امام رضا (علیه السلام)، زندگی و اقتصاد

امام رضا (علیه السلام)، زندگی و اقتصاد0%

امام رضا (علیه السلام)، زندگی و اقتصاد نویسنده:
گروه: امام رضا علیه السلام

امام رضا (علیه السلام)، زندگی و اقتصاد

نویسنده: محمد حكيمى
گروه:

مشاهدات: 6371
دانلود: 2429

توضیحات:

امام رضا (علیه السلام)، زندگی و اقتصاد
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 63 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 6371 / دانلود: 2429
اندازه اندازه اندازه
امام رضا (علیه السلام)، زندگی و اقتصاد

امام رضا (علیه السلام)، زندگی و اقتصاد

نویسنده:
فارسی

مدیریت خائن

امام رضا عليه‌السلام :

«لَمْ يَخُنْكَ الاَْمينُ وَ لكِنِ ائْتَمَنْتَ الْخائِنَ »(۴۷) .

«انسان امین به تو خیانت نکرده است؛ بلکه تو به خائن اعتماد کردی.»

عقب ماندگی و نارسایی در جوامع کم رشد، چنانکه از نا آگاهی و نبود متخصص و مدیریت ماهر ناشی می گردد، از مدیریتهای خائن و طرحها و نقشه های خائنانه نیز سرچشمه می گیرد. این هر دو نوع مدیریت، بویژه در بخشهای اقتصادی، در کشورهای عقب نگهداشته شده و مستضعف، فراوان دیده می شود.

این کشورها، در اثر وابستگی و عدم استقلال سیاسی، زیر نفوذ بیگانه قرار دارند و بیگانگان که هدفی جز استثمار و چپاول کشورهای ضعیف ندارند، با نفوذ در مراکز حساس اقتصادی، مدیران خائن و مزدوری را به کار می گمارند، - یا افرادی نفوذی را، اگر چه ظاهر الصلاح، در آن مراکز جای می دهند - و از این راه سر رشته ی کارها را در دست می گیرند، و در برنامه ریزی های اقتصادی جانب سرمایه داری های کلان و وابسته به خود را در نظر می گیرند، و به توده های محروم نمی اندیشند؛ و در نتیجه توده ی مردم را به فقر دچار می سازند.

برخی از مردم جهان سوم، در پرتو آگاهی و رشد فکری - که از طریق متفکران، نویسندگان و رهبران به دست می آید - با سلطه ی نظامی و سیاسی خارجی به مبارزه برمی خیزند، و در بسیاری از موارد موفق می شوند زنجیرهای اسارت و حاکمیت بیگانه را بگسلند؛ لیکن پس از بیرون راندن بیگانه، دچار دو شیوه از مدیریت می گردند که دست کمی از مدیریتهای وابسته به بیگانه را ندارد:

نخست، مدیریتهای جاهلانه و غیر ماهر، که با این که دوستانه و خودی است، لیکن جز هرز دادن نیروها و سرمایه ها و اقتصاد جامعه، کاری انجام نمی دهد.

برخی از مدیران نفوذی و خائن که در سیمای دوست در می آیند، و سنگ برنامه ریزی مردمی و حمایت از محرومان را به سینه می زنند، و با شیطنت و شیادی ویژه ای - و با دوره هایی که دیده اند - بخشهای اقتصادی جامعه را به زیان توده ها هدایت می کنند و روز بروز بر فقر و وابستگی او مصرف زدگی می افزایند، و به تدریج راه سلطه ی بیگانه را هموار می سازند، و نتائج همان پیروزی سیاسی را نیز بر باد می دهند.

امام رضاعليه‌السلام ، در کلام خویش، بر خیانت اشاره می کند، و سر رشته کارها را به خائن سپردن و به خائن اعتماد کردن را خیانت می شمارد.

از شگردهای خائنهای خادم نما، ارائه طرحها و نقشه هایی است که در نظرها می تواند مفید و سازنده جلوه کند و در ظاهر صلاح باشد. به کارگیری این نوع طرحها، حساب شده و با بررسی انجام می گیرد و هر فرد یا گروه اجتماعی به سادگی نمی تواند باطن زیانبار این گونه طرحها و برنامه ها را کشف کند و از عملی شدن آنها مانع گردد.

بدین جهت است که در برنامه ریزیها، نخستین ضرورت، وجود برنامه ریزان و مدیران متعهد، دلسوز، مؤمن و متخصص است، تا از نیتهای شوم مدیران خائن و وابسته پرده بردارند و با منطق و استدلال و محاسبه، زیان کار آنان را برای جامعه روشن سازند.

از شگردهای دیگر آنان این است که هر طرح و برنامه ی مترقی و سازنده ای را با نیرنگهای ویژه از مسیر اصولی خود منحرف می کنند، و آن طرح و برنامه را با تندروی و کندروی دچار تحریف معنوی یا موضعی می سازند؛ یعنی یا مفهوم آن دگرگون می کنند و یا موضع و جایگاه آن را تغییر می دهند؛ و در نتیجه، آن طرح و برنامه را با شکست روبرو می سازند.

و شبکه های اداری استعماری، بیشترین کارشان متوجه این امور است، که یا طرحهای خائنانه و به ظاهر مصلحانه بدهند و یا از اجرای درست و بموقع هر طرح و برنامه ای جلوگیری کنند.

برای نمونه دو مثال می آوریم:

الف - اگر قانون و برنامه ای ارائه شود که، جامعه امنیت اقتصادی داشته باشند و احساس کنند که میدان کار، صنعت، تولید و فعالیت های اقتصادی باز است و می توانند به کارهای سازنده روی آورند و جامعه را از محرومیت و وابستگی و نارسایی نجات دهند، آن دستها وارد عمل می شوند و با نقشه های خائنانه، مفهوم و موضع عملی شدن قانون را منحرف می کنند، و آن را به سود زالوهای اجتماعی و دزدان اقتصادی تفسیر می نمایند، و در عمل، به این قشر، آزادی اقتصادی می دهند تا هر چه بیشتر خون مردم را بمکند.

ب - اگر طرح و قانونی ارائه گردد، برای اینکه آزادی محتکران، گرانفروشان، رباخواران و زالوهای اقتصادی محدود گردد و آنان مجازات شوند، تا جامعه امنیت اقتصادی بیابد؛ با ایجاد انحراف و در مفهوم و مسیر قانون، آن را از میان می برند، و به جای آنکه به سراغ آن کسان بروند، به سراغ تولیدکنندگان و شرکت های تولیدی مفید و سرمایه هایی می روند که در راه جامعه و خدمت به مردم به کار رفته است، و آنان را از کار باز می دارند، و بخش های اقتصادی مردمی و خیراندیش و متعهد به حقوق جامعه و مصرف کنندگان و مقررات دولت را به ورشکستگی می کشانند، و بخش های قدرتمند و سرمایه های کلان اقتصادیی را پابرجا و بی رقیب می سازند، که جز به چپاول حقوق جامعه و رشد سود و سرمایه ی خود به چیزی نمی اندیشند و از عمل به هر قانون و مقررات محدود کننده ای با هزار نیرنگ و ترفند سرباز می زنند.

تأمین نیازمندی ها در طبیعت

امام رضاعليه‌السلام :

«...انا وجدنا کلما احل الله تبارک و تعالی ففیه صلاح العباد و بقائهم و لهم الیه الحاحة التی لا یستغنون عنها... و وجدنا المحرم من الاشیاء لا حاجة للعباد الیه و وجدناه مفسدا داعیا الی الفناء و الهلاک ...»(۴۸) .

ما (با بررسی احکام) می یابیم که هر چه را خداوند متعال حلال شمرده است مایه ی صلاح و بقای مردم است، و مورد نیاز آنان بگونه ای که نمی توانند از آن دست بردارند... و چیزهایی را حرام و ممنوع یافتیم که مردمان را به آنها نیازی نیست؛ بلکه آن چیزها فسادآور است و نابود کننده و هلاکت بار.

از مسائل فکری و عقیدتی نادرستی که زمینه ی درونی فقر و محرومیت را می سازد و رویارویی با آن را غلط و ناممکن جلوه می دهد، نسبت دادن فقر است به عوامل طبیعی و کمبود مواد در زمین،(۴۹) و سلب مسئولیت از انسانها و سیستم و نظام اجتماعی. در این نوع اندیشه ها، مبارزه با فقر غیرممکن و بیرون از حوزه ی اختیار و قدرت انسان معرفی می شود. و این اشتباهی بزرگ و بدآموزی زیانباری است که از عوامل فکری و فرهنگی پایداری فقر در جامعه می باشد.

اکنون با مراجعه به مجموعه آموزشهای رضوی، نیک روشن می گردد که این اندیشه، نادرست و مخالف گفتار امام رضاعليه‌السلام است.

امام در کلام یاد شده که از فلسفه احکام سخن می گوید، هماهنگی نظام تشریع و نظام تکوین را - در تأمین احتیاجات انسان - بیان کرده، معیار احکام الهی را رفع نیاز انسان و بقای او شمرده است. دین بر اساس حلال و حرام استوار است و حلیت و جواز، بر اصل صلاح و بقا و احتیاج پی نهاده شده است؛ و حرمت بر اصل فساد، فناء، هلاکت و بی نیازی آدمی از چیزهای حرام.

بنابراین، آنچه برای ادامه ی زندگی و بقای انسان لازم است، در طبیعت موجود است و در شرع حلال و جایز شمرده شده است. و آنچه برای انسان زیان دارد، یا موجب نابودی و هلاکت اوست، حرام و ممنوع گشته است.

از این کلام بخوبی روشن می شود که در نظام تکوین و جهان آفرینش، همه ی آنچه مورد نیاز انسان و عامل بقا و پایداری و زمینه ی صلاح و هدایت اوست آفریده شده و در دسترس او قرار گرفته است. و اگر موانعی انسانی چون ظلم، خیانت، غصب، سرقت، احتکار، و مصرف های اسرافی طبقات ثروتمند، و ویژه ساختن کالاها به اشخاص پیش نیاید، طبیعت غنی است و مواد لازم زندگی خلق را تامین کرده است. و این نظر کارشناسان مسائل اقتصادی و زیست محیطی و انسانی است.

«... بهتر آن است که دنیایی را به فرزندان خود واگذاریم که امکان برآوردن نیاز همگان به غذا، آموزش، کار مطلوب، سر پناه و بهداشت مناسب در آن گسترش یافته نه این که نقصان گرفته باشد. این کار فقط به شرطی امکان دارد که مردم جوامع مصرفی، شیوه ی زندگی خود را دگرگون کنند.».(۵۰)

امام صادق عليه‌السلام :

«... فانک اذا تأملت العالم بفکرک ... وجدته کالبیت المبنی المعد فیه جمیع ما یحتاج الیه عباده ... و کل شیی ء فیها لشأنه معد، و الانسان کالمملک ذلک البیت (۵۱) .

چه اگر در اندیشه ی خود درباره ی جهان تأمل کنی و به عقل خود درصدد شناخت آن برآیی، آن را همچون خانه ای خواهی دید که ساخته و پرداخته شده و هر چه مورد نیاز بندگان بوده در آن فراهم آمده است؛ و هر چیز رد آن - چنان که باید - آماده شده است. و آدمی همچون مالک این خانه است که همه ی آنچه در آن است به اختیار وی قرار گرفته است. و گونه های رستنی برای رفع نیازمندی های او آماده شده است. و جانوران گوناگون در مصالح و منافع او مصرف می شود...

مالیاتهای اسلامی (زکات)

امام رضا عليه‌السلام :

«ان علة الزكاة من اجل قوت الفقراء ... کما قال عزوجل:( لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ) ،فی اموالکم اخراج الزکاة... مع ما فی ذلک من اداء شکر نعم الله عزوجل... مع ما فیه من الزیادة و الرأفة و الرحمة لاهل الضعف و العطف علی اهل المسکنة، و الحث لهم علی المساواة، و تقویة الفقراء و المعونة لهم علی امر الدین ...»(۵۲) .

قانون زکات، برای تأمین (زندگی) بینوایان وضع شد، چنانکه خدای بزرگ فرموده است: «شما را در اموال و جانهاتان امتحان می کنیم.» (امتحان) در اموال پرداخت زکات است... با دیگر فوایدی که در این قانون نهفته است چون افزایش (مال) و احساسمندی و مهربانی نسبت به ناتوانان، و توجه به حال بینوایان، و سوق دادن جامعه به مساوات و برابری، و توانبخشی به فقیران، و یاری رساندن به آنان در انجام تکالیف دینی...

قوانینی برای تعدیل اقتصادی و معیشتی در جامعه و برطرف کردن احتیاجات لازم وضع شده است، چون خمس، زکات، و... در اجتماعی که تعادل داشته و از نظام اقتصادی عادلانه و سالمی برخوردار باشد، اکثریت قاطع مردم درآمدی کافی و بسنده خواهند داشت و نیازهای خود را تأمین خواهند کرد. در چنین اجتماعی، درصد اندکی از مردم محروم می مانند که محرومیت آنان به جبرهای طبیعی، ناتوانیهای جسمی، و گهگاه ظلم ها و حق کشیهای فردی و جزئی مربوط می شود.

اینگونه محرومیت ها، با اجرای قوانین یاد شده و تن دادن مردم به آنها برطرف می گردد - چنانکه در کلام والای امام رضاعليه‌السلام آمده است - که علت وضع قانون زکات، تأمین خوراک بینوایان و کمک به آنان است تا اندازه ای که چون دیگران بتوانند به امور دین و دنیای خود برسند.

تقویت بنیه ی بینوایان و توان یابی آنان برای انجام دادن تکالیف دینی، هدف و مرز این قانون است. و تکلیف بر پایه ی حصول این مقصود ارزشمند استوار است. و تا این مقصود در همه ی افراد تهیدست جامعه ی تحقق نیافته، تکلیف باقی است.

و این چگونگی روشن می کند که اگر ظلم و استثمار، در دوران طولانی بر اجتماعی حاکم بود، و فقر و محرومیت همه گیر و عمیق گشته بود، باید به هدف اصلی و علت وضع قانون توجه کرد؛ و آن - چنانکه در کلام امام رضاعليه‌السلام آمده است - مساوات با محرومان و کمک رسانی و توان بخشی به آنان است تا قادر به زندگی و عمل به احکام دین باشند.

حق معلوم

امام رضا عليه‌السلام :

«...قلت له: هل علی الرجل فی ماله سوی الزکاة؟ قال: نعم؛ أین ما قال الله: (۵۳) ( وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَ یخَْشَوْنَ رَبهَُّمْ وَ یخََافُونَ سُوءَ الحِسَابِ ) (۵۴) .

راوی می گوید:

به امام گفتم: آیا در مال تکلیفی جز زکات هست؟ امام فرمود: آری، پس این فرموده ی خدای درباره ی صله ی ارحام (مسئولیتهای خانوادگی) و امثال آن کجا رفت: «کسانی که آنچه را خدا به پیوند دادن آن فرمان داده پیوند می دهند و از خدای خویش می ترسند و از سختی حساب بیم دارند».

در این حدیث، امام رضاعليه‌السلام به روشنی از حقوقی در مال افزون بر زکات، سخن گفته است. سؤال راوی از همین موضوع است که پس از ادای زکات، آیا تکلیف دیگری انسان دارد؟ امام در پاسخ می گوید:

بلی، پس از پرداختن زکات مسئولیت های مالی دیگری نیز هست. و به آیه ای از قرآن استدلال می کنند، که از صله ی رحم و پیوندهای خانوادگی سخن گفته است.

در آموزشهای رضوی مسئولیت های مالی اهمیت فراوانی دارد و در ردیف اول مسئولیت ها است، و بازخواست و حسابرسی روز رستاخیز نیز در درجه ی نخست به آنها بستگی دارد:

امام رضا عليه‌السلام :

«عن آبائهعليه‌السلام عن علیعليه‌السلام ، قال: قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :...أَوَّلُ مَنْ يَدْخُلُ النَّارَ أَمِيرٌ مُتَسَلِّطٌ لَمْ يَعْدِلْ وَ ذُو ثَرْوَةٍ مِنَ الْمَالِ لَمْ يُعْطِ الْمَالَ حَقَّهُ ...»(۵۵) .

به نقل از پدرانش از امام علیعليه‌السلام ، از پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :... نخستین کسی که داخل دوزخ گردد حاکمی است که دادگر نبوده و ثروتمندی است که حق مال را ادا نکرده است (حقوق مالی را نپرداخته است).

مسئولیت های مالی و کیفر آنها در ردیف مسئولیت

حکومت و حاکمان قرار گرفته است، و این اهمیت آن و الزامی بودن آن را روشن می سازد.

در حدیث دیگری، امام رضاعليه‌السلام لزوم حقوق مالی بیش از زکات را از پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل می کند:

امام رضا عليه‌السلام :

«عن آبائه، عن امیر المؤمنین علی بن ابیطالبعليه‌السلام : قیل: یا نبی الله! افی المال حق سوی الزکاة؟ قال:نعم، بر الرحم اذا ادبرت، و صلة الجار المسلم؛ فما اقربی من بات شبعان و جاره المسلم جائع ...»(۵۶) .

نقل از پدرانش، از امام علیعليه‌السلام : به پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم گفتند: آیا در مال تکلیفی جز زکات هست؟ پیامبر فرمود: آری، نیکی کردن (با مال) نسبت به بستگان آنگاه که روبگردانند، و رسیدگی به همسایه ی مسلمان؛ به من ایمان نیاورده است کسی که سیر بخوابد و همسایه ی مسلمان او گرسنه باشد...»

در قرآن به روشنی از این مسئولیت بزرگ اجتماعی، پرده برمی دارد:

( وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ ) (۵۷) .

«کسانی که سائل و محروم در اموال آنان حقی معلوم دارند».

تأمین سطح زندگی

امام رضا عليه‌السلام :

« إِنَّ اللّه َ تَبارَکَ وَ تَعالى لَمْ یُبِحْ اَکْلاً وَ لاشُرْبا اِلاّ لِما فیهِ الْمَنْفَعَةُ وَ الصَّلاحُ وَ لَمْ یُحَرِّمْ اِلاّ ما فیهِ الضَّرَرُ وَ التَّلَفُ وَ الْفَسادُ، فَکُلُّ نافِعٍ مُقَوٍّ لِلْجِسْمِ فیهِ قُوَّةٌ لِلْبَدَنِ فَهُوَ حَلالٌ ...»(۵۸)

خدای متعال هیچ خوردن و نوشیدنی را جایز نکرده مگر آنچه در آن سود و صلاحی است؛ و (هیچ چیز را) ممنوع نکرده مگر آنچه در آن زیان و نابودی و تباهی بوده است. پس هر چه سودمند و توان بخش جسم باشد و به بدن آدمی نیرو بدهد، حلال است...

یکی از مسائلی که فقر را پدیده ای ضد اسلامی معرفی می کند و ضرورت مبارزه با آن را از نظر اسلام روشن می سازد، تبیین کمیت و کیفیت سطح زندگی و لزوم تأمین مواد و مایحتاج زندگی همه ی مردم است. این موضوع مهم و حیاتی و اسلامی، در احادیث امام رضاعليه‌السلام مطرح شده است.

امام در طرح مسائل گوناگون حیات و سعادت و رشد زندگی انسان، از سطح زندگی معقول و درستی سخن گفته اند که با شکوفایی استعدادهای مادی و معنوی و تکامل فردی و اجتماعی انسان متناسب است. مجموعه ی این گفتار، روشن می سازد که امام رضاعليه‌السلام درباره ی سطح زندگی و حد و مرز نیازهای آن چگونه می اندیشند، و چه کالاها و مواد و امکاناتی را برای زندگی انسان لازم می دانند. از این موضوع به دست می آید که فقر و تهیدستی و نبود سطح زندگی لازم، با اندیشه های امام به کلی ناسازگار است.

اکنون با دستیابی به نهاد اصلی در این اندیشه، به شاخه ها و بخشهای گوناگون از آموزشهای رضوی می پردازیم، که سطح زندگی را در جهت های گوناگون، ترسیم کرده و ریزتر و دقیق تر مسائل آن را مطرح ساخته است.

نان و آب

« سُئِلَ اَلرِّضَا عليه‌السلام عَنْ طَعْمِ اَلْخُبْزِ وَ اَلْمَاءِ فقال: طَعْمُ اَلْمَاءِ طَعْمُ اَلْحَيَاةِ وَ طَعْمُ اَلْخُبْزِ طَعْمُ اَلْعَيْشِ » (۵۹) .

«از مزه ی نان و آب از امام رضاعليه‌السلام سؤال شد. امام فرمود: مزه ی آب، مزه ی زندگی است و مزه ی نان مزه ی زیستن».

در این کلام که نگرشی اصولی و ژرف به مسائل حیات انسانی افکنده است، از مزه ی نان و آب سخن رفته و طعم آب، طعم حیات، و طعم نان، طعم زندگی شمرده شده است. اینکه مزه ی آب، مزه ی زندگی است تردید ندارد، زیرا آب عنصر اصلی تشکیل حیات و شرط ضروری تداوم آن است. بیشترین قسمت بدنه ی موجودات، بویژه گیاهان و حیوانات و انسان، آب است. درصد آب در تشکیل بدن انسان، بیشتر از دیگر مواد است.

در نظام تولید و اداره ی اقتصادی زندگی انسان نیز آب، سهم حیاتی دارد، و براستی مزه ی زندگی مزه ی آب است، چنانکه در سخن امام رضاعليه‌السلام آمده بود. مادر بسیاری از صنایع، تولیدات و فراورده های کشاورزی است. و کشاورزی بدون آب ممکن نیست.

محرومیت طبقه ی زحمتکش کشاورز بیشتر به محرومیت از آب بستگی دارد؛ بویژه در مناطقی که زمین زیاد است و آب کم، چون قاره ی آسیا و آفریقا. به طور کلی، و در همه جا، زندگی و حیات کشاورز و کشاورزی به آب بستگی دارد. در صنایع دیگر نیز آب ضروری است.

«مزه ی نان، مزه ی زندگی»، نیز اصلی تردیدناپذیر و قانونی بی استثنا است؛ زیرا انسان بدون غذا نمی تواند زندگی کند، و نان برای او ماده ی غذاها است. در قرآن کریم، این دو شرط اصلی زندگی مطرح گشته است:

( ...جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کلَّ شَیءٍ حَی... ) (۶۰) .

«و هر چیز زنده ای را از آب پدید آوردیم...»

( وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا يَأْكُلُونَ الطَّعامَ... ) (۶۱) .

«ما پیامبران را کالبدی نساختیم که غذا نخورند...»

گوشت

امام رضا عليه‌السلام :

«عن علی بن ابی طالبعليه‌السلام :عَلَيْكُمْ بِاللَّحْمِ فَإِنَّهُ يُنْبِتُ اَللَّحْمَ - وَ مَنْ تَرَكَ اَللَّحْمَ أَرْبَعِينَ يَوْماً سَاءَ خُلُقُهُ »(۶۲) .

«لازم است گوشت بخورید، که آن (بر اندام شما) گوشت می رویاند. آن کس که چهل روز گوشت نخورد، اخلاقش نکوهیده می گردد.»

در تغذیه، گوشت ضروری است، بسیاری از نیازها و مواد بدن از گوشت تأمین می شود، و توان و نیروی آدمی از پروتئین حیوانی به دست می آید.

در فراز نخست حدیث، به این ضرورت اشاره شده است که ماهیچه ها و عضلات و رگ و پیوندهای بدن که کارآیی استخوان را تضمین می کند و اسکلت بدن را چون پوششی نیرومند می پوشاند، از خوردن گوشت رشد می کند و تغذیه می شود.

در فراز دوم، رابطه ی مادیت و معنویت و اخلاق و اقتصاد و تغذیه و حالات روانی انسان با تعبیری بسیار گویا مطرح گشته است: هر کسی چهل روز گوشت نخورد، اخلاق او بد می شود. این بدی اخلاقی و زشت خویی، از ترک خوردن گوشت پدید می آید.

شاید علت عمده ی این موضوع این باشد که نخوردن گوشت موجب ضعف بدن و سیستم اعصاب است، و این بر ناتوانی روحی و ضعف اراده ی انسان تأثیر عمده می گذارد و از تسلط انسان بر خود می کاهد، و آرامش لازم در برابر حوادث زندگی که از نیرومندی اعصاب و سلامت مزاج نشأت می گیرد، از دست می رود، و انسان به فردی ضعیف، نا آرام، پرخاشجو و بی تحمل تبدیل می شود. و این ریشه ی همه ی بدرفتاریها و کژخلقیها در روابط اجتماعی دو خانوادگی است.

احادیثی نیز در نکوهش گوشت خواری رسیده است. از جمع این دو دسته احادیث و مقایسه ی آنها روشن می شود که مداومت بر گوشت خواری زیان می رساند، اما ترک آن نیز موجب ضعف و ناتوانی است.

پیامبر اکرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

«مَنْ أَكَلَ اَللَّحْمَ أَرْبَعِينَ يَوْماً صَبَاحاً قَسَا قَلْبُهُ »(۶۳) .

هر کس چهل روز (پیاپی) گوشت بخورد، به سنگدلی دچار گردد.

لباس

امام رضا عليه‌السلام :

«بزنطی: مَا تَقُولُ فِي اَللِّبَاسِ اَلْخَشِنِ؟... فَقَالَ لِي: اِلْبَسْ وَ تَجَمَّلْ... »(۶۴) .

بزنطی (راوی معروف) می گوید:

پدرم گفت:

«در پوشیدن لباسهای زیبای چه می گویی؟...

امام رضاعليه‌السلام گفت:

«بپوش و زیبا بپوش...»

لباس از ضروریات زندگی است. نوسان در درجه هوا، تابش نور خورشید و وزش نسیم های گوناگون، ضرورت پوشش تن را آشکار می کند؛ صرف نظر از اینکه برخی از پوششها واجب است، و برخی جنبه ی اخلاقی نیز دارد.

در دستورات اسلامی، پوشش برای زن و برخی پوششها برای مرد، واجب شمرده شده است. از این فراتر، آرایش سیمای ظاهری است در جامعه و برای چشمهای نظاره گر که دستوری اخلاقی است، و لازم است مؤمنان با سیمایی خوشایند و آراسته در جامعه گام گذارند و شکوه ظاهری جامعه را حفظ کنند، چنانکه در روایت امام رضاعليه‌السلام لباس زیبا تجویز شده است؛ از جمله برای حفظ همین شکوه ظاهری جامعه ی اسلامی.

ضرورت مقدار لازم لباس تردیدپذیر نیست، لیکن چگونگی و کیفیت آن با سطح درآمد و زندگی مردم و جامعه رابطه دارد. اگر سطح درآمدها پائین باشد و ضرورتهای زندگی تأمین نگردد، لباس نیز باید در حد لازم مورد استفاده قرار گیرد.

و اگر سطح درآمدها بالا باشد، و مسائل اولیه ی زندگی حل شده باشد، از لباسهای زیبا و فاخر نیز می توان استفاده کرد. در کلام دیگری از امام رضاعليه‌السلام که در همین بخش (فصل: رابطه ی سطح زندگی و سطح درآمد) مطرح خواهد شد، رابطه ی سطح زندگی و سطح درآمد و وضعیت اقتصادی جامعه تبیین خواهد گشت.

نظافت و بهداشت

امام رضا عليه‌السلام :

« أَنَّ اللهَ تَبارَكَ و تَعالى يُحِبُّ الجَمالَ و التَجَمُّلَ و يُبغِضُ البُؤسَ و التَّباؤسَ و أَنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ يُبغِضُ مِن الرِّجالِ القاذُورَةَ... » (۶۵) .

«خداوند متعال بیچارگی و بیچاره نمایی را دشمن می دارد، و خداوند مردم ژولیده و کثیف را دشمن می دارد...»

بهداشت و نظافت، در نظر امام اهمیتی ویژه دارد، و کثیفی و پلیدی نکوهیده و زشت و موجب خشم الهی است. شستشوی بدن - که رکن بهداشت است - در حد نسبتا بالای آن، در آموزشهای رضوی آمده است.

تزیین و آرایش

امام رضا عليه‌السلام :

«حسن بن جهم: دخلت علی ابی الحسن عليه‌السلام و هو مخضب بسواد. فقلت: جعلت فداک قد اختضبت بالسواد؟ قال: ان فی الخضاب اجرا. ان الخضاب و التهیئة مما یزید فی عفة النساء، و لقد ترک النساء العفة لترک ازواجهن التهیئة لهن »(۶۶) .

ابن جهم می گوید:

«نزد امام رضاعليه‌السلام رفتم و او موهایش را رنگ سیاه زده بود. گفتم: فدایت شوم، با رنگ سیاه موهایت را رنگ کردی؟ فرمود: در رنگ آمیزی مو پاداش است. رنگ کردن موی و آمادگی (با آراستن ظاهر) از چیزهایی است که پاکدامنی زنان را افزون می سازد، و زنان پاکدامنی را رها کردند چون همسرانشان خود را برای ایشان آماده نکردند.»

امام در این کلام، به دو موضوع اشاره کرده اند:

نخست، پاداش اخروی و اجر الهی زینت و آرایش کردن. دوم ارزش اجتماعی و تکلیفی آن. این هر دو موضوع، مهم است. و موضوع دوم که بیانگر فلسفه ی اجتماعی آرایش و آراستگی است، اهمیتی ویژه دارد، چون آرایش مردان و آراستن سیمای ظاهری، خود موجب افزونی پاکدامنی زنان می گردد، و احساس لذت جویی و زیباپرستی آنان را اشباع می کند.

درباره ی شیوه ی زندگی اجتماعی امام رضاعليه‌السلام رسیده است که آن امام بزرگ، در خانه لباسهای پاره و درشت و پشمینه می پوشید، و بر خویش سخت می گرفت و دشوار می زیست، و از آسایش و راحت طلبی دوری می گزید؛ و هنگامی که در جمع ظاهر می گشت، و میان مردمان می آمد، خود را می آراست و زینت می کرد.

در این رفتار امام، که بازگو کننده ی اندیشه و فکر امام است، آرایش و آراستگی ظاهر، نوعی تکلیف اجتماعی برای احترام به دیگران معرفی شده است. در جامعه، چشمها به انسان دوخته می شود، و از راه چشمها، دلها و روانها متوجه انسان می گردد.

حال، اگر سیمای ظاهری انسان آراسته، تمیز، منظم و موزون بود، مردم از دیدار انسان لذت می برند و در دل شادمان می گردند، چنانکه در برابر مناظر زیبای طبیعت قرار گرفته باشند. در حالت دیگر که ظاهر انسان ژولیده، و چهره اش پژمرده و افسرده و آلوده و چندش آور باشد، حال دیگران را می گیرد، و آنان را آزار می دهد و افسرده می سازد.

از این رو، آرایش ظاهری، حق بزرگ انسانی و اجتماعی است که موجبات خرسندی مردمان را فراهم می آورد. و این چگونگی به اغنیا و توانگران اختصاص ندارد، و باید برای هم فراهم باشد، چون همه در اجتماع ظاهر می شوند و با یکدیگر روبرو می گردند و بر یکدیگر تأثیر می گذارند.

عطر، بوی خوش

امام رضا عليه‌السلام :

«لاَ يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ أَنْ يَدَعَ اَلطِّيبَ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَإِنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَيْهِ فَيَوْمٌ وَ يَوْمٌ لاَ فَإِنْ لَمْ يَقْدِرْ فَفِي كُلِّ جُمُعَةٍ وَ لاَ يَدَعْ ذَلِكَ »(۶۷) .

«شایسته نیست که انسان هر روز عطر نزند. اگر هر روز نتوانست روز در میان، و اگر نتوانست در هر جمعه. و این (اندازه) را ترک نکند.»

استفاده از عطر برای انسان در حال عبادت و در خانواده و جامعه امری لازم و تکلیفی است انسانی و اخلاقی، که امام رضاعليه‌السلام بر آن تأکید فرموده است. اساس زندگی انسان بر انس، آمیزش و معاشرت نهاده شده است.

انس و معاشرت و همگرایی، جاذبه ها و دافعه هایی دارد:

جاذبه ها و دافعه های مادی و معنوی. زشت خویی، آزمندی، کینه توزی، بی عاطفگی، خشم و... از دافعه های معنوی و اخلاقی است که دیگران را از انسان دور می کند و آدمی را تنها می گذارد، چنانکه اخلاق نیک، گذشت، خوشرویی، مهرورزی و بردباری، زمینه های دوست یابی و گرایش دیگران و جلب دوستی است.

مسائل و اشیای مادی نیز می تواند در تحکیم روابط اجتماعی و جذب و جلب مردم مؤثر باشد. از جاذبه های مادی، تمیزی، آراستگی ظاهری، بوی خوش و استفاده از عطریات است.

در خانواده نیز استفاده از عطر، به دو جهت اهمیت دارد: نخست: موضوعی است که در کلام پیشین امام بود، و آن فراهم شدن زمینه های خرسندی خاطر زنان است و گرایش بیشتر آنان به پاکی و پاکدامنی. و دیگر، احترام به روابط گروهی و احساس و عواطف انسانی است، که افراد خانواده نیز چون دیگر انسانها باید از همنشینی با انسان لذت ببرند و شادمان گردند.

در عبادات نیز استفاده از بوی های خوش و انواع عطرها تاکید شده است. این نیز عللی دارد و مهمترین آنها این است که انسان در عبادت و در پیشگاه خداوند متعال باید با بهترین حال و آراسته ترین سیما باشد، و جامه ی تمیز بر تن کند، و بدن او پاکیزه باشد، و عطر و بوی خوش به کار برد.

دیگر این که، ملائکه و قوای معنوی و مأموران الهی که به نماز و عبادت انسان متوجه اند، از بوی های خوش تغذیه می کنند. و این موجب جذب و توجه بیشتر آنان می گردد، و از جهاتی در عمل مؤثر است.

آری کشاورز، کارگر، حتی معدن چیانی که در اعماق زمین به استخراج سنگ آهن و ذغال سنگ و... مشغولند و کارگرانی که در کوره پز خانه ها و... به کار دست می یازند، همه و همه، چون تشکیل دهنده ی جامعه ی مؤمنانند، باید بتوانند دارای ظاهر آراسته باشند، و از بوی خوش و دیگر چیزها استفاده کنند، و به این گونه مسائل در زندگی دست یابند، و در خانه و خانواده ی خود، اسباب رضایت و خرسندی همسر و فرزندان خود را فراهم آورند.

رابطه ی سطح زندگی و سطح درآمد

امام رضا عليه‌السلام :

«ان اهل الضعف من موالی یحبون ان اجلس علی اللبود، و البس الخشن، و لیس یتحمل الزمان ذلک »(۶۸) .

«کوته فکران از دوستانم دوست دارند من بر نمد بنشینم و جامه ی زبر بر تن کنم؛ لیکن زمان، مقتضی این زندگی نیست.»

امام در این کلام، به روشنی از فراخور و ظرفیتهای زمانی سخن گفته و میان دوره ها و زمانها تفاوت قائل شده است. از آغاز سخن امام چنین به دست می آید که برخی انتظار داشتند که ایشان نیز مانند زمان حضرت علیعليه‌السلام لباس بپوشد و به سان او زندگی کند. امام در پاسخ آنان به تفاوت دوره ها و زمانها و مسئولیتهای هر زمان اشاره می کنند.

تأمین سالیانه

امام رضا عليه‌السلام :

«ان الانسان اذا ادخر طعام سنة، خف ظهره و استراح، و کان ابوجعفر عليه‌السلام و ابوعبدالله عليه‌السلام ، لا یشتریان عقدة حتی یحرزا طعام سنتهما »(۶۹) .

«آدمی اگر خوراک یک سال را ذخیره کند، خود را سبکبار و آسوده حس می کند، و چنین بودند امام باقرعليه‌السلام و امام صادقعليه‌السلام - هنگامی که امکانی به هم می رسید - باغی نمی خریدند (به منظور تأمین آتیه)، مگر پس از اینکه به مقدار خوراک خود کنار می گذاشتند.»

در موضوع سطح زندگی از نظر امام رضاعليه‌السلام ، تأمین زندگی سالیانه لازم است، چنانکه در کلام والای امام مطرح گشته است. در این بیان، به فلسفه ی این موضوع نیز اشاره شده است که انسان هنگامی که غذای یک سال را ذخیره داشت، آسایش خاطر دارد. و آسایش خاطر، زمینه ی اصلی رشد اندیشه و عمل آدمی است.

با آسایش خاطر، انسان در هر زمینه می تواند به راه و کار خود ادامه دهد و آنچه را در توان دارد شکوفا سازد، و برای جامعه به معنای واقعی مفید باشد و بازده ی ارزنده داشته باشد. تأمین اقتصادی از دیگر تأمینهای اجتماعی اگر مهمتر نباشد، کمتر نیست. احتیاج بدترین مشکل است که انسان را تا حد بردگی سوق می دهد و از هر گونه شکوفایی و کارایی و مفید بودن برای جامعه بازمی دارد.