الگوهای رفتاری امام علی علیه‌السلام

الگوهای رفتاری امام  علی علیه‌السلام0%

الگوهای رفتاری امام  علی علیه‌السلام نویسنده:
گروه: امام علی علیه السلام

الگوهای رفتاری امام  علی علیه‌السلام

نویسنده: محمد دشتى
گروه:

مشاهدات: 13968
دانلود: 3325

توضیحات:

الگوهای رفتاری امام علی علیه‌السلام
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 36 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 13968 / دانلود: 3325
اندازه اندازه اندازه
الگوهای رفتاری امام  علی علیه‌السلام

الگوهای رفتاری امام علی علیه‌السلام

نویسنده:
فارسی

4 ـ آداب سلام کردن

بـرخـی در روابـط اجتماعی ، ادب و احترام را رعایت نمی کنند، که هم اکنون در بسیاری از کشورهای غربی و شرقی مردم در روابط اجتماعی خود بدون (سلام کردن ) از کنار هم ردّ می شوند.

در مـقـابـل ، بعضی دیگر در سلام کردن دچار افراط شده و به مرز چاپلوسی نزدیک می گردند.

امـام عـلی عـلیـه السـّلام بـه ایـن نـکـتـه تـوجـّه دارد کـه اعتدال حتّی در سلام کردن نیز باید حفظ گردد که فرمود:

سلام دارای چهار صیغه است :

سَلامٌ عَلَیک

سَلامٌ عَلَیکُم

السَلامٌ عَلَیک

السَلامٌ عَلَیکُم

اگـر سلام کننده عبارت (وَ رَحمَةُ اللّه ) را بر سلامش افزود، تو نیز متقابلا بیفزای ، و اگـر کـلمه (وَ بَرَکاتُهُ) را نیز اضافه کنی ، در زمره کسانی خواهی شد که تحیّت دیگران را به نحو احسن پاسخ می دهند.

خداوند متعال می فرماید:

وَ إِذا حُیِّیتُم فَحَیُّوا بِاءَحسَنِ مِنها اَو رُدُّها اِنَّ اللّهَ عَلَی کُلِّ شَی ءٍ حَسِیبا (145)

(چـون مـورد تـحیّت و اکرام قرار گرفتید، شما نیز متقابلا آن را به وجه نیکوتر و یا دسـت کـم بـه هـمان گونه پاسخ گوئید، که خداوند بدون تردید همه چیز را به حساب می آورد).

اگر سلام کننده ، عبارت ؛

وَ رَحمَةُ اللّهِ وَ بَرَکَاتُهُ

را بـر سـلام خـویـش افـزود بـهـتر آن است که به همان نحو پاسخ گفته و چیزی بر آن اضافه نکنند.

حـضـرت امـیـرالمـؤ مـنین علیه السّلام بر جماعتی می گذشت و بر آنها سلام کرد، آنان در پاسخ خویش عبارت ؛

(وَ مَغفِرَتُهُ وَ رِضوَانُهُ) را افزودند.

حضرت فرمود :

از حدّ سلام ملائکه به پدر ما ابراهیم علیه السّلام تجاوز نکنید.

و نیز فرمود :

صـیغه سلام را 10 حَسَنه و ثواب است و افزودن کلمه (وَ رَحمَةُ اللّهِ) را 20 حَسَنه و کلمه (وَ بَرَک اتُهُ) را 30 حَسَنه است (146)

5 ـ ارزش مصافحه کردن

در روابـط اجـتـمـاعی و برخورد انسان ها با یکدیگر، در هر قوم و قبیله ای ، آداب و رسوم خاصّی مطرح است .

برخی برای هم دست بلند می کنند

و بعضی کلاه از سر برداشته و ابراز محبّت می کنند.

و قومی در برابر هم خم و راست می شوند.

امّا در اسلام مصافحه و سلام کردن سنّت است .

حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام فرمود:

بـه هـنـگـام مـلاقات با یکدیگر با هم مصافحه کنید، و با روی خوش برخورد کنید، که گـناهان شما را می ریزد. و در برخورد با دشمن خود نیز، با او مصافحه کنید، هر چند او نخواهد، زیرا این دستور الهی است و دشمنی ها را از بین می برد. (147)

6 ـ احکام عطسه زدن

سـیـسـتـم بـدن انـسـان وقـتـی سـالم اسـت ، و سیستم تنفّسی وقتی عیب و نقصی ندارد، در بـرابـر نور، حرارت ، گرد و خاک و اجسام خارجی واکنش نشان داده و هوای موجود در شُش هـا را بـا سرعت 75 کیلومتر در ساعت به بیرون می راند که مجموعه اینگونه واکنش ها از نظر فیزیولوژی ، عطسه زدن نام دارد.

امـّا در اقـوام و مـلل جـهـان خـرافات و برخوردهای گوناگونی نسبت به عطسه زدن مطرح است .

در صـورتـی کـه در روابـط اجتماعی اسلام ، حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام رهنمود داد که اگر شخصی نزد شما عطسه زد به او بگوئید:

یَرحَمَکُمُ اللّه (خدا شما را رحمت کند)

او در جواب شما بگوید:

یَغفِرَ اللّه لَکُم وَ یَرحَمَکُم (148)

(خدا شما را ببخشاید و بر شما رحمت آورد)

7 ـ نقش روز جمعه در روابط اجتماعی

گـرچـه هـر روز، روز خـداسـت ، امـّا بـرخـی از روزهـا بعلل فراوانی به برخی از کارها اختصاص دارد که جای دقّت و ارزیابی است .

حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام فرمود :

در روز جمعه به خواستگاری بروید و عقد را در روز جمعه بخوانید. (149)

8 ـ احترام به آزادی مردم

مـردم ، یـاران و طـرفـداران یـا مـخـالفـان ، هـمـه در حکومت حضرت امیرالمؤ منین علی علیه السّلام آزاد بودند و حقوق همه رعایت می شد،

نه کسی را مجبور می کردند که در جائی زندگی کند،

و نـه انـسانی را بازور به کاری می گماشتند، بلکه با تبلیغات و هدایتگری ، مردم را آگاهی می دادند تا خود انتخاب کنند.

در اینجا توجّه به برخی از نمونه ها ضروری است :

اوّل ـ امام علی علیه السّلام و فراریان

سهل بن حنیف انصاری فرماندار مدینه برای آن حضرت نوشت که :

جماعتی از مردم مدینه مخفیانه به سوی شام فرار می کنند و به معاویه می پیوندند.

حضرت امیرالمؤ منین علی علیه السّلام در پاسخ نوشت :

اءَمَّا بـَعـدُ، فَقَد بَلَغَنِی اءَنَّ رِجَالا مِمَّن قِبَلَکَ یَتَسَلَّلُونَ إِلَی مُعَاوِیَةَ، فَلاَ تَاء سَف عـَلَی مـَا یـَفـُوتُکَ مِن عَدَدِهِم ، وَیَذهَبُ عَنکَ مِن مَدَدِهِم ، فَکَفَی لَهُم غَیّا، وَلَکَ مِنهُم شَافِیا، فِرَارُهُم مِنَ الهُدَی وَالحَقِّ، وَإِیضَاعُهُم إِلَی العَمَی وَالجَهلِ.

وَإِنَّمـَا هـُم اءَهـلُ دُنـیـَا مـُقـبـِلُونَ عـَلَیـهـَا، وَمـُهـطـِعـُونَ إِلَیـهـَا، وَقـَدعـَرَفـُوا ال عـَدلَ وَرَاءَوهُ، وَسـَمِعُوهُ وَوَعَوهُ، وَعَلِمُوا اءَنَّ النَّاسَ عِندَنَا فِی الحَقِّ اءُسوَةٌ، فَهَرَبُوا إِلَی الاَْثَرَةِ، فَبُعْدا لَهُمْ وَسُحْقا ! !

إِنَّهُم ـ وَاللّهِ ـ لَم یَنفِرُوا مِن جَورٍ، وَلَم یَلحَقُوا بِعَدلٍ، وَإِنَّا لَنَطمَعُ فِی هذَا الاَْمْرِ اءَنْ یُذَلِّلَ اللّهُ لَنَا صَعْبَهُ، وَیُسَهِّلَ لَنَا حَزنَهُ، إِن شَاءَ اللّهُ، وَالسَّلاَمُ.

روش برخورد با پدیده فرار

(پـس از یـاد خـدا و درود ! بـه مـن خبر رسیده که گروهی از مردم مدینه به سوی معاویه گـریـختند، مبادا برای از دست دادن آنان ، و قطع شدن کمک و یاریشان افسوس بخوری ! که این فرار برای گمراهیشان ، و نجات تو از رنج آنان کافی است ، آنان از حق و هدایت گریختند، و به سوی کوردلی و جهالت شتافتند.

آنـان دنـیا پرستانی هستند که به آن روی آوردند، و شتابان در پی آن گرفتند، عدالت را شـناختند و دیدند و شنیدند و به خاطر سپردند، و دانستند که همه مردم در نزد ما، در حق یکسانند، پس به سوی انحصار طلبی گریختند دور باشند از رحمت حق ، و لعنت برآنان باد.

سـوگـنـد بـه خدا ! آنان از ستم نگریختند، و به عدالت نپیوستند، همانا آرزومندیم تا در ایـن جـریـان ، خـدا سـختی ها را بر ما آسان ، و مشکلات را هموار فرماید. ان شاءاللّه ، با درود.)

دوّم ـ آزادی در کار (150)

مردم شهری خدمت امام علی علیه السّلام آمدند و مدّعی شدند:

در آن شهرستان ، نهری است که با مرور زمان پر شده و آثارش از میان رفته و حفر مجدّد آن برای مسلمانان ضروری است .

آنـگـاه از آن حـضـرت خـواستند که به حاکم شهر بنویسد تا برای حفر نهر، مردم را به بیگاری (کار اجباری ) بگیرد.

حـضـرت امـیـرالمـؤ مـنـیـن عـلی عـلیـه السـّلام حـفـر نـهـر را پـذیـرفـت ولی بـیـگـاری را قبول نکرد و به عامل خود (قرظة بن کعب ) (151) چنین نوشت :

(امّا بعد، عدّه ای از اشخاص که از منطقه حکم فرمائی تو هستند نزد من آمده و گفتند:

در آنجا نهری است که پُرشده و کندنش برای مسلمانان بسیار سودمند است .

اگـر آنـرا حفر کنند و از آنجا استفاده نمایند سود کلانی خواهند برد و در این صورت به پرداخت مالیات توانا می شوند.

پـس آنـهـا را بـخـوان و تـحـقـیـق نـما، اگر موضوع چنان است که گفته اند به هرکس که مایل است نهر را حفر کند، به او اجازه تعمیر و حفر آن را بده و این را در نظر دار که نهر از آنِ کـسـی اسـت کـه بـه مـیـل خـود در آن کـارکـنـد، نـه کـسـی کـه مجبور شده باشد، و من مایل هستم که آباد کننده قوی و آزاد باشد نه ضعیف و مجبور والسّلام . (152)

در ایـن دسـتـورالعـمـل بـهره کشی از مردم ، و بکارگیری اجباری و وادار کردن ممنوع اعلام شد.

امام علی علیه السّلام رهنمود داد که نهر آن سامان را کسانی که قدرتمندند و توانِ کاری لازم را دارند، تعمیر و لایروبی کنند و از ره آورد کار خود نیز بهره مند باشند.

از ایـن دسـتـورالعـمـل حـضرت امیرالمؤ منین علی علیه السّلام انواع پیمانکاری را می شود قانونی و مجاز شمرد.

سوم ـ آزادی در بیعت

الف ـ سـعـد بـن ابـی وقـّاس یـکی از اصحاب شورا بود و از بیعت کردن با امیرالمؤ منین علیه السّلام سرباز زد.

امام علی علیه السّلام او را به حال خود واگذاشت و فرمود:

رها کنید بِرَوَد ! !

ب ـ عبداللّه بن عمر از بیعت با حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام امتناع ورزید،

حـضـرت امـیـرالمـؤ مـنـین علی علیه السّلام از او ضامن خواست که بر ضد حکومت فعّالیّت نداشته باشد، از آن هم امتناع کرد، باز امام علی علیه السّلام او را آزاد گذاشت . (153)

دهم ـ اخلاق در سفر

1 ـ شرائط همسفر

سفر کردن خوب است ،

امّا سفارش کردند که به تنهائی سفر نکنیم ،

و در انتخاب همسفر نیز احتیاط لازم را داشته باشیم .

حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام فرمود :

با کسی که ارزش و مقدار و فضیلت تو را نمی داند سفر مکن زیرا کسی که قدر تو را نشناسد با تو رفتار صحیحی نخواهد داشت و چه بسا به آبروی تو ضربه خواهد زد. (154)

2 ـ حقوق همسفران

وقـتـی چـنـد نـفـر پـذیـرفـتـند که در یک سفر طولانی با هم باشند، از نظر اسلام حقوق متقابلی بر عهده همه خواهد بود، که حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام فرمود :

حقوق همسفران چند چیز است :

1 ـ توشه خود را با دیگران مصرف کردن و با دوستان شریک شدن .

2 ـ مخالفت نکردن با رفیقان (پرهیز از اختلاف و درگیری )

3 ـ خدا را در همه جا، بلندی و پستی ، هنگام حرکت و فرود آمدن فراوان یاد کردن (155)