برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت

برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت0%

برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت نویسنده:
گروه: سایر کتابها

برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت

نویسنده: ابوالفضل بهشتى
گروه:

مشاهدات: 13929
دانلود: 2699

توضیحات:

برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 34 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 13929 / دانلود: 2699
اندازه اندازه اندازه
برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت

برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت

نویسنده:
فارسی

حسرت و پشیمانی، عاقبت رهایی چشم و گوش

امیرمومنان علی (ع) فرمود:

مَنْ اطْلَقَ نَاظِرَهُ اتْعَبَ حَاضِرَه، مَنْ تَتَابَعَتْ لَحَظَاتُهُ دَامت حَسَرَاتُهُ؛

کسی که چشم خود را رها گذارد، خود را به سختی می اندازد وکسی که پیروی از دیدنی ها (ی غیرمعقول) کند، پشیمانی اش همیشگی خواهد بود.

و نیز فرمود:

مَنْ اطْلَقَ طَرْفَهُ کَثُرَ اسَفُهُ؛

کسی که چشم خود را رها گذارد، اندوه و تاسفش زیاد شود.

امام صادق (ع) فرمود:

کَمْ مِنْ نَظرَةٍ اوْرَثَتْ حَسْرَةً طَوِیلَهً؛

چه بسا (یک) نگاهِ ناروا و حرامی موجب حسرت و پشیمانی طولانی شود.

عوامل کنترل گوش و چشم

یکی از مباحث ارزنده و مفید، شناخت عوامل کنترل گوش و چشم است تا در سایه آن چشم وگوش را از انحراف ها وگمراهی ها حفظ کنیم و درکنترل و مراقبت آنها موفق شویم که به مواردی اشاره می شود: 1. ایمان

ایمان، نوری است که بر دل انسان می تابد و او را از گرداب تاریکی رهایی می بخشد و به انسان قدرت تعدیل غرایز و استیلای بر نفس می دهد و او را متوجه خدا و عالم قیامت می کند.

قرآن مجید، تنها راه نجات و خسران گریزی را ایمان قرار داده و می فرماید: *وَالعَصْرِ* إِنَّ الإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ * إِلّا الَّذِینَ امَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ*

آن گاه که اعتقادات دینی و مذهبی، بر قلب و دل انسان ها رسوخ کند و با همه وجود بدان ها معتقد گردد، پیوسته متذکر ذات اقدس الهی و منازل آخرت می شود و این بینش و باور آثاری ارزنده در پی دارد که از جمله آنها، کنترل چشم وگوش و دور داشتن آنها ازگناه و معاصی است.

قرآن مجید درباره اهل ایمان می فرماید:

* وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ*؛

اهل ایمان! آنانند که از (شنیدنی ها و دیدنی ها وگفتنی های) لغو و بیهوده روی گر دانند.

در جای دیگر می فرماید:

*وَإِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ اعْرَضُوا عَنْهُ...*؛

(اهل ایمان) هر گاه سخن لغو و بیهوده بشنوند، از آن روی میگردانند وگوش خویش را از شنیدش می بندند.

بنابراین، ایمان خسارت های ناشی از چشم وگوش را مرتفع می سازد. 2. تقوا

قرآن کریم بین تقوا و روشن بینی و بصیرت رابطه مستقیم قائل شده است. بنابراین، هر اندازه انسان پاک و خالی از عیب و نقص و غرض و مرض باشد؛ به همان اند ازه دارای توان، کنترل، بصیرت و روشن بینی بیشتری خواهد بود و هر چه طمع، حسد، غرض و رذایل اخلاقی داشته و از مظاهر تقوا بی بهره باشد به همان اندازه چشم وگوشی آزاد و رها و در نتیجه پرخطاتر و نور و بصیرت کم تری خواهد بود و چشم و گوش دل نابیناتر و ناشنواتر است.

قرآن مجید می فرماید:

*یا ایُّها الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً*؛

هر کس پرهیزکار باشد، خدا راه بیرون رفت (از تنگناها و ضلالت و اسارت نفس را) بر او میگشاید.

امیرمومنان علی (ع) در وصف متقین می فرماید:

وَقَفُوا اسْمَاعَهُمْ عَلَی الْعِلْمِ النَّافعِ لَهُمْ؛

اهل تقوا گوش هایشان را در اختیار علم و دانش مفید و سودمند قرار می دهند.

نیز آن امام همام می فرماید:

وَإنَّمَا هِیَ نَفْسِی ارُوضُهَا بِالتَّقْوی لِتَاْتی آمِنَةً یَوْمَ الْخَوْفِ الْأکْبَرِ؛

همت و اندیشه من در این است که نفس خود را با پرهیزکاری تربیت و کنترل نموده و خوار گردانم، تا در روزی که ترس و بیم آن بسیار است آسوده باشد. 03 اراده

یکی از نعمت های ارزشمند الهی "اراده و تصمیم" است؛ آنان که پله های ترقّی و تکامل را به ویژه در مسیر خودسازی پیموده اند، در سایه استفاده از قدرت "اراده و تصمیم گیری" بوده است و نیز آنان که دچار سقوط و بدبختی و دوری از انسانیت گشته اند، به دلیل بی ارادگی یا ضعف اراده بوده است پس ضعف اراده به عنوان یکی از عوامل عمده گناه محسوب می شود. از این رو، یکی از عوامل کنترل "چشم و گوش" را می توان "اراده" نام برد؛ چرا که تنها آگاهی از خطرات گناه و آزاد گذاردن چشم وگوش کافی نیست، بلکه برای اجتناب از هوای نفس و هر امر خطیری و نیز مبارزه با نفس و چیره شدن بر آن و هر امر نیکی نیاز به "اراده قوی" می باشد و باید با همّت بلند تحمّل مشکلات و ریاضت ها به کنترل چشم وگوش و خویشتن داری دست یافت که:

نابرده رنج گنج میسر نمی شود

مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

قرآن مجید نیز به خوبی این نکته را بیان فرموده است:

*وَانْ لَیْسَ لِلإِنْسان إِلّا ما سَعی*؛

و برای انسان بهره ای جز سعی وکوشش او نیست.

4. هوشیاری و تعقل

امام صادق (ع) می فرماید :

مَنْ کانَ عَاقِلاً کَانَ لَهُ دِینٌ وَ مَنْ کَانَ لَهُ دِینٌ دَخَلَ الْجَنَّةَ؛

کسی که عاقل باشد (و از عقل بهره گیرد) دین دارد وکسی که دین داشته باشد، داخل بهشت می شود.

بنابراین، آنان که از عقل کمک میگیرند، در پرتو نورانیت عقل آنچه موجب هلاکت آن هاست از پیش پا برداشته و از انها اجتناب می ورزند که دیدن مناظر بد و حرام و شنیدن آوازهای شیطانی و هر نوع استفاده نامناسب از چشم وگوش از جمله آن هاست و تعقل و اندیشه درست، چشم وگوش را کنترل و راهنمایی می کند.

قرآن مجید از زبان دوزخیان می فرماید:

* وَقالُوا لَوْکُنّا نَسْمَعُ اوْ نَعْقِلُ ماکُنّا فِی اصْحابِ السَّعِیرِ*؛

و میگویند: اگر ماگوش شنوا داشتیم، یا تعقّل می کردیم، اینک در میان دوزخیان نبودیم. 5. پندگیری از پیامدهای منفی

انسان ها در برابر دیدانی ها و شنیدنی های حوادث و رخ دادهای تاریخ یکسان نیستند، برخی بدون تامل و پندگیری، بی تفاوت از کنار آنها میگذرند و در مقابل آن حوادث "صمٌ بکم" هستند و هیج گونه بهره برداری نمی کنند، تنها می بینند و می شنوند که به فرموده امیرمومنان علی (ع) اینان اکثریت را تشکیل می دهند که فرمود:

مَا اکْثَرَ الْعِبَر وَ اقلَّ الْاعْتِبَار؛

چه بسیارند بینندگان و کم اند عبرت گیران.

اما بعضی با دیدن و شنیدن تاریخ و حوادث آن، به خوبی بهره برداری کرده و پند و عبرت میگیرند و بر تجربیات خویش می افزایند.

بدیهی است مطالعه سرنوشت آنان که از دو نعمت الهی "چشم و گوش" استفاده کرده وکامیابی، موفقیت، عزَت، خوش بختی و عاقبتی نیک نائل شدند، باگذشت زمان از آنان به نیکی یاد می شود و انسان ها را تشویق و دعوت به کنترل و بهره برداری صحیح از چشم و گوش می کنند، همان گونه که مطالعه سرنوشت آنان که به خاطر استفاده نامناسب و غیر اساسی از چشم وگوش دچار ناکامی، شکست و ذلّت و بدبختی و عاقبتی ننگین و اسم و رسمی زشت و تنفّرزا شدند انسان را به کنترل چشم وگوش دعوت می کنند که به راحتی چشم را به هر چیز دیدنی نیندازیم وگوش را در اختیار هر شنیدنی و صدا و نغمه ای قرار ندهیم و این همان پند و درسگیری از مطالعه تاریخ بشر و اقوام و ملل گذشته و تحولات آن است که در متون اسلامی به عنوان یکی از منابع ارزشمند تفکر و شناخت معرفی شده است.

فصل دوم برکات چشم و گوش

اشاره

از باب سپاسگزاری از دو نعمت بزرگ الهی (چشم وگوش) و بیان قداست و اهمیت آن دو، برکات و فواید ارزشمند چشم وگوش را بر آفت ها و آسیب های آنها مقدم داشتیم. از این رو، در زیر به مواردی از برکات چشم وگوش اشاره می شود:

الف) شنیدن و دیدن

نفسِ برخورداری از نعمت شنیدن و دیدن برای دارندگان آن دو مغتنم و از برکات ارزشمند به شمار می آید.

ارزش بهره مندی از نعمت شنیدن و دیدن آن گاه روشن می شود که با مشکلات و ناراحتی های ناشی از فقدان آن دو آشنا شویم و با مشکلات و درد دل ها و آه حسرت افراد فاقد این دو نعمت توجّه کنیم و یا خود فکر و اندیشه کنیم و ناراحتی ها و سختی های محرومان این دو نعمت را تصور کنیم آن گاه خواهیم در یافت که نبود اینها چه پیامدها و تبعات غیر قابل تحملی را به دنبال دارد.

امام صادق (ع) در بیانی شیوا به مفَضّل می فرماید:

... فَکِّرْ یَا مُفَضَّلُ فِی اعْضَاءِ الْبَدَن اجْمَعْ وَ تَدْبِیرکُلٍّ مِنْهَا للإرب: وَ الْعَیْنَانِ لِلإهْتِدَاءِ... وَ کَذلِکَ جَمِیعُ الأعْضَاءِ، إذَا تَامَّلْتَهَا وَ اعْمَلَت فِکْرَکَ فِیهَا وَ نَظَرَکَ وَجَدْتَ کُلَّ شَیْءٍ مِنْهَا قَدْ قُدِّرَ لِشَیْءٍ عَلی صَوابٍ وَ حِکْمَةٍ .

فَکِّرْ یَا مُفَضَّلُ فِی مَنْ عُدِمَ الْبَصَرُ مِنَ النَّاسِ وَ مَا یَنَالُهُ مِنَ الْخِلَلِ فِی اُمُورِهِ، قَإنَّهُ لا یَعْرِفُ مَوْضِعَ قَدَمِهِ وَ لا یَبْصُرُ مَا بَیْنَ یَدَیْهِ. فَلا یُفَرَّق بَیْنَ الْالْوَانِ وَ بَیْنَ الْمَنْظَرِ الْحَسَنِ وَ الْقَبِیحِ وَ لا یَری حُفْره إنْ هَجَمَ عَلَیْهَا، وَ لا عَدُؤًا إنْ اهْوی إلَیْهِ بِسَیْفٍ ، وَ لا یَکونُ لَهُ سَبِیلٌ إلی انْ یَعْمَلَ شَیْئاً مِنْ هذِهِ الصِّنَاعَاتِ مِثْلُ الْکِتَابَةِ وَ التِّجَارَةِ وَ الصِّیَاغَةِ، حَتّی انه لَوْلا نَفَاذَ ذَهْنُهُ لَکَانَ بِمَنْزِلَةِ الَحَجَرِ الْمُلْقی.

وَکَذلِکَ مِنْ عَدَمِ السَّمْعِ یَخْتَلًّ فِی اُمُورٍ کَثِیرَةٍ ، فَإنَّهُ یَفْقِدُ رُوحَ الْمُخَاطَبَةِ وَ الْمحَاوَرَةِ وَ یَعْدِمُ لَذَّةَ الأصْوَاتِ وَ اللُّحُونِ الشجِیَّةِ الْمُطرِبَةِ، وَ یَعْظَمُ الْمَؤُنَةَ عَلیَ النَّاسِ فِی مُحَاوَرَتِهِ حَتّی یَتَبَرَّمُوا بِهِ، وَ لا یَسْمَعُ شَیْئاً مِنْ اخْبَارِ النَّاسِ وَ احَادِیثِهِمْ، حَتّی یَکُونَ کَالْغَائِبِ وَ هُوَ شَاهِدٌ اوْکَالْمَیِّتِ وَ هُوَ حَیٌّ ؛

ای مفضّل! در اعضای بدن اندیشه و تدبیر کن که هر یک از آن ها براساس حکمتی آفریده شده است. (خداوند) چشم ها را برای راهنمایی و سایر اعضا را برای فایده رسانی (خلق کرده است)، فکر کن به مشکلاتی که در زندگی برای شخص نابینا پیش می آید که جای پا و جلوِ قدم های خود را نمی بیند و بین انواع رنگ ها و خوبی ها و زشتی ها را تشخیص نمی دهد و اگر جلو پای او حفره وگودالی باشد نمی بیند و اگر دشمن با شمشیر به او حمله ور شود متوجّه نمی شود و از هنرها و صنعت ها چون: نوشتن، تجارت و صنعت محروم است و اگر از مغز و فهم نیز بی بهره بود، چون سنگی بیش نبود.

هم چنین کسی که فاقد نعمت شنوایی است نیز دچار سردرگمی و اختلالات زیادی در زندگی اش می شود: از شیرینی گفت و گو و محاوره محروم و از لذّت شنیدن صداهای نشاط آفرین بی بهره است و دردسر آفرین برای مردم در انجام گفت و گو، هم چنین بی خبری از حوادث و اخبار پیش آمده برای مردم، به طوری که گویا با وجود شاهد بودن گفت وگوها، چون فرد غایب چیزی به او منتقل شده است و هم چنین مرده ای است با وجود زنده بودن!

با اندیشیدن به سختی ها و مشکلات ناشی از فقدان این دو نعمت، به ارزش آن دو پی می بریم و هم چنین با مطالعه پیرامون عدم برخورداری از مزایا و بهره ها و فرصت ها و قوت های ناشی از آن دو نیز بیشتر با ارزش چشم وگوش آشنا می شویم.

خداوند متعال برای تبیین فاصله برخورداران و محرومان از چشم و گوش می فرماید:

*مَثَلُ الفَرِیقَیْنِ کَالا عْمی وَالاصَمِّ وَالبَصِیرِ وَالسَّمِیعِ هَلْ یَسْتَوِیانِ مَثَلاً افَلا تَذَکَّرُونَ*؛

حال این دوگروه (مومنان و منکران)، حال نابینا وکر و بینا و شنواست؟ آیا این دو، همانند یک دیگرند؟! آیا پند نمیگیرید؟

هم چنین خداوند برای تفهیم جایگاه شنیدن و دیدن، آن دو را در ردیف تدبیر امور جهان و رزق بندگانش از زمین و آسمان و زنده کردن و میراندن قرار داده است و می فرماید:

(قُلْ مَنْ یَرزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَالارضِ امَّنْ یَمْلِک السَّمْعَ وَالابصار وَمَنْ یُخْرِجُ الحَیَّ مِنَ المَیِّتِ وَیُخْرِجُ المَیِّتَ مِنَ الحَیِّ وَمَنْ یُدَبِّرُ الامْرَ فَسَیَقُولُونَ اللّهُ فَقُلْ افَلا تَتَّقُونَ)؛

بگو: چه کسی شما را از آسمان و زمین روزی می دهد؟ یا چه کسی مالک (و خالق) گوش و چشم هاست؟ و چه کسی زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می آورد؟ و چه کسمی امور (جهان) را تدبیر میکند؟ به زودی (در پاسخ) میگویند: "خدا"، بگو: پس چرا تقوا پیشه نمی کنید (و از خدا نمی ترسید).

ب) ایجاد ارتباط با دنیای خارج

انسان برای گذران زندگی اجتماعی و تداوم حیات خویش، نیازهایی دارد که خود به تنهایی قادر به تامین آنها نیست. از این رو، ناگزیر است پا به عرصه اجتماع گذارده و با مردم به مراوده و داد و ستد و معاشرت بپردازد. پس زندگی اجتماعی لازمه حیات بشری است.

در ایجاد ارتباط با جامعه و مردم برای تامین نیازها، آنچه به عنوان ابزار ارتباط نقش حیاتی ایفا می کند چشم وگوش است.

صرف نظر از نیاز به چشم وگوش در مراوده بین انسان ها، بشر برای ارتباط با دنیای خارج و عالم بیرون از کشور بدن، نیاز به عناصر ارزش مندی چون: شنیدن، دیدن وگفتن دارد و از این طرق می تواند حقایق را دریافت و به کمک مغز و قلب به تحلیل و ارزیابی شنیده ها، دیده ها و گفته ها بپردازد.

به راستی اگر انسان فاقد هر سه امر فوق باشد؛ یعنی نتواند بشنود و ببیند و بگوید، هستی برای او بی معنا و پوج و از عالم بی خبر و همه چیز برای او مجهول خواهد بود و معلوم و مجهول برایش مفهومی ندارد. جهان برای او یک قفس تنگ و تاریک وکشنده و دردناک است و در زندانی مخوف و کسل کننده به سر می برد.

با گذشت زمان و پیشرفت های تکنولوژی و زندگی ماشینی، هنوز این چشم وگوش است که عامل و وسیله ارتباط با خارج از خویشتن محسوب می شود، بلکه به مراتب بیش ازگذشته نیاز بشر به این دو نعمت ارزشمند چشم وگوش احساس می شود.

امروزه که رسانه ها و جراید و سایر وسایل ارتباطی نظیر رایانه و اینترنت و اینترانت و امثال آن توسعه یافته و به صورت شگفت انگیزی پیشرفت کرده است، تنها چیزی که به آنها "کاربرد" می بخشد و آنها را مفید و سودمند می کند، به کار انداختن چشم وگوش است و شاید برای همین جهت باشد که قرآن مجید این قدر بر نقش ارزش مند چشم وگوش تکیه کرده و خلقت آنها را به رخ انسان ها کشیده و از این بابت بر آنان منّت نهاده و طلب قداردانی و شکرگزاری نموده است.

ج) دو وسیله هدایت یابی

تحصیل هدایت، شناخت و آگاهی- که عوامل سعادت انسان است- در سایه ابزار شناخت میسّر است که چشم وگوش از مهم ترین آنهاست؛ چرا که ریشه و پایه همه ادراکات در این دو عضو نهفته است.

شناخت و آگاهی در سایه معارف وحیانی و کتب راستین آسمانی به دست می آید، هم چنین هدایت انسان ها در پرتو معارف پیامبران و اولیای الهی ممکن است و بس و بقیه راه ها همه به بن بست رسیده و قابلیت و صلاحیت هدایت آدمی را ندارند.

بیداری انسان ها در آشنایی و تمسک به رفتار، کردار و گفتار الگوهایی چون پیشوایان معصوم ، حکمای الهی و عالمان ربانی است.

آنچه می تواند مغز و قلب انسان ها را با راه و روش و دانش و معارف آنها آشنا و مرتبط سازد چیزی جز "چشم وگوش" به همراهی خرد نیست که بتواند ما را از دریای بی کران علم و حکمت آنان با خبر سازد و در نتیجه از خواب غفلت بیدار و به سوی "حق" رهنمون کند. با کمترین تامل در می یابیم که ابزار شناخت و آگاهی و دریافت معارف هدایت منحصر در همین "چشم وگوش" است و اگر این دو نباشد، این معارف به قلب و مغز نمی رسد تا با درک و تحلیل عقل مثمر ثمر واقع شود.

بنابراین، موثرترین وسیله حقیقت یابی و شناخت حق و باطل و ابزار مطالعه کتب سودمند و آموزنده و آشنایی با فرازهای تاریخی سازنده و عبرت زا و پی بردن به محتوای خطابه ها و وعظ ها و... چشم وگوش است. علاوه بر این ها، قرآن مجید و احادیث یکی از راه های هدایت را تدبر و تفکر در هستی و خلقت عالم و آیات و نشانه های الهی معرفی کرده و روشن است که تا با صفحه پهناور خلقت و آفرینش و نشانه های بی نهایت الهی آشنا نشویم، این هدایت به دست نمی آید و در واقع دریچه های ورود این ها به دستگاه عظیم مغز و قلب چیزی جز چشم وگوش نیست.

از این رو، قرآن مجید می فرماید:

*...فَجَعَلْناهُ سَمِیعاً بَصِیراً * إِنّا هَدَیْناهُ السَّبِیلَ إِمّا شاکِراً وَإِمّاکَفُوراً*؛

... بدین جهت او را شنوا و بینا قرار دادیم، ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس.

د) کسب فضائل اخلاقی و خودسازی

از شاخه های ارزشمند هدایت اسلامی، کسب فضائل اخلاقی و خودسازی است. در نتیجه، خودسازی از برکاتِ چشم و گوش به شمار می آید؛ زیرا رسیدن به مقام خودسازی جز از طریق شنیدن معارف اخلاقی از زبان اساتید اخلاق و مطالعه کتب اخلاق و پرورش روح و دستورات سازنده انبیا و اولیای الهی میسّر نخواهد بود و یا بسیار کم اتفاق می افتد که شخصی از راهی جز شنیدنی ها و دیدنی ها به کسب اخلاق و پرورش روح دست یابد و نیز برای رسیدن به مقامات عالی معرفت الهی و عرفان ربوبی نیازمند بهره گیری از چشم وگوش از ضروریات محسوب می شود.

هـ) دست یابی به اعمال نیک و دارای ثواب

اشاره

یکی از برکات گوش و چشم انجام اعمال ارزش مندی است که دارای اجر و ثواب بسیاری می باشد. در این جا پاره ای از روایات در ترغیب به اعمال نیک و ثواب فراوان آنها تقدیم خوانندگان عزیز می شود.

ثواب شنیدن اذان

از معصوم (ع) نقل شده است که:

إنَّ مَنْ سَمعَ الاذَانَ فَقَالَ کَمَا یقُولُ الْمُؤَذِّنُ زِیدَ فِی رِزْقِهِ؛

کسی که پاره ای از اذان را با اذان گو زمزمه و همراهی کند، روزی اش زیاد می شود.

ثواب نظرکردن به خانه کعبه

امام باقر(ع) فرمود:

مَنْ نَظَرَ إلیَ الْکَعْبَةِ عَارِفاً بِحَقِّهَا غُفِرَ لَه ذنبُهُ وَکَفی مَا اهَمَّهُ؛

کسی که نگاه همراه با معرفت و شناخت به کعبه اندازد، گناهش بخشیده و امور مهمَ زندگی و مشکلات وی حل و تأمین می شود.

امام صادق (ع) فرمود:

اِنَّ الهِا عزّوجلّ حَوْلَ الْکَعْبَةِ عِشرِینَ وَ مِائَةَ رَحْمَةٍ مِنْهَا: سِتّونَ لِلطَّائِفِینَ، وَ ارْبَعُونَ لِلْمُصَلِّینَ، وَ عِشرُونَ لِلنَّاظِرِینَ؛

همانا در فضای خانه کعبه 120 رحمت از جانب حق تعالی است. شصت تا از آنها برای طواف کنندگان و چهل تا برای نمازگزاران (در کعبه) و بیست رحمت برای نظاره گران خانه کعبه قرار داده شده است.

نعمت اسلام

پیامبر اکرم(ص) فرمود:

* مَنْ رَأی یَهُودِیّاً اوْ نَصْرَانِیّاً اوْ مَجُوسِیّاً، احَداً عَلی غَیْرِ مِلَّةِ الْإسْلامِ فَقَالَ: الحَمْدُ للّهِ الَّذِی فَضَّلَنِی عَلَیْکَ بِالْإسْلامِ دِیناً وَ بِالْقُرْآنِ کِتَاباً وَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیّاً وَ بِعَلِیٍّ إمَاماً وَ بِالْمُؤْمِنِینَ إخْوَاناً، وَ بِالْکَعْبَةِ قِبْلَةً، لَم یَجْمَعِ اللهُ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهُ فِی النَّارِ ابَداً*

کسی که با مشاهده غیر مسلمانی چون: یهودی یا مسیحی، یا مجوسی بگوید: سپاس خدای راکه مرا نسبت به او به چند چیز برتری و فضیلت داد: دینم را اسلام؛ کتابم را قرآن؛ پیامبرم را محمّد (ص) امامم را علی بن ابی طالب (ع) برادرانم را اهل ایمان و قبله ام را کعبه قرار داد؛ خداوند برادرانم را اهل ایمان و قبله ام را کعبه قرار داد؛ خداوند هرگز او را با آن شخص به آتش نمی سوزاند.

ثواب گریه از خوف الهی

امام علی (ع) فرمود:

یَا نُوفُ إنَّهُ لَیْسَ مِنْ قَطرَةٍ قَطَرَتْ مِنْ عَیْنِ رَجُلٍ مِنْ خَشْیَةِ الله إلّا اطفَاتْ بِحَاراً مِنَ النِّیرَانِ؛

ای نوف! هر قطره ای که از خوف خدا از چشم جاری می شود، دریایی از آتش را خاموش می سازد.

پیامبر (ص) فرمو د:

مَنْ بَکی عَلی ذنبِهِ حَتّی تَسِیلَ دُموعُهُ عَلی لِحْیتِهِ، حَرَّمَ الهُا دیبَاجَةَ وَجْهِهِ عَلَی النَّارِ؛

کَسی که به خاطر پشیمانی ازگناهش بگرید به گونه ای که محاسنش از آن قطرات تر شود، خداوند صورتش را بر آتش حرام سازد.

ثواب شنیدن کلمات حکمت آمیز

پیامبر(ص) فرمود:

کَلِمةُ الْحِکْمَةِ یَسْمَعُهَا الْمُؤْمِنُ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ ؛

شنیدن سخن حکمت آمیز برای مومن، از یک سال عبادت برتراست.

ثواب نگاه به صورت عالم

پیامبر(ص) فرمود:

النَّظَرُ فِی وَجْهِ الْعَالِمِ حُبّاً لَهُ عِبَادَةٌ ؛

نگاه به صورت عالم از روی دوستی عبادت است.

ثواب نگاه به ذریه پیامبر(ص)

امام رضا (ع) فرمود:

النَّظَرُ اِلی ذریتَنَا عِبَادَةٌ فَقِیل لَهُ: یَابْنَ رَسُولِ الله إلَی الأئِمَّةِ مِنْکُمْ عِبَادَة ام النَظَّر إلی جَمِیع ذُرِّیةِ النّبِی (ص) ؟ فَقَالَ (ع): بَل النَّظَر إلی جَمِیعِ ذُرِّیةِ النَّبِیّ صَلَی اللّهُ عَلَیْه وَ آلِهِ مَا لَمْ یُفَارِقُوا مِنْهَاجَه؛

نگاه به فرزندان و ذرَیه ما اهل بیت عبادت است، سوال شد: یابن رسول الله: نگاه به امامان از ذریه شما چنین اثری دارد؟ یا به جمیع فرزندان پیامبر؟ فرمود: بلکه نگاه به همه ذریه و فرزندان پیامبر عبادت است تا زمانی که با پیامبر همراه است.

ثواب گریستن بر امام حسن مجتبی (ع)

امام رضا (ع)فرمود:

... فَمَنْ بَکَاهُ لَمْ یَعُمَّ عَیْنُهُ یَوْمٌ یعْمَی الْعُیُونُ... وَ مَنْ زَارَهُ فِی بقِیعِهِ ثَبتَتْ قَدَمُهُ عَلیَ الصِّراَط یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الاقْدَامُ؛

کسی که بر مصائب حسن بن علی (ع) بگرید، چشمانش بینا خواهد بود آن روزی که همه چشم ها کور است... وکسی که آن حضرت را در بقیع زیارت کند، قدم هایش روی پل صراط نمی لرزد آن روزی که همه قدم ها می لرزد.

نگاه مهرآمیز به برادران دینی

پیامبر (ص) فرمود:

نَظَرُ الْمُؤْمِنِ فِی وَجْهِ اخِیهِ حُباً لَهُ عِبَادَةٌ ؛

نگاه موْمن به چهره برادرش از روی محبت، عبادت است.

و نیز فرمود:

مَنْ نَظَرَ إلی اخِیهِ نَظرَةَ الْمَوَدَّة، وَ لَمْ یَکُنْ فِی قَلْبِهِ عَلَیْهِ احِنّةً لَمْ یَصْرِف حَتّی یَغْفِرَ الهُد لَهُ مَا تَقَدَّم مِنْ ذنبِهِ؛

کیست که نگاه محبّت آمیز و بی کینه به برادرش کند، گناهان گذشته اش پاک خواهد شد.

ثواب دیدار برادران دینی

امام صادق (ع) فرمود:

مَا زَارَ مُسْلِمٌ اخَاهُ الْمُسْلِمَ فِی الهش وَ لِلّه، إلّا نَادَاهء اللهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالی: ایُّهَا لزَّائِرْ طِبْتَ وَ طَابَتْ لَکَ الْجَنَّةَ؛

مسلمانی که به خاطر رضای خدا از مسلمانی دیدار کند، خداوند خطاب به او فرماید: پاک شدی و بهشت گوارای تو باد.

امیرمومنان (ع) می فرماید:

انْتُمْ فِی تَزَاوُرِکُمْ مِثْلُ اجْرِ الْحَاجِّین؛

ثواب دیدار شما اهل ایمان با یکدیگر چون انجام حج (مقبول) حاجیان است.

امام صادق (ع) فرمود:

إنَّ الْعَبْدَ لَیَخْرُجُ إلی اخِیهِ فی الله لِیَزُورَهُ، فَمَا یَرْجِع حَتّی یُغْفَرَ لَهُ ذنوبُهُ، وَ تَقْضِیَ لَهُ حَوَایج الدُّنْیَا وَ الْاخِرَةِ؛

کسی که برای زیارت و دیدار برادر دینی اش به خاطر خشنودی خدا از خانه بیرون آید، بر نمیگردد مگر این که گناهانش بخشیده و حاجاتش روا خواهد شد.

ثواب زیارت قبور والدین

پیامبر (ص) فرمود:

مَنْ زَارَ قَبْرَ ابَوَیْهِ اوْ احَدِهمَا فِی کُلِّ جُمْعَةٍ غُفِرَ لَهُ وَکُتِبَ بَرّاً؛

هرکس در هر جمعه قبر پدر و مادر یا یکی از آن دو را زیارت کند, از بخشش الهی برخوردار می شودو در زمره نکوکران قرار می گیرد.

ثواب نگاه محبت آمیز پدر به فرزند

باز از پیامبر(ص) است که فرمود:

إذَا نَظَرَ الْوالِدُ إلی وَلَدِه فَسَرَّهُ کَانَ لِلْوَالِدِ عِتْقُ نَسَمَةٍ قِیلَ یَا رَسُولَ اللّه وَ إنْ نَظَرَ ثَلثمِائَةَ وَ سِتِّینَ نَظرَةٍ ؟ قَالَ: الله تَعَالی اکْبَرُ؛

هر گاه پدر (و مادری) به فرزندش نظر کند و او را مسرور و شادمان گرداند، برای او بابت آن نظر، اجر آزاد کردن بنده نوشته شود، سوال شد: اگر چه 360 نگاه داشته باشد؟! (ثواب 360 بنده آزادکرده به او داده می شود) و فرمود: (بله) کرم الهی بزرگتر از هر چیزی است.

ثواب نگاه محبت آمیز به پدر و مادر

پیامبر (ص) فر مود:

نَظَرُ الْوَلَدِ إلی وَالِدَیْهِ حبااً لَهُمَا عِبَادَةٌ ؛

فرزندی که از روی مهر و محبت به پدر و مادر بنگرد، برای او (در نامه اعمالش) عبادت ثبت می شود.

پیامبر (ص) فرمود:

مَا مِنْ وَلَدٍ بَارٍّ یَنْظُرُ إلی وَالِدَیْهِ نَظَرَ رَحْمَةٍ إلّاکَانَ بِکُلِّ نَظرَةٍ حَجَّةٌ مَبْرُورَةٍ قَالُوا: یَا رَسُولَ اللّه وَ إنْ نَظَرَ کُلَّ یَوْمٍ مِائَةَ نَظرَةٍ ؛ قَالَ: نَعَمْ، اله اکْبَرُ وَ اطْیَبُ؛

هر فرزندی که نگاه رحمت بار به پدر و مادر کند، برای هر نظری (ثواب) حج مقبول داده می شود. سوال کردند یا رسول الله! اگر چه در هر روز صد مرتبه به چهره آنان بنگرد؟ (به او ثواب صد حج داده می شود؟) فرمود: آری، خداوند عظمت و بزرگی اش وصف ناپذیر است.

ثواب نگاه به آیات قرآن

حضرت رسول (ص) فرمود:

النَّظَر فِی ثَلاثَةِ اشْیَاء عِبَادَةٌ : فِی وَجْهِ الْوَالِدَیْنِ، وَ فِی الْمُصْحَفِ وَفِی الْبَحْرِ؛

نگریستن به سه چیز عبادت است: صورت پدر و مادر، قرآن کریم، دریا.

از معصوم (ص) روایت شده است:

إنَّ النَّظَرَ إلیَ الْکَعْبَةِ عِبَادَةٌ وَ النَّظَرُ إلَی الْمُصْحَفِ مِنْ غَیْرِ قَرَائَةٍ عِبَادَهء؛

نگریستن به کعبه عبادت می باشد و نگاه کردن به قرآن بدون تلاوت آن نیز عبادت است.

ثواب نگاه عبرت آمیز

امام علی (ع) فرمود:

جُمعَ الْخَیْرُکُلُّهُ فِی ثَلاثَ خِصَالٍ : النَّظَرُ وَ السُکُوتُ وَ الْکَلامُ. وَ کُلُّ نَظَرٍ لَشْیَ فِیهِ إعْتِبَار فَهُوَ لَهْوٌ طُوبی لِمَنْ کَانَ نَظَرُهُ عِبْرَةً...

همه خیر و نیکی در سه خصلت نهفته است: نگاه، سکوت، سخن گفتن. هر نگاهی که از عبرت بی بهره باشد، سهو و غفلت است... خوشا حال آنان که در نگاه شان عبرت است.

ثواب گوش دادن به سخنگویان الهی

پیامبر(ص) فرمود:

مَنْ اصْغی إلی نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإنْ کَانَ النَاطِقُ عَنِ الله، فَقَدْ عَبَدَ الهق وَ إنْ کَانَ النَّاطِقُ عَن إبْلِیس، فَقَدْ عَبَدَ إبْلِیس؛

هر کس به سخن کسی گوش کند، او را پرستش کرده، اگر آن سخنور از جانب حق تعالی سخن بگوید، خدا را پرستیده است و اگر از طرف ابلیس سخن بگوید، ابلیس را پرستش کرده است.

ثواب مراقبت چشم از محرّمات

از پیشوایان معصوم (ع) شده است که:

وَ مَنْ کَفَّ بَصَرَهُ و لِسَانَهُ وَ یَدَهُ ایّامَ التَّشْرِیقِ، کَتَبَ اللّهُ عزّوجلّ لَهُ مِثْلَ حَجٍّ قَابِلٍ ؛

کسی که چشم و زبان و دستش را در ایام تشریق (سه روز بعد از عید قربان) مهار کند (و با آن ها مرتکب گناه نشود) خداوند ثواب حج مقبول بر او می نویسد.

امام صادق (ع) فرمود:

مَا اعْتَصَمَ (اغْتَنَم) احَدٌ بِمثْلِ مَا إِعْتَصَمَ بِغَضِّ الْبَصَر، لأن الْبَصَر لا یَغُضُّ عَنْ مَحَارِمِ الله إلّا وَ قَدْ سَبَقَ إلی قَلْبِهِ مُشَاهدَةُ الْعَظَمَةِ وَ الْجَلال؛

هیج چیز همانند کنترل چشم (و بستن چشم از حرام) ایمن بخش و غنیمت زا نیست؛ زیرا با این کار (مبارزه با نفس) عظمت و جلالت ربوبی بر قلبش سایه می افکند.

نیز آن بزرگوار فرمود:

کُلُّ عَیْنٍ بَاکِیَةٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إلّا ثَلاثَةَ اعْیُن: عَیْنٌ غُضَّتْ عَنْ مَحَارِمِ الله، وَ عَیْنٌ سَهِرَتْ فِی طَاعَةِ الله وَ عَیْنٌ بَکَتْ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ مِنْ خَشْیَةِ الله؛

هر چشمی در قیامت گریان است جز سه چشم: چشمی که از حرام بسته شود؛ چشمی که در طاعت الهی بیدار باشد و شب زنده داری کند؛ چشمی که سحرگاهان از ترس خدا بگرید.