• شروع
  • قبلی
  • 30 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 7319 / دانلود: 3680
اندازه اندازه اندازه
خوردنیها و آشامیدنیها از نظر پیشوایان علم و دین

خوردنیها و آشامیدنیها از نظر پیشوایان علم و دین

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

روغن زیتون

روغـن زیـتـون بـخـوریـد ، زیـرا روغـن زیـتـون صـفـرا و سـودای بـدن را مـتـعـادل می کند بلغم را از بین می برد اعصاب را قوی و انسان را خوش اخلاق و نیک نقس می کند ، و غم و اندوه را برطرف می نماید پیغمبر اکرم (ص)

پـیـغـمـبـر اکـرم (ص) فـرمود : روغن زیتون بخورید ، و با آن بدن را چرب کنید ، زیرا از شجره مبارکه (درخت مبارک) است امام صادق (ع)

علی (ع) فرمود : با روغن زیتون بدن خود را چرب کنید و آن را قاتق خود قرار دهید ، زیرا آن ، روغـن نـیـکـان و قـاتـق بـرگـزیـدگـان اسـت طهارت و برکت آن بسیار است و در هر حال مایع مبارکی است .

امام صادق (ع)

یـکـی از اصـحاب می گوید : بعد از نماز عشا خدمت امام صادق (ع) رفتم آن حضرت شام مـیل می فرمود :

غذایی که برای حضرت آورده بودند عبارت بود از : سرکه ، روغن زیتون و گـوشـت آن بـزرگـوار گـوشـت را بـه مـن داد و خـود از سـر کـه و روغـن زیـتـون مـیـل کـرد خـدمـت آن امـام عـرض کـردم چـرا تـنـهـا سـر کـه و روغـن زیـتـون مـیـل می کنید و از گوشت نمی خورید؟ حضرت فرمود : سر که و روغن زیتون ، خوراک ما و پیغمبران است .

روغـن زیـتـون عـلاوه بر مصارف جاری ، اثر نرم کننده ، ملین و صفرا بر دارد ، و از آن در رفـع سنگ های صفر اوی ، رفع یبوستهای مزمن ، قولنج های ناشی از نفریت استفاده می شـود در مـسمومیت های حاصل از سرب نیز به کار می رود؛ بنابراین کارگران چاپخانه هـا کـه بـا حـروف سربی کار می کنند ، باید حتما آن را جزو غذای روزانه خود قرار دهند روغن زیتون در رفع سرفه های خشک ، همراه با حالات تحریکی و انسداد روده مؤ ثر است .

روغـن زیـتـون در اسـتـعـمـال خـارجـی ، آرام و خنک کننده پوست بدن ، به خصوص در موارد آفتاب زدگی است در رفع مسمومیت های ناشی از گزش مار و حشرات نیز اثراتی نیکو دارد .

در بـرخـی مـوارد روغـن زیـتـون بـه عـلت بـاقـی مـی مـانـد در داخل روده ها ، تند می شود و به علت تحریک ، باعث استفراغ می شود؛ می شود؛ بنابراین خیلی بهتر است که آن را مخلوط با آب لیمو یا سرکه مصرف کرد .

ریحان

علی (ع) فرمود : پیغمبر خدا (ص) از میان سبزی ها از ریحان خوشش می آمد امام صادق (ع)

ریحان سبزی پیغمبران است ، و بدانید که هشت خاصیت در آن موجود است : غذا را گوارا می کـنـد ، مـنفذها را باز می نماید؛ دهان و آروغ را خوشبو می کند؛ اشتها به غذا را افزایش می دهد؛ مرض را از بین می برد؛ از بیماری جذام شخص را ایمن می کند؛ و بالاخره موقعی که در شکم آدمی قرار گرفت ، همه امراض را ریشه کن می سازد امام صادق (ع)

یکی از اصحاب که در خدمت امام موسی کاظم (ع) سر سفره حاضر بوده است : می گوید ، آن حـضـرت ریحان طلبید و فرمود : دوست دارم که در ابتدای غذا خوردن ، ریحان بخورم ، زیـرا در آن صورت هیچگونه ترسی از مرض ندارم ؛ و موقعی که از غذا دست کشید ، باز ریـحـان طـلبـیـد و از آن مـیـل فـرمـود ، و دیـدم کـه آن حـضـرت سـفـره را جـسـت و جـو کرد و بـرگـهـایـی را کـه از ریـحان باقی مانده بود بخورد و به من مرحمت فرمود و گفت : در پـایـان غـذا ریـحـان بـخـور ، زیـرا غذایی را که خورده ای گوارا می کند ، و برای خوراک بعدی اشتها می آورد سنگینی غذا را از بین می برد و دهان را خوشبو می کند .

ریحان مرض سل را از بین می برد ، و اگر در آغاز غذا خوردن ، ریحان بخورم ، باکی از غذای بعد از آن ندارم ، زیرا می دانم که ضرری به من نمی رساند امام موسی کاظم (ع)

برگ ریحان برای معطر ساختن غذاها به کار می رود دم کرده آن ضد تشنج ، نیرو دهنده ، مـقـوی مـعـده و مـدر اسـت مـصـرف آن در سـردردهای یکطرفه (میگرن) سردردهای عصبی ، تـقـویـت عـمـل دسـتـگـاه هـاضـمـه ، از بـیـن بـردن نـفـخ ، سـرگـیـجـه ، دل پـیـچـه ها ، سرفه ، آنژین و سیاه سرفه بسیار مفید است ریحان در افزایش ترشح شیر زنان شیرده ، اثر نیکویی دارد .

دانـه ریـحـان بـه عـلت داشـتـن لعـاب فـراوان ، نـرم کـننده است ، و در رفع ورم کلیه و تـرشـحات زنانگی و التهابات نزله ای دستگاه مجاری ادرار مصرف می شود چکاندن ۵ تـا ۶ قـطـره اسـانـس ریـحـان بـر روی یک حبه قند ، اثر قاطعی در رفع تشنجات معده و سردردهای ناشی از ضعف عمل دستگاه هاضمه دارد .

زیتون

از جـمـله وصـایـای حـضرت آدم به فرزندش هبة الله این بود که زیتون بخور ، زیرا زیتون از شجره مبارکه (درخت مبارک) است امام موسی کاظم (ع)

یکی از اصحاب خدمت امام صادق (ع) عرض کرد : می گویند زیتون نفخ را تحریک می کند حضرت فرمود : زیتون نفخ را برطرف می کند زیتون آب مرد (نطفه) را افزایش می دهد .

بـرگ زیتون برای پایین آوردن فشار خون مفید است برای تهیه جوشانده آن باید ۲۰ گرم زیتون را در ۳۰۰ گرم آب جوشاند تا وزن آن به ۲۰۰ گرم کاهش یابد ، و بعد از صاف کردن ، با قند مصرف کرد .

در ۱۰۰ گرم زیتون مواد زیر یافته می شود :

پروتید ۶۷/۰ گرم ، سلولز ۸۱/۱ گرم ، لیپید ۰۳/۱۴ گرم ، آب ۳/۷۳ گرم ، مواد معدنی ۳۷/۰ گرم

و نیز ویتامین های A C D

که این مقدار تولید ۲۲۴ کالری حرارت می کند .

سبزی خوردن

هر چیزی را زینتی است ، زینت سفره ، سبزی است امام صادق (ع)

یـکـی از اصـحـاب مـی گـویـد : یـک روز حضرت رضا (ع) مرا نزد خود خواند و برای غذا خـوردن مـرا نگهداشت موقعی که فره آوردند ، سبزی در سفره نبود حضرت از غذا خوردن خـودداری کـرد و بـه خـدمـتـکار فرمود : مگر نمی دانی که من از سفره ای که سبزیی در آن نـبـاشـد غـذا نـمی خورم ! سبزی بیاور آن مرد صحابی می گوید : خدمتکار رفت و سبزی آورد و روی سفره گذاشت آنگاه حضرت رضا شروع کرد به غذا خوردن .

امـام صـادق (ع) به یکی از اصحاب فرمود : مگر نمی دانی که هر وقت طبق غذا و افطاری بـرای حـضرت امیرالمؤ منین علی (ع) می آوردند ، روی آن سبزی بود ! آن صحابی عرض کـرد : فـدایـت شـوم ، بـرای چـه ؟ حـضـرت صـادق (ع) فـرمـود : چـون دل هـای مـؤ مـنـان سـبـز اسـت (سـر سـبـز و خـرم بـه حـکـمـتـهـا و مـعـارف) و بـه سـبـزی مـایـل اسـت سـبـزی خـوردن کـه تقریبا در سفره بیشتر ایرانی ها وجود دارد ، در شهرهای مـخـتـلف ، از چـنـدیـن سـبـزی مـتـفـاوت تـشـکـیـل شـده اسـت کـه بـه هـر حـال دارای خـاصـیـتـی کلی است ، و آن این که به علت داشتن سلولز ، در واقع مانند جارو ، مواد انباشته شده در روده ها را پاک می کند ، و به این ترتیب ، اثر شیره دستگاه ها ضمه ، روی مـواد غذایی به سادگی انجام می گیرد ، و هضم غذا آسان می شود؛ گذشته از این اثـر مـشـتـرک هـر یـک از سـبزیها ، دارای خاصیت اختصاص است که خود به تغذیه بهتر و سالمتر کمتر می کند .

در استفاده از سبزی خام آنچه که خیلی مهم است ، شست و شو و تمیز کردن دقیق سبزی است ، زیـرا سـبـزی خام مخفیگاه بسیار مساعدی برای انواع میکربهاست ، و اگر بنا باشد که در ایـن زمـیـنه سهل انگاری شود ، بهتر است که از خوردن سبزی خام خودداری گردد و به قول معروف (عطایش را به لقایش بخشید) .

سرکه

بهترین قاتق ها نزد پیغمبر اکرم (ص) سرکه بود امام صادق (ع)

سرکه قدرت تفکر را افزایش می دهد امام صادق (ع)

عـلی (ع) فـرمـود : سـرکـه سـودا را مـی شـکـنـد و صـفـرا را خـامـوش مـی کـنـد و دل را زنده نگاه می دارد امام صادق (ع)

یـکـی از اصـحـاب می گوید : مردی خدمت حضرت رضا (ع) در خراسان بود سینی غذایی کـه در آن سـرکه میل فرمودند آن مرد گفت : فدایت شوم ، به ما امر فرموده اید که نخست نمک بخوریم آن حضرت فرمود : (این مانند این) یعنی سرکه مانند نمک است سرکه ذهن را محکم و عقل را زیاد می کند .

پـیـغـمـبـر خـدا بـه خـانـه ام سلمه همسر خود رفت ام سلمه گرده نانی نزد حضرت آورد پـیـغـمبر به او فرمود : آیا خورشتی در خانه نیست ؟ ام سلمه گفت : نه ، جز سرکه چیزی حاضر نیست آن بزرگوار فرمود :

سرکه خوب خورشی است ، خانه ای که در آن سرکه باشد هیچوقت خالی از طعام نخواهد شد .

در خـوردن سرکه شیره ، مواظبت کن ، زیرا سرکه شیره جانورانی را که در شکم تست می کشد .

امام صادق (ع)

امـیـرالمـؤ مـنین علی (ع) از لحاظ غذا خوردن شبیه ترین مردم به پیغمبر اکرم (ص) بود ، زیرا خود ، نان سرکه و روغن زیتون می خورد و به مردم نان و گوشت می خورانید امام صادق (ع)

عـبـدالا علی می گوید : من با امام صادق (ع) غذا می خوردم حضرت به کنیز فرمود : غذای معروف مرا بیاور کنیز کاسه ای برای آن حضرت آورد که در آن سرکه روغن زیتون بود و منهم از آن خوراک خوردم .

بـهـتـریـن قاتقها نزد پیغمبر اکرم (ص) سرکه و روغن زیتون بود و می فرمود : سرکه قاتق پیغمبران است .

امام صادق (ع)

عـلی (ع) فـرمـود : خـانـواده ای کـه سـرکه وروغن زیتون را قاتق خودقرار دهد ، هیچگانه فقیر نخواهد شد امام صادق (ع)

ابـن بـزیع می گوید : خدمت امام محمد باقر (ع) رسیدم ودیدم که آن بزرگوار سرکه و روغن زیتون می خورد .

سـرکـه یـکـی از فـرآورده هـای مـفـیـد انـگور است که از تخمیر مایعات الکلی ، تحت اثر مخمری خاص به نام (میکودرمااستی) حاصل می شود سرکه نه تنها طعم مطبوعی به غذاها می دهد بلکه هضم بسیاری از مواد از جمله گوشت را آسان می کند .

در استعمال خارجی ، محلولهای رقیق سرکه خارش را تسکین می دهد و خونریزی های کوچک را متوقف می کند .

سرکه مایعی قابض و رفع کننده تشنگی است ، به هضم غذا و تحریک اشتها کمک زیادی مـی کـنـد .

سـرکـه خـوب دنـدان هـا را کـنـد نـمـی کـنـد و گـلو را نـمـی سـوزانـد .

سـرکـه قبل از مصرف باید جوشانده شود تا مخمر میکودرمااستی آن کشته شود .

سرکه بهتر است همراه سالاد مصرف شود ، زیرا در این صورت مؤ ثرتر و اشتها آورتر اسـت اگـر در خوردن سرکه زیاده روی نشود ، بسیار نافع است ، اما فاقد ویتامین است و تولید انرژی نیز نمی کند .

افـراط در مـصرف سرکه تولید سوء هاضمه می کند ، بعلاوه در وقت زکام و بیماریهای ناشی از ویروس سرماخوردگی نباید آن را مصرف کرد .

سنجد

پـیـامـبـر اکـرم (ص) وارد شـد بـر عـلی بن ابیطالب در حالی که علی (ع) تب داشت پیامبر به او امر فرمود که سنجد بخورد حضرت رضا (ع)

گـوشـت سـنـجـد ، گـوشت ، پوست آن ، پوست و هسته آن ، استخوان را می رویاند و در عین حـال کـلیـه هـا را گـرم و مـعده را دباغی می کند سنجد از بواسیر و بی اختیار آمدن ادرار جلوگیری می کند سنجد ساقها را قوی و عامل بیماری جذام را از بین می برد .

بـرگ درخـت سـنـجـد و مـیـوه خـشـک آن قـابـض اسـت ، بـه هـمـیـن جـهـت در درمـان اسـهـال بسیار سودمند است از گل های آن برای معطر ساختن محلولهای دارویی استفاده می کنند اثر تب بر نیز به آن نسبت داده شده است آرد میوه سنجد به علت داشتن مقدار زیادی تا(و قند ، در درمان اسهال بکار برده می شود .

گلهای سنجد دارای بوی مخصوصی است که محرک قوای شهوانی است .

سیب

علی (ع) فرمود : سیب بخورید زیرا سیب معده را دباغی می کند امام صادق (ع)

به بیماران مبتلا به تب ، سیب بخورانید ، زیرا برای آنان چیزی سودمندتر از سیب نیست امام صادق (ع)

یـکی از اصحاب می گوید : وارد شهر مدینه شدم برادرم سیف همراه من بود مرض رعاف (خـون آمـدن از بـیـنـی) در میان مردم شایع شد ، و هر کس که به این بیماری دچار می شد ، پس از دو روز می مرد روزی به خانه برگشتم ، دیدم برادرم به خون دماغ شدیدی مبتلا شده است خدمت حضرت امام موسی کاظم (ع) رفتم حضرت فرمود : به برادرت سیف سیب بخوران من نیز چنین کردم و او شفا یافت .

مـفـضـل می گوید : نزد امام صادق (ع) صحبت از تب به میان آمد حضرت فرمود : ما خانواده ای هستیم که هنگام بیماری جز با خوردن سیب ، خود را با چیز دیگری درمان نمی کنیم .

زیـاد مـی گوید : وبا در مکه شایع شد من در این باره نامه ای به امام موسی کاظم (ع) نوشتم و راه درمان را خواستم حضرت در جواب به من نوشت سیب بخورید .

مردی می گوید : مفضل مرا خدمت امام صادق (ع) فرستاد تا هدیه ای از طرف او به حضور آن امـام تـقـدیـم کـنـم یـکی از روزهای گرم تابستان به خانه آن بزرگوار وارد شدم دیـدم جـلو آن حـضـرت طـبـقی نهاده شده و در آن طبق سیب سبز است من صبر نکردم و فورا خـدمـت آن حـضـرت عـرض کـردم : قـربـانـت گـردم ، آیـا از ایـن سـیـب سـبـز مـیـل می کنید در صورتی که مردم از آن خوششان نمی آید؟ حضرت طوری با من سخن گفت کـه گـویـی مـرا مـدتهاست که می شناسد ، و فرمود : شب گذشته ، تب بر من عارض شد فرستادم این سیبهای سبز را برایم آوردند و خوردم ؛ زیرا سیب سبز ، تب را بر طرف می کند و حرارت را فرو می نشاند .

سیب ملین ، ضد نزله ، ضد السهال (بواسطه وجود ماده ای به نام تانن) مدرو آرام کننده اسـت ، و ایـن خـواص بیشتر مربوط به پوست سیب است ؛ بنابراین توصیه می شود که حـتـمـا پـس از شـستن کامل سیب ، آن را با پوست میل کنید؛ زیرا پوست سیب حاوی ویتامینهای مـخـتـلف اسـت سـیـب پـخـته در رفع بی خوابی بسیار مفید است سیب خام یا پخته مانع تـشـکـیـل اسـیـد اوریـک در بـدن مـی شود ، از این جهت مصرف آن در درمان روماتیسم ، نقرس تصلب شرائین ، اگر ماهای مزمن ، چاقی ، بواسیر و بیماریهای پوست بسیار مفید است شـیـره شـیـب اثـر بسیار مفیدی در سرماخوردگی ، گرفتگی صدا ، سرفه ، بیماریهای سـیـنـه و حـالات عصبی دارد بررسیهای دقیق نشان داده است که مصرف سیب در بهبود ورم حـاد و مـزمـن روده هـا اثـر مـفـیدی دارد ، به همین جهت خوردن سیب خام در موارد ورم حاد روده در اطـفـال ، اسـهـالهـای خـونی (دیسانتری) ، حصبه و شبه حصبه و بالاخره ورم روده بزرگ تـوصـیـه می شود امروزه از گرد خشک شده سیب ، غذای مطبوعی به نام آلپونا به دست می آورند که هر ۱۰۰ گرم آن معادل یک کیلو سیب تازه است .

پوست سیب :

پـوسـت خـشـک شـده سـیـب ، در درمـان ورم مفاصل ، روماتیسم ، نقرس ، و ناراحتیهای کلیوی بـسـیـار مـفـیـد اسـت ، بـنـابـرایـن بـهـتـر اسـت هـمـیـشـه سـیـب بـا پـوسـت میل شود .

هر ۱۰۰ گرم سیب تولید ۴۶ کالری حرارت می کند و حاوی:

۱۰ میلی گرم فسفر ، ۵ میلی گـرم مـنـیزیم ، ۳ میلی گرم کلر ، ۵ میلی گرم کلسیم ، تا ۲ میلی گرم سدیم ، ۳/۰ میلی گرم آهن ، ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلی گرم پتاسیم و ۱۲ گرم پروتید ، ۱۰ گرم گلوسید و ۴/۰ گرم لیپید است .

سیر

سیر بخورید و خود را با آن معالجه کنید ، زیرا در سیر شفای هفتاد مرض می باشد پیامبر اکرم (ص)

یـکـی از اصـحاب می گوید : خدمت امام محمد باقر (ع) رسیدم و از آن حضرت درباره سیر سؤ ال کردم آن بزرگوار فرمود : پیغمبر خدا (ص) خوردن سیر را به سبب بویش نهی مـی کـرد و مـی فـرمود کسی که از این سبزی بد بو بخورد ، نزدیک مسجد نیاید ، ولی کسی که سیر بخورد و مسجد نیاید اشکالی ندارد .

حـسـن زیـارت مـی گـویـد : اعـمـال حـج را بـجـا آوردم و بـه مـدیـنـه رفـتـم احوال امام باقر (ع) را پرسیدم گفتند : در ده منبع است به آن ده رفتم و خدمت آن حضرت رسیدم آن بزرگوار فرمود : ای حسن ! اینجا آمده ای ؟ عرض کردم : قربانت گردم ، خوش نـداشـتـم بـه مـدیـنـه بیایم و شما را زیارت نکنم .

حضرت فرمود من سیر خورده بودم و خواستم از مسجد پیامبر خدا دور باشم .

ابـی بـصـیـر مـی گـویـد : از امـام صـادق (ع) راجـع بـه سـیـر سـؤ ال کردند حضرت فرمود : خوردن سیر تازه و خشک و پخته آن مانعی ندارد و معالجه با آن ، نیز بدون اشکال است ، ولی هر کس سیر خورد به مسجد نرود .

عـلاوه بـر آن کـه بـه سـیر به صورت خام و یا پخته ، مخلوط در غذاها مصرف می شود ، مـصـارف درمـانـی مـتـعـدد ، مـخـصـوصا در طب عوام دارد برای سیر ، اثر ضد عفونی کنند ، اشتهاآور ، ضد کرم و کم کننده فشار خون ذکر شده است .

اثـر ضـد عـفـونـی کـنـنـده سـیـر در بـیـمـاریـهـای مـخـتـلف ریـوی از قبیل سل ، قانقاریای ریوی و سیاه سرفه مورد تاءیید همگان است .

دکـتـر لوکـلر اثـر ضـد کـرم - بـخـصـوص در دفـع آسـکـاریـس اکـسـیـور - بـرای آن قائل است سیر قوای جنسی را تقویت وادرار را زیاد می کند و فشار خون را پایین می آورد بـا هـمه خواصی که گفته شد ، سیر به علت بوی بدش ، مخالفان زیاد دارد برای از بین بردن بوی بد آن ، می توان آن را با سبزی مصرف کرد این اثر سبزی ، به علت داشتن کلروفیل است .

در هر ۱۰۰ گرم سیر مواد زیر یافته می شود :

پروتید ۳ گرم ، گلوسید ۱۲ گرم ، لیپید ۲/۰ گرم و نیز مقداری ویتامینهای A C

شکر

موسی پسر بکر می گوید : بیشتر اوقات امام موسی کاظم (ع) شکر می خورد .

مردی از بیماریش نزد امام صادق (ع) شکایت کرد و گفت : من مردی علیلم حضرت فرمود : چـرا از (مبارک) استفاده نمی کنی ؟ آن مرد می گوید : عرض کردم مبارک چیست ؟ حضرت فرمود : شکر .

مردی از وبا نزد امام صادق (ع) شکایت برد حضرت به او فرمود : چرا از یک ماده پاکیزه و مـبـارک غـافلی ؟ آن مرد عرض کرد : پاکیزه و مبارک کدام است ؟ حضرت فرمود : همین شکر سـلیـمـانی شما (یعنی شکر تصفیه شده) است بعد حضرت صادق (ع) فرمود : نخستین کسی که شکر درست کرد ، سلیمان بن داود بود .

یحیی پسر بشیر بنال می گوید : امام صادق (ع) به پدر من فرمود : ای بشیر ! بیماران خـود را بـا چـه چیزی درمان می کنی ؟ پدرم عرض کرد : با همین داروهای تلخ آن حضرت فـرمـود : نه ، این کار را نکنید ، هر وقت یکی از شما مریض شد ، شکر سفید بگیرید ، آن را بـکـوبـید و آب سرد بر آن بریزید و به مریض بدهید تا بیا شامید؛ زیرا آن کسی که شفا را در تلخی نهاده ، می تواند آن را در شیرینی هم به ودیعت بگذارد .

یکی از اصحاب می گوید : یکی از افراد خانواده ما تب کرد اطبا داروی تلخ (غافث)را برای او تجویز کردند ما آن دارو را به او دادیم ولی شفا نیافت این مطالب را خدمت امام صـادق (ع) عـرضـه داشـتـیـم آن حـضرت فرمود : خداوند شفا را تنها در دوای تلخ قرار نـداده اسـت مـقـداری شـکر بگیر و در ظرفی بگذار و بر روی آن آب بریز تا آب آن را فـراگـیـرد؛ سـپـس یـک تـکـه آهـن داخـل آن بـگـذار و از اول شـب آن را زیر آسمان قرار بده صبح که شد شب دوم که شد ، مقدار زیادتری شکر ، و شب سوم مقداری بیشتر به همان ترتیبی که گفته شد ، تهیه کن و صبح به او بده تا بیاشامد .

صحابی مذکور می گویید : این کار را کردم و خداوند بیمار ما را شفا داد .

شکری که به صورت نبات در آید ، بلغم را از بین می برد امام رضا (ع)

شـکـر بـه عنوان شیرین کننده ، نه تنها در بسیاری از خوراکیها مورد استفاده است ، بلکه در محصولات دارویی نیز اهمیت زیادی دارد به علاوه در رفع مسمومیت های ناشی از سرب و مس نیز مؤ ثر است .

قـنـد مـعمولی که از چغندر قند یا نیشکر به دست می آید ، بواسطه جذب سریع از روده ، سبب تقویت کار عضلات می شود؛ به علاوه باعث می گردد که چربی ها و پروتئین ها در بـدن مـصـرف شـوند و برای اشخاصی که کارهای خسته کننده انجام می دهند فوق العاده لازم است .

بـایـد دانـسـت کـه قـنـد برای آن که مفید باشد ، باید کاملا در بدن جذب و مصرف شود و برای این عمل فرمان های مخصوص و انسولین و ویتامین C لازم است .

شلغم

یـکـی از اصـحـاب مـی گـویـد : حـضرت امام موسی کاظم (ع) فرمود : به خوردن شلغم عادت کنید ، زیرا در هر کس رگ جذام باشد آن را آب می کند .

شـلغـم بـخـوریـد و مـداومت در خوردن آن داشته باشید؛ زیرا کسی نیست که رگ جذام در او نباشد ، پس به وسیله خوردن شلغم آن را زائل کنید (۲۷) امام صادق (ع)

ریـشـه شلغم اثر نرم کنندگی دارد و در رفع سرفه ، سیاه سرفه و آسم به صورت جوشانده های غلیظ ، مخلوط با عسل مورد استفاده قرار می گیرد .

طـرز تـهـیـه شـربـت که آن که خلط آور است ، مانند همان طریقه ای است که در مورد ترب گـفـتـه شـد رنـده کـرده آن مخلوط با قند یا عسل نیز دارای همین اثر است جوشانده غلیظ شـلغـم به صورت ضماد در تسکین دردهای مفصلی ، نقرس ، آبسه ها ، سرمازدگی و غیره بـه کـار مـی رود شـلغـم دارای یـک مـاده ضـد مـیـکـربـی قوی است و به همین جهت در درمان سرماخوردگی و بیماری های عفونی تاءثیر بسیار زیادی دارد .

شـلغـم حـاوی

فـسفر ، کلسیم آهن و ویتامین های B C است و باعث افزایش تقوای شهوانی و تقویت عمومی بدن می گردد .

دانه شلغم دارای روغنی است که نرم کننده و ملین است و مصرف آن ، از قولنج های کبدی و کلیوی جلوگیری می کند .

شیر

پـیغمبر اکرم (ص) هرگاه چیزی غیر از شیر می آشامید می گفت : پروردگارا برای ما در ایـن آشـامـیـدنـی بـرکـت قـرار ده و بـهـتـر از آن را نـصیب ما فرما ، ولی وقتی که شیر می آشـامـیـد، مـی فرمود : پروردگارا ! برای ما در این آشامیدنی برکت بگذار و بیشتر از این نصیب ما فرما امام محمد باقر (ع)

مردی به امام صادق (ع) عرض کرد : من شیر خورده ام و به من آزار رسانیده است حضرت صـادق فـرمـود :

شـیر هرگز به کسی ضرر نمی رساند ، ولی تو با شیر چیز دیگری خـورده ای کـه آن چـیـز بـرایـت ضـرر داشـتـه اسـت و تـو خیال می کنی که شیر به تو زیان رسانیده است .

پـیـغمبر اکرم (ص) فرمود : هیچگاه شیر در گلوی کسی گیر نمی کند و او را ناراحت نمی نـمـایـد؛ زیـرا خداوند متعال فرموده است : لبنا خالصا سائعا للشاربین ( شیر خالص و گوارا برای کسانی که آن را می آشامند) .

یـکـی از اصـحاب می گوید : من خدمت امام صادق (ع) بودم شنیدم مردی به آن بزرگوار عـرض کـرد :

قـربـانـت گـردم من از نظر جسمی ضعیف و کم طاقتم حضرت به او فرمود : شیر بخور ، زیرا گوشت را می رویاند و استخوان را محکم می کند .

کـسـی کـه آب پـشـت (نـطـفـه) او تـغـیـیـر کـرد (کـم و غـیـر عـادی شـد) ، شـیـر و عسل برای او بسیار سودمند است امام موسی کاظم (ع)

ابـوبـصـیـر مـی گـوید : من با امام صادق (ع) غذا می خوردم ابتدا گوشت شتر برای ما آوردنـد از آن خـوردیـم ، بـعـد ظـرفـی پـر از شـیـر حـاضـر کـردنـد حـضـرت از آن میل فرمود و به من فرمود ای ابا محمد ! شیر بخور من از آن چشیدم حضرت صادق فرمود شیر غذایی طبیعی است که انسان فطرتا از آن می آشامد ، زیرا به هنگام تولد نیز از آن می خورد .

پیغمبر اکرم (ص) فرمود : به خوردن شیر گاو عادت کنید ، زیرا شیر گاو مخلوطی از هر درخت است (عصاره و خاصیت هر گیاهی را داراست) .

امیرالمؤ منین (ع) فرمود : شیر گاو دواست امام صادق (ع)

شـیـر مـحـصول کامل و بی کم و کاستی است و به هیچ وجه نباید بعضی از مواد ترکیبی شـیری را که برای تغذیه بکار برده می شود بگیرند و یا به آن مواد خارجی اضافه کنند .

شـیر غذای اصلی مبتلایان به بیماری های کلیوی ، قلبی ، معدی ، و کبدی است محسنات شـیـر درواقـع بـه عـلت سـهـولت هـضـم و مـدر بـودن آن اسـت در عـیـن حـال بـایـد دانـست که جز در اطفال شیرخوار ۸ تا ۱۰ ماهه ، تغذیه منحصر با شیر ، به هـیـچـگونه درست نیست هرگاه در انسان بالغ ، رژیم با شیر مدت زیادی ادامه پیدا کند ، رفـتـه رفـتـه اخـتـلالات مـعـدی و روده ای بـروز مـی کـنـد کـه مـهـمـتـریـن آنـهـا استفراغ ، دل درد ، تخمیر روده ای ، یبوست و لاغری است .

عدس

پیغمبر اکرم (ص) فرمود : عدس بخورید؛ زیرا عدس دانه مبارک و مقدسی است که رقت قلب می آورد و اشک را زیاد می کند ، و هفتاد پیغمبر که آخرین آنها عیسی بن مریم است ، آن را مبارک دانسته اند .

حضرت رضا (ع)

امیرالمؤ منین علی (ع) فرمود : خوردن عدس دل را نازک می کند و اشک را جاریی می سازد .

امام صادق (ع)

یـکـی از بـنـی اسـرائیـل از سـنـگـدلی و کـمـی اشـک خـود بـه خـداونـد مـتـعـال شکایت کرد خداوند به وسیله پیغمبری برای او وحی فرستاد که عدس بخور او نیز چنین کرد دلش نازک شد و اشکش جاری گردید .

عـدس دارای مـواد غـذایـی بـا ارزش و کـافـی اسـت ، و بـرای آن کـه به صورت یک غذای کـامـل در آیـد ، احـتـیـاج بـه افـزودن مـواد چـرب بـه آن نـیـسـت هـضـم عـدس بـه مـراتـب سـهـل تـر از نـخـود اسـت در عدس فسفر ، کلسیم ، آهن و ویتامین های A B C زیاد دیده می شود .

آرد عدس به صورت ضماد نرم کننده و از بین برنده التهابات سطحی بدن است ، عدس یکی از غذاهای ضد کم خونی است و شیر مادران شیرده را نیز افزایش می دهد .

بـرای کـسـانـی کـه کـارهـای فـکـری زیـاد دارنـد ، عـدس غـذایـی سـبـک ودرعـیـن حال مطبوع است .

روز دهم

روز ازدواج پيامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم با حضرت خديجهعليه‌السلام مى باشد و بر شيعيان لازم است بخاطر تاءثير اين ازدواج مبارك و فرخنده در خوبيها و سعادتها و انتشار نورهاى درخشان و پاك آنرا بزرگ بدارند.

روز هفدهم

به گوشه اى از فضايل اين روز اشاره كرديم ولى بد نيست باز هم به طور اختصار به بعضى از مطالب گذشته اشاره نمائيم : هيچكدام از شيعيان بلكه بيشتر پيامبرانعليهم‌السلام و دوستان خدا نمى توانند حقيقت فضيلتهاى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را بفهمند. روايات زيادى بدين مضمون وارد شده است كه هر پيامبرى توانايى رسيدن به برخى مقامهاى اهل بيت والا مقام آن حضرتعليه‌السلام را ندارد مگر اينكه رسول باشد چه رسد به فضايل خود آن حضرت و چگونه مى توانند مانند او باشند و حال آنكه او برترين آفريده شدگان و نزديكترين آنها به خداوند و علت ايجاد پيامبران ، رسولان ، فرشتگان نزديك به خدا و تمام جهانيان و سرور مردمان و دانشمندترين آنان است اوست عقل اول ، نور اول ، خلق اول ، اسم اعظم ، حجاب اقرب ، طرف ممكن و واسطه فيض خداوند به تمام جهانيان

و هنگامى كه فرض شود او علت ايجاد دنيا و علت جارى شدن نعمتهاى خداست ، نمى توان گفت كسى بتواند به حقيقت صفات و فضايل او آن چنان كه هست پى برد. همه هدايتها از او بوده و او آموزگار فرشتگان و برانگيخته شده بر روحهاى پيامبرانصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و كسى است كه در كتاب خداوند از او به صاحب اخلاق بزرگ تعبير شده است خانواده و دوازده جانشين او برترين همه آفريده شدگان هستند. اولين آنان اميرالمؤ منينعليه‌السلام است كه كه بطور پنهانى با تمام پيامبرانعليهم‌السلام بوده و آنان را يارى مى كرده و بطور آشكار با رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بوده است ؛ و آخرين آنها مهدى (عج ) است كه خداوند وعده داده اهل حق از اولين تا آخرين آنها را با او يارى كرده ، با او يكتا پرستى را در زمين تكميل كند و دين خود را در سراسر زمين بگستراند بطورى كه دينى غير از دين خدا در روى زمين نباشد.

و پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم گشاينده و پايان دهنده است كسى است كه پيامبرانعليهم‌السلام و كتابهاى آسمانى به پيامبرى او مژده داده اند. كتاب او گواه بر تمام كتب و جانشين او سرور جانشينان و امت او برترين امتها و شريعت او كاملترين شرايع و مذهب او بهترين مذاهب است او صاحب حوض و لواء حمد و صاحب وسيله و بزرگترين شفاعت است كسى است كه اين آيه درباره او نازل شده است : ( و بزودى خداوند آنقدر به تو عطا خواهد نمود كه راضى شوى ) و كسى است كه براى برترى دادن او و جانشينانش بر غير آنها، از پيامبران پيمان گرفته شده و كسى است كه مبتلايان به بلاها، مسلمان و غير مسلمان با توسل به او و خاندان او نجات مى يابند. و اوست رحمتى براى جهانيان و محبوب پروردگار جهانيان و هيچ فضيلتى به آن نمى رسد و آن مادر فضايل است

نامهاى آن حضرتصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نزد خداوند، در كتابهاى پيامبران و بر زبان اولياى او عبارتند از: محمد، احمد، الماحى ، العاقب ، الحاشر، رسول رحمت ، رسول توبه ، رسول امم ، المقتفى ، القثم ، شاهد بر انبيا و امم ، بشير، نذير، سراج منير، ضحوك ، قتال ، متوكل ، فاتح ، امين ، خاتم ، مصطفى ، رسول و پيامبر امى ، حاد، مزمل ، مدثر، كريم ، نور، عبد، رؤ وف ، رحيم ، طه ، يس ، منذر، مذكر.

در كتابهاى اخبار آمده است : نام او نزد بهشتيان ، عبدالكريم ، نزد اهل آتش ‍ عبدالجبار، نزد اهل عرش عبدالحميد، نزد ساير ملائكه ، عبدالحميد، نزد ساير پيامبران عبدالوهاب ، نزد شياطين عبدالقهار، نزد جن عبدالرحيم ، در كوهها عبدالخالق ، در خشكى عبدالقادر، در دريا عبدالمهيمن ، نزد ماهيها عبدالقدوس ، نزد حيوانات سمى عبدالغائب ، نزد حيوانات وحشى عبدالرزاق ، نزد درندگان عبدالسلام ، نزد بهايم عبدالمؤ من ، نزد پرندگان عبدالغفار، در تورات مود مود، در انجيل طاب طاب ، در صحف عاقب ، در زبور فاروق ، نزد خدا طه و يسين و نزد مؤ منين محمد و كنيه او ابوالقاسم و جبرئيل با كنيه ابى ابراهيم به او سلام كرد.

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده اند: ( من اول و آخر هستم ) و در بعضى روايتهاى معتبر آمده است كه : ( منظور از تمام سوگندهايى كه خداوند بزرگ در كتاب خود ياد كرده حضرتش ‍ مى باشند. ) بد نيست روايتى نيز از طريق اهل سنت درباره فضيلت او و اميرالمؤ منينعليه‌السلام نقل نمايم زيرا بهترين گواه بر فضايل علىعليه‌السلام رواياتى است كه سنيها در اين مورد نقل مى كنند. احمد حنبل در كتاب مسند خود و ابن ابى ليلى در كتاب فردوس و منهج التحقيق از ابن خالويه روايت نموده اند كه او راويان حديث را شمرد تا به جابر بن عبدالله انصارى رسيد و آنگاه از او نقل كرد كه : ( از رسول خدا شنيدم كه فرمودند: خداوند، من ، على ، فاطمه ، حسن و حسين را از يك نور آفريد سپس اين نور را فشارى داده و شيعيان ما از اين نور خارج شدند. پس از آن ما خدا را ستايش نموديم آنان نيز خدا را ستايش نمودند؛ ما خدا را منزه دانستيم آنان نيز خدا را منزه دانستند، ما لا اله الا الله گفتيم ، آنان نيز لا اله الا الله گفتند؛ خداوند را تمجيد نموديم شيعيان ما نيز او را تمجيد كردند. خداوند را يگانه دانستيم شيعيان ما نيز چنين كردند. سپس ‍ خداوند آسمانها و زمين و فرشتگان را آفريد كه تا صد سال تسبيح و تقديس را نمى شناختند ما تسبيح گفتيم بدنبال ما شيعيان ما تسبيح گفتند و سپس ملائكه تسبيح گفتند و همچنين در مورد غير تسبيح اين روايت تصريح مى كند كه پيامبر و آل اوعليهم‌السلام تسبيح ، تهليل و تكبير را به شيعيان خود ياد داده و شيعيان آنها نيز به ملائكه آموختند به همين جهت شيعيان آنها از ملائكه برتر مى باشند.

اين فضايل را با استفاده از آيات و روايات اثبات كرديم ولى از راه تاءمل و انديشه خود و بدون كمك گرفتن از شرع نيز مى توانيم فضايل او را اثبات نماييم : ما مى بينيم كه در چند سال كم در حالى كه مشغله هاى فراوانى داشت و مشغول جهاد بود - علومى از جانب او گسترش پيدا نمود كه حتى كمتر از يك صدم آن علوم نيز از جانب همه انبياء گسترش پيدا ننمود. اين علوم در زمينه تربيت روح ، قلب و جسم و ساير رشته هاى علم و حكمت بود. و نيز نامهاى خداوند متعال و صفات و نعمتهاى باطنى او و فضايل انبياء را براى مردم بيان نمود. و امثال اين كارهاى خارق العاده ، قويترين معجزات براى اثبات پيامبرى و نبوت بوده و اين معجزات محكمتر از شكافتن ماه مى باشد. باين جهت كه فقط تعداد انگشت شمارى فرق سحر و معجزه را مى دانند و ممكن است بگويند شكافتن ماه سحر است نه معجزه ؛ ولى معجزاتى كه ما گفتيم شباهتى به سحر، شعبده و غيره ندارد.

و انسان خود مى تواند از اين خلاصه اى كه گفتيم تفصيل اين مطالب را بفهمد و از اين راه گوشه اى از شرافت پيامبر خود را دريابد و آنگاه فضيلت اين روز را درك نموده و بگونه اى به پيشواز آن رود كه شايسته آن است و علاوه بر درك فضيلت اين روز مقدار منت خداوند را بخاطر اين ميلاد مبارك فهميده و دل و عقل او آنگونه كه شايسته است از اين منت تاءثير مى پذيرد. و سپس بايد آثار اين تاءثير را در اعمال و حركات خود آشكار نمايد و نبايد بگذارد عمل او قلبش را تكذيب كند. زيرا عمل فقط از صفات قلب سرچشمه گرفته و هيچ عملى از اين قاعده مستثنى نيست

اعمال اين روز

(١-از مهمترين اعمال در اين روز اولا توسل به حاميان معصوم آن روز و سپردن عقل و قلب و تمامى وجود خود بوسيله آنان به خداوند متعال است ، با اين هدف كه توفيق در بهره مندى از اين روز نصيب او گردد. و اگر انسان در توكل و تسليم خود راستگو باشد قطعا توفيق الهى را خواهد يافت زيارت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بطور مفصل و زيارت اميرالمؤ منينعليه‌السلام در كتاب اقبال روايت شده است

(٢- نيز از كارهاى مهم روزه داشتن اين روز بخاطر شكرگزارى و بجا آوردن دو ركعت نماز مى باشد كه در هر ركعت آن يك بار سوره ( فاتحه ) و ده بار سوره ( قدر ) و ده بار سوره ( اخلاص ) مى خواند.

سپس در مكان نماز خود نشسته و دعايى كه روايت شده مى خواند.

حقيقت عيد و آداب آن

(٣ - از كارهاى مهم در اين روز رعايت آداب عيد ميلاد پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و اظهار مراسم شرعى عيدهاى بزرگ است تا ديگران اين روز را به عنوان عيد بشناسند. و نيز بايد ديگران را با عمل خود به چيزهايى كه موافق با حقيقت عيد است عادت دهيم همانگونه كه شرع از ما خواسته نه آنگونه كه مخالف شرع است زيرا عده اى نادان در اين روز به لهو و لعب و حتى به كارهاى حرام مى پردازند.

خداوند هنگام عيد به همه نيكوكاران و بدكاران بار عام مى دهد تا در پيشگاه او حضور يافته ، اظهار خضوع و خشوع نموده و مراسم بندگى را بجا آورند؛ و آمرزش گناهان ، جوائز و نامه هاى سلطنت و پادشاهى بگيرند. بنابراين بايد با تمام توان خود را براى حضور در چنين مجلسى آراسته و آماده نمود. و چون هر مجلسى لباس مخصوص و آرايش ‍ متناسب با خود دارد، بايد خود را مانند اهل آن مجلس آماده و آراسته نماييم لباس اهل اين مجلس ، تقوى ، تاجشان معارف الهى و نظافت آنان پاكيزگى قلب از بياد غير خدا بودن و عطرشان ذكر خدا و صلوات بر رسول خدا و آل پاك او مى باشد.

مبادا در مجلس پاكيزگان وارد شوى و قلب تو آلوده به ياد دنيا و بدنت برهنه از لباس تقوى و سرت بدون عمامه مراقبت باشد و از تو بوى بد آلودگيهاى دوستى دنيا استشمام شود؛ اعمال بدت باعث فاسد شدن اخلاقت شده ، سرت خالى از عقل معرفت ، قلبت خالى از ايمان و چشمت به خاطر نگاه به حرامهاى الهى دردمند، زبانت از گفتن در رضاى خدا لال ، گوش تو از شنيدن ذكر خدا كر، دست تو بخاطر بخل از جود و سخاوت و انفاق در راه خدا، بسته و از جهاد در راه خدا باز مانده ، شكمت از مال حرام و چيزهايى كه خدا حرام نموده پر، فرج تو... و پاى تو از برآوردن نيازهاى دوستان خدا و رفتن به خانه هاى خدا لنگ باشد. زيرا اگر در مجالس پاكان حاضر شوى ، بخاطر پليدى لباس اراذل و زشتى اين آفات و بدحالى رسوا خواهى شد. پس بخاطر وجود شريف و عزيز خود اندكى تاءمل كرده و به خود خطاب كن : اى فقير! چرا با غفلتها و كوچك شمردن شعائر و حرمتهاى الهى و بخاطر بيحالى و كوتاهى در ميدان مسابقه تحصيل كمالات از همانندهاى خود عقب مى افتى ؟

از امام حسن مجتبىعليه‌السلام روايت شده است ( در روز عيد فطر به عده اى كه مى خنديدند و بازى مى كردند نظر نمود، سپس به همراهان خود فرمود: خداوند عزوجل ماه رمضان را براى تمرين مسابقه خلق خود قرار داد كه در آن با اطاعت و كسب خشنودى او با هم مسابقه بدهند. عده اى پيشى گرفته و رستگار شدند و عده اى عقب مانده و بدبخت شدند. شگفتا در روزى كه نيكوكاران پاداش ديده و كوتاهى كنندگان زيان مى بينند، عده اى مشغول خنده و بازى هستند. بخدا سوگند اگر پرده ها فرو افتد، نيكوكار مى انديشد كه چرا بيشتر عمل نيك انجام ندادم و بدكار مى گويد چرا بد ميكردم ! و در روايت ديگرى در دنباله اين روايت آمده است : ( از شانه كردن مو و صاف كردن لباس باز مى مانند ) ساير آداب عيد در دو عيد ديگر خواهد آمد.

(٤ - و از مهمترين اعمال مهم اين است كه روز خود را با سلام به حاميان و نگهبانان روز به پايان رسانده و به درگاه آنان جهت شفاعت و اصلاح حال تضرع نمايد. و اگر آن روز در نگهبانى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نباشد، باز هم اعمال خود را به آن حضرت تسليم نمايد. زيرا او بر جانشينان معصوم خود مقدم است ؛ ولى همراه با شرمسارى و خجالت از كوتاهى در اداى حق شكر نعمت و همراه با لطيف نمودن گفتار و الفاظ تضرع و ابتهال زيرا اين كار اثر زيادى در رسيدن اعمال به آن حضرتصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و نازل شدن خير از معدن فضل خداوند دارد. سپس به نگهبان آن روز براى شفاعت خود به درگاه آن عزيز توجه كرده و از پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درخواست نما كه اعمال تو را به درگاه مقدس حضرت حق عرضه نموده و از خداوند بخواهد گناهان تو را بخشيده ، آنها را تبديل به چند برابر خوبى نموده و آنگاه با رضايت از تو اعمالت را بپذيرد؛ كه خداى متعال هر چه بخواهد مى تواند انجام بدهد و ديگران نمى توانند. نيز از او بخواه در آينده توفيقات تو را براى كوشش در خدمت به خداى بزرگ و وفادارى به رسول والا مقام و آل بلند مرتبه او زياد نمايد. زيرا بحكم عقل وفاى به سادات و محبوبان خدا حقوق بزرگى را بر ما واجب مى نمايد و اگر بخواهيم به بزرگان خود و محبوبان خدا در زمان غيبت آنان وفادار بمانيم ، بايد حقوق زيادى را ادا نماييم

فصل پنجم : مراقبات ماه ربيع الاخر

دعاى اول ماه

از مهمترين اعمال اين ماه چنانچه در جميع ماهها گفتيم ، دعا در اول آن است ؛ بخصوص دعاى بلند مرتبه و گرانقدرى كه در اول آن روايت شده است

دهم ربيع الاخر

روايت شده ، اين روز روز ولادت مولا و امام ما امام حسن عسكرىعليه‌السلام مى باشد و مراقبت از روزهاى ولادت ائمهعليهم‌السلام شبيه به مراقبت روز ولادت رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است زيرا اين روزها نيز مانند آن روز مراسم سرور، شكرگزارى و بزرگداشت با اعمال قلبى و بدنى دارند؛ گر چه روز ولادت حق خاصى دارد. و اما خصوصيتى كه اين روز دارد اين است كه مولود اين روز پدر بلاواسطه امام ماعليه‌السلام جان جهانيان فداى او باد مى باشد. بنابراين سزاوار است شيعيان با امورى مناسب به امام زمانعليه‌السلام تهنيت گفته و حاجات خود را از كسى كه در اين روز متولد شده بخواهند. و نيز بخواهند كه سفارش او را به امام زمانش نموده تا او را مورد نظر و لطف خود قرار داده و او را از بخششها و بزرگواريهاى خود بهره مند نمايد.

خصوصيتهاى معصومينعليهم‌السلام در حوايج مختلف

امام حسن عسكرىعليه‌السلام خصوصيتى براى برآورده شدن حاجات اخروى دارد. معصومينعليهم‌السلام گر چه هر كدام از آنان وسيله اى براى بندگان خدا در جميع حوائج مى باشند ولى هر كدام خصوصيتى براى بعضى از حاجتها دارا مى باشند - چنانچه دعاى توسل شاهدى بر اين مطلب است - رسول خدا و دختر بزرگوارش و امام حسن و امام حسينعليهم‌السلام در حاجتهاى به بدست آوردن طاعت خدا و خوشنودى او خصوصيتى دارند. اميرالمؤ منينعليه‌السلام خصوصيتى در مورد انتقام از دشمنان و برطرف نمودن ظلم ظالمين دارد. امام سجادعليه‌السلام خصوصيتى در مورد ستم پادشاهان و القاءات و وسوسه هاى شيطان دارد. امام باقرعليه‌السلام و امام صادقعليه‌السلام خصوصيتى در كمك گرفتن در مورد آخرت دارند. امام كاظمعليه‌السلام خصوصيتى در مورد سلامتى كامل از بيماريها و دردهايى كه مردم از آن گريزانند دارد. امام رضاعليه‌السلام خصوصيتى در مورد ترسهاى مسافرت در دريا و خشكى و زمينهاى بى آب و علف و بدون آبادى و سكنه دارد. امام جوادعليه‌السلام خصوصيتى در مورد توسعه روزى و بى نياز شدن از آنچه در دست مردم است دارد.

امام هادىعليه‌السلام خصوصيتى در مورد قضاى نافله ها و احسان به برادران مؤ من و به كمال رسيدن طاعتهاى پروردگار دارد. امام حسن عسكرىعليه‌السلام خصوصيتى در كمك نمودن در مورد آخرت دارد. و امام عصر ما، پناهگاه ، اميد و حافظ ما، نور ما و زندگى ما، امام مهدى (عج ) جامع تمام خصوصيات مذكوره بوده و براى حاجات ديگر نيز توسل به او مناسب است

و اين روز را همانطور كه ساير روزهاى شريف را به پايان مى رسانند ختم نموده و ماه را نيز با آنچه ماههاى ديگر را ختم مى نمايند و در ماههاى ديگر گفتيم به پايان برساند.

فصل ششم : مراقبات ماه جمادى الاولى

از كارهاى مهم دعا كردن بخصوص با دعاهايى كه روايت شده است مى باشد.

پانزدهم ماه

روايت شده امام سجادعليه‌السلام در نيمه اين ماه متولد گرديده است بنابراين شيعه بايد اين روز را با عمل بزرگ بدارد چنانچه قبلا در مانند چنين روزهايى گفتيم زيرا مردم بايد روزهاى ولادت زمامداران خود را بزرگ داشته و آداب و تكاليفى را در اين مورد رعايت نمايند. و كدام زمامدارى سزاوارتر از اين زمامداران است كه او را بزرگ بدارند؛ كسانى كه زمامدار دنيا و آخرت مى باشند. علاوه بر اين ، زمامداران غاصبانه حكومت مى نمايند ولى زمامدارى اينان از طرف بزرگترين زمامداران و حضرت حق به آنان داده شده و سزاوار آن هستند. و نيز كدام زمامدارى براى اداره مردم خود رنجهائى را تحمل نمود كه آنان تحمل نمودند و كدامشان مانند آنان با مردم مواسات نموده و حتى به خاطر نجات و هدايت مردم شهادت را انتخاب كردند و كدام زمامدارى تا اين حد براى مردم سودمند بوده است بنابراين باندازه خدماتشان تكليف داريم اين روزها را بزرگ بداريم

روز خود را نيز به همان طريقى كه روزهاى شريف را به پايان مى رساند، ختم كند چنانچه چند بار به آن اشاره شد. و ماه خود را نيز همانگونه كه ماههاى ديگر را ختم مى نمود به پايان برساند چنانچه قبلا نيز اشاره شد.

فصل هفتم : مراقبات ماه جمادى الاخر

از كارهاى مهم در اين ماه نيز دعا نمودن بخصوص با دعاى روايت شده مى باشد.

سوم جمادى الثانى ، شهادت حضرت زهراعليها‌السلام

در روز سوم اين ماه سرور بانوان جهانعليها‌السلام وفات يافته اند بلكه صحيح اين است كه اين روز روز شهادت آن حضرتعليها‌السلام مى باشد؛ كه مظلوم و در حالى كه حق او غصب شده بود از دنيا رفت بنابراين لازم است كه شيعيان وفادار اين روز را از روزهاى اندوه و مصيبت قرار دهند. زيرا اين روز براى بستگان آن حضرتعليها‌السلام دومين روز مصيبت بعد از رحلت رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بود. و اميرالمؤ منينعليه‌السلام بعد از وفات رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هيچ روزى را مصيبت بارتر و ناگوارتر از اين روز نديد. از دست دادن او باندازه اى براى اميرالمؤ منينصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سخت بود كه بر او نوحه خوانده ، گريه كرده و از جدايى او شكايت مى نمود و مى فرمود: ( جان من در زندان آه اندوهبار من است كاش جانم با آه ها خارج مى گرديد. بعد از تو خيرى در زندگى نيست و گريه ام از ترس اين است كه زندگيم طولانى شود ) و نيز مى فرمود: ( از دست دادن فاطمه بعد از احمد دليل بر اين است كه هيچ دوستى جاويدان نمى ماند و چگونه زندگى گوارايت خواهد بود بعد از فقدان آنان بجانت سوگند، اين چيزى است كه اصلا امكان ندارد. انسان مى خواهد دوستش نميرد ولى اين محال است )

اين مطلب ساده اى نيست كه كسى مانند اميرالمؤ منينعليه‌السلام چنين سخنانى بگويد. عقل از درك اين كلمات ناتوان بوده و اين سخنان عظمت مقام زهراعليها‌السلام و فضل او را نزد خداوند مى رساند. زيرا اندوه او در اين مصيبت با توجه به اين كه در صبر مانند كوه بلندى بود كه طوفانها او را حركت نمى داد و هيچ چيزى او را در هم نمى شكست سيل از او جارى شده و پرنده اى به او نمى رسيد - از عجيب ترين عجايب است و اگر فضيلت فاطمهعليها‌السلام در بالاترين درجه اى نبود كه جزع نمودن براى او كار نيكويى بود به هيچ وجه اين جزع فراوان از اميرالمؤ منينعليه‌السلام ديده نمى شد.

به هر صورت شيعيان در اظهار حزن و اندوه و اقامه مجالس سوگوارى در روز وفات آن حضرت و ذكر مصيبتهاى او بايد اميرالمؤ منينعليه‌السلام را سرمشق خود قرار دهند. زيرا او محبوب و يگانه پدرش بود و طورى با او رفتار مى كرد كه با هيچكس چنين رفتارى را نداشت و شيعيان و مخالفين آنان فرمايش حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درباره او را روايت نموده اند كه فرمود: ( فاطمه پاره تن من است كسى كه او را اذيت نمايد مرا اذيت كرده است ) و فاطمهعليها‌السلام بعد از اعتراف گرفتن از خليفه اول و دوم به اين كه آنها اين حديث را از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنيده اند، به اين حديث بر عليه آن دو استدلال نمود. و در حاليكه دستهايش را بلند كرده بود به خداوند عرضه داشت : خداوندا! شاهد باش كه اين دو مرا اذيت كردند. و به علىعليه‌السلام سفارش نمود كه خاك سپارى و قبر او را از اين دو پنهان كند.

اين اعمال و همچنين سفارش او، جهاد در راه خدا و يارى دين حق و بهترين دليل براى اثبات مذهب شيعه و باطل نمودن مذهب عامه است زيرا مخفى نگهداشتن دفن و قبر او مطلب سؤ ال انگيزى است كه وقتى از علت آن سؤ ال شده و معلوم شود به خاطر وصيت او مخفى نگهداشته شده است ، مانند آفتاب در وسط آسمان معلوم مى شود كه او در حالى از دنيا رفت كه بر اين دو خشمگين بوده و مولى و پدر خود را در حالى ديدار نمود كه از دست اين دو شاكى بود. و اين مطلب براى اين دو رسوايى بزرگى است كه بالاتر از آن تصور نمى شود؛ بخصوص با ملاحظه آيات شريفه قرآن كه مى فرمايد: ( بگو از شما پاداشى نمى خواهم مگر دوستى نزديكان من )(٨) و تاءكيد اين حكم با آيه ( هر پاداشى كه از شما بخواهم بنفع خود شماست ) و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از دنيا رحلت كرد در حالى كه در روى زمين كسى از فاطمهعليها‌السلام به او نزديكتر نبود. و هيچ عاقلى شك نمى كند، كسى كه به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در پاداش رسالت خيانت نمايد شايسته نيست كه بر مسند خلافت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تكيه زند و كسى كه ملاحظه رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را در مورد نزديكان آن حضرت ننمايد چگونه در مورد غير نزديكان ملاحظه او را خواهد نمود. و كسى كه به دختر او ظلم كند چگونه در ميان امت او به عدالت رفتار خواهد كرد. اين چيزى است كه عالم و جاهل آن را مى دانند بخصوص كه آيه تطهير باتفاق شيعه و مفسرين برجسته اهل سنت و علماى آنان درباره حضرت زهراعليها‌السلام نازل شده است بنابراين بعد از اينكه آيه صريح قرآن طهارت او را اعلام و دوستى او را واجب كرد، اگر كسى به او ظلم نمايد و حق او را غصب كند نمى تواند اذيت و آزار خود را به طريق شرعى صحيحى توجيه نمايد.

اى اهل عالم گريه كنيد بر اين جنايت بزرگ كه نسبت به رسول بزرگوار و پيامبرى كه رحمت براى جهانيان بود و در حق پاره تن و دختر پاك او انجام دادند! حق او را غصب ، مهريه او را گرفته و او را از ارث پدر محروم ساختند! به صورت او سيلى زدند و جنين او را در حاليكه كفنهاى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هنوز تر و تازه بود سقط كردند. و براى آتش زدن در خانه او آتش طلبيدند همان درى كه مدتى طولانى ملائكه مقرب خدا پشت آن توقف مى كردند تا به آنها اذن دخول داده شود.

به هر صورت سزاوار است شيعه آن حضرت را در اين روز بگونه اى زيارت نموده و بر او صلوات و درود فرستند كه مايه رضايت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بوده ، خداى فاطمهعليها‌السلام آن را پسنديده و حق شيعه گرى ادا شود.

شب نوزدهم

اين شب ابتداى حامله شدن مادر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به آن حضرت مى باشد. و مراقب و ادا كننده حقوق رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، حق بزرگداشت آن را از آنچه در ميلاد پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم گفتيم ، خواهد دانست زيرا اين شب كليد سعادت روز ميلاد آن حضرت بلكه مقام اجمال آن مى باشد؛ چنانچه ميلاد او يكى از كليدهاى روز مبعث و مقامات آن مى باشد. و بنده مراقب جميع بهره هاى خود را از اين مراقبت مى برد و بخاطر كسالت هيچ خيرى را از دست نمى دهد. زيرا انسان عاقل هيچ سعادتى را كه در دست باشد از دست نمى دهد.

روز بيستم ، ميلاد حضرت زهراعليها‌السلام

اين روز بنابر روايت شيخ مفيدرحمه‌الله روز ميلاد فاطمه زهراعليها‌السلام مى باشد. شيخ مفيد فرموده است : ( دو سال بعد از بعثت در روز بيستم اين ماه حضرت زهراعليها‌السلام متولد شده است سرور مؤ منين در آن تازه شده و روزه آن روز و خيرات و صدقات در آن مستحب مى باشد. )

فضايل حضرت فاطمهعليها‌السلام

مقدار بزرگداشت اين روز بمقدار بزرگى صاحب آن بوده و فاطمهعليها‌السلام در پيشگاه خداوند متعال و فرشتگان و دوستان او بسيار بزرگ است در روايات صحيح آمده است كه او سرور بانوان جهان و مريمعليها‌السلام سرور بانوان زمان خود بود و باين ترتيب سرورى او بر مريم راستگوعليها‌السلام . كه قرآن بزرگ صداقت او را گواهى مى دهد - نيز ثابت مى شود. بلكه عده اى از علماى بزرگ يقين به برتر بودن او از ساير پيامبران و رسولان دارند كه خود فضيلت روشنى براى فاطمهعليها‌السلام مى باشد. از فضيلتهاى او كه از روايات قطعى به دست مى آيد و فاطمه در ميان زنان عالم مخصوص به آن فضيلت مى باشد اين است كه مصحف بزرگ و گرانقدرى داشت كه جبرئيل بعد از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آن را براى او آورده و اميرالمؤ منينعليه‌السلام آن را نوشت اين مصحف نزد فرزندان معصوم او بود و علم آنچه گذشت و آنچه خواهد آمد و آنچه موجود است در او بود؛ چنانچه از امام صادقعليه‌السلام روايت شده است خلاصه اينكه درباره فضايل او شيعه و غير شيعه رواياتى نقل نموده اند كه چندين مجلد كتاب بزرگ را پر مى كند و اين مختصر گنجايش آن را ندارد. و اگر فضيلتى بجز شفاعت او از دوستدارانش نبود همين فضيلت در اثبات حق بزرگداشت او و تولدش باندازه توان براى شيعه كافى بود. زيرا بعضى از حقوق ادا نمى شود گر چه كارى كه براى اداء حق انجام شود كامل و تمام باشد.

اعمال مهم اين روز

از كارهاى مهم در اين روز زيارت او، صلوات بر او، و لعنت كردن ظالمين به آن حضرتعليها‌السلام است و سپس روز خود را مانند امثال اين روز به پايان مى رساند.

فصل هشتم : مراقبات ماه رجب

شرافت رجب

اين ماه ماه بسيار شريفى است به اين جهت كه :

١ - از ماههاى حرام مى باشد.

٢ - از اوقات دعا مى باشد و حتى در زمان جاهليت به اين مطلب مشهور بوده و مردم آن زمان منتظر اين ماه بوده تا در آن دعا كنند.

٣ - اين ماه ، ماه اميرالمؤ منينعليه‌السلام مى باشد؛ همانطور كه در بعضى از روايات آمده است چنانچه شعبان ، ماه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و رمضان ماه خداى تعالى مى باشد.

٤ - شب اول آن يكى از چهار شبى است كه تاءكيد به زنده نگهداشتن آن به عبادت شده است

٥ - درباره روز نيمه آن آمده است كه محبوبترين روزها نزد خداوند بوده و زمان انجام عمل ( استفتاح ) است كه بطور مفصل خواهد آمد.

٦ - روز بيست و هفتم اين ماه ، مبعث پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى باشد.

روزى كه زمان ظهور رحمت خداوند است چيزى كه از اول خلقت تا كنون مانند آن ديده نشده است

اين گوشه اى از فضايل اين ماه بود و ما توان فهم تمام فضايل اين ماه شريف را نداريم

روز دهم

روز ازدواج پيامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم با حضرت خديجهعليه‌السلام مى باشد و بر شيعيان لازم است بخاطر تاءثير اين ازدواج مبارك و فرخنده در خوبيها و سعادتها و انتشار نورهاى درخشان و پاك آنرا بزرگ بدارند.

روز هفدهم

به گوشه اى از فضايل اين روز اشاره كرديم ولى بد نيست باز هم به طور اختصار به بعضى از مطالب گذشته اشاره نمائيم : هيچكدام از شيعيان بلكه بيشتر پيامبرانعليهم‌السلام و دوستان خدا نمى توانند حقيقت فضيلتهاى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را بفهمند. روايات زيادى بدين مضمون وارد شده است كه هر پيامبرى توانايى رسيدن به برخى مقامهاى اهل بيت والا مقام آن حضرتعليه‌السلام را ندارد مگر اينكه رسول باشد چه رسد به فضايل خود آن حضرت و چگونه مى توانند مانند او باشند و حال آنكه او برترين آفريده شدگان و نزديكترين آنها به خداوند و علت ايجاد پيامبران ، رسولان ، فرشتگان نزديك به خدا و تمام جهانيان و سرور مردمان و دانشمندترين آنان است اوست عقل اول ، نور اول ، خلق اول ، اسم اعظم ، حجاب اقرب ، طرف ممكن و واسطه فيض خداوند به تمام جهانيان

و هنگامى كه فرض شود او علت ايجاد دنيا و علت جارى شدن نعمتهاى خداست ، نمى توان گفت كسى بتواند به حقيقت صفات و فضايل او آن چنان كه هست پى برد. همه هدايتها از او بوده و او آموزگار فرشتگان و برانگيخته شده بر روحهاى پيامبرانصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و كسى است كه در كتاب خداوند از او به صاحب اخلاق بزرگ تعبير شده است خانواده و دوازده جانشين او برترين همه آفريده شدگان هستند. اولين آنان اميرالمؤ منينعليه‌السلام است كه كه بطور پنهانى با تمام پيامبرانعليهم‌السلام بوده و آنان را يارى مى كرده و بطور آشكار با رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بوده است ؛ و آخرين آنها مهدى (عج ) است كه خداوند وعده داده اهل حق از اولين تا آخرين آنها را با او يارى كرده ، با او يكتا پرستى را در زمين تكميل كند و دين خود را در سراسر زمين بگستراند بطورى كه دينى غير از دين خدا در روى زمين نباشد.

و پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم گشاينده و پايان دهنده است كسى است كه پيامبرانعليهم‌السلام و كتابهاى آسمانى به پيامبرى او مژده داده اند. كتاب او گواه بر تمام كتب و جانشين او سرور جانشينان و امت او برترين امتها و شريعت او كاملترين شرايع و مذهب او بهترين مذاهب است او صاحب حوض و لواء حمد و صاحب وسيله و بزرگترين شفاعت است كسى است كه اين آيه درباره او نازل شده است : ( و بزودى خداوند آنقدر به تو عطا خواهد نمود كه راضى شوى ) و كسى است كه براى برترى دادن او و جانشينانش بر غير آنها، از پيامبران پيمان گرفته شده و كسى است كه مبتلايان به بلاها، مسلمان و غير مسلمان با توسل به او و خاندان او نجات مى يابند. و اوست رحمتى براى جهانيان و محبوب پروردگار جهانيان و هيچ فضيلتى به آن نمى رسد و آن مادر فضايل است

نامهاى آن حضرتصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نزد خداوند، در كتابهاى پيامبران و بر زبان اولياى او عبارتند از: محمد، احمد، الماحى ، العاقب ، الحاشر، رسول رحمت ، رسول توبه ، رسول امم ، المقتفى ، القثم ، شاهد بر انبيا و امم ، بشير، نذير، سراج منير، ضحوك ، قتال ، متوكل ، فاتح ، امين ، خاتم ، مصطفى ، رسول و پيامبر امى ، حاد، مزمل ، مدثر، كريم ، نور، عبد، رؤ وف ، رحيم ، طه ، يس ، منذر، مذكر.

در كتابهاى اخبار آمده است : نام او نزد بهشتيان ، عبدالكريم ، نزد اهل آتش ‍ عبدالجبار، نزد اهل عرش عبدالحميد، نزد ساير ملائكه ، عبدالحميد، نزد ساير پيامبران عبدالوهاب ، نزد شياطين عبدالقهار، نزد جن عبدالرحيم ، در كوهها عبدالخالق ، در خشكى عبدالقادر، در دريا عبدالمهيمن ، نزد ماهيها عبدالقدوس ، نزد حيوانات سمى عبدالغائب ، نزد حيوانات وحشى عبدالرزاق ، نزد درندگان عبدالسلام ، نزد بهايم عبدالمؤ من ، نزد پرندگان عبدالغفار، در تورات مود مود، در انجيل طاب طاب ، در صحف عاقب ، در زبور فاروق ، نزد خدا طه و يسين و نزد مؤ منين محمد و كنيه او ابوالقاسم و جبرئيل با كنيه ابى ابراهيم به او سلام كرد.

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده اند: ( من اول و آخر هستم ) و در بعضى روايتهاى معتبر آمده است كه : ( منظور از تمام سوگندهايى كه خداوند بزرگ در كتاب خود ياد كرده حضرتش ‍ مى باشند. ) بد نيست روايتى نيز از طريق اهل سنت درباره فضيلت او و اميرالمؤ منينعليه‌السلام نقل نمايم زيرا بهترين گواه بر فضايل علىعليه‌السلام رواياتى است كه سنيها در اين مورد نقل مى كنند. احمد حنبل در كتاب مسند خود و ابن ابى ليلى در كتاب فردوس و منهج التحقيق از ابن خالويه روايت نموده اند كه او راويان حديث را شمرد تا به جابر بن عبدالله انصارى رسيد و آنگاه از او نقل كرد كه : ( از رسول خدا شنيدم كه فرمودند: خداوند، من ، على ، فاطمه ، حسن و حسين را از يك نور آفريد سپس اين نور را فشارى داده و شيعيان ما از اين نور خارج شدند. پس از آن ما خدا را ستايش نموديم آنان نيز خدا را ستايش نمودند؛ ما خدا را منزه دانستيم آنان نيز خدا را منزه دانستند، ما لا اله الا الله گفتيم ، آنان نيز لا اله الا الله گفتند؛ خداوند را تمجيد نموديم شيعيان ما نيز او را تمجيد كردند. خداوند را يگانه دانستيم شيعيان ما نيز چنين كردند. سپس ‍ خداوند آسمانها و زمين و فرشتگان را آفريد كه تا صد سال تسبيح و تقديس را نمى شناختند ما تسبيح گفتيم بدنبال ما شيعيان ما تسبيح گفتند و سپس ملائكه تسبيح گفتند و همچنين در مورد غير تسبيح اين روايت تصريح مى كند كه پيامبر و آل اوعليهم‌السلام تسبيح ، تهليل و تكبير را به شيعيان خود ياد داده و شيعيان آنها نيز به ملائكه آموختند به همين جهت شيعيان آنها از ملائكه برتر مى باشند.

اين فضايل را با استفاده از آيات و روايات اثبات كرديم ولى از راه تاءمل و انديشه خود و بدون كمك گرفتن از شرع نيز مى توانيم فضايل او را اثبات نماييم : ما مى بينيم كه در چند سال كم در حالى كه مشغله هاى فراوانى داشت و مشغول جهاد بود - علومى از جانب او گسترش پيدا نمود كه حتى كمتر از يك صدم آن علوم نيز از جانب همه انبياء گسترش پيدا ننمود. اين علوم در زمينه تربيت روح ، قلب و جسم و ساير رشته هاى علم و حكمت بود. و نيز نامهاى خداوند متعال و صفات و نعمتهاى باطنى او و فضايل انبياء را براى مردم بيان نمود. و امثال اين كارهاى خارق العاده ، قويترين معجزات براى اثبات پيامبرى و نبوت بوده و اين معجزات محكمتر از شكافتن ماه مى باشد. باين جهت كه فقط تعداد انگشت شمارى فرق سحر و معجزه را مى دانند و ممكن است بگويند شكافتن ماه سحر است نه معجزه ؛ ولى معجزاتى كه ما گفتيم شباهتى به سحر، شعبده و غيره ندارد.

و انسان خود مى تواند از اين خلاصه اى كه گفتيم تفصيل اين مطالب را بفهمد و از اين راه گوشه اى از شرافت پيامبر خود را دريابد و آنگاه فضيلت اين روز را درك نموده و بگونه اى به پيشواز آن رود كه شايسته آن است و علاوه بر درك فضيلت اين روز مقدار منت خداوند را بخاطر اين ميلاد مبارك فهميده و دل و عقل او آنگونه كه شايسته است از اين منت تاءثير مى پذيرد. و سپس بايد آثار اين تاءثير را در اعمال و حركات خود آشكار نمايد و نبايد بگذارد عمل او قلبش را تكذيب كند. زيرا عمل فقط از صفات قلب سرچشمه گرفته و هيچ عملى از اين قاعده مستثنى نيست

اعمال اين روز

(١-از مهمترين اعمال در اين روز اولا توسل به حاميان معصوم آن روز و سپردن عقل و قلب و تمامى وجود خود بوسيله آنان به خداوند متعال است ، با اين هدف كه توفيق در بهره مندى از اين روز نصيب او گردد. و اگر انسان در توكل و تسليم خود راستگو باشد قطعا توفيق الهى را خواهد يافت زيارت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بطور مفصل و زيارت اميرالمؤ منينعليه‌السلام در كتاب اقبال روايت شده است

(٢- نيز از كارهاى مهم روزه داشتن اين روز بخاطر شكرگزارى و بجا آوردن دو ركعت نماز مى باشد كه در هر ركعت آن يك بار سوره ( فاتحه ) و ده بار سوره ( قدر ) و ده بار سوره ( اخلاص ) مى خواند.

سپس در مكان نماز خود نشسته و دعايى كه روايت شده مى خواند.

حقيقت عيد و آداب آن

(٣ - از كارهاى مهم در اين روز رعايت آداب عيد ميلاد پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و اظهار مراسم شرعى عيدهاى بزرگ است تا ديگران اين روز را به عنوان عيد بشناسند. و نيز بايد ديگران را با عمل خود به چيزهايى كه موافق با حقيقت عيد است عادت دهيم همانگونه كه شرع از ما خواسته نه آنگونه كه مخالف شرع است زيرا عده اى نادان در اين روز به لهو و لعب و حتى به كارهاى حرام مى پردازند.

خداوند هنگام عيد به همه نيكوكاران و بدكاران بار عام مى دهد تا در پيشگاه او حضور يافته ، اظهار خضوع و خشوع نموده و مراسم بندگى را بجا آورند؛ و آمرزش گناهان ، جوائز و نامه هاى سلطنت و پادشاهى بگيرند. بنابراين بايد با تمام توان خود را براى حضور در چنين مجلسى آراسته و آماده نمود. و چون هر مجلسى لباس مخصوص و آرايش ‍ متناسب با خود دارد، بايد خود را مانند اهل آن مجلس آماده و آراسته نماييم لباس اهل اين مجلس ، تقوى ، تاجشان معارف الهى و نظافت آنان پاكيزگى قلب از بياد غير خدا بودن و عطرشان ذكر خدا و صلوات بر رسول خدا و آل پاك او مى باشد.

مبادا در مجلس پاكيزگان وارد شوى و قلب تو آلوده به ياد دنيا و بدنت برهنه از لباس تقوى و سرت بدون عمامه مراقبت باشد و از تو بوى بد آلودگيهاى دوستى دنيا استشمام شود؛ اعمال بدت باعث فاسد شدن اخلاقت شده ، سرت خالى از عقل معرفت ، قلبت خالى از ايمان و چشمت به خاطر نگاه به حرامهاى الهى دردمند، زبانت از گفتن در رضاى خدا لال ، گوش تو از شنيدن ذكر خدا كر، دست تو بخاطر بخل از جود و سخاوت و انفاق در راه خدا، بسته و از جهاد در راه خدا باز مانده ، شكمت از مال حرام و چيزهايى كه خدا حرام نموده پر، فرج تو... و پاى تو از برآوردن نيازهاى دوستان خدا و رفتن به خانه هاى خدا لنگ باشد. زيرا اگر در مجالس پاكان حاضر شوى ، بخاطر پليدى لباس اراذل و زشتى اين آفات و بدحالى رسوا خواهى شد. پس بخاطر وجود شريف و عزيز خود اندكى تاءمل كرده و به خود خطاب كن : اى فقير! چرا با غفلتها و كوچك شمردن شعائر و حرمتهاى الهى و بخاطر بيحالى و كوتاهى در ميدان مسابقه تحصيل كمالات از همانندهاى خود عقب مى افتى ؟

از امام حسن مجتبىعليه‌السلام روايت شده است ( در روز عيد فطر به عده اى كه مى خنديدند و بازى مى كردند نظر نمود، سپس به همراهان خود فرمود: خداوند عزوجل ماه رمضان را براى تمرين مسابقه خلق خود قرار داد كه در آن با اطاعت و كسب خشنودى او با هم مسابقه بدهند. عده اى پيشى گرفته و رستگار شدند و عده اى عقب مانده و بدبخت شدند. شگفتا در روزى كه نيكوكاران پاداش ديده و كوتاهى كنندگان زيان مى بينند، عده اى مشغول خنده و بازى هستند. بخدا سوگند اگر پرده ها فرو افتد، نيكوكار مى انديشد كه چرا بيشتر عمل نيك انجام ندادم و بدكار مى گويد چرا بد ميكردم ! و در روايت ديگرى در دنباله اين روايت آمده است : ( از شانه كردن مو و صاف كردن لباس باز مى مانند ) ساير آداب عيد در دو عيد ديگر خواهد آمد.

(٤ - و از مهمترين اعمال مهم اين است كه روز خود را با سلام به حاميان و نگهبانان روز به پايان رسانده و به درگاه آنان جهت شفاعت و اصلاح حال تضرع نمايد. و اگر آن روز در نگهبانى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نباشد، باز هم اعمال خود را به آن حضرت تسليم نمايد. زيرا او بر جانشينان معصوم خود مقدم است ؛ ولى همراه با شرمسارى و خجالت از كوتاهى در اداى حق شكر نعمت و همراه با لطيف نمودن گفتار و الفاظ تضرع و ابتهال زيرا اين كار اثر زيادى در رسيدن اعمال به آن حضرتصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و نازل شدن خير از معدن فضل خداوند دارد. سپس به نگهبان آن روز براى شفاعت خود به درگاه آن عزيز توجه كرده و از پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درخواست نما كه اعمال تو را به درگاه مقدس حضرت حق عرضه نموده و از خداوند بخواهد گناهان تو را بخشيده ، آنها را تبديل به چند برابر خوبى نموده و آنگاه با رضايت از تو اعمالت را بپذيرد؛ كه خداى متعال هر چه بخواهد مى تواند انجام بدهد و ديگران نمى توانند. نيز از او بخواه در آينده توفيقات تو را براى كوشش در خدمت به خداى بزرگ و وفادارى به رسول والا مقام و آل بلند مرتبه او زياد نمايد. زيرا بحكم عقل وفاى به سادات و محبوبان خدا حقوق بزرگى را بر ما واجب مى نمايد و اگر بخواهيم به بزرگان خود و محبوبان خدا در زمان غيبت آنان وفادار بمانيم ، بايد حقوق زيادى را ادا نماييم

فصل پنجم : مراقبات ماه ربيع الاخر

دعاى اول ماه

از مهمترين اعمال اين ماه چنانچه در جميع ماهها گفتيم ، دعا در اول آن است ؛ بخصوص دعاى بلند مرتبه و گرانقدرى كه در اول آن روايت شده است

دهم ربيع الاخر

روايت شده ، اين روز روز ولادت مولا و امام ما امام حسن عسكرىعليه‌السلام مى باشد و مراقبت از روزهاى ولادت ائمهعليهم‌السلام شبيه به مراقبت روز ولادت رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است زيرا اين روزها نيز مانند آن روز مراسم سرور، شكرگزارى و بزرگداشت با اعمال قلبى و بدنى دارند؛ گر چه روز ولادت حق خاصى دارد. و اما خصوصيتى كه اين روز دارد اين است كه مولود اين روز پدر بلاواسطه امام ماعليه‌السلام جان جهانيان فداى او باد مى باشد. بنابراين سزاوار است شيعيان با امورى مناسب به امام زمانعليه‌السلام تهنيت گفته و حاجات خود را از كسى كه در اين روز متولد شده بخواهند. و نيز بخواهند كه سفارش او را به امام زمانش نموده تا او را مورد نظر و لطف خود قرار داده و او را از بخششها و بزرگواريهاى خود بهره مند نمايد.

خصوصيتهاى معصومينعليهم‌السلام در حوايج مختلف

امام حسن عسكرىعليه‌السلام خصوصيتى براى برآورده شدن حاجات اخروى دارد. معصومينعليهم‌السلام گر چه هر كدام از آنان وسيله اى براى بندگان خدا در جميع حوائج مى باشند ولى هر كدام خصوصيتى براى بعضى از حاجتها دارا مى باشند - چنانچه دعاى توسل شاهدى بر اين مطلب است - رسول خدا و دختر بزرگوارش و امام حسن و امام حسينعليهم‌السلام در حاجتهاى به بدست آوردن طاعت خدا و خوشنودى او خصوصيتى دارند. اميرالمؤ منينعليه‌السلام خصوصيتى در مورد انتقام از دشمنان و برطرف نمودن ظلم ظالمين دارد. امام سجادعليه‌السلام خصوصيتى در مورد ستم پادشاهان و القاءات و وسوسه هاى شيطان دارد. امام باقرعليه‌السلام و امام صادقعليه‌السلام خصوصيتى در كمك گرفتن در مورد آخرت دارند. امام كاظمعليه‌السلام خصوصيتى در مورد سلامتى كامل از بيماريها و دردهايى كه مردم از آن گريزانند دارد. امام رضاعليه‌السلام خصوصيتى در مورد ترسهاى مسافرت در دريا و خشكى و زمينهاى بى آب و علف و بدون آبادى و سكنه دارد. امام جوادعليه‌السلام خصوصيتى در مورد توسعه روزى و بى نياز شدن از آنچه در دست مردم است دارد.

امام هادىعليه‌السلام خصوصيتى در مورد قضاى نافله ها و احسان به برادران مؤ من و به كمال رسيدن طاعتهاى پروردگار دارد. امام حسن عسكرىعليه‌السلام خصوصيتى در كمك نمودن در مورد آخرت دارد. و امام عصر ما، پناهگاه ، اميد و حافظ ما، نور ما و زندگى ما، امام مهدى (عج ) جامع تمام خصوصيات مذكوره بوده و براى حاجات ديگر نيز توسل به او مناسب است

و اين روز را همانطور كه ساير روزهاى شريف را به پايان مى رسانند ختم نموده و ماه را نيز با آنچه ماههاى ديگر را ختم مى نمايند و در ماههاى ديگر گفتيم به پايان برساند.

فصل ششم : مراقبات ماه جمادى الاولى

از كارهاى مهم دعا كردن بخصوص با دعاهايى كه روايت شده است مى باشد.

پانزدهم ماه

روايت شده امام سجادعليه‌السلام در نيمه اين ماه متولد گرديده است بنابراين شيعه بايد اين روز را با عمل بزرگ بدارد چنانچه قبلا در مانند چنين روزهايى گفتيم زيرا مردم بايد روزهاى ولادت زمامداران خود را بزرگ داشته و آداب و تكاليفى را در اين مورد رعايت نمايند. و كدام زمامدارى سزاوارتر از اين زمامداران است كه او را بزرگ بدارند؛ كسانى كه زمامدار دنيا و آخرت مى باشند. علاوه بر اين ، زمامداران غاصبانه حكومت مى نمايند ولى زمامدارى اينان از طرف بزرگترين زمامداران و حضرت حق به آنان داده شده و سزاوار آن هستند. و نيز كدام زمامدارى براى اداره مردم خود رنجهائى را تحمل نمود كه آنان تحمل نمودند و كدامشان مانند آنان با مردم مواسات نموده و حتى به خاطر نجات و هدايت مردم شهادت را انتخاب كردند و كدام زمامدارى تا اين حد براى مردم سودمند بوده است بنابراين باندازه خدماتشان تكليف داريم اين روزها را بزرگ بداريم

روز خود را نيز به همان طريقى كه روزهاى شريف را به پايان مى رساند، ختم كند چنانچه چند بار به آن اشاره شد. و ماه خود را نيز همانگونه كه ماههاى ديگر را ختم مى نمود به پايان برساند چنانچه قبلا نيز اشاره شد.

فصل هفتم : مراقبات ماه جمادى الاخر

از كارهاى مهم در اين ماه نيز دعا نمودن بخصوص با دعاى روايت شده مى باشد.

سوم جمادى الثانى ، شهادت حضرت زهراعليها‌السلام

در روز سوم اين ماه سرور بانوان جهانعليها‌السلام وفات يافته اند بلكه صحيح اين است كه اين روز روز شهادت آن حضرتعليها‌السلام مى باشد؛ كه مظلوم و در حالى كه حق او غصب شده بود از دنيا رفت بنابراين لازم است كه شيعيان وفادار اين روز را از روزهاى اندوه و مصيبت قرار دهند. زيرا اين روز براى بستگان آن حضرتعليها‌السلام دومين روز مصيبت بعد از رحلت رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بود. و اميرالمؤ منينعليه‌السلام بعد از وفات رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هيچ روزى را مصيبت بارتر و ناگوارتر از اين روز نديد. از دست دادن او باندازه اى براى اميرالمؤ منينصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سخت بود كه بر او نوحه خوانده ، گريه كرده و از جدايى او شكايت مى نمود و مى فرمود: ( جان من در زندان آه اندوهبار من است كاش جانم با آه ها خارج مى گرديد. بعد از تو خيرى در زندگى نيست و گريه ام از ترس اين است كه زندگيم طولانى شود ) و نيز مى فرمود: ( از دست دادن فاطمه بعد از احمد دليل بر اين است كه هيچ دوستى جاويدان نمى ماند و چگونه زندگى گوارايت خواهد بود بعد از فقدان آنان بجانت سوگند، اين چيزى است كه اصلا امكان ندارد. انسان مى خواهد دوستش نميرد ولى اين محال است )

اين مطلب ساده اى نيست كه كسى مانند اميرالمؤ منينعليه‌السلام چنين سخنانى بگويد. عقل از درك اين كلمات ناتوان بوده و اين سخنان عظمت مقام زهراعليها‌السلام و فضل او را نزد خداوند مى رساند. زيرا اندوه او در اين مصيبت با توجه به اين كه در صبر مانند كوه بلندى بود كه طوفانها او را حركت نمى داد و هيچ چيزى او را در هم نمى شكست سيل از او جارى شده و پرنده اى به او نمى رسيد - از عجيب ترين عجايب است و اگر فضيلت فاطمهعليها‌السلام در بالاترين درجه اى نبود كه جزع نمودن براى او كار نيكويى بود به هيچ وجه اين جزع فراوان از اميرالمؤ منينعليه‌السلام ديده نمى شد.

به هر صورت شيعيان در اظهار حزن و اندوه و اقامه مجالس سوگوارى در روز وفات آن حضرت و ذكر مصيبتهاى او بايد اميرالمؤ منينعليه‌السلام را سرمشق خود قرار دهند. زيرا او محبوب و يگانه پدرش بود و طورى با او رفتار مى كرد كه با هيچكس چنين رفتارى را نداشت و شيعيان و مخالفين آنان فرمايش حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درباره او را روايت نموده اند كه فرمود: ( فاطمه پاره تن من است كسى كه او را اذيت نمايد مرا اذيت كرده است ) و فاطمهعليها‌السلام بعد از اعتراف گرفتن از خليفه اول و دوم به اين كه آنها اين حديث را از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنيده اند، به اين حديث بر عليه آن دو استدلال نمود. و در حاليكه دستهايش را بلند كرده بود به خداوند عرضه داشت : خداوندا! شاهد باش كه اين دو مرا اذيت كردند. و به علىعليه‌السلام سفارش نمود كه خاك سپارى و قبر او را از اين دو پنهان كند.

اين اعمال و همچنين سفارش او، جهاد در راه خدا و يارى دين حق و بهترين دليل براى اثبات مذهب شيعه و باطل نمودن مذهب عامه است زيرا مخفى نگهداشتن دفن و قبر او مطلب سؤ ال انگيزى است كه وقتى از علت آن سؤ ال شده و معلوم شود به خاطر وصيت او مخفى نگهداشته شده است ، مانند آفتاب در وسط آسمان معلوم مى شود كه او در حالى از دنيا رفت كه بر اين دو خشمگين بوده و مولى و پدر خود را در حالى ديدار نمود كه از دست اين دو شاكى بود. و اين مطلب براى اين دو رسوايى بزرگى است كه بالاتر از آن تصور نمى شود؛ بخصوص با ملاحظه آيات شريفه قرآن كه مى فرمايد: ( بگو از شما پاداشى نمى خواهم مگر دوستى نزديكان من )(٨) و تاءكيد اين حكم با آيه ( هر پاداشى كه از شما بخواهم بنفع خود شماست ) و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از دنيا رحلت كرد در حالى كه در روى زمين كسى از فاطمهعليها‌السلام به او نزديكتر نبود. و هيچ عاقلى شك نمى كند، كسى كه به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در پاداش رسالت خيانت نمايد شايسته نيست كه بر مسند خلافت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تكيه زند و كسى كه ملاحظه رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را در مورد نزديكان آن حضرت ننمايد چگونه در مورد غير نزديكان ملاحظه او را خواهد نمود. و كسى كه به دختر او ظلم كند چگونه در ميان امت او به عدالت رفتار خواهد كرد. اين چيزى است كه عالم و جاهل آن را مى دانند بخصوص كه آيه تطهير باتفاق شيعه و مفسرين برجسته اهل سنت و علماى آنان درباره حضرت زهراعليها‌السلام نازل شده است بنابراين بعد از اينكه آيه صريح قرآن طهارت او را اعلام و دوستى او را واجب كرد، اگر كسى به او ظلم نمايد و حق او را غصب كند نمى تواند اذيت و آزار خود را به طريق شرعى صحيحى توجيه نمايد.

اى اهل عالم گريه كنيد بر اين جنايت بزرگ كه نسبت به رسول بزرگوار و پيامبرى كه رحمت براى جهانيان بود و در حق پاره تن و دختر پاك او انجام دادند! حق او را غصب ، مهريه او را گرفته و او را از ارث پدر محروم ساختند! به صورت او سيلى زدند و جنين او را در حاليكه كفنهاى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هنوز تر و تازه بود سقط كردند. و براى آتش زدن در خانه او آتش طلبيدند همان درى كه مدتى طولانى ملائكه مقرب خدا پشت آن توقف مى كردند تا به آنها اذن دخول داده شود.

به هر صورت سزاوار است شيعه آن حضرت را در اين روز بگونه اى زيارت نموده و بر او صلوات و درود فرستند كه مايه رضايت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بوده ، خداى فاطمهعليها‌السلام آن را پسنديده و حق شيعه گرى ادا شود.

شب نوزدهم

اين شب ابتداى حامله شدن مادر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به آن حضرت مى باشد. و مراقب و ادا كننده حقوق رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، حق بزرگداشت آن را از آنچه در ميلاد پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم گفتيم ، خواهد دانست زيرا اين شب كليد سعادت روز ميلاد آن حضرت بلكه مقام اجمال آن مى باشد؛ چنانچه ميلاد او يكى از كليدهاى روز مبعث و مقامات آن مى باشد. و بنده مراقب جميع بهره هاى خود را از اين مراقبت مى برد و بخاطر كسالت هيچ خيرى را از دست نمى دهد. زيرا انسان عاقل هيچ سعادتى را كه در دست باشد از دست نمى دهد.

روز بيستم ، ميلاد حضرت زهراعليها‌السلام

اين روز بنابر روايت شيخ مفيدرحمه‌الله روز ميلاد فاطمه زهراعليها‌السلام مى باشد. شيخ مفيد فرموده است : ( دو سال بعد از بعثت در روز بيستم اين ماه حضرت زهراعليها‌السلام متولد شده است سرور مؤ منين در آن تازه شده و روزه آن روز و خيرات و صدقات در آن مستحب مى باشد. )

فضايل حضرت فاطمهعليها‌السلام

مقدار بزرگداشت اين روز بمقدار بزرگى صاحب آن بوده و فاطمهعليها‌السلام در پيشگاه خداوند متعال و فرشتگان و دوستان او بسيار بزرگ است در روايات صحيح آمده است كه او سرور بانوان جهان و مريمعليها‌السلام سرور بانوان زمان خود بود و باين ترتيب سرورى او بر مريم راستگوعليها‌السلام . كه قرآن بزرگ صداقت او را گواهى مى دهد - نيز ثابت مى شود. بلكه عده اى از علماى بزرگ يقين به برتر بودن او از ساير پيامبران و رسولان دارند كه خود فضيلت روشنى براى فاطمهعليها‌السلام مى باشد. از فضيلتهاى او كه از روايات قطعى به دست مى آيد و فاطمه در ميان زنان عالم مخصوص به آن فضيلت مى باشد اين است كه مصحف بزرگ و گرانقدرى داشت كه جبرئيل بعد از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آن را براى او آورده و اميرالمؤ منينعليه‌السلام آن را نوشت اين مصحف نزد فرزندان معصوم او بود و علم آنچه گذشت و آنچه خواهد آمد و آنچه موجود است در او بود؛ چنانچه از امام صادقعليه‌السلام روايت شده است خلاصه اينكه درباره فضايل او شيعه و غير شيعه رواياتى نقل نموده اند كه چندين مجلد كتاب بزرگ را پر مى كند و اين مختصر گنجايش آن را ندارد. و اگر فضيلتى بجز شفاعت او از دوستدارانش نبود همين فضيلت در اثبات حق بزرگداشت او و تولدش باندازه توان براى شيعه كافى بود. زيرا بعضى از حقوق ادا نمى شود گر چه كارى كه براى اداء حق انجام شود كامل و تمام باشد.

اعمال مهم اين روز

از كارهاى مهم در اين روز زيارت او، صلوات بر او، و لعنت كردن ظالمين به آن حضرتعليها‌السلام است و سپس روز خود را مانند امثال اين روز به پايان مى رساند.

فصل هشتم : مراقبات ماه رجب

شرافت رجب

اين ماه ماه بسيار شريفى است به اين جهت كه :

١ - از ماههاى حرام مى باشد.

٢ - از اوقات دعا مى باشد و حتى در زمان جاهليت به اين مطلب مشهور بوده و مردم آن زمان منتظر اين ماه بوده تا در آن دعا كنند.

٣ - اين ماه ، ماه اميرالمؤ منينعليه‌السلام مى باشد؛ همانطور كه در بعضى از روايات آمده است چنانچه شعبان ، ماه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و رمضان ماه خداى تعالى مى باشد.

٤ - شب اول آن يكى از چهار شبى است كه تاءكيد به زنده نگهداشتن آن به عبادت شده است

٥ - درباره روز نيمه آن آمده است كه محبوبترين روزها نزد خداوند بوده و زمان انجام عمل ( استفتاح ) است كه بطور مفصل خواهد آمد.

٦ - روز بيست و هفتم اين ماه ، مبعث پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى باشد.

روزى كه زمان ظهور رحمت خداوند است چيزى كه از اول خلقت تا كنون مانند آن ديده نشده است

اين گوشه اى از فضايل اين ماه بود و ما توان فهم تمام فضايل اين ماه شريف را نداريم


4

5