دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع)

 دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع)0%

 دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع) نویسنده:
محقق: واحد تحقیقات قائمیه اصفهان
گروه: کتابخانه پیامبر و اهل بیت

 دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع)

نویسنده: واحد تحقیقات قائمیه اصفهان
محقق: واحد تحقیقات قائمیه اصفهان
گروه:

مشاهدات: 17717
دانلود: 4800

توضیحات:

دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 61 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 17717 / دانلود: 4800
اندازه اندازه اندازه
 دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع)

دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع)

نویسنده:
فارسی

10. مراسم تشییع پیکر مطهر دختر موسی بن جعفر علیهم السلام

مردم قم با تجلیل فراوان، پیکر پاکش را تشییع کردند و در محل فعلی حرم که آن روز در بیرون شهر بود و به موسی بن خزرج تعلق داشت، با احترام هرچه تمام تر، مهیّای دفن نمودند.

هنگامی که قبر مهیّا شد؛ درمورد اینکه چه کسی پیکر پاک آن حضرت را وارد قبر کند، به بحث و مشورت پرداختند.

همه درمورد پیر مرد پرهیزگاری به نام «قادر» به اتفاق نظر رسیدند. کسی را به دنبالش فرستادند تا او را برای انجام این مهم فراخواند.

پیش از آنکه «قادر» بیاید، خداوندِ قادر و متعال با قدرت بیکرانش دو تن سواره که نقاب بر چهره داشتند، از جانب ریگزار (محل رودخانه فعلی) نمودار ساخت که به سرعت نزدیک آمدند و به تجهیز آن بانوی مظلومه و معصومه پرداختند.

یکی وارد قبر شد و دیگری جسد پاک و مطهر آن حضرت را برداشته، به دست او داد تا در دل خاک نهان سازد.

آن دو بزرگوار پس از پایان مراسم دفن، بدون اینکه با احدی سخن بگویند، بر اسبهای خود سوار شده، از محل دور شدند.

کسانی که با سیره ائمه علیهم السلام آشنایی دارند، تردیدی ندارند که آن دو نفر وجود مقدس امام هشتم و نوردیده اش جواد الائمة علیهما السلام بوده اند که برای شرکت در مراسم کفن و دفن حضرت معصومه علیها السلام، به اعجاز امامت، از خراسان و مدینه، با طی الارض به این سرزمین تشریف فرما شده بودند.

11. چرا حضرت معصومه علیها السلام ازدواج نکرد؟

حضرت موسی بن جعفر علیه السلام درباره دخترانش این گونه وصیت فرمود:

«هیچ یک از دخترانم را نباید برادران مادری، سلاطین و یا عموهایشان شوهر دهند، مگر با نظر و مشورت حضرت رضا علیه السلام، اگر بدون اجازه او به چنین کاری اقدام کنند، با خدا و رسول خدا مخالفت ورزیده اند و در سلطنت خدا منازعه نموده اند؛ زیرا او به مصالح قومش در امر ازدواج آگاه تر است. پس هرکسی را او بخواهد تزویج می کند و هرکسی را او نخواهد تزویج نمی کند».(12)

مسلم است که دختران حضرت موسی بن جعفر علیه السلام ازدواج نکردند. شاید دلیل ازدواج نکردن حضرت معصومه علیها السلام این باشد که برای ایشان همسری هم شأن و به اصطلاح «کفو» نبود. اگر مردی معصوم باشد، می تواند با زنان غیر معصوم ازدواج کند؛ ولی اگر زنی معصوم باشد، نمی تواند با مرد غیر معصوم ازدواج کند؛ زیرا اطاعت شوهر بر زن واجب است. امام صادق علیه السلام می فرماید: «اگر خدای تبارک و تعالی امیرالمؤمنین علیه السلام را برای فاطمه علیها السلام نمی آفرید، در روی زمین، از آدم گرفته تا هر بشری، بعد از او همسری برای او نبود».(13)

با توجه به عصمت حضرت معصومه علیها السلام، به جرأت می توان گفت که برای آن حضرت همسری هم سنگ و هم شأن نبود تا با او ازدواج کند.

درباره دیگر خواهران حضرت، احتمالاً خفقان شدید حکومت مانع ازدواج شد؛ زیرا خفقان و اختناق در عصر هارون الرّشید به جایی رسیده بود که کسی جرأت نداشت به خانه امام کاظم علیه السلام آمد و شد کند و ارتباط داشته باشد.

در چنین فضای پلیسی، طبیعی بود که اقدام به خواستگاری از دختران موسی بن جعفر علیه السلام جرم بزرگی به حساب آید.(14)

12. زیارت نامه حضرت معصومه علیها السلام

اشاره

حضرت رضا علیه السلام به سعد اشعری قمی فرمود:

«ای سعد! از ما نزد شما قبری وجود دارد». سعد گفت: «قربانت گردم، آیا مقصود شما قبر دختر موسی بن جعفر علیه السلام است»؟

امام رضا علیه السلام فرمود: «آری، کسی که با معرفت به مقام او، زیارتش کند، بهشت از آنِ اوست».

سپس حضرت امام رضا علیه السلام چگونگی زیارت مرقد مطهر حضرت معصومه علیها السلام را برای سعد چنین بیان کرد:

«وقتی کنار قبرش رفتی، نزد بالای سر آن حضرت، رو به قبله بایست و 34 بار الله اکبر و 33 بار سبحان الله و 33 بار الحمد لله گفته، آن گاه بگو:

اَلسَلامٌ عَلی ادَمَ صِفَوَةالله...».

اینجا فقط به یک فراز از این زیارت نامه زیبا اشاره و اکتفا می کنیم:

«یا فاطِمَةُ اشْفَعی لی فی الْجنَّةِ، فَاِنَّ لَکِ عِنْداللهِ شَأناً مِنَ الشَّأنِ ؛(15) «ای فاطمه! درمورد بهشت از من شفاعت کن؛ که تو را نزد خداوند مقام رفیعی است».

ب. هجرت

هجر و هجران آن است که انسان از دیگری جدا شود، خواه با بدن یا زبان و یا قلب باشد. مهاجرت به معنای متارکه غیر است و در عرف، هجرت از محلی به محل دیگر است و در عرف قرآن، هجرت از دار کفر است به دار ایمان؛ مثل هجرت از مکه به مدینه که در اوایل اسلام اتفاق افتاد.(16)

در قرآن کریم، درباره هجرت و مهاجرین این چنین می خوانیم:

«آنکه در راه خدا مهاجرت کند، در روی زمین برخورداری های بسیار و گشایشها خواهد یافت. و هرکس از خانه خویش بیرون آید تا به سوی خدا و رسولش مهاجرت کند و آن گاه مرگ او را دریابد، مزدش برعهده خداست، و خدا آمرزنده و مهربان است».(17)

بنابراین آیه شریفه، مهاجران در هر صورت به پیروزی بزرگی نایل می گردند، چه بتوانند خود را به مقصد برسانند و از آزادی و حریّت در انجام وظایف بهره گیرند، و چه نتوانند و جان خود را در این راه از دست بدهند. با اینکه تمام پاداشهای نیکوکاران برخداست، ولی در اینجا، به خصوص، تصریح به این موضوع شده است: «فقد وقع اجره علی الله»؛ «پاداش او بر خدا لازم شده است» که نهایت عظمت و اهمیت پاداش مهاجران را روشن می سازد.

جالب این است که هجرت - آن هم نه برای حفظ خود، بلکه برای حفظ آیین اسلام - مبدأ تاریخ مسلمانان شده است، و زیربنای همه حوادث سیاسی، تبلیغی و اجتماعی ما را تشکیل می دهد. این نکته نیز کاملاً روشن است که «هجرت» حکم مخصوص به زمان پیامبر نیست، بلکه در هر عصر و زمان و مکانی اگر همان شرایط پیش آید، مسلمانان موظف به انجام هجرت هستند.

هجرت از نظر اسلام، تنها هجرت مکانی و خارجی نیست، بلکه باید قبل از این تغییر مکان، «هجرتی از درون» آغاز شود و آن هجرت و دوری از چیزهایی است که منافات با اصالت و افتخارات انسانی دارد تا در سایه آن برای هجرت خارجی و مکانی آماده شود.

روح هجرت، فرار از «تاریکی و ظلمت» به «نور و نورانیت»، و از کفر به ایمان، و از گناه و نافرمانی به اطاعت فرمان خداست؛ لذا در احادیث می خوانیم:

مهاجرانی که جسمشان هجرت کرده، اما در درون و روح خود هجرتی نداشته اند، در صف مهاجران نیستند. به عکس، آنان که نیازی به هجرت مکانی نداشته، ولی دست به هجرت در درون وجود خود زده اند، در زمره مهاجران اند.(18)

مهاجر حقیقی، امام علی علیه السلام می فرماید:

«بعضی می گویند: مهاجرت کرده ایم، در حالی که مهاجرت واقعی نکرده اند. مهاجران واقعی آنان هستند که از گناهان هجرت می کنند و مرتکب آن نمی شوند».(19)

بنابراین، زائر خواهر آفتاب، باید مهاجر الی الله باشد؛ یعنی از گناهان هجرت کرده، دوان دوان و شتابان به سوی آستان و درگاه حضرت سبحان طی طریق کند.

حضرت معصومه علیها السلام مهاجر الی الله بود که از مدینه به سوی خراسان هجرت نمود.

او «هجرت مکانی» و «هجرت نهانی» را به زائران نورانی آموزش داده است.

امام علی علیه السلام کلامی زیبا درباره هجرت دارد:

«هجرت از ضلالت به هدایت، همان گونه که واجب بود، بازهم واجب است. خداوند را به مردم روی زمین نیازی نیست؛ چه آنان که ایمان خویش پنهان دارند و چه آنان که آشکار کنند. نام مهاجر برکسی ننهند، مگر آنکه حجت خدای بر روی زمین را بشناسد. پس هرکه او را شناخت و به او اقرار آورد، مهاجر است».(20)

امام علی علیه السلام شناخت و اقرار نسبت به امام زمان علیه السلام را معیار هجرت می داند، و بسیار شگفت انگیز است که زیارت حضرت معصومه علیها السلام با زیارت مسجد جمکران و عرض ادب به قلب عالم امکان، حضرت صاحب الزمان علیه السلام طبق مرسوم با هم صورت می گیرد و مقارن هستند و این یعنی: «نُورٌ عَلی نُور».

ج. قصد قربت

زیارت حضرت معصومه علیها السلام باید زلال و بی ملال باشد و زائر را به علم و کمال برساند. مهم ترین معیار و ملاک برای زیارت یا عبادت، «اخلاص» است. امام علی علیه السلام می فرماید:«الاخلاصُ ملاکُ الْعِبادَة» .(21)

بنابراین، ملاک قبولی زیارت، اخلاص است و زائر باید بسیار تلاش کند که زیارتش خالصانه و صادقانه باشد.

در حرم کریمه اهل بیت علیها السلام باید اسمای الهی را در نظر گرفت و به قصد قربت زیارت را به پایان برد. شاید ذکر «یا کریم» با آن حرم شریف مناسبت بیش تری داشته باشد که کرم و کرامت به معانی «سخاوت»، «شرافت»، «نفاست» و «عزّت» است.(22)

حضرت معصومه علیها السلام را از آن جهت «کریمه» نامیده اند که مظهر اسم «کریم» است؛ یعنی او و حرمش نیز «سخاوتمند»، «شرافت مند»، «نفیس» و «عزیز» است. زائر او هم با ذکر «یا کریم» از کرامت کریمه اهل بیت علیها السلام بهره مند شده، کامیاب در سایه سار خواهر آفتاب، به پرستش، نیایش و آرامش دست یابد.

نتیجه

1. از آثار زیارت حضرت معصومه علیها السلام، شفاعت در قیامت و ورود به بهشت است.

2. زیارت حضرت معصومه علیها السلام آن گاه مؤثر خواهد بود که در آن «هنر ترکیب معرفت، هجرت و قصد قربت» وجود داشته باشد.

3. افرادی که نمی توانند به زیارت حضرت رضا علیه السلام بروند، اگر حضرت معصومه علیها السلام را در قم زیارت کنند، به همان ثواب نایل می شوند؛ زیرا امام رضا علیه السلام فرمود:

«هرکس نتواند به زیارت من بیاید، برادرم را در ری (امام زاده حمزه) یا خواهرم (حضرت معصومه علیها السلام) را در قم زیارت کند که همان ثواب زیارت مرا در می یابد».(23)

4. هرکس می خواهد قبر گمشده حضرت زهرا علیها السلام را زیارت کند، به قم بیاید و کریمه اهل بیت علیها السلام را زیارت نماید.

علاّمه سیّد محمود مرعشی رحمه الله در نجف اشرف، چهل شب ختم مجربی می گیرد که از محل دفن حضرت زهرا علیها السلام مطلع شود. امام باقر علیه السلام در عالم رؤیا به ایشان می فرمایند: «عَلَیْکَ بِکَریمةِ اَهْل الْبَیْتِ».(24)

5. هرکس «نور علی نور» را می خواهد، زیارت حضرت معصومه علیها السلام را با زیارت جمکران ترکیب نماید.

منابع

1. مفردات نهج البلاغة، سید علی اکبر قریشی، ج 1.

2. نهج البلاغة، ترجمه عبدالحمید آیتی.

3. بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج 48 و 102.

4. کامل الزیارات، ابن قولویه، ص 334.

5. زندگانی کریمه اهل بیت(ع)، علی اکبر مهدی پور، نشر حاذق، 1380.

6. فقهای نامدار شیعه، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، دفتر نشر نوید اسلام، قم، چاپ سوم، 1376.

7. سفینة البحار، محدّث قمی، ج 2.

8. اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج 2.

9. حضرت معصومه علیها السلام فاطمه دوم، محمد محمدی اشتهاردی، انتشارات علامه، 1375.

10. قاموس قرآن، سید علی اکبر قریشی، ج 7.

11. تفسیر نمونه، ج 4.

12. غررالحکم، ترجمه محمدعلی انصاری، ج 1.

پی نوشت:

1) «مفردات نهج البلاغة» سید علی اکبر قریشی، ج 1، ص 267.

2) «نهج البلاغة» ترجمه عبدالمحمّد آیتی، خطبه 93، ص 208.

3) «بحارالانوار» محمد باقر مجلسی، ج 48، ص 317.

4) «کامل الزیّارات» ابن قولویه، ص 334.

5) «بحارالانوار» ج 102، ص 37.

6) زندگانی کریمه اهل بیت علیها السلام» علی اکبر مهدی پور، نشر حاذق، 1380، ص 90.

7) همان، ص 103.

8) فقهای نامدار شیعه» عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، دفتر نشر نوید اسلام، قم، چاپ سوم، 1376، ص 506.

9) «بحارالانوار» ج 102، ص 265.

10) همان، ج 77، ص 26.

11) «سفینة البحار» شیخ عباس قمی، ج 2، ص 376.

12) «اصول کافی» محمّد بن یعقوب کلینی، ج 2، ص 98.

13) همان، ص 360.

14) مطالبی که در بخش معرفت و آشنایی با حضرت معصومه علیها السلام مطرح شد، از کتاب ارزشمند «زندگانی کریمه اهل بیت علیها السلام» اثر آقای علی اکبر مهدی پور، تلخیص - با مختصری دخل و تصرّف - انتخاب شده است.

15) حضرت معصومه علیها السلام فاطمه دوم» محمد محمدی اشتهاردی، انتشارات علاّمه 1375، ص 141 (به نقل از «بحارالانوار» ج 102، ص 266).

16) «قاموس قرآن» سید علی اکبر قریشی، ج 7، ص 138 و 139.

17) سوره نساء: 4، آیه 100.

18) «تفسیر نمونه» ج 4، ص 93 - 90.

19) «سفینة البحار» ج 2، ص 697.

20) «نهج البلاغة» ترجمه عبدالمحمّد آیتی، خطبه 231، ص 554.

21) «غررالحکم» ترجمه محمد علی انصاری، ج 1، ص 30.

22) «قاموس قرآن» سید علی اکبر قریشی، ج 6، ص 103.

23) «زندگانی کریمه اهل بیت علیها السلام» ص 104.

24) «حضرت معصومه علیها السلام فاطمه دوم» ص 138 و 139.

علل مهاجرت سادات به قم

سادات طالبیه عنوانی است که بر تمام فرزندان علی علیه السلام و برادران او جعفر و عقیل اطلاق می شود. مهاجرت اینان به ایران و شرق جهان اسلام علل گوناگونی داشت که مهم ترین آن ها عبارتند از:

1- سیاست سرکوب علویان در دوران بنی امیه و بنی عباس سبب پراکندگی و فرار افراد این خاندان به نقاطی دور از مرکز خلافت و گاه صعب العبور می شد.

2- ولایتعهدی امام رضا علیه السلام و هجرت او به خراسان از دیگر عوامل مهم مهاجرت سادات به این مناطق بود. هجرت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام در همین راستا بود. ساداتی دیگر نیز همراه خود امام رضا علیه السلام در این سفر او را همراهی کردند.(1)

3- مرقد مطهر حضرت فاطمه معصومه علیها السلام؛ پس از دفن دختر امام کاظم علیه السلام در قم، این شهر مورد توجه بیشتر علویان و سادات قرار گرفت و شمار زیادی از فرزندان امامان علیهم السلام و سادات علوی به این شهر آمدند.(2)

4 - شیوه زندگی سادات و زهد و عبادات آنان؛ ابن اسفندیار می نویسد: بهر وقت ساداتی را که به نواحی ایشان نشسته بودند، می دیدند زهد و علم و ورع ایشان را اعتقاد می کردند و می گفتند: آنچه سیرت مسلمانی است با سادات است.(3)

5- حمایت خاندان اشعری از ساداتی که به قم پناه می آوردند.

6- تشکیل حکومت سادات زیدی مذهب در ری و طبرستان. طبیعی است همسویی مذهبی ری با قم ایجاب کند تا سادات با اعتماد و پشتیبانی بیشتری که حاصل شده بود به مهاجرت به قم ترغیب شوند.

نقش سادات در گسترش تشبع

تاریخ دقیق مهاجرت سادات طالبیه معلوم نیست؛ ولی به نظر می رسد آغاز این هجرت در اواخر قرن دوم و به خصوص پس از ولایتعهدی امام رضاعلیه السلام و هجرت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام به قم بوده است.

به یقین مهاجرت سادات علوی و امام زادگان به قم و مناطق اطراف آن، از عوامل مهم گسترش تشیع و گرایش مردم به اهل بیت علیهم السلام بوده است. مهاجرت اینان بیشتر به سبب رهبری یا شرکت در قیام های ضد دستگاه عباسی و در نهایت فرار از دستگیری و قتل و زندان بوده است. این سادات در این مناطق جز عقاید شیعه، سنت نبوی و علوی، نقل فضایل آباء و اجداد طاهرین شان و نیز ظلم ها و ستم های امویان و عباسیان، تبلیغ نمی کردند. در میان این سادات دانسته نشده است که از آنان کسی به عقاید و مکتب خلفا و اهل سنت گرایش داشته باشد. تاریخ سیاسی - فرهنگی این مناطق نشان داده است که قبور آنان و امام زادگان همیشه مورد احترام و پناهگاه شیعیان بوده و نقش مهمی در گسترش تشیع و گرایش مردم به اهل بیت علیهم السلام داشته است.

فهرست اسامی سادات قم

سادات مهاجر برخی حسنی و حسینی علیهم السلام و برخی دیگر از فرزندان جعفر بن ابی طالب و عقیل و محمد بن حنفیه بودند که از مناطق مختلف به ویژه از کوفه و بغداد به قم مهاجرت می کردند. اینان پیوسته میان شهرهای این منطقه رفت و آمد داشتند: گاه از ری به قم و بالعکس و گاه از قم به کاشان و طبرستان و نواحی این شهرها می رفتند. از این رو اینک مزار بسیاری از آنان در این شهرها پراکنده است که در نزد مردم به امام زاده ها معروفند. فهرست اسامی این سادات به قرار ذیل است.

الف. سادات علوی

سادات حنفی

علی بن احمد (باهر) بن محمد (عویذ) بن علی بن عبدالله بن جعفر (الثانی) بن عبدالله بن جعفر بن محمد بن حنفیه.(4)

سادات عُمَری

اینان فرزندان عمر اطرف(5) بن علی علیه السلام هستند. ابن طباطبا بدون هیچگونه توضیحی تنها از سه نفر به نامهای محمد، علی و یعقوب از فرزندان جعفر بن محمد بن جعفر بن محمد بن عمر اطرف نام برده است.(6)

سادات حسنی

محمد بن عبدالله (اشتر) بن محمد (نفس زکیه) بن عبدالله(محض) بن حسن بن حسن بن علی علیهم السلام.(7)

فرزندان اذرع (ادرع) محمد بن علی (باغر) بن عبیدالله بن عبدالله بن حسن بن جعفر بن حسن بن حسن بن علی علیهم السلام.(8)

احمد بن عیسی بن احمد (کرکوره) بن محمد بن جعفر بن عبدالرحمن الشجری بن القاسم بن الحسن بن زید بن حسن بن علی علیهم السلام.(9) از فرزندان او طاهر به قم آمد و با دختر حسن بن حماد اشعری ازدواج کرد و دارای 4 پسر به نام های محمد، محسن، علی و احمد شد. برخی از فرزندان قاسم بن حمزة بن احمد بن عبیدالله بن محمد بن عبدالرحمن الشجری.(10)

از اسامی این سادات در قم اطلاعی به دست نیامد.

سادات حسینی

فرزندان امام سجاد علیه السلام:

سادات زیدی؛ اینان فرزندان زید بن علی علیه السلام بودند، از جمله حمزة بن محمد بن احمد بن جعفر بن محمد بن زید معروف به علوی قزوینی.(11)

سادات شجری؛ اینان از نسل عُمَر اشرف فرزند امام سجاد علیه السلام بودند که به قم مهاجرت کردند و به سادات شجری معروف شدند.(12) سبب این شهرت آن بود که آنان از نواده های عمر شجری بن علی اصغر بن عمر اشرف بودند. احمد بن علی بن محمد شجری بن عمر شجری(13) و ابوعبدالله عمری(14) از این سادات هستند.

سادات حمزه؛ این سادات فرزندان حمزة بن احمد (الدَخّ(15) ) بن محمد بن اسماعیل بن محمد (ارقط) بن عبدالله (باهر) فرزند امام سجاد علیه السلام هستند.(16) حمزه پس از شهادت حسن بن زید (بنیانگذار دولت علویان طبرستان) از طبرستان به قم آمد و به قمی معروف شد.(17) حمزه در مقبره بابلان نزدیک قبر فاطمه معصومه دفن شد(18) و از آن رو که نواده عبدالله باهر بود، به اشتباه به او حمزه بهادر گفتند(19) و فرزندان او به سادات حمزه مشهور شدند. ابوجعفر محمد بن حمزه(20) دفن شده در مقبره بابلان کنار پدر و جد بزرگوارش(21) و تنها بازمانده اش پسری به نام ابوالحسن علی(22) از سادات حمزه بودند. هم چنین محمد بن ابی القاسم علی بن محمد بن حمزه، معروف به سلطان محمد شریف،(23) و حمزة بن عبدالله بن الحسین (کوکبی) بن حمزه(24) از این دسته از سادات بودند.

سادات افطسی؛ اینان فرزندان حسن (افطس) بن علی بن زین العابدین علیه السلام بودند. عبدالله (اصغر) بن عباس بن عبدالله بن حسن و فرزندان او: عباس، حسین، محمد، علی و جعفر(25) فرزندان افطس بودند. از فرزندان ابوالفضل محمد بن حسین بن حسن بن حسین بن حسن افطس(26) نیز نام برده شده که انتساب آنان به وی، ثابت نیست.(27) ا سامی برخی آنان عبارت است از: حسین، احمد، زید و علی.(28)

فرزندان امام صادق علیه السلام

ساداتی که از نسل امام صادق علیه السلام در قم و نواحی آن ساکن شدنداز این قرارند.

سادات اسماعیلی؛ مانند ابوالحسن حسین بن حسین بن جعفر بن محمد بن اسماعیل بن صادق علیه السلام.(29)

سادات عزیزیه و محسنیه؛ این سادات که از نسل محمد دیباج فرزند امام صادق علیه السلام بودند عبارتند از:

حسین بن علی بن محمد دیباج که ابوطاهر احمد، علی، عبدالله و جعفر از بازماندگان وی در قم بودند.(30) فرزندان علی و عبدالله نیز در قم سکونت داشتند.(31)

حسن بن علی بن محمد دیباج(32) نیز با پسرانی به نام های محمد، علی، عبدالله و محسن در قم بود؛(33) اما از گزارش عبیدلی برمی آید که حسن بن علی و فرزندانش در کوفه و بغداد ساکن بودند.(34)

سادات عُرَیضه؛ اینان فرزندان علی بن جعفر الصادق علیه السلام هستند.(35) سادات عریضه برخی در ری و برخی در قم بودند. آنان که در قم ساکن بودند عبارتند از:

حسین بن عیسی بن محمد بن علی بن جعفر. وی به همراه پسرش علی از مدینه به قم آمد.(36) علی فرزندانی داشت، از جمله حسین بن علی بن حسین بن عیسی.(37)

احمد بن قاسم بن احمد (شعرانی) بن محمد بن علی عریضی از سادات عریضه بود که در قم درگذشت و در قبرستان مالون(38) دفن و مزارش زیارتگاه شد. سید امام المرشد بالله گوید که احمد بن قاسم فرزندی نداشت.(39)

حسین بن احمد بن حسین بن احمد (شعرانی) بن علی عریضی(40) و علی بن علی بن حسن بن علی بن عیسی (نقیب) بن محمد بن علی عریضی از این سادت بودند. علی فرزندانی به نام های موسی، جعفر، علی، فاطمه، حمدونه، جعفر، حسین، محمد و عبدالله داشت. موسی و عبدالله در مدینه بودند و محمد به دست قبیله طی کشته شد.(41)

احمد بن حمزة بن محمد بن احمد بن حسین بن احمد (شعرانی) بن علی عریضی نیز از سادات عریضی بوده است.(42)

فرزندان امام کاظم علیه السلام

سادات موسوی؛ تعداد آنان در قم بسیار است. اولین آنان حضرت معصومه علیها السلام بود که پس از ورود امام رضا علیه السلام در سال 201 به مرو، بدان سو آمد. آل سعد خزرجی از ورود آن حضرت به ساوه خبردار شده، اتفاق کردند تا از او بخواهند به قم تشریف آورد. موسی بن خزرج شبانه نزد ایشان رفت و زمام شتر او را گرفت تا در سرای خود در قم فرود آورد. آن حضرت 17 روز بعد، درگذشت و موسی او را در زمینی که در بابلان داشت، دفن کرد.(43)

اسحاق بن ابراهیم بن موسی بن ابراهیم بن موسی علیه السلام یکی دیگر از سادات موسوی است که به درخواست مردم قم به آن شهر آمد و مورد احترام بسیار قرار گرفت.(44) به دنبال وی محمد بن حسن بن ابراهیم بن موسی علیه السلام به آبه آمد و نقابت سادات آبه را بر عهده گرفت. جد آنان موسی بن ابراهیم در سال 200 در یمن قیام کرده مردم را به دعوت خود فرا خوانده بود.(45)

فرزندان امام رضا علیه السلام

موسی بن محمد بن علی بن موسی الرضا علیه السلام.

سادات برقعی؛ از معروف ترین سادات رضوی در قم و مشهد هستند که نسب شان به احمد بن محمد بن احمد بن موسی (مُبَرْقَع)(46) فرزند امام جواد علیه السلام می رسد.(47)

موسی مبرقع نخستین کس از فرزندان امام محمد جواد علیه السلام بود که در سال 256 به قم آمد. به گفته محمد بن حسن قمی، مردم قم از وی خواستند به کاشان برود. چون به کاشان رسید، احمد بن عبدالعزیز بن دلف عِجلی او را بسیار احترام کرد و اموال زیادی در اختیارش گذاشت. حسین بن علی بن آدم و یکی دیگر از رؤسای عرب به قم آمدند و با آگاهی از این موضوع، مردم قم را سرزنش کرده بزرگانی از عرب قم را به کاشان فرستادند. آنان او را پس از عذرخواهی، با احترام تمام به قم باز گرداندند. پس از مدتی بُرَیْهه دخترش و سه تن از دختران امام جواد علیه السلام به نام های زینب، ام محمد و میمونه از کوفه به قم آمدند. تمامی آنان در مقبره بابلان کنار قبر حضرت معصومه علیها السلام مدفونند.(48) موسی مبرقع در سال 296 در قم درگذشت و در محله ای معروف به موسویان (بقعه کوچک در چهل اختران) دفن شد.(49)

محمد فرزند موسی مبرقع در 22 ربیع الآخر 296 از دنیا رفت و در خانه اش که اینک به مشهد (بقعه بزرگ در چهل اختران) معروف است، دفن شد.(50) محمد فرزند احمد بن موسی مبرقع نیز در سال 315 درگذشت و کنار عمویش محمد بن موسی مبرقع دفن شد. احمد فرزند محمد بن احمد نیز در 47 سالگی سال 358 درگذشت و کنار قبر موسی مبرقع دفن شد. شهر قم در روز وفات احمد یک پارچه در غم و اندوه فرو رفت.(51) وی چهار دختر و چهار پسر به نام های محمد،(52) موسی، علی،(53) و حسن داشت.

ب. سادات طالبی

از میان فرزندان جعفر تنها از حسین بن احمد بن حمزة بن قاسم بن عبیدالله بن جعفر نام برده اند.(54) محمد بن حسن قمی از فرزندان عقیل بدون اشاره به نام کسی گفته است یکی از فرزندان عقیل در سال 319 به قم آمد.(55)

بخش دوم: نقبای قم و ری

مناطق شیعه نشین از قرن دوم به بعد در مرکز ایران شامل قم کاشان و ری و ساوه و برخی دیگر از نقاط اطراف این حوزه بود. تشیع قم و ری در قرن ششم تا هشتم ارتباط سیاسی و مذهبی و فرهنگی خاصی میان این دو منطقه پدید آورده بود. از همین رو افزون بر برخی از سادات که قم، یا ری، یا کاشان و شهرهای اطراف را داشتند اما برخی از نقبا، به دلیل جلالت شأن و عظمتی که داشتند افزون بر نقابت قم نقابت ری و شهرهای اطراف و بلکه نقابت عراق عجم را بر عهده داشتند که از غالبا از آنان به نقبای ری و قم یاد می شود. بدین مناسبت در باره تاریخچه مذهبی ری به طور اختصار در ذیل اشاره می شود.

پی نوشت:

1) تاریخ قم، ص 224.

2) تاریخ مذهبی قم، ص 106.

3) ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج 1، ص 229.

4) ابن طباطبا، مهاجران آل ابی طالب، ص 339؛ عبیدلی، تهذیب الانساب، ص 268.

5) او را به دلیل این که تنها از طرف پدر یعنی امام علی علیه السلام سیادت و فضیلت می برد به «اطرف» نامیدند. ابن فندق، لباب الانساب، ج 1، ص 227.

6) مهاجران آل ابی طالب، ص 339.

7) مهاجران آل ابی طالب، ص 333؛ نیز نک: مجدالدین عمری، المَجدی، ص 39.

8) تاریخ قم، ص 208.

9) تاریخ قم، ص 208 - 210؛ مهاجران آل ابی طالب، ص 335.

10) تهذیب الانساب، ص 131؛ مهاجران آل ابی طالب، ص 335.

11) زنجانی، الجامع فی الرجال، ص 689.

12) شجری منسوب به دهی نزدیک مدینه به نام شجره است. سمعانی، الانساب، ج 3، ص 404.

13) تاریخ قم، ص 232.

14) تاریخ قم، ص 238.

15) به معنای نیک رو.

16) مهاجران آل ابی طالب، ص 338؛ ابن عنبه، عمدة الطالب، ص 200.

17) قمی، منتهی الآمال، ج 2، 102.

18) منتهی الآمال، ج 2، ص 102.

19) سید کیاء گیلانی، سراج الانساب، ص 95.

20) مهاجران آل ابی طالب، ص 337؛ منتهی الآمال، ج 2، ص 102.

21) همان.

22) مهاجران آل ابی طالب، ص 338. مرحوم محدث قمی کنیه علی را ابوالقاسم بیان داشته است. نک: منتهی الآمال، ج 2، ص 102.

23) منتهی الآمال، ج 1، ص 102 - 103. وی در محله ای به همین نام مدفون است؛ همان.

24) تاریخ قم، ص 227 - 228.

25) تاریخ قم، ص 228 - 229؛ مهاجران آل ابی طالب، ص 338.

26) مهاجران آل ابی طالب، ص 338؛ تهذیب الانساب، ص 262 - 263.

27) مهاجران آل ابی طالب، ص 338.

28) تهذیب الانساب، ص 264.

29) به گفته قمی، احمد بن اسحاق اشعری وکیل امام حسن عسکری علیه السلام ابوالحسن را به سبب شرابخواری تحویل نمی گرفت و چون پس از مدتی برای حج به مکه و از آن جا به قصد زیارت امام عسکری علیه السلام به سامرا رفت، اما امام علیه السلام او را نپذیرفت. احمد از این موضوع بسیار نگران شد و نمی دانست چه عملی از او سر زده که امام این چنین با او رفتار می کند. نک: تاریخ قم، ص 211 - 212.

30) مهاجران آل ابی طالب، ص 337.

31) تهذیب الانساب، ص 181.

32) تاریخ قم، ص 222.

33) همان.

34) تهذیب الانساب، ص 183.

35) تاریخ قم، ص 224. عریض دهی در یک فرسخی مدینه است و آن ملک امام باقر علیه السلام بوده است. بنابر وصیت امام صادق علیه السلام این ملک به پسرش علی که در هنگام وفات پدر دو سال بیش نداشت داده شد و فرزندان علی در آن ده ساکن شدند از این رو به عریضیه خوانده شدند. تاریخ قم، ص 224.

36) علی تنها پسر حسین بن عیسی بوده است. مادر وی زینب دختر حسین بن حسن بن حسین بن حسن افطس می باشد. مهاجران آل ابی طالب، ص 336.

37) تاریخ قم، ص 224.

38) قبرستان مالون در جنوب غربی شهر قم است. بنابر نوشته تاریخ قم، ص 23 مالون نام یکی از هفت قلعه ای بوده است که اکنون در بیرون دروازه قلعه و در اطراف بقعه احمد بن قاسم قرار دارد. این مکان امروز به محله «دروازه قلعه» معروف است. تاریخ مذهبی قم، ص 100.

39) مهاجران آل ابی طالب، ص 337.

40) تاریخ قم، ص 225؛ مهاجران آل ابی طالب، ص 337.

41) مهاجران آل ابی طالب، ص 336 - 337.

42) همان، ص 337.

43) تاریخ قم؛ ص 213.

44) تاریخ قم، ص 221.

45) همان، ص 222.

46) چون پیوسته بر روی خود برقع گذاشته بود او را مُبَرْقَع می گفتند. منتهی الآمال، ج 2، ص 618.

47) سراج الانساب، ص 75. محدث نوری در باره موسی مبرقع و شرح حال فرزندان او کتابی به نام «البدر المشعشع فی احوال ذریة موسی المبرقع» دارد. آغابزرگ تهرانی، الذریعه، ج 3، ص 68. این کتاب به همت حاج شیخ محمد بن مولی اسماعیل کجوری تهرانی واعظ معروف به سلطان المتکلمین (م. 1353) به فارسی ترجمه شده است. الذریعه، ج 4، ص 166.

48) تاریخ قم، ص 215 - 216؛ لباب الانساب، ج 2، ص 586.

49) منتهی الآمال، ج 2، ص 619، زرکلی، الاعلام، ج 7، ص 327.

50) مهاجران آل ابی طالب، ص 335.

51) تاریخ قم، ص 219.

52) از قم به خراسان رفت. تاریخ قم، ص 220.

53) از قم به خراسان رفت. تاریخ قم، ص 220.

54) تاریخ قم، ص 238.

55) همان.