صد و ده سرمشق از سخنان حضرت علی علیه السلام

صد و ده سرمشق از سخنان حضرت علی علیه السلام0%

صد و ده سرمشق از سخنان حضرت علی علیه السلام نویسنده:
گروه: امام علی علیه السلام

صد و ده سرمشق از سخنان حضرت علی علیه السلام

نویسنده: مکارم شیرازی
گروه:

مشاهدات: 13717
دانلود: 2350

توضیحات:

صد و ده سرمشق از سخنان حضرت علی علیه السلام
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 42 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 13717 / دانلود: 2350
اندازه اندازه اندازه
صد و ده سرمشق از سخنان حضرت علی علیه السلام

صد و ده سرمشق از سخنان حضرت علی علیه السلام

نویسنده:
فارسی

81 فرق عاقل و جاهل‌

قال علی علیه السلام:

«الْعاقِلُ عَدُوُّ لَذَّتِه وَ الْجاهِلُ عَبْدُ شَهْوَتِه ؛

«انسان عاقل دشمن هوس‌ها و شهوات خویش است، ولی شخص نادان اسیر و بنده شهوات خود می‌باشد» «1».

شرح و تفسیر

امتیاز انسان نسبت به سایر موجودات زنده عقل اوست «2» . و گرنه از نظر جسمانی بسیار ضعیف و آسیب‌پذیر و نیازمند است، به گونه‌ای که بخشی از علم طب را از حیوانات فراگرفته است! بعضی از حیوانات به هنگام بیماری از گیاهان خاصّی استفاده می‌کنند و درمان می‌شوند.

انسان از این حیوانات راه درمان برخی بیماری‌ها را فرا گرفته است! تحمّل انسان در برابر آفات طبیعی و مشکلات بسیار کمتر از حیوانات است. به هر حال امتیاز انسان به عقل اوست، عقلی که او را حاکم مطلق بر جهان کرده است.

ولی سؤالی که در این جا مطرح می‌باشد این است که عقل چیست؟

از دیدگاه مادّی‌ها عقل چیزی است که انسان را با کمترین زحمت به

110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 212

بیش‌ترین منافع برساند! امّا از دیدگاه خداپرستان عقل چیزی است که موجب جلب رضای خداوند شود و انسان را به سعادت برساند! «1».

حضرت علی علیه السلام در تفسیر عقل می‌فرماید: «عاقل کسی است که مخالف و دشمن هواپرستی باشد و بی‌عقل و نادان کسی است که اسیر خواسته‌های دل خویشتن است». منظور از «لذّت» در این روایت «هواپرستی» است و گرنه اسلام نه تنها با «لذّت» مخالف نیست «2»، بلکه دستور داده است که هر روز بخشی از وقت انسان صرف سرگرمی‌های سالم شود، تا برای باقی‌مانده روز توان انجام کارها را داشته باشد.

بنابراین مراد از لذّت در این حدیث هوی و هوس‌های نامشروع است.

جمله بعدی روایت که تصریح به کلمه «شهوت» دارد شاهد خوبی بر این مدّعا است، طبق این روایت شریف دنیای امروز، که غرق در هوی و هوس، شهوات جنسی، موادّ مخدّر، فحشا، فساد، تبعیض و بی‌عدالتی و مانند آن است، دنیای عاقلی محسوب نمی‌گردد.

پروردگارا! ما را از اسارت شهوات و بندگی هوی و هوس‌ها برهان!.

110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 213

82 فلسفه مهمّ حج‌

قال علی علیه السلام:

«وَ فَرَضَ عَلَیْکُمْ حَجَّ بَیْتِهِ الْحَرامِ، الَّذی جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلْانامِ، یَرِدُونَهُ وُرُودَ الْانْعامِ، وَ یَأْلَهُونَ الَیْهِ وُلُوهَ الْحَمامِ وَ تَشبَّهُوا بِمَلائِکَتِهِ الْمُطیفینَ بِعَرْشِه ؛ «خداوند حجّ خانه‌اش را واجب کرده و آن (خانه ساده و پر رمز و راز) را مرکز توجّه و اقبال مردم قرار داده است. مشتاقانِ (قرب پروردگار) بسانِ تشنه‌کامانی که به آب‌گاه می‌روند (در کنار این چشمه فیض الهی آرام می‌گیرند و) از آن بهره می‌برند و مسلمانان همانند کبوتران (که به آشیانه خویش بازمی‌گردند) به این خانه پناه می‌برند و شبیه فرشتگانی هستند که در بر گرد عرش الهی در طوافند» «1».

شرح و تفسیر

حجّ از مهمّ‌ترین عبادات و دارای ابعاد مختلفی است، که هر کدام از دیگری مهم‌تر می‌باشد. یکی از ابعاد حجّ بُعد اخلاقی آن می‌باشد که مولا امیرالمؤمنین علیه السلام در عبارت فوق به آن پرداخته است:

تعابیری زیباتر از تعبیرات فوق در مورد حجّ تصوّر نمی‌شود؛ کعبه چشمه جوشان فیض الهی، کعبه پناهگاه مطمئن مسلمانان در برابر حوادث و مشکلات سخت، و بالاخره کعبه بسان عرش الهی است، که

110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 214

مطاف فرشتگان مقرّب پروردگار می‌باشد. بنابراین حجّ باید مرکز و پناهگاه مسلمانان در برابر طوفان‌ها و حوادث و بلاها و مشکلات باشد، حجّ باید تشنه‌کامان را سیراب گرداند. امّا امروزه دو خطر برای از بین بردن روح حجّ احساس می‌شود، که توجّه به آن لازم و ضروری است:

1- توجّه بیش از حدّ به زرق و برق‌های مادّی سفر حجّ، و مکّه و مدینه را به عنوان بازاری برای عرضه کالاها یا خرید کالای مورد نظر شناختن، و با این قصد به آن جا سفر کردن، یکی از خطراتی است که فلسفه حجّ را تهدید می‌کند. متأسّفانه تمام همّ و غمّ جمعی از زوّار از زمان ورود، تا هنگام خروج، تهیّه سوغاتی است. در حالی که فلسفه حجّ این است که انسان‌ها را برای مدّت زمان کوتاهی از زندگی مادّی جدا کند و وارد أبعاد معنوی آن نماید. امّا این جاذبه‌های کاذب اقتصادی، و توجّه بیش از حدّ به مسأله سوغاتی باعث می‌شود که در همان لاک مادّی خویش باقی‌بمانند.

2- برخی دیگر به عنوان یک سفر تفریحی به حجّ نگاه می‌کنند، بدین جهت همواره در فکر تهیّه بهترین هتل‌ها، بهترین غذاها، بهترین وسیله‌های سواری، و سایر امکانات بهتر هستند و خلاصه تنها به مظاهر مادّی حجّ توجّه دارند. این خطر دیگری است که حجّ را تهدید می‌کند.

انقلاب اسلامی در سایه دین زنده می‌ماند. به همین جهت مخالفین و معاندین انقلاب سعی دارند جنبه‌های دینی را کم رنگ یا میان‌تهی کنند.

بنابراین مسلمانان وظیفه دارند دعاهای کمیل، ندبه، زیارت‌های عاشورا و مانند آن، اعتکاف، نمازهای جمعه و جماعت، عبادات اجتماعی همچون حجّ و عمره را با شکوه هر چه بیش‌تر انجام دهند، تا دشمنان در این توطئه نیز با سرافکندگی و شکست عقب‌نشینی کنند.

110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 215

83 قرآن بهار دل‌ها

قال علی علیه السلام:

«وَ فیهِ رَبیعُ الْقَلْبِ، وَ یَنابیعُ الْعِلْمِ، وَ ما لِلْقَلْبِ جِلاءٌ غَیْرُهُ»؛

«بهار دل‌ها و چشمه‌های دانش در قرآن است و برای قلب و فکر جلایی جز قرآن نتوان یافت» «1».

شرح و تفسیر

جملات سه‌گانه فوق بسیار بلند و پرمحتوی است، مخصوصاً اگر توجّه داشته باشیم که کسی این جملات زیبا را در توصیف قرآن مجید گفته، که در دامان قرآن پرورش یافته، و از ابتدا شروع وحی بر پیامبر صلی الله علیه و آله تا انقطاع آن در کنار خاتم الانبیا و در خدمت قرآن بوده، و یکی از نویسندگان وحی شمرده می‌شود. خلاصه، گوینده این سخن کسی است که قرآن را باید از او آموخت! زیرا شاگردان او، مانند ابن عباس، مفسّران بزرگ قرآن هستند، تا چه رسد به آن حضرتش.

با توجّه به این مقدّمه کوتاه، نگاه کنجکاوانه‌ای به جملات سه‌گانه بالا می‌کنیم:

1- «وَ فیهِ رَبیعُ الْقَلْبِ» «2»

در فصل بهار تمام گیاهان زنده، گل‌ها

110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 216

خندان، درختان با طراوات، جنگل‌ها و بیابان‌ها سرسبز، میوه‌ها آماده چیدن و خلاصه تمام طبیعت زنده، زیبا و پرشکوه و خرّم و باطراوت است. هنگامی که نسیم قرآن بر قلب‌ها می‌وزد بهار دل‌ها شروع می‌شود.

گل‌های اخلاق و صفات زیبا شکوفه می‌کند، درختان پربار تواضع و صبر و استقامت به بار می‌نشیند، و یخ‌های وجود انسان، که بر اثر گناه به وجود آمده، کم کم آب می‌شود، و آثار باقی مانده زمستان که بوی مرگ و نابودی می‌دهد به تدریج از بین می‌رود. و روشن است که هر چه بیش‌تر در خدمت قرآن باشیم، بهار قلب‌هایمان پرشکوه‌تر و پربارتر خواهد شد.

2- «وَ یَنابیعُ الْعِلْمِ»، «ینابیع» جمع «ینبوع» به معنای «چشمه» است؛ نه یک چشمه بلکه چشمه‌های فراوان علم و دانش در قرآن مجید وجود دارد. بدین جهت است که معتقدیم هر چقدر با قرآن مجید کار شود و در آن اندیشه و تدبّر گردد، مفاهیم تازه و مطالب جدیدی از آن استخراج می‌شود و دلیل بر این مطلب وجود نکات نو و مفاهیم جدید در کتاب‌های تفسیری جدید، نسبت به کتب تفسیری قدیم است.

علّامه بلخی، یکی از علماء افغانستان، که چهارده سال از عمرش را در زندان‌های حکومت‌های سلطنتی افغانستان بسر برد، گفت: «در طول این مدّت موفّق شدم بیش از هزار مرتبه قرآن مجید را ختم کنم! هر بار که قرآن را می‌خواندم به مطالب جدیدی می‌رسیدم که در مرتبه قبل نرسیده بودم» و به یقین اگر باز هم تکرار می‌شد، مطالب تازه‌تری مکشوف می‌گشت.

ما تفسیر نمونه را در طول پانزده سال به صورت مرتّب و بی‌وقفه نوشتیم و هفت سال هم نوشتن دوره اوّل تفسیر پیام قرآن طول کشید، جمعاً بیست و دو سال کار مستمر با قرآن داشتیم، به گونه‌ای که این کار

110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 217

در سفر و حضر، در تبعید و خانه ادامه داشت و در هیچ شرایطی تعطیل نمی‌شد. ولی اکنون که قرآن را مطالعه می‌کنم، باز به مطالب جدیدی دست می‌یابم و آن‌ها را یادداشت نموده تا ان شاء اللَّه در آینده منتشر سازم. آری سرچشمه‌های جوشان علوم در قرآن مجید است.

3- «وَ ما لِلْقَلْبِ جِلاءٌ غَیْرُهُ» هرگاه احساس کردی قلبت بر اثر گناه، یا غفلت از خدا، یا دور ماندن از حق و مانند آن، زنگار گرفته، قرآن را باز کن و آیاتش را تلاوت نما و در آن تدبّر کن، تا قلبت را صیقل و جلا دهد!.

علی علیه السلام اهل مبالغه و گزافه‌گویی نیست. تعبیرات سه‌گانه فوق حقایق انکارناپذیری در مورد قرآن است، و لهذا در روایت دیگری می‌خوانیم:

«کسی که قرآن- با توصیف‌هایی که ذکر شد- دارد همه چیز دارد، و کسی که قرآن ندارد هیچ چیز ندارد؛ لَیْسَ عَلی أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فاقَةٍ، وَ لا لِاحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنیً» «1».

با توجّه به این مطالب نباید لحظه‌ای در عمل به قرآن تردید و سستی کنیم، تا مبادا دیگران در عمل به قرآن از ما پیشی بجویند و نگرانی حضرت علی علیه السلام در بستر بیماری و در آخرین لحظات عمرش، که فرمود:

«مبادا دیگران در عمل به قرآن بر شما سبقت بگیرند» «2» تحقّق یابد!.

110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 219

84 قرآن و بی‌نیازی‌

قال علی علیه السلام:

«وَ اعْلَمُوا انَّهُ لَیْسَ عَلی احَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فاقَةٍ، وَ لا لِاحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنیً»؛

«آگاه باشید! هیچ‌کس با داشتن قرآن نیازمند نخواهد بود! و هیچ کس بدون قرآن بی‌نیاز نخواهد بود!» «1».

شرح و تفسیر

حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه مطالب گوناگون و بحث‌های فراوانی پیرامون قرآن بیان کرده است. یکی از زیباترین آن‌ها، سخن فوق است.

معنای این روایت این است که تمام نیازهای بشر در قرآن وجود دارد؛ نیازهای اجتماعی، فردی، اخلاقی، اقتصادی، نظامی و مانند آن. بدین جهت اگر قرآن را داشته باشید و به آن عمل کنید هرگز نیازمند نخواهید بود و اگر قرآن را رها کنید، هر چند همه چیز داشته باشید، هرگز بی‌نیاز نخواهید بود.

نه تنها کلّ قرآن انسان را بی‌نیاز می‌کند، بلکه گاه یک آیه قرآن برای تمام عمر انسان کافی است و می‌تواند سرمشق خوب و مناسبی برای سراسر زندگی او باشد. همان‌گونه که آیه آخر سوره زلزال بر تمام زندگانی آن عرب بیابانی نورافشانی کرد.

110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 220

توضیح این که: مرد عربی «1» خدمت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: ای پیامبر خدا! به من قرآن بیاموز.

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله یکی از اصحابش را فراخواند و به او دستور داد که به آن مرد عرب تعلیم قرآن کند.

صحابی رسول اللَّه صلی الله علیه و آله سوره «زلزال» را به مرد عرب تعلیم داد. وقتی عرب بیابانی سوره زلزال را فراگرفت، از جای برخواست تا با پیامبر صلی الله علیه و آله خداحافظی کند و برود. همگان متعجّب شدند!.

حضرت فرمود: کجا می‌روی؟

مرد عرب عرض کرد: یا رسول اللَّه! دو آیه آخر این سوره «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ* وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ» «2»

برای تمام عمر من کافی است!

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «او را به حال خود بگذارید، که مرد فقیهی شد!» «3».

آری اگر کسی معتقد باشد که فردای قیامت کمترین و کوچک‌ترین اعمال و گفتار او در مقابلش مجسّم می‌شود و باید پاسخگوی آن باشد، همین عقیده او را در تمام زندگی از خطاها و لغزش‌ها حفظ و به نیکی‌ها دعوت می‌کند.

آری با داشتن قرآن و عمل کردن به آن نیازی وجود نخواهد داشت و بدون قرآن، هر چند تمام امکانات فراهم باشد، انسان نیازمند خواهدبود.

برخی تصوّر می‌کنند غربی‌های دورافتاده از معارف الهی و دارای تمام

110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 221

امکانات مادّی، انسان‌های خوشبختی هستند. در حالی که در مهد تمدّن غرب، یعنی آمریکا، اساسی‌ترین نیاز بشر، یعنی امنیّت، وجود ندارد! به گونه‌ای که رفت و آمد در شب در بسیاری از شهرها خطرناک است! همان‌گونه که تردّد در روز، اگر پول قابل توجّهی همراه انسان باشد، خالی از خطرات مهمّ نخواهد بود؛ چرا که به قول یکی از دانشمندان فرانسوی تمام ارزش‌های آمریکایی در دلار خلاصه می‌شود و همه چیز فدای آن می‌گردد، دلار معبود آن‌هاست! کودکان آن‌ها در مدارس به روی معلّم و هم‌کلاسی‌های خود اسلحه می‌کشند و بارها اتّفاق افتاده که آن‌ها را کشته‌اند، موادّ مخدّر و مراکز فساد در آن جا غوغا می‌کند، هر چند صنایع آن‌ها دنیا را پر کرده است.

به هر حال ما مسلمانان باید قدر این عطیّه و نعمت بی‌بدیل الهی را بدانیم و آن را پاس بداریم و در فهم و درک مضامین آیات نورانی آن تلاش کنیم و سپس برای عمل به این نسخه شفابخش دامن همّت به کمر زنیم و دیگران را نیز نسبت به عمل به آن تشویق کنیم.

110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 223

85 قلعه تسخیرناپذیر تقوی‌

قال علی علیه السلام:

«فَاعْتَصِمُوا بِتَقْوَی اللَّهِ، فَانَّ لَها حَبْلًا وَثیقاً عُرْوَتُهُ، وَمَعْقِلًا مَنیعاً ذِرْوَتُهُ»؛

« (ای مسلمانان!) تقوی را پیشه خود سازید، و به آن چنگ بزنید؛ زیرا تقوی ریسمانی استوار، و دستگیره‌ای محکم، و پناهگاهی مطمئن است» «1».

شرح و تفسیر

امیرمؤمنان علی علیه السلام در این فراز از خطبه خود دو تشبیه برای تقوی بیان فرموده است:

در جمله اوّل تقوی را به ریسمانی تشبیه کرده که دستگیره آن محکم است، چنین تشبیهی برای قرآن مجید نیز بیان شده است «2».

این تشبیه ممکن است اشاره به یکی از دو چیز باشد:

1- دنیا مانند چاهی است که مردم در اعماق آن هستند، در چنین وضعیّتی ریسمان محکمی لازم است تا مردم با تمسّک به آن، از چاه نجات یابند. حضرت علی علیه السلام تقوی را به منزله ریسمانی معرّفی کرده است که انسان می‌تواند به وسیله آن از چاه هوای نفس و جهان مادّه رهایی یابد.

110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 224

2- کوهنوردانی که می‌خواهند از درّه‌های خطرناک عبور کنند، معمولًا یک طناب طولانی همراه دارند و همه آن‌ها به آن طناب متّصل هستند تا اگر یکی لغزید، بقیّه او را نگهدارند و احتمال این که همه آن‌ها بلغزند بسیار کم است، بنابراین اگر یک نفر بلغزد سقوط نمی‌کند، چون به آن ریسمان متّصل است.

شاید آیه شریفه «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لاتَفَرَّقُوا» «1»

نیز اشاره به همین مطلب باشد، که وقتی همه راهیان قلّه سعادت به ریسمان الهی چنگ زدند و به آن متّصل شدند، اگر بعضی لغزش‌هایی داشته باشند، دیگران او را از سقوط حفظ می‌کنند.

در تشبیه دوم، تقوی به قلّه‌ای تشبیه شده که خارج از دسترس دشمن است. انسان متّقی برفراز چنین قلّه تسخیرناپذیری قرار دارد.

آری با تمسّک به ریسمان تقوای الهی می‌توان از چاه مخوف هوای نفس خارج شد و به قلّه کمال و سعادت صعود کرد و از دسترس دشمن در پناهگاهی مطمئن قرار گرفت.

110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 225

86 قلعه نفوذناپذیر!

قال علی علیه السلام:

«اعْلَمُوا عِبادَ اللَّه، انَّ التَّقْوی دارُ حِصْنٍ عَزیزٍ، وَ الْفُجُورَ دارُ حِصْنٍ ذَلیلٍ، الا وَ بِالتَّقْوی تُقْطَعُ حُمَةُ الْخَطایا، وَ بِالْیَقینِ تُدْرَکُ الْغایَةُ الْقُصوی ؛

«ای بندگان خدا! بدانید که تقوی قلعه‌ای محکم و نیرومند است، امّا بدکاری و گناه حصاری است سست و بی‌دفاع آگاه باشید که با تقوی می‌توان ریشه گناهان را برید و با یقین به برترین درجه مقصود نائل شد» «1».

شرح و تفسیر

انسان در این دنیا مورد هجوم انواع آفات و بلاهاست، هم از نظر جسمانی و هم از نظر روحی. خداوند متعال یک نوع ابزار دفاعی در جسم انسان قرار داده که میکروب‌ها را دفع می‌کند و اگر این نیروی دفاعی نبود انسان عمر چندانی نمی‌کرد. بیماری ایدز، که متأسّفانه ارمغان عصر ماست، نیروی دفاعی جسم انسان را از بین می‌برد و گلبول‌های سفید را نابود می‌سازد.

خداوند در مسایل روحی و اخلاقی نیز یک نیروی دفاعی آفریده که جلوی بیماری‌ها را می‌گیرد و آن تقوی است؛ آدم بی‌تقوی مانند مبتلایان به ایدز می‌باشد! از روایت فوق، علاوه بر تشبیه زیبایی، که شرح

110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 226

آن گذشت، دو نکته دیگر روشن می‌شود:

نخست معلوم می‌گردد که تقوی همان نیروی دفاعی درونی است.

تقوی همان عدالت است، و عدالت همان تقوی است، تقوی اگر به مراحل بالا برسد همان عصمت است.

نکته دوم این که بهترین راه مبارزه با تهاجم فرهنگی دشمنان اسلام، تقوی است. ما برای حفظ سلامت جسم نمی‌توانیم تمام جامعه را از میکروب‌ها پاک کنیم، امّا می‌توانیم نیروی دفاعی بدن را تقویت کنیم. در مورد روح نیز چنین است که هر چند نمی‌توان تمام جامعه را از همه صفات رذیله و تهاجم ضد ارزشی دشمن پاک کرد، امّا می‌توان تقوی را در درون تقویت نمود. و با نیروی تقوی با آن مقابله کرد.

110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، ص: 227