اخلاق در خانواده و تربیت فرزند

اخلاق در خانواده و تربیت فرزند0%

اخلاق در خانواده و تربیت فرزند نویسنده:
گروه: خانواده و کودک

اخلاق در خانواده و تربیت فرزند

نویسنده: سيد محمد نجفى يزدى
گروه:

مشاهدات: 12180
دانلود: 2957

توضیحات:

اخلاق در خانواده و تربیت فرزند
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 53 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 12180 / دانلود: 2957
اندازه اندازه اندازه
اخلاق در خانواده و تربیت فرزند

اخلاق در خانواده و تربیت فرزند

نویسنده:
فارسی

3- دین اسلام دین پاکیزگی و زیبائی است .

(( من اخلاق الانبیاء التنظف ))

امام رضا علیه السلام فرمود : نظافت و تمیزی از اخلاق پیامبران است (118)

و حضرت رضا علیه السلام فرمود :

بوی بد را از خود با آب دور کنید و خود را تمیز کنید ، همانا خداوند از کسانی کثیف هستند ناخشنود است (119)

پیامبر اکرم (ص ) فرمود : هر کس لباسی می پوشد ، آن را پاکیزه نگه دارد (120)

و امام صادق علیه السلام فرمود : خداوند زیبائی آراستن را دوست می دارد (121)

آری در دین اسلام آنقدر به پاکیزگی اهمیت داده شده است که اگر بخواهیم احادیث مربوط به آن را بیاوریم از حوصله کتاب بیرون خواهد بود .

مروری گذرا بر احکام حیات بخش نشان می دهد که تاءکید بر روی پاکیزگی و تمیزی در هیچ مذهب و آئینی مثل اسلام نبوده است .

این را باید در ردیف معجزات اسلام شمرد که با وجود آنکه مغز و روح آن ، براساس طهارت روح تقویت ارتباط با خداست ، و با آنکه نماز با ارزشترین وسیله ارتباطی با خدا شمرده است ، به گونه ای که ستون دین و معراج مؤ من و بهترین عمل شده است .

در عین حال نماز را از چند جهت مشروط به پاکیزگی نموده است ، از طرفی غسلهای متعدد که به معنی شستن تمام بدن است ، چه بعنوان واجب و یا مستحب در زمانهای متعدد ذکر شده ، از طرف دیگر شرط صحت نماز وضو قرار داده شده که بیشتر در معرض آلودگی و سرایت هستند می باشد .

مخصوصا وضوء مستحب ، که همیشه نیکو است و به آن سفارش شده است .

از طرف دیگر بدن و لباس نماز گزار باید از نجاستها مثل ادرار و غائط و خون ومنی ، سگ و مردار و شراب پاک باشد .

گذشته از اینها تاءکید بسیار در زدن مسواک و خلال کردن مضمضمه و استنشاق و رفتن به حمام و گرفتن ناخن و موهای زیاد بدن ، و شستن دستها هنگام غذا ، تمیز نگاه داشتن لباس و موی سر و مرتب نمودن آن و موارد متعدد دیگر که بخوبی نمایانگر این حقیقت است که اسلام معنویت را از مسیر رعایت بهداشت و نظافت ، تاءمین می کند .

امام هفتم حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام فرمود : خلال کنید (غذاهای مانده را از دهان و میان دندانها و خارج کنید) چرا که یک نوع تمیزی است و تمیزی از ایمان است با صاحب خود در بهشت (122)

و حضرت علی علیه السلام فرمود : با آب ، بوی ناهنجاری که موجب اذیت است ، از خود دور کنید و خود را پاکیزه کنید ، به خودتان برسید و مواظب باشید ، همانا خداوند از بنده های کثیفی که از بوی بد آنان همنشین آنها ناراحت می شود ، ناخشنود (123)

یک مرد و یا بانوی موفق ، همراه سعی می کند ، که خود و فرزندان و لباس و خانه و اثاث آن زیبا و تمیز نگه دارد ، تا صفای زندگی با تمیزی و زیبائی افزایش یابد ، انسان خود بخود مشتاق زیبائی و تمیزی است و از آن لذت می برد ، و ما در فصل مربوط به آداب زندگی مخصوصا بانوان ، توضیح داده ایم ، در اینجا این حدیث شریف رااضافه می کنیم که امام باقر علیه السلام فرمود :

زنها دوست دارند مردها را به همان گونه آراسته ببیند که مردها دوست دارند زنها را آنگونه آراسته ببینید (124)

4- گذشت و تفاهم لازمه موفقیت در ازدواج است .

اگر کسی در خانه ای تنها باشد ، آزاد است که با صدای بلند کتاب ، بخواند ، هر کجا که خواست بخوابد به هر قسمت که خواست برود ، هر چیزی را هر کجا که خواست قرار دهد ، اتاق گرم کند یا نکند ، لباس بپوشد یا نپوشد ، هر لباسی را که خواست انتخاب کند .

اما اگر د ر آن خانه یک نفر دیگر هم نمی تواند نسبت ، آزادیهای او محدود می شود ، دیگر نمی تواند هر طور که می خواست ، صدا کند ، بلکه باید مراعات دیگر را هم بنماید ، وقت خواب باید برای دیگری ایجاد مزاحمت نکند ، اموال خود را به گونه ای قرار دهد که او بتواند قرار دهد ، گرمی اتاق مناسب هر دو باشد ، حتما باید لباس بپوشد و مسائلی از این قبیل .

با ذکر این مقدمه ، تصدیق می نمائید که اجتماع چند دو نفری آن ، با تمام مزایائی که دارد ، لازمه آن محدودیت آزادیهای فردی است .

اگر زن و یا شوهری گمان کند که می تواند بعد از ازدواج تنها به دلخواه خود عمل کند ، سخت در اشتباه است ، ازدواج طبعا یک نوع محدودیت را در خواسته ها ایجاد می کند ، وقتی هماهنگی دارای آن همه امتیاز است ، طبعا می بایست این محدودیتها را پذیرفت تا به آن امتیازات رسید هر کدام از زن و مرد باید شهامت گذشت و مدارا و صرف نظر از برخی خواسته ها را داشته باشد ، و هرگز نباید مثل دو آهن سرد باشند ، که هرگز با هم قابل تفاهم و اتحاد نیستند .

مرد هرگز نباید خود را صاحب و مالک زن فرزند بداند : و در خانه به استبداد حکومت کند ، و به سلیقه و نظریات افراد خانواده بی اعتنا باشد .

زن نیز نباید انتظار داشته باشد ، که اگر برخی از نظرات وی مورد قبول و انجام مرد قرار نگرفت بی تابی و بد اخلاقی پیشه کند و خلاف توقع او شود .

5- با یکدیگر زیبا صحبت کنید

اما صادق علیه السلام فرمود : پبامبر اکرم روزی با همسر خود عایشه بودند که مردی اجازه ورود خواست ، پیامبر فرمود : این برادر هم گروه ما بد آدمی است ، عایشه برخواست و به اتاق رفت ، پیامبر اکرم اجازه داد و آن مرد وارد شد ، پیامبر اکرم (به خوبی با او برخورد کرد) وقتی رفت ، عایشه عرض کرد : شما با آن سخنی که راجع به او فرمودید باز با روی گشاده و با او برخورد نمودید ؟

پیامبر اکرم (ص ) فرمود : از بدترین بندگان خدا کسی است که ، مردم از همنشینی با او بخاطر بد دهنی او ناراحت باشند (125)

جواب پیامبر اکرم به توهین مرد یهودی

امام باقر علیه السلام فرمود : پیامبر اکرم و عایشه با هم بودند که یک مرد یهودی آمد و گفت : سام علیک ، یعنی مرگ بر تو باد (بجای گفت : سام که بمعنی مرگ است ) پیامبر اکرم (ص ) فرمود : علیک (بر تو باد) .

او رفت ، مرد دیگری آمد و باز مثل همان شخص سلام گفت : و حضرت همان جواب را داد ، سومی هم آمد و همینطور شد عایشه که از دیدن این صحنه به شدت خشمگین شده بود ، صدا برآورد که : مرگ و خشم و لعنت بر شما باد ای یهودیان ای برادران میمون و خوک .

پیامبر اکرم (ص ) فرمود : ای عایشه اگر فحش به صورتی در می آمد ، صورت زشتی می داشت ، نرم خوئی هر کجا آمد آن را زیبا کرد ، و از هر کس که رفت ، او را زشت نمود .

عایشه عرض کرد : یا رسول الله مگر نشنیدید اینها گفتند : که مرگ بر شما ؟ حضرت فرمود : چرا شنیدم ، ولی تو مگر جواب مرا نشنیدی که گفتم : بر خودتان باد ، وقتی مسلمانی بر شما سلام کرد ، بگوئید سلام بر شما ، و چون کافر بر شما سلام کرد بگوئید : بر خودت باد (126) (نه بیشتر) .

6- دیگران چگونه اند ؟

یکی از مسائلی که از ابزار شیطان حساب می شود و برای فریب زن و مرد و ایجاد سردی و کدورت میان آنان ، از آن استفاده می کند ، زیبا جلوه دادن ناداشته هاست قرآن مجید این کار را از ابزار شیطان معرفی کرده است که شیطان مردم را نسبت به کارهای زشت تشویق می کند و آن کارها را در نظر شان نیک جلوه می دهد (127)

شیطان این کار را امروز در جامعه کنونی بشر در زمینه بی حجابی و آزادی زنان در خود نمائی ، راحت تر انجام می دهد .

بسیاری از کدورتها برای افراد هوسران و نادان از آنجا شروع می شود که برداشتی سطحی و ظاهری از کیفیت زندگی دیگران نموده و آن را با خود مقایسه می کنند و بالطبع وضع موجود یا همسر خودشان را پائین تر و دیگری را بهتر می یابند ، آن وقت سردی و کدورت را به خاطر احساس عدم موفقیت ، شروع می کنند .

در جامعه گذشته قبل از این آزادی که به معنی بی بند و باری زن و مرد و است ، عشق و علاقه میان اغلب خانواده ها تا آخر عمر باقی می ماند و اگر کدورتی هم بود اندک و آن هم به خاطر مسائل دیگری بود که عمومی نبود ، اما امروز جوانان هوسران و تنها به خاطر مسائل شهوی فریب لحظاتی هم جدا را خورده و سپس با سرد شدن آن احساس ، از هم جدا می شوند و به دنبال دیگری می روند در جامعه ای که دختران و زنان در معابر عمومی تحت اختیار و نظر جوانان قرار می گیرند ، چطور ممکن است که چشمان مست شوهر به زن زیباتر از همسر خود بیفتد و نسبت به همسر دلسرد نشود و یا بالعکس ؟ !

اینکه گفته اند نوسانهای علاقه شوهر به همسر خود در جامعه کنونی سه مرحله دارد :

مرحله اول : دوران نابینائی است که شوهر در این مرحله بقدری داغ است که می خواهد جهان را فدای همسرش کند ، در این مرحله آقای داماد نقائص نو عروس خود را نمی بیند ، در مرحله دوم ، دوره اعتدال است که شوهر جهان را فدای زن نمی کند و نواقصی در او می بیند مرحله سوم وضع به سردی گرائیده و محبت یخ می زند .

علت این سردی مشخص است ، مردی که چشمش به زنی زیبا بیفتد ، و با دمی همسخن گردد ، جز زیبائی چیزی نمی بیند و زنی که دمی با مردی همنشین شود جز مهر و عاطفه نمی بیند طبیعی است که هر یک از این دو از همسر خود دلسرد شوند ، با این وجود همسر بیچاره چگونه می تواند خود را همچنان می تواند خود را همچنان محبوب همسر خود نگه دارد .

در قضاوت عجله نکنید

آنچه قابل دقت است این است که در قضاوت عجله نکنید ، شیطان همراه سعی می کند که شما را با حرص و طمع به آنچه ندارید آرزومند کند و آن را جلوه دهد و نسبت به همسر و زندگی خودتان دلسرد گرداند ، محبتها و زیبائیها و مسائل دیگری که بطور مقطعی و گذرا از دیگری مشاهده می کنید بمعنی دوام آن نمی باشد .

کانون زندگی را نباید با برخی برخوردها مقایسه کرد ، هر عیب و نقصی را نمی توان با چند تماس درک کرد ، به همراه هر کسی نکات منفی و مثبت فراوانی یافت ، می شود ، شیطان ذهن شما را خراب نکند و سعادت خود را بخاطر هوسهای ابلهانه خراب نکنید ، چه بسیار بوده اند جوانانی که با تصمیمات عجولانه و خیالات واهی و بهشتهای موعود و پوچ به دام شیادانی افتاده اند که جز فساد و بدبختی نصیب آنها نگردیده است .

هیچ کس خوب مطلق و یا بد مطلق نیست ، و هیچکس هم از هر جهت با شما هماهنگ نخواهد بود ، زندگی لازمه اش اصطکاک و برخورد است که اگر بی تابی و کم حوصلگی در کار نباشد برای رشد و سعادت شما مفید نیز خواهد بود .

به خدا توکل کنید و راضی باشید

((من عتبت علی الزمان طال معتبته ))

امام چهارم علیه السلام فرمودند : هر که بر روزگار خرده گیرد ، اعتراض بسیار خواهد داشت (128)

و پیامبر اکرم (ص ) فرمود : هر که توکل کندو قناعت نماید و راضی باشد به هدف رسیده است (129)

و فرمود : سه چیز است که اگر خداوند در کسی آنها را جمع کند ، خیر دنیا و آخرت را به او داده است ، به سرنوشت خشنود بودن ، هنگام بلا صبر کردن ، و دعا کردن در هنگام سختی و راحتی (130)

و فرمود : بلای بزرگ به اجر بزرگ پاداش داده می شود ، وقتی خداوند بنده را دوست بدارد ، او را به بلای بزرگ گرفتار می کند ، هر که راضی باشد برای او نزد خدا رضاست و هر که ناراضی باشد برای او نزد خدا نارضایتی است (131)

راه مبارزه با این آفت

برای مبارزه با این وسوسه شیطانی سعی کنید ، ارزشهای حقیقی را در وجود خود زنده کنید ، و به آن افتخار کنید و آن را معیار قرار دهید ، عاقل باشید و به جای بلند پروازی ، وضع موجود خود را در نظر بگیرید ، خواهید دید که برای شما راههای سعادت همواره است .

همچنانکه می بایست از رفتن و مجالست با افرادی که مظاهر دنیا و جلوه رفاه طلبی هستند و شما و همسر و فرزندان شما را دچار حرص و طمع و حقارت می کنند ، اجتناب کنید ، همواره به زیر دست خود نگاه کنید ، تا امیدوار و با نشاط باشید ، و نسبت به نعمتهای الهی شکرگذار گردید ، اگر سلامتی دارید ، دین دارید ، اخلاق دارید ، همسر خوب دارید ، به اینها افتخار کنید که هیچ نعمتی به پای اینها نمی رسد .

سفارشات پیامبر(ص ) به سلمان

سلمان فارسی گوید : دوستم پیامبر(ص ) به من سفارش چند کار را نمود که من در هیچ حالی آنها را رها نمی کنیم 1- سفارش نمود که به افراد پائین تر از خود (در امور دنیوی ) نگاه کنم و به بالا دست خود نگاه نکنم (زیرا نگاه به افراد مالی موجب رضای به دارائی خویش و خشنودی از خدا و تشکر از روی می گردد و بر عکس نگاه به بالاتر از خود موجب احساس کمبود و ناراحتی ، و حسادت و ناخشنودی و ایجاد حقارت و کینه و انواع گناهان مخصوصا ناشکری از خدا خواهد بود) 2- مرا سفارش کرد که فقرا را دوست داشته باشم و به آنها نزدیک شوم (اطراف ثروتمندان نباشم تا ثروتشان معیار و ارزش گردد ، بلکه فقر را پر و بال باشم ) 3- مرا سفارش کرد که حق بگویم گرچه تلخ باشد 4- و اینکه به فامیلم رسیدگی کنم گرچه او به من پشت کرده باشد 5- و اینکه از مردم هیچ درخواستی نکنم 6- و اینکه زیاد بگویم لا حول و لا قوة الا بالل ه که گنجی است از گنجهای بهشت (132)

7- احساسات ، راه ایجاد محبت است ، استفاده کنید

عقل و احسساس دو کانال فهم و ادراک برای انسان است ، لیکن در اغلب مردم ، حتی بسیاری از اندیشمندان ، تاءثیر احساس بر افعال و روحیات افراد ، بیشتر و مؤ ثر از عقل است ، و به همین جهت است که راهزنان سعادت ، از این خاصیت روحی افراد سوء استفاده می کنند ، و با تجربه احساسات مردم ، حتی بر عقل آنها غلبه می کنند ، زیرا عکس و صحنه های محرک ، و یا سخنان شیرین همه لذتهای نقدی هستند .

و به همین دلیل بسیاری از مردم فریب ظاهر زیبای جنس و کالا و یا شیرین زبانی کسی را می خورند ، و چه بسا از زشتی درون آنها هم غافل می مانندی یا اعتنا نمی کنند .

به همین جهت است که شما می بیند ، مثلا تلویزیون بیش از رادیو مشتری دارد ، چون علاوه بر گوش ، چشم نیز احساس می کند و لذت می برد ، و یا یک مطلب وقتی ساده بیا : می شود ، آنقدر مؤ ثر نیست ، که با آهنگ زیبا و به ویژه در قالب شعری زیبا بیان شود ، اینها همه دلیل تاءثیر عمیق احساسات بر انسان است ، که حتی بر عقل او نیز غلبه می کند .

حالا که این حقیقت را دانستم ، چه بهتر که از این راه برای ایجاد تفاهم و محبت بیشتر در خانواده استفاده کنیم ، از احساسات همسر خود انتخاب کنید ، و با نشان دادن جلوه های مطلوب او ، تفاهم و محبت را ایجاد کنید .

سخن زیبا و شیرین ، احترام و تعارف ، زیبائی و تمیزی در بدن و لباس و زندگی و مسائلی از این قبیل ، می تواند ، نشاط آفرین و جذاب باشند ، نگوئید محبت باید در دل باشد ؟ آری محبت در دل است ، اما ایجاد آن بستگی به کارهائی دارد که شما انجام می دهید ، و تظاهر به دوستی و نشان دادن و برخورد زیبا و خلاصه آنچه دیگری از آن لذت می برد یک راه ایجاد محبت و تداوم آن است .

8 - احساس همدردی و غمخوارگی

زن شوهری که به حقیقت ازدواج و برنامه سعادت و موفقیت آن آگاهی دارند ، و می دانند که بادید این بنارا با محبت استوار گردانند توجه دارند که یکی از عوامل محبت که موجب گرمی و صفای زندگی است احساس همدردی و غمخوارگی با یکدیگر است .

مثلا اگر زن از شوهر تقاضائی دارد ، توجه کند که آیا تهیه آن برای شوهرش چقدر مقدر است ، اگر واقعا تهیه این امور ولو جزء ضروریات دسته دوم اول باشد ، برای شوهر موجب نگرانی و غم و خستگی و فشار طاقت فرساست .

همکاری و همدلی ایجاب می کند که نگرانی و فشار و سختی شوهر ، را در وجود خود احساس کند و کاری را که موجب فشار بر شوهر است ، فشار بر خود بیند ، و از آن مسئله درگذرد ، کما اینکه همین مسئله در طرف شوهرم هم صادق است ، اگر شوهر احساس می کند کاری و یا کمبودی و یا مسئله برای همسرش ناراحت کننده و طاقت فرسا ، صمیمیت و صفا ایجاب می کند که ناراحتی همسرش را ناراحتی خود احساس کند و حتی المقدور آنرا برطرف کند ، این است همکاری و همدلی در زندگی نه اینکه زن فقط به احتیاجات و خواسته های خود نظر کند و از شوهر و امکانات او و روحیات وی غافل شود و یا مرد فقط به فکر تاءمین مسائل کلی و عمومی زندگی باشد و یا فقط به فکر خود باشد و از همسرش غافل شود .

در خوشیها و تلخیهای زندگی یکدیگر را سهیم بدانید ، آن وقت احساس می کنید که چه زندگی شیرین و هماهنگی خواهید داشت ، اینکه شوهر هر غذائی دوست داشت بخورد و هر وقت که خواست مسافرت کند و هر شرائطی که خود می خواهد تحمیل کند بدون در نظر گرفتن خواسته همسر خود ، کاری عاقلانه نیست .

البته معلوم است که رعایت یکدیگر در مسائل زندگی به معنای زیر پاگذاردن دستورات دین و یا عقل نیست ، هیچگاه ناخشنودی خدا نباید با خشنودی مخلوق معاوضه گردد .

مسئله واجب و حرام و بسیاری از امور مکروه و مستحب از این دائرة جداست ، چرخ زندگی معمولا در محور وسیع مباحات که به اختیار افراد نهاده شده است گردش می کند و سخن نیز در آنجاست که ، زن و شوهر در جائی که به اختیار آنها نهاده شده است چگونه تصمیم گیری می کنند و گام برمی دارند .

اینکه بعضی از زنها در برخورد با مسائل زندگی می گویند ، وظیفه شوهر است که فلان چیز را بخرد ، باید فلان چیز را تهیه کند ، یا باید چنین و چنان کند ، و یا شوهر بگوید وظیفه زن است که بشوید ، بروید و پخت و پز کند و اینگونه مسائل ، جز ایجاد سردی و رقابت و اداری کردن زندگی چیز دیگری نیست .

نه زن باید فرصت بگردد که از کار شانه خالی کند و از محبت شوهر سوء استفاده کرد ، کارهای خود را به شوهر واگذار کند و نه شوهر باید گمان کند که هر چه می شود باید به زن فشار آورد و در خانه دست به سیاه و سفید نزند همچنانکه بعضی از نادانهای متعصب می پندارند که کار در خانه برای مرد عار است و از علامت موفقیت مرد این است که آب خوردن هم باید به دستش دهند و او دست به هیچ کاری نزند ، من در تعجبم که پیروان پیامبر و شیعیان حضرت علی علیهماالسلام ، با وجود آن همه روایاتی که صریحا دلالت می کند ، ایشان در خانه به همسر کمک می کردند ، چگونه چنین اندیشه ای دارند ، خیر ، هر دو باید آنچه زندگی مشترک آنها اقتضا می کند و طبق برنامه اسلامی که در احادیث آمده رفتار کنند ، زن در میان خانه و مرد بیرون خانه ، اما اگر یکی از دو طرف توانست در حد معقول به دیگری کمک کند ، انجام دهد اما نه به این معنی که اگر بانوئی دید همسرش به کمک او آمد و مثلا جاروب کرد از این به بعد به جای تشکر از محبت وی تنبلی پیشه کند و جاروب کردن را به عهده شوهرش بگذارد ، مثل دو دوست دوستانه زندگی کنید و آنچه دوستی اقتضا می کند انجام دهید ، زندگی اداره دولتی نیست که گمان شود زن و شوهر جز وظایف مقرر وظیفه دیگری ندارند .

9 - هرگز ناامید نباشید ، عاقل باشید .

انسان موجودی است ، انعطاف پذیر ، که می تواند در اثر تکرار و عادت ، روحیات و عواطف خود را تغییر دهد ، و به همین جهت است که انقلابهای درونی و یا جهشهای روحی را در برخی مشاهده می کنیم ، توضیح کامل این حالت محتاج به بحث بسیار است توجه شما را به یک مثال جلب می کنم .

آیا مصیبت زده ای را دیده اید که عزیزی را از دست داده است ؟ حالات او را در سه روز بعد در نظر بگیرید ، آیا اضطراب و هیجان او همان اندازه است ؟ حالا یکماه بعد او را در نظر بگیرید ، و بالاخره یک سال بعد را ، می بینید که او بعد از مدتی ، هرگز آن نگرانی و تشویش اولیه را ندارد چرا ؟ آیا مصیبت بر طرف شده یا کم شده است ؟ خیر ، مصیبت همچنان پابرخاست ، آنچه تغییر کرده مصیبت زده است نه مصیبت ، او در اثر مرور زمان به آن عادت کرده است ، در حقیقت خود مصیبت سنگین نبود ، بلکه چون تازه بود سنگین بود و چون از تازگی افتاد دیگر سنگین نیست ، به همین جهت است که گفته اند ، هنگام مصیبت شخص داناکاری می کند که جاهل چند روز بعد خواهد کرد ، البته نویسنده خود معترف است که استقامت در مقابل مصیبت مثل نوشتن آن ساده نیست ! ولی نتیجه درخشانی در پی دارد .

این مقدمه برای مقاومت در مقابل سختیها بیان شد ، شما اگر در زندگی خدای ناکرده به ناکامی یا بلائی دچار شدید هرگز نباید همه چیز را تمام به حساب آورید ، مصیبتها و مشکلات هر قدر هم زیاد و سنگین باشند ، چنان نیست که شما می پندارند ، خیال نکنید که سعادت تمام شد ، امیدها رفت ، و خوشبختی پایان پذیرفت ، نخیر ، هیچکدام از این ها رخ نداده است ، مگر اینکه شما خود بخواهید آن را ایجاد کنید ، لحظات و روزهای اولیه مصیبت ، روزهای تیره و تار و غبار آلود هستند ، لیکن هرگز معیار آینده و نمای زندگی شما نیستند ، اندکی صبر و استقامت از خود نشان دهید ، آغاز مصیبت ، با بعد از آن قابل مقایسه نیست ، اگر عاقلانه فکر کنید و خود را نبازید ، راههای نجات و سعادت بسیارند ، شما با جزع و فزع و بی تابی و یا بهانه گرفتن به خاطر اینکه چرا اخلاق همسرم چنین است ، رخسارش چنان است ، بدنش فلان عیب را دارد و مانند اینها ، فقط مشکل خود را افزایش می دهید ، و خود را ضعیف می کنید ، برای مبارزه با مشکل به اعصاب و نیروی بیشتری احتیاج دارید ، با اظهار ناراحتی خود را ضعیف نکنید ، حسرت بی خود نخورید ، با فکر باز و درایت کامل ، و مرور زمان ، می توانید عالی ترین نتیجه را بگیرید ، و مطمئن باشید ، شما می توانید ، خوشبخت باشید ، تا می توانید بر خود مسلط باشید ، و برای رفع مشکل بکوشید ، و اگر احیانا مشکل طوری بود که قابل حل نیست ، به مسائل اصولی و حقیقت زندگی و نکات مثبت وی توجه کنید و مطمئن باشید که پس از گذشت مدتی باور خواهید کرد که مسئله آنچنان که می پنداشید قابل اهمیت نبوده و برای شما هم قابل تحمل خواهد شد ، شما خیال می کنید ، آن کسی که مثلا با همسر نابینائی زندگی می کند ، هر لحظه عمر او با احساسی شبیه احساس شما نسبت به کوری سپری می شود ، و زجر می کشد ، ولی هرگز چنین نیست ، گذشت زمان و خوگرفتن با مشکل بهترین رام کننده نفس است .

دانشمندی را گفتند به نظر شما سخت ترین مصیبت چیست ؟ گفت : کوری ، اتفاقا در اواخر عمر نابینا شد ، مدتی بعد از او پرسیدند چرا ؟ گفت : زیرا واهمه و ترس نابینائی بیش از خودش نگران کننده بود .

دنیا را آنطور که هست بپذیرید

هر کس که در این جهان زندگی می کند ، باید قوانین و لوازم این دنیا را پذیرفته باشد ، دنیا محل تزاحم و مشکلات است .

کسی که در این جهان زندگی می کند ، اگر توقع مشکلات و حوادث را نداشته باشد ، خود را فریب داده است ، آن دنیائی که مشکلات و سختی در ان نباشد ، بهشت است نه جهان ما .

این حقیقت را در زندگی درک کنید و بپذیرید تا نه تنها از بروز حوادث غافلگیر نشوید ، بلکه کم و بیش منتظر آن هم بوده و خود را هنگام حادثه نبازید ، حادثه در دنیای ما مساءله عادی و رایج است .

اگر بنا باشد در مقابل هر حادثه بی صبری و ناامیدی پیشه کنید ، و مدام غم و غصه بخورید ، جز افسردگی و مریضی و پیری زودرس برای شما نتیجه نخواهد داد .

صبر و استقامت در قرآن و حدیث

صبر و استقامت یکی از ابزار مهم موفقیت در زندگی هر فردی است ، مخصوصا برای افراد مؤ من و پایبند به اصول اخلاقی و دین .

ارزش صبر در راه سعادت انسان آنقدر زیاد است که خداوند متعال در قرآن مجید دهها بار از آن سخن گفته است ، به این آیه مبارکه توجه فرمائید :

ما قطعا شماها را به اموری مانند ترس و گرسنگی و کمبود و خسارت در اموال و جانها و میوه ها ، امتحان می کنیم ، و مژده باد استقامت کننده ها را ، آنها که وقتی مصیبتی به آنان وارد می شود می گویند ، ما از خدائیم و به سوی او باز میگردیم ، بر اینان باد درود و رحمت پروردگارشان ، و ایشانند هدایت شده گان (133) گاهی می فرماید : خداوند با صبر کنندگان است (134) ، گاهی می فرماید : به زیبائی صبر کن ، (135) و می فرماید : همدیگر را به صبر توصیه کنید ، (136) و می فرماید : با سختی آسانی است ، با سختی آسانی است ( 137)

اینها همه نشانده این حقیقت هستند که صبر و استقامت در سعادت انسان چقدر حساس و مهم است .

امام صادق علیه السلام فرمود : نقش صبر در ایمان ، همانند سر به بدن است ، همچنانکه بدون سر ، بدن نمی ماند ، بدون صبر هم ایمان نمی ماند (138)

و در حدیث دیگر حضرت امام صادق علیه السلام فرمود : انسان آزاده ، در همه حال آزاده است اگر سختی ببیند ، استقامت می کند ، مصیبتها هر چه بر او زیاد شود او را نمی شکند ، گرچه اسیر و مقهور شود ، و از گشایش به سختی بیفتد ، همچنانکه یوسف صدیق امین ، وقتی برده شد و مغلوب و اسیر گردید به آزاده گی او لطمه نخورد ، تاریکی و وحشت چاه و آنچه کشید به او صدمه نزد تا اینکه خداوند بر او منت نهاد و همان ستمگر متجاوز به او را ، عبد او قرار داد و او را پیامبر مرسل نمود و امتی را به وسیله او مورد رحمت قرار داد .

آری چنین است نتیجه صبر که نیکی به دنبال دارد ، پس صبر کنید و صبر را به خود تلقین کنید تا پاداش ببرید (139)

و در روایت دیگری حضرت صادق علیه السلام فرمود : هر مؤ منی که به بلائی مبتلا شود و صبر کند ، همانند پاداش هزار شهید برای او خواهد بود (140)

10 - سعادت دنیا و آخرت در گرو خوش اخلاقی است

(( احسن الناس ایمانا احسنهم خلقا و الطفهم باهله انا اطفکم باهلی ))

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : بهترین ایمان را کسی دارد که بهترین اخلاق را دارد و نسبت به خانواده اش مهربانتر است و من از همه شما به خانواده ام مهربانترم .

امام باقر علیه السلام فرمود : هر مؤ منی که اخلاق بهتری دارد ، ایمانش از همه کاملتر است (141)

و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : در کفه هیچکس روز قیامت چیزی بهتر از اخلاق خوب قرار داده نمی شود (142)

و فرمود : آنکه اخلاق خوب دارد همانند پاداش روزه دار در حال عبادت اجر می برد (143)

و فرمود : بیشترین چیزی که امت مرا بهشتی می کند ، تقوای الهی و اخلاق خوب است (144)

اینها نمونه ای از دهها روایت است که در اهمیت و فضیلت خوش اخلاقی آورده شده است و هر کس که به سعادت دنیوی و اخروی خود علاقه مند باشد ، باید بر اعصاب خویش مسلط باشد ، و خوش اخلاق باشد ، مشکلات و سختیها برای هر کس کم و بیش رخ می دهد ، اما با برخوردی زیبا و اخلاق خوب ، می توان از آنها به خوبی عبور کرد .

شما با بداخلاقی ، فقط به سعادت خود لطمه می زنید ، زندگی خود و دیگران را خراب می کنید ، اگر سلامتی می خواهید ، اگر شادی می خواهید خوش اخلاق باشید ، که بداخلاق نه دین دارد و نه دنیا .

(( لا عیش اهنا من حسن الخلق ))

امام صادق علیه السلام در ضمن سفارش و نصیحتهای خویش به یکی از اصحاب خود فرمود : هیچ زندگی گواراتر از خوش اخلاقی نیست . (145)

نتیجه بداخلاقی در خانواده

یکی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله مردی است به نام سعد ابن معاذ ، او در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فوت نمود وقتی به حضرت خبر فوت او را دادند حضرت با اصحاب خود برخواست و دستور داد سعد را غسل دهند و خود کنار درب ایستاد پس از غسل و حنوط و کفن نمودن سعد ، چون سعد را بر روی تابوت حرکت دادند ، پیامبر پای برهنه و بدون عبا دنبال جنازه حرکت کرد ، گاهی طرف راست و گاهی طرف چپ تابوت را می گرفت ، تا اینکه به قبر رسید ، پیامبر خود وارد قبر شد و لحد را چید و خشت را بر او قرار داد و با سنگ و گل اطراف خشت را محکم کرد و سوراخها را پوشاند .

چون کار تمام شد ، حضرت بر او خاک ریخت و روی قبر را صاف نمود و فرمود : من می دانم که بزودی بدن سعد متلاشی می شود و پوسیدگی به سراغ او می رود ولی خداوند دوست می دارد بنده چون کاری می کند آن را محکم انجام دهد (به همین جهت حضرت در پوشاندن قبر دقت فرمود) .

چون خاک قبر را صاف نمودند ، مادر سعد صدا زد : ای سعد گوارا باشد بر تو بهشت ، پیامبر فرمود : ای مادر سعد ساکت باش و بر خدا جرئت مکن ! همانا سعد تحت فشار (قبر) قرار گرفته است ! نگاه پیامبر برگشت و مردم هم برگشته ، از پیامبر پرسیدند ای پیامبر خدا ، از شما کارهائی دیدیم راجع به سعد که نسبت به هیچکس انجام نداده بودی شما بدون کفش و ردا تشییع جنازه کردی ؟ پیامبر فرمود : همانا ملائکه (در تشیع جنازه او) بدون کفش و ردا بودند (زیرا روایت دارد که جبرئیل با هفتاد هزار فرشته جنازه او را تشییع کردند) من هم به آنها اقتدا کردم .

اصحاب گفتند : شما گاهی طرف راست و گاهی طرف چپ تابوت را می گرفتی ؟ پیامبر فرمود : دست من در دست جبرئیل بود هر جا او می گرفت من هم می گرفتم ، اصحاب گفتند : شما فرمان به غسل سعد دادی و بر او نماز خواندی و لحد او را در قبر قرار دادی سپس (با این همه فضیلت و احترام که برای سعد بود) فرمودی : آری در اخلاق او نسبت به خانواده اش زشتی بود (146) (یعنی بداخلاقی و تندی در خانواده و احیانا بددهنی موجب فشار قبر است گرچه انسان در سایر مسائل صاحب صفات پسندیده باشد بنابراین آن مردی که نسبت به زن و فرزندان خود با خشونت برخورد می کند و گمان می کند تسلط بر خانواده به وسیله خشونت و بداخلاقی دلیل مردی و موفقیت اوست سخت در اشتباه است و در حدیثی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود بدترین مردم کسی است که مردم از ترس ، او را احترام کنند (147) ، کانون خانواده زندان نیست که احیانا با خشونت در آن برخورد شود بلکه محل صفا و خشنودی و پرورش جسم و روح انسان است )

قسمتی از روایات اسلامی در مورد آداب زندگی

سفارش نسبت به خانواده

(( خیرکم خیرکم لاهله و انا خیرکم لاهلی ))

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : برترین شما کسی است که نسبت به اهل خود نیکوتر باشد ، من از همه شما نسبت به اهل خودم بهترم (148) (در حالی که در جامعه امروز بسیاری از دیندارها خشونت یا بی اعتنائی به همسر خود را نشان دینداری یا مردانگی می دانند) ! !

توسعه در زندگی

امام چهارم علیه السلام فرمود : رضایتمندترین شما نزد خدا کسی است که برای خانواده خود بیشتر خرج می کند و توسعه می دهد . (149)

و امام صادق علیه السلام فرمود : مؤ من به آداب خدا عمل می کند ، هرگاه خداوند به او وسعت داد او هم توسعه می دهد (در وضع زندگی ) و هرگاه خداوند امساک کرد او هم امساک می کند (150) ( هر وقت توان دارد دریغ نمی کند و هر وقت کم دارد اسراف و ولخرجی نمی کند) و فرمود : من ضامنم برای کسی که میانه روی کند ، اینکه فقیر نشود (151)

برای خانواده خرج کنید

(( صاحب النعمة یجب ان یوسع علی عیاله ))

امام رضا(ع ) فرمود :

آنکه نعمت دارد یعنی تمکن مادی دارد باید بر اهل و عیال خود گشایش دهد یعنی اگر می تواند برای خانواده خود خرج کند . (152)

اول خانواده بعد دیگران

مردی به امام باقر عرض کرد : من مزرعه ای دارم که سه هزار درهم درآمد دارد ، دو هزار درهم آن را خرج خانواده می کنم و هر سال یکهزار درهم آن را صدقه می دهم .

حضرت فرمود : اگر آن دو هزار درهم برای تمامی مخارج خانواده ات کفایت می کند ، (کار خوبی کرده ای زیرا) به فکر خودت بوده ای و همان کاری را که با وصیت بعد از مرگ دیگران انجام می دهند ، تو در زندگانی خود ، بهره را برده ای (153)

ریخت و پاش نکنید

حضرت علی ابن الحسین علیه السلام فرمود : مرد باید اندازه خرج کند ، به مقدار کفایت ، و زیادی را برای آخرت خود پیش بفرستد ، این کار برای دوام نعمت مفیدتر و هم برای افزایش آن از خدا مؤ ثرتر و نسبت به سرانجام کار - روز قیامت - سودمندتر است (154)

حضرت صادق علیه السلام فرمود : میانه روی چیزی است که خداوند عزوجل دوست می دارد و اسراف چیزی است که خداوند آن را زشت می دارد ، حتی دور انداختن هسته خرما که به کاری آید ، و یا زیادی آب را دور ریختن (155)