اخلاق در خانواده و تربیت فرزند

اخلاق در خانواده و تربیت فرزند0%

اخلاق در خانواده و تربیت فرزند نویسنده:
گروه: خانواده و کودک

اخلاق در خانواده و تربیت فرزند

نویسنده: سيد محمد نجفى يزدى
گروه:

مشاهدات: 12172
دانلود: 2955

توضیحات:

اخلاق در خانواده و تربیت فرزند
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 53 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 12172 / دانلود: 2955
اندازه اندازه اندازه
اخلاق در خانواده و تربیت فرزند

اخلاق در خانواده و تربیت فرزند

نویسنده:
فارسی

فرزند و تربیت او یکی از دو راحتی

(( قلة العیال احد الیسارین ))

امیر المؤ منین (ع ) فرمود : عیال کمتر یکی از دو راحتی است (216) (و آن دیگری رفاه مادی است ، آنها که با زیاد کردن جمعیت خانواده خویش دچار کدورت و سختی شدید و اعصاب ضعیف و مریض و بدی اخلاق و دوری از دستورات دین می شوند راحتی را انتخاب کنند) .

سعدی می گوید :

ای گرفتار و پای بند عیال

دیگر آسودگی مبند خیال

غم فرزند و نان و جامه و قوت

بازت آرد ز سیر در ملکوت

همه روز اتفاق می سازم

که به شب با خدای پردازم

شب چو عقد نماز می بندم

چه خورد بامداد فرزندم

آیا سالم است ؟

در روایت است که امام چهارم علیه السلام وقتی مژده فرزندی را به او می دادند ، سئوال نمی فرمود که پسر است یا دختر ، اول می پرسید آیا سالم است ؟ اگر سالم بود می فرمود : شکر خدای را که از من فرزند ناسالم نیافرید (217) (یعنی اهمیت به سالم بودن است نه دختر و پسر بودن ، اگر سالم باشد بهترین لطفها را خداوند به پدر و مادر خود طفل کرده است پس ناشکری نکنید) .

هر چه خدا بخواهد خوب است دختر باشد یا پسر

برای یکی از شیعیان دختری متولد شده بود ، نزد امام صادق آمد ، حضرت دید ناراحت است فرمود : بگو ببینم اگر خداوند به تو وحی کند و از تو بپرسد که من برایت انتخاب کنم یا خودت برای خودت انتخاب کنی چه می گوئی ؟ عرض کرد : می گویم خدایا شما برایم انتخاب کن ، حضرت فرمود : خدا برای تو (دختر) انتخاب کرده است .

سپس (حضرت با اشاره به داستان موسی و خضر که خضر آن پسر بچه را کشت و موسی اعتراض کرد) فرمود آن پسر بچه که آن عالم او را کشت خداوند عزوجل می فرماید :

(( فاردنا ان یبدلها ربهما خیرا منه زکوة و اقرب رحما ))

یعنی خداوند خواست فرزندی پاکیزه و نزدیکتر به جای آن پسر بچه به آنها عنایت کند سپس حضرت صادق علیه السلام فرمود : خداوند بجای آن ، پسر دختری به آنها داد که هفتاد پیامبر از او متولد شد (218)

یعنی فرزند اگر صالح باشد دختر و پسر ندارد ، و انسان باید در تربیت آنان کوشا باشد چه بسیار دخترانی که مردان را تاب صعود به مقام و درجه آنها نیست ، آری ممکن است در شرائط خاصی تربیت دختر بخاطر مسائلی که زمانه و جو جامعه ایجاد کند مشکلتر باشد و لیکن هر قدر که انسان بیشتر زحمت بکشد اجرش بیشتر و اثرات اجتماعی و دینی آن هم بخاطر تاءثیر شدید و عمیق مادر بر فرزند و خانواده بیشتر است .

شاید بتوان گفت : یک بانوی شایسته بیش از یک مرد می تواند در موفقیت و پیشرفت جامعه مؤ ثر باشد ، آنهمه تاکیدی که از هنگام انعقاد نطفه در رحم مادر چه از جهت دینی و چه در مسائلی بهداشتی و روانی شده است بطوری که حتی پایه های اصلی سعادت کودک از نظر جسمی و روحی از مادر شروع می شود و بعد از آن هم هنگام شیردادن و کودکی و تربیت و سپس کانون خانواده و سپس مسئولیت او در قبال مسائل اجتماعی و غیره همه حکایت از اهمیت و حساسیت نقش زنان در نزد رهبران اسلامی دارد زیرا بنای سلامت جسم و روح جامعه بوسیله مادر پی ریزی می شود .

گل خوشبو

مردی نزد پیامبربود ، به او خبر دادند که فرزندی برایش متولد شده ، رنگ صورتش پرید پیامبر فرمود چه شده ؟ گفت : خیر است حضرت فرمود : بگو ، گفت : وقتی من می آمدم زنم در حال زایمان بود به من خبر دادند که دختر زائیده است .

پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود : زمین او را بر می دارد و آسمان سایه می اندازد و خدا روزیش می دهد و برای تو هم گلی است که می بوئی (219) (چرا ناراحتی ) الحدیث - .

مؤ لف گوید : آداب و رسوم جامعه و خانواده ها گاهی چنان در اعماق روح و جان افراد رسوخ می کند که حتی علم و آگاهی ایشان نیز مانع از تغییر آن نمی شود ، شخصیکه خود را روشنفکر یا متفکر و دیندار می دادند باز در اثر تلقین و ارزشهای کاذب از خود عکس العمل نشان می دهد و نسبت به همسری که او گلی آورده است خشمگین می شود ، اینان فقط پستی خود را با این اعمال آشکار می کنند .

جارود ابن منذر گوید : امام صادق به من فرمود : به من خبر رسیده که دختری برایت متولد شده و تو او را دوست نداری ، او چه ضرری برای تو دارد ؟ گلی است که می بوئی و روزیش هم به عهده دیگری است (( و کان رسول الله (ص ) ابا بنات ، )) پیامبر اکرم هم پدر چند دختر بود (220)

دختر سود خالص است

(( البنات حسنات و البنون نعمة و الحسنات یثاب علیها و النعمة یسال عنها ))

امام صادق علیه السلام فرمود : دختران نیکی ها هستند و پسران نعمتها ، نیکی ها پاداش دارند و از نعمتها سئوال می شود (بنابراین دخترها از نظر دینی برای پدر و مادر بیشتر بهره دارند )

چه بسیار دختر که از پسر بهتر است

یحیی ابن زکریا گوید از حضرت هادی علیه السلام ضمن نامه ای ، تقاضا نمودم برایم دعا کند تا خداوند به من پسری عنایت فرماید ، حضرت در جواب نامه مرقوم داشت : چه بسیار دختری که از پسر بهتر است ، وقتی همسرم زایمان نمود ، دختری به دنیا آورد ، ولی همچنانکه حضرت فرمود بود ، دختری شد بهتر از بسیاری از پسران دوران (221)

اذان و اقامه در گوش نوزاد

پیامبر اکرم (ص ) فرمود : هر که فرزندی خدا به او دهد باید در گوش راست او اذان نماز بگوید و در گوش چپ اقامه بگوید که این کار او را از شیطان رجیم نگه می دارد (222)

ختنه مفید و لازم است

(( اختنوا اولادکم لسبعه ایام فاءنه اطهر و اسرع لنبات اللحم و ان الاءرض تکره بول الاءغلف ))

امام صادق فرمود : فرزندان خود را طی هفت روز ختنه کنید که پاکیزه تر و گوشت او را سریعتر می رویاند و همانا زمین از ادرار فرد ختنه نکرده کراهت دارد (223) مؤ لف گوید : ختنه کردن واجب است حتی بعد از بلوغ .

عقیقه لازم است

(( کل مولود مر تهن بالعقیقة ))

امام صادق علیه السلام فرمود : هر نوزادی در گرو عقیقه است و در روایت دیگری پیامبر فرمود : نوازد در گرو عقیقه است خواه پدر و مادر او را از این گرو بیرون آورند یا نیاورند (224)

روایت دارد که دادن پول عقیقه کفایت نمی کند باید گوسفند یا گاو یا شتری بکشند و بهتر است و عقیقه چاق باشد و پدر و مادر از عقیقه نخورند مخصوصا مادر) .

اولین هدیه به فرزند

(( فلیحسن احدکم اسم ولده ))

حضرت موسی ابن جعفر(ع ) فرمود :

اولین خدمت مرد به فرزندش ، نام نیکو است ، بر هر یک از شما لازم است که برای فرزندش نامی نیکو انتخاب کند . (225)

اهمیت و برکت نام محمد و فاطمه در خانواده

ابو هارون گوید : من در مدینه همنشین امام صادق علیه السلام بودم ، چند روز نزد حضرت نرفتم ، وقتی خدمتش رسیدم حضرت فرمود : ای ابا هارون چند روز تو را ندیدم ؟ عرض کردم : پسری برایم متولد شده ، فرمود : خداوند مبارک گرداند نامش را چه گذاردی ؟ عرض کردم او را محمد نامیدم ، حضرت همین که نام محمد را شنید در حالی که می فرمود : محمد ، محمد ، محمد ، آنقدر خم شد تا صورتش نزدیک زمین قرار گرفت ، سپس فرمود : جانم و فرزندانم و خانواده و پدر و مادرم تمام اهل زمین همگی فدای رسول الله باد ، به فرزندت بد نگو و او را مزن و اذیتش مکن ، و بدان در زمین خانه ای نیست که در آن نام محمد باشد مگر اینکه هر روز تقدیس می شود ، سپس حضرت به من فرمود : آیا او را عقیقه کرده ای ؟ جوابی ندادم ، حضرت از سکوتم پی برد که من انجام نداده ام .

شخصی را صدا زد و به گونه ای که من متوجه نشوم به او چیزی فرمود : به گمان کردم که به آن شخص دستوری خصوصی داده است ، خواستم بلند شوم فرمود : سرجایت باش ، آن مرد سه دینار آورد و به من داد ، حضرت فرمود : برو دو گوسفند فربه تهیه کن و آنها را ذبح کن خودت بخور و به دیگران هم بخوران (226)

و در روایتی که در حقوق و تربیت اولاد ذکر خواهد شد ، امام صادق علیه السلام به مردی که نام دخترش را فاطمه نهاده بود فرمود : وقتی نام او را فاطمه نهادی ، به او بد مگو ، نفرینش مکن و او را مزن (227)

از نامهای زشت پرهیز کنید

(( ان الشیطان اذا سمع منادیا ینادی باسم عدو من اعدائنا اهتز واختال ))

امام باقر(ع ) فرمود : شیطان چون بشنود کسی همنام دشمنان ما را صدا می کند و به وجد و طرب در می آید .

نامهای زشت را تغییر دهید

(( ان رسول الله (ص ) کان یغیر الاسماء القبیحة فی الرجال و البلدان ))

پیامبر اکرم (ص ) نامهای زشت در مردها و شهرها را تغییر می داد (228)

به پیامبر جفا نکنید

(( من ولد له اربعة اولاد لم یسم احدهم باسمی فقد جفانی ))

پیامبر اکرم (ص ) فرمود : هر که خداوند به او چهار فرزند (پسر) بدهد و یکی از ایشان را بنام من نکند به من جفا کرده است .

امام حسین علیه السلام نام علی را دوست می داشت

امام حسین علیه السلام به والی مدینه که نامش مروان بود و به حضرت از اینکه دو فرزندش را علی گذارده است عیب گرفت ، حضرت بعد از ملامت وی فرمود : اگر برای من یکصد فرزند زاده شود دوست دارم همه را اسمی جز علی نگذارم (229)

اثر نامهای نیکو

ابوالحسن (امام رضا علیه السلام ) فرمود : در خانه ای که در آن محمد یا احمد یا علی یا حسن یا حسین یا جعفر یا عبدالله یا فاطمه باشد فقر و احتیاج وارد نمی شود (230)

مؤ لف گوید : نام فرزندان علاوه بر اینکه نشان دهنده مقدار دینداری و علاقه پدر و مادر به دین است ، خود تبلیغی و تشویقی است به مکارم الاخلاق و ارزشهای صاحب آن نام ، و به همین جهت هر گروهی که بخواهند مرام و روش محبوب خود را زنده کنند با نام آنها نامگذاری می کنند ، و هر اندازه که نامهای خوب موجب تقویت دین در سطح فرد و جامعه می گردد ، نامگذاری به نامهای افراد فاسد یا مسائل ناهنجار سبب لکه دار شدن ارزشهای واقعی است .

پس بهتر است که پدران و مادران هوا و هوسهای جاهلانه خود را کنار گذارند و به ارزشهای دینی و معنوی توجه کنند و نامهای رهبران دینی که از زیبائی لفظ و معنی بر خوددار است برای فرزندان خود انتخاب کنند .

حقوق و تربیت اولاد

یکی از افرادی که خدمت امام صادق علیه السلام رسیده بود گوید : ناراحت و غصه دار بودم ، حضرت به من فرمود : از چه ناراحتی ؟ عرض کرد : دختری برایم متولد شده است ! !

حضرت فرمود : سنگینی آن بر زمین است و روزی آن بر خدا ، نه روزی تو را می خورد و نه از عمر تو استفاده می کند ، راوی گوید : با شنیدن این کلمات ، غم و غصه از دل من بیرون رفت .

حضرت پرسید : نامش را چه گذاری ؟ عرض کردم : فاطمه ، با شنیدن این نام حضرت منقلب شد ، دوبار فرمود : آه آه ، و دست خود را بر پیشانی گذارد ، سپس فرمود :

حقوق پسر بر پدر

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است : حق پسر بر پدر این است که (اولا) مادرش را (یعنی همسر خود را) احترام کند و با او حرف رشت نگوید ، برای پسرش نام نیکو قرار دهد ، قرآن به او یاد دهد ، و او را پاکیزه بدارد ، و شناکردن را نیز به او یاد دهد .

حقوق دختر بر پدر

اما حق دختر بر پدر این است که (اولا) مادرش را (یعنی همسر خود را) احترام کند و با او حرف رشت نگوید ، برای دخترش نام نیکو انتخاب کند ، سوره نور به او یاد دهد ، ولی سوره یوسف (که ممکن است موجب وسوسه باشد) به او یاد ندهد ، دخترش را در طبقه بالا جای ندهد ، و در شوهر دادن او عجله کند ، سپس (حضرت صادق علیه السلام ) فرمود : وقتی دخترت را فاطمه نامیدی به او بد مگو ، او را نفرین مکن و مزن (231)

روح طفل مثل جسم او لطیف است ، مواظب باشید

فرزندی که خداوند به شما عنایت فرموده است ، امانت خداست در دست شما ، هم جسم او و هم روح او ، شما که خود را نسبت به سلامت او مسئول می دانید ، نسبت به سلامت روح او نیز مسئولید .

فرزند شما روحی دارد همانند جسم او لطیف و پاک ، همچنانکه دوره یک تا پنج سالگی در اطفال از نظر جسمی فوق العاده مهم است و رشدی سریع در آنها ایجاد می شود ، همین دوران نیز در شکل گیری روحیات او بسیار مؤ ثر است فرزند شما گرچه به ظاهر از نظر عقلی نمی فهمد ، اما اخلاق و آداب خانواده به شدت در او تاءثیر می کند ، و بطور ناخودآگاه ، روحیات او را شکل می دهد ، او با اخلاق خانواده بار می آید ، گرچه خود نیز نداند .

مراعات شخصیت او را بکنید ، هرگز تحقیرش نکنید ، او را به مفاسد اخلاقی مبتلا نکنید ، ارزش را در درون روح او عملا قرار دهید ، یعنی شما و پدر و مادر عزیز ، خودتان مراعات اخلاق را بکنید ، خوب با هم صحبت کنید ، حرص و طمع ، حسد و عصبانیت ، نداشته باشید .

اخلاق و ارزشها را با رفتار خود به طفل تلقین کنید

ارزشهای اخلاقی را برایش تلقین کنید ، آن هم در عمل ، یعنی به گونه ای بر خورد کنید که باور کند ، علم بهتر از ثروت است ، اخلاق بهتر از جمال و مال است .

اگر شما در سخنان و برخوردهای خود نسبت به دیگران ، همیشه ارزش را به مال و جمال و مقام و رفاه بدهید ، فرزندتان هم همانگونه بار می آید .

او همواره به فکر رسیدن ، به این ارزشهای کاذب خواهد بود پدر و مادر آگاه ، وقتی از کسی تعریف می کنند و آن را بزرگ می شمرند باید بخاطر جنبه های اخلاقی و مهم باشد ، تا بچه هم عملا این را باور کند ، شما دیده اید که اگر خانواده به نظافت و تمیزی اهمیت دهند ، فرزندان آنها هم تمیزی و نظافت بر ایشان اهمیت می یابد .

مبادا که پدر و مادری ، بخاطر کیفیت غذا خوردن و یا شستشو و یا لباس پوشیدن ، دهها بار با فرزندانشان صحبت کنند و تذکر دهند .

اما نسبت به اخلاق او دین او راستگوئی او ، بد دهن نبودن او ، حسود نبودن و یا تنبلی او تذکری ندهند یا جدی برخورد نکنند .

فرزندان خود را از نظر روحی واکسینه کنید

تربیت اولاد باید هماهنگ با سن اولاد صورت گیرد ، آن وقت که بچه نمی فهمد ، باید در عمل ، او را تربیت کرد ، یعنی با رفتار شایسته با او و در خانه ، ارزشها را به او تلقین کرد ، فرزندانی که دوران کودکی را در خانواده پاک و ارزشمند سپری کرده اند ، و روحیات آنها به شکل زیبا و مناسبی شکل گرفته است ، وقتی به سن رشد و درک می رسند ، و در مقابل آراء و افکار و شهوات گوناگون قرار می گیرند خود را مجهز می یابند ، و در مقابل فساد و فحشاء واکسینه شده می باشند و دچار انحرافات و امراض سخت اخلاقی نمی شوند ، و نسبت به انجام کارهای خوب ، در سراشیبی قرار دارند و به راحتی انجام می دهند .

اما فرزندانی که از این موهبت بی بهره بوده اند ، و روحیات آنها به علت جو بد خانواده و اخلاق و رفتار ناهنجار پدر و مادر ، به طور ناشایستی پرورش یافته است .

آنها همانند طفلی که زمینه امراض گوناگون را به ارث برده باشد ، برای انحرافات مستعد و آماده هستند ، اینها از درون ، متمایل به صفات ناپسند هستند ، وقتی به سن رشد و درک می رسند ، خود را با جو اخلاقی ارزشمند ، نامتناسب احساس می کنند ، کارهای اخلاقی و پر ارزش برای آنها سخت و کم فروغ است .

حتی اگر صفات اخلاقی خود را هم درک کنند و بفهمند که روحیات آنها نامناسب است ، زیر پا گذاردن و نادیده گرفتن آنها و تغییر عادت و ارزشهای درونی ، کاری است بس مشکل ، که از عهده هر کسی مخصوصا جوان کمتر بر می آید حضرت علی علیه السلام فرمود : (( اصعب السیاسات نقل العادات )) سخت ترین برنامه ها تغییر دادن عادتهاست (232)

جوانان خود را طوری تربیت کنید ، که هنگام رشد و فهم ، خود را نسبت به ارزشهای واقعی بیگانه ندانند ، بلکه متمایل به نیکی باشند ، حضرت علی علیه السلام در سفارشات خویش به یکی از فرزندانش می فرماید : دل بچه همانند زمین آماده است که هر چه در آن نهاده شود می پذیرد من به تربیت تو قبل از اینکه دلت سخت شود و ذهنت مشغول گردد اقدام کردم (233)

تربیت دختر با پسر فرق دارد ، آنها را برای آینده آماده کنید

تربیت دختر و پسر باید نزد پدر و مادر فرق داشته باشد ، مبادا که دختران خود را مثل پسر بزرگ کنید ، پسر باید به گونه ای پرورش یابد ، که در زندگی فردای او یک مرد پر استقامت و با عقل در مقابل امواج زندگی باشد .

چرا برخی از والدین ، سعی دارند بجای تربیت و تقویت عقل پسران خود ، به سر و وضع آنها و زیبائی نامعقول آنها بپردازند ، به گونه ای که بچه حس زیبائی او بیش از عقلش تقویت می شود .

لباسهای بچه ها باید زیبا و روشن باشد ، اما ناهنجار و سبک نباشد ، پسرها باید سردی و گرمی ، شکست و استقامت و تلاش را ، در خانواده تمرین کنند .

در تربیت دختران ، بخاطر نقش حساس آنها در مسئولیتهای خانوادگی و تاءثیر آن در اجتماع ، باید مراقبت بیشتری نمود دختر وقتی به سن هفت سالگی رسید ، کم و بیش باید متوجه شود ، رفتار و وظائف او با پسر فرق دارد ، اگر بنا باشد ، هر جائی که پسر می رود دختر هم برود و یا او را ببرند ، هر طور که پسران لباس می پوشند ، او هم بپوشد ، و پسروار بزرگ شود ، آیا دختری که مثل پسر احساس آزادی در پوشش کرده است ، در سن رشد و درک می توان او را دستور حجاب داد ؟ ! حجاب برای این دختر ، مثل روسری برای پسران سخت و مشکل است .

دختران شما عروسک نیستند ، زندگی آینده آنها به بانوئی نیاز دارد ، خوش فکر ، با ادب و اخلاقی بلند و دینی محکم ، همراه با تمیزی و نظافت و شوهر داری و ملاطفت ، کاری کنید که این خدمات در دختران تقویت شود ، حس زیبائی جوئی و زینت کردن در بانوان بطور غریزی وجود دارد و چه بسا افراط هم بکنند ، و احتیاج به تشویق چندان ندارند ، بلکه در بسیاری احتیاج به کنترل و تعدیل دارد ، این کنترل و تعدیل را پدر و مادر باید انجام دهند .

وای به حال فرزندان آخر الزمان

روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله نگاهش به طفلی افتاد و فرمود : وای به حال بچه های آخرالزمان از طرف پدرهای ایشان ! پرسیدند : یا رسول الله از پدرهای مشرک ؟ فرمود : نه از پدرهای مؤ من که واجبات را به فرزندان خود تعلیم نمی دهند ، و هر گاه دیگری بخواهد به ایشان تعلیم دهد ، مانع می شوند ، و خشنود هستند که فرزندانشان از مال و منال دنیا چیزی بدست آورند (ولی به دین اولادشان اهمیت نمی دهند ، فقط به فکر رفاه هستند) من از این پدرها بیزارم ، آنها هم از من بیزارند (234)

پدر و پسر نمونه

حضرت ابراهیم علیه السلام در خواب دید که خداوند از او می خواهد تا فرزند خود اسماعیل را قربانی کند ، اسماعیل جوان دلبند حضرت ابراهیم است که خداوند او را پس از سالها انتظار در سن پیری به حضرت ابراهیم عطا کرده است ، حالا خداوند می خواهد این پسر و این پدر را امتحان کند ، تا معلوم گردد که مهر پدری و علاقه فرزندی در آنها بیشتر است یا محبت پروردگار ؟ !

حضرت ابراهیم ، خواب و دستوری را که به او داده شده بود با اسماعیل در میان گذارد ، و گفت چه می گوئی ؟ فرزند صالح و با تقوای او که می دانست ابراهیم از طرف خدا ماءموریت دارد ، بی چون و چرا جواب داد : ای پدر ماموریت خود را انجام ده ، من اگر خدا بخواهد استقامت می کنم !

ابراهیم هم بر سر پیمان حاضر شد ، و اسماعیل را به قربانگاه برد و دست و پای او را بست ، و کارد را بر گلوی اسماعیل گذارد ، اما با تعجب دید ، کارد نمی برد ، در این هنگام ندا آمد که ای ابراهیم ، خوابت را راست گرداندی ( و از امتحان پیروز در آمدی ) و سپس گوسفندی بجای اسماعیل برای قربانی آورده شد ، و مراسم قربانی به یاد بود آن ایثار و فداکاری بنا شده است .

این داستان که خلاصه آن در قرآن آمده است ، درسی است برای پدران و فرزندان که بدانند ، محبت خدا را هرگز نباید فدای فرزند کنند .

قربانیان حسینی ، فرزندان نمونه ، کربلا جوان نمونه

امام حسین علیه السلام از مکه به طرف عراق خروج نموده بود ، در منزلی توقف نمود و فرمود تا همه آب بردارند ، سپس کوچ نمود ، در همان حال که بر روی اسب بود ، چشمان مبارکش را خوابی سبک برگرفت ، سپس بیدار شده فرمود : (( انا لله و انا الیه راجعون ، الحمدالله رب العالمین )) کلمه استرجاع را که هنگام مصیبت بیان می دارند بر زبان آورد و سپس حمد خدا را اظهار نمود ، این سخن را دو یا سه بار تکرار کرد .

فرزند دلبندش ، و جوان برومندش علی ابن الحسین ، وقتی این کلمات را شنید به مرکب رکاب زد و خود را به پدر رساند و عرض کرد : استرجاع نمودید ، و سپس حمد خدا گفتید ؟ علت چه بود ؟ حضرت فرمود : پسرم خواب سبکی رفتم ، در خواب اسب سواری را دیدم که می گوید : این گروه می روند ، ولی مرگ هم به دنبال آنها می رود ، فهمیدم که مقصودش مائیم .

جوانش علی ابن الحسین گفت : ای پدر ، خدا برای شما بد نیاورد ، مگر ما بر حق نیستیم ؟ حضرت فرمود : آری سوگند به خدائی که بندگان نزد او بر می گردند ، ما بر حقیم .

جوانش گفت : وقتی ما بر حقیم ترسی از مرگ نداریم ، امام حسین علیه السلام فرمود : خداوند تو پسر را بهترین پاداش یک پدر بر پسر عنایت کند (235)

آری او چنان پرورش یافته بود ، که امام حسین در رابطه با او فرمود : در صورت و سیرت از همه مردم به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شبیه تر است ، و ما هر وقت که مشتاق دیدن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بودیم به او نگاه می کردیم (236) و سرانجام در کربلا پس از نبردی دلاورانه در حالی که سپاه دشمن بدن او را قطعه قطعه کرده بود به فوز شهادت نائل گردید .

نوجوان نمونه کربلا

شب عاشورا بود ، قرائن می داد ، که امیدی به کوفیان نیست ، دشمن ، امام حسین و سپاه اندک او را محاصره کرده بود .

امام حسین یاران خود را در میان خیمه ای جمع کرد ، و فرمود : ای یاران و ای خاندان من ، این مردم با من کار دارند ، بعد از کشتن من متوجه کسی نمی شوند ، شب را سپر قرار دهید ، شما را راحت می گذارم که بروید ، و بیعت خود را از شما برداشتم ، خودتان را نجات دهید ، ولی برادران و خانواده و یارانش همه به یک زبان گفتند : بخدا سوگند ای سرور ما هرگز تو را رها نمی کنیم و تنها نمی گذاریم تا مردم بگویند امام و سرور و مهتر خود را رها کردند تا کشته شد ، اما این عار را نمی پسندیم و تو را رها نمی کنیم تا در مقابل شما کشته شویم .

حضرت فرمود : من فردا کشته می شوم ، شما هم همگی کشته می شوید و هیچکس از شما باقی نمی ماند ؟ گفتند : سپاس خدای را که ما را به یاری شما گرامی داشت و شرافت کشته شدن با شما را به ما عنایت کرد ، آیا شما راضی نیستی که با شما ای پسر پیامبر هم مرتبه باشیم ؟ ! حضرت فرمود : خداوند شما را جزای خیر دهد .

در روایت است که حضرت به آنها فرمود : سرهایتان را بلند کنید و نگاه کنید ، آنها با چشم خود در همین دنیا جایگاه خویش در بهشت را دیدند ، و حضرت جایگاه هر یک را به او نشان می داد ، به همین جهت بود که اصحاب حضرت به استقبال نیزه و شمشیر می رفتند تا به جایگاه خود در بهشت برسند (237)

در این میان حضرت قاسم ابن حسن فرزند امام مجتبی علیه السلام که ماجرا را دید و شنید ، به عمویش امام حسین علیه السلام عرض کرد : آیا من هم کشته می شوم ، حضرت بر او دلسوزی نمود و فرمود : پسرم مرگ نزد تو چگونه است ؟

پاسخ داد : (( یا عم احلی من العسل ، )) ای عمو جان ، مرگ نزد من از عسل شیرین تر است !

امام حسین علیه السلام فرمود : عمویت به فدایت ، آری به خدا سوگند تو هم یکی از آن مردانی هستی که با من کشته می شوند ، البته بعد از آنکه بلائی بزرگی به تو می رسد ، و فردا پس از یک نبرد دلیرانه ، وقتی مجروح بر زمین افتاد ، امام حسین به یاریش شتافت ، دشمن نیز حمله کرد ، و در این میان حضرت قاسم در زیر سم ستوران به لقاء پروردگار شتافت .

به همسر و کودکان خود ظلم نکنید

امام باقر علیه السلام فرمود : وقتی هنگام وفات (پدرم ) علی ابن الحسین علیه السلام رسید ، مرا در آغوش گرفت و فرمود : ای پسرک من ترا سفارشی می کنم که پدرم (امام حسین علیه السلام ) هنگام وفات (شهادت ) مرا به آن وصیت نمود و فرمود که پدرش (حضرت علی علیه السلام ) او را وصیت کرده است به آن ، وصیت این است (حضرت علی علیه السلام ) فرمود : ای پسرک من بپرهیز از ستم کردن به کسی که جز خدا یاوری برابر تو ندارد .

و امام صادق علیه السلام نیز فرمود : هیچ ستمی ، بزرگتر از آن ستمی نیست که مظلوم جز خدا یاوری نداشته باشد (238)

این احادیث باید زنگ خطری باشد برای کسانی که به زیر دستان خود ستم می کنند ، و آنها را بی یاور می پندارند ، در همین رابطه است که پدر و مادر ، مخصوصا پدر نسبت به برخورد با کودکان باید به مهربانی و خویشتن داری رفتار کند .

خشونت بی مورد و نامتناسب ، بدگوئی و بی احترامی نسبت به کودکان ، مخصوصا زدن آنها ظلمی است ، که بخاطر بی یاور بودن کودکان ، انتقام الهی را در بر خواهد داشت .

والدین و یا معلم و یا هر فردی که قدرتی احساس کرد ، گمان نکند که چون مظلوم یاور ندارد می توان با او هر ظلمی را روا داشت ، خداوند یاور بی یاوران است و کافی است که خداوند از کسی انتقام بگیرد ، خشم بر کودکان باید به موقع و متناسب باشد و جنبه تربیتی داشته باشد ، نه از روی فرو نشاندن خشم و عقده گشائی ، و مقدار آن هم باید متناسب با تربیت وی و خطای او باشد ، نه بمقدار خشم شما و ناتوانی او .

به هر حال کودکان از نمونه های روشن این حدیث هستند ، همچنانکه ستم به همسر نیز از مصادیق همین حدیث است .

خشم الهی

(( ان الله لا یغضب بشی ء کغضبه للنساء و الصبیان ))

امام موسی ابن جعفر علیه السلام فرمود : خداوند برای هیچ چیزی مثل زنان و کودکان خشمگین نمی شود (239)

مسائل شرعی مربوط به زدن اطفال یا دیگران از توضیح المسائل

مساءله 2716 - اگر بصورت کسی سیلی یا چیز دیگر بزند بطوری که صورت او سرخ شود باید یک مثقال و نیم (شرعی ) طلا که هر مثقال 18 نخود است بدهد ، و اگر کبود شود 3 مثقال و اگر سیاه شود باید 6 مثقال شرعی طلا بدهد ، ولی اگر جای دیگر بدن کسی را بواسطه زدن سرخ یا کبود یا سیاه کند باید نصف آنچه را که گفته شد بدهد .

مساءله 2820 - اگر بچه یکی از گناهان کبیره را انجام دهد ولی (سرپرست شرعی ) یا معلم او با اجازه ولی طفل می تواند بقدری که ادب شود و دیه واجب نشود او را بزند .

مساءله 2821 - اگر کسی بچه ای را طوری بزند که دیه واجب شود ، دیه مال طفل است و اگر (بچه ) مرده ، باید به ورثه او بدهد و چنانچه مثلا پدر بچه ، به قدری او را بزند که بمیرد ، دیه او را ورثه دیگرش می برند ، و بخود پدر از دیه چیزی نمی رسد .

و اگر پدر یا مادر یا معلم و یا دیگران بچه را سیلی یا بگونه دیگر زده باشند که موجب دیه است به آن طفل مدیون هستند ، و پدر و مادر نیز به فرزندان خود مدیون خواهند بود ، و می باید یا آنان را راضی کنند تا بخشند و یا به آنها بپردازند .

فرزندان خود را با نماز آشنا کنید

یکی از وظائف مهم پدر و مادر آشنا کردن فرزندان خود با نماز در سن کودکی است .

حضرت علی علیه السلام فرمود : به بچه های خود نماز را یاد دهید ، و در هشت سالگی آنها را وادار کنید به نماز خواندن (240)

شخصی از امام رضا علیه السلام پرسید : کسی فرزندش یکی دو روز نماز نمی خواند ، آیا می تواند او را مجبور کند ؟

حضرت فرمود : آن پسر چند ساله است ، گفت : هشت ساله است ، حضرت با تعجب پرسید : سبحان الله (بچه هشت ساله ) نماز نمی خواند ؟ ! آن مرد گفت : بیماری دارد ، حضرت فرمود : هر مقدار که می تواند نماز بخواند (241)

آری پس از سن هفت سالگی ، پدر و مادر می بایست ، فرزند خود را با نماز که اساس دین ، و ستون آن است آشنا کنند ، و بوسیله تشویق و مراقبتهای پی در پی سعی کنند بچه را به نماز عادت دهند تا هر چه بیشتر با خدا آشنا شود .

نماز را سبک نشمارید

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هنگام وفات فرمود : از من نیست کسی نماز را سبک بشمارد ، بخدا سوگند (فردای قیامت ) نزد حوض (کوثر) پیش من نخواهد آمد (242)

ابو بصیر گوید : بعد از رحلت امام صادق علیه السلام نزد همسر آن حضرت بنام ام حمیده رفتم تا او را تسلیت گویم ، گریست و ما را هم گریاند ، سپس گفت : اگر امام صادق را هنگام مرگ میدیدی تعجب می کردی ؟

حضرت چشمان مبارک را باز کرد و فرمود : تمام فامیلهای مرا دعوت کنید بیایند ، همه را بدون استثناء دعوت کردیم .

حضرت نگاهی به آنها انداخت ، سپس فرمود : (بدانید) که شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی رسد (243)

نماز شرط قبولی اعمال است

نکته بسیار حساس این است که اگر کسی اهل نماز نباشد ، کارهای خوب او هم تاثیری برایش نخواهد داشت ، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : نماز ستون دین است ، و آن اولین چیزی است از اعمال انسان که (روز قیامت هنگام حساب ) به آن نگاه می شود ، اگر نمازش صحیح نبود ، سایر اعمال را نگاه نمی کنند . (244)

و در حدیث دیگری فرمود : مثل نماز همانند ستون خیمه است ، وقتی ستون پابرجا باشد ، طنابها و میخها و خیمه ارزش دارد ، و چون ستون شکسته شود ، طناب و میخ و خیمه ارزش ندارد (245)

در نماز خواندن عجله نکنید

پس به نماز خود ارزش دهید ، خانواده خود را هم به نماز تشویق کنید ، که شما مسئول خانواده خود هستید ، و هرگز نماز را بخاطر کار دنیا سبک و تند نخوانید ، که این بدترین دزدیهاست .

امام صادق علیه السلام فرمود : حضرت علی علیه السلام مردی را دید که سریع نماز می خواند ، فرمود : چند وقت است که اینگونه نماز می خوانی ؟ گفت : فلان مقدار ، حضرت فرمود : تو نزد خدا همانند کلاغی هستی که نوک بر زمین می زند ، اگر بمیری ، بر روش پیامبر نمرده ای ، سپس فرمود : بدترین دزدها کسی است که از نمازش بدزدد (246)

و امام صادق علیه السلام فرمود : وقتی بنده ای به عجله نماز را تمام می کند و میرود تا کارش را انجام دهد ، خداوند می فرماید : این بنده من مگر نمی داند که کارها بدست من است ؟ ! (247)

بچه های ده ساله جدا بخوابند

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : رختخواب پسر و پسر ، دختر و دختر ، دختر و پسر را وقتی به سن ده سالگی می رسند باید جدا کرد (248) (زیرا در این سن قوای شهوانی کم کم می تواند خطرناک باشد بنابراین در سخن و اعمال و لباس پوشیدن و غیره باید رعایت عفاف را کرد) .

تیراندازی و شنا

(( علموا اولادکم السباحة و الرمایة ))

امیرالمؤ منین علیه السلام فرمود : به فرزندان خود شنا و تیراندازی یاد دهید (249)

جوانان را با دین آشنا کنید

امام صادق علیه السلام فرمود : جوانان خود را با دین آشنا کنید ، قبل از اینکه گروه مرجئة (طائفه ای که زمان حضرت صادق بخاطر عقیده فاسدشان خطرناک بودند) آنها را دریابند (250)

مؤ لف گوید یعنی چنان خود و فرزندانتان را با مساجد و مجالس آشنا کنید که هنگام جوانی با دین بیگانه نباشند .