الگوهای رفتاری امام علی علیه‌السلام

الگوهای رفتاری امام  علی علیه‌السلام0%

الگوهای رفتاری امام  علی علیه‌السلام نویسنده:
گروه: امام علی علیه السلام

الگوهای رفتاری امام  علی علیه‌السلام

نویسنده: محمد دشتى
گروه:

مشاهدات: 14079
دانلود: 3383

توضیحات:

الگوهای رفتاری امام علی علیه‌السلام
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 36 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 14079 / دانلود: 3383
اندازه اندازه اندازه
الگوهای رفتاری امام  علی علیه‌السلام

الگوهای رفتاری امام علی علیه‌السلام

نویسنده:
فارسی

4 ـ دخالت در مسائل مهمّ کشور اسلامی

الف ـ پاسخ به مشکلات سیاسی کشور

در بسیاری از موارد، که خلفاء از پاسخ دادن به سئوالات علمیِ مراجعه کنندگان درمانده مـی شـدنـد، و یـا از تـعـیین حکم قضائی در اءمری عاجز می ماندند، به علی علیه السّلام مـتـوسـّل مـی شـدنـد کـه بـه وسـیـله آن حـضـرت جـواب هـمـه مسائل مشکل داده می شد.

بارها خلیفه اوّل و خلیفه دوّم به این حقیقت اعتراف کردند ، که سخن معروف خلیفه دوّم این بود:

لَولا عَلِیُّ لَهَلَکَ عُمَرَ (180)

(اگر علی نبود عُمَر هلاک می شد.)

مشورت با امام علی علیه السّلام برای نبرد با رومیان

خـلیـفـه اوّل در مـورد نـبـرد بـا رومـیان با گروهی از صحابه به مشورت نشست ، هرکدام نظری دادند که او را قانع نساخت ، سرانجام با علی علیه السّلام به مشورت پرداخت .

حضرت امیرالمؤ منین علی علیه السّلام او را بر این کار ترغیب نمود و اضافه کرد:

اِن فَعَلتَ ظَفَرتَ

(اگر نبرد کُنی پیروز می شوی .)

خلیفه اوّل از تشویق امام علی علیه السّلام خوشحال شد و گفت :

یا علی فال نیک زدی و به خیر بشارت دادی . (181)

پـس از نـبـرد هـمگان دیدند آنگونه که امام علی علیه السّلام وعده پیروزی به مسلمین داده بود، به پیروزی چشمگیری دست یافتند.

مشورت با امام علی علیه السّلام در امور جاری کشور ایران

در زمـان خـلیـفـه دوّم ، عـلی عـلیـه السـّلام وارد هـَمَدان (182) شد، مجوسان (183) به وِی شکایت کردند که حاکم شَهر، با زردشتیان ایران بَدرفتاری می کند.

حـضـرت امـیـرالمـؤ مـنـیـن عـلی عـلیه السّلام پس از تحقیق به مدینه نوشت که باید حاکم عزل شود و فَرد دیگری به جای او اعزام گردد.

خلیفه دوّم حاکم را عزل و دیگری را به جای او فرستاد،وقتی ایرانیان از این لطف آگاه شدند و دیدند که امام علی علیه السّلام به زبان آنان با ایـشـان صـحبت می کند به آن حضرت پیشنهاد کردند که در ایران بماند و حکومت ایران را اداره نماید.

حضرت امیرالمؤ منین علی علیه السّلام نپذیرفت و در پاسخ ایرانیان فرمود :

(مـن بـه مقامات دنیوی توجّه ندارم و کارهائی که تا امروز انجام داده ام و بعد از این نیز انـجـام خواهم داد ، برای خدمت به اسلام است و من بدون اینکه زمامدار شما باشم ، تا آنجا که از دستم برمی آید و مقرّرات دین ما اجازه می دهد به شما محبّت خواهم کرد.) (184)

ب ـ پاسخ به مشاوره های سیاسی ، نظامی

مشورت برای فتح ایران

در سـال چـهـاردهم هجری در سرزمین قادسیّه نبرد سختی میان سپاه اسلام و نظامیان ایرانی درگـرفـت کـه سرانجام ، فتح و پیروزی برای مسلمانان شد و رُستم فَرُّخزاد ، فرمانده کـلّ قـوای ایـران بـا گـروهـی به قتل رسید و سراسر عراق زیر پوشش نفوذ سیاسی و نظامی اسلام درآمد.

و مـدائن کـه مـقـرّ حـکـومت سلاطین ساسانی بود در تصرّف مسلمانان قرار گرفت و سران سپاه ایران به داخل کشور عقب نشینی کردند.

مـشـاوریـن و سـران نـظـامـی ایـران بـیـم آن داشتند که سپاه اسلام کم کم پیشروی کرده و سراسر کشور را به تصرّف خود درآورند، برای مقابله با چنین حمله خطرناک ، یزدگِرد ، پـادشـاه ایـران سـپـاهـی مـتـشـکـّل از یـکصد و پنجاه هزار نفر به فرماندهی ، فیروزان تـرتـیـب داد تـا جلوی هر نوع حمله ناگهانی را بگیرد و در صورت مساعد بودن وضع ، خود حمله را آغاز کند.

سعد وقّاص فرمانده قوای اسلام ( به نقلی دیگر عمّار یاسر) (185) حکومت کوفه را در اخـتـیـار داشـت ، نـامه ای به خلیفه دوّم نوشت و او را از اوضاع آگاه ساخت و افزود که سپاه کوفه آماده اند ، پیش از آنکه دشمن جنگ را آغاز کند ، برای ترساندن دشمن ، خود را برای حمله به دشمن مجهّز کرده و نبرد را شروع نمایند .(186)

خـلیـفـه دوّم بـه مـَحضِ اینکه از جریان آگاه شد ، به مسجد رفت ، سران صحابه را جمع کـرد و بـرای رفـتـن خـود بـه ایـن کـارزار مشورت نمود و افزود از مدینه خارج شده ، در مـنطقه ای میان بصره و کوفه فرود آمده و از آن منطقه شخصا رهبری لشگر اسلام را به عهده گیرم ،

در این رابطه هر کس راءی و اندیشه خود را اظهار می داشت .

طـلحة بن عبداللّه که از خطبای قریش بود ، برخاست و چرب زبانی کرد و کار خلیفه را صواب قلمداد نمود و او را از راءی دیگران مستغنی دانست و چاپلوسی را از حد گذرانید.

پـس از او خـلیـفـه سـوم بـن عـفـّان نـه تنها خلیفه را به ترک مدینه تشویق نمود، بلکه پـیـشـنـهـاد کـرد کـه بـه سـپـاه اسـلام و یـَمـَن اءمـر فـرمـائیـد، هـمـگـی هـردو محل را به سوی تو ترک گویند، تو هم با مسلمانان مکّه ، مدینه ، مصر، کوفه و بصره به سوی نبرد با کافران حرکت کن .

در این موقع علی علیه السّلام برخاست و از هر دو نظریّه انتقاد کرد و فرمود :

(هـرگـاه شَهر یَمَن و منطقه شام را از سپاه و مردان رزمجو خالی سازی و به سرکوبی ایـران فـراخـوانـی ، بـه احـتـمـال زیـاد ارتـش بـی بـاکِ روم ، شـام را اشـغـال کنند و اگر حجاز را تَرک گوئی ، اعراب اطراف این منطقه از این فرصت استفاده کـرده و فـتـنـه ای بـرپا می کنند که ضرر و خسارت آن به مراتب بیش از ضرر و فتنه ایست که به استقبال آن می روید.)

و افزود :

( فرمانروائی کشور مانند رشته تسبیح است که آنها را به هم پیوسته ، اگر رشته از هم گسیخته شود، مُهره ها از هم می پاشند.

اگـر نگرانی تو بخاطر کمی سپاه اسلام است ، یقین بدان مسلمانان به وسیله عقیده پاک و ایـمـانـی کـه دارند ، بسیارند ، تو مانند میله وسط آسیا باش و گردونه نبرد و آسیای رزم را توسّط ارتش به حرکت درآور.

شـرکـت تـو در جـبهه مایه جراءت دشمن می گردد ، زیرا آنان با خود می اندیشند که تو پـیـشـوای عـرب هـسـتـی و مـسـلمـانان بجز تو پیشوای دیگری ندارند ، اگر او را از میان برداریم ، مشکلات ما بر طرف می شود ، این اندیشه ، حرص و علاقه ایشان را بر جنگ و پیروزی دو چندان می سازد.) (187)

خلیفه دوّم پس از شنیدن سخنان مستدلّ امام علی علیه السّلام نه تنها از رفتن خود منصرف شد ، بلکه از دعوت لشکر یمن و شام نیز خودداری ورزید و گفت :

راءی ، راءی علی علیه السّلام است و من دوست دارم که از راءی او پیروی کنم .(188)

سخن حضرت امیرالمؤ منین علی علیه السّلام اینگونه آغاز شد:

إِنَّ هذَا الاَْمْرَ لَمْ یَکُنْ نَصْرُهُ وَلاَ خِذْلاَنُهُ بِکَثْرَةٍ وَلاَ بِقِلَّةٍ.

وَهُوَ دِینُ اللّهِ الَّذِی اءَظهَرَهُ، وَجُندُهُ الَّذِی اءَعَدَّهُ وَاءَمَدَّهُ، حَتَّی بَلَغَ مَا بَلَغَ، وَطَلَعَ حَیثُ طَلَعَ؛ وَنَحنُ عَلَی مَوعُودٍ مِنَ اللّهِ، وَاللّهُ مُنجِزٌ وَعدَهُ، وَنَاصِرٌ جُندَهُ.

وَمَکَانُ القَیِّمِ بِالاَْمْرِ مَکَانُ النِّظَامِ مِنَ الْخَرَزِ یَجْمَعُهُ وَیَضُمُّهُ:

فَإِنِ انقَطَعَ النِّظَامُ تَفَرَّقَ الخَرَزُ وَذَهَبَ، ثُمَّ لَم یَجتَمِع بِحَذَافِیرِهِ اءَبَدا.

وَالعـَرَبُ الیـَومَ، وَإِن کَانُوا قَلِیلا، فَهُم کَثِیرُونَ بِالاِْسْلاَ مِ، عَزِیزُونَ بِالاِْجْتَِماعِ ! فَکُنْ قـُطـْبـا، وَاسـْتـَدِرِ الرَّحـَا بِالْعَرَبِ، وَاءَصلِهِم دُونَکَ نَارَ الحَربِ، فَإِنَّکَ إِن شَخَصتَ مِن هذِهِ الاَْرْضِ انـْتـَقـَضَتْ عَلَیْکَ الْعَرَبُ مِنْ اءَطْرَافِهَا وَاءَقْطَارِهَا، حَتَّی یَکُونَ مَا تَدَعُ وَرَاءَکَ مِنَ العَورَاتِ اءَهَمَّ إِلَیکَ مِمَّا بَینَ یَدَیکَ.

إِنَّ الاَْعَاجِمَ إِنْ یَنْظُرُوا إِلَیْکَ غَدا یَقُولُوا:

هـذَا اءَصـلُ العـَرَبِ، فَإِذَا اقتَطَعتُمُوهُ استَرَحتُم ، فَیَکُونَ ذلِکَ اءَشَدَّ لِکَلَبِهِم عَلَیکَ، وَطَمَعِهِم فِیکَ.

فـَاءَمَّا مـَا ذَکـَرتَ مـِن مـَسـِیـرِ القـَومِ إِلَی قـِتـَالِ المـُسـلِمِینَ، فَإِنَّ اللّهَ سُبحَانَهُ هُوَ اءَکرَهُ لِمَسِیرِهِم مِنکَ، وَهُوَ اءَقدَرُ عَلَی تَغیِیرِ مِا یَکرَهُ.

وَاءَمَّا مـَا ذَکَرتَ مِن عَدَدِهِم ، فَإِنَّا لَم نَکُن نُقَاتِلُ فِیَما مَضَی بِالکَثرَةِ، وَإِنَّمَا کُنَّا نُقَاتِلُ بالنَّصرِ وَالمَعُونَةِ !

علل پیروزی اسلام و مسلمین

( پـیـروزی و شـکـسـت اسـلام ، بـه فراوانی و کمی طرفداران آن نبود، (189) اسلام دین خداست که آن را پیروز ساخت ، و سپاه اوست که آن را آماده و یاری فرمود، و رسید تا آنجا کـه باید برسد، در هر جا که لازم بود طلوع کرد، و ما بر وعده پرودگار خود امیداوریم که او به وعده خود وفا می کند، و سپاه خود را یاری خواهد کرد.

جـایـگـاه رهـبـر چونان ریسمانی محکم است که مُهره ها را متّحد ساخته به هم پیوند می دهد، اگـر ایـن رشـته از هم بُگسلد، مهره ها پراکنده و هر کدام به سویی خواهند افتاد و سپس هرگز جمع آوری نخواهند شد.

عـرب امـروز گـرچـه از نـظـر تـعـداد اندک است امّا با نعمت اسلام فراوانند، و با اتّحاد و هـمـاهنگی عزیز و قدرتمندند، چونان محور آسیاب ، جامعه را به گردش درآور، و با کمک مـردم جـنـگ را اداره کـن ، زیـرا اگر تو از این سرزمین بیرون شوی ، مخالفان عرب از هر سـو تـو را رهـا کـرده و پـیـمـان مـی شـکـنـنـد، چـنـانـکـه حـفـط مـرزهـای داخل که پشت سر می گذاری مهم تر از آن باشد که در پیش روی خواهی داشت .

واقع بینی در مشاوره نظامی

هـمانا، عجم اگر تو را در نبرد بنگرند، گویند این ریشه عرب است اگر آن را بریدید آسوده می گردید، و همین سبب فشار و تهاجمات پیاپی آنان می شود و طمع ایشان در تو بیشتر گردد، اینکه گفتی آنان براه افتادند تا با مسلمانان پیکار کنند، ناخشنودی خدا از تو بیشتر و خدا در دگرگون ساختن آن چه که دوست ندارند تواناتر است .

امـّا آن چـه از فـراوانـی دشـمـن گـفـتی ، ما در جنگ های گذشته با فراوانی سرباز نمی جنگیدیم ، بلکه با یاری و کمک خدا مبارزه می کردیم .) (190)

و در سخنرانی دیگری امام علی علیه السّلام فرمود :

وَقـَد تـَوَکَّلَ اللّهُ لاَِهـلِ هـذَا الدِّیـنِ بـِإِعزَازِ الحَوزَةِ، وَسَترِ العَورَةِ. وَالَّذِی نَصَرَهُم ، وَهُم قـَلِیـلٌ لاَ یَنتَصِرُونَ، وَمَنَعَهُم وَهُم قَلِیلٌ لاَ یَمتَنِعُونَ، حَیُّ لاَ یَمُوتُ. إِنَّکَ مَتَی تَسِرإِلَی هذَا ال عـَدُوِّ بـِنـَفـسـِکَ، فـَتـَلقـَهـُم فـَتـُنـکـَب ، لاَ تـَکـُن لِل مُسلِمِینَ کَانِفَةٌ دُونَ اءَقصَی بِلاَدِهِم .

لَیـسَ بـَعـدَکَ مـَرجـِعٌ یـَرجـِعـُونَ إِلَیـهِ. فـَابـعَث إِلَیهِم رَجُلا مِحرَبا، وَاحفِز مَعَهُ اءَهلَ البَلاَءِ وَالنَّصـِیـحـَةِ، فـَإِن اءَظـهـَرَ اللّهُ فـَذَاکَ مـَا تـُحـِبُّ، وَإِن تَکُنِ الاُْخْرَی ، کُنْتَ رِدْاءً لِلنَّاسِ وَمَثَابَةً لِلمُسلِمِینَ.

مشاوره نظامی

(خـداونـد بـه پـیـروان ایـن دین وعده داد که اسلام را سربلند و نقاط ضعف مسلمین را جبران کند، خدایی که مسلمانان را به هنگام کمی نفرات یاری کرد، و آنگاه که نمی توانستند از خود دفاع کنند، از آنها دفاع کرد، اکنون زنده است و هرگز نمی میرد.

هـر گـاه خـود بـه جـنـگ دشـمن روی و با آنان روبرو گردی و آسیبی بینی ، مسلمانان تا دورتـریـن شـهـرهـای خـود، دیـگـر پـنـاهگاهی ندارند و پس از تو کسی نیست تا بدان رو آورند.

مرد دلیری را به سوی آنان روانه کن ، و جنگ آزمودگان و خیرخواهان را همراه او کوچ ده ، اگـر خـدا پـیـروزی داد چـنـان است که تو دوست داری ، و اگر کار دیگری مطرح شد، تو پناه مردمان و مرجع مسلمانان خواهی بود.) (191)

مشورت برای فتح بیت المقدّس

مـسـلمـانان یک ماه بود که شام را فتح کرده بودند و تصمیم داشتند به سوی بیت المقدّس پیشروی نمایند.

فرمانده اسلام ابوعبیده جرّاح و معاذ بن جبل بودند.

معاذ به ابوعبیده گفت :

نامه ای به خلیفه بنویس و درباره پیشروی به سوی بیت المقدّس مشورت نما.

وِی نامه ای به خلیفه نوشت و نامه را به وسیله افسری به حضور خلیفه رسانید.

خلیفه نامه را برای مسلمانان خواند و از آنان راءی خواست .

حـضرت امیرالمؤ منین علی علیه السّلام خلیفه را تشویق نمود که به فرمانده سپاه اسلام بنویسد:

بـه سـوی بـیـت المـقـدّس پـیـشـروی نـمـائیـد و پس از فتح بیت المقدّس از پیشروی باز نـَایـسـتـیـد و بـه سـرزمین قیصر گام نهید و مطمئن باشید که پیروزی از آنِ ماست ، زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله از چنین پیروزی خبر داده است .

خـلیـفـه فـورا قـلم و کـاغـذ خـواسـت و نامه ای به ابوعبیده نوشت و او را به ادامه نبرد و پیشروی به سوی بیت المقدّس تشویق کرد و افزود:

پسر عموی پیامبر صلی الله علیه و آله به ما بشارت داد که بیت المقدّس به وسیله تو فتح خواهد شد. (192)

ج ـ حلّ مشکلات قضائی

حلّ مشکلات قضائی خلیفه اوّل نسبت به حدّ شرابخوار

در زمـان خـلافـت خـلیـفـه اوّل مـردی شـراب خـورده بـود ، او را پـیـش خـلیـفـه اوّل آوردند ، خلیفه دستور داد بر او حدّ جاری سازند .

او گفت :

راسـت اسـت که من شراب خورده ام ، لیکن از حرمت آن بی خبر بودم وگرنه مرتکب آن نمی شـدم ، زیـرا زنـدگانی من در میان مردمی بوده که ایشان خوردنِ آن را مباح می دانستند و من تا به امروز از حرام بودن آن آگاه نبودم .

خلیفه اوّل در تردید افتاد و متحیّر شده در حکم آن فروماند .

از حاضران یکی گفت :

در این حکم از امیرالمؤ منین علی علیه السّلام باید استمداد کرد.

پس موضوع را با علی علیه السّلام در میان گذاشتند .

حضرت فرمود :

او را بـه وسـیـله دو مـرد مـوثـّق در مـیـان مـهـاجـر و انصار بگردانند و از آنها با سوگند سـئوال کـنـند که آیا تا بحال آیه تحریم شراب را بر او تلاوت کرده و از حرمت شراب خبر داده اند؟

اگر گواهی دادند که آیه تحریم شراب یا حکم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را بر او خـوانـده انـد ، حـدّ خـدا را بـر او جـاری سـازیـد وگـرنـه او را بحال خود واگذارید.

خلیفه اوّل به همان نحو عمل کرد و کسی شهادت نداد، بدین جهت از جرم او چشم پوشی شد و گفتند:

توبه کن که بار دیگر مرتکب چنین کاری نشوی (193)

حلّ مشکلات قضائی خلیفه اوّل نسبت به زنی باردار

از خـلیـفـه اوّل سئوال کردند:

مـردی ، صـبـح بـا زنـی ازدواج کـرد کـه در شـبـانـگـاه هـمـان روز وضـع حـمـل کـرده بـود و شـوهرش در همان لحظه فوت نمود ، پس از مرگ آن مرد ، زن و فرزند (نوزاد) دارائی او را به عنوان ارثیّه تصاحب کردند ، چگونه این موضوع امکان پذیر است ؟

خلیفه اوّل از جواب دادن عاجز ماند و ماجرا را خدمت امام علی علیه السّلام بازگو کرد.

حضرت امیرالمؤ منین علی علیه السّلام فرمود :

آن مـرد کنیزی داشته که او را باردار کرده بود ، چون موقع حملش نزدیک شد ، او را آزاد کـرده و آنـگـاه بـا او ازدواج نـمـود و شـبـانـگـاه زن وضـع حمل کرد ، چون شوهرش مُرد میراث او را تصاحب کردند. (194)

در تـاریـخ ثـبـت شـده کـه خـلیـفـه بـارهـا بـه عـجـز خـود اعـتـراف نموده و شاید یکی از علل آن این باشد که خود را در مقابل مسائل پیچیده و معضلات علمی عاجز و ناتوان می دید ، که بی اختیار می گفت :

اَقیلُونی اَقیلُونی وَ لَستُ بِخَیرِکُم وَ عَلِیُّ فیکُم (195)

( مرا رها کنید ، مرا رها کنید ، چون من بهترین شما نیستم در حالی که علی در بین شماست .)

فصل سوم : اخلاق همسرداری

اول ـ کمک در کار خانه

1 ـ علی علیه السّلام و کمک به همسر

روزی رسول اکرم صلی الله علیه و آله وارد خانه فاطمه علیه السّلام شد ودید که علی علیه السّلام و حضرت زهرا سلام الله علیها با هم عدس پاک می کنند.

پیامبر صلی الله علیه و آله علی علیه السّلام را تشویق کرد وفرمود:

مـا مـِن رَجـُلٍ یـُعـیِنُ اِمرَئَتَهُ فی بَیتِها إِلاّ کانَ لَهُ بِکُلِّ شَعرَةٍ عَلَی بَدَنِهِ عِب ادَةُ سَنَةٍ، صِیامُ نِهارِها، وَقِیامُ لَیلِها

(هـیـچ مـردی زنـش را در کـار خـانه کمک نمی کند مگر آنکه خداوند به تعداد موهای بدن او عـبـادت یـک سال ، که روزها روزه گرفته ، و شب ها شب زنده داری کرده باشد ثواب به شوهر می دهد.) (196)

2 ـ تقسیم کار با همسر

یـکـی از عـوامـل سعادت و شادابی خانواده ، تقسیم کار، و تعیین حدود و وظائف زن و شوهر است ،

حـضـرت عـلی عـلیه السّلام با حضرت زهرا سلام الله علیها در فکر تقسیم کار بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین رهنمود داد:

(کـارهـای داخـل مـنـزل بـا فـاطـمـه عـلیـه السـّلام و کـارهـای بـیـرون منزل بر عهده علی باشد).

حضرت فاطمه علیه السّلام با خوشحالی فرمود:

فَلا یَعلَمُ ما داخَلَنِی مِنَ السُّرُورِ اِلا اللّه

(جـز خـدا کـسـی نـمـی دانـد کـه از ایـن تـقـسـیـم کـار تـا چـه انـدازه خوشحال شدم .) (197)

دوم ـ فرهنگ پرهیز در روابط اجتماعی

1 ـ بانوان و فرهنگ پرهیز

در فرهنگ اجتماعی و اخلاق همسرداری امام علی علیه السّلام اصولی مطرح است ، مانند:

1 ـ تقسیم کار بین زن و مرد

2 ـ انتخاب مرد نسبت به کارهای بیرون منزل

3 ـ به کوچه و خیابان نرفتن زن ها مگر در ضرورت

4 ـ مـسـئولیـّت پـذیـری مـردهـا نـسـبـت بـه خـریـد و فـروش خـارج از منزل .

بنابراین جامعه اسلامی با فرهنگ پرهیز، و عدم اختلاط زن و مرد در بازار و خیابان باید اداره شود، که عامل سلامت نسل جوان و محیط اجتماعی است .

روزی بـه حـضـرت امـیـرالمـؤ منین علی علیه السّلام اطّلاع دادند که زنان کوفه در مراکز تـجـاری و بـازار رفـت و آمـد دارنـد، و شـخـصا به خرید و فروش می پردازند، امام علی علیه السّلام در یک سخنرانی خطاب به مردم کوفه فرمود:

اءَما تَستَحیُونَ وَلاتُغارُونَ وَنِسائُکُم یِخرُجنَ إِلی الاَسواقِ وَیُزاحِمنَ العُلُوجَ

(آیا حیاء ندارید؟ و غیرت نمی ورزید که زن های شما به بازارها می روند و با جوانان قوی و خوش هیکل روبرو می شوند؟) (198)

2 ـ دستورالعمل روابط اجتماعی بانوان (199)

امام علی علیه السّلام در یک دستورالعمل اخلاقی ، اجتماعی ، خطاب به فرزندش امام حسن علیه السّلام نوشت :

وَاکـفـُف عـَلَیـهـِنَّ مـِن اءَبـصـَارِهـِنَّ بِحِجَابِکَ إِیَّاهُنَّ، فَإِنَّ شِدَّةَ الحِجَابِ اءَبقَی عَلَیهِنَّ، وَلَیسَ خُرُوجُهُنَّ بِاءَشَدَّ مِن إِدخَالِکَ مَن لاَ یُوثَقُ بِهِ عَلَیهِنَّ، وَإِنِ استَطَعتَ اءَلا یَعرِفنَ غَیرَکَ فَافعَل .

(در پـرده حـجاب نگاهشان دار، تا نامحرمان را ننگرند، زیرا که سخت گیری در پوشش ، عـامـل سـلامـت و اسـتـواری آنـان اسـت ، بـیـرون رفـتـن زنـان بـدتـر از آن نـیـست که افراد غـیـرصـالح را در میانشان آوری ، و اگر بتوانی بگونه ای زندگی کنی که غیر تو را نشناسند چنین کُن .) (200)

3 ـ پرهیز در روابط زن و مرد (201)

از دیدگاه امام علی علیه السّلام یکی از راه های سلامت جامعه ، رعایت فرهنگ پرهیز و حرمت نهادن به جایگاه ارزشی زن و مرد است ، که در یک سخنرانی فرمود:

فـَاتَّقـُوا شـِرَارَ النِّسـَاءِ، وَکـُونُوا مِن خِیَارِهِنَّ عَلَی حَذَرٍ، وَلاَتُطِیعُوهُنَّ فِی المَعرُوفِ حَتَّی لاَ یَطمَعنَ فِی المُنکَرِ.

( پـس ، از زنـان بـد، بـپـرهـیـزید و مراقب نیکانشان باشید، در خواسته های نیکو، همواره فرمانبردارشان نباشید تا درانجام منکرات طمع ورزند.) (202)

سوم ـ شوهر نمونه

علی علیه السّلام همسر نمونه

رسـول گـرامـی اسلام صلی الله علیه و آله ، پس از عروسی حضرت زهرا علیه السّلام به منزل دخترش رفت وپرسید:

کَیفَ رَاءَیتَ زَوجک ؟

(دخترم شوهرت را چگونه دیدی ؟)

حضرت زهرا علیه السّلام پاسخ داد:

(یا اَبَةِ خَیرُ زَوجٍ)

(خوب شوهری است )(203)

چهارم ـ تبلیغ فرهنگ ازدواج

1 ـ ازدواج های امام علی علیه السّلام

امـام عـلی علیه السّلام با رعایت عدالت بین همسران ، پس از فاطمه زهرا سلام الله علیها با زنانی ازدواج کرد که اسامی آنها به شرح زیر است :

1 ـ خوله : دختر اءیاس بن جعفر حنفیّه ، مادر محمد حنفیه

2 ـ امّ البـنـیـن : دخـتـر حـزام بـن خـالد از طـائفـه کـلاب ، مـادر حـضـرت اباالفضل علیه السّلام و...

3 ـ اسماء بنت عمیس : که قبلا زن حضرت جعفر بود و مادر محمد بن ابی بکر است .

4 ـ لیلی : دختر مسعود بن خالد

5 ـ امّ سعید : دختر عروة بن مسعود ثقفی

6 ـ سبیّه : دختر عبادبن ربیعه که او را صهبا نیز می نامیدند.

7 ـ امـامـه : فـرزنـد زیـنـب دختر رسول اللّه صلی الله علیه و آله که حضرت زهرا سلام الله علیها سفارش کرده بود. (204)

و در زمـان شـهـادت امـام عـلی عـلیـه السـّلام چـهـار زن از هـمـسـران حـضـور داشـتـنـد کـه سال ها پس از حضرت امیرالمؤ منین علی علیه السّلام زندگی کردند، مانند:

1 ـ امامه : دختر زینب

2 ـ امّ البنین : مادر حضرت اباالفضل علیه السّلام

3 ـ اسماء بنت عمیس

4 ـ خوله : مادر محمّد بن حنفیّه (205)

هـم اکـنـون اگـر فرهنگ تعدّد زوجات با تمام ارزش ها و احکامش در جامعه ما تحقّق پذیرد، بسیاری از زنان بیوه صاحب همسر شده واز مفاسد اجتماعی جلوگیری می شود.

2 ـ ازدواج با یکی از اسیران

عمرو بن حصین نقل می کند :

در یکی از جنگ ها که با فرماندهی امام علی علیه السّلام در دوران حیات پیامبر صلی الله عـلیـه و آله انـجـام گـرفـت ، و لشـگـر اسـلام پـیـروز شـد، اموال فراوان ، و تعدادی کنیز نیز به تصرّف ارتش اسلام در آمد.

پـس از پـایـان جـنـگ حـضرت امیرالمؤ منین علی علیه السّلام بایکی از کنیزان به اسارت گـرفـتـه شـده ، ازدواج کـرد، کـه در فـرهـنـگ آن روزگـاران ازدواج بـا یـک زن اسـیـر، بزرگترین احترام و تکریم به حساب می آمد.

امـّا چـنـد نـفـر پـس از بـازگـشـت لشـکـر اسـلام بـه مـدیـنـه ، خـدمـت رسـول خـدا صلی الله علیه و آله رفته و خواستند نسبت به ازدواج امام علی علیه السّلام اعـتـراض کـنـنـد، وقـتی اعتراض خود رامطرح کردند، پیامبر صلی الله علیه و آله از آنها روی برگرداند و فرمود :

(علی از من و من از علی هستم ، و او ولیّ هر مؤ من و زن مؤ منه است .)

و بـه اعـتـراض کـنندگان فهماند که عمل حضرت امیرالمؤ منین علی علیه السّلام هیچگونه ایرادی ندارد. (206)

3 ـ ازدواج در بصره پس از جنگ جمل

پـس از جـنـگ جـَمَل ، و استقرار آرامش در شهر بصره ، امام علی علیه السّلام حدود هفتاد و دو روز در شـهـر بـصـره اقـامـت فـرمـود (طـبـق نـقـل نـاصـر خـسـرو (207) یـا 50 روز طـبـق نقل شعبی ) (208)

و در ماه رجب با انتخاب عبداللّه بن عبّاس برای استانداری بصره ، به سوی کوفه حرکت کرد.

در این مدّتی که حضرت امیرالمؤ منین علی علیه السّلام در شهر بصره بسر می برد، با دختر مسعود نهلشی ، ازدواج کرد و در خانه او سکونت داشت . (209)

4 ـ عدالت با همسران

درست است که تعدّد زوجات یکی از راه های جدّی مقابله با مفاسد اجتماعی است ، امّا شرائط و مقرّرات خاصّ خودش را دارد که یکی از آنها عدالت رفتاری ، میان همسران است ،

و قرآن کریم در این مورد هشدار داده است که اگر نمی توانی عدالت را رعایت کنی باید به تعدّد زوجات روی نیاوری (210)

حـضـرت امـیرالمؤ منین علی علیه السّلام چون همسران متعدّد داشت ، عدالت را دقیقا نسبت به هـمـسـران خـویـش رعایت می کرد، هنگامی که شبی نوبت یکی از همسران بود، حتّی وضوی خود را در خانه او می گرفت .

یعنی عدالت رفتاری را حتّی در وضو گرفتن نیز رعایت می فرمود. (211)

5 ـ مبارزه با خرافات در ازدواج

هـر چـه مـردم از فـرهـنـگ و اسـلام نـاب مـحـمـّدی صـلی الله عـلیـه و آله رسـول خـدا صـلی الله عـلیـه و آله فـاصـله مـی گـیـرند، خرافات و تعصّبات جاهلانه فـراوانی دامنگیر جامعه می شود، بخصوص نسبت به ازدواج ، که خرافات زیادی مطرح شده است .

از جمله :

پـس از فـوت یـکـی از اقـوام تـا یـک سـال یـا چـنـد مـاه بـایـد در آن فـامـیـل کـسـی ازدواج نـکـنـد، و جـلسـه عـقـد نـگـیـرد، در صـورتـی کـه در سـنـّت رسـول گـرامـی اسـلام صـلی الله عـلیـه و آله ، و سـیره عملی حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام اینگونه سنّت های غلط راه ندارد.

هـنـوز شـانـزده روز از وفـات رقـیـّه ، یـکـی از دخـتـران رسـول خـدا صـلی الله عـلیـه و آله نـگـذشته بود که ، امام علی علیه السّلام با حضرت فاطمه سلام الله علیها ازدواج کرد. (212)

نـه رسـول خـدا صـلی الله عـلیـه و آله ایـراد گـرفـت ، نـه مـردم اعتراض کردند، و نه حضرت زهراء سلام الله علیهالب به اعتراض گشود.

ازدواج حـضـرت امیرالمؤ منین علی علیه السّلام پس از جنگ بدر، در ماه رمضان و شب زفاف در ماه ذیحجّه از سال دوّم هجرت اتّفاق افتاد. (213)