برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت

برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت0%

برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت نویسنده:
گروه: سایر کتابها

برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت

نویسنده: ابوالفضل بهشتى
گروه:

مشاهدات: 13928
دانلود: 2699

توضیحات:

برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 34 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 13928 / دانلود: 2699
اندازه اندازه اندازه
برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت

برکات و آفات چشم و گوش از نگاه قرآن و سنت

نویسنده:
فارسی

هـ) شنیدن سخنان لغو و بیهوده

در آیات و احادیث تربیتی اسلام، انسان ها به عفت زبان، کم گویی و خوش گویی سفارش شده اند تا جایی که کلید سعادت و عزت انسان را "کنترل زبان" دانسته اند.

قرآن مجید از نشانه های اهل ایمان، پرهیز از زیاده گویی، بدگویی، لغوگویی و بیهوده گویی را بر شمرده است:

*وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ*؛

مومنان دارای اوصافی هستند از جمله آنها روی گردانی از لغو و بیهو دگی است.

امام زین العابدین (ع) می فرماید:

پنج گناه و کردار زشت است که موجب دریدن پرده حیا و شرم انسان می شود. از جمله آن ها، سخن وکلماتی است که برای خنداندن دیگران بر زبان جاری می شود چون: گفتار لغو و بیهوده و مزاح گویی های تند و خارج از چارچوب شرع .

همان گونه که سخن لغو و بیهوده گفتن در اسلام مورد نکوهش و نهی شدید واقع شده، شنیدن آن نیز مذموم شمرده و از آن نهی شده است. قرآن مجید می فرماید:

*وَإِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ اعْرَضُوا عَنْهُ...*؛

(اهل ایمان) هر گاه سخن لغو و بیهوده بشنوند، از آن روی می گردانند و گوش خویش را از شنیدن آن می بندند.

در تفسیر علی بن ابراهیم ضمن حدیثی آمده است که مراد از "لغو" در آیه فوق: دروغ، لهو و غناست!

امیرمومنان علی (ع) در توصیف پرهیزکاران می فرماید:

فَالْمُتَّقُونَ... وَقفُوا اسْمَاعَهُمْ عَلَی الْعِلْمِ النَّافعِ لَهُمْ؛

پرهیزکاران... گوش های خویش را در اختیار علم و دانش مفید و سودمند قرار می دهند.

در قرآن مجید برای شنوندگان باطل و لغو، عذاب سختی وعده داده شده است و می فرماید:

*وَمِنَ النّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ *؛

بعضی از مردم سخنان باطل و بیهوده را خریداری می کنند تا مردم را از روی جهل و نادانی گمراه سازند و آیات الهی را به استهزا و سخره گیرند؛ برای آنها عذاب خوار کننده ای است.

در این آیه سخن از جمعیتی است که سرمایه های خویش را برای بیهودگی و گمراه ساختن مردم به کار میگیرند و بدبختی دنیا و آخرت را برای خود می خرند.

خریداری سخنان باطل و بیهوده و نادرست یا به این گونه است که با دادن پول، کتب ضاله و افسانه های خرافی و باطل را به دست می آورند و مطالعه می کنند و یا به سخنان خرافی و لغو موجود در نوارها و سی دی ها و رسانه های سمعی- بصری گمراه کننده و سوق دهنده به فساد و فسق و فجورگوش فرا می دهند و از آن استقبال می کنند.

به عبارت دیگر، "لهو الحدیث" مفهوم وسیع و گسترده ای دارد که هر گونه سخنان یا آهنگ های سرگرم کننده و غفلت زا که انسان را به بیهودگی یا گمراهی می کشاند را در بر میگیرد، خواه از قبیل "غنا" و آهنگ های شهوت انگیز و هوس آلود باشد و خواه سخنانی که از طریق محتوا انسان را به بیهودگی و فساد، سوق می دهد، و یا از هر دو طریق، چنان که در تصنیف ها و اشعار عاشقانه خوانندگان معمولی است که هم محتوایش گمراه کننده است و هم آهنگ هایش و یا مانند داستان های خرافی و اساطیر که سبب انحراف انسان از صراط مستقیم الهی میگردد، یا سخنان سخریه آمیزی که به منظور محو حق و تضعیف پایه های ایمان مطرح می شود، همانند چیزی که از ابوجهل و یارانش نقل می کنند که رو به قریش میکرد و میگفت: می خواهید شما را از "زقوم" که محمد را به آن تهدید می کند اطعام کنم؟ سپس می فرستاد و "کره و خرما" حاضر می کردند و میگفت این همان "زقوم" است! و به این ترتیب آیات الهی را به باد استهزا میگرفت .

و) چشم چرانی

اشاره

از آسیب های جدّی و ویران گر چشم، نگاه به نوامیس دیگران و نامحرمان می باشد. آیات و روایات بسیاری در نکوهش این عمل ناپسند وارد شده است و با تعابیر سخت و هشدار دهنده، انسان ها را از این خصلت نهی کرده اند.

یکی از آیاتی که با صراحت در این باره سخن گفته آیه زیر است:

*قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ ابصارهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذالِک ازْکی لَهُمْ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ* وَقُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ ابصارهِنَّ وَیَحْفَظنَ فُرُوجَهنَّ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا..)؛

به مومنان بگو: چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و عورت های خود را حفظ کنند، این برای آنها پاکیزه تر است، خداوند از آنچه انجام می دهید آگاه است، و به زنان با ایمان بگو: چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار ننمایند.

در شان نزول آیه نخست، از امام باقر (ع) آمده است که: جوانی هنگام رو به رو شدن با زنی، او را دنبال کرد تا این که وارد کوچه تنگی شد و در این تعقیب صورتش در اثر خوردن به استخوان یا چوبی در دیوار شکافت و خون جاری شد و به لباس و سینه اش ریخت. وقتی به خود آمد سخت ناراحت شد و از عمل خود پشیمان گشت، چشم رسول خدا (ص) به او که افتاد، فرمود: چه شده است؟ جوان ماجرا را نقل کرد؛ در این هنگام جبرءیل، پیک وحی خدا نازل شد و آیه فوق را آورد.

مفسران، سوره نور را به سوره عفت و پاکدامنی و پاکسازی از انحرافات جنسی نامگذاری کرده اند.

خداوند برای اخطار و هشدار به هوسبازان و بازیگران چشم چران، به نظارت وکنترل خود اشاره می کند و می فرماید:

*إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ*؛

خداوند از آنچه می کنید آگاه است.

نکته دیگری که خداوند در این دو آیه متذکر شده، وظیفه متقابل زنان نسبت به مردان است که آنان نیز باید چشمان خود را از نگاه به مردان نامحرم حفظ کنند.

فلسفه تحریم چشم چرانی

اسلام، آن چه موجب تحریک شهوت و ارضای بی حساب و کتاب غرایز جنسی در سطح جامعه می شود ممنوع کرده است تا عوارض و تبعات خانمانسوز آن را منتفی سازد و جامعه را تنها محیط کار و فعالیت قرار دهد وکامجویی های جنسی را منحصر به کادر خانواده دانسته است و در این باره تدابیری نیز چون پوشش اسلامی و عدم اختلاط زن و مرد و پسران و دختران وضع و تشریح نموده است و نیز قانون فروبستن چشم از نوامیس مردم و نامحرمان را طرح و به مسئله عفاف تاکید ورزیده است، بر خلاف غربی ها و غربزدگان که تحریک و ارضای حیوانی غرایز را از هر راهی در جامعه آزاد گذاشته اند و البته با آثار خانمان برانداز آن نیز دست به گریبانند.

راهکارهای اسلامی برای حفظ عفاف اجتماعی

همان گونه که اشاره شد اسلام برای سلامت جامعه از نظر روابط زن و مرد به عفاف عمومی اهمیت ویژه ای قائل شده و از آنچه موجب تحریک شهوات می شود نهی شدید کرده است که سه محور مهم آنها عبارتند از:

1. فروبستن چشم از نامحرمان؛

2.توصیه به پوشش اسلامی؛

3.اجتناب ازگفت وگوی شهوت زا؛

اسلام درباره هر یک از موارد فوق توصیه ها و هشدارهایی داده است.

فروبستن چشم از نامحرمان

بر اساس معارف اسلامی، مسلمانان در رعایت عفت و دوری از اموری که آتش شهوت را در دل ها شعله ور می سازد و ممکن است منتهی به انحراف از جاده عفت شود، آن چنان باید دقیق و سختگیر باشند که از اولین قدم و نقطه آغازین آن دوری کنند و آن نقطه شروع، چشم چرانی و نگاه به نامحرمان است و این گویای ژرف نگری اسلام در این باره می باشد. از این رو با دستورات اکید و وعده های آتشین، مردم را دعوت به اجتناب از این عمل کرده است- که به آیات 30 و 31 سوره نور می توان اشاره کرد که قبلاً آمد- قرآن کریم در آیه ای در قالب داستان به ماجرای حیای دختران حضرت شعیب غظ و عفت حضرت موسی (ع) می پردازد و از این راه انسان ها را به کنترل چشم از نامحرمان دعوت می کند.

در تفاسیر آمده است: آن گاه که دختران شعیب (ع) از طرف پدرشان موسی را به نزد پدر احضار کردند، هنکام بازگشت، موسی (ع) به دختران شعیب فرمود: راه را به من نشان دهید و خودتان از پشت سرم بیایید؛ زیرا ما دودمان یعقوب به پشت سر زنان نگاه نمی کنیم.

امام صادق (ع) برای دوری جستن مردم از نگاه به نامحرم چنین هشدار می دهد:

امَا یَخْشَی الَّذِینَ یَنْظُرُونَ فِی ادْبَارِ النِّساءِ انْ یَبْتَلُوا بِذلِکَ فِی نِسَائِهِمْ؛

آیا کسانی که به پشت زنان می نگرند، نمی ترسند که در مورد زنان خودشان نیز به این نگاه های آلوده مبتلا شوند؟ (دیگران به زنان آنان نگاه کنند).

نیز پیامبر خدا (ص) می فرماید:

مَنْ تامَّلَ خَلْفَ إمْرَئةٍ حَتّی یَتَبیَّنَ لَهُ حَجْمَ عِظَامِهَا مِنْ وَرَاءِ ثِیَابِها وَ هُوَ صَائِمٌ فَقَدْ افْطَرَ؛

هر روزه داری که پشت سر زنی کنجکاو گردد تا از ورای لباس، حجم استخوان های آن زن برایش معلوم گردد، روزه اش را افطار (باطل) کرده است.

هم چنین آن حضرت فرمود:

خَمْسٌ یُفْطِرنَ الصَّائِم: الْکِذْبُ وَ الْغِیْبَةُ وَ النَّمِیمَهُ وَ الْیَمِینُ الْکَاذِبَةُ وَ النَّظَرُ بِشَهْوَةٍ ؛

پنج چیز است که روزه را باطل و بی اثر می سازد: دروغ، غیبت، سخن چینی، قسم دروغ و نگاه شهوت آلود (به نامحرمان).

امام صادق (ع) فرمود:

بِرُّوا آبَائَکُمْ، یَبرُّکُمْ ابْنَاءُکُمْ وَ عَفُو عَنْ نِساءِ النَّاسِ تَعفُّ عَنْ نِسَائِکُمْ؛

نیکی کنید به پدرانتان تا به شما نیکی کنند پسرانتان، و چشم پوشی کنید از زنان مردم تا مردم از زنانتان چشم پوشی کنند.

پیامبر (ص) فرمود:

النَّظَرُ سَهْم مَسْمُومٌ مِنْ سهامِ إبْلِیس فَمَنْ تَرَکَهَا خَوْفاً مِنَ الله اعْطَاهُ الله إیمَاناً یَجِدُ حَلاوَتَهُ فِی قَلْبِهِ؛

نگاه به نامحرم تیری از تیرهای زهرآگین ابلیس است که هر کس به خاطر ترس الهی از چنین گناهی صرف نظرکند، خداوند شیرینی ایمان را در قلبش وارد می کند.

نیز فرمود:

لِکُلِّ عُضْوٍ حَظٌّ مِنَ الزِّنَا، فَالْعَیْنُ زِنَاهُ النّظَرُ؛

هر عضوی از اعضای بدن بهره ای از زنا دارد و زنای چشم، نگاه ناروا (به نامحرم) است.

هم چنین آن بزرگوار فرمود:

مَنْ مَلا عَیْنَهُ مِنْ حَرَامٍ مَلَا الله عَیْنَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مِنَ النّار إلّا انْ یَتُوبَ وَ یَرْجِعَ؛

کسی که چشمش را از حرام پُر کند (و به نامحرم و سایر دیدنی های غیرمشروع چشم دوزد) در قیامت چشمانش از آتش پُر شود، مگر این که (در دنیا) توبه کند و از عمل زشتش دست بردارد.

نیز فرمود:

اِشْتَدَّ غَضَبُ اللّه عَزّوجَلّ عَلی إمرَئةٍ ذَاتَ بَعْلٍ مَلَاتْ عَیْنَهَا مِنْ غَیْر زَوْجِهَا اوْ غَیْر مَحْرَمٍ مِنْهَا؛

هر زن شوهرداری که چشمش را از نگاه به غیر شوهر و غیر محرمش پر کند، خشم خدا بر او شدید خواهد بود.

نگاه شهوت آمیز به پسران

از نگاه های حرام، نگاه شهوت آلود به پسران نوجوان است که پیامبر(ص) فرمود:

فَإنَّ فِتْنَتَهُمْ اشَدُّ مِنْ فِتْنَةِ الْعَذَاری فِی خُدُورِهِنَّ؛

از پسران امرد (نوجوان) (و نگاه شهوت آمیز به آنان) بپرهیزید که فتنه و خطر جوان زیبای مرد از دختر باکره بیشتر است.

گفتنی است که اسلام در دور ساختن پیروان خود از خصلت های زشت و خانمانسوز، از دو راه تنبیه و تشویق و انذار و تبشیر بهره میگیرد که روایات پیشین از دسته تنبیه و انذار بود و چند روایت از نوع روایات تشویق و بشارت برای آنان که از عمل زشت چشم چرانی فاصله می گیرند و با هوای نفس مبارزه می کنند تقدیم میگردد:

پیامبر عطیم الشان اسلام (ص) می فرماید:

مَا مِنْ مُسْلِمٍ یَنْظُرُ إلی مَحاسِنِ اِمْرَئَةٍ ثُمَّ یَغُضُّ بَصَرَهُ إلّا احْدَثَ الله تَعَالی لَهُ عِبَادَةً یَجِد حَلاوَتَهَا فِی قَلْبِهِ؛

مسلمانی که چشمان خود را از زیبایی های زن نامحرمی فرو بندد، خداوند او را موفق به انجام عبادتی میکند که قلبش از آن خشنود می شود (و صفای باطن پیدا می کند).

نیز امام صادق (ع) می فرماید:

مَنْ نَظَرَ إلی اِمْرَئَةٍ فَرَفَعَ بَصَرَهُ إلَی السَّمَاءِ، اوْ غَمَضَ بَصَرَهُ لَمْ یَرتَدَّ إلَیْهِ بَصَرُهُ حَتّی یُزَّوِجَهُ الله عَزّوَجلّ مِنَ الْحوُرِالعین؛

کسی که به خاطر فرار از نگاه به نامحرم به آسمان بنگرد و یا آن را ببندد، خداوند از زنان پاک دامن بهشتی به او تزویج می کند.

توصیه به پوشش اسلامی

مفاسد بی حساب و مشکلات و گرفتاری روز افزونی که از آزادی های بی قید و شرط بدون حساب وکتاب به وجود آمده سبب شده که آگاهان و قانون گذاران روابط اجتماعی انسان ها به توصیه های دینی درباره پوشش و حجاب ظاهری توجه کنند و نیز زمینه طرح این بحث بیش از پیش فراهم شود.

اسلام کامیابی های جنسی اعم از آمیزش و لذت طلبی های سمعی و بصری و لمسی را مخصوص همسران دانسته و خواسته است تا کامجویی های زناشویی منحصر به کادر خانواده باشد و غیر آن را گناه و مایه آلودگی و ناپاکی شمرده است.

در این باره یکی از دستورالعمل های ارزنده اسلام در روابط زنان و مردان، حفظ پوشش و حجاب می باشد که زنان غیر از صورت و دست ها تا مچ را الزاماً بپوشانند و جمعی از فقها فتوا به وجوب و برخی حداقل احتیاط به پوشاندن آن دو نیز داده اند و البته آن دسته که پوشاندن آن دو را واجب نمی دانند نیز آن را مقید به صورتی می کنند که منشا مفسده و انحرافی نگردد و گرنه واجب است.

در فلسفه وجوب به نکاتی اشاره می شود:

1. برهنگی و بی حجابی عاملی اساسی در شعله ور ساختن غریزه جنسی آدمی محسوب می شود و به دنبال آن موجب کوبیدن اعصاب و ایجاد هیجان های بیمارگونه عصبی و گاه فراهم شدن زمینه امراض روانی میگردد.

2. گسترش دامنه فحشا و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناک ترین پیامدهای بی حجابی است. البته یکی از عوامل موثر در توسعه فساد و فحشا و فرزندان نامشروع، برهنگی و بی حجابی است نه منحصر به آن.

3. همانگونه که شاعر معروف "بابا طاهر" میگوید:

ز دست دیداه و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد

با افزایش برهنگی، آمار طلاق و جدایی ها و به هم خوردن کانون گرم خانواده ها نیز روزافزون گردیده است، زیرا با افتادن چشم انسان های ضعیف به بدن های برهنه دیگران، دلشان به دلبری وابسته و از انیس و یار خود (همسر)، چشم می پوشند و عملاً قداست پیمان زناشویی مفهوم خود را از دست می دهد و خانواده ها هم چون تار عنکبوت به سرعت متلاشی می شوند و کودکان بی سرپرست می مانند و ده ها مشکل دیگر....

4. قداست شکنی شخصیت زنان و ابتذال آنان در عصر اخیر امری غیرقابل انکار است. امروزه از عوامل عمده سقوط شخصیت زنان مسئله "برهنگی" آنان است و حال آن که اسلام سخت مشتاق حفظ شخصیت زنان و مردان می باشد و با آنچه شخصیت آنان را لگدمال می کند، به شدت مبارزه می کند.

اجتناب ازگفت وگوی شهوت زا

صحبت کردن خانم ها با آقایان در صورتی که به قصد لذت و ریبه نباشد و صدای خود را رقیق و نازک و جذاب نکنند و نیز خوف فتنه و فساد در بین نباشد، جایز است و اگر ضرورتی در کار نباشد مکروه و بهتر است ترک شود.

بنابراین در جایی که ضرورت و نیاز به صحبت کردن بین مرد و زن نباشد و قصد لذت و خوف فتنه و فساد و آلوده شدن به گناه در بین باشد، چنین صحبتی حرام است و باید از آن اجتناب کرد وگوش دادن به چنین صحبتی برای طرفین مرد و زن جایز نیست. از این رو از جمله آفت ها و آسیب های گوش، شنیدن صدای نامحرم به شمار می آید.

اسلام در مسائل مربوط به عفت عمومی سختگیر و موشکاف است که حتی اجازه نمی دهد زنان به هنگام راه رفتن پاهای خود را چنان به زمین بکوبند تا صدای خلخال هایشان به گوش نامحرمان برسد و از این طریق موجبات تحریک جنسی فراهم گردد.

قرآن مجید می فرماید:

*... وَ لا یَضْرِبْنَ بِأرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنِّ*؛

آنان (زنان) هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهان شان دانسته شود. (و صدای خلخال که بر پا دارند به گوش رسد).

البته به طریق اولی با سایر عواملی که دامن به شهوت جوانان می زند مانند نشر عکس های تحریک آمیز و ماهواره و فیلم های اغوا کننده و سی دی های گمراه کننده و سایت های خانمانسوز ضد اخلاقی و رمان ها و داستان های جنسی را مبارزه سخت تری دارد و بدون شک جامعه اسلامی باید از این گونه اموری که آدمیان را به مراکز فساد سوق می دهد و دختران و پسران جوان را دچار آلودگی و فساد می کند پاک و تطهیر گردد.

بر اساس آیه فوق، زن نباید به گونه ای گام بردارد و راه برود که مردان را متوجه خود سازد و با لطافتی خاص هشدار می دهد که: زنان همان گونه که نباید نقاط تحریک آمیز را در معرض دید مردان قرار دهند و از راه جذب چشم نامحرمان زمینه گسترش فساد را فراهم آورند، نباید زمینه فتنه و فساد را با ایجاد هیجان از راه "گوش" نیز فراهم آورند.

متانت در آهنگ سخن

قرآن مجید برای جلوگیری از ایجاد زمینه های فساد به آهنگ سخن و محتوای آن پرداخته و می فرماید:

*یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَاحَدٍ مِنَ النَساءِ إِنِ اتَّقَیْتُن فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفا*؛

ای زنان پیامبر! شما هم چون سایر زنان نیستید- اگر پرهیزکار باشید- مواظب باشید که به هنگام سخن، نرمش زنانه و شهوت آلود به کار نبرید که موجب طمع بیماردلان گردد و به خوبی و شایستگی سخن بگویید.

هر چند زنان پیامبر(ص) مخاطب این دستور هستند، امَا حکم شامل همه زنان می شود و مخاطب قرارگرفتن زنان پیامبر به جهت شرافت آنها و ضرورت الگو بودن ایثان برای سایر زنان است.

براساس این آیه، زنان را از خضوع و نرمش در سخن و لحن و آهنگ هیجان انگیز درگفتار نهی فرموده است و نیز با تعبیر *وَقلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً* در زمینه محتوای کلام رهنمود داده است که به خوبی و شایستگی سخن بگویید و زبانتان را به کلمات هیجان انگیز به کار نگیرید.

بعضی مفسران "قول معروف" را به سخن صواب و درستی که شریعت و نفوس آدمی بپسندد معنا کرده اند.

ز) بصیرت زدایی

از آفات خطرناک چشم وگوش، بصیرت زدایی است، همان گونه که از طریق این دو عضو ارزشمند می توان بصیرت و روشنایی به دست آورد، چه بسا این دو در صورت رها گذاردن و استفاده نامناسب، راه بصیرت را به روی بشر ببندد و مانع از نور بصیرت و روشنایی دل گردد؛ زیرا بسیار اتفاق می افتد که نگاه به زرق و برق دنیا، دل را از یاد خدا غافل می سازد. با شنیدن سخنان لغو و گمراه کننده و صداهای غنا و موسیقی حرام، به انسان دل مردگی دست می دهد و زمینه نفوذ خیالات واهی و اوهام و نغمه های شیطانی به صفحه دل می شوند.

امیرمومنان علی (ع) می فرماید.

الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْبَصَرِ؛

قلب، کتاب چشم است (آنچه چشم بنگرد در قلب نشیند).

بنابراین آن چه انسان را جهت می دهد دیده هاست و برای انسان های هدایت نشده و سطحی نگر که چشم شان دنیابین و ظاهربین است، تحت تاثیر مظاهر مادی قرار گرفته و این خود سد راه بصیرت می شود.

خداوند متعال درباره آنان که دیده هایشان کنترل و هدایت نشده و موجب گمراهی آنها می شود هشدار داده و می فرماید :

*وَلاتَمُدَّنَّ عَیْنَیْک إِلی ما مَتَّعْنا بِهِ ازْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الحَیاةِ الدنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبّکَ خَیْرٌ و ابقی*؛

و هرگز چشم های خود را به نعمت های مادی، که به گروه هایی از آنان داده ایم، میفکن؛ اینها شکوفه های زندگی دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است.

اگر چشمِ سر بر زیبایی های دنیا کنترل شود، چشم بصیرت پیدا می کند، در نتیجه هر آنچه هست می بیند و حقایق را همان گونه که هست درک می کند و این همان بصیرت است که در سایه استفاده کامل و حساب شده از چشم وگوش به دست می آید و خداوند از آنان به نیکی یاد می کند و به عنوان "صاحبان دست ها و چشم ها" تعبیر می فرماید:

*وَاذکُرْ عِبادَنا إِبْراهِیمَ وَ إِسْحقَ وَیَعْقُوبَ أُولِیَ الایْدِی وَالابْصارِ*؛

و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را، صاحبان دست ها (ی نیرومند) و چشم ها (ی بینا).

ح) عیب جویی مذموم

عیب جویی از دیگران دوگونه است:

1. جهت راهنمایی هم نوعان به کارهای زشت و رفتار نامطلوب آنان و متوجه ساختن آنان به معایت کارشان و در نتیجه با هدفِ بر طرف کردن آن عیوب صورت میگیرد که این نوع عیب جویی پسندیده و بدان توصیه شده و از وظایف دینی و انسانی به شمار آمده است.

در حدایثی امام صادق (ع) چنین عیب جویی را به عنوان بزرگ ترین هدیه انسانی بر شمرده است که یک فرد می تواند آن را به برادرش تقدیم نماید و از چنین عیب گویی به عنوان محبوب ترین دوستان و برادران یاد کرده و می فرماید:

احَب إخْوَانِی إلَی مَنْ اهْدی إلَیَّ عُیُوبِی؛

دوست داشتنی ترین برادران من کسی است که عیوبم را به من هدیه کند (و مرا به عیوبم هدایت نماید).

2. گاهی هدف از عیب یابی و ذکر و بیان آن، کاستن ارزش و موقعیت اجتماعی آنان یا تسکین و کاهش احساس حقارت خویش و عقده گشایی و کینه ورزی و یا غرور و خودخواهی و حس جاه طلبی و... است و از این رو به بدگویی مردم زبان میگشاید و فضای دوستی و صمیمیت را آلوده می کند و دوستی و صداقت را به دشمنی تبدیل می نماید، از این نوع عیب جویی در اسلام نهی شده است. قرآن مجید می فرماید :

*وَلا تَلْمِزُوا انْفُسَکُمْ*؛

و یک دیگر را مورد طعنه و عیب جویی قرار ندهید.

امیرمومنان علی (ع) در باره چنین عیب جویی می فرماید:

شَرُّ النّاسِ مَنْ کَانَ مُتَّبِعاً لِعُیوُبِ النَّاسِ عَمْیاً عَنْ مَعَایِبِهِ؛

بدترین انسان ها کسی است که در صدد کشف عیوب دیگران برآید و از معایب خویشتن چشم پوشی کند.

در این کلام حکیمانه امام (ع) ضمن توصیه به اجتناب از عیب جویی تحقیرآمیز، سفارش به عیب جویی از خویشتن دارند که بسیار پسندیده و از پایه های تکامل روحی هر فرد محسوب می شود که انسان موظف است با مشاهده خود در آینه "خودشناسی" و کشف عیوب و نقایص اخلاقی، اقدام به برطرف نمودن آن هاکند تا قدم مهمی در جهت رشد و تکامل خود بردارد.

آن امام همام (ع) در عیب جویی از خویشتن می فرماید:

عَلَی الْعَاقِلِ انْ یُحْصی مِنْ نَفْسِهِ مَسَاوِیها فِی الدِّینِ وَ الرَّایِ وَ الْأخْلاقِ وَ الْآدَابِ فَجَمَعَ ذَلِکَ فِی صَدْرِهِ اوْ فِی کِتاب وَ یَعْمَلُ فِی إزَالَتِهَا؛

بر هر خردمندی لازم است که عیوب مذهبی، فکری، اخلاقی، و معاشرتی خود را دقیقا مورد بررسی قرار دهد و آنها را در سینه خود ضبط نماید و یا روی کاغذ بیاورد و سپس کوشش کند که آنها را ریشه کن نماید.

با بررسی کوتاهی که درباره اقسام عیب جویی و نوع ممدوح و مذموم آن به عمل آمد روشن شد که نوع ممدوحش آثار تربیتی، پرورشی و تکاملی ارزنده ای برای انسان به ارمغان می آ ورد و نیز نوع ناپسند آن مورد نکوهش و عقوبت شدید واقع شده است، در هر صورت، نوع اوّل و ممدوح آن، آنچه نقش اول و کلیدی در کسب آثار ارزنده ایفا می کند چشم است که با دیدن، معایب را کشف می کند و یا گوش است که با شنیدن از دیگران، به معایب آن شخص پی برده است و با اظهار و تذکر، آن حسنات و عناوین مثبت را به دست می آورد. بنابراین، عیب جویی از برکات گوش و چشم و همین طور زبان به شمار می آید.

در نوع دوم و مذموم عیب جویی نیز این دو عضو (چشم وگوش) است که به آن نواقص پی برده و با اظهار آن، دچار عقوبت و سرزنش می شود که بر این اساس، عیب جویی از آفت ها و آسیب های چشم وگوش به حساب می آید.

شاعر میگوید:

چشـم فرو بسـته ای از عـیب خویـش!

عــیــب کسـانت شــده آیــینه پـیش

دیــده ز عـیـب دگــران کـــن فــراز

صــورت خود بــین و در آن عـیـب ساز

در همـه چیــزی هنر وعــیب هســت

عیــب مبـیـن تــا هـنر آری بــه دسـت

عیب کسان منـگر و احسان خویــش

دیــده فــرو کـن به گـریـبان خـویـش

و سعدی شیرین سخن نیز میگوید:

همه عیب خلق دیدن نه مروت است و مردی

نگهی به خویشتن کن که همه گناه داری

ط) شنیدنی ها و دیدنی های گمراه کننده و غفلت زا

هر چند عنوان فوق کلی است و به گونه ای شامل هر یک از آفت های پیشین می شود، لیکن غرض، بیشتر وسائل سمعی و بصری است که شنیدن و دیدن و خروجی آ نها موجب گمراهی و انحراف انسان می شود و دشمنان بشریت امروزه از طریق آن ابزار انسان ها را به گمراهی و انحراف و سقوط سوق می دهند. هر چند بسیاری از این ابزار که برای اطلاع رسانی انسان منشا برکات و فواید بسیاری است و ابداع کنندگان آن ها نیز غالباً بنای خدمات رسانی داشته اند، لیکن از آن جا که ابزاری دو سویه اند، دلسوزان و خدمتگزاران بشریت از آن در جهت رفاه و روشنگری انسان بهره برداری مشبت می کنند که متأسفانه این دسته در اقلیت به سر می برند.

در برابر، دشمنان بشریت، از آن سوء استفاده برای هم نوعان و حسن استفاده برای اهداف پلید و شیطانی خود و رسیدن به منافع مادی و استعماری خویش می کنند که سوگمندانه، غالباً استفاده و بهره برداری از این ابزار این چنین است و بدین وسیله بشریت را در اسارت خود قرار داده اند و این همه فجایع و آثار خانمانسوز و ضد اخلاقی که در جهان شاهد هستیم در به کارگیری همین شیوه ضد انسانی است که توسط استعمارگران و استکبار جهانی در حال اجرا است.

ابزاری چون رادیو، تلویزیون، ماهواره، رایانه، چاپ و نشر، مراکز تفریحی، بانک های اطلاعاتی صوتی و تصویری که می توانند برای سعادت و روشنگری انسان به کارگرفته شوند و از طریق برنامه های سازنده و تولید و ارائه برنامه های شنیداری سودمند و تصاویر فیلم های اخلاقی و فرهنگی و نیز به تصویرکشیدن طبیعت و مظاهر ایمان افزای آن، به راهنمایی فکری و اعتقادی انسان بپردازد؛ متأسفانه با استفاده از امور فوق و شیوه های مدرن دیگر چون: وبلاگ های گمراه کننده و سایت های اینترنتی و اینترانتی و از طریق sms و پیامک های نوشتاری و تصویری ضد اخلاقی به جان انسان ها افتاده اند و آنان را در غرقاب هلاکت و نیستی قرار داده اند.

نیز از طریق تولید کتاب و جزوات و بروشورهای گمراه کننده و عکس های مبتذل و مستهجن و مجلات و روزنامه ها و سی دی های ضد اخلاقی و فیلم های شهوت زا و منحرف کننده در حجم زیاد، بشریت به ویژه نسل جوان را به حضیض نیستی و سقوط کشانده اند.

حال با توجه به آنچه گفته شد یادآوری می شود که، این ابزار و شیوه های انحراف و گمراه کننده بشریت، آن گاه مفید و سودمند برای دشمنان انسان هاست و آنان را به اهداف پلید و شیطانی شان نایل می کند که انسان ها چشم وگوش خود را رها کنند و اگر این دو عضو کنترل شوند، هرگز آن ابزار و وسایل انحراف زا و برنامه های ضد اخلاقی آنها به فعلیت و نتیجه نخواهد رسید و به عبارت دیگر، این انسان ها هستند که چشم و گوش خود را در اختیار دشمنان شان قرار می دهند و آنان را به مقاصد شوم خود می رسانند و در نهایت موجب غفلت و انحراف وگمراهی خویشتن می شوند.

از این رو، معصومین (ع) با تأکید فراوان، پیروان خود را به کنترل و حفظ "گوش و چشم" توصیه کرده اند که در بخش های پیشین به آنها اشاره شد و در این جا به روایتی از عیسی بن مریم (ع) اشاره می شود که فرمود:

إیَّاکُمْ وَ النَّظَرَ إلیَ الْمَحْذُورات فَإنَّهُ بَذْرُ الشَّهَوَاتِ وَ نَبَاتُ الْفِسْقِ؛

بر شما باد که از نگاه کردن به دیدنی های گمراه کننده بپرهیزید که دیدنی های غیراخلاقی، تخم شهوت و فسق را در شما می کارد.

ی) نظاره کردن آلات قمار

بر اساس معارف اسلامی، نشستن در مجلس قمار و نظر کردن به آلات آن نیز حرام و از آن نهی شده است و بیرون رفتن از آن مجلس از باب نهی از منکر نیز واجب است.

مستحب است اگر به طور اتفاقی چشم انسان به آلات قمار افتاد حضرت سیدالشهدا (ع) را یاد کند و بر قمار بازی چون یزید لعنت کند.

در کتاب عیون اخبار الرضا از فضل بن شاذان روایت کرده است که گفت:

شنیدم از حضرت رضا (ع) که فرمود:

چون سر مقدّس حضرت سید الشهدا (ع) را به شام بردند، یزید امر کرد تا سر را کناری گذاشتند و سفره طعام پهن کردند، با یارانش مشغول طعام و آشامیدن شراب شد و چون فارغ گردید، امر کرد تا سر آن حضرت را در تشتی زیر تخت او گذاشتند و بساط شطرنج را بر آن پهن کردند و یزید به بازی شطرنج مشغول شد و آن حضرت و پدر و جدش را یاد میکرد و استهزا و مسخره می نمود و هرگاه از هم بازی خود می برد، سه جام شراب و فقاع سر میکشید و آن چه از شراب در ظرف باقی مانده بود نزدیک آن تشت بر زمین می ریخت.

پس شیعیان، باید از خوردن شراب و فقاع پرهیز کنند و از بازی شطرنج دوری نمایند و هر کس چشم او به آب جو و شراب و شطرنج افتد، حسین(ع) را یاد کند و یزید و آل زیاد را لعنت نماید. اگر چنین کند، خداوند او را پاک کند، هر چند گناهانش به تعداد ستارگان آسمان باشد.

در روایات اسلامی از معصومین (ع) در اجتناب از قماربازی و شطرنج تعابیری تند و شکننده ای رسیده است که به خاطر اختصار و عدم تناسب با موضوع کتاب، از آن صرف نظر می شود.

***