اخلاق در خانواده و تربیت فرزند

اخلاق در خانواده و تربیت فرزند23%

اخلاق در خانواده و تربیت فرزند نویسنده:
گروه: خانواده و کودک

اخلاق در خانواده و تربیت فرزند
  • شروع
  • قبلی
  • 53 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 14499 / دانلود: 3836
اندازه اندازه اندازه
اخلاق در خانواده و تربیت فرزند

اخلاق در خانواده و تربیت فرزند

نویسنده:
فارسی

نام کتاب : اخلاق در خانواده و تربیت فرزند

نویسنده: نجفی یزدی محمد،

مقدمه

اهمیت اخلاق و روابط سالم در خانواده

بسم الله الرحمن الرحیم

(( الحمدالله رب العالین و صلی الله علی محمد و اهل بیته الطیبین الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین ))

یکی از افتخارات بزرگ آئین مقدس اسلام ، توجه خاص و تاءکید فراوان در مورد نظام خانواده است

اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده و برقراری روابط سالم میان زن و مرد ، والدین و اولاد ، امروز بر کسی پوشیده نیست جامعه یک مجموعه است متشکل از افراد که طبق قوانین خاصی با هم زندگی می کنند ، اگر افراد آن جامعه ، دارای استعدادهای خوب و سپس اخلاق و روحیات عالی باشند ، آن جامعه نیز موفق خواهد بود خانواده پایه اساسی هر فرد در جامعه محسوب می شود ، بطوریکه اگر افراد خانواده بتوانند با روابطی شایسته و مناسب ، روح و جسم یکدیگر را آرامش بخشند و زمینه شکوفا شدن صفات و استعدادهای درونی را آماده کنند ، جامعه ای موفق بوجود خواهد آمد اگر زن و شوهر ، با تفاهم کامل و دوستی و صمیمیت ، محیطی با صفا در خانه ایجاد کنند ، آنها نه تنها با این کار ، فرزندانی شایسته و با ادب پر استعداد پرورش می دهند ، بلکه خودشان نیز از این محیط سالم نیرو می گیرند و زندگی آنها همواره پر فروغ و با نشاط خواهد بود مرد و زن ، همواره از دیدن یکدیگر لذت می برند ، و در کارهای مربوط به خود نشاط و آمادگی بیشتر برای حل مشکلات و یا استقامت در مقابل آنها خواهند داشت ، چرا که فضای محبت و امید ، همواره نشاط آفرین و پویا خواهد بود .

محیط سالم خانواده ، فضای بسیار مناسبی است برای شکوفا شدن استعدادهای فکری و روحی و جسمی فرزندان ، تا بتوانند ، به سعادت خود و اجتماع کمک کنند .

به امید اینکه جوانان و افراد یک خانواده در راه سعادت و خود و اجتماع اسلامی کوشا باشند .

(( مابنی بناء فی اسلام احب الی الله عزوجل من التزویج ))

پیامبر گرامی اسلام فرمود : هیچ بنایی در اسلام ، نزد خداوند عزوجل ، محبوبتر از (کانون ) ازدواج نیست (۱)

قم حوزه علمیه ، سید محمد نجفی یزدی ۱۰/۱۰/۱۳۷۰

وظایف زن یا شوهرداری

۱- آرامش بخشیدن

(( و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها )) خداوند می فرماید : از نشانه های پروردگار این است که همسری از خودتان آفرید تا نزد او آرام گیرید .

نظام خانواده به تناسب روحیات و توان زن و مرد ، برنامه ریزی می شود ، یکی از وظائف مهم بانوان ، تعدیل عواطف و مهیا کردن فضای آرام و با صفا در میان خانه است ، بانوان به لحاظ لطافت و حساسیت روح ، مسئول تنظیم آرامش و صفای خانواده می باشند .

اگر مردی بر اثر ضعف نفس ، و یا برخورد با مشکلات و سختی روح و یا به هر دلیل موجه یا ناموجه ، عصبانی شد ، بر یک بانوی فهمیدم لازم است ، بیش از آنکه خود را رقیب حساب کند ، همانند یک پرستار دلسوز ، به فکر آرام کردن روح و روان شوهر و اهل خانه باشد ، تا پس از فروکش کردن گردو و غبار خشم و به کار افتادن عقل و فکر ، آن موقع با هم صحبت کنند و این کار اگر چه از دو طرف لازم است ولی مسئولیت بیشتر به عهده زن است ، و به همین لحاظ است که در روایات متعدد به زنان توصیه شده است تا تلاش کنند رضایت شوهر را بدست آورند ، و دیدیم که قرآن از زنها بعنوان آرامش دهنده یاد نموده است ، در روایتی از حضرت علی علیه السلام نقل شده است که فرمود : وقتی به زهرا نگاه می کردم ، هر غم و غصه ای که داشتم برطرف می شد .

همچون گل شکفته ، شادی آفرین باشید

زنان باید شادی آفرین خانه باشند ، سنگ صبور خانه زن است ، همیشه می باید نبض عواطف و جو اخلاقی خانه را معتدل نگاه دارد ، پیامبر اکرم (ص ) در آن حدیث زنی را شایسته و پر سود دانست که گاه مرد به او نگاه کند و شادمان شود ، پس گره از ابرو باز کنید ، و با استقبال گرم و صورت خندان ، گلهای محبت را در زندگی شکوفا کنید ، چرا که حضرت علی علیه السلام فرمود : زن گل است (۲) پس باید همچون گل شکفته ، در گلستان خانواده شادی آفرین باشید .

همه روزه اگر غم خوری غم مدار

چو شب غم گسارت بود در کنار

۲- به شوهر خود در امور دین و دنیا کمک کنید

(( ثلاثه للمؤ من فیها راحة . و امراة صالحة تعینه علی امر دنیا و الاخرة )) (۳)

امام صادق علیه السلام فرمود : سه چیز برای مؤ من راحتی است ، از جمله فرمود : زن شایسته ای که کمک کار او در دنیا و آخرت باشد .

یک بانوی فهمیده کسی است که علاوه بر انجام مسئولیت خانه و امور تربیتی فرزندان ، و وظائف دینی خود ، به شوهر خویش در راه انجام کارهای نیک پسندیده نیز کمک کند ، زن می تواند بهترین تشویق کننده مرد در انجام واجبات و ترک محرمات ، و بالاتر از آن ، انجام مستحبات و ترک مکروهات باشد .

پذیرا شدن میهمان با روی باز از طرف زن و یا توصیه به صله رحم و یا انفاق به نیازمندان ، دقت و مراقبت در انجام امور دینی مثل نماز و روزه و خمس و مانند اینها همراه با قناعت و ایجاد فرصت کار خیر ، می تواند کمک مهمی به شوهر باشد .

زن می بایست از حساسیت موقعیت خود ، در راه انجام امور اخروی و معنویات استفاده کند ، تا خود و شوهر و فرزندان خود را در کانونی سرشار از معنویات و منور به نور الهی قرار دهد ، در روایت است که بعد از عروسی حضرت فاطمه و حضرت علی پیامبر اکرم از حضرت علی علیه السلام پرسیدند خانواده خود را چگونه یافتی ؟ ایشان جواب داد : (( نعم العون علی طاعة الله )) فاطمه را بهترین کمک در راه فرمانبرداری خدا یافتم (۴)

اینطور نباشد که بانوان در امور دنیا صرفه جو و کمک کار باشند ، اما در امور آخرتی دریغ کنند ، و یا مانع شوهر باشند .

شوهر و فرزندان خود را به نماز به روزه و به انفاق ، به قرائت قرآن ، به مسجد و جماعت و جلسات و دوستی و صفا دعوت کنید .

۳- امانتداری

زن باید نسبت به اموال و اسرار شوهر امین باشد

(( و زوجه مؤ منة تسره اذا نظر الیها و تحفظه اذا غاب عنها فی نفسها و ماله )) (۵)

پیامبر اکرم (ص ) از خداوند عزوجل نقل می کند که فرمود : وقتی بخواهم خیر دنیا و آخرت را برای مسلمانی گرد آورم (چهار چیز به او می دهم اول ) دلی متواضع و با پروا (دوم ) زبانی که با ذکر گوید ، (سوم ) بدنی که بر بلا صبر و استقامت کند (چهارم ) زن با ایمانی که چون به او نگاه کند ، خوشحال و شاد شود ، و در نبودن شوهر عفیف و در اموال شوهرش امین باشد .

یکی از صفات مهم که بانوان باید آن را به شدت رعایت کنند امانت داری است ، طبیعت و صمیمیت زندگی مشترک ایجاب می کند که زن و مرد ، نسبت به برخی اسرار یکدیگر آگاه شوند و می بایست ، تا آخر عمر آن را در سینه نگاه دارند .

حفظ عفت برای زن در وقتی شوهر غایب است و دوری از نامحرم و با دیگران سخنان تحریک آمیز نگفتن ، مقتضای امانت و عفت است .

اسرار خانوادگی همانند کمبودهای اقتصادی ، یا روحی و اخلاقی و یا نواقص جسمی ، همه و همه باید مثل یک امانت نگه داری شود ، زن یا مرد که نتوانند زبان خود را کنترل کنند و نسبت به آبروی خود و همسر خود و یا خانواده بی اعتنا باشند ، زندگی موفقی نخواهد داشت .

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : (( المجالس بالامانة )) (۶) مجلسها امانت است ، هر چه در خانه می گذرد و یا گفته می شود ، مخصوصامسائل زناشویی قابل بازگو کردن نیست ، هر چند طرف شما پدر یا مادر و مانند اینها باشد .

در این میان مواظب باشید ، هنگام عصبانیت و خشم مبادا سخنی بر زبان آرید و یا رازی را پیش دیگران فاش کنید که دلالت بر پستی و سردی رابطه شما کند ، که در این صورت صلح و صفا را بر روی خود بسته اید .

بعد دیگر امانت داری که بیشتر به بانوان اختصاص دارد ، حفظ اموال شوهر در خانه است ، تمامی اموال مرد ، در دست همسرش امانت است ، و می باید به قانون امانت با آنها رفتار کند ، بنابراین استفاده نابجا از وسایل زندگی ، عدم مراقبت از ابزار و اثاث خانه ، و عدم دقت در استفاده از آنها و بی توجهی در پخت و پز ، که موجب خسارت و صدمه بر اموال می شود ، خلاف امانتداری است .

یک بانوی آگاه هیچوقت بی اجازه و بدون رضایت شوهر چیزی به کسی نمی دهد ، بیش از حد معمول میهمان دعوت نمی کند ، در مراقبت از لباسها و ظروف دقت می کند ، و خلاصه در زندگی اعتماد کامل شوهر را نسبت به خویش جلت می کند .

آیا مثل این زن پیدا می شود ؟ !

اصمعی می گوید : در بیابان می رفتم که به خیمه ای رسیدم ، بانویی از خیمه بیرون آمد که در زیبایی چون آفتابی بود که از افق طلوع می کند یا چون ماه که از پشت ابر تیره نمایان شود ، پیش آمد و (به رسم میهمان نوازی ) به من خوش آمد گفت : سپس اشاره کرد به مکانی که فرود آیم ، از مرکب ، پائین آمدم و ظرف آبی در خواست کردم ، گفت : شوهری دارم که بی اجازه او نمی توانم در آب و نان او دست بزنم ، و از او هم اجازه نگرفته ام که میهمان را ضیافت کنم ، بله خودم اجازه دارم که چون تشنه و گرسنه شدم به مقدار احتیاج مصرف کنم اما اکنون تشنه نیستم ، وگرنه سهم آب خود را به تو می دادم ولی شربتی از شیر که غذای من است به تو می دهم ، و سپس ظرف شیری را پیش من نهاد ، اصمعی می گوید من از عقل و زبان گویا و ملیح وی متحیر ماندم .

در این هنگام عربی سیاه چهره از گوشه بیابان پیدا شد با صورتی بسیار زشت ، وقتی مرا دید مرحبا گفت ، زن پیش دوید و عرق پیشانی وی را پاک کرد و چنان او را خدمت کرد که زنان برده به صاحبان خود نمی کنند ، فردا که خواستم بروم به آن زن گفتم ، عجب است که زیباروئی مثل تو به زشت روئی مثل شوهرت ، چنین دلبسته است و با وجود این زشتی ، به او این همه خدمت می کنی ؟

زن گفت : حدیثی شنیده ام که رسول الله (ص ) فرموده است : ایمان دو نیمه دارد ، نصف آن صبر است و نصف دیگرش شکر ، چون خداوند به من زیبایی عطا کرده است ، من سپاسگذاری می کنم و در مقابل آن سختی که از نا زیبائی صورت شوهرم متحمل می شوم ، صبر می کنم تا تمام ایمانم سالم ماند ، اصمعی گوید از این سخن بسیار تعجب کردم و در عفت و پارسائی مثل تو ندیدم (۷)

۴- کم خرج باشید

(( المراة الصالحة احد الکاسبین (۸)))

پیامبر اکرم (ص ) فرمود : همسر شایسته یکی از دو کاسب است .

یکی از وظائف مهم زن ، تعدیل خواسته های خویش نسبت به در آمد زندگی می باشد ، زن نباید تنها به خواسته های خود و یا فرزندان و یا مخارج زندگی نظر کند ، و امکانات و مخارج مرد را نادیده بگیرد ، و با ناراحتی و خشم و بهانه گیری را تلخ و سخت نماید .

آری طبق آن حدیث شریف ، هرگاه زن با عقل و سلیقه خود خوشبختی خانواده را تاءمین کند ، اثر کار او کمتر از کسب و کار شوهر نیست ، زیرا حفظ درآمد همانند تلاش برای درآمد ارزشمند است و در روایتی حضرت فاطمه به حضرت علی علیه السلام فرمود :

پیامبر به من فرمود : از پسر عمویت (حضرت علی ) چیزی مخواه ، اگر آورد که خوب وگرنه از او درخواست مکن (۹) (یعنی او را تحت فشار قرار نده ) .

زن با برکت

(( من برکت المراة خفة مؤ منة و تیسیز ولدها )) (۱۰) .

امام صادق علیه السلام فرمود : از برکت زن این است که کم خرج و آسان زا باشد ، و پر خرج بودن و مشکل زا بودن او شوم اوست .

بنابراین بانوان برای هرچه بیشتر شدن این برکت باید تلاش کنند ، البته ، تنگ نظری نابجا ، و صرفه جوئی های احمقانه ، که موجب آبرو ریزی و مریض شدن و سخت گیریهای بی مورد می شود ، با قناعت و اعتدال در زندگی فرق دارد .

سخن در تناسب درآمد و مخارج است ، نه بخیل بودن و با وجود امکانات ، بخاطر حرص و بخل ، خود و خانواده را تحت فشار قرار دادن .

زن خوب فرمانبر پارسا

کند مرد درویش را پادشا

برو پنج نوبت بزن بر درت

چو یاری موافق بود در برت

۵- اطاعت

(( اذا صلت المراة خمسها و صامت شهرها و حجت بیت ربها و اطاعت زوجها و عرفت حق علی (علیه السلام ) فلتدخل من ای ابواب الجنان شائت (۱۱))) امام صادق علیه السلام فرمود : زن وقتی (پنج کار را انجام دهد بهشتی است ) نمازهای پنجگانه را بجا آورد و ماه مبارک رمضان را روزه بگیرد و حج خانه خدا را (در صورت استطاعت ) انجام دهد و از شوهرش نیز اطاعت کند ، به حق حضرت علی علیه السلام نیز آگاه باشد ، از هر دری از درهای بهشت که خواست وارد شود .

اطاعت و فرمانبرداری ، لازمه مدیریت مرد در خانه و لازمه صفا و صمیمیت محیط خانواده است ، این اطاعت ، نسبت به مسائل جنسی و اموری که مربوط به مسائل زناشوئی و کامیابی ، و هر چه مربوط به این مسئله است جنبه واجب دارد ، همچنانکه در خروج از خانه نیز واجب است زن از مرد اجازه بگیرد .

اما در امور دیگر جنبه توصیه و لازمه نظم و سعادت خانواده و موجب صفای بیشتر خواهد بود ، البته مساءله اطاعت در بسیاری از موارد جنبه متقبل دارد ، و تا آنجا که شرع و عقل مجاز می دانند و مسائل ضد اخلاقی در بر نداشته باشد ، توجه به خواسته های بجای همسر فهمیده مانعی ندارد ، و چه بسا موجب افزایش محبت است البته سخن در اطاعت جائز است ، وگرنه اگر زن یا مرد ، درخواست نامشروع و حرامی داشته باشند ، چه در امور جنسی و چه در امور دیگر قابل پذیرش نیست ، و هیچ بانوئی حق ندارد ، بخاطر شوهر خود را به حرام آلوده کند ، حجاب و عفت او نیز از واجبات است ، و اگر شوهری در اثر بی غیرتی ، همسر خود را وادار به بی حجابی و یا بد حجابی و یا وارد شدن در مجالس حرام و غنا و اینگونه امور کند ، بر زن حرام است که از او اطاعت کند ، بلکه می باید شوهر خود را از حرام باز دارد .

اطاعتهای واجب

۱- مسائل جنسی

۲- خروج از منزل

بر زن واجب است که در مسائل جنسی همواره و در هر شرایطی (جز در حرام مثل آمیزش در حال روزه و یا حیض ) خود را در اختیار شوهر قرار دهد و او را منع نکند .

برای خروج از خانه نیز حتما می بایست بدون اجازه شوهر اقدام نکند ، و این دو مساءله در روایات متعدد تذکر داده شده است و ما در جلد اول در فصل آمیزش جنسی آن را توضیح داده ایم .

امام باقر علیه السلام فرمود : زنی نزد پیامبر اکرم (ص ) آمده عرض کرد : یا رسول الله حق شوهر بر زن چیست ؟ حضرت فرمود : او را اطاعت کند و نافرمانی نکند ، از خانه او چیزی صدقه ندهد و روزه مستحبی نگیرد مگر با اجازه شوهر ، که اگر بی اجازه خارج شود ، ملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب همه او را لعنت می کنند تا برگردد .

آن زن پرسید : یا رسول الله چه کسی بیش از همه بر گردن مرد حق دارد ؟ حضرت فرمود : پدر ، چه کسی بیش از همه بر زن حق دارد ؟ حضرت فرمود : شوهر (۱۲) - الحدیث .

در حدیث دیگری پیامبر اکرم (ص ) به زنها فرمود : نماز خود را طول ندهید تا شوهرهای خود را مانع (کامیابی ) شوید (۱۳) و در روایت دیگری حضرت راجع به زنی که شوهرش با او کار دارد اما او آنقدر معطل می کند تا شوهر به خواب رود فرمود : این زن همواره در لعنت ملائکه است تا شوهرش بیدار شود (۱۴)

در خانه بنشین و از شوهرت اطاعت کن

در زمان پیامبر(ص ) مردی از انصار بخاطر کاری به مسافرت رفت و با زنش عهد کرد که از خانه بیرون نرود تا او برگردد ، در این میان پدر آن زن مریض شد ، به پیامبر پیغام داد که شوهرم به سفر رفته و با من عهد کرده که از خانه بیرون نروم تا برگردد ، اما اکنون پدرم مریض شده آیا دستور می دهی به عیادت او بروم ؟ حضرت فرمود : نه در خانه ات بنشین و حرف شوهرت را گوش کن ، تا این که پدرش مرد ، آن زن به پیامبر پیغام داد یا رسول الله پدرم مرد آیا دستور می دهی (در مراسم ) او حاضر شوم ؟ حضرت فرمود نه در خانه ات بنشین و از شوهرت اطاعت کن ، وقتی پدرش را دفن کردند ، پیامبر شخصی را نزد آن زن فرستاد که به او بگوید ، همانا خداوند تو را و پدرت را به خاطر اطاعت تو از شوهرت آمرزید (۱۵)

اختیارش با شوهر است

در روایت است که یهود مدینه که در همسایگی حضرت فاطمه علیه السلام بودند ، مجلس عروسی داشتند ، نزد پیامبر اکرم (ص ) آمدند و از حضرت تقاضا کردند به خاطر حق همسایگی ، اجازه دهد دخترش حضرت فاطمه علیه السلام به مجلس آنها آید و مجلس آنها را رونق دهد ، پیامبر اکرم (ص ) فرمود : فاطمه همسر علی بن ابیطالب است ، و در اختیار اوست ، (۱۶) (یعنی زن هر چقدر هم با فضیلت باشد برای خروج از خانه باید از شوهرش اجاره بگیرد )

۶- آراسته بودن

زن همواره باید برای شوهر آراسته باشد .

لاینبغی للمراة تعطل نفسها و لو تعلق فی عنقها قلادة - الحدیث امام باقر علیه السلام فرمود : برای زن سزاوار نیست که (رسیدگی به ) خود را رها کند ، گرچه با انداختن یک گردنبند باشد (۱۷) .

پیامبر اکرم (ص ) نیز به زنی که از حقوق شوهر پرسیده بود فرمود : بر زن است که با بهترین عطر ، خود را خوشبو کند ، و بهترین لباس خود را بپوشد ، و با بهترین زینت خویش ، خود را زینت دهد و هر صبح و شب خود را بر شوهر عرضه کند (۱۸)

آری روایات اسلامی در این باره متعدد است ، و یک بانوی آگاه متوجه است که ، مبنا و اساس زندگی مشترک بر محبت و ارضاء غریزه جنسی استوار است ، و این دو مهم هر دو احتیاج به زیبایی و آراسته بودن دارد .

راجع به آراسته بودن زن و مرد در جلد اول توضیح بیشتری داده ایم ، به آنجا مراجعه شود .

قسمتی از روایات اسلامی در کیفیت شوهرداری

جهاد زن

(( جهاد المراة حسن التبعل ))

امام هفتم (ع ) فرمود : جهاد زن به نیکو شوهرداری است (زیرا زندگی و سامان دادن به آن و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات مادی و معنوی کمتر از جهاد نیست ) . (۱۹)

رضایت شوهر برای بانوان اصل است

زنی نزد پیامبر اکرم (ص ) آمده بود کاری داشت حضرت فرمود ، مادران مشتاق و با محبت به فرزندان خود ، اگر نبود برخورد تند آنها به شوهرانشان به آنها گفته می شد بی حساب وارد بهشت شوید (۲۰) (بانوان در گفتار و رفتار در خواستهای خود همواره باید توجه داشته باشند که رضایت شوهر برای ایشان یک اصل است که سعادت آنها تا حد زیادی به آن بستگی دارد لباس و خانه و اثاث و سایر اشیاء اگر با خشم شوهر همراه باشد بی ارزش و ناچیز است ) .

غسل توبه

امام صادق علیه السلام فرمود : هر زنی که شب بخوابد در حالی که شوهرش بر او به حق خشمگین باشد ، هیچ نمازی از او قبول نیست تا اینکه شوهرش از وی راضی گردد ، و هر زنی که برای غیر شوهر خود را خوشبو کند ، خداوند هیچ نمازی از او قبول نکند تا اینکه از خوشبو کردن غسل کند همچنانکه از جنابت غسل می کند (۲۱)

این زن کارمند خداست

مردی به پیامبر(ص ) عرضه داشت : همسری دارم که چون وارد خانه می شوم به استقبالم می آید و هنگام بیرون رفتن بدرقه ام می کند ، و چون مرا غصه دار ببیند می گوید : چرا ناراحتی ؟ اگر به خاطر روزی است که دیگری (خدا) عهده دار است و اگر به خاطر آخرت است ، خدا غصه ات را زیاد کند (تا بیشتر به فکر قیامت باشی و مرتکب حرام نشوی ) .

پیامبر اکرم (ص ) فرمود : همانا خداوند کارمندی دارد که این زن از کارمندان خداست برای او نیمی از اجر شهید است (۲۲)

کرا خانه آباد و همخوابه دوست

خدا را به رحمت نظر سوی اوست

همه روز غم خوری غم مدار

چو شب غمگسارت بود در کنار

پاداش زن صبور

(( من صبرت علی سوء خلق زوجها اعطاها مثل ثواب آسیه بنت مزاحم ))

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : هر زنی که بر بداخلاقی شوهرش صبر کند مانند پاداش آسیه به او عطا می کند (آسیه همسر فرعون بود که ایمان آورد و زیر شکنجهای هولناک شوهرش جان داد ) (۲۳)

چو از گلبنی دیده باشی خوشی

روا باشد از بار خارش کشی

درختی که پیوسته بارش خوری

تحمل کن آنگه که خارش خوری

زن و رضایت شوهر

(( ویل لامراة اغضبت زوحها و طوبی لامراة رضی عنها زوجها ))

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : وای بر زنی که شوهر خویش را به خشم آورد ، خوشا به حال زنی که شوهر از وی خوشنود باشد (۲۴)

علاقه به شوهر

امام صادق علیه السلام فرمود : پیامبر اکرم از جنگی که در آنها عده بسیاری از مسلمانان آسیب دیده بودند برمی گشت ، عده ای از زنها به استقبال آمده از شهدای خود می پرسیدند ، زنی نزدیک شد و گفت یا رسول الله فلانی چه شد ؟ حضرت فرمود با تو چه نسبتی دارد ؟ گفت برادرم است حضرت فرمود : خدای را سپاس گوی (بخاطر توفیق شهادت برادرت ) و استرجاع کن (بگو انا الله و انا الیه راجعون یعنی ما همه برای خدائیم و به سوی او بر می گردیم ) همانا او شهید شد ، آن زن نیز سپاس گفت و استرجاع کرد ، سپس عرض کرد : یا رسول الله فلانی چه شد ؟ حضرت فرمود با تو چه نسبتی دارد ، عرض کرد : شوهرم است حضرت فرمود : خدای را سپاس گوی و استرجاع کن که او شهید شد ، زن (که به شدت ناراحت شده بود) عرض کرد وای از ذلت ، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : گمان نمی کردم زنی اینقدر راجع به شوهرش غصه دار شود تا این زن را دیدم (۲۵)

وضع اقتصادی و شوهرداری حضرت زهرا علیه السلام

امام باقر علیه السلام روایت کند که حضرت فاطمه علیه السلام کارهای خانه و خمیر کردن و نان پختن و جاروب کردن را به عهده گرفت ، حضرت امیر عهده دار شد که کارهای بیرون از خانه مثل آوردن هیزم و غذا را انجام دهد .

روزی حضرت امیر علیه السلام به حضرت فاطمه (س ) فرمود : آیا چیزی (از غذا و خوراکی ) نزد شما هست ؟ حضرت زهرا گفت : سوگند به آنکه حق ، تو را گرامی داشت ، سه روز است که چیزی نداریم تا بیاورم حضرت امیر علیه السلام فرمود : چرا به من نگفتی ؟ عرض کرد : پیامبر مرا نهی فرموده از اینکه از شما چیزی بخواهم و به من فرمود : از پسر عمویت چیزی مخواه ، اگر چیزی آورد که خوب وگرنه از او درخواست مکن ، و در روایتی آمده است که فرمود : از خدایم حیا می کنم که شما را وادار کنم به چیزی که در توان نداری ، امیرالمؤ منین از خانه بیرون آمد ، از شخصی دیناری قرض گرفت تا چیزی تهیه کند ، وقتی برمی گشت هوا تاریک بود ، در میان راه مقداد ابن اسود (از یاران با وفای پیامبر صلی الله علیه و آله ) را دید (که شب هنگام در کوچه سر گردان بود) حضرت از او پرسید : چرا این وقت بیرون آمده ای ؟ مقداد گفت : ای امیرالمؤ منین سوگند به آنکه حق تو را بزرگ داشته است به خاطر گرسنگی بیرون آمدم ، از امام باقر علیه السلام سؤ ال شد آیا آن زمان پیامبر زنده بود ؟ فرمود : آری .

حضرت امیر به مقداد فرمود : من نیز بخاطر همین بیرون آمده ام ، و یک دینار قرض کرده ام ولی تو را بر خود مقدم می دارم ، آن پول را به مقداد داد و برگشت ، همینکه به خانه آمد ، دید که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نشسته اند و حضرت فاطمه (س ) نماز می خواند و در مقابل ایشان ظرفی سرپوشیده قرار دارد : حضرت فاطمه بعد از نماز سرپوش را از ظرف برداشت ، ظرف آبگوشتی بود که نان و گوشت در آن بود حضرت امیر علیه السلام پرسید : ای فاطمه این را از کجا آورده ای ؟ حضرت زهرا عرض کرد : از نزد خداست ، خداوند به هر که بخواهد بی حساب روزی می دهد !

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به حضرت امیر علیه السلام فرمود : می خواهی راجع به همانند تو و او بگویم ؟ عرض کرد : آری ، پیامبر فرمود مثل تو همانند زکریا است که چون نزد مریم در محراب عبادت رفت ، دید غذایی نزد مریم است ، پرسید ای مریم این غذا از کجاست ؟ مریم گفت : این از نزد خداست ، خداوند هر که را بخواهد بی حساب روزی می دهد امام باقر علیه السلام فرمود : سپس همگی تا یک ماه از آن می خوردند و این همان ظرف است که حضرت قائم علیه السلام از آن غذا می خورد و اکنون نزد ماست (۲۶) .

ای گرامی دخت سالار امم

همسر و همخوابه حبل المتین

از تو جسته سکه عصمت رواج

عصمتت بگرفته از عفت خراج

با وجود چون زن در احترام

دیگر از مردان نباید برد نام

کوه مس را می کند کان (۲۷) طلا

خاک پای فضه ات چون کیمیا

آبروی مریم از خاک درت

ساره و هاجر به خدمت دربرت

گر توئی زن ای سرفراز زمن

کاش مردان جهان بودند زن

آنچه قدرت داشت ذات کردگار

حمله را بردست در ذاتت بکار

بیش از اینم نی به وصفت دست رس

گر بود در خانه کس یک حرف بس

فاطمه بانوی نمونه اسلام

او دختر پیامبر اسلام است ، شوهرش علی بن ابیطالب بعد از پیامبر نظیر ندارد ، گرچه حوادث روزگار نگذاشت تا بتوانیم از کمالات و معنویات حضرتش ، آن طور که باید مستقیما درس بگیریم و در مدت کوتاهی راه شهادت را پیمود اما کسانی که با عظمت امیرالمؤ منین آشنا هستند می توانند از این راه به عظمت زهراء مرضیه پی ببرند ، چرا که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : اگر علی علیه السلام نبود برای زهرا همتائی نبود ، زهرا همتای علی علیه السلام است و همتای علی علیه السلام بودن عظمتی می خواهد که در تصور نمی گنجد ، در دورانی ازدواج کرد که اوج جهاد اسلام بود هر لحظه شیپور جنگی نواخته می شد و این شوهر والامقام بود که با فداکاری خود قامت اسلام را راست نگاه می داشت و این فاطمه علیه السلام بود که در این راه مقدس ، شوهر را کمک می کرد و هرگز تاریخ نشان نمی دهد که از شرکت شوهر در این نبردها اظهار نگرانی کرده باشد ، و درست در همان زمان که فقر و فشار اقتصادی شدیدی بر زندگی مسلمانها مخصوصا خاندان پیامبر حاکم بود ، او با آغوش باز جهاد را و فشار اقتصادی را که گاهی موجب می شد تا چند وعده فرزندانش غذا نمی خوردند و با بهانه آنها را می خواباند برای پیشبرد اسلام پذیرا می شد ، جهاد و فقر نه تنها او را از اسلام دور نکرد که برعکس بر عبادت و راز و نیاز دائمی او افزود ، گرفتاریهای اقتصادی و مسائل سیاسی و خانوادگی هرگز او را از خدا راز و نیاز می کرد و از همان لحظات شیرین نیرو می گرفت ، ارزش را به دارائی نمی داد و نداری را علامت بدبختی نمی پنداشت با اینکه دختر پیامبر بود هرگز به این نسبت فخر و تکبر و بر شوهر نکرد با آن عظمت ، در خانه کار می کرد و کار در منزل را عار نمی پنداشت و بعنوان روشنفکری و ارزش بدنبال کار در خارج از منزل و یا خودنمایی نبود و مهمتر از همه فرزندانی به جامعه تحویل داد مانند امام حسن و حسین و زینب و کلثوم ، که جهان اسلام به وجودشان افتخار می کند .

امام حسین به دامن مادر افتخار می کند

آری آنگاه که به سالار شهیدان حسین ابن علی (ع ) فرزند فاطمه علیهاالسلام پیشنهاد بیعت با یزید را می کنند پاسخ می دهد که این زنازاده (عبیدالله ابن زیاد) فرزند زنازاده مرا میان دو کار مخیر کرده است ، مرگ و ذلت و هیهات منا الذلة ، و چه دور است از ما ذلت خدا و رسول او و مسلمانان و دامنها پاک و پاکیزه و سرهای پر حمیت و جانهایی که هرگز طاعت فرومایگان را بر کشته شدن مردانه ترجیح ندهند ، برای ما ذلت نپسندند ، او به دامن پاک که او را پرورش داده یعنی دامن مادر بزرگوارش زهرای مرضیه استدلال می کند که دامن زهرا زبونی نمی پذیرد .

جهاد فاطمه علیهاالسلام

حضرت زهرا(ع ) در حالی که شوهرش را به جهاد می فرستاد و در میان خانه کار می کرد و زندگی را سر و سامان می داد و با فقر و تنگدستی دست و پنجه نرم می کرد و عبادت خدا را به بهترین وجه انجام داده و فرزندانش را هم برای جهاد تربیت می کرد ، با این همه خود نیز به جهاد پرداخت ، جهادی مقدس و بزرگ ، بگونه ای که امروز هر کس برای نگارش زندگی زهرا قلم بدست بگیرد ناچار است مبارزه او را با ستمگران بنگارد و آن حوادث افتخار آفرین ولی دردناک را بازگو کند و با صراحت حکومت ستمکاران را رسوا کند ، و چنان سیاستمدار و متفکرانه جهاد می کرد که سفارش کرد بعد از شهادتش هم مراسم تدفین او مخفیانه باشد تا این لکه ننگ همیشه بر دامن دشمنانش بیفتد که چرا تنها بازمانده پیامبر بعد از پدر چند ماهی بیش زندگی نکرد و مظلومانه شهید شد و چرا مظلومانه تشییع و مخفیانه دفن شد و قبرش هم مجهول ماند ، و آفرین بر این جهاد و جهادگر .

فاطمه از دیدگاه پیامبر اکرم (ص )

و این چنین بود که پیامبر با آن عظمت و بزرگواری چنان در مقابل زهرا احترام می کرد که انسان را مبهوت می کند امام صادق (ع ) فرمود : پیامبر فاطمه را بسیار می بوسید عایشه اعتراض کرد پیامبر فرمود : ای عایشه وقتی مرا به آسمان بردند در معراج وارد بهشت شدم ، جبرئیل مرا نزد درخت طوبی برد و از میوه آن به من داد خوردم خداوند آن میوه را در صلب من نطفه کرد و چون به زمین آمدم از آن نطفه خدیجه باردار شد و نطفه فاطمه منعقد گشت ، هیچگاه او را نمی بوسم مگر اینکه بوی درخت طوبی را استشمام می کنم (۲۸) و فرمود فاطمه حوریه ای است در صورت انسان و مکرر از پیامبر روایت کرده اند که پیامبر نمی خوابید تا اینکه روی فاطمه را ببوسد یا میان سینه او را می بوسید و گاهی صورت خود را بر سینه فاطمه قرار می داد (۲۹) گاهی دست فاطمه را گرفته می فرمود : هر که این را می شناسد که می شناسد هر که نمی شناسد او فاطمه دختر پیامبر است او پاره تن من است ، او قلب من است که میان دو پهلوی من است ، هر که او را اذیت کرده است (۳۰) هر گاه به سفر می رفت آخرین نفری که میدید زهرا بود و هرگاه از سفر می آمد اولین نفر زهرا بود وقتی وارد مجلس می شد پیامبر بر می خواست و سر او را می بوسید و زهرا را در جای خود می نشاند (۳۱) .

آری فاطمه دختر نمونه نبوت ، و همسر نمونه ولایت است ، اگر فاطمه و همسر والامقامش ، بر اولاد گرامی او باد .

فاطمه ای که حق بر ، او سلام می کند

ادای ذکر نام او به احترام می کند

کسی که پیش پای او ، پدر قیام می کند

بر در خانه اش سلام ، صبح و شام می کند

شرق ببین که خانه اش ، برده سبق ز طور هم

۲ - آمدن امان نامه برای فرزندان امّ البنینعليه‌السلام

در این روز شمر ملعون برای حضرت عبّاسعليه‌السلام و برادرانشامان نامه آورد. آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبداللَّهعليه‌السلام رسانید و بانگ برآورد: «أین بنو اختنا»: «پسران خواهر ما کجایند»؟ ولی آن بزرگواران جواب ندادند. امام حسینعليه‌السلام فرمود: جواب او را بدهید اگرچه فاسق است.

حضرت عبّاسعليه‌السلام در جواب فرمودند: چه می گوئی؟ شمر گفت: من از جانب امیر برای شما امان نامه آورده ام. شما خود را به خاطر حسینعليه‌السلام به کشتن ندهید.

حضرت عبّاسعليه‌السلام با صدای بلند فرمود: «لعنت خدا بر تو و بر امیر تو (و بر امان تو) بد. ما را امان می دهید در حالیکه پسر رسول خدا را امان نباشد »؟!(۱)

۳ - درخواست تأخیر جنگ از سوی امام حسینعليه‌السلام

درعصر تاسوعا امامعليه‌السلام برای به تعویق انداختن جنگیک شب دیگر مهلت گرفتند . چون عمر سعد لشکر را آماده جنگ با امامعليه‌السلام نمود و معلوم شد که قصد جنگ دارند، حضرت به برادرش عبّاسعليه‌السلام فرمود تا یک شب دیگر مهلت بگیرد. آنها در ابتدا قبول نکردند، ولی بعد قبول نمودند که شبی را صبر کنند.(۲)

۴ - آمدن لشکر تازه نفس به کربلا

در این روز لشکر مجهزی به دستور ابن زیاد از کوفه وارد کربلا شد،(۳) و شمر نامه ابن زیاد را آورد.(۴)

____________________

۱. امالی صدوق: ص۲۲۰. ارشاد: ج۲ ص۸۹. لهوف: ص۱۵۰. مناقب آل ابی طالبعليه‌السلام : ج۴ ص۱۰۷. اعلام الوری: ج ۱، ص ۴۵۵. فیض العلام: ص ۱۴۶. بحار الانوار: ج ۴۴، ص ۳۶۱. کلمات الامام الحسینعليه‌السلام : ص۳۹۱ - ۳۹۰. ازمدینه تا مدینه: ص۳۸۲ - ۳۷۷. تاریخ طبری: ج۴ ص۳۱۵. البدایة و النهایة: ج۸ ص۱۹۰. مقتل الحسین (خوارزمی): ج۱ ص۳۵۴-۳۴۹.

۲. همان.

۳. امالی صدوق: ص۲۲۰. بحار النوار: ج۴۴ ص۳۱۵. از مدینه تا مدینه: ص ۳۷۸.

۴. امالی صدوق: ص۲۲۰. ارشاد: ج۲ ص۸۹. بحار النوار: ج۴ ص۳۱۶، ۳۱۹. لهوف: ص۱۵۰. اعلام الوری: ج ۱، ص ۴۵۵. فیض العلام: ص ۱۴۶. تاریخ طبری: ج۴ ص۳۱۵. البدایة و النهایة: ج۸ ص۱۹۰.

۵. خطابه امام حسینعليه‌السلام برای اصحابش

در عصر این روز امام حسینعليه‌السلام در جمع یاران خطبه ای قرائت فرمودند، و اصحاب اعلام وفاداری نمودند.(۱)

شب عاشورا

۱. سخنان امامعليه‌السلام با اهل بیت و اصحابش

در این شب امام حسینعليه‌السلام اصحاب و اهل بیت خود را جمع نمودند و کلماتی را به آنان فرمودند. خلاصه کلمات حضرت این بود که من بیعت خود را از شما برداشتم و شما را به اختیار خود گذاشتم تا به هرجا که می خواهید کوچ کنید. پس از فرمایشات حضرت اهل بیتعليهم‌السلام و اصحاب کلماتی دروفاداری و جان نثاری خود نسبت به آن حضرت ابراز داشتند.(۲)

۲. سخنان زینب کبریعليه‌السلام با امام حسینعليه‌السلام

در این شب بود که زینب کبریعليها‌السلام اشعار «یا دهر اف لک من خلیل... » را از زبان برادرش امام حسینعليه‌السلام شنیدو هنگامی که متوجه شد فردا روز شهادت حضرت است فرمود: «ای کاش مرگ مرا نابود ساخته بود و این روز را ندیده بودم ». سپس سیلی به صورت زد و بیهوش شد. امامعليه‌السلام خواهر عزیز و مکرمه خود را به هوش آوردند و مطالبی فرمودند.(۳)

____________________

۱. همان. و مناقب آل ابی طالبعليه‌السلام : ج ۴، ص ۱۰۷. مثیر الاحزان: ص۳۸. روضة الواعظین: ص۱۸۲. مقتل الحسینعليه‌السلام (ابی مخنف): ص۱۰۷. ینابیع المودة: ج۳ ص۶۵. مقاتل الطالبیین: ص۷۴.

۲.همان. و فیض العلام: ص ۱۴۷. وسیلة الدارین: ص ۲۹۸ - ۲۹۹.

۳. مثیر الاحزان: ص۳۵. لهوف: ص۱۴۰. بحار الانوار: ج ۴۵ ص۲. ارشاد: ج۲ ص۹۳. کلمات الامام الحسنعليه‌السلام : ص۴۰۴. فیض العلام: ص۱۴۹. وسیلة الدارین: ص۳۰۲-۳۰۳. ینابیع المودة: ج۳ ص ۶۴. تاریخ طبری: ج۴ ص۳۱۹. تاریخ یعقوبی: ج۲ ص۲۴۴. جواهر المطالب: ج۲ ص۲۸۳. البدایة و النهایة: ج۸ ص۱۹۱. مقاتل الطالبیین : ص۷۵ سبل الهدی و الرشاد: ج۱۱ ص۷۷.

۱۰ محرم (عاشورا)

۱. شهادت امام حسینعليه‌السلام

در این روز در سال ۶۱ ه(۱) که روز شنبه(۲) یا جمعه(۳) بوده، آقا و مولایمان حضرتاباعبداللَّه الحسین عليه‌السلام در سن ۵۸ سالگی (و یا ۵۶ و یا ۵۷ سالگی) بعد از نماز ظهر، مظلومانه و با حالت تشنگی و گرسنگی درزمین کربلا به شهادت رسیدند .(۴) این روز، روز باریدن خون از آسمان است، و روزی است که شهادت اهل بیت و اصحاب امام حسینعليه‌السلام در آن به وقوع پیوسته است.(۵)

____________________

۱. بعضی از مصادر مخالفین: مستدرک حاکم، سنن کبری بیهقی، مجمع الزوائد، فتح الباری، تحفة الحوذی، عون المعبود، المصنّف ابن ابی شیبة، الآحاد و المثانی، المعجم الکبیر، نظم درر السمطین، الطبقات و تاریخ خلیفة بن خیاط، معرفة الثقات، اخبار الطول، مشاهیر علماء الامصار، الثقات ابن حبان، تاریخ بغداد، التعدیل، و الترجیح، اسد الغابة، تهذیب الکمال، تاریخ دمشق، جواهر المطالب فی مناقب الامام علیعليه‌السلام ، سیر اعلام النبلاء، لسان المیزان، تقریب التهذیب، الاصابة، انساب سمعانی، البدایة و النهایة، سبل الهدی و الرشاد، ینابیع المودة، الذریة الطاهرة، رجال مسلم، تعجیل المنفعة، الاستیعاب، تاریخ طبری، مقاتل الطالببین، فیض القدیر، مولد العلماء و وفیاتهم، معرفة الثقات، رجال صحیح بخاری، صفوة الصفوة، تهذیب الاسماء، تلخیص الحبیر، تذکرة الخواص، مقتل الحسینعليه‌السلام (خوارزمی).

۲. مناقب آل ابی طالبعليه‌السلام : ج۳ ص۲۳۱. تهذیب الاحکام: ج۴ ص۳۳۳. کامل الزیارات: ص۱۵۳. الهدلیة الکبری: ص۲۰۱، ۲۰۳. مقتل الحسینعليه‌السلام : ص۱۱۳. ارشاد: ج ۲، ص ۱۳۳،۳۷۹. عیون المعجزات: ص۶۱. تاج الموالید: ص۳۰. الخرائج و الجرائح: ج۳ ص۱۱۵۹. عدد القویة: ص۶۵. وسائل الشیعة: ج۱۳ ص۲۴۸. بحار الانوار: ج۴۴ ص۱۹۸، ۳۳۱، ج۴۵ ص۸۷، ج۵۲ ص۲۸۵، ۲۹۰. لهوف: ص۱۲۹. روضة الواعظین: ص۲۶۳. الغیبة طوسی: ص۴۵۳. حدائق الناضرة: ج۱۷ ص۴۳۴. اعلام الوری: ج ۱، ص ۴۲۰.

۳. تاریخ موالید الائمةعليه‌السلام : ص۲۰. عیون المعجزات: ص۶۱. بحار الانوار: ج۴۴ ص۱۹۹. تاریخ دمشق: ج۱۴ ص۲۵۰. مستدرک حاکم: ج۳ ص۱۷۷.

۴. کافی: ج۱ ص۴۶۳. ارشاد: ج۲ ص۱۳۳. اعلام الوری: ج۱ ص۴۲۰. کشف الغمة: ج۲ ص۴۰. توضیح المقاصد: ص۳. مسار الشیعة: ص۲۴. تهذیب شیخ طوسی: ج۶ ص۴۲. زاد المعاد: ص۳۰۶. معالی السبطین: ج۲ ص۵. مصباح کفعمی: ج۲ ص۵۹۴. مصباح المتهجد: ص۷۱۲. مقاتل الطالبیین: ص۷۸.

۵. زاد المعاد: ص۳۰۶-۳۰۷.

چهار هزار ملک در این روز به زمین کربلا برای نصرت آن حضرت آمدند، و چون اجازه نیافتند تا ظهور حضرت مهدیعليه‌السلام گریه کنان نزد قبر آن حضرت ماندگارند.(۱) در این روز ترک خوردن و آشامیدن بخصوص از غذاهای لذیذ مناسب است.(۲)

۲. شهادت حبیب بن مظاهر اسدی کوفی(۳)

۳. شهادت مسلم بن عوسجه(۴)

۴. شهادت حر بن یزید ریاحی

۵. شهادت جون مولی ابی ذر الغفاری(۵)

۶. شهادت همسر وهب، به دست رستم غلام شمر(۶)

۷. شهادت شبیه ترین مردم به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، علی اکبرعليه‌السلام فرزند بزرگ سیّد الشّهداءعليه‌السلام

عموی والامقام حضرت صاحب الامرعليه‌السلام .

____________________

۱. کامل الزیارت: ص۲۳۴، ۲۳۵. کمال الدین: ص۶۷۲. مستدرک الوسائل: چ۱۰ ص۲۴۵. بحار الانوار: ج۴۵ ص۲۲۶، ج۵۲ ص۳۲۶. ۲.توضیح المقاصد: ص ۳. مسار الشیعة: ص ۲۵.

۳. مثیر الاحزان: ص۳۲. بحار الانوار: ج۴۵ ص۲۷-۲۶، ۷۱، ۷۴-۶۵، ج۹۸ ص۲۷۴-۲۶۹. ابصار العین: ص۵۶، ۶۱. وسیلة الدارین: ص۱۱۹، ۱۲۶. فرسان الهیجاء: ج۱ ص۸۷، ۱۰۱. اعیان الشیعة: ج۴ ص۵۵۵. رجال البرقی: ص۳۴، ۴۱. مزار ابن مشهدی: ص۴۹۶ -۴۸۶. رجال شیخ طوسی: ص۶۰، ۹۳، ۱۰۰. نفس المهموم: ص۲۷۰. الاصابه: ج۲ ص۱۴۲. الاعلام زرکلی: ج۲ ص۱۶۶.

۴. بحار الانوار: ج۴۵ ص۲۲، ۲۳، ۷۱. مثیر الاحزان: ص۳۳. اعیان الشیعة: ج۴ ص۲۹۷. فرسان الهیجاء: ج۱ ص۷۸. نفس المهموم: ۲۹۰. ابصار العین: ص۱۰۵. وسیلة الدارین فی انصار الحسینعليه‌السلام : ص۱۰۸. الاعلام زرکلی: ج۷ ص۲۲۲.

۵. بحار الانوار: ج۴۵ ص۲۲، ۲۳، ۷۱. مثیر الاحزان: ص۳۳. اعیان الشیعة: ج۴ ص۲۹۷. فرسان الهیجاء: ج۱ ص۷۸. نفس المهموم: ۲۹۰. ابصار العین: ص۱۰۵. وسیلة الدارین فی انصار الحسینعليه‌السلام : ص۱۱۵. مستدرکات علم رجال الحدیث: ج۲ ص۲۴۶. ۶. مقتل الحسینعليه‌السلام (ابی مخنف): ص۱۴۱. لواعج الاشنان: ص۱۳۹. منتخب التواریخ: ص۲۸۸. تاریخ طبری: ج۴ ص۳۳۴. مثیر الاحزان: ص۳۲. ابصار العین انصار الحسینعليه‌السلام : ص۱۰۶، ۱۰۷. فرسان الهیجاء: ج۱ ص۱۴۲، ج۲ ص ۱۳۸-۱۳۶. بحار الانوار: ج۴۵ ص ۱۷-۱۶.

۸. شهادت قاسم بن الحسنعليه‌السلام .(۱)

۹. شهادت عبداللَّه بن الحسنعليه‌السلام .

۱۰. شهادت قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس بن علی بن ابی طالبعليه‌السلام .

۱۱. شهادت مولانا الرضیع باب الحوائج علی اصغرعليه‌السلام .

۱۲. آمدن ذوالجناح با یال و کاکل خونین

به سوی خیمه فاطمیات برای آوردن خبر شهادت آن حضرت.

۱۳. ماتم و ناله و گریه پردگیان حرم

بر سیّد الشّهداءعليه‌السلام و اولاد و بستگان و اصحاب آن حضرت.

۱۴ غارت اموال از خیام امام حسینعليه‌السلام .

۱۵. فرار فاطمیات و علویات در بیابانها

بعد از شهادت آقا و سرورشان اباعبداللَّهعليه‌السلام .

۱۶. غارت کردن لباس و زره و... از بدن مطهر شهدای کربلا.

۱۷. جدا شدن سرهای مطهر امام حسینعليه‌السلام و اهل بیت و اصحاب آن حضرت.

۱۸ به آتش کشیدن خیمه های آل اللَّه ،فرزندان رسول خدا و علی مرتضی و فاطمه زهراء عليهم‌السلام .

۱۹. شهادت دختران کوچک در کنار خیمه ها.

۲۰. گریه و ماتم بر سیّد الشّهداءعليه‌السلام

و عزای زمین و زمان، عرش و آسمان، جن و انس و ملک و وحوش بر آن حضرت.

____________________

۱. ارشاد: ج۲ ص۱۰۷، ۱۰۸. مثیر الاحزان: ص۳۶. بحار الانوار: ج۴۵ ص۳۴، ۳۶، ۶۸، ۶۹. ابصار العین: ص۳۶، ۳۷. وسیلة الدارین: ص۲۵۱، ۲۵۳. فرسان الهیجاء: ج۲ ص۲۶، ۳۰.

در این روز ملکی ندا کرد: ای امت ظالمی که عترت پیامبر خود را کشتید، خداوند شما را موفق به درک عید فطر و قربان نفرماید.(۱)

۲۱. رأس مطهر امام حسینعليه‌السلام در کوفه

عصر عاشورارأس مطهر و نورانی امام حسین عليه‌السلام را توسط خولی بن یزید اصبحی ملعون و حمید بن مسلم ازدی به کوفه فرستادند.(۲)

۲۲. خونین شدن ریشه هر گیاهیکه از زمین می کشیدند، از مصیبت عظمای آن روز. (۳)

۲۳. قتل ابن زیاد

ابن زیاد در روز عاشورای سال ۶۷ ه به فرمان مختار به جزای ظاهری اعمالش رسید و کشته شد. حصین بن نمیر و جمعی از قتله امام حسینعليه‌السلام نیز همراه ابن زیاد به قتل رسیدند.(۴)

ابن زیاد ملعون به دست ابراهیم پسر مالک اشتر نخعی کشته شد، و سر نحسش را برای مختار فرستادند.مختار هم سر او را برای امام زین العابدین عليه‌السلام فرستاد. هنگام وارد کردن سر ابن زیاد حضرت مشغول غذا خوردن بود. لذا سجده شکر به جای آورده

____________________

۱.کافی: ج۴ ص۱۷۰. بحار الانوار: ج ۴۵، ص ۲۱۷، ۲۱۸. وسائل الشیعه: ج ۱۰، ص ۲۹۶. من لا یحضره الفقیه: ج۲ ص۸۹، ۱۷۵. مستدرک الوسائل: ج۶ ص۱۵۲.

۲. بحار الانوار: ج۴۵ ص۶۲، ۱۰۷. ارشاد: ج۲ ص۱۱۳. مقتل الحسینعليه‌السلام (ابی مخنف): ص۲۰۳. اعلام الوری: ج۱ ص۴۷۰. منتهی الآمال: ج۱ ص۴۰۱. فیض العلام: ص۱۵۵. تاریخ طبری: ج۵ ص۳۴۸.

۳. کامل الزیارات: ص۱۵۹. بحار الانوار: ج۴۵ ص۸۹، ۲۰۴، ۲۱۶، ۳۰۵. مدینة المعاجز: ج۴ ص۱۰۵، ۱۱۶، ۱۸۷. شرح احقاق الحق: ج۱۱ ص۴۸۳-۴۸۱. ترجمة الامام الحسینعليه‌السلام من طبقات ابن سعد: ص۹۰. ینابیع المودة: ج۳ ص ۱۵، ۲۰، ۱۰۲. تاریخ دمشق: ج۱۴ ص۲۳۰. الصواعق المحرقة: ص۱۱۶، ۱۹۲. تفسیر ابن کثیر: ج۴ ص۱۵۴. تذکرة الخواص: ص۲۴۶. نظم درر السمطین: ص۲۲۱.

۴. بحار الانوار: ج۴۵ ص۳۸۳، ۳۸۵. تتمه المنتهی: ص ۹۰. قلائد النحور: ج ذی الحجه، ص ۴۲۴. مستدرک سفینه البحار: ج ۵، ص ۲۱۵. وقائع الشهور: ص۲۲۷. لطائف المعارف: ص۱۴۵. استیعاب: ج ۱، ص ۳۹۶. البدایه و النهایه: ج ۸، ص ۳۱۰. التاریخ الصغیر: ج۱ ص۱۵۵.

فرمودند: «روزی که ما را بر ابن زیاد وارد کردند غذا می خورد. من از خدا خواستم که از دنیا نروم تا سر او را در مجلس غذای خود مشاهده کنم، همچنان که سر پدر بزرگوارم مقابل او بود و غذا می خورد. خداوند به مختار جزای خیر دهد که خونخواهی ما را نمود». سپس حضرت به اصحاب خود فرمود: همه شکر کنید.»(۱)

۲۴. قیام حضرت مهدیعليه‌السلام

به روایتی حضرتبقیه اللَّه الاعظم حجه بن الحسن العسکری ارواحنا له الفداه در این روز قیام خواهند کرد.(۲)

۲۵. وفات امّ سلمه

در این روز در سال ۶۲-۶۳ ه امّ سلمه همسر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از دنیا رحلت فرمود.(۳) نام او هند، پدرش ابی امیّه، مادرش عاتکه دختر عبدالمطلب بود. شوهر اول او پسر خاله اش ابوسلمه بن عبدالاسد بن مغیره بود. چون به شرف اسلام مشرف شد با همسرش امّ سلمه به حبشه مهاجرت کردند. پس از بازگشت از حبشه براثر زخمی که در جنگ احد بر او وارد شده بود ، بعد از مدتی شهید شد.(۴)

سلمه، عمر، زینب و درّه، فرزندان او بودند، وعمر در جمیع جنگهای امیر المؤمنین عليه‌السلام شرکت کرد و مدتی از طرف آن حضرت والی بحرین بود.(۵)

____________________

۱. ذوب النضار: ص۱۴۴. بحار الانواز ج۴۵ ص۳۳۶، ۳۴۲، ۳۸۶. امالی طوسی: ص۲۴۳. مدینة المعاجز: ج۴ ص۳۲۸.

۲. الغیبة (نعمانی): ص۲۸۲. تهذیب الاحکام: ج۴ ص۳۲۳. کمال الدین: ص۶۵۴. اعلام الوری: ج۲ ص۲۸۶. بحار الانوار: ج۵۲ ص۲۹۷، ج۹۵ ص۱۹۰. عدد القویة ص۶۵. کشف الغمة: ج۲ ص۴۶۲، ۵۳۴.

۳. مستدرک سفینه البحار: ج ۵، ص ۲۱۵. تاریخ دمشق: ج۳ ص۲۱۱.

۴. بحار الانوار: ج۲۰ ص۱۴۳، ۱۸۵. سفینة البحار: ج۲ ص۶۹۱. الصحیح من السیرة: ج۷ ص۷۳. ذخائر العقبی: ص۲۵۳. طبقات الکبری: ج۳ ص۲۴۰. البدایة و النهایة: ج۴ ص۷۱.

۵. بحار الانوار: ج۳۲ ص۱۶۹- ۱۶۸. الدجات الرفیعة: ص۱۹۸. سفینة البحار: ج۳ ص۶۴۸. مستدرکات علم رجال الحدیث: ج۶ ص۷۴. شرح نهج البلاغة: ج۶ ص۲۱۹. استعیاب: ج۳ ص۱۱۶۰.

بعد از اینکه عدّه امّ سلمه در وفات شوهرش سر آمد، ابوبکر و عمر جداگانه به خواستگاری او رفتند، ولی امّ سلمه اجابت نکرد.سپس پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از او خواستگاری کرد و امّ سلمه قبول کرد،(۱) و به فرزند خود عمر بن ابی سلمه گفت: عقد را جاری کن.(۲)

عایشه وقتی دید پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم امّ سلمه را به عقد خویش در آورده بسیار ناراحت شد، چه اینکه امّ سلمه در جمال کم نظیر بود. عایشه به حفصه گفت: امّ سلمه چقدر زیباست! او باور نکرد تا اینکه امّ سلمه را دید.از همین جهت حسادت این دو با امّ سلمه بسیار زیاد بود .(۳)

امّ سلمه فضائلی دارد که او را از دیگر همسران پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به جز خدیجه کبریعليها‌السلام ممتاز کرده است:

۱. بارها امّ سلمه عایشه را نصیحت می کرد در پیروی از علی بن ابی طالبعليه‌السلام ، ولی او نمی پذیرفت. فضائل و مناقب آن حضرت را برای عایشه می گفت ولی او قبول نمی کرد،(۴) او تا لحظه ای که زنده بود با عایشه سخن نگفت چون مردم را برای جنگ با علی بن ابی طالبعليه‌السلام در جنگ جمل جمع کرد.(۵)

۲. امّ سلمه شهادت داد که عایشه دشمنامیر المؤمنین عليه‌السلام است.(۶)

____________________

۱. الصحیح من السیرة: ج۵ ص۲۴۵. مسند احمد: ج۶ ص۳۱۳. سیر اعلام النبلاء: ج۱ ص۱۵۲. طبقات الکبری: ج۸ ص۸۹.

۲. بحار الانوار: ج۲۲ ص۲۰۳، ۲۲۴. سفینة البحار: ج۲ ص۶۹۲. مستدرک حاکم: ج۴ ص۱۷. سیر اعلام النبلاء: ج۲ ص۲۰۴.

۳. الصحیح من السیرة: ج۳ ص۲۴۹، ج۵ ص۲۴۶. موسوعة التاریخ الاسلامی: ج۲ ص۴۴۵. طبقات الکبری: ج۸ ص۹۴.سیر اعلام النبلاء: ج۲ ص۲۰۹. الاصابة: ج۸ع ص۳۴۳، ۴۰۶.

۴. بحار الانوار: ج۳۲ ص۱۷۰-۱۴۹. احتجاج: ج۱ ص۲۴۱. معانی الاخبار: ص۳۷۵. الجمل شیخ مفید: ص۱۲۵. مجمع النورین: ص۲۶۴. الجمل ابن شدقم: ص۲۸.بلاغات النساء: ص۷. العقد الفرید: ج۲ ص۲۷۷. الامامة و السیاسة: ج۱ ص۷۶. جواهر المطالب فی مناقب الامام علیعليه‌السلام : ج۲ ص۱۰.

۵. الصحیح من السیرة ج۵ ص۲۴۷. شرح الاخبار: ج۱ ص۳۹۶. المحاسن و المساوی: ج۱ ص۴۸۱.

۶. الهدایة الکبری: ص۱۹۷. مدینة المعاجز: ج۳ ص۴۱۲.

۳. امّ سلمه شنید که یکی از آزاد شده هایش امیر المؤمنینعليه‌السلام را ناسزا گفته است. آن شخص را فرا خواند و آنقدر از فضائل و مناقب علیعليه‌السلام که از پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنیده بود برای آن شخص بازگو کرد، تا او توبه کند.(۱)

۴. امّ سلمه حدیث «نحن معاشر الانبیاء لانورّث... » را کهابوبکر آن را به دروغ به رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نسبت داد تکذیب کرد.(۲)

۵. هنگامی که امیر المؤمنینعليه‌السلام برای جنگ جمل حرکت کردند، امّ سلمه پسرش عمر بن ابی سلمه را برای یاری آن حضرت فرستاد، و به آن حضرت پیغام داد: «اگر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم همسرانش را به ملازمت خانه ها امر نفرموده بود می آمدم و در نصرت و یاری شما کوتاهی نمی کردم».(۳)

۶ بعد از رحلت خدیجه کبریعليها‌السلام مراقبت حضرت زهراءعليها‌السلام با فاطمه بنت اسدعليها‌السلام بود. بعد از رحلت فاطمه بنت اسد این مهم از طرف پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به امّ سلمه سپرده شد، و عایشه از این ماجرا بسیار خشمناک بود. امّ سلمه می گفت: «مردم گمان می کنند من آموزگار فاطمه عليها‌السلام هستم! بخدا قسم که آن حضرت آموزگار من است ».

۷ روزی پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پوست گوسفندی را طلبیدند و مطالبی را فرمودند و امیر المؤمنینعليه‌السلام نوشتند. بعد آن پوست را به امّ سلمه دادند و فرمودند: «هرکس بعد از من فلان و فلان نشانه را به تو داد، این پوست را به او تسلیم کن». آن سه نفر آن نشانه ها را نداشتند، و امّ سلمه آن پوست را در خلافت ظاهری امیر المؤمنین عليه‌السلام به آن حضرت - که

____________________

۱. امالی صدوق: ص۴۶۲. امالی طوسی: ص۴۲۵. بشارة المصطفیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ص۵۸. کشف الغمة: ج۱ ص۲۹۶. سفینة البحار: ج۲ ص۶۹۲. بحار الانوار: ج۲۲ ص۲۲۱، ج۳۸ ص۳۰۹. کشف الیقین: ص۴۶۸. ینابیع المودة: ج۱ ص۲۴۲.

۲. دلائل الامامة: ص۱۲۴. سفینة البحار: ج۲ ص۶۹۳. بیت الاحزان: ص۱۵۳، از «الدرّ النظیم».

۳. بحار الانوار: ج۳۲ ص۱۶۸. سفینة البحار: ج۳ ص۶۸۴. الدجات الرفیعة: ص۱۹۸. مستدرکات علم رجال الحدیث: ج۶ ص۷۴. شرح نهج البلاغة: ج۶ ص۲۱۹. استیعاب: ج۳ ص۱۱۶۰. المیعار و الموازنة: ص۳۰. تذکرة الخواص: ص۶۷.

۴.دلائل الامامة: ص۸۲. بحار الانوار: ج۴۳ ص۱۰. مجمع النورین: ص۵۲. اللمعة البیضاء: ص۲۳۴.

همه نشانه ها را دارا بود تسلیم نمود.(۱)

۸ هنگام حرکت امام حسینعليه‌السلام از مدینه به مکه امّ سلمه آمد و خبر شهادت آن حضرت را که از پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنیده بود با اندوهی

فراوان بازگو کرد. امام حسینعليه‌السلام محل شهادت و موضع دفن خود و اصحابشان و... را به معجزه نشان دادند. سپس مقداری از خاک آن بقعه طیّبه را به امّ سلمه دادند و در نزد آن حضرت بود تا روز عاشورا که امّ سلمه پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را با حالتی گردآلود و ژولیده مو در خواب دید، و عرض کرد: یا رسول اللَّه، این چه حالت است که در شما می نگرم؟ فرمودند: «ای امّ سلمه، حسین مرا کشتند و دیشب برای او و اصحاب او قبر می کندم ».

وقتی از خواب بیدار شد خاکی که پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و امام حسینعليه‌السلام به او داده بودند به خون تازه تبدیل شده است.(۲)

شب یازدهم محرم

۱. شام غریبان کربلا

نخستین شب عزا و سوگ خاندان پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پس از شهادت سیّد الشّهداءعليه‌السلام است. شبی تیره تر از سیاهی! شبی جانسوز که در آن تلخترین لحظات بر خاندان امام حسینعليه‌السلام گذشت.

____________________

۱. بصائر الدرجات: ص۱۸۳. الامامة و التبصرة من الحیرة: ص۴۵. بحار الانوار: ج۲۲ ص۲۲۴، ج۲۶ ص۴۹، ج۳۸ ص۱۳۲. مدینة المعاجز: ج۲ ص۲۴۸.

۲. بحار الانوار: ج۴۴ ص۲۲۵، ۲۴۱، ج۴۵ ص۸۹، ۲۳۰. امالی صدوق: ص۲۰۳. امالی طوسی: ص۳۱۵. کلمات الامام الحسینعليه‌السلام : ص۲۹۲. مدینة المعاجز: ج۴ ص۱۹۲. ریاحین الشرعیة: ج۲ ص۳۰۵ - ۲۸۳. ذخائر العقبی: ص۱۴۸. ینابیع المودة: ج۳ ص۱۲. تاریخ یعقوبی: ج۲ ص۲۴۶. مجمع الزوائد: ج۹ ص۱۸۹. المعجم الکبیر: ج۳ ص۱۰۸. تاریخ دمشق : ج۱۴ ص۱۹۳. تهذیب الکمال: ج۶ ص۴۰۹. تهذیب التهذیب: ج۲ ص۳۰۱.

آیا می شود رنج و سوز و مصیبت بازماندگان حضرت را در آن شب بیان کرد و یا حتّی تصّور نمود؟ آیا کسی درک می کند کهدیدگان خونفشان عمه امام زمان عليه‌السلام و اهل بیت چقدر و چگونه بر آن حضرت گریستند ؟ آیا می تواند تصویر کند که آه و ناله سوزناک آن عزیزان چگونه بوده است؟

با چه زبانی و با چه لفظی می توان دلهای شکسته، قلبهای جریحه دار، ناله و نوای بلبلان بال و پر سوخته گلستان نبوی و علوی، و سوز دل یتیمان و بانوان حسینی را بیان کرد؟

شام غریبان است ! کودکان یتیم که دیشب پدر داشتند، و بانوان بی سرپرست که دیشب سرپرست و کاشانه داشتند، امشب با آشیانه سوخته و دلهای داغدار، بدون سرورشان حضرت اباعبداللَّه چه می کنند؟

تفاوت بین این دو شب چقدر است:شب عاشورا و شب یازدهم ؟ دیشب چه سالاری داشتند؟ دیشب چه کسی از خیمه ها محافظت می کرد؟ دیشب چه کسانی در خیمه ها بودند؟ امروز اما بدن مبارکشان بدون سر روی زمین است!آن شب چه کسی سرپرستی علویات و فاطمیات را بر عهده داشت؟ زینب کبریعليها‌السلام آن شب چه حالی داشت؟ از یک سو مراقبت از حجّت خدا زین العابدینعليه‌السلام و همسران و یتیمان برادر، و از سوی دیگر به دنبال دخنران گمشده!!همه اینها در سرزمینی که بدن برادرش و عزیزانش با آن وضع روی زمین افتاده باشند !

آه چه شبی بود آن شب و چه حالی داشت دختر امیر المؤمنینعليه‌السلام . «سلام علی قلب زینب الصبور و لسانها الشّکور ».(۱)

۲. سر امام حسینعليه‌السلام در تنور خولی

شب یازدهم شبی است که سر مطهر امام حسینعليه‌السلام در تنور منزل خولی بود در

____________________

۱. از زیارت حضرت زینبعليها‌السلام

حالیکه نورانیّت آن سر فضا را روشن نموده بود.(۱)

۱۱ محرم

۱. حرکت کاروان اسرا از کربلا

عمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند، و بر کشتگان سپاه خود نماز گذارد و آنان را به خاک سپرد. وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را بر شتران بی جهاز سوار کردند(۲) و سیّد سجّادعليه‌السلام را نیز با غل جامعه بر شتر سوار کردند. هنگامی که آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسینعليه‌السلام افتاد،لطمه ها بر صورت زدند و صدا به صیحه و ندبه برداشتند .(۳)

۲. تشکیل مجلس ابن زیاد

روز یازدهم عمر سعد به کوفه آمد. ابن زیاد اذن عمومی داد تا مردم در مجلس حاضر شوند. سپس رأس مطهر امام حسینعليه‌السلام را نزد او گذاشتند و او نگاه می کرد و تبسّم می نمود و با چوبی که در دست داشت جسارت می نمود.(۴)

۳. حرکت اهل بیت امام حسینعليه‌السلام به سوی کوفه

عصر روز یازدهم اهل بیتعليهم‌السلام را با حالت اسارت به کوفه بردند. نزدیک

____________________

۱. مقتل الحسینعليه‌السلام (مقرّم): ص ۳۰۴. از مدینه تا مدینه: ص۷۷۰. فیض العلام: ص۱۵۶-۱۵۵. در بعضی از مصادر به جای تنور خولی، زیر ظرف خمیر آمده است: مناقب آل ابی طالبعليهم‌السلام :ج۴ ص۶۸. بحار الانوار: ج۴۵ ص۱۲۶. مثیر الاحزان: ص۶۶. مدینة المعاجز: ج۴ ص۱۱۴. تاریخ طبری: ج۴ ص۳۴۸.

۲. ارشاد: ج۲ ص۱۱۴. اعلام الوری: ج۱ ص۴۷۰. لهوف: ص۱۸۹. بحار الانوار: ج۴۵ ص۰۷.

۳. مقتل الحسینعليه‌السلام (ابی مخنف): ص۲۰۳. مثیر الاحزان: ص۶۴. معالی السبطین: ج۲ ص۹۰. قلائد النحور: ص ۱۸۴. فیض العلام: ص ۱۵۶. تاریخ طبری: ج۴ ص۳۴۸. البدایة و النهایة: ج۸ ص۲۱۰. ۴. اعلام الوری: ج ۱، ص ۴۷۱.

۵. ارشاد: ج۲ ص۱۱۴. مثیر الاحزان: ص۶۴. بحار الانوار: ج۴۵ ص۶۲. اعلام الوری: ج ۱، ص ۴۷۱. لهوف: ص۱۸۹.

غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند. لذا آن بزرگواران داغدار و مصیبت زده را تا صبح پشت دروازه های کوفه نگه داشتند. هنگام صبح عمر سعد ملعون از کوفه خارج شد، و بسان فرماندهی که از فتوحات خویش خوشحال است همراه اسرائ وارد کوفه شد.(۱)

۱۲ محرم

۱. دفن شهدای کربلا

روز دفن بدنه ای مطهر سیّد الشّهداءعليه‌السلام و اهل بیت و اصحاب آن حضرت،(۲) توسّط امام سجّادعليه‌السلام به یاری جمعی از بنی اسد است.(۳) و بنا بر قولی دفن شهدای کربلا در سیزهم محرم بوده است.(۴)

۲. ورود اهل بیتعليه‌السلام به کوفه

روز دوازدهم روز ورود اهل بیتعليهم‌السلام با حالت اسارت به کوفه است.(۵)

در این روز ابن زیاد فرمان داد که احدی حق ندارد با اسلحه از خانه بیرون آید، و ده هزار سوار و پیاده بر تمام کوچه ها و بازارها موکل گردانید، که احدی از شیعیان امیرالمؤمنینعليه‌السلام حرکتی نکند.

سپس فرمان داد سرهایی را که در کوفه بود برگردانند و در پیش روی اهل بیتعليه‌السلام حرکت دهند،و با هم وارد شهر کرده در کوی و بازار بگردانند .

____________________

۱. قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص ۲۰۴.

۲. ارشاد: ج۲ ص۱۱۴. اعلام الوری: ج ۱، ص ۴۷۰. بحار الانوار: ج۴۵ ص۱۰۸. مثیر الاحزان: ص۶۵.

۳. تذکرة الشهداء (مترجّم): ص۴۴۷- ۴۴۵. الوقایع و الحوادث: ج ۶ ص ۶۱-۵۹. وقایع الایّام: تتمه محرم، ص ۱۳۲. علی الاکبرعليه‌السلام (مقرّم): ص۹۴.

۴. علی الاکبرعليه‌السلام : ص۹۴. تذکرة الشهداء (مترجَم):ص۴۴۵.

۵. ارشاد: ج۲ ص۱۱۴. اعلام الوری: ج۱ ص۴۷۱. درجات الرفیعة: ص۴۵۱. قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص ۲۰۴. الوقایع و الحوادث: ج ۴ ص ۲۵.

۲ - آمدن امان نامه برای فرزندان امّ البنینعليه‌السلام

در این روز شمر ملعون برای حضرت عبّاسعليه‌السلام و برادرانشامان نامه آورد. آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبداللَّهعليه‌السلام رسانید و بانگ برآورد: «أین بنو اختنا»: «پسران خواهر ما کجایند»؟ ولی آن بزرگواران جواب ندادند. امام حسینعليه‌السلام فرمود: جواب او را بدهید اگرچه فاسق است.

حضرت عبّاسعليه‌السلام در جواب فرمودند: چه می گوئی؟ شمر گفت: من از جانب امیر برای شما امان نامه آورده ام. شما خود را به خاطر حسینعليه‌السلام به کشتن ندهید.

حضرت عبّاسعليه‌السلام با صدای بلند فرمود: «لعنت خدا بر تو و بر امیر تو (و بر امان تو) بد. ما را امان می دهید در حالیکه پسر رسول خدا را امان نباشد »؟!(۱)

۳ - درخواست تأخیر جنگ از سوی امام حسینعليه‌السلام

درعصر تاسوعا امامعليه‌السلام برای به تعویق انداختن جنگیک شب دیگر مهلت گرفتند . چون عمر سعد لشکر را آماده جنگ با امامعليه‌السلام نمود و معلوم شد که قصد جنگ دارند، حضرت به برادرش عبّاسعليه‌السلام فرمود تا یک شب دیگر مهلت بگیرد. آنها در ابتدا قبول نکردند، ولی بعد قبول نمودند که شبی را صبر کنند.(۲)

۴ - آمدن لشکر تازه نفس به کربلا

در این روز لشکر مجهزی به دستور ابن زیاد از کوفه وارد کربلا شد،(۳) و شمر نامه ابن زیاد را آورد.(۴)

____________________

۱. امالی صدوق: ص۲۲۰. ارشاد: ج۲ ص۸۹. لهوف: ص۱۵۰. مناقب آل ابی طالبعليه‌السلام : ج۴ ص۱۰۷. اعلام الوری: ج ۱، ص ۴۵۵. فیض العلام: ص ۱۴۶. بحار الانوار: ج ۴۴، ص ۳۶۱. کلمات الامام الحسینعليه‌السلام : ص۳۹۱ - ۳۹۰. ازمدینه تا مدینه: ص۳۸۲ - ۳۷۷. تاریخ طبری: ج۴ ص۳۱۵. البدایة و النهایة: ج۸ ص۱۹۰. مقتل الحسین (خوارزمی): ج۱ ص۳۵۴-۳۴۹.

۲. همان.

۳. امالی صدوق: ص۲۲۰. بحار النوار: ج۴۴ ص۳۱۵. از مدینه تا مدینه: ص ۳۷۸.

۴. امالی صدوق: ص۲۲۰. ارشاد: ج۲ ص۸۹. بحار النوار: ج۴ ص۳۱۶، ۳۱۹. لهوف: ص۱۵۰. اعلام الوری: ج ۱، ص ۴۵۵. فیض العلام: ص ۱۴۶. تاریخ طبری: ج۴ ص۳۱۵. البدایة و النهایة: ج۸ ص۱۹۰.

۵. خطابه امام حسینعليه‌السلام برای اصحابش

در عصر این روز امام حسینعليه‌السلام در جمع یاران خطبه ای قرائت فرمودند، و اصحاب اعلام وفاداری نمودند.(۱)

شب عاشورا

۱. سخنان امامعليه‌السلام با اهل بیت و اصحابش

در این شب امام حسینعليه‌السلام اصحاب و اهل بیت خود را جمع نمودند و کلماتی را به آنان فرمودند. خلاصه کلمات حضرت این بود که من بیعت خود را از شما برداشتم و شما را به اختیار خود گذاشتم تا به هرجا که می خواهید کوچ کنید. پس از فرمایشات حضرت اهل بیتعليهم‌السلام و اصحاب کلماتی دروفاداری و جان نثاری خود نسبت به آن حضرت ابراز داشتند.(۲)

۲. سخنان زینب کبریعليه‌السلام با امام حسینعليه‌السلام

در این شب بود که زینب کبریعليها‌السلام اشعار «یا دهر اف لک من خلیل... » را از زبان برادرش امام حسینعليه‌السلام شنیدو هنگامی که متوجه شد فردا روز شهادت حضرت است فرمود: «ای کاش مرگ مرا نابود ساخته بود و این روز را ندیده بودم ». سپس سیلی به صورت زد و بیهوش شد. امامعليه‌السلام خواهر عزیز و مکرمه خود را به هوش آوردند و مطالبی فرمودند.(۳)

____________________

۱. همان. و مناقب آل ابی طالبعليه‌السلام : ج ۴، ص ۱۰۷. مثیر الاحزان: ص۳۸. روضة الواعظین: ص۱۸۲. مقتل الحسینعليه‌السلام (ابی مخنف): ص۱۰۷. ینابیع المودة: ج۳ ص۶۵. مقاتل الطالبیین: ص۷۴.

۲.همان. و فیض العلام: ص ۱۴۷. وسیلة الدارین: ص ۲۹۸ - ۲۹۹.

۳. مثیر الاحزان: ص۳۵. لهوف: ص۱۴۰. بحار الانوار: ج ۴۵ ص۲. ارشاد: ج۲ ص۹۳. کلمات الامام الحسنعليه‌السلام : ص۴۰۴. فیض العلام: ص۱۴۹. وسیلة الدارین: ص۳۰۲-۳۰۳. ینابیع المودة: ج۳ ص ۶۴. تاریخ طبری: ج۴ ص۳۱۹. تاریخ یعقوبی: ج۲ ص۲۴۴. جواهر المطالب: ج۲ ص۲۸۳. البدایة و النهایة: ج۸ ص۱۹۱. مقاتل الطالبیین : ص۷۵ سبل الهدی و الرشاد: ج۱۱ ص۷۷.

۱۰ محرم (عاشورا)

۱. شهادت امام حسینعليه‌السلام

در این روز در سال ۶۱ ه(۱) که روز شنبه(۲) یا جمعه(۳) بوده، آقا و مولایمان حضرتاباعبداللَّه الحسین عليه‌السلام در سن ۵۸ سالگی (و یا ۵۶ و یا ۵۷ سالگی) بعد از نماز ظهر، مظلومانه و با حالت تشنگی و گرسنگی درزمین کربلا به شهادت رسیدند .(۴) این روز، روز باریدن خون از آسمان است، و روزی است که شهادت اهل بیت و اصحاب امام حسینعليه‌السلام در آن به وقوع پیوسته است.(۵)

____________________

۱. بعضی از مصادر مخالفین: مستدرک حاکم، سنن کبری بیهقی، مجمع الزوائد، فتح الباری، تحفة الحوذی، عون المعبود، المصنّف ابن ابی شیبة، الآحاد و المثانی، المعجم الکبیر، نظم درر السمطین، الطبقات و تاریخ خلیفة بن خیاط، معرفة الثقات، اخبار الطول، مشاهیر علماء الامصار، الثقات ابن حبان، تاریخ بغداد، التعدیل، و الترجیح، اسد الغابة، تهذیب الکمال، تاریخ دمشق، جواهر المطالب فی مناقب الامام علیعليه‌السلام ، سیر اعلام النبلاء، لسان المیزان، تقریب التهذیب، الاصابة، انساب سمعانی، البدایة و النهایة، سبل الهدی و الرشاد، ینابیع المودة، الذریة الطاهرة، رجال مسلم، تعجیل المنفعة، الاستیعاب، تاریخ طبری، مقاتل الطالببین، فیض القدیر، مولد العلماء و وفیاتهم، معرفة الثقات، رجال صحیح بخاری، صفوة الصفوة، تهذیب الاسماء، تلخیص الحبیر، تذکرة الخواص، مقتل الحسینعليه‌السلام (خوارزمی).

۲. مناقب آل ابی طالبعليه‌السلام : ج۳ ص۲۳۱. تهذیب الاحکام: ج۴ ص۳۳۳. کامل الزیارات: ص۱۵۳. الهدلیة الکبری: ص۲۰۱، ۲۰۳. مقتل الحسینعليه‌السلام : ص۱۱۳. ارشاد: ج ۲، ص ۱۳۳،۳۷۹. عیون المعجزات: ص۶۱. تاج الموالید: ص۳۰. الخرائج و الجرائح: ج۳ ص۱۱۵۹. عدد القویة: ص۶۵. وسائل الشیعة: ج۱۳ ص۲۴۸. بحار الانوار: ج۴۴ ص۱۹۸، ۳۳۱، ج۴۵ ص۸۷، ج۵۲ ص۲۸۵، ۲۹۰. لهوف: ص۱۲۹. روضة الواعظین: ص۲۶۳. الغیبة طوسی: ص۴۵۳. حدائق الناضرة: ج۱۷ ص۴۳۴. اعلام الوری: ج ۱، ص ۴۲۰.

۳. تاریخ موالید الائمةعليه‌السلام : ص۲۰. عیون المعجزات: ص۶۱. بحار الانوار: ج۴۴ ص۱۹۹. تاریخ دمشق: ج۱۴ ص۲۵۰. مستدرک حاکم: ج۳ ص۱۷۷.

۴. کافی: ج۱ ص۴۶۳. ارشاد: ج۲ ص۱۳۳. اعلام الوری: ج۱ ص۴۲۰. کشف الغمة: ج۲ ص۴۰. توضیح المقاصد: ص۳. مسار الشیعة: ص۲۴. تهذیب شیخ طوسی: ج۶ ص۴۲. زاد المعاد: ص۳۰۶. معالی السبطین: ج۲ ص۵. مصباح کفعمی: ج۲ ص۵۹۴. مصباح المتهجد: ص۷۱۲. مقاتل الطالبیین: ص۷۸.

۵. زاد المعاد: ص۳۰۶-۳۰۷.

چهار هزار ملک در این روز به زمین کربلا برای نصرت آن حضرت آمدند، و چون اجازه نیافتند تا ظهور حضرت مهدیعليه‌السلام گریه کنان نزد قبر آن حضرت ماندگارند.(۱) در این روز ترک خوردن و آشامیدن بخصوص از غذاهای لذیذ مناسب است.(۲)

۲. شهادت حبیب بن مظاهر اسدی کوفی(۳)

۳. شهادت مسلم بن عوسجه(۴)

۴. شهادت حر بن یزید ریاحی

۵. شهادت جون مولی ابی ذر الغفاری(۵)

۶. شهادت همسر وهب، به دست رستم غلام شمر(۶)

۷. شهادت شبیه ترین مردم به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، علی اکبرعليه‌السلام فرزند بزرگ سیّد الشّهداءعليه‌السلام

عموی والامقام حضرت صاحب الامرعليه‌السلام .

____________________

۱. کامل الزیارت: ص۲۳۴، ۲۳۵. کمال الدین: ص۶۷۲. مستدرک الوسائل: چ۱۰ ص۲۴۵. بحار الانوار: ج۴۵ ص۲۲۶، ج۵۲ ص۳۲۶. ۲.توضیح المقاصد: ص ۳. مسار الشیعة: ص ۲۵.

۳. مثیر الاحزان: ص۳۲. بحار الانوار: ج۴۵ ص۲۷-۲۶، ۷۱، ۷۴-۶۵، ج۹۸ ص۲۷۴-۲۶۹. ابصار العین: ص۵۶، ۶۱. وسیلة الدارین: ص۱۱۹، ۱۲۶. فرسان الهیجاء: ج۱ ص۸۷، ۱۰۱. اعیان الشیعة: ج۴ ص۵۵۵. رجال البرقی: ص۳۴، ۴۱. مزار ابن مشهدی: ص۴۹۶ -۴۸۶. رجال شیخ طوسی: ص۶۰، ۹۳، ۱۰۰. نفس المهموم: ص۲۷۰. الاصابه: ج۲ ص۱۴۲. الاعلام زرکلی: ج۲ ص۱۶۶.

۴. بحار الانوار: ج۴۵ ص۲۲، ۲۳، ۷۱. مثیر الاحزان: ص۳۳. اعیان الشیعة: ج۴ ص۲۹۷. فرسان الهیجاء: ج۱ ص۷۸. نفس المهموم: ۲۹۰. ابصار العین: ص۱۰۵. وسیلة الدارین فی انصار الحسینعليه‌السلام : ص۱۰۸. الاعلام زرکلی: ج۷ ص۲۲۲.

۵. بحار الانوار: ج۴۵ ص۲۲، ۲۳، ۷۱. مثیر الاحزان: ص۳۳. اعیان الشیعة: ج۴ ص۲۹۷. فرسان الهیجاء: ج۱ ص۷۸. نفس المهموم: ۲۹۰. ابصار العین: ص۱۰۵. وسیلة الدارین فی انصار الحسینعليه‌السلام : ص۱۱۵. مستدرکات علم رجال الحدیث: ج۲ ص۲۴۶. ۶. مقتل الحسینعليه‌السلام (ابی مخنف): ص۱۴۱. لواعج الاشنان: ص۱۳۹. منتخب التواریخ: ص۲۸۸. تاریخ طبری: ج۴ ص۳۳۴. مثیر الاحزان: ص۳۲. ابصار العین انصار الحسینعليه‌السلام : ص۱۰۶، ۱۰۷. فرسان الهیجاء: ج۱ ص۱۴۲، ج۲ ص ۱۳۸-۱۳۶. بحار الانوار: ج۴۵ ص ۱۷-۱۶.

۸. شهادت قاسم بن الحسنعليه‌السلام .(۱)

۹. شهادت عبداللَّه بن الحسنعليه‌السلام .

۱۰. شهادت قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس بن علی بن ابی طالبعليه‌السلام .

۱۱. شهادت مولانا الرضیع باب الحوائج علی اصغرعليه‌السلام .

۱۲. آمدن ذوالجناح با یال و کاکل خونین

به سوی خیمه فاطمیات برای آوردن خبر شهادت آن حضرت.

۱۳. ماتم و ناله و گریه پردگیان حرم

بر سیّد الشّهداءعليه‌السلام و اولاد و بستگان و اصحاب آن حضرت.

۱۴ غارت اموال از خیام امام حسینعليه‌السلام .

۱۵. فرار فاطمیات و علویات در بیابانها

بعد از شهادت آقا و سرورشان اباعبداللَّهعليه‌السلام .

۱۶. غارت کردن لباس و زره و... از بدن مطهر شهدای کربلا.

۱۷. جدا شدن سرهای مطهر امام حسینعليه‌السلام و اهل بیت و اصحاب آن حضرت.

۱۸ به آتش کشیدن خیمه های آل اللَّه ،فرزندان رسول خدا و علی مرتضی و فاطمه زهراء عليهم‌السلام .

۱۹. شهادت دختران کوچک در کنار خیمه ها.

۲۰. گریه و ماتم بر سیّد الشّهداءعليه‌السلام

و عزای زمین و زمان، عرش و آسمان، جن و انس و ملک و وحوش بر آن حضرت.

____________________

۱. ارشاد: ج۲ ص۱۰۷، ۱۰۸. مثیر الاحزان: ص۳۶. بحار الانوار: ج۴۵ ص۳۴، ۳۶، ۶۸، ۶۹. ابصار العین: ص۳۶، ۳۷. وسیلة الدارین: ص۲۵۱، ۲۵۳. فرسان الهیجاء: ج۲ ص۲۶، ۳۰.

در این روز ملکی ندا کرد: ای امت ظالمی که عترت پیامبر خود را کشتید، خداوند شما را موفق به درک عید فطر و قربان نفرماید.(۱)

۲۱. رأس مطهر امام حسینعليه‌السلام در کوفه

عصر عاشورارأس مطهر و نورانی امام حسین عليه‌السلام را توسط خولی بن یزید اصبحی ملعون و حمید بن مسلم ازدی به کوفه فرستادند.(۲)

۲۲. خونین شدن ریشه هر گیاهیکه از زمین می کشیدند، از مصیبت عظمای آن روز. (۳)

۲۳. قتل ابن زیاد

ابن زیاد در روز عاشورای سال ۶۷ ه به فرمان مختار به جزای ظاهری اعمالش رسید و کشته شد. حصین بن نمیر و جمعی از قتله امام حسینعليه‌السلام نیز همراه ابن زیاد به قتل رسیدند.(۴)

ابن زیاد ملعون به دست ابراهیم پسر مالک اشتر نخعی کشته شد، و سر نحسش را برای مختار فرستادند.مختار هم سر او را برای امام زین العابدین عليه‌السلام فرستاد. هنگام وارد کردن سر ابن زیاد حضرت مشغول غذا خوردن بود. لذا سجده شکر به جای آورده

____________________

۱.کافی: ج۴ ص۱۷۰. بحار الانوار: ج ۴۵، ص ۲۱۷، ۲۱۸. وسائل الشیعه: ج ۱۰، ص ۲۹۶. من لا یحضره الفقیه: ج۲ ص۸۹، ۱۷۵. مستدرک الوسائل: ج۶ ص۱۵۲.

۲. بحار الانوار: ج۴۵ ص۶۲، ۱۰۷. ارشاد: ج۲ ص۱۱۳. مقتل الحسینعليه‌السلام (ابی مخنف): ص۲۰۳. اعلام الوری: ج۱ ص۴۷۰. منتهی الآمال: ج۱ ص۴۰۱. فیض العلام: ص۱۵۵. تاریخ طبری: ج۵ ص۳۴۸.

۳. کامل الزیارات: ص۱۵۹. بحار الانوار: ج۴۵ ص۸۹، ۲۰۴، ۲۱۶، ۳۰۵. مدینة المعاجز: ج۴ ص۱۰۵، ۱۱۶، ۱۸۷. شرح احقاق الحق: ج۱۱ ص۴۸۳-۴۸۱. ترجمة الامام الحسینعليه‌السلام من طبقات ابن سعد: ص۹۰. ینابیع المودة: ج۳ ص ۱۵، ۲۰، ۱۰۲. تاریخ دمشق: ج۱۴ ص۲۳۰. الصواعق المحرقة: ص۱۱۶، ۱۹۲. تفسیر ابن کثیر: ج۴ ص۱۵۴. تذکرة الخواص: ص۲۴۶. نظم درر السمطین: ص۲۲۱.

۴. بحار الانوار: ج۴۵ ص۳۸۳، ۳۸۵. تتمه المنتهی: ص ۹۰. قلائد النحور: ج ذی الحجه، ص ۴۲۴. مستدرک سفینه البحار: ج ۵، ص ۲۱۵. وقائع الشهور: ص۲۲۷. لطائف المعارف: ص۱۴۵. استیعاب: ج ۱، ص ۳۹۶. البدایه و النهایه: ج ۸، ص ۳۱۰. التاریخ الصغیر: ج۱ ص۱۵۵.

فرمودند: «روزی که ما را بر ابن زیاد وارد کردند غذا می خورد. من از خدا خواستم که از دنیا نروم تا سر او را در مجلس غذای خود مشاهده کنم، همچنان که سر پدر بزرگوارم مقابل او بود و غذا می خورد. خداوند به مختار جزای خیر دهد که خونخواهی ما را نمود». سپس حضرت به اصحاب خود فرمود: همه شکر کنید.»(۱)

۲۴. قیام حضرت مهدیعليه‌السلام

به روایتی حضرتبقیه اللَّه الاعظم حجه بن الحسن العسکری ارواحنا له الفداه در این روز قیام خواهند کرد.(۲)

۲۵. وفات امّ سلمه

در این روز در سال ۶۲-۶۳ ه امّ سلمه همسر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از دنیا رحلت فرمود.(۳) نام او هند، پدرش ابی امیّه، مادرش عاتکه دختر عبدالمطلب بود. شوهر اول او پسر خاله اش ابوسلمه بن عبدالاسد بن مغیره بود. چون به شرف اسلام مشرف شد با همسرش امّ سلمه به حبشه مهاجرت کردند. پس از بازگشت از حبشه براثر زخمی که در جنگ احد بر او وارد شده بود ، بعد از مدتی شهید شد.(۴)

سلمه، عمر، زینب و درّه، فرزندان او بودند، وعمر در جمیع جنگهای امیر المؤمنین عليه‌السلام شرکت کرد و مدتی از طرف آن حضرت والی بحرین بود.(۵)

____________________

۱. ذوب النضار: ص۱۴۴. بحار الانواز ج۴۵ ص۳۳۶، ۳۴۲، ۳۸۶. امالی طوسی: ص۲۴۳. مدینة المعاجز: ج۴ ص۳۲۸.

۲. الغیبة (نعمانی): ص۲۸۲. تهذیب الاحکام: ج۴ ص۳۲۳. کمال الدین: ص۶۵۴. اعلام الوری: ج۲ ص۲۸۶. بحار الانوار: ج۵۲ ص۲۹۷، ج۹۵ ص۱۹۰. عدد القویة ص۶۵. کشف الغمة: ج۲ ص۴۶۲، ۵۳۴.

۳. مستدرک سفینه البحار: ج ۵، ص ۲۱۵. تاریخ دمشق: ج۳ ص۲۱۱.

۴. بحار الانوار: ج۲۰ ص۱۴۳، ۱۸۵. سفینة البحار: ج۲ ص۶۹۱. الصحیح من السیرة: ج۷ ص۷۳. ذخائر العقبی: ص۲۵۳. طبقات الکبری: ج۳ ص۲۴۰. البدایة و النهایة: ج۴ ص۷۱.

۵. بحار الانوار: ج۳۲ ص۱۶۹- ۱۶۸. الدجات الرفیعة: ص۱۹۸. سفینة البحار: ج۳ ص۶۴۸. مستدرکات علم رجال الحدیث: ج۶ ص۷۴. شرح نهج البلاغة: ج۶ ص۲۱۹. استعیاب: ج۳ ص۱۱۶۰.

بعد از اینکه عدّه امّ سلمه در وفات شوهرش سر آمد، ابوبکر و عمر جداگانه به خواستگاری او رفتند، ولی امّ سلمه اجابت نکرد.سپس پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از او خواستگاری کرد و امّ سلمه قبول کرد،(۱) و به فرزند خود عمر بن ابی سلمه گفت: عقد را جاری کن.(۲)

عایشه وقتی دید پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم امّ سلمه را به عقد خویش در آورده بسیار ناراحت شد، چه اینکه امّ سلمه در جمال کم نظیر بود. عایشه به حفصه گفت: امّ سلمه چقدر زیباست! او باور نکرد تا اینکه امّ سلمه را دید.از همین جهت حسادت این دو با امّ سلمه بسیار زیاد بود .(۳)

امّ سلمه فضائلی دارد که او را از دیگر همسران پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به جز خدیجه کبریعليها‌السلام ممتاز کرده است:

۱. بارها امّ سلمه عایشه را نصیحت می کرد در پیروی از علی بن ابی طالبعليه‌السلام ، ولی او نمی پذیرفت. فضائل و مناقب آن حضرت را برای عایشه می گفت ولی او قبول نمی کرد،(۴) او تا لحظه ای که زنده بود با عایشه سخن نگفت چون مردم را برای جنگ با علی بن ابی طالبعليه‌السلام در جنگ جمل جمع کرد.(۵)

۲. امّ سلمه شهادت داد که عایشه دشمنامیر المؤمنین عليه‌السلام است.(۶)

____________________

۱. الصحیح من السیرة: ج۵ ص۲۴۵. مسند احمد: ج۶ ص۳۱۳. سیر اعلام النبلاء: ج۱ ص۱۵۲. طبقات الکبری: ج۸ ص۸۹.

۲. بحار الانوار: ج۲۲ ص۲۰۳، ۲۲۴. سفینة البحار: ج۲ ص۶۹۲. مستدرک حاکم: ج۴ ص۱۷. سیر اعلام النبلاء: ج۲ ص۲۰۴.

۳. الصحیح من السیرة: ج۳ ص۲۴۹، ج۵ ص۲۴۶. موسوعة التاریخ الاسلامی: ج۲ ص۴۴۵. طبقات الکبری: ج۸ ص۹۴.سیر اعلام النبلاء: ج۲ ص۲۰۹. الاصابة: ج۸ع ص۳۴۳، ۴۰۶.

۴. بحار الانوار: ج۳۲ ص۱۷۰-۱۴۹. احتجاج: ج۱ ص۲۴۱. معانی الاخبار: ص۳۷۵. الجمل شیخ مفید: ص۱۲۵. مجمع النورین: ص۲۶۴. الجمل ابن شدقم: ص۲۸.بلاغات النساء: ص۷. العقد الفرید: ج۲ ص۲۷۷. الامامة و السیاسة: ج۱ ص۷۶. جواهر المطالب فی مناقب الامام علیعليه‌السلام : ج۲ ص۱۰.

۵. الصحیح من السیرة ج۵ ص۲۴۷. شرح الاخبار: ج۱ ص۳۹۶. المحاسن و المساوی: ج۱ ص۴۸۱.

۶. الهدایة الکبری: ص۱۹۷. مدینة المعاجز: ج۳ ص۴۱۲.

۳. امّ سلمه شنید که یکی از آزاد شده هایش امیر المؤمنینعليه‌السلام را ناسزا گفته است. آن شخص را فرا خواند و آنقدر از فضائل و مناقب علیعليه‌السلام که از پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنیده بود برای آن شخص بازگو کرد، تا او توبه کند.(۱)

۴. امّ سلمه حدیث «نحن معاشر الانبیاء لانورّث... » را کهابوبکر آن را به دروغ به رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نسبت داد تکذیب کرد.(۲)

۵. هنگامی که امیر المؤمنینعليه‌السلام برای جنگ جمل حرکت کردند، امّ سلمه پسرش عمر بن ابی سلمه را برای یاری آن حضرت فرستاد، و به آن حضرت پیغام داد: «اگر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم همسرانش را به ملازمت خانه ها امر نفرموده بود می آمدم و در نصرت و یاری شما کوتاهی نمی کردم».(۳)

۶ بعد از رحلت خدیجه کبریعليها‌السلام مراقبت حضرت زهراءعليها‌السلام با فاطمه بنت اسدعليها‌السلام بود. بعد از رحلت فاطمه بنت اسد این مهم از طرف پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به امّ سلمه سپرده شد، و عایشه از این ماجرا بسیار خشمناک بود. امّ سلمه می گفت: «مردم گمان می کنند من آموزگار فاطمه عليها‌السلام هستم! بخدا قسم که آن حضرت آموزگار من است ».

۷ روزی پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پوست گوسفندی را طلبیدند و مطالبی را فرمودند و امیر المؤمنینعليه‌السلام نوشتند. بعد آن پوست را به امّ سلمه دادند و فرمودند: «هرکس بعد از من فلان و فلان نشانه را به تو داد، این پوست را به او تسلیم کن». آن سه نفر آن نشانه ها را نداشتند، و امّ سلمه آن پوست را در خلافت ظاهری امیر المؤمنین عليه‌السلام به آن حضرت - که

____________________

۱. امالی صدوق: ص۴۶۲. امالی طوسی: ص۴۲۵. بشارة المصطفیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ص۵۸. کشف الغمة: ج۱ ص۲۹۶. سفینة البحار: ج۲ ص۶۹۲. بحار الانوار: ج۲۲ ص۲۲۱، ج۳۸ ص۳۰۹. کشف الیقین: ص۴۶۸. ینابیع المودة: ج۱ ص۲۴۲.

۲. دلائل الامامة: ص۱۲۴. سفینة البحار: ج۲ ص۶۹۳. بیت الاحزان: ص۱۵۳، از «الدرّ النظیم».

۳. بحار الانوار: ج۳۲ ص۱۶۸. سفینة البحار: ج۳ ص۶۸۴. الدجات الرفیعة: ص۱۹۸. مستدرکات علم رجال الحدیث: ج۶ ص۷۴. شرح نهج البلاغة: ج۶ ص۲۱۹. استیعاب: ج۳ ص۱۱۶۰. المیعار و الموازنة: ص۳۰. تذکرة الخواص: ص۶۷.

۴.دلائل الامامة: ص۸۲. بحار الانوار: ج۴۳ ص۱۰. مجمع النورین: ص۵۲. اللمعة البیضاء: ص۲۳۴.

همه نشانه ها را دارا بود تسلیم نمود.(۱)

۸ هنگام حرکت امام حسینعليه‌السلام از مدینه به مکه امّ سلمه آمد و خبر شهادت آن حضرت را که از پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنیده بود با اندوهی

فراوان بازگو کرد. امام حسینعليه‌السلام محل شهادت و موضع دفن خود و اصحابشان و... را به معجزه نشان دادند. سپس مقداری از خاک آن بقعه طیّبه را به امّ سلمه دادند و در نزد آن حضرت بود تا روز عاشورا که امّ سلمه پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را با حالتی گردآلود و ژولیده مو در خواب دید، و عرض کرد: یا رسول اللَّه، این چه حالت است که در شما می نگرم؟ فرمودند: «ای امّ سلمه، حسین مرا کشتند و دیشب برای او و اصحاب او قبر می کندم ».

وقتی از خواب بیدار شد خاکی که پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و امام حسینعليه‌السلام به او داده بودند به خون تازه تبدیل شده است.(۲)

شب یازدهم محرم

۱. شام غریبان کربلا

نخستین شب عزا و سوگ خاندان پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پس از شهادت سیّد الشّهداءعليه‌السلام است. شبی تیره تر از سیاهی! شبی جانسوز که در آن تلخترین لحظات بر خاندان امام حسینعليه‌السلام گذشت.

____________________

۱. بصائر الدرجات: ص۱۸۳. الامامة و التبصرة من الحیرة: ص۴۵. بحار الانوار: ج۲۲ ص۲۲۴، ج۲۶ ص۴۹، ج۳۸ ص۱۳۲. مدینة المعاجز: ج۲ ص۲۴۸.

۲. بحار الانوار: ج۴۴ ص۲۲۵، ۲۴۱، ج۴۵ ص۸۹، ۲۳۰. امالی صدوق: ص۲۰۳. امالی طوسی: ص۳۱۵. کلمات الامام الحسینعليه‌السلام : ص۲۹۲. مدینة المعاجز: ج۴ ص۱۹۲. ریاحین الشرعیة: ج۲ ص۳۰۵ - ۲۸۳. ذخائر العقبی: ص۱۴۸. ینابیع المودة: ج۳ ص۱۲. تاریخ یعقوبی: ج۲ ص۲۴۶. مجمع الزوائد: ج۹ ص۱۸۹. المعجم الکبیر: ج۳ ص۱۰۸. تاریخ دمشق : ج۱۴ ص۱۹۳. تهذیب الکمال: ج۶ ص۴۰۹. تهذیب التهذیب: ج۲ ص۳۰۱.

آیا می شود رنج و سوز و مصیبت بازماندگان حضرت را در آن شب بیان کرد و یا حتّی تصّور نمود؟ آیا کسی درک می کند کهدیدگان خونفشان عمه امام زمان عليه‌السلام و اهل بیت چقدر و چگونه بر آن حضرت گریستند ؟ آیا می تواند تصویر کند که آه و ناله سوزناک آن عزیزان چگونه بوده است؟

با چه زبانی و با چه لفظی می توان دلهای شکسته، قلبهای جریحه دار، ناله و نوای بلبلان بال و پر سوخته گلستان نبوی و علوی، و سوز دل یتیمان و بانوان حسینی را بیان کرد؟

شام غریبان است ! کودکان یتیم که دیشب پدر داشتند، و بانوان بی سرپرست که دیشب سرپرست و کاشانه داشتند، امشب با آشیانه سوخته و دلهای داغدار، بدون سرورشان حضرت اباعبداللَّه چه می کنند؟

تفاوت بین این دو شب چقدر است:شب عاشورا و شب یازدهم ؟ دیشب چه سالاری داشتند؟ دیشب چه کسی از خیمه ها محافظت می کرد؟ دیشب چه کسانی در خیمه ها بودند؟ امروز اما بدن مبارکشان بدون سر روی زمین است!آن شب چه کسی سرپرستی علویات و فاطمیات را بر عهده داشت؟ زینب کبریعليها‌السلام آن شب چه حالی داشت؟ از یک سو مراقبت از حجّت خدا زین العابدینعليه‌السلام و همسران و یتیمان برادر، و از سوی دیگر به دنبال دخنران گمشده!!همه اینها در سرزمینی که بدن برادرش و عزیزانش با آن وضع روی زمین افتاده باشند !

آه چه شبی بود آن شب و چه حالی داشت دختر امیر المؤمنینعليه‌السلام . «سلام علی قلب زینب الصبور و لسانها الشّکور ».(۱)

۲. سر امام حسینعليه‌السلام در تنور خولی

شب یازدهم شبی است که سر مطهر امام حسینعليه‌السلام در تنور منزل خولی بود در

____________________

۱. از زیارت حضرت زینبعليها‌السلام

حالیکه نورانیّت آن سر فضا را روشن نموده بود.(۱)

۱۱ محرم

۱. حرکت کاروان اسرا از کربلا

عمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند، و بر کشتگان سپاه خود نماز گذارد و آنان را به خاک سپرد. وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را بر شتران بی جهاز سوار کردند(۲) و سیّد سجّادعليه‌السلام را نیز با غل جامعه بر شتر سوار کردند. هنگامی که آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسینعليه‌السلام افتاد،لطمه ها بر صورت زدند و صدا به صیحه و ندبه برداشتند .(۳)

۲. تشکیل مجلس ابن زیاد

روز یازدهم عمر سعد به کوفه آمد. ابن زیاد اذن عمومی داد تا مردم در مجلس حاضر شوند. سپس رأس مطهر امام حسینعليه‌السلام را نزد او گذاشتند و او نگاه می کرد و تبسّم می نمود و با چوبی که در دست داشت جسارت می نمود.(۴)

۳. حرکت اهل بیت امام حسینعليه‌السلام به سوی کوفه

عصر روز یازدهم اهل بیتعليهم‌السلام را با حالت اسارت به کوفه بردند. نزدیک

____________________

۱. مقتل الحسینعليه‌السلام (مقرّم): ص ۳۰۴. از مدینه تا مدینه: ص۷۷۰. فیض العلام: ص۱۵۶-۱۵۵. در بعضی از مصادر به جای تنور خولی، زیر ظرف خمیر آمده است: مناقب آل ابی طالبعليهم‌السلام :ج۴ ص۶۸. بحار الانوار: ج۴۵ ص۱۲۶. مثیر الاحزان: ص۶۶. مدینة المعاجز: ج۴ ص۱۱۴. تاریخ طبری: ج۴ ص۳۴۸.

۲. ارشاد: ج۲ ص۱۱۴. اعلام الوری: ج۱ ص۴۷۰. لهوف: ص۱۸۹. بحار الانوار: ج۴۵ ص۰۷.

۳. مقتل الحسینعليه‌السلام (ابی مخنف): ص۲۰۳. مثیر الاحزان: ص۶۴. معالی السبطین: ج۲ ص۹۰. قلائد النحور: ص ۱۸۴. فیض العلام: ص ۱۵۶. تاریخ طبری: ج۴ ص۳۴۸. البدایة و النهایة: ج۸ ص۲۱۰. ۴. اعلام الوری: ج ۱، ص ۴۷۱.

۵. ارشاد: ج۲ ص۱۱۴. مثیر الاحزان: ص۶۴. بحار الانوار: ج۴۵ ص۶۲. اعلام الوری: ج ۱، ص ۴۷۱. لهوف: ص۱۸۹.

غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند. لذا آن بزرگواران داغدار و مصیبت زده را تا صبح پشت دروازه های کوفه نگه داشتند. هنگام صبح عمر سعد ملعون از کوفه خارج شد، و بسان فرماندهی که از فتوحات خویش خوشحال است همراه اسرائ وارد کوفه شد.(۱)

۱۲ محرم

۱. دفن شهدای کربلا

روز دفن بدنه ای مطهر سیّد الشّهداءعليه‌السلام و اهل بیت و اصحاب آن حضرت،(۲) توسّط امام سجّادعليه‌السلام به یاری جمعی از بنی اسد است.(۳) و بنا بر قولی دفن شهدای کربلا در سیزهم محرم بوده است.(۴)

۲. ورود اهل بیتعليه‌السلام به کوفه

روز دوازدهم روز ورود اهل بیتعليهم‌السلام با حالت اسارت به کوفه است.(۵)

در این روز ابن زیاد فرمان داد که احدی حق ندارد با اسلحه از خانه بیرون آید، و ده هزار سوار و پیاده بر تمام کوچه ها و بازارها موکل گردانید، که احدی از شیعیان امیرالمؤمنینعليه‌السلام حرکتی نکند.

سپس فرمان داد سرهایی را که در کوفه بود برگردانند و در پیش روی اهل بیتعليه‌السلام حرکت دهند،و با هم وارد شهر کرده در کوی و بازار بگردانند .

____________________

۱. قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص ۲۰۴.

۲. ارشاد: ج۲ ص۱۱۴. اعلام الوری: ج ۱، ص ۴۷۰. بحار الانوار: ج۴۵ ص۱۰۸. مثیر الاحزان: ص۶۵.

۳. تذکرة الشهداء (مترجّم): ص۴۴۷- ۴۴۵. الوقایع و الحوادث: ج ۶ ص ۶۱-۵۹. وقایع الایّام: تتمه محرم، ص ۱۳۲. علی الاکبرعليه‌السلام (مقرّم): ص۹۴.

۴. علی الاکبرعليه‌السلام : ص۹۴. تذکرة الشهداء (مترجَم):ص۴۴۵.

۵. ارشاد: ج۲ ص۱۱۴. اعلام الوری: ج۱ ص۴۷۱. درجات الرفیعة: ص۴۵۱. قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص ۲۰۴. الوقایع و الحوادث: ج ۴ ص ۲۵.


4

5

6

7

8

9

10

11

12

13