پژوهشی در حیا

پژوهشی در حیا0%

پژوهشی در حیا نویسنده:
گروه: کتب متفرقه

پژوهشی در حیا

نویسنده: عباس پسندیده
گروه:

مشاهدات: 19568
دانلود: 2951

توضیحات:

پژوهشی در حیا
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 36 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 19568 / دانلود: 2951
اندازه اندازه اندازه
پژوهشی در حیا

پژوهشی در حیا

نویسنده:
فارسی

حیای پیام

پیامی که توسط رسانه‌ها ابلاغ می‌شود ، هم می‌تواند به ردای زیبای حیا مزیّن باشد ، و هم می‌تواند برهنه و دریده باشد باحیایی و بی‌حیایی ، مختصّ انسان‌ها ، آن هم در بُعد جسمانی نیست پیام رسانه نیز می‌تواند باحیا یا بی‌حیا باشد رسانه‌ای را می‌توان مطابق معیار حیا دانست که به تبلیغ آنچه قبیح و نارواست ، نپردازد ممکن است آنچه قبیح و ناروا خوانده می‌شود ، واقعیت داشته باشد و گفته شود کار رسانه نیز منعکس کردن واقعیت‌هاست ؛ ولی باید توجّه داشت که هر واقعیتی ، الزاما مطابق حیا و شرم نیست بنا بر این ، پیام باحیا ، پیامی است که به نمایان‌سازی آنچه قبیح و ناروا شمرده می‌شود ، نپردازد به بیان دیگر ، رسانه را می‌توان به یک انسان تشبیه کرد و پیام‌های آن را به رفتارها و کردارهای وی همان گونه که نمایان سازی کارهای نابه‌هنجار ، برای انسانْ شرم آور است ، یک رسانه نیز اگر آنچه بیان می‌کند و یا به نمایش می‌گذارد ، قبیح و ناروا باشد ، شرم‌آور خواهد بود و همان گونه که آن انسان را نمی‌توان باحیا نامید ، این رسانه را نیز نمی‌تواند باحیا نامید رسانه‌ای که آنچه تولید کرده و به نمایش می‌گذارد ، پیام‌های زشت و ناروا باشد ، رسانه‌ای بی‌حیاست و رسانه‌ای که از تولید و نمایان‌سازی آنچه قبیح است ، پرهیز کند و به تبلیغ نیکی‌ها بپردازد ، رسانه‌ای باحیاست امروز ، «سکس» و «خشونت» ، عناصر اصلی پیام‌های رسانه‌ای ، بخصوص رسانه‌های تصویری را تشکیل می‌دهند شاید مسئله خشونت و بی‌رحمی ، ارتباط چندانی با موضوع بحث ما نداشته باشد ، به خلاف مسئله سکس و شهوت ، که ارتباط مستقیم دارد اغلب فیلم‌های تولیدی در جهان ، رگه‌هایی از سکس دارند و بسیاری از آنها به سکس ، اختصاص دارند بسیاری از مجلّه‌ها نیز در این زمینه تولید می‌شوند و اغلب آنها رگه‌هایی از سکس دارند موسیقی‌هایی نیز که تولید می‌شوند ، از این قاعده خارج نیستند به طور کلّی ، می‌توان فرهنگ رسانه‌ایِ امروز را فرهنگ عریانی و برهنگی دانست که زشت‌ترین صحنه‌ها و شنیع‌ترین حالت‌ها را به تصویر کشیده ، به نمایش می‌گذارد نکته دیگر ، گستره نمایان شدن این گونه پیام‌هاست که هیچ حد و مرزی نمی‌شناسند و به همه سرزمین‌ها رخنه می‌کنند و همه جامعه‌ها را تحت سیطره خود درمی‌آورند فیلمی که تولید می‌شود ویا مجلّه‌ای که چاپ می‌شود و یا موسیقی‌ای که پخش می‌شود ، محدود به قلمروی خاص نیست امروز با گسترش فن‌آوری و پیدایش اینترنت و ماهواره‌ها ، تولیدات سکس ، نمایش جهانی پیدا می‌کنند کار قبیحی که انجام می‌شود ، هر اندازه که در حضور ناظران بیشتری صورت پذیرد ، نشان از بی‌حیایی بیشتر دارد هر چه ناظرها بیشتر باشند ، قدرت شرم‌انگیزی آنان بیشتر می‌شود و اگر در چنین فضایی باز هم کار ناروایی انجام شود ، حکایت از بی‌شرمی تمام دارد مخاطبان رسانه‌ها در حقیقت ، ناظران رفتار رسانه‌اند وقتی رسانه‌ای حاضر است در یک جمع جهانی به نمایش صحنه‌های شنیع و مستهجن بپردازد ، نشان می‌دهد که بی‌شرمی‌اش نیز جهانی است این ، مصداق همان چیزی است که در فرهنگ قرآن از آن به عنوان «اشاعه فحشا» نام برده شده است : إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَـحِشَةُ فِی الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ 1 به درستی ، برای کسانی که دوست دارند فحشا را در میان اهل ایمان پراکنده سازند ، عذابی دردناک خواهد بود .

همچنین در روایات آمده که منتشر ساختن فحشا و منکرات ، همانند عمل کردن به آنهاست 2 گذشته از سکس ، رسانه ، کارکرد دیگری نیز دارد که با موضوع حیا ارتباط  1 - نور ، آیه 18 2 - رسول خدا می‌فرماید : «من أذاع فاحشة کان کمبتدئها ؛ هر کس فحشایی را منتشر کند ، همانند فحشا کننده است» ( الکافی ، ج 2 ، ص 356 ؛ الاختصاص ، ص 229 ؛ بحار الأنوار ، ج 73 ، ص 384) در روایت دیگری آمده که ایشان فرمود : «ألا ومن سمع فاحشة فأفشاها فهو کالذی أتاها ؛ هر کس فحشایی را بشنود و آن را افشا کند ، همانند کسی است که آن را انجام داده است (کتاب من لایحضره الفقیه ، ج 4 ، ص 15 ؛ الأمالی ، صدوق ، ص 516 ؛ بحار الأنوار ، ج 75 ، ص 213) نزدیک دارد و آن ، «اطّلاع‌رسانی» است رسانه‌ها ، اخبار و اطّلاعات را جمع‌آوری می‌کنند و به سمع و نظر مخاطبان می‌رسانند این کار ، ممکن است با رسواسازی و افشاگری همراه باشد آنچه به عنوان خبر تولید می‌شود ، یا مطابق واقع است و یا نیست ممکن است خبری که تولید می‌شود ، راست باشد در این صورت ، احتمال دارد که این خبر ، حقیقتی پنهان را آشکار سازد و به اطّلاع عموم برساند نتیجه این افشاگری ، رسوا کردن یک انسان است و نتیجه رسواسازی ، ریخته شدن قبحِ کارها و پاره شدن پرده‌های حجب و حیاست و پیامد بی‌حیایی ، افزایش فحشا و زشتی است به همین جهت ، از افشاگری و رسواسازی مردم به شدّتْ نهی شده است رسول خدا می‌فرماید : لاتَخرِقَنَّ عَلی أحَدٍ سِترا 1 هرگز پرده (حجب و حیای) کسی را پاره مکن و یا امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید : ولا تَفضَح أحَدا حَیثُ سَتَرَ اللّه‌ِ عَلَیکَ ما أعظَمَ مِنهُ وَاشتَغِل بِعَیبِ نَفسِکَ 2 هیچ کس را رسوا نکن که پرده‌پوشی خدا بر تو بزرگ‌تر است و به عیب خود ، مشغول باش .

رسانه‌های افشاگر ، پِیجوی لغزش‌ها و خطاها هستند آن‌قدر جستجو می‌کنند و آن قدر کمین می‌کنند تا لغزشی را پیدا و اعلام کنند 3 با کسی طرح دوستی می‌ریزند و لغزش‌های او را جمع می‌کنند و یکباره ، او را رسوا کرده ، نابود می‌سازند در احادیث ، از این کار ، به عنوان نزدیک‌ترین مرحله به کفر یاد شده است 4 این در حالی است که رسول خدا فرموده است که اگر کسی 1 - المعجم الکبیر ، ج 4 ، ص 6 ؛ مسند الشهاب ، ج 2 ، ص 84 (ح 933) 2 - شرح مصباح الشریعة ، ص 63 3 - ر ک : الکافی ، ج 2 ، ص 354 ؛ بحار الأنوار ، ج 75 ، ص 218 ؛ کنزالعمّال ، ج 3 ، ص 457 4 - ر ک : بحار الأنوار ، ج 75 ، ص 365 سخنی را گفت و سپس متوجه‌شد که نباید این سخن را بر زبان جاری می‌ساخته، این سخن در نزد شنونده ، «امانت» است 1 و نباید در امانت ، خیانت کرد اگر خبرنگاری در این موقعیت قرار گیرد ، چه خواهد کرد ؟! در اسلام ، اسرار مردم ، امانت دانسته شده است و حتّی آنچه را هم که فرد ، مایل به افشای آن نیست ، امانت می‌داند رسول خدا می‌فرماید : هر کس سخنی بگوید که دوست ندارد فاش شود ، امانت به شمار می‌رود ، حتّی اگر صاحب خبر ، آن را کتمان نکرده باشد 2 در حدیث دیگری ، آن حضرت ، همه مجلس‌ها را امانت دانسته و فرموده است : برای هیچ مؤمنی جایز نیست که کار ناروای مؤمن دیگر را از پرده ، بیرون اندازد 3 رسول خدا ، در حدیث دیگری مجلس‌ها را امانت‌های خدایی دانسته و افشای آنچه را که مایه ناخرسندی دیگری است ، جایز ندانسته است 4 بنا بر این ، پدیده افشاگری و رسواسازی ، کاری است برخلاف آموزه‌های دین و فرهنگ حیا رسانه دینی‌ای که از ویژگی حیا برخوردار است ، حرمت و آبروی افراد را حفظ می‌کند و آنان را رسوا و بی‌آبرو نمی‌سازد ؛ امّا رسانه‌های بیگانه از فرهنگ حیا ، از فاش کردن اسرار مردم و پی بردن به اسرار و رسوا کردن آنان ، لذّت می‌برند 1 - رسول خدا فرمود : «إذا حدّث الرجل بالحدیث ثمّ التفت فهی أمانة ؛ هر گاه کسی سخنی بگوید و سپس متوجه شود ، سخن او امانت است» (سنن ابی داوود ، ج 2 ، ص 684 ، ح 4868 ؛ سنن الترمذی ، ج 4 ، ص 301 ، ح 1959) 2 - رسول خدا فرمود : «من حدث حدیثا لایحب أن یغشی علیه فهو أمانة وإن لم یکتمه صاحبه ؛ اگر کسی سخنی گوید و دوست نداشته باشد که پراکنده شود ، سخن او امانت است ، هر چند گوینده ، آن را کتمان نکرده باشد» (کنزالعمّال ، ج 9 ، ص 143 ، ح 25429) 3 - «المجالس أمانة ولا یحل لمؤمن أن یرفع علی مؤمن قبیحا ؛ جلسه‌ها امانت‌اند و جایز نیست که مؤمن ، کار قبیح مؤمن دیگری را آشکار کند» (کنزالعمّال ، ج 9 ، ص 143 ، ح 25431) 4 - «إنّما یتجالس المتجالسان بأمانة اللّه فلا یحل لأحدهما أن یغشی علی صاحبه ما یکره ؛ همنشین‌ها به امانت الهی در جلسه‌ها می‌نشینند از این رو برای یکی از آن دو جایز نیست که علیه همنشین خود چیزی را منتشر سازد که او از آن ناخرسند می‌گردد» (کنزالعمّال ، ج 9 ، ص 143 ، ح 25433) این مربوط به انعکاس اموری بود که واقعیت داشت و امّا اخباری که دروغ بوده ، مطابق با واقع نیستند ، دو ویژگی برخلاف فرهنگ حیا دارند : یکی رسواسازی و بی آبرو کردن دیگران ، و دیگری دروغ بودن خبر در مباحث گذشته به ویژگی اوّل پرداختیم ویژگی دوم نیز خود ، یکی از نشانه‌های بی‌حیایی است در بحث قبل ، صحبت از خبر راست بود و این جا از خبر دروغ انسان دروغگو ، حیا ندارد 1 از دروغگویی به عنوان قبیح‌ترینِ کارها یاد شده است 2 لذا رسانه دروغگو ، رسانه‌ای بی حیاست نکته دیگر ، ادبیات رسانه است گاهی ممکن است از زشت‌ترین کلمات و قبیح‌ترین جملات استفاده شود ادبیات هتاک و فحّاش ، از مصادیق بارز بی‌حیایی است گاهی علاوه بر آن که یک خبر ، دروغ است و یا اگر دروغ نیست ، افشاگر و رسواکننده است ، از ادبیاتی استفاده می‌کند که سرشار از هتّاکی و فحّاشی است این نیز از نشانه‌های بی‌حیایی یک رسانه است حیا و فحش در برابر هم قرار دارند 3 همان گونه که حیا ناشی از کرامت فرد است ، زشتگویی از پستی فرد است ؛ هتّاکی و فحّاشی سلاح افراد پست است 4 انسان کریم ، هرگز از چنین ادبیاتی استفاده نمی‌کند 5

پیام حیا

رسانه می‌تواند به صورت ترویج کننده حیا و شرم درآید هر چند گام اوّل ، آن است که پیام رسانه ، بی‌حیا نباشد ، امّا گام‌های بعدی آن است که «پیام حیا» را 1 - امام علی علیه‌السلام : لاحیاء للکذاب ؛ دروغگو حیا ندارد» (غررالحکم و دررالکلم ، ح 1049) 2 - ر ک : میزان الحکمة ، ج 11 ، ص 5122 (الکذب أدنی الأخلاق) 3 - ر ک : الأمالی ، مفید ، ص 167 ؛ سنن ابن ماجة ، ج 2 ، ص 1400 ؛ کنز العمال ، ج 3 ، ص 559 4 - امام باقر علیه‌السلام فرمود : «سلاح اللئام قبیح الکلام» (سفینة البحار ، ج 2 ، ص 346) 5 - امام علی علیه‌السلام فرمود : «ما أفحش کریم قطّ ؛ شخص بزرگوار ، هرگز فحش نمی‌دهد» (مستدرک الوسائل ، ج 2 ، ص 339) .

ابلاغ کند ؛ یعنی آنچه را ارسال می‌کند ، پیامی باشد که به طور مستقیم یا غیر مستقیم ، حیا را ترویج نماید این ، چیزی است که شاید به ندرت بتوان برای آن نمونه پیدا کرد کدام رسانه را می‌توان یافت که پیام حیا را تبلیغ کند ؟ امروزه حیا با همه زیبایی و کارکردی که دارد ، یک سخن فراموش شده است امروز را می‌توان « دوران غربت حیا » در رسانه دانست هر چند رسانه‌های ایران را در مقایسه با دیگر رسانه‌های جهان ، می‌توان از نجیب‌ترین و پاک‌ترین رسانه‌ها دانست ؛ امّا با این حال ، حیا برای همه و از جمله برای رسانه‌ها یک موضوع ناشناخته است تا چه اندازه حیا را می‌شناسند ؟ و تا چه اندازه از قلمروهای آن آگاه‌اند ؟ و آیا حیا در رسانه‌های ما سیر صعودی دارد یا سیر نزولی ؟ و به هر حال ، برای رشد حیا در جامعه ، تبلیغ آن ، یک ضرورت است و برای تبلیغ حیا ، شناخت صحیح آن لازم است باید حیا را به درستی شناخت و آن را به پیام‌های رسانه‌ای تبدیل کرد و سپس ، مردم را با آن آشنا نمود اگر حیا موضوع تبلیغ رسانه‌ها قرار گیرد ، می‌تواند به گسترش فرهنگ حیا و ریشه‌دار شدن آن ، کمک فراوانی نماید بخش فراوانی از غربت حیا در زندگی بشر ، به دلیل ناشناخته بودن آن است رسانه در شکست این غربت و انزوا ، می‌تواند نقش مهمّی ایفا کند شاید در مقطع کنونی که حیا یک ضدّ ارزش معرفی می‌شود ، رسالت رسانه‌ها مضاعف گردد .

فصل هفتم : حیا و مدیریت

یکی دیگر از قلمروهای حیا ، حوزه مدیریت است شاید در آغاز ، عجیب به نظر بیاید ؛ ولی در ادامه خواهید دید که حیا در سلامت مدیریت نیز نقش مهمّی دارد در این بحث ، شخص مدیر ، کارمندان زیردست او ، روابط مدیر با کارمندان ، رابطه کارمندان با مدیر و روابط کارمندان با یکدیگر ، مورد بررسی قرار می‌گیرد و برآنیم که بدانیم : حیای مدیر ، چه تأثیری در سلامت مدیریت دارد ؟ و روابط مدیر با کارمندان را چگونه شکل می‌دهد ؟ همچنین نقش حیا در سلامت جریان کار در میان کارمندان چیست ؟ و چه تأثیری در شکل‌دهی روابط سالم میان کارمندان و ارتباط سالم آنان با مدیر دارد ؟ البته این بحث ، محدود به یک اداره نیست و از مدیریت کلان جامعه تا مدیریت‌های خُرد را شامل می‌شود .

حیای مدیر و مدیریت باحیا

مدیریت باحیا ، مدیریتی است که بر اساس تکریم و احترام باشد ، نه براساس ترس و تحقیر تحقیر و حرمت‌شکنی ، ویژگی مدیریت فرعونی است قرآن کریم ، درباره شیوه مدیریتی فرعون می‌فرماید : فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُو فَأَطَاعُوهُ 1 فرعون ، قوم خود را تحقیر می‌کرد و بدین ترتیب ، آنان ، از وی اطاعت می‌کردند زخرف ، آیه 54 شکّی نیست که فرمانبرداری ، یکی از شرایط موفّقیت در مدیریت است ؛ امّا به چه قیمتی ؟ فرمانبرداری ، اگر به قیمت شکسته‌شدن حرمت انسان‌ها و لکّه‌دار شدن کرامت آنان و بی‌آبرو شدن و خوار شدن آنها باشد ، از نظر اسلام ، پذیرفتنی نیست مدیریت دینی ، بر پایه حرمت و تکریم انسان ، استوار است مدیریت حیا ، حرمت متقابل میان مدیر و کارمندان را تضمین می‌کند وجود پرده‌های حجب و حیا میان مدیر و کارمندان ، یکی از عوامل موفّقیت در مدیریت است مدیر موفّق ، کسی است که دستورهای وی و رفتار وی و نحوه ارتباط وی با افراد تحت مدیریتش مزیّن به پرده‌ای از حیا باشد در این باره به مواردی چند ، اشاره می‌گردد :

الف) پرده‌دری نکردن

گاهی یک دستور ، فارغ از این که چگونه ابلاغ شود ، فاقد عنصر حیاست گاهی شیوه ابلاغ ، فاقد عنصر حجب وحیاست گاهی نحوه ارتباط مدیر با کارمندان و شیوه برخورد وی با آنان ، فاقد عنصر شرم است اگر مدیری پرده‌دری کند ، ممکن است هیچ حرمت و مرزی باقی نماند و روی افراد به یکدیگر باز شود و شیرازه کار ، از هم بپاشد به همین جهت ، مثلاً اگر فردی خود ، کار انجام شده را انکار کند ، بهتر است سخن او مورد تأیید قرار گیرد محمّد بن فضیل می‌گوید به امام کاظم علیه‌السلامگفتم که گاهی از برادران ایمانی چیزی نقل می‌شود که آنان ، پشتِ سر من گفته‌اند وقتی از خودِ آنان می‌پرسم ، انکار می‌کنند ، حال آن که کسانی که خبر را نقل کرده‌اند ، انسان‌های مورد اعتمادی هستند حضرت فرمود : ای محمّد ! گوش و چشم خودت را در مورد برادر دینی‌ات دروغگو بشمار اگر پنجاه نفر نزد تو قسم خوردند ؛ ولی خودِ آن فرد ، سخن دیگری گفت ، او را تصدیق و دیگران را تکذیب کن مبادا چیزی بر زبان جاری کنی که موجب خواری وی شود و مردانگی و آبروی او را نزد دیگران ، از بین ببری که در این صورت ، در زمره کسانی خواهی بود که خداوند ، درباره آنان فرموده است : «إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَـحِشَةُ فِی الَّذِینَ ءَامَنُواْ لهم عذاب ألیم ؛ 1 به درستی برای کسانی که دوست دارند فحشا را در میان اهل ایمان پراکنده سازند ، عذابی دردناک خواهد بود» 2

ب) پرده‌پوشی کردن

مدیر باحیا ، نه تنها هنگام مواجهه با خطای کارمندان ، پرده‌دری و آبروریزی نمی‌کند ، بلکه تا آن جا که ممکن است ، به پرده‌پوشی می‌پردازد و به دنبال کشف عیوب نیست و آنچه را آشکار شده ، توجیه می‌کند این که گاهی حضرت علی علیه‌السلامبرای خطا و گناه دیگران ، عذرتراشی می‌کرد ، بر همین اساس است خطاپوشی ، ویژگی مدیر باحیاست امام علی علیه‌السلامدر نامه خود به مالک اشتر می‌نویسد : إنَّ فِی النّاسِ عُیوبا ، الوالی أحَقُّ مِن سَترِها ، فَلا تَکشِفَنَّ عَمّا غابَ عَنکَ مِنها ، فَإِنَّما عَلَیکَ تَطهیرُ ما ظَهَرَ لَکَ ، وَاللّه‌ُ یَحکُمُ عَلی ما غابَ عَنکَ ، فَاستُرِ العَورَةَ مَا استَطَعتَ یَستُرِ اللّه‌ُ مِنکَ ما تُحِبُّ سَترَهُ مِن رَعِیَّتِکَ 3 مردم ، عیوبی دارند که زمامدار در پوشاندن آنها از هر کسی سزاوارتر است پس ، در صدد کشف آنچه از دید تو پنهان است ، مباش که وظیفه تو ، پاک‌نمایی چیزهایی است که آشکار شده ، و آنچه پنهان است ، خداوند ، درباره آن حکم می‌کند بنا بر این تا آن جا که می‌توانی ، عیوب مردم را بپوشان ، تا خداوند ، چیزهایی را از تو که دوست نداری بر مردم فاش شود ، بپوشاند .

به همین جهت ، حضرت ، بدترین زیردستِ یک مدیر را کسی می‌داند که عیبجوی دیگران است : 1 - نور ، آیه 19 2 - الکافی ، ج 8 ، ص 147 ؛ بحار الأنوار ، ج 75 ، ص 215 3 - نهج البلاغه ، نامه 53 وَلیَکُن أبعَدُ رَعِیَّتِکَ مِنکَ وأشنَؤُهُم عِندَکَ أطلَبَهُم لِمَعایِبِ النّاسِ . 1 دورترینِ زیردست‌ها از تو و بدترینِ آنان نزد تو باید کسانی باشند که نسبت به عیوب مردم ، کنجکاوتر هستند .

از این سخنان به خوبی روشن می‌شود که وظیفه یک مدیر باحیا ، این است که درصدد کشف عیوب پنهان نباشد و عیوب آشکار شده را به نوعی توجیه و تطهیر کند و به همین جهت ، باید هنگام انتخاب دستْ‌یاران خود ، کسانی را برگزیند که نسبت به کشف و آشکارسازی عیوب دیگران ، حریص و طمعکار نباشند .

ج) تغافل نمودن

یکی از آموزه‌های اسلامی ، «تغافل» ، یعنی غفلت‌نمایی است گاهی عیوب کسی پنهان است و ما نسبت به آن غافلیم که در این صورت ، نباید «عیبجویی» نماییم و به کشف اسرار ، روآوریم ؛ ولی گاهی عیوب کسی آشکار می‌شود و از پرده ، بیرون می‌افتد در چنین مواردی باید تغافل کرده ، چنین وانمود کنیم که از آن حادثه بی‌خبریم به رو آوردن عیب فرد ، آبروی او را می‌برد و پرده حُجب و حیا را می‌دَرَد و فرد را نسبت به آن کار ، جرئت می‌بخشد و این ، حتّی می‌تواند وی را نسبت به انجام دادن کارهای قبیح دیگر نیز تحریک کند به همین جهت ، امام علی علیه‌السلاممی‌فرماید : مِن أشرَفِ أفعالِ الکَریمِ تَغافُلُهُ عَمّا یَعلَمُ 2 از شریف‌ترین خُلق انسان کریم ، تغافل اوست نسبت به آنچه می‌داند .

در این حدیث ، تغافل ، ویژگی انسان‌های کریم دانسته شده و همان گونه که گفتیم، حیا، ویژه انسان‌های‌کریم است. در روایت دیگری از امام علی علیه‌السلام آمده است -1 - همان جا 2 - غررالحکم و دررالکلم ، ح 9321 که : نیمی از عقل ، حمل بر صحّت کردن است و نیمی دیگر ، تغافل ورزیدن 1

د) احساس مسئولیت کردن

همچنین مدیر باحیا ، احساس مسئولیت دارد و حتّی به خاطر قصورها و خطاهای ناخواسته ، از افراد زیر دست خود ، شرم می‌کند حضرت یونس علیه‌السلامپس از خارج شدن از شکم نهنگ ، به خاطر ترک اوُلایی که انجام داده بود ، از روبه رو شدن با مردم ، شرم می‌کرد 2 حضرت علی علیه‌السلام بار آن همسر شهید را بر دوش می‌کشد و درون منزل وی به بازی کردن با فرزندان او سرگرم می‌شود ، و وقتی آن زن می‌فهمد که او کیست ، سراسیمه به سمت حضرت می‌رود و می‌گوید : «وای بر بی‌شرمی من نسبت تو ، ای امیر مؤمنان !» ، حضرت در پاسخ وی می‌فرماید : بَل واحَیای مِنکِ یا أمَةَ اللّه‌ِ فی ما قَصَّرتُ فی أمرِکِ 3 بلکه وای بر بی‌حیایی من از تو ـ ای بنده خداـ ، به خاطر کوتاهی‌ای که در حقّ تو کرده‌ام .

این ، نمونه‌ای از حیای مدیر و حیای افراد تحت مدیریت وی است مدیر یک جامعه در برابر احتمال کوتاهی ناخواسته ، شرمگین است و یکی از آحاد جامعه نیز از این که احساس می‌کند نسبت به مدیر خود ، بی‌حرمتی کرده ، شرمگین است این رابطه ، بهترین الگوی ارتباط میان مدیران و افراد تحت مدیریت آنان است در این الگو ، مدیر ، به خود ، اجازه کوتاهی کردن نمی‌دهد و از مردم و کارمندان و ارباب‌رجوع ، شرم دارد و این ، اولاً رابطه‌ای بر پایه احترام و تکریم را طرّاحی می‌کند ، نه ارعاب و تطمیع ؛ ثانیا ارائه خدمت را محور امور قرار می‌دهد و بساط کوتاهی و بی‌توجهی را از ساحت مدیریت ، برمی‌چیند و در  1 - غررالحکم و دررالکلم ، ح 2378 2 - بحار الأنوار ، ج 14 ، ص 383 3 - مناقب ابن شهر آشوب ، ج 1 ، ص 382 ؛ بحار الأنوار ، ج 41 ، ص 52 این صورت ، هیچ مدیری به خود اجازه نمی‌دهد که از حال مردم ، بی‌خبر باشد و تمام تلاش خود را برای خدمت به آنان ، به کار می‌گیرد .

ه ) ساده‌زیست بودن

گذشته از این که حیای مدیر ، موجب برچیده شدن کوتاهی در انجام دادن وظایف می‌گردد ، سبب می‌شود که یک مدیر در سطح افراد ضعیفِ تحت امر خود ، زندگی کند حضرت علی علیه‌السلام دو پیراهن خرید ، یکی به سه درهم و دیگری به دو درهم پیراهن سه درهمی را به غلام خود ، قنبر داد و پیراهن دیگر را برای خود برداشت قنبر از قبول پیراهن امتناع کرد و گفت : شما خلیفه هستی و بهتر است پیراهن سه درهمی را برداری حضرت به وی فرمود : یا قَنبَرُ ! أنتَ شابٌّ ولَکَ شَرَهُ الشَّبابِ ، وأنَا أستَحی مِن رَبّی أن أتَفَضَّلَ عَلَیکَ 1 ای قنبر ! تو جوانی و شور جوانی داری و من از پروردگارم شرم دارم که (لباسی) بهتر از تو بپوشم .

به همین جهت است که در مدیریت دینی ، حاکم باید در حدّ مردم ضعیف ، زندگی کند 2 در چنین فضایی ، حاکم از وضع زندگی مردم ، باخبر خواهد بود و درد و رنج آنان را می‌چشد و مشکل آنان را به خوبی درک می‌کند مردم نیز با دیدن وضع او ، آرام می‌گیرند و تحمّل سختی‌ها برای آنان ، آسان‌تر می‌شود و به رهبر خود ، عشق می‌ورزند .