داستانهای شیرین از نماز شب

داستانهای شیرین از نماز شب0%

داستانهای شیرین از نماز شب نویسنده:
گروه: سایر کتابها

داستانهای شیرین از نماز شب

نویسنده: عبدالله حسینی
گروه:

مشاهدات: 17917
دانلود: 2128

توضیحات:

داستانهای شیرین از نماز شب
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 23 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 17917 / دانلود: 2128
اندازه اندازه اندازه
داستانهای شیرین از نماز شب

داستانهای شیرین از نماز شب

نویسنده:
فارسی

استاد شهید مرتضی مطهّری

یکی از خصوصیّات استاد مطهّری رحمه الله علیه عنایت زیاد به تهجّد و شب زنده داری بود و از دوران طلبگی تا آخر عمر، بدان پایبند بودند.

حضرت آیت اللّه العظمی سید علی خامنه ای رهبر معظم انقلاب می فرماید:

(ایشان هنگامی که به مشهد می آمدند، گاهی اوقات به منزل ما وارد می شدند. اتاقی که ایشان شبها می خوابیدند، با یک در، با اتاقی که من می خوابیدم فاصله داشت ایشان همیشه وقت خواب مقیّد بود به خواندن قرآن صدای ایشان را شنیدم که در هنگام تهجّد و نماز شب خواندن ، گریه می کردند. البتّه نماز شب خوان زیاد داریم ؛ امّا، نماز شب خوانی که در آن نیمه شب ، با آن حال اشک بریزد و گریه کند، کم داریم ...)

فرزند استاد شهید مطهّری رحمه الله علیه ضمن تشریح وقایع شب شهادت استاد چنین می گوید:

(آن شبی که خبر ترور را شنیدیم ، همگی تاصبح بیدار بودیم ساعت 5/2 بعد از نیمه شب بود که زنگ ساعتی که ایشان را مطابق معمول برای نماز شب بیدار می کرد، به صدا در آمد ولی دیگر او در قید حیات نبود. او نماز شبش را در میان خون مطهرّش ، زودتر از موعد نماز شب در تاریکی خیابان خوانده بود).

از قول یکی از فضلاء و محقّقان معاصر، درباره استاد چنین نقل شده :

(... و در رابطه با خدایش ، عارفی اهل ذکر و سلوک و عبادت بود. او خود بارها گفته بود؛ دلم می خواهد به قم بروم و مشغول ریاضت و عبادت و عرفان بشوم این آرزوی او بود.

هرگز! در طول عمرش ، خواندنِ قرآن قبل از خواب و به جای آوردن نماز شب را ترک ننمود و بدین گونه بر اثر تلا لؤ اتِ همین عبادت ، و نزدیکی و قرب خاصّ به امام امّت بود که حقایق را با چشم دل می دید.)

همچنین یکی از دوستان استاد می نویسد:

اهل دنیا و هواپرستان ، و پیوستن به اهل اللّه و اولیای خدا، مشهود سیر و سلوک او بود.) (52)

نیز یکی از نویسندگان معاصر در این باره می گوید:

... در یکی از سخنرانیها از او شنیدم که این دو بیت را - که حاکی از توجّه به این مراحل است - می خواند:

ترسم بروم ، عالم جان ، نادیده

بیرون روم از جهان ، جهان نادیده

در عالم جان ، چون روم از عالم تن

در عالم تن ، عالم جان نادیده ؟

این مرد، از سالها پیش ، خویش را برای این سفر آماده کرده بود. و با توشه تهجّد، و مرکب شب خیزی ، و راهبری فیض سحر، عمری در این راه گام نهاد، و به یقین به مقصودهایی رسید. همین آثار فراوان و خدمات شایان او نشانه فوز و توفیق اوست و همچنین ، کامیابی او به سعادت شهادت ). (53)

شهید قدّوسی (ره )

دوستان و آشنایان شهید قدوسی (ره )، آن عالمِ مجاهد قدر ناشناخته ؛ درباره وی چنین نوشته اند:

(... او حتّی به مستحبّات ومکروهات ، بسیار اهمیّت می داد. نماز شب را برای روحانی لازم می دانست یک شب در مسجد گوهر شاد با نگرانی خاصّی می فرمود: برایم بسیار ناگوار و غیر منتظره بود که شنیدم ؛ یکی از اساتید مدرسه [حقّانی ] مقیّد به نماز شب نیست با ایشان صحبت کردم ، معلوم شد سبکی معده را در شب رعایت نمی کند. (54)

(... تَهَجّد و نماز شب ، و دعاهای متنوّع و مأ ثور، جایگاه خاصّی نزد او داشت کمتر مجلسی بود که قدوسی در آن سخن گوید: ولی نماز شب و اهمیّت آن مطرح نشود. او معتقد بود طلبه ای که نتواند خواب و بستر گرم را رها کرده ، برای نماز شب از آن بگذرد، در آینده از خیلی چیزها نخواهد گذشت او ریا را آفت اخلاص می دانست و در عین حال می گفت : گاهی شیطان با همین حربه ریا، نفس را بر شما حاکم می سازد. و به اسم این که (شاید ریا شود) مانع نماز شب شما می شود و جلو مناجات و دعای شما را می گیرد...

عصر روز عرفه ، با این که برای درس اهمیّت فوق العاده ای قائل بود، کلاسها را تعطیل می کرد تا طلاّب ، دعای (عرفه ) بخوانند. برای محصّلین پیک نیک مسجد (جمکران ) تشکیل می داد تا در آن مسجد دعا و نماز برگزار شود. محبوبترین و والاترین محصّل مدرسه ، مطرح می کردند، اگر به جای نماز شب و دعا به مطالعه پرداخته شود، بهتر خواهد بود؛ می گفت : ولی حضرت آیة اللّه العظمی خمینی می فرمودند: نماز شب وقت چندانی نمی گیرد و بدین وسیله ضرورت تعبّد را در کنار تعلّم ، گوشزد می کرد. او می گفت : طلبه ای که هنگام نماز شب بیدار باشد و نماز شب نخواند از اشرار خواهد بود.) (55)

(... این مرد بزرگ و مربّی نمونه ، نماز شبش ترک نمی شد و هر وقت شب بیدار می شد تجدید وضو می کرد و بعد می خوابید، چون خود را در محضر خداوند می دید.) (56)

خوشا به حال این ستارگان پر نور شبهای ظلمانی و مصادیق این دو آیه شریفه :

(کانُوا قَلیلاً مِنَ الْلّیْلِ ما یَهْجَعُونَ، وَ بِالاَْسْحارِهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ). (57)

- شبها اندکی می خفتند و سحرگاهان آمرزش می خواستند.

امام علی علیه السلام ، درباره این گونه انسانها می فرماید:

- (خوشبخت و سعادتمند آن که : فرائض پروردگار خویش را انجام دهد. رنجها را - مانند سنگ آسیا - خورد کند. شب هنگام از خواب دوری گزیند. آنگاه که سپاه خواب حمله می آورد، زمین را فرش و دست خود را بالش قرار می دهد، در زمره گروهی که بیم روز بازگشت ، خواب از چشمشان ربوده و پهلوهاشان از خوابگاهشان جا خالی کرده است و لبهایشان به ذکر پروردگارشان در زمزمه است ابرهای گناهان بر اثر استغفار مداومشان بر طرف شده است آنانند حزب خدا، همانا تنها آنان رستگارانند. (58)

سجده ای طولانی

مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی رحمه الله علیه می نویسد:

من استادی داشتم بزرگوار، عارف ، عامل و کامل [مراد آخوند ملاّحسینقلی همدانی است ] که نظیر او را ندیده ام از او درباره عملی که مجرب و در اصلاح قلب و تحصیل معارف مؤثّر باشد، سؤ ال کردم .

در پاسخ فرمود: برای این امر، هیچ کاری مانند مداومت بر یک سجده طولانی در هر شبانه روزی یک مرتبه که در آن (لا إِلهَ اِلاّ أَنْتَ سُبْحانکَ إِنَّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ) گفته شود، نیست .

انسان این ذکر را بگوید در حالی که خود را در زندانِ طبیعت زندانی و مقیّد به قید و بندهای این اخلاق رذیله ببیند و اقرار داشته باشد که خدایا، تو مرا گرفتار این پستیها نکردی و در حق من ظلم روا نداشتی ، و تنها من به خویشتن ستم کردم .

ملکی رحمه الله علیه ادامه می دهد:

اصحاب و شاگردان او به این دستور، عمل می کردند و بعضی از آنها این ذکر را سه هزار مرتبه در سجده می گفتند و خلاصه این سجده و برکاتش نزد عاملانِ به آن ، معروف است ولی به شرط آنکه بر آن مداومت شود. استادم به خواندن صد مرتبه سوره قدر [اِنّا أَنْزَلْنا] در شب و عصر جمعه نیز امر فرمود. (59)

مردی به امیرالمؤمنان علی علیه السلام عرض کرد:

من از نماز شب محروم شده ام .

حضرت فرمود: تو را گناهانت به بند کشیده است . (60)

گفتاری از ملاّ حسینقلی همدانی (ره )

این عارف بزرگ ، در نامه ای می نویسد: (... خلاصه بعد از سعی در مراقبت ، البته طالب قُرب ، بیداری و قیام سحر را لااقل یک دو ساعت به طلوع فجر مانده الی مطلع الشّمس از دست ندهد. و نماز شب را با آداب و حضور قلب به جا بیاورد.

و اگر وقتش زیادتر باشد به ذکر یا فکر یا مناجات مشغول بشود؛ لیکن قدر معیّنی از شب باید مشغولِ ذکر با حضور بشود. در تمام حالاتش خالی از حزن نبوده باشد، اگر ندارد تحصیل نماید به اسبابش و بعد از فراغ ، تسبیح سیده نساء علیه السلام و دوازده مرتبه سوره توحید و ده مرتبه ، (لا إِله إِلاّ اللّهُ، وَحْدَهُ لا شَریْکَ لَهْ لَهُ المُلکِ) إ لی آخر و صد مرتبه لا إِلهَ إِلاّ اللّهُ و هفتاد مرتبه استغفار بخواند. و قدری از قرآن شریف تلاوت نماید. و دعای معروفِ صبح [که در (مفاتیح ) محدّث قمی ، قبل از دعای کمیل مسطور است ،] یعنی یا مَنْ دَلَعَ لِسانَ الصّباح إِلی آخر، البته خوانده شود. و دائماً با وضو باشد و اگر بعد از هر وضو دو رکعت نماز بکند بسیار خوب است ملتفت باشد که به هیچ وجه اذیتش به غیر نرسد و در قضاء حوائج مسلمین لاسیّما عُلَما وَ لا سیّما أَتْقِیائِهِم ْ سعی بلیغ نماید و در شب جمعه صد مرتبه و در عصر روز جمعه صد مرتبه ، سوره قدر بخواند.) (61)

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

بر شما باد به خواندن نماز شب اگر چه یک رکعت باشد.(62)

نامه ای به مرحوم کمپانی

حاج میرزا جواد ملکی ، در نامه ای که به عنوان پاسخ نامه علاّمه محمد حسین کمپانی اصفهانی ، فیلسوف و اصولی مشهور نگاشته ، دستوراتی به نقل از استاد خود، مرحوم ملاحسینقلی همدانی ذکر کرده که قسمتی از آن را انتخاب کرده در اینجا می آوریم .

(... مرحوم مغفور می فرمودند: باید انسان یک مقدار زیاده بر معمول تقلیل غذا و استراحت بکند تا جنبه حیوانیّت کمتر و روحانیّت قوّت بگیرد و میزان آن را هم چنین می فرمودند، که انسان اوّلاً: روز و شب زیاده از دو مرتبه غذا نخورد حتی تنقّل مابین الغذائین نکند.

ثانیاً: هر وقت غذا می خورد باید مثلاً یک ساعت بعد از گرسنگی بخورد آنقدر بخورد که تمام سیر نشود این درْ کمّ غذا، و امّا کیفش بعد از آداب معروفه ، گوشت زیاد نخورد به این معنی که شب و روز هر دو نخورد و در هر هفته دو سه دفعه هر دو را، یعنی ، هم روز و هم شب را ترک کند و یکی هم اگر بتواند للتکیّف [برای کیف کردن و لذّت بردن ] نخورد و لامحاله آجیل خور نباشد... و اگر بتواند روزه های سه روزه هر ماه را ترک نکند.

و امّا تقلیل خواب ، می فرمود: شبانه روزی شش ساعت بخوابد.

اینها در تقلیل حیوانیّت کفایت می کند. و امّا در تقویت روحانیّت اوّلاً: دائماً باید همّ و حُزن قلبی به جهت عدم وصول به مطلوب داشته باشد.

ثانیاً: تا می تواند ذکر و فکر را ترک نکند، که این دو جناح سیر آسمان معرفت است در ذکر عمده سفارش به اذکار صبح و شام ، است اهمّ آنها که در اخبار وارد شده و اهمّ تعقیبات صلوات [نمازها] و عمده تر ذکر وقت خواب که در اخبار مأ ثور است لاسیّما متطّهراً در حال ذکر خواب برود، و شب خیزی می فرمودند: زمستانها سه ساعت ، تابستانها یک ساعت و نیم ، و می فرمودند که من در سجده ذکر یونسیّه [لا إِله إِلاّ أ نت سبحانک إِنّی کنت من الظالمین ] خیلی اثرها دیدم .

بنده خودم هم تجربه کرده ام چند نفر مدّعی تجربه اند، یکی هم قرآن که خوانده می شود به قصد هدیه به حضرت ختمی مرتبت (صلوات اللّه علیه و آله ) خوانده شود). (63)

دستوری از شاهین بلند پرواز آسمان عرفان

مرحوم ملاّحسینقلی همدانی در نامه ای چنین می نگارد:

(... البته در اجتناب از معصیت کوتاهی مکن و اگر خدای نخواسته معصیت کردی زود توبه نما و دو رکعت نماز به جا آور و بعد از نماز، هفتاد مرتبه استغفار کن و سر به سجده بگذار و در سجده از حضرتِ پروردگار عفو بخواه ، امیدوارم عفو بفرماید.

معاصی [گناهان ] کبیره در بعضی از رساله های عملیه ثبت شده ، یاد بگیر و ترک نما و زنهار پیرامون غیبت و دروغ و اذیّت مگرد. لا اقل یک ساعت به صبح مانده بیدار شو و سجده به جا بیاور و آنچه در (منهاج النجاة ) مرحوم ملاّمحسن فیض (رضوان اللّه جلّ جلاله علیه ) مذکور است کافی و شافی است از برای عمل شب و روز تو به همان نحو عمل نما و سعی کن که عمل و ذکرت ، به محض زبان نباشد و با حضور قلب باشد که عمل بی حضور قلب ، اصلاح قلب نمی کند، اگر چه ثواب کمی دارد.

البته البته از غذای حرام فرار کن ، مخور مگر حلال غذا را کم بخور و زیاد مخور؛ یعنی ، زیاده بر حاجت بُنیه مخور، نه چندان بخور که تو را سنگین بکند و از عمل باز دارد و نه چندان کم بخور که ضعف آورد و به سبب ضعف از عبادت مانع شود. و هر قدر بتوانی روزه بگیر، به شرطی که شب جای روز را پر نکنی .

الحاصل : غذا به قدر حاجتِ بدن ممدوح و زیاده و کم هر دو مذموم ، و شروع به نماز کن با قلب پاک از حقد و حسد و غلّ و غش مسلمانان ، و لباس و فرش و مکان نمازت باید مباح باشد. اگر چه مکان غیر محل جبهه نجس بودنش به نجاست غیر متعدیّه ، نماز را باطل نمی کند ولی نبودنش بهتر است و بایست به نماز [به گونه ] ایستادن بنده در حضور مولای جلیل ، با گردنِ کج و قلب خاضع و خاشع وبعد از فریضه صبح هفتاد مرتبه استغفار و صد مرتبه کلمه طیّبه توحید و دعای صباح مشهور را بخوان و تسبیح سیده نساء [فاطمه زهرا علیها السلام ] را بعد از فریضه ترک مکن و هر روز هر قدر بتوانی لااقلّ یک جزء قرآن با احترام و وضو و خضوع و خشوع ، بخوان و در بین خواندن حرف مزن مگر در مقام ضرورت و در وقت خواب شهادت را بخوان و آیة الکرسی و یک مرتبه فاتحه و چهار مرتبه سوره توحید و پانزده مرتبه سوره قدر و آیه (شهداللّه ) [را] بخوان و استغفار هم مناسب است .

اگر بعضی از اوقات بتوانی سوره مبارکه توحید را صد مرتبه بخوانی بسیار خوب است و از یاد مرگ غافل مشو. و دست بر گونه راست گذاشته ، با یاد خدا بخواب [مثل میّت در قبر]. و از وصیت کردن غافل مشو. و ذکر مبارک (لا اِله إ لاّ أ نت سُبْحانک اِنِّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمین ) را هر قدر [بتوانی ] بخوان و در هر وقت بسیار بگو. شب و عصر جمعه در هر یک صد مرتبه سوره مبارکه قدر را بخوان و دعای کمیل را در هر شب جمعه ترک مکن و (مناجات خمس عشرة ) را، حالت با هر کدام از آنها مناسب باشد، لاسیّما مناجاتِ شاکین و تابئین و مفتقرین و مریدین و متوسّلین و معتصمین را بسیار بخوان و دعاهای صحیفه کامله ، هر کدام در مقام مناسب بسیار خوب است و در وقت عصر هفتاد بار استغفار و یک سبحان اللّه العظیم سبحان اللّه و بحمده بخوان و استغفارات خاصه را هم بخوان و سجده طویل را فراموش مکن و قنوت طول دادن بسیار خوب است و همه اینها با ترک معاصی بسیار خوب است .) (64)

نماز شب ، در شب زفاف

آیت اللّه شیخ جعفر نجفی (ره ) شب زفافِ دختر و دامادش ، هنگام سحر به در خانه آنان رفت و فرمود: برخیزید که آبی برای شما گرم کرده ام ، غسل کنید و نماز شب بخوانید! (65)

امام صادق علیه السلام فرمود:

نماز شب ، چراغ خانه قبر، حجابی در میان انسان و آتش دوزخ و گذرنامه صراط و کلید بهشت است . (66)

امام رضا (ع ) پیراهنی به (دعبل ) هدیه داد ...

از امام رضا علیه السلام روایت شده است که آن حضرت پیراهنی به (دِعبل ) هدیه داد و به او سفارش کرد: این پیراهن را خوب نگهداری کن (و قدر آن را بدان ) که من با آن ، هزار شب و هر شبی هزار رکعت نماز خوانده ام و هزار ختم قرآن کرده ام . (67)

دانی که چیست دولت ؟ دیدار یار دیدن

در کوی او گدائی بر خسروی گزیدن

بوسیدن لب یار اول ز دست مگذار

کاخر ملول گردی از دست و لب گزیدن

فرصت شمار صحبت کز ایندو راه منزل

چون بگذریم دیگر نتوان بهم رسیدن

چرا شبها نمی خوابی

به (ربیع بن خثیم ) گفتند: چرا شبها نمی خوابی ؟ گفت : می ترسم دشمن (خواب ) بر من هجوم آورد و در خواب بمانم (و از فیض نماز شب محروم شوم ). (68)

وصیّت کرد سجّاده اش را با او دفن کنند

حضرت آیت اللّه العظمی مرعشی نجفی رحمه الله علیه به فرزندش وصیت کرد:

سجّاده ای که 70 سال بر روی آن نماز شب به جا آورده ام ، و تسبیحی از تربت امام حسین علیه السلام که با آن در سحرها به عدد دانه هایش استغفار کرده ام با من دفن شود. (69)

هرگز حتی در لیلة الهریر نمازشبم را ترک نکردم

علی علیه السلام فرمود: از وقتی که از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: (نماز شب نور است ) هرگز نماز شب را ترک نکردم ابن گوّاه پرسید: حتی در لیلة الهریر؟

حضرت فرمود: حتی در لیلة الهریر (70) نماز شبم ترک نشد. (71)

با یاد خوشت خسبم در خواب خوشت بینم

از خواب چو برخیزم اول تو بیاد آئی

نفیسه عروس امام صادق علیه السلام

نفیسه دختر حسن بن زید، و زید فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام است همسر اسحاق فرزند امام صادق علیه السلام است .

برادر زاده (72) نفیسه می گوید: چهل سال تمام عمّه ام را خدمت کردم و در این مدّت ندیدم که شبی بخوابد، یا روزی افطار کند پیوسته شبها را به قیام و روزها را به روزه می گذراند.

به او می گفتم : چرا با خود مدارا نمی کنی ؟

پاسخ می داد: چگونه با نفسم مدارا کنم با این که راهی سخت و گردنه هایی در پیش دارم که از آنها نمی گذرند مگر مردمان رستگار. (73)

نماز شب نخوانده بود گریه می کرد

حجت الاسلام علی محدّث زاده درباره پدرش مرحوم حاج شیخ عبّاس قمی (ره ) می گوید:

یک روز صبح پدرم برخاست و شروع به گریه کردن نمود، از او پرسیدم : چرا اشک می ریزید؟

فرمود: برای این که دیشب نماز شب نخواندم !

گفتم : پدر جان ! نماز شب که مستحب است و واجب نیست ، شما که ترک واجب نکرده اید و حرامی به جا نیاورده اید، چرا این طور نگرانید؟

فرمود: فرزندم ! نگرانی من از این است که من چه کرده ام که باید توفیق نماز شب خواندن از من سلب شود؟ (74)

کسی که برای خشنودی خدا نماز شب بخواند

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

هر گاه بنده ای شب هنگام از خواب برخیزد و در حالی که هنوز (آثار) سنگینی خواب در چشمان او باقی است ، برای خشنودی خداوند نماز شب بخواند، پروردگار متعال به ملائکه اش مباهات می کند و می فرماید: آیا نمی بینید بنده مرا که در نیمه شب از بستر خواب برخاست و به خاطر خواندن نمازی که بر او واجب نکرده ام ، خواب شیرین را رها کرد؟ پس شاهد باشید که او را آمرزیده ام . (75)

درخواست مهلت برای خواندن نماز و...

در عصر روز تاسوعا وقتی که دشمن تصمیم گرفت حمله بر لشکریان امام حسین علیه السلام را آغاز کند، حضرت به برادرش (اباالفضل علیه السلام ) فرمود: (به سوی آنان برو و اگر می توانی کار را به فردا واگذار، تا امشب را به نماز و نیایش و طلب آمرزش از او سپری کنیم ، خدا می داند که من نماز، تلاوت قرآن ، بسیاریِ دعا و درخواست آمرزش را دوست دارم .) (76)

حضرت امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند:

رسیدن به لقای خداوندی سفری است که تنها مرکب راهوار آن شب زنده داری است . (77)

نماز شب در اسارت

یکی از برادران آزاده می گوید:

در یکی از اردوگاهها، پس از آن که عزیزی از میانمان رخت بربست و به شهادت رسید، گروهبان عراقی درباره اش گفت : (او اسیری بود که هر شب در گوشه اتاق شماره 12 نماز شب می خواند). (78)

امام حسین علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرد

که آن حضرت فرمود:

کسی که عمرش با قیام شب و عبادت خدا خاتمه یابد اهل بهشت است . (79)

غیر از نماز شب چیز دیگری سود نبخشید

جُنید بغدادی را - که از مشایخ عرفان بود - در خواب دیدند و از وی پرسیدند: خداوند با تو چگونه رفتار کرد؟

گفت : تمام آن اشارات و رموز عرفانی از دست رفت و آن عبارات ، در هم ریخت و آن علوم از دل ناپدید گشت و آن رسوم از هم پاشید و جز رکعت کوتاهی که هنگام سحر به جا آوردیم ، ما را چیز دیگری سود نبخشید. (80)

امام صادق علیه السلام به سلیمان دیلمی فرمود:

ای سلیمان ! نماز شب را ترک نکن ، همانا زیانکار کسی است که از نماز شب محروم بماند. (81)

امام حسین علیه السلام و یارانش در شب عاشورا

در شرح حال امام حسین علیه السلام و یارانش - در شب عاشورا - چنین می خوانیم :

آن شب ، صدای ناله و زمزمه و نیایش حسین و یارانش تا بامداد همچون آوای زنبور عسل به گوش می رسید، گروهی در رکوع بودند و برخی سجده می کردند و دیگران ایستاده و یا نشسته به عبادت سرگرم بودند.

آن شب سی و دو نفر از سربازان (عمر سعد) که گذارشان به خیمه های امام حسین علیه السلام افتاد تحت تأ ثیر این شور و حال قرار گرفتند. (82)

آخر ای پادشه حسن و ملاحت چه شود

کز لب لعل تو ریزد نمکی بر دل ریش

زنی صالحه در زمان حضرت عیسی (ع )

(در زمان عیسی بن مریم علیه السلام ، زنی بود صالحه عابده ، چون وقت نماز می شد، هر کاری که داشت می گذاشت و به نماز و طاعت مشغول می شد روزی نان می پخت ، مؤذن بانگ کرد، نان پختن رها کرد و به نماز مشغول گشت چون در نماز ایستاد، شیطان در وی وسوسه کرد: تا تو از نماز فارغ شوی نان همه سوخته شود. زن به دل جواب داد:

اگر همه نان بسوزد بهتر که روز قیامت تنم به آتش دوزخ بسوزد. دیگر بار شیطان وسوسه کرد که : پسرت در تنور افتاد و سوخته شد. زن در دل جواب داد: اگر خدای تعالی قضا کرده است که من نماز کنم و پسر مرا به آتش بسوزاند من به قضای خدای تعالی راضی گشتم و از نماز دست برندارم که اللّه تعالی فرزند را نگاه دارد از آتش .

شوهرِ زن از درِ خانه در آمد، زن را دید در نماز، نان را در تنور به جای خویش دید نسوخته و فرزند را دید در آتش بازی می کند و یک تار موی از او کم نشده و آتش به قدرت خدای عزّوجلّ بر وی بوستان گشته .

چون زن از نماز فارغ گشت شوهر دست او را گرفت و نزدیک تنور آورد و در تنور نگریست ، فرزند را دید به سلامت و نان به سلامت هیچ بریان نشده ، تعجّب کرد و شکر باری تعالی کرد و زن سجده شکر بجا آورد خدای عزّوجلّ را. شوهر فرزند را برداشت و به نزدیک عیسی علیه السلام برد و حال قصه با وی بگفت : عیسی علیه السلام گفت : برو از این زن بپرس تا چه معاملت کرده است و چه سرّ دارد از خدای ؟

اگرچه این کرامت اگر برای مردان بود، او را وحی می آمد و جبرئیل برای وی وحی می آورد.

شوهر پیش زن آمد و از معالمتِ وی پرسید. زن جواب داد: کار آخرت پیش گرفتم و کار دنیا را بازپس داشتم و دیگر تا من عاقلم هرگز بی طهارت ننشستم الا در حال زنان ، و دیگر اگر هزار کار در دست داشتم چون بانگ نماز بشنیدم همه کارها به جای رها کردم و به نماز مشغول گشتم و دیگر هر که با ما جفا کرد و دشنام داد، کین و عداوت وی در دل نداشتم و او را جواب ندادم و کار خویش با خدای خویش افکندم و به قضای خدای تعالی راضی شدم و فرمان خدای را تعظیم داشتم و بر خلق وی رحمت کردم و سائل را هرگز باز نگردانیدم اگر اندک و اگر بسیار بودی بدادمی و دیگر نماز شب و نماز چاشت (83) رها نکردمی ، عیسی علیه السلام گفت : اگر این زن مرد بودی پیامبر گشتی ). (84)

عارف ربّانی مرحوم ملاّ حسینقلی همدانی رحمه الله علیه می فرمود:

کسانی که در مقامات دین به جایی رسیده اند، همه از شب خیزها بوده اند، از غیر آنها دیده نشده است . (85)

کسیکه در نیمه شب تار، با مولایش خلوت کند

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

چون بنده ای در نیمه شب تار، با مولایش خلوت کند و به مناجات بپردازد خداوند نوری در دلش قرار دهد و به فرشتگانش گوید:

(بنده ام را ببینید که در نیمه شب تاریک با من خلوت کرده است در حالی که انسانهای تنبل سرگرم کارهای بیهوده اند و غافلان در خوابند، شما شاهد باشید که من او را آمرزیده ام .) (86)

در حالات مرحوم شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء

در حالات مرحوم شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء که از بزرگانِ علما در قرن سیزدهم و ساکن نجف اشرف بوده ، آمده است :

در یکی از شبها که برای (تهجّد) برخاست ، فرزند جوانش را از خواب بیدار کرده و فرمود: برخیز به حرم مطهّر مشرّف شده و در آنجا نماز بخوانیم فرزند جوان که برخاستن از خواب در آن ساعتِ شب برایش دشوار بود، در مقام اعتذار برآمد و گفت : من فعلاً مهیّا نیستم شما منتظر من نشوید؛ بعداً مشرّف می شوم .

فرمود: نه ، من این جا ایستاده ام ؛ برخیز، مهیّا شو که با هم برویم آقا زاده ، بناچار از جا برخاست و وضو ساخت و با هم راه افتادند. کنار درِ صحنِ مطهّر که رسیدند، آن جا مرد فقیری را دیدند که نشسته و دست نیاز به طرف مردم دراز کرده است آن عالم بزرگوار ایستاد و به فرزندش فرمود:

این شخص در این وقتِ شب برای چه این جا نشسته است ؟

گفت : برای تکّدی از مردم .

فرمود: آیا چه مقدار ممکن است از رهگذران ، عاید او گردد؟ گفت : احتمالاً یک تومان (به پول آن زمان ).

مرحوم کاشف الغطاء فرمود: فرزندم ! درست فکر کن و ببین این آدم برای مبلغ بسیار اندک و کم ارزش دنیا (آن هم محتمل )، در این وقت شب از خواب و آسایش خود دست برداشت و آمد در این گوشه نشست و دست تذلّل به سوی مردم دراز کرد! آیا تو، به اندازه این شخص ، به وعده های خدا درباره شب خیزان و متهجّدان اعتماد نداری که فرموده است : (فَلاَ تَعْلَمُ نفسٌ ما أ خفی لهم من قرَّة أ عینٍ) - هیچ کس نمی داند چه پاداشهای مهمّی که مایه روشنی چشمهاست برای آنها نهفته شده - (87) گفته اند آن فرزند جوان از شنیدن این گفتار پدرِ زنده دل خود چنان تکان خورد و تنبّه یافت که تا آخر عمر از شرف وسعادت بیداری آخر شب برخوردار بود و نماز شبش ترک نشد. (88)

سفارش امام حسین علیه السلام به خواهرش در روز عاشورا

در روایت آمده : امام حسین علیه السلام در روز عاشورا هنگام آخرین وداع با اهل بیت علیهم السلام خطاب به خواهرش زینب علیها السلام فرمود: خواهرم ! مرا در نماز نافله شب فراموش مکن . (89)

امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند عزّوجلّ می فرماید:

(مال و فرزندان زینت زندگی دنیاست ). و هشت رکعت نماز نافله شب که بنده خدا در پایان شب می خواند زینت آخرت است . (90)

بیدار کردن فرشتگان بندگان را ...

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هیچ یک از مردم نمی خوابد مگر اینکه فرشته ای بر او نگهبان است و هر شب دو بار او را از خواب بیدار می کند و می گوید: ای بنده خدا! برخیز برای یاد خدا (و مناجات و نماز شب ) او ثنای فرشته ای که او را بیدار می کرد می شنید.

مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ، ذیل این روایت می نویسد: این اخبار را انکار نکن ، من خدا را شاهد می گیرم که از شب زنده داران و متهجّدین ، کسی را می شناسم که صدای فرشته ای که او را در هنگام سحر بیدا می کند می شنود که به او به لفظ آقا خطاب می کند و او برای ذکر خدا و نماز شب بر می خیزد. (91)

(تصور می شود این شخص که برای اقامه نماز شب با صدای فرشته بیدار می شود خود میرزا جواد آقاست که برای پرهیز از خودستایی این حقیقت را به این عبارت بیان کرده است او جز خدا و خواست او هوایی در سر نداشت و به چیز دیگری نمی اندیشید). (92)

امام صادق علیه السلام فرمود:

آنگاه که بنده ای در نیمه شب با مولایش خلوت کند و با او به مناجات بپردازد، خداوند قلبش را نورانی می کند و چون بگوید:

(یا ربّ یا ربّ) خداوند جلیل می فرماید:

(لبیک ) بنده من ! درخواست کن تا عطایت کنم . (93)

نماز شب آیت اللّه سید احمد کربلایی

درباره آیت اللّه سید احمد کربلایی رحمه الله علیه - از شاگردان ملاّ حسینقلی همدانی رحمه الله علیه - می خوانیم که عارف بزرگ ، آقا علی قاضی فرمود: شبی از شبها را به مسجد سهله می گذراندیم ، به نیمه شب یکی در آمد و به مقام ابراهیم علیه السلام مُقام کرد و از پی فریضه صبح در سجده شد تا طلوع خورشید، آن گاه برفتم و دیدم : آقای سید احمد بکّاء است و از شدّت گریه ، خاک سجده گاه را گِل کرده است .

علاّمه آقا بزرگ تهرانی هم درباره مرحوم کربلایی می فرماید: به هنگام نماز بر وجود خود تسلّطی نداشته و اشکهای او همانند ابر بهاران فرو می بارید. او کثیر البکاء بود... من چندین سال همسایه او بودم ، در این مدّت کارهای شگفتی از او دیدم در نماز به ویژه به هنگام نوافل لیلیّه ، عنان اختیار از کف می داد و از خود بی خود می شد.

یکی دیگر از معاصرین ایشان می گوید: یگانه کسی بود که بصر او به بصیرت تبدیل شده بود و پرده های ضخیم طبیعت را به واسطه کثرت عبادت و توغّل در ادعیه و اوراد و مواظبت دایمی بر ادای نوافل از جلوی چشم خود برداشته بود و کسی را بدان مقام ندیدم .

سیّد السالکین آیت اللّه سیّد احمد کربلایی سرانجام در یک نماز عشق - نماز عصر - به قرب حق نایل شد و به وصال جانان رسید و مشاهد ابدی محبوب خویش گردید. (94)

نماز شب امام هادی علیه السلام

امام دهم حضرت هادی علیه السلام هنگام شب به درگاه خدا روی می آورد و شب را با حالت خشوع ، به رکوع و سجود سپری می کرد و بین پیشانی نورانی اش و زمین ، جز سنگریزه و خاک حایلی وجود نداشت و پیوسته با خدایش در مناجات بود و عرض می کرد: (اِلهی مُسیی ءٌ قَدْ وَرَدَ وَ فَقیرٌ قَدْ قَصَدَ...) - پروردگارا! گنهکاری بر تو وارد شده و تهیدستی به تو روی آورده است ؛ تلاشش را بی نتیجه مگردان و او را مورد عنایت و رحمت خویش قرار ده و از لغزشش در گذر. (95)

آیا نباید بنده شکرگزار خدا باشم

(عطاء بن ابی ریاح ) می گوید:

روزی نزد عایشه رفتم ، از او پرسیدم : شگفت انگیزترین کاری که در عمرت از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله دیدی چه بود؟ گفت : کار پیامبر همه اش شگفت انگیز بود، ولی از همه عجیب تر این که : شبی از شبها که پیامبر به استراحت پرداخته بود، هنوز آرام نگرفته بود که از جا برخواست و وضو گرفت و به نماز ایستاد و آن قدر در حال نماز اشک ریخت که جلوی لباسش از اشک چشمش تر شد، سپس سر به سجده نهاد و چندان گریست که زمین از اشک چشمش تر شد و همچنان تا طلوع صبح منقلب و گریان بود. هنگامی که (بلال ) او را به نماز صبح خواند، پیامبر را گریان دید. عرض کرد: چرا چنین گریانید؟ شما مشمول لطف خدایید؟ فرمود: آیا نباید بنده شکرگزار خدا باشم ؟ (96)