلک الرجـیـج الذی تستک منه الاسماع سبحات نور تردع الابصار عن بلوغها ، فتقف خاسئه علی حـدودهـا ، و انـشـاهـم عـلی صـور مـخـتـلفـات و اقـدار مـتـفـاوتـات اولی اجـتـحـه ، تـسـبـح جلال عزته ، لاینتحلون ما ظهر فی الخلق من صنعه ، و لایدعون انهم یخلقون شیئا معه مما انـفـرد بـه (بـل عباد مکرمون ، لایسبقونه بالقول و هم بامره یعلمون ) جعلهم فیها هنا لک اهـل الامانه علی وحیه و حملهم الی المرسلین ودائع امره و نهیه ، و عصمهم من ریب الشبهات فـمـا مـنـهـم زائع عـن سـبیل مرضاته ، و امدهم بفوائد المعونه ، و اشعر قلوبهم تواضع اخبات السکینه ، و فتح لهم ابوابا ذللا الی تماجیده ، و نصب لهم منارا واضحه علی اعلام تـوحـیـده ، لم تـثـقلهم موصرات الاثان ، و لم ترتحلهم عقب اللیالی و الایام ، و لم ترم الشـکـوک بـنـوازعـهـا عـزیـمـه ایمانهم ، و لم تعترک الطنون علی معاقد یقینهم ، و لاقدحت قـادحـه الا حـن فـیـمـا بـیـنـهم ، و لا سلبتهم الحیره مالاق من معرفته بضمائرهم ، و سکن من عظمته و هیبه جلاله فی اثناء صدورهم ، و لم تطمع قیهم الوساوس فتقترع برینها علی فـکـرهـم ، مـنـهـم مـن هـو فـی خـلق العـمـام الدلخ ، و فـی عـظـم الجبال الشمخ و فی قتره الظلام الایهم و منهم من قد حرقت اقدامهم تخوم الارض السفلی ، فـهـی کـرایـات بـیض قدت نفذت فی مخارق الهواء و تحتها ریح هفافه تحبسها علی حیث انـتـهـت مـن الحدود المتناهیه ، قد استفرغتهم اشغال عبادته ، و وصلت حقائق الایمان بینهم و بـیـن معرفته ، و قطعهم الایقال به الی الواله الیه ، و لم تجاوز رغباتهم ما عنده الی ما عـنـد غـیـره ، قـد اذقـوا حـلاوه مـعـرفـته ، و شربوا بالکاس الرویه من محبته ، و تمکنت من سـویـداء قـلوبـهـم و شـبـحـه حـیـفـتـه ، نـحـنـوا بـطـول الطـاغـه اعـتـدال ظهورهم ، و لم یتفد طول الرغبه الیه ماده تضرعهم ، و لا اطلق عنهم عظیم الزلفه ربـق خـشـوعـهـم ، و لم بـتـولهـم الاعـجـاب فـیـسـتـکثروا ما سلف منهم ، و لم نغض وغباتهم فـیـخـالفـوا عـن رجـاء ریـهـم و لم نـجـف لطـول المـنـاجـاه اسـلات النـتـهـم ، و ال مـلکـتهم الاشغال فتنقطع بهمس الجوار الیه اصواتهم ، و لم تختلف فی مقاوم الطاعه مـنـاکـبـهم ، و لم بثنوا الی راحه التقصیر فی امره رقابهم ، و لا تعدوا علی عزیمه جدهم بـلاده الغـفلات ، و لا تنتضل فی هممهم خدائع الشهوات ، قد اتخذوا ذالعرش ذخیره لیوم فاقتهم ، و یمموه عند انقطاع الخلق الی المخلوقین بر غبتهم ، لا یقطعون امد غایه عبادته ، و لا یـرجـع بـهـم الا سـتـهتار بلزوم طاعته ، الا الی مواد من قلوبهم غیر منقطعه من رجائه و مخافته ، لم تنقطع اسباب الشفقه منهم فیفوا فی جدهم ، و لم تاسرهم الا طماع فیوثروا و شـیـک السـعـی عـلی اجـتـهـادهـم ، و لم یستعظموا ما مضی من اعمالهم ، و لو استعظموا ذلک لنسخ الرجاء منهم شفقات و جلهم ، و لم یختلفوا فی ربهم باستحواذ الشیطان علیهم ، و لم یفرقهم سوء التقاطع ، و لا تو لا هم علی التحاسد ، و لا تشعبتهم مصارف الریب ، و لا اقـتـسـمـتـهـم اخـیـاف الهـمـم ، فـهـم اسـراء ایـمـان ام یـفـکـم مـن ربـقـتـه زیـغ و لا عـدول ، و لاونـی و لافـتـور ، و لیـس فـی اطباق السماء موضع اهاب الا و علیه ملک ساجد ، اوسـاع حـافـد ، یـزدادون عـلی طـول الطـاعه بربهم علما ، و تزداد عزه ربهم فی قلوبهم عظما(476)

در تقسیم و تربیت و خلقت فرشتگان

پـس آن پـادشـاه توانا ، برای این که صحفه ای اعلای کشورش آباد و کاخ بلند آسمانش مـمکن گردد ( نقشی لطیف به غالب زده ) خلقس بدیع از فرشتگان بیافرید ، شکاف ها و راه هـا ، و جـاهـای خـالی فـضـای آن کـاخ را بـا ایـشان پر ساخت و در میان جاهای گشاده آن شـکاف ها و آن مکان های پک و پاکیزه و مقدس ، و در پشت آت پرده های مجد و عظمت ، زمزمه آواز عده ای از فرشتگان به تسبیح بلند است و از پشت آن آوازهای گوش کرکن ، شعاع ها و درخـشـندگی ها نوری است که دیده های آنان تاب دیدار آن انوار را ندارد ، پس در جاهای خویش مات و سر گردان می ایستند .

خـداوند آن فرشتگان بالا را به صورت های گوناگون و اندازه های متفاوت آفریده و ر یـک سـتایشگر جلال و بزرگی می باشند و اسرار شگفت انگیزی که در مخلوقات خداوند آشـکار و نمایان است به خود نسبت ندهند ، و خود را در آفرینش چیزهایی که مخصوص ذات اوسـت ، شـریـک نـدانـنـد ، بـلکـه آنـان بـندگان گرامی هستند که در گفتار بر خدا پیش نـگرفته و طبق فرمان او رفتار می نمایند و آنان را در جای ، امین بر وحی خود ساخت ، و حامل امانت های امر و نهی خود به سوی پیامبران گردانید ، و (دامان ) همه آنان را از (لوث ) شک و شبهه ها پاک و پاکیزه نگه داشت .

پـس هیچ یک از آنان از راه رضاس حق سر نگشند ، خدا نیز (در طاعت ) به آنان یاری و کمک کـرد ، شـعـار تـواضـع و وقـار و فـورتـنـی را بـر دل هـایـشـان قرار داد ، درهای سپاس گزاری را به آسانی به روی ایشان بگشود ، پرچم های نور افشاری بر نشانه های یکتایی خود را در میان ایشان بر پا نمود ، (و چون پیرو امیان خواهش های نفسانی نیستند) نه از سنگینی بار گناهان بر دوش آنان اثری است و نه از گـردش روزگـار در حـالشـان تـغـیـیـری ، از هـیـچ شـک و ریـبـی ایـمـانـشـان مـتـزلزل نـگـردد ، هـیـچ ظن و گمانی یقین محکمشان را سست نسازد ، آتش کینه توزی در نیت آنـهـاشـعـله ور نـشـود ، حـیـرت و سـرگردانی (در فهم و کنه او) آنان را از ایمانی که در دل دارند و آن چه از عطمت خدا ، که درون سینه شان نهفته است ، جدا نساخته است ، وسوسه هـا بـر افـکـار (نـورانـی ) آنـان چـیـره نـشـود ، تـا آن دل های پاکشان را چرکین کند .

دسـتـه ای از ایـن فـرشتگان ، موکل پاره های انبوه ابر و کوه های عظیم و بلند و ظلمت های بسیار تیره اند دسته دیگری هستند ؟ قدم هایشان در پایین ترین نقطه زمین فرو رفته و خودشان مانند پرچم های سفید و نورانی دل هوا را شکافته و در زیر پای آنان بادی است خـوشـبـو کـه آن را نـگـه دشـاتـه و بـه اطـراف دور دسـت کـه بـایـد برسد می رسانند شـغـل عـبـادت پروردگار آنان را از هر کار باز داشته ، حقیقت ایمان و معرفت بین ایشان و پروردگارشان ارتباط ایجاد کرده است (تا آنان خدا را نیکو پرستش کنند) و یقین و باور به حق آنها را از توجه به غیر باز داشته و به سوی حق مشتاق گردایند است ، شیرینی مـعـرفت حق را چشیده ، شراب شوق را در جام سیراب کننده نوشیدند ، ترس از خدا رد اعماق داشـان ریـشه دوانیده ، کمرشان در زیر بار عبادت خم ، چشمه اشکشان برای گریستن در راه مـحـبـت او سرشار و ناتمام ، بلندی مرتبت و منزلت ریسمان خاکساری را از گردنشان بـاز نـکـرد ، خـود پسندی گرد آنان را فرا نگرفته تا عبادت های گذشته خود را بسیار شمارند ، و تضرع و زاری در پیشاگاه عظمت و جلالت حق وقتی برای آنان نگذارد که به یـاد نـیکویی های خوئد بیفتند ، در عزم ثابتشان سستی و فتوری رخنه نکرده و دیده امیدی کـه بـه پـروردگـارشان دوخته اند از عشقشان نکاسته ، مناجات طولانیبا پروردگارشان زبـان هـایـشـان را نـخـشکانیده ، به کارهای دیگری نپرداخته اند تا آوازشان را - که به مـنـاجـات بـلنـد اسـت - کـوتاه سازد برای اطاعت و بندگی دوش به دوش هم ایستاده اند و هیچگاه برای آسایش خود را امر خدا گردن نکشند و کوتاهی نکنند .

کند فهمی و فراموشی ها نمی تئاند بر عزم ثابتشان تسلط یابد ، فریب ها و شهوت ها نمی توانند همت های آنان را هدف تبرهای خود قرار دهند ، خداوند صاحب عرش را برای روز نیازندی خودشان (قیامت ) ذخیره کرده (و به اندازه ای عاشق خدا هستند که ) هنگامی که خلق از خدا منقظع شوند و هب مخلوق رو کنند ، باز آنها از فرط عشق ، منوجه عبادت او هستند ، آنها بـه کنه و غایت عبادت حق نمی رسند و از حرص و ولعی که به عبادت هدا دارند علاقه را از لزوم طـاعـتـش بـاز نـمـی گـردانـنـد ، و بـیم امیدی که از او در دلشان است هیچ گاه بر نـدارنـد ، و رشته های خوف از خدا هرگز از قلبشان قطع نیم گردد تا سعی و کوششان سـسـتـی پـذیـرد و اسیر طمع ها دنیوی نمی گردند تا تلاش دنیا را بر جد و جهد آخرت تـرجـیـح دهـنـد و عبادات گذشته خود را بزرگ نشمردند ، تا به امید بزرگی آنهابیم و خـوف از عـذاب از ذلشـان رخـت بربندد هیچ گاه شیطان بر آنان تسلط پیدا نکند ، تا در پروردگار خود اختلاف کنند زستی جدایی و دشمنی را یک دیگر ، جدایشان نساخته ، کینه و حـسـد ره بـه سـویشان نبرده ، انواع شک و ریبه ها و اقسام عزم و همت های ستوده آنان را تـقـسـیـم و دسـتـه دسـتـه نـکـرده ، هـمـه در ریـسـمـان ایـمـان اسـرنـد ، و میل عدول از حق و سستی در عبادت (عارض آنهانشود و) بند ایمان از گردنشان باز نکند و در تـمامی آسمان ها به اندازه جای پوستینی نتوان بافت جز آن که فرشته در آن جا به سـجـده افتاده و یا یکی در حال شتاب (به انجام وظیفه ) کوشش دارد اطاعت طولانی و زیاد آنـهـامـعـرفت و یقین را درباره پروردگارشان زیاد کرده و عظمت و بزرگی او در دلشان افزون ساخته است(477) .

ترجمه منظوم

چو کاخ سلطنت را ، شاه ما ساخت

به آبادی و تعمیرش بپرداخت

برای آن که اندر آن سکونت

دهد خلقی ، ملایک کرد خلقت

که اندر صفحه اعلا و اقدس

ثنا گویند زان ذات مقدس

بالیشان پس فروج آسمان ها

که از هر فج و ره خالی مکان ها

به فوق و تحت و در جوشان مکان داد

هر آن جا مصلحتشان بد نسان داد

هر آن وسعت که اندر هر شکاف است

پر از افرشتگان باعفاف است

چو بلبل ها اندر صحن بستان

همه سر گرم آوازند و دستان

چنین در ساخت قدس خطایر

که بهرش نیست جز آن جا نظایر

حجاب عزت و استاد قدرت

سرادق هیا مجد و لطف و رحمت

میان هر کی از آنان کشیده

بساط بندگی آماده چیده

هم آوزها افکنده در هم

به تسبیح و ثنای حی اعلم

بـسـی بـلبـل در آن بـاغ خـدایـی

شـده مشغول در نغمه سرایی

ولکـیـن بـلبـل در آن بـاغ خـدایـی

شـده مشغول در نغمه سرایی

بـسـی پـشـت آن اسـمـاع دلکـش

کـه گـوش عقل ز آوازش مشوش

بـسـی سـبـحـات و بـس اسـتـار نـور است

دیگر چشمان ز دیدارش به دور است

شوند از دیدن آن خیره ابصار

گرفتار عمی کردند انظار

پس آن که مختلف فرمود خلقت

ملایک را به حسب قدر و رتبت :

یکی زان دسته دارای دو بالند

همیشه گرم تسبیح جلالند

به سه یا چار پر یک فوج دیگر

به هم هستند هم پرواز و همسر

هر آن چیزی که ظاهر از صنایع

بود در خلق خلاق بدایع

به خود ندهند نیست هیچ یک را

که از کبراندو دعوی ها مبرا

بـه یـکـتـایـی ذات پـاک یـزدان

هـمـه از جـان و دل دارند اذغان

زدعوی خداوندی برونند

مفاد بل عباد مکرمون اند

به قول حق نمی گیرند سبقت

به حکمش عاملونند از حقیقت

امین سر یزدان و به وحی اند

رساننده و ودایع زامر و نهی اند

عباد خاص رب العالمینند

رسول از وی به نزد مرسلیند

همه از شک و ریب و شبهه پاکند

همه دارای قلبی تابناکند

یکی زانان به سوی راه دیگر

نگردد از رضای حی داور

خدا اخلاصشان دید مدد داد

به دل هایشان دری از علم بگشاد

درونشان کرد مملو از تواضع

وقار و هم سکینه هم تخاشع

به درگاه خدا افتاد گانند

زتمجیدش همیشه تر زبانند

به پای پرچم توحید جمعند

چنان پروانگان بر گرد شمعند

نه سنگین از گناهنند و آثار

نه خسته از عبادت ها به ایام

به تمجید خدای لایزالند

همه مدهوش و محو آن جمالند

شکوک و شبهه ها از عزم و ایمان

نیارد راهشان برزد ز ایقان

ظنون و فتنه بر ملک یقینشان

نشد چیره به آیین و به دینشان

بـه داشـان آتـش کـیـن کـس نـیـفـروخـت

مـلک را کـی دل از نار حسد سوخت ؟

لباس معرفتشان رشک و غیرت

نکرده سلب از بطن و سریرت

ز فرط هیبت یزدانشان دل

تپید در سینه هم چون مرغ بسمل

وساوس را ز سرشان دست کوتاه

نزد شیطان دون زافکارشان راه

از آنان دسته خلق غمام اند

موکل بر به باران ها تمام اند

دگر در قله کهسار شامخ

مکان بگزیده در هر طود باذخ

دگر کرده زمین را با قدح خرق

شده پایش به ارض هفتمین غرق

ولی جسمش هوا را بر دریده

چو پرچم بر فلک گردن کشیده

پی او بر سر دریا باد است

بدان مامور دربست و گشاد است

به هر اندازه می یابد وزاند

به هر جایش که می شاید کشاند

فراعشان عبادت کرده اشغال

به کار بندگی شان نیست اهمال

حقیقت های ایمان کرده و وصل

به حقشان معرفت گردیده حاصل

زایقانشان فزوده بس تحیر

همه مبهوت و مات آن تبختر

زمیل و خواهش خلاق یزدان

نیارندی تجاوز کرد یک آن

زقند معرفت دل داده از دست

زجام عشق سیراب اند و سرمست

سوایدی دل آنان همه پر

زخوف و ترس حق چون در صدف در

قـد چـون سـرو زیـر بـار طـاعـت

دو تـا بـنـمـوده از طول عبادت

نگردد خشک و طی از طول رغبت

از آنان چشمه انس و محبت

هـمـیـشـه در خـیـال وصل یارند

چو باران از دو دیده اشکبارند

کمند عشق افکنده به گردن

ز عشقش یک تن از آنان نزد تن

وصال دایمی شوق چو آتش

ز دل هاشان نمی رساند فرو کش

نمی گردند در طاعات خیره

نگردد عجبشان بر قلب چیره

به چیزی نشمرد آن بندگی ها

که گردند از سلف در نزد یکتا

به درگاه جلال دوست مسکن

نموده هم چو مسکینان به برزن

ز تعظیم جلال حی قادر

نکویی های خود برده ز خاطر

نـه از طـول زمـان گـردنـد خـسـتـه

نـه از اعمال و طاعت دل شکسته

نه شوق و رغبت از دلشان شود کم

رجا را در درونشان دیشه محکم

دهانشان خشک از طول مناجات

نگردد هم ز فرط عرض حاجات

عبادت جسمشان مالک نگردد

که راه خستگی را در نوردد

نگردد صوتشان یک لحظه خاموش

صداشان بر دارند پرده گوش

فشرده پای صبر و استقامت

به صف مستوی بر بسته قامت

به یک دیگر نباشندی مزاحم

نباشد دوش آن این را مقاوم

زار حق نمی پیچند گردن

ز طاعت جملگی در بهره بردن

نپویندی ره تقصیر و راحت

همه تسبیح گویان با ملاحت

نیابد راه کندی و بلادت

به همتشان و بر عزم وارادت

بری از خدعه و مکر و غرورند

ز شهوت های نفسانی بدورند

خدای عرش را کرده ذخیرت

برای روز فقر از حین سیرت

ز مردم بند حاجت ها گسسته

ز دام رغبت مخلوق رسته

خدا را از میانه قصد کرده

به کنه طاعت حق ره نبرده

ز عشق از سوی یزان روی گردان

نگردندی به هر وجهی و عنوان

به ارض قلب آن خیل سعادت

دوانده ریشه اشجار عبادت

نگردد منقطع یک شاخه از آن

ز خوف و از رجای ذات یزدان

به سعی و کوشش خود گشته قانع

ز طاعت ها طمع ها نیست مانع

نگردندی اسیر دست شهوت

بدورند از ریا و عجب و نخوت

روششان سعی و جد و اجتهاد است

مرام جمله از حق انقیاد است

بـزرگ اربـشـمـرنـد آن سـعـی و کـوشش

ز دلشان خون گرم افتدر ز جوشش

امـیـد و هـم رجـا را رشـتـه زایـل

شـود اعـمـال گـردد جـمـله باطل

خلاف رای اندر ذات الله

ندارند و همه یکسان در این راه

نـمـی بـرنـد از هـم بـنـد الفـت

نـه بـفـروشـنـد بـا هـم ، عل و نخوت

نه محسودی است در آنان نه حاسد

عبادتشان زخصمی نیست فاسد

پراکنده ز هم از شک و از ریب

نمی باشند و پاک از آک و از عیب

ز کوتاه و بلندی های همت

ز یک دیگر نمی گردند قسمت

هـمـه در بـنـد ایـمـان گـشـتـه پـا بـسـت

تـمـام از بـاده حـسـن ازل مست

عـدول از حـق وزیـغ و سـسـتـی اهـمـال

ز گـردنـشـان نـبـرد بـن اقبال

به امر حق ز ماگر دستگیرند

هممه در قلعه ایمان اسیرند

در این نه قبه گردون عالی

کف دستی نباشد جای خالی

جز آن که یک ملک آن جاست ساجد

و یا یک تن که ساعی هست و حافد

ز طول قامت اندر نزد یزدان

نیفزوده به خود جز علم و عرفان

به دل هاشان جلال رب عزت

بزرگی ها نموده بر زیارت

زبـیـم حـق هـمـه دل هـا دو نـیـم اسـت

دل آنـان فـزون تـر پـر ز بـیـم اسـت(478)

پی نوشتها

1-140

1- صافات (37) آیه 164

2- سـیـد عـلیـخان حسینی مدنی شیرازی ، ریاض السالکین ، ج 2، ص و 10 (با اندکی تغییر).

3- انبیاء (21) آیه 19 و 20

4- انبیاء (21) آیه 26 و 27

5- تحریم (66) آیه 6

6- نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، خ 8، ص 329

7- صدر المتالهین شیرازی ، اسفار، ج 7، ص 130

8- ابن سینا، حدود، ترجمه فولادوند، ص 38

9- ریاض الساکین ، ج 2، ص 46

10- امام خمینی (ره )، آداب الصلوه ، ص 364

11- نهج البلاغه صبحی صالح ، خ 1

12- محمد حسین طباطبایی ، رسائل توحیدی ، ترحمه علی شیرازی ، ص 199

13- شعراء (26) آیه 193 و 194

14- انعم (6) آیه 8 و9 .

15- رسائل توحیدی ، ص 194

16- ر.ک : مصباح یزدی ، معارف قرآن ، ص 294

17- بقره (2) آیه 285

18- بقره (2) آیه 177

19- بقره (2) آیه 98.

20- نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، خ 90

21- فرقان (25) آیه 22

22- محمد تقی جعفری ، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه ، ج 2، ص 116

23- صدر المتالهین شیرازی ، مفاتیح الغیب ، ص 343

24- زمخشری ، تفسیر کشاف ، ج 1، ص 124

25- فخر الدین طریحی ، مجمع البحرین ، ج 5، ص 292

26- مفاتیح الغیب ، ص 350

27- البـتـه عـدد 68 در صـودرتـی است فقط ملائکه را شمارش کنیم و الا در پنج مورد با پمیر ه آمده است .

28- اسراء (17) آیه 95.

29- آل عمران (3) آیه 124.

30- همان ، آیه 42.

31- سید مصطفی خمینی ، تفسیر القراان الکریم ، ج 4، ص 254.

32- انبیا (21) آیه 16

33- علماه مجلسی ، بحار الانوار، ج 59، ص 153.

34- علامه حسینی طهرانی ، مهر تابان ، ص 207

35- انعام (6) آیه 50

36- انبیاء (21) آیه 26 و 27

37- نساء (4) آیه 171

38- بقره (2) آیه 31

39- ص (38) آیه 72- 74.

40- برای اصلاع بیشتر، ر.ک : الهی قمشه ای ، حکمت الهی .

41- مـهـدی نـراقـی ، جـامـع السـعـادات ، تـرجـمـه سـیـد جلال الدین مجتبوی ، ج 1، ص 75

42- حکمت الهی ، ج 2، ص 366

43- عیون اخبار الارضا، ج 1، ص 262

44- تفسیر نهج البلاغه ، ج 16، ص 47

45- بقره (2) آیه 34.

46- نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، خطبه 1، ص 30

47- کهف (18) آیه 50.

48- زخرف (43) آیه 19.

49- اعراف (7) آیه 12

50- فاطر (35) آیه 1.

51- کهف (18) آیه 50

52- کهف (18) آیه 50

53- انبیاء (21) آیه 26

54- انبیاء (21) آیه 26

55- حاقه (69) آیه 17.

56- نازعات (79) آیه 5.

57- اعراف (7) آیه 37.

58- انفطار (82) آیات 10 - 13

59- انعام (6) آیه 61.

60- هود (11) آیه 77.

61- احزاب (33) آیه 9

62- نحل (16) آیه 2.

63- شوری (42) آیه 5.

64- مریم (19) آیه 17؛ هود (11) آیات 69 - 77

65- صافات (37) آیا، 164- 166

66- تفسیر نمونه ، ج 21، ص 30

67- زخرف (43) آیه 15- 19

68- طبرسی ، مکارم الاخلاق ، ج 2،ص 232.

69- بقره (2) آیه 32

70- بقره (2) آیه 31.

71- محمد حسین طباطبایی ، المیزان ، ج 1، ص 116 (با اندکی تغییر و تلخیص ).

72- بقره (2) آیه 30.

73- طبرسی ، مجمع البیان ، ج 1، ص 177

74- تفسیر عیاشی ، ج 1، ص 29، حیث 4.

75- المیزان ، ج 1، ص 115، تفسیر ملاصدار، ج 2، ص 308.

76- طـبـرسی ، مجمع البیان ، ج 1، ص 177؛ و زمحشری ، تفسیری کشاف ، ج 1، ص 125.

77- نحل (16) آیه 49

78- سوری (42) آیه 5.

79- زخرف (43) آیه 19.

80- نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، خ 90.

81- صحیفه سجادیه ، دعای سوم ، ص 51.

82- تفسیر نمونه ، ج 11، ص 256.

83- توحید صدوق ، ص 280.

84- سباء (34) آیه 40.

85- همان ، آیه 41.

86- توشی هیکوایزوتسو، خدا و انسان در قرآن ، ترجمه احمد آرام ، ص 10.

87- نساء (4) آیه 119.

88- حشر (59) آیه 16.

89- ناس (114) آیه 5.

90- انعام (6) آیه 116 .

91- بقره (2) آیه 268.

92- حدید (57) آیه 28.

93- فتح (48) آیه 4.

94- انعام (6) آیه 125.

95- شوری (42) آیه 51.

96- المیزان ، ج 3، ص 181 و 182 .

97- شیخ صدوق ، علل الشرایع ، ج 1، باب ششم ، ص 15.

98- فصلت ، (41) آیه 11.

99- تفسیر نهج البلاغه ، ج 2،ص 122.

100- نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، خ 90.

101- نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، خ 90.

102- نهج البلاغه ، فیض الاسلام : خ 90.

103- فهم اسراء ایمان (نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، خ 90).

104- شرح نهج البلاغه ، ج 16، ص 54.

105- نهج البلاغه ، فیض السلام ، خ 90.

106- تحریم (66) آیه 6.

107- انبیاء (21) آیه 27.

108- صافت (37) آیه 164.

109- المیزان ، ج 19، ص 334.

110- مفاتیح الغیب ، ص 355

111- حسن زاده آملی ، نصوص الحکم بر فصوص الحکم ، ص 390.

112- تحریم (66) آیه 6.

113- نهج البلاغه ، فیض السلام ، خ 90.

114- نحل (16) آیه 50.

115- مومنون (23) آیه 57.

116- انبیاء (21) آیه 26.

117- مفاتیح الغیب ، ص 356.

118- فصلت (41) آیه 38.

119- رسائل توحیدی ، ص 200.

120- محمدی ری شهری ، میزان الحکمه ، ج 9، ص 19.

121- صحیه سجادیه ، دعای سوم .

122- هود (11) آیه 60 و 70.

123- حسن زاده آملی ، هزار و یک نکته ، نکته 443.

124- نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، خ 1.

125- بقره (2) آیه 255

126- انبیاء (21) آیه 20.

127- بحار الانوار، ج 59، ص 185.

128- بحار الانوار، ج 59، ص 185.

129- نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، خ 1 .

130- بحار الانوار، ج 59، ص 193.

131- تنام عینی و قلبی یقظان (طبرسی ، احتجاج ، ج 1، ص 43).

132- النـاس نـیام فاذا قاموا انتبهوا (بجرانی ، شرح بر صد کلمه جاحظ، ج 2، ص 54).

133- زمر (39) آیه 68.

134- تفسیر ابوالفتوح رازی ، ج 4، ص 502، و ابی الحدید، شرح نهج البلاغه ، ج 1، ص 95.

135- غـافـر (40) آیـه 16 (البـتـه در بعضس روایات نیز وارد است که در جواب لمن الملک ، روح انبیا گویند: لله الواحد القهار).

136- مفاتیح الغیب ، انتشارات موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی ، ص 635.

137- نهج البلاغه : فیض الاسلام ، خطبه 234.

138- مفاتیح الغیب ، ص 191.

139- میزان الحکمه ، ج 9 ، ص 197.

140- آداب الصلوه ، ص 369.

141-280

141- فرقان (25) آیه 22.

142- شهید ثانی ، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقبه ، ج 3، ص 215.

143- فاطر (35) آیه 1.

144- صدوق ، مواعظه ، ص 69.

145- مرتضی مطهری ، نبوت ، ص 20.

146- یس (36) آیه 40.

147- حکمت اله ، ج 2، ص 362.

148- یس (36) آیه 40.

149- مومنون (23) آیه 88.

150- نهج البلاغه ، خطبه 91.

151- صحیفه سجادیه ، دعای سوم .

152- صحفیه سحادیه ، دعای سوم .

153- مجمع البیان ، ج 9 ، ص 247.

154- طور (52) آیه 1- 4

155- ریاض السالکین ، ج 2، ص 43.

156- المیزان ، ترجمه موسوی همدانی ، ج 17، ص 561.

157- بقره (2) آیه 97.

158- بقره (2) آیه 98.

159- تفسیر نمونه ، ج 1، ص 255.

160- ابن الصفار، بصائر الدرجات ، ص 89.

161- اعراف (7) آیه 143.

162- رسائل توحیدی ، ص 191.

163- حاقه (69) آیه 17.

164- زمر (39) آیه 75.

165- بقره (2) آیه 98.

166- رعد (13) آیه 23 و 24.

167- مدثر (74) آیه 30 و 31.

168- ق (50) آیه 17 و 18.

169- انفطار (82) آیه 10- 12.

170- صافات (37) آیه 1- 3.

171- مفاتیج العیب ، ص 346.

172- صدر المتالهین شیرازی ، شرح اصول کافی ، ترجمه محمد خواجوی ، ج 3، ص 543.

173- نازعات (79) آیه 1- 5.

174- تفسیر مجمع البیان ، ج 5، ص 651.

175- بـرای اطـلاع بـیـشـتـر. ر. ک : کـتـب تـفـسـیـر در ذیل آیه 1 صافات و خطبه اول نهج البلاغه و دعای سوم صحیفه سجادیه .

176- بحار الانوار، ج 59، ص 176.

177- مفاتیح الغیب ، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی ، ص 344.

178- توحید صدوق ، ص 368.

179- سید جلال الدین آشتیانی ، شرح مقدمه قیصری ، ص 493.

180- مفاتیح الغیب ، ترجمه خواجوی ، ص 339.

181- بحار الانوار، ج 56، ص 184.

182- رسائل توحیدی ، ص 192.

183- مقالات فلسفی ، ص 137.

184- مفاتیح الغیب ، ص 35.

185- ریاض السالکین ، ج 2، ص 43.

186- ریاض السالکین ، ج 2، ص 44.

187- محدث قمی ، سفینه البحار، ج 2، ص 548.

188- شیخ صدوق ، عیون اخبار الرضا / ج 1، ص 262.

189- امام خمینی : مصباح الهدایه ، ص 178.

190- شعراء (26) آیه 23 و 24.

191- بقره (2) آیه 98.

192- تحریم () آیه 4.

193- مائده () آیه 10.

194- انفال (8) آیه 9 .

195- مفاتیح العیب ، ص 347.

196- ریاض السالکیم ، ج 6، ص 29.

197- همان ماخذ، ص 27.

198- بقره (2) آیه 97.

199- شعراء(26) آیات 192- 194.

200- تکویر (81) آیات 19 - 21.

201- دیار عاشقان ، حسین انصاریان ، ج 3، ص 80.

202- ریاض السالکین ، ج 2، ص 28.

203- صدوق ، اعتقادات ، ص 101.

204- عبس (80) آیه 16.

205- تفسیر مجمع البیان ، ج 10، ص 665.

206- ر. ک : تفسیر موضوعی پیام قرآن ، ج 1، ص 238.

207- عیون اخبار الرضا، تج 2، ص 136.

208- ریاض السالکین ، ح 2، ص 26.

209- شرح صحیفه سید نعمه الله جزایری ، ص 58.

210- ریاض السالکین ، ج 2، ص 21.

211- ریاض السالکین ، ج 2، ص 21.

212- ناصر مکارم ، پیام قرآن ، ج 6، ص 72.

213- ناصر مکارم ، پیام قرآن ، ج 6، ص 72.

214- انعام (6) آیه 73.

215- زمر (39) آیه 68.

216- نمل (27) آیه 87.

217- یس (36) آیه 51.

218- حاقه (69) آیه 13 و 14.

219- مومنون (23) آیه 101.

220- طه (20) آیه 102.

221- کهف (18) آیه 99.

222- نبا (78) آیه 18.

223- ق (50) آیه 20.

224- فیض کاشانی ، علم الیقین ، ص 892.

225- پیام قرآن ، ج 6، ص 69.

226- نهج البلاغه صبحی صالح ، خ 195.

227- نمل (27) آیه 87.

228- زمر (39) آیه 68.

229- زمر (39) آیه 68.

230- یس (36) آیه 53.

231- پیام قرآن ، ج 6، ص 70.

232- محی الدین ابن عربی ، فتوحات مکیه ، ج 1، ص 313.

233- صحیفه سجادیه ، دعای سوم .

234- زمر (39) آیه 42.

235- سجده (32) آیه 11.

236- انعام (6) آیه 61.

237- شیخ صدوق ، من لایحضره الفقیه : ج 1، ص 94.

238- ریاض السالکین ، ج 2، ص 64.

239- مرتضی مطهری ، حرکت و زمان ، ج 1، ص 178.

240- آیه الله جوادی آملی ، تفسیر موضوعی قرآن مجید، ج 1، ص 216.

241- یـوسـف (12) آیـه 87. (ای فـرزنـدان ، بـرویـد و از حال یوسف و برادرش تحقیق کرده و جویا شوید) .

242- سید نعمت الله جزایری ، شرح صحیفه سحادیه ، ص 63.

243- کلینی ، روضه کافی ، ص 199.

244- انوار النعمانیه سید نعمه اله جزایری ، ج 1، ص 163 و چنان که پیشتر گفته شد بال های فرشتگان تعبیر کنایی است و اشاره دارد به قدرت و شدت حرکت توانایی ایشان و این که فرمود: اگر تا دمیدن صور پرواز کنی به ساق عرشم نرسسی ، شاید مـراد عظمت عرش باشد و شاید کنایه از عدم ظرفیت این فرشته برای دست یابی به آن مقام باشد که : و ما منا الا و له مقام معلوم .

245- مسعودی ، اثبات الوصیه ، ترجمه محمد جواد نجفی ، ص 300.

246- بصائر الدرجات ، ص 19.

247- ر.ک : همین فصل ، بحث عنوان هاروت و ماروت .

248- رسائل توحیدی ، ص 193.

249- مرتضی مطهری ، توحیدی ، ص 342.

250- عـیـون اخبار الرضا (علیه السلام ) ج 1،ص 224، و امالی شیخ صدوق ، مجلس 83.

251- شیخ صدوق ، امالی ، ترچمه کمره ای ، مجلسی 16.

252- همان ، مجلس 92.

253- تفسیر نمونه ، ج 1، ص 264.

254- بانوی مجتهده اصفهاتی ، تفسیر مخزن العرفان ، ج 2، ص 13 و شیخ طوسی ، تبیان ، ج 1، ص 375.

255- تحریم (66) آیه 6.

256- (یعنی فرشتگان )

257- انبیاء (21) آیه 19 و 20.

258- همان ، آیه 27. 28.

259- طبرسی ، احتجاج ، ج 2، ص 458.

260- بقره ، (2) آیه 102.

261- عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 271.

262- بقره (2) آیه 102.

263- تفسیر نمونه ، ج 1، ص 262.

264- کافی ، ج 2، صحفه 633.

265- اسراء (17) آیه 13.

266- محمد علی شاه آبادی ، شذرات المعارف ، ص 65.

267- همان ، آیه 17.

268- همان ، آیه 18.

269- تفسیر نمونه ، ج 22، ص 250.

270- اصول کافی ، ج 2، ص 266.

271- رسائل توحیدی ، ص 199.

272- مومن (40) آیه 7.

273- اعـرف (7) آیـه 54، توبه (9) آیه 129، یونس (10) آیه 3، رعد (13) آیه 2، اسراء (17) آیه 42، طه (20) آیه 5، انبیا (21) آیه 22، مومنون (23) آیات 86 و 116، فـرقـان (25) آیـه 59، نـمـل (27) آیـه 26، سـجـده (32) آیـه 40، غافر (40) آیه 15، زخرف (43) آیه 82، حدید (57) آیه 4، تکویر (81) آیه 20، بروج (85) آیه 15، هود (11) آیه 7.

274- حسین انصاریان ، دیار عاشقان ، ج 3، ص 62.

275- یونس (10) آیه 3 و رعد (13) آیه 2.

276- طه (20) آیه 15.

277- اعتقادات ، ص 47.

278- صدوق ، م نلایحضره الفقیه ، ج 2، ص 126.

279- اصول کافی ، ج 1، ص 130.

280- مومن (40) آیه 7.

281-400

281- شوری (42) آیه 5.