دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع)

 دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع)0%

 دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع) نویسنده:
محقق: واحد تحقیقات قائمیه اصفهان
گروه: کتابخانه پیامبر و اهل بیت

 دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع)

نویسنده: واحد تحقیقات قائمیه اصفهان
محقق: واحد تحقیقات قائمیه اصفهان
گروه:

مشاهدات: 17702
دانلود: 4799

توضیحات:

دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 61 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 17702 / دانلود: 4799
اندازه اندازه اندازه
 دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع)

دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع)

نویسنده:
فارسی

در پاسخ به پرسش فوق باید گفت:

1. هنگامی که امام هفتم علیه السلام در قید حیات بود، اکثر مواقع در زندان بود و از آنجایی که اذن پدر در ازدواج دختر باکره شرط است، دست رسی به امام و اذن او میسر نبود.

2. در مواقعی هم که امام در زندان نبود، منزل او در حصر بود و رفت و آمد به منزل حضرت مشکل بود و شیعیان برای رسیدن به پرسشهای دینی خود به عنوان تمّار (خرما فروش) یا خیار فروش و غیره به منزل حضرت می رفتند و به دور از چشم مأموران خلیفه جواب نامه خود را دریافت می کردند؛ لذا تردد برای مردم به ویژه جوانان برای خواستگاری دختران موسی بن جعفر علیه السلام مقدور نبود.

مطلبی از آیة الله نجفی مرعشی درباره حضرت معصومه علیها السلام

کتاب خطی «امالی مرعشی» تألیف آقای دیزجی زنجانی، مطلب ذیل را از آیةالله مرعشی آورده است:

«روز دوشنبه 29 جمادی الاول 1366ه.ق. در قم منزل آقای شهاب الدین مرعشی ناهار دعوت بودم. از ایشان پرسیدم: آیا حضرت معصومه علیها السلام مزوجه بودند؟ فرمودند: نه! ایشان نه ماه یا یک سال پیش از ثامن الائمة علیه السلام وفات یافتند. پرسیدم: می گویند حضرت موسی بن جعفر علیه السلام 18 دختر داشته اند که غیر مزوّجه بوده اند؟ فرمود: بعضی مزوّجه و بعضی غیر مزوّجه بوده اند - البته نه برای ترک سنت، بلکه برای این که کفوی از فاطمی پیدا نکردند یا آنکه امکانات برای ازدواج نداشتند. شاهد اینکه روزی یکی از وزاری عباسی دستور داد برای او حلوای نبات درست کردند و به یکی از غلامان خود گفت: این حلوا را ببر و به فلان اشخاص بده! وقتی که غلام خود را به آن اشخاص رساند، حال فجیعی را دید که از خود بی خود شد و غش کرد. پس از اینکه به هوش آمد به حضور وزیر رسیده، گفت: اگر می خواستید مرا بکشید، غیر از این طریق هم ممکن بود. وزیر گفت: مگر چه شده است؟ گفت: در آن محل (کنار قبر موسی بن جعفر علیه السلام) جای تاریک و خرابی بود و زن و مرد از اولاد موسی بن جعفر علیه السلام با حالت پریشان و اسفبار گریه و زاری می کردند».(10)

اگر مزوّجه بودن برخی از دختران موسی بن جعفر علیه السلام را بنا بر نظر آیةالله مرعشی بپذیریم، به دو مورد می توان اشاره کرد:

1. عقد محرمیت ام سلمه با پسرعمویش (قاسم بن محمد بن جعفر صادق علیه السلام) در سفر به مکه مکرمه.(11)

2. همسر سیدحسین بن محمد بن حسین بن عیسی بن زید بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب که «سیدحسین» در خسرو گرد سبزوار مدفون است و آرامگاه مشهوری دارد.(12) متأسفانه نام زوجه سیدحسین معلوم نیست که کدام یک از دختران موسی بن جعفر علیه السلام بوده است.

3. بعد از شهادت حضرت امام کاظم علیه السلام در سال 183ه.ق.(13) در بغداد که عمر شریفش پنجاه و پنج سال بوده است، عمر حضرت معصومه علیها السلام در آن هنگام ده ساله بوده است (بنابر نقل مورخین که تاریخ تولد کریمه اهلبیت را سال 173ه.ق. ضبط کرده اند).(14) و بعد از شهادت موسی بن جعفر علیه السلام فرزندان حضرت عزادار و تا هجرت امام رضا علیه السلام از مدینه به مرو در سال 200ه.ق. نیز زمینه ای برای ازدواج حضرت معصومه علیها السلام فراهم نشد.

4. طبق وصیت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام مبنی بر اینکه ازدواج دختران او باید با اجازه و مشورت امام رضا علیه السلام باشد. حضرت معصومه علیها السلام بنا بر تبعیت از وصیت پدر و احترام به برادر بزرگ تر و بنا به صلاح دید علی بن موسی الرضا علیه السلام تا آن هنگام که در سال 201 ه.ق. به ایران - برای دیدار ثامن الحجج علیه السلام - آمد، موفق به ازدواج نشد و بعد از هفده روز اقامت در قم، خاکیان را بدرود گفت و روحش به ملکوت اعلا پیوست.

5. مشکلات اقتصادی خانواده پر عایله موسی بن جعفر علیه السلام یکی دیگر از معضلات سر راه ازدواج فرزندانش محسوب می شد که در این خصوص آیةالله مرعشی مطلب تاریخی را متذکر شده است.(15)

6. بعد از شهادت امام کاظم علیه السلام در بغداد و رحلت حضرت معصومه علیها السلام در قم و شهادت امام رضا علیه السلام در مشهد، دیگر زمینه ای برای ازدواج دختران موسی بن جعفر علیه السلام فراهم نشد و همچنان لباس عزا به تن داشتند و طبق وصیت موسی بن جعفر علیه السلام، مجری وصیت، یعنی امام رضا علیه السلام نیز به شهادت رسیده بود که با اجازه او بخواهند مزوّجه شوند. بنابراین دلایل و دلایل دیگری که بر ما پوشیده است، فرزندان موسی بن جعفر اعم از دختر و پسر موفق به امر ازدواج نشدند.

در پایان به این نکته اشاره می شود که مرحوم علامه نسّابه، عباس فیض در کتاب «انجم فروزان»(16) به نقل از کتاب «انوارالمشعشعین» مطلبی را درباره هجرت حضرت معصومه علیها السلام به ایران نقل کرده است و دلایلی نیز بر رد آن آورده است که ما این مطلب را از کتاب «انوار پراکنده»(17) چنین می خوانیم:

«چون مأمون حضرت امام رضا علیه السلام را از مدینه طیبه به مرو طلبید و ولایت عهدی خلافت را به او تفویض [نمود] و به نام وی از مردم بیعت گرفت که اصولاً برای تحکیم مبانی دوستی خویش با خاندان علوی و برای خوابانیدن فتنه و شورش و جلوگیری از قیام سادات بنی هاشم علیه خلفای عباسی بوده، می خواست که با تفویض ولایت عهدی به آن جناب، دودمان بنی هاشم را از خود خشنود گرداند، فاطمه معصومه علیها السلام را برای همسری از امام رضا علیه السلام خواستگاری نمود و این درخواست را چنان مؤکد ساخت که حضرت رضا علیه السلام ناچار خواهر خود را از مدینه به مرو طلب نمود.

زیرا مأمون می دانست که حضرت امام موسی کاظم علیه السلام در وصیت خود تصریح فرموده است که هیچ یک از برادران و اعمام حق ندارند دختران مرا شوهر دهند و همچنین برادر ابوینی هم نسبت به خواهر خویش مگر با اجازه و مشورت فرزندم علی الرضا علیه السلام؛ زیرا او به مناکح قوم خود بصیرتر و بیناتر است و اگر بخواهد آنها را به زناشویی می دهد وگرنه نمی دهد».

از ملاحظه این مطلب می توان به مستند نبودن آن پی برد به چند دلیل:

1. هیچ کدام از مورخین از جمله: یعقوبی و مؤلف تاریخ قم که قدیمی ترین تاریخ نویسان شیعی در قرن سوم و چهارم هستند، به خواستگاری مأمون از حضرت معصومه توسط امام رضا علیه السلام اشاره نکرده اند.

2. اگر خواستگاری مأمون را سبب ورود حضرت معصومه علیه السلام بدانیم، باید گفت عروس خلیفه را از مدینه تا مرو بدین سادگی نمی آورند و این مسافرت ساده و بدون تشریفات بر بی اساس بودن آن دلالت دارد؛ خصوصاً که مأمون از اوایل جوانی در خراسان می زیست و با خوی پادشاهی ایران بار آمده بود و در عروسی «پوران» دختر سهل والی عراقین چنان تشریفاتی پیش بینی کرد که چشم زمانه نظیرش را ندیده بود، از جمله: به رسم شادباش ضمن افشاندن سکه بر سر عروس، پسته های خندان محتوی نام املاک، خانه، اسب، شمشیر و یا جامه را نیز در جمعیت پخش کردند و منادی گفت: هر که هر پسته ای را به دست آورده، به هیأت امنای نظارت بدهد و برای دریافت اشیای ثبت شده مراجعه کند. با این توصیف چگونه مأمون رضایت می دهد که همسر آینده اش با یک خادم این راه طولانی را طی نماید؟

مؤلف کتاب «انوار پراکنده» چنین نتیجه می گیرد:

«اگر علت خواستگاری مأمون را، رضایت آل علی علیه السلام از حکومت و خلافت خود بدانیم، باید گفت: لااقل مأمون می بایست ظواهر را حفظ می نمود و عروس آینده اش را با نهایت احترام به دار الخلافة می آورد و از طرفی چگونه برادر بزرگوارش امام رضا علیه السلام ولیعهد خلافت اسلامی تنها خواهر ابوینی اش را به این سفر دعوت می کند و هیچ مقدمه ای را برای آن بانو مهیّا نمی فرماید. از این جهت است که باید مجعول بودن این خبر را اقرار نمود و سبب هجرت آن حضرت را به ایران فقط زیارت برادرش دانست».(18)

آیا درگیری و کشته شدن همراهان حضرت معصومه علیها السلام در ساوه صحیح است؟

برخی از مورخین نوشته اند:

«بانوی با فضیلتی که در سراپرده عصمت و با نظارت مستقیم امام کاظم و امام رضا علیهما السلام تربیت شده، هرگز بدون همراهان واجد شرایط به مسافرت طولانی «مدینه» تا «مرو» آن هم با وسایل آن روز و ناامنی جاده ها، موافق نبود؛ لذا برادران و برادر زادگانش را همراه خود به این سفر پرخطر دعوت کرد. در این سفر پنج تن از برادران حضرت معصومه علیها السلام به نامهای فضل، جعفر، هادی، قاسم و زید و تعدادی از برادر زادگان و تنی چند از غلامان و کنیزان، آن حضرت را همراهی می کردند.

رنج سفر را با وسایل بسیار سخت آن روز هر چه بود، تحمل کردند تا به شهر (ساوه) رسیدند. مردمان شهر ساوه در زمان ما از شیعیان شیفته و موالیان پاک باخته خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام هستند؛ ولی در آن ایام از دشمنان سرسخت اهل بیت علیهم السلام بودند. از این رو، هنگامی که کاروان حضرت معصومه علیها السلام و همراهانش به ساوه رسیدند، مردم به آنها حمله ور شدند و جنگ سختی در گرفت و همه برادران و برادر زادگان حضرت به شهادت رسیدند.

هنگامی که حضرت معصومه علیها السلام آن کانون مهر و صفا، جسدهای غرقه به خون و پیکرهای قطعه قطعه شده علیها السلام 2 تن از عزیزان خود را نقش بر زمین دید، به شدّت محزون گشته و در اثر مصایب جانکاه به شدّت بیمار گردید».(19)

اما دلایل بی اساس بودن مطلب فوق. به قرار ذیل است:

مؤلف کتاب «تاریخ قم» که از دانشوران قرن چهارم هجری قمری است. سفر حضرت معصومه علیها السلام از مدینه تا ساوه را دقیق نوشته است و نام امام زادگانی را که در ایران و مخصوصاً در قم مدفون اند، ثبت کرده است.علامه محمدباقر مجلسی (صاحب بحارالانوار) و شیخ عباس قمی در منتهی الآمال، کتاب حسن بن محمد بن حسن قمی را برای نقل مطلب به عنوان مدرک متقن انتخاب کرده اند.

الف. اگر مطلب فوق صحیح بود، این محققین در آثارشان منعکس می کردند و می نوشتند که مرقد مطهر امام زادگان شهید در ساوه در چه قسمتی از آن شهر واقع است و به چگونگی شهادت آنان اشاره می کردند و اینکه با چه وسیله ای آنان را شهید کردند؛ لذا می توان چنین نتیجه گرفت که عدم درج روایت این حادثه در کتب معتبر تاریخی، دال بر غیر مستند بودن این مطلب است.

ب. مردم ساوه چگونه فهمیدند که کاروان در حال عبور، منتسب به موسی بن جعفر علیه السلام است و به ملاقات حضرت رضا علیه السلام می روند. درست است که در آن زمان مردم ساوه سنی شافعی بودند، ولی تا این حد به خود جرأت نمی دادند که کاروان مهاجر به سرپرستی خواهر ولایتعهد مأمون را مورد هجوم و کشتار قرار دهند و به شهادت برسانند.

ج. در صورت بروز چنین جنایتی، نه از طرف مأمون و نه از ناحیه امام رضا علیه السلام و نه از طرف شیعیان قم هیچ عکس العمل و اعتراضی نسبت به وقوع حادثه مذکور ابراز نشده است و مورخین مطلبی را ضبط نکرده اند.

د. اگر بپذیریم که سنیهای متعصب شافعی ساوه، برادران و برادر زادگان کریمه اهل بیت علیهم السلام را به شهادت رسانده اند، پس چرا حضرت معصومه علیها السلام و خادم ایشان از مهلکه جان سالم بدر بردند؟ چرا که اگر بگوییم آنان دشمن اهل بیت علیهم السلام بودند، پس زن و مرد از خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام برای آنان فرقی نمی کرد!

ه. بنابراین، از قراین می توان به دست آورد که کوثر ثانی، فاطمه معصومه علیها السلام به صورت ناشناس همراه کاروانهایی که به سوی ایران و سمت خراسان بزرگ در حرکت بودند، همراه شده و هنگامی که به شهر ساوه می رسد، بیمار می شود. سپس فاصله ساوه تا قم را می پرسد و پیکی به سوی قم می فرستد و از ورود به ساوه، بزرگ شیعیان قم را مطلع می گرداند. بلافاصله موسی بن خزرج بزرگ آل سعد اشعری که مردی متمکن و متدین بوده است، با جمعی از شیعیان شب هنگام به استقبال دخت موسی بن جعفر علیه السلام می شتابد و کریمه اهل بیت علیها السلام را با احترام و عزت فراوان از ساوه به قم می برد؛ در حالی که مهار شتر حضرت را خودش به دست گرفته و به جانب شهر قم می کشد. آن گاه به سرای خود فرود می آورد که حضرت معصومه علیها السلام هفده روز مهمان او و در قید حیات بوده است.(20)

رحلت حضرت معصومه علیها السلام

در مورد رحلت حضرت معصومه علیها السلام مؤلف تاریخ قم نگاشته است:

«چون او را وفات رسید، بعد از تغسیل و تکفین و نماز، موسی بن خزرج در زمینی که او را [باغ ] بابلان می گفتند، آنجا که امروز روضه مقدسه اوست، دفن کرد و بر سر تربت [او] از بوریاها سایه ساخته بودند. تا آن گاه که زینب دختر محمد بن علی الرضا علیه السلام [دختر امام جواد اولین ] قبه بر سر تربت او بنا نهاد».

دنباله تکمیل مطلب در خصوص تدفین حضرت معصومه در تاریخ قم و برخی از کتب تاریخی دیگر چنین آمده است:

چون فاطمه را وفات رسید و بعد از غسل و تکفین او را به مقبره بابلان بر کنار سردابی که از برای او ترتیب داده بودند، حاضر آوردند، آل سعد با یکدیگر خلاف کردند در باب آنکه چه فردی سزاوار آن است که در سرداب رود و فاطمه را بر زمین بنهد و دفن کند. پس از آن اتفاق. کردند که خادمی پیر به نام «قادر» را حاضر گردانند تا فاطمه را در قبر نهد. فردی را دنبال او فرستادند. در میان این گفتگوی از جانب رمله (رودخانه شن زار) دو سوار آمدند، دهان بر بسته و روی بدین مردم نهادند. چون به نزدیک جنازه فاطمه رسیدند از اسب فرود آمدند و بر فاطمه نماز گزاردند و در سرداب رفتند و فاطمه را دفن کردند. پس از گور بیرون آمدند و سوار شدند و رفتند و هیچ کس را معلوم نشد که آن دو سوار که بودند.(21)

مکانی را که آستانه مقدسه کریمه اهل بیت علیهم السلام به ضمیمه مساجد اطراف حرم، مثل مسجد بالاسر، مسجد اعظم، موزه و توابع آن قرار دارد، قبل از رحلت حضرت معصومه علیها السلام باغ ییلاقی «موسی بن خزرج اشعری قمی» بوده که از صحابه امام رضا علیه السلام و از روات جلیل القدر بوده است. این باغ که بر ساحل رودخانه پر آب قرار داشته و دارای ساختمانهای مجلل بوده، تفرجگاه موسی بن خزرج بوده که طول و عرض آن از یک طرف به قبرستان شیخان کنونی و از طرف دیگر به گذرخان و به رودخانه متصل دانسته اند.(22) و این در که سمت رودخانه است، بسیار کوچک و کوتاه بوده است.

در سال 50 علیها السلام ه.ق. در فوق توسط حاکم قم «ابوالحسن زید پسر احمد پسر بحر اصفهانی» فراخ و بزرگ گردید، هم در طول و هم در عرض.

عظمت حضرت معصومه علیها السلام و فضیلت شهر قم

در این خصوص مؤلف تاریخ قم مطلب ذیل را آورده است:

«روایت کرده اند که جماعتی از مردم ری خدمت امام صادق علیه السلام رسیدند و گفتند: ما از مردم و اهل ری هستیم. امام صادق علیه السلام فرمود: مرحبا به برادران من که از اهل قم هستند!

آنان گفتند: ای امام ما از اهالی ری هستیم.

دوباره امام فرمود: مرحبا به برادران ما از اهل قم!

اهالی ری فکر کردند که امام متوجه معرفی آنان نشده است و مجدداً خودشان را معرفی کردند.

بار سوم امام صادق علیه السلام فرمود: مرحبا به برادران قمی ما!

امام صادق علیه السلام برای اینکه به آنها بفهماند که عظمت و مقام حضرت معصومه علیها السلام تا چه میزانی است، فرمود: خدای را حرمی است و آن مکه است. رسول خدا صلی الله علیه و آله را حرمی است و آن مدینه است امیرالمؤمنین علیه السلام را حرمی است و آن کوفه است و ما را حرمی است و آن شهر قم است. بدانید که زود باشد که در شهر قم دختری از فرزندان من را به نام فاطمه دفن کنند و هر که او را زیارت کند، بهشت از برای اوست.

راوی گوید: در آن زمانی که امام صادق علیه السلام این سخن را فرمود، امام کاظم علیه السلام در شکم مادرش هنوز پیدا نشده بود و مادرش بدو حامله نگشته بود».(23)

پی نوشت:

1) ترجمه تاریخ یعقوبی» مترجم: محمد ابراهیم آیتی، شرکت انتشارات علمی - فرهنگی (وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی)، ششم، سال 1371 ش.

2) بحارالانوار» ج 100، ص 220، ح 23.

3) تحف العقول» ص 383.

4) کشف الغمة» علی بن عیسی اربلی، ج 2، ص 218.

5) اصول کافی» ج 1، ص 317، ح 15.

6) منتهی الآمال» شیخ عباس قمی، انتشارات جاویدان، سوم، سال 1367 ش. ص 275.

7) به نقل از آیةالله العظمی نجفی مرعشی، مجموعه مقالات «گنجینه شهاب» ج اول، ص 221.

8) مستدرک الوسائل» ج 14، ص 152، ح 16.

9) وسائل الشیعة» ص 17 و 18.

10) گنجینه شهاب» ج 1، ص 219؛ کتاب خطی امالی مرعشی، تألیف دیزجی زنجانی، به شماره 10139 در کتابخانه آیةالله مرعشی.

11) تاریخ یعقوبی» ج 3، ص 151.

12) آرامگاه های خاندان پاک پیامبر صلی الله علیه و آله» سید عبدالرزاق کمونه حسینی، مترجم عبدالعلی صاحبی، چاپ آستان قدس رضوی، سال 1371، ص 146 پاورقی.

13) منتهی الآمال» ص 240.

14) حضرت معصومه، فاطمه دوم» محمدی اشتهاردی، انتشارات علامه، 1375، ص 111.

15) گنجینه شهاب» ج 1، ص 219.

16) انجم فروزان» ص 59؛ «گنجینه آثار قم» ج 2، ص 384.

17) انوار پراکنده» محمدمهدی فقیه محمدی گیلانی، چاپ سازمان اوقاف قم، چاپ 1376، صص 148-147.

18) انوار پراکنده» ص 149.

19) ریاض الانساب» ص 16؛ «حیاةالستّ» ص 5؛ «کریمه اهلبیت» ص 174 و 175؛ «انوار پراکنده» ص 151.

20) ر.ک: «تاریخ قم» ص 213.

21) تاریخ قم» ص 213 و 214.

22) کتاب «جدی فروزان» ص 89.

23) تاریخ قم» ص 215 - 214.

 

آخرین معصوم و حضرت معصومه علیهما السلام

نویسنده: محمد رضا فؤادیان

امام زمان علیه السلام عنایت ویژه ای به حضرت معصومه علیها السلام و حرم با صفای وی دارد. با تشریف فرمایی حضرت معصومه علیها السلام به قم، این منطقه از رشد و شکوفایی معنوی ویژه ای بهره مند شد و پایگاهی جهت فرهنگ سازی مهدویّت فراهم گردید. در این نوشتار به پیوند معنوی آخرین معصوم (عج) با حضرت معصومه علیها السلام(1) اشاره می شود.

بخش اول: آخرین معصوم در زیارت نامه حضرت معصومه علیها السلام

اشاره

یکی از افتخارات شیعه، داشتن زیارت نامه هایی است که از معصومین علیهم السلام به یادگار مانده است.

زیارت نامه حضرت معصومه علیها السلام در میان این گنجینه ارزشمند، جایگاه ویژه ای دارد. زائر در این زیارت نامه، ضمن مرور عالی ترین معارف شیعه، هشت بار با مقام ولایت، رابطه مستقیم برقرار می نماید(2) که سه مورد آن، پیوند با امام زمان علیه السلام است. این سه مورد عبارت است از:

الف. عرض ادب و اهدای سلام

سلام در این زیارت توأم با اسراری است(3). زائر در این زیارت نامه، با صیغه مخاطب (السلام علیک) به ساحت مقدس معصومین علیهم السلام عرض ادب می نماید؛ ولی هنگام عرض ادب به پیشگاه پیشوای دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف با صیغه غائب (السلام علی الوصی من بعده) سلام می نماید و از خداوند درخواست می کند بر آخرین خلیفه خود، صلوات(4) بفرستد:«اللهم صلّ علی نورک و سراجک...».

این تغییر شیوه، برای توجه دادنِ زائر به امام غائب می باشد. القابِ مبارکی که در این زیارت نامه آمده، حاوی نکات بسیار ارزنده ای است که از سوی امام معصوم علیه السلام صادر شده است.(5) تنها در این زیارت نامه، لقب نورانی «سراج» برای حضرت مهدی علیه السلام به کار برده شده است. در هیچ دعا و زیارت نامه ای، این لقب برای آن حضرت به کار برده نشده است. در کنار نام هر یک از ائمه علیهم السلام وصفی قرار داده شده است، مانند: «الطاهر الطهر» که توصیف امام هفتم علیه السلام است؛ ولی در مورد امام یازدهم علیه السلام فقط می گوییم: دوازدهمین پیشوا، وصی و جانشین توست؛ گویا عظمتِ امام مهدی(عج) توصیفی برای پدر بزرگوارشان است.

لقبهای امام زمان علیه السلام در این زیارت نامه عبارت است از:

1. «نورک»: امام مهدی علیه السلام نور خداوند است. در دعاهای فراوانی، به این لقب آن حضرت اشاره شده است، مانند:«السلام علیک یا نور الله الذی یهتدی به المهتدون»(6) .

2. «سراجک»: یوسف زهرا علیها السلام در این عصر، تنها چراغ راه هدایت است. او «سراج الله» است و تاریکیها را می زداید و چشمها و دلها را به خداوند متعال متوجه می نماید.

در قرآن کریم نیز آخرین پیامبر الهی صلی الله علیه و آله به «سراج» تشبیه شده است(7) . از تشبیه خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و خاتم الاوصیاء(عج) به «سراج»، در می یابیم همان طوری که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مردم را به سوی خداوند متعال فرا خواند و بسان خورشید، پرتو افشانی نمود و ظلمتها را از بین برد، امام مهدی علیه السلام نیز، بسان خورشید پشت ابر(8) ، به رهبری و هدایت مردم می پردازد(9).

بگرفته آب و رنگ ز فیض حضور تو

هر گل در این چمن که سزاوار دیدن است(10) /

3. «ولی ولیک»: حضرت مهدی علیه السلام «ولی الله الاعظم» است(11) . زائران حضرت معصومه علیها السلام با زمزمه این عبارت، اعتراف به پذیرش ولایتِ آخرین پیشوای آسمانی می نمایند.

4. «وصی وصیک»: امام حسن عسکری علیه السلام چند لحظه پیش از شهادتش، به فرزند بزرگوارش فرمود: «ابشر یا بُنی، فانتَ صاحب الزمان، و انتَ المهدی، و انتَ حجة الله علی ارضه و انتَ ولدی و وصیی؛ فرزندم، مژده باد بر تو، که صاحب الزمان هستی. تو مهدی و حجّت خدا بر روی زمین، و فرزند و جانشین من هستی»(12) .

5. «حجتک علی خلقک»: حضرت مهدی علیه السلام «حجةالله» است. این لقب از مشهورترین لقبهای آن حضرت است و بیشتر محدثان آن را ذکر کرده اند و در بسیاری از ادعیه به چشم می خورد(13 ). از قید «علی خلقک» استفاده می شود که آن حضرت، بر تمام مخلوقات حجّت است و زمین هیچ گاه خالی از حجّت نیست و حجّت خدا در این عصر، گرچه غایب است، ولی حاضر است.

ای جان فدای آن که او پیدای ناپیداستی

بر گرد کویش هر دلی سرگشته و شیداستی/

غایب اگر شد از نظر دانم کجا دارد مقر

جایش درون جان ما، در گوشه دلهاستی(14) /

ب. دعا برای گشایش و سرور اهل بیت علیه السلام

در دوران ظهور، بر اساس روایت نورانی امام صادق علیه السلام(15) ، حرم مطهر کریمه اهل بیت علیهم السلام، حرم این خاندان است. چه زیباست که دراین مکان مقدس و مطهر، زائر دست به دعا برداشته، عرضه دارد: «اسئل اللهان یرینا فیکم السرور و الفرج؛ از خداوند می خواهم که سرور و گشایش شما را ببینیم».

قطعاً روز سرور اهل بیت علیهم السلام، روز ظهور بقیة الله ارواحنا لهُ الفداه است؛ زیرا در دولت او، «عدالت در همه جا گسترده می شود»(16) و «هر حقی به صاحب حق باز می گردد»(17) ، «همه حقوق خدا، و خاندان عصمت و طهارت استیفا می شود»(18) ، «در تمام مکانها، گلبانگ توحید و شهادت به رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله طنین انداز می شود»(19) و «مردم را به ولایت امیر مؤمنان علیه السلام و برائت از دشمنان آن حضرت فرا می خوانند».

ج. دعا برای همراهی با معصومین علیهم السلام در زمان ظهور یا رجعت

اگر انسان یک لحظه از اهل بیت علیهم السلام، عقب یا جلو بیفتد، در جادّه ضلالت قدم برداشته است. در دولت کریمه امام مهدی علیه السلام اگر کسی راه ضلالت را در پیش گیرد، حسابش با دوران سایر ائمه علیهم السلام فرق می کند؛ زیرا در حکومت آن حضرت، حجّت بر همگان تمام شده است؛ لذا امام مهدی علیه السلام توبه کسی را نمی پذیرد(20) .

از این رو، زائر می خواهد: «و ان یجمعنا و ایاکم فی زمرة جدکم محمد صلی الله علیه و آله؛ ما و شما را در زمره جدّ بزرگوارتان حضرت محمد که درود خدا بر او و آلش باد، گرد آورد».

این درخواست برای روز قیامت نیست؛ زیرا بهشت و مزایای آن در بخشهای بعدی این زیارت نامه مطرح شده است، بلکه برای ظهور امام زمان(عج) است. بر اساس عقیده رجعت، معصومین علیهم السلام در زمان ظهور حضرت مهدی علیه السلام به دنیا برمی گردند. همراه بودن با امام مهدی علیه السلام به منزله همراه بودن با سایر ائمه علیهم السلام و قرار گرفتن در زمره پیروان حضرت محمد صلی الله علیه و آله است.

بخش دوم: آخرین معصوم، حضرت معصومه علیها السلام و قم

اشاره