مهمانداری در اسلام

 مهمانداری در اسلام 0%

 مهمانداری در اسلام نویسنده:
گروه: سایر کتابها

 مهمانداری در اسلام

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: نور مراد محمدی
گروه: مشاهدات: 6561
دانلود: 2468

توضیحات:

مهمانداری در اسلام
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 82 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 6561 / دانلود: 2468
اندازه اندازه اندازه
 مهمانداری در اسلام

مهمانداری در اسلام

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

در وقت معين و مقرر حاضر شود

مهمان نبايد مهمانى رفتن را به تاخير بيندازد تا صاحبخانه يا مهمانان‏ديگر در انتظار بمانند، همان‏طور كه اگر موقع معينى را تعيين كرده‏اند، نبايدزودتر به مهمانى برود، زيرا ممكن است ميزبان آمادگى استقبال و پذيرايى‏نداشته باشد و به اين وسيله خجلت زده شود.

وقتى كه مهمانى تمام شد، فورى آن‏جا را ترك كند و زياد در خانه ميزبان‏نماند و مجالست را طولانى نكند، چون اين كار علاوه بر اين‏كه موجب‏مزاحمت‏براى ميزبان مى‏شود، وقت مهمان نيز ضايع مى‏گردد. انسان بايدحداكثر استفاده را از وقت‏بنمايد، زيرا فرداى قيامت از عمر ما سؤال مى‏كنندكه در چه راهى آن را گذرانديم.

پيامبر گرامى اسلام‏صلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: وقتى روز قيامت مى‏شود، هيچ قدمى‏برداشته نمى‏شود مگر اين‏كه از انسان در مورد چند چيز سؤال مى‏شود، كه‏يكى از آنها عمر است، كه مى‏پرسند در چه راهى عمرت را فنا كردى.(١٢)

بدون اجازه ميزبان روزه مستحبى نگيرد

امام محمد باقرعليه‌السلام از رسول گرامى اسلام‏صلى‌الله‌عليه‌وآله نقل مى‏كند كه آن حضرت‏فرمود: وقتى يك نفر وارد شهرى و داخل خانه كسى شد، مهمان او خواهدبودتا زمانى كه از آن‏جا برود و سزاوار نيست مهمان بدون اجازه ميزبان‏روزه مستحبى بگيرد، تا اگر براى او غذايى درست كردند، خراب نشود.(١٣)

ثواب اجابت دعوت برادر دينى بيشتر از روزه مستحبى است. لذاائمه‏عليهم‌السلام دستور داده‏اند وقتى براى مهمانى دعوت شديد، روزه نگيريد و اگرروزه بوديد، بدون اين‏كه به ميزبان خود بگوييد روزه هستم، روزه خود رابخوريد و دعوت برادر دينى خود را رد نكنيد، تا هم ثواب روزه نصيب شماشود و هم ثواب مهمانى.

بعضى از علما مانند محقق حلى فرموده‏اند: فرقى بين روزه مستحبى و غيرمستحبى كه واجب موسع است، نيست و اجابت دعوت برادر دينى در هرحال لازم است.

براى ميزبان دعا كند

وقتى ميزبان در كمال بذل و بخشش تمام امكانات شخصى خود اعم ازغذا، جا، لباس و را در اختيار مهمان قرار مى‏دهد، مهمان نيز وظيفه داردبراى ميزبان و خانواده او دعا و از آنها تقدير و تشكر كند، زيرا تشكر از بنده‏خدا شكرگزارى از خدا است.

روزى يكى از ياران امام جعفر صادق‏عليه‌السلام غذايى براى آن حضرت آورد.حضرت وقتى از آن غذا ميل كرد، فرمود: خداى را شكر و به صاحب غذاگفت: خداوند غذايت را به افراد نيكوكار بخوراند و ملائكه مقرب به تونيكى كنند(١٤) (خدا به تو بركت‏بدهد).

اسرار ميزبان را حفظ كند

همان‏طور كه ميزبان بايد اسرار مهمان را حفظ كند و عيوب او را نقل‏نكند، مهمان نيز وظيفه دارد اسرار ميزبان را حفظ كند و آبروى او را نبرد،مگر در يك مورد كه اجازه داده شده آن را نقل كنيم و آن جايى است كه‏ميزبان خوب مهماندارى نكند.

امام جعفر صادق‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: كسى كه عده‏اى را مهمان كند و خوب‏مهماندارى نكند، در حق مهمانان خود ظلم كرده و مهمانان حق دارند در اين‏مورد از ميزبان خود غيبت كنند.(١٥)

در اين موارد نيز مجال عفو و گذشت هست، يعنى اگر مهمان كوتاهى‏ميزبان خود را عفو كند و آن را در جايى نقل نكند، بهتر است، چون‏ممكن است كوتاهى او به‏خاطر مشكلى بوده كه براى او به وجود آمده و يابيش از آن قدرت پذيرايى نداشته است.

____________________

پى‏نوشتها:

١) بحارالانوار ، ج ٢٢ ، ص ٣٨٤ ، ح ٢٣

٢) وسائل‏الشيعه ، ج ١٦ ، ص ٤٣٣ ، ح ١٣

٣) همان ، ص ٤٣١ ، ح ١

٤) حلية المتقين ، ص ٥٩

٥) وسائل‏الشيعه ، ج ١٦ ، ص ٤٣١ ، ح ٢

٦) مائده (٥) آيه ٩٠

٧) بقره (٢) آيه ٢٠

٨) حكايت‏ها و لطيفه‏ها ، ص ٢٠ ، با اندكى تصرف

٩) جوامع الحكايات ، ص ٢٠٩ ، با اندكى تصرف

١٠) بحارالانوار ، ج ١٥ ، ص ٢٤٠

١١) عقاب الاعمال ، ص ٦٠٤.

١٢) تحف العقول ، ح ٤٥

١٣) علل الشرايع ، ص ٣٨٤

١٤) المحاسن ، ص ٤٣٩ ، ح ٢٩٥

١٥) وسائل‏الشيعه ، ج ٨ ، ص ٦٠٥ ، ح ٦

بخش پنجم: آداب مهمانى

كسى كه مى‏خواهد به مهمانى برادر دينى‏اش برود، قبل از هر چيز بايد امورى‏را مراعات كند. بعضى از اين امور برگرفته از بيانات شيواى ائمه اطهارعليهم‌السلام ‏هستند و بعضى ديگر مراعات كردن آنها از نظر اخلاقى وعرفى برما لازم‏است كه بامراعات كردن آنها، سعادت دنيوى واخروى نصيب ما خواهد شد.

بدون اطلاع قبلى به مهمانى نرود

اگر كسى بخواهد بدون دعوت به منزل كسى برود و مهمان شود، قبل ازهر چيز بايد به هر وسيله كه امكان دارد صاحبخانه را در جريان بگذارد وبه هيچ‏وجه سرزده وارد خانه كسى نشود، جز در موارد ضرورى كه‏اطلاع دادن ممكن نباشد.

خداوند تبارك و تعالى مى‏فرمايد:( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّىٰ تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَىٰ أَهْلِهَا ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ;) (١) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! درخانه‏هايى غير از خانه خود وارد نشويد تا اين‏كه اجازه بگيريد و براهل آن‏خانه سلام كنيد».

ميزبان بايد از قبل آمادگى پذيرايى از مهمان را داشته باشد، و اگر كسى‏سرزده وارد خانه برادر دينى‏اش شود، امكان دارد چيزى در خانه براى‏خوردن نداشته باشد و غذاى زن و بچه خود را براى او بياورد و حق آنها راضايع نمايد، و يا اين‏كه ازاين جهت كه نتوانسته از مهمان پذيرايى كند،خجالت‏بكشد و خداى نخواسته براى تامين معاش مهمان دست‏به كارخلاف شرع بزند.

دزدى براى مهمان

مدتى پيش در صفحه حوادث جرايد نوشته بودند: شخصى كه دست‏به‏سرقت از همسايه ديوار به ديوار خود زده بود، به دام افتاد. وى در بازجويى‏كه از او به عمل آمد، اعتراف كرد: چون نتوانسته است از مهمانى كه برايش‏رسيده بود، خوب پذيرايى كند و حق او را ادا نمايد، دست‏به سرقت زده تاپولى به دست آورده و غذايى براى مهمان عزيزش فراهم آورد. پليس به صدق‏گفته‏هاى وى پى برد و او را آزاد نمود!

امام جعفر صادق‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: كسى كه بى دعوت به خانه‏اى رفته وغذايى بخورد، قطعه‏اى از آتش را خورده است.(٢)

غذايى كه مهمان ناخوانده مى‏خورد، حق زن و بچه صاحبخانه بوده است‏كه اوبا ورود بى موقع خود آنها را از حقشان محروم كرده است. حق‏الناس‏فرداى قيامت‏به صورت آتش شده و به خورد انسان داده خواهد شد.

چه بسابسيارى از افراد كه مى‏خواهند به مسافرت بروند و يا دنبال‏كار واجبى روانه گردند، اما به‏خاطر رسيدن مهمان ناخوانده، از كار وزندگى عقب مى‏مانند و در بعضى مواقع ضررهاى جبران‏ناپذيرى برصاحبخانه وارد مى‏شود.

اما اگر مهمان از قبل اطلاع داده بود ميزبان او را از مشكل خود باخبرمى‏كرد و مهمان مى‏توانست‏به جاى ديگرى برود و يا اين‏كه ميزبان برنامه‏خود را عوض كرده و خود را براى پذيرايى از او آماده بكند.

حكايت درد سر بزرگ

يكى از دوستانم تعريف مى‏كرد: روزى تصميم گرفتم براى تفريح وهواخورى و صله ارحام دست زن و بچه را بگيرم و سفرى به اصفهان داشته‏باشم، تا هم سرى به فاميل بزنم و هم خستگى كار از تنم برود.

روز پنج‏شنبه تمام لوازم سفر را آماده كرديم و در صندوق عقب ماشين‏جا داديم تا براى سفر به منزل برادرم كه در اصفهان بود برويم، اما براى اين كه سرزده وارد شده باشيم، تلفنى به او نزدم و سر ساعت‏با هزار ذوق و شوق حركت كرديم.

اوايل شب وارد اصفهان شديم و مستقيم به منزل برادرم رفتيم. وقتى به‏آن‏جا رسيديم، يكى از بچه‏ها با خوشحالى به سمت زنگ پريد وانگشت روى‏آن گذاشت. ماهمگى منتظر باز شدن در بوديم، اما هرچه منتظر مانديم،خبرى نشد. دوباره و سه باره زنگ زديم، اما انگار هيچ‏كس در خانه نبود.زنگ در خانه همسايه را به صدا در آورديم و از آنها احوال برادرم راپرسيديم. گفتند: خانه برادرش در قم است. امروز ظهر رفته‏اند، آن‏جا سربزنند.

وقتى به قضيه پى برديم، فهميديم آنها هم مثل ما فكر كرده‏اند وخواسته‏اند بى خبر مهمان ما شوند!

از آن روز به بعد تصميم گرفتيم هرجا خواستيم براى مهمانى برويم، قبلاآنها را به‏وسيله تلفن يا نامه خبردار كنيم تا دچار گرفتارى نگرديم.

فرزند خود را همراه نبرد

اگر كسى براى مهمانى دعوت شد، در صورتى كه بداند ميزبان فقط شخص او را دعوت كرده، حق ندارد كس ديگرى را همراه ببرد حتى فرزندخود را هم نمى‏تواند همراه ببرد، در غير اين صورت گناه بزرگى را مرتكب‏شده است.

امام جعفر صادق‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: وقتى براى خوردن غذا دعوت شديد،فرزند خود را همراه نبريد، زيرا اين كار معصيت‏بوده و غذا خوردن آن بچه‏حرام است.(٣) بچه تكليفى نسبت‏به خوردن غذاى حلال و حرام ندارد، اما خوردن‏غذاى حرام علاوه بر اين‏كه اثر وضعى بر روح و روان كودك مى‏گذارد، پدرآن بچه هم كه او را همراه برده است، معصيت‏كار محسوب مى‏شود فرداى‏قيامت‏بايد جوابگوى عمل خلاف شرع خود باشد.

ولى اگر مى‏داند ميزبان راضى است كه كس ديگرى را همراه خود ببرد، دراين صورت همراه بردن بچه و ديگران اشكالى ندارد. معمولا دعوت‏هايى كه ‏از طرف برادران دينى مى‏شود، اين نكات نيز مراعات مى‏گردد.

در مهمانى بدون اجازه غذا نخورد

اگر ميزبان غريبه باشد (از برادران دينى نباشد) تا وقتى كه اجازه نداده‏است نبايد كسى چيزى بخورد، چون درست است كه به‏طور رسمى به مهمانى‏دعوت شده است و بدون دعوت نيامده، اما خوردن غذا بايد با اجازه باشد.

اما اگر ميزبان برادر دينى انسان باشد، در اين صورت چون خداوند كريم‏اجازه داده كه مؤمنان از اموال يكديگر بخورند، مى‏تواند بدون اجازه غذا وچيزهاى ديگر بخورد.

خداوند تبارك و تعالى در اين مورد مى‏فرمايد:( وَلَا عَلَىٰ أَنفُسِكُمْ أَن تَأْكُلُوا مِن بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُم مَّفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ ۚ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا ) (٤) و باكى برشما نيست كه از خانه‏هاى خود و پدران خود و مادرانتان و برادران‏و خواهران و عمو و عمه و دايى و خاله خويش غذا تناول كنيد يا آن‏كه از هرجا كه كليد آن در دست‏شما است‏يا خانه رفيق خود باكى نيست كه ازمجموع ياهر يك از اين خانه‏ها طعام خوريد».

محمد حلبى مى‏گويد: از امام صادق‏عليه‌السلام در مورد اين آيه كه خداوندمى‏فرمايد:( لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُم بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَىٰ أَنفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِّنْ عِندِ اللَّـهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّـهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ) پرسيدم:معنى قول خداوند كه فرموده «او صديقكم‏» چيست؟

حضرت فرمود: به خدا قسم! اين مربوط به وقتى است كه انسان به خانه‏برادر دينى‏اش مى‏رود و بدون اجازه از غذاهاى خانه او مى‏خورد و استفاده‏مى‏كند.(٥) فضل بن يونس مى‏گويد: روزى در منزلم نشسته بودم كه خادمم داخل شدو گفت: شخصى دم در منزل است كه نامش موسى بن جعفر است و شما رامى‏خواهد.

گفتم: اى غلام! اگر اين شخص همان كسى باشد كه من گمان كرده‏ام، تو رادر راه خدا و به شكرانه اين مژده آزاد مى‏كنم.

من جلو در رفتم و ديدم امام موسى كاظم‏عليه‌السلام است. تعارف كردم و آن‏حضرت داخل شد. خواستم حضرت را بالاى اتاق بنشانم، حضرت فرمود:اى فضل! صاحبخانه بايد بالا بنشيند مگر آن‏كه مهمان از سادات باشد.عرض كردم: شما هم كه از سادات هستيد. پس بفرماييد بالا بنشينيد.آن‏گاه گفتم: فدايت‏شوم! غذايى براى دوستانمان مهيا ساخته‏ام. اگر اجازه‏بفرماييد آن را حاضر كنم تا شما هم ميل كنيد.

حضرت فرمود: اى فضل! مردم از خوردن اين‏گونه غذاها بدون دعوت به‏منزلى رفتن و غذا خوردن كراهت دارند، ولى من اشكالى در آن نمى‏بينم.

به غلام گفتم: مقدمات غذا را فراهم كن و آب و تشت‏براى شستن‏دست‏ها بياور. او ظرف آب را ابتدا نزد حضرت آورد، ولى آقا فرمود:هر چيزى حدى دارد.

عرض كردم: حد اين كار چيست؟

فرمود: اين است كه ابتدا صاحبخانه دست‏هايش را بشويد تا مهمانان‏نشاط پيدا كنند و با بسم الله شروع كرده و به حمد خدا ختم كند.(٦)

به‏خاطر دورى راه از پذيرش دعوت سرباز نزند

پيامبر گرامى اسلام‏صلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: اگر مرا براى خوردن غذا به محلى كه‏مسافتى طولانى با مدينه دارد، دعوت كنند، قبول مى‏كنم.(٧)

به‏خاطر روزه مستحبى دعوت برادر مؤمنش را رد نكند

امام جعفر صادق‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: روزه‏دارى كه بر برادر دينى‏اش وارد شودو در نزد او غذا بخورد و از روزه خود به او چيزى نگويد و بر او منت‏نگذارد، خداوند ثواب روزه يك سال را براى او ثبت مى‏فرمايد.(٨)

روزه‏اى كه در اين روايت‏شريفه اجازه خوردن آن داده شده، روزه‏مستحبى است، چون روزه واجب را نمى‏توان باطل كرد، مگر اين‏كه واجب‏موسع باشد.

جايى كه غذايش حرام يا شبهه ناك است، نرود

خوردن غذاى حرام، علاوه بر اين‏كه عذاب اخروى دارد، در دنيا نيز اثروضعى بر جاى مى‏گذارد و انسان را از خدا دور مى‏كند.

هدف از مهمانى دادن و به مهمانى رفتن، نزديكى به خدا و جلب رضايت‏اواست، اما اگر اين مهمانى به علت‏حرام بودن غذاى ميزبان موجب دورى‏انسان از خدا و استحقاق غضب او شود، فايده ندارد و كسى نبايد به‏خاطرانجام يك عمل مستحبى، مرتكب عملى حرام گردد.

بدون دليل، دعوت برادرش را رد نكند

رسول گرامى اسلام‏صلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: عاجزترين مردم كسى است كه برادردينى‏اش او را دعوت به مهمانى كند و او بدون دليل و از روى هواى نفس‏دعوت او را قبول نكند.(٩)

فرقى بين مهمانى رفتن به خانه فقرا و اغنيا نگذارد

مهمانى رفتن ثواب دارد، اما برترى بين فقرا و اغنيا نيست; يعنى اين‏طورنيست كه مهمانى در خانه اغنيا ثوابش بيشتر و در خانه فقرا كمتر باشد و يامهمانى در خانه فقرا ثوابش بيشتر باشد.

روزى امام حسن مجتبى‏عليه‌السلام به عده‏اى از فقرا برخورد كرد، در حالى كه‏پاره نانى در پيش داشتند و مى‏خوردند.

وقتى چشمشان به امام حسن‏عليه‌السلام افتاد، گفتند: يابن رسول‏الله! بفرما با ماغذا ميل كن!

حضرت از اسب فرود آمد و در خوردن با آنها همراهى كرد و فرمود:خداى متعال متكبران را دوست ندارد، و بعد از غذا فرمود: فردا شما نيزدعوت مرا اجابت كنيد و به مهمانى من بياييد.

روز بعد حضرت براى آنها غذايى نيكو آماده كرد و همراه آنها در منزل‏خود غذا ميل فرمود.(١٠)

دعوت شخص منت‏گذار را نپذيرد

اگر مهمان مى‏داند ميزبان بر وى منت‏خواهد نهاد، از اجابت دعوت‏خوددارى كند، زيرا با پذيرش دعوت او، در آينده پشيمانى به بار خواهد آمد.

و نيز اگر كسى به‏خاطر مهمانى دادن از انسان انتظاراتى داشته باشد وبه تعبيرى به او رشوه بدهد تا براى او كارى غير قانونى انجام دهد، نبايددعوت او را قبول كند.

در مجلس مهمانى از برادر دينى اش غيبت نكند

يكى از جاهايى كه معمولا در غيبت‏باز مى‏شود و غيبت نقل مجلس‏مى‏گردد، هنگام مهمانى است. در اين‏جا است كه مؤمن بايد جلو خود رابگيرد تا از ديگران غيبت نكند و اگر در آن مجلس از كسى غيبت‏شد،جلوگيرى و نهى از منكر كند.

امام محمد باقرعليه‌السلام مى‏فرمايد: هر كس نزد او از برادر مؤمنش غيبتى بشودو وى از او دفاع بنمايد و ياريش كند، خداوند او را در دنيا و آخرت‏نصرت نمايد و هر كس نزد او غيبت‏برادر مؤمنش بشود و او را نصرت ويارى نكند و از او دفاع ننمايد با اين‏كه قدرت آن را داشته باشد كه از اوپشتيبانى كند و با اين حال ترك كند، خداوند او را در دنيا و آخرت ناچيز وحقير مى‏گرداند.(١١)

اگر مى‏تواند از غيبت ديگران جلوگيرى كند، بايد آن كار را انجام دهدوگرنه بايد مجلس را به‏عنوان اعتراض ترك كند تا غيبت را نشنود.

به اهل خانه سلام كند

سلام كردن يك سنت الهى است كه خداوند عزيز در قرآن كريم بر آن‏تاكيد كرده و خود نيز بارها به پيامبران و شهدا سلام كرده و به ما نيز دستورداده است: وقتى به خانه كسى وارد مى‏شويد، به اهل خانه سلام كنيد:( فَإِذَا دَخَلْتُم بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَىٰ أَنفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِّنْ عِندِ اللَّـهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً ۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّـهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ )(١٢) و هر گاه بخواهيد به‏خانه‏اى داخل شويد خست‏برخود سلام كنيد كه اين تحيت و سلام بركتى‏نيكو از جانب خدا است‏».

رسول‏خداصلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: كسى كه داخل خانه شود، سلام كند كه سبب بركت مى‏شود و ملائكه در آن خانه انس مى‏گيرند.(١٣)

______________________

پى‏نوشتها:

١) نور (٢٤) آيه ٢٧

٢) كيمياى سعادت ، ص ٢٣٠

٣) وسائل‏الشيعه ، ج ١٩ ، ص ١١ ، ح ١

٤) نور (٢٤) آيه ٦١.

٥) وسائل‏الشيعه ، ج ١٦ ، ص ٤٣٤ ، ح ١

٦) بحار الانوار ، ج ١٧ ، ص ٢٠٠

٧) قرب الاسناد ، ص ١٦٣

٨) بحارالانوار ، ج ١٧ ، ص ٢٠٦

٩) وسائل‏الشيعه ، ج ١٦ ، ص ٤٢٨ ، ح ٩

١٠) كيمياى سعادت ، ص ٢٣٧ ، با كمى تصرف

١١) عقاب الاعمال ، ص ٥٧٠

١٢) نور (٢٤) آيه ٦١

١٣) حلية المتقين ، ص ٢٢٣

بخش ششم: مدت مهمانى

هر كارى حد و اندازه‏اى دارد كه اگر از حد خود بگذرد، ديگر زشت وناپسند خواهد شد; مثلا غذا خوردن در هنگام گرسنگى كارى است‏خوب وپسنديده، اما اگر تبديل به پرخورى شود، ناپسند خواهد بود. در عبادات نيزاين‏طور است; اگر عبادت از حد خود گذشت، اسلام از آن نهى كرده است;يعنى طورى شد كه تمام كار و زندگى انسان عبادت كردن باشد، چون اين كارموجب ضربه‏زدن به خانواده مى‏شود.

مهمانى رفتن نيز مانند ساير اعمال واجب و مستحب، كارى بسيار خوب‏و خداپسند است و مورد سفارش ائمه اطهارعليهم‌السلام مى‏باشد كه انسان بايد برادردينى‏اش را به مهمانى دعوت كند و خود نيز به مهمانى برود.

اما حد و اندازه مهمانى چقدر است و انسان تا چند روز مجاز است درخانه برادر دينى‏اش بماند؟ آيا تا هر وقت كه دلش خواست مى‏تواند در آن‏جابماند و هر وقت‏خواست، برگردد؟ آيا اسلام حد و اندازه‏اى براى مهمانى‏رفتن تعيين كرده است؟

مهمانى سه روز است

دين مقدس اسلام براى مهمانى نيز مانند ساير كارها، مدت معينى راتعيين كرده و گفته است مؤمنان تا اين مدت مى‏توانند بدون ايجاد مزاحمت وبا آرامش در خانه برادر دينى‏شان بمانند، و بعد از اين مدت بايد براى خودفكرى كنند و به عنوان مهمان نمى‏توانند در آن‏جا بمانند وگرنه سربار ديگران‏خواهند بود.

رسول گرامى اسلام‏صلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: اندازه و مدت مهمانى سه روز است.پس هر چه بيشتر از سه روز بماند، صدقه براى صاحبخانه محسوب‏مى‏شود.(١)

از اين روايت استفاده مى‏شود نهايت مهمانى سه روز است و بيشتر ازسه روز مانند صدقه‏اى است كه صاحبخانه به مهمان مى‏دهد، كه اگر مستحق‏نباشد، نبايد از صدقه استفاده كند، زيرا صدقه مال فقرا و مستمندان است.

لطيفه: مهمان چهل روزه

روزى ظريفى به مهمانى دوستش رفت و سه شبانه روز در خانه او ماند.صاحبخانه از دست مهمان به تنگ آمد و به زن خود گفت: من ديگرخسته شده‏ام. اين مرد تا كى مى‏خواهد اين‏جا بماند؟!

زن جواب داد: من هم مثل تو خسته شده‏ام، اما ناراحت نباش! الآن‏معلوم مى‏كنم تا چه مدت اين‏جا مى‏ماند.

زن نزد مهمان آمد و گفت: اى مهمان عزيز! تو را به آن خدايى كه تو راسه شبانه روز مهمان ما گردانيد و فردا روزى تو را در جاى ديگر خواهد داد،قسم مى‏دهم چون شوهرم بر من جفا مى‏كند، او را نصيحت كنى تا سر عقل‏بيايد و مرا اذيت و آزار نرساند!

در اين اثنا شوهر نيز وارد شد و در كنار زن جاى گرفت.

مهمان روى به شوهر زن كرد و گفت: اى رفيق عزيز! تو را به آن خدايى‏كه در اين چهل روز مرا مهمان شما ساخته و روزى مرا بر خوان احسان شمانوشته، قسم مى‏دهم از اين به بعد بر زن جفا نكنى.(٢)

زياد در خانه ميزبان نماند

متاسفانه بعضى از مؤمنان وقتى به مهمانى دوست و يا فاميل خودمى‏روند، آن‏قدر آن‏جا مى‏ماند كه صاحبخانه مجبور مى‏شود تمام حقوق‏يك ماهه خود را براى آنها خرج كند و در عين حال از مغازه قرض گيرد وچيزى از حقوق او باقى نمى‏ماند كه كمبودهاى خانواده‏اش را تامين كند،در حالى كه تمام خانواده اعم از زن و بچه‏ها از آن حقوق ماهيانه حقى دارندو مرد بايد اداى حقوق آنها را بكند، و با وجود مهمان چيزى باقى نمى‏ماند.

دين اسلام از اين عمل بسيار زشت‏شديدا نهى كرده و دستور داده است‏آن‏قدر در خانه دوست‏خود نمانيد كه به رنج و زحمت‏بيفتد.

رسول گرامى اسلام‏صلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: مهمانى سه روز است، و بعد از سه روزصدقه‏اى است كه براى صاحبخانه نوشته مى‏شود. كسى حق ندارد به‏عنوان‏مهمان بر برادر دينى خود وارد شود تا آن‏كه او را با خودش به گناه اندازد.

يكى از اصحاب پرسيد: اى رسول‏خدا! چگونه به گناهش اندازد؟

حضرت فرمود: تا آن‏كه چيزى برايش نماند كه با آن زندگى كند.(٣)

لطيفه مهمان پر رو

مردى به منزل يكى از اقوامش رفت و آن‏قدر در آن‏جا ماند كه صاحبخانه‏به ستوه آمد و خسته شد.

روزى صاحبخانه به او گفت: چون اقامت‏شما در اين‏جا طول كشيده،ممكن است عيال و بچه‏هاى شما نگران شوند و فكر كنند براى شما اتفاقى‏افتاده است. بهتر است‏سرى به آنها بزنى.

مهمان پر رو گفت: بله، اتفاقا امروز خود من هم به همين فكر افتادم كه‏ممكن است‏خانواده نگران شوند، و به همين جهت‏به آنها نامه نوشتم تاهمگى به اين‏جا بيايند!(٤)

ميزبان را فرارى ندهد

رسول اكرم‏صلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: «مهمانى سه روز و كمتر از سه روز است، وهيچ مسلمانى حق ندارد آن‏قدر مهمان برادرش شود كه او را فرارى دهد!».

يكى از اصحاب پرسيد: چگونه او را فرارى مى‏دهد؟!

فرمود: «وقتى ديگر هيچ چيزى براى خوردن نداشته باشد، از خانه فرارى‏مى‏شود».(٥)

اين‏همه سفارشى كه در اسلام براى پذيرايى از مهمان شده كه انسان‏بايد به او خدمت كند، نگذارد به مهمان سخت‏بگذرد، مخصوص اين‏سه روز است; يعنى در اين سه روز مهمان است و بايد با او مانند مهمان‏رفتار شود، اما وقتى از سه روز گذشت، بايد با او مانند يكى از اهل خانواده‏رفتار شود و هر چه براى زن و بچه فراهم مى‏شود و در خانه موجود است،براى مهمان نيز بياورند و وى نيز نبايد انتظار پذيرايى بيشتر از آن راداشته باشد.

رسول گرامى اسلام‏صلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: مهمان دو شب مى‏تواند در خانه‏ميزبان بماند و وقتى شب سوم شد (سه روز گذشت) او نيز يكى از اهل خانه‏محسوب مى‏شود و هر چه گيرش آمد، بايد بخورد و انتظار پذيرايى بيشتر رانبايد داشته باشد.(٦)

بيشتر از سه روز را كار كند

اگر مهمانى از سه روز گذشت و به هر دليل مهمان نتوانست‏برود، وظيفه‏ديگرى بر عهده‏اش مى‏آيد و آن اين‏كه، او بايد در عوض مدتى كه در منزل‏صاحبخانه مى‏ماند، براى آنها كار كند و يا در كارهاى خانه كمك كند. و اگربرايش ممكن نبود، بايد دنبال كار بگردد و به اين وسيله پولى به دست آورده وبراى خود و اهل آن خانواده غذا تهيه كند.

متاسفانه بعضى از افراد به عادت بدى مبتلا شده‏اند و آن اين‏كه وقتى به‏مهمانى كسى مى‏روند، بدون توجه به درآمد آن خانواده، يك هفته، دو هفته‏و حتى يك ماه مى‏مانند، غذاى آماده ميل مى‏كنند و به تعبيرى خوش‏مى‏گذرانند، بدون اين‏كه كوچك‏ترين كمكى به آن خانواده كنند.

حكايت كار كردن به‏جاى خوردن صدقه

از جمله كسانى كه در زمان حكومت هارون‏الرشيد فرارى شد و خود راپنهان كرد، قاسم بن موسى بن جعفرعليهم‌السلام است كه از ترس جان خويش‏به طرف شرق متوارى گشت.

روزى در كنار فرات راه مى‏رفت. چشمش به دو دختر كوچك افتاد كه‏بايكديگر بازى مى‏كردند. يكى از آنها براى اثبات ادعاى خود گفت: نه،اين‏طور نيست‏به حق امير، صاحب بيعت در روز غدير!

قاسم جلو رفت و پرسيد: منظورت از امير كيست؟

دختر گفت: مرادم ابوالحسن پدر امام حسن و امام حسين‏عليهم‌السلام است.

قاسم خشنود شد كه به محل دوستان اجداد خود رسيده است. از اين روگفت: دختر خانم! آيا مرا نزد رئيس قبيله راهنمايى مى‏كنى؟

دختر جواب داد: آرى، اتفاقا پدر خودم رئيس قبيله است. دختر از جلورفت و قاسم هم از پشت‏سر حركت كرد. قاسم خود را به پدر دخترمعرفى كرد.

قاسم سه روز با كمال احترام و پذيرايى شايسته به‏عنوان مهمان درآن‏جا ماند. روز چهارم پيش رئيس قبيله رفت و گفت: شنيده‏ام از كسى كه‏پيامبر اكرم‏صلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: مهمان بودن سه روز است، و بعد از آن هرچه بخورد،از باب صدقه و انفاق خواهد بود. به اين جهت دوست ندارم از صدقه‏استفاده كنم. تقاضا دارم مرا به كارى وادارى كه مشغول آن شوم تا آنچه‏مى‏خورم، صدقه نباشد.

شيخ گفت: بعدا كارى كه در شان تو باشد برايت تهيه مى‏كنم. ولى قاسم‏درخواست كرد آب دادن به مجلس خود را به او واگذارد.

شيخ پذيرفت و آن كار را به او محول كرد.

مدتى قاسم در آن‏جا به همين كار اشتغال داشت، تا اين‏كه نيمه شبى‏پيرمرد از اتاق بيرون رفت. قاسم را ديد كه در دل شب به پيشگاه پروردگاردست نياز دراز كرده و با توجه مخصوصى غرق مناجات است و هيچ چيز اورا به خود مشغول نمى‏كند.

از ديدن حال قاسم محبتى از او در دلش جاى گرفت.

صبح كه شد، بستگان خود را جمع كرد و گفت: مى‏خواهم دخترم را به اين‏مرد صالح و پرهيزگار تزويج كنم.

همه قبول كردند و شيخ دختر خود را به ازدواج او درآورد. خداوند به‏قاسم دخترى عنايت كرد. آن بچه دوران كودكى را تا سه سالگى گذراند. دراين موقع قاسم مريض شد و بيماريش شديد گرديد.

روزى شيخ بالاى سر قاسم نشسته بود. از خانواده و فاميل او سؤال كرد وقاسم جواب‏هايى داد كه شيخ را وادار به كنجكاوى بيشتر كرد و متوجه‏قسمتى از جواب‏هاى قاسم شد.

پيرمرد پرسيد: فرزندم! شايد تو هاشمى باشى؟

قاسم گفت: بله، من قاسم بن موسى بن جعفرعليهم‌السلام هستم.

پيرمرد بر سر و صورت خود زد و گفت: چقدر پيش پدرت‏موسى بن جعفرعليهما‌السلام شرمنده شدم از اين‏كه تو را به كار گرفتم.

قاسم پوزش خواست و جواب داد: تو مرا گرامى داشتى و از من‏پذيرايى كردى. ان‏شاءالله با ما در بهشت‏خواهى بود.

قاسم بعد از اين‏كه وصيت‏هاى خود را كرد و از همه حلاليت طلبيد،دختر خود را به پيرمرد سپرد و رحلت كرد.

شيخ نيز دختر قاسم را به مادر بزرگش رساند و او را تحويل داد.(٧)

____________________

پى‏نوشتها:

١) مستدرك الوسائل ، ج ١٦ ، ب ٣٢ ، ص ٢٥٥

٢) حكايت‏ها و لطيفه‏ها ، ص ٥٠ ، با اندكى تصرف

٣) فروع كافى ، ج ٦ ، ص ٢٨٣ ، ح ٢

٤) گنجينه لطايف ، ص ٤٢٥ ، با اندكى تصرف

٥) مستدرك الوسائل ، ج ١٦ ، ب ٣٢ ، ص ٢٥٥

٦) وسائل‏الشيعه ، ج ١٦ ، ب ٣٦ ، ص ٤٥٦

٧) شجره طوبى ، ص ٢١٠ ، با اندكى تصرف

بخش هفتم: چه كسى را به مهمانى دعوت كنيم؟ چه موقع مهمانى بدهيم؟

ثوابى كه از مهماندارى نصيب انسان مى‏شود، مراتب آن مختلف است.هر مرتبه‏اى ثواب مخصوص به خود را دارا است و اين‏طور نيست كه ماهر كس را كه دلمان خواست و به مهمانى دعوت كرديم، ثواب كامل‏مهماندارى را برده باشيم.

دعوت كردن افراد نيز فرق مى‏كند يعنى بايد افراد را با اولويت‏به مهمانى‏دعوت كرد كه مراتب آن در روايات ائمه اطهارعليهم‌السلام ذكر گرديده است.

ابتدا خويشان و نزديكان را دعوت كند

صله رحم يكى از دستورهاى دين اسلام است. هر مؤمنى وظيفه دارد بافاميل خود رفت و آمد كند و با آنها قطع رابطه ننمايد، زيرا قطع صله رحم‏جزو محرمات است كه خداوند تبارك و تعالى به قطع‏كننده صله رحم وعده‏عذاب داده است.

يكى از مواردى كه نزديكان اولويت دارند، دعوت به مهمانى است.انسان بايد اول فاميل‏هاى خود را چه سببى و چه نسبى دعوت كند، بعدنوبت‏به افراد ديگر مى‏رسد. اين كار موجب رضايت‏خداوند عزيز مى‏گردد ونيز آدمى به وظيفه انسانى خود كه دعوت به مهمانى است، عمل كرده است.

البته در بين فاميل اولويت‏ باكسانى است كه متدين‏تر باشند، اگر كسى‏فاميلى دارد كه متدين نيست، حق ندارد اول او را دعوت كند، بلكه بايد ابتدامؤمنان و برادران دينى خود را دعوت كند و بعد نوبت‏به آن شخص مى‏رسد.

دعوت كردن شيعيان

امام جعفر صادق‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: اگر من يكى از شيعيان خود را به مهمانى‏دعوت كنم، بهتر است در نزدم كه افقى از مردم را اطعام كنم.

راوى مى‏گويد: از حضرت پرسيدم: افق چقدر است؟

فرمود: يكصد هزار نفر از مردم.(١)

در اين زمان كه تمامى قدرت‏هاى شيطانى عليه شيعيان قيام كرده‏اند وبه هر وسيله قصد ضربه زدن به اسلام ناب محمدى را دارند، بر ما شيعيان‏لازم است هرچه بيشتر به هم نزديك شويم، با هم رفت و آمد داشته باشيم، تا اتحاد ميان ما زيادتر شود و در نتيجه نقشه دشمنان از بين برود. از جمله‏كارهايى كه مى‏شود براى جلوگيرى از اين‏گونه تهاجمات به كار گرفت،مهمانى است. ما با دعوت كردن يكديگر و به مهمانى رفتن مى‏توانيم بيشتربا هم انس بگيريم و با بررسى توطئه‏ها و راه مبارزه با آنها، جلو آنها رابگيريم و موجب سرافرازى بيشتر اسلام گرديم.