دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع)

 دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع)0%

 دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع) نویسنده:
محقق: واحد تحقیقات قائمیه اصفهان
گروه: کتابخانه پیامبر و اهل بیت

 دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع)

نویسنده: واحد تحقیقات قائمیه اصفهان
محقق: واحد تحقیقات قائمیه اصفهان
گروه:

مشاهدات: 17715
دانلود: 4800

توضیحات:

دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 61 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 17715 / دانلود: 4800
اندازه اندازه اندازه
 دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع)

دانستنیهای کریمه اهل بیت (ع)

نویسنده:
فارسی

و محدثین بزرگ شیعه و اصحاب ائمه علیهم‌السّلام به قدری در سرزمین قم، به ویژه در حول و حوش حرم شریف و صحن مطهّر حضرت معصومه مدفونند که به شمار نمی‌آیند.

و روی این قداست خاص است که فقیه نامدار و اصولی جلیل‌القدر مرحوم حاج محمّد ابراهیم کلباسی - کرباسی - اعلی اللَّه مقامه مرجع معاصر مرحوم میرزای قمی بنا بر آنچه که منقول و معروف است هنگامی که از اصفهان به قم می‌آمد، از پل علیخانی - دروازه معصومه سابق - یا از مسجد امام حسن عسکری علیه‌السّلام کفش‌های خود را بیرون آورده و به دست می‌گرفت و تا حرم مطهّر پیاده می‌رفت و می‌فرمود: در اینجا علمای ابرار و اصحاب ائمه و محدثان بسیار آرمیده‌اند و سراسر این قسمت، قبور آن بزرگواران است.

مزایای مردم قم

به مقتضای روایات سابقه مردم قم دارای مزایا و افتخارات فراوانند:

1- آنان جزء اهلبیت هستند.

2- آنان مردمی نجیب و بزرگوارند، نجبای مردم به شمار می‌روند.

3- کسی که تصمیم بد درباره آنان بگیرد خداوند او را در هم می‌شکند.

و این سه مطلب از روایت اوّل استفاده می‌شود.

4- خداوند با مردم قم بر سایر مردم احتجاج خواهد کرد.

5- خداوند آنان را مستضعف نخواهد گذاشت.

6- خداوند متعال آنان را موفّق و مؤیّد می‌دارد.

7- بلا از مردم قم دفع خواهد گردید.

8- اهل قم حجت بر خلایق در زمان غیبتند.

9- هرکس اراده بدی نسبت به آنان کرد، خداوند او را ذلیل و خوار و از رحمت خود دور ساخت.

و این مطلب در روایت نهم مورد تصریح واقع شده است.

10- برای مردم قم دری مخصوص از درهای بهشت است.

11- امام علیه‌السّلام سه بار درباره آنان "طوبی لهم؛یعنی خوشا به حالشان" فرموده است. و این دو مطلب در روایت دهم آمده است، چنانکه مطلب اوّل در روایت چهاردهم نیز آمده است.

12- مردی از اهل قم دعوت به حق می‌کند.

13- اهل قم با قائم آل محمّد صلوات اللَّه علیه اجتماع کرده و او را یاری می‌نمایند.

و این سخن در روایت سیزدهم آمده است.

14- طلب رحمت و رضا و خشنودی خداوند برای مردم قم از ناحیه حضرت موسی بن جعفر علیه‌السّلام شده است.

15- آنان بهترین شیعیانند.

16- خداوند ولایت اهلبیت را با ذات آنان عجین کرده است.

و این سه نکته در روایت چهاردهم ذکر شده است.

17- اهل قم برادر خواندگان اهلبیت‌اند.

و این مطلب در روایت پانزدهم آمده است.

18- اگر قمی‌ها نبودند دین ضایع می‌شد.

این نکته افتخارآمیز در روایت شانزدهم آمده است.

19- مورد سلام و درود امام علیه‌السّلام هستند.

20- مشمول دعای امام علیه‌السّلام هستند که خداوند بلادشان را با نزول باران سیراب گرداند.

21- مشمول دعای امامند که خدا برکاتش را بر آنان نازل گرداند.

22- و دعای امام علیه‌السّلام که خدا سیئاتشان را به حسنات مبدّل گرداند.

23- آنان اهل رکوع و سجود و قیام و قعودند.

24- آنان فقهایند.

25- و نیز علمای فهیم و دانا می‌باشند.

26- اهل درایت، فهم و دانایی و روایتند.

27- اهل عبادت نیکو و شایسته می‌باشند.

این نه مطلب پرافتخار در روایت هیجدهم ذکر شده است.

28- امام علیه‌السّلام مردم قم را از خاندان خود و خاندان خود را از آنان برشمرده است.

29- آنان انصار قائم آل محمّد علیه و علیهم‌السّلام هستند.

30- آنان دعوت کننده یا رعایت کننده حقوق اهلبیتند.

31- مورد دعای امام صادقند که خداوند آنان را از هر فتنه‌ای نگه داشته و از هرگونه هلاکتی نجات بخشد.

و این مطالب چهارگانه در روایت نوزدهم آمده است. چنانکه سه مطلب اخیر در روایت 22 نیز آمده است.

32- تصدیق و امضای تشیع اهل قم با ذکر کلمه "حقّاً" و برای تأکید صورت گرفته است.

33- آنان از دیر زمان زائران حضرت رضا علیه‌السّلام بوده‌اند.

و این دو نکته در روایت 20 ذکر شده است.

34- اهل قم و نیز اهل آبه - از قرای ساوه - به برکت زیارت حضرت رضا علیه‌السّلام مورد غفران الهی‌اند.

35- هرکس تصمیم سویی درباره آنان گرفت، تعجیل در کیفر او خواهد شد. و این مطلب در روایت بیست و یکم و بیست و دوم ذکر گردیده است.

راستی این همه شرف و افتخار و نقطه‌های روشن برای چه مردمی جز اهل قم وارد شده است؟!

مردمی که خداوند با آنان بر دیگران احتجاج می‌کند، مردمی که خداوند آنان را مستضعف و عقب‌افتاده رها نخواهد کرد، مردمی که مورد توفیق و تأیید الهی بوده و بلا از آنان دفع می‌شود و در زمان غیبت، حجت بر مردمان دیگرند.

مردمی که هرکس سوءنیت درباره آنان داشته باشد، خداوند او را خوار و زبون می‌دارد و از رحمت خود دور می‌سازد.

مردمی که یک در بهشت ویژه آنان بوده و امام علیه‌السّلام در مقام تقدیر و تکریم آنان سه بار جمله "خوشا به حالشان" را ذکر کرده‌اند.

مردمی که یک شخصیّت ممتاز از میان آنان برمی‌خیزد و ملت را به سوی خدا دعوت می‌کند.

مردمی که با حضرت ولی‌عصر عجّل اللَّه تعالی فرجه همراه بوده و او را یاری می‌کنند. مردمی که شیعیان برتر بوده و ولایت آل محمّد علیهم‌السّلام در سرشت ذات آنان عجین شده است.

مردمی که امام آنان را برادران خود خوانده و اگر آنها نبودند دین الهی ضایع می‌گردید.

مردمی که مورد سلام امام علیه‌السّلام قرار گرفته و با جمله افتخار آفرین: سَلامُ اللَّهِ عَلی اَهْلِ قُمْ، سلام الهی نثار آنان شده است.

مردمی که امام معصوم از خدا خواسته که بلادشان را سیراب کرده، برکاتش را بر آنان نازل گردانیده و گناهانشان را به خوبی و ثواب مبدل فرماید.

مردمی که اهل رکوع، سجود، قیام و قعود بوده، فقها و علمای فهیم و دانا قلمداد شده‌اند و اهل درایت، روایت و عبادت نیکو می‌باشند.

مردمی که امام علیه‌السّلام آنان را از خود و خود را از آنان قلمداد کرده و انصار مهدی موعود و دعوت کنندگان یا مراعات کنندگان حقوق خاندان پیامبرند.

مردمی که مشمول دعای خیر امام علیه‌السّلام می‌باشند که از هر فتنه‌ای مصون و از انواع هلاکت ها محفوظ بمانند.

مردمی که امام علیه‌السّلام مؤکّدانه آنان را شیعه خوانده و تشیّعشان مورد گواهی حجّت خدا واقع شده و بالاخره مردمی که همواره اهل زیارت حضرت رضا علیه‌السّلام بوده و به برکت زیارت آن بزرگوار، مورد مغفرت الهی‌اند.

بدون تردید هیچ سرزمین و جایگاهی نیست که اینقدر فضیلت و منقبت داشته باشد.

و اکنون که اهل قم اینقدر مناقب دارند بجاست که موضع سراسر توقیر و تکریم خود را حفظ نموده، شایستگی خود را برای این همه افتخارات با خوبی، ایثار، تقوا و کرامت نفس به اثبات برسانند.

در اینجا ناگزیر این نکته را تذکر می‌دهیم که بعید است این همه تعظیم و احترام برای هرکسی باشد که در این شهر اقامت کرده و در آن فرو آمده یا از آنجا نشأت گرفته باشد، بلکه در کلمه اهلبیت، اهلیّت افتاده و اگر لغت در این موضوع همراهی نکند لسان دین آن را تأیید و امضا کرده است.

چنانکه خداوند در داستان حضرت نوح علیه‌السّلام و فرزندش می‌فرماید:نوح گفت:اِنَّ ابْنی مِنْ اَهْلی وَ اِنَّ وَعْدَکَ الْحَقُّ؛ (24)

خداوندا پسر من از اهل من است و وعده تو - راجع به نجات اهل من - حق است. خطاب شد: اِنَّهُ لَیْسَ مِنْ اَهْلِکَ اِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٌ؛(25) نه، این پسر از اهل تو نیست، او عملی ناصالح است (فردی منحرف و گناهکار است).

راستی این آیه وحشت‌زاست! نکند ما در قم باشیم ولی اهل قم نباشیم و بالاخره باید مرد و زن و دختر و پسر و اهل قم ممتاز باشند؛ به طوری که الگوی پاکی و پرهیزگاری و اخلاق حسنه و ساده‌زیستی و حیا و عفت و راستی و درستی، برای مردمان بلاد دیگر به شمار آیند و نیاید روزی که آنان دنباله‌رو شهرهای دیگر و یا دنباله‌رو غربیهای منحرف و دور از حیا باشند که:اَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ .

و چنین به یادم می‌آید که مرحوم آقای حاج شیخ مرتضی انصاری واعظ شهیر قمی رضوان اللَّه علیه در یکی از منابر خود خطاب به مأمورین دولتی زمان طاغوت یا خطاب به خصوص رئیس شهربانی می‌کرد و می‌گفت: شما هر روز اول صبح یک دور تسبیح بگو: اینجا قم است. اینجا قم است.

راستی این خود نکته جالبی است و بجاست که مردم قم و پسران و دختران قمی فراموش نکنند که اهل قم می‌باشند و هر کاری و هرگونه لباسی شایسته شأن آنان نیست و نیز بجاست که هرکس که در قم زندگی می‌کند و در آن اقامت دارد، هر روز به یاد خود

بیاورد که اینجا قم است و شهر اهل‌بیت و حرم آنان و مأوایِ او آشیانه آل محمّد است و در نتیجه حفظ حرمت حرم و حریم اهلبیت و ملاحظه و مراعات احترامات صاحبة البیت و صاحبة البلد: یعنی حضرت فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها را بنماید.

چراغ حرم اهلبیت، فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها

فواطم آل هاشم و فاطمه معصومه علیهم‌السّلام

در خاندان اهلبیت، علیهم‌السّلام بانوانی به نام فاطمه بوده‌اند که دارای شخصیّت ممتاز و مقامات عالیه می‌باشند و ممتازترین این بانوان گرانقدر، پنج نفرند که به صورت گذرا از آنان سخن می‌گوئیم.

1. فاطمه بنت اسد، مادر پرافتخار حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السّلام.

او بانویی سرافراز است که از مزایای گوناگون برخوردار بوده و در میان همه زنان جهان، از اولین و آخرین، تنها زنی است که از جهان غیب برای مراسم وضع حمل به داخل کعبه فراخوانده شد و هدایت گردید و در آن مکان فوق‌العاده مقدّس، فرزند بی‌نظیر خود علی علیه‌السّلام را متولد ساخت. این جریان را علاوه بر علما و مورخان شیعه، عده‌ای از علما و مورخان اهل‌سنت نیز نقل کرده‌اند.

او از جمله مهاجرین از مکّه به سوی مدینه طیبه به شمار می‌رود و قبل از مهاجرت، از روی علاقه و صفا اسلام را پذیرفته بود. وی اول هاشمیه‌ای است که فرزند سرافراز او به خلافت اسلامی رسید.

این بانوی باایمان و مهاجر، در مدینه طیّبه دار فانی را وداع گفت و از دنیا رفت.

ابن اثیر می‌گوید: رسول خدا صلّی اللَّه علیه وآله وسلّم او را در جامه و پیراهن خود کفن کرد و در قبر او خوابید و برای او از خداوند درخواست جزای خیر فرمود. به آن بزرگوار عرض شد: در مورد جنازه فاطمه کاری کردید که نسبت به هیچ‌کس دیگر چنین ننمودید؟

رسول خدا فرمود:اِنَّهُ لَمْ یَکُنْ بَعْدَ اَبی طالِبٍ اَبَّرَ بی مِنْها اِنَّما اَلْبَسْتَها قَمیصی لِتُکْسی مِنْ حُلَلِ الْجَنَّةِ وَ اضْطَجَعْتُ فی قَبْرِها لِیَهُونَ عَلَیْها عَذابُ‌الْقَبْرِ؛ (26) بعد از ابوطالب هیچ‌کس درباره من نیکوکارتر از او نبود و من پیراهن خود را به وی پوشاندم تا از حلّه‌های بهشتی بر او پوشانده شود و در قبر او خوابیدم تا عذاب قبر بر او آسان گردد.

2. حضرت فاطمه زهرا دخت رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه وآله وسلّم.

او سیده نسای جهانیان و سرور بانوان بهشتی و بزرگترین مظهر قداست در طبقه بانوان است. فاطمه مادر گرامی دو سبط رسول اللَّه، حضرت امام حسن و حضرت امام حسین است. یازده امام معصوم از بطن پاک او ولادت یافته‌اند؛ چنانکه همسر گرامی امام امیرالمؤمنین علیه‌السّلام بود. وی در نظر پیامبر گرامی اسلام و حضرت علی علیه‌السّلام احترام ویژه‌ای داشت و مورد تکریم و اجلال همه امامان معصوم علیهم‌السّلام بود؛ بلکه بعضی از آنها مانند حضرت امام محمّدباقر علیه‌السّلام در حالت تب و کسالت، توسّل به حضرت فاطمه پیدا کرده و به یاد او بودند و نام مقدّس وی را بر زبان می‌راندند.

3. فاطمه دختر امیرالمؤمنین علیه‌السّلام.

او از یکی از همسرانی که حضرت علی علیه‌السّلام بعد از حضرت زهرا سلام اللَّه علیها اختیار کردند، تولد یافت. چنانکه عالم بزرگ شیعه، شیخ مفید به این موضوع تصریح کرده است.(27) این بانوی معظمه مورد احترام خاندان پیامبر و صحابه آن بزرگوار بود و همچون حضرت زینب کبری مواظبت بر حال بقایای دودمان آل‌علی علیه‌السّلام را بر عهده داشت.

حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام نقل می‌کنند که: چون فاطمه بنت علی بن ابیطالب، نظر به کارهای عبادی و شدت کوشش فرزند برادرش علی بن الحسین (زین العابدین) در عبادت انداخت و دید که او خود را به رنج انداخته است به نزد جابر آمد و فرمود: ای همنشین رسول اللَّه برای ما بر شما حقوقی است و از حق ما بر شما این است که چون دیدید یکی از ما خویشتن را برای تلاش در عبادت به هلاکت انداخته است، مصرّاً او را سوگند دهید و از او بخواهید که خود را از بین نبرد و برنامه عبادت و ریاضت خود را کم کندو این علی بن الحسین باقی مانده و یادگار پدرش حسین است که بینی او زخم شده و جبهه و زانوها و کف دستهایش پینه آورده و برای عبادت، خویشتن را بدین حال انداخته است.

جابر به خانه علی بن الحسین آمد. حضرت باقر علیه‌السّلام با چند نفر از کودکان بنی‌هاشم جلوی در خانه ایستاده بودند. جابر از او پرسید تو کیستی؟ فرمود: محمد بن علی بن الحسین. او گریه کرد و گفت: واللَّه تو باقری که علم را می‌شکافی. و سلام پیامبر را به او رسانید و بعد از او خواست که از پدر بزرگوارش برای وی اذن ملاقات بگیرد. امام باقر علیه‌السّلام رفت و برگشت و اذن داد. او وارد شد و از حضرت علی بن الحسین که عبادت در همه بدنش اثر گذاشته بود درخواست کرد که برنامه عبادی خود را کم کند ولی حضرت فرمود: لا اَزالُ عَلی مِنْهاجِ اَبَوی مُؤتَسِیاً بِهِما صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِما حَتَّی اَلْقاهُما...؛ من پیوسته راه دو پدر بزرگوارم، پیامبر و علی صلوات اللَّه علیهما را ادامه می‌دهم تا به ملاقات آنان برسم و از دنیا بروم.(28)

4. فاطمه بنت الحسین. او دختر سیدالشّهدا علیه‌السّلام و مورد محبت شدید آن حضرت بود و مجمع کمالات به شمار می‌رفت. حضرت امام حسین علیه‌السّلام برای شدّت علاقه به مادرش حضرت فاطمه، دختر خود را به نام آن حضرت نام‌گزاری کرده بود.

خطبه‌ای بس غرّا و جالب و کوبنده از آن بزرگ بانوی آل عصمت نقل شده که در کوفه خوانده‌اند و در آن خطابه آتشین مظلومیّت جدّ بزرگوارش حضرت علی علیه‌السّلام و پدر مظلومش امام حسین علیه‌السّلام را به صورتی بسیار جالب و با عباراتی دلگداز بیان کرده و این خطبه به تنهایی بیانگر شخصیّت والا و درخشان بیان جذّاب، شجاعت و قهرمانی آن بانوی بزرگ اسلام است.

5. فاطمه بنت موسی بن جعفر علیه السّلام.

شیخ مفید اعلی اللَّه مقامه می‌نویسد: برای حضرت ابوالحسن موسی علیه‌السّلام سی و هفت فرزند پسر و دختر بود و ضمن برشمردن آنان می‌فرماید: و فاطمة الکبری و فاطمة الصغری...(29)

و ظاهر این است که حضرت فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها همان فاطمه کبری باشد. هرچند شیخ مفید قدّس سرّه راجع به این موضوع سخنی نفرموده است.

بالاخره این بانوی گرانقدر دارای مقامی بس شامخ و رفیع می‌باشد و ائمه طاهرین صلوات اللَّه علیهم اجعین از این بانوی با جلالت و با تمام جلیل و تکریم یاد کرده‌اند و حتی پیش از ولادت آن حضرت، بلکه پیش از ولادت پدر بزرگوارش نام او بر لسان بعضی از ائمه طاهرین صلوات اللَّه علیهم اجمعین آمده و از مقام شامخش سخن گفته‌اند.

و بر اثر همین تجلیلات خاصه‌ای که امامان معصوم از او کرده و به اقتضای فضایل ذاتی و منقبتهای فراوانی که در وجود پاک او متبلور است، شهر قم از عظمت و جلال خاصّی برخوردار گردیده، مرکزیت برای جهان تشیّع پیدا کرده و امروز قم شهرت جهانی دارد و اولین چیزی که از لفظ و واژه "قم" به اذهان مردمان جهان تداعی می‌شود، حضرت فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها و قبر منور آن حضرت است که به عنوان یک زیارتگاه بسیار مهم در همه جا تلقی می‌شود و شهرستان قم از دیر زمان به عنوان یک شهر زیارتی قلمداد می‌شده است که صرفاً برای زیارت قبر منور حضرت معصومه سلام اللَّه علیها از راه‌های دور و نزدیک به آنجا آمده، این ضریح مطهّر و بقعه و بارگاه باشکوه را زیارت می‌کرده‌اند.

چنانچه قبلاً ذکر شد نام نامی آن بانوی معظّمه، فاطمه است که گاهی هم به عنوان فاطمه کبری از او نام برده شده است، زیرا حضرت موسی بن جعفر علیه‌السّلام دختر دیگری نیز به نام فاطمه داشته‌اند که برای تمایز آن دو از یکدیگر فاطمه مدفون در قم را فاطمه کبری نامیده‌اند و در فقره‌ای از فقرات زیارت آن معظّمه به همین نام از آن حضرت یاد شده است؛ آنجا که می‌خوانیم "یا فاطِمَةُ اشْفَعی لی فِی الْجَنَّةِ".

و در عین حال شهرت کامل و گسترده‌ای به "معصومه" پیدا کرده‌اند به گونه‌ای که گاهی اسم مبارکشان برای بسیاری ناآشناست، ولیکن واژه معصومه برای همگان آشنا بوده و یادآور همین بانوی باعظمت و وقار و یادگار حضرت موسی بن جعفر علیه‌السّلام می‌باشد و معرّف و امتیاز روشن قم به شمار می‌رود. بلکه در قسمتی از بلاد جنوبی و احیاناً مناطق دیگر، قم را همراه با نام مقدّس معصومه یاد می‌کنند و به عنوان معصومه قم نام می‌برند.

و این خود مسأله‌ای قابل توجّه و تعمّق است که این لقب از کجا نشأت یافته است. آیا لقبی است که از ناحیه قدس پدر بزرگوار یا برادر عالیقدرش حضرت رضا علیه‌السّلام، یا از امامان بعد صلوات اللَّه علیهم اجمعین سرچشمه گرفته؟ یا اینکه این لقب، لقبی مردمی و خودجوش است که بر اثر شدت پاکی و طهارت نفسی که از آن حضرت سراغ داشتند به وجود آمده و تحقّق یافته است و مردم مسلمان و دلدادگان اهلبیت عصمت و خاندان پیغمبر اکرم صلوات اللَّه علیهم اجمعین، او را بدین لقب مقدّس و افتخارآمیز خوانده و یاد کرده‌اند؟

احتمال اوّل: ضعیف است، زیرا اگر این لقب امری قراردادی از ناحیه معصومی از امامان بود به طور طبیعی نقل می‌شد و در کلمات مورّخین و محدّثین می‌آمد؛ در حالی که تاکنون بدین موضوع برخورد نکردیم. چنانکه شیخ مفید که همه فرزندان حضرت موسی بن جعفر علیه‌السّلام از پسر و دختر را نام می‌برد و حتی اینکه هر کدام از کدام مادر بوده‌اند را نیز یادآوری می‌نماید، از ذکر معصومه در کلامشان اثری نیست، با آنکه نام مقدّسش را که فاطمه است، ذکر کرده‌اند.

بنابراین احتمال مردمی بودن این لقب پرافتخار برای آن بانوی مکرّمه بسیار قریب به نظر می‌رسد. چنانکه می‌دانیم بعضی از شخصیّتهای بزرگ، بر اثر عظمت و جلالت، قدر و پایگاه رفیع و موقعیّت عظیمی که در جامعه دارند به لقب افتخار آمیزی در میان مردم اشتهار پیدا می‌کنند.

در مورد حضرت فاطه معصومه علیهاالسّلام به لحاظ اینکه به روایت صحیح مستندی در جوامع شیعی برخورد نکردیم، بلکه حتی روایت مرسلی را هم در این باب نیافتیم که امام علیه‌السّلام آن حضرت را به این عنوان خوانده و یا این لقب را برای او قرار داده باشند؛ بنابراین بعید نیست که مردم و علاقمندان خاندان پیغمبر آنقدر عظمت و جلالت و رفعت شأن آن بانوی مکرّمه را دریافت کرده و احساس نموده و یا از لسان ائمه طاهرین صلوات اللَّه علیهم اجمعین شنیده بودند که آن معظمه را تالی و ثانی امامان و معصومین پاک دانسته و این لقب برای وی به زبانشان جاری شده است و به مرور زمان بدان، اشتهار پیدا کرده باشند.

باری، این لقب مبارک از از همان دست القاب خودجوش و الهام مانند است که بدون تشریفات و تبانی اشخاص به ذهن خود مردم آمده و به فکرشان القا شده است و این نوع پیدایش لقب برای انسان از ارزش و اعتبار فوق العاده برخوردار می‌باشد که نشأت گرفته از الهام درون و ضمیر بیدار جامعه است و بالاخره مستند به ملکات فاضله و مقامات عالی و جایگاه رفیع آن شخص می‌شود که موجب شده مردم، آن لقب را برای او قرار داده‌اند.

درخشش حضرت معصومه سلام اللَّه علیها

در میان امامزادگان بزرگوار و واجب التعظیم، چند امامزاده بسیار ممتازند، آنان امامزادگان عالیقدر و والامقامی‌اند که گوی سبقت را در فضایل و مناقب و کرامت نفس و بزرگواری از سایر امامزادگان ربوده‌اند و مقامات عالیه آنان به شرح و بیان نمی‌آید و قلم از نگارش رتبه والایشان عاجز و ناتوان است.

از جمله این چند نفر امامزاده ممتاز و والامقام، حضرت سیده علیا، فاطمه مدفون در قم معروف به حضرت معصومه سلام الله علیها است.

در جلالت قدر و رفعت مقام و مرتبه والای آن بانوی آسمانی همین بس که مورد احترام و تقدیس حضرات امامان معصوم و پیشوایان آسمانی سلام اللَّه علیهم اجمعین بوده و چنانکه قبلاً اشاره کردیم، پیش از آنکه پا به دنیا نهد، از فضایل و مکرمتهایش سخنها گفته‌اند و سفارش زیارت قبر شریفش را به دوستان و محبّان کرده‌اند.

مدح و ثنایی که از لسان عصمت، تراوش کند و صادر شود، بزرگترین شرف و افتخار است.

از جمله مناقب و شرافتهای افتخارآمیز آن بزرگوار، ورود یک صورت زیارت یا به تعبیر معروف، یک زیارتنامه مخصوص برای حضرت معصومه علیهاالسّلام از ناحیه امامان صلوات اللَّه علیهم اجمعین می‌باشد.

آری، ورود دستور خاص در کیفیت زیارت آن بانوی بهشتی، حکایت از شأن عظیم و مقام رفیع و رتبه والای او می‌کند.

از جمله فضایل و مناقب حضرت فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها علاوه بر انتساب بسیار نزدیک به خانه وحی و تنزیل و حضرت رسول اکرم صلّی اللَّه علیه وآله وسلّم و نیز ابوالائمة الطاهرین، حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام، انتساب بی‌واسطه به سه نفر از امامان معصوم و حجج بالغه الهیّه است که نشانگر عالیترین شرف خانوادگی آن مجلّله گرانقدر، به شمار می‌رود.

آری آن سیّده والا مقام، دخت بلنداختر حجة اللَّه الاعظم، حضرت ابا ابراهیم موسی بن‌جعفر ارواحناله الفداه، امام هفتم شیعیان جهان است و نیز خواهر عزیز و گرامی ولیّ اعظم پروردگار، حضرت علی بن‌موسی الرضا علیه آلاف التّحیة والثنا،

امام هشتم شیعیان عالم است و همینطور عمّه محترمه و گرانقدر حجّة اللَّه علی العباد، حضرت امام محمّدتقی، جواد، علیه‌السّلام نهمین امام مفترض الطاعه شیعیان در اقطار جهان است.

و این فضیلت بزرگ، راهگشا به سوی فضیلت و جلالت دیگری است و آن مشابهت به حضرت علیا معظّمه، زینب کبری سلام اللَّه علیها است، زیرا او بانویی است که این سه جهت و این سه امتیاز در وی جمع شده است.

آری، حضرت زینب کبری دختر حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام است چنانکه خواهر حضرت امام حسن و حضرت امام حسین علیهماالسّلام است و نیز عمه حضرت امام زین‌العابدین علیه‌السّلام می‌باشد.

باری، مطلب فوق یعنی انتساب بسیار نزدیک و بلاواسطه حضرت معصومه سلام اللَّه علیها نکته‌ای جالب و روحبخش را در پی دارد و آن این است که این انتساب به مثلّث شریف و مقدّس و ارتباط به سه امام معصوم علیهماالسّلام، مقتضی آنست که بزرگداشت و تکریم مقام والای آن خانم با جلالت صبغه دیگری پیدا کند و روشن‌تر آنکه بزرگداشت حضرت فاطمه معصومه علیهاالسّلام بزرگداشت مقام این سه امام بزرگوار است و طبیعی است که تکریم و احترام از شخصی، تکریم افراد بسیار نزدیک آن خانواده مانند پدر و برادر و دیگر نزدیکان اوست و به تعبیر دیگر، بزرگداشت آن مکرّمه، بزرگداشت آن حضرت در مرحله نخستین و بزرگداشت مقام رفیع آن سه بزرگوار در مرحله دوم و بزرگداشت کلّ خاندان پیامبر و بیت جلیل و رفیع رسالت و امامت است؛ چه آنکه حضرت معصومه دسته گل زیبای بی‌مثالی از باغ رسالت و بوستان ولایت صلوات اللَّه علیهم اجمعین است.

مطلبی که در نشان دادن مقام والا و باعظمت حضرت فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها نقش مهمّی دارد، فقره‌ای از زیارت آن حضرت است که می‌فرماید:اِنِّ لَکِ عِنْدَاللَّهِ شَأناً مِنَ الشّأنِ؛ (30) حقّاً که برای تو در نزد خداوند شأنی از شأن معهود و مخصوص است.

این جمله درخور دقت و توجّه فراوان است و می‌سزد که اهل معرفت پیرامون آن بیندیشند و ما در این مقام به ذکر مختصری که فراخور بحث کوتاه ماست اکتفا می‌کنیم.

چنانکه مشهود است در این جمله دو مرتبه کلمه شأن به کار رفته است که نخستین رابه صورت نکره آورده و دومی را به صورت معرفه یعنی بالفظ "الف و لام". اکنون نکره آوردن شأن اول برای تفخیم و تعظیم است و گویا فرموده است: برای تو در نزد خدا شأنی بس بزرگ و بلندپایه می‌باشد و از حدّ وصف و بیان خارج است و به شرح نمی‌آید.

به نظر می‌آید که مقصود از شأن دوم که با الف و لام تعریف آمده است، شأن ولایت و امامت و عصمت باشد؛ یعنی از برای تو شأنی عظیم و موقعیتی رفیع از نوع شیون امامت و ولایت و عصمت و یا سهمی مهم از آن مقام والاست (هرچند بالقوّه باشد و بر اثر حکمتهایی به مرحله بروز و ظهور نرسیده باشد).

فاطمه معصومه مولود بیت وحی و تنزیل و نشأت گرفته از سلسله امامت و عصمت است. بنابراین ریشه‌های عمیق ولایت و امامت در جان آن حضرت هست و از این رو نفوذ و تأثیر معنوی و روحانی حضرت معصومه در اعماق جان پیروان خاندان عصمت از نوع تأثیر و نفوذ امامان پاک و معصوم می‌باشد و آن بزرگوار به اذن اللَّه تصرف در جهان و در جان مردم دارند و می‌توانند در قضای حوایج و رفع گرفتاریها و اصلاح امور با عنایت حضرت حق سبحانه وتعالی اثر مستقیم داشته باشند.

با این بیان می‌توان گفت: خداوند بر حسب حکمت بالغه خود کلّاً امامت و رسالت را در طبقه زنان قرار نداده است و اگر حکمت الهی ایجاب و اقتضا می‌کرد و این منصب مقدّس را برای زنان نیز مقرّر می‌فرمود، حضرت فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها، زمینه‌ای بسیار مساعد داشت و نور ولایت و عصمت در درون پاک آن سیده جلیله به ودیعت نهاده شده و گوهر ذات مقدّس و وجود مطهّر بانوی عظیم الشأن دودمان وحی و رسالت فوق‌العاده نورانی و باصفا بوده و تلألؤ ویژه‌ای داشته است.

عالم بزرگوار جناب آقای میانجی نقل کردند: که مرحوم آیةاللَّه آقای میرزا رضی تبریزی رضوان اللَّه علیه از مجتهدین بزرگ، برای فاتحه جناب زکریا بن آدم که در قبرستان شیخان قم مدفون است به آنجا رفته بودند. در حال قرائت فاتحه به این فکر می‌روند که آیا زکریا بن آدم با آن جلالت قدر و رفعت مقام و روایاتی که در شأن او از ائمه طاهرین علیهم‌السّلام وارد شده، بالاتر است یا حضرت معصومه سلام اللَّه علیها؟

@ناگهان یک نفر که کلاه نمدی بر سر داشته پیش می‌آید و به ایشان می‌گوید: آن بالا را بخوان. ایشان اعتنا نمی‌کند. بعد که آن مرد می‌رود ایشان نگاه می‌کند می‌بیند در آنجا نوشته شده است:

اَلسَّلامُ عَلی اَرْواحِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِی الأرْواحِ اَلسَّلامُ عَلی اَجْسادِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِی الأجْسادِ ؛ یعنی سلام بر ارواح محمّد و آل محمّد در میان ارواح و سلام بر اجساد محمّد و آل محمّد در میان اجساد. در این هنگام متوجّه شدم که آن شخص به ظاهر معمولی درون مرا خوانده و از فکر من راجع به افضلیت زکریا بن‌آدم یا حضرت معصومه آگاهی داشته و با امر کردن به قرائت از موضع مخصوص خواسته است تا مشکل مرا رفع کند و مسأله مرا پاسخ دهد که حضرت معصومه از آل محمّد صلوات اللَّه علیهم اجمعین است و حساب او جداست و هیچ‌کس را نمی‌توان با آل محمّد علیهماالسّلام مقایسه کرد.(31)

بر اساس این بیانی که راجع به جمله فَاِنِّ لَکِ عِنْدَاللَّهِ شَأناً مِنَ الشّأنِ تقدیم شد می‌توان به این نتیجه رسید که دلدادگی به حضرت فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها شرط در پذیرش و قبولی ولایت معصومین پاک و امامان معصوم شیعه است و بدون علاقه به آن بزرگوار، ولایت آن بزرگواران به ثمر نمی‌رسد و مقبول دربار الهی واقع نخواهد گردید.

احتمال دیگری در جمله مورد بحث است، بدین بیان که مقصود از شأن دوم، مقام والای شفاعت باشد که حضرت معصومه علیهاالسّلام را از آن سهمی مهم و شایسته و وافری است. و ما به خواست خداوند در

 بحثهای آتی راجع به این موضوع سخن خواهیم گفت.

شباهت حضرت معصومه به حضرت زینب علیهماالسّلام

در میان خواتین با جلالت و بانوان بیت رسالت و امامت، دو بانوی آسمانی‌اند که از جهات گوناگون شبیه به یکدیگرند و وجه شباهت و قدر مشترک بین آن دو فراوان است. آن دو بزرگوار، یکی حضرت زینب کبری، عقیله بنی‌هاشم علیهاالسّلام است و دیگری حضرت فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها.

و اما وجه تشابه و جهت مشابهت و مشارکت آن دو بانوی گرانقدر الهی و آسمانی:

1- هردو سرافرازند که دختر امام معصوم و آسمانی‌اند. زینب کبری دخت بلنداختر حضرت امیرالمؤمنین، علی علیه السّلام و حضرت معصومه دخت والاگهر حضرت موسی بن جعفر صلوات اللَّه علیها وعلیهم اجمعین.

2- هردو بزرگوار مفتخرند که خواهر امام معصوم‌اند. یکی خواهر دو حجّت خدا، حسن و حسین صلوات اللَّه علیهما و دیگری خواهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه الصّلاة والسّلام است.

3- هر دو بانوی خاندان وحی، افتخار دارند که عمه امام معصوم می‌باشند؛ یکی عمه امام زین‌العابدین علیه‌السّلام و دیگری عمه حضرت جوادالائمه علیه‌السّلام.

4- هر دو مورد تقدیس و تکریم امام معصوم قرار گرفته و حجّت بالغه الهی زبان به مدح و ثناو ستایش آن دو گوهر گرانبها گشوده است.

5- هر یک از این دو بانوی بزرگ اسلام، مورد تعظیم و احترام سه امام مفترض الطاعة قرار گرفته‌اند؛ حضرت زینب علیهاالسّلام از ناحیه پدر بزرگوارشان امیرمؤمنان حضرت علی علیه‌السّلام و از سوی برادرشان حضرت سیدالشّهدا، امام حسین علیه‌السّلام و از ناحیه برادر زاده‌شان حضرت امام زین‌العابدین علیه‌السّلام مورد ستایش قرار گرفتند.

حضرت معصومه سلام اللَّه علیها نیز از ناحیه جدّ بزرگوارشان حضرت امام صادق علیه‌السّلام و از جانب برادر گرانقدرشان حضرت رضا علیه‌السّلام، و از سوی فرزند برادرشان حضرت جوادالائمه علیه‌السّلام مورد مدح و ثنا واقع شده‌اند.

6- هرکدام از این دو بانوی با جلالت، شدّت علاقه نسبت به برادر عزیز و والامقام خود داشتند؛ حضرت زینب علیهاالسّلام نسبت به امام حسین علیه‌السّلام و حضرت معصومه علیهاالسّلام نسبت به امام علیّ بن موسی الرضا علیه‌السّلام.

7- هر دو معظّمه به خاطر علاقه به برادرشان، خانه و زندگی خویشتن را رها کرده، وطن را ترک گفتند و رنج سفر را بر خود هموار نمودند؛ حضرت زینب سلام اللَّه علیها از مدینه به عراق و بالاخره به شام رفتند و حضرت معصومه سلام اللَّه علیها از مدینه به ایران و بالاخره در سرزمین قم رحل اقامت افکندند.

8- هردو بانوی بزرگوار، زادگاهشان مدینه، ولی مدفنشان نقطه‌ای دور از زادگاهشان است؛ حضرت زینب سلام اللَّه علیها در شام یا مصر، علی المشهور، و حضرت معصومه سلام اللَّه علیها در ایران و شهر مقدّس قم.