غنچه‌های شرم (نگاهی نو به مفهوم حیا)

غنچه‌های شرم (نگاهی نو به مفهوم حیا) 0%

غنچه‌های شرم (نگاهی نو به مفهوم حیا) نویسنده:
گروه: کتابخانه اخلاق و دعا

غنچه‌های شرم (نگاهی نو به مفهوم حیا)

نویسنده: عباس پسندیده
گروه:

مشاهدات: 8163
دانلود: 3484

توضیحات:

غنچه‌های شرم (نگاهی نو به مفهوم حیا)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 44 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 8163 / دانلود: 3484
اندازه اندازه اندازه
غنچه‌های شرم (نگاهی نو به مفهوم حیا)

غنچه‌های شرم (نگاهی نو به مفهوم حیا)

نویسنده:
فارسی

فصل پنجم : حیا و جامعه

اشاره

جامعه ، صحنه اجتماع انسان هاست و شب هنگام ، صحنه عمومی جامعه ، خالی از انسان ها با طلوع خورشید و آغاز روز ، مردم ، آرام آرام از خانه ها بیرون آمده ، در صحن عمومی جامعه جمع می شوند این جاست که مسئله ارتباط میان افراد ، پدید می آید مهندسی صحیح ارتباط میان آحاد جامعه ، نقش بسیار مهمّی در سلامت جامعه و پویایی آن خواهد داشت یکی از عوامل مهم در تنظیم روابط اجتماعی ، حیاست که در این فصل ، برخی جنبه های آن را مورد بررسی قرار می دهیم .

حیا ، مبنای ارتباط سالم و پایدار

هر رابطه ای بر اساس و پایه ای شکل می گیرد و به تناسب آن ، ویژگی های متفاوت می یابد گاهی مبنای یک رابطه ، «ترس» است و گاهی «طمع» رابطه مبتنی بر این دو مبنا ، هم « ناسالم » است و هم « ناپایدار » در مبنای ترس ، هدف رابطه ، کسب ایمنی است و رابطه ، هنگامی فراخوانی می شود که فرد ، در موقعیت تهدید قرار گرفته باشد و تا وقتی پایدار است که تهدید ، وجود داشته باشد و امّا در الگوی دوم ، که الگوی «طمع» باشد ، علت ارتباط ، تأمین نیاز و کسب منفعت است این نوع رابطه ، هنگام تطمیع شدن ، فراخوانی می شود و هدف آن ، رسیدن به خواسته ها و آرزوهاست و تا وقتی پایدار است که خواسته های فرد ، تأمین شود الگوی سوم ارتباط ، الگوی حیاست این الگو ، مبتنی بر حرمت و کرامت انسان ها بوده ، بر پایه احترام و تکریم آنان استوار است در این الگو ، نه ترس از دیگری وجود دارد و نه طمع به وی ؛ بلکه آنچه وجود دارد ، شرم و حیاست در رابطه مبتنی بر حیا ، اگر هیچ تهدیدی وجود نداشته باشد و هیچ تطمیعی در کار نباشد ، باز هم ارتباط صمیمانه و محترمانه ای وجود دارد و فرد از انجام دادن آنچه نازیباست ، شرم کرده ، دست می کشد در چنین جامعه ای ، دوستی ها صمیمانه و پایدار ، کریمانه و محترمانه است در هر شرایطی ، حرمت و احترام میان افراد وجود دارد و شرم و حیای موجود ، هر زشتی ای را می زداید و هر زیبایی ای را به ارمغان می آورد .

حیا و بُعد شنیداری جامعه

یکی از ابعاد جامعه ، بُعد صوتی (سمعی / شنیداری) آن است اگر حیا در جامعه ای حاکمیت یابد ، بدون تردید ، بر بُعد شنیداری آن جامعه تأثیر می گذارد و قبیح صوتی را از این قلمرو دور ساخته ، جامه ای از زیبایی ، پاکی و لطافت بر آن می پوشانَد در این قلمرو ، دو محور عمده وجود دارد : یکی تولید صوت و دیگری مصرف صوت در نتیجه ، قبیح در قلمرو صوت ، یا به تولید آن است و یا به مصرف آن در بحث تولید صوت ، سخن از زبان و گفتار انسان از یک سو ، و رسانه های صوتی از سوی دیگر به میان می آید و در بحث مصرف ، سخن از قدرت شنوایی انسان است و بر همین اساس ، حیا نیز دو قِسم است : شرم گفتاری و شرم شنیداری

ـ شرم گفتاری

برخی آوازها و آهنگ ها ، موجب تحریک جنسی شده ، زمینه فساد و گناه را فراهم می کنند صدای زن نامحرم و هم سخنی با او نیز در همین قِسم جای می گیرد گاهی کلماتی میان زن و مرد نامحرم رد و بدل می شود که تحریک کننده است و می تواند زمینه سوء استفاده مرد را فراهم آورد گاهی نیز آهنگ کلام زن و مرد نامحرم ، تحریک کننده است این ویژگی ، در آهنگ کلام زنان ، بیشتر وجود دارد « آهنگ کلام » و « کلام تحریک کننده » ، ممکن است موجبات اغفال زن و مرد را فراهم کنند در این جا ، حیا یک عامل نجات بخش است که می تواند موجبات ایمنی زن و مرد را در جامعه تأمین کند بر همین اساس ، امام باقر علیه السلام ابوبصیر را به خاطر شوخی با زن نامحرم ، توبیخ می کند و از وی می خواهد که دیگر مرتکب این کار نشود1 امام علی علیه السلام در سنین جوانی برای ایمنی از وسوسه های شیطان ، از سلام کردن به زنان ، بخصوص زنان جوان ، خودداری می کند و تنها پاسخِ سلام آنان را می دهد2 هم کلام نشدن زن و مرد نامحرم با یکدیگر ، نشانه بی احترامی نیست ؛ بلکه یک اقدام پیشگیرانه و ایمنی بخش است که موجب حفظ حریم نامحرم و حرمت وی می گردد چه بسا رسوایی هایی که از یک کلام ، آغاز شده است تأثیر آهنگ کلام در تحریک جنسی ، دو طرفه است ؛ امّا تحریک کنندگی آهنگ سخن زنان ، بیش از مردان است چرا که طمع جنسی مردان را برمی انگیزد و می تواند مرزهای خصوصی زن را تهدید کرده ، امنیت وی را به خطر اندازد شرم گفتاری عاملی برای تأمین امنیت است توصیه قرآن کریم که می فرماید زنان به گونه ای سخن نگویند که طمع مردان هوسباز را تحریک

1) الخرائج والجرائح ، ج 2 ، ص 594 ؛ بحار الأنوار ، ج 46 ، ص 247 .

2) ر ک : الکافی ، ج 2 ، ص 648 و ج 5 ، ص 535 ؛ بحار الأنوار ، ج 40 ، ص 335

کند ،1 در همین راستا ، قابل تحلیل است یک شیوه دفاعی و ایمن بخشی که ممکن است برخی زنان در این مورد به کار برند ، تغییر دادن صداست که ویژگی تحریک کنندگی آن را می زداید مورد دیگر از قبیح شرعی در قلمرو صوت ، هتک آبروی دیگران به وسیله زبان است آبروی افراد ، همه هویت و حیثیت اجتماعی آنان است بدون حرمت و آبرو ، اعتبار و اعتماد اجتماعی وجود نخواهد داشت و مسلّم است که در این صورت ، آسیب بزرگی به جامعه وارد می شود حرمت شکنی ممکن است به وسیله بیان واقعیت ها باشد که غیبت و افشای اسرار نامیده می شود و ممکن است خلاف واقع باشد ، که دروغ و تهمت و افترا نامیده می شود گاهی نیز به وسیله تمسخر و استهزا2 صورت می گیرد و گاهی به وسیله لقب زشت به یکدیگر دادن 3 و گاهی به وسیله فحّاشی و ناسزا گویی 4 همه اینها نابه هنجاری های قلمرو صوت اند این گونه نابه هنجاری ها ، موجب آلودگی فضای صوتی جامعه می شوند در حاکمیت فرهنگ حیا ، دروغ بر زبان جاری نمی شود ؛ اسرار افراد ، افشا نمی شود ؛ آبروی انسان ها مورد تعرّض قرار نمی گیرد ؛ کسی مسخره نمی شود ؛ افراد با نام ها و لقب های زشت ، صدا زده نمی شوند و به کسی تهمت زده نمی شود ؛ بلکه زشتی های افراد ، پرده پوشی می شود ؛ از آنان به نیکی یاد می شود ؛ و . زدوده شدن آن زشتی ها و به وجود آمدن این زیبایی ها ، پیامد پرورش یافتگی زبان به وسیله شرم و حیاست .

 1) «لاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ» (احزاب ، آیه 32)

2) «لاَ یَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَی أَن یَکُونُواْ خیرا مِّنْهُمْ وَ لاَ نِسَآءٌ مِّن نِّسَآءٍ عَسَی أَن یَکُنَّ خَیْرا مِنْهُنَّ» (حجرات ، آیه 11)

3) «وَ لاَ تَنَابَزُواْ بِالْأَلْقَـابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الاْءِیمَـانِ» (حجرات ، آیه 11)

4) فحّاشی ، از نشانه های بی حیایی است و در روایات ، مورد نهی قرار گرفته است .

_________________________________________

ـ شرم شنیداری

اگر دهان ها و زبان ها صافی حیا داشته باشند ، صوت نابه هنجار ، تولید نمی شود و اگر گوش ها صافی حیا داشته باشند ، از مصرف صوت های نابه هنجار و نامشروع ، پرهیز می کنند گوش ، یکی از دروازه های قلب و جان آدمی است و حیا ، نگهبان شایسته ای است تا هر صوت نامطلوبی وارد ساحت جان آدمی نگردد گوش ، مصرف کننده تولیدات زبان و دهان است ؛ ولی هر محصول تولید شده ای که مُهر تأیید حیا را ندارد گوش باحیا از آن استفاده نمی کند همچنین در یک جامعه باحیا ، سخنان ناروایی که درصدد هتک حرمت دیگری است ، خریدار ندارد کسی که به این گونه سخنانْ گوش فرا دهد ، شریک گوینده است1 و یک شخص باحیا ، خود را شریک بی شرم ها نمی کند ؛ بلکه دفاع از آن شخص را وظیفه خود می داند2 و حتّی اگر شواهد گوناگونی علیه کسی نقل شده باشد ، ولی خود او انکار کند ، انکار او را تصدیق ، و شهادت آنان را تکذیب می کند ، هر چند از افراد مورد وثوق او باشند3

1) امام علی علیه السلام فرمود : «سامع الغیبة شریک المغتاب» (همان ، ص 268) .

2) رسول خدا فرمود : «هر گاه درباره کسی بدگویی کردند و تو در میان آنان بودی ، یاور او و بازدارنده آنان باش و جمع آنان را ترک کن» (کنزالعمّال ، ح 8028) برای مطالعه بیشتر ، ر ک : میزان الحکمة ، ج 9 ، ص 4474 (ثواب ردّ الغیبة) .

3) محمّد بن فضیل : به امام کاظم علیه السلام گفتم : فدایت شوم ! گاهی خبر می رسد که کسی حرف ناخوشایندی درباره من زده است وقتی از خود او می پرسم ، آن را انکار می کند ، در حالی که خبردهندگان ، مورد اطمینان بوده اند ! حضرت به من فرمود :ای محمّد ! گوش و چشمت را درباره برادرت تکذیب کن اگر پنجاه تن نزد تو قسم خوردند و او سخن دیگری گفت ، تو او را تصدیق کن و دیگران را تکذیب کن» (الکافی ، ج 8 ، ص 147 ؛ ثواب الأعمال ، ص 24)

_______________________________________

حیا و بُعد دیداری جامعه

در شهر حیا ، فضای بصری (دیداری) جامعه نیز از زشتی به دور است زشتی یک عمل ، گاهی به جنبه های زیباشناختی آن نیست ؛ بلکه به آثار و پیامدهای سوء آن است ممکن است چیزی از نظر زیباشناختی ، زشت نباشد ؛ بلکه در نهایت حُسن و جمال باشد ؛ امّا به جهت آثار و پیامدها ، زشت به شمار آید مهم ترین قبیح بصری در شهر حیا ، مربوط به چگونگی حضور زن و مرد در جامعه است خروج چشمنَواز زن از خانه ، شاید از یک مَنظر زیباشناختی مثبت ارزیابی شود ؛ امّا ممکن است آثار و عواقب ناخوشایندی در پی داشته باشد این کار ، زنان را در کانون توجّه هوسبازان و در معرض تعرّض آنان قرار می دهد و چه بسا که به هتک حرمت و حیثیت آنان منجر شود جلوه ای که سرانجامی تلخ و شوم در پی دارد ، نمی تواند حُسن باشد در شهر حیا ، صحنه های تحریک کننده تولید نمی شوند و زنان از خودآرایی و حضور چشمنواز در جمع نامحرم ، شرم دارند در فرهنگ حیا ، خانه ، دژ مستحکم و قلعه نفوذناپذیر زن است1 بودن در خانه ، امنیت و آرامش را برای زن به ارمغان می آورد و او را از تیررس چشمان آلوده و هوسباز ، دور نگه می دارد زن می تواند درون خانه از بهترین آرایه ها استفاده کند و زیباترین لباس ها را بر تن کند این ، نه تنها قبیح به شمار نمی آید ، بلکه یک حُسن است و مورد تأکید نیز قرار گرفته2 و حتّی توصیه شده که هنگام نماز ، برترین و بهترین زیورها و پوشش ها مورد استفاده قرار گیرند3

 1) در برخی روایات ، از خانه به عنوان «حِصن (دژ)» ، یاد شده است (ر ک : الکافی ، ج 5 ، ص 337)

2) خودآرایی برای همسر ، بسیار مورد تأکید دین اسلام قرار گرفته است .

3) ر .ک : الصلاة فی الکتاب والسنة ، ص 66 حیا

، دشمن زیبایی نیست ؛ بلکه دشمن فساد ناشی از برخی زیبایی هاست به همین جهت ، زنِ باحیا ، زنی نیست که با هر چه زیبایی است ، دشمن بوده ، از هر چه زیبایی است ، گریزان باشد زن باحیا ، از فسادی که لباس زیبایی بر تن کرده ، بیزار است و از این رو ، آن جا که زیبایی فسادانگیز است ، از آن گریزان است بنا بر این ، شیوه اوّل ، استفاده از خانه به عنوان دژی در برابر دید نامحرم است این کار ، بخش مهمّی از فضای بصری جامعه را پاک نگه می دارد ؛ امّا به هر حال ، زنان نیز از خانه خارج می شوند در این گونه موارد ، چگونه می توان فضای بصری جامعه را از زشتی و نابه هنجاری ، پاک نگه داشت ؟ شیوه اوّل ، مبتنی بر «کاهش حضور» بود و شیوه هایی که در موقعیت حضور به کار گرفته می شوند ، مبتنی بر «کاهش تحریک» و به «حدّاقل رساندن نگاه نامحرم» است به بیان دیگر ، شیوه نخست ، «پرهیز از خروج بی دلیل» بود و این شیوه ، مبتنی بر «خروج پاک» است بر همین اساس ، اوّلین اقدام در جلوگیری از آلودگی بصری شهر حیا ، استفاده از حجاب و پوشش مناسب است1 تدبیر دیگر ، جدا کردن محلّ زنان و مردان از یکدیگر برای جلوگیری از اختلاط آنان است که گاهی خواسته یا ناخواسته ، صحنه های زشتی را به وجود می آورد برای جلوگیری از این امر ، می توان مکان های مخصوصی را به بانوان اختصاص داد رسول خدا ، هنگامی که ساختمان مسجد را بنا می کردند ، دری مخصوص زنان قرار داد و استفاده مردان را از آن ، ممنوع ساخت2

 1) ر ک : پژوهشی در فرهنگ حیا ، بخش دوم ، فصل سوم ، حیا و پوشش .

2) ر ک : حلیة الاولیاء ، ج 1 ، ص 313

_________________________________________-

تدبیر دیگر ، استفاده از «تأخیر زمانی» است اگر در اجتماعی مثل مسجد ، زن و مردْ حضور دارند ، هنگام خروج ، می توان با استفاده از تأخیر زمانی ، مانع اختلاط شد و زمانِ در دید قرار گرفتن زنان را کاهش داد وقتی نماز رسول خدا تمام می شد ، مردها قدری صبر کرده ، از جا حرکت نمی کردند ، تا زنان از مسجد خارج شوند1 تدبیر دیگر ، «تأخّر مکانی» است قرار گرفتن زنان در پشت سرِ مردان ، آنان را از دید آنان ، دور نگه می دارد وقتی رسول خدا شنیدند که در راه ها و مسیرها ، زنان و مردان به صورت مختلط حرکت می کنند ، توصیه کردند که زنان ، پشت سرِ مردان حرکت نمایند2 حضرت موسی علیه السلام نیز پشت سرِ دختر شعیب علیه السلام حرکت نکرد و از وی خواست که او را در یافتن مسیر ، با پرتاب سنگ ، راهنمایی کند3 تدبیر دیگر ، «حرکت از کنار راه» است وسط راه ها معمولاً دو ویژگی دارد : یکی شلوغ بودن و دیگری در دید بودن شلوغی ممکن است سبب برخورد زن و مرد نامحرم با یکدیگر شود و لذا حرکت از کنار مسیر ـ که معمولاً خلوت تر است ـ راه مناسبی برای جلوگیری از این پیشامد است همچنین حرکت زن از وسط مسیر ، ممکن است او را بیشتر در دید نامحرم قرار دهد به همین جهت ، رسول خدا فرموده است : میانه راه برای زنان نیست ؛ بلکه باید از کنار دیوار و جاده حرکت کنند4

 1) صحیح البخاری ، ج 1 ، ص 203 .

2) ابو سعید انصاری شنیده که وقتی رسول خدا از مسجد خارج شد و اختلاط مردان و زنان را در راه دید ، به زنان فرمود : «عقب بروید ؛ زیرا وسط راه برای شما نیست ؛ بر شما باد به حرکت در کنار راه پس از آن ، زنان از کنار دیوارها حرکت می کردند به گونه ای که لباسشان به دیوار کشیده می شد» (سنن أبی داوود ، ج 4 ، ص 369 ، ح 5272)

3) کتاب من لایحضره الفقیه ، ج 4 ، ص 19 (ح 4974) .

4) الکافی ، ج 5 ، ص 518 ـ 519 همین سخن از امام کاظم علیه السلام نیز نقل شده است : کتاب من لایحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 561 (ح 4927)

تدبیر دیگر ، « استفاده از همراه » در هنگام خروج از منزل است این همراه ، ممکن است زن باشد یا مرد دو زن ، کمتر از یک زن مورد ، تعرّض قرار می گیرند ، بخصوص اگر زن همراه ، سنّ بیشتری داشته باشد بهترین وضعیت ، همراه بودن مرد مَحرم است زنانی که همراه مرد محرم ، بخصوص همسر خود از منزل خارج می شوند ، بسیار کمتر از وقتی که به تنهایی بیرون می آیند و یا همراه زن دیگری هستند ، مورد تعرّض قرار می گیرند در این وضعیت ، «غیرت» و «اقتدار» مرد ، سپری دفاعی برای زن است که طمع نامحرم را از بین می برد و حتّی اندیشه تعرض را از ذهنش می زداید1 همچنین توصیه شده است که زن ، بدون مرد محرم ، به مسافرت نرود2 حتّی رسول خدا ، یکی از مسلمانان را که برای اعزام به جبهه ثبت نام کرده بود ، از شرکت در جنگ به این جهت معاف کرد که همسر او به تنهایی در راه حج بود3

 1

) ر .ک : بخش دوم ، فصل اوّل : حیا و خلوت .

2) ر ک : مسند أحمد : ج 3 ، ص 21 (ح 7226) وص 54 (ح 7418) .

3) ر ک : صحیح مسلم ، ج 4 ، ص 104 .

مسئولیت مردان

مردان نیز در جلوگیری از خلق صحنه های نازیبا و آلوده توسط زنان ، نقش دارند این وظیفه تا پیش از ازدواج زن ، به طور عمده با پدر اوست و پس از ازدواج ، با شوهر او در انجام دادن این وظیفه ، وجود صفت دیگری به نام «غیرتْ»4 ضروری است مردان باغیرت ، مراقب وضعیت خانواده اند و از 4) مرحوم علامه سیدمحمّد حسین طباطبایی در تعریف «غیرت» آورده است : «غیرت ، یکی از صفات پسندیده اخلاقی و از ملکه های فضیلتمندی است و عبارت است از تغییر حالت عادی انسان و برانگیخته شدن وی برای دفاع و انتقام به هنگام تجاوز بیگانه به آنچه برای فرد ، محترم است و آن را مایه کرامت خود می داند (مانند دین یا آبرو یا مقام) هیچ انسانی ـ هرگونه که فرض شود ـ از این صفت غریزی تهی نیست و لذا می توان گفت که از فطریات انسان است»(المیزان فی تفسیر القرآن ، ج 4 ، ص 175)

 . رفتاری که مخالف شئون اخلاقی خانواده باشد ، جلوگیری می کنند مسئله اجازه گرفتن زن از مرد به هنگام خروج از منزل ، در همین راستا قابل تحلیل است مرد ، بیشتر و بهتر می تواند احساس مردها را درک کند و ممکن است بهتر از زن بتواند تشخیص دهد که چه وضعیتی ممکن است تحریک کننده و وسوسه برانگیز باشد زنان با استفاده از این امتیاز می توانند وضعیت خود را به گونه ای سامان دهند که تحریک آمیز نباشد از دیدگاه حضرت علی علیه السلام اختلاط زن و مرد در خیابان و ایجاد صحنه های منافی با حیا ، به دلیل کوتاهی مردان در انجام دادن این وظیفه است وقتی به ایشان گزارش رسید که در منطقه عراق ، زنان در راه ها با مردان برخورد می کنند ، رو در رو می شوند و حتّی به یکدیگر تنه می زنند ، مردان را خطاب قرار داد و آنان را به خاطر بی غیرتی شان سرزنش کرد و فرمود : «آیا شرم نمی کنید ؟»1 در شهر حیا ، چشم ها نیز حیا دارند چشم باحیا ، از نگاه کردن به آنچه نابه هنجار است ، خودداری می کند شاید زنانی باشند که حیا را رعایت نکنند و صحنه های بی شرمانه ای را تولید کنند در این صورت ، چشم ها باید حیا داشته باشند و از دیدن صحنه های نابه هنجار ، خودداری کنند نگاه کردن به نامحرم ، تیر مسمومی است که به جان انسان می نشیند چه بسا نگاهی که یک دنیا حسرت و پشیمانی به دنبال داشته باشد2 چشمی که حیا دارد ، به محض رو به رو شدن با زنان نامحرم ، رو بر می گردانَد رسول خدا و امام علی علیه السلام وقتی دیدند زنی از روی مَرکب خود می افتد ، به سرعت ، چهره خود را

 1) ر ک : الکافی ، ج 5 ، ص 537 ، ح 6 ؛ المحاسن ، ج 1 ، ص 115 ؛ بحار الأنوار ، ج 79 ، ص 115 .

2) امام صادق علیه السلام می فرماید : «نگاه ، تیری مسموم از تیرهای ابلیس است و چه بسا نگاهی که حسرت طولانی به بار می آورد !» (الکافی ، ج 5 ، ص 559)

برگرداندند1 تا نکند هنگام سقوط که بدن وی آشکار می شود ، نگاهشان به او بیفتد روزی زنی به خانه رسول خدا آمد که لباس نازکی بر تن داشت حضرت ، فورا صورت خود را برگرداند و او را راهنمایی کرد2 و وقتی جوانی را دید که به زن جوانی خیره شده است ، با دست خویش چهره وی را از نامحرم برگرداند3 مردان باحیا ، پشت سر زنان حرکت نمی کنند حضرت داوود علیه السلام به فرزند خود ، توصیه می کند که : «پشتِ سر شیر حرکت کن ؛ ولی پشت سر زن حرکت نکن»4 این ، نشان از خطر فزاینده ای است که چنین کاری می تواند در پی داشته باشد به همین جهت ، وقتی قرار شد حضرت موسی علیه السلام همراه یکی از دختران حضرت شعیب علیه السلام نزد ایشان برود ، به وی گفت : تو پشتِ سر من حرکت کن اگر اشتباه رفتم ، مرا راهنمایی کن همانا ما خاندانی هستیم که به پشت زنان ، نگاه نمی کنیم5 در جای دیگری نقل شده که گفت : من خوش ندارم که باد به بدن تو بوزد و در نتیجه ، بدنت را برای من توصیف کند6 در طرف مقابل ، زنان شهر حیا نیز از نگاه کردن به نامحرم پرهیز می کنند وظیفه چشمپوشی از گناه و مصرف نکردن صحنه های تولید شده توسط مردان بی شرم ، مخصوص مردان نیست زنان باحیا نیز از نگاه کردن به

_____________________________________ 1) ر ک : مستدرک الوسائل ، ج 3 ، ص 245 ؛ مجمع الزوائد ومنبع الفوائد ، ج 5 ، ص 122 .

2) ر ک : سنن أبی داوود ، ج 2 ، ص 270 ، ح 4104 .

3) ر .ک : مسند أحمد ، ج 1 ، ص 76 و 213 و 251 و 329 .

4) مستدرک الوسائل ، ج 14، ص 275.

5) کتاب من لایحضره الفقیه ، ج 4 ، ص 19 ، ح 4974 .

6) تفسیر نور الثقلین ، ج 4 ، ص 123 ، ح 48 .

____________________________________

 نامحرم ، خودداری می کنند این مطلب در قرآن کریم به صراحت آمده است و به زنان با ایمان بگو: «دیدگان خود را ( از هر نامحرمی )فرو بندند1 هر جا که صحنه شرم آوری تولید شود ، وظیفه دیگران ، اعم از زن و مرد ، این است که از نگاه کردن به آن ، خودداری کنند چیز دیگری که ممکن است فضای بصری جامعه را آلوده سازد ، این است که مردان به شکل زنان درآیند و زنان به شکل مردان در شهر حیا ، نه زن و نه مرد ، هیچ کدام تن به این کار زشت نمی دهند ؛ هم انجام دادن آن را شرم آور می دانند و هم از نگاه کردن به آن ، شرمنده می شوند شهروندان بی شرمی که خود را به شکل جنس مخالف درآورند ، مورد نفرین رسول خدا قرار گرفته اند2 بُعد دیگری از فضای بصری جامعه ، رفتار افراد در برخورد با یکدیگر است فارغ از این که چه سخنانی میان افراد ، رد و بدل شود ، و فارغ از این که چه نیّتی در پسِ رفتار داشته باشند ، «فیزیک رفتار» در برخوردها متفاوت است اگر فقط تصویر بدون صدا از رفتارها به نمایش گذاشته شود ، تفاوت رفتارهای مؤدّبانه و رفتارهای غیر مؤدّبانه قابل مشاهده است امام علی علیه السلام فرموده است که حیای انسان ها سبب می شود به گونه ای با هم برخورد نکنند که موجبات ناخرسندی یکدیگر را فراهم کنند3 در شهر حیا ، چشم ها به یکدیگر خیره نمی شوند و با بغض و کینه و بی شرمی به یکدیگر 1) نور ، آیه 31 .

2) دعائم الإسلام ، ج 2 ، ص 215 ، ح 769 ؛ المصنف ، عبدالرزاق ، ج 4 ، ص 319 ، ح 7931 .

3) امام علی علیه السلام : «از کمال مرد مؤمن ، این است که آنچه را نازیبا است ، ترک کند و از حیای او این است که با هیچ کس آن گونه برخورد نمی کند که او را ناخرسند سازد» (أعلام الدین ، ص 127 ؛ بحار الأنوار ، ج 78 ، ص 80 ، ح 66)

 نگاه نمی کنند ؛ بلکه با مهربانی و ملاطفت به یکدیگر می نگرند و چه بسا هنگام سخن گفتن ، سر به زیر اندازند ، همان گونه که رسول خدا چنین می کرد1 یا تصوّر کنید بناست به کسی که نیازمند است ، کمک شود شهروند باحیایی همچون سید الشهدا ، بدون این که چشم در چشمِ فرد نیازمند بیندازد ، از پشت در به وی کمک می کند تا سرافکندگی درخواست را در وی نبیند2 نمونه هایی از این دست ، بسیار است به طور کلّی ، وقار و لطافت و نرمی ، ویژگی ظاهری رفتارهای محترمانه و مؤدّبانه ای است که از حیا الهام گرفته است و برعکس ، وقاحت ، خشونت و تندی ، ویژه رفتارهای بی شرمانه است .

 1) امام صادق علیه السلام : همواره رسول خدا هنگام سخن گفتن مردم با ایشان ، صورت خود را از سر شرم به زیر می انداخت» (الکافی ، ج 5 ، ص 565 ، ح 41) .

2) المناقب ، ابن شهر آشوب ، ج 4 ، ص 65 .

حیا و پرده پوشی

در شهر حیا ، کسی به دنبال فاش کردن اسرار مردم و نمایان سازی پنهان آنان نیست پرده دری و افشاگری در قاموس مردان حیا ، وجود ندارد مردان حیا ، پرده پوش اند ، نه پرده دَر روزی رسول خدا به علی علیه السلام فرمود : «اگر ببینی کسی در حال انجام دادن فحشاست ، چه می کنی ؟» علی علیه السلام گفت : پرده پوشی می کنم حضرت پرسید : «اگر برای بار دوم ببینی ؟!» گفت : با عبا و ردای خود ، او را می پوشانم این سؤال ، سه بار تکرار شد و در مرتبه سوم هم جواب علی علیه السلام همان بود حضرت در واکنش به این روش کریمانه فرمود : هیچ جوانْ مردی جز علی نیست آن گاه خطاب به مردم فرمود : نسبت به برادرانتان پرده پوشی کنید3

 3) مستدرک الوسائل ، ج 12 ، ص 426

__________________________________________

حیا و رعایت حقوق همسایگی

مردان حیا ، کوتاهی در حقّ همسایه را قبیح و مایه شرمساری می دانند1 حرمت همسایه بر همسایه ، همانند حرمت مادر اوست2 همان گونه که انسان های باحیا ، برای مادر خود ، احترام قائل اند ، برای همسایه نیز احترام قائل اند به راستی با حاکمیت چنین فرهنگی در یک جامعه ، چه رابطه ای میان همسایه ها برقرار خواهد شد ؟ در چنین فرهنگی ، هر کار قبیحی ، قبیح است و انجام دادن آن در حقّ هر کسی ، زشت و ناپسند ؛ امّا اگر نسبت به همسایه باشد ، ده بار قبیح تر از است مثلاً سرقت از خانه همسایه ، قبیح تر از سرقت از ده خانه دیگر است و یا نگاه بد به ناموس همسایه داشتن ، قبیح تر از نگاه بد به ده ناموس دیگر داشتن است3

 1) امام صادق علیه السلام می فرماید : «آیا هر یک از شما شرم نمی کند از این که همسایه اش حقّ او را بشناسد ، ولی او حقّ همسایه اش را نشناسد ؟» (الکافی ، ج 2 ، ص 635) به همین جهت ، حیا ، عامل مهمّی در حفظ حقوق همسایگان است اهل حیا برای همسایه حرمت قائل اند رسول خدا فرموده است :

2) الکافی ، ج 2 ، ص 666 ؛ تهذیب الأحکام ، ج 6 ، ص 141 .

3) از مقداد بن اسود روایت شده : «رسول خدا به اصحاب خود فرمود : درباره زنا چه می گویید ؟ گفتند : خدا و رسولش آن را حرام کرده اند و از این رو تا قیامت حرام است پس رسول خدا به اصحاب خود فرمود : اگر کسی با ده زن زنا کند ، بهتر از آن است که با زن همسایه اش زنا کند سپس حضرت پرسید : درباره سرقت چه می گویید ؟ گفتند : خدا و رسولش آن را حرام کرده اند و ازین رو حرام است حضرت فرمود : اگر کسی از ده خانه سرقت کند ، بهتر از آن است که از خانه همسایه اش سرقت کند» (مسند احمد ، ج 9 ، ص 226 ، ح 23915 همچنین ر ک : المعجم الکبیر ، ج 20 ، ص 257 ؛ کنزالعمّال ، ج 9 ، ص 53 ، ح 24901)

حیا و کمک به نیازمندان جامعه

در شهر حیا ، نیازمندان ، بی پناه و بی پاسخ نمی مانند حیا سبب می شود که امید امیدواران ، ناامید نشود و دست تهی دستان خالی برنگردد اگر حاجتمندی به یک انسان باحیا رو اندازد ، وی از رد کردن او شرم دارد کرامت چنین انسان هایی اجازه نمی دهد که درخواست نیازمندان ، بی پاسخ بماند نقل شده است که رسول خدا به جهت شدّت حیایی که داشت ، هیچ نیازمندی را رد نمی کرد1 اگر چنین فرهنگی در جامعه وجود داشته باشد ، نیاز نیازمندان ، برطرف می شود و آلام آنان ، تسکین می یابد توصیه شده است که هیچ نیازمندی را دست خالی برنگردانید و اگر هیچ امکانی برای کمک به وی ندارید ، دست کم به گونه ای زیبا و محترمانه او را برگردانید2

 1) الکافی ، ج 4 ، ص 15 ؛ مکارم الأخلاق ، ج 1 ، ص 71 .

2) ر ک : میزان الحکمة ، ج 5 ، ص 2336 (النهی عن ردّ السائل) .

فصل ششم : حیا و رسانه

اشاره

ماهیت رسانه ، ابلاغ پیام است این ابلاغ می تواند به صورت نوشتاری باشد (مثل : روزنامه ها و مجلات) و یا دیداری (مثل مجلاّت تصویری) و یا شنیداری (مثل : رادیو و کاسِت های صوتی) و یا تصویری (مثل تلویزیون ، سینما ، ویدئو ، و ...) در همه اینها ، یک «پیام» توسط رسانه القا می گردد هدف این بحث ، آن است که «پیام های رسانه ای» با معیار حیا سنجیده شوند و روشن شود که حیا چه تأثیری می تواند بر روند اطّلاع رسانی داشته باشد ؟ آیا پیام های رسانه ای می تواند یکی از قلمروهای حیا باشد ؟ آیا حیا می تواند در ارسال پیام ها دخالت کند و تأثیرگذار باشد ؟ و از سوی دیگر ، رسانه چه تأثیری بر حیا دارد ؟ آیا می تواند در کاهش یا افزایش ، و تضعیف یا تقویت حیا تأثیرگذار باشد ؟ بنا بر این ، بحث را در دو زمینه پی می گیریم : حیای پیام و پیام حیا .

حیای پیام

رسانه ای را می توان مطابق معیار حیا دانست که به تبلیغ آنچه قبیح و نارواست ، نپردازد ممکن است آنچه قبیح و ناروا خوانده می شود ، واقعیت داشته باشد و گفته شود کار رسانه نیز منعکس کردن واقعیت هاست ؛ ولی باید توجّه داشت که هر واقعیتی ، الزاما مطابق حیا و شرم نیست بنا بر این ، پیام باحیا ، پیامی است که به نمایان سازی آنچه قبیح و ناروا شمرده می شود ، نپردازد امروز ، «سکس» عنصر اصلی پیام های رسانه ای ، بخصوص رسانه های تصویری را تشکیل می دهند به طور کلّی ، می توان فرهنگ رسانه ایِ امروز را فرهنگ عریانی و برهنگی دانست که زشت ترین صحنه ها و شنیع ترین حالت ها را به تصویر کشیده ، به نمایش می گذارد نکته دیگر ، گستره نمایان شدن این گونه پیام هاست که هیچ حد و مرزی نمی شناسند و به همه سرزمین ها رخنه می کنند و همه جامعه ها را تحت سیطره خود درمی آورند این ، مصداق همان چیزی است که در فرهنگ قرآن از آن به عنوان «اشاعه فحشا» نام برده شده است1 : همچنین در روایات آمده که منتشر ساختن فحشا و منکرات ، همانند عمل کردن به آنهاست2 گذشته از سکس ، رسانه ، کارکرد دیگری که با موضوع حیا ارتباط نزدیک دارد ، «اطّلاع رسانی» است رسانه ها ، اخبار و اطّلاعات را جمع آوری می کنند و به سمع و نظر مخاطبان می رسانند این کار ، ممکن است با رسواسازی و افشاگری همراه باشد

1) «إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَـاحِشَةُ فِی الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ» (نور : آیه 18) به درستی ، برای کسانی که دوست دارند فحشا را در میان اهل ایمان پراکنده سازند ، عذابی دردناک خواهد بود .

2) رسول خدا می فرماید : «هر کس فحشایی را منتشر کند ، همانند فحشا کننده است» ( الکافی ، ج 2 ، ص 356) در روایت دیگری آمده : «هر کس فحشایی را بشنود و آن را افشا کند ، همانند کسی است که آن را انجام داده است (کتاب من لایحضره الفقیه ، ج 4 ، ص 15 ؛ بحار الأنوار ، ج 75 ، ص 213) .

پیام حیا 

رسانه می تواند به ترویج کننده حیا و شرم تبدیل شود این ، چیزی است که شاید به ندرت بتوان برای آن نمونه پیدا کرد کدام رسانه را می توان یافت که پیام حیا را تبلیغ کند ؟ امروزه حیا با همه زیبایی و کارکردی که دارد ، یک سخن فراموش شده است امروز را می توان « دوران غربت حیا » در رسانه دانست هر چند رسانه های ایران را در مقایسه با دیگر رسانه های جهان ، می توان از نجیب ترین و پاک ترین رسانه ها دانست ؛ امّا با این حال ، حیا برای همه و از جمله برای رسانه ها یک موضوع ناشناخته است تا چه اندازه حیا را می شناسند ؟ و تا چه اندازه از قلمروهای آن آگاه اند ؟ و آیا حیا در رسانه های ما سیر صعودی دارد یا سیر نزولی ؟ و ...

به هر حال ، برای رشد حیا در جامعه ، تبلیغ آن ، یک ضرورت است و برای تبلیغ حیا ، شناخت صحیح آن لازم است باید حیا را به درستی شناخت و آن را به پیام های رسانه ای تبدیل کرد و سپس ، مردم را با آن آشنا نمود اگر حیا موضوع تبلیغ رسانه ها قرار گیرد ، می تواند به گسترش فرهنگ حیا و ریشه دار شدن آن ، کمک فراوانی نماید بخش فراوانی از غربت حیا در زندگی بشر ، به دلیل ناشناخته بودن آن است رسانه در شکست این غربت و انزوا ، می تواند نقش مهمّی ایفا کند شاید در مقطع کنونی که حیا یک ضدّ ارزش معرفی می شود ، رسالت رسانه ها مضاعف گردد 1) امام علی علیه السلام : «لاحیاء للکذاب» (غررالحکم و دررالکلم ، ح 1049)

2) ر ک : میزان الحکمة ، ج 11 ، ص 5122 (الکذب أدنی الأخلاق) .

فصل هفتم : حیا و مدیریت

اشاره

یکی دیگر از قلمروهای حیا ، حوزه مدیریت است که در ادامه به آن می پردازیم .

حیای مدیر

اشاره

مدیریت باحیا ، مدیریتی است که بر اساس تکریم و احترام باشد ، نه براساس ترس و تحقیر مدیریت حیا ، حرمت متقابل میان مدیر و کارمندان را تضمین می کند وجود پرده های حجب و حیا میان مدیر و کارمندان ، یکی از عوامل موفّقیت در مدیریت است در این باره به مواردی چند ، اشاره می گردد :

الف) پرده دری نکردن

اگر مدیری پرده دری کند ، ممکن است هیچ حرمت و مرزی باقی نماند و به اصطلاح روی افراد به یکدیگر باز شده و شیرازه کار ، از هم بپاشد به همین جهت ، مثلاً اگر فردی خود ، کار انجام شده را انکار کند ، بهتر است سخن او مورد تأیید قرار گیرد1

 1) الکافی ، ج 8 ، ص 147 ؛ بحار الأنوار ، ج 75 ، ص 215 .

ب) پرده پوشی کردن

مدیر باحیا ، نه تنها هنگام مواجهه با خطای کارمندان ، پرده دری و آبروریزی نمی کند ، بلکه تا آن جا که ممکن است ، به پرده پوشی می پردازد و به دنبال کشف عیوب نیست و آنچه را آشکار شده ، توجیه می کند این که گاهی حضرت علی علیه السلام برای خطا و گناه دیگران ، عذرتراشی می کرد ، بر همین اساس است خطاپوشی ، ویژگی مدیر باحیاست امام علی علیه السلام در نامه خود به مالک اشتر می نویسد : مردم ، عیوبی دارند که زمامدار در پوشاندن آنها از هر کسی سزاوارتر است پس ، در صدد کشف آنچه از دید تو پنهان است ، مباش که وظیفه تو ، پاک نمایی چیزهایی است که آشکار شده ، و آنچه پنهان است ، خداوند ، درباره آن حکم می کند بنا بر این تا آن جا که می توانی ، عیوب مردم را بپوشان ، تا خداوند ، چیزهایی را از تو که دوست نداری بر مردم فاش شود ، بپوشاند1 به همین جهت ، حضرت ، بدترین زیردستِ یک مدیر را کسی می داند که عیبجوی دیگران است2

 1) نهج البلاغه ، نامه 53 .

2) همان جا .